اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد گرانقدر بسیار از فایلتون لذت بردم و از شما سپاسگزارم. از دوستانی که اینجا صادقانه تجربه های خودشون را به اشتراک میزارند و اینقدر به قوانین مسلط هستند بسیار سپاسگزارم . برای همه عزیزان ارزوی موفقیت دارم.
1:چطوری ذهن و پرورش بدیم که در شرایط سخت باور و ایمانمون واز دست ندیم.با اینکه میدونیم همه چیز دست خداست ولی در شرایط سخت این باور کم رنگ تر میشه و همین کم رنگ شدن باور کار خودش و میکنه
2:اینکه چطوری خود درگیری ذهن و کنترل کنیم؟اینکه در مورد مسائلی که اصلا ارزشی برای فکر کردن در موردش نیست ولی ذهن درگیرش میشه و تمرکز ذهن بهم میریزه و ذهن خسته میشه.
3:چطوری ناخودآگاهمون و قوی کنیم که در شرایط سخت بتونیم به درستی ازش استفاده کنیم و بهش اعتماد کنیم؟ و ذهن خودآگاه و به کمک ناخودآگاه بیاریم؟ آیا همچین امکانی وجود داره؟
راستی برادر عزیزم سید حسین مادر و خواهرم که 10 سالشه خودشون گاهی که دور هم نشستیم میگن یه فایل از عباس منش بذار گوش کنیم و دیروز مامانم درخواست کرد که فایل های شما کلاًبریزم رو گوشی خودش ?
خیلی خوش حالم چون قبلاًخیلی شدید باهام مخالف بودن و حتی یه مدت جدای از خانوادم غذا میخوردم و ازشون فاصله گرفته بودم
و یه خبر دیگه اینکه پدرم دیگه اخبارگوش نمیده و شاید گاهی شب ها که اون موقع هم سریع خوابش میره کلاًراحت شدیم از اخبار و دیگه سیگار هم نمیکشه?
قبلاًخودم خفه میکردم اینقدر که میگفتم بابا سیگار بده و اون گوش نمیداد ولی الان خودش به راحتی و بدون اینکه کسی بگه این کار کرد
واقعا درسته که آدم که خودش تغییر کنه دنیاش تغییر ممیکنه
اینا تازه نتایج من هست که خیلی کم به حرفات گوش میدم ?
تا الان که 23سالمه همیشه دنبال این بودم که دیگران خوشبخت کنم یا کمکشون کنم از بچگی به این فکر میکردم که برای دیگران مثل مادرم چه کارهایی میتونم انجام بدم و طبق قانون که همیشه بوده و هست و این کار امکان پذیر نیست که زندگی بقیه تغییر بدم بخاطر همین سالها آرزوهای خودم رها کردم و از خود واقعیم دور شدم ..سالها بخاطر اینکه پدر مادرم بخاطر زندگی سختشون سربلند کنم و شاد درس خوندم تو رشته ای که نمیخواستم رفتم و….
ولی الان راحتم کردین با این فایل انگار تمام زنجیر هایی که به پاهام بسته بودن باز شدن و آروم شدم
آزاد شدم از قفسی که خودم رو حبس کرده بودم
ممنونم استاد خوبم دلم میخاد بهتون بگم برادر چون شما فراتر از استادی
از دوستی هم که این سوال عالی پرسیدن ممنونم شاد باشید و موفق??
استاد درود بر شما.استاد کتاب هم تولید کنید خواهشا
ممنونم
سلام
استاد اومدم یه چیزی بگم برم دوباره سراغ کار کردن روی باورهام بوسیله دوره عالی ثروت 1
از داستانهای من و بابام رسیدیم به داستان های من مامانم
خدا عمر با عزت هم به شما و هم به مادر عزیز شما عنایت کنه
استاد گرانقدر بسیار از فایلتون لذت بردم و از شما سپاسگزارم. از دوستانی که اینجا صادقانه تجربه های خودشون را به اشتراک میزارند و اینقدر به قوانین مسلط هستند بسیار سپاسگزارم . برای همه عزیزان ارزوی موفقیت دارم.
سلام استاد با سخاوت
تشکر از عیدی خوبی که برای ما در نظر گرفته اید ما به شما چی عیدی بدهیم؟
بهر حال با صحبتهایتان من قبولتان دارم و شما را کامل می پذیرم و قاطعانه هستید و من هم قاطعانه شما را قبول دارم.
من آزادم و انتخاب دارم و انتخاب من انتخاب دیدگاههای شماست. این برایم بهترین بوده است.
آرامشی در این رابطه کسب کرده ام که دوست ندارم با چیزی دیگر عوضش کنم. نقطه سر خط.
سایت شما برای من صفه لپ تاپم است . و السلام
استادگرامی مرسی که به ما کمک می کنید که در مسیری که دوست داریم حرکت کنیم مثل عیدیهای قشنگتون .
من که تکلیفم را با خودم روشن کردم و با حرفهای شما خیلی راحت و سازگارم الحمدالله.
مسئولیت کامل تمامی کارها و افکار خود را بپذیریم.
خدایا شکرت
سلام استادعزیز و دوست داشتنی
چندتا سوال داشتم.
1:چطوری ذهن و پرورش بدیم که در شرایط سخت باور و ایمانمون واز دست ندیم.با اینکه میدونیم همه چیز دست خداست ولی در شرایط سخت این باور کم رنگ تر میشه و همین کم رنگ شدن باور کار خودش و میکنه
2:اینکه چطوری خود درگیری ذهن و کنترل کنیم؟اینکه در مورد مسائلی که اصلا ارزشی برای فکر کردن در موردش نیست ولی ذهن درگیرش میشه و تمرکز ذهن بهم میریزه و ذهن خسته میشه.
3:چطوری ناخودآگاهمون و قوی کنیم که در شرایط سخت بتونیم به درستی ازش استفاده کنیم و بهش اعتماد کنیم؟ و ذهن خودآگاه و به کمک ناخودآگاه بیاریم؟ آیا همچین امکانی وجود داره؟
راستی برادر عزیزم سید حسین مادر و خواهرم که 10 سالشه خودشون گاهی که دور هم نشستیم میگن یه فایل از عباس منش بذار گوش کنیم و دیروز مامانم درخواست کرد که فایل های شما کلاًبریزم رو گوشی خودش ?
خیلی خوش حالم چون قبلاًخیلی شدید باهام مخالف بودن و حتی یه مدت جدای از خانوادم غذا میخوردم و ازشون فاصله گرفته بودم
و یه خبر دیگه اینکه پدرم دیگه اخبارگوش نمیده و شاید گاهی شب ها که اون موقع هم سریع خوابش میره کلاًراحت شدیم از اخبار و دیگه سیگار هم نمیکشه?
قبلاًخودم خفه میکردم اینقدر که میگفتم بابا سیگار بده و اون گوش نمیداد ولی الان خودش به راحتی و بدون اینکه کسی بگه این کار کرد
واقعا درسته که آدم که خودش تغییر کنه دنیاش تغییر ممیکنه
اینا تازه نتایج من هست که خیلی کم به حرفات گوش میدم ?
خداراشکرررررر و ممنونم سید
سلام استاد عباس منش
تا الان که 23سالمه همیشه دنبال این بودم که دیگران خوشبخت کنم یا کمکشون کنم از بچگی به این فکر میکردم که برای دیگران مثل مادرم چه کارهایی میتونم انجام بدم و طبق قانون که همیشه بوده و هست و این کار امکان پذیر نیست که زندگی بقیه تغییر بدم بخاطر همین سالها آرزوهای خودم رها کردم و از خود واقعیم دور شدم ..سالها بخاطر اینکه پدر مادرم بخاطر زندگی سختشون سربلند کنم و شاد درس خوندم تو رشته ای که نمیخواستم رفتم و….
ولی الان راحتم کردین با این فایل انگار تمام زنجیر هایی که به پاهام بسته بودن باز شدن و آروم شدم
آزاد شدم از قفسی که خودم رو حبس کرده بودم
ممنونم استاد خوبم دلم میخاد بهتون بگم برادر چون شما فراتر از استادی
از دوستی هم که این سوال عالی پرسیدن ممنونم شاد باشید و موفق??
سلام، خداروشکر میکنم استادی مثل شما دارم واقعا ممنونم خیلی استفاده کردم عاااالی بود
????????????????
خداوند بی‌نهایت است و لامکان و بی زمان
اما به قدر فهم تو کوچک می‌شود
و به قدر نیاز تو فرود می‌آید،
و به قدر آرزوی تو گسترده می‌شود،
و به قدر ایمان تو کارگشا می‌شود،
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک می‌شود،
و به قدر دل امیدواران گرم می‌شود…
پــدر می‌شود یتیمان را و مادر.
برادر می‌شود محتاجان برادری را.
همسر می‌شود بی همسر ماندگان را.
طفل می‌شود عقیمان را.
امید می‌شود ناامیدان را.
راه می‌شود گم‌گشتگان را.
نور می‌شود در تاریکی ماندگان را.
شمشیر می‌شود رزمندگان را.
عصا می‌شود پیران را.
عشق می‌شود محتاجانِ به عشق را…
خداوند همه چیز می‌شود همه کس را..
به شرط اعتقاد؛ به شرط پاکی دل؛ به شرط طهارت روح؛
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.
بشویید قلب‌هایتان را از هر احساس ناروا!
و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف،
و زبان‌هایتان را از هر گفتار ِناپاک،
و دست‌هایتان را از هر آلودگی در بازار…
و بپرهیزید از ناجوانمردی‌ها، ناراستی‌ها، نامردمی‌ها!
چنین کنید تا ببینید که خداوند،
چگونه بر سفره‌ی شما، با کاسه‌یی خوراک و تکه‌ای نان می‌نشیند
و بر بند تاب، با کودکانتان تاب می‌خورد،
و در دکان شما کفه‌های ترازویتان را میزان می‌کند
و “در کوچه‌های خلوت شب با شما آواز می‌خواند”
مگر از زندگی چه می‌خواهید،
که در خدایی خدا یافت نمی‌شود، که به شیطان پناه می‌برید؟
که در عشق یافت نمی‌شود، که به نفرت پناه می‌برید؟
که در سلامت یافت نمی‌شود که به خلاف پناه می‌برید؟
قلب‌هایتان را از حقارت کینه تهی کنید و با عظمت عشق پر کنید.
زیرا که عشق چون عقاب است. بالا می‌پرد و دور…
بی اعتنا به حقیران ِ در روح..
کینه چون لاشخور و کرکس است..
کوتاه می‌پرد و سنگین. جز مردار به هیچ چیز نمی‌اندیشد.
بـرای عاشق، ناب ترین، شور است و زندگی و نشاط.
برای لاشخور،خوبترین،جسدی ست متلاشی …..
خداوند همه چیز می شود همه کس را
به شرط اعتقاد به شرط پاکی روح و پرهیز از معامله با ابلیس
????????????
سلام به مجموعه عباس منشی‌ها
استاد یه خواهشی داشتم که موزیک هایی که داخل کانال تلگرامی ارسال کردید رو بیشتر کنید
مصاحبه هاتون هم دانلود کردم و به مرور دارم می‌بینم که واقعاً عالین