مصاحبه با استاد | کلیدهایی برای خودشناسی و رشد ظرف درونی - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

290 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آنیکا فرهان گفته:
    مدت عضویت: 1196 روز

    اول صبحمون زیبا شد با دیدن روی ماه عزیز دلتون و البته شما

    استاد عزیز اگر ممکنه شما که در حال بهتر کردن سایت تلاش میکنین آیا سایت گزینه ای میتونه داشته باشه که بتونی بجای نوشتن دیدگاه بتونی ویس بذاری؟

    چون من چشمهام خیلی اذیت میشه بخوام بنویسم یا دیدگاه دوستانو بخونم.فکر میکنم این یک تضاده برای بهبود و پیشرفت سایت.حتما میشه شایدم هست من نمیدونم

    سپاسگزارم پیشاپیش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 2589 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته

    ممنون از فایل زیبایی که آماده کردید من یک سوال داشتم

    چرا من در هنگامی با کسی همراهم اعتماد به نفس بالاتری دارم نسبت به اینکه تنهام؟؟؟

    مثلا من با دوستم رفتم بیرون و میخوایم یجای شلوغ توی پارک بشینیم اگر تنها باشم سعی میکنم جای خلوت تری انتخاب کنم اما اگر فرضا با یکی دیگه باشم برام فرقی ندارد

    میخوام ببینم دلیل این حرکت چیه و چجوری میشه حلش کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      شیرین حمزه ای گفته:
      مدت عضویت: 2692 روز

      سلام دوست عزیزوهم خانواده🌹

      ازاونجایی که من هم قبلا این مسعله روداشتم درحددرک خودم به سوال شماپاسخ میدم امیدبه اینکه مفیدواقع بشه براتون..

      دلیل اینکه باوجودیه همراه مااحساس امنیت بیشترویااعتمادبنفس بیشترمیکنیم اینه که درذهنمون این باورهست که دیگران ازمن بهترن ومتاسفانه ریشه درعزت نفس واعتمادبنفس پایین ماداره.. مثال خودمومیزنم شایدشماهم متوجه ریشه ی این مسعله تون بشین، من درکودکی هیچوقت تحسین نشده بودم هیچوقت کسی بهم نگفته بودزیبایی ویااینکه بگن میتونی فلان کارروخوب انجام بدی ویااینکه نشنیده بودم که بهم بگن دستاوردت ارزشمنده ویااین لباس چقدبهت اومده، همیشه ازم ایرادگرفته میشد، وباعت شده بودهمیشه به خودم وکارهام وتصمیماتم شک داشته باشم به همین دلیل برای اینکه مطمعن بشم یکی بایدتاییدم میکرد، همیشه ته ذهنم این بودکه فلان ادم ازمن بهترمیفهمه، باکلاس تره، وبدون اینکه خودم بخوام بیش ازحدخصوصیات خوب دیگرانوبزرگ میکردم اماخودموهیچوقت نمیدیدم وتحسین نمیکردم بهترین هارویه جورایی برای دیگران میخواستم وهمیشه بجای تشویق خودم دیگرانوتشویق میکردم که موفق بشن وخیلی چیزای دیگ که بنویسم یه کتاب میشه، فهمیدم ایناهمش بدلیل احساس بی ارزشی هست که نسبت به خودم دارم وباعث شده بودکمال گراباشم ودستاوردهاموکوچیک وبدردنخورببینم وهمیشه دنبال این باشم که بینقص باشم اونوقت موردتاییدم… وشروع کردم ازچیزای کوچیک تغییردادن مثلا باوجوداحساس خجالت که داشتم ولی رفتم یه کافه ای که ادمای ازنطرم باکلاس بودن چندبارکه اینکاروبکنه ادم دیگ میبینه که تبدیل میشه به آدمی که دیگران میخوان ازش تاییدبگیرن، دیگ اشتباهات خودمویه مرحله واسه یادگیری بهترمیدونم وخودموبرای کوچیکترین چیزاسعی میکنم تحسین کنم اززیبایی های خودم جلوی آینه تعزیف میکنم وخداروشکرخیلی بهترشدم..

      باآرزوی بهتزینهابرای شمادوست عزیز🙏🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    علیرضا پرهیزکاری گفته:
    مدت عضویت: 2015 روز

    سلام استاد عباس منش

    من یه پسر ۲۰ ساله هستم و مجردم

    و به دوچرخه سواری حرفه ای علاقه دارم

    به مدت ۴.۵ سال دوچرخه داشتم و روزی ۷.۸ ساعت خدارو شاهد میگیرم دوچرخه سواری میکردم که ازونجا به بعد فهمیدم من چرخ سواری تنها کاری هستش اگه بهم پول ندن من باز تمام روز رو دوچرخه سواری میکنم

    که بعد از اون دیگه بخاطر شرایط من مجبور شدم دوچرخم رو بفروشم .

    الان من فقط یه سوال دارم خواهش میکنم تروخدا التماس میکنم لطفا وقت بزارید حتی شده جواب یه کلمه ای به این سوال من بدید

    سوال من اینه که من چطور دوباره دوچرخه بخرم و تمرین کنم ؟ درحالی که از هر کاری که شما بگین من بدم میاد و اصن آدم کار نیستم و همش موقع هرکاری ( برای جور کردن پول دوچرخه ) حال و احساسم تا حد خودکشی بهم میخوره .

    از یه طرف میگم خوب من باید روی باورهای ثروتم کار کنم و با خودم میگم نمیشه که بشینی توی خونه و فقط روی باورهات کار کنی چون باور که ساخته بشه همراه میشه با یه عمل . از طرفی هم اگه برم جایی کار کنم همش با حال و احساس بد و زجر و عذاب دارم کار میکنم و سر کار هیچ خلاقیتی و هیچ فعالیتی به خاطر این احساس بد ندارم

    ممنونم خیلی لطف داری استاد عزیزم اگر که به این سوالم جواب بدین . من همیشه قدر شمارو دونستم میدونم و خواهم تونست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    اميد افخمى عقدا گفته:
    مدت عضویت: 1938 روز

    سلام بر استاد عشق و زیبایی که هر کلام شما برای کل زندگی راه گشاست

    سوال بنده این هست که چطور خالص بشویم و مفید و کارآفرین باشیم برای دیگران منشأ خیر باشیم منظورم اشتغال افراد هست و تمام راهکارها و مجوزها را به راحتی میتوانم بگیرم ولی بحث اداره و کنترل و تولید در واحد را نمی‌توانم هضم و درک کنم و در ذهنم آنها را بسازم تا عملی کنم حتی نیرو های خوب هم همه گوش به فرمان هستند تا کار را شروع کنم و به من ایمان دارند.

    لطفا بابت ساختن ذهنم راهنمایی بفرمایید.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    شهره منوچهری گفته:
    مدت عضویت: 2361 روز

    باسلام به این دو فرشته ی مهربان وتبریک برای زیبایی بی نظیرتون

    خدارو شکر شما که تونستید ایمان دارم منم بهتر میتونم دوره ی سلامت رو به کار ببرم

    استاد سوال من یه سوالیه که واقعأ نمیدونستم از چه کسی باید جوابش رو بگیرم

    قضیه ی ازدواجدکه توی قران گفته شده رو با چه کسانی حرام شده

    ایا اونجایی که گفته با خواهر هایی که از راه شیر خوارگی حرام شده ایا ازدواج با فرزندان اینها هم حرام شده است یانه ؟لطفأ جواب این سوال رو بدید چون واقعأ مشکل بزرگ خیلی از خانواده ها شده ، توی قران گفته ازدواج با دختران خواهر وپسران خواهر وبا دختران برادر و پسران برادر ولی نگفته با دختران وپسران خواهر وبرادرهایی که از راه شیر خوارگی ،ایا چون نگفته یعنی ازواج با اینها ایرادی نداره یا اینکه خود ما باید این رو بدونیم ،ممنون میشم از جواب قشنگتون که ایمان دارم منو دراین زمینه اگاه میکنید وخدارو بابت بودنتون سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    Shirin Gh گفته:
    مدت عضویت: 2143 روز

    سلام استاد عزیز سوالی داشتم چجوری میشه روی نقطه ضعف هامون کار کنیم که آدم حساسی نباشیم و حس خودمون رو خراب نکنیم به عنوان مثل اگه کسی از همسرمون انتقادی کنه بهم میریزیم بهمون برمیخوره اگر کسی پا رو خط قرمزمون بذاره زود شاکی میشیم چطوری میشه رو اینا کار کرد؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    هانیه شهنوازی گفته:
    مدت عضویت: 1348 روز

    توی ماه رمضون هم میشه استارت دوره قانون سلامتی رو زد ؟؟

    اگه من یکی از جلسات رو وقتی دوستن داشت گوش میداد به دوره شنیدم و شما گفتید اوایل ممکنه آب زیادی رو از دست بدیم ….

    میشه بیشتر توضیح بدید…

    الان بگیریم استفاده کنیم؟یا بزاریم بعد ماه مبارک رمضان؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهیار ضیائی گفته:
    مدت عضویت: 3323 روز

    سلام بر استاد عزیز و خانوم شایسته دوست داشتنی .

    من روزی یک وعده غذا می خورم موقع افطار .و در طول روز هم روزه هستم مایعات مجاز هم نمی خورم. و مشکل خاصی هم نداشتم خداروشکر. می خواستم بدونم شما هم مایعات در طول روز قطع کردید ؟در مورد ماه رمضان و شیوه خودتون لطفا توضیح بدید.

    خیلی خیلی ازتون ممنونم و سپاسگزار 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    Sogand گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان…..

    ازتون ممنونم که اینقدر پیگیر هستید و به پرسش های همه با درست ترین جوای ها پاسخ میدید.همه فایلها از نظر کیفیت مطالب تنوع صدا و….عالی هستن و خداراشکر میکنم که با سایت شما آشنا شدم

    در پناه خدا همیشه از همه لحاظ موفق باشید

    باتشکر🙃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سما حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2237 روز

    سلام استاد سلام. سلام مریم جان عزیز.

    خدایا شکرت چقدر آموزه های این سایت فوق العاده است. بی نظیر. بی مانند. خدایا شکرت. استاد سپاس. مریم جان سپاس.

    من پیش از این، این فایل رو گوش کرده بودم تا جایی که هرجمله که مریم جان می گفتن، به یادم می اومد جملۀ بعدی چیه اما فقط سوالات توی ذهنم مونده بود و جواب ها کاملا فراموشم شده بود. به خودم گفتم لابد اون زمان که این فایل رو گوش کردی، آمادۀ شنیدن این حرف ها نبودی و الان بودی و همین چقدر بهم حس خوبی داد. من دوره های عزت نفس و دوازده قدم رو گذروندم اما مهاجرت به مدار بالاتر برام مثل کتاب های فشردۀ کنکوریه که نکات مهم و عصارۀ بسیاری از آموزه ها، اینجا داره مرور و یادآوری میشه. خدا رو شکر می کنم که من می تونم این آموزه ها رو بشنوم.

    استاد اونجا که گفتین پاشنۀ آشیل شما غرورتون بوده، برای من تکان دهنده بود چون خودم هم از این ضعف رنج می برم. در لحظه بسیاری از واکنش های نامناسبی که نسبت به اطرافیانم نشون داده بودم به خاطرم اومد و متوجه شدم که همه بابت غرورم بوده. البته نمی دونم مرز بین غرور و جاه طلبی چیه و ای کاش پاسخ این سوالم رو بتونم از زبون استاد عباس منش بزرگ و مومن بشنونم. من متاسفانه دارای شخصیت جاه طلب هستم و بسیاری از مشکلاتم به خصوص در روابط عاطفی، ناشی از همینه. این رو یک متخصص بهم گفته. الان که استاد گفتن من چشم گفتن رو تمرین کردم، یه چیزی در درونم بهم گفت تا حالا به کسی چشم گفتی؟ هرگز نگفتم و امشب، در این بهمن ماه باطراوت با خودم و با خدای خودم عهد می بندم که همۀ تلاشم رو به کار بگیرم تا از غرور و جاه طلبی دور بشم که حتی گاهی نمیذاره من بعضی از خواسته هام رو با خدا در میون بذارم. این جمله رو استاد هم گفتن. دقیقا همین طوره که غرور نسبت به خدا هم خودش رو نشون میده. از خدا می خوام کمکم کنه من هم مثل استاد عباس منش بتونم غرور و جاه طلبی رو کنار بگذارم که بال پرواز روح رو آزاد می کنه.

    خدایا شکرت بابت همین فکر کردن ها، بابت همین تلنگر زدن هایی که استاد در این دورۀ مهاجرت به مدار بالاتر انجام میدن. ممنونم استاد. ممنونم مریم جان. خدا حافظ و نگه دار شما باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: