نحوه به حقیقت رساندن خواسته‌ها | قسمت 1 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    417MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی نحوه به حقیقت رساندن خواسته‌ها | قسمت 1
    18MB
    19 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

741 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اكرم آرمندي گفته:
    مدت عضویت: 2872 روز

    در ادامه اینکه واقعاً منم حس کردم که اونجا هستم ودر یکی از اون قایقها که از کنار جت اسکی استاد رد شد بودم ومن هم برای اونها دست تکون دادم

    من در طول روز برای یاد اوری به خودم بارها تکرار میکنم که من لایق اینم که به بهترین شکل زندگی کنم و همونطور که میخوام خالق زندگی خودم باشم و طراح اون باشم واجازه ندم که افکار منفی منو احاطه کنه وبه ذهن وروح من اسیب برسونه

    من اعتراف میکنم که از وقتی که با استاد اشنا شدم نحوه فکر کردن و عملکردم نسبت به همه چیز تغییر کرده و تا اونجا که تونستم سعی کردم هر انچه را که میشنوم خوب تجزیه وتحلیل کنم واونهایی روکه باورهای مخرب داره با باورهای درست جایگزین کنم با کسی بحث نمیکنم نمیخوام دیگرانو قانع کنم اکثراً سکوت میکنم وسعی میکنم حرفای دیگران واخبار ی که از گوشه وکنار به گوش میرسه ازشون به راحتی بگذرم ونزارم فکرم مسموم بشه

    البته اینو بگم من به دلیل اینکه شغلم ایجاب میکنه هر روز از صبح تا شب با خانمها سرو کار داشته باشم و خلاصه هرکدوم حامل اخبار روز وهزاران نا خواسته که من اجباراً باید گوش کنم وشما فکرشو بکنید که من چه مبارزه ای باید بکنم تا تمام اون حرفهارو در درون خودم خنثی کنم

    حالا منظورم از ابن همه پر صحبتی اینه که استاد جان عزیز

    من تمام دلخوشیم شب که میشه و به خونه بر میگردم فقط شنیدن صدای گرم وصمیمی و پر انرژی شماست

    و خوندن مطالب زیبا ودلنشین دوستان خوبم در سایت

    برای تک تکتون ارزوی سلامتی ودل خوش و یه عالمه ثروت وفراوانی میکنم به هر اندازه که دلتون میخواد

    در مسیر زیبای زندگی همیشه شاد وثروتمند وسربلند باشید??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    عرفان سلمانی گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    سلام به شما استاد عزیزم وهمه دوستای خوبم چقدر من این مجموعه فایل رو دوست دارم و هر بار که میبنم احساسم دگرگون میشه دوست دارم این عادت رو در خودم ایجاد کنم که هر روز فایل هایی که میبینم هم کامنت بزارم و هم کامنت بخونم که خیلی میتونه بهم کمک کنه تا افکارم رو کنترل کنم و این ذهن رو دست خودم بگیرم

    واقعا چقدر قشنگه اینکه اول از همه این باور رو داشته باشیم یا ایجاد کنیم که اولا ما میتونیم هر چیزی رو بخوایم و درخواست کنیم و دوما رسیدن بهش هم امکان پذیره یعنی به قول یکی از فایل های استاد ما چون فکر میکنیم به خواستمون نمیرسیم اصلا اون خواسته رو نمیخوایم و خب باید این رو بپذیریم وقتی میلیون ها آدم به خواسته هاشون که اصلا فکر نمیکردن به اینکه چجوری میشه همچین چیزی داشت رسیدن و همین طور چیزهایی که خودمون در گذشته خواستیم و الان داریمش الان ماله ماست البته که ذهن ما همیشه میخواد به ما بگه که نه تو نمیتونی تو نمیرسی ولی باید آگاهانه به یاد بیاریم چیزایی که تو گذشته گفته نمیشه ولی داریم و حتی این فایل که باز خیلی قدیمیه و الان استاد به خواسته های خیلی خیلی بیشترش هم رسیده به راحتی به زیبایی یعنی اصلا فکرشو کنید که چقدر این مسیری که استاد طی کرده راحت بوده و لذت برده من به شخصه توی این ۲سال خب دیدم این روند آسانی ها رو چه تو زندگی خودم چه زندگی استاد و بقیه دوستانی که برای ساخت باور هام دنبال کردم واقعا خدایا من میدونم جهان برای آسانی ها ساخته شده و طبیعی اینکه ثروت و نعمت وارد زندگی ما بشن خدایا من با دیدن و تجسم کردن این تصاویر و درک بهتر از خواسته هام ایمانم رو نشون میدم و خداوند منو به خواسته هام میرسونه

    چقدر واقعا برام جذاب بود حتی تصویر هوایی که گذاشته بودید با اینکه خیلی زیبایی هاش واضح نبود ولی میشد اون ویلا های بسیار جذاب رو که توی اون منطقه بود با اون امکانات اون نظم اون جا که باور نکردنی بودش واقعا چقدر جذابه که تو ویلات استخر داشته باشی و البته با یه قایقه تفریح وارد ویلات بشی و با یه لامبورگینی بری بیرون از خونه واقعا برام خیلی جذابه و چقدر آدم هایی رو میبینم که شادن خوشحالن و هر سبکی که هستن همونند چقدر دوست دارم این آزادی رو این آرامش رو و حتی چه تفریحات زیاد و زیبایی همون تیکه خلق شده یعنی یکی مثله استاد با جت اسکی داره لذت میبره یکی با یه کشتی تفریحی یکی با یه قایق یکی با دوچرخه روی آب یکی از نشستن روی چمنا کنار. آب لذت میبره یکی میرقصه یکی روی اون تخت های پارچه ای آسمون پر ابر قشنگ رو نگاه میکنه ولذت میبره یکی داره از روی پل با ماشین رد میشه و این آب بیکران و زیبا رو میبینه یکی پیاده روی میکنه حتی چقدرر قشنگ که لنج های کوچیک نفر بر رو دیدم که کلی آدم رو میبرره میگردونه و این عشق بین ادم ها این دنیای قشنگ چه حال خوبی داره چقدر من درخت های بلند نخل آمریکا رو دوست دارم چقدر خونه های بغل آب البته اونم نه تو یه شهر کوچیک و بی امکانات بلکه یه شهر زیبای مدرن با فول امکانات با برج های بلند و زیبا و واقعا تحسین برانگیز شهر سازی این ایالت و خدایا شکرت که این مکان ها رو از قبل ساختی تا من بتونم انتخاب کنم و کار من رو بی نهایت آسان و سریع کردی خدایا شکرت بابت ساخت شدن این فایل های بی نظیر

    استاد ازت بی نهایت سپاسگزارم میدونم هر روز همگی در حال گسترش جهان هستیم خدایا ازت سپاسگذارم😍♥️✨

    تاریخ رو میزنم که رد پایی باشه برای آینده و سوختی عالی برای حرکت به جلو

    ۱۴۰۱/۷/۲۶

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1389 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 62ام و تعهد من!

    ««نحوه ی رسیدن به خواسته ها»»

    ایجاد خواسته های ما بی انتهاست ،میتونیم به هرچی که میخواهیم برسیم مگر اینک ذهن محدودمون کنه!

    اگه به اون چیزی که میخواهی ،نمیرسی،یعنی از مسیر خدا دوری

    خدا اینو میخواد،ساختار جهان اینه

    تو درخواست کن،من اجابت میکنم

    این روز از سفرنامه مصادف شده با فایل (فرار ) از سری اگاهی های کشف قوانین

    واقعیت اینه که،من از درخواست داشتن ،فرار میکنم

    نه همه ی درخواست ها،بلکه بعضیاشون، که اونم میدونم کار ذهنه!

    با اگاهی های این دو تافایل،فهمیدم من از خواسته هام و تجسمشون فراریم

    وقتی از خودم پرسیدم

    # چرا فرار میکنی؟

    ندا جواب داد:

    _چون میترسی!

    چرا میترسم؟

    _چون خودتو لایق اون خواسته و تحققش نمیدونی

    _چون دور میبنی از خودت

    _چون به خودت و توانایات برای رسیدن به اون خواسته ایمان نداری

    _چون نفسو شیطانو نجواها،جوری وانمود میکنن که نیرویی بالاتر از خداوند هست،و توی بی ایمان،قدرت دادی به اون ها

    _چون ذهنت،از سختیای راه برات میگه

    _چون ذهنت و نجواها،از چگونگی ها میگه

    _چون ذهنتو نفس و شیطان،از وابستگی به الانت و هر انچه که داری ،میگه و نمیذاره رها باشی

    _چون فراموشکاری نسبت به تحقق بعضی خواسته هات و جاهلانه اعتبارشو میدی به هر عاملی جز خودت و قدرتت

    # یه مثال از خواسته ی چندسالت بزن که نتونستی به تحققش برسی و با اینک داری کار میکنی این روزها،اما بازم نگرانی!؟

    طلاق

    بعد از تقریبا 6سال

    # خب در این مدت که داری روی خودت کار میکنی ،چه اقداماتی عملی انجام دادی برای این‌موضوع؟

    این ترمزو پیدا کردم که من به قاضی و هر عاملی قدرت دادم جز خدا و خودم ،حالا باور جدید ساختم:«هیچ عامل بیرونی،جز خودم و خدای درونم تاثیری در تحقق خواسته ی من نداره»

    # خب تکرار این باور چه کمکی بهت کرده؟

    در این مدت وکلا و ادمهایی بودن که بهم گفتن پول بده ،کارت تموم بشه،اما من گفتم نه! خودش تموم میشه و خدا درست میکنه ،در صورتی که قبلا بی شک اینکارو انجام میدادم

    یه ترمز دیگه پیدا کردم،که من وابسته ی طلاهام که مبلغ ناچیزیه شدم و بارها این جملرو از طرفم شنیدم که هرچی داری،بعد از این همه مدت،باید بیاری بدی تا من طلاق بدم

    با شنیدن این جمله،احساس قربانی شدن بهم دست داده که بعد از این همه سال،تازه باید پولو طلا هم‌بدم که تموم شه رابطه،پس بهترین روزهای زندگیه من چی که در حالت برزخ سپری شده؟این همه هزینه برای وکیل و این داستانا کردم چی؟

    # برای این‌ ترمز که وابسته ب مادیات شدی چیکار کردی!؟برای چیزی که میتونستی بعدا خودت به دست بیاری حتی بیشتر از چیزی ک الان داری؟

    اول‌خب من حقه خودم میدونستم طلاهامو و به عنوان هدیه دریافت کرده بودم و این جمله که بیار بده ،خیلی برام سنگین بود

    از طرفی فهمیدم که من هم دلم میخواد طلاهامو داشته باشم و هم رابطم راحت تموم شه

    اما از تحقق همین خواسته ،فرار میکردم چون دور میدیدمش،و دوباره سایکل و لوپ معیوب و همون ترمزها

    که من لایق هدیه هام نیستم و حتما باید بدم بهش تا تموم شه

    قدرته طرفم بیشتره و پارتی داره توی دادگاه که کاره من تموم نمیشه

    اصلا همبنیه دیگه،تو برای رها شدن باید هزینه کنی و از خودت و حقت بگذری

    قانون کشورم فلانه

    اگه من پول بدم به طرفم،چقدر بهم بخنده که بعد از اینهمه بدو بدو،دیدی هم پول دادی و هم عمرت رفت؟

    با ساختن باورهای جدید و اگاه شدن با اموزه ها

    فهمیدم که من اصلا چرا گیر دادم به چگونگی؟؟

    چرا یه راه براش تعریف کردم وبرای اون راه حل از پیش تعیین شده ،خودمو قربانی تصور کردم و شاخو برگم دادم بهش!؟

    هی میگم راه حل ،دادن پول به بهشه و ازین ور میگم طلاهام مال خودمه و نمیدم ،بعد خودم نتیجه میگیرم پس دوباره تموم نمیشه بعد دوباره به خودم میگم نکنه اینجوری بشه واقعا؟بعد احساس یاس و نا امیدی

    من فقط باید به لحظه ی تموم شدن ،فکر و تجسم کنمش

    و هی با یاداوری الگوهای قبلی،که (قاضی سریه قبل بهم گفت :باید خانم به ایشون یه مبلغی بدی تا حکم بدم)،اون باورو نتیجه ی نادلخواهو قوی نکنم

    به خودم بگم،اون نتیجه برای اون زمانو اون ندا و فرکانسهای غلطش بوده

    الان که دیگ همه چی فرق کرده و من اگاهم به فرکانسام،با این باورهای جدید قطعا همه چیز عوض میشه

    # با این همه اگاهی و شناخت ترمزات و باورهای جدیت که ظاهرا خیلی درستو دقیق هستن،چرا گفتی بازم نگرانی؟

    چون ایمانم به خدا کمه و شاید در موارد دیگه خوب عمل کنم و توحیدی باشم،اما در این مورد ،ضعیفم و فکر میکنم قانون کشورم قوی تر از قانون جهانو خداست

    چون هنوز اون قدر رها نیستم نسبت به چگونگی و فقط فهمیدم که نباید به راه حل خاصی گیر بدم ولی هنوز متوجه نشدم که اگه قراره گیر ندم ،ذهنمو چجوری خفه کنم که حرف نزنه و چیزی که قدرت بیشتری نسبت به ذهنم داشته باشه؟

    من قبلا برای اینک به خودم ثابت کنم که من به طلاهام وابسته نیسم،به ایشون گفتم که اکی اگه حقه من نیست،برای تو!ولی کارمون تموم شه باهم

    و جالبه که من باید میرفتم دیوان تا ببینم پرونده بازه یا نه!

    دیوانی که همیشه شنیده بودم راه نمیدن جز وکلارو،اصلا جوابتو نمیدن

    اما فردای اون روز که حاضر شدم به ایشون پول یا طلا بدم،به دیوان رفتم و خیلی راحت منو احازه دادن داخل برم و همینطور با رییس اونجا حرف زدم و صادقانه گفتم میخوام بعد از این همه مدت،پول بدم تا تموم بشه

    بهم گفت رای دادیم و به نفع شماست!!!!

    حالا خودتون میدونین که پول و طلا بدین یا صبر کنین ببینیم جلسه چجور پیش میره

    # پس ندا !!! تو که دیدی معجزه ی خدارو!پس چرا همین اتفاقو نتیجرو هروز با خودت مرور نمیکنی که ذهنتو ساکت کنی؟؟ ذهن تو فقط با نشون دادنه واقعیت ها خفه میشه!پس هروز به خودت بگو،که من اعلام رهایی کردم به جهان،و جهان منو هدایت کرد به جایی که اون جمله هارو ازون اقا با ارامش بشنوم و احساس خوب بگیرم ازش،پس باورهای جدیدمو باید قویتر کنم تا خواستم محقق بشه و قطعا میشه

    # ندا تو دوماه تا جلسه وقت داری،نزار نجواها احساستو بد و نتایجه بدتر رقم بزنی

    اون خواسته از تو دور نیست،چون هزار نفر روی زمین هروز،به راحتی از هم جدا میشن

    و

    تو

    ««لایق یه تموم شدنه راحت ، سریع ،بدونه هزینه هستی»»

    این 6 سال هم ،خودت باعث شدی و البته که کلی درسو اگاهی داشته واست

    این همه صادق شدن با خودت و ابراز ترس ها و روراستی با خودت ،همش بخاطر گذر از همین 6 سال بوده

    درسته از تحقق بعضی خواسته هات ،فرار میکردی،اما مهم الانه که تصمیم گرفتی بایستی درست کنی و قوی تر باشی

    مهم اینه که از درون با اون ادم به صلح رسیدی،قبول کردی که هیچ کس جز خودت مقصر نبوده و اصلا تو قربانی نیسی

    تو اومدی که تجربه کنی و رشد کنی

    چه خوبه که بعد از این پروسه،به کسایی پیوستی که در راه خدا هستن و به ریسمان خدا چنگ میزنن

    من مردد و تردید دارم نسبت به طلاهایی که کادو گرفته بودم و میگم نکنه باید بهش برگردونم تا کارم تموم شه و از طرفی میگم اصلا اینکار رشوست که من یعنی دارم با دادنش به تو ،قدرتو میدم به تو که کارو تموم کنی!

    #ندا چرا اینقدر خودتو اذیت میکنی؟ مگه نمیگی تردید داری؟تردید و مردد بودن یعنی نداشتن اگاهی و یقین به چیزی،برای اینکه بفهمی جوابو،باید ساکت باشی و رها،خدا بهت میگه

    و البته که بهت قبلا یبار گفته،همون دیوان رفتن که تو داشتی ده ساعت قبلش همه چیو برای تمام شدن رابطه میدادی ،اما خدا بهت گفت چیکار کنی

    فقط هی دم از راحل های سختو نگران کننده ی ذهنت نزن و ناظر باش روی ذهنت و نزار هی به این موضوع فکر کنه

    خدای من،من نمیدونم چجوری،فقط ازت میخوام تو بهم روشنو واضح و با احساس ارامش بگی

    و ممنونم استاد که با برپاییه سایت،و‌کامنتای دوستان ،من راهه شناخت ترمزهای ریزو پنهانه ذهنمو یاد گرفتم وهروز بیشتر خودمو میشناسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    مریم م گفته:
    مدت عضویت: 2741 روز

    سلام

    ??????

    چند روز بود خیلی دلم سفر میخواست پریروز بود به یه دوستی میگفتم دلم سفر میخواد اونم نه توی ایران

    برم یه جای خوش آب و هوا

    مارو با خودتون بردید سفر ?

    وای که چقدررر کیف کردم ، انگار همونجا بودم و آب رودخونه به صورتم می پاشید ، خیلی خوب ممنونم ازتون از خالق این همه فراوانی سپاسگزارم

    شکر خدای عزیزم شکر برای این همه زیبایی و فراوانی و حال خوب

    استاد عالیییی بود

    یه کشتی کروز بگیرید از اون بزرگاش همه ی ما هم مسافرهای کشتیتون باشیم ?

    خدا قوت به خودتون و عزیز دلتون برای نشر این همه فراوانی و ساختن خواسته های جدید در دل ما

    اون دوچرخه ها هم چه باحال بودن خوشم اومد ازشون?

    چه ساختمونهای قشنگی،

    همشون عالی بودن عالییی

    ?????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    ارسلان علیمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 2649 روز

    سلامممم سللامممم و صد تا سلاممم قشنگ معلومه که بعد دیدن فایل دارم کامنت میزارم درکم کنین خواهش میکنم:))

    و خدایا خیلی شکرت میکنم به خاطر این همه انرژی مثبتی که خودم به وجودش آوردم انقد خداروشکر حالم خوبه که قلبم میخواد از جاش کنده بشه به خاطر این همه زیبایی های خدای بزرگم.

    آقای عباس منش استاد عزیزم یکم آروم آروم شوکه بدین با آهنگایی که گذاشتین که الان ساعت 4 صبح داشتم تو اتاقم میرقصیدم خخخ خنده داره بخدا.

    چقد آخه فراوانی چقد احساس خوب مردم همه با هم شاد بودن هر کسی با هر باوری داشت لذت میبرد واقعا لذت بردم

    یعنی استاد عزیز انقد شما داشتین میگفتین که تجسم کن ، من داشتم از مدل کشتی و قایق هایی که بود رو داشتم انتخاب میکردم :)))

    و حتی خونه زیبایی که داشتین،داشتم الگو میگرفتم.

    و یه احساس خوبی داشتم از حرفی که زدین که چند وقته دیگه باهم بریم بگردیم واقعا قلبم خواست که حرکت کنه به خواسته ها و باور هایی که داره برسه و خودم خالق اصلی این درخواست های زندگیم باشم.

    و از طرفی هم خوشحالم که جز 99 درصد افراد نیستم که تو این روزها از نظر من اشتباه دارن موضوع رو تو ذهنشون میزارن

    و احساس خوب از این که امام حسین عزیزم رفت دنبال چیزی که میخواد پس من هم در واقع میتونم به خواسته هام برسم میتونم موانع ذهنیم رو کد های اشتباه رو اصلاح کنم و با قانون های ساده ی خدای خودم به خواسته هام برسم و واقعا شناخت این قانون ها بسیار سادست چون خداوند بنده باهوشی داره :)

    و دقیقه های 20 22 اینا بود که از شدت خوشحالی قرآنی رو که داشتم چندین بار بوسش کردم و مو به تنم سیخ شد که خدایا تو همیشه کنار منی.

    از خدا برای خودم و همه ی دوستان عزیزم فقط شادی مهربونی انرژی مثبت تا ابد، فراونی و سلامت و ثروت بی کران میخوام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مهران ثروت ساز گفته:
    مدت عضویت: 3248 روز

    بنام مناسبترین واژه ها، به رسم محبت بنام خدا

    برای توی بهتر از جان مینویسم..

    در حسرت گذشته ماندن، چیزی جز از دست دادن امروز نیست..

    تو فقط یکبار هجده ساله خواهی بود

    یکبار سی ساله

    یکبار چهل ساله

    و یکبار هفتاد ساله

    در هر سنی که هستی، روزهایی بی نظیر را تجربه میکنی ، چرا که مثل روزهای دیگر، فقط یکبار تکرار خواهد شد..

    هر روز از عمر تو زیباست و لذت های خودش را دارد،

    به شرط آنکه زندگی کردن را بلد باشی..

    ﻧﻮﻉ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ

    ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻤﺎﻧﯽ، ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.

    ﺗﺎ ﺗﻮ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﮑﻨﯽ، ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ

    ﺯﯾﺮﺍ ﻧﻘﺸﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺗﻮ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ

    ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺎﻧﻌﯽ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ، ﻫﯿﭻ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ..

    ﻣﻮﺍﻧﻊ ﺩﺭ ﻧﻮﻉ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪﻥ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ

    ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻗﺎﯾﻘﯽ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺟﻬﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻦ..

    ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺴﻠﻂ ﺑﺮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﺕ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﻮﯼ..

    ﺍﺯ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯ

    ﮐﻪ ﺑﺎ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪﺍﺕ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺎﺷﺪ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1735 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام ب استاد عزیزخودم

    چقد شما سخاوتمندید استاد

    چقد روح بزرگی دارین ک این همه وقت میزارین انرژی میزارین

    تا زیبایی ها رو ب ما نشون بدین

    تا خواسته های جدید زیبا درما شکل بگیره

    یک دنیا ازتون سپاسگزارم

    امروز 62ومین روزشمار تحول زندگی منه

    20روزه از پیاده روی هرروزم میگذره

    چقد انرژیم بیشتر شده

    چقد آگاهی های ارزشمندی هرروز دریافت میکنم

    و حس خوبی ک ب خودم دارم هرروز داره بیشتر میشه

    آگاهی های ک درمورد خدا

    ثروت

    حال خوب

    کنترل ذهن دریافت کردم

    داره ذره ذره ظرف وجودمو بزرگتر و آماده میکنه برای دریافت نعمت ها

    خییلی خداروشکر میکنم بابت هدایتم ب این مسیر

    چقد هرروز خواسته هام بیشتر میشه

    و رسیدن ب خواسته هام داره باور پذیرتر میشه برام

    چرا چون هرروز دارم میبینم قانون داره برای همه جواب میده

    برای خودم

    برای دوستان سایت

    برای استاد

    وهی ب خودم دارم یادآوری میکنم ک

    زکیه اگه قانون برای بقیه جواب داده برای توهم جواب میده

    مث خواسته هایی ک باقانون بدست آوردی بازم جواب میده

    ببین استاد هرروز داره ب خواسته های جدیدش میرسه

    ببین از کجا شروع کرده ب کجا رسیده

    استاد چیزی ک متوجه شدم از این فایل وازاین تصاویر بسیار زیبا این بود ک

    تک تک افرادی ک تو قاپ تصویر دیدم داشتن لذت میبردن از لحظه لحظه شون

    و خیلی هم وقت میزارن برای تفریح و لذت بودن هم انرژی وهم پول هزینه میکننن

    چون میدونن هرچه بیشتر لذت ببری زندگیت قشنگ تر میشه

    اتفاق های قشنگ تری و رقم میزنی

    بدن سالم تری داری

    روح و روان سالم تری داری

    آرامشت بیشتره

    و ثروت بیشتری هم میسازی

    و حالا استاد چقد قشنگ هدایت شدن ب این بهشت زیبا ک فراوانی و نعمت از در ودیوار میباره تواین کشور مخصوصا فلوریدا چ موقعیت جغرافیایی خاص وبینظیری داره

    چقد فراوانی آب رودخانه داره

    چقددد فراوانی قایق تفریحی زیاده اینجا نشونه ثروته ک همه هم اکثرا شخصی هستند

    چ آسمان خراش های زیبایی چقدددد لذت بردم از دیدنشون چ خونه های زیبایی

    حتی از تنه ی درختها برای لذت بردن استفاده میکنن

    با همین آب فراوان کوچه های آبی درست کردن تا بیشتر لذت ببرن

    اصن باورم نمیشد همچین چیزی وجود داشته باشه چقددد تحسبن میکنم این ایده بسیار جالب و زیباشون و افرین

    چقد من لذت بردم از این جت اسکی

    تجسم کردم ک من وعشقم باهم داریم با جت اسکی این مسبر رویایی میریم و من درحالی ک موهامو باز کردم و دارم از باد خنکی ک ب صورت و موهای خوشگلم میخوره لذت میبرم

    وهرلحظه بادیدن این همه زیبایی وفراوانی وثروت غرق سپاسگزاری میشم

    و ی لبخند عمیق روی صورتم نقش بسته

    الهی صدهزاررر بارشکرت

    چقد این دوچرخه های روی آب جالب بود دوسدارم امتحانش کنم

    شنا کردن تو این آب زلال شیرین و دوسدارم تجربه کنم

    راه رفتن تو ساحل فلوریدا و لمس اون ماسه های سفید خنک و بین انگشت های پام و تجربه کنم

    دیدن ابرهای توپوول و پنبه ای از نزدیک

    خوابیدن تو اون ننو اگه اشتباه نکنم ک بین درختها بسته بودن

    سوار شدن تو این قایق های تفریحی و دوسدارم تجربه کنم

    دوسدارم ی رابطه ی عالی و سراسر احترام، پراز عشق، تحسبن و پرازصلح و ازادی و ک ب رشد مادی و معنوی ،شخصیت و ثروتم کمک کنه رو تجربه کنم

    مسافرت های طولانی و دیدن زیبایی های جهان و دوسدارم تجربه کنم

    الهی صدهزار بارشکرت

    همه چی امکان پذیره

    اگه واسه استاد شده برای منم میشه

    استاد خییلی تحسینتون میکنم بابت ادامه دادنتون تواین مسیر

    وقتایی ک همه مسخره تون میکردن

    میخندیدن

    نادیده تون میگرفتن

    تحدیدتون میکردن

    ولی شما اینقدرر ایمانتون قوی بود ک فقط هدفتونو میدیدن و ادامه دادین

    و خداوند هم، همواره پاداش میده ب شجاعان

    شما لیاقت این همه خوشبختی و ثروت و فرارانی و دارین

    بهتون تبریک میگم وتحسینتون میکنم

    درپناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 880 روز

    سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم

    روزشمار تحول زندگی ام برگ شصت و دوم

    استاد جانم درباره نحوه شکل گیری خواسته، گفتین

    یادم به سریال هاتون افتاد.

    تا قبل اینکه سریال زندگی در بهشت رو ببینم هیچ ایده ای برای زندگی روستایی نداشتم.

    حتی یادمه چند سال قبل ینفر بهم گفت، دلم میخواد بعد بازنشستگی ام، این خونه ی وسط شهرم رو رها کنم و برم تو دل یه روستا زندگی کنم و مابقی عمرم رو اینطور سپری کنم.

    همون موقع من یجوری شدم، تو دلم گفتم ای بابا اینجوری که دل آدم میگیره.

    میخام بگم تصور من از زندگی روستایی، یک زندگی فقیرانه به دور از امکانات بود که صبح تا صبح باید یک عالمه کارهای کشاورزی سنگین بکنی و درآمد بخور و نمیری داشته باشی.

    اما وقتی سریال زندگی در بهشت رو دیدم، تمام تصاویر ذهنی قبلی ام انگار پودر شدند.

    وقتی دیدم که میشه همزمان طبیعت و تکنولوژی کنار هم داشته باشی شوکه شده بودم.

    با دیدن سریال زندگی در بهشت ، این نوع زندگی برای منم تبدیل به یک خواسته شد.

    وقتی امکانات شما رو دیدم.

    وقتی زندگی راحت شما رو در پرادایس بهمراه تکنولوژی دیدم

    باور کردم که میشود.

    استاد شما داخل یکی از فایل هاتون یه حرف خیلی قشنگی زدین، گفتین :

    وقتی یک خواسته ای تیک میزنید ، برای دیگران الگوسازی میکنید که : این خواسته شدنی است

    یعنی علاوه بر لذت بردن از خواسته مون، ما یک کار توحیدی هم کردیم.

    الان شما هم با مستند هایی که از خودتون تو سایت گذاشتین، سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا، علاوه بر لذت بردن تون، هم کلی خواسته در ما ایجاد کردین و هم به ما ثابت کردین که : بله میشود

    من چیزها و جاهایی دیدم در این سریال ها که هرگز هیچ کجا ندیده بودم، اصلا باور نمیکردم وجود داشته باشه.

    هیچ وقت اصلا به خارج از کشور حتی فکر نمیکردم. امکان نداره کسی این سریال ها ببینه و خواسته در وجودش شکل نگیره.

    یچیز جالب هم براتون بگم استاد

    تقریبا دو هفته قبل خاله ام داشت برای مادرم خاطرات اش از سفر به امریکا رو تعریف میکرد.

    باورتون میشه استاد، خاله ام هر چیزی که توضیح میداد رو من تو سریال شما دیده بودم.

    اسم هر فروشگاه معروفی که می‌آورد، خدماتی که فروشگاه ها میدادند، نحوه ساخت خانه هاشون، شکل پارکینگ هاشون، باغچه جلوی خونه ها، چمن زنی هاشون، دریاچه ها و رودخانه ها، برخورد مهربون مردم و…

    با خودم گفتم نگاه کن عاطفه، وقتی سریال ها رو انسان نگاه میکنه انگار دقیقا خودشم اونجاست.

    تصویری که با صحبت های خاله ام در ذهن من شکل می‌گرفت با تصویری که در ذهن مادرم ایجاد میشد، تفاوت داشتند.

    چون سریال ها دیده بودم.

    بعلاوه با دیدن سریال ها ،سوتفاهمات ذهنی ام درباره امریکایی ها بر طرف شدش.

    رفتارهای توحیدی شون رو توی سریال هاتون بصورت واضح میدیدم.

    تحسین تون میکنم که هم خودتون خوب زندگی می‌کنید و هم کمک میکنید جهان جای زیباتری برای زندگی باشه.

    دیگه زندگی روستایی رو مساوی با درد و رنج و غربت نمیدونم.

    بلکه سالم ترین و طبیعی ترین نوع زندگی میدونم.

    از زمانی که سریال ها دیدم، اسم روستا که میاد، دلمم باهاش میره

    حتی اگر اون روستا تو ایرانِ خودمون باشه.

    اصلا نگاه من به طبیعت تغییر پیدا کرد.

    نگاه من به خودتون هم تغییر کرد چون عمل به قانون رو در زندگی شخصی تون میدیدم

    کوچکترین ادیتی نکردین که اتفاقی رو بپوشونید و جلو دوربین نشون ندین

    همه تضاد هاتون نشون دادین

    کنترل ذهن تون هنگام چالش ها میدیدم

    شیوه حل مسائل تون میدیدم

    توکل و سرسپردگی تون میدیدم

    الخیر فی ما وقع هاتون رو میدیدم

    من شگفت زده ام از اون همه در صلح بودن شما با خودتون.

    یک استاد با تن برهنه، با یک جفت دمپایی، با یک ذهن توحیدی.

    من قربون شما برم.

    شما الگوی منی.

    انقدر دوست دارم که حرف کسی براتون مهم نیست.

    انقدر لذت میبرم که از نگاه مردم نمیترسیدین و خیلی راحت چربی های شکم تون نشون میدادین

    انقدر خوشم میاد با تمام ثروتی که دارین هیچ وقت مویی نکاشتین و خودتون دستکاری نکردین

    انقدر دوست دارم که راحت درباره گذشته تون و مشکلات فقر تون بدون ترس از قضاوت صحبت میکنید

    انقدر خوشحال میشم وقتی میبینم راحت از اشتباه کردن تون فیلم میزارین و درباره حل تضاد تون توضیح میدین

    اخه کدوم استاد این کارها میکنه، کدوم استاد انقدر با خودش در صلح هست ؟

    کدوم استاد انقدر ادیت هاش ساده ست.

    کوچکترین تبلیغاتی ندارین استاد

    کوچکترین تقلیدی تو شیوه کاری تون نیست

    هزاران نفر تو حوزه قانون جذب کار میکنند، یکبار نشده سرک بکشید و ببینید هم صنف هاتون دارند چکار می‌کنند

    حتی بلد نیستین اینستا چطوری کار میکنه

    با اینکه کوچکترین تبلیغاتی ندارین، هروز بی نهایت انسان به طرقی معجزه وار به سایت شما هدایت میشن

    اگر این معجزه نیست، پس چیه !!!

    نه لباس های عجیب و غریب پوشیدین، نه لفظ قلم سخنرانی کردین، نه جلب توجه کردین و نه از ایده کسی استفاده کردین

    فقط توحید رو دنبال کردین. این رمز موفقیت شماست.

    استاد لذت میبرم وقتی درباره توحید های عملی تون مینویسم.

    عشق میکنم وقتی به هدایت ام به سایت شما فکر میکنم

    اینکه خداوند چقدر زیبا پاسخ کنجکاوی هام رو داد.

    یادمه شبانه روز اشک میریختم و با کنجکاوی به دنبال حقیقت میگشتم.

    دنبال خدا میگشتم.

    وقتی وارد حوزه قانون جذب شده بودم، به علت مدار ام به اساتیدی هدایت میشدم که دوره هاشون بشدت ناخالصی داشت و اصل رو یاد نمیدادند

    و من گیج و سرگردان بودم

    و با اشک به دنبال حقیقت میگشتم

    وجود من میدونست که نحوه تفکرات و باورهام با اون چه که واقعا میخواستم، هماهنگی نداشتند. اما چون باورهام رو به ضرص قاطع پذیرفته بودم با زجر زندگی میکردم

    دوره های فنگشویی، تکنیک های عجیب و غریب، نذر و چله های طولانی، آب خورشیدی، حرز های مختلف و بی نهایت روش های دیگه امتحان میکردم

    و هر چی بیشتر دست و پا میزدم، بیشتر فرو میرفتم

    تا زمانی که ذهنم و قلبم رو باز گذاشتم و دست از تعصبات ام کشیدم تا هدایت شدم به سایت عباسمنش دات کام

    شما جز اولین هایی بودین که میشناختم تون اما بعلت مدار پایین ام اون زمان نمیتونستم با برنامه هاتون ارتباط بگیرم. برای همین رفتم سمت اساتیدی که به جای اصل، فرعیات یاد میدادند.

    خلاصه سال ها آزمون خطا کردم تا بالاخره مدارم بالا رفت و دوباره با شما برخورد کردم، اما این بار من عاطفه سابق نبودم

    بلکه عاطفه ای آماده بودم. عاطفه ای که هم مدار آگاهی های شما شده بود.

    تمام اون آزمون و خطاها نیاز بود که شخصیت اکنون من ساخته بشه.

    هرگز به این فکر نمیکنم که عمرم هدر دادند اون روش ها.

    باید انجام شون میدادم و می‌فهمیدم شرک یعنی چی.

    باید بهم ثابت میشد که جز الله، هیچ نیرویی تاثیری توی زندگی ام نداره.

    باید بهم ثابت میشد که تغییر دکوراسیون اتاق ام (فنگشویی) تاثیری توی مدار هام ندارند

    باید ثابت میشد بهم که آویزون کردن دعا و حرز، تغییری توی فرکانس هام ایجاد نمیکنه

    باید ثابت میشد بهم که تکنیک های عجیب و غریب در مقابل انرژی منبع، بی تاثیرند

    باید خالق بودن خودم رو درک میکردم.

    استاد جان یکی از بزرگ ترین خواسته های من اینه که :

    مثل شما، ترس از نگاه بقیه نداشته باشم.

    مثل شما خودم رو ابراز کنم.

    مثل شما توحیدی باشم

    مثل شما با خودم در صلح باشم.

    مثل شما خود خود واقعی ام باشم

    نترسم از هیچی

    قدرت ندم به احدی

    مثل کسی باشم که تو عالم ذر، قبل فرود ام به سیاره، قول داده بودم باشم

    استاد عزیزم و مریم مهربونم بابت تهیه ، تدوین و کپشن این فایل توحیدی ازتون سپاسگزارم

    از خداوند مهربونم هم سپاسگزارم که از زبان شما با من صحبت کرد و بر من جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه

    از عزیزانی هم که کامنت بنده مطالعه کردند، کمال تشکر را دارم

    آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم

    همگی در پناه الله یکتا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 1180 روز

      سلام عاطفه عزیزم

      فوق العاده لذت بردم از کامنت بسیار زیباتون و نوع نگاهتون به زندگی به خدا به استاد عباسمنش عزیز که دستی از دستان خداست برای کمک کردن به هزاران نفر. منم دقیقا مثل شما قانون جذب رو با اساتید مختلف آموختم و رشد کردم و بزرگ شدم هر چند از چندین سال قبل استاد رو میشناختم و فایلهاشونو گوش میکردم ولی تو مدارشون نبودم تا اینکه تکاملم را طی کردم و هم فرکانس شدم با استاد توحیدی مان و عضو سایت شدم و پله پله و تکاملی در این سایت هم مسیرم را طی کردم و به خودم تعهد دادم که نگاهم را به اطرافم زیبا کنم و ایمانم به خدا و استاد هر روز بیشتر و بیشتر میشه و اینکه باور کردم که میشود مثل استاد بود و از دنیا لذت برد. من واقعا از استاد عزیزم و مریم بانوی مهربون تشکر میکنم که این زیباییها رو با ما به اشتراک میزارن و باعث تقویت باورهای ما میشن.

      موفق باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سحر عامری گفته:
    مدت عضویت: 3114 روز

    خدایا اینجا. فلوریدا. استاد. چقدر همه بهم نزدیکیم انگار همه کنار همیم تا مینویسم استاد تایید میکنن وهمه میخونن انگار ما تو فلوریدا با استادیم استاد دوستان عاشقتووووووووننننننننم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      محمدرضا احمدی گفته:
      مدت عضویت: 3093 روز

      سلام سحر خانم.

      بله همین طوره که شما می فرمائید،فقط یک گروه از داوران گینس را کم داریم،تا بیایند این شاهکار ما رو ثبت جهانی کنند که هممون با هم سوار یک جت اسکی هستیم و تازه واسه بقیه هم دست تکون میدیم!!!. عزت نفس خودش رو اینجور جاها نشون میده !!.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: