مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع» - صفحه 96 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»
    104MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»
    25MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1275 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اکرم جمشیدی ها گفته:
    مدت عضویت: 2789 روز

    با سلام خدمت استاد بزرگوارم وهمگى دوستان گرامى وآرزوى بهترینهااااى دنیاااا از هر لحاظ براى همه دوستان در این مسیر. اولین محصولى که تونستم یکسال پیش خریدارى کنم دوره عزت نفس بود ومهمترین تصمیم زندگیم بعد از سالهااااا ترس وکمبود اعتماد به نفس و کمبود خودباورى با گوش دادن تا فایل چهارم عزت نفس تصمیمم رو بعد سالها با صد در صد وجودم وقاطعانه گرفتم وچقدر این دوره به من کمک کرد براى شناخت خودم.در ۴٣سالگى بعد سالها سختى با این قوانین آشنا شدم وچقدر این مطالب منو آگاه کرد.سالها مادرم رامقصر سختیهام دونستم وروز به روز روزگارم سختر میشد،سالها به خاطر ترسهام در زندگى مشترکى که والدینم بدون رضایت من برام انتخاب کرده بودن وچون پشتوانه اى نداشتم جرات اقدام نداشتم،سالها خودم رو از هر لحاظ نادیده گرفته بودم به دلیل اینکه باورم این بود که مادرم وباید تمام کمبودهایى رو که خودم داشتم من همه جوره براى بچه هام از جون وعمرو هر آنچه که در توان دارم براى بچه هام بزارم وفقط بچه هام وخواسته ها شون رو ببینم وآنها مهمن به هر قیمتى وخودم رو نبینم ولى همیشه از درون از خودم ناراضى بودم ونمیدونستم چکار کنم این دوره خیلی به من کمک کرد که نمیشه همه رو عنوان کرد،بینهاااایت سپااااس استاد عباسمنش از آگاهیهاى عالى که هر روز به ما میدهید که من سالها با خوندن کتابها ى متعدد وتحصیلات دانشگاهى به این درک وبینش که الان دارم حتى ده درصدم نرسیدم. بینهاااایت سپااااس .???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سعید نیکومنش گفته:
    مدت عضویت: 2976 روز

    سلام به استاد عزیز و سرکار خانم شایسته و بچه های گل

    من دنبال یه پاسخ به سوالم بودم که خدا از طریق این فایل بهم پاسخ داد

    من به تازگی وارد بورس شدم و دارم آموزش میبینم . حدود۲ میلیون سرمایه آوردم تو بورس

    سوالم این بود من که ۵ میلیون دیگه می‌خوام اضافه کنم به سهامم تو بورس . چه سهمی رو بخرم ؟

    خدا بهم پاسخ داد با این فایل گفت صبور باش بزار تکاملت طب بشه عجله نکن بذار آروم آروم مدارهات طی بشه . نمیتونی مدارهات رو ۱۰۰ تا یکی طی کنی . بذار ظرفت آماده بشه

    ممنون خدا جونم به خاطر پاسخ گوییت از طریق استاد عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فاطمه شمس آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2614 روز

    سلام استاد عزیزم وقتی فایل های شمارو گوش خیلی لدت میبرم من حدود ۸ ماهه از فایلهی رایگان شما استفاده میکنم خیلی تلاش میکنم حسمو خوب نگه دارم بعضی مواقع ناامید میشم ولی باز ب خودم میگن ناامید نشو فاطمه همه چی درست میشه حتما درست اوضاع فعلی من بدون شک بهتر و عالیتر میشه من از شما استاد عزیز خیلی تشور میکنم ک اینگونه ب افرادی مثل من کمک میکنید خیلی خیلی متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    الهام ... گفته:
    مدت عضویت: 2399 روز

    سلام به همه دوستان عزیزو جناب اقای عباس منش

    خوشحالم که در گروه شما هستم دقیقا این سوال در ذهنم بود که از کجا شروع کنم تا اینکه وارد سایت شدم ودیدم دقیقا همین رو شما مطرح کردید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    در جستجو خوشبختی گفته:
    مدت عضویت: 2731 روز

    سلام

    روز سی و یکم سفرنامه?:

    این ماه پول بیشتری با کار کمتر کسب کردم

    دوس دارم روابط بهتری رو تجربه کنم ک پیشرفتم داشتم

    با کسایی ک فرکامس منغی داشتن ناخواسته کمتر رو ب رو شدم.

    این پیام رو زمانی میذارم ک دارم سوار هواپیما میشم ب مقصد مشهد

    ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    Sayed hosein گفته:
    مدت عضویت: 3128 روز

    برای بودن در چنین مسیری من شب و روز سپاسگزار خداوندم و به یقین یکی از نشانه های قوی برای هدایت من است و هر لحظه ایمانم به خودم و این موضوع بیشتر و بیشتر می شود .

    18 . 10 . 85 دفترچه اعزام به خدمت داشتم و چند روز زودتر به من پیشنهاد کار در تهران داده شد و بعد از معرفی و توضیح کار و دیدن موفقیتهای بعضی ها و انگیزه دادن پشت سر هم دوستان و شور و شوق داشتن خودم به ثروتمندی تصمیم به شروع کار گرفتم و 15 . 10 . 85 در شرکت گولد کوئست شروع به کار شدم بعد از 22 ماه کار کردن و خرج بسیار زیاد و بی پول شدن تصمیم گرفتم که کار را رها کنم و در 18 . 8 . 87 این بار به خدمت رفتم ولی همیشه در موقع انتخاب شغل یه چیزی را به خودم می گفتم که کار خوب باید سرمایه نخواد کاری که سرمایه می خواهد به درد ما نمی خورد و با همین ذهنیت دوباره تصمیم به شرکت در بازار یابی شبکه ای گرفتم آخرش بعد از تحقیق مداوم شرکت پنبه ریز را پیدا و یه نفر را پیدا کردم که من را بعنوان زیر مجموعه قبول کند ثبت نام کردم و در کمتر از 40 روز تیمم به بالای 50 نفر رسید شب و روز کار می کردم شب ساعت 3 هم جلسه داشتم و بکوب کار می کردیم در آن زمان من مغازه پارچه فروشی داشتم با بازاری عالی و مشتریان بی شمار ولی با رفتن به شرکت معظم پنبه ریز همه چیزم رفت و دو تا وام مضاربه ای گرفتم با کلی چک که برام مونده بود و جنس های مغازه را حراج کردم و می خواستم که مغازه را جمع کنم برای همیشه نتورکر باشم تا در یه شبی که بعد از اتمام یکی از جلساتمون به گروه لیدرا که در تلگرام سر زدم دیدم توی گروه 1000 نفری یه جنجالی به پا شده عجیب و همه چیز خراب شد و تیم چند هزار نفری ریزش کرد و ما هم بعد از این ماجرا در بهار و تابستان 97 سر از کار کارگری در بندر عباس در آوردیم و الان هنوز نتونستم به صفر برسم وامهایم هنوز تسویه نشده و مغازه ای که پر جنس بود الان خالی خالیه به غیر مقدار کمی جنس .

    ( از ته دل برای دوستانی که در نتورک مشغول به کار هستن آرزوی موفقیت دارم ) و این روزا باز هم بعضی می گن که وارد بورس شدن و شغل با پرستیژ و پر درآمدیه ( یونیک فایناوس ) 1000 دلار برای شروع و باید شبکه سازی کنی پیشنهاد دادن چندین بار متوالی ولی گفتم که من دیگه نمی خوام .

    به قول استاد برای شروع کسب و کار هر چقدر پول داشتی با همون شروع کن و با پول کمی که داشتم از نوع با برنامه ای تنظیم شده براساس آموزشهای استاد شروع کرده ام .

    روزهای عالی در راه است .

    در پناه خداوند شاد و سربلند باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مهدی سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 2370 روز

    به نام خدا

    با سلام و تشکر ویژه از استاد بزرگوار بابت همه حمایتها راهکارها و آگاهیها و و راهی که هموار میکنن برای استفاده همه.

    وقتی توی مدار صحبتهای استاد بودم به این شعر برخوردم و خواستم به پاس تشکر از استاد عباسمنش به اشتراک بزارم. نام شاعر رو فراموش کردم. دوستان خواستن توی اینترنت

    هست.

    آزاد شو از بند خویش ، زنجیر را باور نکن

    اکنون زمان زندگیست، تاخیر را باور نکن

    حرف از هیاهوکم بزن، از آشتیها دم بزن

    از دشمنی پرهیز کن، شمیر را باور نکن

    خود را ضعیف و کم ندان، تنها در این عالم ندان

    توشاهکار خلقتی ، تحقیر را باور نکن

    بر روی بوم زندگی ، هر چیز میخواهی بکش

    زیبا و زشتش پای توست، تقدیر را باور نکن

    تصویر از زیبا نبود ، نقاش خوبی نیستی

    از نو دوباره رسم کن، تصویر را باور نکن

    خالق تورا شاد آفرید، آزاد آفرید

    پرواز کن تا آرزو زنجیر را باور نکن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3088 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سفرنامه روز سی ام – مصاحبه قسمت 17

    امروز باز دوباره بخاطر حرفهای پر نیش و کنایه و تهمت ها و انتقادهای بیرحمانه یکی از اطرافیانم بحثم شد و نتونستم خشمم رو کنترل کنم. این موضوع خیلی داره اذیتم میکنه چون واقعا از صمیم قلب دوست دارم انقدر انسان ارومی بشم که در برابر هر مساله ای ارامشم رو حفظ کنم و بر اعصابم تسلط داشته باشم. وقتی داشتم توضیحات خانم شایسته رو میخوندم به این فکر کردم که یکی از راه های کنترل خشم بالا بردن عزت نفسه. چون هرچقدر احساس ارزشمندی بیشتری برای خودت و احساس خوبت قائل باشی دیگه اجازه نمیدی که سر هر چیزی این احساس خوب خراب بشه و به فرکانس های پایین بری و با حرص و جوش خوردن خودتو اذیت کنی. انقدر برای خودت و ارامشت و سلامتیت ارزش قائلی که مثل آب زلال و روان از هر شرایطی میگذری و رد میشی و کوچکترین اهمیتی نمیدی.

    انقدر از خودت و کارت مطمئنی که هرچقدرم یه نفر خواست چرت و پرت بگه و تیکه بندازه و حرصتو دربیاره، کوچکترین اهمیتی ندی و خیلی راحت ازش رد شی و با قدرت به خودت بگی هرکسی هر حرفی زد مهم نیست من خودم میدونم چقدر کارم درسته و بعد بدون اینکه نیاز داشته باشی بحث کنی و خودتو ثابت کنی خیلی بی تفاوت و خونسرد بگذری و بری و حالتم خوب بمونه. یعنی به هیچ عنوان درگیر ادما و حرفا و نظراتشون نباشی و در توحیدی ترین حالت ممکن ایمانت رو حفظ کنی و به بقیه کاری نداشته باشی که میخوان چجوری قضاوتت کنند و درموردت چی بگن یا تاییدت بکنند یا نکنند.

    دقیقا مانند پیامبرمون که حتی در برابر بدترین ازار و اذیت های مشرکان و همه تهدیدها و تهمت ها و حرف های بدشون میتونست اعراض کنه و حالشو خوب نگه داره. حتی وقتی یکی از همون افراد مریض شد و چند روزی پیداش نبود با مهربانی و بدون هیچ منتی رفت خونه اش ملاقاتش! یعنی فکر کن یه نفر هر روز بیاد اذیتت کنه بهت بی احترامی کنه چرت و پرت بگه بعد تو خیلی دوستانه و صمیمی بری ملاقاتش!!! اخه چقد قلب ادم میتونه بزرگ و دریایی باشه…

    خدایا ازت میخوام چنین روح بزرگی هم به من بدی و چنان ارامشی در وجودم جاری کنی که در همه حال بتونم ارام و خونسرد باشم و در برابر هر رفتار و هر حرفی با ارامش برخورد کنم.

    فایل های دوره عزت نفس رو خیلی دیدم ولی باز باید روی اون قسمتهایی که استاد درمورد حرف و نظر دیگران توضیح میده کار کنم که این موضوع قشنگ در وجودم حل بشه و کاملا نسبت به دیگران و نظراتشون بی اهمیت بشم و بابت اینکه دارن درموردم چه فکری میکنند اصلا نگران نباشم. حتی اگر فهمیدم که عزیزترین ادم زندگیم درمورد من فکر بد میکنه بازم بیخیال باشم.

    امروز که این اتفاق افتاد اول حرصم گرفت که چرا همش داره این بلاها سرم میاد چرا همش داره بحثم میشه چرا ادما اینجوری رفتار میکنند با من، ولی الان فهمیدم که همه اینا تضاد بوده تا به من نشون بده باید این مساله رو حلش کنم و ارامش واقعی رو در خودم بسازم. یعنی اگر من تا اخر این سفرنامه بتونم همین یه مورد رو درست کنم واقعا شاهکار کردم و یکی از بزرگترین ایرادهای رفتاریم حل شده.

    خداجونم در راه درست کردن این موضوع کمکم کن. الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: