داستان تحول من
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- به رؤیاهایت باور داشته باش 1377MB32 دقیقه
شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سالها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:
- تغییر شهری که سالها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را میشناختم؛
- تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهمترین سرگرمی زندگیام بودند.
- تغییر شغلی که تصور میکردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
- و مهمتر از همه تغییر باورهای محدودکنندهای که، بعداً فهمیدم منشأ همهی این ناخواستهها بودند؛
زیرا “نشانهها” به وضوح فریاد میزدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواستهها را برایت تکرار میکند.
آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش دادهام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه میکنم را نمیدیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواستههایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی میکردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آنها نشان میداد و باعث شک کردن من به پیش فرضهای ذهنم میشد.
همهی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایدهای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بیآنکه نگران هزینههای آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم میآید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالیام نگاه میکردم و به خودم میگفتم:
- “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و میتوانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”
دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آنها بود، این رویا را هر روز قویتر میکرد. مشاهدهی زندگی آنها، این ایمان را در دلم رشد میداد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.
همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر میشناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر میرسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطقتر میشد.
رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمیبینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمتها را به من نمیداد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامهنویسی شده بود که نمیتوانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکنندهام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.
اما میدانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع میشود.
قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگیات را خودت با باورهایت ایجاد کردهای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدنها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیانات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگیات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیاییای که در آن به دنیا آمدهای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجهی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛
من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایتکننده” را به وضوح میدیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را میکند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سختترین کار دنیا میشود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباسمنش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.
- زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهیهای خالص، میتوانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
- محیطی که هر بار به آن وارد میشوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودیهای قدرتمندکننده تغذیه کند؛
- محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایهگذاری در زندگیام است؛
- کنترل ورودیهای ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.
اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه میکرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد میآوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدمهایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خمهایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:
- دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
- دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگیام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
- دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرکهای مخفی ذهنم را بشناسم؛
- شرکهایی که تلاش میکنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کنندهی شرایط زندگیام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگیام را به عهده نگیرم؛
- دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛
دانشگاهی که با آموزههایی چون دوره جهانبینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونهای که: آرامش را جایگزین نگرانیهایم کند؛ ایمان را جایگزین ترسهایم کند؛ توحید را جایگزین شرکهای مخفی وجودم نماید؛
دانشگاهی که با آگاهیهایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطقهایی قوی دربارهی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهیهایی که در یک فرایند لذتبخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکنندهای نماید که در تمام این سالها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛
دانشگاهی که تا با آگاهیهای خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروتآفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایتهای خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛
نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی میرساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛
به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعهام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.
آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذتبخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکنندهام، به مسیر هموار و لذتبخش باورهای قدرتمندکننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانیها.
چقدر خوب میشد اگر آن روزها میدانستم خداوند چگونه فکر میکند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کردهاست؟!
چگونه میتوانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگیام را در دست بگیرم.
چقدر خوب میشد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من میفهماند مهمترین اصل در رسیدن به خواستهها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواستههایم را به من میشناساند و چگونگی ایجاد آنها را در عمل با من تمرین میکرد.
آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی میتوانست آگاهیهای فراموش شدهی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهیهایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده میشد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کنندهای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آنها نمیدانند.
در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آنها را به من یاد میداد تا بدون تقلا، خواستههایم به صورت طبیعی وارد زندگیام شوند.
آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.
به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگیام با آنها مواجه شدم، خواستههای بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزشترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربهی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.
داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:
آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همهی افرادی که آمادهاند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباسمنش، چقدر میتوانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکیاش در فقر و کمبود، به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازیهای که نخریده، تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازیهایی که تجربه نکرده است، میخواهد بهترینِ همهی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالیاش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباسمنش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آمادهی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛
- برای شما که مثل من متعهد شدهای تا رؤیاهایت را باور کنی؛
- برای شما که متعهد شدهای تا به جای کوچک کردن خواسته هایت، باورهایت را بزرگ کنی؛
- متعهد شده ای تا به شیوه ی بی حاصل قدیمی شک کنی و قوانین خداوند را بشناسی تا بتوانی برنامهنویس زندگی خود باشی.
بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شدهایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت میکند و تنها منبع قدرت و ثروت است، مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانسهای خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازهی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل میشویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه میکنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگیمان را در دست خودمان میگذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش میدهد که احساس کنی کنترل زندگیات در دست خودت است.
این جنس از آرامش، رمز جاری شدن هموارهی نعمتها به زندگی است.
سلام استاد عباس منش عزیز ،،من داستان تحول زندگی شما رو مطالعه کردم بسیار تاثیر گذار بود واقعا متشکرم از محبت و مهربانی خالص شما ،اونجایی که نوشته بودین مثل پدری که خودش تجربه ای نداشته و میخواهیم بهترین ها برای فرزندانتان باشه خیلی احساس خوبی در قلبم و وجودم رخنه کرد ،پیام جهت قدر دانی و شکرگزاری خواندن این پیام الهی بود .خدایا شکرت
درود برشما دوست عزیز،چقدر زیبا نوشته اید این حال من وتک تک دوستان هم هست،واقعا باید خداوند رو شاکر بود که استاد عزیز ومریم جون رو در راه ماقراردادند ومارو با قوانین الهی آشنا کردند ،قوانینی که بااینکه هرروز در دسترس ما بوداما متوجه اون نبودیم تاتوسط استاد عزیز با اون آشنا شدیم خدارو روزی هزار مرتبه شکر برای این آگاهی ،من هم مثل شما از آگاهی ها واطلاعات استاد که مثل پدری دلسوز ما رو راهنمایی میکنند وآموخته های خودشون رو دراختیار مامیزارن سپاسگزارم وتلاشم رو میکنم که بهره کافی ببرم،برای شما دوست عزیز که عضوی از خانواده بزرگ وزیبای عباس منش هستید آرزوی سلامتی وشادی وپیشرفت رو دارم ،درپناه الله یکتا زیبا بدرخشید عزیزم
سلام به شما استاد عزیزم من خیلی خوشحالم و سپاسگزار خداوند هستم که الان اینجا هستم و فرصت دیدن و شنیدن مطالب ارزشمند و اگاهی،بخش شما هستم.
این متن کامل از تولد خانواده عباسمنش تا به اینجا برای من افتخار داره چرا که من هم عضوی ازین جمع صمیمی هستم روزی که با شما آشنا شدم مربوط به 6 سال پیش هست و کلی اتفاقات قشنگ در باورها و افکار و سبک زندگی من افتاد برای من بخشی ازین خوشبختی دریافت آگاهی های نابی هست که اینجا میبینم و گوش میکنم و این زندگی عجیب سخاوتمند بوده و هست . وخییییلی خوشحالم ازین بابت که یک همزبان من این درک عظیم رو با ما به اشتراک میزاره و این منش و اخلاق گرم و صمیمی خودتون هست استاد که تمام افرادی که با شما کار میکنند اینطور خوب هستند و باز و آزاد در بیان تجربیات خودشون .
باعث افتخار من هستید .
سلام بر خانواده عباس منش
من امروز به صورت هدایتی اومدم و این فایلو خوندم و عکسها رو دیدم و نکته ای که به ذهنم رسید این بود کلیه چیز خیلی واضح و ساده و روشن وجود داره که اگر کمی فکر کردن در گذشته داشتیم میشد راه درست رو از راه غلط تشخیص داد و حرف درست رو از حرف اشتباه که تا الان به خورد ما داده اند
به طور ساده میگم چه طور مارا به راه خدا دعوت میکنند و تشویق و دین خدا و سمت خدا میخوانند خدایی که از صفاتش دیدیم و شنیدیم
خداوند مهربان است و بخشنده
خداوند قدرتمند است و قادر
خداوند بی نهایت بی نیاز است
تمام ثروتها در سیطره خداست
خداوند به ایمان بندگانش نسبت به خودش دعوت میکند
خداوند شرک را هیچ وقت نمیبخشد
خداوند به وعده هایش عمل میکند
خداوند بهترین دوست و یاور در تمام لحظات ومکانهاست
خداوند عاشق ماست
و ………
بعد میشنویم که اگه میخوای به خداوند نزدیکتر شوی و دوستت داشته باشه باید از ثروت (که یکی از مهمتریت صفات خداوند است) دور شوی و باورهای نا مناسب از ثروت تو مغزت میکنند که از مهمترین راههای رسیدن به خدا فقر است و انفاق کردن امامان را مثال میزنن که حتی خودشون هم شده شبها گرسنه میخوابیدند و غذای خودشون رو به فقرا اهدا میکردند وای که تا دلت بخواد در تمام رسانه ها و جلسات و مساجد از این چرندیات از بچه گی خورد این مغزمون دادن (به یاد اوردنه این مطالب اصلا حالم خراب میکنه که چرا اون موقه نمیشستم به این حرفها کمی فک کنم و این تناقضها رو دربیارم)
واقعاخدا رو شکر میکنم منو به این مکان مقدس (سایت استاد عباسمنش) هدایت کرد تا کمی جرات کنم از لاک خودم بیرون بیام و کمی بتونم جور دیگه حتی فکر کنم که هر چیزی رو چشم و گوش بسته قبول نکنم حالا خمیخواد رسانه باشه روحانی باشه معلم باشه یا ….
به قول خداوند لحظه ای تعقل کردن از سالها عبادت کردن بهتر است چون با عبادت کردن شاید چیزی رو عوض نکنه در وجودمون و مارو منقلب نکنه ولی اگر بتونیم کمی به درونمون سفر کنیم وفکر و اندیشه در مورد خودمون و خالق داشته باشیم یک تغییراتی در روند زندگیمون ایجاد کنیم
خلاصه که اینو من درک کردم که هرآنچه را که میخوای بدستش بیاریو فرق نمیکنه خوب بد زشت باشه باید باهاش هم فرکانس و در یک جهت بشی هم ذهنت و هم رفتار و اعمالت وگرنه ود تضاد میمونی عذاب میکشی و رنج و سختی رو تجربه میکنی و همش ایراد رو در نکات دیگه میگردی
وتهش خود خوری احساس حقارت و بدشناسی و هزار نکته ناجالب رو به خودت میچسبانی که چرا اوضاع اونجوری که باید میشده نشده
خدار روشکر میکنم که اومدم این کامنت رو اینجا نوشتم تا هم ردپایی باشه برام و هم نکته هایی که تو ذهنم بود رو بیرون بریزم و به اشتراک بزارم و کمی به شناخت افکارم بپردازم که چقد تو ذهنم باورهایی وجود داره که حتی خودمم نمیدونم چقدر این سد محکم و استوار جلوی خواسته هامو گرفته و بایک دشمن آشکار ولی پنهانی مواجه هستم که از ستون پنجم دشمن هم به من نزدیکتر و واقفتره که اون سد و دشمن خودم هستم
این موضوع رو درک کردم که اگه بتونم بر خودم پیروز بشم برتمام دنیا پیروزم و آزاد و رها میشم ، مثل پرنده های که از قفس پریده و هر کجا میخواد بره میره و من باید از این قفسی که برای خودم تو ذهنم ساختم بیرون برم
دوستتون دارم و خدارو شکر میکنم که همچین مکانی هست تا راحت بتونم با دوستان صحبت کنم و افکارم رو بیان کنم و از دیگران راههای بسار خوبی رو بیاموزند
سپاسگزار خداوندم
عاااااالی بود . سپاس گزارم حسی که از خواندن این متن گرفتم تاثیر گزار و آرامش بخش بود . درک قوانین الهی و حذف باورهای ذهنی و کهنه . و یکتا پرستی صفر. واقعااا برای اعضائ سایت پدری کردین بی هیچ واهمه ای حتی فقر و بدبختی و زجر زندگیت را بدون نگرانی از حرفه مردم منتشر و بازگو کردین . مطمئنا جواب اینهمه جرات دریافت نعمات و سلامتی و برکات برای شماست .
سلام دیشب پسرم پرسید خیلی از
پولدارها بدون اعتقاد به خدا پولدار شدن
یاد حرف استاد افتادم اگر ایمان
همراه شناخت باورها باشه
این دیگه … معجزه میکنه..
منم دقیقا گفتم به پسرم
قانون رو انجام بده به خدا کاری
نداشته باش…
قانون چی میگه..
حال خوب مساوی اتفاق های خوب…
بعدش خدا مگه از انسان جز پیشرفت و حال خوب چیز دیگه ایی…
میخاد…
خدا انسان که پیشرفت به بشریت میدهد را میگوید ببینید
این یعنی عمل این یعنی انسان
همه سجده کنید به این انسان
که همه چی خلق میکنه ..
نه الکی دولا راست میشه و ته اش
همش گناه میکنه ..
انسان فرقش با موجودات دیگه
قدرت خلقشه…
همونطوری که استاد قوانین سلامتی
و فرکانس رو قوانین رو به خوبی یاد ما میدهند …
پس به جای وقت تلف کردن
که خدا کی هست و چی هست و دولا شدن بدون فکر بهتر نیست
فکر خدا رو بخونیم وقتی این حرفها
رو زدم به پسرم تازه متوجه عظمت
کار شد که باید در چه جهتی
تلاش کند…
و بابت همه چی شکرگذاری کرد…
چون اینم
بهش گفتم بالاترین درجه فرکانس
شکر گذاریه…
و پایین ترین درجه فرکانس هم
احساس گناهه.
پس همه باهم
بگیم
شکر
شکر
شکر
باسلام خدمت استادمهربون و خوشقلب و خانم شایسته ی عزیز و دوستای گلم
استادخدارو سپاسگزارم ازاینکه منو به این مسیرهدایت کرد حال دلم خوبه .عالیم.هرگز فکر نمیکردم تو زندگیم به این نقطه برسم ک حس کنم درست مثل بچگیام سبکبال و ازاد و بدون هیچ دغدغه ای زندگی کنم
من تازه ب این مسیر هدایت شدم ولی با این حال همه چی رو روال افتاده از حال دلم .ارامشم. سلامتی ام.وانشاالله روز ب روز بهترو بهتر خواهد شدمن امید دارم باور دارم
استاد عزیزم وقتی فایلاتونو گوش میدم قلبم میخواد از جاش دربیاد انقدددددکه صحبتهای شما امید بخشه
وقتی ذوق و شوق شما ومریم جان رو میبینم در قسمت 90 زندگی در بهشت عشق میکنم
از محیط پرادایس و از اون فضا و از ذوق و شوق و شکر گذاری هاتون فیلمی میبینم فکر میکنم اون مدل زندکی هم در انتظار منم هست و کلی از خدا سپاسگزاری میکنم خدارو شکر میکنم بابت اونهمه نعمت زیبا و فراوانی خدایاشکرررررررت
سلام خدمت خانواده بزرگ عباسمنش عزیز، خدا را بینهایت سپاسگزارم که با این خانواده آشنا شدم و عضو کوچیکی از این خانواده شده ام و آرزویم، موفقیت و سربلندی و برآورده شدن تک تک آرزوها و درخواستهای این خانواده بزرگ هست ، من به خودم و خدایم و تمام اعضای این خانواده قول میدهم، زندگیم را دگرگون کم و به اوج قدرت و ثروت خواهم رسید ، هر چند الان هم ثروتمندم و دارایی من خدایم و سلامتیم و خانواده ام و خانواده بزرگ عباسمنش هست ، خدا را سپاسگزارم بخاطر هدایتم و آشنایی با استاد عزیز
به نام خداوندی که من را انسان آفرید
سلامممممم به استاد عزیزم و خانواده صمیمی عباس منش
استاد جانم نمیدونم واقعا چطوری ازتون تشکر کنم بابت ساخت این خانواده
این محیط به معنای واقعیییی ایزوله هستش یعنی هروقت که به این فکر میکنم که من توی این سایت عضو هستم و توی این جمع هستم نمیدونین استاد جانم چه احساس نابییییی به من دست میده
یه جمع شاد ، خوشحال ، ثروت مند ، سلامت ، جمعی که خدای واقعی قرآن رو درک کردن و نگاه سیستمی دارن به خداوند ، جمعی که همواره درحال عمل به قوانین هستن و هرسری درکشون داره از قوانین بیشترو بیشتر میشه و دارن بهتر و بهتر بهش عمل میکنن ، جمعی که دارن خوب زندگی میکنن و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنن
.
استاد جانم همین چند روز پیش بود فکرکنم
داشتم به این فکر میکردم که شما و شایسته جونم مثل پدر و مادری هستین که میخوایین به بچه هاشون آگاهی های توصیف نشدنیییییییییییییییییییییی نابی رو بدن پدری مادری که میخوایین بچه هاشون رو با واقعیت این جهان آشنا کنن تا به بهترین شکل ممکن زندگی کنن
استاد جانم خداوندم رو هرچقدرررررررررررررررررر بگم توصیف نشدنییی شکرت که منو به سمت شما هدایت کرد کم گفتممممممم به خودش قسم که کمههههههههههههههههههههههههههه
.
استاد جانم وقتی ثابت قدم بمونیم توی این راه پاداشی که میگیرم توصیف نشدنیییییییییییییییییییییی فوقالعادس
استاد جانم من خودم به شخصه برای این حرف هاتون رو بدون هیچ مقاومتی میپذیریم چون خودتون به تک تک شون عمل میکنن و با نتیجه با ما حرف میزنین
استاد جانم این که میگین شما توی این مسیر ثابت قدم موندین و خداوندم فراتر از آرزوها تون رو بهتون داد واقعا من این با تموم وجودم درک میکنم
استاد من توی هرثانیه میخوام برای خداوندم و قوانین بی عیب و نقصش بمیرمممممممم
یعنی احساسم توصیف نشدنییییییییییییییییییییییه
و این همهههههههههههههههههههههههه خوشبخت بودن و داشتن آرامش و ثروت مند بودن توی این جهان کاملا طبیعی چون کسی که با وجود این قوانین توصیف نشدنیییییییییییییییییییییی ساده ی خداوندم خوشبخت نیست
توصیف نشدنی آدم احمقی هست
که این قوانین ساده رو درک نکرده
استاد جانم مشتاقانه منتظر روزی هستم که شما و شایسته جونم رو توی پرادایس ببینم و اون روز نزدیکه
عاشقتونمممممممممممممممم اونقدری که توصیف نمیشههههههههههههههههههههههههههههههه
به نام الله هدایتگرم
سلام با عشق
این فایل اولین فایل تصویری از شما بود استاد که دیدم اون زمان آگاهی های بینظیر این فایل آنچنان احساس خوبی در من ایجاد کرد که الان بعد از تقریبا یک سال و نیم هنوز هر وقت این فایل و میبینم همون احساسات در من زنده میشه به وجد میام و احساس میکنم مثل شما به تمام خواسته هام رسیدم وبا تمام وجود خدا رو شکر میکنم
اینکه یه نفر با چه ایمان و شجاعتی بتونه در سن 20سالگی مهاجرت کنه به جایی ناشناخته وشروع کنه از زیر صفر فقط و فقط با ایمان با توحید با عشق با امید بله با امید امیدی از جنس خدا گونه که اگه تقی به توقی خورد جا خالی نکنه وعقب نره …
درسته استاد شما لایق بهترین ها هستید واین لیاقت رو خودتون در وجودتون کشف کردین شما تغییر کردین شما قدم برداشتین شما رفتین به دل ناشناخته ها شما بر ترسها تون غلبه کردین شما جا نزدین شما ادامه دادین شما توکل داشتین شما مبارزه کردین با شرک با باورهای محدود کننده با احساسات منفی
شما از تنها شدن نترسیدین
شما از قضاوتها نترسیدین
شما از شرایط سخت نترسیدین
شما ادامه دادین …..
جهان پاداش میده به کسی که با شجاعت قدم برداره
جهان به شما پاداش داد…
شما الان در بهترین شرایط آزادی مالی آزادی مکانی آزادی زمانی و…..که هر کسی حتی بزرگترین افراد جهان آرزوی داشتن شو دارن هستید
شما با عزیز دلتون توی بهشت تو بغل خداااا دارین عشق میکنید و شما لایق بهترین ها هستید
هیچ کسی رو نمیشناسم که بتونه لایق تر از شما برای دریافت این همه نعمت وثروت وبرکت و آرامش وعشق و فراوانی وخوشبختی باشه چون هیچ کس و نمیشناسم که بتونه مثل شما روی خودش کار کنه و بهترین خودش رو به جهان ارائه بده
شما نه تنها خودتون پیشرفت کردین بلکه با تمام وجودتون تلاش کردین تا شاگردان شما هم مثل شما پیشرفت کنن
شما هیچ چیز و برای خودتون تنها نگه نداشتین وهر آنچه درک کردین وبه شما الهام شد رو با عشق به همه آموزش دادین
صادق تر از شما سخاوتمند تر از شما لایق تر از شما بهتر از شما وجود ندارد
بهترین و شایسته ترین استاد جهان
کسی که خوب زندگی میکنه و تلاش میکنه دنیا جای بهتری برای زندگی باشه
کسی که شعار نمیده عمل میکنه
عاااااشقتم استاد
عاشق خودت و عزیز دلت
شما بی نظیری
سلام به دوستان هم فرکانسم و استاد عباسمنش و مریم شایسته عزیز؛
یکی از تمریناتی که در طول چند ماه گذشته خیلی به افزایش احساس خوب و جذب من در خواسته ها کمک کرد این بود که در راستای توجه و تمرکز روی زیبایی ها هر زمان به هر دلیلی بیرون می رفتم تمام تلاشم رو می کردم که توجه ام را روی زیبایی ها و خواسته هایم بگذارم. به همین خاطر من که همیشه از عکس گرفتن و فیلم گرفتن طفره می رفتم ، برعکس شروع کردم به عکس گرفتن و فیلم گرفتن از تمام زیبایی هایی که می بینم از خانه های زیبا از درختان طبیعت از طلا از آدم های شاد از میوه از خوراکی هایی که می خریم از لباس ها از فروشگاههای که دوست دارم خودم بزنم از ماشین های مدل بالا که دوست دارم بخرم از خودم از زیبایی های چهره و بدنم که قبلا نمی دیدم و خاصه هر چیزی که چشمانم ببیند و قادر به تحسین نقاط مثبت و زیبایی های آن باشد چیزهایی که قبلا نمی دیدم و تحسین نمی کردم و می گفتم طبیعی! اما الان با دید دیگری می بینم و می گویم چقدر من خوشبختم که چنین نعمتی را می بینم و یا دارم. سپس عکس ها و فیلم ها رو به پوشه ای در لب تابم می ریزم و گاهی اوقات پوشه را باز می کنم و از عکس اولی که نمایش داده می شود
و از عکس اولی که نمایش داده می شود شروع می کنم به نوشتن اگر آن نعمت را داشته باشم کلی درموردش شکرگزاری می نویسم و از جنبه های مختلف آن را شکر گزاری می کنم که دارم و اگر نداشته باشم آن رابه صورت خواسته می نویسم البته به زبان حال و شکر گزاری جوری که الان دارم بهش رسیدم و دارم ازش استفاده می کنم.
نتیجه این تمرین به طور معجزه آسایی در زندگیم آمد جوری که من ؛
عکس های سفر قبلی را شکر گزاری کردم و یک سفر جدید با همان حس و حال ولی بهتر جذب کردم
عکس های کفش زیبایی که دوست داشتم رو به صورت خواسته نوشتم و همان کفش را در روز تولدم بدون پرداخت ریالی پول ، جذب کردم و مال من شد
عکس های ست لباسی زیبا را دیدم و همان برای من جور شد
عکس های کت شلوار خوش دوخت را دیدم و همان کت شلوار با قیمت خیلی خیلی پایین با کیفیت بسیار بالا و دوخت تهران را از مغازه سر کوچه مون خریدم یعنی به راحتتتتتتترین شکل ممکن
عکس های طلا های مختلف را دیدم هی هم تو ذهنم میگفتم من الان هدفم خرید طلا نیست ولی دیدنش عیبی نداره ، و جالب اینکه من همین چند روز پیش کلی طلا خریدم آن هم به راحت ترین شکل ممکن با کمترین هزینه دستمزد
و ….
با اینکه این تمرین را شاید 4 بار یا کمتر انجام دادم اما فوق العاده نتیجه عالی داشت و دارم روی مدارم کار میکنم که ذهنم انجام این تمرین را بهتر و بیشتر انجام دهد.
#تمرکزوتحسین_زیباییها
عاشق تونم️
درود برشما نفیسه عزیز،چه متن ومطلب زیبایی نوشتید واقعا لذت بردم از خواندن آن ،خداروشکر که امشب این مطلب رو خوندم ومنم در فکرش افتادم ،چقدر بااشتیاق وقابل لمس نوشتید عزیزم،توجه وتمرکز برزیباییها باعث جذب وبدست آوردن اونها شدند واین عالیه احساس خوب اتفاقات خوب بدنبال داره وشما اون رو بدست آوردید وجذب کردید،امیدوارم که خداوند بهترینها رو براتون رقم بزنه که خب البته شما راه وروشش رو یاد گرفته اید.انشاله که بازهم بیشتر وبیشتر توجه ودقتتون رو ،روی زیباییها ونعمتها وفراوانی های اطرافتون بزارید وبهره مند باشید ،برای سلامتی وخوشحالی وعاقبت بخیری شما دعا میکنم ،درپناه الله یکتا سالم،شاد وپیروز باشید
چقدر جالب امروز پاسخ شما را زمانی دیدم که وارد سایت شدم تا نشانه ام را ببینم . و شما مژگان عزیز برای بنده آرزوی سلامتی و شادی و پیروزی کرده بودید… درست همان لحظه ای که من ناراحت بودم و از تضاد پیش آمده نمی دانستم چه کاری بکنم و آمده بودم ، که ببینم به چه فایلی از استاد عباسمنش هدایت می شوم ، که ناگهان پاسخ شما را در ایمیل هایم دیدم. و این پاسخ هر چند کوتاه بود اما پر از نشانه برای من بود. اول اینکه ببین تو اون جایی که شکر گزاری کردی و به زیبایی ها توجه کردی، زیبایی های بیشتری وارد زندگیت شده اند. حواست باشه کانون توجه ات را روی چه چیزی گذاشته ای روی زیبایی ها و نکات مثبت یا روی نداشته ها و نکات منفی. در واقع این پیام برای من تذکری بود که برگرد برگرد این مسیری که می روی مسیر ناسپاسی است زیرا اگر بخواهی ناسپاسی کنی همیشه چیزی هست برای گله و شکایت و ناسپاسی و برعکس هر موقع بخواهی شکر گزاری کنی همیشه چیزی هست برای شکرگزاری و درک زیبایی.
زیبایی شاید لبخند مادرت باشد ، شاید امروز بود که از خواب بیدار شدی ، و شاید سلامتی که هرگز به عنوان نعمت به آن نگاه نکردی و گفتی طبیعی باید باشه. من هدایت شدم به پاسخ شما و همان لحظه گفتم این است جواب تو حتما با دقت آن را بخوان.
ما فکر می کنیم برای آنکه زیبایی ها را توجه کنیم و سپاسگزاری کنیم باید یک شرایط خیلی خاص پیش بیاد و یک چیز خاصی نظر ما را جلب کند تا شروع کنیم به تحسین و توجه و شکرگزاری اما نه. اینطور نیست اگر توانستیم در دل هر مساله و تضادی در زشت ترین و بدترین مناطق شهر در بدترین حالت ، زیبایی را ببینم آن موقع مفهوم شکرگزاری را درک کرده ایم چشم زیبا بین به آبی که از شیر هم بیرون می آید با ذوق و اشتیاق و شکرگزاری نگاه می کند. چشم زیبا بین با کلامش سپاسگزاری نمی کند بلکه با اعمال و رفتار و احساس و تک تک سلول هایش شکرگزاری می کند . مثلا وقتی یک خودکار می خرد با تمام دقت و منش شکرگزاری از آن بهترین استفاده را می کند و آن را ارزشمند می داند. اما اگر این شکر گزاری در کلام فقط باشد خیلی راحت میگه خدایا شکرت بابت این خودکار اما در روزهای بعدی آن را به گوشه ای می اندازد و اصلا یادش می رود که چنین نعمتی در زندگیش وجود دارد خودکار گرد و خاک می گیرد خودکار بی مصرف باقی می ماند و… اما اصلا به یاد نمی آورد که چنین خودکاری دارد. و دقیقا نکته داستان همین است . ایا ما واقعا سپاسگزاری کرده ایم یا فقط برای اینکه خودمان را راضی کنیم سپاسگزاری کرده ایم. آیا منش سپاسگزاری داریم یا فقط رفع تکلیفی سپاسگزاری کرده ایم یا اینکه اصلا آن را حق طبیعی خودمان می دانیم و لازم نیست بابتش سپاسگزاری کنیم.
شکرگزاری یک منش است.نه تنها در کلا بلکه در تمام سلول های ما و انرژی آن.
دوم اینکه احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب.
و تو هر لحظه باید از احساس بد برحذر باشی . مهم نیست چزا احساست بد شده است مهم این است که باید و باید و باید به هر شکلی که می توانی احساست را خوب کنی . چون احساس بد ، بدترین چیز است و صدرصد می تواند ما را از اتفاقات خوب دور کند. و این یک قانون است. و جهان طبق قانون با ما برخورد می کند.
مهم نیست چطور و چگونه باید احساس مان را خوب کنیم و امروز احساس من با کلام زیبای مژگان جان خوب شد
کلامی که پر از زیبایی و تحسین زیبایی بود کلامی که یادآور شد که باید در احساس خوب بمانی و شکر گزاری را منش وار انجام بدهی.
همین حضور من و دوستانم در این سایت برای من بزرگترین نشانه است که خداوند هست که خداوند طبق قانون با ما برخورد می کند که نترس اینجا همه چیز پایه و اساس و قانون دارد.
تو پای در راه بنه و هیچ مپرس.
خود راه بگویدت که چون باید کرد.
احساس مون خوب کنیم حتی شده یه ذره.
و تو حال بد نمونیم. به هیچ عنوان!
درود برشما نفیسه عزیزم،احسنت چقدر عالی نوشتید،خداروشکر که من وشما دوست گل هدایت یافته ایم وهرروز دراین راه ومسیر یه قدم زیبا بجلومیریم،رشدمیکنیم وزندگی خودمون وجهان اطرافمون روباذهن وباوروافکارواعمالمون جایی زیباتر وبهترمیکنیم،قطعاًحتماًیقیناًزیبایی ونعمت،خیروبرکت،ثروت همون لبخند
مادر،دیدن نعمتها،سلامتی،امروزصبح که ازخواب بیدارشدیم ،یه شاخه گل،یه بچه کوچولو،یه خانوم وآقای سن دار بایه خاطره،…هست،زیبانگاه کن تازیباببینی.
یه خودکارمیتونه آفریدگارباشه،چه نعمت وثروت زیبایی،من کلاًعشق وعلاقه زیادی به قلم مدادوخودکار دارم
قسم به قلم وآنچه مینویسد،چقدرزیبایی وآفرینش دراین جمله وجودداره عزیزم.
شما ودوستان دیگروهم خانواده ای های عزیزدر اینجا بهترین ،باارزش ترین وزیباترینها هستید شک نکنید،ازته قلب براتون آرزوی حال خوب،آرامش خوشحالی ،خوشبختی وموفقیت دارم.️
همه چی آرومه من چقدرخوشبختم
جهان قانون داره عزیزم،همه چی طبق قانون وجهان هستی وکائنات پیش میره،قانون رو من وشما وهمه عزیزان دراین خانواده موفق وصمیمی وبزرگ با آموزه هاوروشنمایی های استادعزیز آموخته ایم اینکه هرکدوممون ازجمله استادومریم جون،من وشما چقدر موفق هستیم بستگی به باوروافکارواعمال خودمون داره،دنیامون دست خودمونه ولاغیر.
عزیزدلم شما خالق وآفریننده ای،خالق زندگی خودت،خالق حال خوب خودت،اینکه چکارمیکنید دست هیچکسی نیست بجزخودت،کامنتتون برام بسیار ارزشمند،زیبا وخوشحال کننده بود،خوشابحال من که چنین دوست وعشقی دارم.️درپناه الله،متوکل،موفق،پیروز،شاد،سعادتمند،ثروتمند،توانا،خالق باشید.️
سپاس از شما به خاطر فرصتی که به انتشار این همه آگاهی دادید. خداوند بزرگ را سپاسگزارم که در دل تاریکی کامنت شما روشنایی و راهگشای مسیر هدایت من و دوستانم شد . و خداوند را سپاسگزارم که مرا در مسیر و فرکانس استاد عباسمنش و دوستانم قرار داد.