چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم - صفحه 1


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم
    980MB
    94 دقیقه
  • فایل صوتی چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم
    93MB
    94 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

886 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده شهریاری» در این صفحه: 14
  1. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ ۚ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنْکُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ ۖ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا(١٠ فتح)

    در حقیقت، کسانى که با تو بیعت مى‌کنند، جز این نیست که با خدا بیعت مى‌کنند؛ دست خدا بالاى دستهاى آنان است. پس هر که پیمان‌شکنى کند، تنها به زیان خود پیمان مى‌شکند، و هر که بر آنچه با خدا عهد بسته وفادار بماند، به زودى خدا پاداشى بزرگ به او مى‌بخشد.

    =====================================

    خدای عزیز و شیرین و دلبرم،نسیم خنک و هوای مطبوع و اکسیژن خالص اطرافم،قرمز و نارنجیِ دلبرانه ی برگ های پائیزی،آسمونِ آبی بیکران،زمین سفت و محکمِ زیر پاهام،چشم هایی که میبینه،گوش هایی که میشنوه،دستانی که مینویسه،به من،به عقلم،به درکم،به ایمانم،به توحیدم،به شرح صدرم،از نورت خودت ببار و کمکم کن که این صلات رو برای رضای تو و برای روشنی قلبم بنویسم و اون رو مایه برکت و نعمت و روشنی مسیرم به سمت صراط المستقیم قرار بده،خدایا از شر همزات شیطان به تو پناه میارم که تنها پناه عالمی تویی.

    =====================================

    چه خوش است صوت قرآن …ز تو دلربا شنیدن …

    به رخت نظاره کردن …سخن خدا شنیدن…

    سلام به استادِ جان،سلام به پیغام آورِ الله،سلام به الگو و اسوه ی تمام زندگیم.

    سلام به استاد شایسته ،به دست قدرتمند الله برای یاری رساندن به موسی.

    سلام به دوستان عزیز و توحیدی و ارزشمندم مقیم در غار حرا!

    سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله مهربانم به جسم و جان و قلب سلیمتون.

    خداروصدهزار مرتبه شکر برای فرصت یک روز دیگه زندگی کردن،فرصت یک تجربه ی دیگه از فرکانس شکرگزاری،برای بیدار شدن،نفس کشیدن،صحبت کردن،شنیدن و نوشتن…برای تلاش ها و بهبود های کوچک اما مستمر برای راه یافتن به صراط المستقیم.

    صلاتم رو ازین صحبت ارزشمند استاد شروع میکنم که من اون آدمی ام که باید خدا هدایتم کنه سپاسگزارتر باشم.خاشع تر باشم.مطیع تر باشم.تسلیم تر باشم.

    منی که ٢ طرف این بازی رو با گوشت و پوست و استخونم درک کردم و خیلی زود این همه تغییرات زندگیم برام عادی شد و فکر کردم همیشه همینجوری بوده…درحالیکه هیچ وقت و در هیچ روزی از زندگیم قبل از آشنایی با قرآن و توحید و قانون ،من این مدل زندگی رو نتنها تجربه نکردم که اصلا فکر نمی‌کردم میشه اینجوری هم زندگی کرد …

    منی که خودم رو برگی در باد می‌دیدم که خداوند با تموم وجودش میخواد که من توی این زندگی بلا و مصیبت تجربه کنم و اینجوری در سرای آخرت ارج و قرب بالاتری خواهم داشت.

    چه شب ها که با گریه خوابیدم …چه قرص هایی که زیر تختم پنهان کرده بودم که یک روزی جسارت پایان دادن به زندگیم رو پیدا کنم،چه تلاش هایی کردم تا احساس ارزشمندی رو از شریک عاطفیم دریافت کنم،چه محبت ها و از خودگذشتگی هایی برای دوستانم کردم که در کنار خودم نگهشون دارم،چه هدیه ها و تولد هایی برای تموم اعضای خانواده و فامیل گرفتم برای اینکه انسان ارزشمندی دیده بشم و ….این قصه سر دراز دارد …

    امروز صبح ،قهوم روی تراس خونه ی مادربزرگم می‌خوردم و به گذشته فکر میکردم …روز های اولی که با قانون و شکرگزاری آشنا شده بودم،برای اینکه کسی منو نبینه میرفتم توی اتاقک بالابر خونه ی مادربزرگم،با هندزفری به آهنگ های فرکانس بالا گوش میدادم و صفحه ها مینوشتم….

    به این فکر میکردم که همون موقع که آگاهی من از قانون در حد یک دفتر شکرگزاری و چهارتا آهنگ با فرکانس بالا بود ،استاد و این سایت و این آموزش ها بود …

    ولی من نبودم…من در مدار و فرکانسش نبودم.

    خیلی واضح و روشن قانون مدارها به یادم اومد که چطور من در مدار های پایین تر …و استاد و این آموزش ها در مدار های بالاتر بود …

    ما هیچ اطلاعی از هم نداشتم …نه من ازین آگاهی های ناب مطلع بودم …نه این سایت کامنت هایی به اسم سعیده شهریاری داشت …

    چه اتفاقی افتاد ؟!

    وقتی من به اندازه ی کافی روی خودم کار کردم و مدارم رشد پیدا کرد ،من وارد مداری شدم که این سایت و استاد و آموزش ها در اون مدار بود و ما باهم برخورد کردیم …

    بعد به خودم گفتم ببین سعیده،همینه،توی تموم جنبه ها بازی همینه،توی تموم خواسته هایی که داری فقط روی خودت کار کن،روی بهبود باورهات،روی بهبود شخصیتت،روی توانایی هات،روی سپاسگزاری بیشتر از داشته هات …

    بعد خود به خود همه چیز اتفاق می‌افته !!!

    اون بیرون درست میشه !!!

    کی اون بیرون رو درست می‌کنه؟!

    کی اصلا توانایی این کار رو داره ؟!

    اون خدایی که این جهان رو خلق کرده …

    اون روزی که من فقط ٢ تا کتاب معجزه ی شکرگزاری و چهار فلورانس رو داشتم و ساعت ها روی تمرین هاش کار میکردم،چطور میتونستم تصور کنم یک همچین جهان توحیدی هست،یک همچین آگاهی های نابی هست ،و من وارد این سایت میشم و نتنها زندگیم رو کنفیکون میکنم که میتونم به لطف الله یک الگوی کوچیک برای بقیه باشم؟!

    اصلا کی میتونسته این همه اتفاق رو رقم بزنه ؟!غیر از الله ؟!

    چطور میتونست اون پدری که من میترسیدم به چشم هاش نگاه کنم،انقدر قلبش نرم بشه که امروز بشنونم به نیلا نیکا گفته یک بار دیگه ببینم با دختر من بد حرف زدید و به حرفش گوش ندادید ،من می‌دونم با شما دوتا !!!!

    چطور میتونست تموم دوستانِ مدار های پایینم به راحتی از زندگیم حذف بشه و دوستانی وارد زندگیم کنه که فقط تجلی نور خدان؟!

    چطور میتونست اعزام و cpr و راند و جهنم اورژانس کودکان رو ازم بگیره و به جاش بهم یک کارت بانکی بده که خودش شارژش کنه ؟!؟!

    چطور میتونست بارِ فشار مالی سنگین توی جزیره رو ازم بگیره و من رو دوباره روی دوش خودش سوار کنه و بگه تو اینجا بشین و بنویس و بقیه ش با من …

    چطور میتونست اون معده ی داغون،اون خواب الودگی،اون بادی ایمیج مختل رو ازم بگیره و به جاش من رو انقدر سالم و سرحال و جوونتر کنه؟!

    استاد تو رو به الله قسم این دوره ی شکرگزاری رو هر چه زودتر لانچ کن …خدایا ازت می‌خوام به من سعادت بدی که بتونم با این دوره هم مدار باشم ..

    استاد واقعا از دست و زبان من دیگه برنمیاد که بتونم نعمت های زندگیم رو سپاسگزاری کنم …شما بیا به من یاد بده چطور بنده ی بهتری باشم؟چطور خاشع تر باشم ؟چطور سپاسگزار تر باشم ؟!

    استاد جان ،به جانِ عزیزت قسم که با آموزش های شما،خدا یک کاری توی زندگی من کرده که هر طرف رو نگاه میکنم فقط نور میبینم..فقط خوبی میبینم…فقط عشق میبینم..

    استاد این سعیده که الان داره با چشم های خیس براتون مینویسه،همین سعیده تموم عمرش به خدا می‌گفت بالاخره میام اون دنیا و یقه ت رو میگیرم و تو باید بهم جواب پس بدی که چرا انقدر سرم بلا آوردی …

    لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

    لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

    لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

    خدا نبود که سرم بلا می‌آورد …من بودم که اون همه بلا رو ناآگاهانه به زندگیم دعوت کردم …

    خدایا صدامو می‌شنوی ؟!

    منو میبینی وسط این پارک آزاد و رها نشستم؟!

    دیدی با چه عشقی دخترامو رسوندم مدرسه و با آزادی زمانی اومدم پیاده روی ؟!میبینی از دیشب هیچی نخوردم و اصلا احساس گرسنگی ندارم ؟!میبینی چقدر همه بهم احترام میزارند؟!میبینی چقدر همه دوستم دارند؟!خدایا میبینی که یک استاد دارم که فقط از شما و قرآن برام میگه ؟!میبینی دوستانی دارم که هرکدومشون میلیون دلار ارزش دارند؟!خدایا میبینی این سعیده و این آرامش و این صلح و این آسونی و این عزت و احترام رو ؟!

    خدایا به عظمت قسم،به وسعت کیهان و کهکشان هات قسم،به قدرت مطلقی که سرانگشت های من رو بعد از مرگم سرهم می‌کنه ،به انرژی ای که این کیهان رو خلق کرده و داره مدیریت می‌کنه،خدایا به تو و به بزرگیت قسم میخورم من بدون تو هیچی نیستم.خدایا هرچی دارم تو بهم دادی.خدایا هر روز بهت میگم و باز تکرار میکنم خدایا سر من رو جلوی خودت بیار پایین،میگم خدایا من شاید حواسم پرت کارهای دنیا بشه ولی میلیون بار در دقیقه به خودت بگو که سعیده عاشقمه،خدایا من اونیم که نیاز دارم عاشق تو باشم.خدایا من اونیم که نیاز دارم بنده ی تو باشم.خدایا من اونیم که همیشه و همیشه و همیشه به تو فقیرم.

    خدایا آنی و کمتر از آنی من رو به حال خودم وانگذار.

    رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

    پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردى، دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى بر ما ارزانى دار که تو خود بخشایشگرى.

    استاد عزیزتر از جانم

    سپاسگزاری از شما به کلمات نمیاد.

    همیشه این آیه ی سوره ی توبه من رو به یاد شما میندازه :

    لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿١٢٨توبه﴾

    یقیناً پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدی به [هدایتِ] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است.

    دوستون دارم استاد از روشنی قلبم

    دعا میکنم ببینمتون …در بهترین زمان و مکان …با بهترین نتایج توحیدی …

    قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان

    از شمال ایران به شمال فلوریدا

    فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿١٢٩توبه ﴾

    پس اگر از حق روی گرداندند، بگو: خدا مرا بس است، هیچ معبودی جز او نیست، فقط بر او توکل کردم، و او پروردگار عرش بزرگ است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 439 رای:
  2. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام نور خدا

    سلام رحمت و‌مودت و‌عشق الله

    سلام شاگرد شایسته ی استاد

    از روشنی قلبم برات مینویسم و‌دعا میکنم به روشنی قلبت بشینه.

    تحسینت میکنم برای قلب روشن و‌مهربونت.

    تحسینت میکنم برای علم و‌دانش و‌دونه به دونه میتینگ هایی که میری.

    تحسینت میکنم برای مهاجرتت،برای زندگی در توحیدی ترین سرزمین جهان.

    تحسینت میکنم برای 2000 روز استمرارت در اجرای توحید در عمل،تلاش برای بهبود های مستمر،برای شرح صدرت،برای ایمان و‌بندگی و عمل صالحت.

    بینهایت بهت افتخار میکنم،بینهایت از خداوند سپاسگزارم که من رو لایق هم‌مداری باشما قرار داده،بینهایت دوستت دارم و‌برات بهترین هارو آرزو‌میکنم …

    بیفته روی مومنتوم!

    بیفته روی مومنتوم!

    بیفته روی مومنتوم!

    خودم عاشقتم و‌خودم‌دور سرت میگردم و‌دیگه برنمیگردم….

    بوووس به کله ت و قلبِ فرااااوان از گرگان تا میشیگان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
  3. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام به نور‌ خدا

    سلام به عشق و مودت و‌رحمت الله

    سلام به قلب سلیم و‌روح توحیدی و چهره ی نورانیت

    دوستت دارم فاطمه!

    از‌روشنی قلبم!

    تو بی نظیری،تو‌فوق العاده ای.

    بهت افتخار میکنم.

    به داشتنت افتخار میکنم.

    به حضورت توی زندگیم افتخار میکنم.

    ازت یاد میگیرم،همیشه و همیشه و‌همیشه

    خداوند شمارو برای من حفظ کنه که تصویرتون،صداتون،پیامتون،کامنت هاتون برای من همیشه صلاته و صلاته و‌صلاته …

    با چشم های خیس برات نوشتم و از روشنی قلبم.

    الهی که به قلب روشنت بشیند.

    به امید دیدار روی ماهت در بهترین زمان و‌مکان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 64 رای:
  4. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    وَإِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ ﴿6٢انفال﴾

    و اگر بخواهند تو را بفریبند، یقیناً خدا تو را بس است؛ اوست کسی که تو را با یاری خود و به وسیله مؤمنان نیرومند ساخت.

    وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿6٣ انفال)

    و میان دل هایشان الفت و پیوند برقرار کرد که اگر همه آنچه را در روی زمین است، هزینه می کردی نمی توانستی میان دل هایشان الفت اندازی، ولی خدا میان آنان ایجاد الفت کرد؛ زیرا خدا توانای شکست ناپذیر و حکیم است.

    یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿64 انفال)

    ای پیامبر! خدا و مؤمنانی که از تو پیروی می کنند برای تو بس است.

    =====================================

    سلام داداش ابراهیم!

    چطوری مرد بزرگ ؟!

    رو به راهی ؟! رو به رشدی ؟!

    بِببین!

    من این کامنتی که نوشتی رو نخوندم!!!

    من این کامنت رو زندگی کردم …روز و شب …شب و روز…

    دوربین گذاشتی توی اتاقم ؟!

    یا نه مدل عشق بازی خدا با همه همینه؟!

    همه رو محکم بغل می‌کنه ؟!

    وقتی بغلت می‌کنه تو هم خواب از سرت میپره و دلت نمی‌خواد بخوابی ؟!

    دلت میخواد محکم و محکم تر بغلش کنی؟!

    میخوای بیشتر و بیشتر تو بغلش بمونی!؟هوم؟!

    خوبه پس من دیوونه نشدم! خدایا شکرت !

    من دیوونه نشدم که ساعت ها راه میرم و به خدا فکر میکنم.

    دفتر ها مینویسم و با خداحرف میزنم .

    من دیوونه نشدم که این روز ها کارم شده رفتن تو قبرستون!

    ابراهیم !داداش توحیدی من…خیلی چیزها رو نمیتونم بگم از ترس اینکه قضاوت بشم.

    خیلی چیزها پیش خودم و خدا میمونه …

    اما الان قلبم دعوتم میکنه برات از دیوونه بازی هام‌با خدا بگم…

    جدیدا برای اینکه قدرت رب العالمین بودنش رو توی گوشت و پوست و استخونم بگنجونم،فقط شب ها میرم تو قبرستون!

    سوره ی یاسین رو میزارم توی گوشم …مخصوصا اون صوت ترجمه ای که فاطمه جان با دستور جریان هدایت برام فرستاده به اسم (شراب بهشتی)کاش بتونی بهش گوش بدی و مست قدرت الله بشی …

    ابراهیم میدونی چی کار میکنم؟!

    میرم وایمیستم بالا سر قبرهایی که عکس داره!

    خوب به چهره شون نگاه میکنم!

    و بعد به تاریخ مرگشون!

    و این سوال رو از خودم میپرسم:

    بعد از ده سال در خاک خوابیدن،چه چیزی ازین جسم و صورت مونده ؟!یک مشت استخوان …؟!

    خدایا تو از چه قدرتی حرف میزنی که میگی همه ی این هارو دوباره زنده میکنم و حتی سرانگشتانشون رو دوباره سرهم میارم !!!

    قالب تهی میکنم ابراهیم! دیوونه میشم از فکر کردن به این قدرت…سرم میاد پایین و پایین و پایین تر…

    و بعد همون موقع این ترجمه از آیه های سوره ی یاسین پخش میشه :

    و در صور دمیده شود، ناگاه همه آنان از قبرها به سوی پروردگارشان می شتابند.

    می گویند: ای وای بر ما، چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟ این واقعیتی است که [خدای] رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفته بودند!

    باورت میشه ؟!

    که من دیگه از قبرستون نمی‌ترسم ؟!از نشستن تو دل تاریکی و گوش کردن به قرآن و چشم دوختن به قبرها نمی‌ترسم ؟!باورت میشه که هر بار که این کار رو میکنم،آرامش قلبم صد برابر میشه ؟!

    اینارو به کسی نمیتونم بگم!

    یک وقتایی میگم من دارم میرم پیاده روی …بعد ٢،٣ ساعت که برمی‌گردم مادرم کلی باهم بحث می‌کنه چرا انقدر پیاده رویت طول کشید …چی بهش بگم؟! بگم من فقط یک ساعت رو توی قبرستونا داشتم مراقبه میکردم ؟!هیچی ندارم بهش بگم.چون نمیتونه اصلا درک کنه،مادره،نگران میشه.فکر می‌کنه دخترش دیوونه شده.

    نمیدونه دخترش فقط عاشق شده،دخترش فقط دیوونه ی رب شده و نمیتونه دیگه ازین عشق بگذره…

    داداش ابراهیم پاسخ شما،اولین نقطه ی آبی پر برکتی بود که امشب خوندم.با وضو خوندمش،با وضو برات از قرآن هدایت گرفتم و اول کامنتم نوشتم و با وضو این صلات رو به جا آوردم .

    باشد که مایه ی روشنی قلبم،نزدیکتر شدنم به الله و تسلیم تر شدن و خاشع تر شدن و مطیع تر شدنم باشد…

    سپاسگزارم از شما و قلب سلیمت که با قلبت نوشتی.

    به امید دریافت یک نقطه‌ی آبی پربرکت دیگه ای ازت.در پناه نور میسپارمت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 89 رای:
  5. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام داداش علی!

    سلام به قلب سلیمت!

    سلام به نور قلبت!

    بازهم پیغام خدارو برام آو‌ردی…آیه ی 84 شعرا یک رمز‌ بین‌ من و خدا!

    مرسی که رمز شب رو گفتی!

    یک تیک دیگه به درخواست های ستاره قطبی امروزم.

    سپاسگزارم ازت و‌در پناه نور میسپارمت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  6. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    یافتم! یافتم!

    داداش علی یک پاسخ‌دیگه از طرف خدا برام فرستادی!

    از وقتی این کامنت رو‌خوندم دارم به رمز و راز اون آیه ها فکر میکنم.

    صبر،صلات،ایمان به روز آخر و ملاقات خداوند!

    ماچ به کله ی خداوند!

    قشنگ لایکشو ازون‌بالا فرستاد.

    مرسی علی آقا،نور به قلب و‌زندگیت بباره،بشینی روی دوش خدا و مثل موشک بری مدار های بالاتر…

    به امید دریافت دوباره ی نقطه های آبی پر نور شما!

    الله یارت باشه همیشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  7. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿٢55بقره)

    خدای یکتا که جز او هیچ معبودی نیست، زنده و قائم به ذات است، هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی گیرد، آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست. کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه را پیش روی مردم است و آنچه را پشت سر آنان است می داند. و آنان به چیزی از دانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. تخت ش آسمان ها و زمین را فرا گرفته و نگهداری آنان بر او گران و مشقت آور نیست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است.

    لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ ۖ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿٢56بقره)

    در دین، هیچ اکراه و اجباری نیست مسلماً راه هدایت از گمراهی روشن و آشکار شده است. پس هر که به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان بیاورد، بی تردید به محکم ترین دستگیره که آن را گسستن نیست، چنگ زده است؛ و خدا شنوا و داناست.

    =====================================

    سلام به داداش حسین عزیزم

    چطوری بنده ی خوب خدا ؟!

    من چقدر خوشبختم که همیشه ازت نقطه‌ های آبی پربرکت دریافت میکنم.مرسی که همیشه برام نور میفرستی داداش.همیشه خوندن کامنت هات قلبم رو روشن میکنه…الهی که خدا تموم زندگیت رو روشن کنه!

    کدوم خدا؟!

    همونی که ازش برات از قرآن هدایت خواستم و به قشنگی آیه های بالا پاسخ داد …

    نوش جانت داداش …نوش جانت.

    به امید دیدار روی ماه شما و ملکه مینا در بهترین زمان و مکان و قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  8. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام مامان قشنگ حافظ جون

    پسری که بند بند وجودش در دل مادرِ توحیدی ساخته شده و‌پر از‌نو‌ر خداست …

    مرسی که برام نوشتی،من عاشقتونم،همیشه با عشششق عکساتون رو‌ نگاه میکنم و‌لذت میبرم.

    دوستت دارم سمانه

    به امید دیدارت در بهترین زمان و‌مکان

    خانواده ی 3 نفره ی قشنگتون رو‌ در پناه نور میسپارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  9. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    الهی که من خودم دور سرتون بگردم و‌دیگه برنگردم که اشکم سرازیر شد ازین همه ایمان،ازین همه توحید،ازین همه توکل،ازین همه تسلیم،ازین همه سرسپردگی…

    دوستون دارم از روشنی قلبم.

    خداوند به شما عمر با عزت و‌طولانی عطا کنه که حضورتون برای ما ،مایه ی آرامشه…

    نور به تموم زندگیتون بباره و هر روز غرق احساس عمیق خوشبختی باشید.

    دوستون دارم. بی نهایتِ بی نهایت …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  10. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام نرگس قشنگم

    امیدوارم حال دلت عالی باشه و پر از نور خدا باشی…

    نوشتن این کامنت،میشه آخرین تمرین ستاره ی قطبی امشب من…بینهایت تحسینت میکنم برای اینکه داری میری تو دل ترس هات و داری از خودت بزرگتر میشی و جهان رو به کرنش در میاری که ببرت مدار های بالاتر …

    عالی داری پیش میری،به خودت افتخار کن،و اصلا به خودت سخت نگیر.

    نامبرده که دیگه بچه کف قبرستون شده:))) بازم یک وقتایی با یک صدای کوچیک برمیگرده ببینه چی پشت سرشه:) آدمیزادیم دیگه بابا! هرچقدرم هارت و‌پورت کنیم بازم یک انسانیم که قدرت خلق یک مگس هم نداره،اون بالایی داره کیهان رو مدیریت میکنه،همین که میبینه ما داریم به ترس هامون غلبه میکنیم،خودش فایو استارشو میفرسته….

    راستی اون چیزی که گوش میدم،ترجمه ی سوره ی یاسین از سایت شراب بهشتی ،میتونی خودت دانلودش کنی…و گوش بدی و از نوری که به قلبت میباره،لذت ببری …

    دیگه داره چشم هام بسته میشه…

    بوس به کله ت از شمال تا جنوب.

    به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای: