مصاحبه با استاد | کلیدهایی برای خودشناسی و رشد ظرف درونی - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

با نام و یاد خدا

سلام به استاد نازنینم

سلام به خانم شایسته زیبارو و زیباسرشت

سلام به تک تک اعضای این خانواده دوست داشتنی

مدتها بود که کامنتی ننوشته بودم اما یه احساسی گفت بیام و اینجا از پیشرفتهام بنویسم تا هم رد پایی باشه برای خودم و هم به تمرین این جلسه عمل کرده باشم.

سپیده عزیزم، میدونم که تو زحمات زیادی کشیدی و شاید یادآوری همه اونها کار راحتی نباشه اما سعی میکنیم تا تعدادیشون رو به یاد بیاریم.

یادته چقدر تند و پرخاشگر بودی و آدمها رو میرنجوندی؟ چقدر الان آرام تر و متواضع تر شدی و در کلامت بیشتر فکر میکنه تا آدمها رو نرنجونی.

تونستی زبان انگلیسی رو یاد بگیری و هنوزم با اینکه زبانت خوبه از بهتر کردن خودت غافل نشدی و هر روز تلاش میکنی براش و هر روز بهتر میشی.

سپیده عزیزم، تونستی تنها تو تهران زندگی کنی و از پس زندگیت بر بیای از سن 18 سالگی.

تونستی در بهترین دانشگاه ایران درس بخونی.

تونستی با تلاشت رشته جدیدی رو برای ارشد بخونی اونم تو بهترین دانشگاه ایران.

تو سن پایین کارت پستال درست میکردی و تو مدرسه میفروختی.

تو سن پایین تابلوی نقاشی میکشیدی و میفروختی.

تو سن پایین ترجمه میکردی و درآمد داشتی.

وقتی رفتی مصاحبه اولین جایی که رفتی قبول شدی و از فرداش رفتی سر کار و حقوق و بیمه داشتی.

یادته سر کار انقدر پافشاری کردی که تو زمینه ای که دوست داشتی وارد بشی که وقتی ممارست تو رو دیدن، اون بخش رو راه اندازی کردن و تو خودت با پرس و جو از اطرافیان تونستی یادش بگیری و تو شدی کسی که بقیه میومدن پیشت کارآموزی؟

یادته زمانی رو که تکاملت رو طی کردی و دیگه گفتی این فضا برام کوچیکه و میخوام برم جای دیگه و باز هم رفتی تو بهترین شرکتی که وجود داشت و با اولین مصاحبه قبولت کردن و شرایط کاریت ده ها پله بالاتر رفت؟

یادته اولین حقوق دلاریت رو؟

یادته زمانی که برای اولین بار رفتی سفر اروپایی اونم چند تا کشور و اونم تنهای تنها؟

یادته اولین تجربه شرکت تو نمایشگاه خارجی همه وجودت استرس بود و دفعه آخری که رفتی و برات آب خوردن بود؟

یادته تو زمان بیماری بیکار ننشتی و یه کسب و کار خونگی راه انداختی و کلی درآمد داشتی؟ با کلی فروشگاه خوب کار میکردی؟ ارسال به کشورهای دیگه داشتی؟

یادته وقتی گفتی تمرکز کنم رو کارم، در عرض یکسال بیشترین تعداد توریست ورودی به کشور رو داشتی؟

یادته امتحانی که برای زبانت باید میدادی رو با 3 4 ماه خوندن ترکوندی؟

یادته کار با وبسایت رو یاد گرفتی و تونستی یه وبسایت شخصی برای خودت درست کنی؟

یادته که تو نقاشی هیچی بلد نبودی و تو چند ماه چندین نقاشی زیبا کشیدی؟

یادته که چطور هر بار میخوای یه کار جدیدی انجام بدی میری و یادش میگیری و حلش میکنی؟

یادته که چطور درآمدت رو چندین برابر کردی؟

یادته چطور همه چیز رو ساده سازی میکنی؟ مثل ساده کردن پخت غذاها.

یادته چطور از یه آدم شلخته به آدم منظم تری تبدیل شدی؟

یادته چقدر بی هدف بودی و فقط تو اینستاگرام میچرخیدی اما الان برای هر لحظه ات برنامه داری و زمان کم میاری؟

سپیده عزیزم واقعا دوستت دارم و به داشتنت افتخار میکنم.