مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 1 - صفحه 24


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 1
    296MB
    48 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 1
    46MB
    48 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

407 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یوسف علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1731 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش

    خیلی هامون این‌باورو‌ داشتیم و داریم چه خودمون چه خونواده هامون که حرف مردم واسمون مهم بوده و کلی محدودیت واسمون ایجاد میکرد ولی الان شرایط بهتر شده و آدم ها راحت تر و کمتر توجه میکنن به قضاوت دیگران و کاری که دوست دارن و مورد علاقه شونو انجام میدن

    یه مورد مهمی که از شما یاد گرفتم بخصوص تو بخش اعتماد به نفس اینه که مهم نباشه حرف مردم واست، من قبلا خیلی واسم مهم تو دید دیگران چطور به نظر میام یا چه رفتاری دارم نکنه ازم ناراحت بشن یا تردم کنن ولی وقتی با شما آشنا شدم روی خودم کار کردم خداروشکر از قبل خیلی خیلی بهترم ، اینم‌بگم همیشه باید روی این باورهای محدود کننده کار کنیم‌اینطور نیست که یه جایی برطرف بشن و بگیم خوب دیگه تموم شد منم اینطور فکر نمیکنم و همیشه سعی میکنم روی خودم کار کنم روی این باورهام‌کار کنم

    اینو یاد گرفتم کسی که تهمت میزنه پشت کسی حرف میزنه آدم ضعیف و بی عرضه ای هستش و چون خودش به جایی نرسیده داره ضعف خودشو اینطور برطرف میکنه

    اگر این باور رو داشته باشیم خودمون هستیم که داریم شرایط زندگی‌مونو رقم میزنیم دیگه نگران نیستیم کسی پشت سر ما حرف بزنه یا بخواد مارو خراب کنه حتی در خیلی مواقع این پشت سر حرف زدن باعث میشه ما بهتر هم دیده بشیم و به نفع مون باشه اتفاقاتی که بارها برای شما پیش اومده ، اومدن شمارو خراب کنن ولی باعث شدن شما معروف تر و‌محبوب تر بشین

    واقعا دمت گرم استاد ، نیاز نیست از خودمون در برابر تهمت و غیبت دفاع کنیم یا توضیح بدیم چون بالاخره حقیقت آشکار میشه، و اگه من جواب کسی که پشت سر من حرف زده رو بدم این یعنی اون تونسته منو و احساسات منو تحت تاثیر قراربده و منو از مسیرم خارج کنه و من اینو نمیخوام، بارها شده که کسانی چه خواسته چه ناخواسته خواستن منو منقلب کنن ولی با توجه به آگاهی هایی که خداوند از طریق شما بهم داده سعی کردم کنترل کنم خودمو ، نمیگم همیشه موفق بودم ولی به نسبت قبل میتونم‌بگم هیچ ربطی به گذشته م ندارم

    مثالی که همین چند روز پیش افتاد و‌میتونم بزنم اینه که ، سر کار یکی از همکارام که یه رابطه معمولی باهاش داشتم و کلا حرف خاصی باهم نمیزدیم برگشت با یه کلمه نا محترمانه منو جلوی یکی دیگه از همکارام خطاب کرد من فقط نگاش کردم و رفت وقتی برگشت بردمش یه گوشه گفتم بیا میخوام باهات حرف بزنم و بهش گفتم که اگه رابطه دوستی صمیمی داریم پس منم اجازه دارم تورو همینطوری تو جمع صدا بزنم اگه رابطه مون فقط در حد همکاره پس خودت حدود خودتو رعایت کن و دیگه اینطوری صدام نزن،

    بهم گفت از چند وقت قبل ازم ناراحت بوده چون شنیده که دیگران پشتم یه سری حرف زدن و اونم به خاطر حرفای اونا اینطور برخورد کرده

    بهش گفتم برای من اصلا مهم نیست دیگران چه نظری درباره من دارن یا چی پشت سر من میگن من نمیتونم در دهن بقیه رو ببندم ولی پیش خودم وجدانم راحته که کار اشتباهی در حق کسی نکردم

    وقتی اینطوری بهش گفتم و بردمش به گوشه که باهاش تنها صحبت کنم خیلی منقلب شد و به سری حرفای دیگه زدم که کلا عذرخواهی کرد و فهمید که کارش اشتباه بود و بد برداشت کرده

    میخوام اینو بگم که اگه همون آدم قبلی بودم حتما طور دیگه ای برخورد میکردم وکلی ناراحت و عصبانی میشدم ولی با این حرکتم خودم هم تعجب کردم و واقعا به خودم احسنت گفتم دیدم که میشه تغییرکرد، در حرف همه میتونن بگن من عوض شدم ولی مهم اینه که در عمل چطور رفتار کنیم، چون رفتارمون نشون دهنده بارهامون هستش، البته باز هم میگم دارم تلاش میکنم متعهد باشم به عمل به این آگاهی ها و با ایمان ادامه بدم؛ من نمیتونم دیگران رو تغییر بدم ولی میتونم خودمو رو تغییر بدم

    پس بهتره فقط روی خودم تمرکز کنم نگران حرف بقیه نباشم و با ایمان ادامه بدم

    ممنونم از شما استاد عزیز خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک بیینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    سلام به همگی من داشتم دوباره این فایل رو گوش میدادم و یه مثال خوبی به یادم اومد وقتایی که به قول استاد سگ محلی کردم نسبت به آدمای نامناسب و وقتایی که به این طرز فکر که بزار اون فرد رسوا بشه و بزار بقیه بفهمن این آدم کیه اتفاقا خیلی محل دادم به طرف

    این اتفاق دقیقا زمانی اتفاق میافتاد برام که با قانون اشنا بودم و برای همین خیلی بهتر میتونم جوابش بدم

    یادمه اون موقع هر پسری که متلک بهم مینداخت من سریع جوابشو با داد میدادم ، دقیقا بهش نا سزا میگفتم و داد میزدم از عمد که بقیه برگردن و یه نگاه شماتت بار به اون پسر بیادب بندازن

    حتی حتی یادمه از سرکار برمیگشتم دم ایستگاه مترو یک پسری بی ادبی کرد من جوابشو دادم ، بابام همونجا دو قوم جلوتر منتظرم وایساده بود و یادمه بهش گفتم صبر کن حالا نشونت میدم

    رفتم بابامو اوردم برای دفاع از خودم و بنده خدا روحش خبر نداشت که

    همه ی کسایی که اونجا شاهد بودن به خنده افتاده بودن از شانس بد اون پسر

    البته یکم حقش بود خدایی

    ولی من هر چه قدر اون رفتارها رو ادامه دادم ، هی میدیدم سارا مزاحمای الکی دارن زیاد میشنا

    توجه رو کجاست؟ داری چیکار میکنی

    اینا باید کمتر بشن اتفاقا ولی داره برعکس میشه

    و نمیدونم از کی ولی یه زمانی دقیقا فهمیدم اگر با همچین ادمی برخوردم کاملن سگ محل باشم نسبت بهش

    از اون روز به بعد من کمتر با ادمای این شکلی برخوردم

    نمیگم صفر صفر شدن ولی وقتی سگ محلی کردم ، اتفاقا تعداد ادمای کمتری میاد

    افرادی هم که میان و متلک میندازن حرف نامناسب اصلا نمیزنن ، واقعا اصلا حرف نامناسب نمیزنن ، یه چیزای دیگه میگن که حرف نامناسب در برابر اون افرادی که من تجربشون میکردم نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    نسیم گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    سلام به اساتید بزرگم و خانواده خوشبختم .

    واقعا وقتی فکر میکنم اگه ما از همون اول به قرآن عمل کرده بودیم و پیام الله رو میشنیدیم هیچ مساله خاصی توی زندگیمون پیش نمیومد .

    من خیلی ساله که سعی میکنم تو جلسه های غیبت حرفها رو تکرار نکنم و آتیش غیبت رو شعله ورتر نکنم البته سعی میکنم نمیدونم چقدر موفق بودم ولی از وقتی قوانین رو متوجه شدم بیشتر اعتقاد پیدا کردم واقعا دنباله گیر غیبت ها نباشم . قبلنا خودم حرفی نمیزدم اما دردغ چرا ؟ شنونده بودم .اما الان وقتی میبینم بحث داغه و من نمیتونم این بحث رو نشنوم با خنده و شوخی میگم به قول بابای خدا بیامرزم شما از خودتون حرفی ندارید بزنید که از بقیه حرف میزنید و با این حرف هم ادامه بحث بریده میشه و هم یه خدا بیامرزم نسیب بابام میشه .

    و واقعا چقدر غیبت حس منفی بدی داره . همش فکر میکنم اگه این قوانین رو سالها پیش میدونستم شاید الان زندگیم خیلی بهتر بود و فرصت ها رو از دست نداده بودم .

    البته الانم شاکرم بابت بهترین آموزشهایی که از شما یادمیگیرم و توی زندگیم ازشون استفاده میکنم .

    ممنونم استاد بابت تلاشهای هر روزتون برای بهتر شدن سایت همچنین از مریم بانوی هنرمند و توانا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    منیره صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 351 روز

    سلام بر استاد عزیزم

    سه روز پیش یک دعوایی شد تو خونه مون و خلاصه مساله این بود که ما اگه خانم برادر مونو نمی بردیم مهمونی به شوهرش می گفت و اونم با ما دعوا می کرد چون خواهرمم با خانومش مشاجره لفظی کرده بود و خدا می دونست شام که میومدیم از مهمونی برادرم چه جنجال بزرگی رو راه می انداخت خلاصه رفتیم مهمونی و خانمش رو نبرده بودیم وقتی رفتیم مهمونی من اولش زیاد ترسیده بودم هی با خودم می گفتم اگه بریم خدا می دونه چه عقوبتی منتظر مونه بعد هی به خودم روحیه می دادم که استاد میگه اگه کسی تهدیدت میکنه که تور میکشم و فلان وبهمان اگه شما ذهن تو نو کنترول کنید اوضاع به نفع شما رقم می خوره وقتی نماز ظهر رو می خوندم هنگام سجده گفتم خدایا اولین باری است که من ترسم رو زیر پا کردم و خانم برادرم رو نیاوردم مهمونی خدایا می خوام این جا هم قدرت تو نشون بدی ببینم تو قدرتت بیشتره یا برادرم چون برادرم استاد آدم تند و عصبی است و اگه اعصابش خراب بشه کتک کاری می کنه بعدش دیدم خدا بهم گفت آخر اضطراب ها آرامش است وقتی اینو خدا گفت خیلی آروم شدم و همه چیزو سپردم به خودش و بعدش اومدیم میوه خوردیم و لذت بردم از مهمونی استاد به خدا وقتی خونه اومدیم معجزه شد برادرم خیلی با صورت خندون اومد خونه و احوال پرسی کرد و نشست به اختلاط انگار هیچ اتفاقی نیفتاده باشه در صورتی که خانمشم بهش گفته بود که منو به مهمونی نبردن و تازه گفته بود خواهرت نجیبه با هام دعوا کرده و منو فحش داده.

    اون وقت بود که از ته دلم از خدایم سپاس گزاری کردم و به‌قدرتش بیشتر ایمان آوردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2202 روز

    به نام خدای مهربان هدایتگرم

    سپاسگزار خداوند هستم که در راه اجرای قوانین الهی و حرکت به سمت مدار بالاتر پیش میرم و به گام چهاردهم رسیدم.

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان شایسته ام . عزیزانم در این خانواده ی کم‌نظیر

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا ۚ أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ

    ای اهل ایمان! از بسیاری از گمان ها بپرهیزید؛ زیرا برخی از گمان ها گناه است، و تفحص و پی جویی نکنید، و از یکدیگر غیبت ننمایید، آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ بی تردید نفرت دارید، و تقوا الهی پیشه کنید که خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است. الحجرات آیه 12

    آگاهی‌های توحیدی قسمت 1 «نحوه برخورد با تهمت » 1 را با دقت بشنوید. از آنها نکته‌برداری کنید سپس درس‌هایی که گرفته اید را با ما به اشتراک بگذارید.

    دیدگاه دیگران در مورد من چیه؟ نظر مردم چیه؟ و مردم چی میگن ؟! این صحبت‌ها اینقدر و اینقدر در ما و زندگی ما تکرار شده که به یک باور پولادین تبدیل شده در ذهن من هم مثل همه‌ی مایی ک در چنین جامعه‌ای بزرگ شدیم که «حرف مردم خیلی مهمه» ریشه‌دار هست .

    هر ترفندی از طرف ذهن اتفاق بیفته تا احساس من رو بد کنه از طرف شیطان هست مثل تمرکز بر بدی‌هایی ک دیگران در حق من کردن در برابر خوبی‌هایی ک تجربه کردم ، تمرکز بر نعمتها و غیبتهایی ک پشت سرم شده نسبت به خوبی‌های بسیاری ک از مردم دیدم و تجربه کردم ، ترفند ذهن هست برای بد کردن احساس من و تغییر کانون توجه م .

    سوال اینه که «آیا دیگران میتونن به من ضربه بزنند»؟؟ باور درست اینه که «من خالق زندگیم هستم، من دارم اتفاقات زندگیم رو خلق میکنم و اصلا مهم نیست ک دیگران در مورد من چه فکری می‌کنند. اگر من به حرف و نظر دیگران اهمیت بدم و توجه کنم بهش قدرت میدم و تاثیرگذارش میکنم . من هستم که دارم با توجه خودم زندگیم رو خلق میکنم فارغ از اینکه دیگران چه نظری دارند . و حتا اگر من در مدار درست باشم همون صحبت‌ها و بدگویی‌های دیگران به نفع من تمام میشه و میشه مصداق همون ضرب‌المثل «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» یه جمله بین عموم رایج هست که میگه :«پشت سر هر آدم موفقی حرف بسیار ه» که فک کنم این کلام عمومی می‌تونه حس خوبی به آدم بده ک اگر دارن پشت سرت بدگویی میکنن یعنی تو در مسیر موفقیت هستی که توجه مردم رو جلب کردی و دارن پشت سرت حرف میزنن.

    همه چیز تغییر می‌کنه وقتی ک برات مهم نباشه که پشت سرت چی میگن و نظر مردم درموردت چی هست . یاد اون خواننده‌ی برنده‌ی مسابقه‌ی استعداد آمریکا افتادم ک استاد در پروژه خانه تکانی ذهن معرفیش کردن : اون خانم از کامنت‌های منفی مردم ک برای ویدیوش گذاشته بودن، متن ترانه ساخته بود و با اجرا کردنش برنده مسابقه هم شد . چ نگاه متفاوتی به بدگویی ها !!!

    من یاد میگیرم که مسیر خودم رو برم و باور داشته باشم که هیچ کس تاثیری در زندگی من نداره مگر اینکه من بهش اهمیت بدم . وقتی من در مسیر درست حرکت کنم حقیقت راهش رو پیدا می‌کنه، آشکار میشه.(وقتی رفتارهام رو بررسی میکنم متوجه میشم که چون خیلی نگران نظر و حرف دیگران بودم گاهی کنجکاوی میکردم تا بشنوم و یا متوجه بشم ک فلانی در نبود من چی گفته یا چه واکنشی نشون داده و جالبه که وقتی هم متوجه می‌شدم حالم بد میشد اما باز هم پیگیری و کنجکاوی میکردم اما الان در راستای اجرای بهتر قوانین متوجه میشم که نباید اجازه بدم هیچ چیز آرامش من رو از بین ببره و یا اینکه باور و اعتماد من رو نسبت به خودم و اطرافیانم تخریب کنه بنابراین با این باور ک من دارم اتفاقات زندگیم رو خلق میکنم ، تصمیم میگیرم که اصلا به صحبت‌ها و نظرات دیگران واکنش نشون ندم و حتا توجهی نکنم و خودم رو در معرض گوش دادن و شنیدنش نذارم و یا لزومی نبینم ک از خودم دفاع کنم یا توضیح بدم . من فقط کافیه که خودم برای خودم رفتارهام رو شرح بدم و دلایلشون رو شناسایی کنم و نیاز نیست که تایید دیگران رو جلب و دریافت کنم و برای دریافتش خودم رو به رنج و زحمت بندازم چون دیگران در زندگی من نقشی ندارند و من هیچوقت نمیتونم همه رو راضی نگه دارم) … خیلی جمله‌ی زنگداری بود برام : « اگر کسی تهمتی بزنه و تو بخوای دفاع کنی و پاسخ بدی به این معنی هست که حرف اونها اهمیت داشته و تونسته ذهن تو رو به خودش مشغول کنه. ولی اگر اهمیتی ندی و ازش عبور کنی به معنی این هست که اصلا برات اهمیتی نداشته و مهم نبوده.» یه ضرب المثل عامیانه هست که میگه «جواب ابلهان خاموشی است» میشه یه همچین برداشتی ازش داشت. در این مواقع باید همیشه با خودت تکرار کنی:«من هستم که شرایط خودم رو رقم میزنم و همه چیز به نفع من تموم میشه»

    استاد! من هم خیلی دوست دارم اینقدر قوی بشم که برام مهم نباشه دیگران چه فکری در موردم میکنند . برام مهم نباشه دیگران از من خوششون بیاد یا نیاد .و باور داشته باشم که اتفاقات رو خودم دارم رقم میزنم . باور داشته باشم که همه دارن به نفع من عمل میکنن و همه چیز به نفع من تموم خواهد شد . مردم در مورد پیامبر اسلام تهمت دیوانگی و جنون بهش زدند اما این تهمت نتونست هیچ تاثیری بر موفقیت ایشون بگذاره .

    تهمت زدن و تخریب دیگران نشانه‌ی ضعف آدمهاست . من با شنیدن این جمله تصمیم بسیار جدی گرفتم .گرچه من اصولا اهل غیبت و تهمت نیستم اما گاهی پیش اومده که در جمع های خانوادگی و دوستانه نقدی در مورد افراد نزدیک خودم داشتم ک به زبان آوردمش و به این دام افتادم ، متوجه شدم که این رفتار من چقدر اشتباه هست و از باورهای اشتباهی منشأ میگیره بنابراین به خودم قول میدم که به هیچ عنوان در دسته‌ی این آدمها قرار نگیرم که با هر دلیل و توجیهی غیبت کنم و از بدی‌های کسی صحبت کنم . چرا که وقتی من بر بدیها و ضعف‌های افراد تمرکز کنم و درموردشون بگم دارم اون وجه آدمها رو در برابر خودم برانگیخته میکنم و به این شکل رابطه‌ی خودم با اون شخص رو دارم تیره و‌ کدر میکنم با فرکانسهام .

    من نمی‌خوام آدم ضعیفی باشم و رفتار آدمهای ضعیف رو داشته باشم .

    نگران نباش دیگران در موردت چه فکری می‌کنند و خودت رو در معرض شنیدن و خواندن نظر و حرف دیگران در مورد خودت قرار نده . مهمه که کانون توجه‌ت به سراغ نکات منفی نره . وقتی توجه کنی و براش ناراحت بشی و درموردش صحبت کنی یعنی داری بهش قدرت میدی .

    وااااااو !!! چه جمله ی کلیدی :«اگر از فرکانسهای شما خارج بشه از دنیای شما خارج میشه.» یعنی این جمله غوغا کرد در درون من . جالبه قانون همه ش همینه اما هربار ک ب شکل های مختلف می شنوی انگار اولین بار هست ک می شنوی .

    منی ک خودم رو میشناسم چرا باید نگران باشم . چرا باید بترسم . من مطمینا اشتباهات زیادی در رفتارهام داشته و دارم؛ قطعا من انسان کاملی نیستم ، من انسانی هستم که سعی می‌کنه هرروز نسخه‌ی بهتری از خودش رو ارائه بده . و این اشتباهات رو میپذیره و کمتر و کمتر میکنه🩶 من در مسیر بهبودم. ایمان داشته باش ک خداوند همراه تو هست . خداوند کارها رو انجام میده . خداوند محافظت می‌کنه . تو خداوند رو در کنار خودت داری و همواره پاسخگوی تو هست اگر ایمانت رو ثابت کنی و اجابت کنی پروردگارت رو .

    خدایا تو همیشه یار و یاور من بودی تا من به انسان بهتری تبدیل بشم تا جهان بهتری رو برای خودم تجربه کنم . پس کمکم کن تا بتونم تک تک اصول و قوانین الهی ت رو ک دارم هرروز بیشتر درک میکنم اجرا کنم و هرروز یک قدم در این مسیر عملگرا تر بشم و شجاعت و ایمانم رو به تو نشون بدم و آماده‌ی دریافت تمام آنچه به من وعده دادی باشم .

    خدایا شکرت ⁦:⁠-⁠⁩⁦:⁠-⁠⁩⁦:⁠-⁠*⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مریم رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    به نام خدای مهربان ..

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته ی عزیزم

    و همچنین سلام به همراهان ودوستانم ….

    استاد جان این فایل رو امروز گوش کردم چون میخواستم روند م رو توی گوش کردن ونکته برداری کردن از فایلها توی ذهنم جوری جابیوفته که باید متعهدانه پیش برم

    واین نظم توی این مسیر بهم کمک می‌کنه یادبگیرم توی انجام این کار مداومت واشتیاق داشته باشم

    اما چقدر جالب که این فایل دقیقا همزمان شد با صحبت امروز من باخدا ….

    وبازم چقدر خوب که این همزمانی دقیقا امروز رخ داد برام

    امروز توی باشگاه همینکه وارد شدم دیدم دوتا از بچها شروع کردن بامن در مورد مربی باشگاهی که میرم برای تمرین صحبت میکردن.

    البته خیلی حرفهای بدی نمیزدن ولی بهترین راهش این بود اول اینکه به اون اتفاقات توجه نمی‌کردن که بخوان در موردش حرف بزنن

    بعد هم که بهتربود این مسئله رو باخودش درمیان بزارن نه اینکه پشت سرش حرف بزنن تا این موضوع حل بشه ببنشون ….

    راستش خیلی سعی کردم باهاشون همراه نشم ولی شدم ویه کم سعی کردم بهشون راهکاربدم

    بعد باخودم گفتم مریم داری چیکار می‌کنی

    آمدم درستش کنم که یکی از خانمها گفت توفکرکردی پشت تو حرف نمی‌زنن به تو هم میگن …

    من دیدم دیگه داره اوضاع ازدستم درمیره

    دیگه سعی کردم بیخیالش بشم ..

    تومسیر که میومدم خونه ..

    با خدا صحبت کردم گفتم خدایا منو ببخش من با این خانم مربی عزیز، یه حالت دوستانه باهم داریم درستش این بود که من اصلا اهمیت ندم به حرفشون ولی نشد و همراه شدم ..

    خوب این یه تضاد که باید یادبگیرم چه جوری وقتی تواین شرایط هستم بتونم ذهنمو جمع و جور کنم به این حرفها توجه نکنم….

    واین که حرف بقیه هم برای من مهم نباشه ..

    بعدشم به خودم گفتم اگر هرکسی یه نعمتی توزندگیش داره باورش بهتر بود نه من نه هیچکس دیگه نمیتونه این نعمتو ازش بگیره وحرف زدن پشت سرفرد دیگه به خاطر اینکه اون فرد حسادت داره کمبود داره باورهاش در مورد ارزشمندی خودش خرابه …

    بااینکه من خیلی اون بحث وادامه ندادم

    ولی این خواسته درمن شکل گرفت روی این موضوع بیشتر وقت بزارم وکارکنم ..

    چون بعضا وقتی یه محیط دوستانه هست طرف ترو مخاطب شنیدن حرفش قرار میده وانتظار داره جوابی هم ازتو‌بشنوه ..

    من واقعا اینجور وقتها یه کم دست پاچه میشم ..

    وبلد نبودم که تواون‌شرایط‌بهترین جواب وعکسلعمل رونشون بدم

    موضوع اینکه بعدا یادم میاد اون موقع اصلا ذهنم خالی میشه ..

    البته که استاد من خیلی به نسبت قبلم‌ بهتر شدم خدارو شکر صدهزارمرتبه شکر

    واگر مریم گذشته ام بودم میومدم باز در مورد این موضوع با بقیه هم صحبت میکردم واصل انگشتمو میزاشتم روی اون تیکه کلام اون بنده خدا که گفت پشت سرتوهم حرف میزنن..

    وخدا می‌دونه با توجه گذاشتن رو این حرف باز هم بیشتر تواین شرایط نادلخواه قرار می‌گرفتم..

    اما خوب ذهنمو کنترل کردم وگفتم نباید در موردش دیگه حرفی بزنم باهیچ کس …

    همون لحظه هم که اون خانم گفت پشت شما حرف میزنن اصلا اهمیت ندادم تازه برام مهمم نبود ..

    بعد به خودم گفتم چقدر من تواین موضوع بهتر شدم واکنشی نشون ندادم وبرام‌اصلا مهم نبود.

    وخوب این موضوع پوینت مثبت این اتفاق برام‌ بود خدارو شکر دارم بهتر میشم ..

    خودم تحسین کردم اما گفتم باید یادبگیرم منم واکنشی در مورد کسی که در موردش حرف میشه نشون ندم …

    واین اتفاق امروزیه نشونه بود که خیلی جدی تر رواین موضوع کارکنم

    چه در مورد حرف زدن ویاگوش دادن به حرفهای بقیه در مورد فردی

    وچه در مورد خودم که بخوان حرفی در موردم بزنن وبه‌گوشم برسه

    وخیلی جای کارببشتری دارم چون واقعا موضوع مهمیه وهمش برمیگرده به خودم وعزت نفسم و اعتماد به نفسم واحساس ارزشمندی من

    خداوند چقدر رحیم ورحمانه به خدا که اصلا یکی دوساعت نیست ازاون حرفهای من باخدا

    که ازش خواستم بهم بگه چه جوری روی این باورم کارکنم تا تواین یکی هم کم کم بهتر بشم …

    خدا بیشترازما دوست داره ما پیشرفت کنیم و همیشه کمکم کرده

    همینکه این فایلو گوش کردم دقیقا امروز خودم واین اتفاقات آمد جلو چشمم …

    گفتم تا یادم هست اینجا بنویسم ویادم باشه

    که این موضوع خیلی مهمه وباید متعهدانه روش کارکنم

    و انشالله درکامنت بعدیم تمام نکات مهم این فایل رو می‌نویسم

    استاد عزیزم سپاسگذارم ازت هم شما وخانم شایسته ی عزیزم اینقدر شما خوب وتوحیدی وعملگرا هستین …..

    وازخدا می‌خوام من هم تواین مسیر هرروز بهتر بشم و تومسیردرست ویکتا پرستی وتوحید ثابت قدم باشم….

    خدایا سپاسگذارم برای حضورم تواین لحظه در سایت

    خدایا سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

    در پناه یگانه خالق هستی باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      امین زندی گفته:
      مدت عضویت: 1048 روز

      به نام خداوند رحمان

      سلام به شما دوست هم فرکانسی و عزیزم چقد لذت بردم از کامنتتون نکات مثبت برای یادگیری داشت

      یعنی وقتی رها می‌کنیم به حال خودش این افسار ذهن رو ما هم وارد بازیهای دیگران میشیم

      و تخت گاز به سمت اون حال بد و احساس بد می‌ریم

      و اما صفحه پروفایل تون رو خوندم آفرین از این همه تغییرات و رشدی که داشتین و خوبه که علاقتون رو پیدا کردین و مطمئنن اتفاق های بزرگ تری تو راه و عکس پروفایل شما چقد نظر منو جلب کرد و اون بدن فسا و زیبایی که ساختین آفرین تبریک میگم بهتون موفق باشید در پناه الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فاطمه کیخا گفته:
    مدت عضویت: 984 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم

    و مریم جان عزیز و تشکر ویژه از شما بابت پروژه گام به گام

    و سلامی به همه ی دوستان سایت

    استاد عزیز من این فایل رو چندشب پیش گوش دادم

    ‌چقدر فایل خوبی بود.

    و داشتم به خودم میگفتم برای همه ی ما بوده زمان هایی که احساس کردیم دیگران رفتارهاشون ،کارهاشون، حرف هاشون تاثیری در زندگی ما بزاره.

    فردای صبح اون روز من قدم 7 جلسه ی اولش رو گوش دادم. ( البته که من عاشق قدم 7 هستم) بخصوص برای بحث شیرین و زیبای مدارها .

    و دیدم چقدر این فایل عالی.

    این جلسه دقیقا تکمیل حرف های این فایل شماست.

    یعنی من از زمانی که اون فایل مدارها رو‌گوش دادم ، انسان ها حرف هاشون کارهاشون برام خیلی کمرنگتر شده.

    یعنی قشنگ توی این جلسه قدرت رو به خدا میدی و این بحث مدارها یک خیال راحتی بینظیری بهت میده.

    شاید اون افراد از نظر فیزیکی در کنار تو باشن اما از نظر مداری هیچ دسترسی به تو ندارند.

    واقعا استاد یه تشکر ویژه ازتون دارم بابت بحث مدارها.

    نمیدونید چقدر روی من تاثیر گذاشته.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 656 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام ب همگی عزیزانم

    اولش گفتم این فایل واسه چ دلیلی ضبط شده

    چون معمولا فایلها همگی وهمگی همزمانی دارن با شرایط اون موقه من

    و وقتی این فایلو شنیدم همش یکبار دیروز شنیدم گفتم اومده پیغامی بده علکی نیس

    امروز متوجه شدم بچه 8 ساله ی من 4 ماهه دچار خطایی واشتباهی شده ودراین مدت ازم پنهان کرده و از یک دروغ استفاده میکرده

    این فایل چقد. دیدگاه من رو عوض کرد

    چون من 2تا ابهام رخ داد

    یکیش موضوع فرزندم

    دومی خبر دیگه ای رفیق همسرم بهش تهمتی زده شده

    خدا ب من زودتر از این 2خبر پیغام داد خودتو درگیر شایعه پراکنی وتهمت نکن

    وتو هم جزو اون افراد نباش وتو اون زنجیره رو ادامه نده

    خدایا هزاران مرتبه شکر

    اگر هر مادر معمولی دیگه ای بود احتمال خیلی زیادی داشت فرزندش رو بدجور تنبیه میکرد

    خداوند قلب من ارام کرد

    درسته باهاش کلی حرف زدم و ناراحت هم شدم ک ب من راست نگفته بود دراین چندوقت

    اما اون گریه کرد وگف توروخدا مامان ب بقیه نگو قول بهت میدم تکرار نکنم وقصد بدی نداشتم مامانی ابروم جلو دوستام و بابام میره اگه تو بگی

    بهم گفته شد نگو ببخش بخشش کار خدایی هست

    همینکه اهرم رنج تو ذهنش جا بندازی بسه

    خودتو وارد این سیکل معیوب

    توجه ب نکات منفی نکن

    ک تو یکمدتی هست داری روی خودت خوب کار میکنی .واین تضاد شاید اومده تورو امتحان کنه پس تو جزو این افراد نباش ویاد جمله شما افتادم

    ک اگر حتی دیدید یکی در خلوت خودش کاری میکنه اما کسی نمیدونه پس حق نداری بگی ومن گفتم هیچکس غیر من وخودش وخدا نمیدونه درسته نجواها میگه اگه ببخشی دوباره مرتکب اشتباه میشه بزرگ فلان جا فلان کار میکنه اما گفتم نه مگه خدا کم گناهان مارو بخشیده تا حالا

    خیلی ارامم کرد این فایل بازهم همزمانی رخ داد با این اتفاق

    خدا داره کمکم میکنه چون هرروز میگم خدایا کمکم کن تومسیر استمرار داشته باشم وتضادهای این چنینی منو نلغزونه

    دومی هم تهمت ب دوست همسرم زدن ک منو شوهرم باور نکردیم بازهم میخاستن دیدگاه مارو نسبت بهش تخریب کنن

    من همینکه موضوع رو فهمیدم شوهرم شروع کرد تعریف گفتم باور نمیکنم باور نکن بعد حرفو عوض کردم کی بریم فلان چیزو بخریم ؟بازهم بهم کمک بزرگی شد وگرنه ساعتها درمورد موضوعی ناخاسته بامن صحبت میکردن

    کنترل ذهنم بیشتر شد سپاسگذارم استاد

    واگر کسی درمورد خودم غیبتی کرد یا تهمتی زد

    بی توجهی میکنم جوریکه متوجه بشه ک اصلا برام مهم نیست

    زمان هایی ک ازم انتقادات یا توقعات بیجامیشه دقیقا من با طرف مقابلم همین بی توجهی رو میکنم

    طرف میبینه اصلا برام مهم نیست دیگه ادامه نمیده وکلا دور میشه از دایره فرکانسی من راحت خارج میشه

    باید همیشه روی خودم کار کنم استمرار استمرار باعث رشد شخصیت من میشه

    از وقتی باشما اشنا شدم 90 درصد افراد نامناسب از زندگیم حذف شدن و اگر کسی مونده ک دیر ب دیر باهاشون صحبت میکنم خانواده درجه یک خودم وهمسرم هستن

    ک میدونن من چقد بدم میات از کسیکه پیش من غیبت کنه وهربار غیبت کردن من دیگه مدتها بهشون تلفن نکردم اونا دوهزاریشون میفته بخاطر چی هستش .ومیدونن خوشم نمیات اما بقول شما ادما ب این راحتی تغییر نمیکنن کسیکه کل زندگیش خوراکش غیبت هست نمیات بخاطر من خودشو تغییر بده که

    من باید اعراض کنم

    بی توجهی کنم

    جهان کار خودشو درست انجام میده .

    سپاسگذارم استاد عزیزمی شما چقد ب من کمکهای بزرگی کردی ک مهمترینش کنترل ذهن را ب من اموختید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    بازیار گفته:
    مدت عضویت: 886 روز

    به نام خدای مهربان

    پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    گام 14 نحوه برخورد با تهمت

    سلام به استاد عباسمنش

    سلام به استاد شایسته

    سلام به تمامی اعضای خانواده صمیمی عباسمنش

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    از همون اول که استاد توضیح میدن, خیلی آگاهی و پیام بسیار مهمی بود برای من, که قبل از هر کاری وقتی در مسیری قراره حرکت کنم بنشینم و تکلیفم را با خودم مشخص کنم که بین دو چیز : 1. هدفم 2. حرف مردم ، کدام برام مهمتره، به نسبتی که هدفم برام مهم باشه میتونم با قدرت بیشتری ادامه دهم و اگر کفه حرف مردم برام سنگین تره اونوقت باید همیشه مراقب حرف مردم باشم.

    من متوجه شده ام همه آدمهای موفق از جمله نقاط مشترکشون این هست که همیشه یه عده ای خواهان عدم موفقیتشون هستن و همیشه در کنار پشتکارشان، یکی هم بی توجهی به این مانع بوده. و البته به گفته استاد، برای کسی مثل من که در یک خانواده ای بزرگ شده که حرف مردم یک اصل پذیرفته شده بوده، به این راحتی هم نیست که به یک باره بخوام بی توجه باشم اما با تمرین و با ایمان به خداوند و تقویت این باور که من خالق زندگی خودم هستم و دیگران هیچ تاثیری در زندگی من ندارند مگر اینکه من با افکارم و ذهنم به آنها قدرت بدهم، می توانم به مسیرم ادامه دهم.

    همین طور که استاد بدرستی از آقای ترامپ به عنوان یک الگو مثال می زنند و فارغ از اینکه ترامپ چه شخصیتی دارند اما در تاریخ بندرت کسی پیدا می شود که این حد از تهمت و اتهام و هجمه بر علیه ش باشد و نه تنها متوقف نشود بلکه بسیار موفقتر از قبل بشود چرا؟ چون ترامپ از خودش خبر دارد و بدون توجه به حرف دیگران به مسیری که انتخاب کرده جلو میرود،

    و یکی از جملات کلیدی استاد برای من در این فایل این بود: دیگران را از فرکانس خودت بیرون کن، از دنیایت بیرون می روند،

    استاد عزیز سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    مریم شیریان گفته:
    مدت عضویت: 683 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و همه‌ی عزیزانی که توی این مسیر باهم همسفر هستیم . و یه سلامِ ویژه به مریم جان که چقدرررر وقت گذاشتن و این فایل‌ها رو برای ما آماده کردن.من خیلی اهلِ حرف زدن و کامنت گذاشتن نیستم و نبودم ولی میخوام شروع کنم از خودم ردپا بگذارم و مثلِ همه‌ی دوستای عزیز پیشرفتم رو توی سایت به اشتراک بذارم.

    من به واسطه‌ی شغلم خیلی زیاد در معرضِ آدم‌های آشنا و غریبه هستم و خیلی وقتا کامنتای خیلییی بد و توهین‌آمیز توی پیج اینستاگرامم دارم که خدا رو هزار مرتبه شکر از وقتی با استاد آشنا شدم و مدارم تغییر کرده از هر هزارتا کامنت یکی دوتا کامنت منفی دارم و خواستم الان بیام و اول از خدای مهربونم تشکر کنم که منو هدایت کرد به مسیرِ آگاهی و بعد از استاد و مریم جان️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: