چگونه ذهنمان ما را فریب می دهد - صفحه 18


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چگونه ذهنمان ما را فریب می دهد
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی چگونه ذهنمان ما را فریب می دهد
    39MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

838 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا و صدیقه گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    به نام خداوند یکتا

    وَالضُّحَى

    سوگند به تابش آفتاب

    وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى

    و به شب آنگاه که تاریکی [و آرامش] آن، همه جا را فرا گیرد.

    مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى

    [که هرگز] خداوندگارت تو را رها نکرده و ناپسند نداشته است.

    وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَّکَ مِنَ الْأُولَى

    و مسلماً آخرت [=آینده و فرجام] برای تو بهتر از اول [دنیا، یا ابتدای رسالت] خواهد بود.

    وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى

    و بی‌تردید خداوندگارت به زودی [چندان] عطایت کند که خشنود شوی.

    سلام

    خدا رو بی نهایت سپاسگزارم بابت حضور استاد و خانم شایسته و تمامی دوستان پاکم و بابت اگاهی های این فایل سپاسگزارم.

    از دیروز فکر میکنم که کجاها ذهنم فریبم داده و کنترل افکارم رو گرفته .دیدم خدای من همین سوال باعث شد چه ترمز هایی رو پیدا کنم.مهمترینش وقتیه که میخوام یه خواسته بزرگتر از قدمهای قبل رم خلق کنم تا مرحله رهایی که میرم ذهنم میگه نمیتونی و تجربیات ناجالب رو تو ذهنم مرور میکنه که احساس خوبم رو به شک و تردید وترس تبدیل میکرد و همین هی تاخیر مینداخت.چقدر خوشحالم که شاگرد شما هستم و متوحه شدم دلیل خیلی چیزا از کجا آب میخوره که البته همون گول زدن های ذهن هم بیشترش برمیگرده به باورهای محدود کننده.خیلی جاها خیلی خوب کنترلش کردم و سریع جلوش منطق گذاشتم و عین آب خوردن به اون خواسته رسیدم و خیلی جاها خلق خواسته هام رو به تاخیر انداخته.من بارها و بارها از صفر شروع کردم ذهن نجواهاش رو شروع میکرد مدتی هم جولان میداد اما خدا باز هم برم میگردوند به مسیر.یک سال و نیم رو یک پروژه تصویرسازی به اسم زندگی دربهشت کار کردم سال گذشته رفتم تهران و یک نشر قوی پرزنت کردم کلی کارام رو نقد کردن نجواها داشتن میگفتن دیدی این کار رو رها کن و…خیلی سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم اما اون چند رور به شکل اتفاقی مهمان دوست قدیمیم و همسرشون بودم و کلی بهم خوش گذشت سعی کردم فقط اون دو روزی که پیش ریحانه جان بودم لذت ببرم و کم کم فراموش کردم وقتی برگشتم خونه همون روزی که رسیدم 6 صبح رسیدم و خوابیدم وقتی بیدار شدم یک پیام داشتم از کی؟یکی از اساتید جهانی و بسبار موفق که به عنوان کارشناس تو جلسه پرزنتم حضور داشتند و تمام طول جلسه مهربانانه دو ساعت برای کارم بر خلاف کارشناسان دیگه وقت گذاشتند و انقدر مهربودن بودن که من یکی از عروسکهایی که ساختم رو که به داستانم هم ربط داشتن بهشون هدیه دادم .تو پیامشون نوشته بودن:

    *با سلام وآرزوی سلامتی خانم کیان مهر

    امیدوارم به سلامتی به منزل رسیده باشید

    وتوانسته باشید با نشریه ها ارتباط بر قرار کنید *

    یک خانم بی نظیر و مهربان که جز بهترینهای تصویرسازی و قصه گویی در کشورنون هستند ایشون اون روز بهم گفتن اینجا اگه کارات رو نقد کردن دلیلش این تیست کهکارتت بد باشه با سبک کار اینجا هماهنگ نیست برو نشریه های دیگه بهم گفت الان فقط برو یه گوشه یه جای ساکت و تمرکز کن و تو نت انتشارات های مختلف رو سرچ کن و قرار بزار تا تهرانی برو صحبت کن منم همین کارو کردم اما ذهنم کانلا افسار ذهنم رو گرفته بود که فایده نداره اینجا نشد نشرهای دیگه هم نمیشه خلاصه که چند تا نشر رو تماس گرفتم و همون روز چند تایب رو رفتم نتیجه یکی بود و نا جالب.خلاصه که وقتی برگشتم تونسته بودم تو شرایط ذهنی خوبی باشم و استاد که پیام دادن صحبتهامون به شروع یک پروژه پنتهی شد یه داستان برای عروسکها و تصویرسازیش.استاد فکر کنید همون خانم رو خدا اورد و بسیار تخصصی و مهربانانه برای کارام وقت میزاشتند و یه روندی طی شد و تو تصویرسازی اصلا وارد یه سبک و فضلی دیگه و خیلی عالی و حرفه ای شدم اوایل استاد کارام رو هی میگفت دوباره تمرین کن دوباره و کمکم به جایی رسیدیم که کارام فقط تایید و به به چه جه میشد.درست زمانی که کارم بسیار عالی داشت پیش میرفت و استاد داشتن من رو برای یه اقدامات حرفه ای اماده میکردن درست زمانی که نتیجه تمام تلاشهام رو داتشتم میگرفتم و اون کتاب چاپ نشده کلی طرفدار از کتابخونه شهرمون مدام تماس میگرفتن که کی ما میتونیم برای شما معارفه بگیریم.خداوند از طریق یکی از فرشتگان پاکش بهم گفت این مسیر تو نیست گفت ق بانی کن خیلی برام سخت بود اما لبیک گفتم و کنسلش کردم استاد و همسر ریحانه جان که داشتند رو متن قصه عروسکها کار میکردند وقتی گفتم کنسله کلی ناراحت شدن اما خودم سبک و عالی بودم یه مدتی با اینکه میدونستم کار درست رو کردم که کنسل کردم ذهن افسار رو گرفته بود و داشت میگفت دیدی تو تلاشهات الکی بود و هر کاری کنی اخرش همینه اما تمام تلاشم رو کردم اروم بلشم و ذهن رو خاموش کنم تا هداین هاش بیاد

    از اینجا به بعدش رو باید در عمل بگم

    این رد پا رو برای خودم گذاشتم که بعد ها خودش کلی میشه منطق برای خاموش کردن ذهنم

    خیلی دوستون دارم استاد و عاشقتونم

    سپاسگزارم بابت حضور شما دو فرشته صادق و پاک الهی و این فایل و اگاهی های ارزشمندش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1070 روز

    هر چه دارم از تو دارم ای خدای مهربانم

    به نام خدایی که همیشه عاشقمون است و بهترین ها را برامون می خواهد ویزید الله الذین اهتدوا هدى

    سلام سلامتی و عشق به همه عزیزان همراه و به استاد همه ما.

    برنامه ریزی ذهن بر اساس حفاظت از ما ریخته شده پس هر وقت احساس خطر بکند هر چه در تلاش دارد به کار می بندد که جون ما را حفظ کند و حفاظت حتی در مورد مصرف انرژی!! برای چی منو تشویق می کند کمتر فعالیت کنم و بیشتر استراحت کنم بیشتر بخوابم کمتر ورزش کنم از منطقه امنم خارج نشوم عادت های قبلم را تکرار کنم و تلاش می کند برای تغییر نکردن!

    جایی استاد می گویند بعضی ها حاضر اند بمیرن ولی تغییر نکنند. چون ذهن اینقدر فشار می آورد که تغییر جدید را مساوی نابودی می کند .

    حالا چه برسد به اینکه یک اتفاق ناگواری هم براش این وسط افتاده باشد دیگر رسما یعنی فاجعه .

    استاد مثالهای خوبی زدید برای مواردی که برای خود ادم پیش می اید و آنها باعث ترس در وجودمون میشود و جلوی حرکت های بعدی را می گیرد ، اما استاد جان ذهن من برام از اتفاق هایی که برای بقیه اقتاده و برای خودم پیش نیومده هم من را می ترساند. در واقع می خواهد درس عبرت بگیرم.

    مثلا بچه که بودیم برای محافظت از ما ، خانواده بهمون می گفت مواظب باشید تو راه مدرسه با هیچکی حرف نزنید حتی اگر همسایه بود یا فامیل سوار ماشینش نشوید چون می دزدنتون و کلیه تون را می فروشن ، این ترس از بچه دزدی اینقدر تو وجود من قوی بود که بعد که خودم بچه دار شدم اگر پسرم می خواست آشغال ها را ببرد سر کوچه من باید از پنجره طول مسیری می رود و بر می گردد را نگاه می کردم اما یک جایی که خدا دستم را گرفت و کمکم کرد بهشون اجازه دادم خودشون تجربه کنند تنهایی رفتن را بدون مراقبت من و به خودم می گفتم خدا مراقبش است.

    بعد آشغال ها را گذاشتن ،،گذاشتم خودشون بروند خرید ،اولش خودم تو ماشین می نشستم و بعد دیگر یواش یواش فقط مغازه هایی که لازم نبود از خیابان رد بشود را اجازه دادم و بعد بیشتر البته الگوهای دور و برم خیلی بهم کمک کرد بچه های همسن توی فامیل که خودشون تنهایی می رفتن خرید و چقدر احساس بزرگی می کردن و با افتخار تعریف می کردند

    و صحبت های مادر بزرگم که می گفت بچه باید از کوچکی خرید کردن را و با پول حساب کتاب کردن و یاد بگیرد تا سرش کلاه نرود.

    یک مورد دیگر هم که ذهنم بازی در می آورد در مورد روکش کردن دندان بود چرا؟ چون تجربه مامانم از روکش دندان هاش نارضایتی و جراحی و عفونت و خلاصه درد سر های مختلف بود و ذهن من همش می گفت اگر تو هم رو کش کنی این اتفاق برات می افتد ببین اون را، درس عبرت باشد برات ، اما بعد از اینکه دکترم گفت روکش لازم داری فقط به خدا گفتم اگر خوب است این کار برام، تو پیش ببرش و خیلی معجزه وار آن‌ روز همه چی را خدا ردیف کرد که کارم خوب پیش برود مثلا مریض دیگر دکتر نیامد یا همسرم تمام مدت پیشم موند و منو به خانه برگردوند وقتی مطب بودم تو سایت کامنت‌هایی خوندم که بهم آرامش داد اما بازم ذهنم یک موقع هایی مثل دیشب دوباره می گوید نه اصلا این کار ضروری نبود همون دندان ها مگه چشون بود بیخودی رفتی اما خدا کمکم کرد و دلم را آرام کرد که چرا نمی گی الخیر فی ما وقع الان که موضوع تموم شده اگر براش نگران باشی و هی بگی وای حالا ممکنه چی بشود یعنی ترس از اتفاقی که هنوز نیفتاده بعنی جذب اتفاق مشابه یعنی ترس و نگرانی تو جنبه های دیگر .

    پس بهتر است به قول آقای ظاهری :”از در دوستی و صلح باهاش وارد شدن بهترین روشه که با کمترین انرژی میشه کنترلش کرد

    ذهن تا ابد حرف میزنه مهم واکنش ما به اونه.مهم اینه‌که تو اون بزنگاه این روش‌ها و این قانونو(احساس خوب مساوی اتفاقات خوب )بیاد بیاریم و ازش استفاده کنیم

    یا به قول دوستم سمانه جان صوفی که روی کاردستی های اوریگامی اش نوشته همه چیز در محضر خدا امن و آرام و زیباست . البته فکر کنم با این مضمون (:

    اگر می تونستیم تو همه لحظات به خدا توکل و اعتماد کنیم بهش بسپاریم واقعا بسپاریم دیگر ترس و نگرانی جلوی راهمون سد درست نمی کرد.714

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    رامش فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 690 روز

    چگونه ذهنمان ما را فریب میدهد !

    سلام و در‌ود خدمت استاد مهربان و خوش صدا و همچنان سلام خدمت خانم شایسته گرامی و درود به تمام بچه های فوق العاده سایت

    در مورد ذهن :

    در بسیار جای ها بود که ذهن مه دایم مقاومت میکرد در اوایل کارم البته باید بگویم از آشنایی من با سایت استاد تقریبا سه سال میشه

    ولی زمان مهم نبست که جقدر وقت را مه در سایت سپری کردیم یا مدت عضویت اصلا مهم نیست فقط بیبینم مه جقدر روی خود کار کردیم در این چند وقت که سر خودم کار میکردم عالی نتیجه میگرفتم ولی متاسفانه بعضی وقت ها از روی ضعف نمیتانستم و کوتاهی میکردم خوب بلافاصله موضوع سر ذهن است مه دایم فکر میکردم باید سخت کار کنم و پول پیدا کردن سخت ترین کار دنیا است و‌نمی دانم هزاران دلایل غیر علمی و غیر منطقی میگفتم به خودم تا اینکه سخترین شرایط بالایم آمد و در کامنت های بعد حتما میگم از داستان های زندگیم و‌از طی مراحل زندگیم چون حالی طولانی میشه کامنت خوب وقتی به قول استاد زندگی خوب سرم فشار آورد همه چیز صفر شد یعنی تجارتی داشتم مه نسبت به دیگران موفق بود ولی از بین رفت به دلیلی همین فریب دادن ذهنم خوب بیایم روی نکات مثبت ذهنم ‌وقتی ذهنم را تغییر دادم و از همان روزی که شروع کردم به فایل گوش‌کر‌دن فایل های رایگان استاد مه تغییر را خس کردم از همان روز اول و آهسته آهسته کارم شروع شد با چندین برابر سود بیشتر و‌واقعا خدا را بی نهایت سپاس گذارمممم

    در بعضی جای ها اوضاع خوب پیش نرفت :

    واقعا در بسیار جای ها اوضاع خوب پیش نرفت برنامه ریزی مناسب کرده بودم ولی نتیجه صفر بود و آهسته آهسته امیدم بیشتر شد و به خودم خودم امید میداد میگفتم بیبین تو میتانی همه شرایط را خودم پیش میبرم فقط خودم و بسیار جای های ایستاد میشدم و خوده میگفتم میشه ادامه بده و ذهن بازم در گیر بود که نی نمیشه ادامه نته

    تجربیات من در مورد عمل هایم!

    در آنجا که عمل کردیم دایم نتیجه گرفتیم خصوصا عمل به انجا که از طرف قلبم گفته میشد چون دایم قلب خوبی را میگه و جنس آرامش داره و هر بار نتیجه مثبت گرفتم خدارا بی نهایت شکررررررررر

    در حفظ الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 996 روز

    به نام خدای که همیشه در حال هدایت ماست

    پارسال که رفتیم کربلا توی راه چند جا رفتیم برگشتیم ما خسته بودیم و توی ذهنمون مونده بود که دوباره داریم اشتباه میریم

    بخدا همین طور هم شد بعد از برگشت دوباره اتفاق افتاد چون چند دفعه تکرارش کردیم

    یک بار کیفم که گردنم بود و تمام لوازم مثل پاسپرت و پول …توش بود از خستگی از گردنم افتاد چون پیاده روی زیادی کردیم به لطف خدا و حواس جمعی مادرم در جا بهم داد گفت حواست کجاست

    الان توی ذهن ام مونده چرا این جور شد

    یا اینکه یک ون که کولر نداشت به شدت گرم بود…

    یا این شلوغی ها که نرفتیم تو حرم همش ذهن ام درگیر بود تا مدتها که چرا رفتی تو توی حرم نرفتی این چه زیارتی بود اصلا مگه قبوله این همه راه رفتی چیشد … اون موقع قانون زیاد بلد نبودم

    به خودم قول دادم دیگه توی این شلوقی ها نرم جای یا این که راحت برم لذت ببرم

    هر وقت یادمون میاد همش می خندیم به این سفر با عجله شلوغ ذهن ام نجوا میکنه دیدی چی شد بعد به خودم میگم زیاد درگیرم نکن ذهن عزیزم خوبی هم داشت لذت هم داشت درسته نخوابیدیم جا نبود ولی زیاد خندیدیم درس ذهن ام می خونم راضی اش میکنم که اذیت ام نکن خوبی هم داشت

    الان بهتر فهمیدم با ذهن ام کنار بیام

    یا این که قبلا همش نکات منفی همسرم بازگو میکردم روز به روز بدتر میشد ولی بخدا از وقتی قانون فهمیدم نکات مثبت اش مینویسم خیلی بهتر شده برام معجزه هست مرسی از بچه های عقل کل خیلی ازشون درس گرفتم

    بخدا نامبروان هستید انشاالله همیشه بدرخشید

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3780 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد بزرگم، استاد عباس منش عزیزم، بانو شایسته همراه و همدل و همه عزیزان حاضر در این مکان مقدس…

    وقتی به روند فایل‌های استاد نگاه می‌کنم، به وضوح میتونم تکامل استاد در دریافت الهامات الهی رو درک کنم. دقیقا مثل همون روندی که در دریافت الهامات الهی توسط پیامبر عزیزمون، حضرت محمد ایجاد شده. همونطور که سوره های مدنی به وضوح آموزه های واضح تر و دقیق تری نسبت به سوره های مکی داره، فایل های استاد هم هرچقدر که جلوتر میریم با کیفیت تر و عملی تر میشه.

    البته که استاد همیشه با کلام شیواشون مارو در مسیر درست قرار دادن، اما میشه درک کرد که استمراری که استاد در کار روی ذهن و حرکت در مسیر درست داشتن، باعث شده که دریافت های بسیار واضح تری رو هربار تجربه کنن.

    بنازم استاد رو! چقدر چیزایی که میگن رو در واقعیت هم میشه فهمید. وقتی که استاد میگن «زندگی من در همه جهت ها هر روز داره بهتر و بهتر میشه، چه مالی، چه روابط، چه معنویت، در همه زمینه ها دارم رشد می‌کنم»، قشنگ میشه این رو درک کرد. وضوح کاربرد عملی فایل های استاد هر چی که جلوتر میریم، این بهتر شدن زندگی در همه ابعاد رو داره بیشتر و بیشتر نشون میده.

    البته خود من هم در مسیر تکاملم دریافت های بهتری از صحبت های استاد دارم و این هم تا حدودی باعث شده که این چنین نگاهی رو به استاد و فایل هاشون داشته باشم.

    در مورد فایل «چگونه ذهنمان مارا فریب می‌دهد؟» تا الان من فقط یک بار شنیدمش. اما خدایی فایل های استاد اینقدر غنی و با کیفیتن که با یک بار شنیدنشون نمی تونم درک مناسبی ازشون داشته باشم. نیاز به چندین و چند بار شنیدنه و احتمالا به امید خدا باید کامنت های بیشتری در مورد این فایل بذارم. اما درک خودم رو تا همین جا از این فایل استاد می نویسم.

    به صورت کامل با توضیحات استاد در مورد این فایل موافقم. ذهن من، اینطور تربیت شده که هزاران بار پیشرفت و موفقیت تدریجی رو نمی‌بینه، اما یه بار شکست رو کامل می بینه، تحلیل می‌کنه و اون رو به عنوان یک الگو برای حرکت های آینده میذاره جلوی چشمم و هر بار مثل یک سوزن، نجواهاشو توی ذهنم فرو میکنه که فلان چیز رو یادت بیار. اگه دوباره بخوای اقدام کنی همین نتیجه رخ میده.

    مثلا وقتی میخوام از دیجی کالا یه محصولی رو سفارش بدم، وقتی به بخش دیدگاه ها مراجعه می کنم تا نظر استفاده کننده هارو بخونم، کلی نظر مثبت هست که نمیبینم اما تا چشمم به یه نظر منفی میفته ذهنم میگه آهااا! همینه! این محصول به درد نمی خوره. و این قدر این روند توی ذهنم تکرار شده که انگار الان اصلا ذهنم منتظره که تا کامنت های یه محصول رو می خونم فقط ببینه کامنت منفیا چین! اصلا مثبتارو که ول کن!‌ببینیم منفی چی داره.

    تجربیات بیشتری در این زمینه دارم که میخوام ان شا الله وقتی فایل رو چندباره گوش دادم در موردش بنویسم.

    می دونم که روند ذهن باید برعکس بشه. یعنی باید طوری باشم که وقتی هزاران کامنت منفی دیدم، چشمم دنبال یه کامنت مثبت بگرده. این موضوع به دست نمیاد مگر با تربیت ذهن. این تربیت ذهن کاملا کار تمرینیه و چیزیه که باید برای همه زندگیم روش سرمایه گذاری کنم.

    در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و سعادتمند باشید.

    خدانگهدار

    1403/4/29

    21:35

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سمیه کمالی گفته:
    مدت عضویت: 2478 روز

    سلام و خدا قوت خدمت شما استاد عزیزو خانم شایسته گل

    من امروز دوره عشق و‌مودت رو تمام کردم یک ماه بیشتر دارم روی این دوره کار میکنم و خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم که این فایل شما رو امروز دیدم و چقدر به دوره روابط ربط داشت واقعا . چند وقت پیش من یک راه خیلی آسون و‌خلوت کشف کردم برای رفتن به خیابان کاوه ولی از اونجای که یه راه خلوت بود و از بین باغ ها میگذشت من خیلی با خودم کلنجار رفتم و اینقدر رو‌خودم کار کردم که بلاخره جرات کردم و از اون مسیر رفتم بار های اول اینقدر سریع میرفتم مبادا که کسی مزاحمم بشه ولی بعد از چند بار رفتن از این مسیر ترس هام ریخت با خیال راحت میرفتم و تو‌مسیر هم از دیدن باغ ها لذت میبردم . من بعضی شبها برا خودم میرم تنها رانندگی میکنم چون اون مسیر خیلی خلوت هست گفتم بگذار این بار برم تو این خیابان و رانندگی کنم واز تاریکی شب هم نترسم . همچنان که داشتم آروم رانندگی میکردم شیشه های ماشینم داده بودم پایین یه آقای با موتور کنار ماشین من امد و منو تهدید کرد من اینقدر ترسیدم که نفهمیدم چطور پام رو گذاشتم رو گاز و برگشتم خونه و گفتم من دیگه از این خیابان رد نمیشم . واقعا مسیری که با ساختن باور ها و غلبه بر ترس هام تونسته بودم برم با یک برخورد خراب شد و من دیگه از اون مسیر رد نشدم . چقدر ذهنی که روش کار میکنی و به مسیر درست هدایتش میکنی میتونه یک باره همه اون باورها را خراب کنه و به مسیر قبلی برگرده . این فایل واقعا به شما میگه اگر شما افسار ذهنتون رو در دست نگیرید ترس ها شما را رهبری خواهند کرد .‌ (ترس هاتون رو پیدا کنید و باورهای محدود کننده تون رو بکشید بیرون بعد باورهای جدید بسازید ورودی هاتون را کنترل کنید خودتون رو هرروز با باورهای جدید بمب باران کنیدتا فرکانس های شما افکار شما تغییر کنه و در نهایت زندگیتون در تمام جنبه ها تغییر خواهد کرد )

    موفق و موید باشید در پناه الله مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    ایمان گل محمد گفته:
    مدت عضویت: 746 روز

    سلام استاد عزیز ،

    خدا را شکر که شما یکی از دستان خدا در زندگی من هستین …

    من عاشق سفرم و همجوره سفر کرده‌ام و همینطور با هر سفر از مرز ترسم بیرون میام هر بار با اینکه من بیشتر از 70 تا کشور دنیا را دیدهام با این حال باید با ترسم کنار بیام با اینکه همیشه خدا هدایت کرده و به خودم این من یاد آوری کنم تا الان شده از الانم می‌شود سفر عالی سفر خوب خوش می گذرد وای خدا جونم شکرت که هر سفر بهتر از سفر دیگه :) و اینو باید به خودم همش یاد آوری کنم که خدا هدایت می کنه تا الان که هدایت کرده از الانم هدایت می کنه کجا بخوابم کجا برم چه جاهای می خوام ببینم و حتی به خودم میگم چگونه می تونم تو این کشور پول بسازم ؟ و تا حالا همیشه راههای قشنگی خدا به ما نشان داده و باید به خودم‌همش بیاد بیارم چون فراموش کرده بودم و باید به خودم بگویم ببین تا الان شده از الانم می شود ، تا ترس میاد هدایت خدا را به یاد بیارم و بگویم ببین 70 کشور رفتی تا الان جور شده از الانم بهترش می‌شود حتی بیشتر خوش می گذره حتی بیشتر حال میده جاهای زیباتری میبنم تجربه‌ای بهتری مبینم و بگویم وظیفه من اینکه تمرکزم رو روی مثبتها و زیباها بگذارم و بگویم خدا هدایت می کند .

    استاد شما واقعا کارتون درسته و عالی که اینهمه کنترل روی ذهن دارین واقعا تحسین برنگیزه به این زیبای و قشنگی میاین زیبا تو ضیح می دین واقعا زیبا و من همیشه این سوال رو می پرسم خدا من ایمان هدایت کن چگونه می تونم به راحتی و آسانی و ذهنمو کنترل کنم چگونه بهتر و بهتر عمل کنم چگونه باورامو بهتر و قدرتمندتر بکنم ؟

    خدا رو شکر که شما هستین و با آگایهای و قانون خدا را به صورت رسا و عالی آموزش می دین …

    خدا یا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1293 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت اساتید بزرگ و عزیزم عاشقتونم

    راستش استاد من فقط اومدم بنویسم که بهتون افتخار میکنم که چه دانشجویی چه شاگردی مثله من ساختین قوی محکم که تبر هم نمیشکنتش

    چون قانون رو میدونه امروز بابابزرگم صبح به رحمت خدا رفتن

    و من حتی یه قطره اشک هم براش نریختم و حتی الان روی تابه ریلکسی در تراس خونه ی یوسف آبادمون نشستم در دله این اسمونه پرستاره و مهتابیه شبه تهرانه قشنگم و به شمعدونی های تراسم به میخک هندی راه پله ی خونمون و به درخت توت و بوته ی پرتقال خونمون که اتفاقا بابابزرگم کاشتن و شمشادای دم در خونمون آب دادم و اینقدر ریلکس و رها هستم که حد نداره تازه خودمو به چایی لاهیجان دعوت کردم تا دم بکشه و نوش جان کنم و خیلی خیلی ریلکس و رها هستم چون قانون رو میدونم چون میدونم این تضاد تو زندگیم چنان انرژی ای درش نهفته هست که منو چندین مدار میتونه ببره بالا و الان وقتشه الان باید بتونم حالمو خوب نگه دارم وگرنه تو شرایط گل و بلبل که هنر نیست

    خلاصه که با این تضا‌د و آرزوی شادی برای پدربزرگ عزیزم

    من مطمئنم اتفاقات عالی برام رخ میده استاد بهتون با تمومه وجودم افتخار میکنم استا‌د این قدرتتونهاااا میبینین چه ارمغانی ساختین که بابابزرگش بزرگش کرد از بچگی اما الان قوی و محکم و‌ریلکس ورها تو این شرایط هست این قدرته استاد عباسمنش و اگاهی های نابش هست چقد به خودم افتخار کردم تو این شرایط بدونه حتی یه قطره اشک تازه خوشحال و با انرژی مثبت مثله همیشه هستم این قدرته استاد بزرگوارم هست

    عاشقتونم عاشقتونم

    مطمئنم بهترین اتفاقات برام در حال رخ دادن هست و من وارد مدارای بالاتر میشم خیلی زود و میام از نتایجم بهتون میگم

    روی ماهتون استاد عباسمنش عزیزم و مریمه جون خوشگلم میبوسم

    فعلا

    در پناه الله یکتا باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1125 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    إبراهیم

    وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ

    ﻭ [ ﻧﻴﺰ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺍﻋﻠﺎم ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻗﻄﻌﺎً [ ﻧﻌﻤﺖِ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﻰ ﺍﻓﺰﺍﻳﻢ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻲ ﻛﻨﻴﺪ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻋﺬﺍﺑﻢ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ .(٧)

    سلام به همگی

    به پاس قدردانی و سپاسگزاری از استاد عزیزم و استاد شایسته گرانقدر

    استاد عزیزم من و فاطمه جانم دوره های لیاقت ،قانون سلامتی و دوره مقدس 12 قدم را از سایت خریداری کردیم و کار کردیم رو خودمون

    ولی به جرات میتونم بگم پا به پای دوره ها مطالعه کامنتها

    (چه دانلودی و چه در محصولات ) و تجربیات دوستان مانند گنجی برای ما بوده و هست.

    استاد جان وقتی استادی چون شما می‌آید و میگوید من هر روز صبح و شب با کامنت خوندن شما روزم را اغاز میکنم و با کامنت خوندن شما شبم را به پایان میرسونم

    دیگه برام حجت تموم شد.

    من با فعالیت در سایت واقعا بزرگ شدم

    این آگاهی ها و تجربیات دوستان برام مثل گنجی بود به عظمت همه دوره هایی که خریداری کردم

    من با کامنت خوندن و کامنت نوشتن

    به میزانی که تحسین کردم دوستان را حسادتهام کم و کمتر شد،

    به میزانی که برای دوستانی که تازه وارد سایت شدن کامنت نوشتم غرورم کم و کمتر شد،

    و عشق جایگزینش شد.

    به میزانی که وقت گزاشتم و با عشق کامنت نوشتم دری از درهای آگاهی بر من باز شد

    به میزانی که توجه کردم به زیبایی های بسیار و نکات مثبت کامنتها ناخودآگاه توجه و تمرکزم به زیباییها بیشتر شد.

    به میزانی که از خداوند سوال پرسیدم و درخواست کردم خداوند از طریق این سایت نورانی و روحانی که فقط و فقط إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا هست و دیگر هیچ

    جواب سوالاتم را داده شد.

    واقعا و قلبا تجربه شخصی خودم را میگم

    اصلا خودِ کامنت نوشتن و کامنت خوندن یه دوره دستیابی به خواسته هاست که استاد جان تو دوره لیاقت چقدر رو موضوع کامنت خوندن و نوشتن تاکید داشتن

    چون ما را غوطه ور میکنه در دریای آگاهی ها و اگر با قلبی ذلال از خداوند درخواست کنید

    واقعا از طریق همین کامنتهای سراسر آگاهی پاسخ سوالاتتون داده میشه.

    برای استادی که در یک سالن بزرگ با یه شاگرد شروع کرده و الان هزاران نفر از دوره هاش نتیجه گرفتند فرقی نمیکنه واقعا که ما کامنت بنویسیم یا ننویسیم و احتیاجی به این کار نداره که

    ما کامنت مطالعه بکنیم یا نکنیم

    اما ما احتیاج داریم برای رشد و تعالی خودمون این کار را انجام بِدیم.

    خداوند بر اساسِ درخواست های ما،

    مارا به این سایت و این استاد بینظیر هدایت کرده

    آیا شکر این نعمت را نباید به جای اوورد

    آیا این نعمت باید برامون تکراری بشه

    شکرِش اینه که اگر وقت داریم اگر فرصت داریم فقط و فقط برای رشدِ خودمون وارِد این دریای بیکران آگاهی و هدایت بشیم

    شروع کنیم

    به خدا اولِش یه مقدار سخته برامون ولی شروع کنیم و خودمون را به دست هدایتگر الله یکتا بسپاریم

    من با کامنت مطالعه کردن و کامنت نوشتن لیاقت و ارزشمندیم را بالا بردم

    من با این کار نکات مثبت را در همه چیز به صورت فرکانسی دیدم

    من با این کار روحم را سیقل دادم

    من با این کار رشد کردم و بزرگ شدم.

    استاد جان من با تمام وجودم و از درون قلبم ازتون قدردانی میکنم .

    شاید اگر یه سایتی بود و می‌گفت که همین ورود به سایت و خوندن کامنتها 10 میلیون ورودی داره با چنگ و دندون این مبلغ را تهیه میکردیم و کار را شروع میکردیم

    ولی واقعا که ارزش و بهای این آگاهی ها خیلی خیلی بیشتر از این هست که بشه قیمتی روش گزاشت.

    خدایا من را قدردان و سپاسگزار بینهایت نعمتت قرار بده.

    دوستانی که در فرکانس شنیدن این کامنت باشند مطمئنا این کامنت که با قلبم نوشتم به دستشون میرسه.

    در پایان از دوستانی که تو این مسیر کامنتهاشون نوری در قلبم من شد و چراغ راهی برام شد که ادامه بِدَم تشکر و قدردانی میکنم.

    به قول حسین عبادی عزیزم.

    از طرف رسول خانکی بنده خوب خدا.

    سلامت و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1865 روز

      سلام به کاکو رسول گلم

      عامو، شومو خودت قند و نباتی! شیرینی وشکلاتی!

      ای کامنتی که نوشتی، شکر ریزون بود کاکو!

      منم سپاسگزار وجودت هستم که آینه وار من و دیگران رو منعکس میکنه!( آقو، خودم هم از ای جمله ای که نوشتم، آنفارکتوس بزاقی کردم! شمو به بزرگواری خودت ببخش!)

      خلاصه میخواستم بگم دلمون به وجودت گرمه کاکام!

      خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1125 روز

        به نام خداوند بخشنده و مهربانم

        سلااااااام کاکو جونم

        به به خدارا صدهزار مرتبه شکر چشممون به جمال نورانی شما روشن شد

        آقا با این چهره خندون ،گلوله نمک وجود شما در قلبمون دو چندان شد

        علی جانم داداش بزرگوارم انشالله که لبت همیشه خندون باشه ،دلت همیشه شاد باشه ،نعمت و ثروت و سلامتی و خیر و برکت به زندگی شما و خانواده محترمتون سرازیر بشه

        علی جان این کامنت را من دو هفته پیش نوشتم و دیروز کاملا هدایتی روی سایت گزاشتم

        و واقعابا تموم وجودم و قلبم از شما دوستان ارزشمندم و استاد عباسمنش و استاد شایسته سپاسگزاری و قدردانی میکنم

        میدونی وقتی که در مسیر توحید قدم میزاری دیگه تموم دلخوشیت خودِش میشه و هدایت‌ها و انسان‌هایی که اون برات انتخاب میکنه که باهاشون ارتباط داشته باشی

        حتی تو این سایت هم به فراخورِ فرکانسی که داری مثلا میگه تو این هفته بر اساس آگاهی ها و اون حسِ درونی به این انسانها و این کامنتها هدایتت میکنم.

        و واقعا دلچسپه که فقط و فقط خدا برات مونده و فقط و فقط اونو داری.

        یعنی به تعبیری همه عالِم و دنیا را داری

        آقا جان دیگه بحثی باقی نمیمونه ،دیگه ،توقعی از کسی نداری،

        دیگه روی کسی خیلی حساب نمیکنی،

        دیگه وقتی کل عالم رفیق تو شده

        میای روی یه زره و غبار حساب کنی

        واقعا خنده دار میشه

        عالی جانم برای جمع فوق العاده و نورانیِ خانواده چهار نفریتون از صمیم قلبم بهترینها را آرزو میکنم.

        حق نگهدارِت کاکو جانم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1642 روز

      آقا رسول سلام

      امیدوارم خودتون و خانواده قشنگتون خوب و در بهترین اوضاع و شرایط باشید.

      آقا رسول،

      2-3 روز گذشته من مهمان داشتم و هر روز از صبح تا شب پی گردش و تفریح و اینور اونور رفتن بودیم و فرصت نمیکردم درست حسابی کامنت بخونم یا بنویسم.

      فقط در این حد که فایل نشانه ام رو ببینم، میومدم توی سایت.

      روز بعد از رفتنشون هم، رفتم سراغ ادامه 12 قدم و خلاصه دیگه امروز احساس کردم باید از خدا بخوام که دوباره منو با سایت، کانکت کنه. به خاطر همین توی تمرین ستاره قطبیم برای خدا نوشتم که ازت میخوام که امروز هم کامنتهای خوبی بخونم، هم کامنت بنویسم.

      خلاصه

      وقتی این جمله کامنتتون رو خوندم:

      دوستانی که در فرکانس شنیدن این کامنت باشند مطمئنا این کامنت که با قلبم نوشتم به دستشون میرسه

      نوشته ستاره قطبیم یادم اومد و احساس کردم صدای تیک خوردنش رو شنیدم. قشنگ گفت: دییینگ

      خیلی خدارو شکر میکنم که توی چنین جمعی هستم و برای وجود دوستان آگاهم سپاسگزار خداوند هستم.

      به فاطمه جان خیلی سلام برسونید.

      در پناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ثريا حشمتي گفته:
      مدت عضویت: 1780 روز

      سلام و ایام به کام شما و خانواده خوب و توحیدی و قانون جذبی تون باشه ان شاله

      نکته خیلی خوبی رو اشاره کردید

      منم خیلی با خوندن کامنتا حالم خوب میشه خیلی از مطالب اون فایل رو بهتر درک میکنم ،الگوهارو با خوندن کامنتا میتونم ببینم مثلا رابطه شما و فاطمه خانم و اجرای قانون تو زندگیتون برای من خیلی قابل تحسین بوده همیشه و درس گرفتم و به ذهنم گفتم که ببینه و لطفا ساکت شه !!

      از طرفی تا جایی که خدا کمک کرده الهام کرده درک و مثالهای خودم رو کامنت کردم که هم ردپایی باشه برا خودم هم موقع نوشتنش کلی کنترل ذهن شده و از طرفی انگار منم ادامه دهنده سینرژی کامنتها تو سایت بودم و نقش خودمو ایفا کردم

      چون اگر هرکسی فقط به خوندن کامنت اکتفا کنه و این دیدگاهو داشته باشه ،و انتظار داشته باشه دیگران بنویسن و اون فقط خواننده باشه،خوب به تبع،یه جورایی ،کامنتی نوشته نمیشه که!!

      من انقدددر کامنتارو دوست دارم که چندین صفحه هم باشه میخونم بخصوص

      فایلهای توحیدی و دوره هایی که روشون کار میکنم مث ثروت و لیاقت و سلامتی و فایلی مث این فایل که چندروزه مرتب از اولین صفحه دارم بدقت میخونم و چقدر مفید بودن برام

      یه انگیزه خیییلی زیاد برا خرید 12 قدم خوندن کامنتاش هست که فعلا میخام توی فرصت مناسب که بتونم تایم براش بزارم خریداری کنم

      امیدورام همیشه پایا باشید و کامنت بنویسید ولذت ببریم

      کنار خانوداه شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1125 روز

        سلام و عرض ادب خدمت بانو حشمتی عزیز

        سپاس برای نقطه آبی پراز خیر و برکتی که برام فرستادید

        این تیکه از کامنتتون واقعا عالی بود

        چون اگر هرکسی فقط به خوندن کامنت اکتفا کنه و این دیدگاهو داشته باشه ،و انتظار داشته باشه دیگران بنویسن و اون فقط خواننده باشه،خوب به تبع،یه جورایی ،کامنتی نوشته نمیشه که!!

        و اینکه ماشالله شما تقریبا همه دوره ها را خریداری کردید به جز دوره مقدس 12 قدم که واقعا دریایی از آگاهی های خالص هست که اگه تا آخر عمرم هر روز گوش بدم باز ازش نکته ها و آگاهی های خالص تری دریافت میکنم.

        بعضی افراد هستند فقط کامنت میخونند و حتی یه دیدگاه هم تا به حال نزاشتن

        ولی اگر دیدگاهشون و خط فکریشون را تو سایت بزارن مطمئنا به خیلی از بچه ها میتونه کمک کنه

        پس خیلی خوبه که این انرژی را به حرکت دربیاریم و بزاریم هم خودمون استفاده کنیم و هم دیگران از رد پاهای ما استفاده کنندو همینکه یه تشکر و قدردانی باشه برای این همه تلاش و سخاوت استاد عباسمنش و استاد شایسته که با عشق این اگاهی های ارزشمند و خالص را تولید میکنند

        بارها استاد گفته تو فایلها که اگر مشارکت کنید و حتی مقاومت هاتونو تو کامنتها بگید من میتونم براساس اونها فایل درست کنم

        ولی وقتی کسی کامنتی نمینویسه به این معنیه که من بلدم و میدونم و خوب به طبع منم رغبتی برای تولید محتوای جدید در خودم نمیبینم..

        سپاس برای لطف و محبتی که به من و خانواده ام دارید.

        براتون بهترین ها را آرزو میکنم

        خانم حشمتی بزرگوار

        شاد و سلامت و ثروتمند باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    مراد پروانه گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    به نام الله

    سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی ودوستان هم فرکانسی

    بنده یک تولید کننده ، و عاشق کسب و کارم هستم در اوایل شروع کارم که برمیگردد به 25 سال پیش ،با اینکه از وجود قوانین الهی بی اطلاع بودم ناخودآگاه حرفه ام رادوست داشتم و با تلاش و پشتکار ، باعث شد در مدت چند سال به موفقیت های مالی خوبی برسم و به راحتی خونه ،ماشین، شرکت و کلی پرسنل داشتم ،ولی بعد از مدتی فریب اوضاع مناسب مالی و حاشیه امنی که برای خودم درست کرده بودم موجب شد روز به روز درآمد و اوضاع مالی ام افت کند تا حدی که تمام آورده ام را به دلیل اشتباهاتم از دست بدهم ،و این مصادف شد با شروع ایام کرونا و درگیر شدنم در بیمارستان

    به مدت 10 روز بستری و زیر اکسیژن بودم ،ولی به لطف الله دوباره به زندگی برگشتم و از اون روز به بعد به طور اتفاقی با پیج یکی از اساتید و بعد از آن با استاد آشنا شدم که اول شروع به استفاده از فایلهای رایگان ،و بعد از آن در حال استفاده از دوره 12 قدم هستم و مونسم اول خدا ،خانواده ام و استاد عباس منش عزیز هستند ، این و هم بگم که بعد از وارد شدن به این دوره از زندگی ،کل دوستان و حتی فامیلهای نزدیکم رو از دست دادم چون از وقتی فرکانسم تغییر کرد جهان هستی همه کسانی رو که با من همسو نبودن و دیدگاه مون متفاوت بود رو از سر راهم برداشت و منی که لحظه شماری میکردم برای تعطیلات آخر هفته که با دوستام چند روز خوش بگذرونم دیگه حتی به اون تفریحات اصلا فکر نمیکنم وحالا میبینم که چه قدر تفریحاتی که بهم حال میدادن حقیر بودن در مقابل حال الآنم ،خدا رو بسیار شاکرم که در مدت دو سال و سه ماه که دارم همه جوره رو خودم کار می‌کنم بااینکه امسال وارد سن 50 سالگی شدم ،در این مدت کوتاه با یاری الله و آموزه های استادعزیزم که واقعا به سلول و سلول کالبدم می نشیند دارم زندگی می‌کنم با اینکه فعلا از لحاظ مالی تغییر چندانی نداشتم ولی فقط خودم و خدای درونم می‌دونیم که چه قدر تغییرات شگرفی در دیدگاهم و باورهایم ایجاد شده است ،و به قول استاد که در یکی از فایلهاشون گفتن بوی ثروت و موفقیت رو واقعا حس می‌کنم ،چون من یکبار بدون اطلاع از قوانین جهان هستی موفق شده بودم ،ولی این‌بار با اینکه چند ساله فراز و نشیب های زیادی رو پشت سر گذاشتم ولی روز به روز جسورتر و با انگیزه تر ادامه میدم و باور دارم که این تلاشها دو باورها تاثیراتش رو در زندگیم می‌زاره ،و وقتی که فایلهای استاد رو گوش میکنم که دیگه نگو مثل توربو شارژ میشم .

    به امید الله

    شاد و سلامت و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: