داستان تحول من

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • به رؤیاهایت باور داشته باش 1
    377MB
    32 دقیقه

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1196 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 1601 روز

    سلام استاد عباسمنش عزیز و مریم جان خوش ذوق و مهربون

    من کاملا هدایتی سایت شما رو پیدا کردم و تو این مدت آشناییم فایلهای فصل اول و دوم سفرنامه رو گوش دادم،، چقدر عالی بودن و کم کم همین طور که جلو میرفتم و این آگاهی های ناب رو میشنیدم حریص تر میشدم و دوست داشتم بیشتر و بیشتر بدونم،،، لابلای اون فایلها سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا رو گهگاهی میدیدم.. و اینها به باورم کمک میکرد، باور به اینکه ببین اینهمه موفقیت! دیگه چی لازم داری که مطمئن بشی،، کم کم بیشتر باورم میشد که این مسیر درسته و کم کم شروع کردم از اون آگاهی ها استفاده کردن، اولش برام خیلی سخت بود بخصوص دور شدن از افکار منفی! وای که چقدر سخت بود، هر کاری میخواستم انجام بدم تنها چیزی که به ذهنم میرسید و ذهنم تجزیه تحلیل میکرد، احتمالات بد و عواقب وحشتناک بود که دیوانه وار اذیتم میکرد، خیلی روی خودم کار کردم و الان بعد از این مدت میتونم بگم که خدا رو شکرگذارم که این توانایی رو تا حدی پیدا کردم که به محض ورود نجواهای شیطان، با فکر کردن به جنبه های مثبت اون کار فکرهای منفی رو از ذهنم بیرون میکنم و شروع به پرورش رویاهای مثبت در مورد هدفم میکنم… و خیلی از بدست آوردن این توانایی خوشحالم.، خدا را شاکرم.

    و این رو هم بگم که پاشنه آشیل من بیشتر بخش مالی و ثروت بود که الان با خوشحالی میتونم بگم که تغییرات خیلی واضح و معجزه واری در زندگیم داره بوجود میاد که هر چی پیش میره بیشتر دارم به این سبک تفکر و به این باور توحیدی ایمان میارم،،، روزبروز ایمانم بیشتر میشه و راحتتر میتونم نتیجه مثبت رو تجسم کنم، وای گفتم تجسم! اینقدر ضعیف بودم توی تجسم که وقتی چشمامو میبستم که شرایط ایده آلم رو تصور کنم بیشتر از چندثانیه موفق نمیشدم! خیلی سخت بود هنوز شروع نکرده مغزم میرفت تو پیچ و تاب و فرعی های مشکلات و…. ولی الان خیلی کنترل ذهنم بهتر شده،، البته بازم نه خیلی ولی بهتر از قبل شدم،، و همچنان دارم روی خودم کار میکنم،، میخوام دوباره فایلهای سفرنامه رو شروع کنم و توضیحاتشم بخونم، چون اون دور قبلی با عجله پیش میرفتم که ببینم بعدش چیه و توضیحات و کامنتها رو نمیخوندم ولی الان میخوام ریزبین تر باشم و این مسیر رو با دید عمیق تری برانداز کنم

    آهان یه نکته ی خیلی مهم یادم اومد که بگم استاد،، من یک تجربه ی خیلی مهم دیگه هم همین چند روز اخیر بدست آوردم و اون اینه که من حدود ۹ ماه پیش قدم اول و دوم رو تهیه کردم و گوش دادم و تا حدی روشون کار کردم ولی،، خیلی همزمان فکرم درگیر خواسته هام بود، و فکر میکردم الان چرا با اینکه دارم کار میکنم ولی اتفاق خارق العاده ای برام نمیافته! خیلی عجول بودم 😥 و همین حس، حالمو بد میکرد و همش منتظر بودم معجزه بشه و یه اتفاق عجیب برام بیافته،، انگار بزور میخواستم یه کاری بکنم که نتیجه بخصوص مالی خوبی برام داشته باشه، و این باعث شده بود تمرکزم روی کمبود بیشتر بشه و مدام حالم بدتر بشه، تا اینکه از یه جایی دو هفته پیش تصمیم گرفتم همه چیز و رها کنم و فقط کارایی انجام بدم که حالمو خوب کنه،، برم مهمونی، استخر و به خودم سخت نگیرم، و توجهمو به نکات خوب بیشتر کردم،،، و حالا خدای من! باورم نمیشه، علاوه بر اینکه خیلی خوشحال و سرخوشم،، حساب بانکیم هم به اندازه چند برابر قبل پول توشه،، خیلی جالبه من کار خاصی نکردم، همون کارای قبلی، پس خدای من این همه پول از کجا داره میاد، تا حالا کجا بودن این پولا😉😍 خیلی نیست ولی حدود ۳ برابر در آمد ماهیانمونه،،، اینجاست که فهمیدم باید روی باورهام و توجه به نکات مثبت زوم کنم ولی طلبکار نباشم،و حتما هم نباید از همون راهی که من میگم پول بیاد، شاید خدا یه راه آسون تر برات درنظر داشته باشه،، آسون بگیر و بذار خدا کارشو برات انجام بده 🙂خواستمو بخوام ولی نچسبم بهش،، امیدوارم این تجربه ی من برای دوستانم مفید باشه و میانبر بزنن،،،

    در آخر باز هم ازتون ممنونم که اینقدر زیبا و با نکته سنجی فراوان این مطالب رو برای ما بیان کردید، به هر مسئله ای تو زندگیم برخورد میکنم رد پای این قانون رو میتونم توش پیدا کنم، امیدوارم هم خودم و هم شما وهم بقیه دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی روز بروز بیشتر بتونیم به درک عمیق تر این قوانین تبحر پیدا کنیم و همچنان از نتایجمون برای همدیگه بگیم

    درود و سپاس دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    معصومه دره لو گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیز ‌ و خانم شایسته

    استاد میخوام تغییراتی که از زمان آشنایی با شما در زندگیم رخ داده شما رو در جریان بزارم استاد با گوش دادن به فایل هاتون به این باور رسیدم که منم میتونم زندگیمو تغییر بدم اولا که به هدایت خداوند مهربان که شما رو جلوی راهم گذاشت و تونستم با شما آشنا بشم به ارامش رسیدم و تونستم دو تا از مشکلات بزرگ جسمو با باور به گفته های شما و عمل به آنها کاملا مثل آب خوردن حل کنم ‌

    و دوما به شغلی که بتونم در آمد داشته باشم فکر کردم و تجسم کردم چون چهل و پنچ سالمه نا امید بودم

    به شغل و در آمد اصلا فکر هم نمیکردم بعد که شما گفتید که سن و موقعیت مهم نیس فقط باید باور داشته باشید روی خودم کار کردم و یه رشته از ارایشگری رو یاد گرفتم و خیلی خیلی خوشحالم ، درسته که تا حالا از اون راه یه در آمد کم صد تومنی به دست آوردم ولی ایمان دارم که در آمد میلیونی هم میتونم داشته باشم و بتونم محصولات شما رو خریداری کنم خیلی ممنونم که با کمک شما تا این مرحله اومدم امیدوارم روزی بتونم با خرید محصولاتتون جبران کنم

    سپاس گزارم از شما و خانم شایسته ی عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ژیلا شیخ بگلو گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    سلام بر استاد عزیز من هم با سختی بزرگ شده ام و الان شغلم قضاوت هست میخوام با استفاده از باور فراوانی از این شغل بیام بیرون و دنبال وکالت بروم ولی هنوز تردید دارم نظر شما چیه استاد؟همش سعی میکنم باور کنم فراوانی هست ولی در آخرین لحظه نمیدونم چرا دچار شک میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    حسین شهبازی گفته:
    مدت عضویت: 1759 روز

    سلام، استاد عزیزم آقای عباسمنش عزیز

    فقط میتونم بگم ی دنیا ازتون ممنونم

    از خدای بزرگ سپاسگزارم که شمارو سر راه من قرارداد تا زندگی م بطور اساسی تغییر کند،بازهم اول از خدای بزرگم و بعد از شما ممنون و سپاسگزارم، به یاری خدا بزودی از موفقیت های خودم بعد از آشنایی با شما براتون مینویسم،سپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    شهاب فلاح نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1417 روز

    الهی شکرت خدا در خانه اگر یک حرف همان یک حرف بس است

    خدایا شکرت هدایت میشوم به سمت خانواده خوبم عباس منش عاشقانه دوست دارم خدااا❤❤❤

    خدایا شکرت هزاران میلیارد بار شکرت

    استاد عباس منش و تمام خانواده خوب من در سایت دوست دارم انشالله خداوند همه مارا به راه راست خودش هدایت کنه آرزوی ثروتمند شدن سعادتمند شدن خوشبخت شدن برای خانواده دارم

    خدایا شکرت

    عشق به الله عشق به خانواده دوست دارم ❤❤❤❤❤❤

    موفق و معید در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1373 روز

    سلام به دوستان با آشنا شدن با سایت آن هم به صورت کاملا تصادفی در سن 48سالگی وخواندن خاطرات استاد من تکه گمشده‌ یخ دم رو بعد از چند سال پیدا کردم و آرزوی آن را دارم تا بتوانم در این مسیر حرفی برای گفتن داشته باشم، خدا را سپاسگزارم که راه رابه من نشان داد چون دنبالش بودم، خدا وشکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    زهره تنها گفته:
    مدت عضویت: 1393 روز

    باسلام خدمت استاد عزیزم اقای عباسمنش و مریم جون

    خداروشاکرم ک با شما اشنا شدم و ممنونم بابت فایلهای رایگانتون

    باتوجه ب این ک در حال حاضر نمیتونم فایلهاتون رو خریداری کنم ایا فایلهای رایگانتون میتونه من رو هدایت کنه ب سمت و سویی ک متوجه بشم از کجا شروع کنم ،من خانه دارهستم و خیاطی میکنم و همه ی امکانات یک کارگاه کوچک خیاطی رو دارم ودو فرزند ۱۱و۹ ساله دارم و دوست دارم ک ب درامد عالی برسم اما نمیدونم چ کار کنم

    ب نظر شما از کجا شروع کنم از وقتی با شما اشنا شدم

    سریال زندگی در بهشت رو با بچه هام میبینم،اخبار ابدا نمیبینیم و تلوزیون رو حزف کردیم

    و کتاب میخونم و لایوهای استاد پاکزات رو میبینم و خدارو شاکرم ک من رو در این مسیر قرار داد

    اما نمیدونم از کجا شروع کنم تا زمانی ک بتونم اموزشهارو خریداری کنم حتی نمیدونم اول چ دوره ای رو برای شروع باید تهیه کنم

    لطفا راهنمایی کنین

    چرایی و هدف من دو کودک من هستن ک شمارو ومن رو باور کردن

    کمکم کنید و راهنمای ام کنین

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علی رضا شیری گفته:
      مدت عضویت: 2531 روز

      سلام به خانم زهره تنها ی عزیز

      من به عنوان عضو کوچکی از گروه میخوام به شما تبریک بگم بخاطر انتخابتون

      به نظر من فعلن تو سایت بچرخین و از نظرات دیگر بچه های گروه و از فایلهای رایگان استفاده کنید

      و به مراتب ذهنتون رو با انرژی مثبت و با در سایت بودن بمبارون کنید

      و به خدا توکل کنید وازش بخواید راه رو نشونتون میده

      چون جهان هستی اگاهانه عمل میکنه فقط کافیه بخوای و حرکت کنی راه به تو نشون داده میشه

      امیدوارم موفق بشی عزیزم

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      امیر مسعود گفته:
      مدت عضویت: 2889 روز

      سلام به شما دوست گرامی و همه عزیزان،

      خدا رو بابت وجود این فضا و موقعیت که فرکانس بالا و خالصی داره سپاسگزارم و از سید حسین عباس منش عزیز، خانم شایسته و گروه تحقیقاتی هم بسیار ممنونم برای مهیا کردن این آموزش‌ها و سایت فوق العاده.

      با توجه به نظر شما که مطالعه کردم خدمت شما چند پیشنهاد دارم :

      ۱. سری فایل‌های چندبرابر کردن درآمد در یک سال که ۳ قسمت هستن رو حتما ببینید، گوش کنید و عمل کنید. عمل کردن خیلی مهمه و معیار سنجش شما هم نتایج و احساس خودتون باشه. اگر احساس خوب داشتید و نتایج هم هر چند کوچیک ظاهر شدن، یعنی دارید درست کار می‌کنید در غیر این صورت خودتون رو بررسی کنید که مشکل از کجاست.

      اگر با تمام وجودتون بخواید که درآمدتون افزایش پیدا کنه و عمل کنید و عملگرا باشید، یقینا و قطعا به لطف ربّ، بهش می‌رسید.

      ۲. فایل ۳۸ گفت و گو با دوستان رو هم حتما ببینید چون حکایت موفقیت فردی هست که در حوزه کاری شما فعالیت می‌کنه و بسیار الهام‌بخش هست.

      اگر تجربه خودم رو از فایل چندبرابر کردن درآمد در یک سال بخوام خلاصه بگم این هست که من از ابتدای سال ۱۴۰۰ با تمام وجودم از خدا می‌خواستم که پول در بیارم و خودم رو داشتم آماده می‌کردم که اولین ایده‌ای که به ذهنم می‌رسید و کاملا با تمام شرایط و امکاناتم همخونی داشت رو عملی کنم (یه نکته مهم که خیلی ارزشمنده و از استاد عزیز یاد گرفتم اینه که ایده‌ای درسته و ما رو به موفقیت می‌رسونه که با شرایط و امکاناتمون بخونه و از همون‌ها برای حرکت استفاده کنی مثلا اگه به فکر ما بیاد که باید چند میلیون قرض کرد یا وام گرفت تا فلان ایده رو شروع کرد این کاملا اشتباهه.

      مثلا برای شما میشه این طور باشه که ایده‌تون با همون چرخ خیاطی و داخل منزل شروع بشه نه این که حتما برید کارگاه اجاره کنید و ۵ نفر استخدام کنید.

      این صرفا یک مثال برای درک بهتر بود وگرنه همه کاری میشه کرد ولی گام به گام و با رعایت قانون تکامل که خیلی حیاتیه) که خدای رزاق و وهاب، رزق و ثروت رو مثل همیشه به سمت من فرستاد و پیشنهاد یک کار پاره وقت غیرحضوری به من شد که با تمام شرایط و امکاناتم می‌خوند و فقط نیاز به این بود که من دست به کار بشم.

      الان ۷ ماه و ۲۴ روز گذشته و من ۲.۸ برابر مبلغی که داخل تعهدم نوشته بودم رو به دست آوردم در زمانی کمتر از یک سال چون من درآمدم صفر بود یک مبلغی که در عرض یک سال برام قابل باور بود رو انتخاب کردم ولی کمتر از یک سال نه تنها مبلغ مورد نظرم رو به دست آوردم بلکه تقریبا ۳ برابر اون مبلغ مورد نظر پول درآوردم.

      واقعا برام یک معجزه بود و هست و خدا رو هزاران بار شاکرم به خاطر لطف و رحمتش که به من ارزانی داشته.

      این هم لطف خداست که این قدر من تونستم بنویسم.

      امیدوارم که شما و همه دوستان در این مسیر الهی ثابت قدم باشید و در پناه حق شاد و تندرست باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مصطفی میرزاوند گفته:
    مدت عضویت: 2392 روز

    به نام خدایی که هر لحظه منو هدایت میکنه

    سلام بر استاد عزیزم و بانو شایسته بی نظیر

    امروز یک هزارمین روز بودنم تو سایت عباسمنش دات کامه خدایا شکرت

    هزار روز گذشت

    و من هنوز اینجام قوی تر از ۹۹۹ روز قبل

    آگاه تر سالم تر ثروتمند تر و عاشق تر

    خداوند رو شاکرم که هدایت شدم به مسیر کسانی که به انها نعمت داده و نه گمراهان

    خداوند رو شاکرم که هدایت شدم به سایت استاد عباسمنش و خانواده بی نظیرم

    اینجا خونه منه زندگی منه کار منه حال و اینده منه

    اینجا واسه من فقط یه سایت نیست جاییه که من یادت گرفتم چطور درست زندگی کنم

    چطور روابط درستی ایجاد کنم

    چطور پول بسازم و ازش لذت ببرم

    چطور خدامو بشناسم

    چطور شرایطمو تغییر بدم اونجوری که دوست دارم

    اینجا یاد گرفتم که ایرادامو چطور پیدا کنم‌

    اینجا یاد گرفتم حالا که پیدا کردم چطور حلش کنم

    اینجا من چطور ارامش داشتن رو یادگرفتم

    اصن ارامش چیه رو یاد گرفتم

    یاد گرفتم چطور با سخترین شرایط زندگی بتونم ذهنم رو کنترل کنم

    چطور از نعمتهایی که در اختیارم بوده و هست بهرمند بشم و چطور هر نعمتی که بخوام رو به دست بیارم

    اینجا من یاد گرفتم چطور خودمو بشناسم و حالا که شناختم چطور این مصطفی رو بهترش کنم هر روز بهتر از روز قبل

    اینجا فقط یه سایت نیست اینجا حرفهایی زده میشه و متنهایی نوشته میشه که زمینی نیست از جنس خداست خود خداست

    حرفهایی که تو هیچ کتابی و هیچ فیلمی تا بحال زده نشده

    اینجا جاییه که وقتی میای میبینی و میشنوی دیگه نمیتونی غیر از این حرف هارو ببینی و بشنوی اینجا عاشق میشی. عاشق خودت عاشق خدات وعاشق جهانت

    سپاس گزارم استاد عزیزم . سپاس گزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  9. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2164 روز

    خداوند عاشقه من و همه ی کسانی هستن که در این سایت هستن

    برای اینکه استاد جون به نظر من اصلا احتیاجی به فیلم گذاشتن از زندگی شخصیه خودشون ندارن

    ولی به خاطره ما فیلم ها رو مریم جون می زارن تا باورها قویتر بشن

    تا باورها شکل بگیرن

    من خودم با اینکه عاشقه قوانین هستم ولی بارها فایل ها رو مثله یه فیلم باحال دیدم

    ولی تامل و تفکر که کردم پی به وجودشون بردم در خودم کند و کاو کردم ……

    .

    روزی هزار بار باید خدا را شکر بگم برای داشتن خدایی که من را هدایت کرد

    به استادی گرانقدر و ارزشمند

    چون می دونم افکار غالب جامعه چیه ..افرادی که اصلا نمی خوان تغییرکنن

    افرادی که اصلا مایل نیستن یه صفحه کتاب بخونن ….

    افرادی که اصلا نمی خوان برای مسایله گذشتشون یا برای اشتباهات گذشتشون کوتاه بیان با همون افکار

    با همون باورها با همون طرز فکر زندگی می کنن بعد میگن چرا اینجوری شد چرا اونجوری شد

    برای خودم خوشحالم

    برای دوستانی که در این سایت فعالیت می کنن یا فعالیت نمی کنن خیلی خوشحالم

    چون در اینجا هستیم با همه فرق داریم

    خدایا شکرت برای داشتن بهترین سایتی که من هم عضو هستم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    محسن روحی گفته:
    مدت عضویت: 1466 روز

    ببخشید جایی پیدا نکردم که این سوال رو بپرسم اجبارا اینجا اومدم.

    استاد عزیز سلام

    امیدوارم در صحت و سلامت باشین

    یه سری سوالات برام پیش اومده که از فرمایشات شما شنیدم و ازتون درخواست میکنم که در صورت امکان پاسخ بدین

    قبل از هر چیزی باید بگم من بسیار شمارو دوست دارم و تو مسیر موفقیت از شما الگو گرفتم و نتیجه های کم و زیاد گرفتم و قبول دارم شمارو به عنوان فرد موفق و سلامت در زندگی

    تو فایلهایی که از شما شنیدم فرمودین در قرآن مدل نماز خوندن به این شکلی که رایج هست نیومده و درست هم میفرمایین سوال من اینه که اگر این نیست چجوری هست؟اگر این مدل نماز خواندن نیست آیه ۵۵ سوره مائده که در مورد رکوع حرف زده چه معنی میتونه داشته باشه؟یا آیه ۹ سوره جمعه که مربوط به نماز جمعه هست چی میخاد بگه ؟

    مورد دیگه ای که برام سوال هست حجاب در قرآن هست که بازم قبول دارم این پوشش نیومده اما شما که از حضرت علی و نهج البلاغه فرمایش زیاد داشتین تو فایلاتون آیا فقط بعضی از حرفای حضرت علی درسته؟آیا اگر الگو ایشون هست به همسر و بچه هاش نباید نگاه کرد که پوشش و متدین به دین بودنشون چجوری بوده؟

    جسارت منو ببخشین اما تو لایوی که داشتین از شما پرسیدن که نماز میخونین یا نه شما فرمودین نماز یه چیز شخصیه و نباید از دین کسی بپرسین  آیا شما با گذاشتن فایل حجاب و نماز که کاملا شخصی هست باعث شک و یا انحراف بعضیا نشدین؟البته من شاهد بودم که بعضی از دوستانم نماز کنار گذاشتن و بعضیا بدجور شک تو دلشون افتاده.

    بازم‌ میگم من احترام زیادی برای شما و تیم زحمتکشتون قائلم و اصلا حرف منو بنا بر حب و بغض نبینین چون من شمارو انسان موفق و کار درست میدونم

    سوالاتی داشتم پرسیدم که از شک دربیام

    آدم از شک به یقین میرسه.خودتون مارو آگاه کردین

    سپاسگزارم از تمام زحمتهای که کشیدین و به دنبال درست شدن هستین.خداروشکر که سوالمو پرسیدم.امید که خداوند سورپرایرتون کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: