مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر
    162MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2935 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    حکیم سخن بر زبان آفرین

    سلام استاد گرامی

    سلام خانم شایسته

    سلام دوستان همفرکانسی

    اولین جلسه مهاجرت به مدار بالاتر

    این فایلهای استاد را خیلی خوب یادم است که استاد کی روی سایت می گذاشتند و من در چه حال و هوایی بودم در آن زمان و الان هم حال و احوال خودم را درک می کنم و به خودم افتخار می کنم که در این مسیر تلاش کردم که ثابت قدم بمانم و از این مسیر دور نشوم و یادم نمی آید که از روزی که با استاد آشنا شده ام روزی فایلی را گوش نکرده باشم و یا با آگاهی های استاد زندگی نکرده باشم.

    درکی که من الان از این فایل داشتم برای من خیلی مهم و جالب بود.

    اول اینکه چچقدر صادقانه استاد در مورد نحوه پاسخ به سوالات و سیستم پاسخگویی خودشان بدون هیچ ترسی از اینکه مورد قضاوت قرار بگیرند را اعلام کردند و چقدر راحت می توانند ایشان اصل را از فرع تشخیص دهند ولی من خودم و بسیار زیاد از افرادی را می بینیم که هنوز که هنوزه درگیر فرعیات زندگی هستیم.

    دوم اینکه به اولین سوالی که پاسخ دادند در مورد توحید بود و این چقدر جالب و قطعا هدایت الله مهربان بوده است که در اولین سوال به اصلی ترین و پایه ای ترین سوال پاسخ دهند. قطعا تصادفی نبوده است و این خیلی نشانه مهمی است برای من که اصل و اساس توحید است و من اگر تلاش کنم که توحیدی تر باشم قطعا به شرایط خیلی بهتری هدایت خواهم شد.

    سوم اینکه در این سوال در مورد مهاجرت صحبت کردند و من چون خودم اینکار را انجام دادم به خوبی درک می کنم آگاهی هایی که استاد بیان کردند در این مسیر. چقدر جالب که تمام شرایطی که برای مهاجرت استاد بیان کردند را من Already داشتم واین داشتن این شرایط خیلی به من کمک کرد که به راحتی مهاجرت کنم. استاد جان مهمترین نکته این است که من هم مثل شما اصلا دیدگاه منفی در مورد مهاجرت کردن و یا اینکه چه می شود چه نمی شود نداشتم و این خیلی به من کمک کرد که در این مسیر خیلی عالی حرکت کنم و کلی هم لذت از مسیر ببرم و برای خودم تجربیات گرانبهایی کسب کنم.

    استاد جان من نمی دانم و درک نمی کنم که ما ایرانی ها خیلی بیشتر از سایر مردم دنیا اینقدر عجله داریم برای رسیدن به هر خواسته ای و چرا قانون تکامل را درک نمی کنیم. استاد جان من خودم تجربیات تلخی از درک نکردن قانون تکامل دارم و از وقتی با شما آشنا شدم و فریاد زدنهای شما را در مورد قانون تکامل شنیدم خیلی تلاش کردم که این قانون را در زندگی خودم اجرا کنم ولی بازهم در این مسیر جاهایی بود که رعایت نکردم این قانون بدون تغییر خداوند و ضربه های بدتری خوردم ولی چون درکم از قانون خیلی بهتر شده است به صورت تکاملی این رعایت نکردن ها خیلی کم شده است و تلاش میکنم و تلاش می کنم که قانون تکامل را در هر زمینه ای رعایت کنم .

    استاد کاملا با شما موافقم که من هم همیشه قبلا این شکلی بودم که دنبال راههای میانبر برای رسیدن به هر خواسته ای بودم و از این مسیر تا دلتون بخواد ضربه خوردم تا اینکه باشما آشنا شدم و فهمیدم که این جهان قوانین ثابت و بدون تغییری دارد و من اگر براساس این قوانین عمل کنم لاجرم به خواسته های خودم میرسم و اگر به این قوانین عمل نکنم و بدتر اگر بخواهم برعکس این قوانین عمل کنم چنان سیلی های محکمی می خورم که خودم هم نخواهم فهمید. همه ما تجربیات زیادی از دور زدن قوانین داریم ولی ما انسانیم و بازهم یادمان می شود که مسیر درست چیست و قانون تکامل چقدر مهم است ولی من خودم خیلی تلاش میکنم و تلاش میکنم که برای هرکاری به قانون تکامل توجه داشته باشم.

    نکته ای که استاد در این فایل خیلی خوب اشاره کردند این بود که ما در زندگی خودمان تلنگرهایی می خوریم و چند روزی در باد آن تلنگر می خوابیم ولی بازهم برمی گردیم به تنظیمات کارخانه و همان شرایط قبلی را ادامه می دهیم ولی اگر آن تلنگر ما را بیدار کرد و در مسیر درست حرکت کردیم خیلی مهم است. این به من یادآوری کرد تلنگری که دیروز به من خورد و چون کمی شخصی است بیان نمی کنم و این نشانه ای بود که آن تلنگر را خیلی جدی بگیرم و در جهت تغییر خودم گام بردارم . خدایا شکرت.

    من در این روزهای خیلی زیاد روی هدایت و جریان هدایت که در دوره دوازده قدم به آنها به خوبی و زیبایی اشاره کرده اید دارم کار می کنم و خیلی تلاش میکنم که به خودم یادآوری کنم که چقدر خدا من را هدایت کرده است و امروز هم هدایت شدم به این فایل زیبا و آگاهی های نابی که لازم داشتم و تاییدی شد برای من برای اعتماد کردن به جریان هدایت. خدایا شکرت.

    این مسیر را تلاش می کنم و از خدای خودم می خوااهم که همچنان ادامه دهم همانطوری که تلاش کرده ام از این 2743 روزی که با استاد بودم روزی را بدون صدای نازنین ایشان نگذرانم و در ادامه تا آخر عمر هم در همین مسیر باقی بمانم.

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    مریم رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 1036 روز

    به نام یگانه خالق هستی رب العالمین

    خوب استاد جان سلام دوباره خدمت شما ومریم بانوی عزیزم دوستانم …

    درادامه ی صحبتهاتون استاد گفتین …

    برای تغییر. زندگی

    هیچ وردی هیچ جادویی هیچ جملهی تاکیدی خاصی وجود ندارد وهرکسی هم که میگه دروغ میگه

    بلکه باورها یک شبه به‌وجود نیومدن که یک شبه هم تغییر کنم

    حتی بعضی ها میگن همین هم یه باور غلط که شما داری به بچها میدی ..

    مثل این میمونه که قوانین جهان رو مابخواهیم تغییر بدیم بگیم نه اینکه جاذبه وجود ندارد یه باور ،…

    نه باورنکینم جاذبه وجودنداره …

    یه سری قوانین در جهان هست که اون قوانین بدون شک درحال اجرا هستن نمیشه اون هارو دور زد ویکیش همین قانون تکامل هست ..

    بنابراین باورها در واقع گفتگوهای ذهنی تکرار شونده هستن ..

    که باعث میشه شما درحال فرستادن فرکانس های هستید که فرکانس ها بازخوردشون نتایج وانفاقات وشرایط زندگی شماست….

    حالا فرکانسها چه جوری به وجود میان ؟

    با افکار به وجود میاد.

    افکارچه جوری به وجود میاد؟

    باورها بوجود میاد.

    باورها چه جوری به وجود میاد؟

    با تکرار ورودی ها دریافت توجه شما هزاران هزار بارکه تکرار بشه در مورد یک موضوع خاص در اون مورد موضوع باور ایجاد میشود.

    به همین دلیل این جوری نیست که بگیم .که این باور یه‌شبه تغییر می‌کنه .

    مثلا یه اتفاق خاصی می‌افته من یه شبه تغییری درخودم ایجاد میشه اما اگه اون تغییر روش کارنشه من خیلی زود برمی‌گردم جای اولم

    پس هیچ جادویی وجود ندارد باید باورها رو هی تکرار کنیم .

    وحالا هیچقدر بگردیم مشابهش رو پیدا کنیم توی زندگی افراد بیشتر این باور تقویت میشه …

    هرچقدر بیشتر توجه کنیم اتفاقات مشابهش هی تکرار میشه

    وتمام اتفاقات مابدون استثنابخاطر افکارمون

    وافکارمون هم نتیجه ی باورهامون هست ….

    امکان ندارد اتفاقاتی وارد زندگیمون بشه شرایط ما جوری رقم بخوره که ربطی به باورهای ما نداشته باشه …

    هیچ جادویی درکارنیست یکسری تمرینات هست باورها هست که باید روش کارکنیم ..

    استاد جان اون اوایل که با صحبتهاو دیدگاهتون آشنا شدم هنوز برام باور پذیر نبود شما این حرفها رو می‌زدین که من راحت واسون به هرچیزی که خواست رسیدم ….

    وفکرمیکردم یه چیز دیگه ای هست که شما به مانمیگین …

    مثلا من یادمه کلاس دوم راهنمایی بودم حالا دقیق یادم نیست دوم یا سومش ..

    ولی دقیق یادمه بچها می‌گفت دلیل اینکه آمریکا اینقدرکشور ثروتمندی هست برای اینکه اونها قرآن رو از کشور ما دزدیدن وعلم قرآن رو یادگرفتن وبه اینهمه ثروت رسیدن ..

    این همیشه توذهن من بود وبرای من خیلی جالب بود سرازقران دربیارم

    ولی خوب اونقدر هم که مارو از نزدیک شدن ودست زدن به قرآن ترسونده بودن واینکه عقل مادرحد درک قرآن نیست من هم ازش میترسیدم که حالا ازدستم بیوفته یا تو‌دوران ماهانه ام باشم وبدنم نجسه کثیفه به قرآن دست نزنم وازاین چیزها ..

    واقعاازقران خیلی خاطره ی خوبی نداشتم

    چون این باوروداشتم هرچیم می‌خوندم نمی‌فهمیدمش …

    وبیشترم میخواستم راز قرآن رو مثل کشورامریکا دربیارم وبفهمم…

    وقتی دیدم شما گفتین قرآن رو خوندین وخداگفته توقران مااین کتاب رو درکش رو براتون آسان کردیم ..

    اون حرفها برام زنده شد که شما گفتین این قانون این موضوع قدرت جذب در قرآن آمده خیلی برام جالب بود…

    یه جورایی به جوابمم رسیدم ودرکل اون حرفها حقیقت داشت چرا

    چون وقتی قوانین اینقدر واضح توقران آمده وقتی درکش کنی بفهمی وبدونی حرف خداچیه

    خوب معلومه که به هرچیزی که بخوای توزندگی می‌رسی به شرط اینکه ایمان به غیب داشته باشی حرف خدارو بفهمی اصل واز فرع تشخیص بدی

    وشما چقدر خوب این موضوع رو هم برای خودتون هم برای ما قابل درک کردین .ازقران ….

    استاد شما بینظیرین واقعا ازتون سپاسگذارم …

    دیدگاه شما و صحبتهای شما در مورد قرآن در مورد خداوند باعث شد

    من توزندگیم خدای جدیدی با باورهای درست داشته باشم …

    باقران وخوندش راحت باشم العان قرانمو باز میکنم زیر یکسری آیه ها خط کشیدم مطلب نوشتم ازدرک خودم ازایه ای وگذااشتم توقران ….

    من باخدا راحت شدم

    این رابطه قبلاً نبود اصلا وجود نداشت اصلا نمی‌دونستم میشه باخدا اینقدر رفیق بود نزدیک بود

    اما العان همه چی تغییر کرده برام البته که جای کاردارم تا بهتر بشم هرروز هرروز وهروز البته به شرط تعهد واستمراروایمان …

    در مورد دورشدنم ازمسیرم دلیلش این بود استاد من یک جایی این جمله رو شنیدم که گفته شده بود

    دقیقا همین جمله ای که شما گفتین

    که تغییر باورها زمان می‌بره خود این جمله یه جور باور غلط ..

    وچون این جمله رو شنیدم قانون تکامل رو فراموش کردم وخیلی زود خیلی از چیزهای خوبی که وارد زندگیم شد رو ازدست دادم چون یه جورایی داشتم قانون رو دور میزدم

    درصورتی که این باور دقیقا برخلاف قانون هست

    واینم برام درس خوبی شد

    وجالبه که توی روند تغییر باورهام به وضوح من این قدرت قانون تکامل رو دیدم تو موضوعات مختلف زندگیم ….

    وارخدا می‌خوام بهم صبر بده صبری ازجنس درک قانون تکامل درروند تغیراتم

    خدایا بهم کمک کن تا دراین مسیر صبور باشم

    وجزخودت چشم توقعم رو ازهمه ببندم رو خودم وذهنم ویاورهای پوسیده ی گذشته ام حساب نکنم

    خدایا ازت می‌خوام هدایتم کنی تادرمسیرم ثابت قدم باشم …

    مورد بعدی این جملات پراز عزت نفس و خودباوری شماست که گفتین ..

    اولا من ازهمون جایی که هستم لذت بردم

    دوماً خودم رو لایق جاهای خوب دونستم

    سوما هیچ نگاه منفی به مهاجرت نداشتم

    وکلا به مهاجرت به فرصت های جدید موقعیت های جدید اصلا هیچ مقاومتی ندارم بلکه با ذوق و شوق ازش استقبال میکنم وازهر موقعیت جدیدی توزندگیم هست …..

    خوب این نگاه شما کلی تحسین‌برانگیزه

    وارخدا می‌خوام من هم بتونم مثل شما استاد به اتفاقات زندگیم نگاهی پراز فرصت رو داشته باشم

    اززندگیم‌ وداشته هام هرچی که هست لذت ببرم خوشحال باشم ویادم باشه من لایق بهترینها هستم

    من ارزشمند

    من خدایی هستم

    ویادم باشه خدایی دارم بینهایت مهربان غنی بخشنده رزاق که بینهایت نعمت که قابل شمارش نیست و هرروز وهرلحظه داره بیشتر میشه رو در اختیار ما قرارداده

    یادم باشه تا وقتی باورهای در مورد اطرافم خودم موقعیتها شرایط آدمها داشته هام خدا هرچی تغیبرنکنه قدرشناس نباشم

    سپاسگذارم باشم

    آدم شاد خوشحالی نباشم نخندم فقط روخداحساب نکنم

    اون بیرون هیچ تغییری نمیکنه

    حالاهرچقدر حرفهای قشنگ بزنم دادبزنم تقلا کنم گریه کنم فرقی به حال خدا نداره …

    من باید یادم باشه که تغییر واقعی درون من باید رخ بده

    خدایا مارو به راه راست هدایت فرما راه افرادیکه به آنها نعمت داده ای نه راه گمراهان وغضب شده گان

    خدایا تنها ترو میپرستم اونها ازتون یاری می‌جویم ای مهربانترین مهربانان

    استاد عزیزم من در حد فهم خودم از قوانین ازمطالب ناب شما برای بهترشدن درکم از قوانین نوشتم ….

    انشالله که بتونم تواین مسیر به مدار بالاتر مهاجرت کنم ….

    خانم شایسته ی عزیز ازشما خیلی سپاسگذارم برای همه ی زحماتتون ..

    در پناه خداوند یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    فاطمه صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1996 روز

    سلام استاد عزیزم دوستان عزیزم😍

    این جلسه فوقالعاده بود به تنهایی کللللی از سوالات من رو جواب داد.

    🌹اول از همه اینک هی دنبال راهکار برای جذب خانه و پول و موفقیت کنکور نباشم ک انققددر منو سردرگم کرده وقتی ک من قانون را بفهمم و درکش کنم براااایییی هر موضوعی هزاران راه جلوی پامه و نع صرفا یک راهکار!

    🌹فهمیدم هرچیزی را ک میخام وارد زندگیم کنم نباید یک مورد خاص باشه مثلا یک خانه خاص یا شخص خاص بلکه باید ویژگی های را ک دوست دارم داشته باشه مورد توجه قرار بدم ک خدا بهترینشو برام جور میکنه

    مثل مهاجرتتون ک دوست داشتید جایی با طبیعت بکر و ازادی و…باشه و بهترین مکان برای شما البته امریکا بوده ک بهش هدایت شدید.

    🌹و یاد گرفتم ک بااید جایی را ک الان هستم را دوست داشته باشم

    باید خوشبختی را احساس کنم تا مقدار بیشتری ازش وارد زندگیم بشه

    تا موقعی ک نتونیم در تاریکی ببینیم در همان تاریکی خواهیم ماند

    مثل حضرت زینبی ک در عاشورایی ک ماها برای مظلومیت امام حسین گریه و زاری میکنیم ایشون غیر از زیبایی هییچ چیز ندیده !!!

    🌹در مورد گرفتن قدرت از عوامل بیرونی و دادنش به خداوند من یک مثال و خاطره از شخصی دارم ک اتفاقاااا بسیار به خداوند متوکل هستن

    توی کنکور یک قانون هست ک اگر شما انتخاب رشته کردید و یک رشته دولتی ک هرچی میخاد باشه قبول شدید ولی نرفتید از کنکور سال بعد محروم میشید و حتی اگ رتبتون عالی هم باشه نمیتونید دانشگاه برید

    اما ایشون تلاششو کرد با اینک میدونست محرومه و در عین ناباوری در انتخاب رشته سال بعدشون پزشکی گیلان یا رشت قبول شدند !!! و این نشون میده ک وقتی بسپاری بخدا قوانینی ک انسانها وضع کردند هییییچ معنی نخواهد داشت و نمیتوانند مانع موفقیت تو بشوند و این خیییلییی زیباست😢

    خخییییلییی زیییبااست

    ما نباید به هییییچ عنوان نگرانی قوانین وضع شده انسانهارا داشته باشیم

    تماااام قدرت را به خدامون بدیم اون راه را خییلی بهتر از ما میدونه❤

    🌹واااییی استاد چقققدر به زیبایی رابطه بین افکار و باورها و فرکانس ها و شرایط زندگیمون

    را بیان کردید واقعا به اینک گفتید خیلی خوب میتونید منظورتون رو در گفتار برسونید ایمان اوردم.

    شما فوقالعاده بیانش کردید و شرحش دادید.

    🌹چقدر زیبا یاد گرفتم تفاوت بین قوانین جهان ک غیر قابل تغییر هستند و باورها ک میتوانیم تغییرشون بدیم.

    🌹من از همون لحظه ک فایل را دیدم تصمیم گرفتم اتفاقات کوچک اما زیبایی را ک خودم خلق کرده ام و انهایی را ک به خدا سپردم و نتایجش بینظیر بود بارها و بارها برای خودم یاداور بشوم و بزرگشون کنم با توجه کردن روشون .

    ممنونم از خداوندی ک مارا تک به تک هدایتمون میکنه و استاد عزیزی ک در کماال فروتنی اطلاعاتشون را و تجربه هاشون را با ما تبادل میکنن 😍❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    بنام خداوند هدایتگرم

    خدایی ک همیشه با منه منو میبینه منو تنها نمیزاره از تمام نیاز های من اگاهه و به تمام راه حل های آنها اگاهه و منو هدایت میکنه و هر آنچه که در زندگی دارم او به من داده و همه از آن خداونده و من به هر خیری از سمت خداوند فقیرم و تمام تلاشم میکنم تا تسلیم باشم و ایاک نعبد و ایاک نستعین تو عمل بتونم اجرا کنم

    سپاسگزارم خداوند برای وجود استاد و مریم نازنین، و سلام میکنم به استاد و مریم عزیز و تمام دوستانم ک در این مسیر زیبا قدم برداشتن

    زیبا حرف زدن تا زیبا به آموخته عمل کردن خیلی فرق داره از خدا میخام ک کمکم کنه به هرآنچه ک به من آموخته بتونم عمل کنم و با نتایجم بتونم حرف بزنم

    این فایل نشانه و جواب درخواست من از خداوند بود ک منو هدایت کنه

    الان جمعه 2 آذر 1403 هست و من با تمام نجواها از صبح تلاشم میکنم اتصال خودم با خداوند حفظ کنم با گوش کردن فایل های استاد

    هیچ انسان کامل و بی نقصی در جهان وجود نداشته و نخواهد داشت هر نگاه و دیدگاهی ک دارم باز می تواند بهتر از این باشد

    اگر قدرت را فقط به خداوند بدهم و از آدم ها قدرت بگیرم و روی هیچ کسی حساب نکنم اون موقع خیلی سریع پیشرفت میکنم از همه لحاظ خیلی سریع موفقیت ها کسب میکنم، این باور توحیدی باید مداوم روش کار کنم و به مرور ک باورم قوی تر میشه روند رشدم هم بیشتر میشه

    وقتی یک خواسته ای دارم باید تکاملش طی کنم، تکامل به معنای زمان زیاد بردن نیست بلکه باید ظرفم را آماده کنم اونم با وقتی ک میزارم ک روی باورهام کار کنم، هرچی بیشتر کار کنم ظرفم زودتر آماده دریافت نعمت های بیشتر میشه

    عبارت تاکیدی خاصی نیست ک بگم و همه چیز تغییر کنه، وقتی استاد داشت اینو میگفت چقدر به خودم خندیدم ک چقدر تو در و دیوار بودم و با توهم فکر میکردم اون جمله و کلمه هست ک نتایج برام رقم میزنه، اونم بدون اقدام

    خندم میگیره وقتی افراد اطرافم بودن ک میگفتن اینکار میکنیم در 60 ثانیه باورهامون عوض میشه و چندباری من انجام دادم اما ی حسی درونی بهم میگفت اینکار اشتباهه و به همین خاطر انجامش ندادم،، اونها هم ک فکر میکردن جواب میده بخاطر این بود ک به ی موضوع توجه میکردن نشانه ها میدیدن فکر میکردن باور 40_30 سالشون عوض شده

    چقدر درک این جمله تکامل میخاد ک با تمام وجود باور کنم ک تمام اتفاقات بدون استثنا حاصل افکاری هست ک از باورهام تولید میشه

    ی الگوی کلی استاد گفت ک تو تمام خواسته هام باید انجامش بدم

    ١_از جایی ک هستم باید لذت ببرم و سپاس گزار باشم

    ٢_خودم را لایق نعمت ها بدونم

    ٣_باورهای هم جهت و مناسب با اون خواسته باید داشته باشم

    این قسمت آخر فایل بنظر خودم جواب هدایتی بود ک از خدا میخاستم

    این قانونه و من از خدا میخام کمکم کنه ک بتونم سهم خودم انجام بدم، من. به هرخیری فقیرم

    از استاد و مریم عزیز شما دوستان نازنینی ک کامنت میزارید مخصوصا از تجربیات شخصیتون سپاسگزارم

    در پناه رب العالمین غرق آرامش و ثروت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر

    بنام خداوند وهاب و بخشنده و مهربان هدایت گرم که کلید جادویی طلایی اجابت دعاها و خواسته هام را در ذهن و وجودم جاری کرده است

    خدایاااا شکرت که یک گام دیگر و یک آگاهی دیگری به این سایت اضافه شد تا گام هایمان با قدرت الهی حرکت کند و به مدارهای بالاتری برای موفقیت بیشتری گام برداریم و هدایت شویم

    درود به دوستان ساکن در این مسیر توحیدی

    درود و وقت بخیر خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم که گامی دیگر را برامون طراحی کردید تا بتوانیم حرکت هامون رو بسمت موفقیت بیشتری برداریم

    این مصاحبه ی استاد عباسمنش را خیلی دوست میدارم و آلان بهترین زمانی بود که به این فایل و پاسخگویی استاد شدیداً نیاز داشتم مرسی مرسی خانم شایسته جانم که همیشه بفکر ما برو بچه های این مسیر الهی هستید ممنون و سپاس

    امروز یک برف فوق العاده قشنگی در حال باریدن هست و شهر زیبای پردیس را سپید پوش کرده و منم دقیقا روبروی پنجره نشستم و دارم با لذت به این دانه های درشت برف نگاه میکنم و قدرت خداوند را بیشتر از همیشه احساس میکنم و با لذت دارم کامنت می نویسم خدایا شکرت برای این زیبایی های که میبینم و کوه های اطرافم به زیبایی بهشت عروس سپید پوش شده و من شاد و خوشحال قدردان این موهبت های الهی ام هستم خدایااا شکرت

    سوال..

    چه زمانی فهمیدید “کار کردن روی باورهای توحیدی”، می تواند سرعت موفقیت را بیش از هر عامل دیگر افزایش دهد؟

    چقدر این سوال با فرکانس الان من همراستاست .. یعنی واقعا به این باور توحیدی ایمان و اطمینان قلبی دارم .

    پاسخ استاد ..توحید (فقط روی خداوند حساب کردن و قدرت را به او دادن)، سرعت موفقیت را به سرعت بالا می برد چون در این حالت فکری، از نظر فرکانسی نه تنها خلاق ترین فرکانس ها را به جهان ارسال می کنی بلکه درباره خواسته خود، کمترین مقاومت، کمترین ترمز و بیشترین اطمینان قلبی را داری.

    دقیقا چند وقت پیش بود که با چند تضادی که برایم پیش آمد کمی تمرکزمو از دست داده بودم ولی با خواندن کامنت های موفقیت آمیز دوستان فرکانسم بالا آمد و کنترل ذهن مو بدست گرفتم و از خداوند ممنون و سپاسگذارم که با این تضادها خواسته هام شفاف و واضح شد و همچنین مصمم تر شدم که باید مسیر زندگیمو تغییر بدم هر چند از نظر احساسی ممکنه کمی نگران باشم و بقول معروف مثل آن قورباغه ای شدم که کم کم داره داغ میشه ولی متوجه ی شعله های آتش برای از بین رفتنش نیست .. هر چند خیلی وقته که من خواسته ای داشتم ولی زیاد جدیش نگرفته بودم ولی الان دیگه بطور مدام بخودم یادآوری میکنم که زمان تغییرات فرا رسیده و باید آماده ی تغییرات خوب باشم .. چون این تضاد حسابی داره منو بسمت مسیر جدیدم هُل میده .. و من اولش کمی مقاومت داشتم و کمی ترمز ذهنی .. ولی الان دیگه پامو از روی ترمز برداشتم و تسلیم اراده ی نیکوی خداوند شدم و مدام میگم خدایاااا الخیر و فی ماوقع. هر چی پیش آید خوش آید

    خدایا شکرت که من اعلام میکنم اینکه من آماده ی هر شروع جدید خوب و عالی و شاد هستم

    و ایمان و یقین دارم با این تضادها و نشونه ها تمامی مشکلات و مسایل من بسرعت شگفت انگیزی ریشه کن شده و راه حل های الهی بسمت من هدایت شده آند و زندگی من آماده ی شروع های جدید و اتفاقات قشنگ خواهد بود

    خدایاا شکرت که با راه حل های الهی سوپرایزم می‌کنی چون من مغناطیس راه حل های الهی هستم

    خیلی خوب فهمیدم که این تضادها نشونه های خداوند هستند و آمدن که بهم بگن باید مسیرم را تغییر بدم و این فایل توحیدی بهم یادآوری کرد که فقط باید از خودش درخواست کنم …

    هر چند من مدتهاست که فهمیدم باید تغییر کنم و نشونه ها ی احساس تغییر در وجودم جاری شده بود ولی این تضادها دارند منو هُل میدن بسمت اون خواسته هایی که قبلنا از خداوند درخواست کرده بودم و تکامل طی شده ولی اقدامی نکرده بودم و حالا جهان هستی . خودش دست بکار شده و توسط این نشانه ها داره منو بسمت اون خواسته هام هدایت می‌کنه و من هم آماده ی این تغییر و تحولات هستم و فقط روی خداوند و قدرت خودش حساب باز کردم

    و بقول استاد عزیزم درباره خواسته خود، کمترین مقاومت، کمترین ترمز و بیشترین اطمینان قلبی را داری و باید اعتراف کنم که هیچ راه حل و هیچ فرش قرمزی برام پهن نشده و من چشم بسته تسلیم اراده ی نیکوی او هستم و فرمان زندگیم را بدست فرمانروای قدرتمند و توانگر و سخاوتمند الهی ام سپردم تا خودش منو ببره به همان‌جایی که باید ببره و با همین ایمان و یقین و اعتماد قلبی برای مهاجرت از مدار فعلی ام به مدار بالاتری آماده شده ام

    خدایاااا خودت من را هدایتی کن به سمت تسلیم بودن در برابر خودت و خودم

    این جمله ای هست که هر روز می‌نویسم و بخودم یادآوری میکنم اینکه..

    من باید هر لحظه به خودم تعهد بدم که من موظف به کنترل ورودی های ذهن و کانون توجه ام هستم ، چون این اصلی ترین کار زندگی منه

    خدایااا شکرت که امروز من رو بسمت این گام هدایت کردی تا ذهنمو بیشتر از همیشه کنترل کنم و ظرف وجودمو وسیعتر کنم برای دریافت وفور و فراوانی نعمت ها و موهبت های الهی

    خدای قدرتمند من ، من در برابر علم و آگاهی تو هیچم ،همه چیز رو به خودت میسپارم و آسانم کن مرا برای آسانی ها .

    إِنَّ عَلَیۡنَا لَلۡهُدَىٰ

    آری هدایت به عهده ما است

    إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَىٰ ﴿١٢﴾

    بی تردید هدایت کردن بر عهده ماست

    فقط کافیه همین یک جمله ی تاکیدی خداوند را باور کنیم آنوقت میبینیم که کلید جادویی اجابت دعا هامون در دست خودمون هست و می توانیم ظرف وجودمون را عمیقتر و وسیعتر کنیم برای دریافت نعمت ها و برکت های الهی

    ای کاش بتونیم هر لحظه بخودمون یادآوری کنیم که ما هیچ کاره ایم و فقط باید فقط روی خودش حساب باز کنیم و از خودش هدایت بطلبیم .. و فرمان زندگی مون رو به دست فرمانروای قدرتمند و توانگر خودش بدیم و تسلیم اراده ی نیکوی خودش باشیم

    چون این فایل خیلی خیلی پُر محتواست . من باید باز هم این فایل را بارها و بارها گوش کنم تا صحبت های استاد کاملا در ذهنم بنشینه و باید دوباره بیام یک کامنت دیگری در ادامه ی این قسمت بنویسم الهی آمین

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    اشرف مخلوقاتم گفته:
    مدت عضویت: 968 روز

    سلام و درود بر استاد بزرگوار و باعشق و بانو مریم دوست داشتنی و عزیز

    ردپای مجید جون، در دوره رایگان باعشق مریم عزیز تدارک دیدن بنام مهاجرت به مدار بالاتر با عضویت 777روز عجب عددی شد سه تا هفت خخخ قبلا به این اعداد و کنار هم گرفتن اعداد اعتقاد داشتم ولی الان عدد اینجوری وومیبینم لذت میبرم ولی سعی میکنم از اصل دورم نکنه چون جز توحید هیچ رمز و رازی در جهان وجود نداااااااااااااااااااارد…

    خواستن توانستن است …

    خدا خودش گفته:

    ادعونی استجب لکم.

    خدا خودش گفته بخواهید تا به شما داده شود گفته بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را…

    مشکل اینه که اینقدر باورهای شرک آلود در درون ما هست که نمیتونیم خدا رو محک بزنیم ببینیم همچین حرفی رو زده آیا راست میگه یا نه بلوف زده میترسیم امتحانش کنیم یعنی برای یکبار امتحانم این کار نمی ارزه ،،،نه اگه می ارزید که ما الان در فقر نبودیم ،غرق کمبود نبودیم این توحید همیشه بود این ماییم که نبودیم…

    سلام و درود بر همه جستجوگران نور در دوره مهاجرت به مدار بالاتر….

    خداروشکر که اینجاییم تا ترا امتحان کنیم خداروشکر که با آموزه های توحیدی ترین انسان و استادان دنیا دل و جرات پیدا کردیم تا ترا امتحان کنیم دوسال اینجام با باورهای محدود کننده فراوان با ترس و نگرانی و باور به کمبود فراوان نتونستم آنچه را که لایقشم دریافت کنم البته اینکه عضوسایت عباسمنش توحیدی ترین والهی ترین سایت دنیا شدن خودش موفقیت بسیاااار بالایی است ولی من نعمت بیشتر ازین میخواهم ولی من موفقیت مالی بسیاااااار فراوان میخواهم با فایل جدید اجابت دعا بهم گفتی بهت ایمان بیارم با منطقی ترین آیات ذهن مارو بمباران کردی الانم با این دوره محشری که به مریم عزیزت فرمودی برای بندگان به چاه افتاده ات نردبان شود تا به عزیزمصر تبدیلمان سازی، مهربان خدایم ازت ممنونم هم برای این سایت هم برای استاد عزیزم هم برای شایسته ترین بانوی دنیا وهم برای تک تک اعضای دوست داشتنی این شجره زیبا الهی شکرررررر…

    ممنونم استاد عزیزم اتفاقا امروز یک خواسته ای به ذهنم اومد که یخورده برای ذهنم طریقه بدست آوردنش عجیب بود گفتم اتفاقا همین درسته همینو امتحان میکنم همینو میزارم نشونه و اومدم تو لیست خواسته هام اضافه اش کردم دیدم شما دقیقا همینو تو این دوره گفتین که هر چیزی که دیگران میگن غیر ممکن تو میفهمی که خواسته ات اینه و منم میخوام به تبعیت از این قانون که مطمعنم درسته چون امروز بدلم اومد که هیچی نشد نداره الانم شما درباره این موضوع و آمریکا رفتنتون گفتین فهمیدم کاملا درسته و هر چیزی که ذهنم بگه نمیشه من اون چیزو بیشتر میخوام این یعنی توحیدی عمل کردن این یعنی ایمان به غیبی که پاداش بسیار عالی دارد که در اوایل سوره بقره اومده استادم خیلی این فایل برام درس عالی داشت آموزه های شما باعث شده در کنترل ذهنم خیلی قوی بشم و چیز جالبی که از کامنت یکی از دوستان در زیر این فایل خوندم این بود که کسی نیست بگه من تکاملم تموم شد دقیقا چیزی که اول این فایل شما گفتین همیشه میگین که من انسان کاملی نیستم ولی سعی میکنم هر روز بهتر بشم بله پیروی کردن از قانون تکامل انگیزه بسیار عالی بما میده تا زندگی ما پوچ نشه به یک موفقیتی رسیدیم استپ نزنیم این قانون بما انگیزه میده تا زمانی زنده ایم و نفس میکشیم بفکر رشد و قویتر شدن باشیم و اگه وارد این بازی بشیم و قواعدشو رعایت کنیم چقد لذت بحش میشه زندگی و ادامه زندگی الهی شکرت استادم ممنونم برای این آموزه های عالی…

    منم میخوام دادوستدی منحصربفرد وعالی داشته باشم که براش بدنیا اومدم کاری که تا حالا کسی انجام نداد واقعا لذت بخش محک زدن خود و خدای خود ما میترسیم که خدارو امتحان کنیم درصورتی که خود خدا خودش میخواد که ما محکش بزنیم که این محک زدن ها باعث رشد ما و رشد جهان ما میشه …

    یه چیز جالبی بگم شاید ربطی به این فایل نداشته باشه ولی خالی از لطف نیست..

    امروز داشتم تخم مرغ آب پز میذاشتم کتری که جوش اومد دیدم داره رو گار تکون میخوره گفتم ببین اون انسان قدرتمندی که ماشین بخار و درست کرد دقیقا در همچین شرایطی برخورد برای همین این اتفاق برام لذت بخش شد و گفتم مجید جون ببین لاکچری ترین ماشینی که الان داری میبینی استارتش از این آب جوش اومده در کتری روی اجاق گاز زده شد فقط دل و جرات بزرگی میخواد که پیگیرش باشی فهمیدم که جهان چیجوری طبق تکامل رشد میکنه ووبزرگ میشه و چقد این تکامل زیباست کتری آب جوش کجا و لامبورگینی امروز کجا خدایا تو کی هستی من انسان کی هستم چی هستم خدایا شکرت که ایمان داشتن به غیب و حرکت کردن و قدم برداشتن واقعا کولاک میکند …واقعا عجیبه خیلی ها شاید اون عصر در برابر اجاق گاز و کتری آب جوش ایستادن ولی ماشین و توش ندیدن ولی اون انسانی که ماشین بخار و اختراع کرد و ساخت چیزی رو دید که خدا میخواست ببینه یعنی اون آقا نهال درونشو رشد داده بود مستعد این کار شد که خالق مهربان ماشین و بهش هدیه داد که شروع اون استارت و ایمان شده لامبورگینی های امروز الهی شکررررررت…

    اصلا قانون تکامل واقعا بنفع خود ماست چون اگه تکامل پیدا نکنیم و با هر تکنیکی مارو به موفقیت برسونه جز بلا و مصیبت چیزی دیگه ای بهمراه ندارد برای همین خالق مهربان نمیزاره تا ما تکامل نیافتیم به نعمت بزرگی دست یابیم که باعث تخریب ما میشع مگر اینکه به هدایت خدا بی توجه باشیم و خودمونو به خطر بندازیم خداروشکر الهی شکر برای این استاد عزیزم که داره به هر طریقی به کمک بانو شایسته عزیز مارو از تاریکی نجات میده استاد کارشو داره بنحو احسن انجام میده حالا من لایقش دریافتش هستم یا نه به من ربط داره الهی شکررررر که من با تمام وجودم پذیرای همه این آگاهی ها هستم خداجونم خودت میدانی این تقلید کور کورانه نیست این چیزی است که من در وجودم دارم حسش میکنم این انرژی که منو از انجام خیلی از کارای بیخود دور کرد که اگه تمام دمیا جمع میشدن نمیتونستن بهم کمک کنن تا من بتونم این کارای هرز و ترک کنم این لهو ولعب بازی رو کنار بزارم تا نور خدا برمن و زندگیم بتابه خداروشکررررر که تونستم با این آموزه ها خیلی از اشتباهاتم و برطرف سازم تونستم حال خوبی پیدا کنم با وجود مشکلات مالی حالم خوبه ایمان دارم با تمام وجودم به خدا و الهاماتی که از استادم و کامتتای دوستام بهم میرسه و مطمعنم که باورهای من سد راهه موفقیت مالی من هست هر مشکلی که تو زندگیم هست ایمان دارم بخاطر مشکل در گیرنده سیستم درونی منه بقول استاد هیچ مشکلی از فرستنده وجود نداره هرچی هست از خود ماست و من به لطف این سایت دارم دونه دونه این تاریکی هارو سیاهی ها رو از خودم دور میسازم و دارم قدرت و از دیگران میگیرم و میدم به خدا و اینم فهمیدم که اگه اینجا که الان هستم احساس خوشبختی و خوبی نداشته باشم هیچ جای دیگه این دنیا هم نمیتونم خوش باشم من فهمیدم اینجا باید موفق بشم در این کاری که ناموفقم توش بایدددد موفق بشم تا بتونم در کاری که عاشقش هستم برسم و موفقیت کسب کنم خداجونم خودت بهتر از من میدونی که اینایی که گفتم حرف نیست حس درونی منه تو میدونی که من بخودم میتونم دروغ بگم ولی به تو نمیتونم تو میدونی من چی میگم تو بیا و هدایتم کن بیا دستمو بگیر برای این دوره ازت ممنونم خداجونم ممنونم مریم عزیز ممنونم استادباعشق ممنونم….

    خداجونم باور فراوانی را در من نهادینه کن…

    بدرود استاد و مریم جان

    بدرود دوستان باعشقم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1502 روز

    سلامبه همگی

    وقتی این فایل استاد رو دوباره گوش دادم. یاد داستان مهاجرت خودم افتادم. و داشتم به این موضوع فکر میکردم که اگر استاد «مانند یک پادشاه وارد امریکا شدند»، من هم مثل یک ملکه وارد این سرزمین عزیز شدم. سال 85 یا 86 بود که یکی از همکارانم که دختر خانومی بسیارقوی و دوست داشتنی بودند برای تحصیل به مالزی مهاجرت کرد و بسیار آزاد و موفق بود. منم دلم خواست مهاجرت کنم و از بند ها و محدودیت های فرهنگی خانواده و جامعه دور بشم. از اونجایی که درامدم کم بود و میدونستم که پدرم هم نه حمایت مالی میتونندبکنند از من و نه اجازه می دادند من هم برای تحصیل به اونجا مهاجرت کنم، بنظرم رسید که بهترین راه اینه که ویزای کاری مالزی یا سنگاپور رو بگیرم و اگر کار پیدا بشه تو موقعیت انجام شده قرار بدم خانواده م رو. اینجوری خودم مخارج خودمو میدادم، به مدت چندین سال مدام توی سایتهای کاریابی اونها اپلای میکردم و خبری نبود، زندکی خودمو داشتم ادامه میدادم بدون هیچ اصرار و حرص خوردنی و نیم نکاهی هم به شرایط مهاجرت به کشورهای انگلیسی زبان داشتم. فقط یه آرزو داشتم و ظاهرا هیچ گونه شرایطی برام مهیا نبود که مهاجرت کنم. چون تحصیلات تخصصی خیلی عالی نداشتم، درجه ی مهارتم در زبان هم بسیارمعمولی بود و به حد نصاب معیارهای کانادا یا استرالیا نمیرسید. هییچ فامیل و اشنایی در کشورهای دیگه نداشتم ، پول و پس انداز خاصی نداشتم.هرسال لاتاری شرکت میکردم.

    اون روزها هیچی از قانون نمیدونستم، استاد رو نمیشناختم ولی همیشه در سراسر عمرم به دنبال رد پایی از معجزات خدا در زندگیم بودم. یادمه دانش اموز راهنمایی که بودم، یه مطلبی جایی خوندم که گفته بود از آرزوهاتون عکس بگیرید و همش جلوی چشمتون باشه. من باورش کردم ، برای همین اون مطلب رو جدی کرفتم و یه عکس از مجله های خارجی قدیمی مادرم یواشکی برداشتم و روی یک صفحه مقوایی کوچیک چسبوندم و یه مدت طولانی هرروز نگاهش میکردم و ناخوداگاه تجسم میکردم من اون خانومه خوشگل و ازاد تاپ و شلوارکی قرمز پوش با رژ لب قرمز و اسکیتی برپا هام هستم و در کشوری آزاد زندگی میکنم. خلاصه این رویا بامن همیشه بود. بگم که ترس هامم بود از مهاجرت. ولی خوب اون اشتیاقه انقدر قشنگ بود که منو هل می داد که بازم مشاغل رو اپلای کنم. با خودم میگفتم این همه ادم تنها رفتن تو هم یکیشون. از طرفی دوست داشتم ازدواج عاشقانه ای داشته باشم، با فردی که دلم میخواد بیاد تو زندگیم. عادت داشتم ذهنم رو با نوشتن لیست مرتب کنم . مثلا برای خریدهام، کارهایی که باید در طول روز و ماه و سال انجام می دادم همیشه لیست تهیه میکردم و یه روز به خودم گفتم‌تو خودت میدونی معیارات دقیقا چیه برای ازدواج؟ بشین بنویس چی میخوای ، توی نوت موبایلم این لیست رو برای مشخصات ادمی که دوست دارم تو زندگیم بیاد تهیه کردم. اصلا نمیدونستم این کار باعث جذب شخص مورد نظرم به زندگیم میشه. تنها برای اینکه ذهنمو مرتب کنم و بدونم توی رابطه عاطفیم چی میخوام چه جور ادمی میخوام بیاد تو زندگیم، این لیست رو نوشتم. هروقت روابط اطرافیانمو میدیدم یا یه کیسی بهم معرفی میشد برای اشنایی یا ازدواج، میرفتم سراغ این لیست و اپدیتش میکردم، خیلی جزییات نوشته بودم حتی تعداد اعضای خانواده ش رو نوشته بودم و با شگفتی می دیدم ادمهایی که میان تو مسیر زندگیم خیلی بیشتر با چک لیست من مطابقت دارند! گذشت و یک روز یکی از همکارانم که دوستم هم بود یک روز اتفاقی سر ناهار کفت خواهرش یه مدت دیگه عازم امریکاست و نامزدش امریکاییه. چقدر تو دلم تحسینش کردم البته غبطه هم حسابی خوردم. ازش پرسیدم چطوری همدیگه رو پیدا کردند؟ گفت یه وبسایتی هست برای اشنایی ایرانیان خارج از کشور. نگار تو هم امتحانش کنی بد نیست ها. اون موقع ها از هدایت چیزی نمی دونستم. ولی واقعا هدایت شدم به پیدا کردن همسرم که هم رفیقمه هم اونی که میخوام و هم مهاجرت کردم. تمام مشخصاتش با لیستم هم خونی داشت و حتی بهتر بود.الان که فکر میکنم میبینم من درباره ی اروپا خیلی باورهای منفی ای داشتم اما درمورد امریکا هیچ مقاومتی نداشتم. جلوی چشمم دیدم که خواهر دوستم که اونها هم اوضاع مالیشون بسیار معمولی بود و تازه شاغل هم نبود چطور به راحتی مهاجرت و ازدواج کرد و برام عادی و باور پذیر شد این خواسته. و فقط ظرف شش ماه، به راحتی، شادی، لذتبخش و طبیعی به این دو خواسته رسیدم. باعث تعجب خودم بود این همه رها بودنم چون همچین شخصیتی ندارم اصلا ندارما… برای همینه هنوز نتایجم پایدار نیستند. اصلا دست و پا نزدم ، حرص نخوردم بیخیال داشتم زندکیمو میکردم و خدا همه ی پازل هارو چید. خیلی ها تلاش میکردند مارو منصرف کنند ازین تصمیم و بنده های خدا دلایلشون هم بسیار دلسوزانه و منطقی بود، ولی وقتی جلسه ی آشنایی خانواده ها برگزار شد، خدا آنچنان دلهارو برامون نرم کرد که همون ادم ها مدافع رسیدنمون به هم شدند . فقط داشتم به این معجزه نگاه میکردم. انقدر سریع و ساده همه جیز جور شد که باورمون نمیشد.همسرم مشمول سربازی بود و یک مدت کوتاه می تونست ایران بمونه. ولی من خبر نداشتم که خدا برای رسوندن ما به ارزوهامون نیاز به زمان نداره، زمانبندیش بینظیربود. یک روزه رفتیم لباس خریدیم ، گیزی که محال بنظر میومد با سایز مورد نظرم. سالن و ارایشکاه و سایر هماهنگی ها یک روزه انجام شد جمعه تماس گرفتیم و نامزدی چهارشنبه بود. همه چی جور درمیومد عجیب. همه وقت داشتند برامون، سالن، ارکستر، شیرینی، ارایشگاه، لباس، و حتی دعوت مهمانها تلفنی بود بدون کارت و هماهنگی قبلی. چهارشنبه نامزدی بود و پنجشنبه همسرم کشور رو ترک کرد. واقعا خدا زمانبندی هاش بی نظیره. خدایا شکرت

    همین الان که این کامنت رو نوشتم چندتا نکنه رو درک کردم

    1- اگه رسیدن به خواسته ای امکانپذیر و منطقی بشه توی ذهنمون، و الگو هم داشته باشیم که مثال بزنیم برای خودمون، و ترمز هم نداشته باشیم، راحت و طبیعی بهش می رسیم: ارزوی مهاجرت داشتم، خواهر دوستم شد الکوی من، برام منطقی شد و به خواسته م رسیدم. گیر هم ندادم به خواسته م.

    2- الان میفهمم چرا استاد میکفتند.نوشتن ، کامنت اول از همه، به خودتون کمک میکنه، دقیقا الان یه مثال ملموس از زندکی خودمو پیدا کردم که جطور به خواسته م راحت رسیدم. این کامنت رو می نویسم که بیام دوباره بخونمش و برای خواسته های دیگم هم همین روش رو در پیش بگیرم

    3- تغییر باور روند داره. صبوری کن، تکاملت رو طی کن

    4- گیر نده به خواسته هات، زور نزن، احساست رو بد نکن، زندگیتو کن . ریلکس باش. هی چک نکن که نتیجه کی میاد . آررررااام!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    Aida گفته:
    مدت عضویت: 3226 روز

    سلام استاد جونی ??

    سپاسگزارم از پاسخهای عالی و کاملتون

    ازتون درخواست میکنم به سوالهای من هم ، پاسخ بدین ???

    *مهمترین دلیلی که دوستان نتیجه نمیگیرن چیه؟ بخصوص از روان شناسی ثروت 1٫چرا بعضیا دیر نتیجه میگرن؟کم نتیجه میگیرن؟ اما بعضیا خیلی سریع از همون اول نتایج خوب میگیرن ؟

    ( با توجه به اینکه شما تمام نظرات دوستان رو مطالعه میکنید و در جریان فرایند تکاملیشون قرار دارید. )

    *استاد دوس دارم در مرود افرادی یگین که تو همین سایت هستن و به اندازه شما پیشرفت کردن. این دوستان زیاد فعال نیستن. میخوام برامون باور ساخته بشه که فقط شما نبودین کسای دیگه هم که از اموزشهای شما استفاده کردن حداقل به اندازه شما پیشرفت کردن.

    *از بیزنسهاتون لطفا بگین. حس میکنم این باور برای بعضی مث من ایجاد شده که استاد چون تواینکار بوده خیلی رشد کرده . البته میدونم خیلیا تواین حوزه هستن و انگشت کوچیکه شما هم نمیشن . ن از نظر سطح اموزشی ن اوضاع زندگی و مالیشون. میخوام این باور در ما تقویت شه که میشه از جاهای مختلف درامد داشته باشیم. گاهی ته ذهنم میگه این کار خاص بوده یا شما خاص بودین!

    * در مورد تکامل صحبت کردین. همه میدونیم که تکامل، تکامل فرکانسیه و زمانی نیست. در مورد تکامل پول و ثروت خیلی صحبت شده. اما در مورد تکامل تو رابطه عاطفی زیاد صحبتی نشده. کسی که میخواد ازدواج کنه تکاملشو چطوری باید طی کنه؟ مثلا منی که ی بببعی ناز مث ببعیای شما میخوام باید برم با 100تا ببعی دوس شم تا کم کم به اون ببعی مطلوبم برسم؟???

    *استاد ی سوالم در مورد تضادها دارم.

    1٫اینکه میگین با تضادهاا خواسته های واقعیمون برامون شفاف میشه، درکش نمیکنم. خب خیلی جاها من میدونیم دقیقا چی میخوام و چی نمیخوام.

    2٫ یا باید باورهای اشتباهمون رو پیدا کنیم که خب من از قبل پیداشون کردم.

    3٫ یا هم قراره ازون مسیره ب مسیر بهتری هدایت شیم و سوالم اینه خب نمیشه ازول خیلی راحت هدایت شیم!!

    لطفا یکم بیشتر در موردش توضیح بدین.

    سپاسگزارم ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        Aida گفته:
        مدت عضویت: 3226 روز

        سلام و درود بر شما خانم شبخیز مهربان??

        سپاسگزارم از حسن توجه و پاسخگویی شما

        خداروشکر من باز ی مرحله جلوتر رفتم و قانون رو عمیق تر و وسیعتر درک کردم(توی دیدگاههای قبیلم روی سوالهای دوستان هم نوشتم)

        و پاشنه اشیلترین باورمو پیدا کردم

        (باور لیاقت و ارزشمندی که هم تو بحث ثروت و هم تو رابطم ازش ضربه خورده بودم… البته قبلنا هم فهمیده بودم اما انگار این دفعههه خیلی عمیق فهمیدمش و ی لیستی از کارایی نوشتم ک برای اینکه لیاقت خودم رو بجهان نشون بدم دارم انجامشون میدم. مثل قطع کردن تمام راههای ارتباطی و چک نکردن… احساسم خیلی عالی شده. بهترین شرایطی که تو تمام عمرم داشتم رو این روزها دارم تجربه میکنم. ازین به بعد فقط میخوام به دونه دونه چیزایی ک تواین مدت یاد گرفتم ریز به ریز عمل کنم.)

        تازه فهمیدم باور لیاقت خیلی فراتر از دوست داشتن و احترام گذاشتن به خودمون هست. فراتر ازینکه تو حرف بگی من خودم رو لایق میدونم. الان فهمیدم بالاترین حد باور لیاقت و ارزشمندی اینه که برای هیچ کس و هیچ چیز خودمون رو اپسیلونی هم ناراحت نکنیم و فقط و فقط به فکر حال و احساس خوب خودمون باشیم. به فکر ارامش و شادی و اسایش خودمون.

        مث استاد که تو شیوه حل مسائل میگه وقتی خودم رو رها کردم از رابطم و پاشدم رفتم شمال دقیقا ی روز بعد یکی زنگ زد برای کار، دقیقاا برای منم همین شد . یک روز بعدزاینکه لیستم رو نوشتم و به خودم قول دادم خودم رو تو همه چی لایق بدونم ، و احساسم رو نسبت ب تمام اتفاقاتی ک افتاده خوب کردم و شکرگزاری کردم وبه موهبتهاشون فکر کردم، چندبار تکرار کردم که من لایق ثروت هستم لایق اینم که همه کارشون رو به من سفارش بدن، اولین سفارش کارم رو تو حوزه ای که واردش شدم گرفتم و بعداز مدتها طلسم شکسته شد!!

        خدارو خیلی خیلی شکر میکنم بابت همه تضادهایی که خوردم. چون میدونم و ایمان دارم این اگاهی هایی ک این مدت بدست اوردم و این باورهایی که الان از عمق وجودم درکشون کردم و دارم اجراشون میکنم ، دنیا رو مثل فرش قرمز زیر پام پهن خواهد کرد.

        اما برام سوال میشه نمیشد بدون اینهمه تضاددد اینارو میفهمیدم???

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
        • -
          رحیم خان گفته:
          مدت عضویت: 3470 روز

          سلام به دریا. سلام به دریا که از هیچ موجی ناراحت نمیشود.

          میدونی خواهر عزیز ؛مشکل مااز آنجاست که تابه حال کسی این آموزهها رابه مانگفته وذهن ما به چیزهایی غیر از این آموزهها مشغول بوده. وحالا که میخواهیم تغییر کنیم ذهن مقاومت میکند. به نظر من هرچه شما ذهنتان را ازعقبه پاک کنید وباتمام وجود دراین مسیر باشی آرام آرام تکاملت راطی میکنی

          موفق باشی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1811 روز

    وَاللَّیْلِ وَمَا وَسَقَ

    و سوگند به شب و آنچه را [از موجودات پراکنده شده در روز، در خانه ها و لانه ها] جمع می کند

    وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ

    و سوگند به ماه هنگامی که بَدْر کامل می شود (اشاره به روند تکامل)

    لَتَرْکَبُنَّ طَبَقًا عَنْ طَبَقٍ

    که شما سوار بر طبقی (مداری) پس از طبق دیگر (مدار دیگر) میشوید

    سلام بر بندگان موحد خدا

    سلام بر استاد عزیزم

    آقا به نظرم این کامنت متناسب ترین کامنت برای این فایل ارزشمنده!!

    و آیه مدار که بالا گذاشتم هم هدیه میکنم به بچه های توحیدی که بدونید در باره مدارات هم آیه داریم!

    و اما خواب عجیب و داستان هدایتم به این دوره فوق العاده

    قبلش بگم که بعد از چهل سال تازه فهمیدم علاقه مندیم چیه و قبلا در موردش گفتم که توسط یکی از اقوام با طراحی صنعتی آشنا شدم و یه اشتیاقی در وجودم شکل گرفت که باعث شد دامن از کف بدم و مدتها دیگه کامنت خاصی نمیذاشتم و درگیر این مباحث شده بودم..

    این اواخر رسیدم به نرم افزار سالید ورک و تصمیم گرفتم نصبش کنم و کار باهاش رو یاد بگیرم و بعدا که شرایط محیا شد در رشته طراحی صنعتی مشغول به تحصیل بشم.

    اینم بگم که کارمند رسمی هستم و دنبال اینم که توانایی هام به جایی برسه که بتونم استعفا بدم و کسب و کار خودم رو داشته باشم.

    ماجرا از اونجایی شروع شد که من سه هفته درگیر ابتدایی ترین مرحله کار شدم، یعنی نصب نرم افزار سالید ورک!!

    یه سیستم 150 میلیونی خفن دارم که تمام این سه هفته درگیر نصب نرم افزار سالید ورک بودم و خطاهایی حین نصب اتفاق می افتاد که برام قابل درک نبود.. حتی از کارشناس شبکه کمک گرفتم، تو سایتهای داخلی وخارجی تحقیق کردم، ویندوز عوض کردم، حتی بارها پول پرداخت کردم و از جاهای معتبر محصول رو دریافت کردم اما نشد که نشد..

    تااااا دیشب و خواب عجیبی که دیدم!

    خواب دیدم یه دانشجو ام که تمام تمرکزمو گذاشتم روی مهاجرت و با یه نفر که لنج داره هماهنگ کردم برای سفر و بصورت غیر قانونی میخوام مهاجرت کنم!! و خانومم بهم گفت که موعد امتحانات پایان ترمه.. اگه امتحان ندی و بری اگه کارت درست نشه برگردی این مدرک هم از دستت رفته.. و من فکر کردم دیدم احساسم خیلی بده و با این شرایط ریسک خیلی بالاست. تصمیم گرفتم واس امتحانا بخونم و داستان مهاجرت رو بی خیال بشم!!

    وقتی از خواب بیدار شدم عجیب این خواب به یادم مونده بود و انگار خدا همون لحظه که بیدار شدم بهم گفت این هم پاسخ درخواستت!! آخه مدتها بود از خدا کمک میخواستم که هدایتم کنه که چرا این همه گیر عجیب و غریب تو کارم اتفاق میفته..

    و دیدم مدتهاست از سایت دور شدم و از مباحث استاد غافل شدم.

    تا اینکه صبح اومدم و هدایت شدم به کامنت حمید امیری عزیز که در باره سوره کهف و این آیه نازنین گفته بود:

    وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا

    و اینکه دوره مهاجرت از مدار فعلی رو شروع کرده بود!! و کاری رو که دنبالش بود رها کرده بود!!

    میبینید پازل های هدایت رو؟

    و خداوند خیلی واضح با یه خواب هم بهم گفت که فعلا تکاملمو طی نکردم و نمیتونم بحث طراحی صنعتی رو شروع کنم و باید آگاهی های این دوره ارزشمند رو که کدش رو تو خواب بهم داد شروع کنم.

    و ان شاالله متعهدانه سعی میکنم آگاهی های این دوره رو به کار ببندم.

    رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  10. -
    عاطفه معین گفته:
    مدت عضویت: 806 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همگی ، من امروز صبح ساعت پنج و نیم از خواب بیدار شدم و تصمیم گرفتم از سکوت و آرامش خونه استفاده کنم طبق معمول اولین کاری که کردم وارد سایت شدم و تصمیم داشتم یه قسمت دیگه از زندگی در بهشت رو ببینم اینم بگم از شب قبل با خدا صحبت کرده بودم و ازش هدایت خواسته بودم و خدا هدایتم کرد به سمت فایل های مصاحبه با استاد و دقیقا بهم گفت بشین از قسمت اول نگاه کن منم گفتم چشم و تصمیم گرفتم از این قسمت شروع کنم کامنت بذارم و مطمئنم این خیلی بهم کمک می‌کنه .

    من خودم نوشتن رو خیلی دوست دارم و هر روز شکرگزاری ها ،سناریو ،ستاره قطبی و هر چیزی رو می نویسم و با نوشتن خیلی راحت تر میتونم ارتباط برقرار کنم، قبلا که قانون رو نمی دونستم و با سایت هم آشنا نبودم باز می نوشتم و با خدا حرف میزدم و هر بار مشکلی برام پیش می اومد باهاش درمیون میذاشتم ولی خیلی باورهای شرک آلود هم داشتم که خداروشکر 75 درصدشون دیگه وجود ندارند و آگاه شدم از خیلی چیزها … هر بار به تضادی بر می خورم هر بار مشکلی چه عمیق و چه سطحی برام پیش میاد که به ظاهر سخته به این فکر میکنم که خدا هست و برام حلش می‌کنه ، و این باور به خداوند این ایمان و توکل خیلی جاها به من کمک کرده و قوی تر شدم. اینم بگم هر چقدر روی خودت و باورهات کار می‌کنی مشکلات کمتر میشه و چرخ زندگی روان تر می چرخه

    هر چیزی باید تکاملش رو طی کنه و ما نمی‌تونیم بدون گذروندن تکامل به هدفمون برسیم ،وقتی تازه با استاد و سایت آشنا شدم فکر میکردم چون دو هفته رو خودم کار کردم باید قطعا به فلان هدفم برسم ، مثال : من دلم میخواستم بیرون بر خونگی داشته باشم و اومدم انجامش دادم ولی مشتری نداشتم ،اون زمان می گفتم من که به خدا توکل کردم دارم روی خودم کار میکنم دارم جملات تاکیدی میگم پس چرا نتیجه دلخواه رو نمی‌گیرم ، و بعد به این نتیجه رسیدم که به ظاهر ایمان دارم به خدا …

    حالا چطور ؟!

    من کارو انجام میدادم غذا رو می پختم ولی تو ذهنم این بود اگه مشتری نیومد چی !اگه غذا بمونه رو دستم چی !

    و همین طور گذشت و گذشت و من هی بیشتر یاد گرفتم بیشتر روی باورهای کار کردم و باورهای شرک آلود رو کنار گذاشتم و تکاملم طی شد تا به جایی رسیدم که مشتری داشتم از جاهایی که فکرش رو نمی‌کردم می اومدن و بهم سفارش می دادند ولی این فروش و مشتری اومدن همیشگی نبود …این تکامل طی شد تا اینکه خواسته ام تغییر کرد و دلم میخواست کار راحت تر بشه و چون ظرفم بزرگتر شده بود ایمان و توکل قوی تر شده بود هدایت شدم به همکاری با همسرم ، اولش ترس بود ولی باهاش همراه شدم و برای مغازش سمبوسه درست کردم (تکامل باز هم طی شد) و الان خیلی راحت هفته ای چند بار سمبوسه با تعداد بالا درست میکنم و خیلی راحت و عالی بفروش میرسند و درآمدی رو به رشد دارم و پولشون رو دریافت میکنم .

    چرا راحت به فروش می رسند ؟چون ایمان من قوی تر شده و الان بازم می‌خوام درآمدم بیشتر باشه و می دونم که نباید عجله کنم ،من روی خودم کار میکنم و قدم ها یکی یکی بهم گفته میشه ..نجواهای ذهن هست ولی من بهشون غلبه میکنم چون ایمان و توکل خیلی جایگاهش در ذهنم بالاتر رفته .

    بقول استاد هیچ وردی هیچ جمله خاصی نیست که بخواد ره صد ساله رو یک شب طی کنیم ، اما اما اما

    وقتی شروع میکنیم روی خودمون کار کردن از همون روز اول نشانه ها میاد و هی همه چیز روز به روز بهتر میشه ،چرا بهتر میشه ؟ چون ما داریم روی خودمون باورهامون کار میکنیم

    کنترل ذهن انجام میدیم .

    ممنون از استاد عزیزم برای همه چیز و سپاسگزار خداوندم که منو هدایت کرد که این فایل های عالی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: