مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر
    162MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2394 روز

    سلام به همه دوستان مهربان

    به دستان خداوند که دور هم جمع شدیم تا نوید یک زندگی متفاوت رو به جهان بدیم

    نشانه های امروز من به این فایل توحیدی باز شد

    و این روزها که در تغییرات لحظه ای هستم و بینهایت خدارو بخاطر این تغییرات شکر میکنم

    انگار در یک پیله هستم

    انتهای این فایل در مورد باورهای مهاجرت صحبت کرد

    برای من که ، رویای مهاجرت دارم و درگوشه ای مخفی در دلم و ذهنم نگه داشتم

    چرا مخفی؟

    چون حتی تکرارش برای خودم هم ترسناکه ، چه برسه به دیگران

    رویایی که باید پا به روی هزاران ترسم بزارم و عملیش کنم

    و چرا این رویا تو قلب من گذاشته شده ؟

    قطعاً قسمتی از تکامل من در این رویا نهفته هست

    این روزهای قرنطینه ، در پیله ای فرو رفتم زیباتر از بهشت

    و میدونم وقتی از این پیله بیرون بیام ، پروانه ای شده ام

    زیباتر از هر موجود زنده ای در دنیا

    همانطور که بار اول خدای من ، من رو خلق کرد و گفت تبارک الله احسن الخالقین و به شیطان گفت که به آدم سجده کند .

    چنان پروانه ای در این پیله در حال رشد هست که خدا میداند و ذهن رویا پرداز من

    امروز به درختهای بزرگ پارک جلوی خونمون نگاه میکردم ، تمام برگهای زیباشون ریخته بود و باغبانها کل شاخه ها رو حَرَس کرده بودند

    داشتم به این فکر میکردم

    این باغبانها ایمان دارند هر چقدر این شاخه ها رو بچینن باز دوباره یکماه دیگه این درختها پر از برگ میشن

    این باور فراوانی

    این ایمان به برگشت زیباتر طبیعت به حالت قبلیه خودش

    چرا ما همیشه به این طبیعت اینقدر ایمان نداریم ؟

    سیل طوفان ویروس هر چی از طبیعت میاد ماله طبیعته

    چرا بهش ایمان نداریم و همه جا فکر میکنیم

    اگر چیزی از نظر ما نادرست هست ، قطعاً طبیعت در اشتباهه ؟

    چرا ایمان به فراوانی خدا نداریم که

    هرچی از ما میگیره قطعاٌ میخواد بهترش رو بهمون بده ؟

    به قول استاد که به عزیز دل میگن ازین زیباترم هست

    چرا فکر میکنیم خدا میخواد همه چیر و از ما بگیره و ما باید مدام مواظب داشته هامون باشیم که مبادا از دستشون بدیم ؟

    چرا با ایمان به اینکه قراره بهترینها وارد زندگیمون بشه ، راه رو برای ورود نعمتها باز نمیکنیم ؟

    با آگاهی های این سایت و فرصتی که طبیعت امسال، متفاوت تر در اختیار ما گذاشته .

    من به تغییرات لحظه ای در این سال جدید امیدوارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    جهان بی انتها گفته:
    مدت عضویت: 1692 روز

    سلام به استاد عزیز وخانوم شایسته ی محترم و همه ی دوستان عزیز

    نکته ای که در این فایل در کنار همه ی مطالب کلیدی و مهمی که عنوان شد، خیلی نظر منو به خودش جلب کرد اون قسمتی بود که استاد گفتن که هیچ ورد و جادویی وجود نداره که ما یه شبه تغییر کنیم یا باورهای جدید بسازیم؛ ” البته ممکنه که انسان در یه شرایط خاص و تکان دهنده ای قرار بگیره و یه دفعه دچار تحول بشه ولی اگه ادامه نده و مدام روی خودش کار نکنه اون تغییر و تحول بعد از گذشت مدتی، از یادش میره و دوباره برمی گرده به پله ی اول” و مثال خودشون رو زدند که وقتی در اون روز حادثه در شرکتشون حضور نداشتن، خیلی براشون تکان دهنده بود و این اتفاق براشون الهام بخش بود و موجب شد یه سری باورهای تازه و قدرتمند کننده مثل اینکه “حتما من یک رسالتی در این جهان دارم که از این حادثه جان سالم به در بردم” در وجودشون شکل بگیره، اما ” ادامه” ی این مسیر و این باور و این ایمان بود که موجب پیشرفت استاد شد نه فقط صرفا اون حادثه؛ بلکه اون حادثه تنها استارت ماجرا بود و استاد بود و یه جاده ی طولانی که باید ادامه میداد و ادامه میداد…

    این مطلبی که استاد بیان کردن خیلی نظرمو جلب کرد چون همیشه وقتی که روایت داستان زندگی افرادی رو می خوندم یا میشنیدم که تحت تاثیر یه اتفاق خاص یه هو متحول شدن و زندگیشون تغییر اساسی کرده و موجب رشدشون شده، ( مثلا در سقوط هواپیما تنها مسافر نجات یافته بودن یا به طور اتفاقی از سوار شدن به وسیله ی نقلیه ای جا میمونن و بعدا متوجه می شن که اون وسیله تصادف کرده و همه ی سرنشیناش فوت شدن یا گمشده ای که از یه جزیره دورافتاده به طور معجزه آسا نجات پیدا کرده یا یوسف که از دل چاه یا یونس از شکم نهنگ زنده بیرون میان و صدها مثال واقعی دیگه شوک بزرگی به شخصی وارد میکردن ) پیش خودم فکر می کردم آیا هر آدم دیگه ای هم که جای این افراد بود، دچار این تحول و رشد می شد؟ اگه من جای اون فرد بودم چطور رفتار میکردم؟ آیا منم همین طور تغییر می کردم؟ آیا این حادثه روی من و بقیه ی آدما، هم انقد تاثیر میذاشت که روی این افراد تاثیر داشته؟؟؟ و بعد مقایسه می کردم با آدمایی که اطرافم میشناختم که حوادثی از این دست براشون اتفاق افتاده ولی تغییری نه در رفتار و منش شون، نه در نتایج زندگی شون داشتن و همون آدمی هستن که قبل اون حادثه یا اتفاق بودن. همیشه با خودم می گفتم این وسط یه چیزی هست که من نمی دونم؛ چطوره که دو تا انسان، تحت یه حادثه ی یکسان، دو تا نتیجه ی کاملا متفاوت می گیرن؟؟؟ یکی زندگیش زیر و رو میشه و اون یکی همونی که بود هنوزم هست و دریغ از ذره ای پیشرفت و تغییر؟؟؟ چون بالاخره تغییر در باور و نگرش یه انسان در نهایت یه نمود و نتیجه ی بیرونی هم داره که از دید دیگری مشخص باشه؛ مثل استاد که نتیجه ی تغییر در باوراشون کاملا در سبک شخصی زندگیشون مشهوده؛ البته این رو هم میدونم که بعضی از نتایج از نگاه غیر، دیدنی نیستن ولی بالاخره یه نشانه ای برای آنان که می اندیشن وجود داره!!! حتی اون آرامش درونی هم، فرکانسی داره که از همنشینی با شخص مورد نظر حس میشه و انرژیش، گیرا میشه و اون آرامش در چهره اش نمایان میشه. خلاصه من مونده بودم قضیه از چه قراره؟

    یا به طور مشابه قصه ی زندگی بعضی از افراد موفق رو می خوندم که یه شرایط خیلی خاص و ویژه ای براشون اتفاق افتاده و اون اتفاق موجب کشف استعدادشون شده و مسیر پیشرفت و موفقیتشون به کلی متحول شده؛ یه جورایی به دید اون موقع های خودم سرنوشتشون به کلی تغییر کرده و به قول معروف شانس در خونشون رو زده و اونا هم اون موقع از بخت خوبشون خونه بودن و در رو به روش باز کردن و پیش خودم میگفتم خوش به حالشون چه شانسی داشتن که در اون زمان و مکان خاص در اون شرایط قرار گرفتن و همین باعث تغییر زندگیشون شده ( مثلا فوتبالیستی که در کودکی در یه محله ی فقیرنشین پابرهنه داشته در زمین خاکی با دوستاش گل کوچیک بازی می کرده و ازقضا یه فوتبالیست معروف از اونجا رد میشه و اونو میبینه و با خودش میبردش و این میشه که درنهایت میشه یه فوتبالیست بزرگ و مشهور ). ولی باز با خودم فکر میکردم که شاید در زندگی منم همچین شرایط منحصر به فرد و استثنائی به وجود اومده باشه، ولی من ازش استفاده نکردم یا اصلا متوجه اش نشدم!!! و با بی تفاوتی از کنارش عبور کردم. عکس العمل من و آدمای دیگه در قرار گرفتن در چنین شرایط خارق العاده ای چگونه است؟ فرق بین آن هایی که با یه تلنگر کوچیک و یا یه شوک بزرگ تغییر می کنند با دیگرانی که هیچ چیز نمیتونه بهشون شوک بده و موجب تغییرشون بشه، چیه؟ هی با خودم فکر میکردم و فکر میکردم و فکر میکردم و به نتیجه ی قاطعی نمیرسیدم.

    البته برای سوالاتم جوابایی به ذهنم می رسید؛ جوابم به خودم این بود که همه ش به آدم ش بستگی داره یه سری آدما خیلی زرنگ و عاقل و فرصت شناسن به همین دلیل زود از اتفاقای زندگیشون درس می گیرن و از فرصت های به وجود اومده در زندگیشون نهایت استفاده رو می کنن ولی بعضی به راحتی از کنار همه ی مسائل می گذرن و در کل به همه چی بی توجه و بی تفاوتن و تنبل و راحت طلبن؛ ولی جوابم به نظرم کامل نبود و یه تیکه ی گمشده داشت و راضیم نمیکرد.

    سال ها از اون سوالات گذشت و گذشت تا امروز رسیدم به این فایل و به جواب سوالم.

    سپاسگزار خدا و استادم که بالاخره جواب رو بهم رسوندن.

    و حالا جواب استاد به این سوال بنده:

    ” ایمانی که عمل میاورد، ایمانی که باعث میشود ادامه داد و استمرار داشت و مدام حرکت کرد و ساکن نبود؛”

    فرق انسان ها به ایمانشان است که به آن ها جرئت و جسارت ادامه دادن را می دهد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    مهری عاملی فر گفته:
    مدت عضویت: 968 روز

    سلام به همگی

    دو هفته پیش یه هدایتی رو از طرف خداوند دریافت کردم که انگار تو گوشم خوند خیلی شفاف و واضح و من قدم برداشتم تو اون راه و فعالیتم رو شروع کردم و بصورت معجزه اسایی انگار همه چیز برام چیده شده که من برم تو این راه و فعالیت کنم فقط :)

    من دارم سعی میکنم توجه کنم به نکات مثبت ، از اهرم رنج و لذت استفاده میکنم ، سعی میکنم در مورد چیزایی که یاد میگیرم با کسی صحبت نکنم ، نشانه رو ها مینویسم ، آدمای موفق رو تحسین میکنم ، تمرین فانوس دریایی رو انجام میدم هرروز ، همچنین تمرین اینه و خودباوری ، که وااااقعا خیلی بهم کمک میکنن ، به جرئت میتونم بگم از روزی که شروع کردم هرروزم بهتر از دیروزمه و من غرق لذتم این روزها :)

    خدایا شکرت

    سپاسگذار شما و خانم شایسته عزیز هستم

    آرزوی بهترین ها رو براتون دارم استاد عزیزم :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1055 روز

    به نام خدای مهربانم

    سپاسگزارم استاد بخاطر این فایل و آگاهی هایی از جنس طلا که باید بارها و بارها این حرف ها رو شنید و با خودمون تکرار کنیم.

    نکته های مهمی که من از این فایل دریافت کردم:

    -اینکه یکسال به خودم و استادم فرصت بدهم و با این آگاهی ها جلو برم و اونوقت نتایجم مشخص میشه.

    و استاد من از دی ماه پارسال که شروع کردم همین فایلهای دانلودی تون رو گوش دادن واقعا نتایج بسیار زیادی گرفتم که واقعا قابل مقایسه با قبل نیست.

    بزرگترین نتیجه هم حال خوب و آرامش همیشگی ام

    بوده به طوری که افراد با همون برخورد اول گفتن اون رو حسش کردن .

    همیشه در بهترین زمان و مکان ممکن هستم.

    عشق دریافت میکنم.

    و دو تا مهاجرت داشتم.

    – اگه میخواهیم به جاهای خوب مهاجرت کنیم

    باید از اون محیطی که هستیم لذت ببریم و قدردان باشیم. تا به جاهای بهتری هدایت بشیم.

    باورهای درست راجع به زبان،مردم و کشورهای دیگه در ذهنمون داشته باشیم.

    – از آجرهایی که به سمتمون پرتاب میشه پله بسازیم و انگیزه ای بشه برای ترقی و پیشرفتمون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    خوشبخت آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    سلام سلام استاد نازنینم من تصمیم گرفتم که روزانه به صورت مستمر روی سایت فعالیت کنم

    و برای این کار اومدم به صفحه از کجا شروع کنم

    و تصمیم گرفتم که از فایل‌های مصاحبه با شما شروع کنم

    استاد من انسان کاملی نیستم

    و وظیفه‌ام اینه که با کار کردن روی باورهام خودم رو هر روز و هر روز بهتر کنم و هیچ وقت از خودم نتایج 100 ندارم غمگین نمی‌شم از اینکه چرا اون چیزی که می‌خواستم رو بهش نرسیدم بلکه خوشحال می‌شم به خاطر چیزهایی که بهش رسیدم به خاطر هدف‌هایی که برای خودم مشخص کردم از خدای خودم خواستم و بهش رسیدم

    هم زمان دارم روی دوره عزت نفسم کار می‌کنم و این دوره خیلی به من کمک کرده

    روند درک من از فایل‌ها ، تکاملی هست و من اینو کاملاً درک می‌کنم برای همین از خودم انتظار ندارم که این فایل رو 100 بفهمم و بتونم که نکته‌هاشو دریافت کنم

    چند وقت دیگه دوباره برمی‌گردم به این فایل و نکاتی که اون موقع از این فایل دریافت میکنم رو دوباره می‌نویسم

    استاد من همیشه می‌دونستم که اگه قدرت رو از بقیه آدما بگیرم و به خدا بدم می‌تونم که به همه چی برسم

    ولی این دونستن من به صورت یک باور نبود بلکه به صورت یک جمله بود که هرزگاهی یادش می‌افتادم

    چرا هر از گاهی یادش می‌افتادم برای اینکه باورهای من کامل نبودند �نی فکر نمی‌کردم که همه چیز دست خدا باشه کاملاً به صورت ناخودآگاه

    برای همین یه جمله‌ای درآورده بودن اطرافیان که می‌گفتند خدا هرچی بخواد همون میشه معلوم نیست که خدا برای ما چی بخواد شاید بد بخواد شاید خوب بخواد هرچی که بخواد قسمت ما همونه روزی ما همونه لیاقت ما همون قدره و من خدا رو اینطوری درک کرده بودم

    مثلاً یادمه از گذشته که می‌گفتن که اطرافیانمون می‌گفتند که خدا می‌تونه هر کاری رو انجام بده خوب ولی در عمل می‌دیدم که به خاطر یه موضوعاتی خیلی ناراحت میشن و نمی‌تونن که انجامش بدن برای اینکه درسته که به خدا ایمان داشتند ولی یک سری باورهای محدود کننده داشتند مثلاً فکر می‌کردند که پول کمه آب کمه روابط خوب کمه دیگه پسرهای خوب کمن دخترهای خوب کمن شغل خوب کمه همه آدم‌های بدی‌ان به خاطر این باورهای محدود کننده‌مون ما نمی‌تونستیم که دسترسی داشته باشیم به قدرت خداوند حالا این برداشتی بود که من حالا از قانون داشتم روز به روز درک من از قانون کامل‌تر می‌شه با فعالیت کردن در این سایت مطمئنم که به این هدفم می‌رسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1073 روز

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته عزیزم

    و دوستان همراه

    خیلی وقت ها وقتی به نتیجه های خودم نگاه میکنم البته که هنوز نتیجه ها خیلی بزرگ نیست

    ولی از زمانی که با استاد پیش رفتم همین نتیجه ها برام قبلا بزرگ بوده ولی حالا چون ذهنم رشد کرده هست کوچک دیده میشود

    و اینو هم با قانون تکامل بدست آوردم .و همیشه با همین قانون تکامل من بهترین ها رو خلق کردم .من درک کردم هیچ اتفاقی یک شبه به وجود نمیاد همه چیز تکاملی بوده .حتی همین جهان هستی رو که خداوند خلق کرده را رو هم تکاملی ایجاد شده

    پس اصل همه چیز تکامل هست .

    اگر من میخواهم زندگی ام تغییر کند درست همین تکامل های کوچک ولی متداوم میتواند منو به بهترین ها برساند این نیست که اگر من دارم روی خودم کار میکنم دیگه باید معجزه بشه که آره باید اتفاقات خیلی بزرگ بیفته .من به صورت تکاملی به درآمد خوب رسیدم .پس از این بهتر هم وجود دارد ولی تکاملی

    ولی با حال خوب ولی با شکر گذاری برای همین لحظه خوبی که دارم و زندگی میکنم خدایا هزاران بار شکر .برای همین لحظه‌ای که من دارم کامنت می‌نویسم هم تکامل ایجاد. شده که اندازه نوشتن و لایق بودن برای مبحث قوانین الهی خداوند قدم برداشتم

    خیلی از مواقع میبینم اصلا به هیچ وجه نمیتونم بنویسم چرا که هنوز تکامل درک قانون رو نفهمیدم برای همین میبینی اگر هم مطلبی می‌نویسم هنوز اون چنان تأثیری ندارد که باید داشته باشد ولی هست زمانهایی که نوشتم و حتی ذهنم در آسایش و آرامش بیشتری رسیده است

    چرا که درک از قانون و بیشتر توانستم درک کنم درست به صورت تکاملی خدایا شکر میکنم ک در این لحظه خوب منو قرار دادی

    استاد ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    حسن زهانی گفته:
    مدت عضویت: 2861 روز

    ایران نباخت ایران اسپانیا را برد

    امروز 97/3/31 شتهد بازی ایران در مقابل اسپانیا بودیم و این ایران بود که بازی را پیروز شد

    خیلی موقع ها میخوایم با ذهن کوچکمان برای همه چیز حد و مرز بکشیم و برد و باخت رو تعیین کنیم

    شاید عده ای ایران رو به لحاظ باور هایی که دارند شکست خورده میدونستند

    اما امروز هیچ کسی در سراسر ایران و جهان ایران رو شکست خورده ندید گویا معیار های برد و باخت به یک شبه عوض شد

    در تمام ایران شادی بی حد رو میبینم همچنان مردم بیرون اند و همه شاد شاد اند خوشحال از پیروزی ایران

    ایران هدف نهایی جام جهانی فوتبال و کلا زندگی رو به جهانیان آموخت درسی که هزاران استاد هم در سالیان سال در بیانش

    ناتوانند تیم ایران در 90 دقیقه گفت.

    همه فهمیدن تیم ایران در قلب ایرانیان جا باز کرد و شخصیت عالی رو خلق کرد و هدف نهایی رو برد حقیقی رو به همه جهان یاد داد

    لذت برد با ایمان بودن رو دست کم نگرفتن خود رو خود باوری رو با بازی عالی خودش در هر ثانیه از 90 دقیقه بیان کرد

    ایران گفت ایمان ماست که خود حقیقی ما رو نمایان میکنه و برد ما رو در تمام جهان به وجود میاره نه تعداد گل ها

    جالبه بدونبد ما در ایران بینهایت انسان مومن داریم که عاشق ایمان داشتن و محکم بودن هستن به تعداد گل ها به پول توی جیبشون کاری ندارند

    با ایمانند نه بخاطر این که تعداد گل بیشتری بزنند نه برای این که پول بیشتری جمع کنند با ایمانند چون زیبایی با ایمان بودن رو فهمیدن

    چون درک کردن برد و باخت فقط حد ذهنی ماست

    چون فهمیدن با ایمان داشتن محکم بودن لذت بردن موفقیت قلبی رو بدست میارند فارق از حد و مرز های ذهنی

    فارق از پول توی جیبشون گل های زدشون فارق از مادیات اینها خوشبختی رو با ایمان داشتن خودشون خلق میکنند

    هدف نهایی بشریت رو و ما امروز شاهد بازی از ایران بودیم که ایمان باور شخصیت محکم و جای در قلب تک تک ایرانیان رو خلق کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        حسن زهانی گفته:
        مدت عضویت: 2861 روز

        استاد به درگ جالبی رسیدم دوست داستم بیان کنم

        بعضی یا میگن اوووه هزارتا قانون داریم این قانون اینو میگه اون یه چیز دیگه اونی یکی یه چیز دیگه

        همش باید قانون ها رو مرور کنم

        اووه چقدر خدا قانون قانون کرده هزار تا قانون گذاشته چجوری همشونو کشف کنیم و استفاده کنیم

        هههه …

        هزار تا سر درگمی توی قانون ها و وسواس روی همه قانون ها که مبدا از یکیش عدول کنم بدبخت بیچاره بشم

        اصلا اینطور نیست که هزاران قانون وجود داشته باشه

        همه آموزه ها برمیگرده به یه قانون مراجعه به درون همین

        بزارید برسیش کنیم قانون ها رو و این که آخر قانون چیه ریشش چیه؟

        قانون هایی که فکر میکنیم جدا از همند به این ترتیب همشون هم درست اند و من به همشون ایمان دارم

        1- قانون اعراض

        2- قانون احساس خوب اتفاق بد احساس بد اتفاق بد

        3-قانون تکامل

        4-قانون باور

        5- قانون رهایی

        6- قانون میتوز

        7-قانون سپاس گزاری

        8-جلب توجه

        9-توحید

        10-عزت نفس

        11-قانون خلاء

        12-قانون شکر گزاری

        14-قانون جذب (نحوه بیان بعضی از این قانون خیلی برام عجیبه که حتی من رو مخالف قانون جذب اونا کرد به هرچی فکر کنی میبینیش هههه)

        15-قانون توجه

        16- و این جدیدا هزارا ن ترفندی که روش اسم قانون رو گزاشتن (قانون چک جادویی هههه یا مثلا قانون فراوانی)

        16-قانون قانون هههه و هزار تا دیگه الی ماشالله (باور کنید تا 300 تا دیگه هم میتونم بگم راحت)

        باور کنید درگیر این قانون ها هم شدن گمراه کننده است منظورم حساست داشتنه

        اما میخوام بگم همه این ها یکی هستند همه اینها در نهایت بر میگردن به یک اصل به یک اصل اساسی به مراجع به درون و هماهنگی با الله

        بخدا عین حقیقته همشون همین یک اصله مراجعه به درون

        بیایید بررسی کنیم یکی یکی تا بزرگ ترین مشکل دوستانی که نمی تونن قوانین رو درک کنن رو حل کنیم

        قانون اعراض —–> کانون توجه شما اتفاقات شما رو خلق میکنه پس طبق این قانون باید توجه مون به نا خواسته ها نباشه و از اون ها اعراض کنیم

        خب بریم سراغ یک مثال )(مشکلاتی که فرقه فرقه کردن قانون ها ایجاد میکنه)

        امروز یه فردی مثل دیوانه ها الکی یه دفعه با عصبانیت با من برخورد کرد طبق قانون اعراض من باید به فرد توجه نکنم و برم یه طرف دیگه تا احساسم خوب بشه اما مگه کشکه شیطان مگه میزاره کافی یه بار دوبار 10 بار این کارو بکنی بلاخره از کوره در میری و میزنی به توپ تاپ طرف در ضمن اینو هم بگم که هر بار که سعی میکنی اعراض کنی شیطان از مغز میکه بزن دهنشو سرویس کن حالت جا بیاد قانون چیچه سرتو نکن تو برف و حالت بد میشه با اعراض پس میبینم بخورتی پاته نخوری پاته

        افرادی که دیدگاه قانونی و قانون مداری و اینها رو دارند بگم همه دروغ نگفتم این مشکل رو دارند

        اما اصل قانون اعراض چیز فرا تر از اینه اعراض رشه و درون مایش اینه اگه اتفاق بد افتاد ناخاسته دیدی که یه لحضه مادیات طرف مقابل دنیا و همه چیز رو فراموش کن بیخیال همه چیز اصلا حتی قانون ها رو همه چیز همه چیز رو چون که طبیق قانون احساس و اعراض بخوری پاته نخوری پاته

        همه چیر رو بیخیال همه چیز فانیه نابوده همه چیز بی ارزشه در برابر تو اره همه چیز در برابر درونت بی ارزشه درونم خاصته قلبی من همه چیز بی ارزشه در برابرت تو الان چی میخای من همون کارو بکنم ؟؟

        این اصل اعراضه

        خیلی ها هم به اشتباه اونقدر که در گیر اعراض شدن بنده خدا شرکتش داره بر شکست میشه نه من باید اعراض کنم خب مرد حسابی سرتو تو برف نکن دنبال راه حل باش اعراض چی چیه چرا داری از مسئله فرار میکنی؟؟؟!!

        در صورتی که اعراض نمیگه از مسئله فرار کن اعراض میگه بیخیال همه چیز به درونت مراجعه کن ببین چی چی میگه ؟؟

        یا مثالا قانون احساس خوب

        اگر احساس خوب داشته باشی اتفاقات خوب برات میفته و بلعکس

        خب بازم بریم ریشه موضوع رو در بیاریم و فرقه هارو حرص کنیم

        بنظرت وقتی به درونت مراجه میکنی اون چیزی که قلبت میخواد تمام وجودت میخواد حتی اگر کندن کوه باشه توی زل بیابون تو حالت بد میشه؟مطلقا خیر

        باز هم برگشتیم به همان اصل رجوع به درون

        مثال دیگه قانون باور

        باور رو بعضی یا فکر کردن یعنی اعتقاد و یه چیزای مثل این که من پولدارم من بینهایت ثروتمندم هههه (حالا هزار تومن نداره ها)

        نه عزیز باور این چیزا نیست باور یعنی اندیشه قلبی باور یعنی تک تک سلول های تو در یک جهت باور یعنی نتیجه ؟

        با پولدارم پولدارم کسی ثروتمند نشده و نمیشه با اندیشه قلبی و یقین که انسان به ثروت رسیده و یا هر چیز

        چه جالب گفتم اندیشه قلبی مگر اندیشه قلبی چیزی متفاوت از الله درون و مراجعه به اونه

        خدا توی قرآنش باور رو (ایمان (الذین امنو امنو)) رو فقط و فقط اندیشه قلبی همان مراجعه به درون و حرکت معنی کرده

        یا مثلا توی همین زمینه حتی سوال خودمم بوده توی سایت یه زمانی هههه

        که باور کنم کافیه دیگه چرا عمل کنم عمل لازم نیست همه چیز باوره

        چه خیال باطلی از کدام حرف استاد شما میگید عمل لازم نیست بلکه صد در صد انجام انچه درون میگه و تو از انجامش لذت میبری لازمه

        باز هم برگشتیم به اصل موضوع مراجعه به درون

        یا مثلا توحید هههه توحید که کاملا مشخصه داره میگه به درونت حساب کن و فقط به الله که توی وجودته برگرد

        بخدا همه چیز همان یک اصله مراجعه به درون همه کلید ها همینه همه تغییر ها همینجاست یخدا خدا همین جاست توی درون من و تو

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          حسن زهانی گفته:
          مدت عضویت: 2861 روز

          بخدا قانون ها تحلیل تکنیکال نیست که هر کدوم یه سیگنال بدند بخدا خدا یکیه قانون ها همش الله همش مراجعه به درونه اصل اینه توحید اینه باور اینه اعراض اینه جذب اینه همش یه کلمه است مراجعه به درون

          خدایی طرفند خاصی هم نمیخواد /

          چطور الهامات خداوند را از نجوا ها تشخیص میدید /

          چرا خدا به ما الهام نمیکنه؟

          چطور کاری کنیم چه باور هایی بسازیم خدا به ما الهام کنه؟

          بابا الهام خدا همیشگیه باور نمیخواد که خدا واجب کرده هدایت رو بر خودش وظیفه خداوند هدایته یه چیزی نیست که باشه یا نباشه همیشه هست فقط باید دید عشقت به چی میکشه درونت با چی شاده با چی کیف میکنی با چی قلبات تالاب تلوب میکنه همه چیز مادی و فنا پذیر اصلا چه دیدی شاید بعد همین پست نوشتن یا شما بعد این پست خوندن مردی و تمام همه چیز فانیه ببین درونت چی میگه ببین درونی با چی راحت تری با رقصیدن با دویدن با باشکاه رفتن با بوس کردن عزیزت با هرچی مونو بکن و یادت باشه نمی دونی کی میمیری شاید 10 ثانبه بعد.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          زهرا آبلو گفته:
          مدت عضویت: 3014 روز

          سلام دوست عزیز تجربه تون عالی ولی هنوز کامل متوجه نشدم اونجا که گفتید با گفتن پولدارم پولدار نمیشید باور قلبی یه ذره بازتر کنید من خیلی لذت بردم از نوشته هاتون سپاسگزاری شده

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    امیرحسین راد گفته:
    مدت عضویت: 3257 روز

    سلام استاد عزیز و دوست داشتنی خداقوت میگم به شما و همکاران محترمتون که اینقدر بی چشم داشت این خانواده صمیمی رو راهنمایی میکنین.

    یه سوالی خدمتتون داشتم…

    در یه فایل رایگانی به نام {میخواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی} فرمودین که ما نباید درخواستمون این طوری باشه که بخوایم ترین باشیم یا از دیگران بهتر باشیم و جهان رو مثل مسابقه ببینیم. ما باید درخواستمون از خدا به این صورت باشه که به استقلال مالی برسیم و اینکه مثلا نگیم من میخوام ثروتمند ترین فرد تاریخ باشم.

    من در قران به یه ایه ای برخورد کردم که با فرمایشاتون نتونستم این ایه رو تطبیق بدم ممنون میشم یه توضیحی راجع به این نوع درخواست که حضرت سلیمان از خداوند داشت بفرمایید

    قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَّا یَنبَغِی لِأَحَدٍ مِّن بَعْدِی ۖ إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿٣5﴾ سوره ص

    گفت: «پروردگارا، مرا ببخش و مُلکى به من ارزانى دار که هیچ کس را پس از من سزاوار نباشد، در حقیقت، تویى که خود بسیار بخشنده‌اى.» (35)

    در این ایه چرا حضرت سلیمان میفرماید چنان ملکی به من عطا کن که بعد من کسی سزاوار نباشد؟؟

    چرا نمیگه منو به استقلال مالی برسون یا چمیدونم هر خواسته دیگه داره برای خودش بخواد و به پس از خودش کاری نداشته باشه ؟ چون خداوند که فضلش بی انتهاست…

    آیا اونها چون پیامبر بودن دعاشون با ما فرق میکرد؟؟؟

    اما ما همه که از یک جنسیم و پیامبرا هم از جنس ما بودن

    ممنون میشم راجع به این مطلب یک توضیحی بفرمایید

    با سپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1661 روز

    به نام خدای مهربان 🪴

    نکاتی از فایل مصاحبه با استاد

    باید قدرت رو فقط به خداوند بدم و از همه آدم‌ها قدرت رو بگیرم و بدم به خدایی که توی وجودمه، توی وجود همه هست،

    به همه مون این توانایی‌ها رو داده و روی کسی حساب نکنم

    اگر این کارو بکنم خیلی سریع پیشرفت می‌کنم و می‌تونم سریع تر به خواسته‌هام برسم

    میتونم خیلی سریع از همه لحاظ موفقیت‌هایی رو کسب کنم

    تمام افراد موفق فارغ از هر دین و مذهب به خاطر این ویژگی توحیدی بودن که قدرت رو به عوامل بیرونی ندادن و دست خودشون نگه داشتن باعث شده که به این موفقیت‌ها برسن

    ذهن آدم اولش هی مقاومت داره هی فکر میکنه که دلار رفت بالا چیکار کنم

    بابام نمیذاره

    رئیس جمهور فلان چیزو گفته

    قانون جدید مجلس اومده فلان چیزو گفته توی کشوری که من زندگی می‌کنم اوضاع اینجوریه

    ولی وقتی که کار کنم و نتایج تغییر کنه هی روند رشدم بیشتر میشه

    اگر کسی همش بهم گفت تو نمی‌تونی یا تو فلان موفقیت رو نمی‌تونی کسب کنی از حرف‌های اون انگیزه بگیرم برای حرکت کردن

    سعی کنم که یکجا ثابت نمونم، یک موقعیت یک شرایط ثابت یا روی یک ریل ثابت حرکت نکنم و بخوام که تجربه‌های متفاوتی داشته باشم

    به جاهای غریبه برم، خودمو بیشتر کشف کنم، جهان اطرافم رو بیشتر کشف کنم

    وقتی که یه خواسته‌ای دارم بهترین حالت برای رسیدن به اون خواسته اینه که تکاملش رو طی کنم و ازش لذت ببرم

    من اگر روی باورهام کار کنم آروم آروم محیط زندگی من هم عوض میشه

    نه اینکه بخوام فکر کنم اگه برم آمریکا اوضاع خوب میشه ایران به هیچ دردی نمیخوره

    باید خوشبختی رو در همین جایی هم که هستم تجربه کنم و لذت ببرم

    اگر سعی کنم این کارها رو بکنم جهان منو به جاهای بهتر و بهتر هدایت می‌کنه

    باورها یک شبه به وجود نیومدن که یک شبه هم از بین برن

    یک سری قوانین در جهان هست که اون قوانین بدون شک در حال اجرا هستن و نمیشه اونا رو دور زد

    یکی از اون‌ها قانون تکامله

    باورها یه سری گفتگوهای ذهنی تکرار شونده هستن

    یعنی من در حال فرستادن فرکانس‌هایی هستم که فرکانس‌ها بازخوردشون نتایج و اتفاقات و شرایط زندگی منه

    فرکانس‌ها چه جور به وجود میاد؟

    با افکار

    افکار چه جور به وجود میاد؟ با باورها باورها چه جور به وجود میاد؟

    با تکرار ورودی‌ها دریافت و توجهم

    هزاران هزار بار که تکرار بشه در مورد یک موضوع خاص، در مورد اون موضوع باور ایجاد میشه

    برای همین هم اینجور نیست که بگم باور یه شبه تغییر می‌کنه

    یک سری باورها رو باید تکرار کنم

    حالا هر چقدر بگردم و مشابه اونو پیدا کنم در زندگی افراد بیشتر این باور تقویت میشه هر چقدر توجه کنم به اتفاقات مشابهش بیشتر تقویت میشه

    تمام اتفاقات من بدون استثنا به خاطر افکارمه

    افکارم هم نتیجه باورهامه

    امکان نداره اتفاقاتی وارد زندگیم بشه یا شرایطم جوری رقم بخوره که ربطی به باورهام نداشته باشه

    هیچ جادویی برای تغییر باورها در کار نیست یک سری تمرین‌ها و باورها هست که قدم به قدم باید کار کنم

    پس از همون جایی که هستم لذت ببرم و خودم رو لایق جاهای خوب بدونم

    هیچ نگاه منفی به مهاجرت نداشته باشم سعی کنم به چیزای جدید، فرصت‌های جدید موقعیت‌های جدید، مقاومتی نداشته باشم و با ذوق و شوق استقبال کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1249 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    چه زمانی متوجه شدید که کار کردن بر روی باورهای توحیدی سرعت موفقیت را چند برابر می کند؟

    اگر تنها قدرت را به خداوند داده و از همه ی افراد قدرت را بگیریم که در وجود همه ی ما است و به ما این توانایی را داده که روی کسی حساب نکنیم می توانیم سریع پیشرفت کنیم و به خواسته هایمان برسیم می توانیم سریع موفقیت هایی را کسب کنیم مهم ترین اصل همین اصل است هر چقدر در زندگی افراد موفق نگاه کنیم ویژگی توحیدی بودن و به عوامل بیرونی قدرت ندادن باعث شده به موفقیت رسیده و سرعت موفقیت را هزار برابر کند باید بر روی باورهای توحیدی کار کرد ابتدا ذهن مقاومت دارد و عوامل بیرونی را موثر می داند زمانی که کار می کنیم و نتایج تغییر می کند روند رشد بیشتر خواهد شد.

    هنگامی که در قم بوده اید خواسته ی شما مهاجرت به آمریکا بوده است؟

    استاد به خارج ازکشور فکر می کردند اما نه فقط آمریکا به مکانی خوب زمانی به کانادا استرالیا و آمریکا فکر کرده و در ذهنشان شکل گرفت که پیش وکیلی برای کارهای مهاجرتی بروند نظر او این بود که به آفریقا مهاجرت کنند اصولا انگیزه دادن به استاد از همان ابتدا به این شکل نبوده که به ایشان بگویند: تو می توانی آفرین حرکت کن بلکه به اندازه ای که به ایشان می گفتند شما این کار را نمی توانید انجام دهید انگیزه قدرتمندی در ایشان شکل نمی گرفت زمانی که بگویند شما نمی توانید این کار را انجام دهید بی عرضه اید و… شنیدن این صحبت ها انگیزه ی بیشتری در استاد ایجاد می کرد بسیاری از کارهایی که استاد انجام داده اندکارهایی است که دیگران می گفتند نمی شود ولی ایشان دوست داشتند اولین نفر باشند که انجام داده است کسانی که با استاد بودند می دانند که ایشان سبک هایی را ایجاد کردند که قبل از استاد کسی ان را انجام نداده و بسیاری از ایشان تقلید کردند چون اکثرا به ایشان می گفتند انجام آن غیر ممکن است ولی استاد ثابت کردند که همه چیز امکان پذیر است اینگونه برای انجام کارها انگیزه بگیریم. خواسته مهاجرت در استاد وجود داشت چون کلا دوست ندارند در موقعیتی ثابت باقی بمانند و همه چیز عالی باشد ایشان دوست دارند تجارب متفاوتی داشته به مکان های جدید بروند خودشان و جهان اطرافشان را بیشتر کشف کنند حرکت همیشه در وجودشان هست و هیچ گاه ثابت نیستند. زمانی که خواسته ای داریم باید مراحل آن را تکاملی طی کرده و از آن لذت ببریم زمانی که استاد به آمریکا مهاجرت کردند چون تکامل خود را طی کردند از همه لحاظ زندگی عالی داشتند و مانند عده ای با مشکلات زیادی مواجه نشدند مثل پادشاه همه چیز را تهیه و زندگی کردند و خوش گذراندند باید باورهای خود را تغییر داده تا نتایج خودش را نشان دهد تا مکان ما خود به خود تغییر کند نه اینکه فکر کنیم تغییر مکان باعث خوشبختی ما خواهد شد خوشبختی را می توان در هر مکانی تجربه کرد مانند استاد که جهان ایشان را به مکان بهتر و بهتر هدایت کرد.

    چه عبارت تاکیدی برای مهاجرت کاربرد دارد؟

    برخی فکر می کنند رمز و راز خاصی هست این طور نیست و هر کسی چنین چیزی می گویددروغ می گوید هر کسی در حوزه های موفقیت کار می کند شاگردان استاد هستند و همه به نوعی از آموزه های ایشان بهره برداری کرده اند بسیاری بیان می کنند و برخی برای اینکه خود را متفاوت جلوه دهند حرف های استاد را به شکلی دیگر گفته و برخی با استفاده از آهنگ خاص تجسم وروش های غیر معمول کشف شده و جعلی استفاده کرده تا خود را متفاوت جلوه دهند و عده ای نیز باورها را عامل مهمی نمی دانند و عوامل بیرونی را موثر می دانند.

    باور کنیم که هیچ ورد جادو هیپینوتیزم خاص روش ….. که باورها را یک باره تغییر دهد وجود ندارد باورها یک شبه به وجود نیامده که یک شبه از بین برود قوانینی در جهان هست که بدون شک در حال اجرا هستند و نمی توان آن را دور زد باورها یک سری گفتگوهای ذهنی تکرار شونده هستند ما در حال فرستادن فرکانس هایی هستیم که بازخوردشان نتایج واتفاقات و شرایط زندگی ما است فرکانس ها با افکار به وجود می آید افکار با باورها به وجود می آید باورها با تکرار ورودی ها و دریافت و توجه ما هزاران و هزاران بار که تکرار شود در موارد خاص ایجاد می شود به همین دلیل اینگونه نیست که باور یک شبه تغییر کند ممکن است یک شبه تغییری در ما رخ دهد اما اگر روی آن کار نشود پایدار نخواهد بود.

    عبارات تاکیدی جادویی وجود ندارد باورها را باید تکرار کنیم و هر چقدر مشابه آن را پیدا کرده و به ان توجه کنیم اتفاقات خوبی برای ما رخ خواهد داد تمام اتفاقات بدون استثنا نتیجه ی افکار و باورهایمان است امکان ندارد زندگیمان چیزی جدا از باورهایمان باشد. هیچ جادویی در کار نیست تمرینات و باورهایی است که باید قدم به قدم پیش رویم زمانی که خود را مقایسه می کنیم تصمیم بگیریم چه مسیری را می خواهیم طی کنیم

    از مکان خود لذت ببریم خود را لایق و ارزشمند بدانیم نگاه منفی به مهاجرت نداشته باشیم نسبت به فرصت و موقعیت های جدید مقاومت نداشته و از ان استقبال کنیم.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: