شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 90


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    0MB
    9 دقیقه
  • فایل صوتی شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت
    0MB
    9 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

5025 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3653 روز

    سلام

    کاری به جایزه این قسمت ندارم ولی داشتم به این فکر میکردم که جوابی بدم که بتونه دوستان راهنمایی کنه و‌ خداوند منو راهنمایی کرد به فایل دوره عملی دستیابی به رویا قسمت ??????۹

    می‌خواهم زمان‌هایی را بیاد بیاوری که التماس، اشک و آه و هر شیوه‌ای که برای جلب توجه خداوند به کار بردی، به ثمر ماند. هر چه تلاش کردی به خداوند بفمانی که چقدر محتاج رسیدن به خواسته‌ات هستی، اما نه تنها هیچ اتفاقی نیفتاد، بلکه از همان که می‌ترسیدی، به سرت آمد!

    می دانی چرا اکثراً دعاها و تضرع‌هایت بی ثمر بوده؟

    ماجرا از آنجا شروع می‌شود که ما همه چیز را از دیدگاه انسانی خودمان می‌بینیم. این نگاه انسانی، حتی به شناختمان از خداوند هم نفوذ کرده. به همین دلیل می‌خواهیم با التماس و شیون، دل او را به رحم آوریم. اما خداوند مثل یک انسان، تحت تأثیر کلمات تو در قالب گریه و زاری و التماس، قرار نمی‌گیرد. زیرا خداوند دارای احساسات بشری نیست. بلکه خداوند یک انرژی خلاق است که قدرت شکل دادن به همه چیز را دارد.

    این انرژی تصمیم گرفته جهان را به گونه‌ای طراحی کند که به فرکانس‌ها و باورهای تو واکنش نشان دهد نه به کلمات ات!

    این انرژی تصمیم گرفته به هر آنچه که در ذهنت می‌سازی، شکل دهد. حال می‌خواهد در ذهنت خواسته‌هایی مثل روابط عالی، شغل مورد علاقه، ایده‌های ثروت ساز، موفقیت مالی، زندگی در کشور، شهر و خانه دلخواه ات باشد یا ناخواسته‌هایی مثل نگرانی درباره هزینه‌های قسط، قرض، اجاره خانه، بیماری و … باشد

    در هر صورت هر آنچه در ذهنت می‌سازی، باور می‌کنی و به آن توجه می‌کنی، این انرژی به آن شکل داده و آن را وارد زندگی‌ات می‌کند.

    همانطور که در قرآن می‌فرماید:

    “کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً

    و هر یک از این دو گروه را به عطاى پروردگارت کمک خواهیم داد و هرگز کسى از عطاى پروردگارت محروم نخواهد بود”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    مروارید شاکر گفته:
    مدت عضویت: 3107 روز

    سلام به دوستان

    خوب من فکر می کنم چند تا باور مخرب در این درخواست وجود داره:

    1- اول اینکه داره بخشش رو به آینده موکول می کنه و به تعویق میندازه، در صورتی که ما در هر وضعیتی و با هر درآمدی ( تاکید می کنم با هر درآمدی) باید به دیگران ببخشیم، یعنی این وظیفه ماست که 10 درصد ورودی مون رو ( نه سود) به دیگران ببخشیم حالا اگه 10 درصد رو نمی تونیم 5 درصد یا حتی کمتر ، ولی باید و باید ببخشیم. چون اگه نبخشیم نمی تونیم ثروتمند بشیم. آب که راکد باشه می گنده باید جاری باشه. پول هم باید جاری باشه و با بخشش، ثروت با سرعت بیشتری وارد زندگیمون میشه ، با بخشش یعنی ایمان به فراوانی. یعنی ازین دست میدم ازون دست (خدا) می گیرم و مطمئن هستم که میاد. با بخشش به خودمون کمک می کنیم نه به دیگران چون ما خودمون نیاز داریم ببخشیم . باید رها بشیم از تعلقات ، از وابستگی ها ، از پول. و ایمان داشته باشیم میاد چون زیاده و فراوانه و ایمان داشته باشیم . و اینکه هر وقت بخشیدیم همون موقع بدست میاریم . ولی در این جا داره میگه اگر داشته باشم می بخشم ، این جوری هرگز به ثروت نمیرسه چون ایمان نداره و باور نداره به فراوانی ، به قدرت خدا ، همین الان باید ببخشه با هر درآمدی . بهترین چیزاشو ببخشه از پول از لباس و … و از نزدیکانش باید شروع کنه.

    2- مسئله دیگه اینه که فکر می کنه ثروتمند شدن کار غیر الهی و کار بدی هست. در صورتی که ثروتمند شدن الهی ترین کاره. ما با ثروتمند شدن به خدا نزدیکتر می شویم و الهی تر می شویم چون خدا ثروتمنده و دوست داره ما ثروتمند بشیم . خدا ما رو خلق کرده و به این دنیا آورده که ما هم بتونیم زندگی و خواسته های خودمون رو خلق کنیم و تمام ابزار و پتانسیل این خلق کردن رو هم سخاوتمندانه در اختیار ما قرار داده. و ما می تونیم از راه طبیعی که کائنات برامون تعبیه کرده ثروتمند بشیم. ولی اینجا طرف با این درخواستش می خواد چاشنی الهی و رنگ و بوی الهی به درخواستش بده چون فک می کنه ثروتمند شدن کار غیر الهیه

    3- -اینکه اون شخص فک می کنه که لیاقت نداره خودش ثروتمند بشه ، و می خواد ثروتمند بشه که به دیگران کمک کنه و اگر احساس لیاقت نکنه جهان هم بهش ثروت نمیده ، جهان به فرکانسهای ما پاسخ میده و وقتی ما فرکانس عدم لیاقت بفرستیم جواب عدم ثروتمندی رو دریافت می کنیم . ما باید احساس لیاقت ثروتمند شدن رو تمام و کمال داشته باشیم و ثروت رو بخواهیم که مثلا بتونیم بهترین چیزا رو برای خودمون بخریم ، بهترین مسافرت ها رو به تمام نقاط جهان و تو بهترین هتلها داشته باشیم ، کیف و کفش مارک و گران قیمت بخریم، لباسهای شیک و گرون بخریم، خونه های متعدد و مجلل و لوکس تو اقصی نقاط جهان برای خودمون داشته باشیم که لذتشو ببریم، ماشینهای لوکس و گرون بخریم ، بهترین و متنوع ترین غذاها رو تو بهترین رستوران ها تجربه کنیم. و … که از همه این روزی و نعمت و فراوانی جهان لذت ببریم ، شاد باشیم، تجربه کسب کنیم ، ایده بگیریم و وسعت دید پیدا کنیم و شکر خدا رو کنیم . و صد البته اگر به این درجه از ثروت برسیم باید و باید و باید به دیگران کمک کنیم . ((اما این کمک کردن وظیفه ماست نه لطف ما .)) در واقع کمک کردن به خودمونه نه به دیگران . بنابراین نباید سر خدا منت بزاریم یا قید و شرط بزاریم.

    4- اینکه دیگران در هر وضعیتی هستن حاصل باورها و فرکانسهای خودشون هست و همه چیز سر جای خودشه .و جهان نیاز به ناجی نداره و هرکس خودش باید مسئولیت شادی و خوشبختی و ثروتمند شدن خودش رو به عهده بگیره . و اونا هم اگر روی خودشون کار کنن و باورهاشون رو اصلاح کنن می تونن وارد مدار ثروت بشن و ثروتمند بشن و ما با دلسوزی برا ی اونا نه تنها از مدار ثروت دور میشیم بلکه به اونا هم نمی تونیم کمک کنیم. و خدا به یک اندازه به همه آدما نزدیکه و هرکس به خدا توکل کند خدا برای او کافیست

    5- عدم باور فراوانی: اینکه اون شخص فکر می کنه در جهان کمبود و محدودیت هست و بقیه نمی تونن از فراوانی جهان برخوردار بشن

    6- عدم توجه به ناخواسته ها به جای توجه به خواسته ها ( یا همون توجه به نکات منفی به جای توجه به نکات مثبت) ما نباید به فقر دیگران و محرومیت دیگران توجه کنیم-

    7- ما برای برای ثروتمند شدن باید ذهن ثروتمند داشته باشیم. باید با ثروت هم ارتعاش باشیم. بنابراین اون شخص با اون درخواستش داره وارد فاز کمک و دلسوزی به دیگران میشه که تو این فاز نه تنها بویی از ثروت نمیاد بلکه بوی فقر و بدبختی و کمبود و منفی نگری میاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    جواد قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 3683 روز

    اگر صد تیر بر جان تو آید ……………… چو تیر از شست او باشد خطا نیست

    از آنجا هرچه آید راست آید ………………… تو کژمنگر که کژ دیدن روا نیست

    میان صد بلا خوش باش با او ……………… خود آنجا کو بود هرگز بلا نیست

    درین دریای بی پایان کسی را …………………….. سر مویی امید آشنا نیست

    تو از دریا جدایی و عجب این ……………. که این دریا ز تو یکدم جدا نیست

    ?? سلام ??

    وقتی به جواب این سوال فکر کردم جوابهای زیادی به ذهنم رسید. مثلا باور کمبود ، نداشتن احساس لیاقت ، کمبود عزت نفس و دوست نداشتن خود ، باور کمک به دیگران و بعد خود، و یا درک اشتباه در بخشش و اینکه همه انسان ها به یه اندازه به خدا نزدیکند و ما نمیتونیم به کسی کمک کنیم و فقط میتونیم به خودمون کمک کنیم و … .

    اما وقتی به درونم رجوع کردم دیدم اینها همش جواب هستن اما جواب اصلی و مهمترین پاسخ چیز دیگه ای هستش.

    پاسخ اصلی وقتی به ما داده میشه که خودمونو تو همون شرایط تصور کنیم حتی نیاز به تصور هم نیست چون اغلیب همینجوری به مسائل فکر میکنیم.

    ما انسانها خداوند رو در ذهنمون موجودی قدرتمند با احساسات انسانی میبینیم و سعی داریم به صورت انسانی و احساسی باهاش ارتباط برقرار کنیم و فکر میکنیم اگر بیایم و با خدا معامله ای انجام بدیم خدا رو هیجان زده میکنیم و اونم که بر کرسی پادشاهی نشسته و میگه چه بنده خوبی وقتی بهش نعمت دادم ، میخواد یکمش هم ببخشه پس خب منم ثروت یا خواسته شو برآورده میکنم . یا نگاهها و دیدگاهایی با این ماهیت.

    این نوع نگاه و تفکر نسبت به خداوند مهمترین عامل درجا زدن هستش.

    خداوند انرژی یا ارتعاش یا فرکانس هوشمند هستش که بصورت سیستمی و بر طبق باورها و فرکانس های ما عمل میکنه و شکل میگیره .

    خداوند هیچوقت تحت تاثیر قرار نمیگیره و هیجان زده نمیشه و به ما ترحمی نمیکنه و دلش به حال ما نمیسوزه.

    این شیوه ی درخواست کردن صحیح نیست و هیچوقت جواب نمیده و جواب نخواهد داد

    اما شیوه درست چیست؟

    ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?

    درک خداوند بصورت نگاه سیستمی و طی کردن تکامل در قوی تر شدن باورها ? ? ?

    در شیوه قبل انگار فقط میخایم مشکلی رو برای امروز حل کنیم و با وعده و وعید به خدا میخوایم فقط یک کار مقطعی رو انجام یا حتی سر خدا رو گول بمالیم و زود مشکلمون رو حل کنیم و از این وضعیت خلاص شیم .

    و با رسیدن به خواسته به این شیوه به احساس خوب برسیم.

    ((این شیوه تفکر اشتباهه))

    رسیدن به خواسته ها از راه نگاه سیستمی به خداوند و دونستن این نکته که خداوند یک انرژی هستش که فقط به فرکانس های ما واکش نشون میده و نه هیچ چیز دیگه ایی، ممکن میشه .

    فرکانس های ما هم از باورها و افکار ماست ، پس ما میتونیم این انرژی رو با افکارمون به هر شکلی که میخایم در بیاریم لذا باید روی باورها و افکار کار کرد، آگاهانه جور دیگه ای تفکر کرد تا انرژی هم به همون شکل در بیاد.

    باید روی باورها و نحوه فکر کردن کار کرد و راه تکامل در قوی تر شدن باورها رو طی کرد تا کم کم بتونیم بزرگ تر و باز تر و دقیق تر و با ایمان تر فکر کنیم و هر چقدر بیشتر رو افکار کار کنیم سطح باور بالاتر میره و اتفاقات بیشتری بوجود میاد.

    راه رسیدن به خواسته از راه رسیدن و بودن در احساس خوب و طی کردن مرحله به مرحله تکامل در افکار و باورهامونه و بعد اتفاقات و شرایط به اندازه ای که روی افکار و باورهامون کار کردیم بوجود میاد.

    اگر خواسته بزرگ میخوایم باید خیلی بزرگ و زیاد روی افکارمون هم کار کنیم و یا به قول معروف :

    ? یا به اندازه آرزوهامون روی باورهامون کار کنیم یا به اندازه ای که روی باورهامون کار کردیم آرزو کنیم ?

    خود استاد عباسمنش هم چند بار گفتند که وقتی دست و بالشون خالی بود همش آرزو میکردند کاش پول دستم بود مثلا وقتی میرفتم خونه اقوامم لرستان، با دست پر برم . یا ایندفعه که رفتم با دست پر میرم .

    اما هیچوقت این اتفاق براشون نیافتاد . چرا؟ چون به همین سبک اشتباه به مسائل و خواسته هاشون فکر میکردند.

    و فقط وقتی شروع کردن به کار روی باورها و افکار و تکاملشون طی شد به خواسته هاشون رسیدند و شایدم با دست پر به منزل اقوام رفتند.

    برای رسیدن به تمام خواسته هامون

    ما با نگاه سیستمی به خداوند و درک قانون فرکانس و ارتعاش و رسیدن به احساس خوب و کار مداوم و همیشگی روی افکار و باورها میتونیم دونه ای رو بکاریم و با طی کردن تکاملِ افکاری و باوری میتونیم به درخت تنومندی تبدیلش کنیم و همیشه از میوه هاش استفاده کنیم .. میتونیم به جای خواسته های مقطعی و برای فرار از مشکلات مقطعی، یک جریان جاری همیشگی از ثروت در تمام جنبه ها ایجاد کنیم و ازش استفاده کنیم و هر روز این جریان رو پر بارتر عمیق تر و زلال تر کنیم.

    ? در پناه خداوند باشیم ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  4. -
    مژگان عزیزی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2832 روز

    باسلام و عشق و احترام

    در ابتدای خلقت بشر، پروردگار انسان را با بالاترین قابلیت های جسمی، حسی و فکری خلق نمود و اورا در جهانی بی نهایت از نعمت قرار داد و باو فرمود:

    ” من همه ی ابزار لازم را بتو عطانمودم ( نعمت موجود بودن و نعمت جهان هستی را) ، و تو میتوانی هرآنچه را که بخواهی ، برای خود خلق نمایی”

    “” پس انسان بخودی خود و در ذات خود میتواند واجد هر نعمتی باشد که طلب نماید بدون هیچ قید وشرطی و تنها بشرط آگاهی “”

    باتوجه به دیدگاه بالا و قانونمندی جهان هستی ، در سوال جناب عباسمنش ترمزهای فکری زیر خودنمایی میکند

    1_احساس عدم لیاقت: اینک برای دریافت و بهره مندی از نعمت ثروت نیاز به واسطه گرفتن و شرط گذاشتن است و بدون آن لیاقت ثروتمند شدن را نداریم

    2_ شرک: خداوند حواسش به بندگانش نیست و ما میخواهیم بجای او مسایلشان راحل کنیم

    3_توجه به نکات منفی: مسائل دیگران را بولد کرده و روی آن تمرکز میکنیم

    4_باور کمبود و عدم فروانی: ثروت آنقدر در جهان نیست ک همه ثروتمند شوند و اگر کسی ثروتمند شد باید آنرا با دیگران تقسیم کرده و به دیگران کمک کند و وقتی فقط میتواند این کاررا انجام بدهد ک ثروتمند شده باشد وگرنه اگر قبل ازآن ببخشد دچارکمبود میشود واحتمال ثروتمندشدن را ندارد

    5_ پلید و غیر معنوی بودن ثروت: ثروت در حالتی ارزشمند میشود ک برای کمک به دیگران صرف شود وگرنه کثیف است و غیرخدا پسندانه

    6_عدم عدالت خداوند: خداوند نعمت ثروت را در اختیار معدودی از بندگانش قرار داده و اکثریت مردم رااز آن بی نصیب گذاشته است

    7_ عدم درک و بینش قوانین الهی: مابه ازای ثروتمند شدن کمک به دیگران است یعنی گذاشتن بار مسئولیت مسائل دیگران بر دوش خود به جای لذت بردن از نعمات و ثروت های پروردگار

    باسپاس از پروردگارم که به همه ی ما نعمت هدایت و قرار گرفتن در مسیر آگاهی بوسیله ی بنده ی خوبش استاد عباسمنش را عطافرمود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    وهاب زندی گفته:
    مدت عضویت: 2537 روز

    سلام

    طبق چیزهایی که از فایل های رایگان آقای عباس منش یاد گرفتم

    باور کمبود و عدم لیاقت و معنوی ندانستن ثروت مخرب ترین باورهای مخرب در بحث ثروت هست. امیدورام درست گفته باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    مهدی جانجانی گفته:
    مدت عضویت: 2709 روز

    بنام فرمانروای کل کیهان

    با سلام خدمت استاد عباس منش و گروه تحقیقاتی عباس منش و برُبچ سایت.

    خدا فاقد احساس میباشد که فقیر بودن افراد باعث ناراحتی او شود که به ما ثروت بدهد با این هدف که به افراد نیازمند و فقیر کمک کنیم تا خوشحال شوند و خدا هم از خوشحال شدن آنها خوشحال شود

    این یک باور مخرب است اگه که فکر کنیم میتوانیم با کمک کردن به دیگران ،زندگی آنها را بهبود ببخشیم ما هرگز قادر به تغییر دیدگاه یا باور یا بهبود یا تخریب زندگی افراد نیستیم هیچکس قدرت تغییر زندگی دیگران را ندارد به قول قرآن در سوره اسراء : (اگر نیکی و احسان کردید به خود کرده‌اید و اگر بدی و ستم کردید باز به خود کرده‌اید.)

    اگر فردی باورهای درستی در مورد ثروت داشته باشد و وهابیت و رزاقیت خداوند را باور داشته باشد و بندگی او را کند و شرک نداشته باشد و ایمان داشته باشد به اینکه هر چه بیشتر از خداوند بخواهد بیشتر به او میدهد نیازی نیست از این ایده استفاده کند که از خداوند بخواهد به او ثروت زیادی ببخشد تا او با مقداری از آن ثروت در امور خیر مشارکت کند بلکه تمام ایده های ثروت افرین به ذهنش خواهد رسید تا به راحتی به هر مقدار ثروتی که میخواهد برسد در واقع ما زمانی به ثروت میرسیم که باورهای متضاد ثروت نداشته باشیم همه ی انسانها به یک اندازه به منبع ثروت،سلامتیی و خوشبختی دسترسی دارند و افراد باید باور کنند که خالق تک تک شرایط و اتفاقات زندگیشان هستند و افکارشان آفریننده میباشد و آنها خودشان جزئی از خداوند میباشند و جدا از او نیستند و به قول این حدیث قدسی به نقل از پیامبر : (عبدی أطعنی أجعلک مثلی، أنا حیّ لا اموت اجعلک حیّا لا تموت،

    أنا غنیّ لا أفتقر أجعلک غنیّا لا تفتقر، انا اقول للاشیاء کن فیکون و انت تقول للاشیاء کن فیکون

    بنده ی من مرا اطاعت کن تا تو را مثل خود سازم من زنده ای هستم که نمی میرم، تو را هم زنده ای قرار دهم که نمیری من دارایی هستم که فقیر نمی شوم، تو هم چنان سازم که فقیر نگردی. من هر چه را اراده کنم می شود تو را هم چنان قرار دهم که هر چه بشود.)پس نیازی نیست که ما گمان کنیم میتوانیم در ازای کمک کردن از لحاظ مالی به دیگران و با قرار دادن این شرط از خدا طلب ثروت کنیم زیرا خداوند خودش بیشتر از ما مایل به ثروتمند شدن و رشد و پیشرفت ماست زیرا این راه گسترش خودش و جهان میباشد تنها کاری که خداوند میکند این است که ما را در جهت انتخابمان یاری میکند یعنی اگر انتخاب ما فقر باشد یا ثروت باشد ما را در رسیدن به آن کمک میکند (کُلًّا نُمِدُّ)

    کُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ ۚ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا/و هر یک از این دو گروه را به عطای پروردگارت کمک خواهیم کرد و هرگز کسی از عطای پروردگارت محروم نخواهد بود.

    زمانی که از خداوند درخواست میکنیم که در ازای دادن ثروت به ما ،ما نیز از آن ثروت در جهت کمک به دیگران استفاده میکنیم یعنی اینکه درواقع ما فکر میکنیم خداوند یک مانع برای ثروتمند شدن ما میباشد و اینکه او تا الان نخواسته که ما ثروتمند باشیم این در صورتی است که ما باور نداریم که خداوند بیشتر از ما میخواهد ثروتمند شویم تا با ثروتمند شدنمان به پیشرفت جهان کمک کنیم لذا خداوند قوانینی را برای اداره جهان تعبیه نموده (که استاد نام قوانین کیهانی بر آن نهاده)که اگر طبق آن قوانین عمل کنیم ثروتمند میشویم و اگر در جهت منفی از آنها استفاده کنیم(چون ما همیشه در حال استفاده از قوانین هستیم یا با قوانین در حال جذب خواسته هایمان هستیم یا ناخواسته هایمان)فقر را جذب میکنیم و هرگز این شرایط و قراردادها تاثیری بر بهبود زندگی ما و ثروتمند شدن ما ندارد و خداوند هرگز بر خلاف قوانینش عمل نمیکند و به قول قرآن : (سُنَّهَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا/این سنت خدا در میان گذشتگان بود و در سنت خدا تغییرى به وجود نخواهد آمد.)

    خداوند به ما اجازه درخواست داده و با این اجازه کلید ثروت غیبش را به ما داده ،ما به ثروت خداوند دسترسی داریم پس چرا باید چنین درخواست شرک آلودی کنیم و خداوند را مانند یک فرد در نظر بگیریم و بگوییم اگر تو فلان چیز را به ما بدهی ما نیز در ازایش فلان کار را برای تو میکنیم (خداوند نیازی به کمک یا حتی عبادت ما ندارد او از بی نهایت دستانش اقدام میکند )و فکر میکنیم خداوند با این پیشنهاد ما وسوسه میشود و به ما ثروت میدهد مثل این است که به شخصی بخواهی رشوه بدهی برای انجام کارت.

    خداوند دارای احساسات نیست که از این درخواست ما خوشحال شود که ما قصد کمک کردن به دیگران را داریم و با خودش بگوید این بنده از درخواستش معلوم است بنده ی خوبی است پس به او ثروت میدهم

    خداوند یک سیستم است که فقط برای رسیدن به ثروت باید طبق قوانینش عمل کنیم.

    من مخالف کمک کردن به دیگران نیستم خودمم عاشق این کار هستم ولی این باور که فکر کنی میتونی زندگی دیگران بهبود ببخشی یا عوض کنی اشتباه است اون افرادی که از نظر ما نیازمند کمک هستن هر زمان که آماده تغییر باشن و بخوان زندگیشونو عوض کنن خداوند هدایتشون میکنه قدم به قدم سمت ثروت و فقط کافیه باور هاشونو تغییر بدن و بفهمن که هیچ عامل بیرونی تاثیری بر زندگی اونها ندارد و خودشون افریننده زندگیشون هستن اونموقع س که خودشون به ثروت بینهایت میرسن.

    تنها و تنها ایده ها و افراد وشرایط پولساز زمانی برای ما بوجود میان که ما باورهای مناسب و ایمان واقعی داشته باشیم و باور کنیم که ما خالق زندگیمان هستیم.

    باور مخرب دیگه ایی که وجود داره اینه که فرد خودش رو لایق نمیدونه (تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی/گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش )فرد فکر میکنه زمانی لایق ثروتمند شدن هست و ثروت به اون داده میشه که از اون ثروت در کار خیر استفاده کنه و درواقع اون هم برای خداوند کاری انجام بده این در صورتیه که خداوند یک فرد نیست که به کمک ما نیاز داشته باشه او حتی به عبادت ما هم نیاز ندارد.

    یک مانع ذهنی دیگر که وجود دارد این است که این فرد کسب ثروت را امری معنوی نمیداند و چون در باور او ثروت از معنویت جداست از خدا میخواهد به او ثروت دهد تا بخشی از ثروت را صرف امور معنوی نماید این در صورتی است که کسب ثروت معنوی ترین کار دنیاست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    بهزاد جانانی گفته:
    مدت عضویت: 2542 روز

    سلام وعرض ادب خدمت شما استاد عزیز جناب عباس منش و همچنین شما عزیزان و دوستان گرامی هم گروهی

    به نظر بنده این خواست و قرارداد با خدا به این دلیل مانع دریافت نعمت میتونه باشه که: کلا اما و اگر یا شرط یه نوع ترمز و تاخیر و توقفه یعنی برعکس درخواست و انتظار و دریافت نعمت که به نظرم سه مرحله رسیدن به خواسته الهی است.

    طبق فهم من از گفته های بزرگان و واقعا تایید اینها توسط شما استاد عباس منش عزیز، درخواست باید عمیق، با باور، خالصانه و توقع اجابتشم باید بالا و بی قید و شرط باشه. همونطور که شما میگید من بندگی میکنم و نعمت از تو میخوام.

    امیدوارم دوستان عزیز و استاد گرامی روز به روز سلامتی، آرامش و ثروتتان افزون شود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    علی قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 3769 روز

    سلام

    گاهی کسی را می بینید که به چیزی نیازمند است مثلا پول یا غذا یا خودرو ندارد و به شما احساس اندوه دست می‌دهد زیرا شما به کمبود آنها توجه کرده و آن را درون خود فعال نموده اید و در این موضع اندوه شما به آنها عملا پول یا غذا را ارائه می دهید و ارتعاشی که منتقل می کنید معمولا به آنها می گوید این کار را برایتان کردم زیرا دیدم نمی‌توانید این کار را برای خود بکنید ارتعاش شما عملاً بر کمبودی که آنها دارند متمرکز شده و اگر چه از طریق عمل پول یا غذا به آنها داده اید، بخشش شما فقر آنها را تشدید کرده است پیشنهاد این است وقت صرف کنید و آنها را در حالی مجسم نمایید که روزگار بهتری دارند. اندیشه موفقیت و شادی آنها را در ذهن خود مجسم و تکرار کنید و هنگامی که این ارتعاش بر شما غالب شد، به هر عملی که فکر میکنید خوب است اقدام نمایید در این مورد به دلیل ارتعاشات غالب وجودتان،و به دلیل آنکه آنها را در مرکز توجه قرار داده اید ارتعاشاتی همسان از آنها دریافت می کنید که شما را هم به رفاه می رساند به عبارت دیگر روحیه آنها را بالا می‌برید. به آنها کمک می‌کنید ارتعاشاتی پیدا کنند که با آرزوی آنها برای رفاه همسان است و جای ارتعاشات فعلی آنها را میگیرد .تنها از این دیدگاه بخشش ارزش دارد. بنابراین سوال این است کدام یک ارجحیت دارد تمرکز بر آنچه خواسته شده یابر«ن چه ناخواسته است؟ کدام برتر است بالا بردن روحیه دیگری با اعتقاد داشتن به موفقیت او؟یا با یادآوری اینکه در کدام موقعیت هستند احساس ناامیدی آنها را بیشتر کنیم ؟کدام یک بهتر است در اتصال بودن با وجود درونی و بعد دست به عمل زدن؟ یا در اتصال نبودن و عمل کردن کدام یک بهتر است بر موفقیت کسی افزودن ؟یا افزودن بر شکست او ؟

    بزرگترین هدیه ای که می توانید به دیگران بدهید هدیه انتظار موفقیت او را داشتن است شما نمیتوانید دنیایی خلق کنید که همه یکسان باشند و به طور یکسان بخواهند و بدهند. شما در اینجا هستید خانه باشید تا آنی باشید که میخواهید باشید و در عین حال به دیگران اجازه دهید همانی باشند که میخواهند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      محمد آبافت گفته:
      مدت عضویت: 2805 روز

      سلام باتشکر از کامنت زیبا و متفاوت و جالبتون ، میخواستم بدونم منظورتون از کلمه خانه در این جمله چییه (شما در اینجا هستید خانه باشید تا آنی باشید که میخواهید باشید ) اگه توضیح بدید ممنون میشم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علی قاسمی گفته:
        مدت عضویت: 3769 روز

        سلام دوست من.

        جمله رو اصلاح میکنم.

        شما در اینجا هستید تا آنی باشید که میخواهید باشید.

        ضمن تشکر از سوالت این نکته رو بگم که مطالب از کتاب قانون جذب رفاه و سلامتی نوشته استر هیکس برداشت شده است.که همزمان با دیدن فایل مربوط به این صفحه من این قسمت از کتاب را داشتم مطالعه میکردم که گفتم بهتره بیام تو کامنتها و به اشتراک بزارمش.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    روح الله گفته:
    مدت عضویت: 2575 روز

    باسلام به دوستان عزیزواستاد عزیزیمت

    من باورم این بوددر گذشته این بود که هرچیزی راکه می خواهم تهیه کنم باید باقیمت پائین ویا مفتی بدست اورم وهیچ هزینه ای پرداخت نکنم بخاطراینکه ذهن ام فقیر بود شرایطی که زندگی کرد بودم خانوادم واجتماع ودوستانم این باور رادرخودم ایجاد کرده بودم

    این باور احساس زرنگی بهم میداد وفکر میکردم زرنگ هستم

    باورامروزم به لطف خداوند وکمک شما دوستان واستاد عزیز اینکه باید بهای هرچیزی راکه میخوام پرداخت کنم در جهان بینهایت ثروت است هیچ چیز مفتی روبه کسی نمیده اگراینجوری بود کسی کارنمیکرد وجهان ازبین میرفت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: