مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده» - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»173MB40 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»39MB40 دقیقه
سلام به همه همگی
مثل همیشه فوق العاده
بحث استمرار وتکرار مطالب بود
من از وقتی که با ساید اشنا شدم هر روز از فایل های استاد رو دیدم گاهی تا 7ساعت هم تو سایت بودم
البته کمیت کار مهم نیست
منتها من چون دوماه تقریبا میشه اشنا شدم خیلی ذوق دارم که مطالبو ببینم به دوستامم که البته هم مسیرن پیشنهاد دادم بحثمون هم با دوتا از دوستام که فقط همین مطالبه
تمام مطالب رو دیدم واقعا ذوق داشتم ببینم
باز برگشتم اول الان یادداشت میکنم و تحلیلی پیش میرم
و فایلهارو حذف میکنم که مجدد صوتیشون رو دانلود کنم
و در روز گوش بدم
از قسمت عقل کل کلی مطلب دراوردم و با صدای خودم ضبط کردم و هر روز گوش میدم
خیلی خوبه
جواب سوالات جامع و کامله
ولی کامنت دوستان رو من خیلی نمیخونم که از این به بعد سعی میکنم بیشتر بخونم
من خیلی سعی میکنم که مطالب رو از دیدگاه و تجربیات خودم برای خودم جا بندازم
تا بحال که استمرار داشتم خدارو شکر
نتیجه خاصی نداشتم که بشه گفت
ولی تو همین یکماه خیلی احساس خوبی داشتم
مثلا امروز که به تضاد برخوردم اول سعی کردم که هیچ حرفی نزنم
و بعد از مدتی رفتم براش سپاسگزاری کردم و خاستم رو نوشتم
مثلا چند روز پیش شهاب سنگ تو اسمون دیدم که کلی ذوق کردم
اتفاقا جورین که منو خوشحال میکنن
در کل نشونه رو خودم احساس خوبم میدونم و ایمانی که در من به وحود اومده
هروقت خاسته هام اتفاق افتاد مهم نیست مهم اینه که من شادم
و یقین دارم که اتفاق میافتند
من به غیب ایمان دارم
بزرگترین نتیجه برام ایمانه
ایمانی مثل استاد میخام
البته ثروت خیلی زیاد هم میخام
ولی خب با ایمان ثروت هم میاد
در مدار ایمان همه چیز فوق العادست
دوستون دارم
سلام خدمت خواهر عزیز و دوست داشتنی ام سارا خانم نازنین و زیبا. خیلی خیلی خیلی خوش آمدید خیلی خوش آمدید خواهر عزیزم. خواهر عزیزم فقط و فقط به قول استاد استمرار داشته باشید با قدرت ادامه دهید و البته قانون تکامل را فراموش نکنید خیلی خیلی مسئله ی مهمیه.خیلی خیلی خوشحال شدم که یک خواهر عزیز و دوست داشتنی و زیبای دیگر به خواهرهای عزیز ودوست داشتنی و زیبایم اضافه شد.واقعا سپاسگزار خداوند هستم.
خیلی دوستتون دارم خیلی زیاد.منتظر نتایج فوق العادتون هستم و لطف کنید و از نتایجتون مارو هم با خبر کنید.?????
سلام
ممنونم دوست عزیز
انشالله نتایج فوق العاده شما و همگی دوستان
سلام سارا جان . خوبی عزیزم؟ خیلی خوشحالم که وارد جمع صمیمی سایت استاد شدی. در مورد نتایجی ک باید بگیری اتفاقا اولین نشانه داشتن احساس خوب هستش پس اطمینان داشته باش ک در مسیر درست هستی و نتایج از احساس خوب شروع میشه پس بهت تبریک میگم و برات موفقیتهای بسیار ارزو دارم.
سلام عزیزم
منم خیلی خوشحالم که وارد این گروه شدم
ممنون از مهربونیتون
سلام عزیزانم واقعا لدت بردم از کامنتهای بی نظیرتون یکی از یکی عالی تر..خداروشکر میکنم که استاد عزیزم و بانوی عزیزدلشون این راه بی نظیر رو هموار کردن برای ما که اینجوری در کنار هم باشیم و از مسیرمون لذت ببریم..عاشقتونم عشقولیاااااا
میخوام از یه نشانه صحبت کنم از یه نتیجه از همونایی که استاد ازش صحبت میکنن..از اونایی که میگن بیار از نتایجت حرف بزن نه فقط حرفهای پوچ و توخالییی…..باشد که این کلمات راه گشا و یه انگیزه برای یکی از شما عزیزانی باشه که این کامنتو میخونید…الان مدتهاست که اسم خدا میاد ناآگاه اشکهایم جاری میشه و یه آرامشی همه وجودمو میگیره که نمیتونم ازش بگم براتون..توی محیط کارم وقتی این حس بهم دست میده دیگه میدونن چرا و چی شده..میگن باز به خدا فکر کردی….فقط میتونم بگم خدایاشکرت از ته ته ته قلبمم شکرت
من در حال حاضر به کشوری مهاجرت کردم الان تقریبا ۳ساله در این مدت ۲تا خونه جابجا شدیم اجاره کردیم با وسائل…خداروشکر همه چیز خوب بوده تا الان اونم به خاطر ورودم به این گروه بی نظیر یواش یواش اومدم و مداومت کردم بارها و بارها عصبانی و دلسرد شدم اما سریع حلش کردم و با خودم حرف زدم و ادامه دادم….به خودش قسم که آرامشی که من اینجا دارم آدمهایی که کنارم هستن محبت و لطفی که به من ندارن خدماتی که برایم انجام میدن بی نظیره…بدون هیچ چشمداشتی…به خودش قسم که همون نگاه رو منم به آدما دارم دوسشون دارم و سعی میکنم قضاوتی نباشه نگاهم ….میخوام از تجربه چندروز پیشم بگم…توی این مدت که اینجا هستیم ۲تا خونه عوض کردیم و با تضادهایی مواجه شدم که الان میدونم تضاد بودن و ازشون خواسته هامو پیدا کردم و مشخص کاری که استادجونم گفتن و مدتها بود گفته بودم بر اثر برخورد با تضاد و رهایش کردم…خواسته بودم توی خونه ایی باشم با کلیه امکانات رفاهی که میتونه داشته باشه و صاحبخونه هم نباشه و اون خونه رو بده به ما و خودش بره یه جای دور..نه بیاد نه بره و …….
خلاصه هرروز صبح میومدم سرکارم و میرفتم خونه و سرگرم زندگی و توجه به نکات مثبت زندگیم و اتفاقات حتی کوچک عالی اطراف و زندگیم…دیگه انگار یادم رفته بود من دلم میخواست از این خونه برم
چند روز پیش که سرکار بودم خانمی وارد سالن شد گویا اولین بار بود که بعد از سالهای مدید که در این محله زندگی میکنه به سالن ما مراجعه کرد برای گرفتن خدمات….در نزدیکی سالن ما شاید بگم ۵۰متر شاید همین حدودها یه سالن دیگه هست گفت من همیشه میرفتم اونجا و همیشه هم عصبانی برمیگشتم خونه و میگفتم چرا من رفتم اونجا و دیگه نمیرم اون سالن…خلاصه گفت امروز دیگه گفتم نمیرم این سالن پیش خودم گفتم میرم یه جای دیگه قسم خورد گفت اولین بارهه که این سالن رو میبینم با اینکه گفتم خیلی نزدیک هم هستن خلاصه اومد و کارشونو انجام دادن در حین انجام که یکی دیگه از خانمها کار براشون انجام میدادن پرسید اون خانم کیه و همکار من گفت ایرانیه و فلان فلان خدمات رو ایشون انجام میدن دیگه از خوشحالی نمیدونست چیکار کنه گفت من عاشق ایرانیا هستم و اینقدر تعریف کرد که نگو(اینم بگم از زمانی که من اومدم اینجا ندیدم و نشنیدم که کسی منو ببینه و نگه من چقدر شمارو دوس دارم و چقدر شما عالی هستید و وقتی که میفهمن ایرانی هستم میخوان جونشونم بدن واقعا میگم)اینو گفتم که بدونید توی کشورهای دیگه که میگن از ایرانیا خوششون نمیاد اصلا اینطور نیست میدونید که چرا؟؟؟!!!!!
خلاصه صحبتش باز شد که من یه خونه دارم میخوام اجاره بدم و برم یه کشور دیگه ولی به هیچ کسی اعتماد ندارم چون با کلیه امکانات که سالها توی این خونه زندگی کرده دیگه همه میدونید یه خونه که آدم خودش ساخته و تمیزش کرده هرچی دوس داشته خریده و گذاشته…بعد به من گفت شما کجازندگی میکنید الان منم یه اطلاعاتی دادم و گفتم اتفاقا ماهم میخوایم جابجا بشیم..حالا فکر کنید تمام این اتفاقا و صحبتها ۱۵ دقیقه هم نشده…گفت بیا خونه منو ببین ،ببین خوشت میاد میپسندی بیا من فقط میخوام خونمو به شما بدم و با خیال راحت از اینجا برم….خدای من چی دارم میشنوم اونکه اصلا منو نمیشناسه چجوری و خلاصه فقط توی دلم گفتم خدایا اینکا کار خودته ها ها عاشقتم….گفتم باشه با همسرم صحبت میکنم…و خداحافظی کردم رفتم باشگاه
شب عکس از کل خونه برام فرستاده بود از همه چیز ..خدایا این خونه عالیه و من میخوامش..ما گفتیم میخوایم بعد گفت من منتظرم همسرم بلیط بگیره من برم شاید ۲۰ تا ۳۰ روز طول بکشه توی دلم گفتم اشکال نداره اینم خیره..گفتم باشه و نگران نباش..اومدیم خونه و گفتم خدایا من میخوام توی این ۲ یا ۳روز برم اون خونه دیگه بقیه کارها باتو و خوابیدم..صبح اومدم سالن و مشغول کار بودم که زنگ زد اون خانم گفت مریم خانم من امروز دارم میرم فقط بیا کلید رو بهت بدم برم…بعد از تلفن فقط گفتم خدای من خدای خوبم ازت ممنونممممم تو کارات همیشه درسته عاشقتم…الان کلا ۱ هفته نیست این اتفاقا کلا افتاد باهم و الان اون خانم رفته و کلید دست منه…اون جمله خداوند که توی قران گفت ما دلهارو برای تو نرم کردیم و من اینو بارها و باهرها و بارها اینجا تجربه کردم و گریه کردم وسپاسگزاری کردم…خودش اونو آورد پیش من کلید رو بهم داد و تمامممممممم…من هیچ جا نرفتم خونه ببینم و بگردم و اذیت بشم…اونی که میخواستم خودش باپای خودش اومد کارشو انجام دادو رفت…خودشم تعجب کرده بود میگفت مریم خانم من میگفتم حداقل ۱ماه دیگه اینجام اما رفتتتت
خدا همه چیز میشود همه کس را
خودش به دلم انداخت که اینارو براتون بگم عزیزانم نگران نباشید و خواسته هاتونو مشخص کنید و رهاش کنیدو بهش اعتماد کنید ..ببینیم چی مشه
این جمله رو خودم بارها و بارها به شنیدنش نیاز دارم عزیزانم
در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند د. دنیا و آخرت باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به شما دوست موحد و ثروتمندم
خدارو شکر گزارم که به کامنت فوق العاده شما هدایت شدم
عاشق این رب بنده نوازم که اجازه یاس نمیده
من این نشونه رو تصدیق میکنم
خدایا صداتو شنیدم
دوست عزیزم داشتم کامنتا رو میخوندم
چون همنام خواهرم هستی علاقمند شدم ببینم چی گفتی
دوست خوبم منم دنبال خونه هستم
هر کاری تونستم کردم، گشتن تو دیوار و املاک و جستجو از دوست و آشنا حمله به ترسا از زنگ زدن به املاکا تا تنها رفتن تو املاکی و صحبت کردن
دست آخر به خدا گفتم من تا این روز دیگه همه رو سپردم به خودت
دیگه نه اصراری به املاک رفتن دارم
نه سایت دیوارو نگاه میکنم(فک کنین ۲۴ساعته توش بودم ، یعنی رسیدم به کارشناسی😆و فک کن این حسو داشته باشی هر لحظه ممکنه یه مورد عالی گذاشته بشه که رو هوا بزنن)
نرفتن تو دیوار با اینکه سخت بود ولی به خودم گفتم صبر کن و تقوا داشته باش
من روی عهدم موندم
حالا روز آخره
و کامنت شما رو خوندم
اونجا که خودشو اینجوری معجزه وار بهت ثابت کرد رو تصدیق میکنم که او به هر کاری تواناست
شکر گزارم بابت این معجزه این شاهکار این کار خدایی
صاحب خونه رو سراغت فرستاد
الله اکبر
این همون رزق نوع دومه
که اون دنبالت اومد
مبارک باد بر شما این جلوه فوق العاده الله
مبارک باد این یقین قلبی که به شما عطا شد
خداوندا
بینا و شنوای من
میدونم این پیام از طرف خودت بود
باشه من نا امید نمیشم
امیدم بهته
به منم از اون گریه ها که از سر عشق و ایمانه عطا کن
هیچ چیز خارجی تاثیر نداره
فقط تو موثری
از چی بترسم وقتی تو رو دارم
خودت میدونی سپردم دست خودت و واگذار کردم
توکل به خودت
من تسلیم توام
.
.
سادات عزیزم
ممنون دست خدا شدی
سعادتمند در دنیا و آخرت باشی
سلام مریم عزیز که همنام خانم شایسته ی عزیزم هستی
چقدر خوشحال شدم از اتفاق خوبی که برات افتاده و از صمیم قلبم آرزوی موفقیت و رسیدن به خواسته هات رو برات دارم.
امیدوارم که روز به روز پیشرفت کنی و خونه ی دلخواهت رو بخری.
کامنتت خیلی حالم رو خوب کرد خدایا شکرت
در پناه خدا سلامت و شاد باشی.
سلام رژینای عزیزم
ازتون ممنونم و از خدای مهربونم میخوام که تمام آرزوهای قلب مهربونتون تماما محقق بشه ..واقعا این متنی که نوشتم با تمام وجودم نوشتم واقعا خودش همه کارهارو میکنه کافیه ما صبر داشته باشیم و تمرکزمون به قول گفته استاد عزیزم روی اتفاقات مثبت باشه اتفاقات حال خوب کن حتی کوچک و ادامه بدیم همه چیز خودش همان میشه که میخوایمم…ایمان ایمان همه چیز ایمانه…اینم جمله طلاعیه استاد عزیزمه
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید
سلام استاد عزیزم ودوستان بینظیر وموفقم
استاد من بعضی موقعها به خودم میگم بااین اگاهی که از دورها وفایلهای شما از قوانین بدون تغییر خداوند دارم که من نباید به کمترین از بهترین تواین جهان قانع باشم
واقعا دوستان ماها که در یک مدار هستیم واماده بودیم وهر یک به نحوه با گروه تحقیقاتی عباس منش اشناد شدیم 100درصد اگر ادامه بدیم وتمرینات رو درست (بااحساس خوب)انجام بدیم به بینهایت ثروت سلامتی شادی عشق ارامش وسعادت دنیا واخرت میرسیم فقط باید صبور باشیم صبر با امید
استاد تو بهترین الگو برای من هستی در تمام جنبه های زندگی ام وافتخار میکنم که شما استاد من هستی استادی که به من یاددادی که خدارو درک کنم جهان رو درک کنم وشیو زندکی کردن رو به من یاد دادای
استاد من اون اوایلها که فایل های رایگان وروانشناسی ثروت1 رو گوش میدادم موقعی که شما اسم خدا وقران رو میاوردی اذیت میشدم خیلی موقعا پیش خودم میگفتم روانشناسی ثروت چه ربطی داره به خدا وقران فکرمیکردم درک میکنم اما چون مدارم پایین بود خوب صحبتهای شما رو نمی فهمیدم یادمه روزی ازخدا خواستم هدایتم کنه چون خیلی سردرگم بودم من فایلهارو هم توی گوشیم دارم هم توی ماشین حدود یکساعت بعدش که سوار ماشیم شدم منی که داشتم رونشناسی ثروت رو گوش میدادم یکدفعه نمی دونم دستم به چی ظبطم خورد فایل فقط روی خدا حساب کن باز شد خیلی احساس عجیبی داشتم فهمیدم که این یه نشونه است خیلی هم بهش فکر کردم اما نمی دونستم چطوری رو خدا حساب بازکنم چون که نمی دونستم خدا چیه اما موقعی که خدارو درک کردم با تکرار فایها واموزشهای شما فهمیدم که خدا همه چیه
خدا ثروته خدا ارامشه خدا عشقه خدا سلامتیه خدا مشتری خدا حساب بانکیه خدا فرزندته هر چیزرو که میبینم ونمی بینم همه چی خداست وخداست
اول باید خدا رو درک کنیم به این شیوه که استاد عباس منش میگه خداوند انرژی که تمام کیهان رو در برگرفته
وخداوند زمین واسمان رو مستخر ما کرده (که زمین واسمان هم خداست)که ما با افکارمون (باورهامون)به این انرزی شکل بدیم
ثروت خداست وبینهایت در جهان هست چون خداوند بینهایته ما باید اجازه بدیم که خداوند به شکل ثروت وارد زندگیمون بشه
سلامتی خداست وخداوند بی نهایته (انرزی) ما باید اجازه بدیم با توجه به انسانهای سلامت که خداوند به شکل سلامتی وارد زندگیمون شود
همه چیز خداست خداست خداست
ما باید باورهای داشته باشیم که با توجه خواسته هایمان (خدا) نتیجه =احساس خوب که خداوند به شکل خواسته ها وارد زندگیمون بشه
همه چیز خودش خود خود خدا
باید راه رو ادامه داد بااحساس خوب (توجه به خواسته) آرام آرام خداوند شکل میگیره به اندازه که رو خودمان کارکنیم (به اندازه که احساس خوبی رو در طول شبانه روز داشته باشیم)احساستون رو هر لحظه چک کنید
دوستان باور کنید لایق بهترینهاهستیم چون ما شکل بهش میدیم چرا بهترینهارو شکل ندیم وکمتر از بهترین به خودمون ظلم کردیم چون ما هدایت شدگانیم چون که ما هروزداریم بهتر جهان رو(خداوند) درک میکنیم با استفاده از اموزشهای استاد عزیزم
ماانسانهای که با گروه تحقیقاتی عباس منش هستیم خیلی با مردم جهان فرق داریم پس هرچقدر بیشتر ادامه بدیم بهتر میتونیم خداوند رو به شکل خواسته هامون شکل بدیم تکرار تکرار تکرار فایها وخیلی راه لذت بخشیه
صبر داشته باشیم صبر با امید همه چیز به موقع خودش وارد زندگیمون میشه ما انسانها عجول هستیم
همه چیز خداست ما باید اجازه بدیم که خداوند به شکل خواسته هامون وارد زندگیمون بشه
چرا بینهایت نعمت در جهان هست چون که این انرژی (خدا)بینهایته هر کسی به هر جوری که دوست داره میتونه بهش شکل بده در حد بینهایت
فقط ما باید ایمانمون رو قوی کنیم به این نیروی که نمی بینیم بهش اعتماد کنیم وفقط باورهای قدرتمند رو به شکلهای مختلف تکرارررررررر کنیم وبه محض دریافت الهامات به ان عمل کنیم عمل کنیم عمل کنیم تماااااااام
دوستتون دارم استاد عزیزم
سپاسگزارم از خداوندکه من رو با شما اشنا کرد
بنام خدا
سلام به رهجویان حقیقت
استاد چقد خوبه که هستید.و وجودتون نعمتی الهی است برایم.در دقیقه 45 فایل که رسیدم ی بحظه بفضم گرفت.اونجا که فرمودید وقتی با تمرکز و تمرین و استمراری که من روی خودم کار کردم، اگر شماهم کار کنید روی خودتون،ده سال دیگه به خودتون میگید مگه میشه اخه ادم اینقد تغییر کنه.تغییری به اندازه زمین تا آسمون.اون مکث و نفس عمیقی که کشیدید.اون جمله ای که دوبار تکرار کردید و فرمودید میرسید به اونروزا،میرسید به اونروزا.چه حس فوق العاده ای بهم داد.دقیقا رفتم به ده سال آینده و خودم رو دیدم در اون شرایط دلخواهم.
گفتم ببین مرتضی تو الان دویست و خورده ای روز هست که با استاد آشنا هستی و یکسال نشده هنوز ببین چقد تغییر کردی.تازه تا همین یکماه پیش قوانین رو مثل امروز درک نمیکردی و با این سرعت تغییر کردی و پول و ثروت و احساس خوب و سلامتی و روابط خیلی بهتر وارد زندگیت شده حالا تصور کن با درک هرچه بهتر قوانین و زمان بیشتر و تمرکز بیشتر در ده سال آینده چه اتفاقات و معجزه هایی منتظرت هستن.بقول یکی از دوستان من هیچ ربطی به یکماه پیشم هم ندارم چه برسه به سالهای قبلم.
استاد از سخاوتمندی شما بسیار سپاسگذارم.بابت تخفیف های ویژه ای که میزارید و نشون از باور فراوانی شما داره و به من با این حرکتتونیاد میدید که هرچه برای رضای خدا و برای رشد و گسترش جهانش ببخشی،صدها برابرش رو بهمون برمیگردونه.
عااااشق این درک و باور عمیق خودتون به قوانین هستی هستم.حس میکنم و میبینم و میفهمم که چقد به چیزی که میگید خودتون ایمان دارید و عمل میکنید.
بازم از خداوند بخاطر وجود ارزشمند شما و همه دوستان عزیزم در این مکان مقدس عاشقانه سپاسگذارم
شاد باشیم و ثروتمند
گام نهم از پروژه مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر –تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»
به نام خداوندی که مالک تمام نعمت ها و ثروت هاست
سلام به استاد عزیز و مریم جان و دوستان هم پروژه ای
خداروشکر برای همگام شدن با آگاهی های این گام ، به رسم تعهدم در این پروژه درکم رو از دریافت آگاهی های این فایل اول از همه برای خودم مینویسم و بعد شاید به سهم خودم به بقیه ی دوستانم بتونم کمک کنم :)
سوال اول-توضیحاتی در مورد بهترین روش استفاده از دوره ها
————–
قبل از هرصحبتی یکبار قانون رو باهم مرور میکنیم:
ما اتفاقات رو با افکارمون ایجاد میکنیم، افکار ما از مواردی که به اونها توجه میکنیم به وجود میان و توجهات ما از طریق ورودی های ذهن ما حاصل میشن و وقتی به اندازه ی کافی در مورد یک موضوع خاص تکرار میشن، باور به وجود میاد و اون باور اتفاقات زندگی ما رو در همون حوزه (ثروت-سلامتی-روابط و … ) رقم میزنه.
نکته ای که در مورد باورها باید در نظر داشته باشیم این هست که باورها از بین نمیرن و نابود نمیشن
ما همواره باورهای گذشته ی خودمون رو همراه خودمون داریم.
اتفاقی که میفته اینه که وقتی شروع میکنیم روی خودمون کار میکنیم باورهای جدید رو ایجاد و تقویت میکنیم.
فرآیند ساخت باورهای جدید و قدرت دادن به اونها، به شکلی که نتایج زندگی ما رو رقم بزنن ، مثل فرآیند رنگ زدن به یه دیوار سیاه میمونه ، هدف اینه که رنگ اون دیوار سیاه رو روشن کنیم تا به سفیدی میل کنه.
پس میایم و در طی چندین مرحله رنگ اون دیوار رو روشن تر میکنیم.
در واقع رنگ سیاه دیوار از بین نرفته فقط با رنگ سفید پوشیده شده و جایگزین شده.
باید این رو بپذیریم که در فرآیند ایجاد باورهای قدرتمند و تغییر باورهای قدیمی ، نجواهای شیطان هم همیشه وجود داره و جزوی از این مسیره.
همونطور که خداوند هم در آیات قرآن به این موضوع اشاره کرده که نبوده که ما به پیامبری وحی کنیم و شیطان نجواهای خودش رو دخیل نکنه ، اما خداوند کلام خودش رو همواره بالا میبره.
هیچ راه دیگه ای غیر از این وجود نداره که ما در یک فرآیند مداوم ، روی باورهامون کار کنیم .
هیچ تکنیک عجیب غریب دیگه ای برای تغییر سریع تر باورها وجود نداره که در بازه ی زمانی کوتاه مدت تری بخواد جواب بده ، اگر این رو بپذیریم در این مسیر عجله نمیکنم و مسیر رو درست طی میکنیم.
نتایج ما وقتی ظاهر میشن که باورها به صورت بنیادین تغییر کرده باشن.
روش انجام این کار اینه که ما به صورت مداوم و مستمر روی کنترل ورودی هامون کار کنیم و آگاهی هایی که از طریق ورودی های درست دریافت میکنیم مدام با خودمون تکرار کنیم.
به این نکته باید آگاه باشیم که در ابتدای این مسیر ممکنه ذهن در مورد دریافت این ورودی ها مقاومت داشته باشه
باید این رو بپذیریم که این کارکرد ذهن ماست و با درک این موضوع باید انقدر این ورودی های جدید رو تکرار کنیم تا در ذهن ما مسیرهای جدید عصبی ایجاد بشن و کم کم کانال های جدیدی که داره ساخته میشه تقویت بشن و به این شکل عادات و باورهای جدید در ذهن ما شکل بگیره و به این شکل هست که باورها تثبیت میشن
و بعد ، راهکارها و ایده های جدیدی که در راستای باورهای جدید ماست به ما گفته میشه و سر و کله ی ایده های الهامی جدید در زندگی ما پیدا میشه :)
پس مقاومت ذهن ما هم جزوی از این مسیره و ما با علم به این موضوع نباید نا امید بشیم و باید ادامه بدیم و این رو درک کنیم که اتفاقا هرجا مقاومتی وجود داره دقیقا جایی که باید آستین ها رو بالا بزنیم و جدی تر بریم سراغش.
و با تغییر در این بخش ها که مقاومت وجود داره نتایج بزرگ و تغییرات بنیادین اتفاق میفته.
هرچقدر تو این مسیر بیشتر ادامه میدیم دیگه کم کم دستمون میاد که نتایجمون داره از کدوم باورهای ما نشات میگیره و در شناسایی باورهامون خبره تر میشیم.
تنها راه تغییر باورها ، دادن ورودی های مثبت به ذهن در تعریف یک فرآیند دائمی.
کل موضوع برای ظهور نتایج تکرار یک اصل درست هست و این اتفاق به روش های مختلف در دوره های مختلف داره رخ میده.
نکته ی خیلی جالب اینه که چون این آگاهی ها بسیار خالص ن و انتهایی هم ندارن ، ما هربار با ظرف وجودی اون مقطع زمانی مون آگاهی ها رو دریافت میکنیم و چون در این مسیر داریم رشد میکنیم و هربار ظرف وجود ما بزرگ تر میشه ، با برگشت و مرور این آگاهی ها متوجه میشیم که داریم حجم بیشتری از این آگاهی ها رو به عنوان ورودی های جدید در ذهنمون دریافت میکنیم و این رمز اهمیت تکرار این آگاهی هاست.
تکرار آگاهی ها شرط بقای ما در این مسیره ، مثل اهمیت نفس کشیدن و غذا خوردن در زندگی.
دلیل ظهور نتایج هم همین در مسیر بودن و استمرار دریافت ورودی های مثبت ماست ، دقیقا اصلی که قرآن هم داره به اون اشاره میکنه و روی تکرار نکات اصلی در آیات محکم تاکید میکنه.
حالا که فهمیدیم رمز و راز ظهور نتایج ، تکرار آگاهی هاست و این تکرار رمز تغییر باورهای ماست ، میتونیم در این رویه ی تکرار و مرور آگاهی ها خلاقیت به خرج بدیم و این روند رو برای خودمون متنوع کنیم.
مثلا میتونیم :
– فایل صوتی با صدای خودمون ضبط کنیم.
– در مورد آگاهی های هر دوره برای خودمون بنویسیم.
– برای خودمون تصویر سازی کنیم و در موردش نقاشی برای خودمون بکشیم.
– راه بریم و با خودمون در مورد این آگاهی ها صحبت کنیم.
– و ….
این روش های انتهایی ندارن و ما با توجه به شناختی که از خودمون داریم و میدونیم با چه روشی راحت تر میتونیم این آگاهی ها رو دریافت کنیم میتونیم روش های خلاقانه ای برای خودمون طراحی کنیم.
درک این نکته که فرآیند کار روی باورها و ساخت باورهای جدید ، یک روند بی انتهاست و هیچ سقفی برای این کار وجود نداره ، مسیر رو برامون لذت بخش میکنه و آفت عجله رو از بین میبره.
مثال نتایج در این مسیر بودن ، استاد عزیز هستن که بنا بر گفته ی خودشون تنها با تغییر 5% باورهاشون به این نتایج عالی در زندگی شون رسیدن و این نشون میده که پتانسیل ظهور نتایج در زندگی ما تا کجا میتونه بی انتها باشه.
اگر در کنترل ورودی ها حواسمون به نجواها نباشه یا از استمرار در این مسیر دست برداریم اونقوت میبینیم که چقدر سریع دوباره باورهای محدود کننده برمیگردن و در ذهن ما طوری قدرت میگیرن انگار از اول اون باورهای درست اصلا وجود نداشتن.
دقیقا مثل اون مثال رنگ کردن کشتی که تا به انتهای کشتی رسیدیم باید برگردیم و از اول رنگ کردن بدنه ی کشتی رو دوباره شروع کنیم .
خبر خوب اینه که با نشون دادن تعهد و استمرار در مسیر ساخت باورهای جدید و کنترل ورودی های ذهن، جهان هم به حمایت ما بلند میشه و کاری میکنه که کم کم شرایط محیطی و آدمهای اطراف ما هم طوری تغییر میکنن که خیلی کمتر در معرض ورودی های نامناسب قرار بگیریم.
شاید اولش یکم تلاش بیشتری سمت ما لازم باشه اما با ادامه دادن ، جهان کار رو برامون راحت تر میکنه.
نشانه ی کارکردن درست روی باورهامون نتایجی هستن که در زندگی مون ظاهر میشن.
نتایج وقتی تغییر میکنن که ما به ثبات فرکانسی رسیده باشیم.
در هر مرحله ای که هستیم اگر بخوایم باز به نتایج عالی تری برسیم باید به همین مسیر که میدونیم اصل در اون بهمون گفته شده رو برگردیم و دوباره آگاهی هاش رو تکرار کنیم.
وقتی به این موضوع واقف باشیم دیگه عجله ای در به پایان رسوندن فایل ها و رسیدن به انتهای دوره ها نخواهیم داشت چون اون آخر هیچ خبری نیست و ما دیگه الان این رو میدونیم که شرط ظهور نتایج تغییر باورهاست نه انباشت اطلاعات با رسیدن به انتهای دوره ها.
پس هرجا که در طول فایل ها نکته ای رو دریافت کردیم که در مورد وضعیت فعلی ما کارایی داشت ، همونجا فایل رو متوقف میکنیم و روش فکر میکنیم و با خودمون تحیلیلش میکنیم و برای خودمون با هر روشی که بلدیم و میدونیم برای ما بهتر کار میکنه حسابی جاش میندازیم و بعد ازش میگذریم.
هرجا که حس کردیم در دریافت آگاهی ها مقاومتی از سمت ذهن ما وجود داره ، اتفاقا همونجا باید صبر کنیم و به این آگاه باشیم که اینجا پاشنه ی آشیل ماست که اگر بتونیم روش درست کار کنیم و باورهای درست ایجاد کنیم همونجا تغییرات بزرگ و اساسی در زندگی ما ظاهر میشه.
این رو می پذیریم که اصلی ترین جایی که باید در اون تغییر ایجاد کنیم دقیقا همینجاست و تا اون تغییر نکته نتایج بزرگ رخ نمیده.
یکی دیگه از راه های دادن ورودی های مثبت به ذهنمون ، خوندن کامنت های فایل های سایت هست که به ما کمک میکنه از زاویه ی نگاه بقیه هم به اون آگاهی های مطرح شده توجه کنیم و بتونیم کامل تر و در سطح وسیع تری این آگاهی ها رو درک و دریافت کنیم.
یکی دیگه از مزایای نوشتن کامنت ها برای خودمون اینه که یادگیری ما رو افزایش میده و هم در طول سالیان آینده وقتی دوباره بهشون رجوع کنیم میفهمیم در چه نقطه ای بودیم و چقدر رشد کردیم.
فعالیت در بخش عقل کل هم دقیقا همین کارکرد رو داره و یکی از راه های دریافت ورودی های مثبت محسوب میشه.
اگر همیشه تشنه ی دریافت اگاهی ها باشیم و با لذت در این مسیر روی کنترل ورودی هامون کار کنیم و به تغییر باورهامون پایبند باشیم ، نتایج به شکل ثروت ، سلامتی، روابط عالی ، معنویت و … وارد زندگی مون میشن.
استمرار در این مسیر باعث میشه نتایج به صورت کاملا بدیهی و راحت و طبیعی وارد زندگی ما بشه طوری که وقتی مثلا بعد ده سال برمیگردیم و این مسیر رو مرور میکنیم میبینیم تفاوت های ایجاد شده در زندگی ما از زمین تا آسمونه.
شرط رسیدن به این نتایج ایمان و تعهده و اجازه ندادن به رشد علف های هرز باورهای محدود کننده .
تو مسیر تغییر باورهامون هرچقدر بیشتر پیش بریم بیشتر احساس میکنیم که انگار خدا همه ی کار و زندگی ش رو تعطیل کرده و فقط داره به زندگی ما نعمت میده.
چقدر رسیدن به چنین روزی شیرینه و ارزش استمرار و در این مسیر بودن رو داره.
ممنون از توجهتون به کامنت من دوستان
برای همه ی ما شیرینی اون روز رو از خدای بزرگ آرزو میکنم :)
در پناه الله یکتا باشیم همگی :)
استاد عزیزم سلام ، برای اینکه کامنت جامع و چیزی که دلم بپسنده بنویسم لازم هست که ده بار دیگه این فایل را گوش کنم ، الان فقط اومدم که سپاسگزاری کنم و بگم حرفهایی که زدید خیلی خیلی عالی بودند و من مثل تشنه ای که سیراب بشه ، مثل گرسنه ای که خوراک لذیذی را جلوش بگذارند آنها را با جان و دلم گوش کردم و هضم کردم و یقینا بارها آنها را گوش خواهم داد چرا که مدار من را تغییر میدهند و حال من را خوب می کنند ، چقدر خوشحالم که اینجا هستم و مطمئنم اینجا بهترین جا برای من است ، استاد عزیزم این مکان مقدس را برای من و امثال من حفظ کن ، سالها به دنبال چنین جایی بودم ، سالها می خندیدم ولی در درون تنهای تنها بودم اما حالا چه بخندم چه نخندم ، چه در جمع باشم چه در خلوت و تنهایی خودم باشم ، شاد و خوشحال و سرخوش و امیدوارم …. نه تنهایی اذیتم میکند ، نه نیاز به جمع دارم چرا که من خودم را دارم و خدایم را ، و این سایت و تو استاد عزیزم رادارم که دست عظیم و قدرتمند خدا هستی که من را از منجلاب و باتلاقی که هرلحظه بیشتر درآن فرو میرفتم و آلوده میشدم نجات دادی ، هرلحظه من از تو چیزهای جدید یاد میگیرم ، هیچوقت برایم تکراری نمی شوی ، هیچوقت حرفهایت برایم قدیمی نمیشوند ، هر فایلی که گوش میکنم انقدر مطلب جدید یاد میگیرم که با خودم میگم چرا دفعه قبل با دقت گوش نکردم در حالیکه مساله دقت کردن من نیست و این خاصیت فایلهای توست که هرگز تکراری نمی شوند دقیقا مثل کتاب آسمانی که برای هر عصر و زمانه ای حرفهای بدیع و تازه دارد و هرگز قدیمی نمیشود ، درود بر تو دانشمند زمان
به نام خدای رحمان
به نام خدای آمرزنده و مهربان.
سلام به استاد عزیز ، داش حسین عباس منش و همه همراهان گرامی.
من حدود ۱۰ ماهه که با استاد، حسین آقای عباس منش عزیز و قانون آشنا شدم و این اولین باریه که من دارم مینویسم.
راستشو بخواهید تا حالا چندین بار خواستم که احساس و نظرم رو بگم ولی نمیدونم چرا هر سری یه چیزی مانع میشد ،ولی امروز یه احساسی بهم میگه که این کارو بکنم.
و دلیلیش حال و هوای امروزم بود.
امروز صبح وقتی از خواب پا شدم خیلی سرحال نبودم ،یه جورایی با تنبلی و تاخیر از روی تختم پاشدم. توی مسیر رسیدن تا ایستگاه مترو تصمیم گرفتم امروز عبارتهای تاکیدی که هر روز گوش میدم روگوش نکنم و با خودم وخدای خودم چند دقیقه ای رو صحبت کنم و ازش بخوام که بهم انرژی و انگیزه بده.
به خدا گفتم : خدا جونم من دارم سعیم رو میکنم که روز به روز بهتر بشم،درسته شاید یه جاهایی اشتباه کنم و خطا داشته باشم ولی تویی که باید دسته منو بگیری و منو هدایتم کنی. ازت میخوام بهم شادی و نشاط و احساس عالی بدی تا مثل اکثر روزایی که توی این ۱۰ ماه آشنایی با قانون تجربه کردم باشم.
ازش خواستم که حضور خودش رو بیشتر بهم بفهمونه تا من احساس امنیت و ارامش خاطر بیشتری داشته باشم.
من یه تولیدی کوچیک دارم و چون چند روزیه که مشتریا بهم زنگ نزدن و ازم جنس نخریدن از خدا خواستم که امروز حدود ۳۰۰ تا از جنسامو بفروشم.
توی راه امروز خدا از همون اول صبح دعام رو اجابت کرد ،امروز صبح براکس روزای دیگه هوا خیلی خنکتر بود و یه نسیم ملایمی هم میومد که واقعا اول صبح خیلی لذت بردم از قدم زدن توی خیابون. وقتی رسیدم مترو جای خالی برای نشستن بود و من راحت نشستم و معنی قرآن رو خوندم و به نکته هاش توجه کردم و بعد از اون چند دقیقه ای چشمامو بستم و شروع کردم به مراقبه و با اینکه حدود ۲-۳ دقیقه بیشتر طول نکشید واقعا به احساس ارامش رسیدم و آروم شدم ولبخند برگشت روی لبام .
وقتی رسیدم محل کارم کانال تلگرام عباس منش دات کام رو چک کردم که ببینم استاد فایل تازه ای گذاشته یا نه که دیدم که دوتا فایل جدید از نتایج بچه ها توی کانال اومده که من ندیدمشون. یکیشون رو گوش کردم و دقیقا با گوش کردن به این فایل بود که یاد همه دستاوردهام از ۱۰ ماه پیش تا الان افتادم و وقتی بچه ها در مورد نتایج خودشون میگفتن ، تمامی نتایجی که توی این مدت از طریق عمل به قانون بدست اورده بودم دونه به دونه از جلوی چشمام رد میشدن .
مثلا : اون شناختی که من قبل از این،از خدا داشتم کجا و احساس و شناخت و درکی که الان دارم کجا.
این احساس نزدیکی بهش، این حس که همیشه صدامو میشنوه در هرشرایطی که باشم هر شرایطی، چه خوبه خوب چه بده بد.
اینکه همه جا میبینمش حسش میکنم میشنومش واین که انقدر راحت حتی با یه قدم زدن ساده توی کوچه خیابون باهاش خلوت میکنم و خواسته هام رو بهش میگم .
اون احساس گناه و نا امیدی از خودش که به خاطر اشتباهات گذشته داشتم که منو تا افسردگی هم برده بود کجا و این احساس پاکی و بخشیده شدن و مهم و محترم بودن که این روزها دارم کجا.
اون احساس نگرانی به خاطر گرون شدنه چند صد تومنی جنس خام برای تولید محصول به خاطر تورم سالانه کجا و احساس آرامش و امنیت خاطری که الان حتی با سه برابر شدنه قیمت دلار دارم کجا.
اون خونه ای که قبلا توش مستاجر بودم و اصلا احساس آرامش نداشتم و فقط ۳۰ درصد شرایطش باب میلم بود کجا، و این خونه ای که دقیقا دو ماه بعد از آشنایی با قانون و استاد وسایت و از طریق تجسم و برد آرزوها اجاره کردم کجا.
اصلا یادم نمیره توی عکس بورد آرزوهام، داخل اشپزخونه پشت ظرفشویی پنجره بود و در بالکن از آشپزخونه باز میشد، اینجا هم دقیقا یه پنجره پشت ظرفشویه و در بالکن به آشپزخونه باز میشه.
عکسم یه خونه نو و شیک و تمیز بود به خدا اینجا رو کلید نخورده تحویل گرفتیم.
پارکینگش دقیقا همون شکلیه که توی عکس بود.
توی بورد آرزوها،عکسی از انباری نداشتیم . اینجا هم انباری نداریم (که البته بعد از اینکه قرارداد نوشتم وبعد از یکی دو هفته که مستقر شدیم اتفاقی عکسهارو دیدم متوجه این موضوعات شدم و موقع دیدن خونه برای اولین بار اصلا به این نکته ها توجه نکرده بودم چون فراموششون کرده بودم)
خدا یک صاحبخونه عالی و مشتی و خوش اخلاق توی مسیرم قرار دادکه خیلی راحت با کوچکترین درخواست پنج میلیون تومن پول رهن کمتراز عرف بازار رو از من قبول کرد. و همه همسایه ها عالی وبا فرهنگ و ادب و مهربون براکس خونه قبلی که ساعت ۲ شب از صدای دعواشون از خواب میپریدم .
اون کارگاهی که تاریک و کثیف و کوچیک و به معنی واقعی ناامن بود با همسایه های بی ملاحضه کجا و این کارگاهی که الان اجاره کردم و دیوار یک طرفش کلا پنجره اس و بزرگتر و ساکت تر و تمیزتر و ارزونتره و همسایه های مهربونی داره کجا.
بحثایی که با همسرم داشتم هفته ای دوسه بار که حتی به شکوندن ساعت ایستاده خونه و چیزهایی مثل اون میرسیدکجا و احساس عشق و محبت دوستی و رابطه عالی که به همدیگه داریم کجا.
این که سر درد میگرنی داشتم و حداقل ماهی یک بار منو حسابی اذیت میکرد به طوری که نمیتونستم راه برم و حتما باید ۳-۴ ساعت میخوابیدم یا دارو مصرف میکردم که خوب بشم کجا والان که خداروشکر خداروشکر توی این ۱۰ ماه اصلا اصلا دیگه سراغم نیومده کجا.
این که قبلا با یه موتور مدل پایین و یه پراید مدل پایین تر که بعضی وقتا هم خراب بودن وبه سختی با خانمم میتونستیم جایی بریم کجا و الان که یه موتور صفر بهتر و یه ماشین صفر که باهاش هرکجای ایران که اراده کنیم میریم کجا.
واقعا این کجاااا و آن کجاااا…
(وخیلی چیزای دیگه که طول این مدت بدست آوردم که بخوام بگم خیلی زیاده)
اینا یه سری از لطفهای خدای بزرگ به من از طریق قانون بود و جالب اینکه امروز وقتی من یاد این اتفاقات خوب افتادم و هی خوشحال و خوشحال تر میشدم یه مشتری زنگ زد و ازم نمونه جنس خواست و گفت که احتمالا حدود ۵۰۰ تا یا شایدم ۱۰۰۰ تا از جنسها رو بخره و من منتظر خبرم.
بعدش خانمم بهم زنگ زد و گفت که بطور اتفاقی یه فروشگاه کتاب پیدا کرده که کتابها رو با ۵۰ درصد تخفیف میده و منم هم که این روزا دارم کتابهایی رو که استاد معرفی کردن رو دونه به دونه تهیه میکنم و میخونم از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم و بازهم به احساس شادیم و به حال خوبم اضافه شد.
و در طول این ۱۰ ماه خیلی برام پیش اومده که اینجوری از خدا میخوام و خداهم خیلی آسون و راحت همون روز همون ساعت یا لحظه خواسته ام رو اجابت کرده و قانون رو بیشتر وبیشتر برام روشن کرده.
به قول یکی از دوستان که حدود یک ماه پیش فایل گذاشته بودن : مگه اینا نتیجه نیستن؟؟
نتیجه یعنی چی؟؟واقعا نتیجه یعنی چی؟؟
همه اینا نتیجه هستن هرقدر کوچیک ولی هستن ، که البته کوچیکیشون به خاطر اندازه ایمانه ماست.
درسته هنوز اول راهم و تا به نتایج عالی مثل نتایج خیلی از دوستان و استاد عزیز برسم زمان بیشتری باید صبر کنم(صبر با امید)ولی همین اتفاقات به ظاهر ساده ،زندگی رو برای من واقعا قابل تحمل که هیچ بلکه دوست داشتنی کرده و باعث شده که با همه داشته های کم ،از زندگی و شرایط الانم لذت بیشتری نسبت به گذشته ببرم و بابت این شرایط این مسیر و قانون و انگیزه هایی که دوستان میدن و استاد داش حسین عباس منش برامون ایجاد میکنن، از خدای بزرگ از خدای مهربون از خدای غفور ،واقعا غفور ممنونم و سپاسگذارم . و برای همه دوستان آروزی بهترینها رو دارم . وهمچنین برای استاد عزیز ، حسین آقای گل آرزوی سلامتی و موفقیت بیشتر و بیشتر وبیشتر دارم.
خدایا سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم.
آفررررررررررررین دوست خوبم
موفق و موفق و موفق تر باشی
ممنون که کامنت گذاشتین :)
ممنون از شما دوستان به خاطر انگیزه هاتون.
سپاس
سلام دوست عزیزم ازشنیدن نتایجت بی نهایت خوشحال شدم آفرین برشما
بنام خدا که تنهاروزی دهنده و نجات دهنده اوست …
ای خدایی که بمن زندگی عطا فرمودی قلبی نیز مملو از حق شناسی و شکرگزاری عطا فرما..
سلام ….
تمام اتفاقات ذهنیه و ب ذهن قدرتمند ما برمیگرده برای موفقیت در هرکاری قبل از هرچیز باید ذهن رو با خود همراه کنیم
بعنوان مثال :
5روز پفک میخوریم روز ششم قلقلک مون میده باز پفک بخوریم حالا تصور کن یه عمر ب شکل دیگه ای عمل کردیم شکل دیگه ای باور کردیم حالا میخوایم یه شبه همه چی تغییر کنه …نمیشه
خیلی ها هستن دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند و مرفه باشند اما با همون باورهای قبلی ب همین دلیل اتفاقی نمیفته …
طرف نمیتونه 2دقیقه گوشیش رو ازخودش جدا کنه ….نمیتونه 2دقیقه کله اش رو از اینستاگرام بیرون بیاره اون وقت توقع داره تغییرم کنه …میخواد ب همه چی توجه کنه از طرفی ب خواستشم برسه …
قدم اول خواستنه…باید بخوای تا تغییر کنی وقتی خواسته ات دلی باشه اون خودت همه کار میکنی …
خواستن اول از اگاهی دوم از ذهن شروع میشه اما تغییر باورها با اراده و تعهد و پشتکار شکل میگیره باید گرسنه باشی باید تشنه تغییر باشی تا باورها تغییر کنن…
مشکلی که هست ادمی چیزی که در دنیای مادی میبینه بیشتر تحت تاثیر قرار میگیره تا چیزی که در ذهن میبینه و حس میکنه
درحالی که کاملا برعکسه یعنی چیزی که در ذهن حس میکنیم واقعی تره تا چیزی که در دنیای مادی میبینیم اما چون شکل مادی ب خودش نگرفته ما خیال میکنیم واقعی نیست
از طرفی هم باورهای قبلی اجازه نمیدن ما چیزهای جدید رو بشنویم یا ببینیم بهمین خاطر بی تفاوت ازکنارشون میگذریم
گاهی اوقات باید از مقاومت و جنگیدن اجتناب کرد و ب اصطلاح باید دور زد …
در مورد باورها هم همین موضوع صادق هست باورها انقدر قدرتمندند که نمیشه رودر رو باهاشون جنگید و تغییرشون داد باید از مسیرهای دیگری اون رو دور زد…
برای ورود ب ناخوداگاه و تغییر باورها یا باید خوداگاه و منطق مون رو قانع کنیم یا اینکه اون رو دور بزنیم راه دیگه ای وجود نداره …
حالا اینکه شما چطور منطق تون رو قانع میکنین یا دور میزنین موضوعیه که ب مهارت و هنر خودتون برمیگرده چون دانستن بخشی از کار هست عمل ب دانسته ها بخش دیگری….
ذهن هیچی نمیفهمه.. ما هستیم که بهش برنامه میدیم.. ذهن حتی نمیتونه تشخیص بده چه چیزی راست و چه چیزی دروغ …..
انچه که ما ب ان مهر تایید میزنیم ب عنوان یک واقعیت میپذیره و باور میکنه و بر اساس ان تمام تلاشش رو میکنه تا در دنیای مادی شکل فیزیکی ب خودش بگیره…
حال اگه چیزی که باورش کرده دروغ یا یه توهم باشه اصلا مهم نیست ذهن تمام تلاشش رو میکنه تا اون رو ب واقعیت در این دنیای مادی تبدیل کنه
یکی از دلایلی که ما چرت و پرتها و دروغهای بقیه رو باور کردیم همینه …درواقع این چرت و پرتها توانستن از منطق ذهن ما عبور کنن و در اثر تکرار تبدیل شدن ب باور ….
اگه ذهن میفهمید که الان همه چی اوکی بود ….
راههای زیادی وجود داره برای دور زدن و قانع کردن ذهن منطقی تا ازش عبور کنیم
بعنوان مثال یکی از راهها سپاسگزاریه …..
با سپاسگزاری برای داشته هامون میتونیم خودمون رو در ارتعاش بالا قرار بدیم ….
حتی اگه چیزی در زندگی نباشه که ب خاطرش سپاسگزار باشه ب خاطر نفسی که میکشه
مهم سپاسگزاری کردن هست ان وقت طبق قانون انرژی های مشابه همدیگرو جذب میکنن اتفاقاتی رو در زندگی مون تجربه میکنیم که احساس خوبی بهمون میده وب این شکل با تاکید بر انچه رخ داده و تکرار گفتگوهای ذهنی مثبت ب شکل گیری و یا تغییر باورها اقدام کرد …
زیرا احساس سپاسگزاری سطح انرژی درونی مون رو افزایش میده البته که همین یه کار ساده هم مثل هرکار دیگه ای نیاز ب تمرین و عادت داره انوقت عادتهای ما بدون انکه زور بزنیم و انرژی مصرف کنیم کارهامون رو انجام میدن…
تشکر …
سلام
مرسی از فایل خوبتون که بی صبرانه منتظرش بودم.
باید ذهنمون را فرمت کنیم بعد باورهای درست را یکسره تکرار کنیم و بگوییم و ضبط کنیم و گوش کنیم و بنویسیم و مواظب حرفهایی که می شنویم باشیم چیزهایی که می خوانیم و می بینیم باشیم.
وسوسههای شیطان، هرگز اختیار را از انسان نمیگیرد، بلکه او یک دعوتکننده بیش نیست (النّحل/100)
تکرار مهارت می آورد حتی در باورهای ما . نمونه تکرار در قران: فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبَّکُمَا تُکَذِّبَانِ
چقدر فایل عالی بود و چقدر عالی خدا از طریق این فایل جنابعالی جواب مرا داد.
همیشه بدون مقاومت همه فایلهای شما راگوش میکنم .
شما به گسترش جهان بسیار کمک میکنید و ما هم به نوبه خود همینطور. تشکر که دراین رابطه نیز به ما کمک می کنید.
وَ أَنْ لَیْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری. (النّجم: 39 و 40)
و نیست از برای انسان مگر کوشش و تلاشی که انجام داده است و قطعاً ثمره کوشش و تلاش خود را خواهد دید.
استمرار و تلاش ذهنی راهمیشه خواهم داشت .
استاد فایلتون عالیه عالیه عالیه
تشکر
بنام خدای زیبایی ها 🌺
سلام به استاد عزیزم ، مریم جان وًهمه اعضای خانواده صمیمى ام ❤️
بعد یه مدت طولانی تو سفرنامه قسمت ٣ می خوام از امروز سفرنامه ۴ رو شروع کنم یعنی به لطف خدا هدایت شدم
یه چند روز یا چند عفته بود که خودم نفهمیدم چطور گوش دادنم به فایل ها کم شده
چون کم کم اتفاق افراد متوجه نشدم ، یعنى نمی تونستم کامل بین کسب و کارم که تازه شروعش کردم با اموزش ها تعادل برقرار کنم
و فکر کردم تمرکز روى شغلم مهمتره
البته این اشتباه رو من ٣ سال قبل هم انجام دادم
وقتی وارد شغلم شدم اولش اهسته و بعد کلا فایل ها رو گوش ندادم
بعد یه مدت همه چیز ترکید
این دفعه زودتر هوشیار شدم چون یکبار تجربه اش رو داشتم
متوجه شدم من روی باورهای دارم زندگى میکنم
پس کار کردن روی باورهام باید الویت باشه
با اینکه استمرار و تمرکز هم داشتم ولى اونطوری که دلم می خواست نتیجه تو زمینه مالی نمیگرفتم
هرچند تو زمینه سلامتی ، روابط ، ارامش و حس خوب از نتایجم راضیم ولى تو مسائل مالی نتایج پایدار نداشتم
جمله اخر استاد جواب من بود
ذره بین تمرکزتو تکون نده !
من تمرکز میکردم ولى تکونش میدادم وهمش مینالیدم که زحمات من هدر میره من دارم کار میکنم نتیجه نمیاد
چون شل کن شفت کن داشتم
وقتی وارد یه مسیری میشى یا ١٠٠ خودتو بزار یا وارد نشو
ادم نیمه جون چه فایده داره
نصف و نیمه بودن مثل همون زندگى یویو هست که استاد تو فایل های جدیدم کش گفته فکر کنم راه رسیدن به اهداف
هدایت شدم که تمرکزم رو روی گوش دادن بیشتر کنم واقعا فکر کرده بودم خب من بلدم
دیگه لازم نیست همیشه کامنت بزارم چه خبره همش کامنت بزارم !
درحالی که واقعا بهترین لحظاتم کامنت گذاشتنه واقعا فکر میکنم تو ذهنم بهتر حک میشه
و روزهایی که پشت هم کامنت میزارم اصلا حس و حالم و نتایجم فرق دارم
و اینکه وقتی چند روز کمتر فایل گوش نمیدم چنان ذهنم جفتک میندازه و حس کلافگى میکنم که اصلا هر چقد فکر میکنم دلیلشو پیدا نمیکنم
و امروز متوجه شدم وقتی اومدم فایل رو باز کردن که گوش بدم همون اول حالم خوب شد !! اصلا نمی دونم چرا انگار مادری که بچش گم شده بچشو پیدا کرده یا به قول استاد غذا بهش رسیده ….. حالم خوب شد دلم اروم گرفت !
واقعا چند سال قبل که اینا رو گوش نمیدادم داشتم تو جهنم نجواها زندگى میکردم ! اصلا باورم نمیشه چطور با اون حالت و با اون حس و حال به زندگیم ادامه میدادم
و الان چه نعمت بزرگى دارم
استادم
سایت
فایل های سفرنامه و زندگى در بهشت
کامنت دوستان
بخش عقل کل
مقالات مریم جان
محصولاتى که دارم
و من چقد گنج دارم که باید همیشه عاشقانه ازشون استفاده کنم و شکرگزار خدا باشم بخاطرشون
استاد واقعا سپاسگذارم
مى دونم که صدات تا اخر عمر با من همراست
صدای که الان ۴ ساله دارم باهاش زندگى میکنم
و امروز دوباره تعهدی جدید میدم به خودم تا تمرکزم رو ١٠٠٪ کنم و استمرارمو هم ١٠٠٪
طبق قانون تکامل
چون وقتی یکم ادم عقب میوفته باید لازم طبق تکامل خودشو بکشه بالا
نکات مهم این فایل واسه من
١- از عقل کل استفاده کن هم کمک کن هم کمک بگیر
٢- کامنت بزار تو سایت و فعلا باش
٣- مطالب اتکراریه درست نماز هم جملاتش تکراریه ولى تو یه روز چند بار خونده میشه ؟
۴- اوائل تغییر باورها ذهن مثل همون مثال دست و با مقاومت میکنه و اصلا نمی تونه همراهی کنه این تعهد و ادامه دادن و سریش بودن 😀 باعث میشه باهات همکاری کنه پس مسیر رو ادامه بده
۵- یه فایل ها گوش میدی دنبال تموم کردن نباش هدف تموم کردن نیست هدف باور کردن و درک کردن انچیزی هست که اون لحظه بهش نیاز داری
۶- به روش خودت یه فایل ها گوش بده و خودتو درگیر این دنیا کن نه درگیر دنیای بیرون
٧- تغییر باورها ارزش وقت گذاشتن رو داره اگه این کارو نکنی باید روز و شب بدوئی انتخاب با خودته ، مسیر جدیده ولى دلیل نمیشه مسیر اشتباه باشه
٨- هر روز دنبال بهتر شدن و ادامه دادن باش
٩- باورهایی که امروز نوشتی رو با تمرکز ادامه بده
١٠- همیشه قران بخون
خدایا شکرت براى شروع سفرنامه ام
براى تعهد جدیدم ❤️🌹🌹