مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 69


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف
    253MB
    49 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف
    48MB
    49 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1067 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1897 روز

    سلام بر عزیزانم

    سلام بر استاد عزیزم

    سلام بر خانم شایسته عزیزم

    خدارو شکر که به گام هشتم هم رسیدم

    وای خدای من چقدر این فایلا ارزشمندن ، چقدر نکته دارن ، چقدر جواب سوالاهای منن

    من از وقتی توو دوره احساس لیاقت به اوصولم فکر میکنم همیشه به خودم میگم چه طوری اصولمو مشخص کنم یعنی انگار خودمم دقیقا نمیدونم چه اصولی دارم و در این فایل خیلی خیلی عالی استاد عزیزم توضیح دادن که چه طور اصولمو پیدا کنم و اتفاقا همینجا بود که متوجه شدم که من در این سالها که ادعای مثبت نگری و توحید داشتم در واقع اوصولی داشتم که اصلا خودم بهشون نرسیده بودم فقط میومدم درمورد چیزهایی که یاد گرفته بودم صحبت میکردم و از اون دیدگاهها دفاع میکردم پس اونا اصول من نبودن ، اونا یه سری تعصب بودن هرچند که همه شون درست بودن اما من خودم به شخصه بهشون نرسیده بودم و الان میفهمم که چرا بعضی وقتا این سوال در ذهنم به وجود میومد که چرا باوجود اینکه من دارم صبح تا شب فایل گوش میدم اما دارم نتایجی رو میگیرم که اطرافینمم میگیرن؟ و حتی گاهی نتایج اونا بهتر از من هم بود ؟ به خاطر اینکه من فقط فایل گوش میدادم و کارهای قبلیمو انجام میدادم و هیچ تغییری در شخصیتم به وجود نیومده بود ، به خاطر اینکه من 4-5 سال فکر میکردم دارم روی باورهام کار میکنم ، بعد از 4-5 سال تازه دارم میفهمم تغییر باورها یعنی چی ، تازه دارم میفهمم استاد توی فایلها درمورد چی صحبت میکنن ،

    استاد جان من خیلی وقتا که نتیجه عکس میگرفتم از شما شاکی میشدم واقعا منو ببخشید ، من اقرار میکنم که توو این سال ها اصلا برنامه های شما رو درک نکردم و فقط ادعا داشتم

    الان فهمیدم که چقدر این فایلای دانلودی اررشمند بودن و من قدرشونو نمیدونستم ، الان دارم متوجه میشم که این سایت، این فایلها گنج هستن ، دیروز اومدم کامنت بخونم بعد از خودم پرسیدم کامنتای کدوم صفحه رو بخونم؟ و فکر کردم دیدم اینجا بینهایت کامنت عالی وجود داره این سایت سایت فراوانیه ، فرواوانیه انرژی مثبت، فراوانی حس خوب ، فراوانی آگاهی های ناب، فراوانی راهکاراای درست، من تازه دارم قدر این سابتو میدونم و به ارزشش پی میبرم ، همیشه از بچه گیم توو ذهنم بود که من یه روزی گنج پیدا میکنم و به نظر خودم اینجا همون گنجینه با ارزشه که خیلی بیشتر از تعداد اعضای سایت گنج تووش هست و همه میتونن بیشتر از نیازشون بردارن

    خانم شایسته عزیزم چقدر این تمرین عالیه، من لیستمو آماده کردم و آماده کردن این لیست باعث شد چقدر به خودشناسی بیشتری برسم و ببینم که واقعا من الان چی میخوام؟ و برای خودم نوشتم و نوشتم و نوشتم و چیزهایی رو از ذهنم کشیدم بیرون که خودمم نمیخواستم بپذیرم که این ضعفهارو دارم و من فهمیدم که باید خیلی تمرکز داشته باشم و من اقرار میکنم که توو تمرکز کردن ضعیفم ولی میتونم روش کار کنم و بهتر و بهتر شم و حاضرم بهاشو بدم هرچی که باشه بهاشو میپردازم

    استاد عزیزم هم به شما افتخار میکنم که انقدر موحدانه عمل کردید و هم به خودم افتخار میکنم که استادی چون شما دارم ، دوست دارم منم به جایی برسم که نه از تهدید کسی بترسم و نه به کسی باج بدم و درمورد اینکه گفتین افراد محصولات شمارو بدون اینکه بهاشو بپردازن استفاده کردن و نتیجه نگرفتن دقیقا درسته چون این اتفاق برای خوده منم افتاده که چند سال پیش از یه طریق نادرست دوره عشق و مودت رو استفاده کردم و نه تنها نتیجه نگرفتم بلکه انقدر در مدار دریافت اون آگاهی های نبودم که خیلی هم عصبانی شدم و حالم بد شد و نه تنها نتیجه نگرفتم بلکه نتیجه عکس گرفتم و خدارو صد هزار مرتبه شکر تونستم پارسال این دوره رو تهیه کنم و دیدم که چقدر تفاوت داشت احساسم و نتایجم با وقتی که بها پرداخت کردم و با وقتی که بها پرداخت نکردم

    واقعا خدارو شکر میکنم

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم خیلی دوستون دارم و خیلی ازتون ممنونم شما فوقالعاده هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    غزل گفته:
    مدت عضویت: 577 روز

    به نام الله مهربان

    فایل هشتم از سری فایل های مهاجرت به مدار بالاتر

    ایمان و عمل صالح

    درکم از عمل صالح انجام دادن هر کار درستی در هر لحظست،نه فقط کمک به ایتام و نماز و…نه هر تصمیم درست و حرکت درستی که انجام میدیدم

    عمل به هدایت ها و ایده ها

    حرکت کردن و کار عملی و پایبند تعهدات بودن

    خداوند که همیشه سمت خودش رو عالی انجام میده

    «الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب». (سوره رعد- آیه 29)

    آنان که ایمان آوردند و عمل صالح داشتند، خوشا به حال آنان و چه خوش بازگشتی.

    از خداوند میخوام تو این مسیر باشم و تا زمانی که در این دنیای مادی هستم ایمان داشته باشم و عمل صالح انجام بدم

    سپاس از استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    رامش فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 690 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام خالق جهان هستی

    خدایا بی‌نهایت ازت سپاسگذارم برای تمام اتفاقات عالی که برایم رخ میدهد

    درود و سلام خدمت شما استاد گرامی امید که هر‌کجایی دنیا باشید خوش و آرام باشید!

    خدا را سپاس فراوان برای برای این همه آگاهی در هر لحظه نصیب ما میشود و این فایل مثل هر فایلی دیگر در بهترین موقع برای ما آمد و باید بار ها و بار ها گوش کرد این فایل را خدا را شکر برای این همه آگاهی !

    یکی از موارد مهم در این فایل این بود که هر آنچه که ما به خود میخایم با شخص که در هر‌ مسایل زندگی ما ما سر میخورد هم بخایم بیبینیم اگر‌چیزی بیشتر ‌ و یا کمتر میخایم یکبار‌ خود را در جای همان ها قرار بدهیم

    خدا را شکر که در همین چند وقت است هر کاری میکنم کوشش میکنم که از هر نگاهی خود را در‌جای همان افرا‌د قرا‌ر بدهم نمیگم صد در صد میتانم ولی کوشش میکنم

    به نسبت که روی خود کار میکنیم همانقدر نتیجه هم میگریم !

    خدا‌ را شکر‌ در‌همین چند روز روی هرام رنج و لذت خوب کار میکنم و‌نتایج هم میایه آهسته آهسته !

    در حفظ الله باشید !

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    شادی گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    سلام خدمت استاد بزرگوار ،کلی با این فایل من اشک ریختم اشک ایمان.وقتی شما حرف میزنیددیگه احساس غریبگی نمیکنم تو این دنیا مثلا اونجا ک رشوه رو متوجه نمی‌شید مثلا اونجا که باج نمی‌دین مثلا درستکاری ،استاد من حتی هزار تومان هم نمی‌زارم از حق کسی به گردنم باشه اینقدر برام این موضوعات مهم هست من فکر میکنم تنها دلیلش این هست که خیلی خدارو دوست دارم و می‌خوام بهش نشون بدم که دوسش دارم و هر لحظه خدارو حس میکنم ،همون خدایی که آرزو دارم هر روز بیشتر بهش نزدیک بشم و پس از مرگ ملاقاتش کنم .ترس دور شدن از خدا باعث شده حواسم به کارهام باشه .چقدر احساسات رفتار ها دیدگاه های شما با روح و وجود من هماهنگ است.چقدذ خوشحالم که خداوند سه چهار سال پیش من رو با شما آشنا کرد و باعث شد من از بدترین روابط به رابطه رویایی با همسرم ،رابطه رویایی خودم با خودم و دیگران برسم ،و بتونم کتابم رو در حوضه ی علاقه م بنویسم و عزت نفس با اصالت و درونی خودم رو بسازم و الان آرامش و عشق ،عزت نفس ،شغل و علاقه خودم رو دارم ،رویام رو دارم ،اما اینقدر در باره شغلم و ثروت باورهای نادرست دارم هنوز به موفقیت مالی نرسیده ام که ایمان دارم درست میشه بزودی .خداروشکر میکنم بابت وجودتون استاد خوبی ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1451 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام خانم شایسته نازنین

    من با تمام وجود درک کردم که با مهاجرت خداوند درها را باز میکند و معجزات رخ میدهد .

    یادمه روزی که میخواستم مهاجرت کنم ریالی پول توی حسابم نداشتم ،فقط یک مبلغ پولی ناچیزی که قرار بود چند مدت بعد به دستم برسد.زیاد دوست و آشنا خاصی هم توی آن شهرنداشتم اما خداوند چنان درها را برام باز کردو و خانه های عالی تونستم بگیرم که باورم نمیشد، بارها با خودم میگفتم من اگر کنار پدر و مادرم خانه گرفته بودم اینقدر احساس امنیت و آرامش نمی‌کردم و برکت این مهاجرت آشنایی من با استادم بود.

    خیلی جاها تو زندگی از رفتارهایی نادرستی که دیگران داشتم ناراحت میشدم اما هیچ وقت حاضر نبودم مثل آنها رفتار کنم ،گاهی اوقات حس میکردم دارم اشتباه میکنم میگفتم شاید رفتار آنها نادرست است اما دارند نتیجه میگیرند و نجواها زمزمه میکرد خوب تو هم مثل آنها باش اما یک چیزی درونم مانع میشد حالا که به این مسیر و آرامش و احساس خوب رسیده ام که قابل وصف نیست و آن افراد حتی توی ذهنشون هم نمی گنجه بشه این جوری زندگی کرد .به خودم احسنت میگم که خطا نکردم وفریب آن نتایج زود گذر را نخوردم و خدا پاداشمو داد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    علیرضا عباسی گفته:
    مدت عضویت: 878 روز

    به نام خداوند بخشنده ومهربان

    باسلام ودرود خدمت استاد عزیز وهمه کسانی که در این مسیر هستند

    خدارو سپاسگذارم بابت این که من هم در این مسیر هستم

    خدایا تو میدانی که من هر آنچه که از هدایت سلامتی نعمت خوشبختی ثروت و….دارم از آن توست

    استاد عزیز

    من چند ماه قبل در شرایطی قرار گرفتم که می توانستم به راحتی وبا کمترین هزینه پول زیادی رو وارد زندگیم کنم

    ولی به لطف خداوند حکیم در این راه قدم نگذاشتم و از این راه پولی وارد زندگی من نشد

    امروز که این فایل رو دیدم چه قدر خدا رو سپاسگذاری کردم از ته دلم که هدایت شدم که در مسیر اشتباه قدم نگذارم

    واین نکته گه گفتین داشتن چارچوب (اصول)در زندگی

    واقعا قدرتی به آدم میده که با هیچ قدرتی قابل مقایسه نیست به نظر من ایمان یعنی داشتن یک سری چارچوب(اصول)و عمل کردن به اونها

    به قول خودتون در پناه الله یکتا سالم شاد وموفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    الهه استادی گفته:
    مدت عضویت: 2507 روز

    استادجانم سلام، خانم شایسته‌ی عزیزم سلام، ممنون و سپاسگزارم برای گام هشتم! استاد جانم پیش شرط هایی که عنوان کردین خیلی ریشه ای و کلیدی تر از اون چیزی بود که فکر میکردم، واقعا وقتی فکر میکنم میبینم اون عشقی که به کارهای در حال انجام میدیم انگاری به میزان کافی و لازم نیست! انگاری حال خوبمونو گره زدیم به هر کسی و هر چیزی جز خودمون! برا همین یادمون می‌ره آقا جان توی جاده باس سوت بزنی و بری، نه اینکه زجر بشی و هی بگی خدا اون دنیا جبران می‌کنه!

    عاااااشق بودن! پرداختن بهااااا! تغییر شکله به عهده ی کیه؟ من و فقط من!!!

    استاد ایمان به خدا منو حسابی به چالش کشید! لا خوف علیهم و لایحزنون! پس چرا من هم میترسم و هم گاهی غمگینم! خوب الهه جانم این طبیعی نیست!! چون هنوز با جون و دل باورش نکردم!!

    استاد جانم من اعتراف میکنم دل انجام کاربزرگ رو نداشتم. استاد جانم تمرکز کلیدواژه ی طلایی این فایل روی ایمان هست، ایمان!!!

    خداوند پاسخ میده!!!!! تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس، خود راه بگویدت که چون باید کرد!!!

    استاد من اونقدر تو روزای سخت این فایل شما رو گوش کردم، قد کشیدم و رشد کردم! اونقدر این فایل رو درگذشته گوش کردم که وقتی فایل رو پلی کردم، تک تک کلمه های بعدی رو حفظ بودم. ولی استاد جونم اون روزای سخت به لطف آموزه های شما و کلام توحیدی شما خیلی زود جاشو با آسونی و لذت هم مداری با آرامش عوض کرده! استادجونم من عااااشق دوره هاتونم، چون هربار گوشش میدم قلب من باز میشه، حال دلم خوب میشه، وجودم رو آرامش فرامیگیره، قدرت جسارتم بالاتر می‌ره و قاطعیت کلامم دو چندان میشه !!

    استاد جونم وقتی تو آماده بودی؟!!! باز یه کد قشنگ تر بهمون دادین!!!! که نتیجه و کیفیت رو تو الویت قراربدیم!!!!

    استاد جونم، خانم شایسته ی نازنینم عاشقتونم 🩷🩵

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سارا گفته:
    مدت عضویت: 1926 روز

    درود و نور بر استاد عزیزم و مریم جان و دوستان همراه داخل سایت

    استاد امروز عصر بقدری خوشحال شدم که صدای ضربان قلبمو میشنیدم که از شادی میکوبید.

    گفتم این خبر خوش رو براتون کامنت کنم مطمینم که میخونید!

    امروز بالاخره بعد اینهمه تلاش، توکل و صبر قرارداد کار رو کارفرمای مهربون از آلمان برام ایمیل کرد و گفت امضا کن برامون بفرست و برو سفارت آلمان برای درخواست ویزا… بعنوان استاد زبان آلمانی با حقوق بلوکارت استخدام شدم . انقدر این لحظه فرستادن قرارداد رو صبحها تو حالت آلفا با احساس خوب تجسم کرده بودم که بالاخره اتفاق افتاد.

    خدایا به چه زبونی شکرت کنم که حق مطلبو ادا کرده باشم؟؟؟ آخه رب من ،هر چی ازت تشکر کنم بازم کمه!!!

    تازه خانم لورنز (کارفرمام) برام نوشته من برای خونه گرفتن کمکت میکنم یه آپارتمان کوچیک برات میگیریم تا با پسرت ساکن شی و بعد که رسیدی اینجا سر فرصت خودت خونه بزرگتر اجاره کنی.

    من تو ستاره قطبیم نوشته بودم تا جمعه یا قراردادم رو بفرسته یا حداقل یه ایمیل بزنه که فلان موقع قراردادت آماده س برات میفرستیم. و خود ش خونه رو برام جور کنه که من مجبور نشم هزینه هتل بدم.

    و کلی هم تجسمش کردم و اتفاق افتاد!!!! خدایا دمت گرم! این نتیجه توکل و تلاشمه ، نتیجه قدم برداشتن برای آرزوهامه، خب بزارین براتون تعریف کنم

    من حدودا سه ساله خواسته مهاجرت به دلم افتاده،

    ولی از اردیبهشت امسال تمرکزی جلو رفتم. اصلا تو سر رسیدم موقع تحویل سال1403 نوشتم سال مهاجرت…

    و نوشتم چه قدمهایی رو باید براش بردارم. در ابتدا چون اطلاعات از آدمهای معمولی جمع میکردم همه بهم باور غلط میدادن اطلاعات اشتباه میدادن. که تو نمیتونی بعنوان استاد زبان آلمانی قرارداد مستقیم بگیری . حالا دلیلشونو براتون بگم!! خنده تون میگیره!

    چون انقدر تو آلمان ، استاد المانی زبان نیتیو و یا مسلط هست که تو رو از ایران نمیارن. براشون صرف نداره. منم خام بودم و باور کردم دنبال آدمهایی تو آلمان میگشتم که مثلا قرارداد کار صوری بگیرم برای هر شغلی جز رشته تحصیلی خودم که مترجمی آلمانی هست و سالهاست تجربه تدریس و ترجمه دارم.

    یعنی انقدر عزتنفس پایین، انقدر تواناییمو کم میدیدم.

    خب هربار هم میخوردم تو دیوار، خیلی تلاش کردم با کلی آدم آلمانی و ایرانی داخل آلمان و کلی موسسه مهاجرتی داخل ایران و آلمان مشورت کردم همه میگفتن تو فقط میتونی تحصیلی بیای برای فوق لیسانس درخواست بدی. کاری به هیچ عنوان نمیشه!!

    خلاصه منم فقط دنبال ویزا و قرارداد کاری بودم.

    تا اینکه استاد تو یه فایلی گفت اگه تا حالا کسی آرزوی شما رو زندگی نکرده که ازش الگو بسازی واسه ذهنت تو بشو اون اولین نفرر ؛ تو بشو اولین الگو برای تحقق اون آرزو. و اینجا بود باورش در من شکل گرفت. من بعنوان اولین استاد زبان از ایران قرارداد میگیرم و خدا هدایتم میکنه.

    من فروردین 1402 یک شب از ساعت 11 تا ساعت 6 صبح فقط رزومه فرستادم برای سایتهای کاریابی مدرسه ها و آموزشگاههای زبان داخل آلمان، بدون اینکه حتی پلک بزنم از صفحه لبتاپ چشم بردارم،

    خلاصه بعد چند روز سر کلاس آنلاین بودم داشتم درس میدادم دیدم از طرف همین خانم لورنز برام ایمیل اومده و ازم مدارک بیشتر خواسته و لیسانس آلمانی مو خواسته و یه روز رو برای مصاحبه آنلاین معین کرده، انگار رو ابرها بودم … باوره تازه داشت شکل میگرفت که سارا، تو اولین نفر باش، تو الگو شو واسه بقیه… خلاصه هی نجوا اومد اگه بفهمه ایرانی چی؟ اگه تو مصاحبه موفق نشی چی؟؟

    به ذهنم گفتم عزیزم یه دقیقه آروم بگیر خب نهایت نمیشه، چیزی از دست نمیدی!! این اولین مصاحبه کاری من با یک آلمانی بود با ترس و استرس رفتم داخل مصاحبه. خلاصه خانم لورنز گفت من تمام استادهام رو از خارج آلمان آوردم تو رو استخدام میکنم. ولی قانونه که باید مدرک س1 آلمانی بدی.

    منم گفتم میشه نامه کفایت زبان بدی بیام آلمان امتحان بدم؟ ایران این سطح آزمون رو گوته سالی دوبار برگزار میکنه و سخته. ایشون قبول کرد رفت دنبال مجوز استخدام گرفتن، بعد یکهفته ایمیل زد میخوام باهات تصویری تماس بگیرم و گفت متاسفانه اینجا قبول نکردن و میگن باید س1 از ایران ارائه بدی

    خیلی دمغ شدم. خیلی تلاش کرده بودم برای پیدا کردن یه راه به آلمان. خلاصه پتو کشیدم سرم خوابیدم از ناراحتیم کم شه وقتی بیدار شدم دیدم خانم لورنز ایمیل زده من بهت کمک میکنم اجازه میدی مدارکتو برای دوستم که تو اداره مهاجرهاس بفرستم و راهنماییت کنه؟ منم قبول کردم و باخودم گفتم طفلک دیده من دمغ شدم خواسته دل منو خوش کنه!

    بعد اونروز ایمیلها و راهنماییهای این دوست خانم لورنز شروع شد و همش نتیجه این میشد که باید س1 بگیری! من که اینهمه تجربه داشتمو و هر روز با آلمانی سرو کله میزدم نمیدونم چرا از این امتحان میترسیدم.

    و سمتش نرفتم. و به جاش شروع کردم سایت آموزش زبان مو آوردم بالا. محصول گذاشتم و 8 ماه تمرکزی تا اردیبهشت 1403 روی سایت کار کردم بعد همزمان دوره حل مسائل و عزتنفس رو کار کردم. دیدم برای پول دار شدن و آزادی زمانی بیشتر باید سایتمو راه بندازم، رفتم تو دل ترسم و شروع کردم یاد گرفتن نرم افزارها و علم مرتبط به کارم و استارت زدم.

    بعد باخودم گفتم برای مهاجرت بهم ثابت شد اگه س1 بگیرم میتونم قرارداد بگیرم. پس سایت که تموم شد میرم سراغ خوندن س1 و آماده شدن برای امتحان.

    از دیماه هم شروع کردم جسته گریخته در کنار کارهای سایت و ضبط محتوا، دنبال منابع امتحان گشتن.

    تا اینکه اردیبهشت بمحض تموم شدن ضبط آخرین محصول، استارت آماده شدن برای آزمون رو زدم و تمرکزی خوندم. و تو گروهها ی تلگرام سرچ کردم متوجه شدم که ترکیه باید امتحان بدم و بازم خدا دستهاشو فرستاد و یکی از شاگردام که آلمان هست بهم پیشنهاد داد که برام هزینه امتحان رو واریز کنه .

    و اینم حل شد. چون همزمان همیشه من تدریس آنلاینمو دارم شروع کردم پس انداز برای هزینه سفر.

    و 2 شهریور سفر کردم استانبول برای امتحان . و امتحانمو خدا کمک کرد و عالی دادم . تو این مدت یکسال هم به خانم لورنز ایمیل زدم و گفتم من تابستون س1 امتحان میدم برات میفرستم و اونم میگفت پیش من کار داری. خیالت راحت.

    باورتون میشه؟؟؟ خدا چطوری دستانشو میفرسته؟؟

    فقط دوبار باهم ویدیو کال کردیم همین!!

    بعد 5 هفته موسسه استانبول ایمیل زد پست امتحان کتبی تونو گم کرده به آلمان نرسیده سه هفته وقت داری بیای مجدد امتحان بدی. سفر به هزینه خودت ولی امتحان رایگانه. شوک شدم!! دو روز بهم ریختم به خانم لورنز نوشتم چه اتفاقی افتاده و گفت بیخیال س1 شو. من پرس جو کنم ببینم قانونی اومده تو رو بدون س1 بیارم.

    اینو که شنیدم ایمانم بیشتر شد! گفتم این بنده خدا دست خدا همه جوره پای من واستاده!!

    من دوباره میرم امتحان میدم. خلاصه دوباره رفتم 2 آبان ترکیه دو روز فقط امتحان دادم و برگشتم و پول سفر معجزه آسا جور شد برام! عالی دادم امتحانمو. حالا دقیقا همونموقع بود که اسراییل میخواست موشک بزنه تو یه کامنت تعریف کردم که چطور ذهنمو کنترل کردم در حالیکه من تو هواپیما روی آسمون بودم موشک زدن تهران ولی سالم هواپیما نشست.

    بعد 6 هفته کارنامه اومد با بالاترین نمره قبول شدم.

    خدایا بازم شکرت! وقتی کارنامه رسید دستم، اشک تو چشام زد. میدونی چرا؟؟؟

    چون قبل اینکه بدونم کجا باید امتحان بدم چی باید بخونم کارنامه رو تجسم کرده بودم بارها و با نمره بالا.

    و دقیقا الان تجسمم تو دستم بود‌( قدرت تجسمو جدی بگیریم)

    و بعد برای خانم لورنز ایمیل کردم تا جواب بده یکهفته ای طول کشید . یادمه بعد از یکهفته بی جواب موندن ایمیلم از ناراحتی تب کردم . نجوا اومد که دیدی اینهمه تلاش کردی توکل کردی هزینه کردی رفتی تو دل ترسهات بی نتیجه موند! ولی ته ذهنم دنبال راه میگشتم خلاصه تو حال تب و لرز که تمامش بخاطر نجوا بود گفتم خدایا نزار ایمانمو از دست بدم.

    یهو دیدم همون لحظه ایمیلمو جواب داد و خلاصه گفت من برات عجله میکنم و این مدارکو بفرست. و تب من قطع شد و باز به سجده افتادم.

    بعد هم تعطیلات سال نو و کریسمس شروع شد باز دل تو دل من نبود. فقط با تجسم و فایل گوش دادن و پیاده روی ذهنمو کنترل کردم. تو این بین برای برادرم مسئله مالی خیلی سختی پیش اومد بدهی زیاد و چک برگشتی که اونطرفم باید کنترل ذهن میکردم .

    تا اینکه امروز دوباره نجوا داشت اذیتم میکرد که چرا خانم لورنز انقدر طولش میده و هنوز نفرستاده. نکنه پشیمون شده. وقتی حس کردم دیگه کاری نمونده که انجام نداده باشم

    گوشیمو خاموش کردم از 12 تا 4:20 دقیقه خوابیدم.

    رها کردم. تا نجوا نیاد تا آروم باشم.

    وقتی بیدار شدم که ده دقیقه بعدش کلاس آنلاین داشتم با شاگردم که آلمانه. نیم ساعت درس دادم یهو

    انگار یه صدایی بهم گفت ایمیل تو چک کن

    به خودم گفتم از صبح ایمیل نداده محاله الان داده باشه، باز گفت ایمیلتو چک کن دختر جان! رفتم چک کردم دیدم برام قرارداد فرستاده.

    و شروع کار رو اول مارس زده 11 اسفند (خدایا تا اونموقع ویزام بیاد پول بلیطامونم خودت ردیف کن آمین)

    و خلاصه دیگه نتونستم کلاسو ادامه بدم و کلی با شاگردم ذوق کردیم. با خوشحالی به پدر و مادرم خبر دادم اومدن سریع پیشم،

    همیشه فکر میکردم این لحظه برسه خیلی ذوق مرگ شم ولی انقدر به قول استاد تجسمش کردم انگار 90 درصدشو تو تجسمم تجربه کردم.

    استاد خواستم این خبر خوش رو براتون بگم و تو شادیم شریک شین.

    کامنتم طولانی شد. ایشالا به زودی خبر ویزا شدنم رو میدم.

    نا گفته نمونه تمام مسیر رو خودم و خدا باهم رفتیم

    بدون کوچکترین حمایت، تشویق ، کمک فکری ،کمک مالی یا انگیزه ای که کسی بخواد بهم بده . حتی فامیل درجه یک ، دو ، سه مخالف مهاجرت منم بودن.

    فقط خدا بود و خدا بود و خدا بود!

    امروز به عکس خودم داخل گالری گوشیم نگاه میکردم و کیف میکردم. گفتم سارا خیلی ارزشمندی! از وقتی خالق بودن خودتو باور کردی چقدر رشد کردی چقدر جسورانه برای آرزوهات قدم برداشتی. چقدر دوست دارم دختررر پرتلاش و قوی و با ایمانم،

    با تمام وجودم سارا را دوست دارم تحسینش میکنم

    استاد دوستون دارم

    سارا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      حسین شجاعی گفته:
      مدت عضویت: 2503 روز

      درود بر شما سارا خانم

      فوق العاده بود

      خوندن کامنت شما اون هم الان ساعت چهار صبح دنیایی از نور و امید و روشنایی در دلم انداخت

      واقعا به قول استاد اشک ما را هم درآوردی سارا خانم بنده بینظیر و الهی خداوند

      چقدر خداروشکر کردم که از کامنت قبلی شما پیگیر کامنت های امید بخشت شدم و با خوندن هر یک از نوشته هات و نتایجت واقعا از صمیم قلب خوشحال میشم و درس میگیرم از اینهمه تعهد و ایمان قوی که در این مسیر داری

      بهت تبریک میگم

      واقعا حس خالق بودنت را در کامنتهات میشه درک کرد و این حس فوق العاده به من هم منتقل شده و نور امیدی در قلبم روشن کردی که من هم میتونم به هر آنچیزی که دوست دارم با تعهد و پشتکار برسم و با داشتن ایمان یه عالم غیب با آرامش و حس خوب خواسته هایم را در بهترین زمان تجربه کنم

      برای شما آرزوی تندرستی و شادی بی کران دارم

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سارا گفته:
        مدت عضویت: 1926 روز

        درود بر آقای شجاعی عزیز

        ممنونم که برام نوشتین و با دایره آبی خوشحالم کردین

        هر کدوم از ما بشخصه خالق هستیم فقط باید باورش کنیم تا از قدرت رب که درونمون هست استفاده کنیم و خلق کنیم. همه ما منحصر بفرد هستیم و روحمون آگاهه از قدرت خلق کنندگی که خالق بهمون داده. فقط باید نجوا رو کنترل کنیم.

        روح از جسم و افکارمون مجزاست. ما جدا از بدن و نجواهای توی ذهنمون هستیم . لامصب ذهن خیلی چموشه. من که شخصا از دستش کلافه م. مدام باید مچشو بگیرم که هی! الان داری به چی فکر میکنی باز حالت بد شده؟ ریختی بهم؟ ریشه استرست و ترس الانت چیه؟ واقعا از استاد عباسمنش سپاسگزارم که یادمون داد ناظر بر افکارمون باشیم البته که من هنوز گاهی یادم میره ولی خیلی بهتر از قبل شدم.

        الهی نور امید توی قلبتون هر روز پررنگ تر از دیروز باشه.

        منتظرم به زودی از نتایجی که میگیرین و تا اینجای راه گرفتین برامون بنویسین.

        در مسیر نور باشی تا همیشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رحمان گفته:
      مدت عضویت: 2405 روز

      سلام سارای عزیزم

      شاید هیچکس اندازه من برات خوشحال نباشه، این دو روز که فهمیدم کارای مهاجرتت درست شده اول برات اشک شوق ریختم ولی بعدش دلم گرفت. از اینکه یکم آزمون دورتر میشی

      هیچ کدوم از بچه های سایت نمی‌دونن که چقدر تلاش کردی، چقدر رو خودت کار کردی و زحمت کشیدی

      هیچکی نمیدونه چقدر رفتی تو دل ترسات، با خودت جنگیدی، خودتو ذره ذره شکستیو از نو ساختی

      کامنتهایی که می‌نویسی و بچه ها میخونن یک هزارم اون تلاشهایی نیست که تو مسیر رسیدن به خواسته هات انجام دادی

      تو یکی از قوی ترین و مهربونترن زنهای دنیا هستی، و همیشه به عنوان یک آدم موفق ازت یاد میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سارا گفته:
        مدت عضویت: 1926 روز

        درود بر رحمان عزیز

        دوست خوب و بامعرفت حالت چطوره؟

        یکی از بزرگترین دستاوردهای این سایت برای من آشنا شدن با تو بود.

        واقعا خوشحالم و شاکرم برای دوستی با تو، تنها کسی که حرفهامو تو این سالها گوش میداد، بهم انگیزه میداد، تشویق میکرد، هر جا میرفتم تو جاده خاکی قانون رو یادم مینداخت و دلسوزانه کنارم بود. ازت ممنونم که انقدر نابی،

        راستش من خودمم دلم گرفته، یه حال غریبیم، اینهمه برای رسیدن به هین لحظه تلاش کردم دعا کردم توکل کردم الان یه حس عجیبی دارم

        دلم میخواد ویزام بیاد و راهی شم ولی انگار از ناشناخته ها میترسم هم شوق دارم هم اضطراب و استرس.

        هم شوق تجربه های جدید، زندگی جدید و پیشرفت تو کارم رو دارم،

        هم با خودم میگم یعنی تصمیمم درست بوده؟ برم از ایران!؟

        باید پدر مادر برادرها دوست خوبی مثل تو خانواده فامیل ، شهر و کشورم و تمام خاطراتی که 41 سال و اندی اینجا ساختم بزارم و زندگیمو بریزم تو یه چمدون و راهی شم به جایی که

        برام ناشناخته س، یه قاره دیگه س!

        خدا کمکم کنه بتونم قدمهامو محکم بردارم و احساساتی نشم.

        هرجای دنیا باشم بهترین رفیق منی رحمان جان و باهم در تماسیم.

        ویزا میگیری میای باهم اروپا رو میگردیم. من هم تلاشهای تو رو دیدم. تغییرات مثبتی که داشتی رو دیدم. و همیشه بخاطر توحید. و نور ایمانی که تو قلبته تحسینت کردم.

        خوش بینی و امیدوار بودن خصلت توست.

        دوست هم میمونیم تا همیشه

        سارا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1502 روز

    به نام خدای مهربانم .

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و بی نظیر برای این پروژه با این فایلهای زیر خاکی که پر از اگاهی است

    سلام به همه دوستانم .

    این فایل چقدر آگاهی های عمیقی دارد که اگر درکش کنم میتونه زندگی را در تمام ابعادش تغییر بده استاد بی نهایت

    سپاسگزارم برای این فایلهای هدیه دیروز تو این پروژه کامنت نگذاشتم هدایت شدم به قدم پنجم جلسه سوم اونجا

    کامنت نوشتم دلم تنگ شد یک روز تو این پروژه کامنت ننوشتم امروز این فایل یک دوره خلاصه بود استاد عزیزم

    که به قول شما اگر در مدارش باشم میشنوم و درک و عمل صالح میشه خدایا کمکم کن من در مدارش باشم که با این فایل

    عملگرا باشم بعضی اوقات شیطان گولم میزنه که فقط گوش کن کافیه چون حالم خیلی خوبه زمانی که فایلها را گوش

    میدم بسیار احساس روحانی بهم دست میده دیگه دوست ندارم کاری تمجام بدم ولی باید در اون حال بی نظیر

    قدمهای هدایتی را استارت بزنم که بدون عمل واقعا حرف مفت است

    دوست دارم در مورد اون تیکه از صحبتهای شما استادم بنویسم که گفتید اگر چیزی را دوست نداری تو هم انجامش نده

    واقعا اگر من چیزی را که ازش بدم میاد کسی در مورد من انجام بده انجام ندم خوب چرا کاری که دوست مدارم کسی با

    من انجام بده را من با کسی دیگه اون رفتار عمل را انجام بدم انتظار داشته باشم کسی با من اون رفتارو نکنه نه نمیشه

    جانم تو باید کارهایی که نمیخای کسی با تو انجام بده تو هم انجامش نده یک سوزن به خودت بزن یه جوال دوز به دیگران

    خیلی نکته عالی گفتید که اگر رعایت کنم در خودم این چهار چوب را قرار بدهم زندگی بهشت میشه

    ما میخایم زندگیمون در تمام جنبه ها عالی باشه ولی نمیایم سمت خودمون را در اون زمینه که پرداخت بهاست را انجام

    بدیم یعنی بدون پرداخت بها اصلا نمیشه چیزی به دست اورد میشه با دزدی این کارو کرد ولی اصلا پایدار نیست

    همه چی میره به باد فنا اگر میخایم چیزهایی داشته باشیم بهاش را پرداخت کنیم مثل این میمونه که من میخام هیکل

    ورزشی ارنولد داشته باشم ولی ورزش نکنم رژیم غذایی نداشته باشم اصلا این با عقل جور در میاد واقعا در این مثال

    بها ورزش زمان تغذیه هزینه هاست که منو میرسونه به اون اندامی که دلم میخاد اگر برای هر کدام از اهدافمون

    بدانیم که باید بها پرداخت کرد دیگه اهدافمون را واضحتر پی گیری میکنیم ماها خیلی موقعها اصلا نمیدونستیم

    این قانون را که بها باید پرداخت برای هر چیزی که میخای داشته باشی جهان این طوری کار میکنه بدون بها هیچ

    اتفاقی پایدار نیست در مورد سپاسگزاری هم که دیگه برای اکثریت فراموشی داره چون ذهن را اگر بتوانیم به صورت

    مستمر کنترل کنیم میتوانیم زندگی خود را کنترل کنیم تقوا میرسه به سپاسگزاری که نعمتهای بی انتها را دریافت

    میکنیم ولی اکثریت همیشه ناسپاسن چون نمیتونن ذهنشون را تحت کنترل خودشون داشته باشن کنترل ذهن اکثریت

    ادمها دست اخبار جامعه و تلویزیون ورودی ها سمی است زهرش را نمیتونن کم کنن چون مهمترین نکته ورودی های

    ماست چی داریم به خورد ذهن میدیم خروجی هم جنس ورودی نمیتونه شکل دیگه ای باشه .

    همیشه من با این چند سالی که از آموزشهای استاد عزیزم یاد گرفتم اینو میگم تا مردم یک کشور ذهنشون تغییر نکنه

    در واقع نگرش اکثریت مردم یک کشور عوض بشه آینده اون کشور هم تغییر میکنه چیزی به غیر این نیست

    کشور خودمون همینه مردم اکثرا دنبال نازیبایی هان غرغر کردن ناسپاسی خوب نتیجه اش خوب معلومه دیگه

    الان نتایج خودشون را دارن زندگی میکنن همه چی نوع نگاه ماست به دنیا بایذ چشمها را شست جور دیگه ای باید

    نگاه کرد برای شخص خودم همین بوده در زمانی که شبیه به اکثریت ادمها فکر میکردم تو در و دیوار بودم

    با اینکه قیمت دلار به پایینترین حد خودش بود توانایی خرید نداشتم در تمام جنبه ها ولی در همین دلار 80 ت جالبه

    که با لطف خدا و قوانینش میتونم بیشتر چیزهای که دوست دارم را تهیه کنم با قیمت دلار 80 ت چی عوش شد

    نوع نگرشم افکارم باورهام رفتارهام عملکردهام همه چی روز به روز بهتر میشه

    خدایا شکرت برای قوانین بدون تغییرت و میتونم با تغییر نگرش درونی خودم جهان خودم را تغییر بدم فارغ از اینکه

    بیرون چه خبر هست همه چی دسته من وقتی ریموت ذهنم دست رسانه ها نباشه .

    استادان عزیزم بی نهایت سپاسگزارم از این فایلهای هدیه گرانبها دوستون دارم .

    خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    نعیم پورشفقی گفته:
    مدت عضویت: 1720 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته

    سلام دوستانم

    خداروشکر بابت این لحظه که دلم از احساس عالی در حال پر کشیدن است و اشکهای شادی پشت چشمانم جمع شده

    عزیز دلم در حال گوش دادن به اهنگهای تجسمی سایت هست و نوشتن توضیحات جلسه اول پروژه و من هم در حال نوشتن کامنت جلسه هشتم هستم .

    در مورد قانون حرف می‌زنیم و سپاسگزار خانم شایسته بودیم و چقدر دو نفری بانو شایسته رو تحسین کردیم و تحسین کردیم .

    وقتی استاد میگفتن با عزیز دلم ساعتها درمورد قانون حرف می‌زنیم این خواسته در وجود منم شکل گرفت و الان دارم اون حس قشنگ رو تجربه میکنم .

    واقعا استاد سپاسگزار شما هستیم که این آگاهی هارو به گوشمون میرسانی

    باید برای رسیدن به خواسته هامون در مدارش قرار بگیریم

    تنها زمانی به خواسته های خود می رسیم که در مدار خواستمون قرار بگیریم .

    اولین عامل دستیابی به اهداف داشتن علاقه است

    زمانی که اهدفمون برامون اهمیت داشته باشه کارها خود به خود انجام میشه

    اتفاقات رخ می‌دهند

    باید برای رسیدن به اهدافمون بهاش رو بپردازیم

    با پول و انرژی و زمان

    انرژی نه بوجود میاد و نه از بین میره بلکه از شکلی به شکل دیگر تغییر حالت می‌دهد

    تغییر شکل هم با افکار و باور درست و حرکت در مسیر درست اتفاق می افتد

    ایمان و عمل صالح

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    بهای رسیدن به اهداف :زمان گذاشتن و صرف انرژی برای انجام آن است

    تمرکزمان راباید تنها روی کارمون قرار بدیم در آن حوزه رشد و پیشرفت می‌کنیم.

    خداوند به ایمانمان پاسخ می‌دهد

    ایمان داشته باشیم ایمانی که احساس خوب نشانه آن است .زمان بگذاریم و تمرکز

    تضاد ها درطول مسیر باعث می‌شود خواسته های واقعی خود را بشناسیم تا به سمت آن ها هدایت شویم.

    ایمان ما باعث نرم شدن دلها می‌شود.

    ایمان و باور و توکل مهم است نه هیچ عامل بیرونی دیگر

    اگر بها نپردازیم به اهداف خود دست نمی یابیم

    زمانی که روی باورهامون کار می‌کنیم ایده ها به ما الهام می‌شوند که به راحتی با عمل کردن به آنها به خواسته های خود دست میابیم

    مسیر نادرست مارا به اهدافمان نمی رساند

    وقتی در مسیر درست هستیم ایمان داریم توکل می‌کنیم و به ایده های الهامی عمل می‌کنیم

    و بعد به خواسته هایمان می رسیم

    خداوند حامی ماست

    و در آخر اصول زندگیه ما

    که آنچیز که برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچیز که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند.

    خداروشکر بابت این کامنتم

    خدایا مارا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه راه گمراهان و غضب شدگان .آمین یارب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: