هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

604 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مسعود حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1480 روز

    سلام به همه دوستان عزیز

    خدا رو شکر میکنم بابت وجود همچین محیط

    چطور انگیزه‌هایت را حفظ می‌کردی؟

    با مرور این ک خودم خالق 100 درصد زندگی ام هستم

    با مرور نتایج ک بدست آوردم

    با این نگاه ک گاز و ترمز دست خودمه

    چطور ذهنت را برای ایده‌های بهتر باز می‌گذاشتی؟

    من یاد گرفتم از دوره شیوه حل مسائل ک هیچ

    مولفه ای را ثابت نگذارم

    مثلا من کارگاه دارم من سود تولید ام کم شده بود

    رفتم خرید کنم از سوپر دیدم همون جنس منو داره ولی

    جوری بسته بندی کرده ک سود تولید بیشتر میشه

    این ی مثال از هدایت بود

    چه نگاهی کمک می‌کرد تا بتوانی هدایت‌ها و نشانه‌ها را بهتر ببینی و دنبال کنی؟

    این نگاه ک خدا هدایت می‌کند

    و واضح می‌گوید

    و من لایق هم صحبتی و دریافت الهامات هستم

    به اندازه ی ظرف ام

    چطور نجواهای ذهن را کنترل می‌کردی و در مسیر می‌ماندی؟

    علت را پیدا میکردم

    و سعی می‌کردم مخالف اش را بازگو کنم

    دیدن چه الگوهایی ایمان شما را درباره امکان پذیر بودن آن هدف تقویت می‌کرد؟

    من تمام پیج های کاری را در اینستا فالو کردم

    هر استوری میزاشتن ک صادرات یا فروش عمده

    هزار بار امکان پذیر بودن خواسته ام را به خودم میگفتم

    با تشکر از دوستان عزیز و خود عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    اصغر نیکو گفته:
    مدت عضویت: 3080 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلام به استاد عباسمنش عزیز

    سلام به خانم شایسته گرامی

    و سلام به همراهان سایت استاد عباسمنش

    اون زمانی که استاد دوره دوازده قدم رو استارت زدن من قدم اول رو خریدم و یادمه که استاد این چکاب رو گذاشتن و هدفشون رو اعلام کردن

    و دقیقا یادمه که استاد چقدر در پارادایس با انگیزه کارهای فیزیکی زیادی مثل قطع کردن درختان، نجاری و غیره انجام میدادن تا انرژی شون رو بالا ببرن اما در طول دوره نتونستن به وزن دلخواه برسن ولی هدفشون رو فراموش نکردن و مطالعات شون رو ادامه دادن و آزمون و خطاها رو انجام دادن تا رسیدن به قانون سلامتی که ضمن اینکه هم وزن و اندامشون به وضع عالی رسید هم به انرژی دلخواهشون رسیدن و هم اینکه به سلامتی کامل هدایت شدن

    با رسیدن به این هدف کمک زیادی به دنبال کننده های خودشون کردن برای رسیدن به سلامتی و کم کردن وزن

    و هم اینکه منجر شد به خلق ثروت از طریق فروش دوره قانون سلامتی

    این نشون میده اگه ما برای هدفمون تاریخی تعیین کردیم اما در اون تاریخ به هدفمون نرسیدیم هدفمون رو فراموش نکنیم و ادامه بدیم وقتی جهان و کائنات ببینن ما در رسیدن به هدفمون مصمم هستیم و با شور و شوق و احساس خوب دنبال نشانه ها هستیم جهان هم لاجرم هدایتمون میکنه به راه‌های رسیدن به اون هدف و در زمان مناسب به اون هدف خواهیم رسید

    در گذشته اهداف کوچک و بزرگی بوده که به آنها رسیدم

    مانند فرا گرفتن کار گچبری، مانند گرفتن گواهینامه رانندگی موتور سیکلت و ماشین، مانند خرید موتور، خانه و ماشین، مانند ازدواج، مانند رفتن به سفرهای مختلف، مانند تجربه داشتن فرزند و غیره

    حال به یکسری از الگوها و رفتارهایی که منجر به رسید به اهدافم شد میپردازم

    یکی از مهمترین این الگوهای رفتاری شور و شوق رسیدن به هدف بوده

    مثلا زمانی که شاگردی کار گچبری میکردم انگیزه و شور و شوق و علاقه باعث شده بود که من روی یادگیری اینکار تمرکز کنم و زمانی که موقع استراحت بود من در محلی که جلو دید نباشه گچ میکشیدم و شروع به برش کاری میکردم و وقتی استادان پا میشدن که مشغول بکار شوند تمرینی که انجام داده بودم به آنها نشان میدادم و از اونها راهنمایی میخواستم و زمانی که کار تعطیل میشد و به خانه میرفتیم من پاکت‌های سیمان که خالی شده بود رو تمیز میکردم و در خانه روی اونها نقشه های کار گچبری رو تمرین میکردم و روز بعد در هنگام صرف چایی و استراحت روزانه به اوستا کارم نشون میدادم و ایشون ایرادها رو به من گوشزد میکردن و طرز درست طراحی گچبری رو به من نشون میدادن و همین موضوع باعث شد خیلی زود این هنر رو یادبگیرم و زمانی رسید که من جزو بهترین استادکارهای این رشته در سطح ایران شده بودم و کارهایی مثل هتل‌های همای تهران و مشهد و همچنین رواقهایی از حرم مطهر امام رضا در پرونده کاری من بود و خیلی زود از همین شغل من به ثروت رسیدم

    پس انگیزه و شور و اشتیاق و علاقه و پشتکار و همچنین جسارت انجام کار برای رسیدن به اهداف و موارد دیگری مثل صداقت و حسن انجام کار و بزرگترین مورد توکل به خدای مهربان از مهمترین الگوهای رفتاری من برای رسیدن به اهدافم بود.

    یکی از کارهایی که ذهنم رو برای ایده های بهتر باز می‌کرد این بود که معمولا من هیچ طرحی رو تکراری کار نمیکردم و برای هر کار جدید طرح جدیدی رو نقاشی میکردم و اجرا میکردم و در 90 درصد مورد پسند کارفرماها قرار می‌گرفت.

    اون زمان من به قوانین آشنایی نداشتم و بعد از رسیدن به خیلی از اهدافی که داشتم دیگه هدفهای جدیدی رو برای خودم نذاشتم و همین موضوع باعث شد که چندین سال در جا بزنم و بعد چنین سال پسرفت رو تجربه کنم،

    بعد از آشنایی با قانون و بعد از اینکه متعهد شدم تمرکز بزارم روی قوانین

    خداروشکر سعیم بر این هست که همیشه رو به جلو حرکت کنم و همیشه انگیزه هایی برای حرکت رو به جلو برای خودم داشته باشم

    با تشکر از استاد که همیشه در این راه الگوهای رفتاری عالی رو به اشتراک میزارن

    خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    علیرضا خشاب نیا گفته:
    مدت عضویت: 1802 روز

    استاد عزیز و دوست داشتنی من سلام واقعاً این همه دست آورد و این همه پای بندی به مسیر بسیار تحسین برانگیز ه… تبریک میگم هم به شما و هم به مریم شایسته عزیز…

    یکی از اهدافی که تو سال گذشته خیلی برام مهم بود و خدا را شکر به بهترین شکل ممکن به پایان رسید برگزاری مراسم عروسی بود که مدام به خاطر نبودن بودجه یا اتفاقات غیر مترقبه به به عقب افتاد پارسال تو اوایل بهمن بود که دیگه گفتم هر جور که شده تا یک ماه آینده باید عروسی بگیرم و اون موقع تو حسابم دویست هزار تومان داشتم فقط توکل کردم به خدا و زنگ زدم به خانوادم و گفتم که من یک ماه دیگه می خوام عروسی بگیرم. و تو این مدت یک ماه هر صبح صبح از خواب بیدار می شدم یه آهنگ میزاشتم تو گوشم و میرفتم ورزش میکردم و همزمان صحنه های عروسی رو تو ذهنم تجسم میکردم.. و تو این مدت هر مقدار پولی ک دستم میرسید رو بلافاصله میرفتم ی تیکه وسیله ک لازمه واسه عروسیم ور میداشتم تا ب جهان نشون بدم ک پای هدفم هستم از جاهایی تو اون مدت کمک مالی میرسید بهم ک فقط میتونم اشاره کنم به همین ایه قرآن ک میگفت خداوند دلها رو واسه شما نرم میکنه… واقعا غیر قابل تصور بود برام اینقدر جشن بی نظیری شد ک همه جا تا هفته ها تعریف از عروسیم بود و من به همه میگفتم ک این لطف خدا بوده ک اینقدر آسون و راحت و به بهترین شکل ممکن همه چیز اتفاق افتاد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  4. -
    معصومه طاهری گفته:
    مدت عضویت: 1513 روز

    سلام استاد عزیزم. دوره دوازده قدم، دوره شگفتی سازه، هر روز و هربارش یک درس داره، در سر راه مسیر زندگی شاد تمام ابزارها، موانع احتمالی، ترسها، تردیدها، باورهایی که پاشنه آشیل حرکت ما هست، و باورهای جایگزین، نحوه برخورد با مسائل همه و همه رو گفتید، هم در حوزه ثروت، هم سلامتی، هم خوشبختی هم آرامش. تمرکز بر زیباییها، ترمز های رسیدن به ثروت، باورهای منفی، قوانین جهان هستی، عزت نفس.قسمت اول گفتید اونچه هستید و بنویسید تا اخر دوره چک کنید چه تغییری کردید، و با تمرین ستاره قطبی راه و هموار کردید، من بعد از 12 قدم آدم دیگه ای شدم، خیلی زیییییاد، تغییر کردم، در یکی از مباحث دوازده قدم گفتید باورها همه چیزن، اوایل درکش سخت بود، منتها بعد از بارها گوش دادن و تجربه کردن درکش برام عمیق شد، در یکی دیگه از قسمتها گفتید آدمها چند دسته می‌شوند برای تغییر، و اونجا فهمیدم و درک کردم، چقدر خوب شد در مسیر آگاهی قرار گرفتم و خداروشکر میکنم، تغییر کردم و از وضعیت قبلی که فکر میکردم خوب هست!! مدارم بالاتر رفت، کارهایی جدید کردم، انگیزه گرفتم و الان دنیا رنگ دیگه ای داره، انرژی دیگه ای جاری شده، و گفتید هربار خواسته ای رسیدید، دوباره خواسته دیگه متولد میشه و برین جلو، حس لیاقت و تقویت کردید، گفتید درخواست کنید، قانون درخواست و درک کردم و خداروشکر که کمکم کرد خودم را لایق درخواست بدونم، آخ که استاد اوایل که گفتید، برین جلو حرکت کنید بهتون گفته میشه!!! نمی فهمیدم چی میگین، چی گفته میشه از کجا؟؟ از کی؟ چطوری؟ و چطور بشناسم که گفته میشه چطوریه؟؟ ولی زمان برد، گفتید کم کم تکامل طی میشه و براتون عمیق میشه فهمش، و من چندین بار گوش کردم و زمان برد نزدیک سه سال، و تازه فهمیدم گفته می‌شود، یعنی چه!! .. نشانه ها کدومن!! … راه چطوریه!! … استاد…. همیشه باشید و بمانید. با تمام وجودم براتون خوشبختی و سلامتی و شادی روزافزون آرزو دارم. در پناه خداوند باشید ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      فائزه احمدخانی گفته:
      مدت عضویت: 865 روز

      سلام دوست عزیزم از خوندن کامنت شما بسیار لذت بردم و بهتون تبریک میگم برای تغییراتتون و تغییر مدارتون و رشد و پیشرفت هاتون

      قطعا ک درمسیر هدایت و مسیر زندگی هرچه بیشتر پیش میرید از همون جایی بهتون گفته میشه ک قبلا حتی نمیدونستین چی و کی هست ولی الان درکتون بهتر و واضح تر شده

      قطعا ک لایق بهترینها هستید

      درپناه الله یکتا باشید

      شاد و سلامت و خوشبخت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    صالح گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    سلام استاد

    شب روزت بخیر

    اتفاقا یکی دوروز پیش داشتم اون فایل 12 قدم رو میدیدم

    و زندگی در بهشت اون قسمت که میگفتین الان چند ماه گوشت نخوردم و لوبیا پیاز و اینا میخورم.

    بعد با خودم گفتم ببین تکامل در الهامات اینجوریه

    از بالا پایین شدن نباید بترسی

    اگه یه هدفی داری و قسم خوردی بهش برسی

    شاید یه مدت اصلا راه رو بر عکس بری اما بلاخره اون تعهد و جدیدت در کار باعث میشه هدایت بشی به مسیر درست و هدایت بشی به سمت چیزهایی که سازگار ترینه با تو

    این که گفتین تمام موفقیت ها الگوش یکیه دقیقا درسته

    من خودم موفقیت هایی داشتم که الان وقتی بهشون فکر میکنم میفهمم چی باعث به وجود اومدنشون شده

    و ایمان دارم تو هر زمینه ایی اون تعهد و پشتکار و ایمان رو بزارم نتایج میان..

    و البته در زمینه های مختلف نیاز به باور درست در اون زمینه دارم

    مثلا من یه موفقیتی توی ورزش بدست اوردم

    الان که نگاه میکنم میبینم اون موفقیت

    با پشتکار

    علاقه و باور به توانایی هام بدست اومد

    حالا میخوام تو روابط موفق بشم

    پشتکار و علاقه خیلی مهمه

    ولی ممکنه باور های اشتباهی راجع به روابط داشته باشم

    یا ثروت رو عاشقانه بخوام و براش تلاش کنم

    و اتفاقا تو مسیر مورد علاقمم هستم

    اما مثل ورزش باور نداشته باشم به توانایی هام

    مثلا من در ورزش باور داشتم اگه موفق بشم همه بهم افتخار میکنن

    من با ورزش کردن و موفق شدن الگو میشم

    تندرست میشم یه انسان معقول میشم

    اما در ثروت مند شدن شاید باورم این باشه من ثروتمند بشم مورد حسادت قرار میگیرم

    دشمن پیدا میکنم

    بهم تهمت دزدی میزنن

    یا توخیابون با ماشین مدل بالا رد بشم فحش بخورم

    یا بچمو گروگان بگیرن بخوان ازم اخاذی کنن

    این باور ها باعث میشه نتونم از الگو های قبلیم برای موفقیت در ثروت استفاده کنم

    الگو هایی رفتاری در موفقیت های مختلف یکی هستن

    فقط باور سازی نیازه

    و پله پله پیش رفتن

    استاد تحسین میکنم این حجم از عظله هاتو

    و تحسین میکنم این که گفتی تو این مدت حتی یک روز هم به روش قبلی بر نگشتی و حتی وسوسه هم نشدی

    هدف من از اول 12 قدم نتایج مالی بوده

    و هست و شروع کردم پله پله بالا برم

    و به تنها چیزی که نیاز دارم پیش رفتن

    و صبر هست

    به قول انجمن معتادان گمنام

    فقط برای امروز میخوام سهمم رو انجام بدم

    کاری به دیروز و روزهای قبل ندارم

    چون هیچ فایده ایی نداره حسرت گذشته رو خوردن

    کاری هم به فردا ندارم

    هیچ تضمینی وجود نداره فردا من باشم یا نباشم

    تنها دارایی من امروز هست

    من امروز توانا هستم در فرستادن فرکانس درست

    و اگه در این کار درست عمل کنم

    وقتی که وارد فردا بشم

    فردا خود به خود روز خوبی خواهد بود

    امروز سعی میکنم بهترین صالح باشم که تاحالا بودم

    امروز سعی میکنم رها باشم

    امروز میخوام لذت ببرم از زندگیم

    تمام کاری که از دستم بر میاد رو با عشق انجام بدم

    و رها کنم

    این اخرین درک من از اموزه های شما بود

    بعد از همه بالا پایین شدنها و کج فهمی ها از حرف های شما به این نتیجه رسیدم که امروز مهمترین دارایی منه

    و من امروز هر کاری بکنم در کل سرنوشتم تاثیر داره

    امروز اگه حسم عالی باشه فردا درست میشه خود به خود

    که حس عالی از چی میاد؟

    از باور درست

    من وقتی میگم برگی از درخت بدون اجازه خداوند نمی افته پس باید احساسم خوب باشه دیگه

    من وقتی میگم در این سیاره بی نهایت نعمت و ثروت هست پس باید آسوده باشم

    من وقتی میگم من لایقم که ازین نعمت ها دریافت کنم و خداوند گفته بخواه تا بدم

    پس باید حسم عالی باشه دیگه

    حس عالی نشون دهنده شکل گرفتنه باوره

    زمانی میتونم بگم من باور توحیدی ساختم که دیگه نترسم

    زمانی میتونم بگم من باور فراوانی رو ساختم که دیگه خیالم راحت باشه

    زمانی میتونم بگم من باور ارزشمندی رو ایجاد کردم که سرم بالا باشه و لبخند زنان زندگی کنم

    پس امروز من شادم

    چون این سه تا باور دارن ران میشن

    حتی کم

    ولی دارن ران میشن

    من امروز خوشبختم

    ارتعاش خوشبختی به جهان میفرستم

    من امروز سپاسگذارم

    من امروز راضی ام از همینی که هست همینی که دارم

    من امروز ثروتمند هستم

    من امروز زنده هستم…

    استاد ممنونم ازت برای اینکه این همه با حوصله فیلم میگیری وای میستی با اون بیان شیوا توضیح میدی در مورد قانون بعدش ادیت میکنی و عاشقانه مسیر درست رو ادامه میدی

    دوستت دارم خیلی زیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  6. -
    داودشکرالهی گفته:
    مدت عضویت: 1995 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته همچنین همه اعضاء خانواده عباسمنش

    امروز اتفاقی برای من افتاد که تصمیم گرفتم آن را برای همه مطرح بنمایم. امروز من به دستشویی خانه مان که در حیاط خانه است رفتم . دیدم زنبور عسلی در آنجا گیر کرده و نمی تواند خود را آزاد کند.من کمی تلاش کردم که آن را آزاد کنم ولی دیدم فایده ای ندارد و درب دستشویی را تا اخر باز گذاشتم که آن بتواند با کم شدن فضا راه آزادی راپیدا کند. برای بار دوم حدودا نیم ساعت بعد آمدم حیاط و دیدم صدای زنبور از دستشویی می آیید. درب دستشویی کمی بسته شده بود ، کمی تلاش کردم با دست و یا حتی با باز و بسته کردن مداوم درب دستشویی زنبور را به بیرون از دستشویی هدایت کنم ولی دیدم که زنبور به شیشه چسبیده و حاضر نیست آن را رها کند . دباره آن را رها کردم و به کار خود رسیدم و درب را تا آخر باز گذاشتم . بعد از حدود نیم ساعت بعد دباره مجبور شدم به خاطر کاری به حیاط خانه بیایم و دیدم زنبورعسل از پشت در و شیشه به بالای سطل اشغال داخل دستشویی آمده و داره سراغش می ره که با دست و پا آن را از دستشویی بیرون کردم که به لطف خدا این بار موفقیت آمیز بود. به پیاده روی رفتم و من عادت دارم در پیاده روی آموزه هایی را که در دوره قانون سلامتی بیان کردید انجام دهم. ابتدا شکر خداوند عزیزم بخاطر نعمت های بیشماری که به من ارزانی فرموده را بجا آوردم سپس از خداوند عزیزم هدایت طلب کردم که همان موقع خداوند این مطلب را به قلب من الهام کرد که برگرفته از اتفاقی افتاد که زنبور عسل در دستشویی براش رخ داده بود من نتایجی گرفتم که برای شما می نویسم امیدوارم که رهنمایی برای همه در مسیر زندگی باشد:

    1- اگر ما در موقعیت اشتباه و نادلخواه و خلاف هدف خلقت و رسالت خود قرار می گیریم به این دلیل است که از موهبت هایی و توانایی هایی که خداوند عزیزمان به ما ارزانی فرموده استفاده ننموده ایم و ازراه رسالت خود گمراه شده ایم.(زنبور عسل بجای گل در مکان حضور مگس و پشه قرار گرفت)

    2- مشکلات یا چالش هایی که در زندگی خود ایجاد کرده ایم و یا بیراهه هایی در آن احساس سردرگمی می کنیم و به عبارتی آن را مثل کوه برای خود بزرگ کرده ایم و فکر می کنیم در آن زندانی شده ایم، فقط به این دلیل است که در ذهنمان به دلیل اینکه منطقی قوی برای رهایی از آن پیدا نکرده ایم شکل گرفته است چون ما روی باورهایمان که تغذیه شده از حواس مان است (بینایی ، شنوایی و .. شنیده ها ، گفته ها )تکیه می کنیم . در حالی که فقط کافی است هدایت پروردگار را که به صورت چالش(کم شدن فضا با باز گذاشتن درب) و یا دستان خدا (دست خودم و بادی که با دستم درست می کرد تا زنبور به بالا یا طرفین برود و رها شود) توجه کند و خود را برهاند و آزاد شود.(زنبور عسل به شیشه چسبیده بود و بالا و پایین می رفت و روی قدرت بینایی خود حساب کرده بودو خود را به شیشه می کوبید)

    3-( من درب را باز می کردم عملا فضای زنبور کم می شد) اگر چالشی به شما رسید و عرصه را برشما تنگ کرد آرام باشید و بدانید از جانب الله مهربان است و آن از پی این چالشمی خواهد شما را سریع تر برهاند.

    4-وقتی آرزوی آزادی و قدم گذاردن در راه رسالت خود را داری اگر در این موقعیت گیر کردی اصل خود را فراموش نکن تسلیم و ، جذب وقانع به امکانات و شرایط فعلی خود نشو و به دنبال اصل خود برو. کاری که برایش به این دنیای مادی آمده ای.(در حالی که راه آزادی مقابل زنبور بود ، به آن پشت کرده و به سراغ سطل آشغال می رفت).

    این درس هایی بود که امروز الله مهربانم از این زنبور عسل عزیز به من یاد داد و خواستم آن را با همه به اشتراک بگذارم. خیلی خیلی خرسند می شوم اگر شما استاد عزیز فایلی در این خصوص آماده کنید و این درس ها را کامل تر و صحیح تر در اختیار بچه های سایت با عنوان ((داود و زنبور عسل)) قرار دهید . بینهایت از خداوند عزیزم سپاسگزارم هستم که مرا با شما و سایت بینظیر شما و تمام اعضای سایت آشنا کرد . امیدوارم دانشجوی قابلی در این راه باشم. دوستدار شما داود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      Ati گفته:
      مدت عضویت: 1511 روز

      سلام به دوست عزیزم

      خواستم تشکر کنم و تحسینتون کنم. ..

      واقعا چه نگاه و خرد عمیقی دارید که به این حادثه با چشم قوانین الهی نگاه کردید و نکته های عالی ازش بیرون کشیدید…

      کاش ما هم حواسمون باشه این زنبوره نباشیم که تسلیم شرایطش شده و پرواز کنیم به سمت اصلمون یا هدایت های خداوند..

      از شما بی نهایت سپاسگزارم بابت آگاهی که با این مثال منتقل کردید.

      در پناه الله مهربان متنعم و سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ناصر گفته:
      مدت عضویت: 1376 روز

      سلام به داود عزیز

      آفرین به ذوقت

      آفرین به دقتت

      احسنت توجه و درکت به اتفاقاتت

      چه کردی با این کامنت عالیت

      خیلی لذت بردم و استفاده کردم از مطالب بسیار مفیدت

      چه خوب میتونی اتفاقات اطرافت رو تحلیل بکنی

      واقعا آدم اگر به موضوعات و اتفاقات کنکاشانه توجه بکنه حتما میتونه برای خودش آگاهی کسب بکنه

      زندگی آگاهانه همینه دیگه

      ممنون داود جان که نوشتی و آگاهی بهمون داری

      دوستت دارم

      شاد و خوشبخت باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    حدیث نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1267 روز

    به نام رب مهربونم))!

    سلام استاد،سلام مریم خانم!

    باورم نمیشه از هدایت های خدا،

    از اینکه هر لحظه به لحظه یار و یاورمونه و میدونه الان دقیقا به چی نیاز داریم!

    و هدایت کردن ما رو به خودش واجب کرده!

    همین دیشب قبل از اینکه بخوابم داشتم به اهدافم فکر میکردم و گفتم دلیل بعضی اوقات بی انگیزه شدنم اینه که هدف هام رو یادم میره و اهرم رنج و لذت توی ذهنم کمرنگ میشه…پس دوباره بنویسم شون!

    دیشب شروع کردم دوباره برای خدا نوشتم و خواسته هام رو لیست کردم ،همینطور هدف امسالم رو…

    و امروز وقتی بیدار شدم،بعد از شکرگزاری برای زنده بودنم و تشکر از خدا ، مستقیم اومدم توی سایت و یه حسی میگفت فایل جدید داریم و وقتی اسم فایل رو دیدم،کلی ذوق کردم!!! و از صبح فایل رو گوش کردم!

    فهمیدم جان جانان کارش درسته و توی مسیر باهامه و محکممم پشتمه،پس همین مسیر رو باید برم

    ولی اینبار با تعهد جدی تر ، با تمرکز بیشتر و متعهدانه تر،!

    اینبار از جونم مایه میزارم!

    اینبار دیگه برام روشن شده که من زنده ام که به هدف هام برسم و هیچ‌ کاری مهمتر از این موضوع ندارم!!هیچ کاری!

    و قدم اول و اعلام کردن هدفمم که اعلام شده و باید گوش به زنگ الهامات خدا باشم…!

    دو ما از سال گذشته و ده ماه دیگه وقت دارم تا رسیدن به نتیجه.

    میدونم که باید توی مسیر پر از انگیزه و علاقه باشم

    ، باید قدم ها رو با عشق بردارم

    باید بدونم که با رسیدن به هدفم چه اتفاقاتی برای من و اطرافیانم میوفته،

    باید بدونم که باید به خوبی از اهرم رنج و لذت استفاده کنم،

    باید بدونم که باور سازی خیلی مهمه و باید باور درست و قدرتمند کننده درمورد هدفم رو بسازم،

    باید بدونم که توی این مسیر تنها نیستم و قدرتمندترین فرمانروای جهان باهامه!

    باید بدونم که لذت بردن از مسیر خیلی مهمه و فقط چشم به راهه آخر مسیر نباشم!

    باید بدونم که همین قدم های که هر روز برمیدارم ، نتیجه رو رقم میزنه و هروز باید قدم برادارم و هزار قدمم خدا برام برمیداره!

    باید بدونم که به عادت ها و شخصیت جدید و متفاوت نیاز دارم تا بتونم نتیجه متفاوت بگیرم،

    باید فقط روی خودم کار کنم ، باید هر روز نتیجه نهایی و خواسته هام رو تجسم کنم، باید برای خودم انگیزه و موتور حرکت بسازم!

    باید اهرم اهرم رنج و لذتم رو از نو بسازم ، چون این اهرم خیلی مهمه و باید درست بناش کنیم!

    یکی از هدف هایی که به لطف خدا بهش رسیدم و هر روزم داره بهتر میشه، رسیدن به سلامتیه!

    و درست و‌ کامل عمل کردن به قانون سلامتی و رسیدن به اندام عالی و عضله سازی و انرژییی خیلی بالا و هزاران نتیجه ای که خودتون بیشتر میدونید!

    این هدف جزو خواسته هام بوده که به کمک الله قبل از دوره سلامتی کم کم داشتم هدایت میشدم به حذف کردن غذا های مضر و بعد کاملا حذف شدن و بعد شما و قانون سلامتی فوقالعاده و…!

    (و هزاران رسیدن به خواسته های بزرگ و کوچک دیگه،مثل مسابقات ، پروژ های بزرگ ، تغییر شخصیت و عادت های ذهنی ، روابط ، کسب توانایی و یادگیری مهارت ها و فروش محصول و …)

    و الگوی هایی که توی این مسیر یادم میاد:

    +الگوی باور سازی و کار کردن روی باور هام بوده

    +ساختن اهرم رنج و لذت خیلی قویییی

    +ارزش قائل بودم برای خودم و خواسته هام

    +عمل کردن به الهاماتم و کمک خواست از خدا در این مسیر

    +سپردن هدفم به خدا،و باز گذاشتن دست خدا

    +احساس خوب و لذت بردن

    +تجسم نتیجه دلخواه و ساختن انگیزه

    +گفتن هدف هام به دیگران و نداشتن هیچ راه برگشت

    +حرف زدن درمورد اهدافم با خدا و با افراد خوب

    +نوشتن خواسته هام و توجه بهشون و در بعضی مواقع رهایی

    فقط الان یه هدف دیگه مونده که هنوز بهش نرسیدم که به لطف خدا حتما میرسم ، اونم نتایج مالی و رشد کسب و کارم هست،که به تمرکز بالاتری نیاز داره و باید متفاوت عمل کنم؛؛

    باید همین الگو ها رو هم برای همین هدفم استفاده کنم و این مسئله از ریشه و برای همیشه حلش کنم!!

    استاااد بی نهایت بی نهایت با تمام وجودم شما رو تحسین میکنم بابت رسیدن به هدفتون و عضله سازی حرفه ای توووون! فوقالعااااده اییید شمااا!

    تحسینتون میکنم بابت اینکه شدید الگوی این همه آدم و الگوی شماره یک منید))!

    شکررررر واقعا بابت وجود همچین آدم ارزشمندی مثل شما که دارید جهان رو گسترش میدید!! و خدا رو از خودتون راضی میکنید)!

    توی خیلیی خیلیی از زمینه ها با عمل کردن به حرف هاتون نتبجه گرفتم و باید همین الگو برای بقیه اهدافم ادامه بدم!

    انقدر بابت این فایل های ارزشمند سپاسگزارم که نمیدونم چی بگم ، بابت این همه موهبت و نعمت شکررررر)!

    بابت اینکه امروز هم زنده ایم تا امروز رو تجربه کنیم و بیشتر لذت ببریم و به هدفمون نزدیک تر بشیم))!

    الهی هزاران هزاران مرتبه شکرتتت!

    به یادگار ،ردپای عزیز!⁦⁦(⁠⁠ 

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  8. -
    اقدس نظری گفته:
    مدت عضویت: 1046 روز

    سلام، خدارا سپاس که مرا هدایت می‌کند وهمیشه حمایتم می‌کند، خدایا شکرت شکرت شکرت

    الان که دارم این فایل را می‌بینم ساعت 6صبح هست ومن چشمانم را که باز کردم گفتم خدایا دلم میخواد یک اتفاق باور نکردنی برام بیفتد که بسیار مرا سر حال وشادابی نگه دارد، بعد از سپاسگزاری صبح اومدم سراغ گوشیم، وخدا ا شکر میکنم که بعضی مواقع که میخوام بی خیال هدف بشم چون گاهی خسته از راه با خودم میگم حالا اونها که اصلا هیچ زحمتی نمی‌کشند فقط وظیفه خانه داری شون را انجام میدند وبقیه روزشون را با تفریح وخرید و نشستن در کنار دوستان و روزشون را با حرفهای صدمن یه غاز تموم می‌کنند چی شده اونها زندگی شاداب‌تر نسبت به ما دارند بدون هیچ دغدغه استرسی، اما دوباره با دیدن یک فایل انرژی‌های مثبت نیرو میگیرم وهدفهام یادم میاد ولذتی که با رسیدن به اهدافم بهم دست میدد وخودم را در سن بالا تصور می‌کنم که چقدر برام لذت بخش هست که با انسانهای موفق نشست برخاست داشته باشم وخلاصه یه جورایی اهرم رنج ولذت برام تداعی میشد

    مطلبی که امروز در سخنان استاد دریافت کردم گفتن هدفها برا افراد سطح فرکانس بالا که ما را هم با تشویقهاشون انگیزه پیشرفت به ما میدند، وباعث میشد که وقتی در هدف سست بشیم اون صحبت یادمون بیاد وانرژی بگیریم ویه جور تعهد میشد باخودم ن ودیگران که حتما باید به این هدف برسم ومن تجربش را داشتم که حالا به خاطر حرفی هم که زدم باید به نتیجه برسم وگاهی از بی خیال شدن اون کار برام جلو گیری میشد

    از شما استاد وتیم شما ممنون وسپاس گزارم برای هدایتی که برای رسیدن به هدفهایام در مسیر ما قرار گرفته‌اید یا ما در مسیر شما قرا گرفته‌ایم

    خدایا شکرت که من تنها تو را می پرستم تنها از تو یاری می طلبم، ومرا در مسیر کسانی قرار داده‌ای که به آنها نعمت داده‌ای، خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  9. -
    آوا مختاری نیا گفته:
    مدت عضویت: 2707 روز

    سلام استاد عزیز،

    من زهرا هستم.

    من گذاشتم فایل دانلود بشه. اومدم قبل از هر چیزی از شما تشکر کنم که هر زمان که وقت فراغت دست می دهد ، در فاصله ی بین تولید دوره ها ، به طور مرتب فایل های هدیه روی سایت می‌گذارید ، اون هم با این موضوعات اساسی و مهم و راه گشای ذهن،

    چقدر چند فایل اخیر‌ مهم و پر درس بودن،

    جنس فایل ها تغییر خیلی بزرگی‌کردن،

    هرچند که فایل های قبلی هم در نوع خودشون بی‌نظیر هستند.

    ولی از آنجا که شما در مسیر پیشرفت و بهبود مداوم هستید،

    این پیشرفت در کیفیت آگاهی ها و محتوای شما کاملا مشهود است.

    تشکر خالصانه ی‌ من را بپذیرید،

    از خداوند برای شما و مریم عزیز در دنیا و آخرت سطح بالای رضایت و شادی را آرزو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  10. -
    هادی قره قانی گفته:
    مدت عضویت: 1910 روز

    بنام خدای یکتا

    سلام و درود خدمت شما استاد عزیز و همه دوستان عزیزم

    یکی از بزرگترین دستاوردها و اهدافی که من در طول 30 سال زندگی بدست آوردم «ترک‌ سیگار» بود. شاید از نظر بقیه دستاوردهای مالی از همه چیز مهمتر و بولد تر بنظر بیاد، البته به لطف خدا تغییر و تحول مالی بسیاری هم داشته م و الان در مسیر رسیدن به خواسته های مالی بیشتری هم هستم. اما ترک سیگار تحول شخصیتی بزرگی در من بود.

    چون تونستم خودمو به خودم ثابت کنم و بگم آفرین که این کارو انجام دادی، باعث شد اعتماد به نفسم چند برابر بشه. تونستم به خیلیا که میگفتن ترک سیگار موقتیه و یا به مزاح میگفتن « ترک مال موتوره» نشون بدم که رسیدن به این امر، شدنیه.

    سیگار رو من از سن حدود 19 سالگی شروع کردم و به مدت 8 سال ادامه دادم. در این مدت بار ها و بارها اقدام به ترکش می‌گرفتم ولی نمی شد که نمی شد.

    بارها آزمون و خطا کردم و نتیجه نگرفتم.

    اما من بالاخره در 20 تیر سال 98 که الان 46 ماه و 7 روز از اون روز میگذره تصمیم نهایی رو گرفتم، تصمیم سختی بود ولی خب گفته بودم و با خودم متعهد شده بودم و از خدا هدایت خواستم که انجامش بدم.

    استاد شما چند جا گفتین مادامی که انسان تصمیم به تغییر میگیره، جهان به سری مسایل و تضاد ها رو جلوش می‌ذاره تا بقول معروف ببینه اون آدم چند مرده حلاجه!

    این امر برا منم اتفاق میفتاد، هر کسیو می‌دیدم سیگار می‌کشید، شبکه های اجتماعی میرفتم سیگار، تلویزیون روشن میکردم سیگار، دوستان سیگار، کافه سیگار و ….

    استاد چه نجواهای شیطانی که سراغم نیومد، حالا بکش طوری نیست که، این همه آدم میکشن، بعد قهوه خیلی میچسبه و ….

    اما هدف بزرگی داشتم و میخواستم بخودم نشون بدم چقدر قوی و مصمم هستم. با خودم تکرار میکردم اولش سخته چند روز که بگذره عادت میکنم و دیگه به سختی الان نیست.

    تو اون دوران خداوند منو هدایت کرد به یک کافه ای مالک اونجا یه آقایی بود که خودشون جز انجمن NA بودن و خیلی از افرادی ک کافه میومدن درگیر اعتیاد بودن که میخواستند ترک کنند و یا در مسیرش بودند. و ایشون باهاشون صحبت میکردن و انگیزه میدادن.

    آشنایی من با اون شخص باعث شد که کنجکاو بشم چی تو جلساتشون میگذره و چه صحبتهایی میشه، برا من توضیح میدادن و از 12 قدم و 12 سنت میگفتن ( واقعا خود قانون بود همه چیزش)

    من هیچ وقت جلساتشون نرفتم. اما لذت می‌بردم از این همه آدم با اراده که میومدن و با ذوق تعداد روز پاکی شون رو اعلام میکردن.

    این اتفاقا و هدایت ها منو بیشتر و بیشتر تو راه پاکی نگه می‌داشت( از خداوند هدایت خواسته بودم و اون هم هدایت کرد)

    تا اون دوران همه اغلب دوستانم هم سیگاری بودن و فقط یکی دو تاشون بودن که نمی کشیدن و با یکیشون در میان گذاشته بودم که می‌خوام ترک کنم و منو تشویق می کرد. خدا رحمت کنه این دوستم رو تنها الگوی ترک سیگاری که تا اون زمان میشناختم اون بهم معرفی کرده بود و می‌گفت پدربزرگم بعد از 50 سال سیگار کشیدن یکباره سیگار و کنار گذاشت. و این موضوع خیلی بهم انگیزه میداد و به خودم میگفتم اگر اون توی 60 سالگی تونسته پس من هم حتما میتونم.

    اما مهمترین نکته با وجود تمام کمک ها و هدایت هایی که بهم شد استفاده از «اهرم رنج و لذت» بود، البته اون موقع اصلا با این اسم نمی‌شناختم، ولی بارها با خودم زمزمه میکردم اگر ترک نکنم چه اتفاق‌های بدی ممکنه برام بیفته اگر ترک کنم چه اتفاق های خوبی برام میفتهه.

    استاد من اگر اون موقع، به وضوح الان از قانون (اهرم رنج و لذت) که همین چند روز پیش تو دوره حل مسائل ازش استفاده کردم رو میدونستم خیلی کارم راحتتر بود، اما خب اون موقع مداارم چیز دیگه ای بود.

    استاد عزیز این موفقیت آنقدر برام شیرینه که روزی نیست به یاد نیارمش و بابتش شکر گزاری نکنم.

    من هر روز شمارش روزهایی رو که پاک هستمو رو انجام میدم و این کار قشنگو، مدیون آموزه های NA هستم که میگه همیشه یادت باشه که چند روزه که متولد شدی…

    و بعد از گذشت 46 ماه و 7 روز به لطف خدا دیگه وسوسه نمیشم و یک نخ سیگار هم، از اون زمان تا الان حتی امتحانش نکردم.

    به لطف خدا الان الگویی شدم برا کسایی که می خوان ترک کنند، چون به قول خودتون نتیجه دستمه و این کارو انجام دادم.

    پیشنهاد من به دوستای که قصد ترک سیگار رو دارن و این براشون مهم ترین هدف فعلی شون‌ هست اینه که، از دوره بی نظیر « شیوه حل مسائل» استفاده کنند.

    این دوره واقعا بی نظیره و بتون قول میدم کمکتون کنه.

    چون خودم در کمتر از 3 هفته که این دوره رو شروع کردم به نتایج عالی رسیدم.

    عمل به آگاهی ها و متعهد شدن باعث هدایتایی میشه که واقعا آدم بعدش شاخ در میاره از این حجم درستی قانون و باعث میشه که آدم خیلی راحتتر به نتایج دلخواهش برسه و آزمون و خطا نکنه.

    استاد عزیز ازتون بی نهایت سپاسگزارم بابت ارائه این آگاهی ها به بهترین نحو. انشالله در آینده نزدیک از دستاوردهای دیگه براتون میگم.

    در پناه خداوند یکتا شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای: