مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل» - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل»246MB24 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل»22MB24 دقیقه
سلام به استادعزیز
من از وقتی فهمیدم که خود را به منبع وصل کنم همه چی تغییر کرد و الان که دارم مینویسم آرامشی در من هست که با هیچی عوض نمیکنم و به رب خودم گفتم من میشینم رو شانه هایت هر جا که خواستی مرا هدایت کن و من از اون بالا منظره زیبایی و ایمان .توکل .توحید .آرامش همه اینها و در یک پکیج فوقع العاده وی آی پی دارم و از مسیر لذت میبرم .
خدایا من در همه مراحل زندگیم حس میکنت و آنقدر باور دارم که به هیچ کس در هر حالتی باج ندهم و فقط در مسیر الهامات و هدایت رب باشم
خدایا از این همه آرامش و آسایش سپاسگذارم .
و الان خیلی قشنگ میتوانم بگم آخخخخخیییشششش خدا قربونت برم که در خودم از خودم به خودم نگاه میکنم .
ایشالله همه در این مسیر الهی لذت ببریم و هیچ چیز جلو داره شما عزیزان نیست با توکل به رب
تشکر میکنم از این سایت خداوند بزرگ و استاد عزیز
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِنَا أُمَّهً مُسْلِمَهً لَکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَیْنَا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿128﴾ بقره
پروردگارا، دل ما را تسلیم فرمان خود گردان و فرزندان ما را نیز امتی تسلیم و رضای خود بدار، و راه پرستش و طاعت را به ما بنما و بر ما (وظیفه بندگی را) سهل و آسانگیر، که تویی توبهپذیر و مهربان.
سلام مریم جان،عزیز دلم،سلام استاد جاان ، دست هر دوی شمارو به گرمی میفشارم و از صمیم قلبم براتون آرزوی سلامتی و خوشبختی و سعادت همیشگی رو دارم عااااشقتونم
سلام به هم قدمی های عزیزم تو ایم مسیر مهاجرت ، مهاجرت از یک مدار به مدار بالاتر که هرچقدر بالا میریم به والا بودن خداوند پی میبریم و میفهمیم که خداوند برایمان به شدت کافی است
مدار دوازدهم
تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل
مریم جاان ،مریم بانوی عشق، خیلی کار خوبی کردی که این موضوع رو تنها به یک فایل اختصاص دادی چون واقعا یکی از که مهمترین ویژگی که ما باید در خودمون ایجاد کنیم و تا میتونیم تلاش کنیم تسلیم خدا باشیم نه تسلیم مشکلات ، البته که ما تسلیم محض نداریم چون واقعا ما انسانیم و گاهی وقت ها به حرف شیطان هم گوش میکنیم ،ولی در کل باید ما همیشه روی این موضوع کار کنیم
خوب تفاوتی که بین این دو تسلیم هست تفاوت بین آسمان و زمینه، چون هر دوی این رو من تجربه کردم مادامی که با کله ی خودم رفتم ،مادامی که خودم تقلا زدم نتیجه که نگرفتم هیچی بلکه به مشکلات هم اضافه شده ولی مادامی که به خدا توکل کردم تسلیم خدا کردم بهش گفتم خدایای من نمیدونم من تسلیم توام تو بگو چیکار کنم ، کارام به آسانی انجام شده
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر * آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر * رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
این شعر رو من درک کردم که بع معنای واقعی میگه هر وقت تقلا میزنی ، هر وقت حرص میخوری و میخوای خودت برای مشکلاتت راه کار پیدا کنی به معنای واقعی وقتی میخوای در دگاه خداوند قدعلم کنی و بگی ((من)) من بلدم ،زنجیر از پی زنجیر،مشکل از پس مشکل برات میاد ،ولی وقتی سرتو در پیشگاه میاری پایین ،دیگه اون (( منیت)) و میزاری کنار و دستات میبری بالا میگی تسلیم ، زنجیرها شروع میکنن به باز شدن ، راه کارها خودشون گفته میشن و خداوند جوری سرت در مقابل دیگران بالا میبره که نمیتونی تصورش کنی .واقعا حس تسلیم بودن قشنگه
یه حس رهایی
یه حس آزادی
یه حس نابی که هرکس خوش تجربه میکنه
من این فایل خیلی گوش کردم یعنی تو دسته بندی فایل های توحیدی که هر روز گوشش میدم و خیلی کیف میکنم اون لحظه ای که استاد میگه تسلیم ،اونی که میپره بغل بابا ، تسلیم اونی که بدون ترس میپره ، تسلیم اونی که میپره و میگه آخیییییییش
منم هر وقت تسلیم شدم خودمو تو بغل خدا پیدا کردم ، هر وقت تسلیم شدم دیدم چجوری خدا همه ی جهان رو مسخر من کرده .
از ماشین خریدنمون بخوام بگم که من و عشق دلم سال 99 تسلیم خدا شدیم خدا درعرض 5 روز کل جهان رو مسخر ما کرد ما صد میلیون پول ماشین رو جور کردیم
وقتی که تسلیم خدا شدیم خدا اسم عشق دلم تو قرعه کشی ایران خودرو بین 3200 نفره برنده نفر اول شد و ما یک هفته ای ماشین پژو پارس سال رو تحویل گرفتیم
اون موقعی رو یادم میاد که با عشق دلم تسلیم خدا شدیم و در عرض 6 ماه 150 میلیون تومان سال 98 دررامد داشتیم و تمام جهیزمون خریدیم
اونجایی یادم میاد که سال 98 برای یه عروس دامادی یه آپارتمانی میخواستم بخرم و نشست گداشتم مادر عروس از سرجلسه بلند شد وگفت بریم یبار دیگه ببینیم و رفتیم و برگشت گفت حالا تا فردا خبرمیدیم و
من اون لحظه فقط گفتم خدایا تو عالم مطلقی
،خدایا تو آگاه بر هر چیزی هستی
و بعد فردا صبحش خود مالک تماس گرفت گفت خانم مصطفوی این بنده خداها دیشب اومدن خونمون و میخواستن برن یه املاک دیگه ومن بهشون گفتم فقط املاک خانم مصطفوی این روزی مال ایشون ، و من فقط داشتم اشک میریختم که خدایا تو چقدر بزرگی و خداوند یکاری کرد اومدن تو املاک ما نوشتن و من حتی به روی مشتری هم نیاوردم فقط به سجده افتادم خدارو شکر کرردم
آخ که چقدر مزه تسلیم شدن رو چشیدم وچقدر شیرین و لذت بخشه ، از اون موقع به بعد این باور در من شگل کرفت که
خدای من قدرتمند تر از هر جنبده ای در جهان
این باور برایم شکل گرفت که خداوند بشدت برایم کافیست،ا
و اما تسلیم شدن در برابر مشکلات رو هم دیدم ، من و عشق دلم بخاطر یک سری مسایل به صفر رسیدیم و تا همین یکماه پیش دقیقا تسلیم مشکلات بودیم ، نه انگیزه ای برای کار داشتیم ،نه حس و حالی برای کار کردن روی خودمون ، شاید فایل هایی هم گوش میکردیم ولی بدون هیچ حس خوبی، نه درآمدی داشتیم، به شدت اعتماد به نفسمون اومده بود پایین، احساس لیاقتمون از بین رفته بود یکجورایی داشتیم به فنا میرفتیم که خداوند به دادمون رسید،ودوباره یلدمون افتاد که باید سرمون رو در برابر خداوند بیاریم پایین و بگیم تسلیم، ما هیچی نمیدونیم و خداوند دوباره دستمون رو گرفت و الان یکماهی که فقط داریم با هدایت های خداوند میریم جلو و هر روز با خودمون میگیم
خدایا من هیچی نمیدونم تو بگو چیکار کنم
خدیا هر آنچه از جانب تو به من برسه من فقیر توام
من روی چیه عقل خودم حساب کنم
رو چیه عثل دیگران حساب کنم
خودت بگو ما تسلیم تو هستیمم
و الان داریم میبینیم که چقدر چرخ زندگی روون تر شده ، جقدر حالمون خوب شده،چقدر دیگه آروم شدیم ، حرص نمیخوریم ،تقلا نمیزنیم و واقعا حالمون به معنای واقعی خوب شده ، در ضمن کنترل ذهنمون هم خیلی عاالی شده چقدر مشتریا زیاد شدن و انشا.. همین روزها از ورودی ثروت هم براتون مینویسم
مریم جاان ممنونم عزیزم که با گذاشتن این فایل در این گام باعث شدی با دقت بالایی بهش گوش بدم وبرای خودم اتفاقت یادآوری کنم که چقدر تسلیم بودن برام خوب بوده در گذشته و الانم میتونم مثل گذشته عمل کنم حتی بهتر
مریم جاان و استاد عزیزم عااااشقتونم
خدیااااااااا من نوکرتم
پیش به سوی مدار بعدی
بنام خداوند مهربان بنام خداوندی که در درونم هست وهروقت اسم خداوند رو میاورم انگار خدای که می خواستم در درونم هست که باورهای مخرب گذشته ترمزهای شدن که من این خدای درونم که داری قدرت وثروت است رو نبینم خدایا شکرت به هر حال قدر دان خداوند هستم شاید یک درصد هم تسلیم خداوند نشده بودم شاید اصلن راه تسلیم شدن رو بلد نبودم ولی خدایا شکرت در گذشته بسیاری انسان ترسو بسیار ادمی بودم خدا رو یک جوری باور کرده بودم که انگار یک خدای که فقط کارش شکنجه است وبه همین خاطر بلدم نبودم درست این خدا رو بشناسم به همین خاطر یه کم طول کشید که من معنای تسلیم رو متوجه بشم در گذشته خیلی تو حاشیه ومثل برگی در باد بودم وبا هر حرفی هر فکری انیور اونور می شدم ولی خدایا شکرت بسیار ارام هستم ولی فکرهای نکران کننده بیهوده هنوز هستتد کهداز این از خداوند درخواست میکنم واین اگاهی رو بهم بده تا با کنجکاوی این ذهنیت مخرب رو عوض کنم وباورهای درستی در ذهنم بسازم که باعث شادی درونم بشود با تعغیر نگاهم والان متوجه شدم که بی دلیل کانون تو جه ام رو جلب کردم به یک سری اتفاقات بیهوده که هیج اتقاقی نیوفتاد وبی خود نگران شده بودم واین به خاطر عدم شناخت درونی از خودم اوتوانانی های که خداوند بهم داده خدایا می خواهم پیش زمبنه ذهنم عشق ومحبت باشه می خواهم از روی عشقم خدایم پرستش کنم نه از روی ترس این نگاه من است وامیدار خداوند مرا در مدارش قرار بده خدایا مهربان تو مهربان ترین هستی واون وعدهای که خداوند در قران داده بهشون برسم چون لیاقتشون دارم خدا می داند تمام دغ دغه زندگیم یادگیری قوانین ودرک توحید است که خداوند حکمت اموختن این رو بهم میده چون لایقش هستم چرا خودم نیاموزم اون چیزی در که دوست دارم وکار نداشته باشم هر کس هر نگاهی کع داره محترمه من به راه خودم ادامه بدم با عشق ارزوی درونی این است با عشق تعغیر کنم نکات مثبت افراد ببینم کلن مثبت اندیشی ونگرش مثبت یکی از ارزوی های درونی من هست خدایا که با تمیرین وتکرار درست می شود
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
تفاوت بین تسلیم شدن در برابر خداوند و تسلیم شدن در برابر مشکلات را بیشتر توضیح دهید؟
تسلیم بودن در برابر خداوند به این معناست که باور داریم :
نیرویی برتر از کل نیروهای جهان که کیهان را خلق کرده و آن را هدایت می کند مرا هم هدایت می کند و من را خلق کرده است اگر به خداوند توکل کرده و خود را به او بسپاریم و از او درخواست کمک کرده و او را باور کنیم و به او ایمان داشته باشیم:
ما را به مسیرهای درست شرایط درست افراد درست هدایت می کند
تسلیم بودن یعنی:
اجازه دادن به خداوند که پاسخ دهد به درخواست های ما. بسیاری از ما :
شرک می ورزیم نگرانیم ناراحتیم می ترسیم غصه می خوریم…اما
تسلیم کسی است که :
خودش را به خداوند بسپارد مانند
کودکی که وقتی خودش را به بغل پدر و مادرش می سپارد خیالش راحت است.
کودکی که از بالای درخت با فراغ بال به آغوش پدرش بپرد
احساسش خوب است
چرا؟
چون به خداوند اعتماد دارد
می داند که زمانی که خود را رها می کند به بغل خداوند می رود
می توان اینگونه هم فکر کرد
به هیچ مسئله ای صفر و یک نگاه نکنیم هیچ یک از ما نمی توانیم تسلیم محض خداوند باشیم
اگر سعی کنیم به این نقطه نزدیک شویم:
کار بزرگی را انجام داده ایم
هر چقدر سعی کنیم این کار را انجام دهیم
تسلیم بودن در برابر خداوند برای ما به کار راحت تر و بهتری تبدیل خواهد شد.
مسائل را برای خود بزرگ نکنیم و نخواهیم یک شبه فضای فکری خود را از فضای شرک آلود به فضای توحیدی تبدیل کنیم.
این مورد نیاز به زمان استقامت تکرار و تمرین دارد
هر چقدر بیشتر سعی کنیم:
از زندگی لذت بیشتری می بریم
تسلیم بودن:
احساس خوب شادی لذت امید توکل و آرامش احساس اطمینان قلبی برای ما به همراه دارد :
الا بالذکر الله تطمئن القلوب
دستیابی به تسلیم بودن در برابر خداوند:
نیاز به تمرین تکرار شنیدن داستان پیامبران دارد
تسلیم بودن در برابر مشکلات:
به این معناست که در برابر مشکلات و مسائل و اتفاقات ناخوشایند تسلیم نشویم
به بسیاری از مسائل می توانیم به شکل بازی حل یک معما شطرنج نگاه کنیم و بررسی کنیم :
آیا توانایی حل این مسئله را داریم یا خیر؟
در حل مسائل دو موضوع حائز اهمیت است:
1-توکل به خداوند و باج ندادن به هیچ فردی
فکر نکنیم زندگی ما وابسته به دیگران است
خداوند منبع رزق و روزی است
همه ی افراد دستی از دستان خداوند هستند که اگر بروند بی نهایت دیگر دست جایگزین آنها خواهند شد
2-به مسائل به شکلی نگاه کنیم که ما را به چالش می کشند تا بزرگ شویم و پیشرفت کنیم
تضادها و چالش ها مسائلی هستند که اگر آنها را حل کنیم بزرگ خواهیم شد ثروتمند می شویم و پیشرفت می کنیم
اگر تضادها را حل نکنیم نه به ثروت نه به قدرت نه به ایمان نه به عزت نفس می رسیم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار و همچنین گروه صمیمی عباسمنش، بنده ماههاست با شما آشنا شده ام و از همه محصولات رایگان استفاده نموده ام و خیلی خیلی در زندگی من هم از نظر مالی و هم از نظر معنوی تاثیر گذاشته است/ فقط من درست مفهوم تمرین و تکرار و تکرار را متوجه نشده ام، منظورم اینه خود استاد موقع شروع کارشان چگونه تمرین میکردن و روزی چند ساعت؟ مثلا من که حس میکنم عبارات تاکیدی تاثیر خوبی روی من دارد می باید باورهای قدرتمند کننده رو به صورت عبارت دربیاورم و یا ضبط کنم ودر روز بارها بارها آنرا تکرار کنم؟؟ یا خود استاد در یکی از صحبتها فرمودند که جاهایی از صحبتهای من که باورهای قدرتمند کننده دارد را بارها بارها تکرار کنید، آیا درست متوجه شدم؟؟لطفا راهنمایی ام کنید و بفرمائید حدودا چند ساعت در روز و تا چند روز تمرین میتوان یکی از باورهای مخرب را با باور خوب جایگزین کرد/ آیا استاد الان در روز تمرین دارند؟ واگر دارند به چه صورت؟
سلام دوست عزیزم احساس کردم این لیاقت رو دارم بتونم این بحث تکرار رو براتون توضیح بدم من کسی بودم که چندین سال قبل چندین صفحه از یکی از دفتر هامو با جمله .. خدا کمکم کن … پر کرده بودم من در آن زمان به یه سری داروها اعتیاد شدید و طولانی پیدا کرده بودم و فقط این نبود زندگی و اعتبار کار و همه ثروتی رو که جمع کرده بودم داشتم به تدریج از دست میدادم و اینطورم شد البته این شروع ماجرا بود به جایی رسیدم که مرگ هم داشت بهم چشمک میزد و چیزهای غیر عادی میدیدم و غرور هم اجازه نمیداد از دیگران کمک بگیرم تنها امیدم یک خواب و یا یک الهام بود و هر چی بیشتر میرفتم پایین اون تنها امیدم بیشتر دیده میشد و بیشتر میدیدمش ولی باور نداشتم از جانب خدا باشه ..البته یه اصول کلی تو زندگیم داشتم و اونم این بوده هیچ وقت به خودم اجازه ندادم به خدا ایراد بگیرم با وجود اینکه دور و برم همیشه بود تا قبل تغییر و شروع هدایتم .. جهلی که داشتم و اینهمه راهمو دور و دراز کرد احساس کاذب یاد گرفتن بود احساس بلد بودن بودن احساس اینکه من میدانم ببینید تکرار کردن شروع درک ها و احساسات بهتر نسبت به یه موضوع ویا موضوع های مختلفی میباشد همونجوری که صفحه های زیادی از دفترمو با ..خدا کمکم کن پر کردم و خدا تو هر زمینه ای که خودم اجازه بدهم بلافاصله کمکم میکند و باوری که از این تکرار به من داد این بود که خدا کمکم میکنه و درست میشه و به جایی رسیدم تو بدترین شرایط ممکن تاکیید میکنم تو بد ترین شرایط ممکن ایمانمو به این کلمه که درست میشه و خدا کمکم میکنه نشون دادم و جواب گرفتم حتی فراتر انتظار… ببینید مثلا اوایل تو درکم بود که خدا کمک میکنه ولی باورم سطحی بود و میگفتم خوب که چی همه میدونیم خدا کمک میکنه ولی یه جورایی دور میدیدم و هرچه بیشتر و بیشتر و بیشتر تکرارش کردم و نوشتم و دارم مینویسم نتایج نزدیکتر و نزدیکتر و نزدیکتر میشه و به جایی میرسی که خدا در کار در زندگی در نحوه ارتباط در چگونه احساس آرامشتو حفظ کنی در اینکه کدوم حرف قانون ثابته و میتونی بپذیریش کدوم راه کدوم حرف به رشد بیشتر به تکامل بیشتر نیاز داره و یا اصلا اشتباهه و یا گمراهه کمکت میکنه ….
اینکه اینجا هستیم و در کنار افراد این خانواده خیلی خیلی خیلی اتفاق بزرگیه و بهمون یاد آوری میکنه ما میتونیم کارهای بزرگ و دور از ذهن انجام بدهیم چون در مسیر هدایت الهی قرار داریم و هدف اصلی زندگی هم همینه …. براتون بهترینارو آرزومندم و منتظر خبرهای خوبتون میمونم
با سلام
وقتی بخواهید در این راه هدایت و کامل شدن موفق باشید، تجربه و احساس من به من ثابت کرده است که روز و شب شما حتی حین کار باید به وویس ها گوش بدید بدون برنامه ریزی قبلی.
یعنی از هر فرصتی استفاده کنید تا وجود شما همفرکانس با فکر و زندگی جدید شما باشد.من زمانی که چند ساعت مثلا 3 ساعت بگذردر و مطالعه نداشته باشم کلی سوال و اگر پیش میآید و باعث دودلی و اون آرامش رو از دست میدم ولی وقتی شبانه روز پای درسم هستم نه تنها خسته نمیشوم، هم به یادگیری و واقف بودنم اضافه شده و به اوج فرکانس و امید و باور میرسم که آن را با هیچ چیزی عوض نمیکنم.
دائمی باشید زمان و مکان برایتان محدودیت ایجاد نکند.
با آرزوی بهترین ها
سلام خدمت استاد عزیز و بچه های بی نظیر سایت. استاد از زمانی که با سایت شما به صورت کاملا عجیب و غیرمعمول آشنا شدم دیدم نسبت به زندگی تغییر کرده، من هم وسیله آشنایی برادرم با شما شدم من و برادرم قبل از آشنایی با شما کاملا ناامید شده بودیم از زندگی، فکر میکردیم خدا نمیخواد ما به خواسته هامون برسیم و چرا هرچی به این درُ اون در میزنیم فایدهای نداره! چرا خدا حال ما رو نمیبینه! و تا کی باید سختی بکشیم! و چرا مردم و همه کسایی که میشناسیم انقدر اوضاعشون روی قلتک است! و چرا ما نمیتونیم هیچ پیشرفتی کنیم! اما فهمیدم که خدا ما رو در رسیدن به خواستمون یاری میکنه حالا میخواد خواستمون فقر بدبختی و بیماری باشه ،یا میخواد خواستمون ثروت سعادت و سلامتی باشه، اما الان خدا رو شکر اوضاع تغییر کرده، از نظر مادی نمیگم، بیشتر از نظر روحی میگم دیدمون نسبت به زندگی عوض شده،امید پیدا کردیم از وقتی فهمیدیم همه چیز باوره و به هر آنچه بخواهی می رسی اگر ایمان قوی، باورهای درست داشته باشیم مهمتر از همه اینها اینکه خدا رو پیدا کردیم خدایی که بیشتر از ما میخواد ثروتمند بشیم و به خواسته هامون برسیم چون با ثروتمند شدنمون جهان و خدا رو گسترش میدیم نمیتونم توصیف کنم که چقدر هر روز از خدا سپاسگزاری می کنم به خاطر آشنایی ما با شما که باعث شد خدای واقعی را پیدا کنیم خدایی که عاشقانه میخواد به ما کمک کنه و عاشق ماست و به ما راه های رسیدن به ثروت و سعادت الهام میکنه به خاطر رویاهایی که دارم چون اگه رویایی به من داده قدرت و توانایی رسیدن به این رویاهارم به من داده و ازش سپاسگزاری می کنم به خاطر این جهان زیباش و به قول خودتون این قوانین بدون تغییرش،همیشه با خودم میگم مهمترین دستاورد من تو زندگی آشنایی با شما بوده نه اینکه ثروتمند بشم چون هرچقدر هم آدم پول داشته باشه اگه از دست بدش با وجود دانستن قوانین کیهانی میشه که به دستش اُوُرد به همین خاطره که هرگز تا آخر عمر رسیدن به بزرگترین رویاهام رو هم مهمترین دستاورد زندگیم نمیدونم. نمیدونی چقدر دوست دارم این چیزایی رو که از شما یاد میگیرم برم همه جا داد بزنم که ملت تمام اتفاقات شرایط زندگی شما به خاطر فرکانسهاییه که به جهان هستی ارسال میکنید شما خالق تکتک شرایط و اتفاقات زندگیتون هستید و به هر خواسته که بخوایدمی تونید ببپرسید و اِنقدر نگران شرایط مالیتون نباشید چون با وجود قوانین بدون تغییر خداوند آسان ترین کار دنیا پول ساختنه فقط کافیه خداوند را باور داشته باشید فقط روی اون حساب کنید و با ایمان حرکت کنید و به خاطر داشته هاتون سپاسگزاری کنید و از تک تک لحظه هاتون لذت ببرید.
خدایا ممنونم
سلاااااااااام استاد نازنینم.
چقدر عالی بود
چقدر فوق العاده
اونقدر قشنگ و شیوا این داستان کلاس تندخوانی را تعریف کردین که احساس کردم سر اون کلاس با شما بودم.
استاد من تمااااااام محصولاتتون را دارم .
تماااامش را دارم و بارها و بارها گوش دادم
ولی با این مثال معنی تضاد را فهمیدم و حسش کردم .
خدایا شکرت
الان بعد از سه سال و بعد از اینکه این همه شما در مورد تضاد و نحوه کمک کردنش برای رسیدن به خواسته هامون در تمااااام محصولاتتون توضیح دادین حالا معنی تضاد را فهمیدم
حالا با این مثال تمااااااااااااام اون حرفهای قبلی برام جا افتاد
مرسی استاد گلم.
قربونتون برم
اونقدر زیبا و شیوا تعریف کردین
اونقدر به دلم نشست این مثالتون
اونقدر این مثال با روحیه خود من همخوانی داشت که کل مطلب برام جا افتاد.
خیلی خوشحال شدم چون دیدم منم دقیفا همینجوری هستم
خیلی از این موقعیتها توی کار من هم پیش اومده و با موفقیتی که از حل این مسئله بدست آوردم به اعتماد به نفس عالیی رسیدم.
جوریکه وقتی میخوام یه دستگاه جدید بخرم یا یه محصول جدید تولید کنم ، وقتی نجواهای ذهنی میگه نمیشه ، سخته ، شابد نتونی، شاید جواب نده و……. با صدای بلند میگم
نه من همونی هستم که فلان کار و فلان کار را به عالیترین شکل انجام دادم من همونی هستم که از پس فلان کار هم بر او مدم و………
مررررررسی استاد گلم
براتون بهترینها را آرزو میکنم.
همه فایلهاتون همه محصولاتتون بی نظیرن
واین فایلتون که برای من واقعا عالی بود.
تمام مبحث قانون تضاد برام جا افتاد و الان مطالب دوره شیوه حل مسئله را خیلی عالیتر درک میکنم.
خیلی دوره عالیی بود.
سپاسگزارم استاد ?????
بخاطر اون مثال اعتماد به خدا هم ممنونم.
چقدر قشنگ گفتین….. اعتماد کنیم و
خودمون را رها کنیم تو آغوش خداوند .
قربونتون برم استاد
در پناه خداوند باشین?????
سلااااام خدمت استاد نازنینم و همه دوستان همراه و هم دل
استاد نازنینم میشه یه فایل هم اختصاص بدین به دوس داشتن خود ،چطور عاشقانه خودمون رو دوست داشته باشیم چون ریشه همه مشکلات چه تو زمینه ی مالی چه روابط عدم دوست داشتن خود هست نپذیرفتن خود هست ،خود رو لایق ثروت و روابط خوب ندونستن هست گاهی آدم ریشه ی مشکلات رو می دونه و کامل بهش آگاه هست اما باز با دونستن ریشه ی مشکلات نمی تونه قدمی از پیش ببره ازتون خواهش می کنم یه فایل از مصاحبه هاتون رو به دوست داشتن خود و عاشق خود بودن اختصاص بدین خیلی دوست دارم از زبون شما و از نگاه و نگرش شما به این موضوع پرداخته شه چیزی که از همه چی حیاتی تر و واجب تره دوس داشتن خوده اما باز گاهی ناتوانم در دوس داشتن خود ممنون میشم یه فایل رو به دوست داشتن خود اختصاص بدین ممنون دوستتون دارم
درود استاد گرامی استاد من از همون شانزده هفده سالگی ی سری مسکلات داشتم اما ی حسی بهم میگفت ی روز یکی پیدا میشه راهنماییت میکنه که تا حالا ندیدش و نمیشناسیش آدم خیلی آگاهی هست و البته خدا بزرگه استاد این الهام خیلی واضح بود تو راه مدرسه یهویی میومد و تصوراتم چون من به مدرسه به عنوان راهی برای ساخت آینده نگاه میکردم حتی چند بار خواستم از بزرگ تر ها کمک بگیرم چون بر این باور بودم که اونا سنشون بیشتره با تجربه تر هستند اما اونا خیلی نا واضح خیلی ناشیانه بهم جواب میدان خیلی نا بلد بودن وقتی به زندگیشون نگاه میکردم از نظر من اون چیزی که میخواستم نبود ی عالمه سوال داشتم در رابطه با جهان هستی چگونه میتونم موفق شم تا این که خدا شکا رو سر راهم قرار داد استادمنی که خیلی کم به خدا ایمان داشتم و بعضی وقت ها اصلا بهش ایمان نداشتم حالا باور هام تقویت شده به واسطه شما منی که ی روزی این رویا رو داشتم بتونم به ی کشور پیشرفته برم و زندگی کنم حالا اون رویا رو به هدفی دست یافتی تبدیل کردم و در میرس دارم حرکت میکنم منی که این همه استرس داشتم به وتسطه شما و به لطف خدا حالا پر از آرامش هستم منی که قبلا با خانواده ام کلی دعوا داشتم حالا کلی داریم با هم میخنیدیم و صحبت میکنم هر چند اونا ی ایراداتی دارن کمنی که کلی توسط وستانم تحقیر میشدم حالا دوستای با ارزش و محترمی دارم که بهم کمک میکنن منی که سال ها رزمی کار میکردم و در آرزوی یک مقام قهرمانی بودم و حتی این تیکه رو خانواده و اقوام میپروندن تو این همه ساله داری رزمی کار میکنی نتونستی ی مقام کسب کنی طوری که ی مدت گذاشتمش کنار و حالا بعد از چهار پنج سال سمتش رفتم البته تضاد بود چون اون سرشته رو دوس نداشتم مربیش هم خوب نبود اما حالا بی نظرین ترین رشته کارته یعنی کیوکشین رو دارم کار میکنم و در کنار بهترین مربی که تا به حال دیدم و کمتر از دو سال دو تا مقام استانی ی مقام کشوری دارم و همونایی که مسخرم میکردم تحسین میکنن استاد چند سال لود برای شروع کار مورد علاقه ام همش امروز فردا میکردم همش میرفتم سراغ کار های بی ارزش که کوچک ترین علاقهای نداشتم بهش و همش کارفرما دعوام میکرد فوشم میدا به خاطر درست انجام ندادن کارام اما حالا دارم آموزشگاه میرم برای شغلمورد علاقه م سال ها بود خواستم لپ تا بخرم اما به واسطه باور های نادرستم اصلا جور نمیشد اما حالا خدا یاری نمود و تونستم ی لپ تاپ بخرم دارم توی ی رستوران به صورت نمیه وقت کار میکنم تا هرخرج آموزشگاه و خودم رو در بیارم و اونجا کارفرما ازم راضی هست و زمان زیادی طول نمیکشه که از راه مورد علاقه ام کسب درآمد میکنم و دیگه رستوران نمیرم خدایا چقدر بزگی تو اینم از دستاورد های که بعد از آشنایی با فلسفه شما بست آوردم شاد و پیروز باشی استاد عزیزم و حرف آخر این که دارم به شکل واضح میبنم که آمریکا زندگ میکنم خخخ مثل روز روشنه برام و ایشالا به زودی میام ایالات متحده غنی تترین و بی نظیر ترین کشور جهان
سلام به همه دوستان
الان مصاحبه با شفر سرمربی استقلال را خوندم مطلب جالبی را گفته بودن گفتم با شما به اشتراک بذارم.
ایشون گفتند:
هرگز موفق به رسیدن به اهدافتان نخواهید شد اگر بعد از اینکه به اولین مانع رسیدید یا بعد از خوردن اولین مشت، تسلیم شوید و شروع به گریه کردن و توهین کردن کنید.
به خودم و شما دوستان میگم منتظر باشیم موفقیت نزدیک است.
ارادتمند خدا، استاد عزیز و شما دوستان هستم.
اصغری