مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست» - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»78MB23 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»22MB23 دقیقه
سلام سلام صد تا سلام
و بازم من قصد کامنت برای این فایلو نداشتم
اما کامنتا رو خوندم دیشب
فایلو گوش کردم دیدم نمیتونم ننویسم
خب امروزم خدارو شکر شیش و نیم بیدار شدم
یووووووووووهووووووووو
و بعد دیدن طلوع یه چند تا کامنت خوندم و حالا ساعت 7 و 3 دقیقه اینجام
بزن بریم درک کنیم
تکرار کنیم با تکامل عمل کنیم
واقعا خدایاا شکرت
لتس استارت
خدای من شکرت واقعا
واقعا این خود تویی که همچین سوالات فوق العاده ای
پاسخ طولانی و ارزشمند و کامل استاد رو در ادامه داشت واقعا خدایاا شکمرت تحسین میکنم فردی رو که این سوال رو این هدایت رو دریافت و عمل کرده و این درس های فوق العاده نتیجه عمل بهشه برای میلیون ها نفر
خب ستایش تو الان در نقطه خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بهتری از 15 سال پیش استادی
خب ولی وقتی او که به اینجا رسیده و متوقف نشده و همواره داره پیش میره و کلی قانونو خوب درک و عمل کرده و نتایجشم به واسطه عمل کردن به قوانین هستن بیا و خوب گوش بده و درک کن و عمل کن
با تاکید و شدت
چون مسیرت درسته
رو اینا باید خیلی خوب متمرکز شی
خیلی سخت نگیر کلا زندگی رو
با تکامل با توجه به نکات مثبت با لذت بردن از مسیر زندگیم(با بخشیدن خطاهام با سرزنش نکردن با درس گرفتن و با کنترل زاویه دیدم) خیلی راحتت و ساده به خواسته هام میرسم
خیلی نمیچسبم به خواسته هام
چون با رسیدن به خواسته هام ای زندگی متفاوت بشه عجیب بشه دیگه خیلی عالی بشه نه
با رسیدن به خواسته هام خیلی لذت میبرم
حرص نزنم عجله نکنم از روند لذت ببرم چون نتیجه و احساس خوبش و استفاده ازش نتیجه یه رونده
نه نتیجه زور زدن(دقیقا منم یه مدت هی میخواستم زد تر بشه بیشتر رو خودم کار کنم زود تر پیشرفت کنم اینو میخوام و……و بد هم نیست چون اصلا شروع کار کردن رو خودم با همین شروع شد
من یه لایوی دیدم با استاد
گفت یکی تو عید کلشو صبح تا شب کار کرده رو خودش به درامد دلار و………. رسیده
گفتم خب میشه ماهم که الان تعطیل
عید دیدنی هم که نیست
منم میخوام 20 روزه برسم که اینو بخرم اونو بخرم
در واقع ضعف من باعث پیشرفتم شد که اگه باور نمیکردم اگه نمیخواستم سریع برسم اصلا شروع نمیکردم که انقدر عالی پیش برم و انقدر عالی درک کنم و چند وقت پیشم خیلی به خاطر این عجله زده شدم
یعنی خیلی مهمه این زود تر رسیدنو بزاری کنار
چون من مثلا یه جا به قانون عمل نمیکردم احساسم یه دقیقه بد میشد میگفتم وای ستایش تو حتی نمیتونی این کارو کنی چجوری میخوای زود تر به خواسته هات برسی اقا فلانه
چون میگفتم میخوام زود تر به خواسته هام برسم و عدم عمل به قانون منو دور میکنه احساس بد منو دور میکنه
بعد حرص اون احساس بد رو میخوردم احساسم بد تر شد
و هرچقدر من قانونو بهتر درک کنم
میفهمم یه رونده اشتباهاتم روندن که با رفعشون با درس گرفتن ازشون کلی پیش میری
باید نتایجمو ببینم و تحسین کنم
باید رو خودم کار کنم
نه صرفا کار کنم با عصبانیت و عجله
با لذت
میدونی به خدا درک مفهوم لذت و هی بیشتر لذت بردن خودش مسیره
اولش فکر میکنی داری لذت میبری بعد میبینی نه لذت هات دارن از پاشنه اشیلا و خلا های عاطفیت میان مثلا جلب توجه میاد تو از مسیر از نعمتهات باید لذرت ببری و …..و الان بهتر میفهمم که اشتباهاتمم پله ی رشد با سرعتمن
الان بهتر میفهمم باید لذت ببرم از زندگیم
از بی نهایت نعمتم
باید مهار بشم در کنترل نجوا تغییر زاوه نگاه و تمرکز به نکات مثبت که همش میشه نهایتا در احساس خوب ماندن
که از کنترل اینا میاد
خدایا شکرت)
خدایاا شکرت مسافرت خودش یه تمرینه از مسیر لذت بردنه
و جهان داره به انین سمت میره
اروی و کوروز و…….. و………. همه نشون میدن هی لذت مسیر بالا میرهکوروز تو کلا داری زندگی میکنی داری جشن میگیربی ورزش و تتئاتر و………… یعنی نمیشینی یا نمیخوابی تا برسی عشق میکنی
یا اروی تو داری زندگی میکنی غذا درست میکنی تمیز میکنی مناظر و……….. وهمه کمک میکنه مقصد گرا نباشی
و خیلی چیزای دیگه که باید لذت ببرم
مثلا کامنت نوشتن این نباشه که زود تر درک کنم برم بعدی و بعدی و بعدی
لذت ببرم
با مثال به خودم بفهمونم قضیه رو سعی کنم عمل کنم و با لذت پیش برم و و بهتر درک کنم چون گوشه به گوشه سایت و صحبتها و محصولات و….مکمل همن
هی بهتر میفهمی
بخه میزانی که مقاومت هارو با منطق مثل خود ذهن منطقی رها میکنی میتونم درک کنی و هر چی بهتر درک کنی بهتر عمل میکنی و هرچی بیشتر عمل کنی بیشتر نتیجه میبینی
ولی به شرط لذت
نه اینه بری تمام فایلا رو یه روزه گوش بدی بگی زود تر درک کنم و……
ارام ارام
گوش بده
لذت ببر
فکر کن
و بدون هر چقدرم زور بزنی یه شبه کهدرک نمیکنی
همه فایلارم گوش کنی
زود ترم بخوای کامنت بنویسی
با هر بار گوش کردنشون اگاهی جدید دریافت میکنی
پس لذت ببر از نتایج کوچیکت
من یه دفتر برداشتم هرجا قدم در بهبود عاداتم
در غلبه بر ترسام
رسیدن به خواسته ها و……رو مینویسم ریز و درشت
مینویسم ایول بهت دختر گل کاشتی یه قدم بزرگ دیگه در راستای غلبه بر ترس از ……….. برداشتی دیدی واهیه ؟
دیدی هیچی نیست؟
دیدی نیروی برتری تمام جهانوو خلق و داره ادامه میکنه با توئه یاور ته و حمایتگر هر قدمت؟
دیدی بندگان همه دستان خداوندند؟
دیدی هر کس وجه هایی داره و به خاطر فرکانس خوبت وجه خوبشو نشون میده و…….
و به این وسیله از مسیرم از قدم هام
از پیدا کردن پاشنه اشیلام
از بهبود باورام
از یاد گرفتن رفتار با افراد
از همکاری
از عشق ورزی و پیشرفت درش لذت میکنم انگیزه میگیرم برای پیش رفتن
و میخوام بهتر شم
و میخوام بهتر لذت ببرم
به معنای واقعی
و مثلا سریع میخوام شروع و تموم کنی کامنتمو البته گاهی
باید بشینم از مسیر لذت ببرم با دقت
اشکال نداره شاید امروز تموم نشه یا قبل کلاسم ولی قراره لذت ببرم و پیشرفت کنم قراره درس بگیرم
زندگی همه ی اون تجربیات مسیر خواسته هستش همه لذت ها و سختی ها و………باهم تعریف زندگیه کهتو انتخاب میکنی لذت ببری یا زجر بکشی
که به قول استاد زجر مطلق و لذت مطلق نیست
تو انتخاب میکنی خیلی خیلی و هی بیشتر لذت ببری یا برعکس
که اصلا با زجر کشیدن کسی به چیزی نمیرسه چون فرکانس و ثبات فرکانسی در زجر موجب از دست دادن نعمتها هم میشه
اگر هم برسه انقدر براش زجر کشیده که به قول استاد میگه همین؟ اینهمه بدبختی به خاطر همین تجربه و کلا بیخیال خواسته هاش میشه
نهایتا که به خواسته میرسی هرچقدر بیشتر لذت ببری نتیجه شیرین تره استفادت بهتره عزت نفست بیشتره و…………
خیلی صبور تر باشم
کمالگرا نباشم و سعی کنم به سمت کمالگرا نبودن حرکت کنم
بیشتر در لحظه زندگی کنم
تا مسیر زندگیم لذت بخش تر شد هم به خواسته هام رسیدم
هرچقدر بیشتر تجربه کنم خواسته هامو که برام مهم هستند بهتر میفهمم اون اتفاق بزرگ نمیافته که تو فکر میکنی
اگر با زجر برسی که صد در صد به پوچی میرسی ولی با لذت
خیلی فرق میکنه ازادی زمانی و مکانی با درگیر مرخصی بودن
خیلی احساست فرق میکنه وقتی چیزی میخوای و تهیش میکنی با وقتی پولشو نداری
خیلی فرق میکنه بری هتل یا مسافر خونه
بری گشت و گذار و سفر و تفریح با در گیر پول بیمار بودن و……
مثلا من بچه بودم میگفتم من اگه مثل فلانی نمد داشتم
رنگ و وارنگ کلی کاردستی درست میکنم و……
بعد ها که خریدم خیلی چیزا باهاش درست کردم ازادی دارم و تا کی بدردم خود خیلی لذت بردم ولی اونم نبود که ای کلی ازش چیز بسازم و …..
مهم لذت بردن از مسیر خواسته هستش
و بعد لذت از تجربه مسیر
نگو پس کی میرسم
از هرچیزی تو زندگیت لذت ببر
مهم اینه که از همینی که داری لذت ببری و اونوقت لاجرم نعمت وارد زندگیت میشه
توجه نکن به چیزی که نداری که اگه چیزی رو میخوای و نداریش یاد بگیر به چیزایی که داری توجه کنی
یه راهی پیدا کن برای لذت بردن
اونوقت زندگی بسیار بسیار عمیق تر و لذتر بخش تر میشه و طبق قانون زود تر به خواسته هات میرسی
وقتی از مسیر لذت ببری سپاسگزارانه خواستتو دریافت و هی پیش میری و کلی لذت میبری و تجربه میکنی اون چیزی که میخوای رو وقتی از تجارب ممکنت استفاده میکنی
با احساس خوب فاصلتت با واستت پر میشه دریافتش میکنی و باز میتونی احساس بهتر وبهتر تجربه کنی
تا احساس خوب نباشه دستیابی هم نیست
احساس خوب با تغییر ذهن زاویه دید
با تغییر کانون توجه و تمرکز و……….به وجود میاد
صفر و یک نیست
همیشه میکتونم متمایل تر به سفید باشم
میتونم شاد تر
لذت برنده تر
هدفمند تر و……….تر باشم
امید وار تر
با ایمان تر
شجاع تر
خوشبین باش و سخت نگیر
من وظیفم اینه که تلاشمو بکنم و مسیرمو برم و حرکتمو بکنم
نتیجه دیگه خداوند که کمک میکنه و اتفاقات رو برامون به مقداری که رو باورامون کار و حرکت میکنیم برامون به وجود میاره
درگیر نتیجه نباشم
باید بتونم هی نا امیدی رو کمتر و امید و ایمان و حرکت رو بالا ببرم
به جای سرزنش بپذیرم همه همینطورن فقط باید تمرین کنم افسارشو بدست بگیرم و هی بهش مسلط بشم
و بپذیرم همه همینطورین و به میزانی که افسار و کنترلشو دست میگیرم پیشرفت میکنم
خدایا شکرت کلاس انلاینمم تموم شد
ستایش عزیزم
شهامتتو
که از گروه دوستانه ای که خودت درست کردی لف دادی تحسین میکنم که متعهدی به کنترل ورودی هات افرین عزیزم
این قسمتی از زنجیر هاییه که تو رو داشت میبست و تو خودتو نجات دادی
حالا میتونی بازم بهتر از قبل رو خودت کار کنی هرچند 1 هفته هم نمیشه گروه رو زدی
عاشقتم
من باید به خداوند ایمانمو ثابت کنم و اینکه در مسیر ثابت قدم هستم
این مسیره باید طی بشه باورای بد اتفاقات بد رو به وجود میارن و اتفاقات بد باورامونو نشونمون میدن تا بهبودشون بدیم و رفعشون کنیم و باورای خوب بسازیم که نتیجش بشه اون چیزی که من میخوام
تا تو مسیر نرم ایارادا رو پیدا نمیکنم
زیبایی این مسیر اینه که با حرکت در مسیر و کار کردن رو خودم و ادامه دادن هی یه ذره یه ذره ایرادا پیدا و رفع و پیشرفت میکنم به شرطی که تسلیم و نا امید نشم
خدایا شکرت
باید تسلیم خداوند بشم و رها باشم و لذت ببرم و پیش برم و بسپرم به خدا اونوقته که به همه چی میرسم وقتی رها میکنم میزارم جریان منو ببره فقط من رو باورا و ذهنم کار میکنم
و وقتی تسلیم مشکلات میشه نا امید میشه و میگه فایده نداره وافسردگی و……….تباه میشه زندگیش
تسلیم خداوند اونم امید وار و با ایمان باید باشم نه نا امید
بالا خره ادم باید بفهمه که یه سری باوراش ایراد داره دیگه
و از باز خوردا میفهمه
وقتی بتونی بفهمی مشکل از خودت و باوراتهخ میتونی پیدا و بر طرف کنی نه وقتی به عوامل بیرونی نسبت میدی
اگه ادامه بدی نتایج بزرگ میبینی
اگه ادامه بدی در مسیر درست با ایمان و خودتو اصلاح کنی
اگر میخوای به خواسته هات برسی باید حرکت کنی باید ادامه بدی
اگر حرکت کنی و توکل کنی و ایمان داشته باشی و ارام ارام قوانینو درک و به کار بگیری خیلی خیلی زود بهترین روزای زنددگیتو میسازی
اون باز خوردای بد کمکت میکنه پیشرفت کنی
فقط ادامه بده
حرکت کن
خدایا شکرت وقتی استاد میگه فقط با من کار کنید
ذهنی که دنبال نکات منفیه میگه اره فقط برای سود خودش میگه
اما ذهنی که فراوانی رو باور داره میگه این کار برای هر دو سو خوبه
هم استاد
هم ما
چرا که ما لقمه رو دور دهنمون نمیچرخونیم و یاد میگیرم مسیر ساده و درستو بریم
یاد میگیریم از اشتباهات بقیه درس بگیریم و تکرارش نکنم
و من میخوام مثل دومی فکر کنم
کتابهای مربوط به کارتو حرفه و……..علاقتو بخون
در حوضه موفقیت نخون
این سایت کامله و هر روز داره به این سمت پیش میره
و بهبود پیدا میکنه و تو همه جوانب خیلی گستردس
و اگه بتونی رو همینا متمرکز حرفه ای بشی و هی بهتر و بهتر اصلا انقدر هی نتیجه میبینی
که اصلا بی نیازی به اطلاعات بیشتر
نیازمند تکرار اطلاعات هستی
تمام اتفاقات و شرایط زندگی من حاصل باور ها و فرکانسمه
و اومده منو رشد بده
هرچقدر بیشتر قانونو درک و استفاده کنم نتایج تصاعدی بالا میره
واقعا خدایا شکرت
پس باید از مسیرم لذت ببرم
از حل مسائلم
از پیدا کردن اشتباهات و پاشنه اشیلا و رفعشون و……
از هدف داشتن و نشونه دیدن
و باور کنم اون خواسته کیفیت تجارب منو بالا میبره
ولی تا من ظرفمو بزرگ نکنم اون کیفیت رو تجربه نمیکنم
تا با احساس خوب فاصله رو پر نکنم و عشق نکنم تجربه نمیکنم
خدایا شکرت باید ارام باشم
عجله نکنم
عشق کنم
سپاسگزار باشم
جوری زندگی کنم
جوری با عشق کارامو کنم
که گویی در همون خونه مورد علاقمم
با همون امکانات و شخصیت دلخواهک
یوووووووووهووووووووو
سپاس فروان
استاد عاشقتم بی نهایت
دوست دارم
خدایا شکرت
الحمد لله
یوووووووووووهوووووووووو
در پناه رب شاد توحیدی استوار در مسیر درست با عزت نفس ثروتمند و موفق و سلامت و عاشق و دوست داشتنی و زیبا بین و مسلط بر عواطف و احساسات و موفق در کنترل ذهن و زاویه نگاه و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
بوس بوس
امریکا
دور اتیش
پارادایس
با پیاز چال میبینمتون
به نام پروردگار بخشنده مهربان.
سلام خدمت تمام دوستان عزیز و مهربان.
این فایل نشانه روزانه من بود و موقعی به این فایل برخوردم که به صورت قدرتمند دارم روی دوره عزت نفس کار میکنم.
دوره عزت نفس رو کسی تا وقتی تمرکزی روش کار نکنه نتیجه ای نداره.
ولی خب همین نکته هم باید تکاملش رو طی کنه تا بتونه روش تمرکز کنه.
خب بگذریم.
خداروشکر میکنم به خاطر این هدایتی که داره توی اول این فایل به من میگه عجول نباش.
صبر داشته باش.
آرام باش.
توقف کن و از مسیر لذت ببر.
مسیر رو با لذت طی کن.
لذت بردن کلید طلاییه موفقیته.
لذت بردن یعنی احساس خوب.
لذت بردن یعنی احساس سپاسگزاری از هر آن چیزی که هست.
من خودم در مورد این کار که یه کم آسونتر بدونم کارهام رو سختش نکنم مسیر رو ، پاشنه آشیلمه.
دلیلش هم در گذشتمه.
چون سخت کار فیزیکی میکردم.
یعنی در مورد موارد مالی و برای به دست آوردن پول، سخت تلاش فیزیکی میکردم وفکر میکردم با کار زیاد پول به دست میاد.
منظورم این نیست که حالا میخوابم تو خونه و منتظر نتیجه ام.
نع
همین الآن هم کار میکنم و خداروشکر روزی رو یاد ندارم که بیکار بوده باشم.
همیشه شکر خدا به کار بودم.
ولی قانون رو بلد نبودم که باید هدف داشته باشم و از زیباییهای زندگیم لذت ببرم.
و الآن به لطف خدا خیییییلی خوبتر دارم از لحظه به لحظه زندگیم لذت میبرم.
البته با کمک از دوره عزت نفس بسیار بسیار بسیار بیشتر دارم خودم رو درک میکنم.
بهتر دارم درون خودم رو درک میکنم.
بهتر دارم خدای خودم رو میشناسم.
و به امید لحظه های شگفت انگیز و لذت بخش.
خدایا توکل به خودت/
نکته دوم کار کردن روی باورهاست ، که چه دلیلی داره که اینقدر مداوم ما باید روی ذهنیتمون کار کنیم ؟؟
بهترین دلیلی که میتونه این مداومت ادامه دار بشه و انگیزه ی کار کردن داشته باشیم این هست که
شخصی که باور میکنه که این کار کردن روی باورها نتیجه میدهد، کار میکنه.
ولی کسی که باور به این موضوع نداشته باشه، کار نمیکنه .
چون دلایلی که توی ذهنش میگه که این کار کردن روی باورها نتیجه نمیدد خیلی بیشتر از شدنشه .
من خودم توی یک برهه ای داشتم فایل گوش میدادم، کتاب میخوندم ، تلاش میکردم.
ولی یه نگاهی داشتم که من همینجوری که این فایلا و کتابا رو دارم گوش میدم و میخونم خود به خود نتیجه میدد.
ولی پشتش بااااور نبود.
میدونید!!
ولی ادامه دادم.
دنبال دلایلی گشتم که این افکار توی ذهن من غالب شده.
ولی دوباره با کمک دوره عزت نفس فهمیدم که دنبال دلایل اتفاقات ناجالبی که برات افتاده نباش.
و به خودم گفتم هرچی که بوده گذشته.
از الآن چجوری باید این مسئله رو مدیریت کنم ؟؟؟؟
وقتی این مسئله حل شد که من بعد از بارها که دوره عزت نفس رو گوش دادم و خیلی امیدی بهش نداشتم و فقط گوش میدادم،
به خدای خودم گفتم : پروردگارا من رو هدایت کن.
و خداوند من رو هدایت کرد و توی یک روز جمعه که من تو خونه بودم یه چیزی توی وجودم گفت : برو و یه دفترچه بردار، دوره عزت نفس رو این بار بذار و شروع کن به نوشتنِ هرچی که اومد.
وقتی شروع کردم و جلسه ۱ و ۲ رو دیدم و همراه با گوش دادن نصف بیشتر یه دفتر رو پر کردم ،،،، وااااااااااااای
یه لحظه به خودم اومدم و احساس کردم مغزم داره رشد میکنه.
مثل اینکه قولنج مغزم رو یکی گرفته.
تمام رگ و ریشه هاش از هم باز شده.
و وقتی از اینکار نتیجه گرفتم با خودم عهد بستم که هر موقع هر فایلی رو شروع کردم به گوش کردن یا دیدن، فقط بنویسم.
حالا یا توی کامنت
یا توی دفترچم
و خداروشکر تا الآن این روند رو ادامه دادم.
و بچه های عزیزم ، من یه نکته ی دیگه رو هم بگم.البته اول با خودمم.
تکامل یه قانونیه که اگر همواره رعایت بشه، همواره احساس آدم خوب میمونه.
و این احساس خوبه که اصل و اساسه.
باید ما در حین کار کردن روی باورها به خودمون یادآور بشیم که آقا، من دارم تکاملم رو طی کنم، و نسبت به دیروز یا قبل از دیدن این فایل یا قبل از نوشتن این کامنت یا هر کار جدید ذهنی دیگه ای، این قدرت رو نداشتم.
و الآن که یه کوچولو تکاملم رو طی کردم بهتر از بار قبل دارم عمل میکنم.
یعنی تکامل هم باید آرام و بدون تنش و بدون عجله و با صبر جمیل طی بشه.
خلاصه که عاشقتونم.
نمیدونید چقددددر لذت میبرم وقتی میام کامنت میذارم.
نمیدونید چقدر حال میکنم با خودم وقتی متوجه میشم همه این اتفاقات هدایت خداوند بوده.
و هدایت خداوند بوده ، هست و خواهد بود.
فقط از شکلی به شکل دیگر تغییر حالت میدد.
استاد عزیزم ممنونتم
بچه های عزیز سایت ممنونتونم
و در آخر سپاسگزار پروردگار خودم هستم که من رو دوست داره، من رو راهنمایی و هدایت میکنه و هرروز به سمت قله های موفقیت و پیشرفت پیش میبره 😘😘😘
به الله یکتا میسپارمتون
محمد مهوری
2021/1/30
گام هفتم از پروژه مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر – پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»
به نام خداوندی که هرچه داریم از آن اوست.
سلام به استاد عزیزم و مریم جان زیبا
خداروشکر برای همگام شدن با این جلسه و درک و دریافت آگاهی های آن
از خدا اجازه میخوام که بنویسم آنچه درک کردم تا این آگاهی ها برای خودم مرور و تثبیت بشه.
سوال اول-باور مناسب برای حفظ انگیزه و عدم توقف در مسیر
————–
داشتن احساس خوب در مسیر یکی از اصلی ترین علت های حفظ انگیزه ی ما در مسیر رسیدن به خواسته هاست.
اما باید همواره به این موضوع آگاه باشیم که ما موجود صفر و یکی نیستیم و همیشه در یکی از حالت های میانه ی این طیف قرار داریم.
پس طبیعیه که بعضی اوقات نا امید بشیم.
اما نکته اینجاست که هرچقدر سعی کنیم در این مسیر خوشبین تر باشیم و کمتر نسبت به آینده سخت گیری داشته باشیم باعث میشه راحت تر انگیزه و امیدمون رو حفظ کنیم.
وظیفه ی ما اینه که در این مسیر با حفظ امید و انگیزه مون پیش بریم و نتیجه رو که سمت خداونده رها کنیم و به خودش بسپاریم.
ما نباید درگیر نتیجه بشیم و توکلمون رو به خدا حفظ کنیم.
باید این رو بپذیریم که برای همه ی ما این موضوع پیش میاد که در طی کردن مسیرمون بعضی وقتا ناامید بشیم ، اما همواره باید تلاش کنیم که خودمون رو از این وضعیت خارج کنیم و به مسیر اصلی برگردیم .
باید حواسمون باشه که هرچقدر امیدوارتر باشیم و بیشتر روی باورهامون کار کنیم به همون نسبت بهتر نتیجه میگیریم و در این مسیر با مقاومت کمتری حرکت میکنیم.
در پیشامد موقعیتهای ناجالب وظیفه ی ما اینه که ایمانمون رو حفظ کنیم و تسلیم مشکلات نشیم و مدام با به یاد آوردن قانون به خودمون آگاه باشیم که این نتایج هم به خاطر افکار و فرکانس های خودمون رخ داده پس هرچقدر بتونیم باورهای قوی تری بسازیم به نتایج بهتری می رسیم.
این رو بپذیریم که هیچ کدوم از ما باورهای خالصی نداریم و پیش اومدن این موقعیت ها هم بخشی از مسیر ماست و اگر در این موقعیت ها ایمانمون رو نشون بدیم تفاوت ها در نتایج رخ میدن.
پس انگیزه مون رو حفظ میکنیم و با توکل مسیرمون رو ادامه میدیم.
اگر این موقعیت ها پیش نیاد ما اصلا متوجه نمیشیم کدوم یکی از باورهای ماست که ایراد داره و باید روش کار کنیم.
پس با تغییر زاویه ی نگاهمون به این اتفاقات ، اونها رو موهبتی میدونیم که برای رشد و تغییر ما به وضعیتی بهتر از وضعیت فعلی ایجاد شدن و با تلاش برای حفظ احساس خوبمون درس هاش رو میگیریم و ازش میگذریم.
این مسیری که باید طی بشه و تا تو مسیر نری ایرادها مشخص نمیشن. (دیکته ی نا نوشته که غلط نداره.)
زیبایی این مسیر اینه که با توجه به بازخوردهایی که میگیریم ایرادها رو پیدا میکنیم و کم کم اصلاحشون میکنیم و میبینیم که اوضاع و شرایط مدام داره بهتر میشه ، به شرط ادامه دادن این مسیر و Give up نکردن.
برگشتن به اصل و مرور مداوم قوانین خیلی میتونه بهمون کمک کنه که همیشه به یاد داشته باشیم اگر نتایج دلخواه نیست مشکل فقط و فقط از ما و باورهای ماست و با علم به این موضوع تمرکزمون رو از عوامل بیرونی برمیداریم و روی بهبود خودمون تمرکز میکنیم و این مسیر رو ادامه میدیم و باورهای اشتباه رو پیدا مکینیم و اونها رو برطرف میکنیم و انوقته که نتایج در زندگی ما ظاهر میشن.
تفاوت افراد موفق و ناموفق اینه که افراد موفق کمتر نا امید میشن و سریع تر به مسیر اصلی برمیگردن و این مسیر رو ادامه میدن و با گرفتن بازخوردها در مسیر خودشون ،جاهایی که باید بهبود ایجاد بشه رو شناسایی میکنن و روش کار میکنن.
متاسفانه 99% آدمها انقدر ایمانشون قوی نیست که این مسیر رو ادامه بدن و در اون استمرار داشته باشن.
اگه ما با حفظ ایمان این مسیر رو ادامه بدیم و درک درستی هم از قوانین داشته باشیم اون وقت شرایط زندگی خیلی زود تغییر میکنه و از دل روزهای سخت شرایط عالی زندگی پدیدار میشه.
روند کار کردن روی باورها باید به صورت روزانه و مستمر اتفاق بیفته ، دقیقا مثل نفس کشیدن و غذا خوردن باید جزو روتین روزانه ی زندگی ما باشه تا ما انتظار تغییر و اومدن نتایج رو داشته باشیم.
یه نکته ی مهم اینه که الگوبرداری از افرادی که قبل از ما در این مسیر قدم گذاشتن باعث میشه کمتر آزمون خطا داشته باشیم و سریع تر به نتایج برسیم.
باید حواسمون باشه که تو این راه تمرکز خودمون رو هم حفظ کنیم و دنبال پیروی از چندین روش متفاوت به صورت همزمان نباشیم.
هدف ما که انباشت اطلاعات نیست.
مهم اینه از آگاهی هایی که داریم دریافت میکنیم بتونیم در عمل استفاده کنیم.
مدام باید اصل رو مرور کنیم که : “تمام اتفاقات زندگی ما به خاطر افکار و فرکانس های ماست و هیچ چیز دیگه ای مطلقا در زندگی ما تاثیری نداره.”
با تمرکز بر روی این اصل و با کنترل ورودی هامون باورهای جدید و قدرتمند کننده ایجاد میکنیم و هرچی بیشتر این اصل رو درک کنیم و در عمل ازش استفاده کنیم میبینیم که نتایج تساعدی تغییر میکنن و زندگی ما دیگه هیچ ربطی به زندگی گذشته مون نخواهد داشت :)
ممنونم از توجهتون به کامنت من دوستان
در پناه الله یکتا باشیم همگی :)
به نام خدای بخشنده و مهربان
با سلام خدمت استاد عباسمنش و دوستان عزیز ️
گام هفتم
وقتی استاد اون قسمت رو تعریف کردن که یکنفر تو کلاس استاد نشسته بود یاد سال 94 افتادم که مربیگری یک تیم در کرج به من سپرده شد و بعد صحبتهای اولیه قرار شد چند روز بعد تمرینات رو شروع کنیم،نفراتی که از پارسال بودند به اضافه چند بازیکن خوب شهر که باهاشون صحبت شده بود روی هم نزدیک 30 نفر بودند که قرار شد از بین اونا ما تیم رو ببندیم،اما روز تمرین کلا 4 نفر سرتمرین بودن که 2 نفرشون اصلا در حد تیم نبودند،نگو در بین فاصله این چندروز، تیم دیگر شهر با و عده و شرایط بهتر کل بچه ها رو برده بودند به تیم مقابل جالبش اینجاست حتی اون بازیکنایی که قبلا بازیکن من بودند و به واسطه اونها من معرفی شده بودم اونها هم رفته بودند،اما من با توکل به خدا و عشق و علاقه کارم رو شروع کردم و چندتا بازیکن خودم اضافه کردم و چندین بازیکنی که یه زمانی خوب بودن ولی اضافه وزن داشتن هم اضافه شدن و در نهایت ما تونستیم قهرمان لیگ کرج بشیم و سال بعد هم قهرمان بشیم و بریم به لیگ استان البرز، اما اون تیم رقیب همون سالی که رفتیم لیگ استان،اونا از هم پاشیدن و تیمشون از بین رفت،و من هروقت بخوام رو باور خواستن کار کنم اون موفقیت ها رو برای خودم یادآوری میکنم.
در مورد تسلیم به خداوند هم من برای خودم مثال دارم،من دچار یه عادت بد بودم که خیلی تلاش میکردم بذارم کنار اما نمیتونستم درنهایت با دعا بدرگاه خدا و تسلیم شدن در برابر او و استمرار در ترک اون عادت خداروشکر تونستم اونو کنار بگذارم و این موهبتی بود که خدا نصیبم کرد.
در پناه خداوند سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید
میخوام یک سبک جدید از گوش دادن به فایل ها رو امتحان کنم اینطور که بار اول گوش میدم آنچه دریافت کردم رو کامنت میزارم. بار دوم گوش میدم آنچه که فهمیدم کامنت میزارم و میخوام هر فایل رو تا ۵ بار تکرار کنم با همین روند و کامنت بزارم. اینطوری هم روند تکاملی رو بهتر درک میکنم و هم کمال گرایی رو جلوش رو میگیرم و کمتر سخت میگیرم هم با تکرار کانون توجه روی مباحث باورهای مناسب رو میسازم. نمیخوام خیلی تجزیه و تحلیل کنم که در این روش ممکنه چه اتفاق دیگه ای بیفته و کار رو شروع میکنم و هدفم اینه که با لذت مسیر رو برم و هدایت وار نتیجه بهتری بگیرم، توکل به خدا بریم ببینیم چی میشه. باور های اولین بار شنیدن این فایل عالی:
به خودمون در مسیر سخت نگیریم و فکر نکنیم که اگه به خواسته هامون برسیم دنیا عوض میشه، وقتی به خواسته هامون میرسیم زندگی بهتر میشه اما مثل زمانی که خواسته رو نداریم و با یک حالت نیاز به خواسته نگاه میکنیم نیست. وقتی استاد با این همه نتیجه میگه من اگه با این آگاهی ها و درکی که از قوانین دارم به ۱۵ سال پیش برگردم از مسیر لذت میبرم و سعی میکنم از همه چیز بیشتر لذت ببرم و به خواسته هام نچسبم پس بعنی منم باید این کار رو اولویت زندگیم قرار بدم یعنی از هر لحظه از زندگیم لذت ببرم، به نکات مثبت توجه کنم. از دیدن یک پرنده، گربه، هم صحبتی با خانواده، دیدن یک گل، شنیدن این فایل لذت ببرم و اجازه بدم احساس خوب در زندگیم جاری بشه. چون اصل همین احساس خوبه که هر خواسته ای رو برای بودن در احساس خوب میخوایم و وقتی در این احساس خوب هستیم طبق قانون هم اتفاقات خوب وارد زندگیمون میشه. نکته دیگه که بهم یادآوری شده اینه که آقا فقط و فقط و فقط و فقط و فقط در حوزه موفقیت با استاد عباس منش همراه باشم و لاغیر. جز فایل های استاد از هیچ فایلی دیگه ای استفاده نکرده و نمیکنم و اجازه میدم نتایج این مسیر خودش رو نشون بده. باز هم خودم رو چک میکنم، الان هیچ کتابی جز قرآن رو به غیر از فایل های استاد مطالعه نمیکنم. اصلا در درک از قرآن رو هم باید تجدید نظری بکنم که آیا واقعا سیستمی و درسته یا نه؟ متعهد باشم که هر آنچه استاد میگه رو در عمل به کار بگیرم، آسون نیست. ولی باید امیدوارانه ادامه بدم و اونجاهایی که بیشترین مقاومت رو دارم اولین جایی باشه که شروع به تغییرش میکنم. اصلی که وقتی درستش می کنی همه چیز حل میشه اینه که تمام اتفاقات زندگی ما به خاطر باور ها و فرکانس های ماست. شرک که همون منشا فساده همینه که عاملی بیرون از درون من در زندگی من تاثیر گزاره. وقتی استاد میگفت من دوره هایی رو برگزار کردم یا قیمت پایین و هزینه های زیاد و کلی تبلیغ به اینکه بابا دوره هام عالیه بیاید استفاده کنید، ناخودآگاه یاد حرف آقای عطار روشن در مورد کانال تلگرامشون افتادم که میگفت باورهام شرک آلود بود و تغییرشون دادم و کانال رو حذف کردم و هدایتی که به اون کتاب و تغییرات سایت انجام دادن و الان با هزینه کمتر و دردسر کمتر دارن نتیجه بزرگ تر میگیرم افتادم، استاد هم دقیقا همین مسیر رو رفته و باورهاش رو تغییر داده یعنی رفتارهای شرک آلود و .. رو از بیزینسش حذف کرده. چرا؟چون الان هزینه هاش و دردسرهای خیلی کمتری داره و کاربرانش بیشتره. الان هم داره به معنای واقعی در آزادی زمانی و مکانی و مالی زندگی میکنه و هم کار و عشقش رو داره. یعنی همه جوره همه چی با هم اکی هست. یاد همون حرفی از استاد افتادم که گفت وقتی به خدا وصل میشی مردم عاشقت میشن و میان محصولاتت رو میخرن.. تو به خدا وصل شو.. تو اون رو تنها منبع قدرت بدون گروه گروه آدم وارد زندگیت میشن. باید این سوال رو از خودم بپرسم که «به خدا وصل شو یعنی چی؟» به خدا وصل شو یعنی از قانون سیستم استفاده کن. یعنی بیا و قدرت دیگران در ذهنت که احساست رو بد میکنه رو بگیر و بده به قدرت خلقی که خداوند بهت داده. یعنی همون دیدگاهی که میگه خب اگه بچه ها فایل هام رو دنبال نکنن، نکردن، مگه من برای اونها کار میکنم؟ این یعنی همون احساس خوب دیگه. به خاطر عشق خودش کار میکنه و به قانون ایمان داره که احساس خوب = اتفاق خوب. یعنی باور هم جهت با خواسته = اتفاقات دلخواه پس نگران نیست. موضوع بعدی اینه که باید در مسیر ثابت قدم باشیم، یعنی باید در مسیر حرکت کنیم نتایج رو ببینیم و بعد اصلاح کنیم باورها رو.. پس امیدواری امیدواری امیدواری مهمه. دلسرد نشیم و از مشکلات به نفع خودمون استفاده کنیم یعنی نگاه کنیم به درونمون و با قانون بسنجیم که چه ایرادی وجود داره و چه باوری باید تغییر کنه. امیدواری فقط با ایمان به قانون میسر میشه، پس باید ایمانمون رو نشون بدیم و مثل استاد که گفت یک نفر اومد برای دوره من گفتم باید ایمانم رو نشون بدم و رروی خودشون کار کردن و یک سال بعد سمینار هزار نفره برگزار کردن با مبلغ بالا تر. خب این نتیجه همون ثابت قدمی و ایمانه. نوش جانش باشه. نوش جانت باشه استاد.
تکرار دوم: احساس میکنم که شیوه آموزشم ایراد داره. یعنی در طی گوش دادن به فایلها به جای اینکه دنبال درک باشم دنبال جمع آوری اطلاعاتم. یک برگه جلوم هست که نکات رو مینویسم و در تکرار دوم فایل بارها استپ کردم و اون اطلاعات رو نوشتم و میفهمم که فقط اطلاعاته. باید به خودم فضای فکر کردن در مورد این آگاهی ها رو بدم یعنی به جای اینکه فقط بشنوم، منظور و مفهوم رو بگیرم. منطقش رو درک کنم. در مورد کامنت گزاری هم دقیقا باید این نکته رو مد نظر داشته باشم یعنی باید از خودم بپرسم «من چرا میخوام کامنت بزارم؟» آیا برای اینکه نشون بدم روی خودم کار میکنم هست یا نه برای تغییر زندگیم میخوام این کار رو انجام بدم؟ برای درک بهتر آگاهی ها و تغییر ذهن به منظور بودن در احساس خوب؟ یک موضوع دیگه که وجود داره اینه که من در روند کامنت گزاری چرا با یک حالت سخنران و استاد دارم رفتار میکنم؟ مگه قراره من یک حرفی رو بزنم برای بقیه و خودم عمل نکنم؟ مگه من استادم؟ من اومدم یاد بگیرم و زندگی خودم رو تغییر بدم. من قراره با کامنت نوشتن باورهای خودم رو تقویت کنم و راهش هم تکرار همین روند و تمرکزه. دوست دارم کمک کنم جهان رو جای بهتری برای زندگی دیگران بکنم و این کار رو با پیگیری و انجام تمرینات و نتیجه گرفتن میتونم انجام بدم. پس من الان دنبال درکم و تغییر باور. من نمیتونم فرکانس رو فریب بدم پس باید دنبال تغییر فرکانس باشم. خب موضوعی که در تکرار دوم شنیدم این بود که باید صبور بود و بیشتر در لحظه زندگی کرد. یعنی اجازه بدم به خودم و عجله نکنم تا ظرفم با اجرای آگاهی ها قدم به قدم رشد کنه. فاصله میان خواسته ها و ما فقط با احساس خوب پر میشه و احساس خوب فقط با تغییر ذهن بوجود میاد. تغییر نگاه صفر و یکی به باورها و ذهنیت و تبدیل اون به نگاه خاکستری پر رنگ و کمرنگ یعنی به خودمون به چشم یک ربات نگاه نکنیم که نباید ناامید بشه بلکه باید جوری تمرین کنیم روی باورهامون که بیشتر مواقع امیدوار باشیم. کار کردن روی باورها یعنی همون احساس خوبی که از تغییر ذهنیت میگیری برات کافی و منبع انگیزت باشه. تسلیم بودن در برابر خداوند یعنی اینکه بگیم ما حرکت میکنیم و خداوند به اندازه باور و ایمانمون اتفاقات رو بوجود میاره.. تسلیم بودن در برابر خداوند یعنی من به هر خیری که برایم می فرستی فقیرم. یعنی خداوند مثل خورشیدی هست که همیشه نورش در حال تابیدنه و این ما هستیم که در رو میبندیم و اجازه نمیدیم نورش وارد زندگیمون بشه و وقتی تسلیم میشیم در رو باز میکنیم یعنی روی باورها کار میکنیم تا نعمتها رو دریافت کنیم. مثل فردی که لباس مشکی میپوشه تا نور و گرمای بیشتری دریافت کنه. بازخورد جهان به باورهای ما میشه نتایج زندگیمون و معیار اینه که باتوجه به بازخورد های جهان یعنی نتایج حاصل از باورهای قبلی بفهمیم چه باوری رو باید تغییر بدیم و نتایج رو بهتر و بهتر کنیم. رسیدن به خواسته ها یعنی ادامه دادن مسیر، حرکت کردن و توکل کردن به خدا و ایمان داشتن و درک کردن قوانین و در نتیجه سخترین روزهای زندگی رو به بهترین روزهای زندگیمون تبدیل میکنیم.
تکرار سوم: من به موضوع کمال گرایی با نگاهی عمیق تر میبایست نگاه کنم. یعنی باید از دیدگاه قانون و ریشه ای تر به این موضوع نگاه کنم. وقتی موفقیت من در هر جنبه از زندگی بسته به باورهای من داره، نه اقدام فیزیکی، چون قانون این است که فرکانس های من، ذهن من در حال خلق کردن اتفاقات زندگیم هست حل موضوع کمال گرایی رو باید از ذهن شروع کنم. یعنی باید ببینم چه باوری هست که من وقتی بسازمش این موضوع رو در ذهنم و سپس در رفتارم بهتر میکنه. چیزی که مسلمه اینه که کمال گرایی احساس آرامش و لذت رو از آدم میگیره پس قطعا باوری محدود کننده است و مذاکره ای در این موضوع وجود نداره. از اونجایی که قانون تکامل و کمال گرایی در یک جا با هم نمیتونن قرار بگیرن پس قطعا موفقیت و نتایج من بسته به این داره که چقدر بتونم قانون تکامل رو بهتر درک کنم و ذهنیتم رو تغییر بدم. خب اولین عادتی که باید در خودم بسازم «توجه بر نکات مثبت خودم و دیگران و زندگی هست» از طرفی این باور رو باید بسازم که «هیچ سازوکار بی نقصی وجود نداره». از طرفی باید «مقایسه خودم با دیگران رو متوقف کنم» یعنی وضعیت فعلی خودم رو با وضعیت فعلی دیگران مقایسه نکنم انگار که در مسابقه هستیم چون اولا من نمیدونم دیگران چه باورهایی داشتن و چقدر زمان و انرژی صرف کنترل ورودی های ذهن و ساخت باورهاشون کردن و من صرفا دارم میوه ها رو میبینم و نمیدونم چه باورهایی داشتن و دوما این جهان مثل یک رستورانی هست که بی نهایت غذا و نوشیدنی وجود داره و همه به یک اندازه برای استفاده از این نعمت ها دسترسی دارن چرا که سیستم عصبی همه ی انسان ها یکیه. سیستم باوری همه ی انسان ها یکیه. دستگاه MRI براش ایرانی و غیر ایرانی تفاوتی نداره، سن براش مهم نیست، کشور و محیط برشا مهم نیست، چون قانون سیستم عصبی همه ی انسان ها یکیه پس به همون اندازه که افراد موفق و ثروتمند به نعمت های خداوند دسترسی دارن ما هم دسترسی داریم فقط باید روی باورهامون کار کنیم تا ظرف فرکانسیمون به اندازه ای برسه که نعمت ها رو دریافت کنه. چون انسان موجودی حاصل سالها تکامل هست و هیچ توانایی و موفقیتی و مهارتی یکباره ساخته نشده. پس تغییر باورها و ذهنیت فرایندی قدم به قدم و هدایت وار هست و استاد عباس منش که بالای ۱۲ سال روی باورهاش کار میکنه میگه باید سازوکار تکاملی رو خوب درک کنید در موضوع باورها تا نتایج پایدار رو ایجاد کنید و به احساس عجله دقت کنید و بدونید مسیری که آرامش نداره و لذت بخش نیست یک جای کار ایراد داره پس من حتما باید رعایتش کنم.
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
وقت همگی بخیر و شادی
نشانه امروزم
أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ (62)
الَّذِینَ آمَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ (63)
آگاه باشید که قطعاً بر اولیاى خدا، نه ترسى است و نه اندوهگین مى شوند.
آنان که ایمان آورده اند و شیوه ى آنان پرهیزکارى است.
به خواسته نچسبیم، #########
به خواسته نچسبیدن خودش یک قانون هست باید بشناسیم و عمل کنیم ، چون زمانی یک هدف و خواسته داریم و بهش می چسببیم، یعنی نگران هستیم و با هر باوری که داریم می خوایم سریع فقط برسیم ، همین عمل نادرست باعث میشه احساس بد در قلب ما ایجاد بشه که ما را از هدف دور می کنه ،
راهحل اینکه، از مسیر لذت ببریم، این خیلی مهم هست چون الان دز نقطه مبدا هستیم و هدف مقصد هست و این فاصله را بهتره با احساس خوب پر کنیم که در این صورت هم ما به خواسته نزدیک میشم و هم خواسته به ما نزدیک میشه و چقدر این لذت بخشه.
کمالگریی، #######
کمالگرایی باور محدود کننده ای هست بسیار مخفی هست و به شدت ما را از خواسته دور می کنه چون مانع حرکت میشه و انتظار داریم همه چیز کامل و پرفکت بشه بعد حرکت کنیم .
تپ قدم در ره بنه و هیچ مپرس
خود ره بگوییدت چون باید رفت
تسلیم #######
تسلیم یعنی در برابر مشکلات مثل حضرت موسی عمل کنیم و به خداوند بگیم من به رحمت تو فقیرم و تسلیم الله بشیم و به ایدها والهامات الهی عمل کنیم .
در مسیر موفقیت شاید به مشکلات و مسائل برخورد کنیم باید باز ادامه بدهیم و ایمان خودمان را به خداوند متعال نشان بدهیم، مثل استاد عمل کنیم با یک شاگرد سیمینار خودش را برگزار کرد.
خدایا شکرت
سلام خدمت استاد عزیزم 🌹
استاد از صبح که بیدار شدم احساسات بشدت بدی تجربه میکردم ،،سردرگم ،چند بار هی از خونه رفتم بیرون ،دوباره اومدم خونه ،،میگفتم بیرون خوبه ،میرفتم دوباره برمی گشتم خونه ،آشفته،انگار هیچ چیزی وجود نداشت که بخام بهش توجه کنم ،،قانون تا حدودی بلدم ولی بازم گیچ شده بودم ،بد اخلاق شدم ،،همش دنبال یه چیزی از بیرون بودم که آرومم کنه ،،برم یه قهوه بخورم ،برم باغ دوستم و….نه هیچی حالم عوض نمیکرد چون این تجربه را هزاران بار قبل هم داشتم .میدونم خیلی از داخل تهی هستم ،،خلا دارم که همش نشات گرفته از گذشته است ،نداشتن اعتماد بنفس و اینکه خودم تو اولویت نیستم ،،اول همسرم ،پدر مادرم ،دوستم و….وقتی این حالتی میشم دوست دارم تنها بشم ،،ولی بازم این متاهلی نمیزاره ،،دوست دارم برم یه جایی با یه چادر مسافرتی،هیچکی نبینم ،،نمیدونم خیلی انگار از خودم عقب افتادم ،هر چی تلاش میکنم خودمو پیدا نمیکنم ..خلاصه بعد کلی کلنجار رفتن نشستم دیدن لایو ۱۳،،فایل عالی هست به شرط درک و عمل کردن ..یهو به خودم گفتم این سایت همیشه جوابتو داده ،برم نشانه امروزم.. ببینم واقعا امروزم جوابم میده ؟!،،چند روز میشد نشانه ها را دنبال نکرده بودم …خلاصه هدایت شدم به این فایل ،اول دیدگاه خانم جهانبخش خواندم دیدم خدایا چقدر این نوشته درباره منه ،،بعد سریع دانلود کردم تا الان پشت سر هم ۳بار گوش دادم …استاد بخدا شرک میدونی چیه ؟این که من هر دفعه از این سایت جواب میگیرم میگم عالیه ،،ولی موقع سختی و مشکلات باور ندارم این سایت میتونه جوابم بده بعد کلی به در و دیوار خوردن ،عذاب کشیدن بعد میام میبینم بابا بخدا از این واضح تر دیگه جواب مگه میشه ❤️💗خدایا شکرت چقدر خوبی بخدا حالم خیلی خیلی خوب شده …استاد نمیدونم خیلی از دوستان سایت انگار با هم ارتباط دارند ،،همدیگر میشناسندبا هم آگاهی رد و بدل میکنن،با هم تماس میگیرن ولی من خودمم با خدای خودم واین سایت که البته بسیار بسیار بزرگن ولی من کوچکم ،من ذهنم کوچک هست..خلاصه با آدمی که تو این مسیر باشه تماس نزدیکی ندارم ،،خیای روزها دوست دارم با یکی حرف بزنم و…البته بازم میگم مشکل خود منم ،والا این همه شما میگید فقط خدا را باور کنید وخود خدا هم خودش میگه من برای شما کافی هستم ..ولی هنوز درک من اینقدر نشده برای همین کم میارم ..
واما این فایل استاد چقدر زیبا گفتیدعجله داشتن برای رسیدن راضی نبودن از الآنم ،همش تو فکرم اگه فلان چیز داشته باشم ،فلان پول داشته باشم ،،فلان ماشین ،خونه ،تو یه شهر دیگه باشم و…..هزاران دلیل دارم برای نا امید شدن ،رنجش گرفتن ،بیحوصله شدن که البته این کار شیطان هست که با این نجواهای ذهنی حالمو بد میکنه ،،آره استاد همین الان بیکارم ،یه زمانی آرزو داشتم آزاد باشم ،بیکار باشم تا این سایت دنبال کنم وحالا برعکس شده ،،ایندفعه میگم بی پولم ،،من اگه پول داشتم خوب بود ،فلان دوره را میخریدم ،مثلا ۱۲قدم ،نه ثروت ۱ میخریدم بعد سریع یه شغلی میزدم پول میساختم و هزاران حرف بیهوده ایکاش ایکاش 😄😄واقعا خنده داره
خدا نمیدونه با من چیکار کنه 🤩😄😄
ولی استاد حرفهای شما انگار صدای خدا از تو گلوی شما میاد بیرون ،،واقعا همش عجله برای رسیدن به هیچ ،،چون هیچوقت نمیرسم ،،بخدا سالها قبل من از خوزستان میرفتم همدان ،قزوین ،شمال ،کنار دریا ،اردبیل ،آذربایجان ،اومدم پایین ،کردستان ،سنندج کرمانشاه بعد خوزستان همش تو ۶روز فقط شهر نوردی کردم بعد میگفتم رفتم مسافرت ،،،بقرآن همش رانندگی تو ماشین ،غروب رسیدن تو یه شهر خوابیدن و صبح بازم گاز دادن چقدر مسخره بود هزینه های الکی الکی …..
استاد هر وقت به این حرفهای شما گوش دادم و عملی میکنم یعنی در لحظه زندگی میکنم ،،به زیباییها توجه میکنم و دنبال دیدن زیبایی ها میرم اوضاع خوبه ،حالم خوبه ،،اتفاقهای بعدیم خوب و خوبتر میشه ولی زمانی که نجواها شیطان پیروز میشن،دیگه فاجعه میشه ..
استاد فقط یک قانون هست فقط برای امروز و در لحظه زندگی کرد بیخیال فردا ،،استاد شما چقدر دارید همه چی واضح و هزار بار از تمام زاویه ها دارید میگید..استاد خدا را شکر خیلی حالم خوب شد ،،بخدا صبح دوست داشتم بیخیال این مسیر بشم ولی با هل سینه خودم رسوندم به شما ،،استاد همینجوری که به این فایل گوش میدادم رفتم بیرون یکم پیاده روی ،،از گلهای زیبا عکس گرفتم ،،استوری گذاشتم 🤩😍 چقدر دنیا زیباتر شد ،استاد بقول شما اینها را باید باشه تا منم قوی بشم ،این تضادها راه را برام مشخص تر میکنه ،،همین چک و لگد خوردن ها از شیطان برام لازمه تا به خودم بیام بچسبم به این دست خدا استاد عزیزم ،استاد دوست دارم محکم بغلت کنم ،ببوسمت چه زمانهایی به دادم می رسی ،،خدایا شکرت هر وقت صدات میکنم سریع جوابم میدی ..خدایا درکم بالا ببر ،،ذهنم را باز کن برای دیدن خودت ،برای اینکه حرکت کنم دنبال نتیجه ودیدن آینده نباشم ،،خودت درونم را آرامتر کن ..اگه از زاویه زیبا نگاه کنم حتما دارم بزرگتر میشم ،،این تغییر کردنها یکم درد داره ،این بهم ریختن ها نشونه تغییر باورها ،جنگ میان نجواهای شیطان و الهامات خداوند هست …خدایا من راضیم به رضای تو ،تسلیم هستم ،،من به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم 🙏🌹درونم را پر از روح خدایی خودت کن ومنو تو این مسیر سربلند کن …
سلام دوست عزیز و همسفر من دیدگاهتون و حرفهای دلتو شنیدم خیلی از ماها همنطور هستیم و فقط وعده و حرف میزنیم ولی ایمان کافی نداریم ولی اینو میدونم و باور دارم که اگر یه جایی یه حرفی با خدای خودت زدی خدا میگه اگه حرف هیشکی رو گوش نکنم حرف این بنده خوبمو گوش میدم و همه ما رو به سمت رشد و پیشرفت هدایت میکنه که اگه نمیکرد الان توی این سایت نبودیم و حرف خدارو توی صحبتهای استاد عباس منش نمیشنیدیم
مطمئن باش به همه خواسته هات میرسی دمتم گرم با این دیدگاهت
یا حق
سلام دوست عزیزم🌹🌹
مرسی بابت این نگاه زیبا واقعا احساسم عالی شد
مرررسی دوست خوبم 🌹🌹🌹
سلام دوست خوبم چقدر زیبا توضیح دادید منم حال شما رو داشتم و از خدا خواستم که هدایتم کن چون واقعا داغون بودم که خداروشکر هزاران بار شکر به این فایل هدایت شدم پیامبر هدایت کننده هستند استاد عباس منش عزیزم و گرامی واقعا دست خدا هستن صدای خدا هستن روی زمین الحمدوالله که توی این سایت قدم گذاشتم و اینهمه دوست خوب دارم و پدری مهربون مثل استاد عباس منش
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت این آگاهی ها تا با درک قوانین ثابتش خالق تمام عیار خواسته هام باشم
استاد عباس منش عزیزم و دوستان همراهم دراین مسیر ، با کار فوق العاده ای که مریم جون انجام دادن و سوالها رو ابتدای فایل برامون نوشتن ، این ایده به ذهنم رسید که قبل از اینکه فایل رو گوش کنم خودم به سوالها جواب بدم و بعد با گوش کردن فایل علاوه براینکه ایراد هامو میفهمم و متوجه سطح درکم میشم ، دقتمم تو گوش کردن فایل بیشتر میشه چون اینجوری میخوام بفهمم اشتباهم کجا بوده و یا اینکه اصلا متوجه مسیری که خودم رفتم میشم و این خیلی به بالاتر رفتن مدارم کمک میکنه ،
سوال اول :
1)از زمانی که قانون زندگی را شناخته اید، چگونه در لحظات نا امیدی، ذهن خود را کنترل می کنید و دوباره به مسیر هماهنگ با قانون بر می گردید؟
خوب شخص من روشم برای کنترل خودم در لحظات ناامیدی اینکه یادم میارم نتایج خوب گذشته رو ، که با توجه به قانون پیش رفتم و چقدر نتایج راضی کننده گرفتم و این موضوع بهم کمک میکنه که ناامید نشم ، کمک میکنه همچنان در مسیر بمونم و البته تکرار عبارتهای تأکیدی که مهمترینشون اینکه (محال است من به احساس بهتر برسم و شرایط هرچقدر هم نادلخواه به نفع من تغییر نکند)کمک میکنه تا بیاد بیارم که در گذشته واقعا شرایط نادلخواه هم بوده و من کنترل ذهن داشتم و با تضاد ها نرفتم و سوار اون موج نشدم و به چشم دیدم که چطور شرایط به نفع من تغییر کرده و من راضی شدم ، بیاد آوردن این نتایج ، بهم کمک کرده که تو مسیر بمونم و ناامید نشم ، هرچند که اوایل نتایج کوچیک و بسیار ابتدایی بودن اما من یقین داشتم ادامه دادن این مسیر منو به خواستم میرسونه و همینطور هم شد و الان با اطمینان قلبی بیشتری ، در این مسیر توحیدی هستم «که احساس خوب مساوی با اتفاق خوب» که «تا زمانی که من در مسیر رشد هستم دیگر هر اتفاقی برای رسوندن من به خواستههامه»«طبق قانون همواره با تغییر باورها و فرکانسها میتوانم هر شرایط و وضعیتی را تغییر دهم»«توجه به هر سمت و سو برود تجارب نیز به همان سمت خواهد رفت»که«دستهای توانمند دیگری در کار است دستهای سخاوتمند نیرویی برتر ،که بینیاز و بَری از قوانین محدود کننده آدمهاست»«روند طبیعیِ جهان ،رشد ،زایش، پیشرفت و فراوانی ست» این عبارت های تأکیدی هم بسیار بهم کمک میکنه تا درمسیر ثابت قدم بمونم و به بهبود دائمی خودم متعهد باشم .
سوال دوم:
2)چه باوری در شما باعث شده که اینقدر با انگیزه و بدون توقف این مسیر را همچنان ادامه دهید؟
برای من باور به درست بودنِ این قوانین بوده، باور اینکه قانون داره کار میکنه ، باور اینکه حرفای استاد وحی منزل هستن ,باور اینکه فیزیک تغییر نمیکنه برای استاد و شاگردانش شده برای من هم میشه ، باور اینکه نقش خودمو برای تغییراتم پر رنگ ببینم ، باور اینکه خداوند بزرگترین حامی من است ، باوراینکه جهان حمایت میکنه از کسانی که میخواهند ادامه دهند ,باور اینکه قانون این است که مسئله با راه حلش بیاید ، بمن کمک کرد تا به امروز دراین مسیر باقی بمونم و این مهمترین کار زندگیمه ، واین بزرگترین و موثر ترین کاری بود که برای خودم و رویاهام کردم
واین بزرگترین موهبت زندگیم حساب میشه و من برای این هدایت شدن تاابد از مهربان پروردگارِ سخاوتمندم سپاسگزارم.
و ازشما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز سپاسگزارم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین
عاشقتونم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.
بنام خالق کیهان
سلام
گام هفتم مهاجرت بسوی مدار بالاتر:
استمرار در مسیر
در این جلسه استاد به خوبی توضیح دادن که وظیفه ما اینه که حرکت کنیم و نگران و درگیر نتیجه نباشیم،
ما باید به خداوند نشون بدیم که در مسیری که حرکت میکنیم ثابت قدمیم،
مثالی که برای خود من اتفاق افتاده و دوست دارم اینجا بیان کنم که برای خودم یادآوری بشه تا در آینده بتونم در مسیر درست حرکت کنم:
یه زمانی من شاگردی کار گچبری میکردم و با یکی از دوستانم تصمیم گرفتیم که برای خودمان کار کنیم وقتی این تصمیم رو گرفتیم جهان هم به کمک ما اومد و یک آشنایی از محل کاری که برای استاد مون کار میکردیم عبور میکرد و وقتی دید توی نما چند ستون گچبری در حال کار هست اومد و بعد از اینکه من رو شناخت گفت کاری داره برای گچبری و پرسید من میتونم انجام بدم و قرار شد بریم از نزدیک کارشون رو ببینیم و صحبت کنیم، بعد از اینکه اون فرد رفت من و دوستم بهم قول دادیم که اگه از پیش استاد کارمون رفتیم دیگه به هیچ عنوان برنگردیم و هر اتفاقی افتاد ادامه دهیم،
کار اول بخوبی انجام شد با اجرت معمولی و حدود سه ماه زمان برد وقتی انتهای کار بود یه نفر دیگه از کار ما دیدن کرد و کاری رو نشون داد و چون ما دیدیم هیچ کار دیگه ای بهمون پیشنهاد نشده بود کار رو با قیمت پایین تری قبول کردیم که انجام بدیم، کارهایی که توافق کردیم بعد از چند روز انجام شد و اینبار چون کاری بهمون پیشنهاد نشده بود خودمون بخاطر اینکه بیکار نشیم به صاحبکار پیشنهاد دادیم یک قسمتهای دیگه ای رو براش گچبری بزنیم و ایشون هم گفت من پولی ندارم که بهتون بدم اگه خودتون دوست دارین من فقط مزد شاگردی که براتون گچ میسازه رو بهتون میدم و ما بخاطر اینکه در اول استادکاری مون بیکار نشیم قبول کردیم که بصورت مجانی براش کار کنیم، فقط این رو میتونم بگم که من هم مثل استاد عباسمنش فاصله اون کارم که بصورت مجانی انجام دادم تا رواقی که در حرم امام رضا برای کار گچبری برداشتم یک سال طول کشید و این کار سکوی پرتاب ما شد،
تا جائیکه پنج سال بعد اجرت کار ما حدود ده برابر همکارهای خودم بود و ما در عرض فقط حدود پنج سال بهترین کارهای گچبری کشور رو مثل رواقی در حرم امام رضا، هتل همای شماره دو مشهد و هتل همای تهران جزو رزومه کاری ما شد و یکی از علتهای اصلی این موضوع استمرار در مسیر بود و اینکه وقتی دیدیم کاری نداریم تسلیم نشدیم و ادامه دادیم حتی حدود یک ماه مجانی کار کردیم،
مثال دیگه که میخوام بزنم دقیقا برعکس مورد بالا هست از سال 80 تا سال 90 من اومده بودم توی کار ساخت و ساز و در سال 89 یا 90 بود که تورمی خیلی بالایی رو زمین و مسکن تجربه کرد و دقیقا زمانی بود که من ساختمانی رو به اتمام رسونده بودم و سود خوبی هم کسب کرده بودم اما در عرض چند روز چنان ملکها بالا رفت و ما هم که هر خریدی میخواستیم انجام بدیم فروشنده ها پشیمان میشدن و یا قیمت رو دو برابر اعلام میکردن و با این تضاد پیش آمده ما تسلیم شدیم و ساخت و ساز رو کنار گذاشتیم و افراد زیادی مثل ما بخاطر باورهای ذهن فقیر از گردونه ساخت و ساز حذف شدن،
اما بعضی از دوستان که کار رو ادامه دادن دقیقا در همون چند سالی که ما کار ساخت و ساز رو کنار گذاشته بودیم رشدهای چشمگیری کردن بخاطر اینکه استمرار داشتن ، ادامه دادن و تسلیم نشدن.
تسلیم شدن همونطور که استاد گفتن فقط در برابر خداوند باید باشه و در موارد دیگه ضعف انسان رو نشون میده.
وقتی در تضادها تسلیم نشیم و ادامه بدیم خیلی زود پاداشها از راه میرسند همین طور که استاد در عرض یکسال از دوره یک نفره به دوره هزار نفره رسید،
همونطور که دوستان من که در شغل ساخت و ساز تسلیم نشدن و پاداشها رو دریافت کردن.
مثل خود من که الان که حدود دوسالی هست دارم روی باورهام کار میکنم و با استمرار در این مسیر پاداشهای زیادی رو دریافت کردم
فقط باید ادامه بدیم و هربار مسیرمون رو اصلاح کنیم
هر چقدر بیشتر ادامه بدیم درکمون بیشتر میشه و هرچقدر بهتر اصل رو درک کنیم نتایج هم بهتر و بهتر میشه و از تکامل به تصاعد میرسه،
فقط باید با تعهد ادامه بدیم و باور کنیم که این مسیر درسته
راه راست همینه
راه رستگاری در دنیا و آخرت همینه
خدایا شکرت که هدایتم کردی که آسان شوم برای آسانیها
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
با تشکر از استاد عباسمنش
با تشکر از خانم شایسته عزیز
با تشکر از همه شما دوستانی که این کامنت رو خوندین
بهترین ها رو برای همه شما عزیزان آرزومندم
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
سلام به دوستان توحیدی
گام هفتم
من بارها و بارها خسته شدم نامید شدم و از مسیر دلسرد شدم و به همین نسبت هم کمتر روی خودم کار کردم کاملا نرفتم سمت دیگه
ولی مستمر هم روی خودم کار نکردم.
و واقعا هم فکر میکردم استاد دیگه کاملا ذهنشو رام کرده و این عجوبه است
من نمیتونم چون ضعیفم چون خانوادم اونا هستند شهرم ،همسرم ،شغلم و……….
همه مقصر بودند به غیر از خودم
و حالا متوجه شدم که این تضادها به من نشون میدن که باورهام تو چه زمینه هایی ایراد دارند.
پس باید روشون کار کنم و به اندازهای که روی باورهام کار کنم نتایج هم تغییر میکنه
خدایا کمکم کن تا متعهد تر باشم.