داستان تحول من

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • به رؤیاهایت باور داشته باش 1
    377MB
    32 دقیقه

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1196 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا ناطقی بایگی گفته:
    مدت عضویت: 751 روز

    سلام وعرض ادب واحترام استاد عزیز و گرامی جناب اقای عباس منش.

    من از شما بی نهایت سپاسگزارم بابت فایلهای رایگان وعالی وهدایتگری که در کانال شما وجود داره وما میتوانیم با گوش کردن انها هدایت شویم وزندگی خود را بهبود سازیم. الهی 120سال زنده، پایدار، سلامت، وثروتمند باشید.من زن سرپرست خانوار هستم که با گوش کردن ب فایلهای رایگان وتقویت ایمانم در مدت دوماه توانستم مغازه ای کوچک پوشاک بامبلغ 80میلیون تومان چک ان هم بدون یک ریال هزینه جذب کنم. من با پسر ده ساله ام تنها زندگی میکنم وتصمیم دارم با هدایت شما ب تمام خواسته ها وارزوهایم برسم از مستاجری در بیام وبه تروت برسم. من از عید نوروز امسال یعنی 1402 با گروه شما اشنا شدم. بسیار خوشحالم که اولین تاثیر در زندگیم را دیدم وان اجاره مغازه ای کوچک میباشد. سپاسگذارم بی نهایت سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    اشرف مخلوقاتم گفته:
    مدت عضویت: 968 روز

    سلاااااام بر عشق

    سلام بر جان جانان

    سلام بر روح خدا

    سلام بر پیامبرزمان

    اینجا کجاست که بعد هشت ماه عضو شدن تازه پیداش کردم تازه بصورت هدایتی اومدم قسمت نشانه ها هدایت من تازه فهمیدم همچین سیستمی هم اینجا داره که گیر کردم بیام و راهمو پیدا کنم شکم و برطرف کنم دیدم درباره داستان پیدایش و تولد این سایت و عکسهای قدیمی هست خوندم موندم چی بگم ازاین همه سخاااااااوت بی دلیل نیست که دیگه نه میتونم هیچ فایل هیچ صدایی جز صدای شمارو گوش بدم هیچ کتابی جز کتاب شمارو گوش بدم هیچ صفحه مجازی یا سایتی جز عباس منش برم الان با پوست و گ شت و استخونم فهمیدم چرا نمیتونم جز اینجا و آموزه های شما جای دیگه برم و از استاد دیگه ای چیزی گوش کنم من دوتا دوره عالی از اساتید دوست داشتنی و خریدم یک دوره بیست ویک روزه رایگان از یه استاد که میدونم رفیق شما هم هست دیگه انگار اونا برام تا مقطع کارشناسی بودن من دیگه در مقطع دکترا هستم و اینجا فقط وفقط آموزش‌های شما راهگشاست همه اینا بی دلیل نبود پس بگو با چه نیتی اینجارو راه انداختی و چه رنجهایی کشیدی البته قبل آموزش رنج بودن بعد آموزش چراغ راه شدن این رنجها که شدن لذت

    استاد جان میدونم همینکه دیگه حرف هیچ استادی هیچ کتابی نمی‌چسبد مارو این خودش تشکر و قدردانی از شماست اینکه به شما و آموزهایت وفادار بمانیم تا رشد کنیم و باعث اشاعه توحید بیشتر شویم خودش قدردانی از شماست میدونم اینقدرررررر سخاوتمندی که عاشق رشد ماهستی که یه همچین جای امنی رو برای ما تدارک دیدی با بینهایت فایل رایگان که هر کدومشون میلیونها ارزش مالی داره من دربرابر این همه مهربانی و محبت و سخاوت میخوام سکوت کنم سکووووووت

    خدایا استاد جانان مارو خانوادشو در جهان گسترش بده

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    مائده کرم اللهی گفته:
    مدت عضویت: 709 روز

    سلام وقت بخیر

    از شما ممنونم برای سخاوتی که در آگاهی بخشیدن

    دارید

    از این که من رو دوباره به یاد خدا انداختید

    چقدر زیباست این نکته که

    خداوند ما رو بیشتر از همه دوست داره و

    می خواد ما آرام و راضی و مطمئن باشیم

    من مهربانی و آرامش رو در صدای شما حس می کنم

    و این از لطف خداست

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    علي حسين نيا ابكناري گفته:
    مدت عضویت: 1508 روز

    بنام خداوند بیش از حد تصور مهربان

    خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی سلام و عرض ارادت. حقیقتا من بمدت تقریبا دوسال و چند ماه که با افتخار عضو این خانواده بزرگ شدم و پس از گوش دادن به فایلهای رایگان تصمیم گرفتم که دوره روانشناسی ثروت یک را خریداری کنم که البته به خاطر تعلل خودم یک چند ماهی متوقف شدم از تمریناتش و یکهو به خودم اومدم که چیکار داری میکنی و کجایی. و فکر میگردم که با خرید دوره ها دیگه کار تمومه و خب اشتباه فاحشی بود و همین موضوع منو عقب انداخت. ولی الان به لطف خدای بزرگ دوباره شروع کردم اونم چه شروع کردنی. خیلی عالی و مداوم و با تعهد و تصمیم گرفتم که به همه آرزو هایم رویای عمل بپوشانم و قطعا خواهم رسید با توکل و اعتماد به خداوند و چراغ هدایتی چون استاد عزیز و خانم شایسته گرامی.

    انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    حسین مرادی گفته:
    مدت عضویت: 2859 روز

    با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر و همه اعضای سایت من حسین مرادی هستم در دوران کودکی و نوجوانی با استاد عباسمنش در شهر قم همسایه بودیم و کاملا همدیگر را می شناسیم راستش یه چند سالی از ایشون اطلاع نداشتم ولی با پدر ایشان دوست هستم و جویای احوال آقای عباسمنش بودم تا این که یک روز به صورت خیلی اتفاقی یک فلش دست دوم از بازار روز خریدم که توش آهنگ پر کنم برای ماشینم وقتی فلش را توی پخش ماشین گذاشتم لابه لای آهنگها سخنرانی استاد که راجع به بخشش و خالی کردن انباری و این چیزا بود را گوش کردم خیلی به دلم نشست و احساس خیلی خوبی بهم دست داد ولی هیچ اسمی از استاد تو اون وویس نبود اما خیلی صدای ایشون برام آشنا می اومد خلاصه یه چند تا دیگه از فایل های رایگان دیگر هم توی فلش پیدا کردم و گوش دادم دیگه کاملا شیفته صحبت های ایشون شدم و بالاخره فهمیدم که اسم ایشون چیه ولی هنوز هیچ شکی هم نداشتم که این عباسمنش همون همسایه قبلی و دوست دوران نوجوانی خودمه وقتی توی اینترنت سرچ کردم و عکس ایشون اومد گفتم چقدر آشناست و وقتی که ایشون گفت توی شهر قم زندگی می کرده و خاطرات مغازه بازی های کامپیوتری و سونی و طرفداری از تیم استقلال را گفت فهمیدم که ای بابا ایشون همون حسین آقای خودمونه و وقتی مغازه اش را جمع کرد دستگاه های سونی و تلویزیون هاشو به ما فروخت و ما هم همون شغل را ایجاد کردیم و حالا ماشاالله چقدر پیشرفت کرده و موفق شده .چون من گذشته ایشون را کاملا دیده بودم و وضعیت مالی خانواده ایشون و طرز فکر پدر ایشون را دیده بودم و مقایسه می کردم با صحبت های ایشون کاملا مطمئن شدم و تصمیم گرفتم که به گروه تحقیقاتی عباسمنش بپیوندم و از اموزه های اون استفاده کنم .واقعا برای من که وضعیت ظاهری و اخلاقی اون دوره استاد را کاملا دیده بودم که اصلا هیچ ربطی به وضعیت امروز ایشون نداره خیلی متعجب می شدم که یک انسان چقدر می تونه عوض بشه و موفقیت کسب کنه و خیلی بیشتر دوست دارم که من هم راهی که ایشون رفته را ادامه بدم

    بعداز اون با پدر ایشون در مورد استاد خیلی صحبت کردم و از خاطرات ایشون از استاد پرسیدم اتفاقا همین چند روز پیش هم پدر استاد به من زنگ زد و خیلی با هم صحبت کردیم و من از احوال استاد از ایشون جویا شدم . واقعاً انسان با تلاش و مداومت و ایمان به خدا و خودش به هر چیزی که بخواد میرسه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      ولی الله علوی گفته:
      مدت عضویت: 1309 روز

      درود برشما …مثل آب درکوزه وما گرد جهان میگردیم …شما چه گنجی داشتید وخبرنداشتید .خوشبحال شما اگر استاد بیاد قم میتونید راحت ببینیدش ……….استاد تمام زندگی انسان‌هایی که دنبال موفقیت بودند ولی راهش را بلدنبودند تغییردادند راه واقعی رانشان دادند که راه نجات انسانهاست .مطمئنا دراینده شما هم مثل استاد عباسمنش موفقیت های بی نظیری خواهید داشت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد شمسی مهرآ گفته:
      مدت عضویت: 1395 روز

      باسلام وارادت به استادعزیز و همه دوستان عزیز. جناب آقای مرادی چه اتفاق جالبی براتون افتاده خیلی لذت بردم. لذت بردم از هدایت الهی و وصل کردن بنده اش به راه درستی وصحیح.خداوند با یک فلش شمارا به کاروان استاد عباسمنش متصل کرده. انشالاه همیشه موفق و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    عباس زارع یزدی گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان شاید باور نکنید با اینکه هنوز من فقط از فایلهای دانلودی استفاده کردم ولی از تاثیرات شگرف و معجزه آسای آنها بهره برده ام . من کارخانه داشتم و کار صادرات میکردم دو مرحله شکست خوردم ولی دلیل شکست ها برایم نامعلوم و نامشخص بود . با اینکه چندین بار همه مراحل کار را در ذهنم مرور میکردم ولی به نتیجه ای که من را قانع کند نمی رسیدم . همه چیزم را از دست داده بودم . خانه ماشین کارخانه و … حتی به خاطر بدهی زیاد تقریبا مدام در گیر دادگاه و پاسگاه شده بودم . تا اینکه بطور کاملا اتفاقی سخنان استاد عزیزم را در اینستاگرام که دیگر اشخاص گذاشته بودند شنیدم . صدا و کلام استاد برایم عجیب دلنواز شنیدنی و آرام بخش بود . یادم نمی رود اولین بار کلیپ سپاسگزاری و تاثیر آن در ایجاد آرامش قلبی بود و استاد میگفت نزدیک ترین فرکانس به انرژی منبع یا خداوند سپاسگزاری است. با شنیدن این کلیپ تا پایان چندین بار آنرا گوش کردم و هر بار آرامتر و آرامتر شدم . از آن پس گشتم و سایت عباس منش را پیدا کردم و با شنیدن فایل های دانلودی بیشتر و بیشتر اگاهی هایم را افزایش دادم و هر روز این کار را 2 تا 3 ساعت انجام میدادم . دوستانم را محدود و محدود تر کردم و وقتی استاد عزیزم میگفت: اگر بتونی چند روز تنها بمونی و از تنهایت لذت ببری خیل حالت خوبه ” از خوشحالی گریه ام گرفته بود و چند دقیقه از خود بیخود شده بودم و هق هق میزدم . هر روز که میگذشت معجزه کلام و آموزهای استاد عزیزم مرا بوجد میاورد و هر روز سبک تر از دیروز بودم . همیشه وقتی سخنان استاد عزیزم را گوش میکنم فکر میکنم قبلا در دوران کودکی هم این حرفها را شنیده ام و این حرفها با اینکه تازه اند ولی در ضمیر من مثل تار و پود از قبل بوده اند. من الان همه بدهی هایم را داده ام از خانه محقر و کوچک بیرون آمده ام و خانه بزرگتر و بهتری در بهترین جای شهر خودم رهن کرده ام و کسب و کار جدید راه انداخته ام . و با تمام وجودم زندگی را احساس میکنم و از آن لذت میبرم . حضور خدا را در تک تک لحظه های زندگی ام میبینم و خدا میداند روزی نیست که 3 تا 4 ساعت به سخنان استاد عزیزم گوش نکنم انگار از صدایش را نشنوم گذر زمان برایم سخت است و در حین شنیدن فایل ها بارها و بارها از خدا برایش توفیق بیشتر و نعمت بیشتر ارزو میکنم .

    مدت زیادی است که قصد داشتم این مطالب را بازگو کنم ولی هر بار به نحوی نمی شد. البته حتی نمی دانستم که در کجا باید این مطلب را بنویسم. در عین حال حالا میدانم که همه مشکلاتی که پشت سر گذاشته ام محصول افکار و رفتار خودم بوده و خدا را شاکرم که اکنون قدم در راه بیداری گذاشته ام و این مرد بزرگ را خدا سر راه من قرار داد تا بتوانم این مسیر را بهتر و آگاهانه تر بپیمایم.

    ارادتمند : عباس زارع

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    مژگان ز گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    درود استاد،میریم جون ودوستان عزیز،سخت ترین کار دنیا بنظرمن ،تغییر باوروفکر وبدنبال اون تغییر شرایط زندگیه،هروقت که میخام سفر زیبا وپرفراز ونشیب تغییر رو شروع کنم ،باعادات وباورهای گذشته کاربرام مشکل وسخت هست،پذیرفته ام که زندگی امروز من نتیجه افکار واعمال خودم هست ،اگه خوب یا اگر بد،باید سفر آسان ولی درعین حال دشوار رو شروع کنم،باید قدم به جلو بگذارم وپیش برم از دشتی تاریک بسوی روشنایی وسرسبزی،مگر انسان چند بار زندگی میکند که اون رو باناخواسته ها وسختیها بگذراند؟بس است دیگر تغییر لازم هستم،خداروشکر که درکنار خانواده ای سالم امیدوار وشاد وتوانا با استاد عزیز وبانویی مهربان هستم،خدایا شکرت سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3763 روز

    استاد ای بهترین سلام

    چندبار این فایل را دیده باشم خوبه؟ یعنی اونقدر حظ می برم اونقدر حظ می برم که حد نداره ، برای نعمت سایت همواره سپاسگزارم ، اینجا بهترین محل برای گرفتن غذای روح به ساده ترین و راحت ترین و سریع ترین روش ممکن است. نمیشه احساسم رو وصف کنم. استاد من دارم تلاش میکنم که اون یقین به غیب و چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده را باور کنم و مطمئن باشم منم به رویام میرسم.استاد بی نهایت بی نهایت ازتون ممنونم برای دوره ی سلامتی که به من فهماند رویاها چطوری قابل دستیابی میشن. خیلی حال شکرگزاری عجیبی دارم بخاطر آرامش فعلی ام و اینکه تلاش کردم ذهنم را با وجود نجواهای شیطان ذهن کنترل کنم. استاد 3 هفته ی دیگه شش ماه از بودن در دوره ی قانون سلامتی برای من تمام میشه و من تعهدم را مجددا تمدید خواهم کرد تا یادم نره چطوری به رویام رسیدم. ممنون که هستین. ممنون که به رویاهاتون رسیدین. خیلی خیلی خیلی ممنون بابت این حد از سخاوت و بزرگ منشی تان.دوست دارم بنویسم چقدر زندگی زیبا میشه وقتی به رویاهامون میرسیم و تأثیری این چنین فوق العاده در زندگی خودمان و بعد دیگران ایجاد میکنیم. استاد من قبلا دوست داشتم به رویاهام برسم بخاطر اینکه به بقیه ثابت کنم میشه . ولی الان دیگه دنبال اینم که بهش برسم که به ذهن خودم ثابت کنم که میشه موفق شد علی رغم همه ی موانع ذهنی. و به خودم میخوام بفهمانم که میتوانم. امیدوارم که این مرحله ای از رشدم باشد. دارم یاد میگیرم توکل یعنی چی ، دارم یاد میگیرم اجازه بدیم هدایت ما را هدایت کند یعنی چی . دارم یاد میگیرم نشانه ها را جدی بگیریم یعنی چی. دارم یاد میگیرم با صلح بودن با خودم یعنی چی. دارم یاد میگیرم خالق شرایط زندگی خودم هستم یعنی چی… چقدر چیزها باقی مانده که یاد بگیرم.تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری می جوییم یعنی چی…8 میلیارد دست خدا یعنی چی. ممنون برای تربیت شاگردانی که اینقدر الهام بخش هستن.

    در پناه فرمانروای جهان هستی باشیم. سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  9. -
    مژگان ز گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    درود براستاد بزرگوار مریم عزیز ودوست داشتنی وخانواده بزرگ ودانا عباس منش

    باتوکل بخداوراهنمایی استادوتلاش خودم گام درجاده ای گذاشتم که مطمئنا ویقینا برایم سلامتی وبرکت وتکامل وشادی بدنبال داره،خیلی فکرم در مورد پیشرفت مشغول بودکه خوشبختانه از امروز 15 تیرماه زندگی نویی رو پایه ریزی میکنم ودراین راه تلاش میکنم خداوند دری تازه بروی من گشوده وبا توکل به او وسعی خود وهمراهی استاد ومریم جون ودوستان موفی وپیروز میشوم،خدارو شکر،سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    علی مهدی پور گفته:
    مدت عضویت: 741 روز

    سلام و عرض ادب و احترام

    بسیار هیجان زده شدم و مطمئنم در ادامه حضورم در این خانواده بزرگ دستاوردهای به یاد ماندنی خلق میکنم.

    ممنون بابت زندگی ای که برای زندگانی ما گذاشتید.سپاس بیکران خداوند را که شما را در مسیر زندگی ام قرار داد.

    زندگی قانون باورها ولیاقتهاست،امیدوارم در هر جای دنیا مورد موهبت الهی قرار بگیرید.برداشت شخصی من از این همه موهبت الهی اینست که هر وقت برسیم،خواهیم رسید.تمام تلاشمو میکنم که تمامی محصولاتتونو خریداری کنم، چون خیلی لازمشون دارم .خیلی لذتبخشه دیدن نتیجه عملکردمون،

    پاینده و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مژگان ز گفته:
      مدت عضویت: 1318 روز

      درود برشما ،به امید الله یکتا با آگاهی وتوان وهمت خودتون دراین خانواده عاای وبزرگ به هرآنچه بخواهید ودر جستن آن باشید میرسید،دوست گرامی برای حال خوبتون خوشحالم واین حال خوب رو برای خودم ،استاد ومریم عزیز وتک تک دوستان آرزومندم،باید سعی کنیم زندگی رو به بهترین شکل که ممکنه بسازیم ،حس وحال خودمون رو خوب وعالی نگه داریم ،حس خوب=حال خوب=اتفاقات خوب ،همیشه این رو بدونیم ودراین راستا قدم برداریم،بهترینها ودلخواهتون رو براتون آرزومندم،درپناه الله یکتا ،سلامت،شاد وسرافراز باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        علی مهدی پور گفته:
        مدت عضویت: 741 روز

        درود و سپاس

        سپاس از تصاعد انرژی مثبت شما، آرزومند موفقیت برای همه انسانهای آگاه روی زمینم،امیدوارم که همه در این دنیا با انرژی سرشار از فراوانی و نعمت و ثروت و سلامتی و زیبایی و عشق زندگی کنند ،سپاس بیکران از خانواده عباسمنش و همه افرادی که در این راستا حرکت میکنند، انشالله روزی در کنار این خانواده بزرگ ،در کنار همه اعضا باشیم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: