مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 72 (به ترتیب امتیاز)

سلام خدمت همه دوستان و عزیزان

یه سلام ویژه هم خدمت استاد عزیز

این فایل هم مث سایر محصولات پر از آگاهی و ایمان و راهکار بود

اومدم کامنت بزارم و بگم من سال ۹۹ وقتی فهمیدم باید برم دنبال عشق و علاقه ام ، خب راحت نبود در فضای تهران که تک و تنهایی زندگی میکردم با هزاران مشکل از جوب خوابی تونستم خودم و بکشم به سمت کارمندی و ….

بالاخره یک شغل بسیار خوب در حوزه فروش پیدا. کردم که چندین سال بود داشتم کار میکردم از همون کار کردن من ماشین ۲۰۶ صفر گرفتم پول جور کردم خونه رهن کردم، وسایل داخل خونه و …..رو همه رو گرفتم که هیچ به خانواده هم تو شهرستان کمک میکردم

بگذریم تا یه روزی تصمیم گرفتم از چیزی که هستم بهتر تر بشم و برسم به خونه رویاهام ، روابط رویای ام و بسازم ، ماشین خیلی بهتر و ……رو پیدا کنم که با سایت استاد از طریق دوستی آشنا شدم

کشف قوانین و خرید کردم و عزت نفس و شروع کردم به کار کردن اوایل مقاومت داشتم ولی خب یه چیز و یاد گرفته بودم از قبل که رو هر چیزی مقاومت کنی ینی همون تو رو میسازع ….

خلاصه کنم در دوره کشف قوانین استاد این آگاهی ها رو وسیع تر گفتن در جلسه ۶ استاد میگن برو دنبال عشق و علاقه آت پول خودش میاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است ……

آقا این حرف چنان منو درگیر کرد چون از قبل هم میخواستم از کارم استعفا بدم چون ترس هوایی داشتم احاطه شده بودم و نمیتونستم به راحتی استعفا بدم خلاصه دل و زدم به دریا و استعفا دادم

طبق وعده های استاد کارا جور شد پولا اومد کمک ها شد و من کار خودم در حوزه خوانندگی و شروع کردم بسیار تغییر کردم بچه ها فقط اینو خودم می‌دونم

ولی این کامنت و گذاشتم برای کسانی که میخان استعفا بدن و بگم از کارتون استعفا ندید من فکر میکنم علاوه بر اون دستاوردها اشتباه کردم چرا که الان رسیدم به وضعیتی که پول یه نون سنگک و ندارم هر چی داشتم در حوزه خوانندگی صرف کردم یه تک ترک با هزینه های گزافی که داره تولید کردم هیچ سود مالی نداشت کلا هیچی به هیچی

این که میگم هیچی به هیچی فقط از لحاظ مالی و حمایت ها بود وگرنه خب اعتماد به نفس پیدا کردم ،تجربه های زیادی دیدم ، دستان خداوند و دیدم باهاشون کار کردم در کل تجربه بالایی بود طوری که در شهر و محله خودمون کسی نتوانسته تا الان همچین کاری ارایه بده و من اولین بودم …

منتها می‌دونی مهم اینه افرادی مثل من که از بنیه مالی ضعیف هستن نباید این ریسک و انجام بدن اینکه استاد از اون وضعیت به اینجا رسیدم دلیل نمیشه همه اینجوری بشن و این و من فراموش کرده بودم

وضعیت الآنم جوریع که حتی نمیتونم برم دنبال کار چون صفر صفرم هیچی ندارم پول بنزین ندارم پول اسنپ ندارم نمیتونم قرض کنم نمیتونم برم سر کار قبلی و این فایل هم اسناد میگن دو تا کار کنار هم نمیشه هم باعث میشه نرم سر کار قبلی و الان نمی‌دونم چیکار کنم نه هدایتی دریافت میکنم نه استاد می‌تونه بیاد یکی یکی جواب بده نه خانم فرهادی جواب میده نه تو کامنتها جوابم و پیدا میکنم خوردم به تضاد بدم خوردم به تضاد

استاد تو ارزش تضاد میگن وقتی خوردی به تضاد ینی خواسته آت واضح نیست …..

ایناست که باعث میشه آدم از مسیر دورتر بشه ما اگه خواسته مون و نمیتونستیم واسه چی اصلا حرکت کردیم الان خواسته من اینه دویست تومن پول داشته باشم تا بتونم آلبومم و ادامه بدم چی از این واضح تر ؟

حالا منبع مالی از کجا تامین میشه ؟ خب نمی‌دونم اینکه خدا منبع رزق و روزیه درسته ، اینکه عوامل بیرونی و باید از بین ببریم درسته منتها الان که پول نون خریدن نداریم چیکار کنیم ؟ بیایم بشینیم به موارد مثبت توجه کنیم تا مدارمون بالا بره ؟ مطمئ نی

دوستان همه اینکارارو کردم اینا رو نوشتم بگم تمام این کارها رو انجام دادم ولی مث اینکه تا الان توهم بوده نمی‌دونم در آینده چی پیش میاد

من اصلا اومدم تمرکزی نکات مثبت اطراف و آدمها و ……رو نوشتم و تمرکز کردم حالم بسیار بسیار خوب شد دو سال به همین حالت بود عزت نفسم بالا رفت اون کار تولید شد ، تفریح و گردش و …..همه بود منتها یهو در عرض دو ماه با اینکه روند قبلی و تکرار میکردم همه چیز عوض شد و خوردم به تضاد بی پولی و الان دیگه نمیتونم بیام بشینم تمرکز کنم به نکات مثبت اولش میگفتم باید در همین جور موارد ذهنم و کنترل کنم ولی خب وقتی پول نداری شدی سربار پدر و مادرت وقتی به جای اینکه عصای دست اونا بشی اویزونشون میشی اصلا منطقی نیست بشینی توجه کنی به نکات مثبت چه برسه نجوای ذهن و کنترل کنی

اینا رو نوشتم واسه افرادی که میخان استعفا بدن برادر خواهر من از این خبرایی که استاد میگن نیست حداقل تمام کمال اونجوری نیست استاد هیچ جایی در هیچ فایلی اشاره نکردن بعد از اینکه نتایج میان و شما میخواین حرکت کنید تضادها میان اینم به این معنی نیست که همه رو استاد باید بگن ولی خب می‌خوام بگم ناگفته ها زیاده من اگه تجربه الانم و داشتم نه از کارم استعفا میدادم نه هیچ کار دیگه ای درسته داشتم زجر می‌کشیدم ولی خب محتاج کسی نبودم که ، حداقل پول هزینه هام و داشتم که بدم …

اینه که جهان صفر و یک عمل نمیکنه و استاد هم نمیتونه همه آگاهی رو بگه و دریافت کنه ما مث اثر انگشتیم که حتی یه قانون مشترک ممکنه برای من جواب بده برای شما نه مثلا شما بیای بگی من میرم دنبال عشقم موفق میشم ممکنه این اتفاق بیفته ممکنه آنقدر مشکلات و موانعی بیاد که اصلا نزاره نفس بکشی وقتی هم از استاد سوال کنی میگه باورهات ایراد داره و باید باورت و تغییر بدی و …… که اینم زمان بره

خلاصه کنم خیلی طولانی شد من طبق آموزهای استاد عمل کردم ولی تا الان هیچ نتیجه مالی نگرفتم بقیع موارد شاید بهتر شد ولی اونی که می‌خواستیم نشده دوستان از این خبرا نیست مواظب باشید

در پناه الله