مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 1 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

407 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرزانه سخنوری گفته:
    مدت عضویت: 887 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان .

    سلام و احترام حضور استاد عباسمنش عزیز و گرانقدر .و خانم شایسته نازنین

    دو روزی بود سوالی در ذهنم تکرار می شد و با خودم می گفتم اگر استاد عباسمنش بودن. چه پاسخی می دادند.سوال من در مورد این بود که کسی پشت سر من صحبتی کرده و از من به واسطه تغییرات شخصیتی بعد از دریافت آموزشهای شما گله مند شده و شاکی که چرافلانی چنین است و چنان و چرا قدر ناشناسی کرده ،مثل سابق به ما سر نمی زند ،یادش شده که من محبت می کردم و…

    پس از شنیدن این صحبت‌ها که در مورد من زده شده بود چون آن فرددر گیر بیماری سختی است دچار عذاب وجدان شدم و حرفهایی که پشت سر من زده شده بود رفته بود توی ذهنم مرور می شد و اون فرد موفق می شد دست کنه تو مخم .

    بعد یه جای خلوتی پیدا کردم و به خودم گفتم عزیزم چند روز عالی روی خودت کار کردی حیفه که همه چی رو خراب کنی .بیا و از جنبه درست بهش نگاه کن که اگر استاد بودند چه راهکاری می دادند .چرا عذاب وجدان چرا می خوای مطابق میل دیگران رفتار کنی .راستش داشتم تسلیم می شدم که شاید حق با اون فرد است و من باید تا پایان عمر بدهکار اون فرد باشم که به چند مرتبه ای بچه منو نگه داشته بوده و حالا چرا با وجود بیمارشدنش من جبران نمی کنم و بهش سر نمی زنم .

    خوب گر چه سعی می کردم اعراض کنم از این افکار اما میل به تسلیم به خاطر احساس گناهی که داده بود بیشتر بود طوری که به همسرم گفتم باید هر چه زودتر منو ببری تا از دل فلانی در بیارم .اما حقیقت این بود که من نمی تونم در تمام عمر به درخواست‌های دیگران پاسخ بدهم و خواسته ها و گله و شکایاتی که به واسطه تغییرات روحی آن ها است را جواب دهم .

    این فایل شما دقیقا پاسخ سوال من بود .به الله قسم که راه می رفتم و مدام از خودم سوال می کردم استاد به این سوال من چه جوابی می دهند ‌‌ شما استاد نازنین و وارسته به زیبایی این گره را گشودید .خداوند مهربان منو هدایت کرد به این که مسیر مسیر درستی هست و بهترین عمل بی توجهی به گله و شکایات و غیبت دیگران است .

    من باید آنقدر قوی شوم که دیگران تاثیری روی من نداشته باشند .

    استاد عزیزم چرخ زندگی داره بهتر می چرخه و من سبکی این چرخ را از کاهش درد شبانه شانه هایم که توانم را بریده بود احساس می کنم .

    درد شانه ای که دلیلش احساس مسولیت سنگین نسبت به دیگران و تلاش برای.راضی نگه داشتن آنها بود ‌‌‌‌.درد جسمی شانه هایم بسیار کم شده .

    درک خالق بودن زندگی و خالق شرایط زندگی بودن تازه برام معنای عمیق تری پیدا کرده و به درک واضح تر و شفاف تری رسیدم .

    این باور برام خیلی ارزشمند است هر وقت این جمله را از زبان شما می شنوم احساس قدرت و توانمدی دارم .

    تصمیم دارم این باور جادویی را در قلبم پرورشش بدهم طوری که در تمامی ابعاد زندگی ام تحول بنیادین ایجاد کنه .

    این باور در نتیجه گیری عجولانه از رفتار یا گفتار اطرافیان منو باز می داره ‌وبهم آرامش میده.که عزیزم این تو هستی که خالق این شرایط هستی و می توانی نتایج بهتر و بهتری را خلق کنی .

    آرامش درون من با این جمله جادویی بیشتر و امید به زندگی در من بیشتر شده است .

    در بحث مالی هم دارم روی این باور کار می کنم که من با تغییر نگاهم و باورهای می تونم زندگی بهتر و ثروت و رفاه بیشتری را خلق کنم .

    استاد عزیز از نظر اتصال به رب مهربانم شرایط زیباتر ی را تجربه می کنم معجزات ریز و درشت در زندگی ام رخ می دهد که می دونم از کجا آب می خوره .

    ممنونم از شما که زندگی را برای من با آموزشهای ناب زیباتر و قشنگ تر کردید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  2. -
    محمد مهدی کامیاری گفته:
    مدت عضویت: 824 روز

    سلام خدمت تمام عزیزان دل

    تجربه ای که من داشتم از اموزه های این فایل این بوده که من همیشه از طرق مختلف توسط نزدیکانم حرف هایی بر ضدم رو میفهمیدم اما دقیقا همین اتفاقی که گفتید پیش میومد و وقتی من به اونا توجه نمیکردم اکثراً محو میشد یا اینکه افرادی که منو دوست داشتن که من بهشون میگم دستان خداوند جواب دندانشکن به انها میدادن خخخ.

    اینا در حالی بود که به هیچ عنوان من هم به حرف کسی قدرت نمیدادم.

    واقعاً من اینو تجربه کردم که اگر ما این باورو داشته باشیم که فقط ما هستیم که خالق زندگی مونیم و هیچ کسی هیچ قدرتی نداره که جلوی رسیدن ما به خواسته هامون رو بگیره به نسبتی که این باورو در خودمون عمیق تر کنیم می‌بینیم که نتایج دقیقاً اون چیزی میشه که ما فرکانسشو با باور هامون(افکار تکرار شونده داخل سرمون) می‌فرستیم.

    خداوند رو بینهایت سپاسگزارم بابت این آگاهی های زیبا و جهانی که بر اساس قانون همه چیزش تنظیم شده و میتونیم پامونو محکم روی زمین بزاریم و خلق کنیم اون چیزایی که میخوایم رو و خداوند رو بینهایت سپاسگزارم که روز به روز ما را داره بیشتر غرق میکنه در راه راست و اون راه راستم برای ما صافو صاف تر میکنه خخخ به نسبتی که ما باورای توحیدی مونو قوی تر کنیم و به هدایتاش شاخو برگ بدیم و بله اینست باور کردن خداوندی که مارا اشرف مخلوقات قرار داد و از روح خودش در ما دمید.️️️

    عاشقتونم امیدوارم همه مون هر روز و هر روز بیشتر بتونیم هدایت های خداوند و قدرتی که به ما داده رو درک کنیم تا همه چیزو خودش ببینم چون خداوند:

    همه چیز شود همه کس را به شرط ایمان و اعتقاد به شرط پاکی دل و به شرط پر هیز از معامله با ابلیس️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
  3. -
    نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1464 روز

    وَإِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿107﴾

    سوره یونس

    ترجمه : اگر خدا گزند و آسیبی به تو رساند، آن را جز او برطرف کننده ای نیست، و اگر برای تو خیری خواهد فضل و احسانش را دفع کننده ای نیست؛ خیرش را به هر کس از بندگانش بخواهد می رساند و او بسیار آمرزنده و مهربان است.

    سلام به دوستان عزیزم

    چه فایل خفنی صمیمانه سپاسگزارم از استاد و مریم مهربانم

    اگر قانون را درک کرده باشیم دیگرانی وجود ندارند چون ما کنترلی روی دیگران نداریم و تنها کاری که میتونیم انجام بدیم اینه که ورودی های خوب به ذهن مون بدیم و از خوندن کامنت های منفی توی شبکه های اجتماعی خودداری کنیم ….

    هیچ وقت فکر نکن خیلی قوی هستی و میتونی افکارت رو در مقابل اون کامنت های دورغ و توهمت آمیز کنترل کنی به محض اینکه اون کامنت ها رو میخونی نجواهاااای ذهنیت شروع میشه

    ضرب المثل نوش دارو بعد از مرگ سهراب زمانی به کار میره که کار از کار گذشته و دیگه خیلی اوضاع سخت شده…..

    پس راهکار چیه؟

    هر وقت بهت توهمت زدن یا بر علیه تو شایعه و دورغ ساختن بهشون تَّوّجّـُّہّ نکن به محض اینکه بخوای بهشون توجه کنی تمرکزت میره روی افکار منفی و ممکنه اینقدر این فکر ها تشدید بشن که دیگه کنترل کردن شون خیلی سخت میشه برامون

    پس قبل از اینکه اقدامی رو انجام بدیم حتما خوب فکر کنم و در مواقعی که بهمون توهمت میزنن با بی‌توجهی کامل از کنار اون افراد عبور کنیم و به جای اون ها ورودی های مفید و خوبی رو جایگزین کنیم…

    سوال دیگه اینه که توهمت ها با زندگی ما چیکار میکنه ؟

    اگه باورمون این باشه که کنترل زندگیمون دست خودمونه و زندگی مون رو خودمون با افکار مون رقم میزنیم هیچ احدی نمیتونه کوچکترین تاثیری رو توی زندگی ما بزاره درسته وقتی بهمون تهمت میزنن ممکنه ناراحت مون کنن اینجا تنها یه راه نجات داریم اونم توکل به خدای مهربانِ که بهتر از هر کسی ما رو میشناسه …

    به قول استاد : کسی که از شخصیت خودش آگاهی داره و میدونه که دارن تهمت های دروغ بهش میزنن هیچ وقت نمیره از خودش دفاع کنه و بخواد مقابل به مثل کنه تنها ضربه ی محکمی که میتونیم بزنیم بی محل شون کنیم و بی توجه از کنارشون عبور کنیم….

    آخه این مردمی که ما برای خودمون بُلد کردیم کی هستن که قدرتشون رو بیشتر از نیروی رب جهانیان میدونیم؟!!

    این مردم خودشون آفریده های خداوند هستن و بدون هدایت الهی هیچ قدرتی ندارن ما باید قدرت اصلی رو به خدا بدیم

    اون تنها کسی یه که میتونیم با تمام وجود بهش تکیه کنیم

    تنها کسییه که هیچ وقت زیرپات رو خالی نمیکنه

    تنها امیدت در تمام ناامیدی هاست

    تنها قدرت جهانِ که میتونه به ثروت ها و نعمت های بیشتری هدایتت کنه

    و تنها راهش اینه که با توکل به اون میتونیم در مسیر درست ثابت قدم بمونیم

    این مردمی که فکر می‌کنیم اگه نباشن و نگاه شون به ما عوض بشه از رزق و روزی ما چیزی کم میشه اینطور نیست و حتی خود اونا رزق شون رو از خدای بزرگ میگیرن

    این مردمی که ما بخاطر اونا نمیزاریم بچه هامون برن رشته مورد علاقشون هیچ تاثیری در سرنوشت بچه های ما ندارن ….

    خود من پارسال بخاطر نظر مردم و اینکه بهم بگن هنرستانی و….. رشته یاضی رو انتخاب کردم و با اینکه خیلی درسخون و مدرسه سمپاد بودم ولی یه عالمه زجر کشیدم چوم در مسیری میرفتم که هیچ علاقه ای بهش نداشتم و هر روزی که پام رو توی مدرسه میزاشتم به این فکر میکردم که تا ساعت 2 ظهر قراره اینجا بمونم کلی حالم بد میشد و حس بدی پیدا میکردم

    ولی خداروشکر امسال که خودم و توانایی هایی هام رو بیشتر باور کردم و بدون در نظر گرفتن نظر بقیه رشتم و عوض کردم و من الان پیانویی رو می‌نوازنم که عاشقشممم و کنار اون خستگی برام معنایی نداره خداروشکر که تونستم با توکل بر خدای جانممم رشتم رو عوض کنم و در مسیر علاقه هام قدم بردارم….

    خدایا شکرت بابت آگاهی های بی‌نظیر این سایت

    خدایا شکرت بابت حال خوبم در مسیر مورد علاقم

    خدایا شکرت بابت وجود پر برکت استاد عباسمنش عزیزم

    خدایا شکرت واسه همه ی نعمت های بی‌نظیرت

    دوستتون دارم

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
    • -
      الهام وابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1530 روز

      سلام نرگس جااااان

      خیلی خیلی کامنت عالی

      نوشتی..وخوندم وتحسینت کردم که فارغ از حرفهای اطرافیانت رفتی سمت علاقه ت ..

      قطعا موفقیتهای بزرگت نزدیکه ..

      و تو قدم اول وبزرگی برداشتی وقدم های بعدی رو راحتر وآسانتر خواهی برداشت

      برات بهترینها رو در این مسیر توحیدی و کارت برات آرزو میکنم

      واز خدا میخواهم که باران نعمت وثروت و شادی وحال خوب دائمی بر تو بباره

      منتظر خوش خبرای بعدیت هستم

      روی ماهت رو میبوسم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      سارا محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1460 روز

      سلام عزیز دلم

      سلام زیبا

      چقدر تحسینت کردم که در سن پایین با این قوانین آشنا شدی و در عمل ازشون استفاده می کنی

      وقتی مدت عضویتت رو هم دیدم، سرشار از ذوق شدم

      الهی همیشه شاد باشی و در مسیر قانون، آسون بشی برای آسونی ها

      تحسین برانگیزی که یک اقدام شجاعانه کردی

      آفرین بهت

      وقتی در مسیر علاقه مون پیش میریم، درها باز میشه

      دستان خدا میان به کمکمون

      و اون رضایت یا به قول قرآن لعلک ترضی رو تجربه می کنیم که با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست

      دوسِتدارم

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مریم آقامیرزایی گفته:
    مدت عضویت: 2549 روز

    سلام استاد

    حرف هاتون طلاست ، 8 سال گذشت تا بفهمم چی میگید

    6 ماه است به خاطر ساختمان سازی از کامنت نوشتن وکامنت خواندن دور شدم

    اما دو روز است به اصل خودم برگشتم، این جا بود که حرف هاتون را با عمق وجود درک کردم

    که مهمترین اصل احساس خوب است نه پول

    احساس خوب است که مرا به پول می رساند نه اینکه پول مرا به احساس خوب برساند

    چقدر

    داد زدید در روانشناسی ثروت گفتیدوام وچک ممنوع

    اما من سراغش رفتم دوباره وحال احساس خوبم را خراب کردم

    استاد چقدر گفتید حرف مردم مهم نیست

    اما من در این ساختمان سازی دنبال این بودم که تهمت های که بهم میزنند را ثابت کنم من این جوری نیستم واز حال و احساس خوب خودم را دور کردم

    تا این فایل امروز روی سایت قرار گرفت

    گفتم الهی دورت بگردم خدا

    چقدر به موقع

    استاد شما همیشه قانون را درست توضیح می دهید

    من درست درک نکرده بودم .

    استاد چقدر درست گفتید در موردش صحبت نکنید ، درموردش فکر نکنید از مدار و فرکانس آن خارج می‌شوید

    استاد کامنت نوشتم بعد از 6 ماه تا بگویم هیچ چیزی مهم تر از احساس خوب داشتن نیست

    من الان با گوشت و پوست و استخوان درک کردم

    استاد واقعا خدا مرا دوست داشته که با سایت شما آشنا کرده

    سکوت مهم تمرین اصل است که از فرکانس آن خارج شویم

    سپاسگزارم استاد بابت فایل هایی که با عشق برامون آماده میکنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
  5. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2933 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    حکیم سخن بر زبان آفرین

    سلام استاد گرامی

    سلام خانم شایسته مهربان

    سلام دوستان همفرکانسی

    این فایلی که امروز روی سایت آمد خیلی داستان جالبی دارد برای من

    اول صبح بعد از اینکه تمرین ستاره قطبی خودم را نوشتم دیدم یک پیامی ازشخصی آمده است که خیلی برای من عزیز و محترم و دوست داشتنی است. این شخص در طی چند پیامی که نوشته بود به این موضوع اشاره کرده بود که من روی شما خیلی حساب جداگانه ای باز می کردم و احساس می کردم که شما خیلی فردی معتقد و با ایمان هستید ولی چند وقتی است که در رفتار شما ریز شده ام به این نتیجه رسیده ام که نماز نمی خوانید و از راه خدا دور شده اید و از اینجور مسائل و از شما می خواهم که از این حرفهای من اصلا نارااحت نشوید و سعی کنید که اصلاح شوید.

    من این شخص را کاملا میشناسم و از نیت قلبی ایشان هم آگاه هستم که به نظر خودشان می خواستند من را ارشاد کنند که به مسیر درست برگردم . همان جا از خدا خواستم که من را هدایت کند که چه جوابی به ایشان بدهم. در این زمانها بهترین مکانی که من را آرامش میدهد سایت استاد عباس منش است و به خودم گفتم که روی نشانه های سایت می زنم و قطعا پاسخ من در این نشانه است زیرا بارها و بارها این اتفاق برای من رخ داده است .

    اما بلافاصله که سایت را باز کردم دیدم استاد یک فایل جدید گذاشتند و به من الهام شد که جواب سوال تو در همین فایل است و من بدون فوت وقت شروع کردم به گوش کردن به این فایل و همانطور که گوش می کردم بیشتر و بیشتر شوکه می شدم از پاسخی که به درخواست من خدا در این فایل از زبان استاد بیان کردند.

    من پاسخ سوال خودم را گرفتم و اصلا به این فرد جوابی نخواهم داد و تصمیم گرفتم که به مسیر خودم با ایمان بیشتر ادامه دهم.

    بماند که این فایل چقدر برای من آگاهی داشت و چقدر زیبا بود.

    من نمی دانم واقعا یکبار هم در ذهن خودم هیچ احساس بدی نسبت به صحبتهای استاد نداشتم و هیچ گونه مقاومتی نداشتم در مقابل افکار استاد، نمی دانم و درک نممی کنم افرادی را که حتی به ایشان تهمت می زنند چون به نظر من جنس این حرفها اینقدر خالص است که هر کس در مدار شنیدن آنها باشد نمی تواند آنها را انکار کند و خدا را از این بابت شاکر هستم که هیچ زمان فکر نامناسبی در مورد استاد نداشته ام و حتی در مدار افرادی که این افکار را هم دارند قرار نگرفته ام و فقط می گویم خدایا شکرت.

    استاد جان یکی از مسائلی که در این فایل خیلی برای من عالی بود این بود که شما تاکید کردید که به خودت و قدرت خودتان در مورد اینکه می توانید در مقابل انتقادات مقاومت کنید اصلا فکر نکنید و این برای من درس خیلی بزرگی بود که تلاش کنم لااقل خودم را در مسیر انتقادات ( خواندن کامنتهای منفی در مورد خودم) قرار ندهم و فکر نکنم که اینقدر قوی شده ام که می توانم از پس این که انتقادی در کامنتی از من شده باشد و یا حرف نامناسبی در مورد من زده باشد مقاومت کنم، پس بهتر همان است که خودم را در این شرایط قرار ندهم .

    استاد جان این بار اولی نیست که یک فایلی که در روی سایت قرار می گیرد دقیقا مناسب شرایط همان زمان من است، بلکه بارها و بارها و بارها این اتفاق افتاده است و از اینکه خدا من را به این مسیر زیبا و این سایت وزین هدایت کرد بی نهایت شاکرم.

    خدایـــــــــــــــــــــــــــــــا شکـــــــــــــــــــــــــــــــرت

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
  6. -
    فرشته گفته:
    مدت عضویت: 2202 روز

    استاد عزیزم

    جلسه سوم ثروت یک، برای تمرین نوشتم ک خدایا لطفا این بار روی دوشمو برش دار و من رو نجات بده از این همه تمرکز و انرژی ک برای تهمت ها و نامردی های دیگران دارم میپردازم و فرداش فایل فوق العاده ی شما اومد و از اون موقع دارم گوشش میدم و ب دلم میشینه و بار های روی دوش منو برداشته.خدایاشکرت

    من کلا دختر درونگرا و کم حرفی هستم و زیاد با جمعیت نمیجوشم. با یکی از دوستام ک خیلی خیلی صمیمی بودیم بعد سال ها بهم زدیم و دعوای بزرگی بین ما شد و تو چت هم خیلی حرفا زدیم..این مشکلی نداشت تا اینکه دیدم این چتای خودشو ب نفع خودش پاک کرده و تموم تقصیر هارو انداخته گردن من و کلی پیش همه منو کوچیک کرده و زیرسوال برده و همه هم ب اون حق دادن . من چون صداقت بالایی دارم تو این مدل شرایط ها عصبی میشم و مظلوم و بی دفاع و گریم میگیره از ضعف شخصیتی ک دارم ( البته دارم روی خودم کار میکنم شخص قوی باشم و چیزی برام مهم نباشه درهرصورت)..برای همین این موضوع باعث کینه و نفرت و حسادت و هرچی بگی شد ک واقعا اذیت بودم و کلی انرژی ازم میگرفت..

    استاد عزیزم از وقتی صحبت های شما رو شنیدم واقعا من ازاد و رها شدم کلا اون گاری رو ولش کردم انداختمش دور..باید خیلی رو خودم کار کنم تا تهمت و حرف مردم از ذهنم حذف بشه ‌.تمرکزم کلا روی خودم باشه. وقتی ما می‌فهمیم خوبیم و خداوند از قلب های ما اگاه هستش پس ما برنده ایم فقط باید کانون توجه خودمونو کنترل کنیم و کلا دنبال کارای خودمون باشیم بقیه برامون مهم نباشن..

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
  7. -
    محبوب ایرانی گفته:
    مدت عضویت: 1089 روز

    به نام خدای مهربان

    خدایا هر آنچه دارم از آن توست و هرچیزی که توی زندگیم دارم از آن توست،

    با سلام محضر استاد عزیزم و مریم جان عزیز

    من هم خیلی از این تهمت ها و حرف ها پشت سرم زیاد بود مخصوصا اوایل که با قانون آشنا نبودم همش برخورد میکردم و از کوره در میرفتم و ناراحت میشدم و با اونا برخورد میکردم ولی الان که دارم به گذشته نگاه میکنم میبینم که حرکت من اشتباه بوده و من داشتم به این آدمها قدرت میدادم

    الان به تازگی ها شوهر خاله ام با خاله خودم میشینن خونه و مدام پشت سرمن بدوبیراه میگن عیبت منو میکنن پشت همسرم حرف میزنن که این پس هرچی داره از راه خلاف به دست آورده و زیر خاکی پیدا کرده و دزدی کرده و منم اصلا توجهی نمیکنم و در آخر هم خودشون تسلیم میشن

    ولی اگر مثل گذشته با اونا رفتار میکردم نه تنها تسلیم نمیشدن بلکه بدتر هم قوی تر میشدن

    به قول استاد به هرچیزی که بهش توجه کنی داری قدرت میدی بهش

    من از استاد ممنونم به خاطر این فایل زیبا و دوست داشتنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 994 روز

      سلام دوست عزیز

      آفرین که به ناخواسته ها توجه نمیکنی و قدرت به بقیه نمیدی کسی که قدرت داره شجاع هست مردم دهنشون باز هر چه بخوان میگن داشته باشی میگن نداشته باشی میگن چاق باشی میگن چاقی لاغر باشی میگن لاغری

      فقیر باشی میگن هیچی نداره ثروتمند باشی میگن دزدی کرده ….گنج پیدا کرده زیاد شنیدم کسی در زندگی ما قدرت نداره مایم که به آدمها قدرت میدیم فایل شما برام نشونه بود که به حرف بقیه گوش ندم و خودمو درگیر نکنم

      تحسینت کردم که به حرف بقیه اعتنایی نمیکنی خداوند بهترینها رو بهت بده در پناه خداوند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    زهرا بهنام گفته:
    مدت عضویت: 1252 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان 

    سلام به استاد عزیزم،خانم شایسته و همه دوستان

    خدا رو شکرمیکنم که یک بار دیگه بهم فرصت نوشتن داد

    چقدر این فایل در بهترین زمان روی سایت قرار گرفت

    خدا رو شکر میکنم که در مدار شنیدن این آگاهیها بودم

    استاد اون لحظه ای که مکث کردین، و به حرف قلبتون گوش دادین تا اتفاقی که براتون افتاد رو توضیح ندین 

    خیلی تحسینتون کردم

     اون حس قربانی بودن که تعریف کنی برا مردم که چه تهمت هایی و چه حرفهایی پشت سرت گفته شده خیلی برای ذهن لذت بخشه اما شما جلوش رو گرفتن و گفتین نمیخایین درموردش حرف بزنین 

    این حرفتون رو قبول دارم وقتی نگران حرف آدمها نباشیم

    هر کاری که انجام بدن دارن به من خدمت میکنن  هر اتفاقی که بیوفته به نفع من تموم میشه

    چون تجربه ش کردم

    همین چند روز پیش مادرم داشت درمورد شخصی حرف میزد که پشت سرت چیا گفتن

    خیلی محترمانه گفتم نمیخام در موردشون چیزی بشنوم

    شما هم چیزی شنیدی اصلا به روی خودت نیار و برا منم تعریف نکن

    چون میدونم چقدر انرژی پایینی داره و هیچ کاری جز خود خوری کردن از دستم برنمیاد

    خدا رو هزاران مرتبه شکر بخاطر وجودتون 

    هر کجا که هستین در پناه الله مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 56 رای:
  9. -
    زهرا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 187 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز

    من حدود سه سال هست که با شما آشنا شدم اما چند روزه که عضو سایت شدم، داستان زندگی تون رو میدونم و بهتون تبریک میگم که شجاعت تغییر کردن رو داشتین

    در مورد فایل نحوه برخورد با تهمت اتفاق جالبی برام افتاد یه مدتی هست که مشکلی برام پیش اومده و خیلی منو آزار میده دیگه خسته شده بودم و داشتم دچار گمراهی میشدم که این فایل مثل معجزه منو به راه درست آورد

    وقتی این فایل رو گوش کردم خیلی برام عجیب بود انگار که این فایل برای من ظبط شده بود

    خیلی خوش حالم و خدارو شکر میکنم بابت آشنایی با استاد عباسمنش و خدارو هزار بار شکر میکنم که خیلی زود دوباره راهم رو پیدا کردم

    آرزوی موفقیت روز افزون برای استاد و خانم شایسته دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
  10. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1932 روز

    به نام خالق عشق و زیبایى

    درود و خداقوت به استاد عزیزم، خانم شایسته که نام زیباشون نیاز به پسوندى نداره و همه دوستان خوبم در این مسیر قدرتمند الهى

    اول از همه دوست دارم همینجا طلب استغفار کنم از خداوند اگر عمداً یا سهواً به کسى تهمت یا پشتش سرش حرف زدم هرچند که یادم نمیاد که از زمان آگاهیم این کار رو انجام داده باشم اما دوست داشتم همین لحظه برام یه چکاپ فرکانسى درخصوص این موضوع باشه

    وقتى سن کمترى داشتم همیشه وقتى اخبار میدیدم به خودم میگفتم چرا ما یه اخبارگوى خوشگل نداریم و همه بعد از یه مدتى چهره‌هاشون انگار متلاشی میشه، اون زمان دلیلش رو نمیدونستم اما حالا میفهمم که دلیلش این بود که با حفظ احترام به این عزیزان به‌واسطه شغلشون ایجاب میکرده که بسیار حرف و تهمت پشت سر دیگران بزنند و توجهشون به چیزهای نازیبا باشه و طبق قانون نازیبایی‌هارو به زندگی خودشون و دیگران دعوت کردند.

    وقتی فکر کردم به موضوع این فایل دیدم من در یه سری موارد خیلی خوب و در برخی موارد زیاد جالب عمل نکردم.

    اتفاقا چند وقت پیش بود که به یکی از دوستام گفتم اصلا برام مهم نیست دیگران چه نظری درباره کار من دارند، شاید این دیگران بیمار باشند، آیا وقتی یه بیمار برگرده یه حرفی بزنه باید حرفش رو ملاک قرار داد؟

    اگر از نگاه قانون بخواهیم نگاه کنیم اگر ما بخواهیم حواسمون به دیگران باشه در اصل حواس و تمرکزمون رو‌ خودمون نیست و ازونجایی که هیچ زمانی نمیشه رضایت همه رو بدست اورد احمقانه‌ترین کار دنیا اینکه بخوای ملاکت رو نظر دیگران بگذاری

    همین دیروز بود که به یکی از دوستان که یه کار جدید تولید کرده بود گفتم ببین به نظر من اینجوری بود بهتر بود اما تو کار خودت رو بکن این نظر منه قرار نیست تو مثل من فکر کنی و ازش تعریف کردم بابت کار قبلی که انجام داده بود و بهش گفتم ببین اون کارت رو وقتی بهتر گوش دادم دیدم خیلی باکیفیته و کلی تحسینش کردم.

    یاد یه خاطره جالبی هم از دوران خدمت افتادم که چندتا از دوستان حسابی از من انتقاد میکردن و از حرفاشون پیدا بود که خیلی من رو رصد میکنند و یادمه یه بار بهشون گفتم دوستانه بهتون بگم بهتر بود این زمان و زحمتی که برای جستجو در کارهای من میذارین رو بذارین رو زندگی خودتون چون بعید میدونم هیچ زمانی برسه که من و هیچ‌کس دیگر اونی باشه که شما می‌خواین

    حالا یه شکل تهمت خیلی بدتری هم وجود داره که استاد بهش اشاره کردن و من می‌خوام بیشتر دربارش صحبت کنم.

    ذهن ما همواره داره تهمت‌های اشتباه میزنه درباره خودمون و دیگران، یعنی دقیقاً به‌ویژه اگر رو خودت کار نکرده باشی بدترین وجه شخصیت و اتفاق‌های زندگی خودت و اطرافیان رو بهش توجه میکنه و بال و پر میده.

    ما داریم همواره به خودمون تهمت میزنیم برچسب میزنیم، یاد دوره کشف قوانین میوفتم که واقعا اگر ما یاد نگیریم که انتظارات مثبت ایجاد کنیم ذهن با ما کاری میکنه که نتونیم از جامون تکان بخوریم.

    یکی از مهم‌ترین علت‌های عدم پیشرفت ما همین تهمت‌هاییه که به خودمون میزنیم اما آیا واقعا درسته؟

    وقتی من حواسم پرت میشه به تهمت‌هایی که به خودم میزنم عملاً نمی‌تونیم روی بهبودها تمرکز کنم و پیشرفتی بوجود نمیاد.

    ما خیلی وقتا به خدا هم تهمت میزنیم که آره به صلاحمون نیست، نمی‌خواد یا عدالتی نیست.

    تعجبی نداره که چنین اتفاقی هم بیفته چون آدمی که به خودش رحم نمیکنه نمیتونه به هیچ‌کس دیگه رحم کنه حتی خدا.

    من خودم تو بحث کسب‌وکار و روابط هنوز نظر دیگران خیلی برام مهمه.

    اتفاقاً یکی از باگ‌هایی که از خودم دراوردم این بود که انگار ما همیشه عادت داریم در مورد یه سری چیزها غلو کنیم و بزرگنمایی داشته باشیم. مثلا تو حوزه فروش یا کیفیت روابط دوست داریم بیش از چیزی که تجربه کردیم رو بگیم، شاید به‌ظاهر این خوب باشه اما اگر دقیق بشیم میفهمیم که همین رفتار هم از تایید طلبی میاد، از اینکه نخوایم پشت سر بهمون بگن بدبخت بیچاره یا ندیده.

    ناخودآگاه این رفتارها احساس ارزشمندی مارو تخریب کرده و اجازه تجربه‌های زیبارو ازمون گرفته.

    من فکر میکردم اگر مشتری کم داشته باشم بقیه فکر میکنند من بدبختم و این باعث میشد نتونم سپاس‌گزار باشم بابت مشتری‌هایی که دارم.

    اصلا کم و زیاد از کجا میاد؟

    غیر از مقایسه؟

    غیر از تایید طلبی؟

    نتیجش چیه؟

    ناسپاسی و توجه به ناخواسته

    همین موضوع هم باعث میشه ما هدایت بشیم به سختی‌ها

    اما وقتی به جاش بیام فکر کنم آقا کسب‌وکار یه موضوع قابل آموزشه من اگر کارم رو درست انجام بدم نتایج خودشون بدون شک رخ میدن پس من باید تمرکزم رو خودم باشه اما اگر بخوام دنبال تاییدطلبی باشم اصلا باعث میشه با خودم صادق نباشم نتونم ایراد خودم رو بفهمم و بهبودش بدم.

    مثلا من اگر بخوام به خاطر دیگران بهشون بگم اره مشتری زیاد دارم ظاهرش اینکه خوبه توجه به فراوانیه اما چون برای ناخودآگاهم این موضوع ناآشناست و مورد تایید نیست نشان میده که من دارم از دید کمبود نگاه میکنم و این باعث میشه من به‌جای کشف نشتی بیشتر سردرگم بشم چون اگر من بدونم مشتری‌هام واقعا چه کسانی هستند می‌تونم خودم رو بهبود بدم.

    خداروشکر میکنم که هربار درک بهتری از آگاهی‌ها داریم و در مسیر راست هستیم

    از خدای مهربان برای خودم و همه دوستان عزیزم ثبات، عشق و بهره‌وری روزافزون در این مسیر رو خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 78 رای:
    • -
      Reza Sanjideh گفته:
      مدت عضویت: 1235 روز

      جناب آقای مقدم سلام

      خیلی خوشحالم برای پیمودن مسیری که شما در زندگی تان تایید کردید. چقدر جالب فرمودید. اتفاقا ما ناخواسته خیلی در بحث های روزمزه و عادیمون، سده غیبت و تهمت زنی و فکر می‌کنیم باید درباره چنین مسائلی حرف بزنیم و سخن بگوییم تا روز خودمون شب کنیم. امروز داشتم بایکی از همکارانم صحبت می‌کردم، من به ناخواسته به یکی از همکار های دیگه مون سلام و احوال‌پرسی میکردم و به نوعی یه احترام معمول رو داشتم انجام میدادم. به یک دفعه اینکی همکارم شروع کرد به تهمت زدن. همون جا گفتم بهش که فکر کن یکی الان این درباره خودت بگه، آیا چنین حرفی خوشت میاد یکی درباره خودت بزنه. گفت برای من مهم نیست کی چی دربارم میگه. من هم گفتم که دقیقا اونم براش مهم نیست کی چی میگه درباره اش و الان میبینی که بیشترین تعداد شاگرد رو داره. همون جا دیگه چیزی نگفت و رفت. واقعا نباید اجازه بدیم حتی ورودی های ما هم آلودهبه چنین انرژی باشه. این هنر ماست که میتوانیم که از چنین موقعیتی استفاده کنیم و به بهترین شکل مبدل یک انرژی خوب باشیم. دقیقا مثل ترامپ که تونست از چنین فضایی به چنین شرایطی برسد، حتی از دوره اول انتخابات خود محبوب تر شود. واقعا باید بهتر فکر کرد و افکار بهتری را در ذهنمان بسازیم.

      من خیلی از کامنت شما لذت بردم دوست عزیز. به راستی که شما با چنین اراده و تلاشی شایسته بهترین درجات سلامتی، ثروت، شادی و روابط عالی هستید.

      در پناه خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: