مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین» - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

696 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2825 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز.می خواستم واقعا بدونم شما که این قدر به همه جا سفر می کنید،این قدر رستورانهای متنوع ان قدر شهر ها و هتل های متفاوت،شما چگونه در کشور های غیر اسلامی گوشت حلال استفاده می کنید؟آیا همه جا گوشت حلال پیدا می شود؟در کشور های متنوع و مناطق مختلف از چه روشی گوشت حلال استفاده می کنید؟ ممنونم از اینکه پاسخ بدهید؛چون واقعا این چند روزه توی ذهنم می پیچهـ

    دوستتون دارم بی نهایتـ فعلا خدا نگهدارـ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      یونا مهر آفرین گفته:
      مدت عضویت: 4072 روز

      سلام دوست گرامی

      استاد در فایل “رسالت من” راجع به ذبح اسلامی توضیح دادن . یک ایه از قران رو هم که راجع به همین موضوع اوردن الان فراموش کردم کدوم ایه و سوره بود. خودتون سرچ کنید.

      در اون ایه چهار چیز رو خداوند حرام کرده: شراب مردار خوک و ذبح به نام غیر خدا.

      منظور از ذبح به نام غیر خدا این هست که مثلا مشرکین برای بت ها شون قربانی کنند و ما اون گوشت رو مصرف کنیم نه اینکه مدل خاصی باید ذبح بشه تا حلال باشه.

      اما چیزی که در فرهنگ ما جا افتاده این است که باید موقع ذبح بسم الله گفته بشه تا حلال باشه و چون خارجی ها نمیگن پس حلال نیست .

      اگر قرار باشد یک کلمه گوشت را حلال یا حرام کند پس می توان به گوشت حرام همان کلمه بسم الله را خواند و حلالش کرد و نوش جان کرد .

      اگر بخواهیم از منظر تاثیر کلمات بر مواد (مثل ازمایش دانشمند ژاپنی که تاثیر کلمات روی اب رو بررسی کرد) نگاه کنیم و اعتقاد داشته باشیم که یک کلمه میتونه ارتعاش مواد غذایی رو تغییر بده پس چه قبل ذبح بسم الله بگیم چه بعد ذبح اون کلمه اثرش رو میزاره و ارتعاش و شکل مولکول های غذا رو به حالت برتر برمیگردونه .

      نیت ما یا همون باورما بر همه چیز اثر میزاره این به صورت علمی در فیزیک کوانتوم اثبات شده و ازمایش های زیادی انجام شده . بنابراین به نظر من حتی اگر گوشت ذبح اسلامی نداشته باشه همین که ما باور کنیم با گفتن کلمه بسم الله پاک و حلال میشه خواهد شد.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رحیم خان گفته:
      مدت عضویت: 3538 روز

      سلام محمد امین جان

      مگرایرانه که مغازه سبزی فروشی گذاشته بغلش هم مرغ ونان خشک میفروشه

      تاسفرنکنی به اروپا وآمریکا ؛ باورنمیکنی که چقدر زیبایند چقدر فراوانی ونعمت است

      ماتابستان گذشته رفتیم آلمان (دعوتنامه داشتیم) .همین بحث گوشت که شما فرمودید اول نگاه من خیلی کوچک بود ولی وقتی اونجا رفتم دیدم که ما ایرانیها اززندگی واقعی 100 سال ازاروپا وآمریکا عقب هستیم

      رفتیم مغازه گوشت فروشی ؛ گوشت به تاریخ روز واینقدر گوشت بود که آدم نمیدانست چی انتخاب کند انواع پرنده اهلی ووحشی انواع بزوگوسفند اهلی ووحشی

      تمام گوشتهای به تاریخ روز ؛ روی کره زمین ؛ با لیبل وقیمت روی هرکدام موجود بود . وبه اندازه خوراک یک لشگر اون مغازه گوشت داشت

      متاسفانه این کشور یه بهانه بدرد نخور به نام اسلام گیر آوردن وواقعا که کشور خیلی ازنظر زندگی وخوب زندگی کردن عقب افتاده ایم …..

      موفق باشید رفیق. …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    داوود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2834 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان خوبم

    استاد خواستم این رو بگم که الان به ذهنم رسید . که ما وقتی که داریم واقعی و باباور و انگیزه روی خودمون داریم کار میکنیم و خواستار تغییر کلی زندگیمون هستیم و باور های قبلی مون رو تغییر میدیم و باور های درست رو جایگزین میکنیم خداوند خیلی به ما کمک میکنه که این راه رو ادامه بدیم و باورهایی رو که مسیازیم رو به ما ثابت میکه و به مانشون میده .

    که الان واقعا زندگی من به همین صورت شده و خداوند من هرروز به مقداری که روی خودم کار میکنم به همون مقدار به من باورهام رو ثابت میکنه در تمام جنبه ها . و من تو این مدت که دارم روی خودم کارمیکنم به لطف خدایم که همیشه با من بوده و هست واقعا زندگیم تغییر کرده و تا امروز من کلی بدهی داشتم و وقعا خیلی سخت شده بود واسم و واقعا دوست داشتم تغییر کنم ولی نمیدونستم چطور باید این کار رو کرد تا خداوند به صورت خیلی جالبی من رو با شما آشنا کرد که واقعا از اون روز خیلی امید گرفتم و دیگه هیچ چیز واسم اهمیت نداشت و یه حسی درونم میگفت که من راهم رو پیدا کردم و این مسیر ور باید برم تا آخر و مطما بودم که خدا این شرایط رو برام بوجود آورده تا به امروز که من کلی از بدهی های قبلیم رو دادم تو این 6ماه و از هیمن امروز خیلی خیلی ذهنم و فکرم آزاد شد و خیلی راحت تر و با تمرکز بالا میتونم روی خودم کار کنم و خیلی خوشحالم که تونستم این کار رو انجام بدم و موفق شدم .خدا رو شکر هزاران بار و قرار هست که از امروز خیلی خیلی پیشرفت کنم و تا بالاهای آرزوهام برم و خدا روشکر . منتظر کامنت های نتایج فوق العادم باشید دوستانم خیلی خوبه خیلی خیلی خیلی واقعا نمیدونم باید چی بگم ولی گفتم این حرف هارو با شما و دوستانم به اشتراک بذارم که شاید امیدی باشه واسه دوستانم و خودم.

    با تشکر وسپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سعیده اکبری فرد گفته:
    مدت عضویت: 1875 روز

    به نام رب بی همتا

    برگ ۶۷ سفرنامه

    ما مسئول خوشیختی هیچ کس نیستیم ؟

    این یعنی من نباید زندگی عزیزانم باشم ، هر تضادی که در زندگیشون تجربه کنند به نفع خودشونه.همه آزادند برای تجربه زندگیشون و اگر روزی نیاز به یاری و هدایت باشد یاور و هادی او خداوند میشود

    برای اثبات حرف های خودتون با هیچ کس بحث نکنید حتی در مباحث توحیدی چون یک سری افراد اصلا در مدار دیگری نیستند و اصلا نمیشنوند و کسانی که در مدارش باشند بدون نیاز به اسرار شما مفهوم را دریافت خواهد کرد

    پس اگر با دیدگاهی مخالفید ازش اعراض کنید نه اینکه خودتونو باهاش درگیر کنید و یا باهاش بجنگی،هر آدمی با هر مذهب و نژادی آزاد است که دیدگاهای اختصاصی خودش را داشته باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1360 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته‌ی دوست داشتنی

    ممنون برای این یادآوری من اکثر وقتا عذاب وجدان میگرفتم برای اینکه میدیدم پدر و مادرم چقدر زحمت و سختی میکشند به خاطر ما. اونا واقعا خیلی مهربون و دلسوزن برای بچه‌هاشون، همیشه همه تلاششون میکنن تا آسایش رو برای ما فراهم کنن ،سختی شون رو میدیدم ولی نمیتونستم کاری براشون بکنم.

    گاهی خواهرم بهم میگفت که بیشتر از بقیه اونا برای من خرج میکنن. حتی گاهی پدرم اینو بهم میگفت. و این منو دیوونه میکرد و کلی عذاب وجدان میگرفتم و ناراحت میشدم.

    من فقط برای تحصیل و درس خوندنم خرج رو دستشون میگذارم. همیشه آدم به اصطلاح قانع- بودم. از همون بچگی فقط عاشق یاد گرفتن و کتاب خوندن بودم. بیشتر پولی که برام خرج کردن سر همینا بوده. چون من حتی به اندازه‌ی انگشتای یه دستم هم از مامانم نخواستم واسم لباس جدید بخره، همیشه قانع بودم ب اونچه که داشتم، هیچوقت هیچ چیز اضافه‌ای نمیخواستم، چیزایی ک بقیه هم سن و سالام خیلی راحت از خانوادا‌شون درخواست میکردن اما من به خاطر احساس گناهی که کم‌کم تو وجودم ریشه میدووند ازشون نمیخواستم. و خب برام مهم نبودن، من فقط برام کافی بود ک شرایط تحصیلم رو فراهم کنن، تا بتونم وقتی بزرگ شدم یه آدم موفق بشم، اون موقع پولدار میشم و میتونم هرچی که قبلا ها میخواستمو هم داشته باشم – هم خانواده‌م هم میتونستن تو رفاه باشن-

    وقتی برای اولین از زبون شما فهمیدم که ما توانایی خوشبخت یا بدبخت کردن دیگران و ظلم کردن ب اونا رو نداریم، عذاب وجدانم کمتر شد. دیگه فهمیدم حقیقت اینه و فقط مونده‌بود قانع کردن ذهنم و باورش.

    تو اینکار تاحدودی موفق شدم ولی هنوز هم اون باور نادرست رو دارم که گاهی وقتا واقعا کلافه‌ و ناراحتم میکنه. با کار کردن بیشتر روی این باور میتونم درستش کنم.

    ممنون برای توضیح این موضوع. باورم قویتر شد

    براتون بهترینهارو آرزومندم. 💗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    علیرضا امینی گفته:
    مدت عضویت: 949 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و همه دوستان توحیدی

    این فایل خیلی حرف برای من داشت یه تلنگر محکم بهم زد اینکه نه من مسئول زندگی کسی هستم نه کسی مسئول زندگی من. هر دوتاش رو یه جورایی تجربه کردم اون موقع که دبیرستان بودم هدفم این بود که برای پدر و مادرم یه خونه بهتر خریداری کنم و شرایط بهتری براشون فراهم کنم الان میفهمم که زندگی اون ها نتیجه فرکانس ها و باورها و اعمال خودشونه و من باید به خواسته های خودم توجه کنم یعنی اول باید برای خودم خونه بخرم بعد از اون بخشی از درآمدم رو به خانواده کمک کنم البته اگر خواسته ای داشتن.

    دوم اینکه کسی هم مسئول زندگی من نیست. من تا قبل از اینکه این فایل رو ببینم سر چند تا موضوع با پدر و مادرم به مشکل خوردم چون دیدم از حق خودشون در مورد ارثیه پدریشون گذشتن و عملا هم پدرم هم مادرم از ارث محروم شدن و کوچکترین مخالفتی هم با خانواده هاشون نکردن. البته مخالفت که کار درستی نیست ولی در این مورد من انتظار داشتم که حداقل به خاطر بچه هاشون حرفشونو به خانواده هاشون بزنن یا حداقل روابطشونو کمتر کنن اما الان فهمیدم که این موضوع کلا به من ربطی نداره چون اونا مسئول زندگی بچه هاشون نیستن و حق دارن هر تصمیمی که میخوان بگیرن. اونا نتیجه تصمیمات خودشونو میگیرن من هم نتیجه کارهای خودم و تصمیم گرفتم که کل تمرکزم رو بذارم روی پیشرفت و خواسته های خودم و به زندگی خانوادم هیچ کاری نداشته باشم. الهی به امید تو.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سکینه برجی گفته:
    مدت عضویت: 1101 روز

    بنام خداوند جان

    سلام خدمت استاد عزیز وتمام دوستان

    سفرنامه 67

    خداوند هدایتگرم را سپاس بابت حضورم در این مسیر زیبا

    ممنونم از استاد عزیز که به سوالات دوستان جواب میدهند و وقت گرانبهاشون را برای ما صرف میکنند

    نکات این فایل آگاهی دهنده

    در رفاه نبودن همیشه بد نیست ،تضادها که ممکنه فقر ،بیماری،کرایه نشینی،و… باشد قسمتی از مسیر زندگی هستند وما رو با خواسته هامون آشنا میکنند ومحرک های برای پیشرفت هستند

    ما در کل مسئولیت خوشبخت کردن دیگران حتی اگر فرزند باشد نیستیم یعنی ما قدرت این کار که کسی را خوشبخت یا بدبخت کنیم را نداریم ،اونا با باورها وافکار وفرکانسای خود زندگی خودشون را خلق میکنند،ما فقط مسیر درست رابریم وهر کاری که درسته را انجام بدیم خوشبخت شدنشان را خودشون باید انتخاب کنند

    ما باید دنبال مسیر و اهداف خودمون بریم و نگران نباشیم که خانواده دچار تضاد میشوند اگر هم تضادی باشد از اون تضاد میتونن با باورهای درست به نفع خودتمام کنند، البته نه به عمد اونا رو آزار بدیم، که اگر ما درمسیر درست باشیم دنبال اهداف رفتن ما نه تنها به ضررشون نیست بلکه برای ما وآنها کلی سود دارد،در کل تصمیمات ماچیزی را خراب نمیکند

    همه ما آزادیم دیدگاه خودرا بیان کنیم و همچنین آزادیم در انتخاب دیدگاه دیگران همان طور که در قرآن آمده که ای پیامبر رسالت تو ابلاغ پیام هست، وباکسی کار نداشته باش که قبول میکنند یا نه ما هم اگه دیدگاهی را قبول نداریم نباید بحث کنیم یا فهش بدیم بلکه فقط اعراض کنیم

    و تا زمانی که به کسی آسیب نمیرسونیم آزادیم هر جور میخوایم فکر کنیم

    ممنونم از استاد بابت این فایل و آگاهی که در اختیار ما گذاشتن

    در پناه رب قدرتمند، خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 3046 روز

    بنام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام به استاد گرانقدرم ودوستانم آلهی ام در این سایت الهی

    این فایل ، نشانه امروز من بود وخدارا هزار هزار بار شاکرم به خاطر درک آگاهیهای امروزم

    قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِکَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ (22)

    قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُکُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَکِنِّی أَرَاکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ (23)

    (قوم عاد به حضرت هود) گفتند: آیا به سراغ ما آمده اى تا ما را از خدایانمان برگردانى؟ پس اگر از راستگویانى، آنچه را وعده مى دهى براى ما بیاور.

    هود گفت: علم (به زمان وقوع قیامت) تنها نزد خداست و من آنچه را بدان فرستاده شده ام به شما ابلاغ مى کنم، ولى شما را گروهى جاهل مى بینم.

    چقدر این فایل برا من فهیمه حرف داشتم وقتی این فایل راگوش میدادم دیدم آره دقیقا خیلی مواقع شده چون ما این باور اشتباه را داشتیم که خودمون را مسئول زندگی همسر،فرزند،خواهر،برادر،پدر،مادر ویا حتی دوست وهمکار میدونستیم از خیلی اقدامات عملی وعلایقمون گذشتیم چقدر این نشانه امروز واضح وبه جا بود لازم بود که این مورد به من یادآوری بشه که من مسئول زندگی وتصمیمات هیچ کس به جز خودم نیستم امروز یاد گرفتم من مسیر رسیدن به اهدافم را دنبال کنم که اگر رنج وسختی هم تو این مسیر پیش بیاد با تغییر باورهام درهای زیادی به روی من باز میشه وچه بسا این تضادها سبب رشد واضح شدن خواسته های من شوند ومن قدرت ایجاد تغییری در زندگی هیچ کس حتی نزدیکانم ندارم یاد گرفتم هرکسی در انتخاب خود آزادهست واگر من دیدگاهی راقبول ندارم اعراض کنم بادها تو قرآن به پیامبر گفته شده تو وکیل کسی نیستی رسالت تو ابلاغه

    هرکسی با هر دیدگاه وفرهنگی میتونه با صلح وصفا وآرامش در کنار هم زندگی کنند وهرفردی نتیجه اعمال خودش را میگیره

    استاد یه تجربه شخصی خودم را میگم

    بخاطر شرایطم خواهر همسرم روزها میان پیشم که من تنها نباشم هر چندبرا من فرقی نمیکنه از تنها بودن هم لذت میبرم ولی میدیدم ایشون مدام با خودش حرف میزنه وگله وشکایت میکنه چند دفعه ای بهش گفتم اعظم تو قرآن میخونی ایندفعه به معنی اش هم توجه کن دیدم نه او راه خودش رو میره منم کاری به کارش نداشتم تا اینکه دیروز گفت چکار کنم گفتم کمتر گله وشکایت کن از خدا بعد هم خودت نگاه کن ببین این ناله کردن هات فایده ای داشته برات اگر نداشته یکاری دیگه بکن گفت چکار گفتم نمیدونم هرروز قرآن میخونی به معنی اش هم توجه کن نجواهاشروع شد از قانون براش بگو ولی همان لحظه صدای شما تو گوشم زنگ خورد تو مسئول زندگی دیگران نیستی

    وامروز این فایل نشانه ای بر مسیر درستی که انتخاب کردم ودیگه به حرفاش توجهی نکردم

    صمیمانه سپاسگزار وجودتم استاد

    درپناه خدا شادوثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2113 روز

    به نام الله مهربان

    باز هم خدا هدایتم کرد برای یه ردپای دیگه

    واقعا چقدر این قوانین روی عدل خلق شده

    ما هیچ تاثیری رو زندگی دیگران نداریم و فقط روی خودمون تاثیر میزاریم

    اوایل که وارد سایت شده بودم و بقول معروف تکاملم طی نشده بود

    خیلی دوست داشتم که اطرافیامم با این سایت بیان و این گنجینه هارو بشنون

    یا هر صحبت منفی که میشد میخواستم بقیرو قانع کنم که قانون اینجوری عمل نمیکنه

    خلاصه یه ذوقی تو وجودم شعله زیادی داشت که بقیرو تغییر بدم

    به لطف صحبتای شما استاد عشق تکاملم نمه نمه طی شد و درک کردم که هیچ تاثیییییییییری روی زندگی دیگران نمیتونم بزارم جز تغییر خودم

    حتی امروز این اگاهی تو وجودم جاری شد که تو وقتی میخوای کسیو قانع بکنی،یعنی تو هنوز به حرفی که میزنی باور نداری تو وقتی باور میکنی که بدیهیه برات عادیه

    نه زور زدن هست نه تقلا کردن

    خلاصه که چقدر با این دیسیبلین استاد من حال میکنم که چقدر اگاهانه زندگیشونو طبق نظر خودشون خلق کردن و هیچ تاثیری از حرف بقیه نگرفتن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    اگر بخواهیم قدمی برداریم ولی باعث اذیت خانواده ما شود چه اقدامی باید انجام دهیم؟

    اگر خانواده رفاه نداشته باشد تضادی است که به رشد و پیشرفت آنها کمک می کند و خواسته های اصلی خود را می شناسند.

    هر تضادی از بیماری بیکاری گرفته تا طلاق بدهکاری… قسمتی از مسیر زندگی و محرکی برای پیشرفت است باید زاویه ی نگاه خود را نسبت به تضادها تغییر دهیم .

    ما مسئول خوشبخت کردن دیگران حتی اگر فرزندان ما باشند نیستیم.ما تنها مسئول زندگی خود هستیم . خداوند بارها به پیامبر فرموده :

    کسانی که این مسیر را طی می کنند خودشان مسئول هستند.

    ما مسئول کارهای خود هستیم و مسئول هیچ کسی نیست.

    هیچ کس بار دیگری را بر دوش نمی کشد

    هر کسی هر مسیری طی می کند خودش مسئول است.

    نگاهی که ما به عنوان والدین دلسوز داریم :

    من مسئول خوشبخت کردن فرزند خود هستم

    ما توانایی خوشبخت کردن دیگران را نداریم و نمی توانیم هیچ کسی را در مسیر خود ببریم اما علاقه داریم خود را مسئول بدانیم.

    مسیر درست را طی کنیم هر اتفاقی رخ داد خودشان زندگی خودشان را رقم می زنند ما نمی توانیم زندگی فرزندان خود را رقم بزنیم.اگر فرزندان در مسیر درست باشند وجود این تضادها به رشد و پیشرفت بیشتر آنها منتهی می شود و اگر در مسیر اشتباه باشند تضادها باعث بدتر شدن وضعیت آنها خواهد شد و دلیل بر موفقیت او نیست.

    ما برای طی کردن مسیر خود نباید ملاحظه ی هیچ کس را داشته باشیم مسیر مورد نظر خود را طی کنیم هر اتفاقی که رخ دهد باید بدانیم زندگی دیگران به خودشان باز می گردد نه به ما که با تصمیماتمان درست یا غلط شود تصمیمات ما چیزی را خراب نمی کند شاید ظاهر این قضیه اینگونه باشد اما در نهایت خود اشخاص هستند که می توانند از تضادها به نفع یا ضرر خود استفاده کنند.

    اگر باورهای درست داشته باشیم و در مسیر صحیح حرکت کنیم:

    درد ها و رنجها به وجود نمی آید و یا بسیار زود حل خواهد شد و روزهای سخت به نفع ما و آنها خواهد شد.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فاطمه علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1389 روز

    بنام خداوند بخشنده بخشایشگر.

    بنام خداوندی که هر لحظه در حال هدایت منه!

    پروردگارا تنها ،تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم!

    ما را براه راست راه کسانیکه که نعمت بخشیده ایی..

    سلام و درود به خدا،’بر نشانه هایم…

    این فایل نشانه،’امروزم را ب قلبم مهر زد..تا سر تا پا گوش و چشممو ،’باز نماییم تا درگیر،خرافه پرستی و دلسوزیهای بیجا نشوم..

    و اینم لطف خداوند شامل حالم شد که من در مدار این صحبت قرار بگیریم..صحبتی که نقطعه عطف،’برای پیروزی من در تمامی جنبه ها باشد…

    نکته ایی که استاد اشاره کردن…

    تضادها!…من خودم به شخصه در طی سالها مشکلات و بدبختی بخاطر وجود شخصیتی ناپایدار..یسری تضادها،’دامنگیرم شده بود..

    و لطف خداوند شامل حالم شد که بیام در مکتب عشق ،درس توحیدی خداوند را در درونم و شخصیتم و جنبه های زندگیم گسترش بدم…

    و باز لطف پروردگار باعث شد همون روز اول..این صحبتها با وجود اینکه مقاومتهای ذهنی شدید داشتم،’در برابر این گفته های الهی تسلیم باشم…

    این فایل خیلی نکتهدها رو برام بولد کرد..

    اول اینکه …

    تضادها.و شرایط کنونی من..درسته یسری تضادها هست..و من دارم،دست پنجه نرم میکنم..و باعث شده…خیلی شخصیتم بالانس داشته باشه….

    خیلی آرامتر شدم در برابر عقاید خانواده ام..که واقعا از اطرافیانم بهم گفته میشه که تو چقدر..بقول ما..(دلت گته).همون قلبت سخته!

    دیگه واقعا اینقدر از قانون و خداوند و صحبتهای قرآن ترس دارم..چون میدونم دنیا دنیای فرکانسیه…من هیچ دلسوزی در برابر دیگران نمیتونم داشته باشم..

    .یادمه گذشته ها وقتی از طرف دیگران مورد انتقاد بخاطر شخصیتم میشدم…

    یا، دلسوزی نسبت به دیگران داشتم یا صحبتی میشد که بهشون کمک میکردم…خیلی احساس بد داشتم.خیلی توقعم زیاد بود..خیلی روشون حساب میبردم..

    اون گذشته هام.و اون چک و لگدها..باعث شد.در برابر امر کردن دیگران و توی زندگی اطرافیان نزدیکم دخالت کردن.با رویی خنده..از خودم دورشون کنم..و اعراض کنم.و هر بار این اعراض داره بیشتر برام بولد میشه.صداش قوی تر میشه..

    .

    و دقیقا از دیروز با صحبت دوست عزیزم…راجع به شرک این موضوع خیلی برام پر رنگ شد..

    احساس کردم خداوند از طریق این کامنت بهم میگه…فکر نکن فقط شرک نسبت به منه…

    حتی دلسوزی برای دیگرانم شرکه..

    که همون میشه خدایی کردن به دیگران..

    من همیشه مثال انگشت.دست، رو میزنم..که وقتی بهش نگاه کن.هر کدومش یه شکل و قیافه هست…ما انسانها هم همینجورییم..

    حتی افکار ما تو یه خانواده…

    حدودا چند روزه یه تضادی تو خانوادمون پیش اومده..من لحظه ایی درنگ نکردم ،’که از قانون خدا سرپیچی کنم.چون هراسان بودم.چون میدونم اون شخص تا باوراش درست نشه…هیچی تو زندگیش تعقییری نخاهد کرد..و ایشون تا زنده هست با همین فکر و عقایدش..به دام بلای قانون الهی دچار هست..

    و ناگفتنه نمونه یه حس دلسوزی اون اومد سراغم.ولی خدادند بهم نشانه میفرستاد،’مواظب باش که نیفتی تو دام شیطان!

    و امروز مادرم،’با همون طرز فکر مرا وادار نمود..فقط با رویه خنده و توکل بخدا دورش کردم..

    چون گذشته هام،’بخاطر این نوع تفکر..بعضا تا پای دام ،کتکخوریم رسیدم..

    میخام بگم…زندگی دیگران.حتی عزیزترینتم،’به ما ربطی نداره….و نخاییم بیفتم تو این کتگوری که،’آسیبش خیلی زیاده..

    و دلسوزیها رو کاملا بزارییم کنار…

    چون ما هر کدوممون موجودات جدا،با فرکانسهای جدا هستیم..قانون یکیه..

    قانون خداوند با عدالته…و درست برای ما هر لحظه ،’برقرار هست…

    نکته بعد…..

    صحبت دوست عزیزمون…

    دقیقا استاد منم با شما هم رای هستم…میدونی چرا!

    چون ما وجودمون الهی گونه هست…درسته ما اعضای خانواده از پدرو مادر خواهر برادر همسر و فرزند هستیم…

    ولی چیزی که مهمه…ما اومدیم برای رشد جهانمون و گسترش وجود الهیمون برسیم..

    من تکه ایی از خداوندم..

    من اومدم تو این حهان تا تکه ارزشمند وجودیمون ارتقا بدم..

    و وجود خودمو بشناسم..

    وقتی یچیزی رو خلق میکنم اینقدر احساسش خوبه..که حتی افراد نزدیکم و دوستان افراد غریبه میبینن..میگن چقدر جالب و زیبا!

    من اومدم پا گذاشتم تو این دنیا..که هر چی که میخام برای خودم،’ بهرمند کنم.و لذت ببزم..

    دنیای خداوند لذته..دنیای خداوند پیدا کردن درونمونه..

    مثل گذشته ها که نیست..که همه چیز یه کتگوری خاص اون شخص بزرگ خانواده بود….

    دیگه سال به سال داره دیدگاه ها تعقییر میکنه..

    و همه دارن به نوعی خودشونو پیدا میکنن..

    دارن وجودشونو میشناسن…

    از نظر منم..نباید.فکر کنیم ما میتونیم عامل خوشبختی یا بدبختی افراد نزدیکمان باشیم..

    و واقعا ناتوانیم در برابر اصلاح و امورات زندگیشون..

    پس بیاییم خودمونو بشناسیم..از خداوند کمک بخاهیم..خدادند راه رو بهمون نشون میده بهمون کمک میکنه….

    و اونم با شناخت باورهای قدرتمند کننده ،که من باور دارم میتونم هر چیزی که بخاییم رو برای خودمون خلق کنیم و خداوتد تو اینراه بهم کمک میکنه…

    همین باعث میشه تو مسیر قدم بردارییم..و چیزی که خیلی برام خوشایند شد تو حرفهای استاد اون رنج و ملایمت..اون مشقتها.اصلا پیش نمیاد..مسیر اسان و راحت میشه..

    اگه هم چنین نگرشی پیش اومد که بازم بخاطر باورامون هست..و باز اصلاح میکنیم و قدم برمیداریم..وقتی نگاه میکنیم..در تمامی جنبه ها همه چیز عالی پیش رفته…

    پس همه چیز به باورا تبدیل میشه..باورایی که با شناخت خودشناسی میشه به درک رسید..

    وقتی خودشناسیت قوی شد..و باگها و اون دیوارها برداشته شد..باعث میشه قدم به قدم بری جلو و خودتو پیدا کنی..

    دقیقا برای منم همینجور بود…

    وقتی خودشناسی رسیدم و کم کم شخصیتم تعقییر کرد..به اندازه ایی که تونستم روی باورام کار کنم.بهمون اندازه زندگی شخصیم.در تمامی جنبه ها تعقییر کرد..

    و لطف خداوند شامل حالم شد که با تضادهای این چند روزم،’مواظب اعمال و رفتارم باشم..

    چون ما مسئول بدبختی و خوشبختی هیچکسی نیستیم..

    و ما وقتی درونی تعقییر می کنیم.همه چیز در اطرافمان به طرز شگفت انگیری تعقییر میکند..

    شاید یه مدت کمتر شود..ولی چون باورامون از درون مشکل داره..بصورت الگوی تکرار شونده.بازم وارد چرخه زنگ زده کهنه میشی..

    پس همه اطرافمون از درون ما هست..و تبدیل میشه به فرکانس.قانون خداوند.مثل آیینه هست بخودت برمیگردونش…

    خداوند تو سوره نور به این صحبت استاد اشاره می کند…

    که دلسوزی تو باعث نشود.که از قانون الهی بازداری….

    باید سعی کنیم…سعی کنیم..باورهای گذشتگانمونو ،’هر بار از درون بیرون کنیم.تا درهای رحمت الهی بیشتر برومون باز شود..

    و این بیماری دلسوزی.بدبختی .فقر شخصیتی رو دور کنیم..

    یادمه مدرسه ایی که بودییم..افرادی که زرنگ و معدل بالا و درس خون بودن.اعتماد بنفس خیلی زیادی داشتن..همیشه هم مورد تشویق ومعلم و مدیر بودن.و همیشه خوشبحالشون بودن..

    و افرادی که خیلی ضعیف بودن همیشه مورد تنبیه و اذیت شدن و مسخره و مضحکه کلاس میشدن..

    پس قانون الهی دقیقا مثل همون کلاس درسه..کلاسهی که معلمش،به اون دانش اموزانی کار میکنه که افراد زرنگ ،کاربلد هستند..

    و حس دلسوزی،بدبخت بودن.کم حرف بودن.و مورد تنبیه بودن…هیچ سودی که نداره هیچی..مورد ایی که هیچ خاصیتی تو کلاس ندارن..

    بهمین دلیل معلم هیچ کاری بهشون نداره..

    پس نتیجه!…..

    دقیقا برمیگرده بهمین!که بیاییم..این شخصیت خرد شونده رو بزارییم کنار،شاید از نظر جامعه فردی بدبخت.یکم دلسوزی از نظر انسانها بوجود بیاره…ولی اینگونه قانون خدا کار نمیکنه..

    بیاییم باورامونو قوی کنیم.جسارت رو در درونمون پرورش بدییم..عزت نفس بالا داشته باشیم اعتماد بنفس زیاد داشته باشیم.هر روز روی شخصیتمون کار کنیم.مخصوصا ما ایرانیها..و دهه شصتیها..که خدای کمبود بودن…

    بیاییم پرورش بدییم این نوع تفکر درست و صحیح رو…

    استاد یاد گرفت و تحقیق کرد و راه درست رو پیشه وجودیش قرار داد..الان میوه هاشو ما میبینیم…

    و تونست قهرمان کلاس با معدل بالا بشه…

    و هر روز پاداش خداوند شامل حالشه…

    و ما هم بیاییم قوی عمل کنیم..وقتی ما قوی میشیم..خدای درونمون بکمکمون میاد..و افراد نزدیکمونم.با ما همیار میشن.و اونا هم تو این مسیر میان.و پا به پای ما قدم برمیدارن..(منظورم….شهامت ما باعث میشه دیگه اون سختیها نباشن.و هیچ مشکلی در این موضوع پیش نمیاد)…و بقول استاد هر کسی جواب باوراشو میگیره…

    ولی در اخر همه چیز بنفع ما تموم میشه..چرا؟

    چون ما یه فرد قوی شدیمم..

    و ما به خاستمون میرسیم.

    فقط نیاز به یه جهاد اکبر درونیه..که این خودش من بصورت تکامل تو زندگیم میتونم شاهدش باشم…

    وقتی که من تعقییر کردم.باورام تعقییر کرد.زندگی شرایط.افراد موقعیتهایم تعقییر کردن.به نسبت کار کردنم روی قانون الهی..

    پس خوشبختیمون،’خاسته هامونو ربط ندییم به عوامل بیرون..

    هر عوامل بیرونی،’یعنی شرک..شرک فقط نسبت بخداوند نیست..

    شرک یعنی دلسوزیهایی که باعث بشه..ما خودمونو وابسته به اطرافیانمون ،’بکنیم

    وابستگیهایی که جز تلخی و احساس بد چیز دیگری نداره..که اینو میتونم به ضرس و قاطع.تو تمام جنبه های زندگی تو زندگی افراد مثال بزنم..

    که طرف له شده زیر دنده ‘های جهان!

    استادم بی نهایت سپاسگزار شما و پروردگارم.رب العالمینم هستم.که مرا هدایت نمود..که خودمو کندو کاو کنم..تا همیشه در مسیر هدایت شونده قرار بگیرم!

    مسیری که فقط احساس خوب و حال خوبه.

    مسیری که فقط وجود الهی گونه هست..

    پس بیاییم خداوند رو بشناسیم..خداوند اینقدر بزرگه،و ما را هدایت میکنه.دقیقا به اونچیزی که ما میتونیم از زندگیمون لذت ببریم….

    و این لذت..باعث میشه اهدافمون با اون موقعیتمون همخوانی داشته باشه و پله پله رشد کنیم..

    خیلی خیلی خوشحالم.که هر لحظه در حال حمایت و هدایت پروردگارم هستم.و شبانه روز در درگاهش ،’میخام تسلیم باشم!

    چون وقتی من تعقییر کنم و باورش کنم.خودش کارها رو بصورتی برای من انجام میده،’که آخر سر بنفع من تمام میشود..

    و بازم در پایان صحبتم این جسارت الهی گونه توحیدی استادمو تشویق و تحسین میکنم…که همجوره داره از زندگیش در تمامی جنبه ها لذت میبره…و همیشه پاداشهای الهی بر سرش جاری میشود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: