داستان تحول من
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- به رؤیاهایت باور داشته باش 1377MB32 دقیقه
شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سالها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:
- تغییر شهری که سالها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را میشناختم؛
- تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهمترین سرگرمی زندگیام بودند.
- تغییر شغلی که تصور میکردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
- و مهمتر از همه تغییر باورهای محدودکنندهای که، بعداً فهمیدم منشأ همهی این ناخواستهها بودند؛
زیرا “نشانهها” به وضوح فریاد میزدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواستهها را برایت تکرار میکند.
آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش دادهام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه میکنم را نمیدیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواستههایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی میکردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آنها نشان میداد و باعث شک کردن من به پیش فرضهای ذهنم میشد.
همهی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایدهای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بیآنکه نگران هزینههای آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم میآید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالیام نگاه میکردم و به خودم میگفتم:
- “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و میتوانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”
دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آنها بود، این رویا را هر روز قویتر میکرد. مشاهدهی زندگی آنها، این ایمان را در دلم رشد میداد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.
همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر میشناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر میرسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطقتر میشد.
رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمیبینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمتها را به من نمیداد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامهنویسی شده بود که نمیتوانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکنندهام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.
اما میدانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع میشود.
قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگیات را خودت با باورهایت ایجاد کردهای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدنها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیانات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگیات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیاییای که در آن به دنیا آمدهای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجهی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛
من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایتکننده” را به وضوح میدیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را میکند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سختترین کار دنیا میشود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباسمنش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.
- زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهیهای خالص، میتوانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
- محیطی که هر بار به آن وارد میشوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودیهای قدرتمندکننده تغذیه کند؛
- محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایهگذاری در زندگیام است؛
- کنترل ورودیهای ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.
اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه میکرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد میآوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدمهایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خمهایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:
- دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
- دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگیام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
- دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرکهای مخفی ذهنم را بشناسم؛
- شرکهایی که تلاش میکنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کنندهی شرایط زندگیام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگیام را به عهده نگیرم؛
- دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛
دانشگاهی که با آموزههایی چون دوره جهانبینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونهای که: آرامش را جایگزین نگرانیهایم کند؛ ایمان را جایگزین ترسهایم کند؛ توحید را جایگزین شرکهای مخفی وجودم نماید؛
دانشگاهی که با آگاهیهایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطقهایی قوی دربارهی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهیهایی که در یک فرایند لذتبخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکنندهای نماید که در تمام این سالها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛
دانشگاهی که تا با آگاهیهای خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروتآفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایتهای خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛
نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی میرساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛
به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعهام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.
آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذتبخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکنندهام، به مسیر هموار و لذتبخش باورهای قدرتمندکننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانیها.
چقدر خوب میشد اگر آن روزها میدانستم خداوند چگونه فکر میکند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کردهاست؟!
چگونه میتوانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگیام را در دست بگیرم.
چقدر خوب میشد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من میفهماند مهمترین اصل در رسیدن به خواستهها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواستههایم را به من میشناساند و چگونگی ایجاد آنها را در عمل با من تمرین میکرد.
آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی میتوانست آگاهیهای فراموش شدهی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهیهایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده میشد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کنندهای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آنها نمیدانند.
در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آنها را به من یاد میداد تا بدون تقلا، خواستههایم به صورت طبیعی وارد زندگیام شوند.
آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.
به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگیام با آنها مواجه شدم، خواستههای بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزشترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربهی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.
داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:
آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همهی افرادی که آمادهاند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباسمنش، چقدر میتوانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکیاش در فقر و کمبود، به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازیهای که نخریده، تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازیهایی که تجربه نکرده است، میخواهد بهترینِ همهی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالیاش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباسمنش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آمادهی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛
- برای شما که مثل من متعهد شدهای تا رؤیاهایت را باور کنی؛
- برای شما که متعهد شدهای تا به جای کوچک کردن خواسته هایت، باورهایت را بزرگ کنی؛
- متعهد شده ای تا به شیوه ی بی حاصل قدیمی شک کنی و قوانین خداوند را بشناسی تا بتوانی برنامهنویس زندگی خود باشی.
بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شدهایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت میکند و تنها منبع قدرت و ثروت است، مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانسهای خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازهی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل میشویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه میکنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگیمان را در دست خودمان میگذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش میدهد که احساس کنی کنترل زندگیات در دست خودت است.
این جنس از آرامش، رمز جاری شدن هموارهی نعمتها به زندگی است.
سلام استادعزیزمن همیشه درهمه حال دلم باخداست ولی تاالان قوانین رانمیدانستم سالهاقبل باگروه ریکی عضوبودم وکارمیکردم همیشه بافکراینکه بانیروی کائنات وپرورتیش وسپاسگزاری ازآنها میتوانیم انرژیهای عالی راازخودمان بعدبه دیگران انتقال دهیم ولی هرگزمتوجه قوانین به شکلی ک شما توضیح دادیدنبودم فقط فقط درخواست سلامتی برای خودم ودیگران روداشتم وهمیشه روی حسهایم تمرکز میکردم وسعی میکردم هاله ها راببینم همین!ولی باشنیدن فایلهای شما توضیحات شما فکرم کمی بازشدبینهایت ازشما سپاسگزارم چون واقعاازنظرمالی وضع چندان خوبی ندارم ولی همیشه خداوندراشاکرم کاملا حرف شما درسته چون هیچوقت ازاودرخواست ثروت ورفتن به جاهای مختلف رونداشتم وهدفی نداشتم ممنونم ازهمه چیز وهمه کس وازشمابرایتان آرزوی سلامتی وشادکام درهمه حال وهمه جا دارم متشکرم
سلام و درود بر خالق زیبایی ها
سلام خدای مهربونم
خداوند هدایت کننده ام
سلام به همه دوستان و به ویژه استاد عباسمنش عزیزم و خانواده ایشون یعنی گروه تحقیقاتی….
بی نهایت خوشحالم که در این گروه هستم
و در کنار دوستانی که همگی در سیر تکامل و بهتر شدن هستند و پله پله به ملاقات خدا میروند…
سپاسگزار پروردگاری هستم که هر آنچه هست و نیست از اوست…
پروردگاری که خالق زیبایی هاست…
پروردگاری که عاشق تک تک بندگانش هست…
پروردگاری که وهاب است و رحمان…
پروردگاری که بینا هست و سمیع…
پروردگاری که خبیر است و آگاه به همه چیز…
پروردگاری که تمام عالم از او جان میگیرد…
پروردگاری که رزاق است و روزی دهنده…
پروردگاری که زنده است و پویا و جاری در زمان حال…
پروردگاری که خالق احساس خوب است و عاشق حال خوب…
پروردگاری که سبحان است و منزه از هر ناپاکی…پروردگاری که تنها و یگانه رب و پروراننده جهان است…
پروردگاری که هر آنچه انجام میشود به اذن او صورت میگیرد…
پروردگاری که لا مکان هست بی زمان…
پروردگاری که همچون هاله ای از نور بندگانی را که به سوی او حرکت کنند انها را فرامیگیرد…
پروردگاری که هر لحظه ما را هدایت میکند…
پروردگاری که مایه آرامش عالمیان است و ارتباط با او بالاترین آرامش هاست…
پروردگاری که ….
خدایا،ای خدای بی نظیر و فوق العاده ام
سپاسگزارم…سپاسگزارم…سپاسگزارم…
سپاسگزارم که من رو هدایت کردی به این مسیر و ایمانی که بهم میدی و مسیر را برایم روشن و روشن تر میکنی هر لحظه…
یاری ام میکنی تا تکاملم را طی کنم
همه چیز میشوی برایم…
آسمان ها و زمین را مسخر من کرده ای…
من را اشرف مخلوقات و لایق هم صحبتی با خودت قرار داده ای…
من را لایق بهترین ها میدانی…
هزاران مرتبه شکر و سپاس به درگاهت که بر همه چیز آگاه و بینایی…
عاشقتم،
عاشقتم..
عاشقتم که عاشق مایی??
سعید اشگم رو درآوردی، ممنونتم چه زیبا نوشتی. میبوسمت هم فرکانسی عزیزم. خدا ثروتمند و عزیزت کند
خواهش میکنم دوست خوبم
رویاهاتو بدست بیار?
سلام. اصطاد شما راثت گفتین و شما درسط فکر خدا رو خوندین. من بودم که نخواستم نشونه ها رو ببینم و آحسته و پیوسته تقییر کنم و تکاملم رو طی کنم و اجله کردم. درس خوبی گرفتم و روی باور کمال گراییم کار میکنم که انغدر سخط نگیرم. هیچ چیز بی نقس و کاملی وجود نداره. همانطوری که نمیشه بدون ایستادن، دویید من نمیتونم با کمال گرایی به جایی برسم.
سلام خدمت استاد بزرگوار استاد سید حسین عباس منش ناصر هستم از افغانستان٫ امیدوارم که حالتون خوب باشه؟
من چندی پیش زمانیکه در یوتوب داشتم دنبال یه سری وی دی یو هایی در باره موفقیت میگشتم به طور اتفاقی با این سایت خوب شما آشنا شدم و دیدم یه فایلی با عنوان چگونه میتوانیم در ظرف یکسال در آمد خود را سه برابر کنیم ؟ دربین چندین وی دی یو پیدا کردم٫
خیلی صحبت های شما در این فایل برای من که برای اولین بار بود می شنیدم جالب پر معنا تاََثیر گذار و………بود . از خداوند سپاسگذارم که من را که همیشه یک آدم شکست خورده ناامید دو دله همیشه عصبانی بی هدف و…….بودم با این سایت و این خانواده صمیمی آشنا کرد و به لطف خدای هدایتگر و رزاق توانستم عضو این سایت ثروت ساز شوم و خیلی خوشحالم و من شما استاد عزیز(سید حسین عباس منش) را الگوی خود قرار دادم تا بتوانم این روند تکاملی را که شما طی کردید و به هرچی که خواستید و آرزویش را دشتید در زندگی بهش رسیدید و من هم میخواهم این رد پاهای شما را طی کنم و به تمام اهداف کوچک و بزرگم در زندگی به لطف خداوند هدایتگر و رزاق برسم انشاالله……..
سلام خدمت استاد بزرگوارم و گروه بزرگ سایت موفقیت من تقریبا دوهفته ای میشه که توسط یکی از دوستانم با کانال تلگرامی استاد آشنا شدم وچون حدود هفت ماه پیش درجریان مهاجرت به گرجستان وخرید خانه در تفلیس بنگاه معملاتی که یه نفر ایرانی واصفهانی بودچهارصدملیون ازمن کلاهبرداری کرد وبه ترکیه فرار کرد ومن و همسرم در کشور غریب بدون یک ریال رها کرد وخیلی از نظر روح در شرایط سختی بسر میبرم دوستم بهم این کانال رو معرفی کرد ومن تقریبا دوهفته هست که با گوش دادن به فایلهای رایگان کمی به آرامش رسیدم و از استاد میخواهم اگه ممکنه منو در جهت خرید محصولات راهنمایی کنن ودیدگاهم اینه که با تغیر باورهام بتونم اون کلاهبردارو وادارکنم خودش پولمو برگردونه
سلام خیلی عالی بود استاد خیلی لذت بردم و خدا بهتون نعمت و ثرروت بی نهایت عطا کند و من شما رو در همه لحاظ تحسین می کنم و باعث افتخارمه که عضو این خانواده هستم
سلام استاد عزیز
خدارارا سپاسگذارم به خاطر آشنایی با سایت شما.
صحبتهای استاد عباس منش را باجان ودل قبول دارم چون تجربه ایی مشابه ایشون دارم.
نمیخوام وارد جزییات زندگیم بشم اما زمانی در خانه ای باهمسر وفرزندانم زندگی میکردم که حتی حمامش در نداشت وفرشی برای پهن کردن در حال نداشتیم با یک حقوق کارمندی جزیی وبیماری خودم وروابط نه چندان خوب .
اما باور داشتم که میشود این زندگی را تغییر دادومیشود به آرزوها رسید فقط با ایمان به خداوهدف گذاری درست وتفکر مثبت برای ایجاد احساس خوب.
من چند ماهی هست که با استاد عباس منش وسایت وبرنامه هاشون آشنا شدم ودرسهای تازه تری یاد گرفته ام.
حالا من بعد از گذشت سالها میبینم که از لحاظ مالی عالی ، به ایتالیا ، سویس ، فرانسه ، سفر کرده ام وزیبایهای آلپ را در کنار خانوده ام دیده ام . در شمال کشورو شهرهای دیگه چندین ملک داریم، در سلامتی بسر میبرم، روابطم باهمسرم وفرزندان ودوستانم بسیار خوب است.
اکنون در یک موسسهNGO کار میکنم .دوستانی را میبینم که پر از سوال هستندکه جواب خیلیهاشو من نمیتونستم به درستی توضیح بدم واز خدا هدایت خواستم وبه سایت استاد راهنمایی شدم وجواب خیلیهاشودر قسمت عقل کل از دوستان پرسیده ام وجواب دوستانم را داده ام.اینهم یک موفقیت دیگر برای من.
میخواستم بگم شکر گزاری معجزه میکنه.
فقط به قول استاد باید هر روز وهر لحظه بروی خودمون کار کنیم .
من هر وقت روی باورهام ضعیف کار کردم وبه نجواهای شیطان گوش کردم واحساسم بد شده ، نتیجه اشو دیدم وسعی کردم دوباره برگردم.
امیدوارم سال نو سالی پر از سلامتی و موفقیت وآدمهای خوب وعالی برای همه دوستان باشه.
به نام خدا
نمی دونم اسم امسال چی بذارم امافکرنمی کنم نامی زیباتر از آفرینش زندگی خودم بذهنم نمیرسه فکرمیکنم سالی که میخاد بیاد برای من سالی پراز شادی وخوشبختی وگرفتن نتایج بسیار عالی من نتونستم بجزءفایل های رایگان وکتاب رایگان استاد ازمحصولاتش بهره ای بگیرم ولی
وقتی فهمیدم استاد ودیگر دوستان باتوکل بخدا این همه پیشرفت کنند بخودم گفتم پس منم می توانم شاید دیرتر از شماها چراکه من کلیدها راباید خودم باکارکردن روی خودم بدست بیاورم اماهروقت نکته ی قشنگی پیدامیکنم میفهم چقدرزندگی زیباست درکنارخداوند دلم میخادبخدای خوبم بگم خداجونم باتمام وجودم میگویم ایاک نعبدوایاک نستعین تنهاتورامیپرستم وتنها ازتویاری می جویم..
برای همه ی دوستانم واستادعزیز سالی پراز ثروت وخوشبختی راآرزومندم…درپناه خدا
من برای خودم اسم امسال را می گذارم “ورود به سرنوشت جدید “
یک جهان ممنون و تشکر فراوان از استاد عزیز کلی انگیزه و اعتماد بنفس گرفتم با دیدن این دو فایل به رویاهایت باور داشته باش قسمت ۱ و۲……..
دقیقا این اتفاق زمانی افتاد که من میخواستم بیستر در مورد گذشته و زندگینامتون بدونم..تا بتونم درباره شما و تاثیرتون در زندگیم تو صفحه خصوصیم به اشتراک بزارم
سلام خانم ساعدی عزیز
خواهش میکنم اشتباه من رو شما دیگه انجام ندین
منم دقیقا سه سال پیش وارد سایت شدم و با سرچ اسم استاد توی گوگل و دیدن یک سری تهمت های بی اساس دیگه وارد سایت نشدم
تا اینکه یک سال بعد از اون ماجرا ( و طی کردن مدارم به فرکانس بالاتر ) دوباره وارد سایت شدم و عضو شدم و دیگه به حرفای دیگران گوش ندادم و شروع به دانلود تمام فایلهای رایگان استاد کردم و روزانه مرتبا گوششون میدم
الان هم این موضوع یه جنبه دیگه داره و اونم اینه که شما سعی کنین در مورد این آگاهی ها با کسی صحبت نکنین چرا که تا کسی خودش نخواد در این مسیر قرار نخواهد گرفت
موفق و موید باشین
سلام.وقت بخیر
من تقریبا یک الی دوماهی هست که اکثر فایل هاتون رو دانلود کردم و روزانه گوش میدم و اتفاقات خیلی خوبی هم برام افتاد.
ولی امروز یک سوتفاهم تقریبا بزرگ نسب به آقای عباسمنش برام پیش اومد و تو یکی از سایتها برعلیه ایشون یک متنی رو نوشته بودن.من نمیدونم که تا چه حد حرفاشون صحت داشت و اما خوندن اون متن،انگار دوباره باورهای غلطم رو قلقلک داد.و اینکه میدونم همیشه آدم های موفق بدخواه دارن
اما اینکه بخوام اون متن رو تو ذهنم مثبت تجزیه و تحلیل کنم و اینکه با تجربیات آگاهی و اطلاعات بالای شما مقایسه اش کنم و به نتیجه برسم زمان میبره
ممون میشم من رو راهنمایی کنید
بنام پروردگار یکتا
دوست عزیزم سلام
ببیند همیشه یک سری نجواهای شیطان وجود داره که توی 98 درصد از مردم کل دنیا اجازه نمی دهد که آدم ها افکاری که شده باورشون را بخواهند تغییر بده و الان دقیقا این نجواهای شیطان سراغ شما اومده
اول اینکه شما به جای ذهنتان به ندای قلبتان گوش کنید چون همیشه بهترین مسیرها را نشان میده
دوم اینکه احساس آدم ها باز راه را به آدم نشون میده اگر احساس خوبی نسبت به حرف های استاد دارید پس ادامه بده تا نتایج هم براتون حاصل بشه، اگر نه که مسیر جدا میشه
سوم شما برو کامنت دوستان را جای جای این سایت بخون بعد متوجه میشی چقدر حرف های استاد درسته، بعدشم شما دارید رایگان گوش می کنید پس ترسی نداشته باشید برای از دست دادن خیلی چیزها
نکنه بعدی خود استاد دقیقا الگو کامل از حرف هاشون هستند که به هر چه خواستند در همه ابعاد رسیدند اگر شما شک داری خب بشین روی شک هاتون کار کنید تا ببینید چه تغییراتی حاصل میشه
و در همه ی احوال بر خدا توکل کن که خودش مسیر درست را بهت نشون میده
من خودم 6 ماه با استاد آشنا شدم ولی اندازه 32 سال زندگیم نتیجه گرفتم خداراشکر
موفق باشید دوست خوبم
سلام خدمت خانم خدیجه ساعدی.
:چندین ماه پیش من هم با این و ضعیت مشابه شما برخوردم خیلی ناراحت و گیج و مبهوت شده بودم و واقعاََ نمی دونستم که باید چیکار باید بکنم و بعداََ با تحقیق و مطالعه و کار کردن هر چه بیشتر روی باورهایم متوج شدم که بعضی از آدمها واقعاََ نمیتوانند پشرفت بعضی از آدم دیگر را ببینند این جور انسانها انسهای ضعیفی هستند و ناامید حسود حقیر گمراه زمانیکه خودشان به جایی نمیرسند در صدد این میشوند که جلوی پیشرفت بعضیها را بگیرند و استاد هم خودشان در یکی از وی دی یو هایش که دقیقاََ یادم نیست کدام وی دی یو بود این مسئله را ذکر کردند: هر چقدر این جور آدمها بخواهند که صد راه پیشرفت من بشوند در واقع دارند به من کمک میکنند که تا من هر چه بیشتر و زود تر به خواسته ها و اهدافم برسم.
و من بعنوان یک عضو این خانواده صمیمی به شما میگم فقط فقط روی باورهایتان کار کنید و توجه روی چیز های و حرف های خواسته و مثبت نه ناخواسته و منفی بکنید به خداوند یکتا و به استاد بزرگوار آقای عباس منش و به این سایت بسیار تاََثیر و ثروت ساز ایمان داشته باشید…….