مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟ - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟
    609MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟
    40MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

397 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2791 روز

    بنام خدای بخشنده و مهربان

    سلام

    به لطف خدا از زمانی که با آموزشهای استاد عباس منش آشنا شدم و شروع کردم به تغییر باورها و رشد شخصیتم ، خیلی دیدگاههای بهتری نسبت به خدا در من ایجاد شده و خیلی باورها بهتری سعی کردم در خودم ایجاد کنم در مورد خداوند.

    البته که این مسیر هم تکامل میخواهد و من هنوز هیچ ادعایی ندارم که باورهای توحیدی خیلی خوبی دارم . ولی به میزانی که توانستم این باورها را درخودم بسازم ، نتیجه هم در زندگی من تغییر کرده .

    دیروز به یک تضادی در روابط برخوردم که اولش کمی حالم گرفته شده ( دیدی این موقعه سریع به خودمون میگیم چرا من ؟ من که دارم روی خودم خوب کار میکنم پس چرا باید این اتفاق برای من رخ بده؟ )

    این نجواها در ذهن من هم آمد ولی سریع بعدش گفتم نه ، این تضاد برای اینکه من متوجه خواستم بشم و باید به خواسته

    توجه کنم یا اینکه خودم فرکانسی فرستادم که نتیجه اش این اتفاق به ظاهر نامناسب بوده که به هر حال خیره .

    خداوند خیر مطلقه . خدا برای من فقط خیر میخواهد.

    هر خیری به من میرسه از طرف خداست و هر شری به من میرسه از طرف خودمه.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 748 روز

    1403/11/13روز210

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان‌گل

    خدایاشکرت برای بار دوم که بعد 3ماه هدایت شدم به این فایل بی نظیر

    حرف‌هایی و شنیدم که انگار برای بار اول بود

    اینکه خداوند این نیست که برای ما خوب یا بد بخواد

    این ماهستیم که درخواست می‌کنیم و با درخواست و فرکانس ما پاسخ داده میشه

    اینکه گفتید اگر ما هزار بار قرآن بخونیم اما ورودی خوبی به سیستم ندیم خروجی خوبی نداریم

    اصلا درک سیستمی بودن خداوند خودش میتونه کلی از باورها و ترمزها رو ازبین ببره

    اینکه من این اصل و درک کنم و اینکه من بفهمم که خداوند به من نزدیکه

    دیگه ترسی ندارم غمی ندارم .

    خدارو هزاران مرتبه شکر که از وقتی که شروع کردم روی خودم کار کردم توی این 210روز اتفاقات عالی برای من رخ داده و در آرامش کامل بودم

    خدارو هزار مرتبه شکر که این روزا دغدغه ام اینه که چه ورودی بریزم توی سیستم که خروجی مورد نظرمو بگیرم

    بعدازحدود200روز روی خودم کار کردن متوجه شدم که باید از قانون تمرکز بهتر و بیشتر استفاده کنم یاد گرفتم که یک هدف و انتخاب کنم و بهش برسم و ازش برای هدف بعدی استفاده کنم

    خیلی برام جالبه قانون که مثلا من 8ماه پیش تازه داشتم شروع میکردم به یادگیری نرم افزار اما این روزا تصمیم گرفتم که اون نرم افزارها رو دقیق تر و حرفه ایی تر یاد بگیرم چون درک کردم که این نرم افزارها پایه و اساس کسب و کار منه اینکه فهمیدم هر روز باید مهارتمو بهبود بدم و نگم که دیگه یاد گرفتم بسه

    دقیقا باید هر روز توی سیستم ورودی مناسب بریزم تا بتونم رشد کنم .

    اصلا همینکه درک کنیم سیستم و میفهمیم که همه چیز توی دستان خودمون هست و منم که تصمیم میگیرم امروز آب هویج داشته باشم یا آب انبه و یا ..

    خدایا شکرت بخاطر این آگاهی ها خدایا شکرت بخاطر اینکه هر روز تکاملم داره بیشتر میشه و آرامشم بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    Zhila J گفته:
    مدت عضویت: 3476 روز

    سلام به استاد عزیز ومریم عزیزم

    چقدر این چالش قشنگ منو دوباره کشید داخل خانواده ی صمیمی ودوست داشتنی ، وتو زندگیم ومن دیدم که چقدر رابطم با خدا خوب شده ، چقدر حالم بهتر شده ،

    روی خدا حساب کردن یعنی از اول از خدا درخواست کردن ،نه آویزان شدن به دوست وفامیل وبا این کار باعث بی عزّتی وخفت وخواری خود شدن .

    وقتی به خدا میگی خودش بهتر میدونه از کجا وچه جوری وکدام شخص ومسیر ما رو به خواسته مون برسونه .

    یادمه بارها تو زندگیم یه چیزی رو میخواستم ولی به ظاهر موجود نبود ومشابه آن بهم نشون داده میشد ،

    من میتونستم قبول کنم و تمومش کنم ولی من این کار رو نمی کردم ومی گفتم من همین رو میخوام ، در این وسط ، هر کس پند ونصیحتی میداد ولی من قبول نمیکردم ومیگفتم من پیداش میکنم اگه نشد میام همین رو میگیرم وخدا شاهدمه که بلافاصله جایی هدایت میشدیم وهمونی که میخواستم رو میخریدم با همون پولی که داشتم .

    هر وقت که به گفته های بقیه حتی همسرو بچه هام کمتر بها دادم وبرای دریافت خواسته ام اصرار ورزیدم ، در عرض چند ساعت ، یا چند روز بسته به باورام بدست آوردم این همون ایمان واعتماد داشتن به خداونده وفقط روی او حساب کردنه.

    شما که از زندگی من خبر ندارین ونمیدونین این فایلها وحرف ها چقدر باعث چکاپ فرکانسی در گذشته و کارها وزندگیم میشه وهی موفقیت هامو مرور می کنم وچقدر ذوق میکنم وهمش تکرار میکنم که پس میشه من تونستم پس بازم میتونم ، خدا به من داده پس بازم بزرگتر و بهتر از اون میخوام ومیده من برای هر خواسته ام حرکتم کردم ، شروع کردم ،عمل کردم…

    مثلا یه روزی گوشی موبایل نداشتم ، واز خدا خواستم هدایت شدم به خرید سیم کارت وبلافاصله با اولین پول خریدمش ،

    بعد یه گوشی هدیه گرفتم بعدش گوشی برای دانشگاه دخترم خریدیم بعدلمسی شد وبعد پلاس خریدم پروسه بعد از قدم اول منو به الآنم رسوند که هر کداممان یکی داریم .

    توهمه چی همین پروسه تکرار شده وقانون خوبی خوبی رو جذب میکنه پول ، پول میاره و شادی شادی واقعا همینطوره

    من هر جا با خدا بودم و فقط از خودش خواستم وبا امیدواری وصبر جلو رفتم خیلی زود همه چی درست شده وهربار به دام شرک افتادم کار به جایی نبردم وخواستم برآورده نشده پس علت نرسیدن به آرزوهام میتونه این ترمز ونقطه ضعف هم باشه .

    وچقدر خوبه که ببینیم کجاهای زندگی طبق قوانینی که یاد گرفتیم عمل کردیم ونتیجه گرفتیم و کجاها عمل نکردیم وچه چیزهایی رو از دست دادیم واینطوری انگیزه های رسیدن به خواسته های بعدی در ما قوت میگیره ومثل اون موقع عمل میکنم وقویتر از قبل پیش میرم .

    متشکرم متشکرم متشکرم از خدا واستادان عزیز م

    خیلی خوشحالم وحال خوبی دارم خداوندا مرسی بابت همه ی محبتت که هر روز وهر لحظه شامل حال من میشه خدا جونم شکرت شکرت شکرت بینهایت وبی انتها شکرت……………….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    اصغر نیکو گفته:
    مدت عضویت: 3079 روز

    بنام پرودگار مهربان

    سلام

    گام بیستم مهاجرت به مدار بالاتر:

    منظور از سیستمی بودن رفتار خداوند چیست؟

    اتفاقات به خودی خود نه خوب هست و نه بد

    این ما هستیم که در ذهنمون به اتفاقات پیرامون مون برچسب خوب و یا بد میزنیم،

    چه بسا اتفاق بظاهر بدی برای ما پیش بیاد اما خیر ما در اون هست و یا برعکس ممکنه یه اتفاق بظاهر خوب باشه اما نتیجه خوبی نداشته باشه

    این ما هستیم که با باورهایی که داریم نتیجه اتفاقات بظاهر خوب یا بد رو رقم میزنیم

    مثال: من در گذشته اگه برای خرید یا فروش ملکی به دفتر املاک دعوت میشدم اگه معامله انجام نمیشد با اینکه اون زمان این قوانین رو آگاهانه نمیدونستم میکفتم حتما خیریت در این بوده که معامله انجام نشه و با این نگاه معمولا وقتی یک معامله انجام نمیشد حتما معامله بهتری با فاصله چند روز و یا چند ساعت انجام میشد.

    بعضی مواقع هم که روی عقل خودم حساب میکردم و فکر میکردم طبق تجربه با این شکل به نفع میشه، میدیدم نتیجه اونی که من فکر میکردم نشد

    مثلا اوایل سال 96 بود زمینی رو دیدم به قیمت 290 میلیون تومان و 20 روز بعدش ماه رمضان بود طبق تجربه من ماه رمضون ها بازار یه مقدار شل میشد با خودم فکر این 20 روز رو صبر میکنم بازار که راکد شد مثل همین زمین رو با قیمت پایین تر میشه خرید اما اول ماه رمضون که مراجعه کردم گفتن الان تو این منطقه زیر 300 نداریم، باز با خودم فکر کردم اول ماه رمضونه بزار یه 20 روز دیگه بیام حتما افت میکنه 20 روز بعد که رفتم گفتن زمینا تو این منطقه شدیدا رشد داشته و همون زمین رو حاضر شدم تا 375 میلیون خرید کنم طرف نیومد و در عرض یکماه یه زمین مشابه همون زمین رو 100 میلیون تومان گرونتر خرید کردم.

    افراد زیادی هستن که در سنین کم سختی های زیادی رو کشیدن اما همون سختی ها از اون افراد انسانهایی ساخته مثل احد عظیم زاده بزرگترین تاجر فرش دستی در جهان، افرادی مثل استاد عباسمنش خودمان و خیلی از افراد دیگه پس میتونه نتایج اتفاقات بظاهر بد به نفع مون بشه، اگه ما تغییر کنیم و باورهای درستی بسازیم و در مسیر درست حرکت کنیم.

    در مورد سیستمی بودن رفتار خداوند استاد با مثال آبمیوه گیری خیلی قشنگ موضوع رو روشن کردن

    تا وقتی که ما مثل گذشته سرمون توی شبکه های مجازیه

    تا وقتی مثل گذشته سرمون توی زندگی دیگرانه

    تا وقتی مثل گذشته به جای اصل دنبال حاشیه هستیم

    خب نتیجه هم مثل گذشته هست

    چطور توقع داریم زهر رو بریزیم توی آبمیوه گیری و توقع دریافت عسل رو داشته باشیم.

    اگه میخوایم نتایج عوض بشه باید رفتارمون رو تغییر بدیم

    بجاییکه سرمون توی زندگی دیگران باشه روی خودمون کار کنیم

    بجاییکه توی اینستا بچرخیم در مورد کارمون تحقیق کنیم

    بجای اینکه دنبال حاشیه مثل غیبت کردن مثل مقایسه کردن خودمون با دیگران باشیم بریم دنبال اصل

    بجای اینکه چشم مون دنبال این باشه که افراد برای ما کاری بکنن، خداوند رو به عنوان تنها نیروی مطلق جهان بپذیریم و تنها از خودش بخوایم که هدایت مون کنه.

    خدایا شکرت بخاطر این جلسه توحیدی عالی

    استاد عزیز و خانم شایسته گرامی ممنونم بخاطر این فایل عالی و این دوره عالی

    خدایا هدایتم کن براه راست راه کسانیکه نعمت داده ای

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1054 روز

    روز 127 فصل پنجم روز شمار تحول زندگی من:

    این خدای سیستمی این خدایی که من در این سایت و با این آگاهی ها شناختم با هر نفس کنار منه

    انرژی ست که همه جا حضور داره

    این نگاه سیستمی چقدر قشنگه چقدر آرامش بخشه

    و آخر عدالت خداست.

    خداجونم بابت امروز زیبا سپاسگزارم

    بابت اینکه هر روز رزق و روزی ام بیشتر میشه

    هنرجویان خوب و بهتری نصیبم میشه.

    اینکه حواست به همه چیز هست

    و با الهاماتت جهانم رو زیباتر میکنی و مواظبمی

    خداروشکر که تونستم کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم رو تهیه کنم. این کتاب رو همیشه باید بخونیم

    هر بار که میخونمش یک درک زیباتر و کاملتری ازش پیدا میکنم.

    خداجون ازت ممنونم که مهرم رو در دل اطرافیانم قرار داده ای کمکم کن بوی تو را بدهم و به زیبایی تو رفتار کنم خالق باشم و سرشار از عشق و نور

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام

    چقدر فایلهای توحیدی را دوست دارم استاد با فایلهای توحیدیتون اشک میریزم و از خدا درخواستم اینه که خدایا این افتخار بزرگی برای منه که بندگیتو کنم خدایا این لیاقت و به من بده که فقط بنده خودت باشم

    دیشب داشتم خواب خدا رو میدیم یه دفعه در خواب بدنم خیلی ریلکس شد و دیدم دارم بر فراز کوه ها و دشتها پرواز میکنم اولش خیلی ترسیدم بعد به خودم در عالم خواب گفتم فاطمه نترس خدا با تو هست اون هوات و داره بعد یه جایی جلوی یک درخت بسیار زیبا اومدم پایین فقط خدا میدونه اون درخت چقدر عظیم و زیبا بود که از زیباییش خیره شده بودم بهش، و تا جلوش فرود آمدم بهش گفتم خدا جونم خدایا عاشقتم نمیدونم چرا یه دفعه چنین احساسی داشتم و اینو میگفتم خوابم خیلی طولانی بود بعد که بیدار شدم ساعت حدودا 3بامداد بود و صدای اذان را شنیدم و بلند شدم نشستم و با خدا کلی صحبت کردم قشنگ یادمه به خدا گفتم خدایا من میخواهم خوب باشم و دنیا را جای بهتری برای زندگی کنم خدایا هدایتم کن

    امروز صبح که بیدار شدم اومدم سایت و سربزنم و این فایل جدید آمده بود که کلی باهاش حال کردم

    استاد از شما خیلی تشکر میکنم و مریم جان از شما هم خیلی تشکر میکنم بابت سوالهای خوبی که مینویسید و از استاد میپرسید و این فایلها تهیه میشوند.

    واقعا همه چی فرکانسه مهم نیست ما چی میخواهیم مهم اینه که چه باورهایی داریم و چه فرکانسی به جهان ارسال میکنیم همون و دریافت میکنیم

    خدایا همه ما را هدایت کن

    میخواهم بعد از کامنتم دوباره و دوباره این فایل وگوش کنم چون خیلی ارزشمنده و خیلی روی اصل اشاره داره

    خدایا خیلی تشکر میکنم خیلی سپاسگزارت هستم چون تمام ما افرادی که اومدیم در این سایت نظر ویژه ای خدا به ما داره چون مطمئننا درخواستی داشتیم برای هدایت به مسیر درست و خداوند پاسخ داده پس این افتخار بزرگیه برای ما و ما باید قدرش را بدانیم و از این مسیر الهی استفاده کنیم و سعی کنیم بندگی خدا را بکنیم.

    استاد همون جور که همیشه گفتید حرفهای قشنگ زدن کاری نداره مهم عمل کردنه من هم با تمام وجودم میخواهم عمل کنم.

    خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از خودت یاری میطلبیم خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه راه کسانی که مورد غضبت قرار گرفتند و نه راه گمراهان.

    در پناه الله یکتا شاد و موفق و سلامت و ثروتمند و در کمال آزادی باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مهتاب گفته:
    مدت عضویت: 1211 روز

    به‌نام خدای خوبم

    سلام استادعزیزم سلام خانم شایسته عزیزم

    وسلام دوستان نازنینم

    خدایاشکرت تویی که همه چیز ودردستهای قدرتمندخودت داری تویی که داری کیهان وکهکشان رومدیریت میکنی

    ولی من بنده مغرورمیشم فکرمیکنم خودم کاره‌ای هستم زورمیزنم خودم درست کنم خودم انجام بدم اما غافل ازاینکه فقط دارم زورمیزنم

    آخه چی دست منه باکدوم قدرت کدوم نیرو میتونم ضربان قلبم روبرای دوثانیه مدیریت کنم

    . حتی من نمیدونم تو دلم چه خبره تو معده‌م چه جوریه تو کلیه‌هام روندیدم وتوی مغزم رو وهیچکدوم از اعضای دیدنیم رو چه برسه به سلولها ونورونهام رو

    خدای من

    تو حتی درب نذاشتی که هرروز برم بازکنم چک کنم ببینم قلبم کلیه هام روده هام معده م …. درست کار میکنن یانه یا دستوری صادر کنم براشون نهههههه چون نیازی نبوده خداخودش حواسش هست نیازنیس تقلا کنم تعداد ضربان ونفسهامو بشمارم چون حواسش هست

    مثل زمانی که بچه‌تو میسپری به مادرت ومیری کارهاتو انجام میدی ویک لحظه هم نگران نیستی نکنه مامان حواسش پرت شه برای بچه‌م اتفاقی بیفته

    چون مطمئنی ازخودت بیشتر مواظبشه اونو ازخودت بیشتردوست داره خداااای من معبودمن پس چرا اصلیترین وحیاتیترین داشته های منو خودت داری مدیریت میکنی ومن میدونم وشبانه روز شاهدش هستم وصددرصد میدونم که من این وسط هیچکاره‌م ولی بازم برای چیزهای خیلی خیلی کوچکترو کم اهمیت‌تر منم منم میکنم و مغرور میشم

    یا مشرک میشم وناامید که تو چه جوری میخوای انجامش بدی شب بهت میسپرم صبح ازت پس میگیرم که نکنه تو انجامش ندی نکنه صلاح نباشه بده خودم یه فکری براش بکنم

    بارها به خداگفتم حضرت ابراهیم پیامبرت بود اماوقتی گفت میخوام ایمانم برای زنده شدن مردگان بیشتربشه بهش نشون دادی چرا به من نشون نمیدی خب دیگه اونو بیشتر دوست داری

    الان این آگاهی رو دریافت کردم درحالی که دارم اشک میریزم که بابا اون موقع که این همه امکانات نبوده که ابراهیم توی بدنش رو بادستگاه ببینه الان تو چی داری چقدر دستگاهها دارن مولکولی ذره ذره کارکرد بدن رو بهت نشون میدن کدومش رو تو میتونی باقدرت خودت انجام بدی

    تو حالا میتونی لحظه به لحظه تشکیل یک انسان رو ببینی بازهم راضی نمیشی بازهم مشرک میشی خب همینها هم اجابت منه برات واضح کردم دیگه خب منی که این همه سیستم بی نهایت همه موجودات رو دارم مدیریت میکنم بدون که بقیه ش هم میتونم بسپاربه خودم تو فقط سمت خودتو انجام بده داری اشک میریزی که امروز همسرت از دستپختت ایراد گرفته وااااای چه مصیبتی

    خداااای من کمکم کن سپاسگزار همه داشته هات باشم

    ممنونم که نشونم دادی باید همیشه بنده تو باشم چون همه نعمتها اینوره من اگه باتو قهر کنم بخوام برم جای دیگه اونجا هیچچچچچی نیست نه اینکه برم سراغ جاهای دیگه ونعمتهای دیگه من اگه ازتو روبرگردونم بازم به تو محتاجم

    چون فقط تنها قدرت هستی تویی پس من بخوامم نمیتونم ازت روبرگردونم مثل اینکه بابابام قهرکنم بگم من پول تورو نمیخوام محبت تو رونمیخوام

    ولی نه جایی دارم برم نه پولی دارم که برای خودم خرج کنم نشستم توی اتاقم ومثلا بابام رو دوست ندارم ازدستش عصبانیم خب عزیزمن توی خونه‌ش که داری زندگی میکنی سرسفره‌ش که غذا میخوری ازامکاناتش داری استفاده میکنی حتی اگه از خونه‌ش بزنی بیرون هم باز بدهکارشی چون باعث تولدت بوده بزرگت کرده گوشت وپوستت ازاونه

    خداااااای من ناشکریهای این بنده‌تو ببخش

    درسته بعضی وقتها احساس میکنم مجبورم بیام سمتت اما دارم تلاش میکنم به خودم بفهمونم خب وقتی خدا این همه آپشن داره هم قدرت داره هم مهربونه هم اجابت کننده هست هم حواسش هست هم ازته ته دل من وفکرمن وخواسته های من خبرداره خب چرا که نه میام همین ور

    یادمه بچه که بودیم داداشم میگفت خدامیگه اختیاربا خودتونه کارخوب کنین میبرمتون بهشت

    خب این چه اختیاریه وقتی کار بد کنیم هم که میبرتمون جهنم اگه کاری باهامون نداشت درست بود

    حالا میفهمم خیلی کم که آره خدا وقتی کاربد میکنی کاری باهات نداره جهنم نمیبرتت ولی وقتی ولت کنه زمین وزمان برات میشه آتیش میشه بدتر ازجهنم

    جهنم پاش لنگ میندازه

    خدایاا خودت کمکم کن نازک نارنجی نباشم وزودی دلخورنشم امانه نازک نارنجی کلمه مناسبی نیست چون به من حس قربانی شدن میده

    کلمه ضعیف خیلی بهتره چون به غیرتم برمیخوره آره این کلمه بهتره خدایا کمکم کن قوی باشم

    بازهم باید برم فایل اصل بقای اصلح استاد رو ببینم

    دوره عزت نفس رو تازه خریدم واحساس میکنم چقدرررربهش نیازدارم

    شروع میکنم الهی به امیدخودت

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مریم شاکر گفته:
    مدت عضویت: 2899 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیزم و همه خانواده من در این سایت.

    استاد نمیدونم شاید سال 96 بود که با شما اشنا شدم و اولین فایل هایی که گوش کردم از شما فایل های اول قانون افرینش بود . انجا یه سری سوال تو ذهنم امد در مورد سیستمی بودن خدا و ازون ور رابطه احساسی که خیلیا با خداوند دارند، مکالماتشون با خدا و … از یه طرف پذیرش خداوند بصورت انرژی مفهوم جدیدی بود که قابل درک بود از طرفی، نمیشد فکر کرد چطور با یه انرژی یا سیستم ،بعضیا عاشقی میکنند از جمله خود استاد.

    امروز که دوباره‌ فایل رو‌گوش دادم یادم امد، یادم امد به عاشقی های ابراهیم و پاکیزه، دوستان خوبم در این سایت، و باز سوال کردم که اخه چطور میشه که یه انرژی با ادم حرف بزنه، ارتباط برقرار کنه، بعد به درخواست هات جواب بده. یا بگه باید بندگی من رو بکنی تا من هم خدای تو بشم و هرچی بخواهی برات جور کنم. چطور یه انرژی به ادم میگه ار رگ گردن بهت نزدیک ترم؟! مگه سیستم یا انرژی یا قانون با ادم حرف میزنه؟!!! بعد که یکم فکر کردم گفتم ، خوب شاید داستان اینه که هرچی بیشتر ما ان انرژی رو صدا بزنیم ، یعنی بیشتر فرکانس ان رو داریم تولید میکنیم یا تو فرکانس ان میریم، هرچی بیشتر شکرگزاری میکنیم ، یا باش حرف میزنیم یا درخواست میکنیم ازش ، یعنی بیشتر فرکانس ان رو تولید میکنیم و در مدار بالاتری پس قرار میگیریم هی فرکانسها قویتر میشه و انوقت تو هم انرژی ان رو‌میگیری و قوی میشی. درخواستهات سریع و راحت جواب داده میشه. من اینطور درک کردم، میخوام از استاد یا دوستانم بپرسم درست متوجه شدم؟

    اما یه چیزی برام عجیب الان که فکر کردم، خوب استاد شما هم که زمانهای چله نشینی زیادی دارید، یا خیلی های دیگه ممکن داشته باشند که ما نمیشناسیم، چطور یه نفر ادم بی سواد چوپان، 1400 سال پیش ارتباطی بااین انرژی برقرار کرد و‌مطالبی رو گفت ، که الان استاد ما و خیلی از دوستان و …. به ایشون ارجاع میکنند و‌کتاب ایشون رو مرجع قرار میدند ،هنوز ازش استفاده مبکنند . اصلا استاد ما نحوه حرف زدن و ارتباط بااین انرژی رو وقتی میخواد به ما یاد بده، داره به ان کتاب رجوع میکنه. استاد مگه شما نمیگید خداوند به همه الهام میکنه، چیشده جنس الهام محمد از همه بالاتر بوده؟ ایا اصلا من درست میگم؟!

    ممنون میشم خانواده بررگ من بهم کمک کنند.

    دیروز یه جا گیر افتادم پشت یه در، و بچه کوچکم تو بغلم خواب بود و سنگین، دستم بشدت درد گرفته بود، گوسیمم خ‌نه جا گزاشته بودم. یه لحظه بخدا گفتم خدایا خودت کمکم کن، منو نجات بده، یه راه مسخره هم بذهنم رسبده بود که یکی امد ازش اینجور تقاضای کمک کنم، اما خداوند خیلیی سریع جوابم رو داد با بهترین راه حل و سریع ترین. بعد که رفتم خونه دوستم امدم براش تعریف کنم که چطور از خدا درخواست کردم و‌سریع به بهترین صورت جوابم رو داد، بعد یهو یاد خییلی سال پیش موقع مهاجرتم افتادم که فکر کنم قصه ان رو داخل پروفایلم نوشتم. یادم افتاد که چه کارهای عجیب و بزرگی انوقت برای من انجام داد، چطور کارهارو برام جور کرد زمانی که همه گفتند نمیشه ،احتمالش کمه.

    من امروز امدم سراع گام بعدی و دیدم فایلش اینه و‌گوش کردم و یه حس خوب انجا گرفتم که استاد گفت،خداوند فقط جواب بنده هاشو میده نه همه رو، و من با عشق با ذوق، با اشکی توی چشمم گفتم پس حتما الان من رو بعنوان بنده قبول کرده که زوود جوابم رو داد دیروز، جواب سوالم رو داد پریروز. و همیشه که بهش میگم خدایا بچه هامو بتو میسپارم مواظب شون باش. و همیشه مواظب شون بود و خییلی دیگه ازین مثالها که باید فکر کنم یادم بیاد و شکر گزاری کنم و بخودم ببالم.

    استاد ازتون متشکرم که به ما یاد دادید چطور با افریدگارمون، رب مون ارتباط پیدا کنیم،چطور ازش کمک بگیریم هدایت بگیریم. و زندگی مون رو راحت کنیم.

    منتظر پاسخ های دوستانم هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3763 روز

    به نام خداوند جان آفرین/حکیم سخن در زبان آفرین

    خدایا از اینکه امروز توفیق داشتم این فایل را بشنوم ازت سپاسگزارم.چی بهتره بنویسم اینجا؟ تو بگو. تو قلم بشو تا واژه ها بیایند.درک سیستمی بودن تکامل میخواد. من پارسال بهش هدایت شدم بعد از این همه سال که توی سایت بودم چون تازه پارسال رها کردم و بنده شدم و گذاشتم او برایم تصمیم بگیرد و چه تصمیم قشنگی گرفت. چه زیبا هدایتم کرد.چه راهی نشانم داد.دنیایم تغییر کرد.در گذشته هم در همان مسیر بودم اما پارسال تمرکزی رفتم توش. رنگ و بو و حس و حالش خیلی فرق داشت.اشلش متفاوت بود.وضوح خواسته در من شکل گرفت.کلی نعمت دریافت کردم.زندگی به شیوه ای که شما آموزش میدهید هر روزش یک کتابه. کتاب را امسال ورق زدم و چه چیزهایی دیدم.خدایا شکرت.ای خدای خلق شرایط دلخواه ازت بی نهایت ممنونم. حالا دارم خودمو آماده میکنم برای سال جدید و باورهای جدید. زندگی کردم در آنچه که دوست دارم زندگی کنم.حالا سطح بالاتری را نیاز دارم ولی باید شجاعتم را نشان بدهم باید دوباره بندگی کنم یعنی از محل امنم خارج شوم.اگر آمادگی اش بوجود آمده باشد اتفاق خواهد افتاد. مثل سعیده شهریاری عزیز هدایت خواهم شد. یک ناخواسته داره بهم پیام های خوب میده . قبلا هم داده بود ولی ترسهام اجازه نمیداد پامو فراتر بذارم.این خارج شدن از نقطه ی امن یه شهامت عجیب میخواد.استاد رفتار شما هنگام هجرت هاتون آن هم در شرایط عالی بهترین الگو هست برای ما. چقدر این دل کندن خوبه آنهم با باورهای درست و ایمان.وقتی تمرکزم رو گذاشتم روی تغییر خودم نه هیچ کس دیگر. به مشیت و اراده ی خداوند اشاره کردید. اونقدر قرآن را عمیق خوانده اید که این آیات بر زبانتان جاری میشود و پختگی درک شما از آن و عمل در زندگی تان مثال زدنی است. میدونم راه زیادی در مسیر عاشقی دارم.ازش میخوام که کمکم کنه.من مستقیم و بی واسطه ازش میخوام.همانطور که در نامه ی 31 برایمان شرح دادید و در دعای کمیل.این مثال دستگاه آب میوه گیری عالیه. یعنی دیوانه کننده س از بس در عین سادگی عمیقه. قربون اون خدایی که اینا رو به ذهنتون میاره.گفتین 7 بار خدا قسم خورده به همه چی که بگه خوب و بدتان را بهتون الهام میکنم.اگر مریم اینو بفهمه دیگه به رفتار اطرافیان نزدیکش کار نداره و میگه همه خدا دارن بزار هدایت بشن.تو تمرکز کن روی رفتار خودت. او همواره در حال اجابت کردن درخواستهای ماست. دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1070 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    به نام خداوندی که قدرت مطلقه و هیچ قدرتی بالاتر از قدرت او نیست و قدرت خلق زندگیم رو دست خودمان داده است.

    به نام خدایی که در بهترین زمان بهترین اتفاق‌ها را برامون رقم می‌زنه بعد ما برچسب خوب یا بد روی اون اتفاق می‌گذاریم

    یه روزی یه تضاد مالی شدید باعث شد من -یک سری- از شرک‌هام را بگذارم کنار و فقط به خودش متوسل بشم و همون نقطه نجات زندگی من شد باعث شد با قوانینش آشنا بشوم .

    باید حواسم باشه زندگی رونده یکسری اتفاقات پیاپی که دارم خلقش می‌کنم با افکارم و باورهام اگه نتیجه‌اش خیلی خوب نیست پس دارم چیز نامناسب خلق می‌کنم افکار نگران کننده باورهای نادرست ناراحتی غم ترس خشم

    غصه حسرت ، پس جهان هم عصاره همین احساسات رو دوباره به زندگیم برمی‌گرداند.

    این جهان کوه است و فعل ما ندا

    سوی ما آید نداها را صدا

    چیکار کنم عصاره شادی و خوشبختی ،نتیجه خلق روند زندگیم باشد ؟ تمام سعیم رو بکنم همیشه حالمو خوب نگه دارم همیشه شاد باشم امیدوار باشم متوکل باشم همیشه اتفاقات خوب را توی ذهنم مرور کنم بهشون بال و پر بدم. دنیا هرجور می‌گرده سعی کنم همیشه احساس خودم رو خوب نگه دارم . اون وقت می‌بینم خداوند به شکل اتفاقاتی برایم رخ می‌دهد که این احساس خوب را بیشتر و بیشتر تجربه کنم.

    ایمان داشته باشم خداوند عادل است و هیچ کار خوب یا بد توی زندگی ما انجام نمی‌دهد مگر اینکه خودمان فرکانسش را بفرستیم با باورهامون و با کانون توجهمان با اعراض کردن از چیزهای ناجالب و نازیبا. اگر یک اتفاق به ظاهر بد می‌افتد باید بتوانم سعی کنم همان اتفاق به ظاهر بد را جوری ببینم که بگویم یک خیریتی توش هست قرار است یک درسی به من بدهد و آمده تا من را به اهدافم برساند این کار را بکنم دقیقاً همین اتفاق برایم می‌افتد و آن اتفاق به ظاهر بد نتیجه‌اش مثبت می‌شود. مثل همون تضاد مالی که نتیجه‌اش شد دل کندن از وابستگی‌ها و یک سری شرک‌ها و روی آدم‌ها حساب نکردن‌ها ، نتیجه اش شد ورود به دنیای جدید.

    قبل شنیدن این فایل ذهنم رفته بود به حالت مقایسه و حس قربانی به خود گرفتن که تقصیر من چیست که من در خانواده ای با این افکار محدود کننده بزرگ شدم و دیگران در خانواده‌هایی بازتر و شادتر رشد کردند پس باورهای بهتری ایجاد کردن و زندگی بهتری دارند. که جوابش را استاد اینگونه دادند هیچ کدام از ما در خانواده‌ای بی‌نقص بزرگ نشده‌ایم.

    بعد دیدم خود من که الان با این قوانین آشنا هستم و سعی در عمل کردن به آنها دارم حتی نمی‌توانم بگویم 50٪ هم طبق قوانین درست با فرزندانم رفتار می‌کنم‌. پس حالا طبق قانون بیام سپاسگزار همین خانواده‌ای باشم که خداوند بهم داده تمرکزمو بذارم روی زیبایی‌ها و محبت هاشون عوض گله وشکایت ، و بعد بیام روی خودم کار کنم، توکل کنم ،روی آدم خاصی حساب باز نکنم و اجازه بدم خدا از دستان بی‌نهایتش به من کمک کند.

    اما سوال مهمـ خدا را چطور اجابت می‌کنیم؟

    رابطه ما با خدا یک رابطه دو طرفه است یک فرکانسی می‌فرستم بر اساس باورهایم و او پاسخ می‌دهد به فرکانسِ باورهای من ،مثل آینه. درخواست من کلامی نیست فرکانسیست باورهایمان در مورد هر چیزی (روابط سلامتی پول)عوض بشود جهان هم به عنوان سیستم از همان لحظه رویه‌اش را در مورد من تغییر می‌دهد.

    خوبی این جهان این است که فارغ از اینکه چه گذشته‌ای داشته‌ام در هر لحظه به فرکانس‌های من پاسخ می‌دهد اجابت این گونه است من اعمالم رفتارم افکارم فرکانسم را تغییر می‌دهم عادت‌ها و شخصیتم عوض می‌شود جهان هم به تغییرات من پاسخ می‌دهد.

    اولین باوری که خدا خواسته در مورد خودش بندگانش بپذیرند این است که

    من نزدیکم

    چون همه ما فکر می‌کنیم خدا از ما دور است.

    اجابت می‌کند به شرط اینکه بنده او باشم چطور ؟ با در مسیر ماندن با ایمان و توکل باید خودم را در مدار خدا قرار دهم و خداوند به افکار من باورهای من ایمان من رفتار من پاسخ می‌دهد.

    استاد عزیزم ممنون از شما و ممنونم از مریم جان دوست داشتنی برای این بهبود های مستمر خداروشکر برای فرصت زندگی و ادامه دادن مسیر

    خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که نعمت دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: