اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
در این کامنتم میخام تعهد بدم که گام به گام با این پروژه پیش برم و هیچ عذر و بهانه ای نیارم ، هروقت فایل جدید اومد گوش کنم تفکر کنم و اگر حسم اجازه داد کامنت بنویسم . توی زندگیم به مباحث هر فایل فکر کنم و باورهای مرتبط رو استخراج کنم. فایل های مصاحبه یادآور روزهای اولیه ورودم به سایته و آغاز تغییراتم از همین فایلها بوده برای همین نسبت به این فایلها حس متفاوتی دارم . از خدای مهربان میخام کمکم کنه که حضورم در این قسمت پیوسته باشه و در اخر پروژه بیام و از تاثیر این فایلها بنویسم.
تعهد میدک که هر روز کانتهای دوستانم را بخونم و موارد کلیدی رو یادداشت کنم .
تعهد میدم اولین کار هر روز صبحم اومدن به سایت و دیدن فایل پروژه باشه.
تعهد میدم که در آخر این پروژه از خودم و عملکردم راضی باشم.
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به مسیر این آگاهی های توحیدی ،
سپاسگزارم از استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قراردادن
وسپاسگزارم از مریم جون عزیز که سلسله فایل های مهاجرت به مدار بالاتر رو برامون گردآوری کردن ,
که مهاجرت به مدار بالاتر یعنی بهبود فکر رفتار و عملکرد از همان جایی که هستم با همان شرایط و امکاناتی که دارم.
استاد عباس منش عزیزم از خداوند میخوام که اون اعتماد و یقینی که شما به قوانین داشتید رو در روح منم بِدَمه، از خدا میخوام تعهدی که شما داشتید رو به منم عطا کنه ، از خدا میخوام اعتمادی که به درستی قوانین داشتید و دارید رو در منم شعله ور کنه ، من تمام تلاشمو میکنم تا در طول روز ،از طریق آگاهی های این سایت ورودی مناسب به ذهنم بدم و بعد این آگاهی هارو به شکل کاربردی در زندگیم استفاده کنم و کنترل ذهن داشته باشم و مراقب احساس خوبم باشم ، بعد نتایج حتی خیلی کوچک رو تحسین کنم و دائم به خودم یاد آوریشون کنم و ادامه بدم و استمرار داشته باشم و دراجرای قوانین مهارت کسب کنم و هوشمندانه ارتباط بین نتایج و طرز تفکر و رفتار مو ،پیدا کنم و هی تصحیح مسیر کنم .
خوشحالم که این آگاهی بهم رسید که اگر در مسیر درست بمونم و نتایج پایدار بگیرم هرگز یک شبه سقوط نمیکنم چون در ذهنم تغییرات بنیادین ایجاد کردم
واین خبر خوبیه برام که، وقتی رو خودم کار میکنم از همون جایی که هستم و همون کاری که انجام میدم ضعیت شروع میکنه به بهتر شدن و هر چقدر بیشتر مقاومتهای ذهنیم شکسته میشه موهبتهای بیشتری به سمتم میاد.
استاد اون مثال پیر زن نحیف و گوساله رو خیلی دوست داشتم ،هم قانون تکامل رو بهم یادآوری کرد هم قدرت استمرار رو سپاسگزارم که با مثال های عالی ، قوانین رو بهتر برامون جا میندازید
بازهم سپاسگزارم از شما که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین
وسپاسگزارم از دوستان عزیزم که دراین مسیر همراهم هستند
انرژی فوقالعاده تون بهم میرسه
دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.
درود بر استاد بزرگوارم جناب عباسمنش گرامی و بانو شایستهی عزیز که این فایلها را با شکیبایی و پیوستگی برای خود و ما آماده کردهاند و یکایک دستاندرکاران سایت الهی عباسمنش و همهی عزیزان همراه و همفرکانسم
ای والله استاد، من هم مدتها بود که در کسب و کارم دچار رکود شده بودم. اوائل فکر میکردم که دارم درجا میزنم ولی بعد فهمیدم که درجا زدنی وجود ندارد بلکه من دارم عقب میرم و پایین میرم. مدتها کارهام شده بود همون کارهای روزمره و تکراری. با این که زیاد کار میکردم ولی کارم بهرهای نداشت. تا اینکه با هدایت الله به سوی محصولات شما و بهویژه محصولاتی مثل دورهی آفرینش و احساس خود ارزشمندی و روانشناسی ثروت سه هدایت شدم و حالا هم تو این بخش هستم و کلا دارم آرام آرام میفهمم که باید هر کاری را با طی کردن مراحل تکاملیام انجام بدم. من پیش از این خیلی عجول بودم و میخواستم که یک شبه ره صد ساله را برم و هر بار هم به عقب میرفتم و اوضاع بدتر از بدتر میشد. حالا دارم آرام آرام میفهمم که نباید عجله کرد و باید گذاشت که نتایج تثبیت بشن! حالا دیگه دارم آرام آرام میفهمم که هرچه هست، همون قوانین الهی توحید و توجه و تمرکز به اهدافه که من را به نتیجه میرسونه و بس! و دیگه دنبال راه دیگهای نیستم.
پیش از اینها، زود یه کار را رها میکردم ولی حالا اونقدر ادامش میدم که در هنگام مناسبش به نتیجهی مطلوب برسه.
واقعا خدا را شکر میکنم برای این نعمت!
منم فیلم راز را خیلی سال پیش دیدهام ولی اون موقع نفهمیدم که چی دیدم و تنها ادعای این را میکردم که آره همه چیز دست منه و همه چیز را من با افکارم کنترل میکردم ولی، چیز خاصی برام پیش نیومده بود چون اصلا نمیدونستم که باید روی خودم کار کنم و باید کانون توجهم را در هر شرایطی تنها روی خواستههایم متمرکز کنم. البته نباید بی انصاف باشم! بالاخره آغاز تحول من از همون زمان بود. گرچه که من خیلی کند پیش رفتم و البته که تجربههای تلخی هم داشتم ولی حالا که خوب فکر میکنم میبینم که اگر اون روزها نبودن، من اینجا نبودم! با این حال، اون روزا بودن چیزهایی که برای من با افکارم به شکل آگاهانه پیش میومدن. مثلا یادم هست که من باید کاری را برای یکی از همکارانم انجام میدادم ولی، نتونسته بودم که انجامش بدم. توی قطار به سمت تهران و تنها توی کوپه نشسته بودم که بلند شدم و با صدای بلند روبه آیینهی کوپه ایستادم و گفتم: آقای مهندس … شما به من زنگ میزنی و میگی که برات کاری پیش اومده و نمیتونی که من رو ببینی و از من معذرت میخوای و من هم با ادب، قرار دیگری با شما میگذارم! و باورتون نمیشه، پانزده دقیقه بعد همین شد و خودم هم دهانم باز موند! چند بار دیگر هم این کارها را مردم ولی نمیدونستم که این کارها تظاهر و نشانهی افکار تغییر کردهی منه و اگه باورهام را عوض کنم، اگه ورودیهام را فیلتر کنم، میتونم زندگیم را تغییر بدم و اونجوری که میخوام بسازمش!
ولی حالا دیگه اینجوری نیست! درسته که نتایجم نسبت به خیلیها شاید چشمگیر نباشه ولی دارم میبینم که همه چیز داره با افکارم که کنترلشون میکنم، شکل میگیرند. دارم میفهمم که همه چیز داره با کنترل ورودیهام و ساختن باورهای نامحدود و مثبتم اینجوری که میخوام شکل میگیره و جوری کارهام داره پیش میره خدا را شکر که، گاهی باورم نمیشه که خدایا چه جوری اینجوری عالی پیش میره و چندین برابر آنچه که انتظار داشتم نتایج خوبی بهدست میارم. گاهی میشه که شیطان میاد سراغم و من رو وسوسه میکنه که خودم را شایستهی این نعمات و برکات روزافزون الهی ندونم. مثلا دیروز برای پرزنت یکی از همکاران قدیمی رفته بودم که دیدم ایشان چند نفر دیگه از دوستانش که با هم در یک بنگاه مسکن کار میکنند را هم برای پرزنت آماده کرده است. خدایا یک آن، داشتم اسیر حس کم ارزشی میشدم که خدا من را هدایت کرد و بهم گفت: هی بچه! این نعمت منه! درکش کن و بگیرش! منم گفتم چشم و کار انجام شد! همین شکل اتفاق هم باز شب گذشته و درست چند ساعت پس از آن پرزنت دیروز صبح برام روی داد و باز هم داشتم متعجب میشدم که باز هم خداوند من را هدایت کرد و کار به خوبی پایان پذیرفت.
خدایا پروردگارا سپاس بیکران دارم که مرا در این مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت گذاشتی و خورشیدهای هدایت را بر سر راهم نهادی تا راه گم نکنم.
همه چیز هنگامی که بنیادی باشد و سنگهای بنا را یکی یکی و بدون شتابزدگی بچینی است که دیرپای خواهد بود و اگر هم همیشه از آن نگاهبانی نکنی و گاهی هم چون انسان هستیم خطا کنیم، برجای میماند و بنایی ماندگار میشود. همچون شاهنامهی فردوسی که گفته است:
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و توفان نیابد گزند
اینجوری باشه خوبه؟ یا اینکه با شتاب و عجله بخوای ره صد ساله را یک ساله بری و آخرش سر از ناکجاآباد درآوری؟ همه دوست داریم که سرانجامی خوش داشته باشیم و حتا اگر هم به قول دوستمان که از استاد پرسیدند که اگر ثروتتان را از دست دهید چه میکنید؟ پاسخ را استاد بزرگوارمان دادند و به بهترین شکل گفتند که اگر بنا را بنیادی ساخته باشی! دوباره بنا کردن آن بر روی زیرساخت و پی مستحکم کاری ساده و آسان است چون تنها نیستی و دادار هستی با ماست!
از صمیم قلب برای خودم و همهی شما عزیزان از درگاه خداوند یگانهی بسیار بخشاینده و بسیار مهربان که تنها فرمانروای جهانیان است بهترینها را آرزومندم.
سلام و خداقوت ب همه دوستان و استاد عزیز و خانم شایسته محترم و دوست داشتنی.
میخاستم جواب سوال رو بدم.
سوال:حالا ک میدانید نتایج پایدار یک روند تکاملی است و یک شبه اتفاق نمیفتد،بلکه بااستمرار در درک قانون و اجرای این درک در افکار، رفتار و عملکرد ایجاد میشود،درلحظاتی ک ظاهرا هیچ پیشرفت فوری و آشکاری نمیبینید،به چ شکل میخواهید انگیزه های خود رابرای استمرار دراین مسیر حفظ کنید و اجازه ندهید شک و تردیدهای ذهن تان،پای شمارا بلرزاند؟
جواب:بذارید ازینجا شروع کنم.من چندسالی هست ک عضو این سایت هستم.حتی دوره کشف قوانین رو هم تهیه کردم ولی واقعا این مهم نیست ک چندسال هست عضوی بقول استاد مثل کسیکه باشگاه ثبت نام میکنه ولی فقط ثبت نام کرده و هیچ تمرینی نداشته،منم همینطور بودم.اصلا این حرفارو قبول نداشتم.حتی دوره رو هم نصفه نیمه گوش کردم و دیگه رفتم پی کارم.گاهی میومدم ی سرکی میکشیدم و دوباره میرفتم.
تااینکه5ماه پیش واقعا تصمیم گرفتم ک باور کنم. دقیقا استاد توی فایل مقدمه فکر میکنم بود ک گفتند اگر باور کنید….
و من تصمیم گرفتم یکبارم ک شده باور کنم حرفای استاد رو.باخودم گفتم حالا ضرر ک نداره.سعی کن باور کنی و فعلا فقط گوش کن ببین چی پیش میاد. و واقعا تصمیم گرفتم اینبار باور کنم.چون این حرف استاد ک گفتند اگه باور کنید خیلی بدلم نشست.متوجه شدم اصلا کلا من از قدم اول مشکل دارم.مشکل من در باور نکردن بود.آخه مگه میشه یکی اصلا از بیخ و بن حرفای ینفرو قبول نداشته باشه و هی برچسبهای مختلف ب طرف بچسبونه ولی از اون طرفم بخاد شاهد نتایج باشه؟
واسه همین در درجه اول مهمه ک ابتدا این حرفها رو قبول داشته باشیم و باورش کنیم.استاد رو باور کنیم.مسیرش رو باور کنیم.نتایجش رو باورکنیم و درنهایت آموزه هاش رو.
و برای منم این مسیر و همین نتایج خیلی ریز از اون لحظه ای شروع شد ک تصمیم گرفتم حرفای استاد رو باور کنم.این قدم اول برای من بود.ک اگه سالهاپیش ک دوره رو خریدم توی مداری میبودم ک باید،الان کلی جلو بودم ولی خب اشکال نداره.
بعداز قدم اول دیگه شروع کردم ب گوش دادن فایلها.اینبار جدیتر.اصلا قابل قیاس باچندسال پیش نیست.وقت و تمرکز گذاشتم روی فایلها و و بعدشم انجام تمرینها.یعنی یادمه وقتی تعهد رو نوشتم داخل دفترم ی انرژی خاصی اومد تو وجودم ک جنسش متفاوت بود.این انرژی انگار بطور نامحسوس این وعده رو بهم میداد ک اینبار همه چی فرق میکنه.همین مسیرو برو.
شروع کردم تمرینهارو انجام دادن.ب مدت فقط شاید 4ماه من فقط فایل جلسه اول رو گوش میکردم و تمرین کدنویسی رو انجام میدادم.آخه با انجام این تمرین شروع شد خیلی خیلی زود نتایج ریز و درشت برام اتفاق افتاد.همون نتایج ریز هم ب ظاهر ریز بود ولی برای من خارق العاده بود.
چون هی کمکم میکرد ک برام قانون باورپذیرتربشه چ قانونی؟اینکه من خودم خالق شرایط و اتفاقهای زندگیم هستم.این توانایی هست ک خداوند از روی عدالتش به همه داده.همه این قدرتو دارند.
پس همینا باعث میشد بااینکه نتیجه ی خاصی ک حالا از اول کار مدنظرمن بوده مثل شرایط مالی یا خونه و ماشین و اینا ولی ناامید و مایوس نشم. بااینکه توی این مدت ک الان 5ماه گذشته هیچ پیشرفت فوری و آشکاری ندیدم،ولی تاالان ک انگیزه هامو دارم و شک و تردیدی ب سراغم نیومده.یعنی میدونی موضوع چیه؟ یجورایی پر این آموزه ها و انرژیش آدمو میگیره.انگار دیگه آدم راه دررویی نداره.دیگه هر کاریم بکنی،نمیتونی پسرفت داشته باشی.فقط باید پیش بری.با تمرکز گذاشتن،با همون درکهای نصفه نیمه ای ک بدست آوردی و حالا باید روزانه کوچولو کوچولو توی زندگیت،توی روابطت،رابطه باخودت دیگران باخدا، توی کسب و کارت،توی مسایل مالیت،توی سلامتیت اجراشون کنی.عجله ای هم نیست. البته ک هرچقدر وقت و تمرکز و انرژی بذاری نتایج هم ملموس تر و اعجاب انگیز تر و بزرگتر میشه.
من همه ی عمرمو فقط حرص دیگران رو خوردم. حرص همسر بچه خواهر برادر پدر مادر. همش گفتم اونو چیکارکنم.برای اون یکی چ قدمی بردارم.
شام اون یکی چی میشه.ناهار اون یکیو چی بپزم. کی خونه رو نظافت کنم.یکم ک بچه هام بزرگتر شدند حالا چیکارکنم ک سنار پول دربیارم خرج بچه هام کنم.نیازهاشونو برطرف کنم. و…
و عملا هیچ کار خاصی واسه رشد خودم دل خودم عشق خودم نکردم.البته بجز رانندگی شنا و کوهپیمایی ک اونم دیگه بجز رانندگی سالهاست ک انجام نشده.واسه همین ترجیح میدم بجای اینکه وقت بذارم و هی از بالا تا پایین خونه رو بسابم،وقت بذارم واسه فایل گوش کردن و کامنت گذاشتن و تمرین انجام دادن.اینه ک بقول استاد مهدی خانی ک استاد دانشگاهی استاد عباسمنش بودند،این آموزه ها هم بدرد دنیای من میخوره هم آخرتم.
پس سعی میکنم همین نتایج کوچک رو ببینم.همینا باعث میشه انگیزه هام واسه ادامه حفظ بشه. و تردید نکنم.
من هنوز خیلی راه هست ک باید طی کنم.خداروشکر ک این مسیرو قبلا استاد رفتند و کار واسه ماها خیلی راحتتر شده.
ممنونم و شاکر خداوندم ک این مسیر رو روزی من قرار داد و سپاسگذارم از استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دلسوز.
دیروز یه معجزهای برام رخ داد و واقعا دیدم تمرکز چه میکند. خدا جون من فقط دو روز رو فایل ها و پروژه با تمرکز کار کردم و تو جهانی طراحی کردی که انقدر سریع پاسخ میده. همون جوری که استاد تو جلسه اول دوره آفرینش میگه شما از همین امشب باید منتظر معجزه باشید، نشانه ها وارد زندگیتون میشن.
استمرار استمرار استمرار تنها کلیدی که هست همینه. فقط باید ادامه بدی، به تمرینات، گوش دادن فایل ها، عمل به قوانین، پیدا کردن زیبایی ها، تمرکز بر خواسته ها تا جهان روی خوشش را به تو نشان بده تا وارد مدار های بالا و بالاتر بشی که هر روز موقعیت های بهتری رو تجربه کنی و تایید نشانه های کوچک تو رو میرسونه به نتایج پایدار.
همین چند روزی که این پروژه شروع شده و دارم به این آگاهی ها گوش میکنم چرخ زندگیم روانتر شده حالم بهتر شده خدارو شکرت کلی نتیجه گرفتم
دیروز برادرم اومد دنبالم سرکار اتفاقی که تا حالا نیافتاده بود
امروز یک خانمی سرکار کلی از کارم تعریف کرد
روابطم با بچه های سرکار عالی شده
تا میخوام از خیابون رد بشم ماشینا برام نگه میدارن
خدایا شکرت
بریم سراغ اگاهی های این فایل :
تمام اتفاقاتو خودمون داریم رقم می زنیم وقتی اینو درک کنیم کار می کنیم روی خودمون فقط،همینه اگه هنوز اون چیزی که میخوای نشده باید اینقدر تمرین کنی که بشه باید بیش تر تمرین کنی تکرار کنی تا به اون نتیجه نهایی برسی
افکار تو داره زندگی هاتو رقم میزنه و افکارم از طریق ورودی ها میاد باید ورودی هامو کنترل کنم روی ویکسری باورها کار کنم هدایت میشم به سمت خواسته هام .
اگر میخواید تغییر کنید باید روی خودتون خیلی بیشتر از این کار کنید . باید یک روندی طی کنید تا اون نتایج به وجود بیاد .
وقتی تو مدار درست باشی پایدار میشود نتایجت .
وقتی ادمی روی خودش کار کرده اتفاقات زندگی طوری که از بالا اونو بندازه پایین .
وقتی خوب روی خودتون کارکنید نشانه اش نتایج پایداره .
وقتی روی خودتون کارکنید نیاز نیست چیزی رو تغییر بدید از همون نقطه ای هست با همون استعداد و توانایی که همین الان داری درامدت بیشتر میشه . ….
حالا که میدانید نتایج پایدار، یک روند تکاملی است و یکشبه پدیدار نمیشوند، بلکه با استمرار در درک قانون و اجرای این درک در افکار، رفتار و عملکرد ایجاد می شوند، در لحظاتی که ظاهرا هیچ پیشرفت فوری و آشکاری نمیبینید، به چه شکل می خواهید انگیزه های خود را برای استمرار در این مسیر حفظ کنید و اجازه ندهید شک و تردیدهای ذهن تان، پای شما را بلرزاند؟
این مسئله پاشنه آشیل من است. همیشه کارها را خیلی با قدرت شروع میکنم کلی انرژی و انگیزه دارم برای شروع اما متاسفانه خیلی هم سریع با ندیدن نتایج سرد میشوم و همه چیز را فراموش می کنم. یعنی انگار طاقت ندارم منتظر باشم و با کوچکترین مشکل و ناملایمتی همه چیز را تمام میکنم و دلیل تمام ناکامی های من این مسئله است.
حالا خدا را شکر یکی از بزرگترین نقص های وجودم را پیدا کردم اما برای درمان چکار باید کنم؟
تایید هر نتیجه و بهبود هر چند کوچک. یعنی از این به بعد وقتی کاری را شروع میکنم و گام ها را برمیدارم باید از کمال طلبی دست بکشم و کوچکترین تغییر مثبتی در این راه را دیدم تایید کنم و به خودم یادآوری کنم که قانون تکامل را باید رعایت کنی باید آنقدر استمرار در مسیر داشته باشی تا به قانون تصاعد بررسی.
حرف و قضاوت هیچ کس برایت مهم نباشد. اگر به این آگاهی رسیده ای که مسیرت درست است پس هر چیز دیگری که تورا دلسرد میکند نادرست است.
الگوهایی را ببینم که توانسته اند در این مسیر به نتایج عالی برسن و به خودم یادآوری کنم که همه انسانها یک سیستم فکری و عصبی دارن . اگر کسی توانسته پس 100 درصد من هم میتوانم، به شرط اینکه مانند آنها فکر و عمل کنم.
بپذیرم که فقط افکار و باورهای من هستند که دارن اتفاقات زندگی من را رقم میزنن. هیچ عاملی خارج از من نمی تواند مانع من شود. اگر مانعی برای رسیدن من به هدفم وجود دارد فقط در درون من است . از آنجایی هم که خوراک افکار و باورهای من هم کانون توجه من است، مراقب باشم هر ورودی نامناسبی را به ذهنم راه ندهم. آگاهانه روی زیبایی های مسیر رسیدن به هدف تمرکز کنم و هر ناخواسته ای را خیری که موجب رشد و پیشرفت خواهد شد ببینم و حسم را خوب نگه دارم.
ایمان و اعتماد کامل به قدرت مافوقی داشته باشم که بیشتر از من میخواهد من به خواسته ام برسم و با درخواست من، مرا به ایده ها، شرایطی و اتفاقاتی هدایت خواهد کرد که در مسیر خواسته هایم باشم.
تعهد داشته باشم. یعنی باورهای قدرتمندکننده هماهنگ با قانون را به عادت های فکری و رفتاری تبدیل کنم. اگر مسیری درست است آخه چرا نباید آن را ادامه داد؟ آخه چرا باید آن مسیر را نیمه راه رها کرد و برگشت به نقطه شروع؟
خدایا شکرت. خدا جون همیشه دستمون را بگیر و به جاده آسان و آسفالت پر از عطر خودت هدایت کن
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار
خدایا شکرت که من لایق دریافت بهترین نعمت وثروت وزیبایی ها در این مسیر الهی هستم
مهمترین موضوع در رسیدن به خواسته ها کنترل ورودی ها و تمرکز روی خواسته و ساختن باورهای مناسب اون خواسته وقتی با ایمان خالص این موضوع را درک کردم دیگه وقت عمل به این آگاهی ها بود در این مدت عضویت من در این سایت الهی اولین نتیجه آرامش درونی بود که به صورت تکاملی به اون آرامش درونی رسیدم و حالا حالاها باید روی اون باور های جدید کار کنم تا این باور ها جزو شخصیت من بشوند
امکان دارد در این مسیر الهی گاهی هم خسته و دلسرد شده باشم ولی باز هم خداوند دستم گرفت و در این مسیر گذاشت والان با کلی نتیجه در این مسیر الهی حرکت می کنم
مهم ادامه دادن و استمرار در این مسیر الهی است
و با ایمان کامل حرکت کردند و کنترل احساسات درونی خودم و تمرکز روی زیبایی های اطرافم
عزت نفس مهمترین عامل پیشرفت درونی است من در این مدت با کار کردن روی احساس لیاقت و عزت نفس کلی باور های جدیدی در وجودم ساختم و خودم را لایق بهترین نعمت ها و ثروت ها میدانم
وقتی که من راه را از چاه شناخته باشم هر وقت در مسیر جاده خاکی بیفتنم فوری تشخیص میدهم وفوری به مسیر درست برمیگرددم وبا نتایجی که از قبل گرفتم به ذهنم ثابت میکنم که این مسیر سعادت دنیا و آخرت منه البته که باید با طی کردن تکامل به این نتایج رسیده باشم
پذیرفتن این آگاهی ها بستگی به آمادگی ذهنی ما دارد و آمادگی تعقیر دارد با کار کردن روی باورهای مناسب بهترین نتیجه را میگیریم
تمرکز و عشق و باور های مناسب من را به اهدافم میرسونه نه مدت عضویت من
تکامل با کار کردن روی باورهای مناسب و با همون وضعیت کا داریم بعد که به حد کافی باور های نهادینه شد در ذهنم خداوند منو هدایت میکنه به سمت وسوی خواسته هام هیچ چیزی را نباید تعقیر داد من این وضعیت را الان در زندگیم درک می کنم چون که وضعیت الان من هیچ ربطی به سه سال پیش من نداره
بزرگترین سرمایهی من کار کردن روی احساس لیاقت و احساس خود ارزشمندی است و هرچقدر من خودم را لایق بهترین نعمت ها بدانم جهان هستی هم به همان اندازه منو لایق نعمت و ثروت میداند
الان من هم درک می کنم به بهترین کاری که من باید روی خودم انجام بدم لذت بردن از زندگی و سپاس گزاری به خاطر نعمت هایی که خداوند به من اهدا کرده و هرروز مواظب احساسات درونی خودم باشم وبه هرشکل خودم را به احساس آرامش درونی برسونم چراکه که در این احساس به خداوند نزدیک ونزدیکتر میشوم و نزدیکی به خداوند هم رسیدن به خواسته هام هست
باور های توحیدی را تقویت می کنم و روی باورهای ثروت و فراوانی کار میکنم و بزرگترین باور فراوانی وثروت این است که معنوی ترین کاره جهان ثروتمند شدن است چراکه هر چقدر من ثروتمند شوم به خداوند نزدیک ونزدیکتر میشوم
مهمترین موضوع عشق و علاقه وتمر کز و استمرار در مسیر درست است
مهمترین نتیجه در این مسیر احساس آرامش درونی است وقتی که احساس خوب داشته باشیم لاجرم به خواسته های خودمون هم میرسیم
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
به نام خداوندی که هر لحظه درحال اجابت ودریافت خواسته های ماست
سلام بر اساتید عزیزم
سلام بر دوستای عزیزم
من کاملا خالق زندگی خودم هستم ومسئولیت تمام زندگیم را میپذیرم
این رو اگر درک میکردم و اگر باورش کرده بودم هیچ وقت جایی برای ناامیدی باقی نمیموند استاد
اگر من باتمام وجودم باورش کرده بودم سریع ناامید نمیشدم وقتی شما میگید حتی کوچکترین اتفاق که بیوفته اون نشانه ست برای امید بیشتر
وقتی مریض نمیشی وقتی به یکی فکر میکنی واون آدم سرراهت قرار میگیره وقتی مشتری بهتری سررهات قرار میگیره وقتی اتفاقات بزرگ رخ نداده به این معناست که من خوب رو خودم کار نکردم
این اتفاقها دقیقا توی زندگی من داره میوفته ومن وقتی سریع فراموش میکنم دلیل براینه که هنوز مدارهای مغزی من قوی نشدن هنوز اون باورها رو باور نکردم پس امروز نگاه میکنم به این مدت که بااستاد هستم از اولین روزهایی که وارد سایت شدم و شروع تمارین وقتی سریالها وسفره ها رو نگاه میکردم بعد یه مدت برام یه سفر چند روزه جور شد ماشین نداشتیم وماشینم یه نفر بهمون داد ما به یه سفر رفتیم و بدون هیچ هزینه ای چون بقیه هزینه ی جا رو داده بودن وما بعنوان مهمان دعوت شدیم
اینقد این سفر فوق العاده بود وخوش گذشت که نمیدونم چطور توصیفش کنم
ما دوباره بعد چند ماه یه سفر دیگه رفتیم وباز هم ماشین یک از دوستان رو به ما دادند و ما یه سفر 2 خانواده یی رفتیم و باز هم این سفر بسیار فوق العاده بود وبسیار خوش گذشت هزینه ی بسیار پایین ولی با یه گروه فوق العاده
وبالاخره زمانش رسید وخودمون ماشین خریدیم یه ساینای بسیار زیبا که اونم کار خدا بود وبا هدایت های خدا به یک فروشنده ی بسیار عالی برخوردیم که ماجراش طولانیه و ما از وقتی ماشین رو خریدیم کلی سفر دیگه رفتیم اطراف شهرمون و خود شهرمونو گشتیم و سفر به جنوب وسفر به شمال واقعا نمیدونم چی بگم چون وقتی فکر میکنم طی این مدت تمرکز بر زیباییها مارو به زیباییهای بیشتر برد وخوشی های بیشتر من درطی این همه سال شاید هر چند سال یکبار یه سفر میرفتیم ولی طی همین 700 روز آشناییم با استاد کلی سفر های کوچک وبزرگ رفتیم که یاداوریش حالمو عوض کرد
کلی مهمونیهای شاد داشتیم و همیشه خودم سعی میکنم به پارکهای مختلف برم و از داشتن همچین فضاهایی شاد باشم وشاکر خداوند باشم وبزودی هم برنامه ی یک سفر فوق العاده رو داریم که میدونم بزودی مهیا خواهد شد
وقتی نشانه های بسیار زیادی رو میبینی چراباید ناامید بشیم قضیه همینه فقط باید ادامه بدیم جواب میدهد ومن باید بیشتر کار کنم قانون همینه من باید ضربه ی ایستگاهی بزنم وقتی میفهمی بهتر شدی باید بیشتر تکرارش کنی تا به نتیجه ی نهایی برسی
تمرکز برروی زیباییها وخواسته ها تورو به هدفت میرسونه .
وتازه داریم ماشین دوممون رو میخریم پیش خریدش کردیم وتا چند ماه اینده بدستمون میرسه
تاهمین الان که اینا رو نوشتم خودم متوجه شدم که چه تغییرات بزرگی داشتیم و این تغییرات رو ذهنم کوچک کرده بود به خاطر اینکه داشت منو مقایسه میکرد با استاد با بچه های دیگه که طی یه مدت نتایج مالی بزرگی گرفتند ولی الان تونستم جلوی پیشرفتشو بگیرم وبگم آقا این همه نتیجه درعمل کردن وآرام بودن وتوجه نکردن به بقیه و تکرار بوده واگر همین روش رو انجام بدم ومهارت کسب کنم قطعا نتایج بزرگتریم خواهم گرفت .
همین حالا تازه یاد گرفتم که چطور هدایت ها رو درک کنم و بدونم که با چه روشی از هدایت استفاده کنم
مثلا یه روز که خیلی ناامید بودم توی ستاره قطبی نوشتم
خداجوون امروز که دارم میرم محل کارم اگه قطعا این مسیر برام درسته تو تمام چراغ راهنماییهای سررهم رو به محض رسیدنم سبز کن .
باورتون میشه همه سبز بودن اینقد خوشحال بودم که خدا باهم حرف زده و تا چند روز همینطور بود هنوزهم دربیشتر مواقع به چراغ سبز بر میخورم ولی چون عادی میشه انگار ذهن شروع میکنه به حرف زدن و دوباره ناامید کردنت .
مگه خدا به چه روشی باید بهمون ثابت کنه که دارم بهتون مسیر وراه رو نشون میدم پس وقتی تو دچار گفتگوی ذهنی میشی ومسیر رو گم میکنی دیگه مقصر خودتی .
اینقد اتفاقات ریز ودرشت توی این مدت توی ذندگیم افتاده که اگه به یاد بیارم وبنویسم یه کتاب میشه ولی اینکه از نوشتن فاصله گرفته بودم این خودش یه ضعف بود وحالا تصمیم گرفتم با بیاد اوردنش جلوی ذهنم رو بگیرم .
جابجایی سالنم دربهترین زمان ومکان اتفاق افتاد .
جابجایی خونمون دربهترین زمان ومکان اتفاق افتاد
یه جای بسیار ساکت و یک خونه ای بسیار عالی با یک صاحب خونه ی فوق العاده هرروز طلوع خورشید رو میتونم از اتاق خوابم روی تختخوابم ببینم همین چیزی که هرروز از خدا میخواستم به طرزشگرفی وارد زندگیم شد
که هرکدوم رو باید به جداگانه بیام وبنویسم ویادآوری کنم به خودم .
صاحب کسب وکار خودم هستم صاحب اعتبار دربین مردم هستم
بسیار انسان هایی شکل خودم رو جذب کردم و به قول استاد جهان سرشار از انسان های نازنین ومهربان است که از هرجهت به من کمک میکنند .
پروردگارم ای که هرآنچه دارم از ان توست
بینهایت تورا سپاس بابت این مسیر زیبا توحیدی بابت این مسیر مستقیم بابت استاد نازنینی که سرراهمون قراردادی و هر لحظه داره مسیر رو بهمون نشون میده و این لطف ومحبت توست که شامل حالمون شده وتا پایان عمرمون این مسیر رو ادامه میدیم و عاشقانه تورا میپرستیم وازتو کمک میجوییم .
دراین مسیر مارا به راه راست به راه کسانیکه به آنها نعمت داده ای هدایت کن .
خدایا شکرت که منو خالق زندگیم قرار دادی این یعنی همه چیز یعنی توحید خالص یعنی باج ندادن به کسی و شرک نورزیدن به خدای قادر و دانا.
اگه روی باورهای درست کار کنیم وقتی با عشق و انرژی روی خودمون کار کنیم و احساسمون رو فارغ از هر موضوعی خوب نگه داریم و کنترل ذهن داشته باشیم . از همون جاییکه هستیم با همون شرایط با همون استعدادها با همون توانایی ها از همون نقطه که هستیم وضعیت شروع میکنه به تغییر کردن .درآمد شروع میکنه به بیشتر شدن .و نیازی به تغییر شغل یا کشور یا هر چیزی بیرونی دیگه نیست.
خداوند میفرماید
و در برابر حکم پروردگارت شکیبایی کن که تو زیرنظر و مراقبت ما هستی.و هنگامیکه از خواب برمی خیزی پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی.
به نام خداوند بخشنده مهربان
در این کامنتم میخام تعهد بدم که گام به گام با این پروژه پیش برم و هیچ عذر و بهانه ای نیارم ، هروقت فایل جدید اومد گوش کنم تفکر کنم و اگر حسم اجازه داد کامنت بنویسم . توی زندگیم به مباحث هر فایل فکر کنم و باورهای مرتبط رو استخراج کنم. فایل های مصاحبه یادآور روزهای اولیه ورودم به سایته و آغاز تغییراتم از همین فایلها بوده برای همین نسبت به این فایلها حس متفاوتی دارم . از خدای مهربان میخام کمکم کنه که حضورم در این قسمت پیوسته باشه و در اخر پروژه بیام و از تاثیر این فایلها بنویسم.
تعهد میدک که هر روز کانتهای دوستانم را بخونم و موارد کلیدی رو یادداشت کنم .
تعهد میدم اولین کار هر روز صبحم اومدن به سایت و دیدن فایل پروژه باشه.
تعهد میدم که در آخر این پروژه از خودم و عملکردم راضی باشم.
الهی آمین.
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به مسیر این آگاهی های توحیدی ،
سپاسگزارم از استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قراردادن
وسپاسگزارم از مریم جون عزیز که سلسله فایل های مهاجرت به مدار بالاتر رو برامون گردآوری کردن ,
که مهاجرت به مدار بالاتر یعنی بهبود فکر رفتار و عملکرد از همان جایی که هستم با همان شرایط و امکاناتی که دارم.
استاد عباس منش عزیزم از خداوند میخوام که اون اعتماد و یقینی که شما به قوانین داشتید رو در روح منم بِدَمه، از خدا میخوام تعهدی که شما داشتید رو به منم عطا کنه ، از خدا میخوام اعتمادی که به درستی قوانین داشتید و دارید رو در منم شعله ور کنه ، من تمام تلاشمو میکنم تا در طول روز ،از طریق آگاهی های این سایت ورودی مناسب به ذهنم بدم و بعد این آگاهی هارو به شکل کاربردی در زندگیم استفاده کنم و کنترل ذهن داشته باشم و مراقب احساس خوبم باشم ، بعد نتایج حتی خیلی کوچک رو تحسین کنم و دائم به خودم یاد آوریشون کنم و ادامه بدم و استمرار داشته باشم و دراجرای قوانین مهارت کسب کنم و هوشمندانه ارتباط بین نتایج و طرز تفکر و رفتار مو ،پیدا کنم و هی تصحیح مسیر کنم .
خوشحالم که این آگاهی بهم رسید که اگر در مسیر درست بمونم و نتایج پایدار بگیرم هرگز یک شبه سقوط نمیکنم چون در ذهنم تغییرات بنیادین ایجاد کردم
واین خبر خوبیه برام که، وقتی رو خودم کار میکنم از همون جایی که هستم و همون کاری که انجام میدم ضعیت شروع میکنه به بهتر شدن و هر چقدر بیشتر مقاومتهای ذهنیم شکسته میشه موهبتهای بیشتری به سمتم میاد.
استاد اون مثال پیر زن نحیف و گوساله رو خیلی دوست داشتم ،هم قانون تکامل رو بهم یادآوری کرد هم قدرت استمرار رو سپاسگزارم که با مثال های عالی ، قوانین رو بهتر برامون جا میندازید
بازهم سپاسگزارم از شما که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین
وسپاسگزارم از دوستان عزیزم که دراین مسیر همراهم هستند
انرژی فوقالعاده تون بهم میرسه
دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.
درود بر استاد بزرگوارم جناب عباسمنش گرامی و بانو شایستهی عزیز که این فایلها را با شکیبایی و پیوستگی برای خود و ما آماده کردهاند و یکایک دستاندرکاران سایت الهی عباسمنش و همهی عزیزان همراه و همفرکانسم
ای والله استاد، من هم مدتها بود که در کسب و کارم دچار رکود شده بودم. اوائل فکر میکردم که دارم درجا میزنم ولی بعد فهمیدم که درجا زدنی وجود ندارد بلکه من دارم عقب میرم و پایین میرم. مدتها کارهام شده بود همون کارهای روزمره و تکراری. با این که زیاد کار میکردم ولی کارم بهرهای نداشت. تا اینکه با هدایت الله به سوی محصولات شما و بهویژه محصولاتی مثل دورهی آفرینش و احساس خود ارزشمندی و روانشناسی ثروت سه هدایت شدم و حالا هم تو این بخش هستم و کلا دارم آرام آرام میفهمم که باید هر کاری را با طی کردن مراحل تکاملیام انجام بدم. من پیش از این خیلی عجول بودم و میخواستم که یک شبه ره صد ساله را برم و هر بار هم به عقب میرفتم و اوضاع بدتر از بدتر میشد. حالا دارم آرام آرام میفهمم که نباید عجله کرد و باید گذاشت که نتایج تثبیت بشن! حالا دیگه دارم آرام آرام میفهمم که هرچه هست، همون قوانین الهی توحید و توجه و تمرکز به اهدافه که من را به نتیجه میرسونه و بس! و دیگه دنبال راه دیگهای نیستم.
پیش از اینها، زود یه کار را رها میکردم ولی حالا اونقدر ادامش میدم که در هنگام مناسبش به نتیجهی مطلوب برسه.
واقعا خدا را شکر میکنم برای این نعمت!
منم فیلم راز را خیلی سال پیش دیدهام ولی اون موقع نفهمیدم که چی دیدم و تنها ادعای این را میکردم که آره همه چیز دست منه و همه چیز را من با افکارم کنترل میکردم ولی، چیز خاصی برام پیش نیومده بود چون اصلا نمیدونستم که باید روی خودم کار کنم و باید کانون توجهم را در هر شرایطی تنها روی خواستههایم متمرکز کنم. البته نباید بی انصاف باشم! بالاخره آغاز تحول من از همون زمان بود. گرچه که من خیلی کند پیش رفتم و البته که تجربههای تلخی هم داشتم ولی حالا که خوب فکر میکنم میبینم که اگر اون روزها نبودن، من اینجا نبودم! با این حال، اون روزا بودن چیزهایی که برای من با افکارم به شکل آگاهانه پیش میومدن. مثلا یادم هست که من باید کاری را برای یکی از همکارانم انجام میدادم ولی، نتونسته بودم که انجامش بدم. توی قطار به سمت تهران و تنها توی کوپه نشسته بودم که بلند شدم و با صدای بلند روبه آیینهی کوپه ایستادم و گفتم: آقای مهندس … شما به من زنگ میزنی و میگی که برات کاری پیش اومده و نمیتونی که من رو ببینی و از من معذرت میخوای و من هم با ادب، قرار دیگری با شما میگذارم! و باورتون نمیشه، پانزده دقیقه بعد همین شد و خودم هم دهانم باز موند! چند بار دیگر هم این کارها را مردم ولی نمیدونستم که این کارها تظاهر و نشانهی افکار تغییر کردهی منه و اگه باورهام را عوض کنم، اگه ورودیهام را فیلتر کنم، میتونم زندگیم را تغییر بدم و اونجوری که میخوام بسازمش!
ولی حالا دیگه اینجوری نیست! درسته که نتایجم نسبت به خیلیها شاید چشمگیر نباشه ولی دارم میبینم که همه چیز داره با افکارم که کنترلشون میکنم، شکل میگیرند. دارم میفهمم که همه چیز داره با کنترل ورودیهام و ساختن باورهای نامحدود و مثبتم اینجوری که میخوام شکل میگیره و جوری کارهام داره پیش میره خدا را شکر که، گاهی باورم نمیشه که خدایا چه جوری اینجوری عالی پیش میره و چندین برابر آنچه که انتظار داشتم نتایج خوبی بهدست میارم. گاهی میشه که شیطان میاد سراغم و من رو وسوسه میکنه که خودم را شایستهی این نعمات و برکات روزافزون الهی ندونم. مثلا دیروز برای پرزنت یکی از همکاران قدیمی رفته بودم که دیدم ایشان چند نفر دیگه از دوستانش که با هم در یک بنگاه مسکن کار میکنند را هم برای پرزنت آماده کرده است. خدایا یک آن، داشتم اسیر حس کم ارزشی میشدم که خدا من را هدایت کرد و بهم گفت: هی بچه! این نعمت منه! درکش کن و بگیرش! منم گفتم چشم و کار انجام شد! همین شکل اتفاق هم باز شب گذشته و درست چند ساعت پس از آن پرزنت دیروز صبح برام روی داد و باز هم داشتم متعجب میشدم که باز هم خداوند من را هدایت کرد و کار به خوبی پایان پذیرفت.
خدایا پروردگارا سپاس بیکران دارم که مرا در این مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت گذاشتی و خورشیدهای هدایت را بر سر راهم نهادی تا راه گم نکنم.
همه چیز هنگامی که بنیادی باشد و سنگهای بنا را یکی یکی و بدون شتابزدگی بچینی است که دیرپای خواهد بود و اگر هم همیشه از آن نگاهبانی نکنی و گاهی هم چون انسان هستیم خطا کنیم، برجای میماند و بنایی ماندگار میشود. همچون شاهنامهی فردوسی که گفته است:
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و توفان نیابد گزند
اینجوری باشه خوبه؟ یا اینکه با شتاب و عجله بخوای ره صد ساله را یک ساله بری و آخرش سر از ناکجاآباد درآوری؟ همه دوست داریم که سرانجامی خوش داشته باشیم و حتا اگر هم به قول دوستمان که از استاد پرسیدند که اگر ثروتتان را از دست دهید چه میکنید؟ پاسخ را استاد بزرگوارمان دادند و به بهترین شکل گفتند که اگر بنا را بنیادی ساخته باشی! دوباره بنا کردن آن بر روی زیرساخت و پی مستحکم کاری ساده و آسان است چون تنها نیستی و دادار هستی با ماست!
از صمیم قلب برای خودم و همهی شما عزیزان از درگاه خداوند یگانهی بسیار بخشاینده و بسیار مهربان که تنها فرمانروای جهانیان است بهترینها را آرزومندم.
ارادتمند شما
سلام و خداقوت ب همه دوستان و استاد عزیز و خانم شایسته محترم و دوست داشتنی.
میخاستم جواب سوال رو بدم.
سوال:حالا ک میدانید نتایج پایدار یک روند تکاملی است و یک شبه اتفاق نمیفتد،بلکه بااستمرار در درک قانون و اجرای این درک در افکار، رفتار و عملکرد ایجاد میشود،درلحظاتی ک ظاهرا هیچ پیشرفت فوری و آشکاری نمیبینید،به چ شکل میخواهید انگیزه های خود رابرای استمرار دراین مسیر حفظ کنید و اجازه ندهید شک و تردیدهای ذهن تان،پای شمارا بلرزاند؟
جواب:بذارید ازینجا شروع کنم.من چندسالی هست ک عضو این سایت هستم.حتی دوره کشف قوانین رو هم تهیه کردم ولی واقعا این مهم نیست ک چندسال هست عضوی بقول استاد مثل کسیکه باشگاه ثبت نام میکنه ولی فقط ثبت نام کرده و هیچ تمرینی نداشته،منم همینطور بودم.اصلا این حرفارو قبول نداشتم.حتی دوره رو هم نصفه نیمه گوش کردم و دیگه رفتم پی کارم.گاهی میومدم ی سرکی میکشیدم و دوباره میرفتم.
تااینکه5ماه پیش واقعا تصمیم گرفتم ک باور کنم. دقیقا استاد توی فایل مقدمه فکر میکنم بود ک گفتند اگر باور کنید….
و من تصمیم گرفتم یکبارم ک شده باور کنم حرفای استاد رو.باخودم گفتم حالا ضرر ک نداره.سعی کن باور کنی و فعلا فقط گوش کن ببین چی پیش میاد. و واقعا تصمیم گرفتم اینبار باور کنم.چون این حرف استاد ک گفتند اگه باور کنید خیلی بدلم نشست.متوجه شدم اصلا کلا من از قدم اول مشکل دارم.مشکل من در باور نکردن بود.آخه مگه میشه یکی اصلا از بیخ و بن حرفای ینفرو قبول نداشته باشه و هی برچسبهای مختلف ب طرف بچسبونه ولی از اون طرفم بخاد شاهد نتایج باشه؟
واسه همین در درجه اول مهمه ک ابتدا این حرفها رو قبول داشته باشیم و باورش کنیم.استاد رو باور کنیم.مسیرش رو باور کنیم.نتایجش رو باورکنیم و درنهایت آموزه هاش رو.
و برای منم این مسیر و همین نتایج خیلی ریز از اون لحظه ای شروع شد ک تصمیم گرفتم حرفای استاد رو باور کنم.این قدم اول برای من بود.ک اگه سالهاپیش ک دوره رو خریدم توی مداری میبودم ک باید،الان کلی جلو بودم ولی خب اشکال نداره.
بعداز قدم اول دیگه شروع کردم ب گوش دادن فایلها.اینبار جدیتر.اصلا قابل قیاس باچندسال پیش نیست.وقت و تمرکز گذاشتم روی فایلها و و بعدشم انجام تمرینها.یعنی یادمه وقتی تعهد رو نوشتم داخل دفترم ی انرژی خاصی اومد تو وجودم ک جنسش متفاوت بود.این انرژی انگار بطور نامحسوس این وعده رو بهم میداد ک اینبار همه چی فرق میکنه.همین مسیرو برو.
شروع کردم تمرینهارو انجام دادن.ب مدت فقط شاید 4ماه من فقط فایل جلسه اول رو گوش میکردم و تمرین کدنویسی رو انجام میدادم.آخه با انجام این تمرین شروع شد خیلی خیلی زود نتایج ریز و درشت برام اتفاق افتاد.همون نتایج ریز هم ب ظاهر ریز بود ولی برای من خارق العاده بود.
چون هی کمکم میکرد ک برام قانون باورپذیرتربشه چ قانونی؟اینکه من خودم خالق شرایط و اتفاقهای زندگیم هستم.این توانایی هست ک خداوند از روی عدالتش به همه داده.همه این قدرتو دارند.
پس همینا باعث میشد بااینکه نتیجه ی خاصی ک حالا از اول کار مدنظرمن بوده مثل شرایط مالی یا خونه و ماشین و اینا ولی ناامید و مایوس نشم. بااینکه توی این مدت ک الان 5ماه گذشته هیچ پیشرفت فوری و آشکاری ندیدم،ولی تاالان ک انگیزه هامو دارم و شک و تردیدی ب سراغم نیومده.یعنی میدونی موضوع چیه؟ یجورایی پر این آموزه ها و انرژیش آدمو میگیره.انگار دیگه آدم راه دررویی نداره.دیگه هر کاریم بکنی،نمیتونی پسرفت داشته باشی.فقط باید پیش بری.با تمرکز گذاشتن،با همون درکهای نصفه نیمه ای ک بدست آوردی و حالا باید روزانه کوچولو کوچولو توی زندگیت،توی روابطت،رابطه باخودت دیگران باخدا، توی کسب و کارت،توی مسایل مالیت،توی سلامتیت اجراشون کنی.عجله ای هم نیست. البته ک هرچقدر وقت و تمرکز و انرژی بذاری نتایج هم ملموس تر و اعجاب انگیز تر و بزرگتر میشه.
من همه ی عمرمو فقط حرص دیگران رو خوردم. حرص همسر بچه خواهر برادر پدر مادر. همش گفتم اونو چیکارکنم.برای اون یکی چ قدمی بردارم.
شام اون یکی چی میشه.ناهار اون یکیو چی بپزم. کی خونه رو نظافت کنم.یکم ک بچه هام بزرگتر شدند حالا چیکارکنم ک سنار پول دربیارم خرج بچه هام کنم.نیازهاشونو برطرف کنم. و…
و عملا هیچ کار خاصی واسه رشد خودم دل خودم عشق خودم نکردم.البته بجز رانندگی شنا و کوهپیمایی ک اونم دیگه بجز رانندگی سالهاست ک انجام نشده.واسه همین ترجیح میدم بجای اینکه وقت بذارم و هی از بالا تا پایین خونه رو بسابم،وقت بذارم واسه فایل گوش کردن و کامنت گذاشتن و تمرین انجام دادن.اینه ک بقول استاد مهدی خانی ک استاد دانشگاهی استاد عباسمنش بودند،این آموزه ها هم بدرد دنیای من میخوره هم آخرتم.
پس سعی میکنم همین نتایج کوچک رو ببینم.همینا باعث میشه انگیزه هام واسه ادامه حفظ بشه. و تردید نکنم.
من هنوز خیلی راه هست ک باید طی کنم.خداروشکر ک این مسیرو قبلا استاد رفتند و کار واسه ماها خیلی راحتتر شده.
ممنونم و شاکر خداوندم ک این مسیر رو روزی من قرار داد و سپاسگذارم از استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دلسوز.
دوستتون دارم.عرفانه
سلام بر مریم جان و استاد عزیزممم
دیروز یه معجزهای برام رخ داد و واقعا دیدم تمرکز چه میکند. خدا جون من فقط دو روز رو فایل ها و پروژه با تمرکز کار کردم و تو جهانی طراحی کردی که انقدر سریع پاسخ میده. همون جوری که استاد تو جلسه اول دوره آفرینش میگه شما از همین امشب باید منتظر معجزه باشید، نشانه ها وارد زندگیتون میشن.
استمرار استمرار استمرار تنها کلیدی که هست همینه. فقط باید ادامه بدی، به تمرینات، گوش دادن فایل ها، عمل به قوانین، پیدا کردن زیبایی ها، تمرکز بر خواسته ها تا جهان روی خوشش را به تو نشان بده تا وارد مدار های بالا و بالاتر بشی که هر روز موقعیت های بهتری رو تجربه کنی و تایید نشانه های کوچک تو رو میرسونه به نتایج پایدار.
سلام خدمت همه دوستای گلم
خانم شایسته عزیزم و استاد عزیزم
همین چند روزی که این پروژه شروع شده و دارم به این آگاهی ها گوش میکنم چرخ زندگیم روانتر شده حالم بهتر شده خدارو شکرت کلی نتیجه گرفتم
دیروز برادرم اومد دنبالم سرکار اتفاقی که تا حالا نیافتاده بود
امروز یک خانمی سرکار کلی از کارم تعریف کرد
روابطم با بچه های سرکار عالی شده
تا میخوام از خیابون رد بشم ماشینا برام نگه میدارن
خدایا شکرت
بریم سراغ اگاهی های این فایل :
تمام اتفاقاتو خودمون داریم رقم می زنیم وقتی اینو درک کنیم کار می کنیم روی خودمون فقط،همینه اگه هنوز اون چیزی که میخوای نشده باید اینقدر تمرین کنی که بشه باید بیش تر تمرین کنی تکرار کنی تا به اون نتیجه نهایی برسی
افکار تو داره زندگی هاتو رقم میزنه و افکارم از طریق ورودی ها میاد باید ورودی هامو کنترل کنم روی ویکسری باورها کار کنم هدایت میشم به سمت خواسته هام .
اگر میخواید تغییر کنید باید روی خودتون خیلی بیشتر از این کار کنید . باید یک روندی طی کنید تا اون نتایج به وجود بیاد .
وقتی تو مدار درست باشی پایدار میشود نتایجت .
وقتی ادمی روی خودش کار کرده اتفاقات زندگی طوری که از بالا اونو بندازه پایین .
وقتی خوب روی خودتون کارکنید نشانه اش نتایج پایداره .
وقتی روی خودتون کارکنید نیاز نیست چیزی رو تغییر بدید از همون نقطه ای هست با همون استعداد و توانایی که همین الان داری درامدت بیشتر میشه . ….
به نام خدایی که هر آنچه دارم از آن اوست
سلام بر اساتید عزیز و همه دوستان گرامی
حالا که میدانید نتایج پایدار، یک روند تکاملی است و یکشبه پدیدار نمیشوند، بلکه با استمرار در درک قانون و اجرای این درک در افکار، رفتار و عملکرد ایجاد می شوند، در لحظاتی که ظاهرا هیچ پیشرفت فوری و آشکاری نمیبینید، به چه شکل می خواهید انگیزه های خود را برای استمرار در این مسیر حفظ کنید و اجازه ندهید شک و تردیدهای ذهن تان، پای شما را بلرزاند؟
این مسئله پاشنه آشیل من است. همیشه کارها را خیلی با قدرت شروع میکنم کلی انرژی و انگیزه دارم برای شروع اما متاسفانه خیلی هم سریع با ندیدن نتایج سرد میشوم و همه چیز را فراموش می کنم. یعنی انگار طاقت ندارم منتظر باشم و با کوچکترین مشکل و ناملایمتی همه چیز را تمام میکنم و دلیل تمام ناکامی های من این مسئله است.
حالا خدا را شکر یکی از بزرگترین نقص های وجودم را پیدا کردم اما برای درمان چکار باید کنم؟
تایید هر نتیجه و بهبود هر چند کوچک. یعنی از این به بعد وقتی کاری را شروع میکنم و گام ها را برمیدارم باید از کمال طلبی دست بکشم و کوچکترین تغییر مثبتی در این راه را دیدم تایید کنم و به خودم یادآوری کنم که قانون تکامل را باید رعایت کنی باید آنقدر استمرار در مسیر داشته باشی تا به قانون تصاعد بررسی.
حرف و قضاوت هیچ کس برایت مهم نباشد. اگر به این آگاهی رسیده ای که مسیرت درست است پس هر چیز دیگری که تورا دلسرد میکند نادرست است.
الگوهایی را ببینم که توانسته اند در این مسیر به نتایج عالی برسن و به خودم یادآوری کنم که همه انسانها یک سیستم فکری و عصبی دارن . اگر کسی توانسته پس 100 درصد من هم میتوانم، به شرط اینکه مانند آنها فکر و عمل کنم.
بپذیرم که فقط افکار و باورهای من هستند که دارن اتفاقات زندگی من را رقم میزنن. هیچ عاملی خارج از من نمی تواند مانع من شود. اگر مانعی برای رسیدن من به هدفم وجود دارد فقط در درون من است . از آنجایی هم که خوراک افکار و باورهای من هم کانون توجه من است، مراقب باشم هر ورودی نامناسبی را به ذهنم راه ندهم. آگاهانه روی زیبایی های مسیر رسیدن به هدف تمرکز کنم و هر ناخواسته ای را خیری که موجب رشد و پیشرفت خواهد شد ببینم و حسم را خوب نگه دارم.
ایمان و اعتماد کامل به قدرت مافوقی داشته باشم که بیشتر از من میخواهد من به خواسته ام برسم و با درخواست من، مرا به ایده ها، شرایطی و اتفاقاتی هدایت خواهد کرد که در مسیر خواسته هایم باشم.
تعهد داشته باشم. یعنی باورهای قدرتمندکننده هماهنگ با قانون را به عادت های فکری و رفتاری تبدیل کنم. اگر مسیری درست است آخه چرا نباید آن را ادامه داد؟ آخه چرا باید آن مسیر را نیمه راه رها کرد و برگشت به نقطه شروع؟
خدایا شکرت. خدا جون همیشه دستمون را بگیر و به جاده آسان و آسفالت پر از عطر خودت هدایت کن
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار
خدایا شکرت که من لایق دریافت بهترین نعمت وثروت وزیبایی ها در این مسیر الهی هستم
مهمترین موضوع در رسیدن به خواسته ها کنترل ورودی ها و تمرکز روی خواسته و ساختن باورهای مناسب اون خواسته وقتی با ایمان خالص این موضوع را درک کردم دیگه وقت عمل به این آگاهی ها بود در این مدت عضویت من در این سایت الهی اولین نتیجه آرامش درونی بود که به صورت تکاملی به اون آرامش درونی رسیدم و حالا حالاها باید روی اون باور های جدید کار کنم تا این باور ها جزو شخصیت من بشوند
امکان دارد در این مسیر الهی گاهی هم خسته و دلسرد شده باشم ولی باز هم خداوند دستم گرفت و در این مسیر گذاشت والان با کلی نتیجه در این مسیر الهی حرکت می کنم
مهم ادامه دادن و استمرار در این مسیر الهی است
و با ایمان کامل حرکت کردند و کنترل احساسات درونی خودم و تمرکز روی زیبایی های اطرافم
عزت نفس مهمترین عامل پیشرفت درونی است من در این مدت با کار کردن روی احساس لیاقت و عزت نفس کلی باور های جدیدی در وجودم ساختم و خودم را لایق بهترین نعمت ها و ثروت ها میدانم
وقتی که من راه را از چاه شناخته باشم هر وقت در مسیر جاده خاکی بیفتنم فوری تشخیص میدهم وفوری به مسیر درست برمیگرددم وبا نتایجی که از قبل گرفتم به ذهنم ثابت میکنم که این مسیر سعادت دنیا و آخرت منه البته که باید با طی کردن تکامل به این نتایج رسیده باشم
پذیرفتن این آگاهی ها بستگی به آمادگی ذهنی ما دارد و آمادگی تعقیر دارد با کار کردن روی باورهای مناسب بهترین نتیجه را میگیریم
تمرکز و عشق و باور های مناسب من را به اهدافم میرسونه نه مدت عضویت من
تکامل با کار کردن روی باورهای مناسب و با همون وضعیت کا داریم بعد که به حد کافی باور های نهادینه شد در ذهنم خداوند منو هدایت میکنه به سمت وسوی خواسته هام هیچ چیزی را نباید تعقیر داد من این وضعیت را الان در زندگیم درک می کنم چون که وضعیت الان من هیچ ربطی به سه سال پیش من نداره
بزرگترین سرمایهی من کار کردن روی احساس لیاقت و احساس خود ارزشمندی است و هرچقدر من خودم را لایق بهترین نعمت ها بدانم جهان هستی هم به همان اندازه منو لایق نعمت و ثروت میداند
الان من هم درک می کنم به بهترین کاری که من باید روی خودم انجام بدم لذت بردن از زندگی و سپاس گزاری به خاطر نعمت هایی که خداوند به من اهدا کرده و هرروز مواظب احساسات درونی خودم باشم وبه هرشکل خودم را به احساس آرامش درونی برسونم چراکه که در این احساس به خداوند نزدیک ونزدیکتر میشوم و نزدیکی به خداوند هم رسیدن به خواسته هام هست
باور های توحیدی را تقویت می کنم و روی باورهای ثروت و فراوانی کار میکنم و بزرگترین باور فراوانی وثروت این است که معنوی ترین کاره جهان ثروتمند شدن است چراکه هر چقدر من ثروتمند شوم به خداوند نزدیک ونزدیکتر میشوم
مهمترین موضوع عشق و علاقه وتمر کز و استمرار در مسیر درست است
مهمترین نتیجه در این مسیر احساس آرامش درونی است وقتی که احساس خوب داشته باشیم لاجرم به خواسته های خودمون هم میرسیم
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
به نام خداوندی که هر لحظه درحال اجابت ودریافت خواسته های ماست
سلام بر اساتید عزیزم
سلام بر دوستای عزیزم
من کاملا خالق زندگی خودم هستم ومسئولیت تمام زندگیم را میپذیرم
این رو اگر درک میکردم و اگر باورش کرده بودم هیچ وقت جایی برای ناامیدی باقی نمیموند استاد
اگر من باتمام وجودم باورش کرده بودم سریع ناامید نمیشدم وقتی شما میگید حتی کوچکترین اتفاق که بیوفته اون نشانه ست برای امید بیشتر
وقتی مریض نمیشی وقتی به یکی فکر میکنی واون آدم سرراهت قرار میگیره وقتی مشتری بهتری سررهات قرار میگیره وقتی اتفاقات بزرگ رخ نداده به این معناست که من خوب رو خودم کار نکردم
این اتفاقها دقیقا توی زندگی من داره میوفته ومن وقتی سریع فراموش میکنم دلیل براینه که هنوز مدارهای مغزی من قوی نشدن هنوز اون باورها رو باور نکردم پس امروز نگاه میکنم به این مدت که بااستاد هستم از اولین روزهایی که وارد سایت شدم و شروع تمارین وقتی سریالها وسفره ها رو نگاه میکردم بعد یه مدت برام یه سفر چند روزه جور شد ماشین نداشتیم وماشینم یه نفر بهمون داد ما به یه سفر رفتیم و بدون هیچ هزینه ای چون بقیه هزینه ی جا رو داده بودن وما بعنوان مهمان دعوت شدیم
اینقد این سفر فوق العاده بود وخوش گذشت که نمیدونم چطور توصیفش کنم
ما دوباره بعد چند ماه یه سفر دیگه رفتیم وباز هم ماشین یک از دوستان رو به ما دادند و ما یه سفر 2 خانواده یی رفتیم و باز هم این سفر بسیار فوق العاده بود وبسیار خوش گذشت هزینه ی بسیار پایین ولی با یه گروه فوق العاده
وبالاخره زمانش رسید وخودمون ماشین خریدیم یه ساینای بسیار زیبا که اونم کار خدا بود وبا هدایت های خدا به یک فروشنده ی بسیار عالی برخوردیم که ماجراش طولانیه و ما از وقتی ماشین رو خریدیم کلی سفر دیگه رفتیم اطراف شهرمون و خود شهرمونو گشتیم و سفر به جنوب وسفر به شمال واقعا نمیدونم چی بگم چون وقتی فکر میکنم طی این مدت تمرکز بر زیباییها مارو به زیباییهای بیشتر برد وخوشی های بیشتر من درطی این همه سال شاید هر چند سال یکبار یه سفر میرفتیم ولی طی همین 700 روز آشناییم با استاد کلی سفر های کوچک وبزرگ رفتیم که یاداوریش حالمو عوض کرد
کلی مهمونیهای شاد داشتیم و همیشه خودم سعی میکنم به پارکهای مختلف برم و از داشتن همچین فضاهایی شاد باشم وشاکر خداوند باشم وبزودی هم برنامه ی یک سفر فوق العاده رو داریم که میدونم بزودی مهیا خواهد شد
وقتی نشانه های بسیار زیادی رو میبینی چراباید ناامید بشیم قضیه همینه فقط باید ادامه بدیم جواب میدهد ومن باید بیشتر کار کنم قانون همینه من باید ضربه ی ایستگاهی بزنم وقتی میفهمی بهتر شدی باید بیشتر تکرارش کنی تا به نتیجه ی نهایی برسی
تمرکز برروی زیباییها وخواسته ها تورو به هدفت میرسونه .
وتازه داریم ماشین دوممون رو میخریم پیش خریدش کردیم وتا چند ماه اینده بدستمون میرسه
تاهمین الان که اینا رو نوشتم خودم متوجه شدم که چه تغییرات بزرگی داشتیم و این تغییرات رو ذهنم کوچک کرده بود به خاطر اینکه داشت منو مقایسه میکرد با استاد با بچه های دیگه که طی یه مدت نتایج مالی بزرگی گرفتند ولی الان تونستم جلوی پیشرفتشو بگیرم وبگم آقا این همه نتیجه درعمل کردن وآرام بودن وتوجه نکردن به بقیه و تکرار بوده واگر همین روش رو انجام بدم ومهارت کسب کنم قطعا نتایج بزرگتریم خواهم گرفت .
همین حالا تازه یاد گرفتم که چطور هدایت ها رو درک کنم و بدونم که با چه روشی از هدایت استفاده کنم
مثلا یه روز که خیلی ناامید بودم توی ستاره قطبی نوشتم
خداجوون امروز که دارم میرم محل کارم اگه قطعا این مسیر برام درسته تو تمام چراغ راهنماییهای سررهم رو به محض رسیدنم سبز کن .
باورتون میشه همه سبز بودن اینقد خوشحال بودم که خدا باهم حرف زده و تا چند روز همینطور بود هنوزهم دربیشتر مواقع به چراغ سبز بر میخورم ولی چون عادی میشه انگار ذهن شروع میکنه به حرف زدن و دوباره ناامید کردنت .
مگه خدا به چه روشی باید بهمون ثابت کنه که دارم بهتون مسیر وراه رو نشون میدم پس وقتی تو دچار گفتگوی ذهنی میشی ومسیر رو گم میکنی دیگه مقصر خودتی .
اینقد اتفاقات ریز ودرشت توی این مدت توی ذندگیم افتاده که اگه به یاد بیارم وبنویسم یه کتاب میشه ولی اینکه از نوشتن فاصله گرفته بودم این خودش یه ضعف بود وحالا تصمیم گرفتم با بیاد اوردنش جلوی ذهنم رو بگیرم .
جابجایی سالنم دربهترین زمان ومکان اتفاق افتاد .
جابجایی خونمون دربهترین زمان ومکان اتفاق افتاد
یه جای بسیار ساکت و یک خونه ای بسیار عالی با یک صاحب خونه ی فوق العاده هرروز طلوع خورشید رو میتونم از اتاق خوابم روی تختخوابم ببینم همین چیزی که هرروز از خدا میخواستم به طرزشگرفی وارد زندگیم شد
که هرکدوم رو باید به جداگانه بیام وبنویسم ویادآوری کنم به خودم .
صاحب کسب وکار خودم هستم صاحب اعتبار دربین مردم هستم
بسیار انسان هایی شکل خودم رو جذب کردم و به قول استاد جهان سرشار از انسان های نازنین ومهربان است که از هرجهت به من کمک میکنند .
پروردگارم ای که هرآنچه دارم از ان توست
بینهایت تورا سپاس بابت این مسیر زیبا توحیدی بابت این مسیر مستقیم بابت استاد نازنینی که سرراهمون قراردادی و هر لحظه داره مسیر رو بهمون نشون میده و این لطف ومحبت توست که شامل حالمون شده وتا پایان عمرمون این مسیر رو ادامه میدیم و عاشقانه تورا میپرستیم وازتو کمک میجوییم .
دراین مسیر مارا به راه راست به راه کسانیکه به آنها نعمت داده ای هدایت کن .
درپناه الله یکتا شاد سعادتمند سربلند باشید .
سلام به استادان عزیزم و دوستان بهشتی ام
خدایا شکرت که منو خالق زندگیم قرار دادی این یعنی همه چیز یعنی توحید خالص یعنی باج ندادن به کسی و شرک نورزیدن به خدای قادر و دانا.
اگه روی باورهای درست کار کنیم وقتی با عشق و انرژی روی خودمون کار کنیم و احساسمون رو فارغ از هر موضوعی خوب نگه داریم و کنترل ذهن داشته باشیم . از همون جاییکه هستیم با همون شرایط با همون استعدادها با همون توانایی ها از همون نقطه که هستیم وضعیت شروع میکنه به تغییر کردن .درآمد شروع میکنه به بیشتر شدن .و نیازی به تغییر شغل یا کشور یا هر چیزی بیرونی دیگه نیست.
خداوند میفرماید
و در برابر حکم پروردگارت شکیبایی کن که تو زیرنظر و مراقبت ما هستی.و هنگامیکه از خواب برمی خیزی پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی.
خدایا شکرت