خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 1 - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند بخشنده مهربان

سلام به همه دوستان عباسمنشی خودم. دوستان هم فرکانسی خودم. خداوند متعال رو خیلی خیلی زیاد شاکر هستم که من رو با استاد عزیزم و مهمتر از همه و مهمتر از همه از طریق استاد عزیزم، من رو با قوانین بدون تغییر و عااالی خودش آشنا کرد. این اولین باره که من تو سایت دارم کامنت میزارم، کلا مدت زمان کمیه که در سایت عضو شدم. اوایلش که خیلی گیج و سردرگم بودم . هیچی از سایت نمی دونستم تا اینکه صحبتهای استاد رو در مورد کاربردها و تغییرات سایت گوش کردم . تا چند وقت پیش من میدونستم در زندگیم، در جای خوبی قرار ندارم . درواقع در جایی که مطلوبه قرار ندارم. اون روزها به شدت پریشان بودم و درون ناآرامی داشتم . در یک سری اتفاقات با استاد عزیزم اشنا شدم . الان که دارم مینویسم در هر کلمه اشک جاری میشه از چشمام . خدا رو بینهااااااااااایت سپاسگزارم. من یه مدته جای پای قدمهای خدا رو تو زندگیم میبینم. من هدایت خدا رو با تمام وجودم لمس میکنم. هر روز . هر لحظه . به قول استاد انقدر معجزات و هدایتهای خداوند مهربانم در بدیهیات زندگیم داره اتفاق می افته که هر روز باید به خودم یادآوری کنم که یادت نره اینا یه روز معجزاتت بوده. من میدونم هنوز اول راه قشنگ خودم هستم. ولی از وقتی که شروع کردم به تغییرات باورم از همون لحظه، به قول استاد اتفاقات مثبت رو دیدم . از خدای رحمانم، از استاد عزیزم، از خانم شایسته عزیز و مهربانم بی نهایت سپاسگزارم. من خدا رو بینهایت سپاسگزارم چون هر موقع که سوالی برام ایجاد میشه ، به فاصله کوتاهی جوابش رو از همین سایت و از صحبتهای استاد میگیرم. خدای خوبم ممنونم ازت . من لذت اشک شادی ریختن برای تحقق رویا را با لطف خدا و اموزشهای استادم تجربه کردم . از وقتی با این بدیهیات رسیدم به خواسته هام، بعد از اون بی اختیار اشک شوق ریختم حتی در تصور و تجسم رویایی که منتظر تحققش هستم. چون باور داشتم که به زودی دارمش. خدایا بخاطر همه لطفت بمن ازت ممنونم. اولین بار که اشک شوق ریختم برای رویایی که در مسیر تحقق قرار داشت، همش یاد حرفهای استاد می افتادم که میگفتن خدا به شدت سریع جواب ادمها رومیده . ممنونم از همه دوستان. من خیلی صحبت زیاد دارم و زبانم از بیانش کمی قاصره. هدایت شدن من هم به این خانواده دوست داشتنی هم، در یک مسیر بدیهی و البته در ابتدا بسیار پر پیچ و خم بود. الان که هرچی به گذشته فکر میکنم میبینم فقط من کمی آمادگی داشتم جهت تمایل به تغییر و خدای مهربانم مرا به این مسیر هدایت کرد. خدایا شکرررررررت. ممنونم ازت.