داستان تحول من
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- به رؤیاهایت باور داشته باش 1377MB32 دقیقه
شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سالها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:
- تغییر شهری که سالها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را میشناختم؛
- تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهمترین سرگرمی زندگیام بودند.
- تغییر شغلی که تصور میکردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
- و مهمتر از همه تغییر باورهای محدودکنندهای که، بعداً فهمیدم منشأ همهی این ناخواستهها بودند؛
زیرا “نشانهها” به وضوح فریاد میزدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواستهها را برایت تکرار میکند.
آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش دادهام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه میکنم را نمیدیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواستههایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی میکردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آنها نشان میداد و باعث شک کردن من به پیش فرضهای ذهنم میشد.
همهی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایدهای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بیآنکه نگران هزینههای آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم میآید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالیام نگاه میکردم و به خودم میگفتم:
- “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و میتوانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”
دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آنها بود، این رویا را هر روز قویتر میکرد. مشاهدهی زندگی آنها، این ایمان را در دلم رشد میداد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.
همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر میشناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر میرسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطقتر میشد.
رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمیبینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمتها را به من نمیداد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامهنویسی شده بود که نمیتوانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکنندهام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.
اما میدانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع میشود.
قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگیات را خودت با باورهایت ایجاد کردهای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدنها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیانات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگیات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیاییای که در آن به دنیا آمدهای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجهی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛
من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایتکننده” را به وضوح میدیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را میکند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سختترین کار دنیا میشود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباسمنش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.
- زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهیهای خالص، میتوانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
- محیطی که هر بار به آن وارد میشوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودیهای قدرتمندکننده تغذیه کند؛
- محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایهگذاری در زندگیام است؛
- کنترل ورودیهای ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.
اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه میکرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد میآوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدمهایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خمهایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:
- دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
- دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگیام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
- دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرکهای مخفی ذهنم را بشناسم؛
- شرکهایی که تلاش میکنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کنندهی شرایط زندگیام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگیام را به عهده نگیرم؛
- دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛
دانشگاهی که با آموزههایی چون دوره جهانبینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونهای که: آرامش را جایگزین نگرانیهایم کند؛ ایمان را جایگزین ترسهایم کند؛ توحید را جایگزین شرکهای مخفی وجودم نماید؛
دانشگاهی که با آگاهیهایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطقهایی قوی دربارهی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهیهایی که در یک فرایند لذتبخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکنندهای نماید که در تمام این سالها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛
دانشگاهی که تا با آگاهیهای خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروتآفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایتهای خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛
نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی میرساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛
به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعهام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.
آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذتبخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکنندهام، به مسیر هموار و لذتبخش باورهای قدرتمندکننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانیها.
چقدر خوب میشد اگر آن روزها میدانستم خداوند چگونه فکر میکند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کردهاست؟!
چگونه میتوانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگیام را در دست بگیرم.
چقدر خوب میشد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من میفهماند مهمترین اصل در رسیدن به خواستهها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواستههایم را به من میشناساند و چگونگی ایجاد آنها را در عمل با من تمرین میکرد.
آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی میتوانست آگاهیهای فراموش شدهی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهیهایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده میشد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کنندهای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آنها نمیدانند.
در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آنها را به من یاد میداد تا بدون تقلا، خواستههایم به صورت طبیعی وارد زندگیام شوند.
آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.
به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگیام با آنها مواجه شدم، خواستههای بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزشترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربهی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.
داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:
آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همهی افرادی که آمادهاند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباسمنش، چقدر میتوانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکیاش در فقر و کمبود، به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازیهای که نخریده، تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازیهایی که تجربه نکرده است، میخواهد بهترینِ همهی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالیاش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباسمنش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آمادهی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛
- برای شما که مثل من متعهد شدهای تا رؤیاهایت را باور کنی؛
- برای شما که متعهد شدهای تا به جای کوچک کردن خواسته هایت، باورهایت را بزرگ کنی؛
- متعهد شده ای تا به شیوه ی بی حاصل قدیمی شک کنی و قوانین خداوند را بشناسی تا بتوانی برنامهنویس زندگی خود باشی.
بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شدهایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت میکند و تنها منبع قدرت و ثروت است، مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانسهای خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازهی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل میشویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه میکنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگیمان را در دست خودمان میگذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش میدهد که احساس کنی کنترل زندگیات در دست خودت است.
این جنس از آرامش، رمز جاری شدن هموارهی نعمتها به زندگی است.
سلام به همراهان گرامی ومحیط پراز عشق ونور خانواده دوست داشتنی ما، اینوبگم که خانواده واقعی ما افرادی اند که هم مدار با ماهستند ومن خوشحالم که درجمع شما هستم الهی شکرت،من از سال 95با قانون اشنا شدم وبه صورت تکاملی پس از اشنایی با چند استاد که دراین مسیر من رو همراهی کردند به طرف استاد هدایت شدم ابتدا با بسته حل مساله شروع کردم ازبرکات این بسته پیشرفتم در کارتخصصی ام (من پزشک هستم) که ظرف 6ماه دردیابت مسلط شدم وبه برکت حضوربیمارانی که کارگزارانی ازطرف خدا بودند ومن رادرنیل به اهدافم یاری کردند تو دراین مسیر اگاهی های خوبی به من داده شد درورزشم پیشرفت کردم و همزمان به خاطر تمرکز روی کارم. تونستم مقام پزشک نمونه کشوری رابه دست اورم. الان متمرکزشدم روی بسته کشف قوانین واینقدرکه این جلسات پربارهستند من دایم دوباره از ابتدای جلسه یکم شروع به کارکرده ام وهربار روی یک اگاهی ودریافت متمرکز میشم فهمیده ام. که خدا بهترین اتفاقات را رقم میزند وهراتفاقی درزمان مناسب خودش اتفاق میفته ومن فقط باید حس خودم روخوب نگه دارم نگاه جدیدی به شکرگزاری پیداکرده ام ودرشکر. به مرحله شکر در وحدت رسیده ام وقلبم بسیار لطیف شده وبا دیدن هرنعمت ناخوداگاه لرزش رادر وجودم احساس میکنم خدایا شکرت
با سلام به خانواده دوست داشتنی و شاد و ارزشمند عباسمنش
خداراشاکرم که از میان کلمات و کامنت های شما دوستان عزیزم می توانم هم آگاهی های دوره ای را که دریافت نموده ام از طرف یگانه فرمانروای جهان را مرور کنم و علاوه بر آن درک بهتری از باورهای سازنده ای که مرا به مسیر رسیدن به هدف هدایت می کنند و شناسایی ترمز های ذهنی و حذف آن ها شتاب بالاتری به مسیر رسیدن به خواسته هایم بخشیده است
خداراشاکرم که بعد از شناختن قانون و لایو های متعدد سایر اساتید به سمت استاد عباسمنش هدایت شدم زیرا درک مفاهیم این سایت نیاز به پایه فکری دوست داشتنی و ارزشمندی دارد که در مدار دریافت هستند…
خداوند را شاکرم که ارزش ها را دریافت نمودم…و هم اکنون خوشحالم که در این مسیر همراهانی چون شما دارم ….سپاسگزارم بانو
سلام علیکم به خدمت استاد عباس منش عزیز.
من از بچگی وقتی شرایط خانواده ام را میدیدم دنبال بهتر شدن بودم .تا قبل از گوش دادن به قسمت کوچکی توضیح فیلم تایتانیک شما. به هر در زدم و هر راه که به ذهنم رسید رفتم باز آمدم به نقطه اول. تا اینکه چند وقت پیش به قانون آفرینش رسیدم اول به سه بار تمام قسمت ها را پشت سرم گوش دادم .بعد به گفته شما شروع کردم تا سه ماه کامل فقط به این قانون عمل کنم تا به استادی رسم. درین مدت که در کشورم زمین لرزه است بخصوص در شهر هرات که خودم زندگی میکنم .همه پریشان هستند ولی من از درون احساس خوبی دارم و در هر حال شکر گزاری ….
سپاسگزارم بابت آموزش های شما استاد عزیز
از پروردگار برایتان آرزوی بهترین و بهترین ها را دارم
با احترام Genius Haroon
سلام استاد عباس منش
من همین الان ک داشتم فایل ب رویاهایت باور داشته باش میدیدم واقعا احساس خوبی پیدا کردم و حس میکنم رسیدن ب آرزوهام آرام آرام داره برام منطقی تر میشه
از اون قسمتی ک گفتید زمانی ک شجاعت ب خرج دادید و تصمیم گرفتید از اون شغل استعفا بدید بعدش ب لطف پروردگار تو همون شرکت با حقوق چند برابر مشغول ب کار شدید خیلی انگیزه گرفتم .
واقعا همینطوره ک شما میگید نتایج زمانی حاصل میشه ک شخصیت آدمها عوض بشه و با توکل ب خدا
واین باور ک من میرم جلو و اقدام میکنم و حتما خدا کمک میکنه بهم میشه شرایط رو عوض کرد ن با نشستن ی روی مبل و حرف زدن،
من قبل از آشنایی با سایت شما حدود دو سال پیش خیلی آدم نگران و داغونی بودم همیشه مظصرب بودم همیشه تو ذهنم برای چالشهای ناخواسته بدترین حالت در نظر میگرفتم و اصلا انگار بطور نا خوداگاه ذهنم برنامه ریزی شده بود برای عذاب دادنم و لذت نبردن از زندگی و چیزی ب اسم خدا یعنی اون لطف بیکرانی ک شما ب عنوان خداوند و نیروی هدایتگر برام نمایانگر کردید ندیده بودم و نمیشناختم همیشه با نجوای شیطانی ذهنم حالم بد میشد و بهم میریختم و طبق قانون همیشه اتفاقاتی پیش روم مییومد ک حالم بدتر میشد
تو هیچ جمعی نمیرفتم چون همیشه خجالت زده بودم و احساس پوچی بی ارزشی میکردم و دوباره طبق قانون بهم ثابت میشد ک من بی ارزش هستم
اما تو همین دو سالی ک فایلهای رایگان گوش دادم آرمش تو زندگیم خیلی خیلی بیشتر شده راحتتر زندگی میکنم
شاید از نظر مالی اون تغیری ک مد نظرم بود برام اتفاق نیوفتاد اما خیلی از اطرافیانم بهم میگن ک خیلی بهتر شدی و تو شرایط سخت بهتر از قبل عمل میکنی واین بهم انرژی و حال خوب میده وقتی ک احساس میکنم حالم خوبه یعنی تو مسیر درست هستم و مطمعن هستم ک این حال خوب منو ب سمت تغییرات مالی خوب و آرامش بیشتر میبره
این تغیراتی ک در زندگی من برام اتفاق افتاده باعث شده واقعا ب زندگی طور دیگه نگاه کنم آروم آروم دارم باور میکنم و قبول میکنم ک جور بهتر میشه زندگی کرد
و هر چ ک الان تو زندگیم هست چ خوب چ بد نتیجه باورهای خودمه و میشه بهترش کرد و هم میشه بدترش کرد.
به نام یگانه معبود زیبایی من
سلام بر استاد عزیزم و همه ی دوستان
اولین سپاسگذاری هر روز من داشتن خدامه
که الان با تموم وجودم دارمش و احساسش میکنم من چند وقته متولد شدم از وقتی خدام منو به این مسیر هدایت کرد و به این سایت الهی هدایت کرد
یادم میاد تا چند. وقت پیش از خدام میپرسیدم که خدایا مثلا اگر من خواستمو از فلان امام بخام شما ناراحت میشی بعد خودم جواب میدادم که نه برای چی ناراحت شه خب اون امامه دیگه (خب این جواب خودمم به خاطر این بود که من از شیش هفت سالگی تو هیئت ها بزرگ شدم و مثلا بهم گفتن از فلان امام بخا از فلان کس بخااا )بعد خداوند یواش یواش تکاملی جواب سوالمو داد که الان من تموم درخواستهامو تموم حالمو احساسمو از خودش میخوام و من الان یکتا پرستم خدایا هزار مرتبه سپاسگذارتم
و دومین سپاسگذاریم اینه که تو خانواده عباسمنش هستم و خداوند منو به عالی ترین دستش سپرده
خدایا شکرت از نتایجمم بخام بگم راحت دو تا سه برابر شده درامدم حالا سه ماهه رو دوره ی کشف قوانین زندگی کار میکنم و الانم دوره ی بی نظیر احساس لیاقت که من بدون هیچ فکری دوره ی احساس لیاقتو خریدم چون دقیقا میدونم چه نتایجی برام میاره
سلام استاد عزیز
من فایلهای رایگان شمارو چند سال گوش دادم اما امروز بعد از عضویت و خوندن سرنوشت شما انگار انگیز ام برای عمل کردن ب دانستههایم ک نتیجه گوش دادن ب فایلهای رایگان شما بود هزار برابر شد
اگر این تغییرات زندگی شما حاصل تغییر باورها بوده پس حتما دیگران هم میتونند این تغییرات تو زندگیشون حاصل کنن
من تو این چند سال تغییراتی داشتم اما برایم رضایت بخش نبوده چون دوس داشتم فقط با گوش دادن فایلها و تغیر ندادن خودم ب نتایج بزرگ برسم اما امروز متوجه شدم ک فقط با تغییر و شکوندن شخصیت قبلیم میتونم ب نتایج بزرگ برسم
خیلی رو موضوع تغییر کردن ذهنم مقاومت داشت و هنوزم داره چون همیشه تو زندگیم از تغییر میترسیدم
و برام خیلی خیلی سخته
اما امروز با خوندن سرنوشت شما انگار قلبم آروم گرفت و ایمانم ب اینکه من باید ب خواستهام برسم خیلی بیشتر شد.
ممنون از شما استاد عزیز ک با وجودتون و راه اندازی این سایت ب تغیر زندگی همه کمک میکنید و راه روش نشون میدید خدارو شکر میکنم ک با خانواده عباس منش آشنا شدم
بسیار عالی و زیباست من حال کردم
از خواندن این مطالب زیبا و عالی
سپاسگذارم استاد عزیز و دوست داشتنی
من از وقتی که با این قانون آشنا شدم خیلی معجزات در زندگیم دیدم و توانستم دستان خداوند را در زندگیم ودر سلامتی و در روابط عاشقانه ببینم که چقدر به من انرژی مثبتی داد که این مسیر راه درستی هست پس ایمان داشته باش و ادامه بده
سلام به استاد عزیز وگرامی وهدایت شده من عباس منش والا مقام در نزد الله متعال
من اولین ساعات حضورم در این خانواده بزرگ وگرانقدر است که هستم استاد عزیز شما همان مهدی زمان هستی مهدی یعنی هدایت شده از طرف الله متعال همیشه دنبال این بودم که به راه راست هدایت بشم ولی نه به روشی که علمای دین میگن به روشی که مد نظر الله که در کتاب خودش گفته امیدوارم که من هم یک مهدی دیگر مانند شما باشم انشاالله درپناه خداوند یگانه باشید واین خانواده هدایت شده
سلام بر استاد عباس منش عزیز،
استاد عملگرا با دستورالعمل های کاربردی و مفید در مسیر تغییر به سمت زندگی بهتر و زیباتر
و کمک به کشف دنیای درون و بیرون و فهم خداوند به عنوان خالق و سیستم و قوانین جاری و هدایت گر ما به سمت هر آنچه که ما در این ساعت ،این روز ،این سال و در کل زندگیمان برای اون قوانین ثابت و حتمی ارسال کرده ایم.
بله شما مثل دوستی دلسوز در همه حال نهایت تلاشت را میکنی تا آنچه مقدور هست از قانون را به بهترین صورت ممکن بیان و اجرا کنی و صد البته شرط دریافت دریافت، در هر خواسته ای برای همراهان شما:واضح بودن خواسته،ایمان به دسترس پذیری آن مثل کودکان برای دریافت اسباب بازی از پدر و مادر،اقدام به عمل و برداشتن گام های عملی و البته طی این مسیر ثابت قدم بودن و در مسیر بودن و دریافت هدایت های الهامی و آموزش های استاد به کمک اعتماد به نفس مناسب و عزت نفس لازم در مسیر زیبای زندگی معنوی و روحانی تا رسیدن به انچه نو در جستجوی آن هستی
استاد در کنار ما به ما یاد می دهد که در مسیر درست با آموزه های متنوع رایگان و غیر رایگان چطور تکامل مخصوص خود را طی کنیم .
درک این نکته مهم است که هر کسی یک وضعیت یکتا و منحصر به خودش از جهان هستی را دریافت کرده و بعنوان حقیقت زندگی خودش دارد ،پس بدون مقایسه با دیگران و داشته ها و توانایی ها آنها به درک بهتری از خود می رسی.
آرزوی موفقیت برای شما همراهان و استاد عزیز
سلام به استاد نازنین
که مثل ی پدر واقعی که عاشق بچه اش هست داری به من درس زندگی میدهی
استاد عزیزم به امید خدا دارم روی باورهایم آرام آرام کار میکنم و در وقت های شلوغی که هستم در مکان ایزوله سایتتون سریع خودم رو جای میدهم و خدا شاهده توی مشغله و شلوغی اطرافم بدون توجه به اینها کامنت مینوسم جوری که خودم اینجا هستم فکرم و روحم در کنار خانواده گرم و صمیمی سایت عباسمنش
چقدر خوبه که آرامش میگیرم آرزو دارم به سبک شما زندگی کنم همین قدر با نشاط همین قدر با عشق همین قدر توحیدی همین قدر زیبا و در سفر و استقلال مالی
خیلی تحسین بر انگیز هستین شما و مریم جان عزیز
چه میشود که من هم تکاملی رو طی کنم و مانند شما .آزاده عزیز .هادی عزیز.رضا عزیز.عرشیا عزیز و هزاران نفری که با عمل کردن به آموزه های شما آزادانه زندگیشون رو میکنن من هم رها باشم و متوکل بخدا
خیلی عشقین
سلام استاد عزیزززم خدارو صدهزار مرتبه شکرررر استاد عزیزم خییییلی خوشحالم خییییلی اونلحظه ک خداروشکر میکنین من با اون شوق توی صداتون و سپاسگزارتون کلی اششک شوق ریختم ما از نورو بارونو آیینه ایم نباید به تاریکی عادت کنیمعاشقتونم استاد از روزی ک شمارو شناختم همه چیزو دارم ازتون یادمیگیرم خییییلی ازتون ممنونم برای این همه بزرگیتون برای قلب مهربونتون شما همیشه برای من ی نشونه اید