مصاحبه با استاد | چگونه وارد مدار خواسته ام شوم - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

312 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    کامران گفته:
    مدت عضویت: 1303 روز

    با نام خداوند مهربان و رزاق

    با سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان و دوستان عزیزم

    رسیدن به خواسته ها یک امر مقدس هست که من با رسیدن به هر خواسته ای که دارم به جهان کمک فراوانی رو میکنم. من با رسیدن به حتی خرید یک بیسکوئیت به چندین نفر کمک میکنم

    جهان هر روز در حال پیشرفت هست و من هم باید با جهان در حال حرکت باشم وگرنه از بین میرم

    رسیدن به خواسته ها می‌شود. فقط باید خواستن رو صرف کنی و باور های مناسب رو جایگزین کنیم و از کار هایی که قبلا انجام می‌دادیم دیگه انجام ندیم

    اگر اخبار نگاه میکردیم الان نکنیم

    اگر شکایت و گله میکردیم الان نکنیم

    اگر همه چیز رو مینداختم گردن دیگران و از زیر مسئولیت خارج می‌شدیم الان نکنیم چقدر حس عالی و خوبی دارم من که مسئولیت خودم رو گردن گرفتم و نعمت و ثروت داره میاد برام. و هر روز عالی تر و فروشم داره بهتر میشه و چقدر ارتباط خوبی با خدا گرفتن و چقدر حسم عالی تر شده و چقدر من قلبم محکم تر شده که به خداوند تکیه کردم که منبع اصلی تمام قدرت ها و ثروت ها و نیرو ها در جهان است

    خدایا سپاسگزارم بابت نعمت هات

    خدایا سپاسگزارم بابت حس خوب

    وقتی مسیر درست رو پیدا میکنی و اطمینان بالاتر میره اون موقع دیگه فقط گاز میدی.

    اون موقع باورهاتو قوی تر میکنی

    اون موقع خواسته هاتو بزرگ تر میکنی

    مقصد من خداست و این مقصد از راه درستش باید برسم. راه درست چیه

    توحیدی بودن ایمان داشتن به غیب

    ایمان داشتن به خداوندی که هدایت میکنه

    ایمان داشتن به کسی که می‌گوید باش و می‌شود

    خداوندی که وعده نعمت و فزونی داده

    خداوندی که تمام آسمان و زمین رو مسخر کرده برای من

    خداوندی که تمام نعمت ها رو برای من ارزانی داشته

    خداوندی که گفته بخواه فقط از من بخواه

    خداوندی که منبع ثروت و خیر و نیکی و عشق و سلامتی است

    چه مسیری از این بهتر هست که من دارم میرم

    خدایا هدایتم کن به این مسیر عالی و فوق العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سپیده آقایاری گفته:
    مدت عضویت: 1825 روز

    با نام و یاد خدا

    سلام به استاد عزیزم. سلام به خانم شایسته عزیزم. سلام به دوستای خوبم.

    بچه ها بچه ها من چند روز قبل یه کامنتی نوشتم تو جلسه قبلی این پروژه. باورتون نمیشه چی شد.

    تو فایل قبلی که در مورد تمرکز بود، من توضیح دادم که تمرکزم چندپاره شده و نمیدونم روی کدوم یکی از کارها تمرکز کنم (گردشگری یا نقاشی).

    روز بعدش به خداوند گفتم تکلیفم رو روشن کن و بهم راه رو نشون بده.

    طی گفتگویی که با همسرم داشتم، انگار خداوند از زبان خودم داشت جوابم رو میداد.

    گفتم خب من برای کار گردشگری خیلی تلاش کردم و تکاملم رو طی کردم. سالها وقت گذاشتم و …

    اما باورهای محدودکننده ای باعث شد از این کار دلزده بشم.

    خداشاهده تا زمانی که داشتم این صحبتها رو میکردم هیچی در مورد اینکه چه باورهای محدودکننده ای در مورد کارم دارم نمیدونستم و همینطور به کلامم جاری میشد.

    گفتم من آزادی زمانی و مکانی رو میخوام اما فکر میکنم تو این کار نمیشه، در حالی که من همکارهایی داشتم که از کشورهای دیگه داشتن کار میکردن. پس این تفکر منه که نمیشه به آزادی زمانی و مکانی رسید و من در سریال سفر به دور آمریکا چون همیشه استاد و خانم شایسته رو در حین تفریح میدیدم، برام آزادی زمانی و مکانی با بیکار بودن مساوی شده بود. در حالی که بارها استاد تکرار میکردن که ما در طول سفر هم کار میکنیم و حتی دوره دوازده قدم تو سفر ضبط میشد. اما من مفهوم آزادی زمانی و مکانی رو اشتباه کرده بودم.

    باور محدودکننده دیگه این بود که من تمرکز کرده بودم روی نکات منفی کارم توی ایران. مثل تغییر ناگهانی قیمتها و قوانین، بی ثباتی اوضاع سیاسی و اتفاقات دیگه. در حالی که من باید روی بخشهای خوب کارم تمرکز میکردم و قطعا جهان منو هدایت میکنه به جایی که شرایط بهتری داشته باشه. همون چیزی که استاد همیشه روش تاکید داره.

    مورد بعدی اینه که من یک الگوی اشتباهی رو در کار دیده بودم و فکر میکردم این کار شب و روز به هم دوختن و تلاش شبانه روزی بدون استراحت و بودن با خانواده است، چون رئیس خودم رو الگو قرار داده بودم. اما داستان اینه که سیستم شرکت ما بسیار سنتی اداره میشه و تو همین کار سیستمهایی هستن که بسیار مدرن تر و با کارایی بیشتر و با کمک تکنولوژی های روز دنیا اداره میشن. مثلا الان خیلی از آژانسهای مسافرتی با سیستم های اتوماسیون فوق حرفه ای و سیستمهای سی آر ام خیلی خفن مدیریت میشن و از فرسنگها دورتر هم همه چیز قابل رصد و پیگیری هست و نیازی نیست مثل شرکت ما اداره بشه.

    مطمئنم باز هم باورهای مخرب دیگه هم دارم.

    حالا معجزات این جهان رو بگم.

    وقتی همون روز من تصمیم گرفتم باز به کار قبلیم برگردم و تمرکز کنم روی کارم، جهان چه واکنشی نشون داد؟

    فردای همون روز رفتم شرکت و گفتم با تمرکز کار کنم.

    2 تا از واریزی هام که به مشکل خورده بود، مشکلشون حل شد.

    خداوند دستی از دستانش رو فرستاد برای کمک به من تو یه مساله ای.

    و رییسم ازم خواست تا توی سفرش به برزیل همراهش برم.

    یک فروش عالی داشتم.

    و هزار تا اتفاق ریز و درشت دیگه تو کارم.

    این پاداش جهان فقط به شناسایی ترمزهام و تمرکز یک روزه منه!

    خدایا چطور میشه قربونت نرفت؟ بعضی وقتا فقط میخوام بگیرم ماچت کنم.

    خدایا این دفعه اجازه نده که درگیر روزمره بشم و به نتایج کوچیکم مغرور بشم. دستم رو بگیر و انگیزه بده تا همیشه این مسیر رو ادامه بدم که موفقیت نتیجه استمرار یک مسیر درسته…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد، خانم شایسته عزیز و دوستان گرامی

    گام 18: چگونه وارد مدار خواسته‌ام شوم

    استاد همیشه میگه: کانون توجه ما زندگی ما رو رقم میزنه.

    من دیروز با همسرم رفتم خرید، تو ماشین موقع برگشت متأسفانه از ناخواسته هام صحبت کردم، خدا شاهده یه حسی بهم میگفت ادامه نده با همسرت اومدی کلی خرید کردی لذت ببر، ولی لعنت بر شیطان که وسوسه میکنه و ادامه دادم.

    تقریبا داشتیم می‌رسیدیم که یه اتفاقی افتاد و طرف مقصر صد در صد بود و کلی هم شاهد بودن، یه لحظه مُردم و زنده شدم. گفتم خدایا تو چقدر هوای بنده هات رو داری، می‌تونست به بدترین شکل تموم شه، واقعا خدا رحم کرد جوری بود همه میگفتن، آقا به خیر گذشت. از خسارت و شکایت بگذر. خدا شاهده یک ریال هم از طرف نگرفتیم با وجود اینکه کلی به ما خسارت وارد شد و اونا هیچی.

    دروغ چرا، اولش خیلی ناراحت شدم و گفتم آخرِ سالهِ، این چه کاری بود کردیم و گذاشتیم طرف بره خسارت نگرفتیم ، حالا خودمون باید کلی هزینه کنیم. ولی خیلی زود کنترل ذهن کردم و گفتم به خیر گذشت میتونست خیلی بدتر بشه.

    یاد حرف استاد افتادم که می‌گفت: اگه داری روی خودت کار میکنی، و در طول روز احساس خوب داری هر اتفاقی بیفته حتی اگه ظاهرش بد باشه به نفع منه.

    و اصلا در موردش دیگه صحبت نکردم تا الان که دارم کامنت می‌نویسم

    و دیروز وقتی ذهنم میخواست اون صحنه رو یادآوری کنه رفتم یه فایل زیبا رو دیدم و در موردش کامنت نوشتم.

    نتیجه حال خوب و شکر گذاری و سپاس گذاریم این شد که شام توسط یه عزیزی دعوت شدیم.

    اینا رو گفتم تا بگم که تمام اتفاقاتی که تو زندگی ما میفته، نتیجه افکار و فرکانس ارسالی خودمون هست.

    اگه من بخوام وارد مدار خواسته هام بشم باید فقط از داشته‌ هام سپاس گذاری کنم، سعی کنم همیشه احساس خوبی داشته باسم و در طول روز ساعات بیشتری حالم خوب باشه.

    هر اتفاقی میفته، جوری به اون نگاه کنیم که حالمون خوب بشه، به جنبه های مثبتش نگاه کنیم.

    باید حتماً ورودی‌های ذهنمون رو کنترل کنیم.

    در مورد ناخواسته ها صحبت نکنیم.

    توی هر جمعی نریم و با هر کسی، هم صحبت نشیم.

    ما نباید آرزوهای خودمون رو فراموش کنیم.

    باید الگوهایی رو پیدا کنیم که با دست خالی شروع کردند و به موفقیت رسیدند. و امیدوار باشیم که ما هم می‌تونیم به اون موفقیت ها برسیم.

    در این صورت ما وارد مدار خواسته هامون می‌شیم

    البته یک‌ شبه اتفاق نمیفته. هر دفعه وارد یه مدار بالاتر از مدار فعلی می‌شیم.

    وقتی ما به خواسته هامون میرسیم، از این طریق خیلی های دیگه به خواستشون می‌رسند. و به گسترش جهان کمک می‌کنیم.

    خیلی خوشحالم استاد عزیز، از اینکه شما خوشحال هستید که مادرتون رو به آرزوش رسوندید و دستی از دستان خداوند شدید.

    در پناه الله شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    یاسمن ایزانلو گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    کامنت هفتاد و پنجم

    3 اسفند 1403

    تعهد دعا (روز اول):

    امروز ذهنم رو بیشتر گذاشتم روی تمرکز کردن روی چیزی که می خوام.

    در موردش با همسرم صحبت کردم.

    یه سری ایده به ذهنم رسید. مثل عضو شدن در پلتفرم هایی که میشه توشون کارهای فریلنسری انجام بدم یا تدریس آنلاین کنم.

    امروز از خدای مهربونم خواستم راه رو بهم نشون بده و نشونه ای که گرفتم این بود:

    امشب یکی از دوستان بهم گفت برای بچه اش می خواد معلم خصوصی زبان بگیره ولی بچه اش هنوز برای یادگیری زبان خیلی کوچیکه. اما چون استعداد داره می خواد بعدا یکیو پیدا کنه که بهش زبان آموزش بده. بعد هم گفت کاش می تونست بیاد پیش من.

    منم گفتم هر موقع دوست داشت می تونه بیاد.

    حالا این گفت و گو فقط در حد تعارف بود. اما من به عنوان یه نشونه از درست بودن مسیرم در نظر گرفتمش.

    چون همش با خودم می گفتم شاید بهتر باشه فعلا فقط درآمد داشته باشم. حتی اگه شده برم کافی وومن یا باریستا بشم که پول در بیارم، بعد در حین انجام کار، به علاقه ام که تدریس زبان و تولید محتوای آموزشی زبانه هم بپردازم.

    دو دل بودم که این کار رو بکنم یا نه. امشب این نشونه بهم گفت بهتره تمام تمرکزم روی همون زبان باشه و اگر قراره پولی هم دربیارم بهتره از راه زبان باشه.

    خدایا شکرت.

    تعهد اول:

    امروز به ای آی گفتم برام آزمونی همسطح کارشناسی ارشد زبان طراحی کنه که بهش پاسخ بدم و بعد برام تصحیحش کنه.

    چند جای دیگه هم رزومه ام رو فرستادم.ً

    فعلا راه حل دیگه ای به ذهنم نمی رسه.

    شاید بهتر باشه توی چندتا پلتفرم دیگه هم عضو بشم و رزومه ام رو توی اون ها هم به چند جا بفرستم.

    همین کار رو می کنم.

    توکل به خدای مهربانم.

    فردا باید پلتفرم های دیگه رو هم بررسی کنم.

    توکل به خدا.

    تعهد دوم:

    توی سایت کامنت گذاشتم و در مورد کارهایی که انجام دادم مطلب نوشتم.

    تعهد سوم:

    خدایا شکرت که امشب مهمونی رفتیم و کلی بهمون خوش گذشت.

    خدایا شکرت که امشب دخترکم کلی ذوق کرد و خندید و لذت برد.

    خدایا شکرت که به راحتی و سلامتی رفتیم و برگشتیم.

    خدایا شکرت که امروز خونه رو جارو زدم و طی کشیدم.

    خدایا شکرت که امروز کلا خیلی خوب و عالی بود.

    خدایا شکرت که دخترکم امروز هفت ماهش به سلامتی و دلخوشی تموم شد. به خاطر حضور ارزشمندش در زندگیم ازت ممنون و سپاسگزارم. در پناه خودت و در آرامش و خوشبختی و رفاه و سعادت و سلامت کامل نگهش دار. شکرت.

    خدایا شکرت به خاطر مدار بالای سلامتی خودم، همسرم و فرزندم. سپاسگزارم.

    خدایا شکرت که خونواده های خودم و همسرم همگی انسان های عزیز و دوست داشتنی و فوق العاده ای هستن.

    خدایا به خاطر همه چیز ازت ممنون و سپاسگزارم. شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    اتابک گفته:
    مدت عضویت: 3594 روز

    سلام و ممنون از استاد بزرگوارم

    خیلی وقت هست که کامنت نذاشتم ولی با گوش کردن مجدد این فایل یه چیز به ذهنم رسید که دوست داشتم بنویسم

    این مدل سازی استاد واقعا جالب و منحصر به فرده چرا؟ چون اولین چیزی که از شنیدن کلمه مدار به ذهن انسان میرسه (حرکت کردنه) شما یک ذره رو در نظر بگیرید که در مداری ثابت ایستاده، واقعیت اینه که اصلا مداری تشکیل نمیشه یعنی کار کردن روی باورها زمانی معنی میده که من در حال حرکت در مسیر علایقم باشم اونوقت کار کردن روی باورهام انرژی من رو تغییر میده که به یک مدار بالاتر جهش کنم حالا شما فرض کنید یک ذره فقط حرکت کنه به قول استاد از صبح تا شب بدو بدو کنه اتفاقی که خواهد افتاد اینه که در یک دور تکراری خواهد چرخید و جز سرگیجه و نهایت حفظ کردن خودش در اون مدار چیز دیگری نخواهد داشت ولی اگر آهسته و پیوسته شرط اول که حرکت و عمل هست رو انجام بدم و سپس با ارسال فرکانسهای درست پتانسیل باوری خودم رو افزایش بدم می تونم به یک مدار بالاتر صعود کنم و برعکسش هم ممکنه یعنی در مداری حرکت میکنم ولی فرکانسهام منفی هست مطمعنا به مدار پایین سقوط خواهم کرد واقعا این مثالی هست که خیلی عالی قانون رو بیان میکنه و بازهم میشه بسطش داد مثلا اینکه ذره ای اگر در مدار اشتباهی قرار بگیره یعنی در مسیری غیر از مسیر علایقش حرمت کنه صعود به مدار بالاتر براش خیلی سخت میشه چون نمیتونه درست فرکانس ارسال کنه و انرژی برای صعودش به سختی تامین میشه و در نهایت میتونه خودش رو در یک مدار ثابت فقط نگهداره یعنی تلاشش فقط برای بقا خواهد بود…. و باز به نظر من میشه بیشتر این مدل استاد رو تحلیل کرد . قلبا سپاسگذارم استاد خدارو شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1753 روز

    به نام خدایی که هرآنچه دارم از آن اوست

    سپاسگزارم ازلطف بی کران پروردگارم که من را در مسیر راستی و صداقت پیشگی قرار داده و بی نهایت بار سپاسگزارم از دستان بی نظیرش که راه درست زندگی کردن رو به من نشون داد

    سلام استادعزیز و استاد شایسته بانو،عاشقتم که اینقدر در تلاشی فایلهایی رو از استاد برامون به اشتراک بذاری که نور امید هربار بیشترو بیشتر در دلمون زنده بشه و بااااور کنیم که می شود به هرخواسته ای بدون هیچ محدودیت خاصی رسید اون هم به سادگی و کاملا عزتمندانه….

    تحسین میکنم مادر عزیزتون رو که مشخصه اونقدر روی خودشون کار کردن و مقاومتهای ذهنیشون رو برداشتن که بهترین مکان مقدس جهان رو دیدن کردن و چه احساس شگفت انگیزی بهم دست داد وقتی عکس مادرتون رو دیدم که پسرشون دستی از دستان خداوند شده تاایشون رو به بزرگترین خواسته ی زندگیش برسونه…

    استاد وقتی اون شوروشعف درونتون رو می شد از صورتتون حس کرد واقعا این خواسته بیشتر در دلم زنده شد که من هم اوتقدر ازلحاظ مالی رشد کنم که مایه ی افتخار خانوادم بشم

    یادم به صحبتهاتون در فایل چطور درآمد خودرا سه برابر کنیم قسمت سومش که گفتید چه احححسسسساااااسس خوووبی دارید وقتی اونقدر ثروتمند باشی که برای خانوادت هرچیو که دوست دارن هدیه بخرید و همیشه دستی از دستان خداوند باشید برای اینکه به بقیه خیر برسونید…

    خیلی این خواسته در دلم زنده شد که ان شالله برسه اون روزی که اونقدر ثروتمند بشم که به راحتی آرزوهای پدرمادرمو برآورده کنم

    فکر میکنم اونققدر پدرمادرم آرزوها دارند،ولی به دلیل محدودیت های ذهنیشون فکر می کنند اگه زیادی ازخدا بخوان خدا خشمش رو بهشون نشون میده،یااینکه توی چشم بقیه میان،ووو هزاران مقاومتهای بی منطق دیگه که واقعا نمی تونن حتی یک لحظه به آرزوهاشون فکر کنند و توی حرفهاشون فقط این رو جلوی ما بچه ها میگن که همین که بچه هامون جلومون سالم و سلامت تاب میخورن برامون کافیه….

    درصورتیکه اگه حقیقت رو ازشون بپرسیم،هزاران آرزو به دلشون دارند ولی متأسفانه اونقدر غرق در باورهای محدود کننده هستند که بیخیال اون خواسته وو آرزوها شدند…

    استاد ازتون سپاسگزارم که دستی از دستان خداوند شدید تا بتونم به آرزوهام فکر کنم

    درموردشون باخودم صحبت کنم

    تجسم کنم

    خودم رو لایق یک زندگی عالی بابهترین امکانات بدونم،

    خودم رو لایق ثروت و نعمت فراوان ببینم

    خودم رو لایق همسر و فرزند خوب ببینم

    واقعا تواین مدت چهارسال به آرزوهایی رسیدم که سالها پیش حتی نمیتونستم بهشون فکر کنم چه برسه به اینکه به اونها دست پیدا کنم

    من هیچوقت فکرشو نمی کردم یک روزی ماشین صفرکیلومتر اون هم به نام خودم،همسرم برام بخره

    من هیچوقت فکرشو نمی کردم که یروزی خدابهم فرزند پسر هم بده

    من هیچوقت فکرشو نمی کردم اونقدر غرق در نعمت بشم که از سر ریز اون نعمتهام به دیگران ببخشم

    من هیچوقت فکرشو نمی کردم تنهایی باخودم و خدای خودم اینقدر لذتبخش باشه

    من هیچوقت فکرشو نمیکردم با شکرگزاری از نعمتهام جریان نعمت و ثروت بیشتری وارد زندگیم میشه

    خلاصه خیلی از موضوعات رو فکرشم نمی کردم که به صورت کاملا بدیهی و طبیعی تو زندگیم وارد بشه،بدون هیچ تلاش خاصی…

    استاد عزیز من تو هرفایلی ازشما هزاران بار سپاسگزاری کنم کم گفتم،چرا که اونقدر مقاومتهای ذهنم دربرابر خیلی ازموضوعات کم شده که واقعا خودم شگفت زده میشم از تغییراتم…

    چقدر از نتایج موفقیت دیگران ذذذوق زده میشم،چقدر تحسینشون میکنم،واقعا نمیدونید چقدر مادرتون رو تحسین کردم و هزاران بار بهش تبریک گفتم که باافتخار داره از دستاوردهای فرزندش به بهترین شکل ممکن استفاده میکنه

    یک لحظه خودم رو به جای شما حس کردم و پدرمادرمو جای پدرمادرتون..وااااقعا حسش فوق العادست که بتونم تااین حد ازلحاظ مالی خیر رسانی کنم به خانوادم

    اصلا به طرز عجیبی این آرزو درقلبم زنده شد که من میخوام از این بیشتر مایه ی افتخار خودم و پدرمادرم باشم،دوست دارم ازهمه لحاظ به همه خیررسانی کنم واقعا بدون هیچی نیازی به جلب توجه از دیگران،عاشق خیررسانی هستم اون هم به شکلی که هیچوقت کسی متوجه نشه که من خیررسانی کردم،یعنی دوست دارم جوری به کسی کمک کنم که فقط خودم وخدای خودم ازکارم خوشحال بشه نه اینکه دیگران رو به خودم جلب کنم…

    هزاران بار تحسینتون میکنم که تونستید خوشبختی و سعادت رو دراین دنیا تجربه کنید و یک ثروتمند خیررسان برای خودتون و بقیه باشید

    خداروصدهزارمرتبه شکر برای این قسمت از فایل بی نظیر که باعث شدید من دوباره به مسیرم فکر کنم و بیشتر جدی بگیرم ثروتمند شدن رو…

    بیشتر معنوی بدونم ثروتمند شدن رو…

    بیشتر این رو به خودم یاداوری کنم که هرچقدر ثروتمندتر بشم به خدا نزدیک تر میشم و بیشتر دستی از دستان خدا میشم تا به بقیه خیر برسونم

    خداروصدهزارمرتبه شکر که انقدر حالم خوبه و احساس خوب بیشتری در طی چندماه دارم

    خداروصدهزارمرتبه شکر که میکائیل جونم تحت سیطره ی رب العالمین داره مدریت میشه و الان پنج ماه از بارداریم به حول و قوه ی نیروی الهی به بهترین شکل ممکن پیش رفته الهی هزاران هزارمرتبه شکر ای خدایی که همیشه لطف بی نهایتت شامل حالم بوده…

    بانوشایسته ی عزیز تااین قسمت از مهاجرت به مداربالا یک خداقوت جانانه بهت میگم و امیدوارم درهرموقعیت و شرایطی هستی خداوند یاروپشتو پناهتون باشه..‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مصطفی سیار گفته:
    مدت عضویت: 751 روز

    به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر که تنها قدرت حاکم بر جهان هستی است.

    درود بر همه دوستان عزیز .

    درود خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانوم شایسته بزرگوار.

    گام هفدهم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر.

    《《چگونه وارد مدار خواسته ام شوم 》》

    درک من طبق تجربه از مفاهیمی که استاد توضیح دادن

    1. تحقق خواسته ها ترکیبی است از انجام اعمال هماهنگ با خواسته یا به قول قرآن (اعمال صالح) + ترک یک اعمال ناهماهنگ با خواسته؛

    به نظر من زمان یکی از با ارزشترین دارایی هایی ست که داریم . ما باید از تایمی که در هر روز داریم برای رسیدن به خواسته مون و در جهت خواسته استفاده کنیم ببینیم چه هدف یا خواسته یا آرزویی داریم حالا چه اعمال فیزیکی نباید انجام بدیم و کاریه که هیچ ربطی به خواسته مون نداره و یکم فکر کنیم می‌بینیم که مثلا فلان کار رو من چرا دارم انجام میدم در صورتی که هیچ ربطی به هدف من نداره . اون کارها رو دیگه انجام ندم و متوقف کنم یه زمانهایی رو توی فضای مجازی تلف میکنیم یا کنار افرادی طلف میشه که هیچ نقشی توی رسیدن به هدفمون نداره حتی بنظر من خواب اضافه رو هم حذف کنیم چون خیلی وقتا افراد تایم زیادی از روزشون رو خواب هستند اگه این کارها رو انجام ندیم قطعاً هم یه تایم خوبی در روز آزاد میشه و هم توی مغزمون کلی فضا آزاد میشه که دغدغه های فکری از بین میره و آرام میشیم .

    حالا ببینم چه کاری رو باید در جهت خواسته انجام بدم و تمرکزی اون کارها رو در جهت خواسته انجام بدم نجواهای ذهنی که از باورهای مخرب نشات می‌گیرند رو ساکت کنم و بجای اون از امکان پذیر بودن خواسته و باورهای فراوانی استفاده کنم .

    وقتی من به همین درکم فکر میکنم و توش عمیق میشم به این باور میرسم که خیلی طبیعیه با این روند به هدفم برسم.

    2. رسیدن به خواسته ها معنوی ترین کار دنیاست؛

    وقتی به هر هدفی میرسم چقد توی وجودم انگیزه میگیرم برای هدفهای بعدی و اون هدف چقد بمن احساس شور و شوق و سپاسگذاری میده و شخصیتم بیشتر در جهت بهبود رشد میکنه میتونم باعث بشم اطرافیانم به آرزوهاشون برسند با الگو گرفتن یا کمک گرفتن ازم . چقد از مسیر زندگیم و نتیجه ای که در هر روز میگیرم راضی هستم و لذت میبرم که باعث سپاسگذاری بیشتر میشه .

    3. وقتی به هر خواسته ای می رسی، جهان پیرامون خود را در ابعاد زیادی رشد می دهی؛

    وقتی به هر هدفی که برای خودم انتخاب کردم رسیدم به خودم میگم ، الان که به گذشته نگاه میکنم میگم چقد اون هدفها کوچیک بودن چرا من هدفهای بزرگتر رو از اول انتخاب نکردم بعد وقتی به قانون تکامل فکر میکنم میبینم برای بزرگتر شدن ظرفمون باید جوری هدف انتخاب بشه که برای ذهن خودم منطقی باشه وقتی با اجرای قانون در جهت رسیدن به خواسته قدم برمی‌دارم، رفته رفته ظرفم بزرگتر میشه و خواسته های بعدیم هم به همون نسبت بزرگتر میشه وقتی به اندازه کافی بزرگ بشم خیلی از افراد جامعه ازم الگو میگیرن و موفقیتم باعث تشویق دیگران میشه که اونها هم به هدفشون فکر کنند و در جهتش حرکت کنند باعث الگو گرفتن خانواده م میشم اگه کار آفرین بشم میتونم ایجاد اشتغال کنم و اینجوری خیر برسونم

    4. تئوری مدارها

    با درکی که از آگاهی که استاد در مورد تئوری مدارها به ما دادند بهتر میشه تجسم کرد که در چه جایگاهی قرار داریم و وقتی به مدار بالاتر مهاجرت میکنیم که چرخ زندگیمون راحتتر میچرخه کمتر دچار بیماری و مشکلات میشیم خروجی های مالی و خروجی انرژیمون بسته میشه و ورودی های مالی ورودی انرژی ورودی حال خوبمون بیشتر میشه توی روابط با افراد رابطه های زیباتری رو تجربه میکنیم توجهمون بیشتر به سمت داشته هامون جلب میشه اینها نشانه هایی از تغییر مدار هست که بهبود رو توی باورهامون و توی زندگیمون بهمون نشون میده که وقتی این روند ثابت میشه به این معنیه که به انسان با کیفیت تری تبدیل شدیم و یه لول بهتر شدیم .

    5. چگونه از مدار فعلی به مدار بالاتر صعود کنیم

    با لذت بردن از جایی که هستیم و توجه کردن به نکات بسیار زیاد مثبتی که توی زندگیمون هست و سپاسگذاری دائمی که منجر به احساس خوب در وجودمون بشه

    6. امکان پذیری رسیدن به خواسته ات را با محدودیت های شرایط کنونی ات نسنج

    وقتی به این درک برسیم که خود ما هستیم که با افکار و باورهامون زندگیمون رو رقم میزنیم و اتفاقات زندگی ما چیزی جز پاسخ فرکانسهایی که ما ارسال میکنیم نیست بهتر میتونیم درک کنیم که بجای کوچک کردن آرزوها و خواسته ها، باورهامون رو بزرگ کنیم و نزاریم آرزوهامون بمیرن .

    زندگی ما هر لحظه با فرکانسهایی که به جهان هستی می‌فرستیم رقم میخوره ما باید توجه کنیم به الگوهایی که به هدفهاشون رسیدن و موفق هستند و تحسینشون کنیم و تمرکزمون رو روی داشته هامون بزاریم و با داشتن احساس خوب و باور فراوانی فرکانسهای بهتری رو ارسال کنیم و نتایج و اتفاقاتی که پاسخ فرکانسهای ارسالی جدید هستند متفاوت با اتفاقات گذشته هستند هر چه بیشتر در بهبود این روند تلاش کنیم شرایط برای رسیدن به خواسته آسان‌تر می‌شود. و شرایط قابل تغییر است .پس شرایط کنونی برای رسیدن به خواسته اصلاً مهم نیست .

    7. چگونه از مسیر تحقق خواسته هایم لذت ببرم؛

    رها بودن در برابر خواسته باعث لذت بردن از مسیر میشه وقتی ایمان داشته باشیم که به خواسته مون می‌رسیم دیگه عجله نمی‌کنیم و مطمئن هستیم که به خواسته مون می‌رسیم این اطمینان باعث میشه دیگه به مقصد نچسبیم. و بجاش از مسیر لذت ببریم از یه گل زیبا از یه لبخند زیبا از یه درخت زیبا از یه ماشین زیبا و هر چیزی که میتونه بهمون حس خوب بده که بزرگ و کوچیک هم نداره فقط حسمون رو بهتر میکنه لذت ببریم .

    تمرین ؛

    با توجه به آگاهی های این قسمت ، چه راهکار شخصی را می توانید برای صعود از مدار فعلی به مدار بالاتر برای خود لیست کنید .

    اولین کاری که من باید انجام دهم از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم و به هر نکته مثبتی که توی زندگی برخورد میکنم بهش توجه کنم و سپاسگذار خداوند باشم از شغل مورد علاقه م که باغ ویلا سازی هستش لذت ببرم و هر قدمی که برای رشد کارم میتونم ، بر می دارم کارم رو با ارزش میدونم هر روزی که یه رشد و پیشرفت نسبی دارم به خودم افتخار کنم و انگیزه بگیرم برای بهبود بیشتر ، خودم رو تحسین میکنم لیاقت داشتن بهترین ها رو در وجودم زنده نگه میدارم و با هر بار پیشرفت این احساس لیاقت درونیم رو افزایش میدم .

    الگوهایی هستند توی همین کار خودم که بسیار موفق هستند و تونستند ثروت‌های زیادی رو خلق کنند به اونها توجه کنم و بهشون ماشالا بگم و بخودم بگم اگه اونها تونستن منم میتونم . ایمانم به خداوند رو حفظ کنم و بدونم که خداوند، تنها قدرت حاکم بر جهان هستش ازش هدایت بخوام و لیاقت شنیدن هدایت رو در خودم رشد بدم به الهاماتم گوش بدم و بهشون عمل کنم ، از ناخواسته ها اعراض کنم و هیچ توجهی بهشون نکنم توی هر اتفاق به ظاهر نامناسبی بگردم و یه چیزی رو پیدا کنم که بهم احساس خوب بده و به اون توجه کنم و مهمترین موضوع اینه که باور دارم این خودم هستم که با فرکانسهایی که به جهان هستی ارسال میکنم اتفاقات زندگیم رو خلق میکنم . هیچ عاملی خارج از من برای ساختن یا خراب کردن زندگی من دخیل نیست. من اگه میخوام به خواسته هام برسم این که فکر کنم خواسته به سمت من میاد اشتباهه این منم که باید به سمت خواسته ام حرکت کنم و یه سری کارهای عملی همجهت با خواسته انجام بدم با کنترل ورودیهام با تمرکز روی ورودی های مثبت با احساس خوب مدارم رو تغییر بدم و در مدار اون خواسته قرار بگیرم

    در پناه الله یکتا سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1764 روز

    سلام به همه ی دوستان ، همین یه امروز من خودش کلی پر بود از نتیجه

    من نقاشم ، تقریبا 3 ساله با یک عده هنرمند آشنا شدم که برنامه میریزیم برای جمعه هامون

    بریم طراحی

    هر بارم یک جای جدیدی انتخاب میکنیم میریم و واقعا بهمون خوش میگزره

    امروز برنامه این بود بریم فلان امام زاده رو ببینیم

    ظاهر این بود که اکی یه جای نسبتا معمولی دیگه ، بریم و حالا ببینیم چی پیش میاد و چه طوری بهمون خوش میگزره

    یعنی باورتون نمیشه چه طوری برنامه ها چیده شد که یکی از اعصای اون امام زاده اتفاقا تاریخ اون امام زاده رو بلد بود

    قسمت به قسمتش رو توضیح میداد برامون

    کتیبه ها رو میخوند

    و اون امام زاده معمولی تبدیل شد به امام زاده ای که 1300 ساله ساخته شده و اولین مسجد ساخته شده در اصفهان بوده

    تقریبا از زمان حضرت علی ساخته شده بود اونجا

    بعد بردمون آرامگاه شاه محمود صفوی که ایشون کسی بوده که کلی کشور گشایی کرده بوده برای خودش!

    بعد هدایت شدیم توسط همون کسایی که تو امام زاده بودن به خونه های قدیمی متروکه ی همون محل که از وجنات ساختمان ها نشون داده میشد که صاحبش اعیان نشین بودن

    و باز اونجا تور لیدر رایگان برامون خدا فرستاد

    بعد باز دوباره هدایت شدیم یه غذای خوشمزه خوردیم و صاحب اون غذافروشی که پرررررر بود از مشتری تا طراحی هامون رو دیدی گفت وسط هفته بیاین لطفا طراحی کنید

    باز هدایت شدیم به یه مسجد دیگه اونجا درش بسته بود تو همون گیر و دار یهو در باز شد ما رفتیم تو

    استاااد بچه هاااا یه چیزایی دیدم

    یه جای روحانییییی بود واقعا

    من اینهمه ساله تو اصفهان دارم زندگی میکنم اصلا خبر نداشتم اینجاها هست

    واقعا زیبا بود

    یه حس روحانی برامون داشت

    اتفاقات امروزمون پر بود از همزمانی

    مثلن دوستم گفت بریم سوپری من خوراکی بخرم

    یهو دیدیم یه آقایی اومد کیک تعارف کرد گفت برای شما

    بعد دوستم گفت کاش چاییم کنار داشتیم توی هوا ی سرد حال میده

    بله چند دقیقه بعدش استکان چایی تو دستمون بود

    استاد میگفتین مرغ همسایه غازه ها

    من همش اینطوری بود ذهنم که چه فایده اصفهان جایی برای تفریح نداره

    از روزی که با بچه ها تصمیم گرفتیم بریم و جاهای عجیب طراحی کنیم و تفریح کنیم همینطور هی داره به لیستمون جاهای جدید اضافه میشه که بریم.کلی برنامه همزمان اجرا میشه و ما نمیدونیم به کدومشون برسیم

    البته از نظر مالی هم نتیجه داشتم دقیقا روز اول ماه یک مشتری نقدی راحت خداوند انداخت تو دامنم

    همین دو سال پیش من آرزوی نشدم بود اینقدر راحت مشتری بیاد ازم خرید کنه و واریز کنه و اتفاقا گرونترین پیشنهادمم قبول کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    الهه استادی گفته:
    مدت عضویت: 2505 روز

    سلام استاد جانم، سلام خانم شایسته ی عزیزم

    هیچ آرزویی اینقدر بزرگ نیست که بهش نرسی! چقدر این جمله تو مغز من صدا کرد، چقدر این جمله منو به فکر فرو برد! تازه متوجه شدم که هیچ وقت به آرزوهام اینجوری نگاه نکردم. با اینکه دارم رو باورهام کار میکنم اما امروز متوجه شدم؛ من هنوز ترمز زن بودن رو دارم! هنوز ترمز دیدن شرایط فعلی و گاها متوقف شدن و رضایت دادن به شرایط کنونی رو دارم. تازه متوجه شدم از وقتی شاغل شدم و خلق ثروت میکنم یه جاهایی تو احساس لیاقتم افول کردم و بایستی بازبینی کنم، مثلا وقتی میریم خرید، حالا اون خرید به یه نوعی به من ربط داشته باشه و از ملزومات من باشه، تا همسرم کارت بانکی رو میکشه، من خیلی خیلی اذیت میشم.خواسته هام رو به اندازه ای در نظر میگیرم که مجبور نباشم در شرایطی قرار بگیرم که همسرم حساب کنه! و من بایستی دوباره احساس لیاقت رو بازبینی کنم و تمریناتش رو مجدد انجام بدم! انگاری فراموش کردم که دوباره و دوباره و دوباره باید روی تک تک دوره ها کار کنم، و به یاد بیارم که اگر متوقف بشم، در جا نمیزنم بلکه پس رفت میکنم به مدار پایین تر..

    استادجانم شما تو فایل نشونه ی امروز من از عدم حمایتگری خودتون و جسارت های خانم شایسته و استقلال مایک عزیز در سن 17 سالگی گفتین و من ناخودآگاه خودمو با خانم شایسته ی عزیزم مقایسه کردم، که چقدر خانم شایسته جسورانه به دل ترس هاشون حمله میکنن! این در حالی بود که من همین الانم نسبت به یک ماه قبلم خیلی بهترم! و به خودم یادآوری میکنم که بایستی خودمو با قبل خودم مقایسه کنم و نه با خانم شایسته ی نازنینم که به لحاظ مداری فاصله ی فرکانسی زیادی در عملکرد با ایشون دارم. استاد جونم امروز به یه تضادی خوردم خیلی عصبانی شدم ولی خبر خوب این بود که توی همون ده دقیقه اول، اولین چیزی که به خودم گفتم این بود: من عاجز از تغییر دیگرانم، من ناتوانم از تغییر هرکسی به غیر خودم، جهان به همه‌ی سلیقه ها نیاز داره، من باید تمام تمرکزم رو بزارم رو خودم! روی رشدم! من هزینه میکنم از پولم، از عمرم، از زمانم، اما هنوز باز هم جای تغییر دارم! باید تمرکز بزارم روی باورهای عاطفیم! روی تغییر باورهای ثروتم! چند ماهه درآمد من ثابت شده و من وقتی دارم خودمو رصد میکنم میبینم بایستی مجدد خالق بودن خودم رو به خودم یاد آوری کنم! باید رصد شبانه ی خودم رو با دقت بیشتری انجام بدم. استادجانم چقدر لذت بردم از دیدن روی ماه مادرتون، چقدر این حس خوب شما برام خواستنی شد، و چقدر این احساس نابتون ارزشمنده. دوس داشتم یه روزی برسه منم بتونم مادرمو بفرستم حج واجب، ذهنم داشت می‌گفت ای بابا! این شدنی نیست! ولی استاد چقدر زیبا و در مقام عمل با زندگی خودتون به من نشون دادین که هیچ آرزویی اینقدر بزرگ نیست که دست یافتنی نباشه! استادجونم نتیجه گرفتن ارزشمندترین هدیه ای هست که میتونم به خودم بدم؛ جسورتر شدن، شاداب تر بودن، متخصص تر شدن و متوکل تر بودن بهترین لباسی هست که میتونه برازنده ی افکارم باشه. سپاسگزارم که یه روزی عمل کردین و ادامه دادین و امروز اینقدر نتایج فوق العاده ای رو رقم زدین، دوستون دارم و خیلی خوشحالم که میتونم تو این سایت توحیدی رد پای تغییراتم رو ثبت کنم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 736 روز

    سلام استاد عزیز خداروشکر که هستید و خداروشکر که در مدار دریافت و شنیدن آگاهی های شما هستم.

    امروز داشتم فکر میکردم که بعد از این چندماهی که دارم فایلهای شما رو پیگیری میکنم برام خیلی مفهوم مدارها آشناتر و ملموس تر شده و دارم خیلی آگاه تر میشم.

    چیزی که اصلا شاید بهش فکر هم نمیکردم اما با آشنایی با شما و دوره های شما این خواسته در من شکل گرفته که دلم میخواد آگاه تر باشم دانا تر باشم زرنگ تر باشم و فهمم از دنیا بیشتر بشه. تو این مدت اتفاقات خیلییی خیلیییی خیلییییی خوبی برام افتاده که از صمیم قلب از شما و خدایی که منو آفرید و این جهان زیبا رو آفرید ممنون و سپاسگزارم.

    وقتی صحبتهای شمارو میشنوم دلم آروم میگیره

    وسط این فایل گفتید که آموزش هاتون خیلی صادقانه هست. به وضوح می تونم این حرف رو تایید کنم. چراکه در این مدت هم از محصولات دانلودی استفاده کردم و هم خداروشکر وضعیت مالی ام کمی تغییر کرده و تونستم محصولات هم بخرم. چیزی که شاید الان داره برام عادی جلوه میکنه اما اینجا می نویسم که مثلا خرید دوره روانشناسی ثروت 1 برای من یک آرزوی شاید دست نیافتنی بود و اصلا در خودم نمیدیدم بتونم تهیه کنم. اما الان خریدم. و خداروشکر بابتش

    همینکه من قبلا همیشه موقع خرید به قیمت ها زیاد نگاه میکردم و اون چیزی که ارزونتر بود رو تهیه میکردم یا اگر هم چیزی میخریدم که قیمتش بالا بود کمی، به عنوان هدیه برای دیگران میخریدم و خودم رو لایق نمیدونستم. اما الان به معنای واقعی من یک عاطفه دگ شدم و خدارو بابت این همه آگاهی احساس ارزشمندی تواناییی عزت نفس ووووووو سپاسگزارم.

    مورد دیگری که نشان میده شما فایلهاتون بسیار ارزشمنده اینکه در فایلهای رایگان هم نکته های بسیار بسیار ارزشمندی رو آموزش میدید که نشان از صداقت شما در کار داره.

    من هم همیشه سعی کردم آدم صادقی باشم و از این به بعد بیشتر تلاش میکنم. یکی از نتیجه هایی که از بابت صداقت در کارم گرفتم اینه که همه افرادی که با من کار میکنن از کارم راضی هستن و به عنوان یک آدم امن در زندگیشون منو میشناسن. این اتفاق برای من بسیار ارزشمند هست

    خدایا کمک کن که نعمتهای بی حد و حسابت ما رو ازت غافل نکنه و به خودمون مغرور نشیم.

    خدایا ما در هرلحظه و هر نفس به (تو) نیازمندیم

    خدایا مرسی که اجازه میدی موقع حرف زدن (تو) خطابت کنیم و مثل بهترین دوست باهات حرف بزنیم

    مرسی که نیازی نداری به هیچ ادا و اطواری

    مرسی که افراد ارزشمند مثل استاد عباسمنش رو د زندگی من آوردی

    عاشقتم خدا

    برای همه دوستانم آرزوی موفقیت و شادکامی و حال خوب دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: