مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر162MB22 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر21MB22 دقیقه
سلام استاد عزیییزم…
بعد از گوش دادن به این فایل آگاهیهایی بمن الهام شد که باعث شد انقدر مثل قبل بخودم سخت نگیرم
من از اول مسیر تا الان هر چقدر در مورد ساخت باور میخوندم میشنیدم فکر میکردم اصلا نمیفهیدم همش ذهنم مقاومت داشت مثلا تویه یه کامنت یا محصول میخوندم که باید فلان کاررو برای ساخت باور انجام داد ذهنم میگف:(همین؟؟؟!)
(فک نکنماااا نه اینطوری نیست)
باز یه جایه دیگه میخوندم ذهنم میگف:(نبابا باید یه وردی بخونی باید یه راه ساده تر و کوتاه تر باشه!)
انقدررر ذهنم مقاومت داشت که نمیپذیرفت
بعد ازین فایل فهمیدم من همین الانشم دارم رو باور هام کار میکنم دیگ😐
ینی من این همه مدت داشتم رو باورام کار میکردم ولی چون فکر میکردم تغییر باور یه کاره عجیب غریبیه نمیتونستم قبول کنم!
حالا کلللیی نتیجه گرفتماااا ولی بازم ذهنم نمیپذیرفت میگفت نه اینا ربطی به تغییر باور نداره!!
حالا بهتر میتونم عبارت: احساس خوب=اتفاقات خوب رو درک کنم…
نکته اینجاس که ما در هر لحظه داریم به جهان فرکانس میفرستیم یعنی چی>>>یعنی باید ورودیهامون رو کنترل کنیم >>>کنترل ورودی ها باموضوعات مثبت >>>باعث ایجاد اتفاقات و رویداد های مثبت میشوند>>>اتفاقات و رویداد ها تجارب زندگی ما هستند(چه کوچیک چه بزرگ)>>>تجربه ها میشن فکت های زندگی >>>فکت ها هم میشن منطق برای ذهن ما>>>که منطق هایی که مارو به احساس بهتر در مورد موضوعات میرسونه باور میاره باور خوب و مناسب>>>باور خوب هم از همون لحظه که روش کار میشه در حال ایجاد یک تصویر مثبت درمورد یک موضوع خاص هست یعنی در حال فرستادن فرکانس خوب(نتایج از همان لحظه اول آشکار میشوند از درون تا بیرون)>>>باور یعنی چی؟؟ یعنی ساختن احساس خوب در مورد یک موضوع(مثلا مهاجرت)
که هر چی این احساس خوب در مورد موضوع مهاجرت بیشتر بشه فرکانس ها خالص تر میشه و به مرحله پذیرش میرسه و بعد احساس خوب بیشتر باعث ایجاد یک تصویر مثبت از موضوع مهاجرت میشه
بنابراین این احساس اطمینان قلبی که ایجاد میشه مارو عملگرا میکنه تا دست به عمل بزنیم و شجاعتمون رو نشون بدیم
و ازونجایی که انجامش میدیم(با احساس خوب) نتیجه نمیتونه منفی باشه
بنابراین احساس خوب ما،فکت زندگی ما و منطق ها با اطمینان بیشتری از ذهن ما عبور میکنن…
این هم میشه ساخت باور
باور یعنی احساس خوب بیشتر در مورد یک موضوع
حالا چرا باید همیشه اینکارو انجام بدیم به چند دلیل:
🌸اول اینکه هر لحظه فرکانس میفرستیم
🌸دوم اینکه ذهن همیشه دست بکاره تا منفی بسازه
🌸سوم اینکه در زندگی ما صددرصد تجارب و فکت های مثبت وجود نداشته پس ممکنه اون بک گراند گذشته رشد کنه و ذهن که همیشه در حال پردازشه به ما یاداوری کنه و ما ارتعاش و فرکانس اون رو میفرستیم…
ما با گوش دادن فایلهای استاد دیدگاهمون تغییر میکنه چون در فایلها مثال هست،فکت هست،منطق هست،تکرار هست،آگاهی و اطلاعات هست(اطلاعات باعث تغییر باور ها میشه،مثل وقتایی که میرفتیم در مورد موضوعات مختلف میخوندیم و همون اطلاعات کافی بود که ما دست به عمل بزنیم یا کلا بیخیال بشیم)
کل کار ما پررنگ نگه داشتن موضوعاتیست که به ما احساس بهتری میده
ما باید یاداور بشیم چون انسان فراموشکاره
ما باید حواسمون باشه چون انسان عجوله
این فایل برای من خیلییییییی اگاهی بخش بود و چقدر درکم رو بیشتر کررد
هر چی اومد رو نوشتم که هم به خودم کمک کنه هم به بقیه…
استاد عزیزم سپاسگزارم❤
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا هر آنچه ک دارم همه از آن توست
درود بر استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز و دوستان گل
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ
همانا کسانى که ایمان آوردهاند و کسانى که مهاجرت نموده و در راه خدا جهاد کردهاند، آنها به رحمت پروردگار امیداوار هستند و خدا آمرزنده و مهربان است.
توحید همه چی هست وقتی باورهای توحیدیت درست بشه و به اون خدای وجودت وصل بشی بهت میگه چیکار کنی از خودش میپرسی بهت جواب میده
تجربه امروز خودم رو تعریف کنم هر روز صبح که شکرگزاری میکنم و شروع میکنم با خودش صحبت کردن بهم گفت هر اتفاق کوچک بظاهر و چ بزرگ افتاد رو داخل کانال یادداشت کن و سپاسگزاری کن و بلافاصله اتفاق افتاد یادداشتش کن منم گفتم چشم امروز صبح برای بازدید با مشتری رفته بودم واحد ببینم دیدم فروشنده ملک ی شکلات به من و خریدار تعارف کرد و من برداشتم و نوشتم خدایا شکرت بخاطر این شکلات ک بهم دادی بعد اتفاقاتی خوبی ک پشت سر هم میفتاد یکیش این بود ک من داشتم کامنت دوستان رو میخوندم بعد که نگاه کردم دیدم شارژ کیف پول برای خرید جدید 25درصد تخفیف پیامش اومد از سایت رو صفحه و چقدر خوشحال شدم و ذوق کردم که مسیرم درسته و بلافاصله یکی از دستان ثروتمند خدا تماس گرفت گفتش من برای خودم هرسال برنج سفارش میدم و 20کیلو هم میخوام بیارم در منزل شما و خودش اومد و میخواستم واسش واریز کنم گفت نمیخواد همینطوری دلی آورد و چقدر خدا رو شکر کردم که از ی شکلات امروز صبح سپاسگزاری کردم و نوشتم دیدم چقدر زیبا همه چی عالی داره رقم میخوره و از جایی که فکرش نمیکنی خداوند از بی نهایت طریق روزی رو میرسونه پس همش توحید هست فقط به خودش وصل بشیم همه چی میشه برامون فقط اگه جلوی سر راهش کنار بریم و روی خودش حساب کنیم بخودش قسم کاری میکنه آدم مات و مبهوت میمونه
در مورد مهاجرت پرسیدن دوست عزیزمون
اینکه اول بپرسیم برای چی میخوایم مهاجرت کنیم
آیا مهاجرت بکنیم بخاطر رشد و پشرفت خودمون هست یا میخوایم به دیگران نشون بدیم
آیا میخوام مهاجرت کنم برای فرار ی سری مسائل هست یا میخوام برم واسه ی هدفی ک از قبل نوشتم
اول باید تعریف کنم واسه خودمون چرا میخوام مهاجرت کنم بعد ببینم چ باورهای میریزه بیرون بعد بیام درستشون کنم در مورد مهاجرت منطقی کنم به ذهنم که امکان پذیر بشه و تکرار کنم باورهای درست رو اون موقع از خدا هدایت بخوام با ویژگیهای که میخوام اون کشور داشته باشه چ آب وهوای میخوام داشته باشه ،دوست دارم به چ زبونی صحبت کنن انگلیسی یا فرانسوی بیام با جزئیات بنویسم و کاری نداشته باشم کدوم کشور اون کشور رو خدا میبردت و هدایتت میکنه چون از قبل کدش نوشتی
بعضی ها هم دوست دارن زود برسن به ی خواسته دنبال این استاد و اون استاد هستن بعد ی مدت میبینن گمراه شدن بجای اینکه در مسیر خداوند باشن چون دنبال ی تکنیک هستن ک سریع برسن به ی خواسته اوایل هم خودم چنین فکرهایی میکردم اما بجایی نرسیدم و دیدم اگه میخوام رشد کنم فقط وقتم در این سایت بزارم چون قانون رو به درستی آموزش داده میشه و مهمتر از آن نتیجه تو دست استاده توی همه زمینها و کسانی که نتیجه گرفتن به خاطر اینه که عمل کردن و خدایا سپاسگزارم ازت هدایتم کردی که در این سایت مقدس باشم که چقدر با دیدن فایل ها و کامنت خوندن چ کدهایی برام باز میشه که راحت تر مسیر رو ادامه بدم
عاشق همتونم که این قدر خوبین در پناه خداوند یکتا باشین ️️️️
سلام علیرضای عزیز، چقدر از کامنتت حس خوبی گرفتم و چه جالب بود برام این هم فرکانسی، من هرشب قبل از خواب نکات مثبت روزم رو یادداشت میکنم و دیروز که داشتم جلسه دوم قدم 5 رو گوش میدادم با چند جمله از استاد یه حسی بهم گفت پاشو نعمت هایی که تو حالا خدا بهت داده رو بنویس ، فایل رو نگه داشتم و شروع کردم به نوشتن و تازه یادم اومد چه خواسته هایی داشتم و خدا بهم داده، بهش گفتم ای روزی دهنده من ازت میخوام از جایی که فکرش رو نمیکنم بهم امروز روزی بدی ،کمتر از ده دقیقه گذشته بود که همسایه واحد رو به رویی بهم پیام داد برای چند تا از دوستام سمبوسه میخوام برام ده تا بذار کنار( آخه من کسب و کار خونگی دارم ، برای مغازه همسرم سمبوسه درست میکنم و حقوق میگیرم ازش با لطف الله)
تا پیام همسایه رو دیدم بازم بابت همین سفارش سپاسگزاری کردم و دوباره پیام اومد 10 تا رو بکن 12 تا بازم سپاسگزاری کردم ، وقتی ظهر اومد سمبوسه ها رو تحویل گرفت برام یه بطری آب انار آورده بود ، باز هم سپاسگزاری و یادداشت و تا شب مدام اتفاقات خوب پشت سر هم بیشتر شد که اگه بخوام بنویسم طولانی میشه .
تسلیم بودن و به خودش سپردن و سپاسگزاری اصل همه چیز.
من از دیروز تصمیم گرفتم جدایی از نکات مثبت شب روزها هم هر اتفاق خوبی که رخ داد بنویسم و همون لحظه سپاسگزاری کنم .
ممنون بابت کامنت خوبت .
سلام خانم عاطفه عزیز
خدایا شکرت من خیلی خوشحال میشم وقتی اون نقطه آبی جلوی اسمم میبینم و میگم برم ببینم خدا چ عزیزی رو هدایت کرده بسمت کامنت من تا ازش درس بگیرم و منم حسم اول صبح با خوندن کامنتت خوب شد سپاسگزارم ازت
ای روزی دهنده من از جایی که فکرش رو نمیکنم بهم روزی بدی
انشاالله هر روز با قدم برداشتن مهاجرت کنی به مدار بالا و بالاتر
شاد باشی و پر از اتفاقات خوب در زندگیت بیفته
به نام خدا
سلام
خداوند عزیز رو سپاسگزارم که منو هدایت کرد به بهترین مسیری که میشد واردش شد و ازش درسهای زندگی آموخت.
سعی دارم از فرصت های کم و و منقطعم استفاده بهتر کنم و بدون هیچ حاشیه ای فقط اصل تمرین رو انجام بدم.
پس:
برای خودم اصل رو تکرار می کنم.
1- هیچ راه میانبر و تکنیک خاصی برای تثبیت باورهای قدرتمند کننده وجود نداره. و فقط کنترل ورودیها و مهار ذهن هست که میتونه ترسهای بی مورد و نگرانیهای مخرب رو از جلوی راه دریافت هدایت های الهی برداره.
2- ایجاد احساس لیاقت یکی از کلیدهای اساسی دریافت نعمت هاست. همونطوری که استاد گفتن من در خودم لیاقت زندگی در جای بهتر رو ایجاد کردم.
3-تغییر دیدگاه محدودکننده درباره نعمت و خواسته ای که می خواهیم در زندگیمون وارد بشه. مثلا با الگو پیدا کردن در مسأله ای که انجامش در این شرایط برای من مشکل یا غیرممکن به نظر میرسه ولی بعضیها انجامش دادن و ازش نتایج فوق العاده گرفتند.
4-رعایت قانون تکامل در هر کاری. هیچکس از خط پایان شروع نکرده و هر مسأله ای نیاز به یک سری مقدمات و آمادگیها داره. پس من می پذیرم که خودم رو با هیچکس مقایسه نکنم و فقط به بهبود شخصیتم ادامه بدم و از زمان حالم لذت ببرم تا تکامل کار خودش رو در زمان درستش انجام بده.
5-هیچوقت قدرت الهامات خداوند رو دست کم نگیرم و همیشه سعی کنم نگاهم به دستان خداوند باشه و لاغیر. همونطوری که در تمام زندگیم بارها و بارها خودش کارهام رو ردیف کرده و به قلبم قوت داده. همون خدایی که منو از هیچ آفریده، و قادر بر هر کاری است.
خدایا سینه ام رو فراخ بگردان و به من کمک کن از دیدگاه بالاتری به مسائل نگاه کنم تا بتونم در هر اتفاقی رد تو رو ببینم، و بیشتر درک کنم که من خالق تمام ارکان زندگی خودم و تک تک تجربیات زندگیم هستم. بنابراین منم که مسئولم و منم که باید تعیین کنم از زندگیم چی می خوام و بر طبق خواسته هام باید چه کاری انجام بدم، چه افکاری رو در ذهنم بیشتر بپرورونم و از چه باورهای مخربی باید پرهیز کنم.
خدایا من نیاز دارم باور کنم که ساده و راحت میشه از علایقم درآمد کسب کنم.
من نیاز دارم باور کنم میشه با ساده ترین امکانات و کمترین هزینه ها و فقط با ایده های ساده و خلاقانه میشه صاحب یک کسب و کار پولساز شد.
من نیاز دارم به الگوهایی که این باورها رو در من تقویت می کنند.
خدایا من نیاز دارم که توانمندی هام رو بهتر بشناسم و به یاد بیارم در چه زمینه هایی استعداد دارم و چه مهرتهایی رو بالقوه دارم که منو از سایرین متمایز میکنه.
خدایا به افکارم نور ببار و روزمره های زندگیم رو به راهی برای لذت بردن، خلاقیت به خرج دادن و کسب درآمد تبدیل کنم.
خدایا کمکم کن ویژگی خلاقیت رو در خودم تقویت کنم و عزت نفس و اعتماد بنفس بالاتری رو تجربه کنم.
خدایا به یادم بیار در گذشته چه توانمندیهایی داشتم و چه کارهایی انجام دادم که خودم و دیگران فکرش رو نمی کردیم که من از پسش بربیام.
خدایا به یادم بیار که در گذشته چطور شرایط به ظاهر غیرقابل تغییر و سخت رو تغییر دادم و از دلش نعمتها نصیبم شده.
خدایا تمام اعضا و جوارحم رو در خدمتگذاری به خودت قوی کن و وقت و انرژیم برکت بده.
الهی آمین.
ارادت و عشق و احترام نثار قلب نازنین دو استاد عزیزم.
سلام بر شما.
وقتی فایل را گوش کرده روان بودم،یک تجربه عملی از خودم که نگاه توحیدی+ رعایت تکامل را خوب انجام دادهام،یادم می آمد.
– پارسال همین وقتها بود که در پیش خودم «رفتن به کابل» را هدف خود ماندم.
دلایلش زیاد بود از جمله:
– دور شدن از خانواده و مستقل شدن تا جای ممکن
– کنده شدن از نقطه امن
– رفتن به کورس انگلیسی
– بودن در جامعه و در بین مردم( من سالها بود که منزوی بودم)
– داشتن تجربه های متفاوت و جدید
– بودن در دنیای بزرگ تر و….
برای این هدف،اول گفتم که «باید درآمد داشته باشم» که بتوانم با آن درس بخوانم و خرچ خودم را بدهم. بزرگترین موانع ذهنیام « پدرم اجازه نمی دهد» و « اگر پولت بسنده نکند چی؟» بودند.
خانواده به خاطر وضعیت اقتصادی نمی توانست به من کمک کند برای همین نمی توانستم و نمی خواستم روی کمک پولی آنها حساب کنم.
خوب،روی درآمد تمرکز کردم و بعد سه ماه یک کار خوب که هم کار فرهنگی بود و هم کاری بود که من تجربه اش را داشتم،از من حیث لایحتسب پیدا کردم.
من 90٪ درآمد را پس انداز کردم( کُلَگی می گفت که چرا اقدر گُشنهگی میکنی و راحت خرچ نمی کنی اما من هدفم مشخص بود)،روی باورهایی که مرا به ولایتم محدود می کرد،کار کردم،فایل های توحیدی را گوش میدادم و بیشتر تلاش کردم که باور این که خانواده نمی ماند را کم رنگ کنم.
به نشانه ها توجه می کردم،وسایلی که فکر می کردم نیاز است را می خریدم، عقده و کینه هایی که داشتم را پاک می کردم و …
بعد چند چیز شد( اتفاق افتاد) که مرا مصمم تر ساخت که « باید مستقل شوی.باید بروی و روی پای خودت بایستی و خودکفا شوی».
من شش ماه در کاری که داشتم بودم. با وجودی که درخواست آنها ای بود که ادامه بدهم اما من قبول نکردم چون می خواستم حتما کابل بروم. به خاطر آن اتفاقات بیشتر پول پس انداز کردهگی، مصرف شده بود اما من گفتم« هرجا بروم جهان پول مورد نیازم را به من میرساند». طبق حساب و کتاب خودم،پولم فقط مصرف 3 ماه کورس و کرایه موتر و … میداد( من خانه برادرم می بودم).
عجیب اینکه این برادرم که در گذشته با من اصلا خوب نبود و تا جایی از من بدش می آمد،بدون اینکه من با او یا زنش گپ بزنم( البته در ذهنم بود که اگر کابل بروم،خانواده تنها خانه برادرم می مانند که باشم) خودش گفت که « خانه مه برویت باز است و هرچه ضرورت داشتی مه میکنم».
خوب….
جالب اینکه زن برادرم با پدرم گپ زد که من کابل بروم و او را راضی کرد.
ترسناک ترین چیزی که از آن می ترسیدم،واکنش پدر بود اما او واکنش نسبتا راحتی داشت و موضوع حل شد.
بعد از عید قربان برابر/هماهنگ شد که با برادرم و زنش ( جالب بود که اینها سالی یک یا دوبار می آیند اما آن وخت یک هفته بعد آمدند ) به کابل رفتم.
بودن در کابل برایم جالب،متفاوت بود و تا جایی به تمام اهدافی که در ذهنم داشتم رسیدهام.
مه که باید با یک محرم رفت و آمد می کردم،حالا تنهایی بین کابل-پنجشیر رفت و آمد می کنم.
جهان از جاهایی که یادم نیست،پول برایم فرستاد و من راحت تر و دل جمعتر مصرف می کنم.
کورس انگلیسی رفتم و در جامعه بودن را تجربه کردم.
به بیر و بار/شلوغی شهر عادت کردم و دیگر آدم شرمنده روی/خجالتی نیستم.
یاد گرفتم که کارهای خودم را خودم پیش ببرم و خیلی از کارهایی که چند ماه پیش تصورش را نمی کردم که بتوانم بکنم،انجام دادم و…
حالا به این موضوع که «مهاجرت آدم را ثروتمند می کند» رسیدهام( ثروتمند نشدهام اما نیازهایم از من حیث لایحتسب برآورده می شوند) و…
این خواسته را که هدف اصلی امسالم بود،تیک زدم و احساس می کنم به خاطر «اعتماد به منبع» و رعایت تکامل بود که راحت اتفاق افتاد( مه اولین دختری شدم که بدون اینکه ازدواج کنم از خانواده دور شوم،به خاطر درس به شهر دیگر بروم و…یک نوع انقلاب بود).
سپاس گزارم و با یاد گرفتن ازین تجربه می خواهم به ایران مهاجرت کنم تا دانشگاه را شروع کنم. جالب اینکه دقیقا همان ترمز «خانواده نمی ماند و اجازه نمی دهد» باز هم در این مورد به شدت وجود دارد.
خدا را شکر که از لحاظ تامین شدن مالی و کارهای مهاجرت و دانشگاه پیش از پیش جهان دستانش را فرستاده است.
امیدوارم چند ماه دیگر در ایران باشم( پاسپورت گرفتهام،بیک/چمدان سفریام آماده است،ثبت نام در دانشگاه را یک هفته پیش کردم و حالا منتظر قدم های بعدی هستم.
متشکرم
سلام شما در کجا کابل زندگی می کند میشه من هم در افغانستان زندگی می کنم
شماره روان کنی کار دارم می خواستم یکی از دورهای عباس منش را بخرم اما چندین بانک افغانستان رفتم گفت ما نمی توانم این محصول خریداری کنیم
اگر شما کدام دوره را خریداری کردن در قسمت خریداری راهنمای کن من یک سال به دورهای رایگان آقای عباس منش گوش دادم
واقعا تاثیر خوب داشت مخصوصا در این شرایط افغانستان موقعیت دارد
برای من کمک کرد که شرایط در بیرونی در زندگی ما تاثیر ندارد
تشکر
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت این آگاهیهای توحیدی
سپاسگزارم ازمریم جون عزیز که به کمک جهان ،به خواست قلبی من پاسخ دادند و سلسله فایل های مهاجرت به مدار بالاتر رو برامون گرد آوری کردن تا همواره در مسیر بهبود دائم باشم .
و سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین عاشقتونم.
وسپاسگزارتونم که اصل رو دراختیارمون قرارمیدین ، تا قوانین رو درک و مسائلمون رو حل کنیم
سپاسگزارم که از طریق این آگاهی ها بهم یاد دادید که توحیدی باشم روی کسی حساب نکنم و تنها رب قدرتمند رو بپرستم و تنها از او یاری بجویم ، من درمسیر این آگاهی ها هستم و هزاران سپاس که فایل های آگاهی دهنده بسیاری دراین راستا (توحید)دراین سایت هست تا بتونم هرروز بهتر و بیشتر درکش کنم که مهمترین اصل برای آسان شدن برای آسانی ها و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت هست .
حس میکنم موحد بودن انقدر وسیع ،انقدر عمیق و انقدر دلنشین هست که من تاابد باید در مسیر درک این اصل باشم
دلم میخواد سالها درمورد این موضوع بنویسم و سالهابه صورت مداوم و بی وقفه فایل های مربوط به توحید رو گوش کنم تا رب رو درک کنم تا عظمتشو باور کنم تا همه چیز رو با فیلتر توحید ببینم .
مهربان پروردگارِ سخاوتمندم کمکم کن تا دراین مسیر ثابت قدم باشم
تاالانم هرچی دارم از فضل و کرم توإ ، بخاطر درک تو و قوانین مربوط به شناخت عظمت تو بوده
عاشقانه عااااشقتم معبودم ، من به هرخیری از جانب تو فقیرم منو به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی ….
سلام به استاد عزیرم، خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم.
مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر:
همزمانی شروع سال میلادی، مشخص کردن اهداف سال آیندم، فایل “ مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر” و فایل “ کلید اجابت دعاها” و هر آنچه که امروز ( قبل از گوش دادن به این قسمت از پروژه) در مورد مهاجرت به آمریکا شنیدم، باز هم ایمانم رو به نزدیک بودن خدا، اینکه میشنوه و به سرعت اجابت میکنه بیشتر و بیشتر کرد. و این ها همون نشونه هایی هستن که خداوند برای همه به نحوی که درکشون میکنن میفرسته.
با فایل “کلید اجابت دعاها” برام روشن شد که مهمترین باوری که این روزا نیاز دارم روش کار کنم باورهای توحیدیه، باور به بی انتها بودن قدرت خدا، باور به اینکه از جایی که فکرش رو نمیکنم درها رو باز میکنه، باور به اینکه علمش و امرش نافذ و مسلط بر هر چیزیه ( ان اقول کن فیکون)، باور به اینکه اینقدر وهابه که بدون حساب و کتاب میبخشه ( خیلییییی فراتر از حد تصوراتم)، باور به اینکه اینقدری بهم نعمت میده که راضیم کنه، باور به اینکه خیلییی نزدیکه، میشنوه و همواره اجابت میکنه، باور به اینکه خدا برام کافیه (حسبی الله) ، باور به اینکه اون بیشتر از من مشتاقه که به خواسته هام برسم، باور به وعده هاش، وعده پیروزی ، وعده بهشتی که جاودانس، وعده نعمت و ثروت بغیرالحساب، وعده سلامتی و وعده فزونی. و این باورها رو با شنیدن چندین باره فایل های توحیدی استاد، با مطالعه قرآن و نت برداری از آیات مرتبط و با تکرار ذهنی اونها میتونم تو ذهنم ثبتشون کنم. این اون کاری هس که هر روز باید بشه روتینم. اینقدر تکرارش کنم که به قول استاد توی خواب هم در حال انجام و تکرارشون باشم.
وقتی استاد سوال دوم رو مطرح کردن، چشمام گرد شد از شدت همزمانی دوباره. آخه امروز توی چن تا مکالمه ای که با دوستمو و همسرم و یکی از اعضای خانواده داشتم، در مورد مهاجرت صحبت شد، اینکه چقدر مهمه آدم به قول استاد مثه پادشاه وارد یه کشور جدید بشه ( که قبلش خیلی باورها رو باید درست کنه)، اینکه چقدر مهمه که آدم خودشو لایق یه جای خوب بدونه، اینکه چقدر مهمه که وقتی همه میگن نمیشه و غیر ممکنه و ترامپ دیوونس و قوانین سخته و…. تو به خودت بگی پس بذار اگه همه میگن نمیشه من اولی نفری باشم که با نتیجه ای که دستمه ثابت میکنه میشه و این بشه موتور محرکم. و چقدر مهمه که این همزمانی ها و ارتباطشون با خواسته هام رو جدی بگیرم و به خودم یادآوری کنم که خدا سریع الجوابه، و وقتی من آماده دریافتم، جواب ها رو روی هوا میگیرم مثه همین امروز.
خانم شایسته عزیزم، تشکر ویژه بابت این پروژه بینظیر. بوی اون اتفاق بزرگ، ورود سیل نعمت به زندگیم رو از همین جلسه اول دارم به شدت احساس میکنم و براش کلییی هیجان دارم. دوستون دارم.
تنتون سالم، دلتون شاد و خونتون آباد.
استاد عزیزم سلام
بازهم ممنونم بابت این حس خوب و تاثیرگذارتون در پاسخ دادن به سوالات منم دقیقا با شما موافقم هیچ ورد و جادویی در کار نیست و اینکه بخواهیم یک شبه ره صد ساله بریم و بدون تلاش و کارکردن روی باورها و تکرار این باورها نتایج ما طبق قبل خواهد بود.
استاد من سه ساله که هدفم رو تعیین کردم ولی چون خانه دار هستم و از طرفی مادر دو فرزندم همش فکر میکردم که فرزند داشتن و رسیدگی به کارهای فرزند کوچکم که یک سال ونیم داره مانع رسیدن من به هدفم میشه ولی وقتی باور کردم که نه هیچ مانعی از بیرون برای پیشرفت من وجود ندااااااااره جهان خیلی خیلی سریع شرایط پیشرفت به جلو رو برای من فراهم کرد و خیلی به هدفم نزدیکتر شدم با اینحال به قول شما استاد عزیزم من قصد دارم فقط به هدفم فکر نکنم و از تمااااااام مسیر رسیدن به هدفم هم لذت ببرم مثل شما که میفرمایید توی بندرعباس و قم هم لذت از زندگیتون میبردید و من کامل حسش میکنم که حس سپاسگزاری از زمان حال و داشته های حال بهترین ورژن از داشته ها رو برامون در آینده به ارمغان میاره.
بازهم ازتون سپاسگزارم
و خداوند رو شاکرم که توی این فرکانس هستم حرفهاتون رو میفهمم
روز و روزگارتان خوش
الله یکتا یار و یاورتان باد
گام اول از مهاجرت به مدار بالاتر
سلام به استاد و خانم شایسته و همه دوستان عزیزم.
ما توی دنیای هستیم که هرچیزی، به معنای واقعی هرچیزی میتونه تمرکز و نگاه و فکرای مارو جا به جا کنه، تغییر بده و حتی هدایت کنه.
نه اینکه ما توانایی جلوگیری نداریم و هرکی بیاد میتونه مارو تغییر بده.
نه
منظورم اینه که ما با دیدن و توجه کردن و فکر کردن به همه چی باعث میشیم که همه چی باعث تغییر اتفاقات زندگی مون بشه.
اینجا موضوع تمرکز بوجود میاد.
تمرکز یعنی همین، یعنی اجازه ندی حواست به همه چی پرت بشه.
چون با یه خصوصیاتی بزرگ شدیم و حاصل زندگمون شده چیزی که هست، باید به شناخت خودمون برسیم که ریشه مسائلمون چیه؟؟ اگر احساس لیاقت نمیکنی ولی ویدیوهای خونه و ماشین و تفریحات بقیه رو میبینی که باورهات بزرگتر بشه دقیقا داری بدتر میکنی چون در اخر خودتو در این حد نمیبنی که بتونی اینارو داشته باشی.
پس باید دقت کنیم روی چیا داریم تمرکز میکنیم.
شناخت قوانین جهان.
همیشه استاد میگه تصویر بزرگ رو ببین، از بالا نگاه کن به زندگی به دنیا.
این دنیا یه سری قوانین داره و ما یه سری خصوصیات که باید به شناخت خودمون برسیم. این دوتا بنظم هم جهت با هم هستن.
تو وقتی قوانین بشناسی و شناخت از خودت پیدا کنی دنبال حاشیه و سوالات کوچیک و … نیستی.
البته خب یه سری نمیخوان ما به شناخت خودمون و زندگی واقعی برسیم که خب اینا تلاش شون میکنن و جواب هم داده برای همین هم هست که خیلی هامون درگیر دین و مذهب هستیم، توی اون دین درگیر فرعیات و حواشی هستیم، توی کسب و کار وارد میشیم درگیر جزئیات میشیم، مثلا طرف فکر میکنه باید صداش قشنگ باشه؛، دندوناش سفید باشه که تاثیر بذاره روی جذب مشتری و ….یا تبلیغات بکنه.
یعنی یه جوری به ذهن ما شکل دادن که درگیر جزئیات بشیم، فلسفه مثلا، یا هرچیز دیگه ایی
برای همین نمیذاره بزرگ به دنیا نگاه کنیم ولی دقیقا وظیفه ما همینه که ورودی ذهن رو بگیریم خب وقتی ورودی بگیری، تمرکز میاد، از اونور تقوا ساخته میشه چون جلوی ورود هرچیزی رو گرفتن واقعا کار اسونی نیست و نیاز به تلاش و قدرت داره. وقتی تقوا داشته باشی داری توحیدی رفتار میکنی، داری روی یه چیز تمرکز میکنی؟؟ روی چی؟؟
روی قدرت دادن به خدا …. یعنی چی این حرف؟
یعنی وقتی تو شناخت پیدا میکنی از قوانین
خودتو میشناسی
جلوی ورودی هارو میگیری و ورودی که حال ت رو خوب میکنه بهت ایمان و قدرت میده بهش میدی.
داری به صورت کلی به خدا قدرت میدی
یعنی چی بازم؟
یعنی وقتی تو میای فقط خوبیهارو میبنی، میای از حال خوب ت مراقبت میکنی، میای دست به عمل میزنی
همه اینا یعنی تو قوانین حاکم برجهان هستی رو پذیرفتی
پس پذیرفتی که ربی هست که فرمانروای ایناست حتی اگه بهش فکر نکرده باشی.
پس تو داری تمام قدرت رو میدی به خدا.
بنظرم وقتی اینطوری کار میکنی و رشد میکنی میتونی تصویر بزرگ به دنیا رو ببینی کم کم و دیگه برات حواشی خنده دار میشه دیگه از کنارشون میگذری حتی وقتت هم تلف نمیکنی که به افراد نزدیک ت و کسایی که حتی دوستشون داری بگی اینا اشتباه و داری اشتباه میفهمی چون میگی اینم قسمتی از این صحنه بازی دنیاست که باید اینطور کاراکتر ها باشن.
و با نتایج ت باعث تغییر کاراکتر ها میشی.
مهاجرت کردن و استفاده از باورهای مخصوص خب حواشیِ
منطق بساز، منطقی کن برای خودت، مانع ذهنی با منطقی کردن ذهنت بردار میشه باور سازی.
چون منطقی کردن نیازمند کار کردن زیاد روی اون منطق قبلی ست که با منطق جدید کنار بره پس نیاز به کار داره به این میگن باور سازی.
این عجله ایی هم که همه مون داریم دقیقا بخاطر عدم شناخت قوانینِ، اینکه همش دنبال راههای سریعتر میگردیم دقیقا بخاطر عدم شناخت جهان و دقیقا همین کارا مارو به حاشیه میبره و دقیقا به عدم تمرکز میرسیم ولی انتظار داریم از فایل و دوره های استاد که چرا تغییر نکردیم.
حافظا چون غم و شادی جهان برگذر است
بهتر آن است که من، خاطر خود خوش دارم
بنام خدا که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست
ای خدایی که که بمن زندگی عطا فرمودی قلبی نیز مملو از حق شناسی و شکر گزاری عطا فرما ….
سلام …..
همه چی ذهنیه و ب ذهن برمیگرده ….
بما انسانها قدرتی داده شده تا مثل خداوند قدرت خلق کنندگی داشته باشیم اما میترسیم از این قدرت استفاده کنیم …ترس از اینکه مثل خدا خالقیم ولی چون خودمون رو باور نداریم نمیتونیم از این قدرتی که در اختیار ماست بدرستی بهره ببریم …
اما چه کسی میتونه در این دنیا بهشت رو تجربه کنه ؟
کسی که ب قدرت درونش پی برده …ب قدرتی که میتونه هرچی که میخواد خلق کنه ….
همه میگن افکارت رو تغییر بده تا دنیایت تغییر کنه … اما تغییر افکار دکمه نداره نیاز ب تلاش ذهنی داره و همینطور تکامل …
از طرف دیگه خیلی ها هستن قوانین رو بلدند اما وقتی میخوان ب قوانین عمل کنن غرور و منیتشون اجازه نمیده …
اون خود بینی و غرور اجازه نمیده …
یه سری مطالب که مانع از رفتن ما ب مدار بالا میشه اینجا مینویسم :
1- خیلی ها نمیتونن افراد ثروتمند رو تحسین کنن…
2- همیشه نسبت ب هرچیزی نگاه منفی دارند …
3-باروهای منفی دارند …
4-عجله دارند…
5-از یه طرف دارند روی خودشون کار میکنن از طرف دیگه با همون رفقای قدیمی منفی شون معاشرت دارند و این باعث میشه کشیده بشن ب سمت مدار پایین …( بقول استاد هم میخوان کویر رو داشته باشن هم برنج…..)
6- ( فقط شنیدن شکرگزاری معجزه میکنه ) اما شکرگزاری بلد نیستن یکی از نشانه هاش اینه وقتی شکر گزاری میکنن هیچ احساسی بهشون دست نمیده و انگار یه سری جملات رو صرفا تکرار میکنن و نسبت ب چیزی که میگن بی تفاوتن…
7-خودشون رو با دیگران مقایسه میکنن …
8- افکار کوچکی دارند( نمیتونن بزرگ فکر کنن میترسن حتی توی ذهن شون …)
9- گفتگوهای ذهنی منفی دارند …
10- از شکست میترسند …
11- مطالعه ندارن …
12- دائم نگرانن…
و خیلی مطالب دیگه که الان حضور ذهن ندارم …ب این شکل نمیشه باورها رو تغییر داد تا ب مدار بالا مهاجرت کرد…
در اخر خیلی ساده بگم :
رسیدن ب موفقیت خیلی ساده ست تنها باید دلی باشه تا بهش برسی ….
باید دلی بخوای تا موفق بشی اون وقت خودت میگردی دنبال جملاتی که از دهان استاد یا هر فرد موفق دیگری که بیرون میاد تا بتونی الگو برداری کنی …
حالا چه جوری دلی بودن خواسته ها رو در خودت ایجاد میکنی یا چه جوری ب وجود میاد با خودته….
اینم بدون هیچ کسی توشکم مادرش موفق نبوده هرکسی میبینی الان موفق شده روی خودش کار کرده بنابراین هرکسی میتونه در این دنیا و با هر جایگاهی موفق بشه ….
ب شرط انکه موفقیت یا خواسته ای که داره دلی باشه …
تلاش کن تا خواسته ای که داری دلی کنی ….اگه خواسته ای نداری بگرد یکی پیدا کن ….اگه داری و نسبت بهش بی تفاوتی مطمئن باش ایراد جایی درون ذهنته….
ذهنت نمیذاره مقاومت داره از ذهنت شروع کن …
همه چی ذهنیه و ب ذهن برمیگرده ….
تشکر ….
درود بر شما حسین جان
کامنتت رو چند بار باید بخونم چون قبلا کمتر به سایت سر میزدم و دیدم دارم فقط تقلا میکنم ادمهای اطرافم رو دیدم دارن حرفهای چرت وپرت میزنن یا مشتریهایی داشتم که مینالیدن ی روز تو خلوت خودم گفتم ببین اگه بخوای اینطوری ادامه بدی و تمرکز نداشته باشی روی خودت صد در صد مدارت پایین و پایین تر میره قبلا وقتی تمرکز داشتم روی خودم و باورهام کار میکردم چرخ زندگیم روان و روان تر شد و میدیم چ اتفاقات خوبی واسم افتاد هم مشتری های خوبی داشتم که راحت معامله میکردن و اون آرامشی که داشتم و آدمهای اطرافت هم خوب و مثبت بودن وقتی کمتر به سایت سر زدم و سرگرم بیرون شدم دیدم چ لگدهایی خوردم تا بگردم بخودم و خبر از این نداری که همه کاره خدا بوده و هرچی داری از خودشه ی کلید داده بهت بیای توی این دنیا از اسباب بازیهایی که از قبل آماده بوده بیای استفاده کنی و لذتش ببری بعدش بری پیش خودش وقتی تا افسار این ذهن رو نگیری همه چی رو از خودش میدونه و میبنی که غرور و منیت بهمراه داره و مقایسه میکنی و اگه همه چی رو از خدا بدونیم دیگه مقایسه نمیکنیم دیگه غرور و منیت نداری شادی و ارامش داری و بیشتر تحسین میکنی ادمهای موفق رو بیشتر سپاسگزار تر میشی و باید فقط پایدار و ادامه دار توی این مسیر حرکت کنم که خدا رو شکر یکماه متعهد شدم دارم روی خودشناسی خودم کار میکنم و میبینم اتفاقات عالی که واسم میفته جنس مشتریها دوباره عوض شدن آرامش داری وقتی داری سپاسگزاری میکنی اشک و لبخندت یکی شده و کلا حس و حالم عالی شده
بازم ازت ممنون بخاطر کامنت عالی که گذاشتی هر جا هستی موفق و سربلند و ثروتمند باشی
سلام به همه عزیزانم
سلام اول به خانم شایسته عزیزم که با پروژه ها کولاک میکنه
من خودم خیلییییی این پروژه ها که هدفمندی به دنبال داره رو دوست دارم
همین امروز استارت زدم و یه دفتر گذاشتم و شروع کردم
خداروشکرررر پروژه خونه تکونی رو هم متعهدانه پیش رفتم و دریافت های فوق العاده ای داشتم
خدایااااا شکرررت به خاطر این تکامل و به روز رسانی و پروژه
جهان خداوند قانون داره
نمیشه دور زد
باید تکاملی قدم برداشت
باید لذت برد
باید پیش رفت
من خودم دوباره امروز نشستم کل اولویت های روزانمو نوشتم و متعهدانه پیش میرم
شاخ و برگ های اضافی رو میزنم و کلی کیف میکنم
من یه لیستی از کارهامو نوشتم دوست دارم به اشتراک بزارم و به قول مریم جان نه گفتم به حواشی
1. سپاسگزاری و تمرین ستاره قطبی در صبح و شب و تجسم خلاق ارزوها(تمرینات دوره دوازده قدم)
2.تکرار و درک عبارات تاکیدی مورد نیاز خودم در رابطه با سلامتی و ثروت و روابط( تمرینات دوره دوازده قدم)
3. سریال زندگی در بهشت
4. پروژه گام به گام (مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر)
5.پیاده روی صبح و عصر و ضبط فایل های مرتبط و تمرکز روی برگزاری دوره آموزشی ( کسب و کار شخصی خودم)
6.ورزش عضله سازی و کمی دویدن
7.خریدها
8.تمیرکازی خونه
9. آشپزی
10. خوشگذورنی با همسری و پسرهام
11.مهمونی های لذت بخش
12. کار کردن روی دوره های آموزشی ( آفرینش.12 قدم.روانشناسی ثروت)
خدایاااااا شکررررت اینقدر روزمرگی هام پرباره
وتلفیقش با این پروژه با موضوع مهاجرت به مدار بالاتر چه کولاکی کنه
من که اینقدر حسم بهش خوبه
همین الانش فرکانسم با اسم پروژه بالا رفت
خدایاااااا هزار بار شکرررت
استادجانم سپاسگزارم ازت بابت این آگاهی های فوق العاده