مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است64MB21 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است19MB21 دقیقه
به نام خدای مهربون و سخاوتمندم
الهی صدهزار مرتبه شکرت برای اینک کمکم کردی امروز به یکی از هدف هایی ک میخاستم برسم و اون لحظه غرق اون لذت بشم الهی صدهزار مرتبه شکرت
قانون رهااایی
ک خودم عاشق این قانونم ببین ینی یجوری دلم قرصه ک هرکاری ک میخام ب بهترین شکل رقم میخوره همه اطرافیانم از دستم حرص میخورن ک تو چرا انقد بیخیالی خدارو شکر دایانم (نامزدم)مثل منه تو جریان عقدمون انقد ک فارغ از همه چی بودیم شب ک دور هم جمع بودیم بزرگترا مثلا خاستن مارو نصیحت کنن ک اگ ما نبودیم ب این راحتی و قشنگی رقم نمیخورد ولی نگاه من و دایان اون لحظه ب همدیگه معنی فراتر از این حرفها رو داشت ک اگ شما نبودین هم خدا بی نهایت از دستانش رو میفرستاد برامون ولی حیف ک نمیشه اینارو گفت و باهاشون بحث کرد و با یه لبخند ک شما راس میگی ولی تو دلم ی جواب دگ داشت بود من یاد گرفتم ک نچسبم ب خاستم من فقط از لحظاتم لذت میبرم و شکرگزار همه نعمت های کوچیک و بزرگم هستم و دارم تمرین میکنم ک توجهم رو از ناخواسته هام بردارم و بذارم رو خاسته ها و اهدافی ک دارم کانون توجهم رو اگاهانه معطوف ب خاسته هام بکنم و لیزری تمرکز کنم روی چیزی ک میخام مثلا مثالی ک مرتبط ب این فایل ارزشمند هست مسئله مهاجرتمه ک تو کامنتای قبلیمم در موردش گفتم استاد مهاجرتی ک من میخام دقیقا همینطوره ک اینجا گفتین ینی بجز این نمیتونه باشه قبلا شاید فرار بود شاید این بود ک اینجا ک چیزی نشد بریم یجا دگ شاید شد اما الان اطمینان قلبی هس اینجا ب بهترین شکل رقم خوردن همه چی شد انگار ک پر شدم از زیبایی های شهرم و آدمهای دور اطرافم و الان وقت رفتنه وقت ب خلوت رسیدن خودم و پروردگارمه و ب چالش کشیدن خودم ک ایمانم رو نشون بدم ن به کسی ب خودم و پروردگارم ب قول شما زمین اینجا دگ برام کوچیک شده میخام برم تو زمین بزرگتر بازی کنم الهی صدهزار مرتبه برای آگاهی های نابی ک منو لایق دریافتش کردی عاشقتم
بحث روابط
ک اینم مورد علاقه منه استاد من قبلا اصن خودمو لایق نمیدونسم خودمو خیلی کم میدیدم اصن ارزشی برای خودم قائل نبودم و هیچ چیز خودمو دوس نداشتم ب روابطی برمیخوردم ک اونها هم از خودم بدتر اعتماد ب نفسم و میگرفتن و حالم و بدتر میکردن ولی باورتون نمیشه از وقتی ک عااااااشق خودم شدم و خودمو همونجور ک هستم قبول کردم دنیای من تغییر کرد ینی جایی نیس ک من برم و کسی از من خوشش نیاد این تبدیل شده ب روتین روزانه من ک برای خودم ارزش بذارم خودمو کافی بدونم و نیازی نبینم ک کسی از بیرون حالمو خوب کنه برخلاف اکثر آدمایی ک میشناسم میگن نمیتونن تنها باشن من از اون تنهایی و کار کردن روی خودم بود ک به یه رابطه فوقالعاده و بی نظیر هدایت شدم و دنیا زیبا و زیباتر شد برام الهی صدهزار مرتبه شکرت
جمله قشنگی ک تو جواب این سوال دادین و برای خودم یادداشت میکنم: همه ادما بدون استثنا یک شخصیت باحال و پرانرژی و یک شخصیت مزخرف و منفی تو وجودشون دارن این ماییم ک شخصیت خوب ادمهارو بیرون میکشیم یا شخصیت زورگو و خشن و عصبیشون رو…
باورها و افکار منه ک کل زندگیم رو تحت الشعاع قرار میده و شرایط و موقعیت هارو برام ب وجود میاره بخدا ک قبلا همه اینا برام فقط در،حد جمله بود اما الان ب دلم میشینه و هر لحظه ای ک میتونم عمل کنم و سعی میکنم کنترل کنم ورودی هام رو نتایجم رو میبینم و این کار برام دائمی هست لذتی ک هیچ وقت تمومی نداره الهی صدهزار مرتبه شکرت برای هرچیزی ک خاستم و ب راحتی تو زندگیم جریان دادی عاشقتم پروردگارم تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
استاد قشنگم عاشقتونم
مریم جونم عاشقتم
خانواده قشنگم عاشقتونم
خدای بی نظیرم بی نهایت عاشقتممممم
الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین
فعلا.
سلام به استاد عزیزم توی این فایل یه چیزی بدجور برام زنگ زد
اگر داری زجر میکشی و رو باورات کار میکنه تو توی مسیر نادرستی
الانم درک خاصی ندارم از این جمله ولی الان یا مثال هی تو ذهنم مرور میشه مدام و مدام
میتونم بگم دوره روانشناسی ثروت 1 رو من با لذت فراوان دارم میگزرونم
با عشق واقعا تمریناتش رو انجام میدم به جز تمرین جلسه 13 واقعا ، به شدت دلم میخواد طفره برم و کامنتهایی در مورد فراوانی رو نخونم
ولی بقیه ی جلساتش رو اینطوریم که خب من از این جلسه یاد گرفتم فلان کارا رو بکنم با این منطق ها ، وای چه باحال پس انجامش بدم و چه قدر خوبه
و خب نتایجمم دارم میبینم
واقعا زجری نمیکشم انگار دلم میخواد انجامش بدم ولی در مورد باور فراوانی با اینکه دو ساله هر روز دارم وقت میزارم و مثالهای نقض باورهای اشتباه رو پیدا میکنم همچنان ذهنم مقاومه
هر چند به خاطر دیدن اون همه الگوعه که من دارم حرکت میکنم هر روز
نمیدونم راه درست کار کردن روی باور فراوانی چیه که دقیقا عین بقیه ی جلسات روانشناسی ثروت 1 بتونم لذت ببرم
خدایا شکرت یه لحظه مرور شد برام که سارا تو خواستت بود که این دوره رو بخریا ، الان داریش
آیات هدایت
مائده:44
ما تورات را فرستادیم که در آن هدایتی و نوری است که پیامبرانی که تسلیم بودند، مطابق آن میان یهودیان حکم میکردند و ربانیّون و عالمان به خاطر مسئولیتی که در حفاظت از کتاب خدا به آنها سپرده شده بود، و خود نیز بر آن شاهد بودند. پس از مردم نترسید و تنها از من بترسید و آیات مرا به بهایی اندک مفروشید که هرکس طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نکند، پس چنین کسانی کافرند .
هدایت رو میگه برای افرادی هست که تسلیم هستند ، اون چیزی که من الان میدونم یعنی قدمهایی که میدونن بردارن رو باید بردارن
مائده:46
و در پیگیری آثار آنان عیسی پسر مریم را برگزیدیم تصدیق کنندهای از حقایق موجود در تورات بود، و به او انجیل را دادیم، که در آن هدایتی و نوری و تصدیقی از تورات پیشِ رو و پندی برای پرهیزکاران بود.
انجیل و تورات رو هم مثل قرآن یک هدایت میدونه
مائده:105
ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر شماست خودتان ، اگر هدایت شده باشید، آن که گمراه شده به شما زیانی نتواند رساند؛ بازگشت همه شما به سوی خداست، پس شما را به آنچه میکردید آگاه خواهد ساخت.
چه قدر واصح داره میگه اگر مومن هستی و هدایت شده باشی ، کسی نمیتونه زیاد برسونه بهت ، یعنی اینکه کسی تاثیر گزار نیست توی زندگی من
بنام خدای مهربان
پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
گام 13 عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است
عرض سلام خدمت استاد عباس منش و استاد شایسته
من خیلی خدا رو شکرگزارم که در مجموعه و شرایطی هستم که هر روز و هر لحظه دلیل برای شکرگزاری دارم.
من یکی از سپاسگزاری های هر روزم که تو دفتر هم مینویسم عضویت در سایت عباس منش هست، یعنی خداییش بدون اغراق، زندگیم تقسیم شده به قبل و بعد عضویت در این سایت توحیدی. چونکه آموخته ها و آگاهی های این دو سال چندین برابر تمام دوران عمرم بوده، مخصوصا در مورد قرآن، در مورد قانون، در مورد توحید، در مورد زندگی و در مورد ثروت، چقدر این مدت عضویت در سایت کمکم کرده که به درک خیلی از مسائل برسم، چقدر این سایت باعث شده با خودم به صلح برسم و در نتیجه با دنیای اطرافم به صلح برسم خدا رو شکر،
امروز هم من با گوش کردن چند باره به این فایل، در یک مدار بالاتری از آگاهی قرار گرفتم
و باید با توجه کردن به خواسته ها و توجه نکردن به ناخواسته ها مداوم روی باورهایم کار کنم و آنها را تقویت کنم تا نه تنها متوقف نشوم و به مدارهای قبلی برنگردم بلکه در این مسیر به مدارهای بالاتر هم صعود کنم انشالله.
من میخواهم از این مسیر لذت ببرم و میدانم که شرط لذت بردن این است که با قانون هماهنگ باشم ،
—-
استاد عباس منش عزیز خیلی سپاسگزارم
26 10 1403
به نام الله
سلام به استاد و مریم جان و دوستان عزیز
استاد میگه همه چیز باوره امروز رفتم خونه مادرم نهار دعوت بودم گفتم خدایا امروز برای تو میرم درباره تو بشنوم ببینم گوش بدم امروزم و هر روزم برای تو خدا
خوش گذشت تا این که با خواهرم رفتم بازار چادر داده بودیم خیاط رفتم بیارم چقدر این خیاط راجع به دزدی معتاد خیانت …حرف زد حالم بد شد از حرف هاش درسته سکوت کردم خواهرم گوش داد من زیر لب حرف مثبت میزدم ولی شنیدم گفتم خدایا استاد راست میگن تو هر جمعی نرید اگه تنها می رفتم این جور نمیشد گفتم به خواهرم چقدر خیاط وراجی کرد حرف منفی زد گفت اینا حقیقته از دید خواهرم اشکالی نداشت ولی من بدم اومد نباید هر جای بری هر حرفی بشنوی بخدا پشیمان شدم ولی گفتم کاش من میومدم تو پاساژ الکی به چیزی نگاه می کردم خودمو سرزنش کردم هر کس سر جای خودش هست باور هر کسی فرق میکنه الان ذهن ام درگیر این چرندیات شد باید کلی باور بسازم تا ذهن ام پاک کنم
اعراض کنم باورم تغییر بدم برم تو شکرگزاری تا حالمو خوب کنم
زودتر از خونه مادرم برگشتم گفتم بیام سایت تا کامنت بچهها رو بخونم وقتم از این بیشتر تلف نکنم
اگه من روی خودم کار کنم به چنین جاهای نمیرم اگه هم برم نمی شنوم پس قانون درسته من باید مواظب ورودیهای باشم
الان هم توکل میکنم به خدا به مسیرم ادامه میدم
خدایا تو منو هدایت کن به بهترین مکان مناسب
خدایا من می خوام جای برم که تو باشی تو بگی کجا برم چکار کنم با کی گفتگو کنم جای که تو راضی باشی خدا جون
وقتم برای توست خدا مکان تو تعین کن تو هدایتم کن تو برام بگو از عشق از فراوانی از انسانیت از قدرت از شجاعت و خوبی انسانها
در پناه خداوند باشید
سلام به استاد عزیزم به بانوی گرامیم مریم خانم و به دوستان هم فرکانسی خدایا صد هزار مرتبه شکر گام سیزدهم بر زبانم و کلامم ری کن آگاهیها و مفهوم این فایل بینظیر و رد پای بینظیر برایم جا بگذار
چه زمانی تلاش فیزیکی و ذهنی برای رسیدن به خواسته ادامه پیدا کنه و استفاده از قانون رهایی چه موقع توصیه میشود
قانون رهایی یعنی اینکه آقا من یعنی تلاش ذهنی قانون رهایی یعنی تلاش ذهنی اینجوری نیست که مثلاً قانون رهایی یعنی اینکه دیگه تلاش ذهنی نکنیم قانون رهایی یعنی اینکه من نچسبم به خواستم من لذت ببرم از زندگی نه اینکه فکر کنم آقا من تا وقتی که به خواستم نرسم یعنی اینکه زندگی مزخرفه
قانون رهایی یعنی اینکه توجه به خواستهها و لذت بردن از لحظههامون سپاسگزار بودن به خاطر آنچه را که داریم نه اینکه شاکی باشیم به خاطر آنچه که نداری اینا از جدا از هم نیستند که بگیم چه زمانی اون کار رو و چه زمانی این کار را مه اینها یک موضوع هست یعنی اینجوری نیست که بگیم آقا مثلاً قانون رهایی یعنی اینکه هیچ کاری نکنیم نه باید یه کاری بکنیم کار چیه بتونیم توجهمونو از رو ناخواستههام برداریم و رو خواستههامون بذاریم
و در مورد قانون رهایی تو دوره راهنمایی عملی دستیابی به رویاها توضیح کامل داده شده
سوال اینکه اگر بخواهیم یک باور را برای زندگیمون بشه اون باور چیه
و اون باور اینه که افکار و باورهای ما داره زندگیمونو ایجاد میکنه و خلق میکنه و هیچ عامل بیرونی در کار نیست و هر اتفاقی که داره رخ میده خودمون داریم خلقش میکنیم حالا یا آگاهانه یا ناآگاهانه یا در واقع میدونی که داری این کارو یا نمیدونی داری این کارو میکنی در هر صورت داره این کارو انجام میدی و خودمون داریم با افکاروباورهامون انجامش بدیم
مکان زندگی تو موفقیت تاثیر داشته
و تو پرانتز نوشتید امریکا امریکا که حالا مثلاً بعد از موفقیت اتفاق و هیچ تاثیری نداره وقتی شما تو مدار درست قرار میگیریم خود به خودجهان ما را میبره به جای بهتر و این نیست که بگیم من از جایی که هستم میتونم شروع میکنم
باید برم یه جای دیگه نه ما از همون جایی که هستیم باید موفق بشیم بعد هدایت میشیم به جاهای دیگه
و اینکه حالت عالی مهاجرت از نظر اون چیزی که من بهش رسیدم حالت عالیش اینه که ما اونجایی که هستیم بتونیم نتایج رو خیلی خوب بگیری و بتونی اتفاقات خوبی رو خلق کنیم و احساس کنیم که او زمینه خیلی برای ما کوچیکه
و احساس کنی اون زمینی که ما داریم توش بازی میکنیم کوچکی برامون
حالا میخوایم بریم تو زمین بزرگتر مهاجرت کنیم یا توپ بازی کنیم و به نظر من این بهترین حالت مهاجرته
مهاجرتی که ما تو اونجا بی که هستیم نتایج را بگیریم به نسبت به خودمون نتایج رو بگیریم و حالا بتونیم مهاجرت کنیم و به خاطر نتایج خوبی که گرفتم میخوام مهاجرت کنم یه پله بالاتر این حالت مهاجرت خیلی به نظر من کمک بعد از مهاجرت
ولی یه موقعهایی بحث مهاجرت بحث فراره بحث ترس بحث یه سری دلایل اتفاقات که من خودم تو امریکا دیدم که مهاجرت کردن به امریکا ولی به دلیلی که خدمت و به بهونه خدمت ثلاً از روی کوهها گذشتند و بعدشم بعد از یه مدتی که اونجا بودن اومدن امریکا با سختی اومدن یا مثلاً یه دلیلی دیگه یه جورایی فرار کردم و دیگه نمیتونم برگردم خیلیهایم دوباره مثلاً مهاجرت میکردم به این دلیل که اونجایی مجبور بوده از اونجا بره یه کشور دیگه
و این حالتی که من نمیپسندمش حالت یکی توش اجباره ولی وقتی که حالت اختیار توش باشه یعنی بگی آقا من الان شرایطم خوبه من حالا تونستم به یه سری نتایج برسم تو زندگی حالا میخوام نتایج بزرگتر داشته باشم حالا من میخوام تو زمین بازی بزرگتری برم حالا من میخوام مثلاً فذای بهتری رو تجربه
کنم ولی اگر ما نتونیم تو کشوری که همزبونیم و درکش میکنیم و خیلی هم آشنا داریم و اگر نتونیم کاری بکنیم تو فضای مهاجرتم همینه هیچ فرقی نمیکنه آدمی که تو ایران وقت تو مهاجرت کردن هم بدبخته هر کشوری هم بره بازم بدبخت این اون چیزیه که من دنبالشم و بنابراین تکامل در مهاجرت شاید از اینجا شروع بشه که آقا من در اون نقطهای که هستم شروع کنم به پیشرفت شروع کنم به کسب مهارت شروع کنم به نتیجه گرفتن ما تو هر شرایط و شهری که هستیم تو ایران یا هر کجای دیگه بالاخره تو همون کشور آدمهایی بودند که با همون شرایطی که ما سر کله باهاش میزنیم دارن نتیجه گرفتند آدمایی بودند ه نتیجهها گرفتند و ما هم باید بتونیم رو خودمون کار کنیم و نتیجه بگیریم و بعد که نتیجه گرفتیم حالا میخوایم بریم یه مرحله بالاتر و من با این فلسفه مهاجرت کردم ایول استاد عزیزم دمت گرم
و استاد میگن من خودم تو بندرعباس 7 8 سال زندگی میکردم وقتی نتیجه گرفتم تو تهرانم همینجور هفت هشت سال و بعد اومدم امریکا و تو همه اون حالتهایی که من مهاجرت میکردم خیلی حالم عالی بود وقتی نتیجههای عالی میگرفتم و زمین فوتبالم دوست داشتم بزرگتر بشه و مهاجرت کند به بالاتر و موفقیتهای خیلی عالی میگرفتند جوری بوده و من فکر میکنم که اگر بچهها نتایجهای عالی رو بگیرند و انگیزه مهاجرتشونو بذارند از اونجایی که نتیجه گرفتند و جواب داده ایشون میخوام یه پله مهاجرت کنند بالاتر یعنی این ذوق و شوق به جای اینکه فکر کنی که آقا اگر من برم امریکا اوضام خوب میشه تفکر اشتباه
این تفکر اشتباهیه که بگین اگر من برم اروپا یا امریکا فلان جا بازم خوب میشه این اشتباهه و ما خصیت خودمون رو هر جایی که بریم با خودمون میبریم اگر ضعیف و بدبخت باشیم هر کجا که میریم ضعیف و بدبختی اگر آدم قوی باشیم هر کجا که بریم قوی هستیم و این ذوق و شوقی که برای مهاجرت داریم بزاریم رو اونجایی که هستی و نتیجه بگیرید و بعد نتیجه گرفتید خوب حالا من نتایج دستمه و تو موضوعهای میخوام نتایج بهتری بگیرم میخوام آزادی بیشتری داشته باشم میخوام تو زمین بزرگتری باشم میرم یه مرحله بالاتر و این بحث بحث تکامل تو مهاجرت است که خودم هم راحت تجربش کردم و خیلی هم راضی هم بودم
و در مورد روابط چه کاری را انجام میدید استاد که همه عاشق شما
هر چقدر که عاشق خودت باشی جهان هم بهت پاسخ میده و اطرافیان هم عاشقت میشن برمیگرده به خود ما و ما هستیم که با افکار و باورهامون و تو دوره عشق مودت در روابط استاد عزیز گفتن و برانگیخته میکنیم یعنی همه آدمها یک شخصیت باحال و یک شخصیت مزخرف تو وجودشون هست همه آدمها یعنی حتی ما مثلاً فوق العادهترین آدمهای تو زندگیمونم که میبینیم بعضی موقع از کوره در میرن و میبینیم در مورد بعضیها خیلی لجباز میشن یا خیلی بد اخلاق میشم و من در مورد دوره عشق مودت در روابط توضیح دادم که ما هستیم که شخصیت خوبه آدمها رو میکشیم بیرون اون شخصیت باحاله و درسته و سالمه خوش خنده و از همه لحاظ جالب هستند میکشیم بیرون یا اون شخصیت ناراحت زورگو خشن رو میکشیم بیرون ما هستیم که این کارو میکنیم
و من هر چقدر که روی شخصیت خوبم کار کردم شخصیته خوبه آدمها رو کشیدم بیرون
و اینکه استاد عزیز میپرسند سقف شما چیست و هر روز سعی میکنید و من هر روز سعی میکنم نتایج بهتری رو بکشم بیرون و نتایجها میان بیرون و سقفی هم برای پیشرفت نیست تا وقتی که زنده هستیم میتونیم بهتر و بهتر بشه زمینها
یعنی اینکه در زمینه کنترل ذهن هر روز بهتر و بهتر و بهتر و بهتر بشه
این کار میتونه همه چیزو برای ما وجود بیار
و سوال بعدی اینکه به استاد میگن از این طرف میگیم باورهای ما هست و از این طرف میگیم باید بهش عمل کنیم
و اگر ما باور کنیم که نتیجه میده بهش عمل میکنیم و اگر باور نکنیم نتیجه میده عمل میکنیم کاری که ما انجام میدیم یک باوری داریم که آقا اگر سر کار هستید الان هرکاری که میکنید اگر 100 باور داشته باشید که هیچ نتیجهای نداره اون کارو انجام نمیدید یک درصدی نتیجه میگیری که آقا قوق میگیرم پیشرفت ویه چیزی یاد میگیرم و اگر عمل کنم باورام نتیجه میدم
و اینکه در مورد باور آیا باید همیشه رو باورامون کار کنیم وقتی هم نتایج گرفتیم باز هم ادامه بدیم و اینکه روی باورهامون کار نکنیم همه اونچه را که به دست آوردیم از دست میدیم
باور مثل این میمونه که ما یه کاری رو انجام میدیم مثل باشگاه و چند سال کار کردیم بدنی عالی ساختیم و اگر چند روزی نریم این بدن ری به جای اولش بر نمیگرده و تا زمانی که باشگاه میری و رو بدنت داری کار میکنی بدنت خوش فرم میشه اگر رو خودت کار نکنی بدنت آرام آرام از اون فرم میفته
وقتی ما قشنگ و عالی داریم و باورهامون کار میکنیم نتیجه عالی میگیریم و مثل فردی میشه که خیلی خیلی مهارت داره توی انجام کاری و خیلی راحتتر میتونیم این مسیر رو ادامه بدیم و خیلی مقاومتهای ذهنمون کمتر میشه و تو مدار و مسیر خوبی قرار میگیریم و این مداره باعث میشه که ما تو مدار درست باشیم
مدار خوب باعث میشه تو شرایط خیلی خوبی قرار بگیریم آدمهای خوب یعنی خود به خود جهان ما را تو مسیر قرار میده که هی بهتر و بهتر میشیم از لحاظ فضای فکری و البته باید رو خودمون کار کنیم و جهان هم خیلی بهمون کمک میکنه چون تو مدار دیگه ای قرارمون میده
برعکسشم میشه وقتی ما تو مدار بد ستیم و رو خودمون کار نمیکنیم آدمای بد شرایط بد جلو راهمون قرار میگیره
وقتی که داریم گفت و گوهای ذهنمون و جهت میدیم و همون لحظه داریم لذت میبریم مثل این میمونه که ما تشنه باشیم و وقتی ه لیوان آب میخوریم خیلی لذت میبریم و این لیوان آب خنک حال ما را به جا میاره و اینکه میگی ای بابا من دوباره باید آب بخورم که دوباره حالم جا بیاد ی اصلاً این حرفو میزنه که بگی ای بابا من باید آب بخورم و حالم جا بیاد نه فاقاً وقتی آب میخوری داری لذت میبری
داریم زجر میکنیم داریم مسیرو اشتباه میریم و وقتی دارین توجه میکنیم به داشتههامون وقتی سپاسگزار میشیم
و اون توجهمونو رو ناخواستههامون برمیداریم میگذاریم رو خواستههامون
حالمون خیلی خوب میشه و اصلاً نتیجه همون موقع اتفاق یافته و احساس خوبمون اون شادیه اون لذت اون حال خوبمونه اون آرامشمونه و بنابراین این نیست که بگیم آقا عادتمون بشه یا نشه
که ما در مورد غذا خوردن آب خوردن نفس کشیدن ین حرفو نمیزنیم در مورد قانون هم و کار کردن رو خودمون هم نباید این حرفها رو بزنیم و بگیم ای بابا من باید دوباره نفس بکشم یا ای بابا من دوباره باید نون بخورم یا آب بخورم
ما با عشق داریم این کارا رو میکنیم
و ما هر آنچه را که میخواهیم به خاطر اون احساس خوبه وقتی که همیشه حسمون حالمون آرامشمون عالی و عالی و عالیتر باشه بهترین اتفاقات و نتیجهها گرفته میشه
و اینکه چه جوری تو مسیری که هستید به ناخواستهها توجه نمیکنید و به آنچه که میخواهید نگاهتونو معطوف میکنید
و اینکه استاد میگه وقتی که بتونیم ما به ناخواستهها داریم توجه میکنیم نتیجه نمیگیریم مثل این میمونه که دستمونو تو آتیش نکنیم تا نسوزه
موضوع اینکه ا میدونی توجه به ناخواستهها این یک آتیشیه که نباید بهش توجه کنی که نباید دست تو آتیش بکنی
و در مورد ثروتمند شدن یهودیان
که چرا انقدر ثروتمندند و آیا با باور درستتری به پول دارند یا دلیل دیگهای داره و استاد میگه در این مورد تو دوره ثروت توضیح دادند و اینکه بله باورهای خیلی درست و درستی در مورد ثروت دارد و ثروت رو یه جورایی با خداوند ارتباط دادند و تحقیقم اگر میخوای بکنید و اون دورهای که روانشناسی ثروت 1 من کار کردم خیلی عالی هست و نتیجه بهتون میده و این باوری که خیلی من ش کار کردم اینه که هر چقدر به خدا نزدیکتر شوید و محبوبتر ثروتمندتر هستیم و این یک باور خیلی خوب قوم یهوده از بیس این باورا رو داشتن
و اینکه از کجا شروع کردید و آیا باورهای ناکارآمد به ذهنتون رسیده و چه جوری تشخیص دادید که ناکارآمد است
از کجا شروع کردم به استاد بهمون گفته و ناکارآمدم هم مسیر ما ایدههای ناکارآمد نداریم و اونها و ما اصلا چیزی به نام شکست نداریم و تجربه باید ازش صحبت بشه در مورد مصاحبهای که با آقای کیروش داشتند این بود که قبل از بازی با اسپانیا گفته بود که من به بچهها گفتم این بازی روما میبریم یا ازش درس یاد میگیریم که بعد از بازی گفت ما ازش درس یاد گرفتیم و بازی رو باختیم اما درس یاد گرفتیم ازش پیشرفت کرده بزرگ شدیم بهتر شدی بنابراین ایده ناکار آمد نداریم و من یه سری کارا کردم که اون جوابو که میخواستم نداده اما بعداً از اون تجربهها استفاده کردم که هزاران برابر از اون جوابهایی که من فکر میکردم بهم داده شده و این مسیری که صفر به یک نگاه نکنیم به زندگیمون
چقدر استعداد رو عامل میدونید برای موفقیت و اگر استعداد منظور اینه که یه چیز مادرزاد ی هست صلاً اینها رو هیچی یعنی اصلاً ینا رو دلیلی برای موفقیت نمیدونم و صفر درصد هست
اما اگر علاقه هست ما به هرچی که علاقه داشته باشیم به سمتش حرکت میکنیم و پیشرفت هم میکنیم و این نیست که بگیم استعداد دارند و هیچ کسی نیست که استعداد نداشته باشه هر کسی توی زمینهای استعداد داره و ما باید حرکت کنیم ایمان و توکلمونو نشون بدیم وقتی که حرکت میکنیم تو مسیر راه بهمون گفته میشه ایدهها و الهامات
و اینکه آیا دون سرمایه میتوانیم
مگر اون کسی که از شکم مادر اومد بیرون سرمایه داشت مگر پدران و پدران ما سرمایه داشتند
و اینکه آیا در طول مسیر شکست خوردهاید و اینکه استاد عزیز میگن ما کلمهای به نام شکست نداریم عجب نکته کلیدی و بینظیریه گفتید به ما اینکه ما شکستی وجود نداره ما داریم تجربهها یاد میگیریم
و اینکه آیا تا به حال تو مسیر شکست خوردید و اینکه ما اصلا چیزی را به نام شکست نداریم ما داریم تجربه یاد میگیریم بله با تجربه و بارها و بارها یه راههای رفتم در جواب نداده و تجربه کردم و جواب داد و هزاران بار یش از اون که من فکرشو میکردم جواب داده و اینکه آیا تنهایی میشود به ثروت رسید یا گروهی بله چرا تنهایی به ثروت نباید ما برسیم از آن گروه خودش جهان برای ما فراهم میکنه نه اینکه تو حالا حتماً تا توی گروهی نباشی به هیچ به ثروت نرسی توجهان و دستان خداوند میرسند برامون و این نیست که ما حتماً باید تو گروه باشیم و به ثروت برسیم
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.
درود بر استاد عباسمنش عزیز و بزرگوار و خانوم شایسته محترم و عزیز.
درود خدمت همه دوستان عزیز و همفرکانسی.
گام سیزدهم مهاجرت به مدار بالاتر .
عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است .
سوالات .
1. برای تحقق یک خواسته، تا چه مدت باید تلاش ذهنی و فیزیکی در راستای خواسته را ادامه دهیم و از چه زمانی باید طبق قانون رهایی، نسبت به خواسته خود رها باشیم؟
همیشه باید تلاش فیزیکی و ذهنی رو در راستای خواسته انجام دهیم و روی باورهای فراوانی و باورهای خوب کار کنیم چون ایمان و عمل صالح همیشه کنار هم اومده نه میشه این دوتا رو از هم جدا کرد نه این که دیگه ادامه نداد
رها بودن به این معنیه که به خواسته نچسبی که ازش دور بشیم بدونیم که وقتی خواسته ای شکل میگیره با ایمان و توکل به سمت کارهای عملی که باید انجام بدیم بریم و از زندگیمون در لحظه لذت ببریم و احساس آرامش و رضایت از زندگیمون داشته باشیم و عجله ای برای رسیدن بهش نکنیم و زور بیخود نزنیم چون هر چی زور بزنیم بیشتر ازش فاصله میگیریم
بدونیم نتیجه همون لحظه س که حالمون خوبه، همون لحظه که شکرگذار خداوندیم به خاطر چیزهای خوبی که داریم و هر لحظه با حال خوبمون خلقش میکنیم .
2. تمرکز بر ساختن باورهای هماهنگ با خواسته مهم تر است یا اقدامات عملی در راستای خواسته ها؟
هر دوی اینها با اهمیت هستند نمیشه باورهای خوب و هماهنگ با خواسته بسازیم و اقدامات عملی انجام ندیم .
درکی که من دارم از جوابی عملی در این سوال، اینه که من سالیان سال تا جایی که جون داشتم فعالیت بدنی داشتم چندین سال توی کشاورزی کارگری میکردم و بشدت به بدنم فشار آوردم طوری که توی 7 سال من برا خودم عروسی گرفتم زمین خریدم خونه ساختم و ماشین خریدم و از کارگری در اومدم بیرون . خب با همون باورهایی که اکثریت جامعه دارن بود دیگه .
اون حد از تلاش ، نتایجِ بشدت کم و ناپایدار ایجاد کرد و من به مسیر شک کردم دیگه، بعد از اون مدت از نظر بدنی بشدت ضعیف شدم و ضربه خوردم و تمام نتایجم و هدفهایی که بدست آوردم از دست دادم .
این یعنی کار و تلاش شدید وقتی باورهای مناسب نداشته باشیم مسیر رو داریم اشتباه میریم. حالا وقتی کار عملی نباشه هر چی دوس داریم باور بسازیم باور ساخته نمیشه تا زمانی که منجر به رفتار و عمل نشه بازم مسیر اشتباهه .
راه درست راهی هست که استاد میگن و از وقتی من بنسبت فعالیتم در سایت و کار کردن روی شخصیتم و افکارم و درکم از آگاهیها، اقدام عملی همجهت با خواسته با باورهای درست انجام میدم نتایج پایدار همراه با بهبود و رشد بیشتر وارد زندگیم شده و هر لحظه سپاسگذار تر و آرام تر و شاد تر از نظر بدنی پر انرژی و سلامتی کامل رو دارم تجربه میکنم امیدم به زندگی خوبی که لیاقتش رو دارم بیشتر شده ایمان و توکلم به خداوند هزار برابر شده و خدارو شکر غرق در آرامش و خوشبختی هستم و برای تک تک دوستان عزیز هم آرزو میکنم زندگی بسیار خوبی که لیاقتش رو دارن خلق کنند و هر لحظه از زندگیشون این نعمت بزرگی که خداوند به همه داده لذت ببرند .
3. اگر فقط یک باور باعث تغییر زندگی شود آن باور چیست؟
باوری که این خودِ من هستم که با افکارم و توجه کردن به ورودی های مناسب میتوانم زندگی ام را تغییر دهم وقتی این باور رو نهادینه میکنیم بعد از آن فقط به چیزهای خوبی فکر میکنیم که میخواهیم توی زندگیمون وجود داشته باشه گوشمون رو تربیت میکنیم که چیزهایی رو بشنوه که دوس داریم توی زندگیمون وجود داشته باشه در مورد چیزهای خوبی صحبت میکنیم که دوس داریم توی زندگی داشته باشیم و تجربه ش کنیم و کل ورودی هامون و ارتباطاتمون رو روی ورودی های نامناسب میبندیم .
4. در طی مسیر رشد، ایده های ناکارآمد را چطور تشخیص می داید؟
وقتی خوب روی باورها و قوانین کار کرده باشیم ایده هایی که با قوانین مغایرت دارند رو متوجهش میشیم و میتونیم گول ایدههای ناکارآمد رو نخوریم ، اما در کل باید ایده هایی که بسمتش هدایت میشیم رو تجربه کنیم و واردش بشیم و هر جا نیاز به تغییر داشت اصلاح مسیر کنیم یا به نتیجه مالی میرسیم و رشد میکنیم یا تجربه کسب میکنیم و رشد میکنیم در کل نتیجه رشد بیشتره.
5. آیا بدون سرمایه هم می توان به نتایج پایدار رسید؟
صددرصد میشه بدون سرمایه به نتایج بزرگ و پایدار رسید در صورتی که باورکنیم که میشه و باورهای درست رو بسازیم چون این باور درسته که بدون سرمایه ایمانی رو به ما میده که توکل کنیم و حرکت کنیم .
6. آیا برای رشد نتایج، باید مکان خود را تغییر دهیم؟
مسلماً با تغییر مکان تغییری در نتایج ایجاد نمیشه چون باورها و شخصیتی و ذهنیتی که داریم هر جای دنیا که بریم با ما میاد و آسمان خداوند همین رنگه . اگر توی جایی که هستیم موفق شده باشیم و شخصیت با کیفیت و ثروتساز ایجاد کرده باشیم توی مدار درست قرار می گیریم هر جای دنیا باشیم موفق هستیم حالا اگه جایی که هستیم برای ما قابلیت رشد بیشتر نداشته باشه جهان هستی به طور طبیعی مکان ما و لوکیشن ما رو تغییر میده .
کسانی که تجربه مهاجرت دارند خیلی خوب این موضوع رو درک می کنند.
استاد عزیز چقد خوب مبحث مهاجرت رو باز کردند. آگاهی خوبی بمن دادند و درکم بهتر شد که بازم جا داره برای این که شخصیتم رو بهبود بدم و به موفقیت های بیشتر بزرگتر و بهتر برسم ، بعد خواستم جای بهتر رو تجربه کنم که بیشتر رشد کنم ، خودم رو تجربه کنم و از زندگیم بازم بیشتر لذت ببرم اونموقع خداوند شرایط مهاجرت رو برام به طور طبیعی و راحت پیش میاره و دلایلم رو برای مهاجرت باز هم بزرگتر کنم و با اراده قویتر مهاجرت کنم …
در پناه خداوند بزرگ و قادر شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .
سلام استاد وقت بخیر
استاد یه نقل قول کردین در مورد کیروش درباره بازی ایران-اسپانیا عجب چراغی رو تو ذهن من روشن کردین منکارم تعمیر موبایل است خیلی وقتها شده که اگر یه گوشی نمیتونستم تعمیر کنم خیلی میریختم بهم خیلی وقتها گوشی که از رو تجربه که اگر درست نتونم بکنم میریزم بهم گوشی رو قبول نمیکردم ولی الان این باور رو برای خودم میسازم که یا گوشی رو درست میکنم یا ازش درس و تجربه میگیرم واینجوری خیلی پیشرفت میکنم ب امید خدا
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان توحیدی
گام سیزدهم
قانون رهایی یعنی اینکه من حال خوبم رو موکول نکنم به زمانی که به خواسته ام میرسم.
و من باید بتونم از چیزهایی که همین الان دارم لذت ببرم.
متاسفانه زمانهایی که شیطان ذهنم رو تسخیر میکنه نمی تونم از زمان حالم لذت ببرم.
و میگم الان فلانی باید لذت ببره که اینو داره
یعنی هم به خواسته ام چسبیدم
هم زمان حال رو از دست دادم
هم با احساس بدم رسیدن به خواسته ام رو به تاخیر انداختم
و هم مقایسه کردم خودمو با دیگران.
مهاجرت خوبه عالیه اما زمانی که برای تجربه یک جهش بیشتر باشه و نه فرار
من چند سال پیش تصمیم گرفتم مهاجرت کنم
و اقداماتی هم کردم
و بعد هدایت شدم
و متوجه شدم من تو شهر خودم نتونستم کاری برای خودم بکنم و فکر میکنم تو شهر دیگه کار بیشتر هست
غافل از اینکه تو داری فرار میکنی از چی تو که خودتو همراه خودت داری میبری.
خدایا شکرت
خدایا من به هر خیری که از تو بهم برسد فقیرم.
سلام استاد و سلام به دوستان عزیز
استاد عزیز خندم میگیره به خدا وقتی این کامنتو مینویسم
شما تو فایلهای دیگتون که میگفتید با مهاجرت موافقید و انسان با مهاجرت بیشتر پیشرفت میکنه
واسه همین من از شهرستان خواستم برم تهران تا اونجا کار کنم ،
رفتم تهران با جیب خالی و بدون حتی یکبار دیدن تهران، تنهایی یه بچه16ساله رفت تهران(اینکه چطور خانوادم راضی شدن من برم هنوز برام جای سواله)
برای کار کردن ،درحالی که نیاز نبود برم ،چون تو مغازه خودمون فروشندگی میکردم و حداقل نیازمند از لحاظ مالی نبودیم،
اما من گفتم نه پاشدم رفتم تنهایی تهران که کار پیدا کنم ،رفتم اداره کاریابی و تمام کارهایی که پیشنهاد میدادن کارگری بود،و من هم از کارگری متنفر بودم اما رفتم تو رستوران فکنم خیابون بهار بود کنار مترو یه رستورانی بود منو به اونجا معرفی کردند،
یه حالت مصاحبه بود یه 10 دقیقه صحبت کردن بامن و گفتن نگاه به نامحرم نمیکنی،صبح ساعت 6 پامیشی و تا 12 شب تو اشپزخونه کار میکنی ،هر کاری که گفتم رو انجام میدی و از این چرندیات…
حالا بعدش منو بردن اتاق خواب دیدم تو اتاق خواب فکنم4×3 ،6تا تخت دونفره باید میبودم و این به کنار تو اشپزخونه خیلی همه با هم بد برخورد میکردن اینا ،نمیخوام وارد جزئیاتش بشم..
خلاصه من بعد دوساعت موندن بیرون اومدم دیگه رفتم و برگشتم از تهران به شهرستان ،
چون من دوست ندارم زیر دست کسی باشم و محدود بشم
و چون تکاملم رو طی نکرده بودم برگشتم با کلی احساس بد
درحالی که تو این فایل و فایل های دیگهگفته بودید که اول جایی که هستی موفق میشی و بعد مهاجرت میکنی ،
چون شخصیتتو هرکجا که بری با خودت میبری
و من برعکس این فکر میکردم و یه همچین تجربه ای برای خودم ساختم
من بارها و بارها وبارها فایل های رایگانتون و دوره عزت نفس رو گوش میدم
اما الان میتونم بگم این جمله که هرجا بری شخصیتتو با خودت میبری و اول جایی که هستی پیشرفت میکنی بعد میری به جای بزرگتر رو تا به حال نشنیده بودم
خداروشکر الان از اون مغازه قبلی ،اومدیم به مغازه بهتر و تراکنش کارتخوان دوبرابر شده ،
دارم تمرکزی فایلهاتون رو دنبال میکنم ،سعی میکنم درک کنم و چیزی که درک کردم رو بهش عمل کنم
و امیدوارم که وقتی اینجا اوضاع ام بهتر شد مهاجرت کنم به امریکا.
استاد ازتون سپاسگزارم برای تک تک اگاهی هایی به ما میدید،سپاس.
سلام و درود به استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان
سلام به همه ی دوستان خوبم در این مسیر زیبا
موضوعی که در این فایل توجه منو به خودش جلب کرد این بود که (بهترین مدل مهاجرت کردن اینکه من بتونم در همون جایی که هستم پیشرفت کنم و هر موقع که دیدم این زمین دیگه برای بازی کوچیک شده برم سراغ یه زمین بزرگتر ) این تجربه فوق العاده ست و من باید بتونم مدار مو ببرم بالا تر تا به جاهای بهتر هدایت بشم ، ممنون استاد ازتون بابت این آگاهی نابی که در اختیارم گذاشتی
مدت هاست که من فکر میکردم برای پیشرفت کردن حتما باید برم به یه شهر بزرگتر یا یک مغازه بزرگتر و… و در این جایی که هستم هیچ پیشرفتی نکردم و هر کسی هم که ازم سوال میکرد میگفتم میدونی من الان پول ندارم که برم یک مغازه بزرگتر توی یک شهر بزرگتر اجاره کنم واین شغل منم فقط باید تو ی منطقه بالا شهر باشی که پیشرفت کنی و خلاصه با همین باور غلط هیچ پیشرفت چشم گیری نداشتم ، ولی الان با گوش کردن به این فایل این جرقه تو ذهنم زد که بیام باورهای درست ایجاد کنم که همین جایی که هستم با همین مغازه ای که دارم بهترین جا برای کاسبیه، پس من باید فقط و فقط روی خودم کار کنم و تا وقتی که مدارم نرفته بالاتر و از لحاظ درآمدی در همین جایی که هستم پیشرفت نکردم فکر مهاجرت را هم نکنم چون هرجایی که برم با این ذهنیت آسمون همین رنگه