مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر
    162MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1249 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    چه زمانی متوجه شدید که باورهای توحیدی می تواند سرعت دستیابی به خواسته ها را افزایش دهد؟

    اگر قدرت را از تمام افراد بگیریم و تنها به خداوندی که در درون ما است دهیم و روی هیچ کسی حساب نکنیم می توانیم بسیار سریع پیشرفت و به خواسته های خود دست یابیم و از همه لحاظ موفقیت کسب کنیم.

    مهم ترین اصل در زندگی ما توحید است اگر به زندگی افراد موفق فارغ از دین و مذهبشان نگاه کنیم مشاهده می کنیم ویژگی توحیدی و به عوامل بیرونی قدرت ندادن باعث شده به موفقیت های چشمگیری در تمام زمینه ها دست یابند و سرعت رسیدن به خواسته هایشان را هزاران برابر افزایش دهند.

    البته باید بر روی باور های توحیدی خود کار کنیم ابتدا ممکن است ذهن ما در پذیرش آن مشکل داشته باشد اما به تدریج روند رشد ما بهبود می یابد.

    آیا خواسته ی شما هنگام سکونت در قم مهاجرت به آمریکا بوده است؟

    استاد به مهاجرت به کشور خوب سالها فکر می کردند اما نه آمریکا به کانادا یا استرالیا

    انگیزه درونی استاد اینگونه است که اگر کسی به ایشان بگوید کاری را نمی توانید انجام دهید بزرگترین انگیزه برای رشد و پیشرفت را در ایشان ایجاد می کند.بسیاری از کارهایی که استاد انجام داده اند از این باور ناشی می شود

    استاد عزیزمان هیچ گاه دوست ندارند در ریل ثابت حرکت کنند تجربیات متفاوت بازدید مکان های جدید کشف خود و جهان پیرامون را دوست دارند و حرکت همواره در درون و وجود ایشان قرار دارد.

    زمانی که خواسته ای داریم باید مراحل آن را به صورت تکاملی طی کنیم تا بتوانیم از آن لذت ببریم.

    باورهای خود را تغییر دهیم تا به تدریج بتوانیم به مکان بهتر مهاجرت کنیم باید بتوانیم خوشبختی را در هر مکانی تجربه کنیم و تمرکز خود را بر زیبایی های محل زندگی خود بگذاریم زمانی که ذهنیت مناسب از محل سکونت خود داشته باشیم جهان ما را به مکان بهتر و بهتر هدایت خواهد کرد.

    برای مهاجرت به آمریکا چه باور یا عبارت تاکیدی داشتید؟

    کسانی که باور دارند عبارات تاکیدی عامل موفقیت و تغییر باورهاست کاملا نادرست است هیچ ورد و جادو و هیپنوتیزم و روش کوتاه مدتی وجود ندارد باورها یک شبه به وجود نیامده که یک شبه از بین برود.قوانینی در جهان وجود دارد که نمی توان آن را دور زد یکی از این قوانین قانون تکامل است.

    باورها گفتگوهای ذهنی تکرار شونده هستند . ما در هر لحظه در حال فرستادن فرکانس هستیم که فرکانس ها بازخورد شان اتفاقات نتایج و شرایط زندگی ما است . فرکانس ها با افکار و افکار با باورها و باورها با تکرار ورودی ها دریافت و با کانون توجه ما هزاران و هزار بار در مورد موضوع خاص ایجاد می شوند.

    به همین دلیل باورها یک شبه و یک دفعه تغییر نمی کند و اگر هم تغییر کند اگر فرکانس آن ادامه نیابد دوباره مانند سابق خواهد شد.

    چه عبارت تاکیدی باعث موفقیت در کنکور می شود؟

    هیچ جادویی وجود ندارد باید باورهای درست را تکرار کنیم هر چقدر مشابه آن را در افراد پیدا کنیم باورها زودتر تقویت خواهند شد تمام اتفاقات بدون استثنا توسط افکارمان رقم می خورد افکارمان نتیجه ی باورهای ما است امکان ندارد اتفاقات و شرایطی وارد زندگی ما شود و ربطی به باورهای بنیادین ما نداشته باشد.تکنیک و روش خاصی در کار نیست.

    باورهای درست در زمینه ی مهاجرت:

    از مکان کنونی خود لذت ببریم

    خود را لایق مکان بهتر بدانیم

    هیچ نگاه منفی به مهاجرت نداشته باشیم

    به موقعیت های جدید نگاه مثبت داشته باشیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1321 روز

      به نام هدایت الله

      با سلام خدمت خواهر عزیزم مهشید و شیرینی دوست عزیز من توحیدی و فعال سایت

      از شما دو خواهر عزیز بسیار بسیار سپاسگزارم بازم مثل همیشه بهترین کامنت ارائه دادی و مثل همیشه انرژی خوبت رو از کامنت زیباتون دریافت کردم

      انقدر شما دو خواهر خوب هستید که خوب می‌نویسید و قانون را با نوشتن کامنت زیباتون به عملکرد خوب و نتایج عالی شما را می‌تواند برساند برای من واقعاً فوق العاده است که دوستان خوبی مثل شما در این سایت الهی از تجربه خوبشون استفاده می‌کنم تا مسیر برای من کوتاه‌تر و ساده‌تر به آنچه که در خواسته‌هایم می‌توانم برسم آن را انجام دهم

      برای هر دو بزرگوار دوست داشتنی و مهربان آرزوی سعادت سلامتی ثروت را از خدای خوبم خواستارم و امیدوارم مثل همیشه با قدم ‌های محکم‌تر و عالی‌تری در زندگی برداری و به نتایج خوبی برسی

      در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مهشید و شیرین گفته:
        مدت عضویت: 1249 روز

        به نام خداوند مهربان

        سلام آقای روحی عزیز

        ممنون از لطف شما و سپاسگذار از محبتی که نسبت به ما دارید. ما هم از خواندن کامنت های شما در هر زمان احساس خوب و آرامش را دریافت و کلامتان را که سر چشمه آن توحیدی بودن وجودتان است را با علاقه و تمرکز پی گیری می کنیم و لذت می بریم در مدار راستی درستی پاکی و صداقت که قرار داشته باشیم لحظات زندگی و قوانین آن بسیار بسیار لذت بخش تر خواهد بود امیدواریم هر روز بیشتر از روز پیش درهای نعمت و ثروت خداوند به روی شما گشوده تر شده و به باورهایی ناب و توحیدی و قوانین الهی بیشتر آگاهی یابید ما همه در یک خانواده بزرگ و الهی هستیم که با شادی .و شکر گذاری سعی در هر چه بهتر تغییر باورها و رسیدن به آزادی زمانی، مکانی و مالی هستیم تا جهان را هم برای خود و هم برای دیگران جای بهتری کرده و باعث گسترش آن شویم

        سلامتی، موفقیت، شادی و خوشبختی را از خداوند بزرگ برای شما از صمیم قلب آرزو داریم

        خدایا شکرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    امید ابراهیمی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2672 روز

    به نام او، که هرچه دارم از اوست

    جناب استاد عباس منش عزیز، سلام و درود فراوان به شما و تیم محترم بازرگانی فروش و پشتیبانی شما که بسیار خوش حس هستند و مشخصا از تفکرات و راهکارهای شما بصورت کامل پیروی کردند. ممنون از تیم بسیار مهربانتون.

    من حدود دوماه است که عضو گروه شما شدم و هنوز دستاورد قابل ارائه ای نیافتم، ولی نشانه های فراوانی دریافت کردم.

    بدینوسیله مایلم به عرض برسانم که همسر بنده شما را به من معرفی کردند و من بسیار ممنون ایشان هستم. ما کم و بیش با هم در مورد مسائل مطرح شده در فایلهای شما صحبت میکنیم و بحث میکنیم و نتایج جالبی میگیریم.

    به این نتیجه رسیدیم که تمام قوانینی که جنابعالی ارائه میفرمائید، حتی نیاز به آموزش ندارد و کاملا در حال اجراست. حالا هر کسی این قوانین را فراگرفته باشد میتواند در مسیر آنها امیال خود را شکل دهد.

    در اینجا میخواستم مثالی از زندگی خودم را بیان کنم که حتی با ندانستن این قوانین، چگونه انجام شد.

    من با داشتن مدرک لیسانس مکانیک جامدات از دانشگاه آزاد فارغ تحصیل سال 1374، پس از اتمام تحصیل و گذراندن خدمت سربازی مشغول کار در یکی از کارخانجات ایران خودرو شدم. جالبه که بدونین بدون پارتی و حتی اعلام نیاز ایران خودرو به پرسنل در آن زمان، چون اصولا عادت به تلف کردن وقت نبودم و دوره کارآموزی را در ایران خودرو فعالانه بدون )جیم زدن( گذرانده بودم، به شکل معجزه آسائی شخص مدیرعامل با من مصاحبه کرد و من در اداره تعمیرات ماشین آلات ابزار مشغول به کار شدم. با پشتکار و تلف نکردن وقت با مدتی کم، به سمت رییس اداره تعمیرات ماشین آلات منصوب شدم. بدلیل خوب بودن زبان انگلیسی، به دستور رییس هیات مدیره، با حفظ سمت، مسئول بررسی و تایید فنی خرید کلیه ماشین آلات و ادوات طرح توسعه عظیم شرکت شدم. در نتیجه تمام سفرهای خارجی جهت ملاقات با سازندگان ماشین آلات و تستهای لازم جهت تحویل ماشین آلات خریداری شده در سایت سازندگان خارجی، و گذراندن آموزش دوره تعمیرات ماشین آلات در کارخانه سازندگان همچنین مسئول پروژه نصب ماشین آلات در کارخانه ایران خودرو توسط نصابهایی خارجی شدم.

    همینطور که ملاحظه میفرمائید، دوره تکامل کامل و کاملتر میشد تا ……

    برای خریدن یک سری ماشین آلات حساس، طبق بررسی های فنی کامل بعمل آمده، مجاب شده بودم که از کشور آلمان خریداری گردد. مدیریت شرکت )بجز رییس هیات مدیره ( با نظر من مخالف بودند که این اختلاف به دلایلی بود. نظر آنها سازنده کره جنوبیی بود که همه در ایران میشناسیم. من بدون اطلاع از قوانین عالم، فقط به خاطر اینکه صادق بودم و هرگز کار غیر قانونی را قبول نمیکردم، حاضر به تائید نظر مدیریت نشدم و موجب عصبانیت شدید مدیریت شدم. من واقعا از نظر فنی مخالف شرکت کره ای بودم چون مصر بودند که ماشین آلاتی شبیه نیاز ما را ساخته اند و آماده حمل است که این امر در سیستم خرید خیلی حائز اهمیت است، ولی من با بررسی اسناد و جلسات متعدد دریافته بودم که کاملا دروغ میگویند و میخواهند قرارداد را ببندند و بعدا به روشهائی نامعمول و تائیدیه مدیریت، تازه ساخت را شروع کنند.

    مدیر شرکت کره ای طی جلسه ای خصوصی با من طبق عرف شرکتهای سازنده به من هدیه ای داد. یک ساعت و از من پرسید زنانه میخواهم یا مردانه، من زنانه را برای همسرم پیشنهاد دادم و بعد از تقدیم آن به همسرم هردو خیلی خیلی خوشحال شدیم و حس خیلی خوبی داشتیم. همسر من چند روز بعد از دوستانش شنید که این ساعتی که دستش است، ساعتی قیمتی و عملا جواهر است. این بود که ما یه مقدار به فکر فرو رفتیم ولی زیاد درگیرش نشدیم تا اینکه یک روز درحال پیاده روی با همسرم، هردو صدائی شنیدیم ولی توجه نکردیم. وقتی به منزل رسیدیم همسرم متوجه شد که ساعت از دستش باز شده و به زمین افتاده، که هردویمان یاد آن صدای عجیب افتادیم و بسیار ناراحت شدیم و جالبه که تمام راهی که آمده بودیم را برگشتیم و تمام باغچه های خیابان و پیاده روها را گشتیم ولی پیدایش نکردیم. هردو خیلی ناراحت بودیم.

    این شد که اولین ضربه به ما وارد شد که این هدیه مال ما نیوده و بایستی از زندگیمان بیرون میرفته. خدا را شکر.

    بعد از چند روز، اواسط بهمن ماه، مدیریت شرکت به من گفت میبایستی ماشین آلات کره ای را تائید کنم اگر نه )به قول خودشون صفر و یک( باید شرکت را ترک کنم. او پیشنهاد عجیبی به من داد، یکسال و نیم زندگی در سئول با همسرم به سمت مدیر ساخت ماشین ابزار مورد بحث، خانه رایگان در سئول در آن مدت، دریافت دستمزد از آن شرکت کره ای، روزی 50 دلار حق ماموریت رئسای ایران خودرو، واریز حقوق خودم در ایران. واقعا نمیدانم چرا و چگونه سست نشدم و گفتم باید فکر کنم. او بسیار ناراحت و عصبانی شد و من را در مقابل کار انجام شده گذاشت. به همه مدیران و رئسای ایران خودرو طی نامه ای رسمی من را بعنوان مسئول پروژه ساخت در کره جنوبی معرفی کرد و روزانه از مدیران مختلف ایران خودرو، نامه ها و تماسهای تبریک دریافت میکردم.

    این شد که بیشتر مصمم به ترک آنجا شدم. باورم نمیشه، دو روز بعد، بدون اینکه حتی دوستان نزدیکم از این ماجرا و جنگ درونی من مطلع باشند، یکی از کارمندهایم که دختری جوان بود، به من یک کتاب هدیه داد. من هیچ وقت دلیل آنکار را جویا نشدم. کتاب “چه کسی پنیر من را جابجا کرد” بود که من تا آن زمان نخوانده بودم و اصلا اطلاعی از آن نداشتم.

    پس از خواندن کتاب، حس عجیبی در من فوران کرد و من را در تصمیمم، یعنی ترک آن کارخانه مصمم تر کرد.

    به یکی از دوستانم که مشاور یکی از شرکتهای طراحی خودرو و ساخت تجهیزات خودرو بود زنگ زدم و گفتم که دنبال کار هستم. او به من مدیریت تعمیرات کارخانه ای که مشاور مدیر عامل آنجا بود را کرد، ولی من گفتم کلا از صنعت خودرو میخواهم بیرون بیایم.

    سه روز بعد، دقیقا سه روز بعد با من تماس گرفت و گفت بسیار عجیبه، او یک آگهی انگلیسی چاپ شده در روزنامه همشهری را یکسال و نیم قبل پر کرده و ارسال کرده بوده و درست سه روز بعداز تماس من با او ، به او زنگ زدند و تقاضای مصاحبه کردندو او پس از مصاحبه قبول شد ولی بدلیل اینکه در شرف مهاجرت به کانادا بود، نتوانسته بود کار تمام وقت انتخاب کند. خانمی که با او مصاحبه کرده بود، بعد از رد شغل توسط دوست من از او خواسته بود آیا از دوستانش کسی دنبال کار هست یانه که دوست من گفته بود نه.

    جناب عباس منش! شما سالهای 1379-1380 را بخاطر میاورید که بیکاری غوغا میکرد، در نتیجه اگر من کارم را ترک میکردم هرگز به راحتی کاری پیدا نمیکردم. جالب تر اینکه، با آنهمه درخواست شغل، چرا آن خانم به دوست من میگوید آیا از دوستانت کسی دنبال کار هست یا نه.

    بگذریم

    دوست من در حال خروج از آن شرکت یاد مذاکره تلفنی سه روز قبل با من میافتد و برمیگردد و به آن خانم من را معرفی میکند و آن خانم روز پنجشنبه را برای مصاحبه با من هماهنگ کرد.

    من هم روز پنجشنبه در آنجا حاضر شدم و مصاحبه را قبول شدم. پشت سر آن بدون اینکه اطلاعی به همکارانم و مدیریت شرکت بدهم، تا آخر اسفند سال 1379 مشغول به کار بودم و از آنجائیکه قرارداد بیشتر پرسنل، منجمله من موقت بود، سال 1380 مشغول کار جدید شدم و فقط بدلیل شخصی، نه قانونی، یکماه پاره وقت در محل کار قبلی حاضر میشدم و کارهایم را تحویل دادم. آنها برای من ماشین میفرستادند تهران نزدیک محل کار جدیدم و من را شب پس از اتمام کار با ماشین به منزل برمیگرداندند.

    جالب توجه اینکه، همان دختر جوانی که کتاب را به من هدیه داده بود، به سمت قبلی من منصوب شده بود و من تمام کارهای خودم را به او تحویل دادم.

    از آن روز تا الان، در شرکتی که توسط دوستم معرفی شدم مشغول کار هستم )بیشتر از 17سال( و بعنوان مدیر عامل یکی از زیر مجموعه های آن انجام وظیفه میکنم. خداونده مهربان و بخشنده را سپاسگزارم.

    میدونم داستان بالا بیشتر شبیه قصه هاست، ولی تمام آن مستند و خوشبختانه تمام همکاران قبل و دوست من خدا را شکر سلامت هستند.

    نتیجه ای که من میگیرم این است که:

    قوانین در حال اجرا هستند، چه آنها را بلد باشیم چه نباشیم. ولی در صورت بلد بودن آنها، براحتی میتوانیم امیال خود را بر آن کشتیی سوار کنیم که در حال حرکت و سمت حرکتش درست به سمت نیل به آرزوهای ماست.

    خداوند شما را سلامت دارد و باز هم بسیار از همسر خودم که شما که مانند گنجینه ای هستید را به من معرفی کرد، سپاسگزار هستم. به آرزوی آرامش امید ابراهیمی زاده 29 خرداد 1397

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1402 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    سیستم انسان بر اساس باورها شکل گرفته و در واقع هر باوری در مورد هر چیزی داشته باشیم ،از همان جنس وارد زندگی ما میشه.

    باورها افکار تکرار شونده ای هستند که زیاد تکرار شده اند و تبدیل به رفتار ما شده اند.

    باورها از ورودیها می آیند،از چیزهایی که توجه میکنیم،پس وقتی توجه و ورودیهای خودمون رو کنترل میکنیم باورهامون تغییر میکنه.

    البته که با تکامل همراهه،باورها یک شب ایجاد نشده که یک شبه از بین بره.پس قانون تکامل همیشه یادمون باشه.

    ما چطوری به هدف هامون می‌رسیم، اول درخواست میدیم و بعد بلافاصله اجابت میشه یعنی درخواست میدیم و اون چیزی که می‌خواهیم رو بدست میاریم.

    اما مشکل در دریافت که حضور نداریم.اینجا مسئله کنترل ذهن خیلی مهمه.یعنی باید باورهای درست و هم جهت با خواسته داشته باشیم.

    شیطان با کلیه توانش میاد که مانع بزاره برای خواسته و اینجا باید هشیار باشیم و به اصل توجه داشته باشیم.

    قدرت فقط در دستان رب العالمین است و خدا هم این قدرت رو به انسان داده که در بازه عمرش بیاد خلق کنه

    خلق کنه هر چی رو که میخاد.پس قدرت در دست خودمونه و اینو باید درک کنیم و بعد از درک حرکت کنیم.

    به میزانی که ایمان به رب العالمین داریم ،به همون میزان کارهامون پیش میره و نتیجه میگیریم.

    پس نتایج یعنی ایمان،یعنی باور.پس میتونیم به نتیجه نگاه کنیم و عیار ایمان شخص رو متوجه بشیم.

    خودشناسی هم میتونه بازوی مچ گیری از ذهن باشه و در واقع خنثی کنه عملکرد اتومات شیطان رو و بعد با باورها عملکرد جایگزین توحیدی را اتومات کنیم.

    خب باید کمی شجاعت و جسارت نشون داد و حرکت کرد.تو حرکت اتفاقات خوب می افته…

    سپاسگزار استاد هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1178 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    ممنون استاد عزیز و خانم شایسته خوش ذوق هستم که این فرصت را فراهم کردند تا باز ما بتوانیم یک قدم دیگر در راه بهتر شدن و خوب شدن خودمان برداریم

    تکامل خودمان را طی کنیم

    بهتر بتوانیم به دستاوردهای خوب و خواستنی در زندگی خودمان برسیم

    همه چیز با تغییر باورها شروع می شود

    یک درس عالی در این فایل یاد گرفتم و آن این بود که باید و باید قدرت را به خدای خودم بدهم

    همیشه از او کمک بخواهم

    همیشه روی او حساب باز کنم

    همیشه او را شریک خودم بدانم

    این را بدانم که هر چه بهتر وبیشتر بتوانم به او اعتماد کنم و دستهای او را در کارهای خودم ببینم آنوقت اولین چیزی که نصیب من می شود ارامش است

    این ارامش برای من مقدمه هر قدم و پیروزی است

    خداوند همیشه در کنار من است و او همیشه دستهای من را می گیرد فقط کافی است که از او بخواهم و ایمان داشته باشم که او برای من کافی است

    درس و نکته دیگر برای من این بود که وقتی که به خدای خودم اطمینان می کنم و از او کمک می گیرم آنوقت حال خودم را خوب کنم و از همه چیز خودم لذت ببرم

    چقدر این راحت و خوب و شیرین است

    همه چیز شدنی است فقط کافی است که قدم بردارم

    حال خودم را خوب نگه دارم

    شاد باشم

    لذت ببرم

    در نهایت قدرددان و سپاسگذار خالق این جهان هستی باشم

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    به نام الله مهربان

    سلام دوستان

    نمیدونم چند باره دارم این فایل ارزشمن رو گوش میدم اما برای اولین بار بود فهمیدم کار کردن روی توحید و باور های توحید میتونه سرعت موفقیت رو چند برابر کنه و البته به لطف ودش و ساخت باور های ارزشمند توحیدی برای من میبینم که اتفاق افتاده

    چرا میتونه ساخت باور های توحیدی و خداوند رو منشا خیر و خوشی و سلامتی و ثروت دونستن میتونه این روند رو کهکشانی افزایش بده

    کاش استاد و خانم شایسته عزیز به جای چند برابر کردن مینوشتن میتونه ثرعت موفقیت رو به سرعت نور برسونه

    من روزی که شروع کردم و با استاد اشنا شدم ی فرد بدهکار بودم که ی گوشی ساده و ی لب تاب و ی مغازه نسبتا خالی داشت و پذیرفته بود که دیگه درامدش همینه و پذیرفته بود که دیگه باید با این روند ادامه داد و زندگی رو سپری کرد

    ولی با ورود به سایت و اون بحث هدایتی که ودش کلی میتونه به ایمانم اضافه کنه که این نیروی هدایتگر که تورو توی بهترین زمان ممکن به بهترین جای ممکن هدایت کرد و تو گوش کردی به حرفش میتونه به بینهایت ثروت نعمت ارامش سلامتی ارتباطات خوب برسونه

    توکل کردم به خودش با احساس خوب شروع کردم و گفتم میشه خودت کمکم کن و وقتی ادامه دادم دیدم بابا همه جنسای مغازه به جای اینکه وقتی میفروشمشون کم بشن هی دارن اضافه میشن و هی داره از بدهی ها کمتر میشه و هی احساسم بهتر میشه اشک شوق میریختم و الان میبینم که این اجرای توحید و این حرف چقدر صحت داره

    اون موقع شاید سرمایه من پونصد شیصد ملیون بود اما الان به نزدیک پنج شیش میلیارد رسیده و هی این روند داره بابلاتر میره به کمک الله مهربان

    و شایذ خیلیا باشن الان بگن چطور میشه باباش بهش پول داده یا نمیدونم فلان کار رو میکنه

    راستش اینه که اونا راست میگن من بابام بهم پول داده اما نه اون بابایی که اونا فکر میکنن بلکه بابایی که خودم میدونم کیه

    اره اون خدایی که منو از هیچ خلق کرد اون خدایی که منو هدایت کرد به مسیری که بدهی نداشته باشم همه چیم نقد باشه همه چی رو به روال باشه و با توکل بهش این بیزینسم رو توری گسترش بدم که همه کله گنده های بازار و تولید کننده های موفق توی زمینه شغلی خودم منو بشناسن و وقتی باهاشون حرف میزنم حاضرن همه جوره باهام راه بیان بهم جنس بدن ولی من میگم نه من نقد میخرم وقتی اماده همکاری شدم و پول رو واریز کردم اون وقت همکاری ما ادامه پیدا میکنه و با هم کار میکنیم

    طرف رو من دوسال پیش من ازش ی خرید کرده بودم زنگ زدم برای تعویض ی مقدار جنس میگفت من امار تو رو گرفتم میخوای پخش این جنس رو توی اون استان به تو بدم منی که اعتبار ی پیچ نداشتم اونقدر که باورام ایراد داشت حاظر بود هر جوری که شده باهام راه بیاد ولی گفتم الان خوب برای پیز دیگه ای زنگ زدم بعدا اگه خواستم کار کنم باهاتون نقدی کار میکنم

    یا پدر من چند تا زمین کشاورزی داره که برنج میکاره توش به همه بچه ها برنج میده هر سال امسال گفت برنج ببر گفتم حاجی مرسی که اوردی به فکرم بودی ولی وقتی میبرم که پولشو داده باشم پولشو پرداخت کردم میام میبرم

    با این باور ها با این با این ذهنیت با قدرت دادن فقط به یک نیروی واحد نه تنها سرعت رسیدن به واسته هام هر روز بیشتر میشه بلکه خیلی ها هم با استناد به موفقیت های من دارن زندگیشون رو رو به بالا رو به سلامتی وثروت طی میکنن

    و اینها شاید کوچکترین مثال های باشه برای خودم که یاد اور باشم توحید موفقیتت رو سرعتش رو کهکشانی کرده و میکنه روش کار کن

    امیدوارم دوستانم هر کجا هستند در پناه الله یکتا شاد ارام خوشحال خوشبخت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    مهیار ضیائی گفته:
    مدت عضویت: 3326 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    می خوام نکته جالبی در مورد سوالی که استاد در مورد مهاجرت جواب دادن بگم که خیلی برام اتفاقات لذت بخشی رو رقم زد

    دیروز صبح توی ستاره قطبیم نوشتم که خدایا امروز من رو بذار رو دوشت و به سمت خواسته هام هدایتم کن

    روز قبل این قسمت رو گوش داده بودم و نکته استاد راجع به مهاجرت رو هم یادداشت کرده بودم و خیلی مورد توجهم بود و چند بار با همسرم راجع بهش صحبت کردم حتی قبل از اینکه خوابم ببره

    استاد گفتن برای مهاجرت:

    از جایی که هستم لذت بردم.

    خودم رو لایق جاهای خوب دونستم

    هیچ نگاه منفی به مهاجرت نداشتم

    استقبال می کردم از هر موقعیت جدید که توی زندگیم هست

    من این رو به خصوص نکته اولش رو بارها و بارها با خودم تکرار کردم

    البته من در کل هم با شهر رشت و هم کشور کاملا در صلحم و کلا از طریق هیچ رسانه ای از هیچی خبر ندارم و نمی دونم و هیچ چیزی که دید منفی بخواد در من ایجاد کنه نیست و کلا سرم توی کار و زندگی خودمه

    دوست دارم مهاجرت کنم به خارج از کشور که هم فرهنگ متفاوت و زندگی متفاوت و تجربه زندگی متفاوت رو تجربه کنم و یه ماجراجویی جدیدی باشه برام

    دیشب من و همسرم رفته بودیم مرکز شهر پیاده روی و یه عالمه لذت می بردیم. بعد داشتیم تجسمامون رو راجع به کشور های مقصدمون می گفتیم اونم به صورتی که جلوی خودمون داشتیم نشون میدادیم و می گفتیم فکر کن اینجا کوها هستن و اینجوری و اونجوری و… دقیقا هم همین هواست و خیلی داشتیم حال می کردیم با این کار و وسط همین کارها بودیم که یهو به هم گفتیم می بینی ما بریم اونجا هم اصلا هیچ فرقی با اینجا نمی کنه برامون اینجا هم همونقدر داریم لذت می بریم و حال می کنیم. و واقعا دیشب من اصلا حس نمی کردم توی رشت دارم قدم می زنم. حس می کردم رفتم پاریس و بعدشم اتریش و در حال قدم زدن توی هالستد هستم.

    خلاصه اومدیم خونه و خیلی هدایتی به یه ویدئوی هدایت شدیم که یکی شرایطی برای مهاجرت به اتریش رو داشت توضیح می داد و تمام اون شرایط رو من داشتم. یعنی مهارت هایی که نیاز داشت رو علاوه بر این که من خیلی حرفه ای بلد بودم، مدرک دانشگاهیش رو هم داشتم و توش تحصیل هم کرده بودم. و نشونه بی نظیری بود از خدا برای من که آقا بیا گذاشتمت رو شونم بریم به سمت خواسته هات.

    یه هفته پیش هم هدایت شدم به کلاس زبان آلمانی اونم به صورت خصوصی و استادم هم یکی از صمیمی ترین دوستان قدیمی منه.

    از طرفی هم برای رزومه ام به خواهرم که کره جنوبی و تو این سالها برای مهاجرت به کلی کشور ها اقدام کرده بود پیام دادم که کمکم کنه و اونم گفت من اینجا دوستی دارم که اصلا حرفه ایه این کاره و بهش می گم برات رزومه آماده کنه و یاد حرف استاد افتادم که می گفتن وقتی کارها داره راحت پیش میره یعنی خدا داره کارها رو انجام میده.

    به همسرم همون دیشب که اون ویدئو رو دیدیم گفتم، ببین ما فقط توجه به زیبایی ها و لذت از جایی که بودیم رو بیشتر کردیم و خدا چه هدایتی کرد ما رو به سمت خواسته هامون. چقدر مسیر آسون شد. و امروز بازهم مسیر آسون تر شد. و فقط ما باید سمت خودمون رو انجام بدیم. زبانم رو یاد بگیرم، اون مهارت ها رو دوباره مرور کنم و رزومه ام رو بفرستم و نا امید هم نشم تا چیزی که می خوام بشه.

    واقعا ممنونم از شما استاد. شما یک نکته گفتین و من بهش عمل کردم و اینقدر نتیجه داشت و واقعا سپاسگزارم و میدونم هر چقدر بیشتر به نکات ارزشمند شما عمل کنم نتایج بهتری می گیرم

    یک دنیا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    ارمیتا صدیقی مایوان گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    به نام خدای عزیز

    سلام استاد عزیز و خانواده صمیمی عزیزم

    همونطور که استاد گفتن به حرفشون گوش کردم و اومدم از فایل های مصاحبه با استاد شروع کردم.

    ذهن منفی بافم میگه تو که همه فایل هارو گوش کردی پس چرا دوباره میخوای وقت بزاری؟

    ولی من براش یک جواب دارم:

    من گوش دادم اما فقط”گوش دادم” اگر به تک تک نکات این مصاحبه ها عمل میکردم که الان بسیار پیشرفت کرده بودم و قطعا نیازی نمیدیدم که دوباره ببینم و وقت بزارم

    دفعات پیش نه خبری از خوندن کامنت دوستانم بود و نه خبری از کامنتت گذاشتن.

    ولی حالا ۴ کار رو میخوام انجام بدم

    ۱.دیدن فایل تصویری و صوتی

    ۲ نوشتن در دفتر و سایت

    ۳. خواندن کامنت دوستان

    ۴.عمل به آگاهی ها

    و قطعا با انجام این ۴ کار حداقل دیگه به فردی که دیروز بودم نزدیک نخواهم بود و ارمیتای جدیدی متولد میکنم.

    از این تولد بسی خوشحالم..

    دیگه نخواستم به برگه ای که نوشتم نگاه کنم و یا حرف های شمارو در کامنتم تکرار کنم.

    فقط خواستم دلی و وجودی بنویسم.

    وقتی به گذشته خودم نگاه میکنم موارد زیادی رو میبینم که مشرک شدم به خداوند و قدرت رو دادم دست دیگران

    یعنی باورهای شرک آلود زیادی داشتم و هنوز هم دارم که تا اخرین لحظه ای نفس میکشم باید سعی در کنار گذاشتن این باورها بکنم.

    یکی از این باورها این بود که،وقتی میخواستم با دوستانم بیرون برم فکر میکردم تمام قدرت دست خانوادمه و اگر اونها اجازه ندن نمیتونم جایی برم؛نمیدونستم که خدا توی سوره نور میگه هرکاری را از خدا اجازه بگیرید…

    همین اجازه گرفتن از خدا خودش یک باور توحیدیِ..

    این که بپرسی اینجا برم؟ چی بپوشم؟ کِی بخورم؟ و..

    *فقط یک مورد از باور های شرک آلودمه

    خیلی جالبه که من توی بحث باورهای توحیدی خیلی مشکل داشتم و اولین فایلی که از شما شنیدم فایل یکتا پرستی بود..

    همون فایل معروفی که دینگ دینگ میکنه توی سرم

    همیشه

    هرجا

    و قطعا از روز اولی که با شما اشنا شدم تا به الان خیلی باورهای توحیدیم بیشتر شده

    مخصوصا در روابط و اتفاقات روزمره

    اما در خصوص ثروت هنوز رد پای شرک هست که به مرور اونها رو هم درست میکنم

    چون من تونستم! از این به بعدم میتوووونم…

    من عاشق این جمله های زنجیرواری شدم که گفتین

    فرکانس چگونه به وجود میاد؟ با افکار به وجود میاد

    افکار چگونه به وجود میاد؟ با باور به وجود میاد

    باور چگونه به وجود میاد؟ با تکرار ورودی ها به وجود میاد

    و این حقیقتی محضه

    استاد من دارم به روزهایی فکر میکنم که شما باور کردین که رسالتی دارین،بارها با خودتون تکرار کردین و..

    اگر اینکار رو نمیکردین چی؟ اگر رد میشدین چی؟

    دیگه نه خبری از سایت بود نه آمریکا نه پرادایس نه خانواده صمیمی عباسمنش و نه قران…

    و میخوام به خودم بگم آرمیتا

    هر اتفاقی معجزه واری که برات میوفته رو بارها تکرار کن.بپذیر که الهام بوده هدایت بوده! تا این تکرار باعث باورت بشه

    و این تکرارِ باور منجر به اتفاقات بهتر در زندگی تو بشه

    من اگر اتفاقات ریز و درشتی که برام میوفته رو بنویسم و بارها با خودم تکرار کنم همیشه در بالاترین درجه معنویت میمونم و میتونم به هرررچی که میخوام برسم

    و من این نکته طلایی دیگه هم پیدا کردم.

    استاد من اصلا انتقاد پذیر نیستم(نبودم) و اگر کسی حرفی بهم بزنه مثلا بگه چرا موهات اینجوریه سریع ناراحت میشم و نمیپذیرم.

    ولی با حرف های شما میفهمم یکی از پاشنه های اشیل دیگم رو پیدا کردم.

    اینکه حرف های منفی که درباره من زده میشه رو تبدیل به انگیزه و پله ای برای رشد و پیشرفتم کنم

    و استاد..

    این فایل های مصاحبه

    خیلی گران قیمت هستند

    جوری که وصفش نمیشه کرد

    من عاششششقتونم..عاشقم

    خیلی ممنون بابت این فایل ها..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    ابوالفضل محمدی پیروز گفته:
    مدت عضویت: 1428 روز

    بسم الله الرحمان الرحیم

    درود بیکران بر خداوند جسم و جان

    درود بیکران بر خدایی که مارا هدایت کرد به صراط مستقیم، راه درستی، راه عشق، راه ثروت و فراوانی

    سلام میکنم به استاد قشنگ و نازنینم، دوستان گل خودم، خوش عطر ترین انسان های این کره زیبا

    استاد چقدر پیراهن زیبایی بر تنتون هست، من یک عادتی دارم هروقت میبینم کسی لباس زیبایی پوشیده تحسینش میکنم، میگم چقدر لباس زیبایی پوشیدی شما، چقدر بهتون میاد، که اتفاقا خیلی ها اون موقع تعجب میکنن! ولی خوب دیگه ما یاد گرفتیم زیبایی هارو تحسین کنیم

    من این فایل رو برای بار سوم هست که گوش میدم، اما این بار در یک ورژن جدید و در قالب پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    اینکه تمام پروژه های استاد از توحید شروع میشه خودش یک نشانه بزرگه

    که اصل توحید هست، اصل اولیه، نقطه شروع توحید هست

    یعنی شما هرکاری که میخوای توی زندگیت شروع کنی، اولش میگی بسم الله الرحمان الرحیم

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    نام میبری از خداوندی که بخشنده و مهربان هست

    مدد میگیری از خدا

    که خدایا من با نام تو، با یاد تو، با کمک و یاری تو کارم رو شروع میکنم و چون تو بسیار بخشنده و مهربان هستی کارهارا برای من آسان میکنی

    خدایا من به تو متوسل میشم

    خدایا من روی تو حساب میکنم

    نقطه شروع توحید هست

    نقطه شروع اسم الله و رب العالمین هست

    آغاز قرآن از توحید هست:

    بسم الله الرحمان الرحیم

    الحمدالله رب العالمین

    الرحمان الرحیم

    مالک یوم الدین

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    به نام خدای بخشنده مهربان

    ستایش از آن خداوندی است که فرمانروای جهان هست، یگانه قدرتمند جهان، رب جهان، خدایی که قدرت در دست اوست، خدایی که ربانیت داره و این کیهان عظیم را آفریده و در هرلحظه هدایت میکنه

    خداوندی که بخشنده و مهربان هست، خدایی که این قدرت رو داره به ما نعمت بده، لذت بده، سلامتی بده، آرامش بده، خواسته های مارو به ما عطا کنه

    خداوندی که مالک روز جزاست، خدایی که این دنیا و سرای آخرت برای اوست

    روز جزا برای اوست

    خدایی که حسابگر هست

    خدایی که دارای پیدا و پنهان هست

    خدایی که هرآن چیزی که وجود داره متعلق به اوست

    تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوئیم

    خدایا ما فقط تو را میپرستیم، خدایا ما فقط از تو کمک میخواهیم

    تمام کسانی که در مورد این آیه صحبت کردند، همگی تاکید داشتند که این آیه تاکیدی هست

    چون در ادبیات عرب برخی جملات حاوی تاکید هست

    این آیه بسیار تاکیدی هست

    که یعنی خدایا ما فقط و فقط و فقط تو را میپرستیم

    خدایا ما فقط و فقط و فقط از تو یاری میخوایم، از تو روزی میخوایم، از تو هدایت میخوایم، از تو سلامتی میخوایم، از تو پول میخوایم، از تو میخوایم که کارهای مارو برای ما انجام بدی

    آغاز قرآن کلاس درس توحیدی هست

    و نکته بسیار زیبای سوره حمد، این هست که از زبان انسان هست

    از زبان کسی هست که داره این سوره رو میخونه

    شکلی دعایی داره

    چقدر زیباست، چقدر ژرف هست

    که در ابتدا قرآن، ب بسم الله قرآن

    که میخوای شروع کنی کتاب خداوند رو بخونی

    خداوند درس توحید میده و ازت میخواد که به درگاهش دعا کنی

    که خداوندی که حمد و ثنا از آن توست

    خداوندی که بسیار بخشنده و مهربان بر بندگانت هستی

    مالک سرای آخرت

    من تنها بنده تو هستم و تورا میپرستم و از تو مدد و یاری میخوام

    اهدنا الصراط المستقیم

    صراط الذین أنعمت علیهم

    غیرالمغضوب علیهم و الضالین

    خدایا ما را به راه راست هدایت کن

    راه راست کجاست؟! چه راهی صراط مستقیم هست؟؟

    راه کسانی که به آن ها نعمت دادی، نه راه کسانی که برآن ها غضب کردی و نه راه گمراهان

    سوره حمد کلید قرائت قرآن هست

    سوره حمد آغاز قرائت قرآن هست

    که هدف اینه که ما روی خدا حساب کنیم

    هدف اینه که ما از خداوند بخواهیم که مارو به راه راست هدایت میکنه

    همیشه در نمازهای یومیه ما سوره حمد رو در ابتدا میخوانیم

    در رکعت اول و دوم، سوره حمد قرائت میشه

    که انسان از صبح تاشب تکرار کنه، تکرار کنه که خدایا:

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    اهدنا الصراط المستقیم

    هر روز تکرار کنیم که اصل توحید هست، اصل حساب کردن روی خداست، اصل اینه که ما از خداوند هدایت بخواهیم که خدایا مارو به راه راست هدایت کن

    چقدر زیباست سوره حمد

    چقدر قرآن نورانی و قدرتمند آغاز میشه

    بدون شک سوره حمد زیباترین دعای کیهان هست که ما میتونیم همیشه بخونیم

    من خیلی لذت میبرم از اینکه آغاز این پروژه، مثل پروژه خانه تکانی ذهن با فایلی شروع میشه که از توحید میگه

    که ابتدا توحید هست

    یعنی میخوای بیزینس استارت بزنی؟

    باور توحیدی بساز که خداوند برای تو کارهارو انجام بده

    میخوای ازدواج کنی؟

    باور توحیدی بساز که خداوند بهترین همسر رو برای تو برمیگزینه و تورو هدایت میکنه به رابطه ای توحیدی و نورانی

    میخوای آرامش داشته باشی؟

    به خداوند متوسل شو که الا بذکرالله تطمئن القلوب

    میخوای مهاجرت کنی؟

    از خداوند بخواه که تورو هدایت کنه و کارهارو برای تو انجام بده و تو بری جای بهتر

    میخوای شغلت رو عوض کنی؟

    از خداوند بخواه که از جایی که نمیتونی فکرش رو بکنی بهت روزی بده

    وقتی که ما آغازمون الله باشه، وقتی که ما شروع روزمون با بسم الله الرحمان الرحیم باشه

    وقتی که در مسیر توحید باشیم

    دیگه اون وقت آسان میشه برما آسانی ها

    دیگه اون وقت تما‌م‌ کارها اتوماتیک انجام میشه

    هرکاری که قصد و نیتش رو داری انجام بدی، اما نمیدونی چجوری خداوند بهت میگه

    راه رو بهت نشون میده

    افراد مناسب رو وارد زندگیت میکنه

    افراد نامناسب رو از زندگیت میبره بیرون

    جسمت رو شفا میده

    روانت رو شفا میده

    قلبت رو آرام میکنه

    کِی؟

    وقتی که توحید داشته باشی

    وقتی که با توحید آغاز کنی

    وقتی که بگی خدایا من فقط از تو میخوام، با هزاران دست خدایی ات کارهارو برای من انجام بده

    وقتی که مردم رو، دولت رو، جامعه رو، کل جهان رو دستانی بدونی از دستان خداوند که خداوند به وسیله اون ها کارهای تورو پیش میبره

    اون وقت میبینی که زندگی گلستان زیبایی میشه که توش فقط ثروت و لذت و معنویت و حال خوب و سلامتی و پیشرفت و رشد هست

    مرسی استاد عزیزم که مثل همیشه از توحید گفتی

    مرسی خداوند که نوشتی و من لذت بردم

    استاد قشنگم ازت ممنونم که یک پروژه جدید استارت زدی تا ما ببینیم و یاد بگیریم و تکرار کنیم آگاهی های نور را

    عاشقتم استاد عباسمنش

    عاشقتونم بچه های نازنین سایت

    عاشقتم جهان زیبا

    در پناه رب العالمین، موفق باشید و خوش روزی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      اشرف مخلوقاتم گفته:
      مدت عضویت: 969 روز

      سلام و درود بر دوست خوب توحیدی ام آقا ابولفضل عزیز

      دوست من کامنت شما یک تمرین برای ساخت باور توحیدی یعنی میشه ازش برای تمرین هر روزه استفاده کرد خیلی خیلی لذت بردم تا حالا اینقد زیبا ترجمه سوره حمد و ندیدم خیلی برام لذت بخش بود به چند بخش تبدیلش کردی و چه زیبا گفتی برای همین سیوش کردم تا هرروز بخونمشو بتونم باورمو بنباران کنم دوست خوبم ازت ممنونم بسیااااار پر نور و پرآگاهی بود کامتتت ازت خیلی متشکرم واقعا دمتگرررررم جز بهترین کامنتایی بودم که تا حالا خوندم من عاشق کامنتای اینجوری هستم که سراسر طعم توحیدی دارد مثل کامنتای داش رضای احمدی عزیزم که به هر فایلی میرم چشمم دنبال کامنتش هست دمتگرم رفیق خیلی قلم شما هم مثل داش رضای ما زیبا و معنوی و پراز آگاهی ناب است متشکرم ازتون زنده و برقرار و الهی باشی….

      بدرود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محیا احمدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1044 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جان جانانم

    روز همگی دوستانم بخیر و شادی

    استاد جان امروز بعد از مدتها ،روز سومی است که دوره های شکر گزاری 28 روزه را شروع کردم و تصمیم دارم با قاطعیت ادامه دهم این مسیر سبز را که بار ها وبارها در زندگی ام نتایج بی‌نظیرش را دیده ام ولی مدتی است که فراموش کرده ودور شدم بودم از این مسیر

    اما خدای مهربانم را سپاس می‌گویم که مرا دوباره هدایت کرد ومن برگشتم به این مسیر روشن و زیبا و پر برکت

    درسته مدتی دور بودم از این مسیر اما اینبار با تجربه های فوق العاده عالی وزیبا تری برگشتم والان من خودم را یک محیای متفاوت تر از قبل و سرسخت تر و قوی تر و استوار تر از قبل میبینم

    والان خودم را بیشتر از قبل دوستدارم و شاکر خدای مهربانم هستم

    استاد جانم

    من مدتی است یک کسب وکار جدید شروع کردم

    داخل خانه در کنار دخترم شیرینی خانگی درست میکنم و در پیجم و فروشگاه ها میبرم برای فروش

    امروز یک اتفاق خیلی جالب و زیبای برایم افتاد اون هم این که من 6 کیلو سفارش شیرینی گرفتم

    چیزی که تو این مدت برام پیش نیومده بود

    و من مطمئن هستم این نشانه از طرف خداوند بوده برایم و خیلی خوشحالم و شکر گزار

    بعد این ماجرا امروز صبح .اومدم داخل سایت شما که دیدم فایل مهاجرت از مدار فعلی به بالاتر را گذاشته اید و قرار است مدتی را در کنار شما و دوستان عزیز دیگرم این دوره را گوش کنیم وتمرینهای عالی آن را انجام دهیم ،خیلی خوشحالم شدم این فایل را دیدم

    این فایل امروز دومین نشانه ی خداوند بود برای من .

    حدود 5 سال پیش یه همچین اتفاقی برایم افتاده بود که حال جالبی نداشتم و آرزوی در دلم بود و از نرسیدن بهش واقعا ناراحت بودم که در تلگرام با کانال شما آشنا شدم و آنجا دوره های شکر گزاری 28 روزه را برای اولین بار شروع کردم .

    امروز هم همون روز ها را برای من یاد آوری کرد

    ومن بسیار بسیار خوشحالم و شکرگزار خدای مهربانم هستم

    خدایی که از من مشتاقان هستش برای رسیدن به آرزو هایم خدای مهربان وبخشندهی من

    استاد من این دفعه با خودم عهد بستم که این مسیر را تا پای مرگم ادامه دهم حتی حتی اگر سخت‌ترین و دشوارترین باشد ولی من قوی و استوار ادامه میدم چون میخوام همیشه یادم بماند که چه چیز های را پشت سر گذاشتم و الان این حال را دارم

    خداروشکر واقعا که خداوند دوباره دستم را گرفت . من مطمئن هستم و یقین دارم که خداوند این پشتکار من را بی جواب نمی‌گذارد و هرلحظه بامن سخن می‌گوید.

    همیشه شما در صحبت هاتون میگید که تکامل را را باید طی کنیم ومن امروز متوجه این تکامل هستم و خوب درک میکنم.

    خداروشکر. خداروشکر

    از شما تشکر میکنم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1543 روز

    سلام خدمت دوستان همراه.

    باور توحیدی یعنی اینکه خدایی که درون من هست و درون همه‌ی انسان‌ها هست با تکیه به اون می‌تونیم به هر خواسته‌ای که میخواهیم برسیم فارغ از اینکه چه قانونی هست و چه قانونی نیست، فارغ از اینکه پدر و مادرمون کی هست، فارغ از اینکه محیط زندگیمون چی هست، فارغ از اینکه چه کسی داره حکومت می‌کنه، فارغ از اینکه چه افرادی در زندگیمون هستن یا نیستن، فارغ از اینکه چه جنسیتی داریم، فارغ از اینکه در کدوم شهر یا استان یا ایالت یا کشور زندگی می‌کنیم، فارغ از اینکه امکانات زندگیمون چی هست، فارغ از هیچ عامل بیرونی‌ای من می‌تونم با خدای درونم به هر خواسته‌ای که میخوام برسم و این باور پیشرفت زندگی رو هزاران برابر می‌کنه. البته زمان میبره تا این باور شکل بگیره و هنوزم جای کار داره برای من.

    من یک تجربه در این خصوص دارم، به خاطر دارم من یک مشکل شخصیتی و خصوصی‌ای داشتم که خیلی اذیتم می‌کرد و پیش خودم فکر می‌کردم که این مشکل من خاص هست و من هیچ راه حلی برای درمانش ندارم. بعد که با فایل‌های استاد آشنا شدم و استاد گفت که هر خواسته‌ای رو میشه بهش رسید اگر به خدا توکل کنی و فقط روی خدا حساب کنی و فقط از خدا بخوای که البته طول کشید که این باور در من شکل بگیره و ایمانم تقویت بشه، یک زمانی رسید که من نتیجه‌های کوچکی از توکل به خدا تو زندگیم دیدم از رفتارهایی که با من بهبود پیدا کرده بود تا عزت و احترامی که دریافت میکردم و قبلا در زندگیم نبود و وقتی دیدم این دیدگاه داره جواب میده، گفتم بگذار در مورد این مشکلم هم که خیلی برام پیچیده و عجیب و غیرممکن هست از خدا درخواست کنم حالا که باید بزرگ فکر کنم که خدا حلش کنه برام. و این درخواست رو از خدا کردم و گفتم خدایا این مشکل رو حل کن حالا که تو حلال تمام مشکلات هستی. من این درخواست رو از خدا کردم و قدم‌ها برای درمان این موضوع شروع شد بدون اینکه خودم در جریان باشم. خودمم نمیدونستم که این اتفاقاتی که تو زندگیم می‌افته دقیقا چرا داره رخ میده اما بعدا که بهش فکر کردم دیدم به دلیل تحقق این خواسته‌ام داره رخ میده. مثلا یکیش این بود که در همون زمان‌هایی که من دچار اون مشکل شخصیتی بودم تبلتم افتاد تو آب و دیگه روشن نشد. بعد گفتم خدایا من دارم روی خودم کار می‌کنم و به نظرم در فرکانس درستی هستم چرا این اتفاق باید برام بی‌افته؟ حتما خیر هست. بعد یاد اون داستان افتادم که استاد گفت هرچند وقت یکبار ممکنه یکبار یک اتفاق ناخواسته براتون رخ بده زیاد بهش گیر ندید و بگذرید و ازش درس بگیرید و توجهتون مثبت باشه، منم همین روش رو در پیش گرفتم. بعد از یک مدت بردمش تعمیرگاه و درست شد که داستان این خودش خیلی معجزه آسا هست که چقدر جالب درست شد. هنوز انتظار این رو داشتم از خدا که مشکل شخصیتم رو حل کنه و میگفتم توکل به خودت که حل می‌کنی، و جالب هست بعد از یک مدتی بخش شارژ تبلت خراب شد و من گفتم عجب چرا این اتفاق داره می‌افته.. مشکل دوباره تکرار شد. بعد این قسمت تبلت رو درست کردم و در ادامه مسیر زندگی تبلتم افتاد و صفحه‌اش شکست ولی میشد ازش استفاده کرد و یک اتفاق تکراری داشت به شکل‌های مختلف می‌افتاد و گفتم خدایا چرا این اتفاق داره برای من می‌افته؟ و بعد از یک مدت هم کلا تبلت از کار افتاد. بعد که مشکل شخصیتم خیلی بهبود پیدا کرد و نشستم به این موضوع فکر کردم که چرا اون اتفاقات داشت برام می‌افتاد و تبلت هی آسیب می‌دید دیدم که کاملا در راستا خواسته من از خدا بوده، درسته من دلیلش رو نمیفهمیدم ولی خدا به اون مشکل من آگاه بوده و دلیلش رو میدونسته و داشته کاری میکرده که مسئله‌ی من حل بشه. من ورودی‌هایی رو از طریق تبلتی که دارم به خودم مرتب میدادم که این مشکل شخصیتی من رو در من تقویت می‌کرد و باید اون روند ورودی‌ها قطع میشد تا من درمان بشم. از اونجایی که من خودم به اندازه‌ای قوی نبودم که بتونم آگاهانه از اون ورودی‌های نامناسب بگذرم و کنارش بگذارم خدا دستگاه رو دچار مشکل میکرد که مسئله من حل بشه. الان به لطف خدا من قوی‌تر از گذشته‌ام شدم و مشکل شخصیتم حل شده و این به نظرم کاملا غیر ممکن بود ولی خدا انجامش داد. میخواستم اینو بگم که حتی اگر مشکلی داری که شخصی هست و فقط خودت می‌دونی یا خیلی برات پیچیده هست و یا فکر میکنی مشکلت خیلی خاص هست فقط اینو بهت بگم که ما خدایی رو داریم که عالم به تمام علوم جهانه و آگاه به تمام مشکلاته و هیچ چیزی نیست که اون نتونه انجامش بده یا حلش کنه. اگر بتونی بهش توکل کنی و از خدا بخوای که مسئله رو برات حل کنه یک شبه نه ولی در مسیری قرارت میده که قدم به قدم اون مسائل حل میشه همانطور که برای من شد. مسئله‌ای که من داشتم از بچگی فکر می‌کردم که راه حلی نداره و خیلی سخت و پیچیده هست و خودم رو کاملا ناتوان در حلش میدیدم اما وقتی از خدا خواستم در مسیر حلش قرار گرفتم و اتفاقات زندگی به صورتی رقم خورد که در نهایت حل شد. دست خدا بالاتر از همه‌ی دست هاست واقعا.

    سلامت و موفق و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: