اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
نکته ای که اول و بیشتراز هر نکته دیگه در این فایل فکر میکنم اصل و اساسه اینکه باید اول و همیشگی ست اینکه ما هرروز بیشتر و بهتر از روز قبل در کاری که بهش علاقمندیم مهارت کسب کنیم و متخصص تر بشیم وقتی ما بصورت واقعی و در لول خوب در کار خودمون علم و آگاهی و مهارت داشته باشیم حتما نیاز نیست که از همون اوایل بالاترین تخصص رو داشته باشیم اما به اندازه ای که از درون واقعا خودمون رو راضی کنه اونوقت ما خودبه خود و خیلی راحت تر میتونیم احساس لیاقت رو در خودمون درک کنیم
بهتر درک و باور میکنیم که ما میتونیم درآمد بالایی داشته باشیم
بهتر درک میکنیم که ما میتونیم فراوانی هارو تجربه کنیم
ما لیاقت اینو داریم که در جایگاه مناسبی در رابطه با تخصص خودمون در مقابل آدمها و مکانهای مختلف از توانایی های خودمون حرف بزنیم
بهتر درک و باور میکنیم که ما ارزشمندیم
بهتر درک و باور میکنیم یه عالمه آدم وجود داره که حاضرن بخاطر آموزش از مهارت ما هزینه پرداخت کنند،
بهتر درک و باور میکنیم که در مقابل افراد مختلف در رابطه با حوزه کاریمون اظهارنظر کنیم
خلاصه بیشتر و بهتر درک و باور میکنیم و میتونیم خیلی راحت تر این آگاهی هارو بپذیریم و باورشون کنیم
احساس لیاقت
نعمت
فراوانی
ارزشمندی
اعتمادبنفس
ایمان
باور
قدرتمندی
و….
چقدر لذت میبرم از اینکه استاد شما میگی متخصص شدن و پیشرفت کردن در کارمورد علاقه ات اصلا کار سختی نیست بخصوص اینکه ما با دار و دسته معلول ها طرفیم
واقعا هم همینطوره
*خب دیدگاهمن به جهان هستی اینه حالا که ما با معلول ها سروکار داریم خب کارمون راحت تره که در کار خودمون تمرکز و انرژی بذاریم تا متخصص بشیم
خب اگه اکثر انسانها معلول هم نبودن من با خودم میگم خب بازم چه بهتر اونموقع دیگه بهتراز اینجوری میشد اتفاقا دنیای قشنگتری داشتیم و من متخصص تر از اینی که الان میشم ،میشدم و خیلی بهتر از اینا میشد
اما باز اینجورم خوبه خلاصه از هر زاویه که نگاه بکنیم خوبه و برا کسی مثل من همیشه عاشق اینه که در کار خودش بهترین و نفوذکننده علم باشه از همه طرف و هر نوع دیدگاهی نمایان شدن نعمتها و فرصتهای بیشتره*
خب حالا که ما نمیتونیم این معلولیت اکثر آدمها رو تغییر بدیم پس چرا از این فرصتها لذت نبریم و کارمون که راحت تره یه عالمه موفقیت و ثروت کسب نکنیم،
بااینکه اگر این معلولیت نبود بازم از لحاظ هایی دیگه خوب بود و کارمون یه خورده سخت تر بود برا حرفه ای تر شدنمون اما بازم مزایای بهتری داشت
ولی خب حالا که راحت تره برامون حرفه ای بشیم در کار خودمون،،
استاد وقتی میگی تا چند روز اول هرچه مطالعه میکردی اونطور که میخواستی نمیتونستی مطالب رو درک کنی. و یه جاهایی احساس میکردی که مغزت داره منفجر میشه درک میکنم شما رو شاید کاملا نباشه اما تا حدود زیادی درک میکنم چونکه خودمم بارها اینجور شدم و همچنین همین چند هفته پیش در رشته کاری خودم چندتا کتاب از چندوقت پیش خریدم و چندتا صفحه بخصوص اولی ها رو هرچه میخوندم اصلا انگار مغزم داشت روشون فقط اسکی میرفت و اصلا هیچی و مغزم داشت جابجا میشد اما من یه استراحت کوتاهی به ذهنم میدادم و دوباره میرفتم سراغ مطالب و فکر میکردم و تمرینات و تکنیک هارو امتحان و اجرا میکردم خلاصه هرروز بیشتر و بهتر درک کردم و الان سرعتپ خیلی بیشتر شده و چندروزه که جلد اول رو به پایان رسوندم و رفتم سراغ جلد بعدی و هر جمله و مطلب موردنظر رو دارم با درک و علم و عمل دریافت و اجرا میکنم و چقدر بهتر شدم و درک بالاتر رفته
و واقعا همیشه با خودم میگم ارزش داره که من تمرکز و انرژی بذارم برا کار خودم،،
چونکه من اینو دیگه با سلول به سلول های بدنم درک میکنم وقتی من تخصصم در کارم بالاتر بره دیگه احساس لیاقت،اعتمادبنفس،خو باوری،لایق ثروتمند شدن،نعمتهای بیشمار خداوند،درخواست کننده ها و پیشنهادهای و فرصتها و موقعیت های بسیار و مختلف رو داشته باشم،
واقعا تا مهارت در کاری که داری انجامش میدی نباشه نمیشه احساس لیاقت،ایمان،باور و اعتماد بنفس رو ،روی هوا ساخت باید یه بیس یه پایه و اساس داشته باشه وقتی این فندانسیون باشه دیگه پذیرش اون آگاهی ها خیلی راحت تره،،
و بازم میگم استاد شما واقعا درست میگی ما با دار و دسته معلول ها سر و کار داریم معلول های ذهنی چرا؟! چونکه اطراف من پره از یه عالمه معلول ها اما من همیشه از دریچه لذت به اون همه معلول نگاه میکنم چونکه من نوع تفکرات و اهداف و باورهایی دارم که از دید اکثر اونها اصلا غیرممکن و رویایی ست
چقدر این جمله انگیزه بخش میتونه در روند مسیر رشد مون کمک کننده و راحتی کارمون بشه « حرفه ای شدن در کارمون اصلا کار سخت و پیچیده ای نیست»
خدایا شکرت از اینهمه نعمت و زیبایی و لذت های خدایی
ادم ها دو دسته هستن ، دسته اول کسانی هستن که مهارت های عالی دارن اما چون عزت نفس و احساس لیاقت کمی دارن ، نتوان ارائه و پولسازی ندارن ، دسته دوم ادم هایی که هیچ تلاشی برای بهبود مهارت هاشون نمیکنن و منتظرن خدا پولو برسونه .
استاد من بعد دوره احساس لیاقت تمرینات جلسه 16 رو مدام و هر روزه انجام میدم ، قبل از شروع هر کاری متعهدم که این تمرین رو انجام بدم ، تو تمرین ها از ارزشمندی ویژگی های شخصیتی ، مهارت ها و توانمندی هام میگم و مدام تحسین میکنم ، جلسه 11 هم فوق العاده بود برام .
اما من هنوز نمیدونم علاقه مندی اصلیم چیه
اصلا نمیدوننم جزو کدوم دسته هستم .
مهارت هام رو تا حدودی میدونم چیه ، نقاط قوتم رو میدونم اما دقیق نمیدونم چه کاری.
من از بچگی وقتی از مدرسه می اومدم خونه با شوق و ذوق شروع میکردم به معلم بازی کردن و هی برای خود م برگه امتحان میساختم و صحیح میکردم ، اسم بچه های کلاس رو مینوشتم و نمره بهشون میدادم ، طوریکه بابام اسم همکلاسیام رو دیگه از حفظ بود ( استیکر خنده ، اشکم از چشماش اومده ) . تو مدرسه هم وقتی مطالب رو توضیح میدادم به دوستام خیلی خوششون میاومد و میگفتن عالی توضیح میدی و تو دانشگاه هم کنفرانسای خوبی میدادم که تحسین میشدم امااااا ترس از صحبت جمع حتی صحبت معمولی همچنان با منه !!
خلاصه من هدفم برای شغل معلمی نبود اما بعد دانشگاه معلم شدم ، کارم رو دوست دارم فراوان اما حواشیش مثل جمعیت زیاد کلاسا ، شیطنت بچه ها ، اولیای متوقع ، کمبود و… اذیتم میکنه که میدونم قسمت زیادیش از کمبود عزت نفس خودمه . تو دوره احساس لیاقت ، تو جلسه 13 متوجه شدم من کارهای فردی و در محیط های خلوت رو بیشتر دوست دارم ، محیط مدرسه پر از شلوغیه و کنترل جمع برام سخته !
خلاصه از توضیح دادن مطالب لذت میبرم اما محیط کارم رو دوست ندارم .
من قبل اشنایی با شما هم تو فکر کارافرینی بودم اما هنوز نمیدونم دقیقا چکار باید بکنم .
اینکه گفتید نیومدیم تو این دنیا که بریم سر یه کاری و پول دربیاریم رو موافقم باهاش ، اومدیم خودمون و توانمندی هامون رو کشف کنیم و گسترشش بدیم ، تا جهان هم گسترش پیدا کنه .
برید دنبال لذت و علاقتون پول هم دنبال شما میاد ، واقعا شور و شوق امید به زندگی میده و باعث میشه ادم حرکت کنه سمت جلو ، حتی به جایی برسه که پول های کلان داشته باشه و بی نیاز باشه ولی همچنان ادامه بده !
البته گفتید که در کنار علاقه باید ترس از حرف مردم رو هم بذاریم کنار ، قدم در دل ترسامون بذاریم .
من اینطور خودمو گول میزدم که تو از حرف زدن تو جمع میترسی پس به توضیح دادن مطالب علاقه نداری ، چون اگه علاقه داشتی ترس و اضطراب نمیگرفتی ، در صورتی که ترسها رو همه دارن و طبیعیه و باید بها بدیم ، بدون بها نمیشه .
اصلا یکی از دلایل اینکه دوست دارم کسب و کارم انلاین باشه اینکه تو جمع نباشم . حالا نمیدونم ریشش توجه به ویژگی های شخصیتیمه و باید با این طوری بودنم راحت باشم یا نه از ترس دارم اینو میگم .
استاد من از بچگی به خاطر جوی که توش بزرگ شدم خودباوری بسیااار ضعیفی داشتم، یعنی توانمندی هام عالی بود ولی همیشه برای حرکت یکی باید هولم میداد ، یا همیشه خودمو کمتر از بقیه میدیدم ، باید کامل میبودم ، از اشتباه و شکست وحشت داشتم ، اصلا طرز برخورد با چالش ها رو بلد نبودم ، با کوچکترین انتقادی بهم می ریختم و حرفای سمی دیگران درباره خودم رو باور میکردم .
الانم دارم با اشک مینویسم ، احساس میکنم خودمو تازه پیدا کردم و محکم این فاطمه رو بغل میکنم ، به خاطر تمام کمبود هایی که از خودباوری خودش داشت . میگم خوش به حال همسنای من که تو خانواده هایی بودن که از بچگی بهشون خودباوری دادن و الان موفقن ، اما میگم اشکال نداره مگه عباسمنش کسی بهش خودباوری داد؟
نه ، خودش حرکت کرد ، تازه شما گفتید کسایی که خودشون سعی در بهبود عزت نفسشون دارن خیلی بهتر از کسانی میشن که از اول تو خانواده عزت نفس خوبی بهشون دادن .
من الان چند ماهه فهمیدم خودباوری چیه
خودمو از زیر خروار خروار خاک پیدا کردم
استاد الماس احساس ارزشمندی و لیاقتم خیلی خاک خورده بود ، با اموزش های دوره لیاقت کمی پاکش کردم اما باید ادامه بدم تا شفاف شفاف بشه .
من چاره ای جز رفتن تو دل ترسام ندارم ، چاره ای جز اینکه انتقادات سمی بقیه رو بشنوم و قوی بمونم ندارم ، من باید قائم به ذات خودم باشم و منتظر تایید بقیه نباشم ، باید ترس از اشتباه رو از خودم دور کنم ، خیلی بااااید هست که باید انجام بدم اما میدونم تکامل میخواد .
درد تضاد ها اونقدر بالا بوده برام که انگیزم برای حرکت به تنهایی خیلی بیشتر از قبل شده .
من از بیماری خودکم بینی رنج میبرم ، هنوزم هست چون یه شبه نمیشه درست بشه
چارش هم زدن به دل ترس هاست
چارش اینه که دیگران رو عاقل تر از خودم نبینمو و هر حرفی رو درباره خودم نپذیرم .
خوشا به حال اونایی که علاقه مندیشون رو کشف کردن و حرکت کردن .
به امید روزی که منم مثل همونا باشم .
این جملتون خیلی امیدبخش بود که در دنیا اکثریت فلج مغزی و فکری هستن و تاپ لول شدن با تمرکز گذاشتن و علاقه کار سختی نیست و اد خیلی راحت رشد میکنه .
تکامل هم به معنای زمان زیاد نیست ، با تمرکز میشه تو زمان کم تکامل داشت و بهترین شد.
مسئله ای که الان درگیرشم ازادیه ، یکی از مهم ترین انگیزه هام برای پولسازی و کسب و کار انلاین داشتن ازادیه چون الان زمانم ، تصمیم گیریم درشغلم دست خودم نیست ، من تفکر انتقادی بالایی دارم و باگ و نقص رو خیلی زود میفهمم ، برای همین شاید همکارای دیگم خیلی متوجه نواقص محیط کاریم نشن اما من زود گرفتم و فهمیدم جای موندن نیست از همون اول ، حتی ادم هایی رو هم که باهاشون معاشرت دارم خودم نمیتونم انتخاب کنم .
مولد ثروت شدن یعنی حق انتخاب داشتن در همه زمینه های زندگیت ، ثروت ازت خالق بهتری میسازه .
ادم های ثروتمند از حل تضاد های مربوط به خودشون تونستن جهان رو گسترش بدن نه تمرکز بر تضادهای دیگران و حلشون .
برای ثروتمندشدن باید خلاف نظر اکثریت حرکت کنی ، تو فرهنگ ما تا چشم باز میکنی همش باید درس بخونی ، از مدرسه تا دانشگاه تازه تو دانشگاه هم تا دکتری پیش بری بعدش استخدام بشی ،خب این راه اکثریته، مگه میشه یه جمعیت عظیمی به درس خوندن داشته باشن ، اونم درسی که همش یاداور اضطراب و ترس و رقابت و نمرس ، انگار همه محکومن به دنبال کردن این سیستم ،مگه ما اشرف مخلوقات نیستیم ، نهایت خودباوری ما تو درس و کنکور خلاصه شده ؟ اصلا همین درس و دانشگاه تمرکز ادم رو از علاقه مندی هاش میگیره ، مثلا یه نفر ورزش دوست داره ، سر کنکور و دانشگاه میذاره کنار . اخرش هم باید بیفته دنبال کار و پول دراوردن . این الگوی اکثریته ، البته الان با انلاین شدن تب و تاب دانشگاه کمی خوابیده اما خیلیییی جا داره !
عمل کردن طبق اکثریت خلاقیت و انگیزه رو درون ادم میکشه ، تبدیل به ادمی میشی که نمیتونی ایده هات رو اجرا کنی ، کپی کاری میشی که مجبوری مثل بقیه عمل کنی . جایی هم اشکال ببینی حق اعتراض نداری چون بقیه همین جورن و راه درسته .
تمام سال های خوشیم به درس گذشت چون از بچگی تو مغزمون کردن میخوایی چیزی بشی باید درس بخونی .
استاد من الان شش ماهه دارم تمرینات رو جدی انجام میدم اما خدا گواهه از لحاظ ارامش ، نعمت و برکت چیزایی بدست اوردم ک محال بود از راهی که اکثریت میگن بدست بیارم . من واقعا نمیخوام طبق روش اکثریت برم چون تجربش کردم همش سختی ، زجر ، بی علاقگی ، نداشتن تصمیم گیری ، بردگیه . اختیارت دست خودت نیست ، من نمیدونم این مسیرهای سخت رو گذشتگان ما چطور ایجاد کردن که الان اکثریتمون فلج شدیم و همه کارمون با سختیه .
بابا راه راحتم هست دیگه
من یه ذره رو باورام کار میکنم ، دنیا روی خوشش رو بهم نشون میده ، فقط هم کار ذهنی میکنم ، دنیا خودش کارای فیزیکی رو انجام میده ، بابا از این راحت تر ؟؟؟
از نظر خودم میگم اگه بخوام به خاطر حرف بقیه و ترس از تایید نشدن خانواده راه سخت و سنگلاخی اکثریت رو بر به خودم خیانت کردم و حماقت محض کردم ، خانواده من هیچ وقت از من رای نمیشن ، پس بهتره راه خودم رو برم ، حداقل در حد خودم از این مسیر کلی نتیجه خوب گرفتم . فقط باید بیشتر ادامه بدم .
وقتی دنبال علائق و عشقم باشم، بالاترین تجربه لذت رو خواهم داشت.
من باید مسیری رو که توش علاقه، توانایی و استعداد دارم رو شروع کنم؛ وقتی با تمام وجود این کار رو انجام بدم، اونوقت زندگی خیلی خوب و احساس فوقالعادهای رو تجربه میکنم.
هر چقدر احساس بهتری داشته باشم (احساس عشق، احساس توانمندی، احساس کنجکاوس بیشتر)، طبق قانون خداوند نعمتها و ثروتهای بیشتری وارد زندگیم میشه.
وقتی احساس خوبی دارم، اتفاقات خوبی برام رخ میده.
وقتی احساس خوبی دارم، ایدههای خوبی به من الهام میشه.
وقتی احساس خوبی دارم، آدمهای مناسب وارد زندگیم میشن.
یکی از بالاترین درجات احساسی زمانی است که انسان دنبال موضوع موردعلاقهاش میره، در زمینه چیزی که دوست داره دنبال اطلاعات و مطالعه میره و در موردش توانایی و مهارت کسب میکنه؛ اون وقت این توانایی به صورت تصاعدی رشد میکنه.
وقتی از انجام کاری بسیار لذت ببرم، یعنی واقعا عاشقش باشم و توش مهارت کسب کرده باشم، اونوقت ثروت لاجرم دنبال من میاد و بهطور سیلآسا از در و دیوار وارد زندگیم میشه.
وقتی از کاری که میکنم واقعا لذت ببرم، احساسم خوب باشه، اونوقت جهان به من پاداش خواهد داد، نتایج باکیفیت بدست میارم و اتفاقات خوشایند از چپ و راست توی زندگیم رخ میده.
باید برم سراغ چیزی که عاشقشم؛ هر چقدر نیازه براش مطالعه کنم و دانشم رو در موردش زیاد کنم؛ هر چقدر توانایی و مهارت من در مورد چیزی بیشتر بشه، ناخودآگاه احساس خودارزشمندی و لیاقت و عزتنفس من بیشتر و بیشتر میشه و اینها ثروت رو وارد زندگی من میکنه.
اول باید مهارت داشته باشم در زمینهای، یعنی باید در مورد موضوعی که میخوام روش کار کنم اونقدر دانش و مهارت داشته باشم که اعتمادبهنفس من بالا باشه، با اعتمادبهنفس و عزتنفس بالا میتونم این کار رو بهترین نحو ممکن انجام بدم.
من باید از این فرصتی که خدا به من داده نهایت استفاده رو بکنم، هر روزش رو واقعا زندگی کنم، هر روز بهتر بشم، رشد کنم، پیشرفت کنم، مهارت کسب کنم، ثروت بسازم، از زندگیم لذت ببرم و پیوسته شکرگزار باشم.
حواسم هست که فرکانسی که به جهان میفرستم مهمه، تلاش ذهنی که برای کنترل افکار و ساخت باورهای قدرتمندکننده میکنم مهمه، تلاشی که برای کنترل ذهن، داشتن احساس خوب و ماندن در احساس خوب میکنم مهمه.
چون احساس خوب= اتفاقات خوب.
چون به میزانی که من برای خودم ارزش قائل باشم و خودم رو لایق نعمتها بدونم، جهان هم برای من ارزش قائل خواهد بود.
من ایمان دارم که داشتن زندگی دلخواه و رویایی و خوشبخت و ثروتمند بودن، روند طبیعی زندگی منه؛ چون ذات من ارزشمنده و لیاقت تجربه عشق ناب، سلامتی، آرامش، موفقیت، ثروتمندی و خوشبختی رو داره.
یاداوری رسالت و هدف از خلقت باعث میشه ادم خیلی زیر و رو کنه ذهنش رو و نوشخوارهای ذهنی رو
ز کجا امده ام
امدنم بهر چه بود؟
به کجا میروماخر….
خیلی از ماها گمکردیم اصل خودمون رو
واس چی اومدیم؟اینکه بیام صب تا شب بدویم و اصن هرچقدر زیاد پول بسازیم و بذاریم بریم؟
که تو 90 درصد مواقع پول زیادم خبری نیست فقط در حده زنده بودن.
پس اون ذات گرانبهای خودمون یادمدن رفته که درگیر 2قرون 2هزار شدیم
چشمو گوش بسته شده و صصصصب تا شششببب بدو بدو برای روزمرگی
درصورتی که بابا روزی ما تضمین شده توسط الله
اونم به غیر حساب اونم باز از جایی که فکرشو نمیکنیم
ولی برای چه کسانی کسانی که یادشونه چی بودن چی هستن و چرا اومدن و اینجان
از بلاتکلیفی در اومدن دنبال تجربه واقعی و لذت واقعی زندگی ان فارغ از درامدش و پولش میخوان عشق کنن
میخوان پیدا کنن اون عشق و رسالت اصلیشون رو
وقتی جای درست خودت باشی وجودت ارومه کیف میکنی اون شور و شعف فوران میکنه میخوای دااد بزنی که اقااا من هیچی نمیخوام فقط اینجایی که هستم درسته جام دارم زندگی میکنم
اون موقع دیگه پول دنبالته سلامتی شادی اتفاقای خوب همه اینا میان دنبالت چون تو جای رست خودت وصل شدی به منبع
الرزق و رزقان
در پس همه اینا که تو سر جای درست خودت باشی چیزی که عاشقش باشی رو انجام بدی
احساس خوب هست و احساس خوب واقعی و همیشگی باعث اتفاقای خوب میشه
ممنون سید عزیز که بازم یه بیداری به من دادی تا یادم بیاد جایگاه والایی که خدا بهم داد و منو از غفلت روزمرگی نجات دادی تا رشد کنم و پیشرفت کنم
استادجان من بین چند هدف گیر کردم به هرسه تاشونم علاقه شدید دارم نمیدونم چجوری باید قدم بردارم تا به هر سه تاشونم برسم…فوتبال،بازیگری،بدنسازی…البته الان ۲۳ سالمه و یه باور اشتباه که تو ذهنمه اینه ک فک میکنم تو این سن شروع فوتبال نمیتونه منو تبدیل به یه ستاره کنه هرچند این فقط یه باور غلطه اما ذهن من نسبت بهش گارد میگیره بااینکه فوتبال و بدنسازی تنها چیزایی ان که من وقتی واردشون میشم به ساعتم نگاه نمیکنم و تمام تمرکزم رو اینه ک بهتر انجامشون بدم…
اما ازتون میخوام لطفاً راهنمایی کنید چجوری ازین سردرگمی دربیام
خدا رو شکر که توفیق گوش دادن به این فایل و درکش رو بهم بخشید انشالله به اندازه درکم عمل کننده به آگاهی هاش باشم که این عمل نشان دهنده سپاسگزاری من هست به خاطر گوش دادنش ..و عمل نکردن من نشانه ناسپاسی من هست این رو من جدیدا هر فایلی از شما چه دوره ها چه دانلودی گوش کنم به خودم یاد آوری میکنم.
خدا رو شکر من دوره ثروت 2 رو دارم ولی فکر میکنم در عمل به آگاهی هاش ضعیف بودم و الان هدایت شدم که انشاالله دوباره از اول متعهدتر شروع کنم و به تمریناتش بیشتر عمل کنم.
با شنیدن چندین و چند باره ی این فایل
درک کردم اینکه نتونستم پیشرفت کافی در تمام جنبه های زندگی داشته باشم و به سطح قابل قبولی که میخوام در زندگی برسم اینها بوده
نداشتن اعتماد به نفس
نداشتن باور ارزشمندی در مورد علاقه ام در مورد خودم در مورد توانمندی هام
نداشتن باور فراوانی
نداشتن باورهای قدرتمند در مورد علاقه
ارزشمند ندانستن سرمایه های اصلیم که شامل تمام ویژگی های شخصیتی مثبتم هست و عادی پنداشتنشون
عدم درک تکامل
عدم درک اصل قانون
کمال گرایی
و …
حتی موقعی که دنبال علایقم بودم به خاطر نداشتن اعتماد به نفس کافی نداشتن باور ارزشمندی در مورد خودم و توانمندی هام و نداشتن باورهای قدرتمند کننده در مورد علایقم و پیشرفت در موردش به جای اینکه تضادی که بهش برمی خوردم رو حل کنم و جلوتر برم و قویتر بشم یا بیتوجه میشدم یا مسیر رو رها میکردم…
هر بار درکم بهتر میشه از قانون به یه نقطه ای میرسم مثل اینکه قبلاً هیچی نمیدونستم …
الان بهتر درک کردم هدف از زندگی چیه یا چرا انتخاب کردم بیام این دنیا…
هدف تجربه خودمه با حرکت در مسیر علایقم با حل تضادهایی که در مسیرش هست و هر بار با حل کردنشون خودم پیشرفت میکنم جهان بیشتر رشد میکنه هر چقدر جلوتر برم در این مسیر ارزشهایی که خلق میکنم بیشتره و ارزشمندتر و جهان ثروت و پاداش بیشتری به من هدیه میده هم خودم از زندگیم و مسیرش لذت میبرم هم باعث میشم جهان بیشتر گسترش پیدا کنه….
الان یه مدت هست دارم روی علاقم کار میکنم و هنوز قدمهام کوچولو اند ولی لذت میبرم الان بهتر درک کردم که در مسیرم بمونم به خاطر خودم و تجربه بیشتر خودم ادامه بدم تا زندگی رو زندگی کنم…
استاد عزیزم و مریم جان بینهایت از شما سپاسگزارم به خاطر تمام فایلها تمام توضیحات فایل ها تمام دوره ها تمام آگاهی ها و تمام امکانات این سایت بینظیر که هر روز بهتر و بهتر میشه.
دوستتون دارم .انشاالله در پناه رب العالمین همواره شاد سالم پیروز و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
من جز دسته اول هستم مهارت رو کسب میکنم ولی اصلا اعتماد به نفس ندارم چند سال پیش وقتی رفتم قالیبافی یاد گرفتم خیلی دوست داشتم مربی باشم ولی سریع نجوا میاومد تو نمیتونی مربی باشی اگه کسی سوال بپرسه گیر میکنی تو خودت همه چیز رو بلد نیستی و کلی نجوا که من قانون رو بلد نبودم و بهشون قدرت میدادم و همین باعث میشد من فقط یه کاری رو برای دل خودم یاد بگیرم ول کنم
دیگه تلاشی نمیکردم مهارتمو بیشتر کنم
آدم هایی که موفق شدم یه مهارتی داشتن و تو دل ترس هاشون رفتن و ادامه دادن از وقتی با شما آشنا شدم خیلی کسایی که موفق هستن رو زیر نظر میگیرم میبینم برای همه ی اونا هم نجوا بوده یه جاهایی نا امید شدن ولی ادامه دادن ،مثلا تو ی همین اتفاقات اخیر ایران اولش شاید همه ناراحت شدن ولی خیلی ها از این فرصت استفاده کردن و آموزش دیدن و الان شروع کردن قوی تر از قبل
چون به قول استاد 99 درصد کردم معلول ذهنی هستن که رقابت باهاشون کار راحتیه
وقتی داشتم به این مثال شما فکر میکردم با خودم گفتم چرا آنقدر برای خودم سختش میکنم تو حوزه ای که من دارم کار میکنم خیلی آدم های موفق هست که کارشون عالی ولی تعدادشان زیاد نیست و جالب اینکه تو همین دوسال بیشترشون رشد کردن پس اگر برای اونا شده برای منم میشه تنها تفاوت اونا ادامه دادنشونه کم نیاوردنشونه اینه که سعی کردن تو مهارتشون هر روز بهتر از قبل بشن
من قبلاً فیلم ها و عکس های اطرافیانم رو ادیت میزدم ساعت ها پشت سیستم مینشستم و با ذوق این کار رو میکردم یا مثلا موهای بچه ها رو درست میکنم و وقتی کار تموم میشه ذوق میکنم اصلا گذر زمان رو نمیفهمم
ولی تصمیم گرفتم برم دنبال ادیت
استاد وقتی گفتید زندگی یه فرصت کوتاه به این فک کنیم که بریم دنبال علایقمون
سعی کنیم لذت ببریم نه اینکه عذاب آور کنیم این زندگی رو
استاد من آنقدر هدایتی جواب یه سوالم رو هم تو این فایل گرفتم ،واین بهم کمک کرد که بیشتر اینو باور کنم که خدا تو هر زمینه ای ما رو هدایت میکنه
تو فایل دیروز سفرنامه وقتی گفتید من مدرک خاصی ندارم سریع ذهن من گفت استاد دانشگاه رفته حتما تو رشته روانشناسی یا چیزی شبیه به این درس خونده بالاخره زمینه اش رو داشته تو دانشگاه نرفتی و….و برام این سوال ایجاد شد رشته استاد چی بوده
اصلا به نصف روز نکشید که خدا این سوالمو جواب داد و شما اشاره کردید به رشته تون یعنی خدا میخاست بهم بگه آنقدر زود وراحت به همه ی سوالاتون جواب میدم
بعد از چهل و چند روز خانم شایسته آمده پیش استاد و چقدر احساس خوبی دارند و خوشحال هستند
و چقدر این دور بودن از یکدیگر نتایج های خوبی را در پی داشته است
چون فقط با تمرکز بالای روی یک موضوع کار کردن خلی تاثیر گذار است
مولد ثروت بودن خلی قشنگ است
چقدر مثالی قشنگ و عالی را بیان کردید
بعضی ها از آن توانای کنی که دارند بهترین استفاده را می برند چون آنها با اعتماد به نفس هستند
و بعضی ها دیگر که توانای های دارند اما نداشتن اعتماد به نفس باعث می شود که اصلا حرکت نکند و هر روز حتی پس رفت داشته باشد
من در این بخش مثال های خلی خوبی به یادم آمد که این چنین افراد بشتر برایم یاد آوری شد
چون من خلی از این چنین افراد را دیدم که بدون داشتن کدام توانای خاص به خلی از جاهای خوبی رسیدند چون آنها اعتماد به نفس بالای داشتند و خودش را باور داشتند
اما بازهم افرادی را دی م که یکسری توانمندی و مهارت داشتند اما هیچ وقت از این مهارت و توانمندی هایش استفاده نکرد و هنوز که هنوز است بیکار و سرگردان می گردد
داداش من عشق و علاقه ای به تیاتر و بازی گری داشت و در کودکی حتی به این بخش علاقمند بود و یکسری کار های را در مدرسه در روز های خاص انجام می داد
وقتی که وارد دانشگاه شد به همین رشته تیاتر و سینما قبول شد و با علاقه بسیار زیاد در این بخش درس می خواند و یکسری فعالیت های را داشتند
و در دوران دانشجوی برای خودش تیم ساخته بود و در هر جای که در خواست می کردند و در بعضی روز های خاص می رفتند و تیاتر بازی کردن
کم کم جا پیدا کرد و تجربیات بهتری کسب کرد و تیمش را بزرگتر کرد و زمانیکه از دانشگاه فارغ شد برای خودش کسی شده بود و چون علاقه که به این کار داشت باعث می شد که فلم زیاد نگاه کند و مطالعه کتاب های سینمایی هم داشت و آگاهی خوبی در این بخش داشت
و قتی از دانشگاه فارغ شد قشنگ برای خودش کسب و کار پیدا کرد و در چینل یوتیوب شروع به فعالیت کرد
خودش نتوانست چینل یوتیوب از خودش داشته باشد اما برای دیگران کار می کرد و حقوق بالای در بافت می کرد و این باعث شد که خلی های دیگر علاقمند کار و شخصیت اش باشد
و تا هنوز که هنوز است بهترین کار. انجام می دهد حقوقی بالای دریافت می کند و عشق می کند
چون به گفته خودش من عاشق این کار هستم و من کار دیگری را انجام داده نمی توانم
اما در همین شرایط و ضعیت پسر عموی من هم وارد دانشگاه شد و در رشته موسیقی آن غاز به تحصیل کرد
چهار سال در این بخش تحصیل کرد کار کرد و تمرین کرد و یکسری حرفه های را مانند ورک و پیانو را آموخت و در بعضی ها دعوت می شد و از این آلات موسیقی استفاده می کرد اما به صورت که بی تواند از این طریق صاحب کسب و کار و در آمد شود چیزی نشد
چون دیدگاهش این بود که از این طریق به جای نمی رسیم
و همین هم شد و از آن طریق که تحصیل کرد و آموخت هیچ چیزی نشد و حتی باعث شد که راه مهاجرت در پیش گیرد به دلیلی که این رشته تحصیلی نون ندارد و من بروم در کشور های دیگر نون پیدا کنم و به آن مقصد هایش هم نرسید و تا هنوز که هنوز است این آدم بیکار و سرگردان است و از این حرفه و فن و توانی کسب کرده بود پول نتوانست بی سازد
چون دیدگاهش این بود که از این طریق نمی شود
در کل وقتی نگاه می کردیم این بود که از نگاه اعتماد به نفس خلی ضعیف بود
و خود باوری اصلا ندارد
و فقط دنبال دیگران است و هیچ وقت به خودشان و توانای های شأن با دی گاه بهتری نگاه نکرد
و همیشه خودشان را ضعیف و نا توان حس می کند.
و من خودم هم همین گونه شد
خلی فرصت های بهتری برایم فراهم شد که می زد سریع و راحت تر رشد کنم
اما به دلیلی ترس از نظر و حرف مردم هیچ کاری را شروع نکردم
همیشه هر کاری می خواستم شروع کنم اپل می گفتم فلانی ها چی خواهد گفت
اگر جالب نباشد چی خواهد شد
اگر نتایج نگریم چی خواهد شد
اگر خوب پیش برده نتوانیم چی خواهد شد
همیشه به جنبه منفی آن نگاه می کردیم و قبل از شروع کردم خود را شکست خورده احساس می کردیم و همین می شد که هیچ قدمی بر نداریم و نظاره گر مردم باشیم
به این دلیلی که مردم نظری بدی به ما نداشته باشد
چون ما دوست داشتیم همیشه آن جنبه تعریف از مردم را برجسته سازیم و مردم از ما تعریف کند
و این باعث شد که همیشه در وضعیت های نا مطلوب بسر ببریم
و شرایط های نا جالب را داشته باشم
حالا که با استاد آشنا شدم خوشحال هستم و امید وارم که بی توانم تغیراتی بهتری در زندگیم ایجاد کنم
خداوند را خلی ممنون و سپاسگذارم که مرا به این مسیر خوب هدایت کرد
تمام فکر من این بود که چقدررر خانم شایسته روی خودشون کار کردن،چقد فرکانس بالایی دارن که شما اینقدر دوست داشتین بیان پیشتون،یا میخ.استین برین پیششون.بهشون تبریک میگم و تحسینشون میکنم که چقد با عشق و علاقه این کار رو انجام میدن.
چقدررر دارن توی کارشون رشد میکنن،تلاش دایمیشون مشخصه همه چی عالی هست،صددرد دارن در مسیر رشد حرکت میکنن.
من خواسته ی داشتن این دوره توی وجودم بود شدید و گفتم پول در حال حاضر توی دستم نیست هدایت میشم که چکار کنم،فقط ایران یه پولی پیش خواهرم بود که بخاطر فروش گردنبندم بود،گفتم نه. دیگه اون رو دس نمیزنم دیگه پوله سفر شد و نمیتونم بخرم و گردنبندم که ندارم دیگه پولشم نیست خلاصه از این موارد،بعد از جایی که مقاومت داشتم و هدایت خ.استم،وقتی که شما گفتید زمینی فروختید برای کارتون،گفتم خدایا این حرف برای من بود،از اونجایی که باورهای ما اعمال ماست،گفتم ببین تو هنوز ایمانت به دورع ها صددرصصد نیست ،که بدونی با عمل بهشون صد برابر پول گردنبند بهت برمیگرده،نتایج در حد باورهای ماست.این باور رو شکستم و پول دوره دادم و باید روش کاز بشه،این هدایت و نکته خیلی جالب بود که گفتم اینجا بنویسم.
به نام خداوند عشق و زیبایی
سلام به همگانی
نکته ای که اول و بیشتراز هر نکته دیگه در این فایل فکر میکنم اصل و اساسه اینکه باید اول و همیشگی ست اینکه ما هرروز بیشتر و بهتر از روز قبل در کاری که بهش علاقمندیم مهارت کسب کنیم و متخصص تر بشیم وقتی ما بصورت واقعی و در لول خوب در کار خودمون علم و آگاهی و مهارت داشته باشیم حتما نیاز نیست که از همون اوایل بالاترین تخصص رو داشته باشیم اما به اندازه ای که از درون واقعا خودمون رو راضی کنه اونوقت ما خودبه خود و خیلی راحت تر میتونیم احساس لیاقت رو در خودمون درک کنیم
بهتر درک و باور میکنیم که ما میتونیم درآمد بالایی داشته باشیم
بهتر درک میکنیم که ما میتونیم فراوانی هارو تجربه کنیم
ما لیاقت اینو داریم که در جایگاه مناسبی در رابطه با تخصص خودمون در مقابل آدمها و مکانهای مختلف از توانایی های خودمون حرف بزنیم
بهتر درک و باور میکنیم که ما ارزشمندیم
بهتر درک و باور میکنیم یه عالمه آدم وجود داره که حاضرن بخاطر آموزش از مهارت ما هزینه پرداخت کنند،
بهتر درک و باور میکنیم که در مقابل افراد مختلف در رابطه با حوزه کاریمون اظهارنظر کنیم
خلاصه بیشتر و بهتر درک و باور میکنیم و میتونیم خیلی راحت تر این آگاهی هارو بپذیریم و باورشون کنیم
احساس لیاقت
نعمت
فراوانی
ارزشمندی
اعتمادبنفس
ایمان
باور
قدرتمندی
و….
چقدر لذت میبرم از اینکه استاد شما میگی متخصص شدن و پیشرفت کردن در کارمورد علاقه ات اصلا کار سختی نیست بخصوص اینکه ما با دار و دسته معلول ها طرفیم
واقعا هم همینطوره
*خب دیدگاهمن به جهان هستی اینه حالا که ما با معلول ها سروکار داریم خب کارمون راحت تره که در کار خودمون تمرکز و انرژی بذاریم تا متخصص بشیم
خب اگه اکثر انسانها معلول هم نبودن من با خودم میگم خب بازم چه بهتر اونموقع دیگه بهتراز اینجوری میشد اتفاقا دنیای قشنگتری داشتیم و من متخصص تر از اینی که الان میشم ،میشدم و خیلی بهتر از اینا میشد
اما باز اینجورم خوبه خلاصه از هر زاویه که نگاه بکنیم خوبه و برا کسی مثل من همیشه عاشق اینه که در کار خودش بهترین و نفوذکننده علم باشه از همه طرف و هر نوع دیدگاهی نمایان شدن نعمتها و فرصتهای بیشتره*
خب حالا که ما نمیتونیم این معلولیت اکثر آدمها رو تغییر بدیم پس چرا از این فرصتها لذت نبریم و کارمون که راحت تره یه عالمه موفقیت و ثروت کسب نکنیم،
بااینکه اگر این معلولیت نبود بازم از لحاظ هایی دیگه خوب بود و کارمون یه خورده سخت تر بود برا حرفه ای تر شدنمون اما بازم مزایای بهتری داشت
ولی خب حالا که راحت تره برامون حرفه ای بشیم در کار خودمون،،
استاد وقتی میگی تا چند روز اول هرچه مطالعه میکردی اونطور که میخواستی نمیتونستی مطالب رو درک کنی. و یه جاهایی احساس میکردی که مغزت داره منفجر میشه درک میکنم شما رو شاید کاملا نباشه اما تا حدود زیادی درک میکنم چونکه خودمم بارها اینجور شدم و همچنین همین چند هفته پیش در رشته کاری خودم چندتا کتاب از چندوقت پیش خریدم و چندتا صفحه بخصوص اولی ها رو هرچه میخوندم اصلا انگار مغزم داشت روشون فقط اسکی میرفت و اصلا هیچی و مغزم داشت جابجا میشد اما من یه استراحت کوتاهی به ذهنم میدادم و دوباره میرفتم سراغ مطالب و فکر میکردم و تمرینات و تکنیک هارو امتحان و اجرا میکردم خلاصه هرروز بیشتر و بهتر درک کردم و الان سرعتپ خیلی بیشتر شده و چندروزه که جلد اول رو به پایان رسوندم و رفتم سراغ جلد بعدی و هر جمله و مطلب موردنظر رو دارم با درک و علم و عمل دریافت و اجرا میکنم و چقدر بهتر شدم و درک بالاتر رفته
و واقعا همیشه با خودم میگم ارزش داره که من تمرکز و انرژی بذارم برا کار خودم،،
چونکه من اینو دیگه با سلول به سلول های بدنم درک میکنم وقتی من تخصصم در کارم بالاتر بره دیگه احساس لیاقت،اعتمادبنفس،خو باوری،لایق ثروتمند شدن،نعمتهای بیشمار خداوند،درخواست کننده ها و پیشنهادهای و فرصتها و موقعیت های بسیار و مختلف رو داشته باشم،
واقعا تا مهارت در کاری که داری انجامش میدی نباشه نمیشه احساس لیاقت،ایمان،باور و اعتماد بنفس رو ،روی هوا ساخت باید یه بیس یه پایه و اساس داشته باشه وقتی این فندانسیون باشه دیگه پذیرش اون آگاهی ها خیلی راحت تره،،
و بازم میگم استاد شما واقعا درست میگی ما با دار و دسته معلول ها سر و کار داریم معلول های ذهنی چرا؟! چونکه اطراف من پره از یه عالمه معلول ها اما من همیشه از دریچه لذت به اون همه معلول نگاه میکنم چونکه من نوع تفکرات و اهداف و باورهایی دارم که از دید اکثر اونها اصلا غیرممکن و رویایی ست
چقدر این جمله انگیزه بخش میتونه در روند مسیر رشد مون کمک کننده و راحتی کارمون بشه « حرفه ای شدن در کارمون اصلا کار سخت و پیچیده ای نیست»
خدایا شکرت از اینهمه نعمت و زیبایی و لذت های خدایی
دعای خیر و سعادتمندی رو برا همتون میکنم.
به نام خداوند بخشنده مهربان
استااااد جااااان سلام
دوستان عزیزم سلام
استاد عزیز تو هر فایلی تکون میدی من و شما اخه
بابا مگه داریم بله داریم استاد عباس منش عزیز رو داریم
اینکه گفتید بابا خیلی ها معلول ذهنی هستن..
موقع گوش دادن به این فایل دیدم واقعا همین طوره
چند نفر ادم موفق و کار درست هستن از بین کل جمعیت دنیا
فقط چند درصد
چرا؟
چون ادما یا هدفی ندارن و نمیدونن واسه چی بدنیا اومدن
یا شاید دوست دارن پول داشته باشن ولی شور و انگیزه واقعی رو ندارن…
ولی افرادی هم هستن که راهشون رو پیدا میکنن و میوفتن روی ریل
استاد چقدر قشنگ گفتید که اول راه پیشرفت کمه
ولی شور و اشتیاق باعث میشه جلو بری
و وقتی استمرار داری،جهان پاداش های زیبایی بهت میده
استاد واقعا حس میکنم حرفهاتون رو ،چون لمسش کردم
استاد وقتی تو هر حوزه ای اینقدر استمرار داشتید و به قول خودتون با بالا ترین استاندارها جلو رفتید
فقط میتونم بگم خدایا شکرت چنین استادی و چنین الگویی دارم
تحسین میکنم شما،تلاشتون و موفقیت هاتون رو
تلاش میکنم نزدیک بشم به شما و استاندارهامو بالا ببرم
حرکت کنم با باورهای درست
مدام تمرکزم روی خودم باشه برای پیشرفت و بالا بردن اگاهی هام
استاد سپاسگزارم از شما
بنام خدای رازق
سلام به استاد عزیزم
ادم ها دو دسته هستن ، دسته اول کسانی هستن که مهارت های عالی دارن اما چون عزت نفس و احساس لیاقت کمی دارن ، نتوان ارائه و پولسازی ندارن ، دسته دوم ادم هایی که هیچ تلاشی برای بهبود مهارت هاشون نمیکنن و منتظرن خدا پولو برسونه .
استاد من بعد دوره احساس لیاقت تمرینات جلسه 16 رو مدام و هر روزه انجام میدم ، قبل از شروع هر کاری متعهدم که این تمرین رو انجام بدم ، تو تمرین ها از ارزشمندی ویژگی های شخصیتی ، مهارت ها و توانمندی هام میگم و مدام تحسین میکنم ، جلسه 11 هم فوق العاده بود برام .
اما من هنوز نمیدونم علاقه مندی اصلیم چیه
اصلا نمیدوننم جزو کدوم دسته هستم .
مهارت هام رو تا حدودی میدونم چیه ، نقاط قوتم رو میدونم اما دقیق نمیدونم چه کاری.
من از بچگی وقتی از مدرسه می اومدم خونه با شوق و ذوق شروع میکردم به معلم بازی کردن و هی برای خود م برگه امتحان میساختم و صحیح میکردم ، اسم بچه های کلاس رو مینوشتم و نمره بهشون میدادم ، طوریکه بابام اسم همکلاسیام رو دیگه از حفظ بود ( استیکر خنده ، اشکم از چشماش اومده ) . تو مدرسه هم وقتی مطالب رو توضیح میدادم به دوستام خیلی خوششون میاومد و میگفتن عالی توضیح میدی و تو دانشگاه هم کنفرانسای خوبی میدادم که تحسین میشدم امااااا ترس از صحبت جمع حتی صحبت معمولی همچنان با منه !!
خلاصه من هدفم برای شغل معلمی نبود اما بعد دانشگاه معلم شدم ، کارم رو دوست دارم فراوان اما حواشیش مثل جمعیت زیاد کلاسا ، شیطنت بچه ها ، اولیای متوقع ، کمبود و… اذیتم میکنه که میدونم قسمت زیادیش از کمبود عزت نفس خودمه . تو دوره احساس لیاقت ، تو جلسه 13 متوجه شدم من کارهای فردی و در محیط های خلوت رو بیشتر دوست دارم ، محیط مدرسه پر از شلوغیه و کنترل جمع برام سخته !
خلاصه از توضیح دادن مطالب لذت میبرم اما محیط کارم رو دوست ندارم .
من قبل اشنایی با شما هم تو فکر کارافرینی بودم اما هنوز نمیدونم دقیقا چکار باید بکنم .
اینکه گفتید نیومدیم تو این دنیا که بریم سر یه کاری و پول دربیاریم رو موافقم باهاش ، اومدیم خودمون و توانمندی هامون رو کشف کنیم و گسترشش بدیم ، تا جهان هم گسترش پیدا کنه .
برید دنبال لذت و علاقتون پول هم دنبال شما میاد ، واقعا شور و شوق امید به زندگی میده و باعث میشه ادم حرکت کنه سمت جلو ، حتی به جایی برسه که پول های کلان داشته باشه و بی نیاز باشه ولی همچنان ادامه بده !
البته گفتید که در کنار علاقه باید ترس از حرف مردم رو هم بذاریم کنار ، قدم در دل ترسامون بذاریم .
من اینطور خودمو گول میزدم که تو از حرف زدن تو جمع میترسی پس به توضیح دادن مطالب علاقه نداری ، چون اگه علاقه داشتی ترس و اضطراب نمیگرفتی ، در صورتی که ترسها رو همه دارن و طبیعیه و باید بها بدیم ، بدون بها نمیشه .
اصلا یکی از دلایل اینکه دوست دارم کسب و کارم انلاین باشه اینکه تو جمع نباشم . حالا نمیدونم ریشش توجه به ویژگی های شخصیتیمه و باید با این طوری بودنم راحت باشم یا نه از ترس دارم اینو میگم .
استاد من از بچگی به خاطر جوی که توش بزرگ شدم خودباوری بسیااار ضعیفی داشتم، یعنی توانمندی هام عالی بود ولی همیشه برای حرکت یکی باید هولم میداد ، یا همیشه خودمو کمتر از بقیه میدیدم ، باید کامل میبودم ، از اشتباه و شکست وحشت داشتم ، اصلا طرز برخورد با چالش ها رو بلد نبودم ، با کوچکترین انتقادی بهم می ریختم و حرفای سمی دیگران درباره خودم رو باور میکردم .
الانم دارم با اشک مینویسم ، احساس میکنم خودمو تازه پیدا کردم و محکم این فاطمه رو بغل میکنم ، به خاطر تمام کمبود هایی که از خودباوری خودش داشت . میگم خوش به حال همسنای من که تو خانواده هایی بودن که از بچگی بهشون خودباوری دادن و الان موفقن ، اما میگم اشکال نداره مگه عباسمنش کسی بهش خودباوری داد؟
نه ، خودش حرکت کرد ، تازه شما گفتید کسایی که خودشون سعی در بهبود عزت نفسشون دارن خیلی بهتر از کسانی میشن که از اول تو خانواده عزت نفس خوبی بهشون دادن .
من الان چند ماهه فهمیدم خودباوری چیه
خودمو از زیر خروار خروار خاک پیدا کردم
استاد الماس احساس ارزشمندی و لیاقتم خیلی خاک خورده بود ، با اموزش های دوره لیاقت کمی پاکش کردم اما باید ادامه بدم تا شفاف شفاف بشه .
من چاره ای جز رفتن تو دل ترسام ندارم ، چاره ای جز اینکه انتقادات سمی بقیه رو بشنوم و قوی بمونم ندارم ، من باید قائم به ذات خودم باشم و منتظر تایید بقیه نباشم ، باید ترس از اشتباه رو از خودم دور کنم ، خیلی بااااید هست که باید انجام بدم اما میدونم تکامل میخواد .
درد تضاد ها اونقدر بالا بوده برام که انگیزم برای حرکت به تنهایی خیلی بیشتر از قبل شده .
من از بیماری خودکم بینی رنج میبرم ، هنوزم هست چون یه شبه نمیشه درست بشه
چارش هم زدن به دل ترس هاست
چارش اینه که دیگران رو عاقل تر از خودم نبینمو و هر حرفی رو درباره خودم نپذیرم .
خوشا به حال اونایی که علاقه مندیشون رو کشف کردن و حرکت کردن .
به امید روزی که منم مثل همونا باشم .
این جملتون خیلی امیدبخش بود که در دنیا اکثریت فلج مغزی و فکری هستن و تاپ لول شدن با تمرکز گذاشتن و علاقه کار سختی نیست و اد خیلی راحت رشد میکنه .
تکامل هم به معنای زمان زیاد نیست ، با تمرکز میشه تو زمان کم تکامل داشت و بهترین شد.
مسئله ای که الان درگیرشم ازادیه ، یکی از مهم ترین انگیزه هام برای پولسازی و کسب و کار انلاین داشتن ازادیه چون الان زمانم ، تصمیم گیریم درشغلم دست خودم نیست ، من تفکر انتقادی بالایی دارم و باگ و نقص رو خیلی زود میفهمم ، برای همین شاید همکارای دیگم خیلی متوجه نواقص محیط کاریم نشن اما من زود گرفتم و فهمیدم جای موندن نیست از همون اول ، حتی ادم هایی رو هم که باهاشون معاشرت دارم خودم نمیتونم انتخاب کنم .
مولد ثروت شدن یعنی حق انتخاب داشتن در همه زمینه های زندگیت ، ثروت ازت خالق بهتری میسازه .
ادم های ثروتمند از حل تضاد های مربوط به خودشون تونستن جهان رو گسترش بدن نه تمرکز بر تضادهای دیگران و حلشون .
برای ثروتمندشدن باید خلاف نظر اکثریت حرکت کنی ، تو فرهنگ ما تا چشم باز میکنی همش باید درس بخونی ، از مدرسه تا دانشگاه تازه تو دانشگاه هم تا دکتری پیش بری بعدش استخدام بشی ،خب این راه اکثریته، مگه میشه یه جمعیت عظیمی به درس خوندن داشته باشن ، اونم درسی که همش یاداور اضطراب و ترس و رقابت و نمرس ، انگار همه محکومن به دنبال کردن این سیستم ،مگه ما اشرف مخلوقات نیستیم ، نهایت خودباوری ما تو درس و کنکور خلاصه شده ؟ اصلا همین درس و دانشگاه تمرکز ادم رو از علاقه مندی هاش میگیره ، مثلا یه نفر ورزش دوست داره ، سر کنکور و دانشگاه میذاره کنار . اخرش هم باید بیفته دنبال کار و پول دراوردن . این الگوی اکثریته ، البته الان با انلاین شدن تب و تاب دانشگاه کمی خوابیده اما خیلیییی جا داره !
عمل کردن طبق اکثریت خلاقیت و انگیزه رو درون ادم میکشه ، تبدیل به ادمی میشی که نمیتونی ایده هات رو اجرا کنی ، کپی کاری میشی که مجبوری مثل بقیه عمل کنی . جایی هم اشکال ببینی حق اعتراض نداری چون بقیه همین جورن و راه درسته .
تمام سال های خوشیم به درس گذشت چون از بچگی تو مغزمون کردن میخوایی چیزی بشی باید درس بخونی .
استاد من الان شش ماهه دارم تمرینات رو جدی انجام میدم اما خدا گواهه از لحاظ ارامش ، نعمت و برکت چیزایی بدست اوردم ک محال بود از راهی که اکثریت میگن بدست بیارم . من واقعا نمیخوام طبق روش اکثریت برم چون تجربش کردم همش سختی ، زجر ، بی علاقگی ، نداشتن تصمیم گیری ، بردگیه . اختیارت دست خودت نیست ، من نمیدونم این مسیرهای سخت رو گذشتگان ما چطور ایجاد کردن که الان اکثریتمون فلج شدیم و همه کارمون با سختیه .
بابا راه راحتم هست دیگه
من یه ذره رو باورام کار میکنم ، دنیا روی خوشش رو بهم نشون میده ، فقط هم کار ذهنی میکنم ، دنیا خودش کارای فیزیکی رو انجام میده ، بابا از این راحت تر ؟؟؟
از نظر خودم میگم اگه بخوام به خاطر حرف بقیه و ترس از تایید نشدن خانواده راه سخت و سنگلاخی اکثریت رو بر به خودم خیانت کردم و حماقت محض کردم ، خانواده من هیچ وقت از من رای نمیشن ، پس بهتره راه خودم رو برم ، حداقل در حد خودم از این مسیر کلی نتیجه خوب گرفتم . فقط باید بیشتر ادامه بدم .
به نام انرژی قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است و جهانی زیبا و سرشار از نعمت و فرصت و ثروت و فراوانی خلق کرده
و من را از بدو تولد موجودی ارزشمند و بالیاقت آفریده، که لیاقت برخورداری از تمام نعمتهایش و داشتن بهترین نوع زندگی را دارد.
سلام به تمام خوبیها، زیباییها و آدمهای خوب
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
من باید حرکت کنم و توی دل ترسهام برم.
وقتی دنبال علائق و عشقم باشم، بالاترین تجربه لذت رو خواهم داشت.
من باید مسیری رو که توش علاقه، توانایی و استعداد دارم رو شروع کنم؛ وقتی با تمام وجود این کار رو انجام بدم، اونوقت زندگی خیلی خوب و احساس فوقالعادهای رو تجربه میکنم.
هر چقدر احساس بهتری داشته باشم (احساس عشق، احساس توانمندی، احساس کنجکاوس بیشتر)، طبق قانون خداوند نعمتها و ثروتهای بیشتری وارد زندگیم میشه.
وقتی احساس خوبی دارم، اتفاقات خوبی برام رخ میده.
وقتی احساس خوبی دارم، ایدههای خوبی به من الهام میشه.
وقتی احساس خوبی دارم، آدمهای مناسب وارد زندگیم میشن.
یکی از بالاترین درجات احساسی زمانی است که انسان دنبال موضوع موردعلاقهاش میره، در زمینه چیزی که دوست داره دنبال اطلاعات و مطالعه میره و در موردش توانایی و مهارت کسب میکنه؛ اون وقت این توانایی به صورت تصاعدی رشد میکنه.
وقتی از انجام کاری بسیار لذت ببرم، یعنی واقعا عاشقش باشم و توش مهارت کسب کرده باشم، اونوقت ثروت لاجرم دنبال من میاد و بهطور سیلآسا از در و دیوار وارد زندگیم میشه.
وقتی از کاری که میکنم واقعا لذت ببرم، احساسم خوب باشه، اونوقت جهان به من پاداش خواهد داد، نتایج باکیفیت بدست میارم و اتفاقات خوشایند از چپ و راست توی زندگیم رخ میده.
باید برم سراغ چیزی که عاشقشم؛ هر چقدر نیازه براش مطالعه کنم و دانشم رو در موردش زیاد کنم؛ هر چقدر توانایی و مهارت من در مورد چیزی بیشتر بشه، ناخودآگاه احساس خودارزشمندی و لیاقت و عزتنفس من بیشتر و بیشتر میشه و اینها ثروت رو وارد زندگی من میکنه.
اول باید مهارت داشته باشم در زمینهای، یعنی باید در مورد موضوعی که میخوام روش کار کنم اونقدر دانش و مهارت داشته باشم که اعتمادبهنفس من بالا باشه، با اعتمادبهنفس و عزتنفس بالا میتونم این کار رو بهترین نحو ممکن انجام بدم.
من باید از این فرصتی که خدا به من داده نهایت استفاده رو بکنم، هر روزش رو واقعا زندگی کنم، هر روز بهتر بشم، رشد کنم، پیشرفت کنم، مهارت کسب کنم، ثروت بسازم، از زندگیم لذت ببرم و پیوسته شکرگزار باشم.
حواسم هست که فرکانسی که به جهان میفرستم مهمه، تلاش ذهنی که برای کنترل افکار و ساخت باورهای قدرتمندکننده میکنم مهمه، تلاشی که برای کنترل ذهن، داشتن احساس خوب و ماندن در احساس خوب میکنم مهمه.
چون احساس خوب= اتفاقات خوب.
چون به میزانی که من برای خودم ارزش قائل باشم و خودم رو لایق نعمتها بدونم، جهان هم برای من ارزش قائل خواهد بود.
من ایمان دارم که داشتن زندگی دلخواه و رویایی و خوشبخت و ثروتمند بودن، روند طبیعی زندگی منه؛ چون ذات من ارزشمنده و لیاقت تجربه عشق ناب، سلامتی، آرامش، موفقیت، ثروتمندی و خوشبختی رو داره.
خدایا شکرت
به نام خدای بزرگ
سلام خدمت شما و همه دوستان
یاداوری رسالت و هدف از خلقت باعث میشه ادم خیلی زیر و رو کنه ذهنش رو و نوشخوارهای ذهنی رو
ز کجا امده ام
امدنم بهر چه بود؟
به کجا میروماخر….
خیلی از ماها گمکردیم اصل خودمون رو
واس چی اومدیم؟اینکه بیام صب تا شب بدویم و اصن هرچقدر زیاد پول بسازیم و بذاریم بریم؟
که تو 90 درصد مواقع پول زیادم خبری نیست فقط در حده زنده بودن.
پس اون ذات گرانبهای خودمون یادمدن رفته که درگیر 2قرون 2هزار شدیم
چشمو گوش بسته شده و صصصصب تا شششببب بدو بدو برای روزمرگی
درصورتی که بابا روزی ما تضمین شده توسط الله
اونم به غیر حساب اونم باز از جایی که فکرشو نمیکنیم
ولی برای چه کسانی کسانی که یادشونه چی بودن چی هستن و چرا اومدن و اینجان
از بلاتکلیفی در اومدن دنبال تجربه واقعی و لذت واقعی زندگی ان فارغ از درامدش و پولش میخوان عشق کنن
میخوان پیدا کنن اون عشق و رسالت اصلیشون رو
وقتی جای درست خودت باشی وجودت ارومه کیف میکنی اون شور و شعف فوران میکنه میخوای دااد بزنی که اقااا من هیچی نمیخوام فقط اینجایی که هستم درسته جام دارم زندگی میکنم
اون موقع دیگه پول دنبالته سلامتی شادی اتفاقای خوب همه اینا میان دنبالت چون تو جای رست خودت وصل شدی به منبع
الرزق و رزقان
در پس همه اینا که تو سر جای درست خودت باشی چیزی که عاشقش باشی رو انجام بدی
احساس خوب هست و احساس خوب واقعی و همیشگی باعث اتفاقای خوب میشه
ممنون سید عزیز که بازم یه بیداری به من دادی تا یادم بیاد جایگاه والایی که خدا بهم داد و منو از غفلت روزمرگی نجات دادی تا رشد کنم و پیشرفت کنم
خدارو شکر تو مسیر درست هر لحظه دارم هدایت میشم
شاد باشید و پیروز و موفق ️
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم…
استادجان من بین چند هدف گیر کردم به هرسه تاشونم علاقه شدید دارم نمیدونم چجوری باید قدم بردارم تا به هر سه تاشونم برسم…فوتبال،بازیگری،بدنسازی…البته الان ۲۳ سالمه و یه باور اشتباه که تو ذهنمه اینه ک فک میکنم تو این سن شروع فوتبال نمیتونه منو تبدیل به یه ستاره کنه هرچند این فقط یه باور غلطه اما ذهن من نسبت بهش گارد میگیره بااینکه فوتبال و بدنسازی تنها چیزایی ان که من وقتی واردشون میشم به ساعتم نگاه نمیکنم و تمام تمرکزم رو اینه ک بهتر انجامشون بدم…
اما ازتون میخوام لطفاً راهنمایی کنید چجوری ازین سردرگمی دربیام
خیلی ممنونم استاد عزیزم
به نام رب العالمین
سلام استاد عزیزم مریم جان و دوستان گلم
خدا رو شکر که توفیق گوش دادن به این فایل و درکش رو بهم بخشید انشالله به اندازه درکم عمل کننده به آگاهی هاش باشم که این عمل نشان دهنده سپاسگزاری من هست به خاطر گوش دادنش ..و عمل نکردن من نشانه ناسپاسی من هست این رو من جدیدا هر فایلی از شما چه دوره ها چه دانلودی گوش کنم به خودم یاد آوری میکنم.
خدا رو شکر من دوره ثروت 2 رو دارم ولی فکر میکنم در عمل به آگاهی هاش ضعیف بودم و الان هدایت شدم که انشاالله دوباره از اول متعهدتر شروع کنم و به تمریناتش بیشتر عمل کنم.
با شنیدن چندین و چند باره ی این فایل
درک کردم اینکه نتونستم پیشرفت کافی در تمام جنبه های زندگی داشته باشم و به سطح قابل قبولی که میخوام در زندگی برسم اینها بوده
نداشتن اعتماد به نفس
نداشتن باور ارزشمندی در مورد علاقه ام در مورد خودم در مورد توانمندی هام
نداشتن باور فراوانی
نداشتن باورهای قدرتمند در مورد علاقه
ارزشمند ندانستن سرمایه های اصلیم که شامل تمام ویژگی های شخصیتی مثبتم هست و عادی پنداشتنشون
عدم درک تکامل
عدم درک اصل قانون
کمال گرایی
و …
حتی موقعی که دنبال علایقم بودم به خاطر نداشتن اعتماد به نفس کافی نداشتن باور ارزشمندی در مورد خودم و توانمندی هام و نداشتن باورهای قدرتمند کننده در مورد علایقم و پیشرفت در موردش به جای اینکه تضادی که بهش برمی خوردم رو حل کنم و جلوتر برم و قویتر بشم یا بیتوجه میشدم یا مسیر رو رها میکردم…
هر بار درکم بهتر میشه از قانون به یه نقطه ای میرسم مثل اینکه قبلاً هیچی نمیدونستم …
الان بهتر درک کردم هدف از زندگی چیه یا چرا انتخاب کردم بیام این دنیا…
هدف تجربه خودمه با حرکت در مسیر علایقم با حل تضادهایی که در مسیرش هست و هر بار با حل کردنشون خودم پیشرفت میکنم جهان بیشتر رشد میکنه هر چقدر جلوتر برم در این مسیر ارزشهایی که خلق میکنم بیشتره و ارزشمندتر و جهان ثروت و پاداش بیشتری به من هدیه میده هم خودم از زندگیم و مسیرش لذت میبرم هم باعث میشم جهان بیشتر گسترش پیدا کنه….
الان یه مدت هست دارم روی علاقم کار میکنم و هنوز قدمهام کوچولو اند ولی لذت میبرم الان بهتر درک کردم که در مسیرم بمونم به خاطر خودم و تجربه بیشتر خودم ادامه بدم تا زندگی رو زندگی کنم…
استاد عزیزم و مریم جان بینهایت از شما سپاسگزارم به خاطر تمام فایلها تمام توضیحات فایل ها تمام دوره ها تمام آگاهی ها و تمام امکانات این سایت بینظیر که هر روز بهتر و بهتر میشه.
دوستتون دارم .انشاالله در پناه رب العالمین همواره شاد سالم پیروز و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام زهرا جان️
بسیار از خوندن کامنتت حس خوب گرفتم
چیزی که نوشتی خیلی به احساسات درونیهمننزدیکه
وحالمو خوبکرد
من مدتیه که دارم روی عزت نفسمکار میکنم
اول میخواستم دوره یثروترو تهیهمنم بعد تو فایلهای مختلف متوجهشدم که عزتنفسپایهواساس همه ی موفقیتهاست
ومن واضحأ تو تو اینمورد خلا داشتم
و دگ اونو تهیه کردم و دارن روش کارمیکنم
و الان میبینم که چه انتخابدرستی کردم
وچقدرررر اعتماد به نفس ، خودباوری،عزت نفس واحساسلیاقترابطهی مستقیم باثروتداره
خدارو خییلی شکر میکنم
و برای شما دوست عزیزم ارزوی ثروتوشادیه روزافزون دارم
به نام خداوند مهربان
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستانم
روز 115
چگونه مولد ثروت باشیم
من جز دسته اول هستم مهارت رو کسب میکنم ولی اصلا اعتماد به نفس ندارم چند سال پیش وقتی رفتم قالیبافی یاد گرفتم خیلی دوست داشتم مربی باشم ولی سریع نجوا میاومد تو نمیتونی مربی باشی اگه کسی سوال بپرسه گیر میکنی تو خودت همه چیز رو بلد نیستی و کلی نجوا که من قانون رو بلد نبودم و بهشون قدرت میدادم و همین باعث میشد من فقط یه کاری رو برای دل خودم یاد بگیرم ول کنم
دیگه تلاشی نمیکردم مهارتمو بیشتر کنم
آدم هایی که موفق شدم یه مهارتی داشتن و تو دل ترس هاشون رفتن و ادامه دادن از وقتی با شما آشنا شدم خیلی کسایی که موفق هستن رو زیر نظر میگیرم میبینم برای همه ی اونا هم نجوا بوده یه جاهایی نا امید شدن ولی ادامه دادن ،مثلا تو ی همین اتفاقات اخیر ایران اولش شاید همه ناراحت شدن ولی خیلی ها از این فرصت استفاده کردن و آموزش دیدن و الان شروع کردن قوی تر از قبل
چون به قول استاد 99 درصد کردم معلول ذهنی هستن که رقابت باهاشون کار راحتیه
وقتی داشتم به این مثال شما فکر میکردم با خودم گفتم چرا آنقدر برای خودم سختش میکنم تو حوزه ای که من دارم کار میکنم خیلی آدم های موفق هست که کارشون عالی ولی تعدادشان زیاد نیست و جالب اینکه تو همین دوسال بیشترشون رشد کردن پس اگر برای اونا شده برای منم میشه تنها تفاوت اونا ادامه دادنشونه کم نیاوردنشونه اینه که سعی کردن تو مهارتشون هر روز بهتر از قبل بشن
من قبلاً فیلم ها و عکس های اطرافیانم رو ادیت میزدم ساعت ها پشت سیستم مینشستم و با ذوق این کار رو میکردم یا مثلا موهای بچه ها رو درست میکنم و وقتی کار تموم میشه ذوق میکنم اصلا گذر زمان رو نمیفهمم
ولی تصمیم گرفتم برم دنبال ادیت
استاد وقتی گفتید زندگی یه فرصت کوتاه به این فک کنیم که بریم دنبال علایقمون
سعی کنیم لذت ببریم نه اینکه عذاب آور کنیم این زندگی رو
استاد من آنقدر هدایتی جواب یه سوالم رو هم تو این فایل گرفتم ،واین بهم کمک کرد که بیشتر اینو باور کنم که خدا تو هر زمینه ای ما رو هدایت میکنه
تو فایل دیروز سفرنامه وقتی گفتید من مدرک خاصی ندارم سریع ذهن من گفت استاد دانشگاه رفته حتما تو رشته روانشناسی یا چیزی شبیه به این درس خونده بالاخره زمینه اش رو داشته تو دانشگاه نرفتی و….و برام این سوال ایجاد شد رشته استاد چی بوده
اصلا به نصف روز نکشید که خدا این سوالمو جواب داد و شما اشاره کردید به رشته تون یعنی خدا میخاست بهم بگه آنقدر زود وراحت به همه ی سوالاتون جواب میدم
سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته
سلام خدمت دوستانم
بعد از چهل و چند روز خانم شایسته آمده پیش استاد و چقدر احساس خوبی دارند و خوشحال هستند
و چقدر این دور بودن از یکدیگر نتایج های خوبی را در پی داشته است
چون فقط با تمرکز بالای روی یک موضوع کار کردن خلی تاثیر گذار است
مولد ثروت بودن خلی قشنگ است
چقدر مثالی قشنگ و عالی را بیان کردید
بعضی ها از آن توانای کنی که دارند بهترین استفاده را می برند چون آنها با اعتماد به نفس هستند
و بعضی ها دیگر که توانای های دارند اما نداشتن اعتماد به نفس باعث می شود که اصلا حرکت نکند و هر روز حتی پس رفت داشته باشد
من در این بخش مثال های خلی خوبی به یادم آمد که این چنین افراد بشتر برایم یاد آوری شد
چون من خلی از این چنین افراد را دیدم که بدون داشتن کدام توانای خاص به خلی از جاهای خوبی رسیدند چون آنها اعتماد به نفس بالای داشتند و خودش را باور داشتند
اما بازهم افرادی را دی م که یکسری توانمندی و مهارت داشتند اما هیچ وقت از این مهارت و توانمندی هایش استفاده نکرد و هنوز که هنوز است بیکار و سرگردان می گردد
داداش من عشق و علاقه ای به تیاتر و بازی گری داشت و در کودکی حتی به این بخش علاقمند بود و یکسری کار های را در مدرسه در روز های خاص انجام می داد
وقتی که وارد دانشگاه شد به همین رشته تیاتر و سینما قبول شد و با علاقه بسیار زیاد در این بخش درس می خواند و یکسری فعالیت های را داشتند
و در دوران دانشجوی برای خودش تیم ساخته بود و در هر جای که در خواست می کردند و در بعضی روز های خاص می رفتند و تیاتر بازی کردن
کم کم جا پیدا کرد و تجربیات بهتری کسب کرد و تیمش را بزرگتر کرد و زمانیکه از دانشگاه فارغ شد برای خودش کسی شده بود و چون علاقه که به این کار داشت باعث می شد که فلم زیاد نگاه کند و مطالعه کتاب های سینمایی هم داشت و آگاهی خوبی در این بخش داشت
و قتی از دانشگاه فارغ شد قشنگ برای خودش کسب و کار پیدا کرد و در چینل یوتیوب شروع به فعالیت کرد
خودش نتوانست چینل یوتیوب از خودش داشته باشد اما برای دیگران کار می کرد و حقوق بالای در بافت می کرد و این باعث شد که خلی های دیگر علاقمند کار و شخصیت اش باشد
و تا هنوز که هنوز است بهترین کار. انجام می دهد حقوقی بالای دریافت می کند و عشق می کند
چون به گفته خودش من عاشق این کار هستم و من کار دیگری را انجام داده نمی توانم
اما در همین شرایط و ضعیت پسر عموی من هم وارد دانشگاه شد و در رشته موسیقی آن غاز به تحصیل کرد
چهار سال در این بخش تحصیل کرد کار کرد و تمرین کرد و یکسری حرفه های را مانند ورک و پیانو را آموخت و در بعضی ها دعوت می شد و از این آلات موسیقی استفاده می کرد اما به صورت که بی تواند از این طریق صاحب کسب و کار و در آمد شود چیزی نشد
چون دیدگاهش این بود که از این طریق به جای نمی رسیم
و همین هم شد و از آن طریق که تحصیل کرد و آموخت هیچ چیزی نشد و حتی باعث شد که راه مهاجرت در پیش گیرد به دلیلی که این رشته تحصیلی نون ندارد و من بروم در کشور های دیگر نون پیدا کنم و به آن مقصد هایش هم نرسید و تا هنوز که هنوز است این آدم بیکار و سرگردان است و از این حرفه و فن و توانی کسب کرده بود پول نتوانست بی سازد
چون دیدگاهش این بود که از این طریق نمی شود
در کل وقتی نگاه می کردیم این بود که از نگاه اعتماد به نفس خلی ضعیف بود
و خود باوری اصلا ندارد
و فقط دنبال دیگران است و هیچ وقت به خودشان و توانای های شأن با دی گاه بهتری نگاه نکرد
و همیشه خودشان را ضعیف و نا توان حس می کند.
و من خودم هم همین گونه شد
خلی فرصت های بهتری برایم فراهم شد که می زد سریع و راحت تر رشد کنم
اما به دلیلی ترس از نظر و حرف مردم هیچ کاری را شروع نکردم
همیشه هر کاری می خواستم شروع کنم اپل می گفتم فلانی ها چی خواهد گفت
اگر جالب نباشد چی خواهد شد
اگر نتایج نگریم چی خواهد شد
اگر خوب پیش برده نتوانیم چی خواهد شد
همیشه به جنبه منفی آن نگاه می کردیم و قبل از شروع کردم خود را شکست خورده احساس می کردیم و همین می شد که هیچ قدمی بر نداریم و نظاره گر مردم باشیم
به این دلیلی که مردم نظری بدی به ما نداشته باشد
چون ما دوست داشتیم همیشه آن جنبه تعریف از مردم را برجسته سازیم و مردم از ما تعریف کند
و این باعث شد که همیشه در وضعیت های نا مطلوب بسر ببریم
و شرایط های نا جالب را داشته باشم
حالا که با استاد آشنا شدم خوشحال هستم و امید وارم که بی توانم تغیراتی بهتری در زندگیم ایجاد کنم
خداوند را خلی ممنون و سپاسگذارم که مرا به این مسیر خوب هدایت کرد
خدایا صد هزار بار شکرت
افرین افرین مشالله چقد جونتر شدین.
تمام فکر من این بود که چقدررر خانم شایسته روی خودشون کار کردن،چقد فرکانس بالایی دارن که شما اینقدر دوست داشتین بیان پیشتون،یا میخ.استین برین پیششون.بهشون تبریک میگم و تحسینشون میکنم که چقد با عشق و علاقه این کار رو انجام میدن.
چقدررر دارن توی کارشون رشد میکنن،تلاش دایمیشون مشخصه همه چی عالی هست،صددرد دارن در مسیر رشد حرکت میکنن.
من خواسته ی داشتن این دوره توی وجودم بود شدید و گفتم پول در حال حاضر توی دستم نیست هدایت میشم که چکار کنم،فقط ایران یه پولی پیش خواهرم بود که بخاطر فروش گردنبندم بود،گفتم نه. دیگه اون رو دس نمیزنم دیگه پوله سفر شد و نمیتونم بخرم و گردنبندم که ندارم دیگه پولشم نیست خلاصه از این موارد،بعد از جایی که مقاومت داشتم و هدایت خ.استم،وقتی که شما گفتید زمینی فروختید برای کارتون،گفتم خدایا این حرف برای من بود،از اونجایی که باورهای ما اعمال ماست،گفتم ببین تو هنوز ایمانت به دورع ها صددرصصد نیست ،که بدونی با عمل بهشون صد برابر پول گردنبند بهت برمیگرده،نتایج در حد باورهای ماست.این باور رو شکستم و پول دوره دادم و باید روش کاز بشه،این هدایت و نکته خیلی جالب بود که گفتم اینجا بنویسم.
در پناه حق.