چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم
در این فایل استاد عباس منش با توضیح آیاتی از سوره اعراف، مفهوم “هدایت” یا “گمراهی” را در عمل توضیح می دهد. گوش دادن به آگاهی های این فایل، از یک طرف ما را از افکار و باورهای محدود کننده ای آگاه می سازد که منجر به گمراهی ما از مسیر نعمت ها شده و به قول خداوند “برای سختی ها آسان کرده است” و از طرف دیگر، باورهای قدرتمند کننده ای را به ما می شناساند که پروراندن آنها در ذهن، موجب ورود به مدار خداوند، دریافت هدایت های این نیرو و ” آسان شدن برای آسانی ها ” می شود.
بخشی از سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- مفهوم فروتنی در برابر خداوند و ارتباط آن با ” احساس خود ارزشمندی درونی “؛
- مفهوم غرور مخرب و ارتباط آن با “گمراه شدن از راه راست”؛
- “مقایسه”، دروازه ورود به مسیر گمراهی است؛
- “مقایسه”، فرد را از صلح درونی با خودش خارج می کند؛
- راهکاری برای کنترل افکاری که منجر به “حسادت” یا “مقایسه” می شود؛
- چقدر از اینکه “چه افکاری منجر به ایجاد چه احساسی در شما می شود”، آگاه هستی؟!
- چه جنس افکار، احساس خوب را ایجاد می کند و چه افکاری، منجر به احساس بد می شود؛
- “حسادت”، از کدام باور محدود کننده نشات می گیرد و به چه شکل فرد را از مسیر دریافت نعمت ها خارج می کند؛
- ریشه “حسادت”، احساس بی ارزشی درونی است و منجر به تصمیمات و رفتارهایی می شود که فرد را به احساس بی ارزشی بیشتر می رساند؛
- کلیدهایی هدایتگر در آیه 32 سوره نساء؛
- مفهوم “تسلیم بودن دربرابر خداوند” و نتایج این ویژگی شخصیتی؛
- “مغرور بودن در برابر هدایت های خداوند” و عواقب این ضعف شخصیتی؛
- ساختن چه ویژگی های شخصیتی، موجب تشخیص و دریافت هدایت ها می شود؛
- چرا تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند، نه تنها ضروری بلکه “حیاتی” است؟!
- نقطه شروع تحول زندگی فرد؛
- شیطان همواره از در “ناسپاسی”، وارد می شود؛
- ارتباط “ناسپاسی” با “گمراهی”؛
- ارتباط “سپاسگزاری” با “هدایت به صراط مستقیم”؛
- چگونه از مدار شیطان خارج شویم و وارد “مدار خداوند” شویم؛
- تفاوت فرکانس ” احساس سپاسگزاری ” با سایر احساس های خوب؛
این فایل آگاهی بخش را بشنوید، در آن آگاهی ها تامل کنید، سپس درسهای سازنده آن را در بخش نظرات با سایر دوستان خود به اشتراک بگذارید.
منتظر خواندن نظرات تاثیرگذار تان هستیم
منابع کامل درباره آگاهی های این فایل:
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم980MB94 دقیقه
- فایل صوتی چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم93MB94 دقیقه
به نام خدای هدایتگرم
سلامی گرم خدمت استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته بی نهایت مهربانم و بقیه اعضاء
————————————-
این فایل یکساعت و نیمه تقریبا 8 صفحه خلاصه نویسی شد و در ادامه شما بخش هاییش رو خواهید داشت.
——————————————–
از دست و زبان که بر آید
کز عهده شکرش به در آید
این فایل از سپاسگذاری شروع میشه و به سپاسگذاری ختم میشه…برای من که چند ماهه دارم روی کتاب 28 روز با سپاسگذاری کار میکنم این فایل کلی حرف برام داشت…من که بعضی روزا با بی احساسی سپاسگذاری میکنم ویه روز آیه ی روزم که هر روز میاد روی گوشیم بهم میگه:
منافقان میخواهند خدا را فریب دهند در حالیکه او آنها را فریب میدهد. و هنگامیکه به نماز برمیخیزند با کسالت برمیخیزند و در برابر مردم ریا می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند..نساء 142
استاد مثال حمام و اب رو زدن و اگر از اول مسیر بهش فکر کنیم تا زمانیکه زیر دوش هستیم چه حسی داره و چقدر باید سپاسگذار باشیم براش…توی کتاب 28 روز با سپاسگذاری یه روزش دقیقا به همین موضوع میپردازه که هر نعمتی که دارید همین آب همین برق ، از ابتدای مسیر تا جاییکه به دستتون رسیده رو به تمام عواملش فکر کنید و ببینید چقدررررر آدم دست اندر کار بودن تا این نعمت به دست شما برسه و حالا که بهش پی بردید براش سپاسگذاری کنید ….اون فایل کتاب، کل روز و روزهای بعدش من رو درگیر کرده بود و اصلا محو این قضیه بودم و همه اش دعای خیر میفرستادم برای اون افرادی که دست اندر کارن برای نعماتی که داشتنشون خیلی عادی شده برامون…
———————–
اشاره شد به اینکه به منظور جلوگیری از منقرض شدن بشر ، توی فکرن که مریخ رو جایی برای زندگی کنن ، و نکته طلایی که استاد گفت با اون بی امکاناتی مریخ احتمال اینکه بشر منقرض بشه میلیاردها برابر بیشتر از این احتمال هست که روی زمین نسل بشر منقرض بشه…
اتفاقا آقای پیمان قاسمخانی سریالی ساخته به نام روزی روزگاری مریخ که طنز جالبیه…و به نظرم سریال جالبیه…اونجا زندگی در مریخ رو نشون داده …یکی از مسائلی که بهش پرداخته شده هوای مریخ هست که به آسونی نمیشه نفس کشید و باید مخزن اکسیژن داشته باشن.
—————————————————-
استاد که داشت درباره زندگی در مریخ و زندگی در کره زمین صحبت میکرد و آیه رو ترجمه میکرد من از ذهنم گذشت:
تفاوت بین فکر بشر و فکر خدا
خدا برای انسان چه برنامه ای داشته و چه کره ایی با چه نعماتی آماده کرده و انسان برای خودش چه برنامه ای داره…
شاید نگاه جالبی باشه که دارن زندگی کردن در مریخ رو پیش بینی میکنن…من هم تحسین میکنم این بعدش رو که ،انسان چقدر خودش رو خالق دیده که داره این تصمیم رو میگیره…
اما از بعدی دیگر بخوام به این قضیه نگاه کنم، همین افرادی که دارن زندگی کردن در مریخ رو طرح ریزی میکنن، از یک منشاء کمبود به این قضیه نگاه میکنن…از این جهت که زمین گرم خواهد شد و فلان و بهمان…از این بعد که سپاسگذار باشن تا نعمات بیشتر بشه به قضیه نگاه نمی کنن…حالا پا رو فراتر میزارم ، اونها اصلا در این مطالعاتشون اسمی از خدا نمیبرن …از کسی که مالک این کیهانه..به جاش دائم میگن آب کم هست و فلان…
————————-
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر مُنتهای همّت خود کامران شدم
استاد از تنوع کالیفرنیا گفتن ..به عنوان کسی که اینجا زندگی میکنم تایید میکنم ..هنوزم بعد از اینهمه سال هر جای این ایالت میرم برام تکراری نشده و انقدر سپاسگذار خداوند هستم …یادمه اوایل که آمده بودیم آمریکا صاحب خونمون یه آقای ایرانی مسن بود خیلی هم مهربون بود…ایشون به ما گفت آمدید به گلدن استیت…استیت طلایی…بعد ها که گذشت و گذشت من دیدم واقعا اینجا یه تیکه طلاست…همونطورکه استاد توصیف کرد همه چیز فراوان هست…هنوزم که هنوزه من هر فروشگاهی میرم خرید همین کاستکو که هر هفته میرم از درش وارد میشم در نود درصد مواقع میگم خدایا شکرت برای این عظمت و نعمت …مشتری ها رو میبینم چقدر چرخاشونو پر از خرید کردن همیشه میگم خدایا شکرت …یعنی هر بار که میرم امکان نداره حداقل بیست بار نگم خدایا شکرت…تازه گی حتی دعا میکنم چرخ هم نباشه…خوشحال میشم وقتی چرخ نیست میگم خدار و شکر مردم اومدن برای خرید چرخ نیست…یه شعار خنده دار با همسرم درست کردیم برای کاستکو تا میریم توی پارکینگ نگاه میکنیم به جایی که چرخ ها هستن و بلند میگیم کاستکو بی چرخ باد و میخندیم…و میگم خدایا شکرت برای این همه فراوانی و نعمت …تنکس گیوینگ ها به معنای واقعی من فقط میرم بیرون که سپاسگذاری کنم انقدر فراوانی نعمت هست…یخچالا پر از بوقلمون برای جشن تنکس گیوینگ…همه اش میگم خدایا شکرت …شرایط رو یه جوری فراهم میکنن که این روز همه بتونن اون جشن رو همونطوری که باید و مرسوم هست برگزار کنن…انواع شیرینی ها رو کاستکو ارزانتر میکنه اون روز….نعمت فت و فراون خدا رو هزاران بار شکر…تازه انقدرم ارزون میکنن ولی انقدر که نعمت بیش از نیاز افراد هست ، تا روزهای بعد از تنکس گیوینگ همچنان میبینی بوقلمون توی یخچال فروشگاهها با قیمت مناسب هست..خلاصه گفتن از نعمت ها تمامی نداره در این کشور و این ایالت.
نعمتت بار خدایا ز عدد بیرونست
شکر انعام تو هرگز نکند شکرگزار
———————————-
اعراف 11: خداوند میگه از روح خودم در او دمیدم….استاد خیلی عالی توضیح میده این بخش رو و میگه تفاوت اینجا ایجاد میشه…جایی که من به عنوان انسان میشم دستی از دستان خداوند که میتونم خلق کنم…
مطلبی میخوندم در رابطه با همین موضوع که خداوند از روح خودش دمیده تعبیر عامیانه اش این میشه…میگفت خدا خودش رو پخش کرده در بین آدمها و به همین دلیل بزرگ باید با تمام آدمها با احترام برخورد کرد و احترام گذاشت چون توی چشم هر کی نگاه کنی خودت رو میبینی…خودت کی هستی؟ خدا—..خالقت
به همین دلیل بزرگ است که دکتر الهی قمشه ای میگوید هر کی هر آرزویی در دلش هست حتما بهش میرسه .چون تک تک ما آرزوهامون مثل اثر انگشتمون با دیگری فرق داره…به همون دلیلی که اثر انگشت ها متفاوته ، احساسها متفاوته و احساسی که دو فرد در یک شرایط مشابه به یک موضوع شبیه هم دارن کاملا متفاوته و اصلا نمیشه گفت اون دو نفر یه حسی دارن…هیچ کدوم ما دقیقا نمیتونیم احساسمون رو دقیقا از خوردن قرمه سبزی بیان کنیم…به همین منوال هر تعداد آدم هر آرزویی داشته باشن حتما بهش میرسن…چون خدا داره خودش رو درون تک تک ما تجربه میکنه… و دکتر الهی قمشه ای میگه هر کی هر آرزویی داره حتما بهش میرسه چون خدا میخواد که برسه…
و استاد برای ما توی فایل های دیگه توضیح داده که ما با رسیدن به آرزوهامون جهان رو گسترش میدیم…و چقدر با این گسترش جهان به خدا نزدیک میشیم …چقدر این نیرو که اسمش خداست خوشحال میشه از گسترش این جهان…پس هر آرزویی خدا در دل ما گذاشته حتما بهش میرسیم و حکمتی در اون بوده…به قول استاد در این فایل اگر در مسیر هدایت باشیم هدایت میشیم اگر در مسیر گمراهی باشیم گمراه خواهیم شد…اگر در مسیر “”ش ی ء”” باشیم حتما به آرزو هامون میرسیم…
*—————–
هیچ اتفاقی ،
اتفاقی
اتفاق نمی افته
استاد درباره دوره ارزشمند احساس لیاقت صحبت کرد…درباره لیاقت و ارزشمندی درونی گفت.از ترجمه “ثم”” گفت به معنی تکامل..از همون موقع که دوره لانچ شد این نعمت نصیبم شد که با دوره همراه بشم…امروز و دقیقا امروز من احساسی که باید از این دوره درک میکردم رو درک کردم…تکاملم رو باید طی میکردم
داشتم عمیقا به این موضوع فکر میکردم
بهتره بگم من برده شدم به وادی ای که به این موضوع ارزشمندی درونی و اینکه من از خدا هستم و خدا در من هست و خودش گفته از رگ گردن بهتون نزدیکترم فکر میکردم .
و شرایط طوری پیش رفت که انگار پرده از جلوی چشمم کنار رفت و من پذیرفتم که آره دیگه همینطوره…و اینجا دونه دونه مسائلی که استاد توی این دوره میگه توی گوشم زنگ خورد و هی میگفت عه ه ه چه خوب که من انقدر با ارزشم و خنده نشست روی لبام…نمیدونم اسمش چیه این گشایش… ولی مطمئنم افراد زیادی این حالت بهشون دست داده…و تک تک سلول هام پذیرفت که من ارزشمندم من دوست داشتنی هستم من با لیاقتم فقط به این دلیل که انتخاب شدم تا به این دنیا بیام …تا در این بدن باشم…تا اجازه بدم خدا در من خدایی کنه و ارباب من بشه
بعدش طبق معمول هر روز رفتم عبارت تاکیدی قدم 9 رو که با صدای خودم ضبط کردم به اضافه یه عالمه باور دیگه که از توی فایل های دیگه استاد برای خودم جمع کردم رو گوش میکردم …با هر عبارتی که توی گوشم پخش میشد و من هم باهاش تکرار میکردم، یه نفرم درونم تایید میکرد آره همینطوره…خداوند عاشق منه ، خداوند میخواد که من خوشبخت باشم …خداوند میخواد که من ثروتمند باشم…هر روز از هر نظر بهتر رو بهتر میشوم …خداوند دستانش رو به شکل شرایط و موقعیت ها برای یاری من میفرستد…و من قلبم سبک شد و گفتم آخیش بلاخره تونستم…بلاخره شد…منم درک کردم اون چیزی رو که بچه ها توی دوره بهش رسیده بودن و حالا داشتن از نتایجشون مینوشتن.
الهی شکر
بخوام بگم چطور به اینجا رسیدم ، فقط و فقط شکر گذاری چند ماهه گذشته ام بطور مداوم بوده…هر روز فقط تمام چیز هایی که برای هممون بدیهی شده رو بارها و بارها شکر میکردم بی اختیار…همچنین تشکر برای بودنم در این جهان و سلامتی خودم و خانواده ام.
——————————————————–
فروتنی
منبع همه چی خداست…خدایا هر آنچه دارم از آن توست…تا جاییکه فکر میکردم کسی هستم، یه مشتری 5 دلاری هم نداشتم…ولی وقتی گفتم //الهی و ربی من لی غیرک/// جنسایی رو فروختی برام که از فروختنشون نا امید شده بودم و تمرکزم رو گذاشته بودم روی جنسای دیگه…
————————————
آیه 12که خدا دلیل میخواد از شیطان برای نافرمانیش….
استاد توضیح میده که دلیل اشتباهات اطرافیانمون رو ازشون بخواهیم….اصلا شاید اونا اشتباهی نکردن…شاید ما توهم زدیم که اونا دارن اشتباه میکنن …شاید باید جهت دیدمون رو عوض کنیم…من همیشه این مثال رو برای دیگران دارم…چون همیشه دست به نصیحتم …البته بهتره بگم بودم…چند روزیه جهان بد جوری سر این موضوع چک و لقدیم کرده و دارم ترک میکنم…
ولی قبلا که آدم نصیحتی بودم…میگفتم فرش خونتون رو در نظر بگیر هر گوشه فرش که وایستی یه نمایی متفاوت از اون بخشی که رو به روت هست میبینی…فرش همون فرشه با همون نقشه و در همون خونه…ولی با تغییر زاویه دید ما ، مسائل هم تغییر میکنن …این مثال برای این بود که به افراد بگم شاید داری اشتباه میکنی و سعی کن از یک زاویه دیگه نگاه کنی به موضوع
و خودم آدمی هستم که روی این آیه باید زیاد کار کنم ..چون کلا زیاد سوال نمیپرسم از کسی که اشتباه میکنه…خداییش خیلی وقتی هم هست تمرکزم رو از روی دیگران برداشتم…یه مورد باقی مونده بود که جهان از خجالتم در اومد…ولی کلا جای فکر داره در بررسی خودم و اطرافیانم.
———————————————————-
مقایسه (قاتل خاموش)
نکته ای که استاد بهش اشاره کرد و خیلی به ذهنم چسبید…
“شروع داستان برتری، و پستی نسبت به دیگران از مقایسه میاد””
مقایسه در من هم ریشه داره اما دارم روش کار میکنم…اینستاگرام رو پاک کردم چند وقت یه بار تا نصبش میکنم برم یه ساعت بچرخم ، به وضوح میبینم که اون صدای منفی باف درونم دوباره شروع کرد …هیچی نمیگه که من بشنوم ولی از حسم میفهمم که داره کار خودش رو مثل قاتل خاموش جلو میبره.متوجه شدم که مقایسه فقط اتلاف انرژیه…مقایسه یعنی سوزوندن وقتی که به جای سرک کشیدن در زندگی دیگران ، میتونم صرف خودم کنم …صرف پیشرفت خودم کنم…مقایسه یعنی دیدن هایلایت های دیگران در مقابل واقعیت های خودت.
یه نموداری داشتیم توی درس هامون…یه نمودار یه خطی بود…یه سرش رضایت بود یه سرش نا رضایتی…وقتی فرد رضایت داره ، یعنی ناراضی نیست و برعکس.
استاد داشت درباره مقایسه میگفت توی ذهنم اینطوری ساختم …
دوتا نمودار خطی توی ذهنم ساختم..
نمودار یک : یه سرش “”احساس بد””” یه سرش “”مقایسه”” نتیجه اش شکست
نمودار دو: یه سرش””احساس خوب”” یه سرش”” مقایسه خودت با دیروز خودت”” نتیجه اش پیروزی
هر وقت توی سیکل نمودار یک بیوفتم به قول استاد که میگه سریع نگاه میکنه به احساسش تا اتفاقی میوفته، تا حسم بد بشه ، سریع ببینم آیا افتادم توی مقایسه یا نه …که اگر افتاده بودم ، بدونم نتیجه اش فقط شکسته
و هر وقت توی سیکل نمودار دوم افتادم ، مراجعه کنم به دیروز خودم که اگر پیشرفت کردم ، پس احساسم خوب میشه …اگر پیشرفت نکردم براش قدم برمیدارم و احساسم رو خوب میکنم که نتیجه اش میشه موفقیت
توی فانوس دریایی و ستاره قطبی ما هر روز یک اقدام عملی برای هدفمون میکنیم…هر اقدام کوچیکی مثل سرچ کردن درباره اهدافمون هم اقدام به حساب میاد…با این فرمول همیشه توی فرمول دوم هستیم و احساسمون خوبه و نتیجه اش میشه احساس خوب و موفقیت.
استاد درباره دیدن الگوهای موفق گفتن که در محصول طلایی “قانون آفرینش “” استاد کامل توضیح داده در جلسه دوم فایل اول..به نظرم توی نمودار دوم میتونم از این مورد کمک بگیرم.
———————————————————————
نکته دیگه ای که استاد بهش اشاره کرد
خدا در قرآن به پیامبر گفته چشم ننداز به نعمت مردم
توی دوره احساس لیاقت به این نکته اشاره شده ..اونجا من دچار تضاد شدم و گفتم در ثروت یک، ما یاد میگیریم بریم خونه ها و ماشینها و کلا چیزهای گرون قیمت رو ببینیم تا باورهامون عوض بشه که پول کم نیست…ثروت کم نیست…و به فراوانی باور پیدا کنیم..
بعد از سوال پرسیدن های زیاد از خودم به این نتیجه رسیدم که، منظور اینه که وقتی برای باور فراوانی داری به نعمات نگاه میکنی ، فقط و فقط از همین بعد که نعمت و ثروت در جهان زیاده نگاه کن به قضیه …نه از این بعد که حالا ببینم مال کیه؟ چطور خریده؟ یا صاحبش کیه…کلا از حاشیه باید به دور باشیم که اگر غیر از این باشه این قضیه مثل شمشیر دو لبه عمل میکنه و ما رو دچار مقایسه میکنه.استاد هم گفت که اگر توی شرایطی نیستید که تحسین کنید.، بی خیال شو و روتو بکن اونطرف…طبیعت رو ببین تحسین کن…آسمون آبی رو تحسین کن…آب دریاها رو ببین تحسین کن…انقدر این کار و بکن تا یواش یواش فرکانست تغییر کنه و بتونی جوری دیگه به شرایط نگاه کنی.
در ادامه استاد توضیح داد، وقتی دارید فکر میکنید دیگران چطوری دارن پول میسازن ، خودتون رو از اهدافتون دور میکنید..چون دلایلی رو در فرد مقابل پیدا میکنید، که احتمالا شما اون دلیل رو نداری…و خیلی راحت میگی پس این به این دلیل موفق شده و چون من اون رو ندارم پس موفق نخواهم شد و تلاش هم نخواهی کرد …به همین راحتی.
————————————-
آیه 14 که بسیار بسیار عالی همه چیز رو برای من جا انداخت….
دلیل اینکه شیطان باید میبود در این جهان اینه که بهشت و جهنم بدون قطب هست و خطی و صافه…شیطان آمد که جهان دارای قطب بشه..سرد ، گرم…بالا، پایین…در این قطب هاست که ما میفهمیم چی میخواهیم…پایین باشیم ، میگیم بالا رو میخواهیم…سردمون باشه میگیم گرمی رو میخواهیم. فقیر باشم ، ثروت رو میخواهیم…و به همین منوال
با وجود نجواهای شیطان و الهامات خداوند ما میتونیم تصمیم بگیریم چی میخواهیم…
و در این بین قانون طلایی دیگر مشخص شد که من باید بپذیرم که من مسوول اتفاقات زندگیم هستم…من اگر جایی هستم که فقر هست، من ساختمش…شاید ناخواسته ساختمش ولی من ساختمش…من با افکار و باورهایی که در کودکی گرفتم و بعدا تکرارشون کردم اون شرایط رو به زندگیم دعوت کردم.خداوند به پیامبر میگه هر خیری به تو میرسه از ماست، هر شری به تو میرسه از خودته…استاد توی قانون آفرینش جلسه دوم تفاوت “”یشاء”” با “”یرید””” رو گفته.
من برگی در باد نیستم..که اگر اینجوری فکر کنم که هیچ امیدی برای ادامه دادن نمیونه…من در خدمت اربابی هستم که من رو آورده توی این جهان ..گفته ببین عزیزم، برای اینکه از تمام این نعمات برخوردار بشی تنها و تنها یه راه داری…اونم اینکه شاد باشی
به قول استاد توی راهنمای عملی دستیابی به رویاها، فاصله بین ما و خواستمون رو فقط شادی پر میکنه.
———————————————————–
و در نهایت در آیه 17 شیطان به خدا میگه حالا من رو از بهشت روندی منم از هر جهت به بنده هات حمله میکنم…از بالا از پایین ..از چپ ..از راست…و به خدا میگه که نمی بینی اونها سپاسگذار باشن
استاد چقدر قشنگ توضیح داد این بخش رو ..وقتی سپاسگذاری نکنیم از صراط مستقیم دور میشیم و اونجا، جاییکه گمراه شدیم و رفتیم در مسیر شیطان…در اون مسیر هم که گمراهی و ناسپاسی هست …
پس،
از زمین و زمان و هر آنچه در اون هست سپاسگذارم…از اینکه اختیار زندگیم رو خدا دست خودم داده سپاسگذارم
از اینکه در دوره ای زندگی میکنم که استاد عباس منش استادم هست سپاسگذارم…از اینکه گوشام صدای جیر جیرک رو داره الان میشنوه سپاسگذارم…از اینکه هر روز دارم خودم رو بمب باران مطالب و آموزشها میکنم سپاسگذارم…از اینکه اینهمه آدم حسابی اینجا کنارم هستن از خدا سپاسگذارم…به خاطر تمام اتفاقات خوبی که برام افتاده و قراره بیوفته از خدا سپاسگذارم…به خاطر تمام خبر های خوبی که تا حالا شنیدم و بعدا خواهم شنید سپاسگذارم…مادرم را سپاس…پدرم را سپاس…همسرم را سپاس…حضورم در این جهان را سپاس…بنده گی ام را سپاس…زبان سپاسگذارم را سپاس..
استادم را سپاس
سلام و درود آقا فواد
یک دقیقه قبل از اینکه بیام توی سایت روی گوشیم دقیقا همین آیه که شما نوشتید بهم نشون داده شد
روی گوشیم قرآن دارم هر روز سر ساعت 11:15 دقیقه ظهر بهم یه آیه نشون میده بصورت رندوم.
و امروز هم همین مزمل 8 رو نشونم داد.
و بعدش آمدم توی سایت
بخش کامنت ها و اولین کامنتی که دیدم همین آیه و کامنت شما بود
طوری گیج شدم که شاید توهم زدم
و دوباره معنی آیه رو خوندم و فهمیدم توهم نیست و همون آیه ست .
این موضوع آنقدر برام عجیب بود که به همسرم که فرسنگها از این قوانین دور هست ،گفتم در همین لحظه چه هم زمانی برای من پیش آمده.
در حالیکه صدای درونم بلند بود که نگو بهش ،اینکه توی این فرکانس نیست و الان یه چیز بی ربط میگه.
به اون صدا گفتم عیب نداره بزار بگم بهش
گفتم بهش و اونم مثل همیشه که میخواد بهم بگه این راهی که تو داری میری یه سری آدم ساده لوح میرن ..و شروع کرد به توضیح دادن که این پیام رو چه تاریخی گذاشته روی سایت ؟ گفتم 4 آذر
گفت خوب امروز هم 4 آذر هست….
[وقتی داشتم این بحث رو میکردم هنوز ساعت 12 نشده بود و توی تاریخ 4 آذر بودیم]
گفتم نکته اصلی اینه که من در این لحظه دیدم،مهم نیس چه زمانی گذاشته این کامنت رو …
و ایشون ادامه داد اصلا چیز عجیبی نیست که ایشون هم این قرآنی که تو روی گوشیت داری رو داشته باشه روی گوشیش و این آیه امروز برای اونم رفته ،و اونم آمده کامنت نوشته
در همین لحظه هم چنان صدای درونم بلند بود که میگفت بحث نکن ،بحث کردن یعنی توجه کردن به چیزی که نمیخواهی…استاد توی قانون آفرینش جلسه 1 خیلی خوب توضیح داده این نکته رو…و منم بحث رو تمام کردم…و شروع کردم برای شما کامنت نوشتن
کامنت شما رو خوندم دیدم نوشتید “فهمیدم تنها گوش دادن به فایل ها در زندگی من تغییرات نمی آورد باید به آن ها عمل کنم “”
الله اکبر
دیگه چه جوری خدا باید حرف بزنه
هدایت مگه چیه؟
این اگر هدایت نیست پس اسمش چیه ؟!!!
خدایا پناه میبرم به خودت از دست خودم
موفق باشید
سلام و درود لطیفه جانم
کامنتت چقدر بهم چسبید
خدارو هزاران بار شکر که هر روز به یک نعمت به سفره یک عزیزی دعوت میشم در این سایت
آخر کامنتتون نوشتید
“”ولی باید برم سر تمریناتم.نه شکرگزاری امروزمو نوشتم
نه ستاره قطبی
نه تجسمات هدف آذر ماه.”””
دقیقا منم توی این شرایط بودم و آنقدر که کامنت ها خوب بودن
هی میخوندم و هی دلم هم شور میزد که منم تمریناتم رو ننوشتم….حالا میوه ای که بهم عطا شد از کامنت شما چی بود؟
اینکه گفتید :تجسمات اهداف آذر ماه””خیلی عالی بود
من تجسم میکنم ولی به دیتل و برای یک ماه ،خیلی به نظرم کارساز تر خواهد بود…چون استاد گفته بود خودتونو اون ته ته آرزو هاتون ببینید ….همیشه کلی تصویر سازی میکردم
اما اینکه شما جزء جزء کردی خیلی برام جالب بود
امتحانش میکنم
مرسی و موفق باشید
سلام به روی ماهت فاطمه جان
چندین ساعته که دارم کامنت هات رو میخونم
از این کامنت شروع کردم و طوری اشگ ریختم باهاش که انگار عاشقی بعد از سالها به معشوقش رسیده و اشگ میریزه …سبک شدم …ایمانم قوی تر شد…سپاسگذار تر شدم..و قول دادم بیشتر در این سایت ادای دین کنم به خودم ، به استادم، به لطفی که جهان به من کرده و به این سایت هدایت شدم…
خیلی زیاد تحسینت کردم …غبطه خوردم به اجرای توحید در عملت …
رفتم چند تا دیگه از کامنت هات رو هم خوندم
دوباره برگشتم به همین کامنتت و دوباره شروع کردم به خوندنش باز هم مثل بار اول اشگ امانم نداد…و اینجا بود که فهمیدم ، این کامنت برای تغییر فرکانسم بهم نشون داده شده …این کامنت از تغییر فرکانسی یکی از شاگردان مدرسه رب شناسی نوشته شده…و سیوش کردم
متن رو کپی کردم در دو سه جای مختلف که بهش دسترسی داشته باشم
در دفترم نوشتمش :
“””خدایا میشه به من یاد بدی چه جوری
نعمتهای زندگیمو ببینم و بشنوم و بچشم
چه جوری دست ذهنم بگیرم و حالیش کنم
که خدای من خیلی بزرگه و قدرت داره ..
میشه بهم یاد بدی ویژگی خوب آدمها رو ببینم
آدمها رو هر جوری هستن بپذیرم ودوست بدارم
میشه بهم یاد بدی بدون توقع وانتظار به آدمها کمک کنم
میشه بهم یاد بدی باور خوب بسازم از همه آدمها
که نور خودت و روح خودت درون قلب پاکشون هست””””
در و گوهر بود این کامنتت
نگین زرینی بر سینه سایت استاد عباس منش هست…میدونم هر بار بهش برگردم یه جهش فرکانسی خواهم داشت…بچه هایی که برات کامنت گذاشتن هر کدوم از دیگری ناب تر نوشتن
خدا رو هزاران بار شکر
این جواب تسلیم نشدنم در برابر شیطان بود در تضاد همین دو روز پیشم…به قول قرآن و یادآوری شما روزی بغیر الحساب برای من بود…
دستت رو به گرمی میفشارم و روی ماهت رو میبوسم
سلام و درود فاطمه جانم
دوست ارزشمندم
بهترین الگوم
کلی ازت دارم یاد میگیرم رفیق
ازت یاد گرفتم هر روز صبح قبل از شروع نوشتن، با آیه روزم شروع به نوشتن کنم ..همین باعث شده گاها چندین آیه قبل و بعدش رو هممیخونم …امیدوارم خیر و برکتش به تو که باعث و بانی این تغییر در من بودی هم برسه
فراوانی و سلامتی برای شما و همسرت آرزو میکنم
سلام مائده جان
خیلی جالبه که منم همین اتفاق برام افتاد
منم قرآن هادی رو دارم
و دقیقه همون روز که کامنت ایشون رو خوندم همون آیه برام اومده بود
بالاتر براشون نوشتم
الان دیدم این اتفاق برای شما هم افتاده.
انشاله که خیر برکت برای هممون باشه
موفق باشی