اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدارو شکر میکنم که امروز حالم خیلی خوب بود و امروز داشتم به رویایی فکر میکردم که تا همین چند وقت پیش رسیدن بهش برام محال بود اما حالا انقدر تغییر کردم که حداقل میتونم درمورد خواسته م فکر کنم و رویا پردازی کنم خدایا شکرت
استاد عزیزم من عاشق این شخصیتایی هستم که وقتی تهدیدشون میکنی ککشونم نمیگزه و شما هم جز اون شخصیتها هستین واقعا تحسینتون میکنم
راستش من میخوام به عنوان کسی که همیشه تهمت میزده و غیبت میکرده صحبت کنم نه کسی که بهش تهمت زده شده ، استاد جان کاملا درست فرمودین کسی که تهمت میزنه خیلی ضعیفه چون خوده من قبلا اینطوری بودم و از روی حسادت و خلا و بدبختی به افراد تهمت میزدم البته نه توی روشون بلکه پشت سرشون
و یادم نمیاد که تا حالا کسی به من تهمت زده باشه و شاید دلیلش این بوده که من هیچ وقت و در هیچ کجا آدم معروفی نبودم که بخوان تهمت بزنن و درمورد تهدید هم اصلا تا حالا کسی در زندگیم تهدیدم نکرده ولی با توجه به شناختی که از خودم دارم، مطمئن هستم مطمئن هستم که اگر الان یکی بیاد تهدیدم که صد در صد میترسم و نمیتونم مثل شما دراین مورد موحد باشم
و درمورد متلک انداختن پسرا که توو دوران مدرسه خیلی باهاش مواجه میشدم و اون موقع که من قانونو نمیدونستم ولی هیچ وقت جوابشونو نمیدادم به خاطر همین من هیچ وقت توسط هیچ پسری اذیت نشدم و الان خدارو شکر به جایی رسیده که خیلی خیلی کم پیش میاد کسی بهم متلک بندازه البته اینم بگم که متلکایی که بهم میگفتن اکثرا حرفای قشنگی بود نه توهین کردن و مسخره کردن
استاد جان من درمورد این فایل نمیتونم زیاد نظر بدم چون که خودم تا حالا در شرایطی که بهم تهمت زده بشه و تهدید بشم قرار نگرفتم و اصلا نمیدونم این خوبه یا بد و نمیدونم اگر در اون شرایط قرار بگیرم چی کار میکنم اما خب در این گام یاد گرفتم که باید اعراض کنم و به یاد بیارم که خودم خالق زندگی خودم هستم
خانم شایسته عزیزم خیلی از شما سپاسگذارم برای این پروژه عالی و استاد عزیزم خیلی از شما سپاسگذارم برای اینکه این فایلو دوباره برامون ضبط کردین و انشالله که منتظر قسمت بعدی خواهیم بود
امیدوارم همیشه حال دلت خوب باشه و خداوند متعال برات بهترین های دنیا رو رقم بزنه
وقتی کامنتت رو خوندم خیلی تحسینت کردم و گفتم برات بنویسم دوست عزیزم خیلی خیلی خوشحالم ک اینقدر شهامت داری ک اینقدر قشنگ نوشتی ک منم ک این کارو انجام میدادم همین ک گفتی یعنی تو قوی شدی تو داری تغییر میکنی تو عوض شدی و این قابل تحسین
امیدوارم ک از این ب بعد از اشتباهات گذشته ات درس بگیری و همون اشتباهات چراغی بشه روشن در ایندت عزیزم
حتما همه ی ما این اشباه رو تکرار کردیم ولی عنوان نکردیم
استادسعی میکند مسیرخودش را برود وکاری به بقیه نداشته باشی واین باور را تقویت کنی که هیچ کس تاثیری درزندگی من ندارد مگر اینکه من بهش قدرت بدهم استاد اصلا بهشون توجه نکرده بهشون پاسخ نمیدهدنیاز به دفاع نیست حقیقت خودش روشن میشوداگر درمسیردرست حرکت کنیم.
ممکنه یک سری افراد آب را گل آلود کنن بالاخره آب آرام میشود،کسی تهمت بزنه میگم منم که دارم اتفاقات را رقم میزنم حتی به نفع من میشه نیازی نیست که واکنش نشون بدهم ونیاز نیست که حتی بشنوم سعی میکنم دفاع نکنم بی توجهه بهشون باشم.
اگرکسی به شما تهمت بزنه وشما پاسخ بدهی وشما از خودت بخواهی دفاع کنی داری اون پیغام رو میدهی که تحت تاثیر قرارگرفتی تونست که تو رو اذیت کنند ولی وقتی بی محلی کنی داری میگی که برای من ارزشی نداری.ووقتی جواب ندهی میفهمن که نتونستن تو را اذیت کنن.
استاد دربدترین حالت ممکن تهمت قرارگرفت ولی یک میلیون بار به خودش گفت که من دارم شرایط رو خلق میکنم وهمه چی به نفع من میشود.
این قدر قوی بشیم که برامون مهم نباشد که بقیه در مورد من چه فکری میکنن مهم نیست دیگران خوششون بیاد یا نیاد .
یه موقع تهمت میزنن نگران میشویم که وجه مارو پیش بقیه خراب کنن اگرقانون را درست درک کنیم میفهمیم دیگرانی وجود ندارد.
ما اتفاقات را خودمون رقم میزنیم مهم نباشد که دیگران درمورد ماچه فکری میکنن چون کنترلی نداریم که بقیه در مورد ما چه فکری میکنن ولی ما کنترل داریم که چه واکنشی نشان بدهیم.
استاد یک سری اصول داردکه طبق اون اصول حرکت میکندچه مردم خوششون بیاد یا نیاد واین باور راداره اگر درمسیر درست حرکت کنم ویژگی مثبتم دیده میشود واگر کسی بخواهد غیبت کند بهش توجه نمیکنم. از خودم دفاع نمیکنم،اگر از فرکانس های شما خارج شود از دنیای شما خارج میشود تمرکزکنید روی ویژگی مثبت خودتون روی صداقتتون روی درستکاریتون.
وقتی درمسیر درست هستی نگران اینها نباش کارخودتو بکن بالاخره مسیر درست خودشو نشان میدهد.
درمورد تهدید اصلا نگران نباش هیچ کس تاثیری درزندگی شماندارد
سلام عرض ادب ویژه به استاد جان به سرکار خانوم شایسته عزیز گران قدر امید وارم بهترین حال احساس این دنیا نصیبتان بشود .
و سلام به دوستان هم فرکانسی هم ارتعاشی خودمان
عالم محضر خداست .
دورود به سرکار خانوم پهلوان وقتی از درون خودت شناختی وقتی ایمان داری به خودت مسیرت وقتی نتیجه ها تو دست هست وقتی خدای درونت به آشتی رسیدی پیداش کردی دیگه فکر نکنم جای نگرانی باشه زمانی هم ایمان داری مسیرت دورسته فکر نکم دیگه مهم نیست که دیگران چی فکری تهمت بزنن از کوچکی آگاهی هایشان هست ولی بازم باید باید از زوایه دید قشنگتری دید به این تله های ذهنی آین مسله ها تضاد ها آمدم تا ببینیم چقدر رو خودمان کار کردیم بعد دیگه مهم نیست دیگران چی فکر کنن .
بهترین ها حال احساس برای تک تک اعضا گروه ارزمند هستم
امید وارم هستم هر کجایی دنیا باشید خوش و آرام و سر شار از انرژه باشید
خدا را بینهایت سپاسگذارم برای تمام این همه آگاهی که در هر لحظه نصیب ما میشود .
بحث روی :
نحوه برخورد با تهمت!
به هر آنچه توجه کنی، اساس آن جنس از توجه را در زندگی ات گسترش می دهی؛
چقدر این آگاهی های برای ما ضروری است باید هر روز این حرف ها دقت کامل گوش گرفت و عمل کرد اینها را به خودم میگم !
یادم میایه اوایل کارم بودم زیاد میخواستم بدانم مردم در مورد من چه میگه و هر بار یک موضوعی میشد که مه دچار مشکلات بیشتر میشدم بجایی که به نفع من تمام برعکس میشد
چون فکر میکردم باشه که مردم چه میگوید آیا به دل مردم کار کردیم وووو زیاد مثال است
ولی حالا خدا را بی نهایت سپاسگذارم به دل مردم کار نمیکنم که کی چه میگه و چه میکنه در قسمت کامنت ها همین قسم شدیم که نمیخایم دیگرا را بیبینم برم کامنت منفی گذاشته
( مدت دو سال میشه روی تجارت آنلاین آمازون کار میکنم در صفحات اجتماعی )
اصلا نظر مردم برایم مهم نیست مسیر درست را پیدا کردیم هر صیح به محض اینکه بیدار میشم شکر گذاری هایم را مینویسم ، پلان مکمل روز را مینویسم و تمام اتفاقات عالی که میخایم برایم رخ دهد در جریان روز و بعد میایم روی سایت هر روز یک برنامه خاص دارم برای بهبود خودم و همین حالا که ساعت است 11:10 AM 2025-01-16 اصلا نمیفامم چقدر زود گذشته این روز چرا ؟ چون روی برنامه های خود کار میکنم ووقت پیدا نمیکنم که کی چه میگه در مورد مه یا مه بیایم در مورد دیگران نظر نوشته کنم ملا غلط گیر دیگران شوم !
خدا را شکر این فایل یکی بهنرین فایل است بار ها و بارها گوش میکنم و این تهعد را میتم که عمل هم میکنم
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستای عزیزم در این سایت بهشتی
استاد بابت ضبط این فایل و آگاهی های فوق العاده ای که دادین هزاران بار قدرانتون هستم.
من نمیدونم این ذهن من چرا تا یه آگاهی یا یه فایلی میخام گوش بدم این حرفو میزنه: خوب تو که توی این مورد مشکلی نداری که. همینو که میگه همونجا میگم چون تو داری میگی پس قطعا مشکل دارم
امروزم برای این گام گفت خوب تو که بهتر شدی مشکلی نداری اما وقتی اومدم و گوش دادم و فکر کردم به زندگی خودم دیدم اره بهتر شدم اما نه هنوز اونقدر
توی خانواده ای بزرگ شدم که بی نهایت براشون حرف مردم مهم بود و تمام کارهایی که انجام میدادن تماما از این بود که جلوگیری کنن از حرف مردم که پشت سرشون یه وقت بد نگن که مبادا آبروشون بره خیلی مهم بود که تو دید همه خوب باشن و منم دقیقا متاثر از خانواده همین بودم تا قبل کار کردن روی دوره احساس لیاقت.
خیلی برای خانوادم مهم بود نماز بخونیم حجاب داشته باشیم که نگن دختر اقای کیاستی اینجوریه یا اونجوریه
یادمه 12سال پیش وقتی مامانم فهمید دوست پسر دارم اولین چیزی که گفت این بود: اگه بقیه بفهمن اگه دایی هات بفهمن چی؟؟ تو آبروی مارو داری میبری.
همه کار و همه کاری که میکردیم برای مردم بود
این خیلی شدید تر شده بود تو من استاد که حتی لباسی که انتخاب میکردم باید یه دور خودمو جای مردم بیرون میذاشتم که ایا اگه دیدن تعریف و تحسین میکنن یا نه و این قصه سر دراز داره و همینو بگیر و برو
اما خوب هرچی باهاتون بیشتر کار کردم این هی کم و کمتر شد تا رسید به دوره احساس لیاقت و رسید به آگاهی های نابه این دوره که از عسل برام شیرین تره.
همیشه و همیشه اگه کسی مسخرم میکرد تو کوچه یا تیکه میپروند خصوصا پسرها دختری نبودم که جواب بدم اما استاد از ذورن خودخوری میکردم میرفتم جلو آینه و ساعت ها به خودم نگا میکردم میگفتم اگه دماغم عمل کرنم اگه اینجوری کنم اگه اونجوری کنم. و یادمه حتی الان یادم اومد یه بار انقد که ذهنم درگیر شده بود به خواهرم پیام دادم گفتم به نظرت من خوشگلم؟؟؟و خواهرم گفت یعنی چی؟/ کسی حرفی زده چرا اینجوری فکر میکنی.
این مهم بودن حرف مردم استاد من میگم مقایسه رو میاره، واقعا کارایی میکنه که دیگه خودت نباشی دیگه نتونی برای خودت زندگی کنی و همه چیه زندگیت رو تحت تاثیر قرار میده واقعا
وقتی رو خودم کار کردم یادمه چند وقت پیش دوباره یه پسره بهم تیکه انداخت اما میدونین خیلی به خودم افتخار کردم نه تنها دیگه خود خوری نکردم نه تنها اصلا حس نکردم که نکنه ایرادی دارم که بهم اینجوری گفت همونجا ایگنورش کردم و گفتم فاطمه ای من تو خوشگل ترین هستی از نظر خودم و اصلا مگه مهمه آدما چی درموردت میگن ؟ نه والا زندگیت رو بکن
چون واقعا به این درک رسیدم من هرکاری بکنم هررفتاری داشته باشم یه عده هستن که خوششون میاد یه عده هستن که خوششون نمیاد و قرارم نیست من برم راضی کنم اون عده ای که خوششون نمیاد رو و جوری رفتار کنم تا آخر عمرم که اونا از من راضی باشن
چرا باید از جلد خودم بیام بیرون.
این تاثیر حرف مردم خیلی تو ذهنم کمتر شده اما میبینم که هنوزم هست میبینم که هنوزم گاهی برای خرید لباسی یا انتخاب عطری یهو میاد که خودمو مثل قدیم جای دیگران بزارم ببینم اگه این عطرو بزنم آیا بقیه دوست دارن؟؟ نمیگن بوش یه جوریه یا تعریف میکنن؟؟
یادمه چند وقت پیش دلم خواست یه طرح از تصویر سازی هامو بزارم تو اینستا تا بمونه همینجوری و به این فکر کردم که اگه دوستای دوران دبیرستانم ببینن آیا پیش خودشون چه فکری میکنن؟؟ وقتی امروز این فایلو گوش دادم یاد این افتادم و همونجا پاز کردم با خودم گفتم دوستایی که 10 ساله ندیدیشون حتی شماره هاشونم نداری و حتی اد نداری تو اینستا و فقط اونا تورو دارن چرا باید برات مهم باشه که پیش خودشون درموردت چی میگن؟؟؟ تاثیری داره؟؟ باعث خوشبختیت یا بدبختیت میشه؟؟؟
همونجا گفتم نه و به خودم گفتم پس قربونت برم کاریو بکن که دوست داری تو چیکار داری بقیه درمورد چه فکری میکنن.
خیلی بهتر شدم توی این قضیه اما خوب هنوزم هست هنوزم جای کار داره و به اندازه ای که با خودت در صلح میشی، حدو مرزهایی رو میزاری برای زندگیت و اون اصولت رو مشخص میکنی این کم و کمتر میشه و چقد در آرامش زندگی میکنی واقعا.
حالا من هیچوقت ندیدم کسی تهدیدم کنه یا پشت سرم اونقدر بد حرف بزنه که به گوشم برسه ببینم توی این مواقع چطوریام اما اینو میدونم دیگه مثل 10 سال پیش نیستم و هرچی بره بهتر میشم.
چقدر این باور مهمه( من هستم که با افکارم و با باورهام دارم زندگی خودم رو خلق میکنم)
چیزی که بهم کمک کرد توی این مسیر همین باور و دوره فوق العاده احساس لیاقته اصلا اون دوره بی نظیره استاد بی نظیر.
و یه تغییر دیگه ای که کردم که خیلی به خودم افتخار میکنم اینه که دیگه خودمو به کسی ثابت نمیکنم یادمه رابطه قبلیم وقتی تطرف توهین کرد بهم و مدام دنبال بحث و دعوا بود مدام هم یه جوری حرف میزد و پیام میداد و میفهمیدم که دنبال اینه که من هی بگم نه تو داری بد فکر میکگنی تو فلان فکر میکنی من اینجوری نیستم استاد من هیچی نگفتم و بعد اون همه حجرفی که زد فقط گفتم اوکی تو درست میگی خدانگهدار و اصلا حتی بحث نکردم و دیگه حتی پیاماشم نخوندم و مطمئنم که همچین ادمی که دنبال بحثه و وزمانی کهتو ریلکس میگی اوکی و نشون میدی که آقاجان حرفای تو هیچ تاثیری رو من نمیزاره و رو مخ من نمیره برامم مهم نیست چقد از درون خودخوری میکنه و عصبانی میشه اما واقعا اینو درک کردم که منکه خودمو میشناسم والا این آدمم اگه آدم همدار من بود که اصلا کار به این جاها نمیرسید و قطعا من توی یه باور اشتباه هستم خوب چرا نرم باورمو درست کنم که آدمی بیاد که درست باشه از اول و من نخوام بحث کنم یا ثابت کنم خودمو بهش. اونجا دوباره به خودم آفرین گفتم و دیدم به به چه تغییری کردم و بزرگتر شدنم رو حس کردم.
اصلا استاد هرچقدر که این جمله رو درک میکنی که تو خودت خالق زندگیتی چقدر بزرگتر میشی.
بهتون افتخار میکنم که انقد عالی روی خودتون کار کردین که اصلا براتون بقیه مهم نیستن و همین در عمل اجرا کردن شما بود که اصلا برام همین قانون رو باور پذیر تر کرد که خودم دارم زندگیم رو خلق میکنم
همین عمل کردنتون به حرفایی هست که میزنین انقد تاثیر گذارتون میکنه و من واقعا لذت میبرم و عاشقتونم
سپاس گزارم بابت همین آگاهیهایی که دادین
و مریم قشنگم سپاس گزارم ازت انقد عالی قدم به قدم این فایل هارو میزاری روی سایت.
خداشمارو برای ما حفظ کنه استاد عزیزم که سال های سال شاگردتون باشیم و کلی کیف کنیم .
امروز برای بار سوم این فایل دیدم، یادم افتاد امروز مادرم زنگ زد به یه نفر اون گفت من نمتونم بیام نیستم مشغول فلان کارم مادرم بهش گفت فلانی من تو رو امروز اول ورودی شهر دیدم.. بعد از چند ساعت دوباره زنگ شنیدم که داره میگه دارم میام سمتت
ادمی که دروغ میگه ادمی که از راه دزدی و دقل بازی به جایی رسیده باشه دستش رو میشه این مثال برای خودم هست چون یکی از باورهای من که بشدت از سمت پدرم و اطرافیان توی باورهام درموزد ثروت رفته اینکه هرکی پولداره از راه دزدی رسیده وگرنه که ادم نمیتونه به این راحتی این همه پول دربیاره باید سختی کشید و پدرت دراومد
پس باید اینو بدونم که اگر کسی دروغ گوعه با دروغ رسیده با دزدی رسیده خیلی زود دستش رو میشه
اما یه عالمه ثروتمند داریم توی جهان که اینا سالها 20، 30 ساله جز ثروتمندان هستن و ثابت میکنن که میشه ثروتمند بود خیلی زیاد راحت پول دراورد و از راه درست پول دراورد
چه باوری بهمون دادن اصلا یکی از اون باورهایی که نفوذ کرده توی این داستان اینکه گفتن هرکه مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند هرچی بیشتر پدرت دربیاد این یعنی به خدا نزدیک تری از این حرفها
خدا هیچ احتیاجی به ازمایش و امتحان من نداره
خدارحم کنه :) شروع میکنم به نوشتن چه چیزایی از ذهنم میریزه بیرون ولی خوبه باید خودم بهتز بشناسم و متوجه باشم کانون توجهم روی چه چیزهایی هست و مراقب برداشت هام باشم
استاد امروز این فایل گوش دادم دیدم من توی این مدت یکسری مسائل مخفی داشتم که مدام ترس داشتم یکسری اشتباهات کردم توی زندگیم و میترسیدم همش میگفتم اگر بقیه بفهمن من این اشتباه کردم چی میگن با خودشون چه برداشتی میکنن
اما با گوش دادن به این فایل خداروشکر موتور فکر کردن و جور دیگه فکر کردنم شروع شد و هر روز باید قدم بردارم به سمت زندگی بهتر و حال بهتر
سلام به استاد عباس منش عزیزم خانم شایستهی گرامی و تمام دوستان ارزشمندم در این فضای بهشتی
می خواهم مثال بزنم از جاهایی که کسی می خواسته دست بکنه توی مغذ من ولی من اعراض کردم و مسیر درست خودم رو پیش رفتم … تکیهام و امیدم (معنای توکل) فقط به خدا بوده و گفتم خدایم برایم کافیه …
در واقع من فقط مثبت ها رو میگم اونجاهایی که به درستی عمل کردم و پاداش گرفتم
این مثال های من می توانه الگوهایی خوب باشه برای خودم و برای شما …
یه مثال واضحش اینه که دو سال پیش من تو یک دفتری بودم یه خانمی اومد اونجا مشغول به کار شد ، از قبل خودش و همسرش رو می شناختم و یه کدورتی ، در واقع سوءتفاهم بین من و این ذوج پیش اومده بود ، موضوع مال چند سال قبلش بود
ایشون اولش شمشیر رو از رو بست برای من … شروع کرد به مدلی رفتار کردن و حرف هایی رو زدن که بره تو مخ من و در حدی تلاش کرد که من فکر کردم می خواهد جای خودش رو تو این دفتر محکم کنه و یه کاری کنه من لفت بدهم …
من محکم سر جام ایستادم با اینکه خیلیییییی سختم بود که جوابش رو ندهم و لهش نکنم … چون تواناییش رو داشتم ، آتو هم ازش داشتم ولی گفتم محمد اولاً سری که درد نمی کنه رو دستمال نمی بندن ، تو که به خودت ایمان داری و می دونی این ها همش یه مشت حرف مفت هست تو که چند ساله دانشجوی بهترین استاد قانون جذبی هستی بااااااید بتوانی الهی رفتار کنی باید بتوانی از این آزمون الهی سر بلند بیرون بیای و اعراض کنی ، اگه پاسخ بدهی اولاً شر درست می کنی برای خودت و اعتبارت رو جلوی آدم ها می بری زیر سوال چون تقریباً مطمئن بودم فقط کافیه کوچکترین جمله ای به اون خانم بگم تا بزنه زیر گریه و یا داد و بیداد و دیگه … دردسر پشت دردسر
خلاصه یه کم باز کردم موضوع رو که بدونید چه فشار روانی ای روی من بود ، اونم منی که همه به اسم آقای اخلاق می شناسند یعنی همیشه ادب رو خیلی خیلی زیاد در تمام جنبه های زندگیم رعایت کردم یعنی سعیم بر این بوده (شاید یه جاهایی هم از دستم در رفته بلاخره منم آدم هستم) و ان شا الله که خداوند این ادب و رفتار درست رو از من بپذیره
خودمم همیشه بالاترین اولویتم تو خرید موبایل جدید یا لباس یا هر وسیلهی جدید اینه که برم اون فروشگاهی خرید کنم که فروشندهاش چه خانم هست چه آقا خیلی خیلی خوش رو و با ادب و با شخصیت باشه ، چون اون خرید کردنه خیلی برای من دلچسب میشه و همیشه بعد از خریدم هم به اون خانم یا آقای فروشنده میگم شما خیلی خوش اخلاق هستید و من از این خریدم خیلی حس خوبی گرفتم ، اگه مدیر فروشگاه هم باشه و موقعیتش باشه حتماً پیش مدیر هم از اون فروشنده تعریف می کنم و تشکر می کنم
اصلا این کارها تو خون من هستش
برگردم به داستان خودم ، باورتون نمیشه بعد از یک هفته یا شاید هم کمتر وقتی رفتار مودبانه و احترام من رو اون خانم دید ، خودش یه جورایی شرمنده شد و دیگه بیشترین تعریف و تمجید رو توی دفتر پیش بقیه از من داشت
ایشون شد مدیر آموزش کارشناس های دفتر و تو جلسات آموزشی همیشه به بقیه کارشناس ها که اغلب تازه وارد شده بودن به حوزه شغلی ما … می گفت آقای تجلی فلان مهارت ها رو داره و سعی کنید از صحبت های ایشون و علمی که داره استفاده کنید
و تا دو سه ماه بعدش هم که ما تو همون دفتر املاک با هم همکار بودیم ارتباط بسیار خوبی داشتیم ولی من همیشه احتیاط می کردم و سعی می کردم خیلی باز و خودمونی رفتار نکنم و همیشه جانب احتیاط رو رعایت کنم
و تازه بعد از اون دو سه ماه این یک مثال خیلیییی واضح و شفاف شد که اگه من سمت خودم رو درست انجام بدهم یعنی استفاده درست از قانون ، خداوند سمت خودش رو درست انجام میده بدون شک، یعنی وعده خداوند حق است
چون الان متوجه شدم ک این فکر بخاطر مقایسه ی مدار فعلی خودم با دوستانی بود ک ماشاالله هرروز دارن بهتر از روز قبل رشد میکنم و از هم سبقت میگیرن
ک هدایت شدم ب فایل گفتگو با دوستان
ک هین نوشتن توضیحات استاد
متوجه شدم عععععع این دقیقا پاسخ سوال امروز من هست
و خداوند چقد قشنگ بهم گفت زکیه جان تغییراتی و باید ببینی و تایید کنی
از کوچک ترنشون شروع کن و هرروز ب خودت بگو ک در مسیر درستی ب میزانی ک تغییر کنی جهان تو هم تغییر میکنه
ی قسمت از توضیحات استاد و مینویسم:
چرا من مثل بقیه گول اینو نخوردم ک آقا من تغییر کردم چرا جهان تغییر نکرده؟؟؟
چون من از همون اول فهمیدم ک آقا من توانایی تغییر ب یک مدار خیلی بالاتر از مدار فعلی م و ندارم
من میتونم ی ذره تغییر کنم،بعد ی ذره روی خودم کار میکردم همون موقع مسافر بعدی ک سوار میشد یک درجه از مسافر قبلی بهتر بود
من راننده ی تاکسی بودم ،بعد من میدیدم اینو میگفتم آقاااا این مسافره همین الان ک دارم این افکارو با خودم تکرار میکنم سوارشد،
مسافر خوش اخلاق تری از مسافر قبلی بود…
الهی صدهزار مرتبه شکرت
ب محض اینکه من تغییر میکنم جهان تغییر میکنه شرایط تغییر میکنه
جهان داره تغییر میکنه کی؟؟؟همون لحظه ،ب اندازه ای ک فرکانس های تو داره تغییر میکنه
باورهات داره تغییر میکنه،ک البته تغییرات وقتی بزرگتر میشه ،در عملکرد تو و درشخصیت تو،در رفتار تو خودش و بروز میده
ب همون اندازه جهان در همون لحظه،جهان تو منظورمه ها،جهان تو ،جهان اطراف تو تغییر میکنه،همون لحظه ب همون اندازه تغییر میکنه
الهی صدهزار مرتبه شکر
حینی ک داشتم فکر میکردم ب این آگاهیا
تو عملکرد و افکار خودم دقیق شدم آیا من تغییر کردم ؟؟یا نه؟
یادم اومد ک دیروز یکی از خواهرهام ک پرسنل بیمارستانه ی جفت کفش پاشنه 5 سانتی آورد خونه و رو فرشها پوشید ک ببینه اگه خوبه بخره
همزمان ک داشت باهاشون راه میرفت گفت مامان اینا برای زکیه خوبن
برای توی خیابون
ک قدشو بلند تر میکنه
من همیشه پاشنه بلند میپوشم سرکار
(و مادر هم بهم گفت زکیییه چرا نگفتی تا اینارو برات بخرم)
همین ک اینا رو داشت میگفت با خودم فکر کردم واقعا ارزش داره خودتو اذیت کنه 8 ساعت این کفش ها رو بپوشی
ک از نظر بقیه خوش استایل و خوش پوش
و ب اصطلاح تیپ خانومانه بزنی؟؟؟
واقعا من همچین کاری میکنم برای اینکه بقیه خوششون بیاد بیام کفش این مدلی بپوشم.
عمرا اگه این کارو بکنم
بعد فک ک کردم من همیشه اسپرت پامه
چون راحتم باهاشون
ب هیچ عنوان تا حالا تو بازار کفش نپوشیدم
ب جز یکبار ک نصفه ی راه پشیمون شدم و دیر شده بود ک برگردم دیگه
چون نظر بقیه مهم نیست
راحتی خودم مهمه
این نشون میده ک من تغییر کردم
دو روز پیش ک دوست دوران راهنماییم و دیدم ک همسایه مون هم هست
الان ازدواج کرده ی شهر دیگه زندگی میکنه و ی پسر ناز خوشگل داره
خیلی وقت بود ندیده بودمش
بعد از کلی حال احوال اینا بحث رفت سر اعتکاف و اینا
گفت من ی روز روزه گرفتم بعدش ک اومدم خونه بابام دیگه نگرفتم
ولی خواهرم با بچه هاش این چند روز و رفتن اعتکاف تو مسجد و..
تو دلم گفتم خدایا شکرت ک هدایتم کردی ب این مسیر و برای اینکه خواسته ای داشته باشم نیاز نیست ک سه روز برم بست بشینم تو مسجد ک با گریه و زاری حاجتم و بدی
الان فهمیدم ک خودم خالق زندگیم هستم و با افکار و باورهام دارم شرایط و خلق میکنم
هرچند هنوز اینقدر باورهام قوی نشده
ولی حداقل ی آرامشی دارم ک ب هرچی ک بخوام میتونم برسم اونم با تغییر باورهام
خواهر دوستمم همراش بود
ی جمله ی قشنگی گفت داشت درمورد خواهرش حرف میزد ک خییلی ب خودش زحمت میده و کار میکنه وقتی مهمون میاد خونه شون
گفت من ی اعتقادی دارم ک آدم باید برای جسمش،روحش و سلامتیش ارزش قائل بشه.
هر چیزی ی حدی داره
تعادل خوبه
خییلی خوشم اومد از حرفش و تاییدش کردم
و ی چیز دیگه
اصلا خودم و باشرایط دوستم مقایسه نکردم
اینکه اون و خواهر کوچکتر از خودش
ازدواج کردن و هردو دوتا بچه 4 ساله دارن
و دختر عموم هم بعد چن دقیقه ب ما ملحق شد از من کوچیک تره و ازدواج کرده و الان 6 ماهش هست
خدا حفظش کنه
و اینکه امروز یادم اومد ک این چند روز عشق دریافت کردم از طرف خواهر زاده ام ثنا گلی بارها منو بوسید و بهم عشق
داد
منی ک قبلا هرکاری میکردم بقیه دوستم داشته باشن و تایید م کنن
ولی الان خییییلی کمتر شده این تلاش ها
و محبت بیشتری دریافت میکنم
مادر هم دیروز برام ی ساپورت صورتی خوشگل خرید ک دلم ضعف رفت براش خییلی نازه
الهی شکرت اینا همه نشون میده افکار من تغییر کرده و من عوض شدم
ولی تازه خیلی جای کار دارم
امروز تصمیم گرفتم باعشق ب مسیرم ادامه بدم
و تضاد دیروز درمورد خواهرم باعث شد با قدرت بیشتری ب مسیرم ادامه بدم و قدر این آرامشی ک دارم و بدونم خدایا شکرت
بدون هیچ عجله ای ب مسیرم ادامه میدم خدایی ک تا اینجا منو قدم ب قدم هدایت کرده
از این ب بعدم باعشق هدایتم میکنه
خدایی ک عاشق منه
منو دوست داره
در ذره ذره ی وجود من جاریه
هیچ برگی بدون اذنش از درخت نمی افته
همه چی تحت سیطره ی مالکیت و قدرت خداوند
خدایی ک بی نیازه
خدایی ک هرگز خوابش نمیگیره.
هرگز فراموش نمیکنه
خدایی ک ب اسرار قلب من آگاهه
خواسته های منو میدونه
و باعشق هدایتم میکنه
خدای وهاب ،غفور،رحیم ،غنی،هادی،رزاق
منشا تمام نعمتها و ثروتها و خوشبختی و عشق و آرامشه
خداوند دوست داره ک من موفق باشم
لذت میبره از اینکه زندگی زیبایی داشته باشم
از اینکه نعمت و فراوانی و خوشبختی بیشتریتو زندگیم باشه
ولی اتفاقا تو این روزها تهمت های زده میشه که برام قابل هضم نیست و غیر منطقی.
ولی برخورد من این بود که اون شخص اتفاقا در روبرو با من بسیار با احترام برخورد میکند ولی پشتم چیز دیگر گفته.
و من کاملا آروم و بیخیال هستم چون اولا از قلب خودم آگاهم میدونم کار اشتباهی نکردم
ثانیا میدونم هر کس بر اساس باورهاش عملکرد نشون میده و این تهمت زدن و دورو بودن اول از همه به خودش ضربه میزنه اینکه همش باید نقاب رو صورتش باش.
و ثالثا میدونم احساس خوب مساوی اتفاق خوب.
من چیکار دارم کی چی میگه مهم اینه در برخورد با من همه چیز زیباست و من بابت این زیبایی و خصلت های خوب طرف مقابلم تحسین میکنم.
و رابعا هر کس تو یک فرکانس و مدار،این تهمت زدن ها و بجاش سکوت خودم و دیدن زیبایی ها و تحسین کردن بهم داره درس میده که من بخشنده تر بشم مهربون تر باشم عملگرا باشم نسبت به آموزه های استاد و پایبند به قانون جهان هستی.
و میدونم من از درون اون شخص آگاهی ندارم و میدونم هر کسی تو درون خودش همه خصوصیات داره و به لطف الله من در برابر خودم اون وجه مثبت جذب میکنم.
خداوندا من هر چه دارم از ان توست
خودت میدونی که این روزها چقدر دقیق شدم روی هدایت های کوچیک و بزرگت.
خودت از حس رهایی و عشق و آرامش قلبم آگاهی
گاهی دست و پا میزنم ولی اونم باید باش تا من این حس آرامش دریافت کنم بفهممش،و قدرش بدونم و سپاسگزارتر باشم.
اصلا خودت منو ناسپاس و فراموش کار افریدی تا قدر سپاسگزاری بیشتر بدونم .
خدایا بابت دستان پر مهرت سپاسگزارم
منو تو همین مسیر پر از لذت و آرامش و رهایی ،مسیر کسانی که بهشون نعمت به راحتی دادی هدایت کن که من خیلی به هدایتت نیاز دارم.
سلام بر عزیزانم
سلام بر استاد عزیزم
سلام بر خانم شایسته عزیزم
خدارو شکر میکنم که در قدم چهاردهم هستم
خدارو شکر میکنم که امروز حالم خیلی خوب بود و امروز داشتم به رویایی فکر میکردم که تا همین چند وقت پیش رسیدن بهش برام محال بود اما حالا انقدر تغییر کردم که حداقل میتونم درمورد خواسته م فکر کنم و رویا پردازی کنم خدایا شکرت
استاد عزیزم من عاشق این شخصیتایی هستم که وقتی تهدیدشون میکنی ککشونم نمیگزه و شما هم جز اون شخصیتها هستین واقعا تحسینتون میکنم
راستش من میخوام به عنوان کسی که همیشه تهمت میزده و غیبت میکرده صحبت کنم نه کسی که بهش تهمت زده شده ، استاد جان کاملا درست فرمودین کسی که تهمت میزنه خیلی ضعیفه چون خوده من قبلا اینطوری بودم و از روی حسادت و خلا و بدبختی به افراد تهمت میزدم البته نه توی روشون بلکه پشت سرشون
و یادم نمیاد که تا حالا کسی به من تهمت زده باشه و شاید دلیلش این بوده که من هیچ وقت و در هیچ کجا آدم معروفی نبودم که بخوان تهمت بزنن و درمورد تهدید هم اصلا تا حالا کسی در زندگیم تهدیدم نکرده ولی با توجه به شناختی که از خودم دارم، مطمئن هستم مطمئن هستم که اگر الان یکی بیاد تهدیدم که صد در صد میترسم و نمیتونم مثل شما دراین مورد موحد باشم
و درمورد متلک انداختن پسرا که توو دوران مدرسه خیلی باهاش مواجه میشدم و اون موقع که من قانونو نمیدونستم ولی هیچ وقت جوابشونو نمیدادم به خاطر همین من هیچ وقت توسط هیچ پسری اذیت نشدم و الان خدارو شکر به جایی رسیده که خیلی خیلی کم پیش میاد کسی بهم متلک بندازه البته اینم بگم که متلکایی که بهم میگفتن اکثرا حرفای قشنگی بود نه توهین کردن و مسخره کردن
استاد جان من درمورد این فایل نمیتونم زیاد نظر بدم چون که خودم تا حالا در شرایطی که بهم تهمت زده بشه و تهدید بشم قرار نگرفتم و اصلا نمیدونم این خوبه یا بد و نمیدونم اگر در اون شرایط قرار بگیرم چی کار میکنم اما خب در این گام یاد گرفتم که باید اعراض کنم و به یاد بیارم که خودم خالق زندگی خودم هستم
خانم شایسته عزیزم خیلی از شما سپاسگذارم برای این پروژه عالی و استاد عزیزم خیلی از شما سپاسگذارم برای اینکه این فایلو دوباره برامون ضبط کردین و انشالله که منتظر قسمت بعدی خواهیم بود
سلام ب دوست عزیزم یاسمن
امیدوارم همیشه حال دلت خوب باشه و خداوند متعال برات بهترین های دنیا رو رقم بزنه
وقتی کامنتت رو خوندم خیلی تحسینت کردم و گفتم برات بنویسم دوست عزیزم خیلی خیلی خوشحالم ک اینقدر شهامت داری ک اینقدر قشنگ نوشتی ک منم ک این کارو انجام میدادم همین ک گفتی یعنی تو قوی شدی تو داری تغییر میکنی تو عوض شدی و این قابل تحسین
امیدوارم ک از این ب بعد از اشتباهات گذشته ات درس بگیری و همون اشتباهات چراغی بشه روشن در ایندت عزیزم
حتما همه ی ما این اشباه رو تکرار کردیم ولی عنوان نکردیم
باز هم ازت ممنونم
امیدوارم همیشه موفق و سربلند باشی عزیزم
در ادامه کامنت قبلی ام
استادسعی میکند مسیرخودش را برود وکاری به بقیه نداشته باشی واین باور را تقویت کنی که هیچ کس تاثیری درزندگی من ندارد مگر اینکه من بهش قدرت بدهم استاد اصلا بهشون توجه نکرده بهشون پاسخ نمیدهدنیاز به دفاع نیست حقیقت خودش روشن میشوداگر درمسیردرست حرکت کنیم.
ممکنه یک سری افراد آب را گل آلود کنن بالاخره آب آرام میشود،کسی تهمت بزنه میگم منم که دارم اتفاقات را رقم میزنم حتی به نفع من میشه نیازی نیست که واکنش نشون بدهم ونیاز نیست که حتی بشنوم سعی میکنم دفاع نکنم بی توجهه بهشون باشم.
اگرکسی به شما تهمت بزنه وشما پاسخ بدهی وشما از خودت بخواهی دفاع کنی داری اون پیغام رو میدهی که تحت تاثیر قرارگرفتی تونست که تو رو اذیت کنند ولی وقتی بی محلی کنی داری میگی که برای من ارزشی نداری.ووقتی جواب ندهی میفهمن که نتونستن تو را اذیت کنن.
استاد دربدترین حالت ممکن تهمت قرارگرفت ولی یک میلیون بار به خودش گفت که من دارم شرایط رو خلق میکنم وهمه چی به نفع من میشود.
این قدر قوی بشیم که برامون مهم نباشد که بقیه در مورد من چه فکری میکنن مهم نیست دیگران خوششون بیاد یا نیاد .
یه موقع تهمت میزنن نگران میشویم که وجه مارو پیش بقیه خراب کنن اگرقانون را درست درک کنیم میفهمیم دیگرانی وجود ندارد.
ما اتفاقات را خودمون رقم میزنیم مهم نباشد که دیگران درمورد ماچه فکری میکنن چون کنترلی نداریم که بقیه در مورد ما چه فکری میکنن ولی ما کنترل داریم که چه واکنشی نشان بدهیم.
استاد یک سری اصول داردکه طبق اون اصول حرکت میکندچه مردم خوششون بیاد یا نیاد واین باور راداره اگر درمسیر درست حرکت کنم ویژگی مثبتم دیده میشود واگر کسی بخواهد غیبت کند بهش توجه نمیکنم. از خودم دفاع نمیکنم،اگر از فرکانس های شما خارج شود از دنیای شما خارج میشود تمرکزکنید روی ویژگی مثبت خودتون روی صداقتتون روی درستکاریتون.
وقتی درمسیر درست هستی نگران اینها نباش کارخودتو بکن بالاخره مسیر درست خودشو نشان میدهد.
درمورد تهدید اصلا نگران نباش هیچ کس تاثیری درزندگی شماندارد
سلام عرض ادب ویژه به استاد جان به سرکار خانوم شایسته عزیز گران قدر امید وارم بهترین حال احساس این دنیا نصیبتان بشود .
و سلام به دوستان هم فرکانسی هم ارتعاشی خودمان
عالم محضر خداست .
دورود به سرکار خانوم پهلوان وقتی از درون خودت شناختی وقتی ایمان داری به خودت مسیرت وقتی نتیجه ها تو دست هست وقتی خدای درونت به آشتی رسیدی پیداش کردی دیگه فکر نکنم جای نگرانی باشه زمانی هم ایمان داری مسیرت دورسته فکر نکم دیگه مهم نیست که دیگران چی فکری تهمت بزنن از کوچکی آگاهی هایشان هست ولی بازم باید باید از زوایه دید قشنگتری دید به این تله های ذهنی آین مسله ها تضاد ها آمدم تا ببینیم چقدر رو خودمان کار کردیم بعد دیگه مهم نیست دیگران چی فکر کنن .
بهترین ها حال احساس برای تک تک اعضا گروه ارزمند هستم
بسم الله الرحمن الرحیم
استاد سلام
سپاسگذارم دوباره برای این فایل زیبا
بازهم درسهای توحیدی داشت برای من
خودم توی این زمینه پاشنه اشیل دارم
امروز توی دفترم نوشتم کمکم کن خدایا روی پاشنه های اشیلم کار کنم
واین فایلو شنیدم پیام خدارو دریافت کنم
ک نترس ونگران نباش
تو در مسیردرست هستی
اگر پشت سرت حرفی زده شد غیبتی شد قضاوتی شد من باتو هستم وافکارتو واعمال تو داره رقم میزنه ک تو ب کدوم سمت داری میری نه دید اونها
قبلا هم همین اتفاق افتاده بود و قضاوتهایی درمورد من شده بود همش دود شد ورفت وهیچکس هیچ اهمیتی نداد
از خدا فقط قوت قلب میخام
بلاخره ماها ک اومدم توی این مسیر دور یکسری ادمای قبل خط کشیدیم و دورشدیم یاکلا جهان دورمون کرد
بلاخره اوناهم هربار پیشرفت مارو میبینن چرت پرت میگن و انتقاداتی میکنن
انصافا وقتی توی مسیر درست باشیم 90درصد ادما شاید 95 درصد رفتارهای خیلی خوبی باما دارن واحترام ومحبت وتعریف میشنویم
اما بقول شما ذهن ما
استاد خصوصاذهن من خیلی درب داغونه
کافیه یکی انتقادی ازم بکنه ک از روی تخریب باشه اونم بخاطر حسادتش ب من
من اون لحظه لبخند میزنم وبهش،میگم بله شما کاملا درسته وارد بحث اصلا نمیشم چون میدونم طرف بهانه میخات تا هرچی عقده داره خالی کنه و واکنشهاش رو نشون بده
اما ازشما یاد گرفتم من سکوت کنم حداقل خودم درگیر نکنم
اما بعدش،ک میره هزار بار ذهن من اکو میکنه صدای طرف رو هزاربار تکرار میکنه فلان حرفوزد ب من
همش اینروزها میگم اگه تو میخای ب جاهای بزرگ برسی باید بتونی احساساتتو کنترل کنی
خشمتو کنترل کنی
باید بتونی بری توی دل انتقادات
بذار هرچی میخان بگن
ادما پشت سر خدا هم حرف زدن
پشت سر ادمای معروف مشهور معمولا حرف میزنن
بقول شما پشت سر یک فرد بدبخت بیچاره کسی حرفی نداره بزنه همش،میگن گناه داره بدبخته
ادما معمولا حسادت میکنن ب افراد بالاتر از خودشون
و دلسوزی میکنن ب افراد پایین تراز خودشون
من ک دراین مسیر هستم باید یکسری اصول برای خودم داشته باشم و بهشون عمل کنم
و سبک شخصی داشته باشم کسی نتونه اونو تخریب کنه
اگر من مسیرم درست باشه فقط روی خدا حساب باز کرده باشم حرف ونظر هیچکس مهم نیست
از تهدید کسی نترسم چون باورهای من زندگی من رو رقم میزنه
چندساله گذشته بازهم این باور توی ذهن من درونی نشده
ک تمام اتفاقات زندگیم بواسطه افکار من رقم میخوره نه هیچ عامل بیرونی
خدایاشکرت ک در مدار شنیدن این فایل هم بودم سپاس استاد جان
بنام رب جهانیان و حاکم بر جهان هستی!
درود بر شما استاد توانا بر سخن و در عمل ، عمگرا !
امید وارم هستم هر کجایی دنیا باشید خوش و آرام و سر شار از انرژه باشید
خدا را بینهایت سپاسگذارم برای تمام این همه آگاهی که در هر لحظه نصیب ما میشود .
بحث روی :
نحوه برخورد با تهمت!
به هر آنچه توجه کنی، اساس آن جنس از توجه را در زندگی ات گسترش می دهی؛
چقدر این آگاهی های برای ما ضروری است باید هر روز این حرف ها دقت کامل گوش گرفت و عمل کرد اینها را به خودم میگم !
یادم میایه اوایل کارم بودم زیاد میخواستم بدانم مردم در مورد من چه میگه و هر بار یک موضوعی میشد که مه دچار مشکلات بیشتر میشدم بجایی که به نفع من تمام برعکس میشد
چون فکر میکردم باشه که مردم چه میگوید آیا به دل مردم کار کردیم وووو زیاد مثال است
ولی حالا خدا را بی نهایت سپاسگذارم به دل مردم کار نمیکنم که کی چه میگه و چه میکنه در قسمت کامنت ها همین قسم شدیم که نمیخایم دیگرا را بیبینم برم کامنت منفی گذاشته
( مدت دو سال میشه روی تجارت آنلاین آمازون کار میکنم در صفحات اجتماعی )
اصلا نظر مردم برایم مهم نیست مسیر درست را پیدا کردیم هر صیح به محض اینکه بیدار میشم شکر گذاری هایم را مینویسم ، پلان مکمل روز را مینویسم و تمام اتفاقات عالی که میخایم برایم رخ دهد در جریان روز و بعد میایم روی سایت هر روز یک برنامه خاص دارم برای بهبود خودم و همین حالا که ساعت است 11:10 AM 2025-01-16 اصلا نمیفامم چقدر زود گذشته این روز چرا ؟ چون روی برنامه های خود کار میکنم ووقت پیدا نمیکنم که کی چه میگه در مورد مه یا مه بیایم در مورد دیگران نظر نوشته کنم ملا غلط گیر دیگران شوم !
خدا را شکر این فایل یکی بهنرین فایل است بار ها و بارها گوش میکنم و این تهعد را میتم که عمل هم میکنم
در حفظ الله باشید !
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستای عزیزم در این سایت بهشتی
استاد بابت ضبط این فایل و آگاهی های فوق العاده ای که دادین هزاران بار قدرانتون هستم.
من نمیدونم این ذهن من چرا تا یه آگاهی یا یه فایلی میخام گوش بدم این حرفو میزنه: خوب تو که توی این مورد مشکلی نداری که. همینو که میگه همونجا میگم چون تو داری میگی پس قطعا مشکل دارم
امروزم برای این گام گفت خوب تو که بهتر شدی مشکلی نداری اما وقتی اومدم و گوش دادم و فکر کردم به زندگی خودم دیدم اره بهتر شدم اما نه هنوز اونقدر
توی خانواده ای بزرگ شدم که بی نهایت براشون حرف مردم مهم بود و تمام کارهایی که انجام میدادن تماما از این بود که جلوگیری کنن از حرف مردم که پشت سرشون یه وقت بد نگن که مبادا آبروشون بره خیلی مهم بود که تو دید همه خوب باشن و منم دقیقا متاثر از خانواده همین بودم تا قبل کار کردن روی دوره احساس لیاقت.
خیلی برای خانوادم مهم بود نماز بخونیم حجاب داشته باشیم که نگن دختر اقای کیاستی اینجوریه یا اونجوریه
یادمه 12سال پیش وقتی مامانم فهمید دوست پسر دارم اولین چیزی که گفت این بود: اگه بقیه بفهمن اگه دایی هات بفهمن چی؟؟ تو آبروی مارو داری میبری.
همه کار و همه کاری که میکردیم برای مردم بود
این خیلی شدید تر شده بود تو من استاد که حتی لباسی که انتخاب میکردم باید یه دور خودمو جای مردم بیرون میذاشتم که ایا اگه دیدن تعریف و تحسین میکنن یا نه و این قصه سر دراز داره و همینو بگیر و برو
اما خوب هرچی باهاتون بیشتر کار کردم این هی کم و کمتر شد تا رسید به دوره احساس لیاقت و رسید به آگاهی های نابه این دوره که از عسل برام شیرین تره.
همیشه و همیشه اگه کسی مسخرم میکرد تو کوچه یا تیکه میپروند خصوصا پسرها دختری نبودم که جواب بدم اما استاد از ذورن خودخوری میکردم میرفتم جلو آینه و ساعت ها به خودم نگا میکردم میگفتم اگه دماغم عمل کرنم اگه اینجوری کنم اگه اونجوری کنم. و یادمه حتی الان یادم اومد یه بار انقد که ذهنم درگیر شده بود به خواهرم پیام دادم گفتم به نظرت من خوشگلم؟؟؟و خواهرم گفت یعنی چی؟/ کسی حرفی زده چرا اینجوری فکر میکنی.
این مهم بودن حرف مردم استاد من میگم مقایسه رو میاره، واقعا کارایی میکنه که دیگه خودت نباشی دیگه نتونی برای خودت زندگی کنی و همه چیه زندگیت رو تحت تاثیر قرار میده واقعا
وقتی رو خودم کار کردم یادمه چند وقت پیش دوباره یه پسره بهم تیکه انداخت اما میدونین خیلی به خودم افتخار کردم نه تنها دیگه خود خوری نکردم نه تنها اصلا حس نکردم که نکنه ایرادی دارم که بهم اینجوری گفت همونجا ایگنورش کردم و گفتم فاطمه ای من تو خوشگل ترین هستی از نظر خودم و اصلا مگه مهمه آدما چی درموردت میگن ؟ نه والا زندگیت رو بکن
چون واقعا به این درک رسیدم من هرکاری بکنم هررفتاری داشته باشم یه عده هستن که خوششون میاد یه عده هستن که خوششون نمیاد و قرارم نیست من برم راضی کنم اون عده ای که خوششون نمیاد رو و جوری رفتار کنم تا آخر عمرم که اونا از من راضی باشن
چرا باید از جلد خودم بیام بیرون.
این تاثیر حرف مردم خیلی تو ذهنم کمتر شده اما میبینم که هنوزم هست میبینم که هنوزم گاهی برای خرید لباسی یا انتخاب عطری یهو میاد که خودمو مثل قدیم جای دیگران بزارم ببینم اگه این عطرو بزنم آیا بقیه دوست دارن؟؟ نمیگن بوش یه جوریه یا تعریف میکنن؟؟
یادمه چند وقت پیش دلم خواست یه طرح از تصویر سازی هامو بزارم تو اینستا تا بمونه همینجوری و به این فکر کردم که اگه دوستای دوران دبیرستانم ببینن آیا پیش خودشون چه فکری میکنن؟؟ وقتی امروز این فایلو گوش دادم یاد این افتادم و همونجا پاز کردم با خودم گفتم دوستایی که 10 ساله ندیدیشون حتی شماره هاشونم نداری و حتی اد نداری تو اینستا و فقط اونا تورو دارن چرا باید برات مهم باشه که پیش خودشون درموردت چی میگن؟؟؟ تاثیری داره؟؟ باعث خوشبختیت یا بدبختیت میشه؟؟؟
همونجا گفتم نه و به خودم گفتم پس قربونت برم کاریو بکن که دوست داری تو چیکار داری بقیه درمورد چه فکری میکنن.
خیلی بهتر شدم توی این قضیه اما خوب هنوزم هست هنوزم جای کار داره و به اندازه ای که با خودت در صلح میشی، حدو مرزهایی رو میزاری برای زندگیت و اون اصولت رو مشخص میکنی این کم و کمتر میشه و چقد در آرامش زندگی میکنی واقعا.
حالا من هیچوقت ندیدم کسی تهدیدم کنه یا پشت سرم اونقدر بد حرف بزنه که به گوشم برسه ببینم توی این مواقع چطوریام اما اینو میدونم دیگه مثل 10 سال پیش نیستم و هرچی بره بهتر میشم.
چقدر این باور مهمه( من هستم که با افکارم و با باورهام دارم زندگی خودم رو خلق میکنم)
چیزی که بهم کمک کرد توی این مسیر همین باور و دوره فوق العاده احساس لیاقته اصلا اون دوره بی نظیره استاد بی نظیر.
و یه تغییر دیگه ای که کردم که خیلی به خودم افتخار میکنم اینه که دیگه خودمو به کسی ثابت نمیکنم یادمه رابطه قبلیم وقتی تطرف توهین کرد بهم و مدام دنبال بحث و دعوا بود مدام هم یه جوری حرف میزد و پیام میداد و میفهمیدم که دنبال اینه که من هی بگم نه تو داری بد فکر میکگنی تو فلان فکر میکنی من اینجوری نیستم استاد من هیچی نگفتم و بعد اون همه حجرفی که زد فقط گفتم اوکی تو درست میگی خدانگهدار و اصلا حتی بحث نکردم و دیگه حتی پیاماشم نخوندم و مطمئنم که همچین ادمی که دنبال بحثه و وزمانی کهتو ریلکس میگی اوکی و نشون میدی که آقاجان حرفای تو هیچ تاثیری رو من نمیزاره و رو مخ من نمیره برامم مهم نیست چقد از درون خودخوری میکنه و عصبانی میشه اما واقعا اینو درک کردم که منکه خودمو میشناسم والا این آدمم اگه آدم همدار من بود که اصلا کار به این جاها نمیرسید و قطعا من توی یه باور اشتباه هستم خوب چرا نرم باورمو درست کنم که آدمی بیاد که درست باشه از اول و من نخوام بحث کنم یا ثابت کنم خودمو بهش. اونجا دوباره به خودم آفرین گفتم و دیدم به به چه تغییری کردم و بزرگتر شدنم رو حس کردم.
اصلا استاد هرچقدر که این جمله رو درک میکنی که تو خودت خالق زندگیتی چقدر بزرگتر میشی.
بهتون افتخار میکنم که انقد عالی روی خودتون کار کردین که اصلا براتون بقیه مهم نیستن و همین در عمل اجرا کردن شما بود که اصلا برام همین قانون رو باور پذیر تر کرد که خودم دارم زندگیم رو خلق میکنم
همین عمل کردنتون به حرفایی هست که میزنین انقد تاثیر گذارتون میکنه و من واقعا لذت میبرم و عاشقتونم
سپاس گزارم بابت همین آگاهیهایی که دادین
و مریم قشنگم سپاس گزارم ازت انقد عالی قدم به قدم این فایل هارو میزاری روی سایت.
خداشمارو برای ما حفظ کنه استاد عزیزم که سال های سال شاگردتون باشیم و کلی کیف کنیم .
به نام خدا مهربان
سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز
گام 14 – نحوه برخورد با تهمت قسمت1 – کامنت سوم
امروز برای بار سوم این فایل دیدم، یادم افتاد امروز مادرم زنگ زد به یه نفر اون گفت من نمتونم بیام نیستم مشغول فلان کارم مادرم بهش گفت فلانی من تو رو امروز اول ورودی شهر دیدم.. بعد از چند ساعت دوباره زنگ شنیدم که داره میگه دارم میام سمتت
ادمی که دروغ میگه ادمی که از راه دزدی و دقل بازی به جایی رسیده باشه دستش رو میشه این مثال برای خودم هست چون یکی از باورهای من که بشدت از سمت پدرم و اطرافیان توی باورهام درموزد ثروت رفته اینکه هرکی پولداره از راه دزدی رسیده وگرنه که ادم نمیتونه به این راحتی این همه پول دربیاره باید سختی کشید و پدرت دراومد
پس باید اینو بدونم که اگر کسی دروغ گوعه با دروغ رسیده با دزدی رسیده خیلی زود دستش رو میشه
اما یه عالمه ثروتمند داریم توی جهان که اینا سالها 20، 30 ساله جز ثروتمندان هستن و ثابت میکنن که میشه ثروتمند بود خیلی زیاد راحت پول دراورد و از راه درست پول دراورد
چه باوری بهمون دادن اصلا یکی از اون باورهایی که نفوذ کرده توی این داستان اینکه گفتن هرکه مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند هرچی بیشتر پدرت دربیاد این یعنی به خدا نزدیک تری از این حرفها
خدا هیچ احتیاجی به ازمایش و امتحان من نداره
خدارحم کنه :) شروع میکنم به نوشتن چه چیزایی از ذهنم میریزه بیرون ولی خوبه باید خودم بهتز بشناسم و متوجه باشم کانون توجهم روی چه چیزهایی هست و مراقب برداشت هام باشم
استاد امروز این فایل گوش دادم دیدم من توی این مدت یکسری مسائل مخفی داشتم که مدام ترس داشتم یکسری اشتباهات کردم توی زندگیم و میترسیدم همش میگفتم اگر بقیه بفهمن من این اشتباه کردم چی میگن با خودشون چه برداشتی میکنن
اما با گوش دادن به این فایل خداروشکر موتور فکر کردن و جور دیگه فکر کردنم شروع شد و هر روز باید قدم بردارم به سمت زندگی بهتر و حال بهتر
با ایمان
مریم درویشی
به نام خدای بسیار بخشنده و بسیار مهربااااااان
سلام ودرود به استاد عزیزم و مریم نازنینم
تهمت یا بهتان گفتن به کسی از بدترین رفتارهای ناشایست که من درطول زندگیم شاهدش بودم و هرموقعه از بهتون گفتن
به کسی می گفتن ،تن و بدنم به لرزه میوفتاد و تعجب میکردم که پس جواب خدا چی میشه ؟چطوری جواب این تهمت
هارو میشه داد؟خدا کمک شون کنه از این کار دست بکشن.
توجه و تمرکز به این موضوع باعث خودخوری و فراموش کردن خدا میشه و قلب میشه جای شیطان و دیگه پر از موضاعات
پیچیده که کلاف سردرگمی برای ذهن که هرچقدرزمان براش صرف کنه این پیچیدگی بیشتر میشه ورهایی از این داستان
هرگز انجام نمیشه مگر سر طرف به سنگ بخوره و متوجه بشه که این یک دیدگاه کاملا اشتباه هست که به زندگی خودش
آسیب می زنه .
آگاهم که تو آگاه منی وقتی این مانترا رو تکرار میکنم ،وجود خدا رو در خودم بیشتر احساس میکنم و به خدا میگم خدایا
تویی همه چیز ،پیدا و پنهان ، پوشاننده عیوب ،خدایا تو دستم را بگیر و کمک کن از تهمت زدن و بد وبیراه گفتن به دیگران
آگاه باشم و کمک کن توجه و تمرکزم را به فراوانی و وفور نعمتت به فراوانی مهربانی و بخشندگی ات و به رفتارهای زیبای
مخاطبینم قرار بدم ،خدایا یک لحظه مرا به حال خود وامگذار.
خدایا توجه ام را به عشق به تو ،عشقی که در تمام جهان ،حاکم است می سپارم.
همه از عشق و مهربانی همه از حس های ناب و عالی و خالص عشق هستن با رفتارهای ناشایست ،وجود پاک مون رو آلوده
نکنیم
استاد همیشه پایدار باشین
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عباس منش عزیزم خانم شایستهی گرامی و تمام دوستان ارزشمندم در این فضای بهشتی
می خواهم مثال بزنم از جاهایی که کسی می خواسته دست بکنه توی مغذ من ولی من اعراض کردم و مسیر درست خودم رو پیش رفتم … تکیهام و امیدم (معنای توکل) فقط به خدا بوده و گفتم خدایم برایم کافیه …
در واقع من فقط مثبت ها رو میگم اونجاهایی که به درستی عمل کردم و پاداش گرفتم
این مثال های من می توانه الگوهایی خوب باشه برای خودم و برای شما …
یه مثال واضحش اینه که دو سال پیش من تو یک دفتری بودم یه خانمی اومد اونجا مشغول به کار شد ، از قبل خودش و همسرش رو می شناختم و یه کدورتی ، در واقع سوءتفاهم بین من و این ذوج پیش اومده بود ، موضوع مال چند سال قبلش بود
ایشون اولش شمشیر رو از رو بست برای من … شروع کرد به مدلی رفتار کردن و حرف هایی رو زدن که بره تو مخ من و در حدی تلاش کرد که من فکر کردم می خواهد جای خودش رو تو این دفتر محکم کنه و یه کاری کنه من لفت بدهم …
من محکم سر جام ایستادم با اینکه خیلیییییی سختم بود که جوابش رو ندهم و لهش نکنم … چون تواناییش رو داشتم ، آتو هم ازش داشتم ولی گفتم محمد اولاً سری که درد نمی کنه رو دستمال نمی بندن ، تو که به خودت ایمان داری و می دونی این ها همش یه مشت حرف مفت هست تو که چند ساله دانشجوی بهترین استاد قانون جذبی هستی بااااااید بتوانی الهی رفتار کنی باید بتوانی از این آزمون الهی سر بلند بیرون بیای و اعراض کنی ، اگه پاسخ بدهی اولاً شر درست می کنی برای خودت و اعتبارت رو جلوی آدم ها می بری زیر سوال چون تقریباً مطمئن بودم فقط کافیه کوچکترین جمله ای به اون خانم بگم تا بزنه زیر گریه و یا داد و بیداد و دیگه … دردسر پشت دردسر
خلاصه یه کم باز کردم موضوع رو که بدونید چه فشار روانی ای روی من بود ، اونم منی که همه به اسم آقای اخلاق می شناسند یعنی همیشه ادب رو خیلی خیلی زیاد در تمام جنبه های زندگیم رعایت کردم یعنی سعیم بر این بوده (شاید یه جاهایی هم از دستم در رفته بلاخره منم آدم هستم) و ان شا الله که خداوند این ادب و رفتار درست رو از من بپذیره
خودمم همیشه بالاترین اولویتم تو خرید موبایل جدید یا لباس یا هر وسیلهی جدید اینه که برم اون فروشگاهی خرید کنم که فروشندهاش چه خانم هست چه آقا خیلی خیلی خوش رو و با ادب و با شخصیت باشه ، چون اون خرید کردنه خیلی برای من دلچسب میشه و همیشه بعد از خریدم هم به اون خانم یا آقای فروشنده میگم شما خیلی خوش اخلاق هستید و من از این خریدم خیلی حس خوبی گرفتم ، اگه مدیر فروشگاه هم باشه و موقعیتش باشه حتماً پیش مدیر هم از اون فروشنده تعریف می کنم و تشکر می کنم
اصلا این کارها تو خون من هستش
برگردم به داستان خودم ، باورتون نمیشه بعد از یک هفته یا شاید هم کمتر وقتی رفتار مودبانه و احترام من رو اون خانم دید ، خودش یه جورایی شرمنده شد و دیگه بیشترین تعریف و تمجید رو توی دفتر پیش بقیه از من داشت
ایشون شد مدیر آموزش کارشناس های دفتر و تو جلسات آموزشی همیشه به بقیه کارشناس ها که اغلب تازه وارد شده بودن به حوزه شغلی ما … می گفت آقای تجلی فلان مهارت ها رو داره و سعی کنید از صحبت های ایشون و علمی که داره استفاده کنید
و تا دو سه ماه بعدش هم که ما تو همون دفتر املاک با هم همکار بودیم ارتباط بسیار خوبی داشتیم ولی من همیشه احتیاط می کردم و سعی می کردم خیلی باز و خودمونی رفتار نکنم و همیشه جانب احتیاط رو رعایت کنم
و تازه بعد از اون دو سه ماه این یک مثال خیلیییی واضح و شفاف شد که اگه من سمت خودم رو درست انجام بدهم یعنی استفاده درست از قانون ، خداوند سمت خودش رو درست انجام میده بدون شک، یعنی وعده خداوند حق است
بنام خدای رحمان و رحیم
سلام ب همگی عزیزانم
ردپای روز 29 دی ماه
الهی صدهزار مرتبه شکر
امروز همه ش داشتم فک میکردم رو کدوم فایل کار کنم
و چطور سریع نتیجه بگیرم
چون الان متوجه شدم ک این فکر بخاطر مقایسه ی مدار فعلی خودم با دوستانی بود ک ماشاالله هرروز دارن بهتر از روز قبل رشد میکنم و از هم سبقت میگیرن
ک هدایت شدم ب فایل گفتگو با دوستان
ک هین نوشتن توضیحات استاد
متوجه شدم عععععع این دقیقا پاسخ سوال امروز من هست
و خداوند چقد قشنگ بهم گفت زکیه جان تغییراتی و باید ببینی و تایید کنی
از کوچک ترنشون شروع کن و هرروز ب خودت بگو ک در مسیر درستی ب میزانی ک تغییر کنی جهان تو هم تغییر میکنه
ی قسمت از توضیحات استاد و مینویسم:
چرا من مثل بقیه گول اینو نخوردم ک آقا من تغییر کردم چرا جهان تغییر نکرده؟؟؟
چون من از همون اول فهمیدم ک آقا من توانایی تغییر ب یک مدار خیلی بالاتر از مدار فعلی م و ندارم
من میتونم ی ذره تغییر کنم،بعد ی ذره روی خودم کار میکردم همون موقع مسافر بعدی ک سوار میشد یک درجه از مسافر قبلی بهتر بود
من راننده ی تاکسی بودم ،بعد من میدیدم اینو میگفتم آقاااا این مسافره همین الان ک دارم این افکارو با خودم تکرار میکنم سوارشد،
مسافر خوش اخلاق تری از مسافر قبلی بود…
الهی صدهزار مرتبه شکرت
ب محض اینکه من تغییر میکنم جهان تغییر میکنه شرایط تغییر میکنه
جهان داره تغییر میکنه کی؟؟؟همون لحظه ،ب اندازه ای ک فرکانس های تو داره تغییر میکنه
باورهات داره تغییر میکنه،ک البته تغییرات وقتی بزرگتر میشه ،در عملکرد تو و درشخصیت تو،در رفتار تو خودش و بروز میده
ب همون اندازه جهان در همون لحظه،جهان تو منظورمه ها،جهان تو ،جهان اطراف تو تغییر میکنه،همون لحظه ب همون اندازه تغییر میکنه
الهی صدهزار مرتبه شکر
حینی ک داشتم فکر میکردم ب این آگاهیا
تو عملکرد و افکار خودم دقیق شدم آیا من تغییر کردم ؟؟یا نه؟
یادم اومد ک دیروز یکی از خواهرهام ک پرسنل بیمارستانه ی جفت کفش پاشنه 5 سانتی آورد خونه و رو فرشها پوشید ک ببینه اگه خوبه بخره
همزمان ک داشت باهاشون راه میرفت گفت مامان اینا برای زکیه خوبن
برای توی خیابون
ک قدشو بلند تر میکنه
من همیشه پاشنه بلند میپوشم سرکار
(و مادر هم بهم گفت زکیییه چرا نگفتی تا اینارو برات بخرم)
همین ک اینا رو داشت میگفت با خودم فکر کردم واقعا ارزش داره خودتو اذیت کنه 8 ساعت این کفش ها رو بپوشی
ک از نظر بقیه خوش استایل و خوش پوش
و ب اصطلاح تیپ خانومانه بزنی؟؟؟
واقعا من همچین کاری میکنم برای اینکه بقیه خوششون بیاد بیام کفش این مدلی بپوشم.
عمرا اگه این کارو بکنم
بعد فک ک کردم من همیشه اسپرت پامه
چون راحتم باهاشون
ب هیچ عنوان تا حالا تو بازار کفش نپوشیدم
ب جز یکبار ک نصفه ی راه پشیمون شدم و دیر شده بود ک برگردم دیگه
چون نظر بقیه مهم نیست
راحتی خودم مهمه
این نشون میده ک من تغییر کردم
دو روز پیش ک دوست دوران راهنماییم و دیدم ک همسایه مون هم هست
الان ازدواج کرده ی شهر دیگه زندگی میکنه و ی پسر ناز خوشگل داره
خیلی وقت بود ندیده بودمش
بعد از کلی حال احوال اینا بحث رفت سر اعتکاف و اینا
گفت من ی روز روزه گرفتم بعدش ک اومدم خونه بابام دیگه نگرفتم
ولی خواهرم با بچه هاش این چند روز و رفتن اعتکاف تو مسجد و..
تو دلم گفتم خدایا شکرت ک هدایتم کردی ب این مسیر و برای اینکه خواسته ای داشته باشم نیاز نیست ک سه روز برم بست بشینم تو مسجد ک با گریه و زاری حاجتم و بدی
الان فهمیدم ک خودم خالق زندگیم هستم و با افکار و باورهام دارم شرایط و خلق میکنم
هرچند هنوز اینقدر باورهام قوی نشده
ولی حداقل ی آرامشی دارم ک ب هرچی ک بخوام میتونم برسم اونم با تغییر باورهام
خواهر دوستمم همراش بود
ی جمله ی قشنگی گفت داشت درمورد خواهرش حرف میزد ک خییلی ب خودش زحمت میده و کار میکنه وقتی مهمون میاد خونه شون
گفت من ی اعتقادی دارم ک آدم باید برای جسمش،روحش و سلامتیش ارزش قائل بشه.
هر چیزی ی حدی داره
تعادل خوبه
خییلی خوشم اومد از حرفش و تاییدش کردم
و ی چیز دیگه
اصلا خودم و باشرایط دوستم مقایسه نکردم
اینکه اون و خواهر کوچکتر از خودش
ازدواج کردن و هردو دوتا بچه 4 ساله دارن
و دختر عموم هم بعد چن دقیقه ب ما ملحق شد از من کوچیک تره و ازدواج کرده و الان 6 ماهش هست
خدا حفظش کنه
و اینکه امروز یادم اومد ک این چند روز عشق دریافت کردم از طرف خواهر زاده ام ثنا گلی بارها منو بوسید و بهم عشق
داد
منی ک قبلا هرکاری میکردم بقیه دوستم داشته باشن و تایید م کنن
ولی الان خییییلی کمتر شده این تلاش ها
و محبت بیشتری دریافت میکنم
مادر هم دیروز برام ی ساپورت صورتی خوشگل خرید ک دلم ضعف رفت براش خییلی نازه
الهی شکرت اینا همه نشون میده افکار من تغییر کرده و من عوض شدم
ولی تازه خیلی جای کار دارم
امروز تصمیم گرفتم باعشق ب مسیرم ادامه بدم
و تضاد دیروز درمورد خواهرم باعث شد با قدرت بیشتری ب مسیرم ادامه بدم و قدر این آرامشی ک دارم و بدونم خدایا شکرت
بدون هیچ عجله ای ب مسیرم ادامه میدم خدایی ک تا اینجا منو قدم ب قدم هدایت کرده
از این ب بعدم باعشق هدایتم میکنه
خدایی ک عاشق منه
منو دوست داره
در ذره ذره ی وجود من جاریه
هیچ برگی بدون اذنش از درخت نمی افته
همه چی تحت سیطره ی مالکیت و قدرت خداوند
خدایی ک بی نیازه
خدایی ک هرگز خوابش نمیگیره.
هرگز فراموش نمیکنه
خدایی ک ب اسرار قلب من آگاهه
خواسته های منو میدونه
و باعشق هدایتم میکنه
خدای وهاب ،غفور،رحیم ،غنی،هادی،رزاق
منشا تمام نعمتها و ثروتها و خوشبختی و عشق و آرامشه
خداوند دوست داره ک من موفق باشم
لذت میبره از اینکه زندگی زیبایی داشته باشم
از اینکه نعمت و فراوانی و خوشبختی بیشتریتو زندگیم باشه
خداوند همیشه درحال هدایت من ب مسیر درسته
الهی صدهزار مرتبه شکرت
سپاسگزارم ک بهم فرصت ی صلاه دیگه رو دادی
عاشقتممممم رب قشنگم
بنام خداوند زیبایی ها
سلام استاد پر نورم
چقدر روز به روز شفاف تر و زیباتر میشین.
من هنوز فایل گوش ندادم
ولی اتفاقا تو این روزها تهمت های زده میشه که برام قابل هضم نیست و غیر منطقی.
ولی برخورد من این بود که اون شخص اتفاقا در روبرو با من بسیار با احترام برخورد میکند ولی پشتم چیز دیگر گفته.
و من کاملا آروم و بیخیال هستم چون اولا از قلب خودم آگاهم میدونم کار اشتباهی نکردم
ثانیا میدونم هر کس بر اساس باورهاش عملکرد نشون میده و این تهمت زدن و دورو بودن اول از همه به خودش ضربه میزنه اینکه همش باید نقاب رو صورتش باش.
و ثالثا میدونم احساس خوب مساوی اتفاق خوب.
من چیکار دارم کی چی میگه مهم اینه در برخورد با من همه چیز زیباست و من بابت این زیبایی و خصلت های خوب طرف مقابلم تحسین میکنم.
و رابعا هر کس تو یک فرکانس و مدار،این تهمت زدن ها و بجاش سکوت خودم و دیدن زیبایی ها و تحسین کردن بهم داره درس میده که من بخشنده تر بشم مهربون تر باشم عملگرا باشم نسبت به آموزه های استاد و پایبند به قانون جهان هستی.
و میدونم من از درون اون شخص آگاهی ندارم و میدونم هر کسی تو درون خودش همه خصوصیات داره و به لطف الله من در برابر خودم اون وجه مثبت جذب میکنم.
خداوندا من هر چه دارم از ان توست
خودت میدونی که این روزها چقدر دقیق شدم روی هدایت های کوچیک و بزرگت.
خودت از حس رهایی و عشق و آرامش قلبم آگاهی
گاهی دست و پا میزنم ولی اونم باید باش تا من این حس آرامش دریافت کنم بفهممش،و قدرش بدونم و سپاسگزارتر باشم.
اصلا خودت منو ناسپاس و فراموش کار افریدی تا قدر سپاسگزاری بیشتر بدونم .
خدایا بابت دستان پر مهرت سپاسگزارم
منو تو همین مسیر پر از لذت و آرامش و رهایی ،مسیر کسانی که بهشون نعمت به راحتی دادی هدایت کن که من خیلی به هدایتت نیاز دارم.
قربون شکل ماه همتون
رویا خیلی دوستون داره.