نحوه به حقیقت رساندن خواسته‌ها | قسمت 1 - صفحه 25

با عرض سلام

فایل زیبا و مناطق زیبایی بود،انشالله همیشه بهتون خوش بگذره،اما مسائله‌ی که من میخواستم درموردش کامنت بزارم بحث حسادت بود!من کلا با دیدن این فایل حس حسادت خشم و نفرت از خود و یه جورایی کمبود رو در خودم دیدم،بعد به خودم گفتم که خوب استاد رو باوراش کار کرده حقشه?بعد گفتم خوب منم میخوام،بعد این موضوع اومد که از این شرایط تا رسیدن به شرایط استاد اگه خیلی خیلی خیلی خیلی یعنی شبانه روز کار کنی و به قول استاد بترکونی خودتو با توجه به قوانین و باورها و بحث تکامل و‌ قدم‌ها و پاگذاشتن روی ترس ها و….دو سال دیگه میرسی بهش!خخخ بعد دیدم اا حالم بدتر شد که!نه فقط برای این فایل برای تمرکز بر نکات مثبت هر قسمت همین موضوعات در ذهنم میومد که منم هی میپیچوندم میگفتم حقشه زیادم حرف بزنی خداش میاد به جرم حسادت و…پدرتو درمیاره خخخ مال پنج شیش ماه پیش بود فکر کنم?کلا بحث حسادت رو‌ من باهاش مشکل دارم که چجور همه کامنت های روی این چنین فایل ها به به ولی برای من اینطور نیست و با خوندن کامنت هام یجورایی این حس رو میگیرم(یعنی به نظر خودم از لحاظ فرکانسی) که شاید بچه ها یکم حسادت هم حس کرده باشن اما بخاطر اینکه بلاخره استاده دیگه!اصلا نمیدونم شما دقت کردین چرا استاد میگه من ندیدم کسی همچین پکیج خوشبختی رو تو زندگیش داشته باشه!؟خوب معلومه چون که اصلا دنبالش نگشته و لزومی هم نداره بگرده!دلیل حسادت مقایسه زندگی خودمون با دیگرانه،اگه بالاتر از بقیه باشیم میگیم خوب اخیش پس وضعمون خوبه!اگه پایین تر باشیم بیشتر موارد میشه حسادت و در بعضی موارد که بخاطر الگو برداری باشه میشه انگیزه!در مورد این سخن استاد خوب من بگم که سلیمانم یه همچین پکیج ضمانت داریو هم برای این دنیا هم برای اون دنیا از همون زمان(۱۳-۱۴-۱۵-۱۶)سالگی که جانشین پدرش شد دریافت کرد و خیلی از افراد دیگه(بر اساس قوانیتم هرکی به هرچی رسیده ما هم میتونیم برسیم)،بعد برای من جالب بود چجوری استاد این افراد نمیبینه بعد تو‌ یکی از فایل ها بود که گفت از وقتی که روی اعتماد به نفسم کار کردم دیگه نخواستم خودمو با کسی مقایسه کنم(استاد چون خودش با کسی مقایسه نمیکنه نمیبینه،ماهم چون استاد با کسی مقایسه نمیکنیم نمیبینیم،ولی معمولا ما خودمون مقایسه میکنیم و افراد پایینتر و اکثرا بالاتر میبینیم که مساوی حسادته)!این نکته مهمیه من با دیدن اینجور فایل ها هی زندگیم مقایسه میکردم و شاید خیلی از بچه‌هام همینطوری باشن ولی خوب مثلا بخاطر اینکه میگن مثلا وای کامنتم بقیه بخونن چی فکر میکنن دربارم نظرشونو نمیزارن(که البته بگم اینجا اسمش خانواده گ.ت.عباسمنش هست و ما باید از هم کمک بگیریم و خودمون بهتر بشناسیم نه اینکه نقاب بزنیم(به قول پدر روحانی ها اعتراف کن فرزندم?به باورهای مخربت تا بشناسی و بتونی تغییر بدی))،به قول خداوند در قران

الحجر

لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ

ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﻣﺎﺩﻱ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﭼﺸﻢ ﻣﺪﻭﺯ ، ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻣﺨﻮﺭ ، ﻭﭘﺮ ﻭ ﺑﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻓﺮﻭ ﮔﻴﺮ .(٨٨) ببینین حتی در اینجا هم خدا صراحتا گفته که مقایسه حسادت و‌ سرخوردگی میاره پس سرت به کار خودت باشه!نکته‌ای بود که خواستم بگم و اینکه حسادت در درون همه ما هم هست فقط کنترل باید کرد و خوب هیچ مشکلی هم ندارم که بگم حسادت کردم یا حسودی کردم یا چه باورهای مخربی دارم که دارم اصلاح میکنم!!موفق باشید?الحمدالله رب العالمین????????