این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2015/12/عکس-فایل-4.jpg400510گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2015-12-17 21:39:282020-08-28 10:12:31آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 4
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چند روز که درگیر بایت شدم که وقتی درست فکر کردم متوجه شدم این چندروز بخاطر مسیله ای که مربوط به خواهرزادم بود درگیر شدم و ورودی درست و مثبتی نداشتم در صورتی که این مسله اصلا به من مربوط نبود درواقع خواستم نقش ناجی بازی کنم درصورتی که میدونم عرکسی فرکانسش زندگی میکنه اگر اون مشکل براش پیش اومده چون رفتارو افکارش باعث شده
برای حلش سعی میکنم بیستر توسایت باشم و ورودی مناسب بدم و به نکات مثبت این قضیه توجه کنم
اولین کاری که کردم تمام ملافه روبالشتی و….تمیز کردم و وقتی خسته میشدم و نجوا میومد میگفتم ببین دم عید و خونه تکونی میکنی حالا بایت باشه یا نباشه
دوم اینکه خیلی وقت بود میخواستیم روتختی عوض کنیم رفتیم و به روتختی زیبا خریدیم و با خودم گفتم ببین این باعث شده تصمیمون عملی کنیم
وقتی که همه به سخره می گیرند که جو آب و هوایی تغییر کرده ست و دیگر برف و بارانی نخواهد بود و اینکه کشورهای دیگه کارهایی می کنند که تغییر در شرایط آب و هوایی بدهند،شرک می ورزند و نمی دانند خدایی هست بخشندگیش بالاتر از حد تصور،خدایی که بی ریا می بخشد،خدایی که نهایت مهربانی ست و اگر بخواهیم همه چیز و همه نعمت میدهد بشرطی که ایمان و باور داشته باشیم به قدرتش و این یعنی تمام قدرت زمین و آسمان ها،دریاها و کوهها،بادها و ابرها،همه در اختیار اوست و هیچ برگی بی اذن او،از درختی نمی افتد…
مهربانم!
بی نهایت سپاسگذارت برای بارش نعمت هایت!
بی نهایت سپاسگذارت برای اینکه در هر لحظه می بخشی!
بی نهایت سپاسگذارت که روز به روز ایمان مرا بیشتر میکنی،به دیگران کاری ندارم،همین که بتوانم خودم را تغییر دهم،جهانم را تغییر داده ام!
بی نهایت سپاسگذارت که ابر و باد و مه و خورشید همه مسخر توست و با فرمان تو عمل می کنند!
بی نهایت سپاسگذارت که باره دیگر این نعمت پر برکتت را شامل حال ما کردی و زمین تشنه را سیراب،برای تک تک قطره ها و ذره هایی که به زمین افتاد میلیون ها میلیون بار در لحظه شکرت!
خدایا!
زیباترین اتفاق زندگیم!
وقتی تو را یافتم خودم را پیدا کردم و روز به روز بیشتر با خودم و جهانت آشناتر شدم،بیشتر با خودم و جهانت در صلح شدم و بیشتر با خودم و جهانت آشتی کردم،همه را جزئی از تو دانستم و خودم را در خودت یافتم!
عشق را فهمیدم و عاشق تر شدم،عاشق خودت،خودم و جهان زیبایت،من تو را یافتم و خودم را شناختم،با تو زندگی کردم در هر لحظه و شدی تمام من در هر لحظه!
نشانه هایت را در هر کجا دیدم و قدرتت را در هر نشانه ای یافتم،به هدایتت ایمان آوردم و خودم را در آغوشت رها کردم و جریانی از نعمت و ثروت و سلامتی و عشق و سعادت وارده زندگیم شد!
الان که دارم این فایل و گوش میدم نشستم توی گوشه دنج خودم گلخونه ی کوچولویی که توی تراس خونمون درستش کردم پر از گل و گیاه دوتا میز و صندلی داخلش گذاشتم و شده خلوت گاه من ،
خدارا شاکرم به خاطر تمام نعمت هایی که داده تا ما از آنها لذت ببریم
من چندین ساله بیماری تیک دارم تاریخ و شروعش و علتش هم میدونم هرکاری میکنم برطرف نمیشه از شکرگذاری گرفته تا پاک کردن روح از خشم کینه و نفرت و افزایش اعتماد به نفس
یه سوال درباره سلامتی پرسیدن بچه ها از استاد…واستون کوی میکنم میزارم.
سؤال:
من تلاش میکنم تا از قانون در زندگیام استفاده کنم و مسائلم را حل کنم. در حال کار کردن روی خودم و استفاده از قانون در زندگیام هستم. مثلاً قانون سپاس گزاری را مرتباً در برنامهام دارم و سعی میکنم هر جا به تضاد برخورد کردم، حتماً از قانون استفاده نمایم.
اما نمیدانم چرا در سلامتیام دچار مشکل هستم. حتی در طول بیماری نیز از قانون سپاسگزاری استفاده میکنم اما چرا باز هم مرتباً بیمارم؟
این موضوع هزینههای مالیای هم برایم دارد و حتی تمرکز من را از اهدافم برداشته و در انجام اهدافم نیز وقفه ایجاد کرده.
میخواهم بدانم که چکار کنم که از دست بیماری خلاص شوم؟
پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش:
????
در برخورد با چنین تضادهایی، باید بتوانی دو موضوع مهم را درباره قوانین زندگی به خودت یادآوری نمایی:
موضوع اول:
مهمترین نکتهای که خیلی از ما آن را از یاد میبریم، نعمت سلامتی است که داریم. سلامتیِ ما به نوعی یک ثروت عظیمی است که باید همیشه حتی زمانی که در سلامتی هستیم، به آن اشاره کنیم و به خاطر آن سپاسگزار باشیم.
باید مهمترین اولویت زندگیمان را، بودن در آرامش و احساس خوب بدانیم و سعی کنیم این کار را با ایجاد هماهنگی میان ذهنمان و روح انجام دهیم.
باید تلاش کنیم نعمتهای زندگیمان را ببینیم و به خاطر آنها سپاسگزار باشیم و به این شیوه، حضور فراوانی و ثروت را در زندگیمان تأیید و تحسین کنیم.
خصوصاً در لحظاتی که حالمان بسیار عالی است، بر سلامتی و احساس خوبی که داریم، تمرکز کنیم و آن را تحسین کنیم. سعی کنیم تا آنجا که میتوانیم، بر نکات مثبت زندگیمان یا حتی نکات مثبت زندگی افرادی که آنها را میشناسیم و دوست داریم که زندگی ما هم شبیه به زندگی آنها باشد، تمرکز نماییم و تحسینشان کنیم.
آنوقت کمترین فایدهی این کار ساده، سلامتیای است که به جسم و روحمان هدیه دادهایم و با همین کار ساده، جلوی هزینههای بسیاری که افراد بابت بدست آوردن سلامتیشان هزینه میکنند، را گرفتهایم.
پس یادت باشد که بهترین زمان برای ارسال فرکانس سلامتی، در زمانی که در سلامتی کامل هستی و به شدت احساس خوبی را تجربه میکنی.
مسئله دوم اصل و اساسی است که تمام جنبههای زندگیمان بر آن اساس است. اصلی که میگوید:
همه اتفاقات زندگی ما، بازتاب کاملی از باورها و فرکانسهای ماست. این فرمولی است که میشود با آن هر مسئلهای را حل کرد.
وقتی این قانون ساده را باور میکنی، به راحتی میتوانی رابطه مستقیمی میان باورهایی که داری، فرکانسهایی که ارسال نمودهای و اتفاقاتی که تجربه میکنی را بیابی.
جسم شما همیشه بیشترین پاسخ را به فرکانسهایت میدهد. به قول استاد عباس منش، وقتی اولین سرفه یا نشانه سرماخوردگی را دیدی، خیلی سریع از خودت بپرس:
«من در طول این مدت، در چه فرکانسی بودهام؟ کانون توجه ام روی چه موضوعاتی بوده و چه باورهایی داشتهام؟»
و به جای هر کار دیگری، شروع به تغییر کانون توجه و فرکانسهایت نما.
در پاسخ به شما دوست گرامی که نوشتهای با اینکه مرتباً در حال کار کردن روی باورهایت هستی و سپاس گزاری میکنی، باید بگویم:
منظور استاد از ساختن باور، جملههایی که می گویی یا کارهایی که انجام میدهی یا چیزهایی که مینویسی یا تمریناتی که انجام میدهی، نیست، بلکه موضوع، کانون توجهی است که داری.
یعنی روی چه موضوعی تمرکز کردهای؟ مشکل یا راه حل؟
خیلی فرق میکند که سوالت این باشد که:
چرا مرتباً من بیمار هستم؟ یا بپرسی: چطور میتوانم در سلامتی بیشتر باشم؟
تفاوت فرکانسی این دو موضوع، به اندازه تفاوت فرکانسی بیماری و سلامتی است.
در واقع وقتی استاد از تغییر صحبت میکند، منظورش تغییرفرکانس و تغییر باور به کمک تغییر کانون توجه است که نشانهاش هم میزان احساسِ بهتری است که در هر لحظه قادر میشوی نسبت به لحظه قبلی، در خودت ایجاد نمایی.
بهترین فردی که قادر است فرکانسهای شما را شناسایی کند، قطعاً خودت هستی. اگر کمی به کانون توجهات و خصوصاً احساسی که در این چند وقته تجربه کردهای، نگاه کنی، به وضوح تشخیص میدهی که روی چه موضوعی تمرکز داشتهای:
سلامتی یا نگرانی از عدم سلامتی؟!.
فراوانی یا نگرانی از ایجاد هزینههای غیر مترقبهای که اصلاً دوست نداشتی آنها را پرداخت نمایی؟!
آیا تمرکزت روی دردهایی بوده که به یادت میآورده که سلامت نیستی؟ یا تمرکزت بر همان لحظات کوتاهی بوده که هیچ دردی نداشتی و به خودت میگفتی، چقدر این حس سلامتی خوب است!
میخواهم بگویم چیزی که نتیجه را تعیین میکند، جملات یا نوشتههای شما نیست، بلکه فرکانسهای شماست.
یعنی اگر در حال آگاه بودن از دردی که داری، در حال سپاس گزای به خاطر سلامتیات هستی و به خاطر این درد نگرانی، همین آگاهی از درد و نگرانی درباره آن، نشان دهنده این است که تمرکز شما بر بیماری است و در حال ارسال فرکانس کمبود سلامتی هستی و نه سلامتی. به همین دلیل طبق قانون، دوباره بودن در بیماری را تجربه میکنی و نه سلامتی.
اما اگر در همان لحظه کوتاهی که حالت بهتر میشود، درد کمتری داری و حتی دردی نداری، بتوانی روی آن لحظه تمرکز کنی و سلامت بودن را تحسین و به خاطر آن سپاس گزار باشی، بدون اینکه بخواهی نگران شروع شدن دوبارهی درد باشی، یعنی در حال تمرکز بر سلامتی هستی و چیزی که جذب خواهی کرد نیز بودن در لحظات طولانیتر در سلامتی است.
بهترین راه شناسایی کانون تمرکزت، میزان آرامشی است که توانستهای آن را تجربه کنی و در آن بمانی
حتی در لحظهای که درد داری و بیماری شدتش را نشان میدهد، اگر آگاهانه به خودت بگویی، حتی این لحظه به ظاهر بد، بیشتر از همیشه می دانم که چیزی که میخواهم سلامتی است و تصمیم بگیری با تمرکز بر هر چیزی که برایت جذاب و دوست داشتنی است، توجهات را از این لحظه به ظاهر سخت که فقط آمده تا نعمتی به نام سلامتی را بهتر بشناسی، برداری آنوقت کم کم میتوانی فرکانس خود را از بیماری به سلامتی تغییر دهی.
این کار سادهای نیست اما ممکن است.
موضوعی که افراد بسیاری را به اشتباه میاندازد این است که آنها فکر میکنند وقتی به شدت احساس نیاز به چیزی دارند، یعنی در حال ارسال فرکانس آن خواسته هستند و باید وارد زندگیشان شود.
اما موضوع دقیقاً برعکس است. یعنی احساس نیاز شدید به خواستهای، هرگز به معنای تمرکز بر آن خواسته نیست، بلکه مفهوم این موضوع، درخواست احساس نیازِ بیشتر به آن خواسته است. پس طبق قانون، قطعاً نباید آن خواسته وارد زندگیمان شود.
به همین دلیل افراد در این مواقع هرچه انتظار میکشند، متوجه میشوند نه تنها اتفاق خوبی رخ نمیدهد بلکه اتفاقات ناخواستهی بیشتری هم به آن قبلیها اضافه میشود که آنها را ناامید و مأیوس از ادامه روند تغییر باورهایشان نموده و می گویند:
قانون برای ما جواب نمیدهد… اینجا موفقها از ناموفقها و در یک کلام، مومنان از مرددها جدا میشوند.
و تنها عاملی که این تفاوت عظیم را آفریده، فقط و فقط ایمان به این قانون است که چیزی بدون اجازهی من، نمیتواند وارد زندگیام شود و من این اجازه را با فرکانسها و باورهایم به آن میدهم.
یعنی اگر ایمان داشته باشی که هر تجربهای درزندگیات، بازتاب دقیقی از باورها و فرکانسهای خودت است، دیگر سادهترین راه برای درک فرکانسها و درک اینکه آیا کانون توجه من بر روی خواستهام است یا ناخواسته، نگاه کردن به تجارب ات است.
یعنی وقتی میبینی تجارب ات با خواستههایت یکی نیست، می دانی که اشکال کار چیزی در بیرون تو نیست، بلکه اشکال کار چیزی در درونت است. چیزی در باورهایت است.
سپس به راحتی میتوانی با تغییر کانون توجهات بر روی چیزی که میخواهی و وفاداری به ادامه این روند، کم کم نقطه تمرکزت را از روی ناخواستهها برداری و بر روی خواستهات بگذاری. تکرار این کار موجب ساخته شدن باورهای جدید و تغییر باورهای قبلی میشود.
اگر از سلامتی برخوردار نیستی، باید اشکال را در فرکانسهایت و احساس ناراحتی، نگرانی، ترس، تشویش، دلشوره و … بیابی که اکثر اوقاتات را در هر روز زندگیات در آن به سر میبری. زیرا بدن خیلی سریع به فرکانسها واکنش نشان میدهد و خودش را به شکل بیماری یا سلامتی نشان میدهد
به عبارتی، سلامتی یا بیماری دقیقاً نشانه واضحی از هماهنگی یا عدم هماهنگی شما با خودتان، با منبع و همان انرژیای است که خدا نامیدهایم.
به شما دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها را پیشنهاد دهم. زیرا می دانم که وقتی آگاهیهای این دوره را کلمه به کلمه و جمله به جمله باور کنی، چه درک کاملی از قوانین میابی، ایمانت چقدر کاملتر میشود و چقدر میتوانی با شناخت بهتر خداوند، زندگی بهتری برای خود بسازی و میتوانی این انرژی را به شکل سلامتی، وارد جسم و جانب نمایی.
زیرا خداوند یک انرژی است که به هر آنچه در ذهنت بسازی، به آن شکل میدهد.
برای من، آگاهیهای این دوره در حکم یک تحول اساسی در تمام جنبههای زندگیام بوده است.
حکم تحولی اساسی در نگاهم به خداوند و سیستمی که بر جهانش مقرر نموده است.
تحولی اساسی در شناخت خودم به عنوان تکهای از خدا که قادر است، انرژیای که خدا نامیدهایم را باور کند و در ذهنش آن را به شکل هر خواستهای اعم از سلامتی، ثروت و آرامش وارد زندگیاش نماید.
خیلی دوست دارم تمام اعضای این خانواده، این دوره را مثل یک قطب نما در دستشان گرفته و در مسیر زندگی به همراه داشته باشند و در جهتی حرکت کنند که این قطب نما به آنها نشان میدهد و خیالشان راحت باشد که حتی اگر هم گاهی مسیر را اشتباه بروند، این قطب نما قادر است آنها را از هر جایی که هستند، به سمت مسیر صحیح پیش ببرد.
این دوره یک شاهکار است
من خداشناسی و خودشناسی را از این دوره آموختهام. به کمک این دوره توانستهام، به میزان کمتری در نگرانی بمانم. زیرا وقتی از چیزی نگران میشوم یا میخواهم به شرک نزدیک شوم، آگاهیهای این دوره ذهنم را ساکتتر و وجودم را هماهنگتر و نگاهم را توحیدیتر میکند میکند و وقتی این اتفاق رخ میدهد، آرامشی عظیم جایگزین تمام آن نگرانیها شده و اوضاع به گونهای معجزه آسا، برایم با شکوه میشود.
این میتواند برای همهمان رخ دهد اگر فارغ از باورهایی که تا کنون نسبت به خداوند و جهانش داشتهایم، تصمیم بگیریم نگاه دوبارهای به این انرژی و قوانینش داشته باشیم. تسلیم این نیرو شویم و اجازه دهیم این انرژی به راحتترین شکل ، اتفاقات را برایمان رقم بزند.
آنوقت خواهیم دید که خداوند به شکل خواستهمان، در قالب سلامتی، برکت، ثروت، عشق، آرامش و ایدهای که مسئلهمان را حل میکند و… وارد زندگیمان شده و از عهده حل هر مسئلهای بر میآید.
مقالات بیشتر درباره راهکارهای دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها برای تحقق رویاهایتان.
????
کتاب قانون شفا از خانم کمترین پاندر رو هم بخونین عالیه .
واقعا عالی بود دمت گرم تو دست خدا بودی که واقعا جوابم رو گرفتم الان فقط داره اشک میاد که خدا چقدر هوامو داره و جوابم رو داد احساس میکنم متوجه شدم چیکار کنم ان شا الله بعد از 15 سال میرم برای سلامتی کامل
نوشتهایت را با گوارای آب زمزم چشم در راهم و تشنه لب که چه وقت میرسد آن صدای پیام گوشی های قلب مان از خوانواده ی صابرین که پیرو و راه حق و تعالی میباشن رو .روز افزون میدارم
و
پیام های صوتی ات را با فرکانس های آورندگان فرشتگان تحویل میگیرم
از لیاقت مرتبه بالاتری .چون که وقف کرده ای خون و مقام را؛ زیر سوال پرسشگری
سبک تو سبک صیادان اقیانوس بازان دلرز
حق تو نیز آنجا هس که داوود خدا را با خیال راحت شکر میکرد
بی نیازی.ثروتی بالاتر تر از.ثروتیس که:تو تنها فقط با غالیچه ی سلیمان کرده ای.
بنازم شیر خدا .را که تو آن را شناختی از رگ گردن نزدیکتر آدمی را.خودشناس
با تو نیز آن دنیا را زودتر .خواهانم
چون که پر بکشید چه زیبا تر خواهد شد
آن فرا سوی زمین وآسمان حس و حالی دارد
من که از شاعری چیزی نمیدانستم
این هوا من را مست کرد آن صدای بلبلی را که نمیدانستم اسمش چیست.خود مرا این رو و آن رو کرد تا مقصد را…..
اگر قوانین را به درستی درک کرده و باورهای مناسبی داشته باشیم به این نکته پی خواهیم برد که هیچ بیماری وجود ندارد و همه ی بیماری ها زاده ی ذهن ماست چون بدن ما هر روز در پی بازسازی خودش است و این که سلول های ما مانند گذشته به همین شکل نامناسب ساخته شده و بیماری ما تشدید می شود یا ادامه دارد به دلیل باورهای نامناسب ماست اگر باورهای مناسبی داشته باشیم به مسیرهایی هدایت خواهیم شد که همیشه در سلامتی کامل هستیم مانند افرادی که با داشتن باورهای مناسب در زمینه ی سلامتی به سمت قانون ارزشمند سلامتی هدایت شده و تا پایان عمر سلامت ذهن و جسم خود را بیمه کرده اند.
زمانی که احساس بدی داشته و فاصله ی فرکانسی ما با خداوند روح و قلبمان بر هم بخورد به تدریج بیماری های جسمانی ما آغاز خواهد شد برای همین است که داشتن احساس بد خودش را به سرعت در جسم ما نشان می دهد بنابراین ما همواره باید ذهن مان را که جایگاه نجواهای ذهنی است با قلبمان هماهنگ کرده تا در احساس خوب دائمی قرار گیریم و زمانی که در احساس خوب دائمی باشیم ممکن است تضادهای کوچکی برای ما رخ دهدو غیر ممکن است بتوانیم همیشه و در تمام لحظات احساس خود را خوب نگه داریم و صفر و صد در جهان مادی وجود ندارد اتفاقات خوبی را تجربه کرده و حتی تضادها هم به رشد و پیشرفت بیشتر ما کمک خواهند کرد.
اگر خداوند را انرژی بی نهایت بدانیم و عملکرد او را به عنوان سیستم درک کنیم با درک و استفاده از قوانین ثابت و بدون تغییرش به راحتی می توانیم این انرژی را به شکل سلامتی یا هر خواسته ی دیگری در زندگی خود پدیدار کنیم این قدرتی است که خداوند در وجود ما قرار داده تا بتوانیم زندگی دلخواه خود را خلق کنیم.
برای همین است که سپاسگزاری و مراقبه باعث می شود که بسیاری از بیماری ها شفا یابند چون با ایجاد احساس خوب فاصله ی فرکانسی بین ذهن و روح را کاهش داده و ما را با خداوند و خودمان به صلح و هماهنگی می رساند و بدن ما خود به خود بهبود می یابد.
با استفاده از قانون سلامتی به راحتی می توانیم بدن خود را از سموم آلوده ی مواد غذایی پاکسازی کرده و به دلیل اینکه ذهن و جسم همواره با هم ارتباط تنگاتنگی دارند در رسیدن به احساس خوب نیز بسیار موثر و تاثیر گذار است.
همزمان که بر روی ذهن خود با داشتن باورهای مناسب کار کرده و با حذف مواد غذایی نامناسب جسم خود را پاکسازی می کنیم خداوند ما را به سمت افراد شرایط موقعیت های عالی هدایت کرده و به کلی اتفاقات زندگی ما متحول شده و احساس لذت و خوشبختی واقعی را تجربه خواهیم کرد.
سلام با تمام وجودم به شما روحهای آرام و آگاه الهی، انرژی شما مرا مبهوت میکند و حیرانم از این وجود آگاه و هماهنگی شما بارو ح متعالیت تو را چه میشود نام گذاشت جز خدا
بنام خدای یکتا
سلام به استادعزیز و مریم بانو و دوستان عزیز
چند روز که درگیر بایت شدم که وقتی درست فکر کردم متوجه شدم این چندروز بخاطر مسیله ای که مربوط به خواهرزادم بود درگیر شدم و ورودی درست و مثبتی نداشتم در صورتی که این مسله اصلا به من مربوط نبود درواقع خواستم نقش ناجی بازی کنم درصورتی که میدونم عرکسی فرکانسش زندگی میکنه اگر اون مشکل براش پیش اومده چون رفتارو افکارش باعث شده
برای حلش سعی میکنم بیستر توسایت باشم و ورودی مناسب بدم و به نکات مثبت این قضیه توجه کنم
اولین کاری که کردم تمام ملافه روبالشتی و….تمیز کردم و وقتی خسته میشدم و نجوا میومد میگفتم ببین دم عید و خونه تکونی میکنی حالا بایت باشه یا نباشه
دوم اینکه خیلی وقت بود میخواستیم روتختی عوض کنیم رفتیم و به روتختی زیبا خریدیم و با خودم گفتم ببین این باعث شده تصمیمون عملی کنیم
و سعی میکنم بیخیال باشم
در پناه خداوند یکتا شاد باشید
سلام جان جانانم،بخشنده خدایم!
بخشندگیت بی نهایت است و داشتنت نهایت آرزوی من!
وقتی که همه به سخره می گیرند که جو آب و هوایی تغییر کرده ست و دیگر برف و بارانی نخواهد بود و اینکه کشورهای دیگه کارهایی می کنند که تغییر در شرایط آب و هوایی بدهند،شرک می ورزند و نمی دانند خدایی هست بخشندگیش بالاتر از حد تصور،خدایی که بی ریا می بخشد،خدایی که نهایت مهربانی ست و اگر بخواهیم همه چیز و همه نعمت میدهد بشرطی که ایمان و باور داشته باشیم به قدرتش و این یعنی تمام قدرت زمین و آسمان ها،دریاها و کوهها،بادها و ابرها،همه در اختیار اوست و هیچ برگی بی اذن او،از درختی نمی افتد…
مهربانم!
بی نهایت سپاسگذارت برای بارش نعمت هایت!
بی نهایت سپاسگذارت برای اینکه در هر لحظه می بخشی!
بی نهایت سپاسگذارت که روز به روز ایمان مرا بیشتر میکنی،به دیگران کاری ندارم،همین که بتوانم خودم را تغییر دهم،جهانم را تغییر داده ام!
بی نهایت سپاسگذارت که ابر و باد و مه و خورشید همه مسخر توست و با فرمان تو عمل می کنند!
بی نهایت سپاسگذارت که باره دیگر این نعمت پر برکتت را شامل حال ما کردی و زمین تشنه را سیراب،برای تک تک قطره ها و ذره هایی که به زمین افتاد میلیون ها میلیون بار در لحظه شکرت!
خدایا!
زیباترین اتفاق زندگیم!
وقتی تو را یافتم خودم را پیدا کردم و روز به روز بیشتر با خودم و جهانت آشناتر شدم،بیشتر با خودم و جهانت در صلح شدم و بیشتر با خودم و جهانت آشتی کردم،همه را جزئی از تو دانستم و خودم را در خودت یافتم!
عشق را فهمیدم و عاشق تر شدم،عاشق خودت،خودم و جهان زیبایت،من تو را یافتم و خودم را شناختم،با تو زندگی کردم در هر لحظه و شدی تمام من در هر لحظه!
نشانه هایت را در هر کجا دیدم و قدرتت را در هر نشانه ای یافتم،به هدایتت ایمان آوردم و خودم را در آغوشت رها کردم و جریانی از نعمت و ثروت و سلامتی و عشق و سعادت وارده زندگیم شد!
معبودم!
مرا در هر لحظه تسلیم خودت بگردان!
مرا از بندگان صالح خودت بگردان!
مرا در این مسیر یاری و یاور باش تا راه یابم!
مرا یک آن،به خودم وا نگذار!
مرا و وجودم را از شرک پاک کن!
مرا شایسته ی بندگیت بگردان!
مرا وارث صالحی در زمین بگردان!
مرا و تمامم را در عشق خودت غرق بگردان!
سلام با شکوه خدمت شما عباس منشی های عزیز
خدمت استاد عزیز سید حسین عباس منش عزیز
خانم شایسته و تمام همکاران عزیزتون .
الان که دارم این فایل و گوش میدم نشستم توی گوشه دنج خودم گلخونه ی کوچولویی که توی تراس خونمون درستش کردم پر از گل و گیاه دوتا میز و صندلی داخلش گذاشتم و شده خلوت گاه من ،
یدونه بلبل خرمایی کوچولوام کنارش هست که الان داره واسم میخونه
به نظر من هرکسی باید یه گوشه ی دنج و خلوت توی خونشون برای خودش داشته باشه و
حتما حتما هروز باخودش خلوت کنه فکر کنه بنویسه و رها باشه از تمام افکار دنیایی .
منم الان این فایل و دارم اینجا گوش میکنم داهل گوشه ی دنج خودم جاتون خالی که چقدر حس خوبی داد بهم این فایل قشنگ .
با اینکه قدیمی بود ولی عالی بود
ممنونم ازت خدای خوبم که منو هدایت کردی به این سایت و این فضای عالی 🤗😍
استاد عزیزم سلام آرزومه یه بار هم که شده شمارشو زیارت کنم بابت همه ی این آموزه های ناب ازت ممنونم
سلام و درود
خدارا شاکرم به خاطر تمام نعمت هایی که داده تا ما از آنها لذت ببریم
من چندین ساله بیماری تیک دارم تاریخ و شروعش و علتش هم میدونم هرکاری میکنم برطرف نمیشه از شکرگذاری گرفته تا پاک کردن روح از خشم کینه و نفرت و افزایش اعتماد به نفس
ممنون میشم راهنمایی ایم کنید
یه سوال درباره سلامتی پرسیدن بچه ها از استاد…واستون کوی میکنم میزارم.
سؤال:
من تلاش میکنم تا از قانون در زندگیام استفاده کنم و مسائلم را حل کنم. در حال کار کردن روی خودم و استفاده از قانون در زندگیام هستم. مثلاً قانون سپاس گزاری را مرتباً در برنامهام دارم و سعی میکنم هر جا به تضاد برخورد کردم، حتماً از قانون استفاده نمایم.
اما نمیدانم چرا در سلامتیام دچار مشکل هستم. حتی در طول بیماری نیز از قانون سپاسگزاری استفاده میکنم اما چرا باز هم مرتباً بیمارم؟
این موضوع هزینههای مالیای هم برایم دارد و حتی تمرکز من را از اهدافم برداشته و در انجام اهدافم نیز وقفه ایجاد کرده.
میخواهم بدانم که چکار کنم که از دست بیماری خلاص شوم؟
پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش:
????
در برخورد با چنین تضادهایی، باید بتوانی دو موضوع مهم را درباره قوانین زندگی به خودت یادآوری نمایی:
موضوع اول:
مهمترین نکتهای که خیلی از ما آن را از یاد میبریم، نعمت سلامتی است که داریم. سلامتیِ ما به نوعی یک ثروت عظیمی است که باید همیشه حتی زمانی که در سلامتی هستیم، به آن اشاره کنیم و به خاطر آن سپاسگزار باشیم.
باید مهمترین اولویت زندگیمان را، بودن در آرامش و احساس خوب بدانیم و سعی کنیم این کار را با ایجاد هماهنگی میان ذهنمان و روح انجام دهیم.
باید تلاش کنیم نعمتهای زندگیمان را ببینیم و به خاطر آنها سپاسگزار باشیم و به این شیوه، حضور فراوانی و ثروت را در زندگیمان تأیید و تحسین کنیم.
خصوصاً در لحظاتی که حالمان بسیار عالی است، بر سلامتی و احساس خوبی که داریم، تمرکز کنیم و آن را تحسین کنیم. سعی کنیم تا آنجا که میتوانیم، بر نکات مثبت زندگیمان یا حتی نکات مثبت زندگی افرادی که آنها را میشناسیم و دوست داریم که زندگی ما هم شبیه به زندگی آنها باشد، تمرکز نماییم و تحسینشان کنیم.
آنوقت کمترین فایدهی این کار ساده، سلامتیای است که به جسم و روحمان هدیه دادهایم و با همین کار ساده، جلوی هزینههای بسیاری که افراد بابت بدست آوردن سلامتیشان هزینه میکنند، را گرفتهایم.
پس یادت باشد که بهترین زمان برای ارسال فرکانس سلامتی، در زمانی که در سلامتی کامل هستی و به شدت احساس خوبی را تجربه میکنی.
مسئله دوم اصل و اساسی است که تمام جنبههای زندگیمان بر آن اساس است. اصلی که میگوید:
همه اتفاقات زندگی ما، بازتاب کاملی از باورها و فرکانسهای ماست. این فرمولی است که میشود با آن هر مسئلهای را حل کرد.
وقتی این قانون ساده را باور میکنی، به راحتی میتوانی رابطه مستقیمی میان باورهایی که داری، فرکانسهایی که ارسال نمودهای و اتفاقاتی که تجربه میکنی را بیابی.
جسم شما همیشه بیشترین پاسخ را به فرکانسهایت میدهد. به قول استاد عباس منش، وقتی اولین سرفه یا نشانه سرماخوردگی را دیدی، خیلی سریع از خودت بپرس:
«من در طول این مدت، در چه فرکانسی بودهام؟ کانون توجه ام روی چه موضوعاتی بوده و چه باورهایی داشتهام؟»
و به جای هر کار دیگری، شروع به تغییر کانون توجه و فرکانسهایت نما.
در پاسخ به شما دوست گرامی که نوشتهای با اینکه مرتباً در حال کار کردن روی باورهایت هستی و سپاس گزاری میکنی، باید بگویم:
منظور استاد از ساختن باور، جملههایی که می گویی یا کارهایی که انجام میدهی یا چیزهایی که مینویسی یا تمریناتی که انجام میدهی، نیست، بلکه موضوع، کانون توجهی است که داری.
یعنی روی چه موضوعی تمرکز کردهای؟ مشکل یا راه حل؟
خیلی فرق میکند که سوالت این باشد که:
چرا مرتباً من بیمار هستم؟ یا بپرسی: چطور میتوانم در سلامتی بیشتر باشم؟
تفاوت فرکانسی این دو موضوع، به اندازه تفاوت فرکانسی بیماری و سلامتی است.
در واقع وقتی استاد از تغییر صحبت میکند، منظورش تغییرفرکانس و تغییر باور به کمک تغییر کانون توجه است که نشانهاش هم میزان احساسِ بهتری است که در هر لحظه قادر میشوی نسبت به لحظه قبلی، در خودت ایجاد نمایی.
بهترین فردی که قادر است فرکانسهای شما را شناسایی کند، قطعاً خودت هستی. اگر کمی به کانون توجهات و خصوصاً احساسی که در این چند وقته تجربه کردهای، نگاه کنی، به وضوح تشخیص میدهی که روی چه موضوعی تمرکز داشتهای:
سلامتی یا نگرانی از عدم سلامتی؟!.
فراوانی یا نگرانی از ایجاد هزینههای غیر مترقبهای که اصلاً دوست نداشتی آنها را پرداخت نمایی؟!
آیا تمرکزت روی دردهایی بوده که به یادت میآورده که سلامت نیستی؟ یا تمرکزت بر همان لحظات کوتاهی بوده که هیچ دردی نداشتی و به خودت میگفتی، چقدر این حس سلامتی خوب است!
میخواهم بگویم چیزی که نتیجه را تعیین میکند، جملات یا نوشتههای شما نیست، بلکه فرکانسهای شماست.
یعنی اگر در حال آگاه بودن از دردی که داری، در حال سپاس گزای به خاطر سلامتیات هستی و به خاطر این درد نگرانی، همین آگاهی از درد و نگرانی درباره آن، نشان دهنده این است که تمرکز شما بر بیماری است و در حال ارسال فرکانس کمبود سلامتی هستی و نه سلامتی. به همین دلیل طبق قانون، دوباره بودن در بیماری را تجربه میکنی و نه سلامتی.
اما اگر در همان لحظه کوتاهی که حالت بهتر میشود، درد کمتری داری و حتی دردی نداری، بتوانی روی آن لحظه تمرکز کنی و سلامت بودن را تحسین و به خاطر آن سپاس گزار باشی، بدون اینکه بخواهی نگران شروع شدن دوبارهی درد باشی، یعنی در حال تمرکز بر سلامتی هستی و چیزی که جذب خواهی کرد نیز بودن در لحظات طولانیتر در سلامتی است.
بهترین راه شناسایی کانون تمرکزت، میزان آرامشی است که توانستهای آن را تجربه کنی و در آن بمانی
حتی در لحظهای که درد داری و بیماری شدتش را نشان میدهد، اگر آگاهانه به خودت بگویی، حتی این لحظه به ظاهر بد، بیشتر از همیشه می دانم که چیزی که میخواهم سلامتی است و تصمیم بگیری با تمرکز بر هر چیزی که برایت جذاب و دوست داشتنی است، توجهات را از این لحظه به ظاهر سخت که فقط آمده تا نعمتی به نام سلامتی را بهتر بشناسی، برداری آنوقت کم کم میتوانی فرکانس خود را از بیماری به سلامتی تغییر دهی.
این کار سادهای نیست اما ممکن است.
موضوعی که افراد بسیاری را به اشتباه میاندازد این است که آنها فکر میکنند وقتی به شدت احساس نیاز به چیزی دارند، یعنی در حال ارسال فرکانس آن خواسته هستند و باید وارد زندگیشان شود.
اما موضوع دقیقاً برعکس است. یعنی احساس نیاز شدید به خواستهای، هرگز به معنای تمرکز بر آن خواسته نیست، بلکه مفهوم این موضوع، درخواست احساس نیازِ بیشتر به آن خواسته است. پس طبق قانون، قطعاً نباید آن خواسته وارد زندگیمان شود.
به همین دلیل افراد در این مواقع هرچه انتظار میکشند، متوجه میشوند نه تنها اتفاق خوبی رخ نمیدهد بلکه اتفاقات ناخواستهی بیشتری هم به آن قبلیها اضافه میشود که آنها را ناامید و مأیوس از ادامه روند تغییر باورهایشان نموده و می گویند:
قانون برای ما جواب نمیدهد… اینجا موفقها از ناموفقها و در یک کلام، مومنان از مرددها جدا میشوند.
و تنها عاملی که این تفاوت عظیم را آفریده، فقط و فقط ایمان به این قانون است که چیزی بدون اجازهی من، نمیتواند وارد زندگیام شود و من این اجازه را با فرکانسها و باورهایم به آن میدهم.
یعنی اگر ایمان داشته باشی که هر تجربهای درزندگیات، بازتاب دقیقی از باورها و فرکانسهای خودت است، دیگر سادهترین راه برای درک فرکانسها و درک اینکه آیا کانون توجه من بر روی خواستهام است یا ناخواسته، نگاه کردن به تجارب ات است.
یعنی وقتی میبینی تجارب ات با خواستههایت یکی نیست، می دانی که اشکال کار چیزی در بیرون تو نیست، بلکه اشکال کار چیزی در درونت است. چیزی در باورهایت است.
سپس به راحتی میتوانی با تغییر کانون توجهات بر روی چیزی که میخواهی و وفاداری به ادامه این روند، کم کم نقطه تمرکزت را از روی ناخواستهها برداری و بر روی خواستهات بگذاری. تکرار این کار موجب ساخته شدن باورهای جدید و تغییر باورهای قبلی میشود.
اگر از سلامتی برخوردار نیستی، باید اشکال را در فرکانسهایت و احساس ناراحتی، نگرانی، ترس، تشویش، دلشوره و … بیابی که اکثر اوقاتات را در هر روز زندگیات در آن به سر میبری. زیرا بدن خیلی سریع به فرکانسها واکنش نشان میدهد و خودش را به شکل بیماری یا سلامتی نشان میدهد
به عبارتی، سلامتی یا بیماری دقیقاً نشانه واضحی از هماهنگی یا عدم هماهنگی شما با خودتان، با منبع و همان انرژیای است که خدا نامیدهایم.
به شما دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها را پیشنهاد دهم. زیرا می دانم که وقتی آگاهیهای این دوره را کلمه به کلمه و جمله به جمله باور کنی، چه درک کاملی از قوانین میابی، ایمانت چقدر کاملتر میشود و چقدر میتوانی با شناخت بهتر خداوند، زندگی بهتری برای خود بسازی و میتوانی این انرژی را به شکل سلامتی، وارد جسم و جانب نمایی.
زیرا خداوند یک انرژی است که به هر آنچه در ذهنت بسازی، به آن شکل میدهد.
برای من، آگاهیهای این دوره در حکم یک تحول اساسی در تمام جنبههای زندگیام بوده است.
حکم تحولی اساسی در نگاهم به خداوند و سیستمی که بر جهانش مقرر نموده است.
تحولی اساسی در شناخت خودم به عنوان تکهای از خدا که قادر است، انرژیای که خدا نامیدهایم را باور کند و در ذهنش آن را به شکل هر خواستهای اعم از سلامتی، ثروت و آرامش وارد زندگیاش نماید.
خیلی دوست دارم تمام اعضای این خانواده، این دوره را مثل یک قطب نما در دستشان گرفته و در مسیر زندگی به همراه داشته باشند و در جهتی حرکت کنند که این قطب نما به آنها نشان میدهد و خیالشان راحت باشد که حتی اگر هم گاهی مسیر را اشتباه بروند، این قطب نما قادر است آنها را از هر جایی که هستند، به سمت مسیر صحیح پیش ببرد.
این دوره یک شاهکار است
من خداشناسی و خودشناسی را از این دوره آموختهام. به کمک این دوره توانستهام، به میزان کمتری در نگرانی بمانم. زیرا وقتی از چیزی نگران میشوم یا میخواهم به شرک نزدیک شوم، آگاهیهای این دوره ذهنم را ساکتتر و وجودم را هماهنگتر و نگاهم را توحیدیتر میکند میکند و وقتی این اتفاق رخ میدهد، آرامشی عظیم جایگزین تمام آن نگرانیها شده و اوضاع به گونهای معجزه آسا، برایم با شکوه میشود.
این میتواند برای همهمان رخ دهد اگر فارغ از باورهایی که تا کنون نسبت به خداوند و جهانش داشتهایم، تصمیم بگیریم نگاه دوبارهای به این انرژی و قوانینش داشته باشیم. تسلیم این نیرو شویم و اجازه دهیم این انرژی به راحتترین شکل ، اتفاقات را برایمان رقم بزند.
آنوقت خواهیم دید که خداوند به شکل خواستهمان، در قالب سلامتی، برکت، ثروت، عشق، آرامش و ایدهای که مسئلهمان را حل میکند و… وارد زندگیمان شده و از عهده حل هر مسئلهای بر میآید.
مقالات بیشتر درباره راهکارهای دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها برای تحقق رویاهایتان.
????
کتاب قانون شفا از خانم کمترین پاندر رو هم بخونین عالیه .
سلام دوست عزیز
واقعا عالی بود دمت گرم تو دست خدا بودی که واقعا جوابم رو گرفتم الان فقط داره اشک میاد که خدا چقدر هوامو داره و جوابم رو داد احساس میکنم متوجه شدم چیکار کنم ان شا الله بعد از 15 سال میرم برای سلامتی کامل
از خداوند برای تو و خانواده ات سلامتی کامل میخوام
خدایا شکرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررت
می نویسم از آنچه در درونم را پر کرده از هر
انچه که به من حس رهایی می دهد.
می خواهم گم شوم، گم شوم تا درآن سوی دنیا پیدا شوم
ای جانان من، ای جان و دل همه تو
می نویسم از تو ، از خود خود تو ، تویی که درونمی ، تویی که بی قراری هایم از آنی نبودن توست.
درد سنگینی همانند تکه ای از سنگ بر سینه ام سنگینی می کند.
ای جانان من ، ای جان ودل من ،ای آسمان من ، ای ماه من ، ای خورشید من، ای دنیای من
گم شدم در هیاهوی بیکران این جهان ، آن جا که تو را گم کردم ، حال در دل تاریکی شب پیدا شدم ، پیدا شدم آن جا که تو را پیدا کردم.
قلبم می زند هر آینه به سینه ام ، که ای نازنین آگاه باش که هستی و جانان در درون توست ، بیدار باش
گم نخواهد شد جانانت ، اگر گم نکنی خود را
در آسمان ، در ابرها ،در پرواز زیبای مرغابی ها ، آنچه که فراسوی دید توست من هستم و توهستی
بشنو که حکایت می کند : زیبا ترینم تنهایت نخواهم گذاشت ، برخیز ،برخیز و حرکت کن.
خدا قوت پیام آور هستی عالم.
نوشتهایت را با گوارای آب زمزم چشم در راهم و تشنه لب که چه وقت میرسد آن صدای پیام گوشی های قلب مان از خوانواده ی صابرین که پیرو و راه حق و تعالی میباشن رو .روز افزون میدارم
و
پیام های صوتی ات را با فرکانس های آورندگان فرشتگان تحویل میگیرم
از لیاقت مرتبه بالاتری .چون که وقف کرده ای خون و مقام را؛ زیر سوال پرسشگری
سبک تو سبک صیادان اقیانوس بازان دلرز
حق تو نیز آنجا هس که داوود خدا را با خیال راحت شکر میکرد
بی نیازی.ثروتی بالاتر تر از.ثروتیس که:تو تنها فقط با غالیچه ی سلیمان کرده ای.
بنازم شیر خدا .را که تو آن را شناختی از رگ گردن نزدیکتر آدمی را.خودشناس
با تو نیز آن دنیا را زودتر .خواهانم
چون که پر بکشید چه زیبا تر خواهد شد
آن فرا سوی زمین وآسمان حس و حالی دارد
من که از شاعری چیزی نمیدانستم
این هوا من را مست کرد آن صدای بلبلی را که نمیدانستم اسمش چیست.خود مرا این رو و آن رو کرد تا مقصد را…..
ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت
خواسته ب اسانی و با لذت
از شعور کیهانی تا بیمارهای تو
آنجا که ی زره بتواند با اطلاعات جدید
خود را بروز کند شعور آغاز میشود
و این اتفاغیس که در همه ذرات جهان جاریس
تبادل اطلاعات در بین ذرات در سراسر کیهان بانکی از آگاهی بین ذرات جهان ایجاد میکند
که شعور کیهانی نام گرفته است
شعوری که اطلاعات ناخود اگاه اطلاعات انسان را از عزل تا ابد با خود دارد
تو هممیتونی در ارامش و از طریق ناخودآگاه خود با این شعور کیهانی خود ارتباط برقرا کنی
دانشمندان اساس همه جهان را انرژی میشناسن
همه کائنات جلوعه های مختلفی از نوعی انرژی هستن.
که انرژی کیهانی شناخته میشوند
سنگ فلز گونه های فشرده
وافکار تو گونه های رقیق این انرژی هستن
پس اصل و اساس همه زرات جهان یکیست
ب خاطر همین است گیاه اتاقت با تو وبا موسیقی ارتباط میگیرند
و افکار تو را از اون سوی دنیا میخانند
و این اساس هر زره در هماهنگی با کیهان و پدیده های کیهانی و سایراست
این هماهنگی از یکی بودن همه زرات شکل میگیرد
انرژی انرژی انرژی جریان انرژی پاک الهی
با انرژی پاک الهی بدن پاک میشود
هر صدماتی که ب کسی وارد کردی ب خودت برمیگردت
واقعن که همه بیماری های جسمی از ذهنه
افکار بد تصاویر بد قضاوت های بد صدمات بد همیشه یا تو هستن و پاره ای از وجود تو هستن
صدماتی که ب کسی وارد کردی ب خودت برمیگردت
چه نکات مهمی چه کشفی خدا
چقد حرفای طلایی
چقد زیبا بود این فایل چقد ارامش و احساس خوب
سپاسگزارم برا این فایل زیبا
آرزوی
سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله برای همه دارم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
اگر قوانین را به درستی درک کرده و باورهای مناسبی داشته باشیم به این نکته پی خواهیم برد که هیچ بیماری وجود ندارد و همه ی بیماری ها زاده ی ذهن ماست چون بدن ما هر روز در پی بازسازی خودش است و این که سلول های ما مانند گذشته به همین شکل نامناسب ساخته شده و بیماری ما تشدید می شود یا ادامه دارد به دلیل باورهای نامناسب ماست اگر باورهای مناسبی داشته باشیم به مسیرهایی هدایت خواهیم شد که همیشه در سلامتی کامل هستیم مانند افرادی که با داشتن باورهای مناسب در زمینه ی سلامتی به سمت قانون ارزشمند سلامتی هدایت شده و تا پایان عمر سلامت ذهن و جسم خود را بیمه کرده اند.
زمانی که احساس بدی داشته و فاصله ی فرکانسی ما با خداوند روح و قلبمان بر هم بخورد به تدریج بیماری های جسمانی ما آغاز خواهد شد برای همین است که داشتن احساس بد خودش را به سرعت در جسم ما نشان می دهد بنابراین ما همواره باید ذهن مان را که جایگاه نجواهای ذهنی است با قلبمان هماهنگ کرده تا در احساس خوب دائمی قرار گیریم و زمانی که در احساس خوب دائمی باشیم ممکن است تضادهای کوچکی برای ما رخ دهدو غیر ممکن است بتوانیم همیشه و در تمام لحظات احساس خود را خوب نگه داریم و صفر و صد در جهان مادی وجود ندارد اتفاقات خوبی را تجربه کرده و حتی تضادها هم به رشد و پیشرفت بیشتر ما کمک خواهند کرد.
اگر خداوند را انرژی بی نهایت بدانیم و عملکرد او را به عنوان سیستم درک کنیم با درک و استفاده از قوانین ثابت و بدون تغییرش به راحتی می توانیم این انرژی را به شکل سلامتی یا هر خواسته ی دیگری در زندگی خود پدیدار کنیم این قدرتی است که خداوند در وجود ما قرار داده تا بتوانیم زندگی دلخواه خود را خلق کنیم.
برای همین است که سپاسگزاری و مراقبه باعث می شود که بسیاری از بیماری ها شفا یابند چون با ایجاد احساس خوب فاصله ی فرکانسی بین ذهن و روح را کاهش داده و ما را با خداوند و خودمان به صلح و هماهنگی می رساند و بدن ما خود به خود بهبود می یابد.
با استفاده از قانون سلامتی به راحتی می توانیم بدن خود را از سموم آلوده ی مواد غذایی پاکسازی کرده و به دلیل اینکه ذهن و جسم همواره با هم ارتباط تنگاتنگی دارند در رسیدن به احساس خوب نیز بسیار موثر و تاثیر گذار است.
همزمان که بر روی ذهن خود با داشتن باورهای مناسب کار کرده و با حذف مواد غذایی نامناسب جسم خود را پاکسازی می کنیم خداوند ما را به سمت افراد شرایط موقعیت های عالی هدایت کرده و به کلی اتفاقات زندگی ما متحول شده و احساس لذت و خوشبختی واقعی را تجربه خواهیم کرد.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام با تمام وجودم به شما روحهای آرام و آگاه الهی، انرژی شما مرا مبهوت میکند و حیرانم از این وجود آگاه و هماهنگی شما بارو ح متعالیت تو را چه میشود نام گذاشت جز خدا