داستان تحول من
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- به رؤیاهایت باور داشته باش 1377MB32 دقیقه
شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سالها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:
- تغییر شهری که سالها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را میشناختم؛
- تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهمترین سرگرمی زندگیام بودند.
- تغییر شغلی که تصور میکردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
- و مهمتر از همه تغییر باورهای محدودکنندهای که، بعداً فهمیدم منشأ همهی این ناخواستهها بودند؛
زیرا “نشانهها” به وضوح فریاد میزدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواستهها را برایت تکرار میکند.
آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش دادهام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه میکنم را نمیدیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواستههایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی میکردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آنها نشان میداد و باعث شک کردن من به پیش فرضهای ذهنم میشد.
همهی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایدهای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بیآنکه نگران هزینههای آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم میآید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالیام نگاه میکردم و به خودم میگفتم:
- “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و میتوانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”
دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آنها بود، این رویا را هر روز قویتر میکرد. مشاهدهی زندگی آنها، این ایمان را در دلم رشد میداد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.
همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر میشناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر میرسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطقتر میشد.
رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمیبینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمتها را به من نمیداد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامهنویسی شده بود که نمیتوانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکنندهام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.
اما میدانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع میشود.
قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگیات را خودت با باورهایت ایجاد کردهای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدنها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیانات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگیات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیاییای که در آن به دنیا آمدهای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجهی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛
من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایتکننده” را به وضوح میدیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را میکند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سختترین کار دنیا میشود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباسمنش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.
- زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهیهای خالص، میتوانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
- محیطی که هر بار به آن وارد میشوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودیهای قدرتمندکننده تغذیه کند؛
- محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایهگذاری در زندگیام است؛
- کنترل ورودیهای ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.
اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه میکرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد میآوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدمهایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خمهایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:
- دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
- دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگیام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
- دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرکهای مخفی ذهنم را بشناسم؛
- شرکهایی که تلاش میکنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کنندهی شرایط زندگیام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگیام را به عهده نگیرم؛
- دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛
دانشگاهی که با آموزههایی چون دوره جهانبینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونهای که: آرامش را جایگزین نگرانیهایم کند؛ ایمان را جایگزین ترسهایم کند؛ توحید را جایگزین شرکهای مخفی وجودم نماید؛
دانشگاهی که با آگاهیهایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطقهایی قوی دربارهی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهیهایی که در یک فرایند لذتبخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکنندهای نماید که در تمام این سالها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛
دانشگاهی که تا با آگاهیهای خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروتآفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایتهای خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛
نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی میرساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛
به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعهام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.
آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذتبخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکنندهام، به مسیر هموار و لذتبخش باورهای قدرتمندکننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانیها.
چقدر خوب میشد اگر آن روزها میدانستم خداوند چگونه فکر میکند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کردهاست؟!
چگونه میتوانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگیام را در دست بگیرم.
چقدر خوب میشد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من میفهماند مهمترین اصل در رسیدن به خواستهها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواستههایم را به من میشناساند و چگونگی ایجاد آنها را در عمل با من تمرین میکرد.
آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی میتوانست آگاهیهای فراموش شدهی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهیهایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده میشد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کنندهای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آنها نمیدانند.
در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آنها را به من یاد میداد تا بدون تقلا، خواستههایم به صورت طبیعی وارد زندگیام شوند.
آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.
به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگیام با آنها مواجه شدم، خواستههای بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزشترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربهی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.
داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:
آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همهی افرادی که آمادهاند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباسمنش، چقدر میتوانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکیاش در فقر و کمبود، به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازیهای که نخریده، تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازیهایی که تجربه نکرده است، میخواهد بهترینِ همهی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالیاش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباسمنش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آمادهی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛
- برای شما که مثل من متعهد شدهای تا رؤیاهایت را باور کنی؛
- برای شما که متعهد شدهای تا به جای کوچک کردن خواسته هایت، باورهایت را بزرگ کنی؛
- متعهد شده ای تا به شیوه ی بی حاصل قدیمی شک کنی و قوانین خداوند را بشناسی تا بتوانی برنامهنویس زندگی خود باشی.
بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شدهایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت میکند و تنها منبع قدرت و ثروت است، مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانسهای خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازهی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل میشویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه میکنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگیمان را در دست خودمان میگذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش میدهد که احساس کنی کنترل زندگیات در دست خودت است.
این جنس از آرامش، رمز جاری شدن هموارهی نعمتها به زندگی است.
سلام به دوستان و همراهان گروه عباس منش خیلی خیلی از خداوند سپاسگزارم که الان جایگاهم اینجا ست برای همه شما ارزویه موفقیت دارم
واقعا باید گفت
به راستی که چنین است و چنین خواهد ماند
نمیدونم چقدر این مقاومت های درونم رو شکستن زمان میبره ولی ارامشی که یقین بهم میده که شدنیه رو مدیون این خونوادم
خواب های راحت تو زمانی که استرس و ترس وکابوس شبها خورد میشن و طعم ایمان ناب هرچند کوتاه جاشون میگیرن رو جای دیگری پیدا نکردم
حس قدرت, اطمینان صد در صد, رفقای واقعی, حرف نابی که پشت هر کلمه اش یه دنیایی پر از زیبایی وکلی چیز که تو دنیای باورای محدود وجود ندارن رو مدیون همین سایت و استاد همه چی تموم اینجام
من اینجا یاد گرفتم که چطوری جهانو ببینم تا لحظه لحظه اش حس سپاسگزاری با تمام وجود رو بهم بده به نظرم ثروت یعنی همینطوری پیش رفتن
همه تون رو دوست دارم و به خاطر وجودتون بینهایت خدارو شکر میکنم
به به استاد عزیزم چقدر زیبا بیان کردید
سلام و عرض ادب مجدد
من آشنایی با استاد عزیز رو یک نشونه از وجود خداوند میدونم و به خودم میبالم
من الان به مدت ٢ سال هست که با خدا خیلى حرف زدم و خلوت کردم چقدر مراقبه داشتم چقدر نماز خوندم ،نماز شب و دعاهاى مختلف مفاتیح الجنان و خلوتهاى خاص که حدود یک هفته یا ده روز یا ٣ ، شب تنها بودم چون من با مادر همسرم زندگى میکنم همسرم حدود ٢ ساله خارج از کشوره تا کاراى من درست بشه و مها جرت کنیم من وهمسرم وابستگى عجیبى به هم داریم تو این مدت ٧ سال زندگى مشترک یاد ندارم دور از هم باشیم و به این شرط قبول کردم که قرار بود ٣ ماه یا نهایتا ١ سال کارام درست بشه ولى به دلایلى که خودمون هم اطلاع نداشتیم از هم دور شدیم هر دو خیلى بى تابى میکردیم تا اینکه یکى از دوستانم تو محل کارم استاد سید حسین عباسمنش رو به من معرفى کرد مرتب میگفت تا اینکه پیگیر شدم وبلافاصله بعد از ٢ ،٣ تا گوش کردن از فایلها خیلى حس خوب گرفتم و هر روز و هر موقع که میتونستم گوش میکردم تا یه روز به سایت مراجعه کردم و سعى کردم خرید کنم از سایت واز رویاهایى که رویا نیستند شروع کنم
مى خوام بگم این مطالعه ها و این فایلها خیلى خیلى داره باورهامو تغییر میده
مدام به همسرم هم میگم وبهش انتقال میدم وتشویقش میکنم به این باورها ى درست
من خیلى تغییر رو تو خودم میبینم حداقلش اینه که فکر میکردم حرفها و کلام و طرز فکر دیگران در مورد زندگیم مؤثره ولى الان دیگه میدونم باور خودمه و خودم زندگیمو میسازم
و اینکه من از کودکى عاشق خوندن قران واعتقاد شدیدى به خوندنش داشتم ودارم
ولى درست نمیفهمیدم ومعنیشو درک نمیکردم
الان با گوش کردن فایل قانون جذب در قران
خیلى خوشحالم و از دیدگاه عالیترى قران رو میخونم
مثلا داستان حضرت یعقوب وحضرت یوسف
من دارم سعى میکنم زیباییها ونعمتهایى دارم بهش توجه کنم وهم من وهم همسرم فرصت پیدا کردیم متوجه بشیم چى میخواییم و خودمونو براى بهترینها آماده میکنیم
دلم میخواد تمام داستان زندگیمو براتون بگم تا شما عزیزان آگاه بشین که چقدر حیرت انگیزه
من باید به اینجا میرسیدم تا الان حرفهاى استاد رو درک کنم وپاسخ سوالاتم رو بدونم
هر چیزى تو دنیا زمان ،مکان معین خودشو داره
متشکرم وسپاسگزارم از خداى رب العالمین
استاد عزیز سپاسگذارم
به امید دیدار شما
من و همسرم حتما شما را ملاقات میکنیم
سپاسگزام????ممنونم
سلام وعرض أدب خدمت شما بزرگواران عزیز
من سپاسگزار خداوندم که با استاد مهربان آقاى عباسمنش آشنا شدم
من چندین سال زندگى پُر فراز و نشیبى داشتم والان دو سال هست که در بحران شدیدى هستم ولى خدا رو شکر از طریق استاد خیلى دیدگاهم تغییر کرده انقدر تغییر رو تو خودم احساس میکنم که از درون شادم و اطرافیان باورشون نمیشه انقدر حالم خوبه
به خاطر جابه جایی یک ماه لب تاپم در دسترسم نبود تا دیشب که خواستم کتاب رویاهایى که رویا نیستند رو بخونم سایت پیغام داد به دلیل عدم فعالیت امکانپدیر نیست
خیلى ناراحت شدم بعد از ٣ ،. 4 ساعت تلاش تونستم دوباره وارد سایت بشم
خیلى خوشحالم
و سپاسگذارم از خداوند
با سلام خدمت استاد گرامی من از طریق فایل صوتی با برنامه شما آشنا شدم و چند مدت فایلهای رایگان و نظر دوستان را دنبال میکنم واقعا عالی عالی عالی و آموزنده هست با کمال تشکر و سپاس فراوان از زحمات استاد عباس منش و گروه تحقیقاتی
استاد عزیز خیلی ازتون ممنونم که به ما جوانان کمک میکنید ولی یک انتقاد کوچکم دارم ، نمیدونم چرا هر دفعه شما از املاک و خورد خوراک و تفریحاتتون ضحبت میکنیذ ، بار اول خب فهمیدیم که شما چقدر قوی هستی و چگونه به تمام خواسته هاتون رسیدین ولی این بار پنجم و ششم است که حس میکنم دوست دارید شو اف کنید جسارتا من ادم بی ادبی نیستم ولی پدرم باشه احساس کنم که کارش غلطته یا حداقل نظرم را میگم. استاد شاید بعد از این مطلب خیلی ها بمن سخت بگیرن که چرا اینجوری گفتی ولی واقعا احساسمو باید میگفتم شما که معصوم نیستید مثل همه ما اشتباه دارید . استاد بنده خودم ونکور کانادا زندگی میکنم خیلی چیزهای رو که شما برای بچه ها تعریف میکنید من از بچگی داشتم ولی احساس میکنم کسایی خیلی ذوق زده میشند و دوست دارن به مردم بگن این دارند و یا ان کار رو کردن که تازه به تجمل رسیدن و نکته بعدی چه دلیل هست که شما از غذای که میخورید به مردم توضیح دهید شاید خیلیا ندشته باشن انشالله که خداوند بیشتر بهتون ثروت بده
به نام خداوند جان و خرد
سلام دوست عزیز
پیام شما رو که خوندم اول ازش رد شدم ولی یه حسی بهم گفت که برگردم و به نکاتی که اشاره کردین پاسخ بدم
استاد در یکی از فایل هاشون اشاره می کنن به خرید قایق تفریحی با وجود اینکه به قول خودشون که گفتن شاید سالی یک یا دو بار ازش استفاده کنن ولی….با توجه به اینکه ایشون در این راه (کسب موفقیت و ثروت با استفاده از قوانین کیهانی)راهنما و استاد ما هستن،قصدشون نشون دادن فراوانی های جهان به ما هست و اینکه هیچ خواسته ایی نیست که آدمی اگر بخواد،نتونه بهش برسه.
استاد از املاک و قسمتی از دارایی هاشون به همین نیت با ما صحبت میکنن.طبق آنچه از ایشون آموختم به هیچ وجه قصد شو آف ندارن.اصلا کسانی که قصد به رخ کشیدن دارایی هاشون رو دارن در این مدار نیستن.
یک نکته دیگری هم اشاره کردین اینکه استاد چرا از غذایی که میخورن توضیح میدن…
استاد از آواز خوندشون،به ماهی های حوض ماکارانی دادنشون،از موتور سواری شون،شنا کردنشون،توت فرنگی چیدنشون و….برای ما فایل پر کردن و در موردشون حرف زدن….شنیدین که می گن خوشبخت کسی که از خوشی های کوچکش لذت میبره؟ این ها هم جزو خوشی های ساده و کوچیک استاد حساب میشن.لحظاتی که استاد شاد و خوشحال هستن و سخاوتمندانه اون لحظات رو با ما به اشتراک می گذارن و همزمان با اون ها باز هم و باز هم قوانین جهان هستی رو برای ما توضیح میدن.دلیل تکرار ها برای تقویت باورهای ماست و البته انرژی این لحظات بسیار انگیزاننده ست.
خوشحالم که همگی در پناه الله یکتا هستیم.
ممنونم از اینکه به بنده کمک کردید که دیدگاهم را وسیعتر کنم درود بر شما
عالی بود نظرتون
با سلام خدمت استاد عباسمنش
شما فرمودین حدود 15 سال است که تلویزیون ندارین من هم میخواستم اینکارو بکنم ولی هیچ وسیله سرگرمی دیگری هم نداریم و اینکه به دلیل محدودیت امکانات فعلا نمیتوانیم مسافرت برویم وتنها وسیله سرگرمی ما در حال حاضر همین تلویزیون میباشد به نظر شما چطور میتونیم بدون اون وقتمون رو پر کنیم وسوال دیگه اینکه من و همسرم یک منبع درامد داریم من که یک زنم چطور میتونم درامد زایی کنم در حالی که انگیزشو دارم و دوست دارم من هم از لحاظ مالی پیشرفت کنم ولی شغلی که در خور شخصیت یک زن در جامعه باشه وجود نداره به نظر شما یک زن چطور میتونه پیشرفت بکنه با توجه به کمبود امکانات و نبود شغل مناسب
سلام دوست عزیز
من در حد خودم یه جوابی برای سوالتون دارم
میشه به این سوال من پاسخ بدید
ایا شما تنها زن ایرانی هستی که داخل ایران شغل مناسب و درخور یک زن براش مهیا نبوده هستید یا خیر
و اینکه بانوان بسیار بسیار بسیار زیادی در سطح کشور داریم که خودکفا در بحث مالی خودشون رو ارتقا دادن
2_ سرگرمی
من حتی قبل از اشنایی با استاد برنامه های تلویزیونی رو نمیدیم اما دورغ نمیگم فیلم های هالیودی میدیم
اما الان اینقدر زمان های زندگیم با گوش کردن فایل های استاد و تمارین پر رنگ و سرگرم کننده شده که دنبال هر فرصتی میگردم که با فایل ها گوش بدم یا تمرین کنم
حتی حتی حتی تو تاکسی یا وقت نهار
شما وقتتو اختصاص بده این فایل ها با جون و دل
استاد عباس منش عزیز سلام
سلامی با تمام وجودم رو نثارتون میکنم
من میلاد قبادی یکی از هدایت شدگان این جهان و هستی ،، هستم
من فکر میکنم که برای ششمین دفعه هستش که قانون آفرنیش رو گوش میکنم
و شروع این تحول بسیااااار زیبا و خردمندانه رو مدویون
دوست عزیز از دانش اموختگان این مجموعه که معرف شما به من بوده اند هستم
من در شرایط ایده اآل تضادی قرار داشتم ان زمان که با دکتر معرف شما آشنا شدم
و هر متوجه این موضوع میشم که خداوند چه قدر منو دوست داره که منو تو این مدار قرار داد تا بتونم از آگاهی های عظیم شما بهرمند شم و به اون خرد ولای انسانی اشرف مخلوقات کما کان دست پیدا کنم و به لطف خداوند مهربان خداوندی مملو از تمام اگاهی ها و دانش ها و ثروت هاست و مالک تمامی این هستی و کاینات است مرا در این مسیر ثابت قدم و استوار حفظ کنه
اینو گفتم چون بارها سعی کردم از انتقال این آگاهی هایی که خودم به واقع نتیجه گرفتم رو به عزیزانم انتقال بدم و چیزی جز درستی حرف استاد که ( اگر در مدار نباشی هیچ اتفاقی نخواهد افتاد ) نسیبم نشد
خدا رو شاکرم که در مدار الهی قرار دارم
خدا رو شاکرم که در مدار درستی و خرد زیبا قرار دارم
خدا رو شاکرم که در مدار ثروت و پول بسیار فراوانی قرار دارم
خدا رو شاکرم که در مدار آگاهی های ناب افرینش قرار دارم
خدا رو شکارم از اشنایی با شما استاد عزیز
خدا رو شاکرم که انسان ازاده ایی شدم در تمامی جوانب زندگیم
خدا رو شاکرم که به موفقیت های بسیار بسیار بسیار فراوانی دست پیدا کردم
خدا رو شاکرم که هر لحظه توسط خداوند هدایت میشم
و در نهایت استاد عزیز این اولین نظر من در سایت شماست
حالم خوبه خیلیییی خالم خوبه که در این جایگاه هستم
و اروزی آگاهی برای تک تک مردم دنیا دارم
و از شما بی نهایت متشکرم برای انتشار و انتقال این آگاهی های ارزشمند
از خداوند خواستار آگاهی بیشتر سلامتی فراوان
ثروت بی انتها خوشبختی بی انتها برای تک تک دوستان
هم وطنان و مردمان عزیز این هستی و کائنات هستم
و برای شما استاد عزیز چیزی بالاتر از اینکه خدای عزیز رو پیدا کردی نمیتونم ارزو کنم بی نهایت دوستت دارم
عالی
استادم بزرگوار و عزیزترین و محبوب ترین و اثرگذارترین فرد زندگی ام دوستت دارم و صمیمانه بابت وجود پرخیر و برکتت سپاسگزارم الهی به حق الله یکتا پاینده و سرفراز در دنیا و آخرت باشی
دوستار همیشگی ات مجتبی باقری از اصفهان
بزودی از نزدیک ملاقاتت میکنم …
سلام استاد دوتا سوال ذهن منو درگیرکرده؟
1آیاشما تکالیف الهی انجام میدید مثل نماز وروزه
2آیاشما ازاعضای NA بودیدیااگه نبودیدچطورهمه قانونهای ماروبلدید
چرا فکر می کنید فقط خودتان خدا را قبول دارید و فقط خودتان نماز می خوانید