خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 2 - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    469MB
    40 دقیقه
  • فایل صوتی خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 2
    36MB
    40 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

734 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آرین عبّاسی گفته:
    مدت عضویت: 1733 روز

    سلام و درود بر قدرت مطلق جهان خداوند رزاق و وهاب از این نوع تریبون

    خدمت تمامی دوستان هم سلام عرض میکنم امیدوارم در کنار عزیزانتون هر کجا که هستید در پناه رب شاد و سلامت باشید

    خدا قوت آقای عباسمنش و خانم شایسته و سایر اعضای سایت

    خیلی زیبا و تاثیرگذار بود این فایل

    خداوندی رو داریم که همه ی جهان را بر اساس یک سری اصول و قوانین آفریده و هر چیزی که در این جهان هستی هست

    از آن اوست

    تمامی اتفاقت و شرایط را خودمان بوجود می آوریم

    پس اگر حالمون خوب و احساس خوبی داریم یعنی فرکانسی مناسب و هم راستا با خواسته هایمان را داریم به جهان هستی میفرستیم و متقابلا اتفاقات، شرایط و موقیعت هایی که به ما احساس خوبی میدن و هم راستا با خواسته هایمان هستند در زندگیمان بوجود می آید

    یک سری قوانین اصلا تغییری نمیکنن چون پایه و ریشه خلق و اداره جهان هستند

    و هر اتفاقی هم که بیوفته صد درصد بر اصل و اساس همین قوانین اصلی هست

    توانستم یک عبارت تاکیدی هم از این فایل صوتی بدست بیارم و خیلی سپاس گزارم از خداوند و دستان بی نهایتش

    خیلی تشکّر میکنم از خداوند که من را به این مسیر هدایت کرد و من هم با قدرت این مسیر را ادامه میدم و به الهاماتی که خداوند به قلبم میکند عمل میکنم

    در پناه خداوند شاد و پیروز باشید در کنار عزیزانتون

    آرین عبّاسی ۱۶ ساله از تهران

    من بهترین میشم چون بر اساس قوانین کار میکنم و از آنها جهت رسیدن به خواسته ها و اهدافم و رشد و پیشرفت خودم و جهان استفاده میکنم !!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    علیرضا جلالی گفته:
    مدت عضویت: 2084 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار

    روز چهل وپنجم سفر نامه

    این فایل تا همین الان خیلی من رو به فکر فرو برده و باعث شد دوباره باورهام رو درباره خداوند به چالش بکشم البته اولش یخورده اذیت کننده هست اما به قول استاد تا شک نکنیم به یقین نمیرسیم و این فکر کردن در راستای ایمان بهتر و بیشتر به خداوند است.

    اولین نتیجه این تفکر هم این هست که شوق عجیبی دارم برای نزدیک تر شدن به خداوند و ایجاد یک رابطه عاشقانه با او از جنس همان نگاه مرضیه خانم در کپشن سفرنامه که واقعا تحسین میکنم ایشون رو بابت اینکه اینقدر به خداوند به رب عالمیان نزدیک شدند و احساس شیرین وصال که با کامنت زیبایشان احساس خوبی رو به من وبقیه دوستان منتقل کردند.

    آرزو می‌کنم روزی من هم به این شیرینی وصل ودرک زیبای خدایم برسم‌.

    رسیدن به ثبات فرکانسی نکته دیگری است که به آن هدایت شدم اینکه یک بار یا دوبار فرکانس فرستادن کافی نیست تا انتظار نتایج عالی داشته باشیم بلکه تکرار میخواهد و تکرار تا به ثبات برسیم و برویم به مدارهای بالاتر بخصوص در مواقعی که ناخواسته ای داریم عیار فرکانسهایمان و عیار ایمان وتوکل و آنچه تاکنون کار کرده ایم بهتر و واضح تر مشخص میشود .

    امشب به طور اتفاقی یکی از دریم بردهایم را خواندم خودم خودم را تحسین کردم که اینقدر زیبا جزئیات رویایم را نوشته بودم اما از اینکه کم تکرار کرده بودم و کم تصویرسازی کرده بودم تعجب کردم و تعهد دادم که بیشتر آنها را تکرار کنم چون واقعا تکرار بسیار تاثیر گذار است.

    چقدر این جمله ملاصدرا به دل میشینه که خداوند لامکان ولایزال است اما به قدر ایمان تو کوچک میشود و به قدر آرزوی تو گسترده میشود این جمله را خیلی دوست دارم

    درباره شناخت خداوند یک مثالی را برای خودم ساختم و اونهم اینکه فرض کنیم انرژی که نامش را خداوند گذاشته ایم مانند بادی است که درحال وزیدن است یک خانه در سر راه این باد چوبهایی نمناک گذاشته واز این باد برای خنک کردن خانه استفاده میکند و خانه ای دیگر در ورودی خانه یک تل خاک ریخته و با وزش باد فقط گرد و خاک نصیبش میشه .

    انرژی هست اما یکی اون رو به یک تجربه لذت بخش تبدیل کرده و دیگری به یک دردسر و احساس بد

    پس فرکانسها و باور های ما هست که میتواند از این انرژی برای رسیدن به شادی خوشبختی وثروت ونعمت استفاده کند یا برعکس.

    یعنی قانون یکی است: وزش باد ،اما فرکانسها و باورها متفاوت ونتایج هم متفاوت.

    درپایان از خدا میخواهم که به شناخت بهتری از او برسم شناختی که برایم عشق شود برکت شود ثروت شود و …

    و بتوانم با تک تک سلولهای بدنم الله مهربانم را درک کنم و در آغوشش بخوابم وبیدارشوم وزندگی کنم. ‌از خدا میخواهم که اساس زندگیم بر رابطه با اوباشد که در لحظه لحظه زندگیم اورا احساس کنم و درک کنم در کنار خودم در خواسته ها اما خواسته ها نگاهم به او باشد وبا او .خدایا چقدر احساس میکنم که به این رابطه فقیرم در نزد تو و خودت میدانی که چقدر مشتاقم به رنگ تو دربیایم به رنگ خدا رنگی که در واژگان نمی گنجد و چقدر دوست دارم در عمل خدایی باشم توحیدی باشم ابراهیمی باشم یوسفی باشم ‌.و خدایی بودن هم یعنی همین یعنی همین که همه چیز را از دریچه او ببینی با ترازوی او بسنجی .یعنی نفس هایت را با حضور او هماهنگ کنی یعنی تو او بشوی واو تو …

    خدایا دوستت دارم عزیزم

    شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    نوید محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2059 روز

    به نام خدا

    سلام به استادم دوستای عزیزم و خانم شایسته ی مهربون

    بازم یه فایل توحیدی که کلام خدا توش جاریه بوی توحید میده این فایل و استادم چقدر خوب توضیح میدن که خدا یک انرژیه که به هر شکلی تو تصور میکنی به همون شکل درمیاد پقدر من خدارو اشتباه شناخته بودم چقدر به من خدارو بد شناسونده بودن اگه من این آگاهی هارو دریافت نمیکردم و میمردم چی میشد خدا دوستم داشت و هدایتم کرد اگر ما توانایی صحبت کردن با حیوانات رو داشتیم اگه از یک مورچه میپرسیدیم خدا چه شکلیه میگفت خدا یه مورجه ملکه بزرگ و قدرتمنده ماهم مثل بقیه موجودات اکثرمون خدارو یک انسان میبینیم و نگاه انسانی داریم به خداوند این خدایی که ما داریم این خدایی که این جهان رو خلق کرده یک انرژی که مارو هدایت میکنه به سمت هر آنچه که خودمون بخواییم حتی اگه بخواییم دزدی کنیم راه دزدی کردنم بهمون یاد میده کلانومد هولا و هولا بارها و بارها در قران اشاره کرده که اونجه که ما میخواییم رو بهمون میگه خدا همینجاست توی قلبمونه با منه و هرروز و هر لحظه و هرلحظه پشتیبان منه خداوند منو تنها نذاشته خداوند داره منو هدایت میکنه به من وحی میکنه من نزد خدا محبوبم من نزد خدا مقدسم خدا بامنه

    اگه باهوش و عاقل باشیم حالا که فهمیدیم خدا یه سیستمه خدا پاسخ میده به فرکانس های ما درک قوانین کیهانی مهم ترین مسئله ما میشه افزایش ایمان و بهبود باورمون درست ترین و بهترین راهمون میشه این خدایی که من دارم جوری دوسش دارم که همه سعی مو میکنم تا قوانینشو بتونم تو زندگیم اجرا کنم مهارت کسب کنم تو اجرای قانون و اونوقته که هدایت ها الهامات افراد درست شرایط درست اتفاقات خوب رو تجربه میکنم وقتیمن به خدام فکر میکنم احساسم خوب میشه حالم خوب میشه این نشونه اینه که خدا حرفای منو میشنوه احساس خوبم نشونه اینه که مسیرم درسته پس ادامه میدم شکرت خدایی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    هلن گفته:
    مدت عضویت: 4064 روز

    سلام به همسفرانم

    واستاد عزیزم ومریم بانوی شایسته مهربان.

    ۴۵ امین روز سفرم

    خداوند انرژی است.

    خدا یه سیستمه.

    همیشه خدارو به صورت یه مرد سبیلیو تصور میکردم که خیلی هم ابهت داره وآدم باید ازش بترسه.

    اصلا مهربونیش رو نمیتونستم درک کنم.

    الان که اونو به صورت سیستم وانرژی در نظر گرفتم یه جورایی میتونم بفهمم.

    یا وقتی خودم درخواستهایی دارم وبهش میرسم بهترمیتونم بفهمم که اون‌مرد سبیلو نیس.

    اون هزار برابر از مادرم برام مهربونتره.

    فک میکردم وقتی میگن‌خدا قدرت داره پس باید مرد باشه و همه ازش بترسن.

    رئوف بودنش رو نمیتونستم‌بفهمم.

    حالا که توستاره قطبی باهاش رفیث شدم ونشونه های لطف ورحمتش رو دیدم بیشتر به مهربون بودنش پی میبرم.

    لااقل میتونم درک کنم که‌میتونه مهربون باشه.

    درعین حال قدرت هم داره.

    اونقدر که از جایی که فکرش نکنم مسائل رو برام حل میکنه.

    برام راه حل میفرسته.

    سورپرایزم‌میکنه ومعجزاتش رو که برای ذهن منمعجزه هس به من میده.

    من دیگه به معجزاتش عادت کردم.

    هروقت تونستم روی اون ببندم کارام عالی مدیریت کرده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    Happy girl گفته:
    مدت عضویت: 1920 روز

    سلام استاد عباسمنش عزیز .خیلی خیلی سپاسگزارم ازتون بابت این همه فایلای بینظیر .همچنین از خانم شایسته که خیلی دوستتون دارم و احساس نزدیکی زیادی بهتون دارم واینم بخاطر قلب مهربونتونه.بااینکه خیلی وقته درجمعتون هستم اما هنوز باور نمیکنم هدایت شدم به اینجا و مسیر زندگیم از بقیه جدا شده . خیلی واضح دارم معنی تغییر مدار رو حس میکنم .چون این فایل هارو تقریبا بیشترشون رو دیدم و گوش دادم اما نه درعمل استفاده میکردم نه حتی عمیقا درکشون میکردم .اما الان دارم بادقت روی چیزایی که یاد گرفتم کار میکنم تاجایی که بتونم بحث سیستمی بودن خیلی محشره.کلا دید من به خدا و ارتباطم رو به کلی باخداوند تغییر داد .الان دیگه یاد گرفتم چیزی رو زورکی از خدا نخوام عجله ای توی کارم نیست و به خاطر همین خیلی از تنش های ذهنیم برطرف شده . هراتفاقی چه خوب چه به ظاهر بد میفته فقط و فقط فرکانس خودمو مسوول میدونم نه خدا نه ادما نه شرایط ….. این مسئله دیدمون رو خیلی وسیعتر میکنه به خداوند به زندگی به همه چیز .تقریبا همه ی ما خداوند رو مثل یه ادمی درنظر میگرفتیم بخاطر همین قدرت بینهایتش رو درک نمیکردیم که تمام این جهان خوده خداست اصلا همه چیز انرژیه ما هرطور که این انرزی و باور کنیم همونجور بهش شکل میدیم . از خدا توقع واکنش لحظه ای مثل یه انسان داشتیم برای همین همیشه سردرگم و کلافه بودیم و ازش شاکی بودیم که چرا فلان بلا سر من میاد اما خدا ساکته کاری نمیکنه حتی گاهی وقتا شک میکردیم اصلا …. اما الان خود من کاملا منطقی شده برام که خدا یکبار این جهان رو خلق کرده و یه قانون کاملا ثابت وضع کرده براش،و هیچ احساس انسان گونه مثل ما نداره که لحظه به لحظه توقع داشته باشیم طبق میل ما پیش بره دیگه این منم که باید زرنگ باشم و قوانینش و بشناسم بهش عمل کنم و ازش نهایت استفاده رو کنم . وقتی آگاه شدیم که احساس ما و کانون توجهمون ریشه ی اون چیز و بصورت شرایط و اتفاقات میاره تو زندگیمون پس دیگه تمام توانمون و باید بزاریم برای خلق خواسته هامون .انقدر این قانون ساده است که دیر باور پذیر میشه برای اکثریت مردم . چون نسل به نسل این و باور کردن که سرنوشت هر ادمی از قبل تعیین شده و نمیشه تغییرش داد ولی به این فکر نکردن که این خلاف عدالته خداست و جبره . خیلی این موضوع میتونه کمکمون کنه اگر باورش کنیم و دیگه خودمون مسوولیت تمام زندگیمون و بپذیریم . اینکه اول نوشتم گفتم که تغییر مدارم رو حس میکنم بخاطر اتفاقیه که امروز برام افتاد و داشت میرفت که احساسمو تحت تاثیر قرار بده اما به ده دقیقه نکشید که آگاهانه توجهم و ازش برداشتم و اومدم توی سایت باگوش دادن و نوشتن نظرم به طور کل یادم رفت که چه اتفاقی افتاده بود .خودم تعجب کردم که چقدر زود تونستم احساسمو کنترل کنم و خیلی خونسرد گفتم این بخاطر فرکانسای گذشته خودمه پس بهش بی محلی میکنم تا دوباره برام تکرار نشه خدارو هزاااااااارمرتبه شکر .این مورد برای منی که واکنش گرا بودم و زود تحت تاثیر هرچیزی قرار میگرفتم نتیجه خیلی خوبیه .و یکی هم همین نظر نوشتن چقدر برام سخت بود و هربار مینوشتم و پاک میکردم همش فکر میکردم ایرادی داره یا اصلا چرا بنویسم وقتی نکته مهمی توش نیست . اما الان برام خیلی راحت شده حتی اگه نظرم ایرادی هم داشته باشه بخودم سخت نمیگیرم چون میدونم قدم به قدم همه چیز تکامل پیدا میکنه و بهتر و بهتر میشه .اتفاقا خوبه بعدها که نظراتمو میخونم متوجه میشم از کجا به کجا رسیدم . باز هم ممنونم و یک دنیا دوستتون دارم💖💖💖💖🌷🌷🌷🌷🌷🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1751 روز

    به نام خالق جهان هستی🌹

    سلام به استاد خوبم و مریم نازنینم و دوستان هم مدارم در این بهشت زیبا❤️

    خدایا شکرت که جواب تمام سؤالام و اینجا و از طریق استاد داری بهم میدی

    خدایا شکرت که اگه تو گذشته بهت شک کردم هدایتم کردی تا بهتر درکت کنم

    از وقتی به چشم انرژی که سر تا سر کیهان و فرا گرفته به خدا نگاه میکنم درک بهتری نسبت به خدا دارم و راحت تر میتونم تو تک تک لحظات زندگیم حسش کنم

    بهترین تعریفی که میشه از خدا کرد همین انرژیه چون نه به وجود میاد و نه از بین میره فقط از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه

    از وقتی با این دید زیبا دارم به خدا نگاه میکنم همه چیز برام خدایه

    وقتی پرواز پرنده ای و میبینم لذت میبرم دارم خدا رو میبینم

    وقتی از صدای جیک جیک گنجشک ها لذت میبرم دارم خدا رو میبینم

    وقتی غروب زیبا رو میبینم و لذت میبرم دارم خدا رو میبینم

    وقتی نسیمی میاد و لذت میبرم دارم خدا رو میبینم

    وقتی از تکان خوردن برگ سبز درختان لذت میبرم دارم خدا رو میبینم

    وقتی دریا و با اون همه زیبایی و وسعت میبینم و لذت میبرم دارم خدا رو میبینم

    وقتی گلی زیبا و رنگی میبینم و لذت میبرم دارم خدا رو میبینم

    وقتی درختان زیبا و تنومند و میبینم که تو هر فصل به یه شکل ظاهر میشن لذت میبینم این یعنی دارم خدا رو میبینم

    وقتی هر روز آسمون آبی و میبینم و لذت میبرم دارم خدا رو میبینم

    و………

    الان دیگه تو آسمونا دنبالش نمیگردم و برای حرف زدن با خدا دستامو رو به آسمون بالا نمیبرم چون خدا همین نزدیکیست و از رگ گردن بهمون نزدیک تره

    همیشه همه بهم میگفتن خدا همه جا هست ولی میگفتم یعنی چی مگه میشه مگه خدا چه شکلیه که میتونه همه جا باشه و همه ی جهان و کنترل کنه

    همینه که استاد میگه نباید با تقلید از گذشتگان زندگی کنیم هر فردی خودش باید خدای درونش و پیدا کنه خدایی که بهش آرامش بده

    الا بذکر الله تطمئن القوب

    یاد خدا آرامش بخش دلهاست

    من خیلی کارا رو فقط به خاطر دین و رفع تکلیف انجام میدادم ولی اصلا خدا رو پیدا نمیکردم

    چون داشتم کور کورانه از دیگران تقلید میکردم

    چون میگفتن تو مسلمونی باید یه اصولی و رعایت کنی وگرنه مورد عذاب و خشم خدا قرار میگیری

    ولی من اون زمان آرامش نداشتم و حال دلم خوب نبود

    چون خدای واقعی و پیدا نکردم چون با کارایی که دیگران دستور میدان و انجام میدادم احساس خوبی نداشتم

    خدای من الان برام بهترین یار و یاوره و من دارم تو بیشتر لحظه های زندگیم میبینمش و به آرامش میرسم

    اصلام برام مهم نیست دیگران در مورد من چه فکری میکنن شاید چون تو خانواده ی تقریبا مذهبی هستم فکر کنن من بی دین و ایمانم ولی من دوست دارم این مسیر و ادامه بدم و عاشق این سفر هستم

    قدیم خیلی این سؤال برام پیش میومد که چرا خیلی ها دارن تو مشقت و سختی زندگی میکنن خیلی ها تو بهترین مناطق دنیا با بهترین امکانات

    و همیشه م همه بهم میگفتن خدا هر کس و دوست داشته باشه بیشتر عذابش میده تا اون بنده ش بیشتر به یادش باشه

    این یکی از ترمزای من بود که هر اتفاق بدی رخ می‌داد شاید ته دلم خوشحال بودم که خدا چون من و دوست داشته این اتفاق برام پیش اومده

    حالا دارم میفهمم هر کس هر جوری زندگی میکنه نتیجه باور و فرکانس های خودشه و منم اونجا بخاطر اون ترمز ذهنم و خیلی ترمزای دیگه اتفاقات بد و دعوت میکردم تا وارد زندگیم شم

    چون خدا به هیچ کس ظلم نمیکنه این ماییم که داریم به خودمون ظلم میکنیم

    خداوند قوانینی وضع کرده و گفته اگه آگاهانه یا نا آگاهانه به این قوانین عمل کنی اتفاقات خوب وارد زندگیت میشه

    و این دقیقا بر میگرده به عدل خدا که جهان و جوری خلق کرده که هر بنده ای با توجه به فرکانسی که میفرسته اتفاقات و شرایط هماهنگ با همون فرکانس و وارد زندگیش میکنه

    خدایا ازت ممنونم که دارم هر روز بیشتر و بهتر لمست میکنم و الان که ساعت سه نصفه شبه با تمام وجودم و انرژی کامل از تو میگم و خوشحالم که پیدات کردم🧡🧡

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مریم کهوند گفته:
      مدت عضویت: 1426 روز

      چقدر لذت بردم از نوشته های تو زهره عزیزم

      وقتی نوشته ات رو خوندم دقیقا یه حس مشترک با حرفات داشتم، منم الان بیشتر از هر زمان دیگری خداوندمون رو در هرچیزی میبینم، میدونم که در ابتدای این درک هستم ولی نزدیکی من بیشتر از هر زمان دیگری هست، همیشه دنبال این احساس بودم، همیشه از خوندن این شعر لذت می بردم

      به دریا بنگرم، دریا تو بینم، به صحرا بنگرم، صحرا تو بینم، به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعناتُ بینم و حالا دارم تجربه اش میکنم، خیلی عمیق تر، خیلی شیرین تر.

      خدا رو شکر میکنم که همراه هم در این مسیر سرسبز هستیم

      خدا رو شکر میکنم که از هر زمانی به تو نزدیک ترم

      خدا رو شکر میکنم که در بند بند وجودم احساست میکنم،

      خدا رو شکر میکنم که در دستانی که در حال تایپ هست تو رو میبینم

      خدا رو شکر میکنم که در این زمان و این مکان هستم

      خدا رو شکر میکنم که من رو به راه راست هدایت کرده و میکنی

      خدا رو شکر میکنم برای چشمانی که منوّر به این همه آگاهی های زیبا میشه

      خدارو شکر میکنم برای توئی که از چشمان من سرازیری برای سرازیر شدن احساساتم

      خدایا شکرت، خدایا ممنونتم ،خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتری و در زندگی ام جریان داری

      خدایا زبانم از سپاست قاصره

      خدایا ممنونتم که در زبان زهره جانم جاری شدی

      ممنون از وجودت زهره عزیز 🫂

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        زهره شریعتی گفته:
        مدت عضویت: 1751 روز

        سلام دوست عزیزم

        صبح از خواب بیدار شدم و دیدم جواب کامنت من و دادی

        به شدت خوشحالم کردی و کلی بهم انرژی دادی

        منم از خدا بی نهایت سپاسگزارم برای این همزمانی و این حال خوب و فرکانس و انرژی مثبتی که بین من و تو مریم عزیز بود

        و باز هم یه تشکر ویژه دارم از خدایی که من و هدایت کرد تا عضوی از این خانواده صمیمی باشم و زندگیم و بسازم و همچنین یه تشکر از استاد عزیزم که کاری کرد تا من و خیلی افراد دیگه بتونیم خدا رو بهتر درک کنیم و به همون نسبت زندگی خوبی و تجربه کنیم

        عاشقتم مریم عزیزم که باعث شدی برگردم به دورانی که این کامنت و گذاشتم و نتایجی که تا به الان گرفتم و باقدرت بیشتر این مسیر و ادامه بدم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    رکسان اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2220 روز

    درود بر خانواده عزیز توحیدی ام

    ایمان توحیدی داشتن لازمه ی رسیدن به خواسته هاست، پذیرفتن اینکه این انرژی یا همان خدای مهربان قوانینی را در این دنیا وضع کرده است که قابل تغییر نیست و اگر طبق قانون پیش بروی به تمام خواسته هایت می رسی حالا با توجه به دیدگاه و بینشت یا آن خواسته ها خوب هستند یا بد که برمی گردد به باورهای ما

    ما در اغلب موارد این جمله را می گوییم که «دنیا رو حساب و کتاب است» آیا واقعا معنی آن را متوجه شده ایم؟!!

    آیا واقعا عمیقا به حرفی که می زنیم ایمان داریم؟!!

    از قدیم این جمله گفته شده است، اما ما با اینکه این را می دانیم باز هر اتفاقی بیافتد که به ظاهر باب میل ما نباشد یقه ی خدا و دیگران را می گیریم

    قانون خیلی ساده است « هر فرکانسی را بر جهان بفرستی، جهان مطابق با همان فرکانس جواب تو را خواهد داد»

    پس ما در هر زمینه ای باید ابتدا ایمان داشته باشیم به این موضوع بعد از آن بینش و باور خود را در هر موردی که احساس خوبی به ما نمی دهد تغییر دهیم بعد از آن است که به احساس خوب می رسیم و با احساس خوب است که اتفاقات خوب بوووم بووووم پشت سر هم اتفاق می افتد، و آرامشی به ما می دهد که غیرقابل وصف است

    حس حضور خداوند در هر لحظه، بعد از آن شکرگذاری،، چنان آرامشی را ایجاد می کند که فقط به دنبال هدایت خداوند هستی، از او می خواهی، با او صحبت می کنی، تنها دوست و رفقیت می شود، شادی و خوشحالیت را از او می خواهی و و و…

    اینجاست که دلت قرص می شود، سلامتی، روابط، ثروت هر روز بهتر و بهتر می شود…

    استاد عزیزم با روح بزرگ و مهربانتان، صمیمانه سپاسگزارم که وسیله ای هستید که من سخنان خدا را از زبان شما بنده ی هدایت شده اش بشنوم، و هر روز شکرگزارتر از قبل هستم که عضوی از اعضای بزرگ خانواده ی عباسمنش هستم…

    دوستتان دارم، در پناه و هدایت حق شاد، پیروز، سلامت، سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ( به قول استاد 😍)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1508 روز

    بنام یگانه معمار هستی

    .

    سلام ،

    روز 45 سفر عشق .

    خداروشکر میکنم برای این آگهی ها و دانش ناب که من هر روز دریافت میکنم . ممنونم از استاد عزیزم برای این سخنان دلنشین و این فایل عالی . من از وقتی که به خداوند و این جهان دیدم عوض شد و سیستمی دیدم اش ، دیگه ناراحتی و غصه هام کمتر شده . قبلا فاز ناله میگرفتم و میرفتم تو حالته افسردگی برای اینکه خدای احساساتی دلش برای من بسوزه ، یا با خدا لج میکردم و کارهای ناراحتی میکردم . یا اینکه اعمال مذهبی زیاد انجام میدادم بدون فکر برای اینکه خدا خوشحال بشه از من و کارم راه بیفته که در اکثر موارد راه نمیفتاد .

    از وقتی فهمیدم که سیستم دارای قانون میباشد و احساسی نیست . من دیگر اینکونه عمل نمیکنم .

    با تمام وجود سعی میکنم در هر حال حالم خیلی خوب باشه شکر گذار باشم پر انرژی و بسیار مثبت باشم و همینم سبب میشه کارم خیلی راحتتر پیش میره هیچ ، حالمم عالی شده روزهام زیباتر شده آرامشم بیشتر شده . دلم خیلی گرم تر شده ایمان و توکلم بسیار بسیار بیشتر شده واقعا هر لحظه دارم خداروشکر میکنم و در نتیجه میزان نعمتهایم بیشتر و بیشتر شده شکر خدا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1938 روز

    به نام خدای هدایتگرم…

    سلام استاد عزیزم،استاد نمیدونی چه حالی دارم و باید بنویسم

    اول توی دفترم نوشتم و تمرین ستاره قطبی ام رو انجام دادم و حالا تعهدم…

    من دیشب به پیشنهاد دخترم کتاب کیمیاگر رو خوندم،کتابی که چندین ماهه داریمش،دخترم‌چند باری بهم گفت ولی تو مدارش نبودم

    دیشب بازم با کلی مقاومت شروع کردم خوندمش

    واااای خدای من چقدر زیبا و گیرا بود،تا ساعت ۲ نصف شب نشستم پاش و تمامش کردم و جاهای نا خود آگاه گریه کردم و یاد حرفهای شما می‌افتادم و تکرار قانون،مهاجرت کردن،راستی چند روزه به فکر مهاجرت خیلی هستم و احساسم الان گفت اون کتاب یه نشانه است برات و در مدارش قرار گرفتی

    استاد بعد از ویرایش پروفایلم و پاک کردن همه محصولات که از دوستی بهم رسیده بود،احساس کردم مدارم عوض شده حالات روحیم تغییر کرده اینو میفهمم،به نظرم پاک کردن محصولات که بهایی براش نداده بودم و این مقاومت ذهنم دیگه وقت عمل بود و باید پاک میکردم اینو چند روز هی با نشانه ها بهم میگفت و منم هر چند مقاومت داشتم ولی با احساس خوب پاک کردم و حس سبکی در من جاری شد و یه آخیش بلند به خودم گفتم و یه تشکر و از اون روز و اون عمل حالم منقلب هست و الان خواندن کیمیاگر چنان شور و هیجانی در من ایجاد کرد که تا ساعت ۳ فقط گریه میکردم و نوشتم با احساسی عجیب خوابیدم،چند دقیقه گذشت صدایی بلند واضح گفت برو قران رو باز کن و بخوان،وااای استاد نمیدونی چه آیه ای آمد

    سوره نحل ایه ۱۴

    (و در زمین کوههایی استوار کرد تا شما را نجنباند و رودها و راهها تا شما راه خود را پیدا کنید و نشانه‌ هایی دیگر و آنان به وسیله ی ستاره قطبی راه یابی می‌کنند)

    استاد دیوانه شدم و فقط اشک ریختم،خدایا چقدر زیبا با من حرف زدی اول آماده‌ام کردی و قلبم رو باز کردی و پذیرای هدایتت،رفتم تفسیرش رو خوندم

    و من اینو فهمیدم کوه نماد مقاومت و محکمی هست و به خودم گفتم خداوند اراده و تعهد منو میخواد برای آشکار شدن هدایت بعدی،بهم تقلبی رساند و گفت محکم و استوار و با اراده باش و بعد گفت راه بهت نشان میدم و راه نمیان میشه برات ولی به شرط تهعدت و کلمه نشانه که گفت به نشانه ها دقت کن،تمرین ستاره قطبی،خدای من قانون کار میکنه درسته بی نقص

    این‌من بودم که نبودم خدا که همیشه هست

    و حالا میخوام باشم و خدا داره راه بهم نشان میده

    با اینکه من آدم خوشخوابی هستم یک ساعت اینور اونور شدن خوابم کسل میشم با اینکه ۴ ساعت خوابیدم امروز سرحال و پر انرژی بودم

    شروع صبح از خدا هدایت خواستم نا خود آگاه سوره اخلاص رو شروع کردم خواندن،(قل هو الله و احد…)و وقتی دخترم رو میبردم مدرسه از مسیر تکراری هر روز مسجدی هست که درپشتیش یه حدیث برای بنای مسجد هست که هر روز میبینم ولی استا اینو 😭😭😭😭😭من تا حالا ندیده بودمش،سوررره اخلاص،پایینتر از اون بود قلبم هوری ریخت و احساس خوبی پیدا کردم،نشانه،نشانه ای که دیشب خداوند بهم گفت و امروز با شروع صبح نا خود آگاه خوندمش

    و تا خونه فقط سپاسگزاری کردم و سوره اخلاص رو خوندم و آمدم زدم رو نشانه ام بازم وااای استاد میدونی چی آمد

    چه طور خدا رو بهتر بشناسیم بازم قلبم باز شد،دیدی استاد احساسم درسته مدارم عوض شده

    آمدم با جان دل گوش دادم فایل یک رو گوش دادم بازم دو رو و گفتم خدایا چقدر بزرگی،بزرگیت رو شکر

    و الان یه شارژ اشتباهی به گوشیم ارسال شد🙂😍و همسرم پول اون شارژ اشتباهی رو پرداخت کرد بازم هدیه خداوند به من

    بهترین زمان برای ساکت کردن ذهن منطقی ام

    دیدی ذهن جان دیدی خدا چند هزار تا دست داره،دیدی از جاییکه فکرش رو نمیکردی بهت پول رساند دیگه چی میگی وااای خدایا من چقدر خوشبختم، دیدی از آسمان اونم ساعت۱۱ شب برات رسید،پاداش‌ها همیشه هست این منم که نیستم در یافت کنم

    خوشبختم که دارم مینویسم و اتفاقات داره بزگ میشه و من لایقتر خدایا شکرت

    استاد این‌تجربه یک روز من با توجه به ظرفم و درکم بود،عالی بود سپاسگزارم

    تونستم باشم و دریافت کنم و حالا ذهنم ساکته و تا میخواد شروع کن میگم ببین شروع نکن ساکت باش و نون ماست رو بخور😄حرف نزن که امروز کلی نتیجه دارم نمیتونی چیزی بگی

    راستی اینم بگم دیشب به خودم گفتم من چقدر در برابر ترسهام مقاومت دارم و بعد به خودم گفتم بذار اونا باشن تو ایمانت رو تقویت کن،ترسها خود به‌خود میرن

    بعد استاد من فایل خدا رو بهتر بشناسیم رو گوش داده بودم ولی اینبار حرفهای تازه میشنیدم برای بار سوم هم دوباره تازه بودن، خدایا شکرت باید حرکت کنم و متعهد باشم متعهد متعهد

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم دوستت دارم

    راستی استاد دنبال تفاوت یرید و یشا در قرآن هم گشتم و بازم فایل رو گوش دادم بازم دیدم باز تر شد

    خدایا شکرت

    شکرت که نوشتم و تمرین ستاره قطبی رو کامل کردم تا راه روشن و پیدا شود خدایا شکرت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    ســــــمـــــیـــه گفته:
    مدت عضویت: 1530 روز

    به نام الله 🌸🌸🌸

    روز چهل و پنجم از،سفرنامه نمیدونم چرا هر روز یه فایل و میشنوم میگم دیگه این کامل ترین . این برا یه عمر م بسه ،اگه بخوام عمل کنم . و فرداش میام و باز یه فایل دیگه که من و نمیدونم تا کجاها میبره .

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    تا الان استاد می گفت اگه میخوای بفهمی فرکانس درست داری ارسال میکنی باید ببینی احساست چطوری !دیشب تا صبح به اون خدا !!! به این فکر میکردم که چطور احساسم رو باید خوب نگه دارم . خیلی سخته ،تا به یک تضادی برمیخورم حالم بد میشه و امروز جوابم رو اینجا گرفتم که :

    ھمه ی این احساسات خوب رو میتونیم با نگاهمون درست کنیم .

    مثلا یک اتفاق یکسان برای دونفرمیافته و یکی میگه من مطمئنم یه خیرتی در این و به ارامش برسه .

    و یکی دیگه میگه نه ،خدا چرا من و دوست نداره ،چرا کمکم نمیکنه .

    و این تضادی که یه هفته تو زندگی من پیش اومده ،من سر در گم بودم و گاهی میگفتم خیرتی توش و گاهی که ورودی های منفی داشتم همش در گیر نگرانی و ترس و دلهره بودم .

    الان میفهمم اون ترس و نگرانی نشانه ی این که من خیلی ایمانم به خدا کم .

    دیشب گفتم خدایا خودت راهم نشونم بده ،خودت بگو چی کار کنم .

    باور م نمیشه وقتی اومدم فایل و شروع کردم به شنیدن یه چیزی بهم گفت برو بنویس نکات مثبت این اتفاق رو .

    و ارام شدم بی نهایتت قلبم ارام شد و حالا میخوام برم بنویسم .

    خدایا من بنده ی توام . خدایا راهو نشونم بده . من میخوام تو مدار درست باشم . و میدونم کمکم میکنی .

    خدایا کمکم کن من به تو توکل کردم میدونم باید سپاسگزار باشم . باید به نکات مثبت زندگیم نگاه کنم .و فرکانس های خوب

    بفرستم .

    کمکم کن میخواهم اونقدر ایمانم به تو زیاد باشه که در زندگی برهر ترس و نگرانی غلبه کنم . میخوام خوب بشناسمت.

    الان فهمیدم تمام تمرکزم باید روی،شناخت خدای خودم بزارم .

    این جایی که الان هستم حاصل انتخاب و فرکانس های خودم است . من مسئول افکار و اعمالم هستم .

    ( قلبت را پاک کن ،اتفاقهای خوب برای قلبهای پاک میافته . ) 💞💞

    باید برسم به جایی که وقتی به خدا فکر میکنم حالم خوب بشه 💗💗

    عاشقتم خدای من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      شادی گفته:
      مدت عضویت: 2129 روز

      سلام بر شما دوست عزیز.

      من هدایتی هدایت شدم به این فایل از استاد. از صبح سه بار گوشش دادم. اکثرا تو کامنت دوستان میتونم حرفهای استاد رو بهتر درک کنم .و جاهایی از صحبتها رو که نشنیدم ,با کامنتها میشنوم .

      این قسمت رو خیلی دوست داشتم که گفتین همه ی احساس خوب را با تغییر نگاهم میتونم بهش برسم.

      وقتی که نگاه من به دنیا اونجور که درسته باشه دیگه ترس و نگرانی نمیاد.

      من در گذشته مینشستم و فکر میکردم که چجوری اگر اتفاق بدی برام افتاد بتونم احساسم رو خوب کنم و یا بهترین عمل رو انجام بدم یا چطوری از خدا و جهان کمک بخوام

      در حالیکه خود این هم پیش پیش به استقبال اتفاق بد رفتن بود.

      و در ضمن اگر نگاه من به دنیا و خدا درست باشه ,اصن اولا اتفاق بد معنی نیمده ثانیا خداوند رو در مقابل خودم نمیبینم و اینجوری حس تنها در این دنیا رو ندارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: