مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 1 - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

407 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره مرادی گفته:
    مدت عضویت: 231 روز

    به نام خدای مهربان 26 بهمن 1403

    و سلام میکنم به دوستان هم فرکانسی خودم

    چقدر این فایل عالی بود و اصلا این فایل ها رایگان نیستن و این کلمه رایگان

    خیلی وقت ها مارو گول میزنه که اینا اصلا تاثیری ندارن تو باید حتما دوره بخری نتیجه بگیری

    در صورتی که اگه واقعا به این آموزه ها

    عمل کنیم قعطا نتیجه بی‌نظیری ازش میگیریم

    و خودم چقدر از فایل

    درس یاد گرفتم که حرف دیگران اصلا اهمیتی در زندگی من نداره

    و با ابن که تو خانواده ای هستم که اولویت همیشه حرف مردمه

    و قبل از قانون همیشه سعی میکردم بی توجه باشیم

    ولی الان که قانون فهمیدم خیلی بیشتر برام کم اهمیت تر شده

    که بخوام بیشتر بیشتر رو خودم کار کنم

    و حتی اگه کل جهان هم راجبم صحبت کردن که بر علیه من باشن

    بخوام بی تفاوت باشیم و ری اکشن نشون ندم

    و مسیر خودم رو برم

    چون بلاخره همیشه راه درست نتیجه درست به آدم میده

    و این فایل های بی نهایت ارزشمند هستن و با ابن که خودم چند ماه دارم رو خودم کار میکنم

    کلی از فایل های رایگان نتیجه گرفتم

    و مطمعنم اگه باز بیشتر کار کنم

    نتیجه هام بزرگ تر میشن

    و ممنونم استاد عزیزم بابت این زمان ارزشمندی که میزارید و هر روز مارو اگاه تر میکنید

    که در مسیر درست باشیم و فقط رو خداوند حساب کنیم

    الهی شکرت بابت این مسیر الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مریم رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 1034 روز

    به نام خدای مهربان ..

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته ی عزیزم

    و همچنین سلام به همراهان ودوستانم ….

    استاد جان این فایل رو امروز گوش کردم چون میخواستم روند م رو توی گوش کردن ونکته برداری کردن از فایلها توی ذهنم جوری جابیوفته که باید متعهدانه پیش برم

    واین نظم توی این مسیر بهم کمک می‌کنه یادبگیرم توی انجام این کار مداومت واشتیاق داشته باشم

    اما چقدر جالب که این فایل دقیقا همزمان شد با صحبت امروز من باخدا ….

    وبازم چقدر خوب که این همزمانی دقیقا امروز رخ داد برام

    امروز توی باشگاه همینکه وارد شدم دیدم دوتا از بچها شروع کردن بامن در مورد مربی باشگاهی که میرم برای تمرین صحبت میکردن.

    البته خیلی حرفهای بدی نمیزدن ولی بهترین راهش این بود اول اینکه به اون اتفاقات توجه نمی‌کردن که بخوان در موردش حرف بزنن

    بعد هم که بهتربود این مسئله رو باخودش درمیان بزارن نه اینکه پشت سرش حرف بزنن تا این موضوع حل بشه ببنشون ….

    راستش خیلی سعی کردم باهاشون همراه نشم ولی شدم ویه کم سعی کردم بهشون راهکاربدم

    بعد باخودم گفتم مریم داری چیکار می‌کنی

    آمدم درستش کنم که یکی از خانمها گفت توفکرکردی پشت تو حرف نمی‌زنن به تو هم میگن …

    من دیدم دیگه داره اوضاع ازدستم درمیره

    دیگه سعی کردم بیخیالش بشم ..

    تومسیر که میومدم خونه ..

    با خدا صحبت کردم گفتم خدایا منو ببخش من با این خانم مربی عزیز، یه حالت دوستانه باهم داریم درستش این بود که من اصلا اهمیت ندم به حرفشون ولی نشد و همراه شدم ..

    خوب این یه تضاد که باید یادبگیرم چه جوری وقتی تواین شرایط هستم بتونم ذهنمو جمع و جور کنم به این حرفها توجه نکنم….

    واین که حرف بقیه هم برای من مهم نباشه ..

    بعدشم به خودم گفتم اگر هرکسی یه نعمتی توزندگیش داره باورش بهتر بود نه من نه هیچکس دیگه نمیتونه این نعمتو ازش بگیره وحرف زدن پشت سرفرد دیگه به خاطر اینکه اون فرد حسادت داره کمبود داره باورهاش در مورد ارزشمندی خودش خرابه …

    بااینکه من خیلی اون بحث وادامه ندادم

    ولی این خواسته درمن شکل گرفت روی این موضوع بیشتر وقت بزارم وکارکنم ..

    چون بعضا وقتی یه محیط دوستانه هست طرف ترو مخاطب شنیدن حرفش قرار میده وانتظار داره جوابی هم ازتو‌بشنوه ..

    من واقعا اینجور وقتها یه کم دست پاچه میشم ..

    وبلد نبودم که تواون‌شرایط‌بهترین جواب وعکسلعمل رونشون بدم

    موضوع اینکه بعدا یادم میاد اون موقع اصلا ذهنم خالی میشه ..

    البته که استاد من خیلی به نسبت قبلم‌ بهتر شدم خدارو شکر صدهزارمرتبه شکر

    واگر مریم گذشته ام بودم میومدم باز در مورد این موضوع با بقیه هم صحبت میکردم واصل انگشتمو میزاشتم روی اون تیکه کلام اون بنده خدا که گفت پشت سرتوهم حرف میزنن..

    وخدا می‌دونه با توجه گذاشتن رو این حرف باز هم بیشتر تواین شرایط نادلخواه قرار می‌گرفتم..

    اما خوب ذهنمو کنترل کردم وگفتم نباید در موردش دیگه حرفی بزنم باهیچ کس …

    همون لحظه هم که اون خانم گفت پشت شما حرف میزنن اصلا اهمیت ندادم تازه برام مهمم نبود ..

    بعد به خودم گفتم چقدر من تواین موضوع بهتر شدم واکنشی نشون ندادم وبرام‌اصلا مهم نبود.

    وخوب این موضوع پوینت مثبت این اتفاق برام‌ بود خدارو شکر دارم بهتر میشم ..

    خودم تحسین کردم اما گفتم باید یادبگیرم منم واکنشی در مورد کسی که در موردش حرف میشه نشون ندم …

    واین اتفاق امروزیه نشونه بود که خیلی جدی تر رواین موضوع کارکنم

    چه در مورد حرف زدن ویاگوش دادن به حرفهای بقیه در مورد فردی

    وچه در مورد خودم که بخوان حرفی در موردم بزنن وبه‌گوشم برسه

    وخیلی جای کارببشتری دارم چون واقعا موضوع مهمیه وهمش برمیگرده به خودم وعزت نفسم و اعتماد به نفسم واحساس ارزشمندی من

    خداوند چقدر رحیم ورحمانه به خدا که اصلا یکی دوساعت نیست ازاون حرفهای من باخدا

    که ازش خواستم بهم بگه چه جوری روی این باورم کارکنم تا تواین یکی هم کم کم بهتر بشم …

    خدا بیشترازما دوست داره ما پیشرفت کنیم و همیشه کمکم کرده

    همینکه این فایلو گوش کردم دقیقا امروز خودم واین اتفاقات آمد جلو چشمم …

    گفتم تا یادم هست اینجا بنویسم ویادم باشه

    که این موضوع خیلی مهمه وباید متعهدانه روش کارکنم

    و انشالله درکامنت بعدیم تمام نکات مهم این فایل رو می‌نویسم

    استاد عزیزم سپاسگذارم ازت هم شما وخانم شایسته ی عزیزم اینقدر شما خوب وتوحیدی وعملگرا هستین …..

    وازخدا می‌خوام من هم تواین مسیر هرروز بهتر بشم و تومسیردرست ویکتا پرستی وتوحید ثابت قدم باشم….

    خدایا سپاسگذارم برای حضورم تواین لحظه در سایت

    خدایا سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

    در پناه یگانه خالق هستی باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      امین زندی گفته:
      مدت عضویت: 1049 روز

      به نام خداوند رحمان

      سلام به شما دوست هم فرکانسی و عزیزم چقد لذت بردم از کامنتتون نکات مثبت برای یادگیری داشت

      یعنی وقتی رها می‌کنیم به حال خودش این افسار ذهن رو ما هم وارد بازیهای دیگران میشیم

      و تخت گاز به سمت اون حال بد و احساس بد می‌ریم

      و اما صفحه پروفایل تون رو خوندم آفرین از این همه تغییرات و رشدی که داشتین و خوبه که علاقتون رو پیدا کردین و مطمئنن اتفاق های بزرگ تری تو راه و عکس پروفایل شما چقد نظر منو جلب کرد و اون بدن فسا و زیبایی که ساختین آفرین تبریک میگم بهتون موفق باشید در پناه الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    نسیم گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    سلام به اساتید بزرگم و خانواده خوشبختم .

    واقعا وقتی فکر میکنم اگه ما از همون اول به قرآن عمل کرده بودیم و پیام الله رو میشنیدیم هیچ مساله خاصی توی زندگیمون پیش نمیومد .

    من خیلی ساله که سعی میکنم تو جلسه های غیبت حرفها رو تکرار نکنم و آتیش غیبت رو شعله ورتر نکنم البته سعی میکنم نمیدونم چقدر موفق بودم ولی از وقتی قوانین رو متوجه شدم بیشتر اعتقاد پیدا کردم واقعا دنباله گیر غیبت ها نباشم . قبلنا خودم حرفی نمیزدم اما دردغ چرا ؟ شنونده بودم .اما الان وقتی میبینم بحث داغه و من نمیتونم این بحث رو نشنوم با خنده و شوخی میگم به قول بابای خدا بیامرزم شما از خودتون حرفی ندارید بزنید که از بقیه حرف میزنید و با این حرف هم ادامه بحث بریده میشه و هم یه خدا بیامرزم نسیب بابام میشه .

    و واقعا چقدر غیبت حس منفی بدی داره . همش فکر میکنم اگه این قوانین رو سالها پیش میدونستم شاید الان زندگیم خیلی بهتر بود و فرصت ها رو از دست نداده بودم .

    البته الانم شاکرم بابت بهترین آموزشهایی که از شما یادمیگیرم و توی زندگیم ازشون استفاده میکنم .

    ممنونم استاد بابت تلاشهای هر روزتون برای بهتر شدن سایت همچنین از مریم بانوی هنرمند و توانا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1764 روز

    سلام به همگی من داشتم دوباره این فایل رو گوش میدادم و یه مثال خوبی به یادم اومد وقتایی که به قول استاد سگ محلی کردم نسبت به آدمای نامناسب و وقتایی که به این طرز فکر که بزار اون فرد رسوا بشه و بزار بقیه بفهمن این آدم کیه اتفاقا خیلی محل دادم به طرف

    این اتفاق دقیقا زمانی اتفاق میافتاد برام که با قانون اشنا بودم و برای همین خیلی بهتر میتونم جوابش بدم

    یادمه اون موقع هر پسری که متلک بهم مینداخت من سریع جوابشو با داد میدادم ، دقیقا بهش نا سزا میگفتم و داد میزدم از عمد که بقیه برگردن و یه نگاه شماتت بار به اون پسر بیادب بندازن

    حتی حتی یادمه از سرکار برمیگشتم دم ایستگاه مترو یک پسری بی ادبی کرد من جوابشو دادم ، بابام همونجا دو قوم جلوتر منتظرم وایساده بود و یادمه بهش گفتم صبر کن حالا نشونت میدم

    رفتم بابامو اوردم برای دفاع از خودم و بنده خدا روحش خبر نداشت که

    همه ی کسایی که اونجا شاهد بودن به خنده افتاده بودن از شانس بد اون پسر

    البته یکم حقش بود خدایی

    ولی من هر چه قدر اون رفتارها رو ادامه دادم ، هی میدیدم سارا مزاحمای الکی دارن زیاد میشنا

    توجه رو کجاست؟ داری چیکار میکنی

    اینا باید کمتر بشن اتفاقا ولی داره برعکس میشه

    و نمیدونم از کی ولی یه زمانی دقیقا فهمیدم اگر با همچین ادمی برخوردم کاملن سگ محل باشم نسبت بهش

    از اون روز به بعد من کمتر با ادمای این شکلی برخوردم

    نمیگم صفر صفر شدن ولی وقتی سگ محلی کردم ، اتفاقا تعداد ادمای کمتری میاد

    افرادی هم که میان و متلک میندازن حرف نامناسب اصلا نمیزنن ، واقعا اصلا حرف نامناسب نمیزنن ، یه چیزای دیگه میگن که حرف نامناسب در برابر اون افرادی که من تجربشون میکردم نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1772 روز

    به نام خدایی که هر چه دارم از اوست.

    تشکر و قدردانی میکنم از استاد عزیز و خانم شایسته

    سلام به دوستان هم مسیر

    گام چهاردهم

    وقتی این فایل با این عنوان روی سایت قرار گرفت من گفتم بابا این دگه چه کمکی به من میکنه تا به مدار بالاتری مهاجرت کنم.

    ولی گفتم خوب حالا اینم مربوط به پروژه هست و باید گوش کنم.

    و با گوش کردن متوجه حکمت این فایل تازه خیلی اندک شدم

    و دیدم مثلا تو خانواده یا اجتماع چقدر مردم درگیر این مسئله تهمت هستند

    یا دارن باتوجه به طرز فکر خودشون به دیگران افترا میزنند

    و یا از تهمتی که بهشون زدن شاکی هستند.

    وقتی من به هر شکلی درگیر این جنس افکار هستم در نتیجه بیشتر تو مدارشون قرار میگیرم.

    وقتی مثال‌های زنده ای وجود دارد که با وجود بدگویی ها ،تهمت ها افرادی مثل آقای ترامپ

    به راحتی و با اختلاف بیشتری نسبت به قبل به عنوان رئیس جمهور یک قاره انتخاب شدند

    دیگه برای اون قسمت ذهن میثم که میگه اگه بهت فلان تهمت رو بزنند تازه اگه بزنند دیگه چی میشه و همین اعتباری هم که داری ازدست میره.

    در صورتی که بدون خواست خدا برگی از درخت زمین نمی افتد

    حالا من اگه ایمان داشته باشم اگه قدرت رو فقط و فقط از آن خداوند بدانم

    اینا کلا خنده دار و مزحک میشند

    ولی من باید فراموش نکنم که انسانم و دارای ذهن که جایگاه شیطان هست

    احتمال دارد که لحظه ای درگیر افکار منفی و ترس شوم

    و راهش تمسک به آگاهی های اینچنین فایل های کم نظیر هست.

    خدایا هدایتم کن به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    پرنیا گفته:
    مدت عضویت: 177 روز

    سوره اعراف

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    196)مرادوست ویاور به حقیقت خدایی است که این کتاب قران رافرستاده والبته اویارو یاور نیکوکاران است.

    197)انهاراکه شماخدامی خوانید جزخدای یکتا هیچ یک قدرت بریاری شما بلکه بریاری خودندارند.

    198)واگرانهارابه راه هدایت بخوانیدنخواهندشنید تومی بینی که انهادرتومینگرند ونمی بینند.

    199)ای رسول ماطریقه عفو وبخشش پیش گیر وامت رابه نیکوکاری امرکن وچنانچه نپذیرند ازمردم نادان روی بگردان.

    200)وچنانچه بخواهد ازطرف شیطان انس وجن درتو وسوسه وجنبشی پدیداید به خداپناه بر که اوبه حقیقت شنوا وداناست .

    201)چون اهل تقوی را ازشیطان وسوسه وخیالی به دل فرا رسد هماندم خدا رابه یاد ارند وهمان لحظه

    بصیرت وبینایی پیداکنند .

    204)وچون قران قرائت شود همه گوش بدان فرادهید وسکوت کنید باشدکه مورد لطف ورحمت حق شوید.

    205)خدای خود را باتضرع وپنهانی وبی انکه اوازبرکشی دردل خود درصبح وشام یادکن وازغافلان مباش یک دم ازیادخداغافل مشو.

    سوره انفال

    2)مومنان حقیقی انان هستندکه چون ذکری ازخدا شودازعظمت وجلال خدا دلهاشان ترسان ولرزان شود وچون ایات خدارا برانهاتلاوت کنندمقام ایمانشان بیفزایدوبه خدای خود درهرکارتوکل می کند.

    3)ونمازراباحضورقلب به پامی دارند وازهرچه روزی انها کردیم علم وجاه ومال انفاق می کنند

    4)انهابه راستی وحقیقت اهل ایمانندونزدخدامراتب بلند وامرزش وروزی نیکو علم وادب مخصوص انهاست .

    5)چنان که خداتورا ازخانه خود به حق بیرون آورد

    وگروهی ازمومنان سخت رای خلاف وکراهت اظهارکردند درامرانفال وغیران هم به خواهش مردم توجه مکن پیروامر خداباش وازخلق ابدا اندیشه مدار.

    7)به یادآرهنگامی راکه خدابه شما وعده فتح بریکی ازدوطایفه رادادغلبه برقافله قریش یاکاروان شام وشمامسلمین مایل بودید که ان طایفه که شوکت وسلاحی همراه ندارندبی رنج وجهاداموالشان نصیب شماشود وخدامی خواست که صدق سخنان حق راثابت گرداندوازبیخ وبن ریشه کافران رابرکند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1159 روز

    بنام خدا

    باور مخرب همگانی

    (حرف مردم مهمه، مردم چی میگن)

    منم اعتراف میکنم هم در حال حاضر تو زندگی خودم و هم اطرافیان زیاد میبینم این باورو

    مثلا من داداشم خودش عاشق یه دختریه و دوس داره باهاش زندگی کنه ولی بابام‌مخالفه چرا چون دختره خیلی آزاد و بدون پوشش هست و بابام نگران حرف مردمه و داداشم چون حرف مردم براش مهمه بین خودش و حرف مردم مونده

    تابو شکنی خوب نیست چون از نیاز به توجه میاد و ریشش همون باور مخرب حرف مردمه

    ریشه تهمت این باوره که طرف فکر میکنه میتونه به یکی دیگه ضربه بزنه

    باوری که باعث میشه جلو تهمت و توهین و حرف مردم ضد ضربه بشیم اینه(من خالق زندگی خودم هستم)

    آدمی که تهمت میزنه آدم ضعیفی هست.

    هر موقع ما در معرض تهمت قرار گرفتیم به قول قران اگه توجه نکنیم به نفعمون میشه ولی این نباید باعث بشه دنبال این باشیم که به ما تهمت بزنن تا به نفعمون بشه

    باور قدرتمند کننده: هیچ کسی در زندگی من تاثیری نداره مگه این که من قدرت داده باشم

    من خودم خالق زندگیم هستم، دیگران تاثیری در زندگی من ندارن ، تهمت ها به نفع من میشه، نیازی نیست حتی این تهمت ها را بشنوم و گوش بدم که بخوام پاسخ بدم

    اگر به تهمت کسی بخوای پاسخ بدی این پیغامو میفرستی: شما تونستید منو تحت تاثیر قرار بدید، شما تونستید رو مخ من دست دراز کنید

    دیگرانی وجود ندارند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    Zhila J گفته:
    مدت عضویت: 3474 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم عزیزم

    وسلام به همه ی اعضا ی خانواده ام

    من اگر بدونم گفتن پیشرفتم از عمل کردن به قوانینی که یاد گرفتم در زندگی ا م ، باعث دلگرمی وقوی شدن ایمان شما میشود ،براتون مینویسم ولی اینبار میخوام از عمل نکردن به قانون براتون بنویسم…

    من میخوام بگم که قانون چه درمسیر درست باشیم چه در مسیر نادرست، عمل میکنه .

    من دوره های ثروت 1 و2 وقانون آفرینش رو از برادر م

    هدیه گرفتم ومن باهاش تا تونستم زندگیمو ساختم ولی برادرم برعکس زندگیشو نابود کرد ، نه تنها به فایلها گوش نداد بلکه همه رو مسخره میکرد و تا تونست به همه تهمت وافترا زد ، از همسرش به همه بد گفت ، دنبال ما به فامیل ودوست بد گفت خودش رو بهشتی میدونست وما رو جهنمی می خوند .

    جز خودش هیچکس رو قبول نداشت .همه مونو کنار گذاشت.

    الآن تنها وبیکس وهیچ دوست وفامیلی، داره زندگی میکنه البته اگه بشه گفت زندگی ، چون بشدت بیماره وبه خاطر بیماریش نمیتونه از خونه خارج شه و …

    من از این وضعی که برای خودش ساخته خوشحال نیستم واز خدا میخوام ببخشدش و کمکش کنه.اگه 1 در صد عوض شده بود که نشده در آغوش میگرفتمش.

    خواهرم بهش پناه داد بیچارش کرد ومثل کسی که دستتو توعسل کنی دهنش بذاری هر 5 انگشتتو گاز بگیره ، هرچی خودش بد کرده بود به اسم خواهرش زد

    من برادرم را قضاوت نمی کنم ،

    ومن که قانون رو بلدم و میدونم تا در مدار بدی هست وتغییر نکنه، بقیه رو با خودش غرق میکنه وبدبخت میکنه ، پس فقط براش دعا میکنم که به هدایت های الهیش توجه وعمل کنه وبه دوره هایی که به من داده گوش کنه ونجات پیدا کنه .

    خیلی سخته ، خیلی درد داره ،بودن در شرایط بد ی که خودم ساختم وخیلی زیباست بودن در شرایط خوبی که خودم ساختم ، البته ماها دوست داریم در این تغییرات همه با ما بمونن ولی اینطور نیست وکسانی باما میمونن که هم مدار با ما هستن،به هر حال از برادرم ممنون و سپاسگزارم که این دوره ها رو به من داد و سپاسگزار خداوندم که کمکم کرد تا زندگیمو بسازم.

    در عوض خوشحالم که باخانوادم وشما هم مدارم و خانواده ی بسیار بزرگی دارم.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سمانه امینی گفته:
    مدت عضویت: 960 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خداجونم واقعا ازت ممنونم ،در مسیر کسانی هستم که فقط صحبت از زیبایی صحبت از وسعت روح و ارامش داشتن میشه خداجونم سپاسگزارتم که این دنیا رو داری برام گلستان میکنی با هدایت هات با استجابت ها خدای بزرگ من خدای فرمانروای من

    و خوشحالم هر زمان فایلی استاد روی سایت میزاره یا چالش من بوده یا خدای رحمان و رحیم دربارش باهام صحبت کرده چه قدر خدا داره بهم میگه نظر دیگران برات مهم نباشه چه قدر داره بهم میگه و هدایتم میکنه به سمت آگاهی های دوره احساس لیاقت.

    و اما برای منطقی شدنِ صحبت های استاد که البته بدون هیچ الگویی منطقی هست اما میخوام با جزئیات بیشتر منطقی کنم برای خودم :

    من میبینم کسانی رو که حتی اگه تو مسیر درست رفتاری و فکری باشند بازهم ترس دارند از حرف مردم و میدونم خیلی ریشه هایی عمیق داره تو وجودمون اینکه کسی دوستمون نداشته باشه،اینکه آبرومون نره و در کل ترس هایی باعث میشه بیشتر وبیشتر یکسری برخورددهایی که نمی‌خواهیم رو تجربه کنیم اینکه استاد میگند توی مسیر درست باشیم یعنی نترسیدن ها یعنی شرک نداشتن ها یعنی به خودمون به اصل هامون به شیوه زندگیمون به الهاماتمون ایمان داشتند یعنی ارزش قائل شدن برای خودمون یعنی دوست داشتن خودمون ،یعنی در صلح بودن با خودمون خداروسپاسگزارم که هیچ موقع از توهمت نترسیدم چون به این درک به لطف خدا رسیدم کسی کا توهمت میزنه هیچ جایگاهی نداره و بلکم آدم ضعیفیه و میبینم آدم هایی رو که چه قدر ناراحت اند و می‌گویند فلانی نشسته این طرف واون طرف آبرومون رو داره میبره ابرو مثل برگ گل میمونه واین حرفا ….

    واقعا یاده این آیه قرآن می افتم که مفهمومش این هست: خداوند بخواهد کسی را بالا ببرد وچه کسی می‌تواند پایین بیاوردش و خداوند بخواهد کسی را به پایین بیاورد و چه کسی می‌تواند بالا ببرد؟!

    همه ضربه ها همه نا امیدی ها از قدرت دادن به خودمون و دیگران میشه اینکه مشرک میشم اینکه دستم رو از دست خدا رها کنم و فکر کنم من بهتر بلدم من بهتر میدونم و تسلیم نباشم در درگاه خداوند

    آدم هرچه قدر با خودش در صلح باشه

    هرچه قدر با جهانش نیک پندار و نیک کردار باشه

    جهان هم میشه آیینه اش

    هرجه قدر بتونم کمتر قضاوت کنم و همه جهان و کائنات رو همون طور که هستند دوست بدارم و قدردانی کنم ازشون جهان هم به من تقدیم میکنه هرآنچه که بهش داده‌ام را ….

    الهی صدها هزار بار شکر

    خدای من خالص باشم ،حرف هام ،نیت هام ،افکارم و رفتارم خداجونم منو به خودم نشون بده و هدایتگر همیشگی ام تو هستی

    شکر شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    یلدا گفته:
    مدت عضویت: 832 روز

    به نام خدای مهربان،سلام به همه،یه نکته ای تواین فایل خیلی توجه منوجلب کردی اصلابه این قسمت فایل که رسیدم یه صدایی تومغزم پیچید(برای رهاشدن ازمزاحمت پسرای توخیابون بهشون بی محلی کنید) واییییییییییی دخترمن صدباراینکاروانجام دادم ونتیجه گرفتم ولی چرا یادم رفت درمقابل مشکلاتم همین راهکارواستفاده کنم؟واقعاچرا؟شایدبه قول قرآن آدم فرموشکارواین دلیل فراموشی منم باشه،استادواقعاسپاسگزارم که قانون به این واضحی روبه یادم آوردید،خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: