اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد عزیزم وقتی این فایلو گوش میکردم چیزهایی از شما میشنیدم که من سالها بود با این تفکر زندگی میکردم که باید گفت زندگیرو به کام خودم تلخ کرده بودم و با این افکار که در پیشگاه خداوند متعال باید زجه و زاری بزنی تا خداوند بهت رحم کنه یعنی اینو نه به من به خیلی از افراد جامعه دیکته کرده بودن که باید در پیشگاه خداوند اینطور باشی تا به چیزی که میخوایی برسی
ولی ابن همیشه برام یه سوال بود که منیکه این طور هستم واز خدا میخوام چرا بهم نمیده
آخه میگن خداوند بخشندس پس کو
خیلی درگیر پیدا کردن این جواب بودم که یهطورایی باعث شد تا بعد از چند سال به این جواب خودم برسم از وقتی که با شما استاد عزیزم با صورت کاملا اتفاقی از تلگرام آشنا بشم که جریانشم بهتون گفتم
واقعا خدارو هر روز شکر گزاری میکنم که منو با شما آشنا کرد نمیدونم اینطوری و به صورت ناآگاهانه من پیش خدا میرفتم چه جوابی بهش داشتم که بگم و اصلا چی میخواستم بگم و اینو الان میدونم که خدا چقققدددررر منو دوس داره که هدایتم کرد به سوی شما وگفت بیا اون چیزی کهمیخواستی بدونی با بنده من سید حسین عباسمنش بهش برس ببینم چیکار میکنی
استاد عزیز تر از جانم مطمئن باش دست پر باهات ملاقات میکنم به امید الله یکتا چون از وقتی که با شما آشنا شدم و قانون جهانو فهمیدم دونستم که چطوری قدم بردارم حالا منیکه به صورت میهمان از فایلهای رایگان که نگو دریای نور شما اشتفاده کردم حالا ببین وقتی محصول شما رو بخرم و دوره تکاملمو آرام آرام طی کنم چه شود به امید الله یکتا
هر کجا هستید در پناه الله یکتا شادو پیروزو سربلندو ثروتمند و سعادتمند در دنیا وآخرت باشید
سلام دوستان من 34 سالمه توی عمرم کسی نیومده مجانی اطلاعات ارزشمندی به آدم بده چه از زمان دکتر ارمنستان و چه دکتر حلت و خیلی‌های دیگه عباسمنش که خیلی جرات داره این حرفا رو میزنه چون با این کار نون خیلی از آدما که بین خدا واسطه میشن آجر میشه فقط خواهشم سایتتونو از حالت رایگان در نیارید همه چیز پول نیست
فایل استاد را گوش دادم و خب سوالات زیادی در ذهنم شکل گرفت.
این قسمت از حرف ایشان صحیح است که انسان نمی تواند خدا را گول بزند و با گریه و زاری و بدون ایمان بخواهد به خواسته خود برسد.این مطلب را همه میدانند که خدا کسی نیست که بخواهیم او را تحت تاثیر قرار دهیم.
مطلب دیگری که در فایل بود بحث این بود که بعضی از افراد ظاهرخوبی دارند ولی زندگی بدی و بعضی شاید ان ظاهر خوب را ندارند ولی زندگی خوبی دارند.
من از جایی شنیدم که خداوند صابر است و اگر انسانی گناهکار باشد انقدر به او فرصت میدهد تا به گناهان خود اضافه کند. پس اگر ان فرد با انجام گناه باز هم زندگی خوبی در ظاهر دارد مبنی بر این نیست که روند خوبی را دارد دنبال میکند.
و اینکه اگر بعضی انسانها به ظاهر خوب هستند و گاهی میبینم قلبا هم انسانهای خوبی هستند ولی در زندگی بلا و سختی میبینند شاید امتحان الهی باشد. شاید از همان بلا بخواهد به وضوح برسد که چه باید انجام دهد.
در ضمن از صحبت استاد عباس منش شاید این تصور ایجاد شود که باطن مهم است نه ظاهر .
درصورتی که باید گفت باطن مهم است ولی ظاهر نیز بسیار با اهمیت است.
اگر مثلا خانمی بیاید بگوید خب من حجاب را رعایت نمیکنم ولی قلبم پاک است و نیتم خوب و غیره مثال هنداونه ای است که اگرچه مغز هنداونه که همان باطن است خیلی مهم است ولی تا پوسته سخت ظاهر نباشد ان مغز هندوانه نیز خیلی زود گندیده میشود.
پس درست است که باطن و نیت و باور خیلی مهم است ولی ظاهر هم اهمیت دارد.
راستش دوستان ،من خودم به شخصه خیلی از قانون جذب استفاده کردم و خیلی از صحبتهای استاد عباس منش را هم گوش دادم ولی به چیزی که رسیدم اینست که همچنان که خودشان در صحبت هایشان عنوان کرده اند ایشان همه چیز دادن نیستند. و بعضی از دوستان به نظر میرسد همه صحبت های ایشان را دربست قبول دارند در صورتی که خوداستاد این نظر را ندارند و ما را به تحقیق و تفکر بیشتری رهنمون میشوند.
بنابراین بهتر است ما نیز در بعضی از موارد با تفکر به صحبت های ایشان گوش دهیم و نقد کنیم و نظر دهیم و به دنبال یادگیری و فهم بیشتر باشیم.
من اطلاعات زیادی در زمینه قانون جذب یا خیلی از این موارد ندارم ولی با توجه به چند ماه اشنایی با این سایت و مطالعات دیگری که داشتم به یک نتیجه ای رسیدم و ان هم اینست که در این جهان فقط یک قانون وجود ندارد که ان هم قانون جذب باشد.
به نظر من کمی محدود نگری است اگر فکر کنیم خدا این جهان مادی و یا معنوی را فقط بر پایه قانون جذب بنیان نهاده است.
من قبول دارم که یکی از قانون های خداوند میتواند قانون جذب باشد ولی همه ان نیست.
در خیلی از سایت های موفقیت یا جذب طوری صحبت میشود که این تنها قانون است ولی نیست. برای همین هم این قانون تا یک جایی میتواند جواب پرسشها را بدهد و از یک جایی به بعد نمیتواند.
به نظر من باید سعی کرد به تمامی قوانین این جهان پی برد . و همه اتفاقات را فقط با قانون جذب توجیه نکرد .
دو نکته در صحبت های شما دیدم که به آنها اشاره هایی کوچک دارم
یک
در مورد مثال هندوانه که فرمودید “تا”پوسته سخت نباشد مغزهندوانه…
که به نظر من این مثال از ریشه اشکالاتی دارد زیرا چه بسا هندوانه هایی که با پوسته سخت به شدت گندیده و یا کال هستند.خود تامل کنید..
دو
نه آقای عباس منش نه هیچ فرد دیگری در حوزه موفقیت ادعای این را نداشته اند که کل جهان است و قانون جذب (اگر قانون آفرینش استاد رو تهیه بفرمایید به قوانین بسیار که ایشون در موردش تحقیق نموده اند و در موردش صحبت میکنند واقف خواهید شد)
با عرض سلام خدمت شما استاد عباس منش و خانواده ی بزرگم
فایلی که تحت عنوان خدا را بهتر بشناسیم از شما گوش دادم نتیجه ای رو توی ذهنم آورد : شما نتیجه ای رو میبینید که از پیش میفرستید
اگه فکر کنیم ما در آخرت نتایج اعمالمونو میبینیم پس در این دنیا نتیجه ی چیو میبینیم؟ باز هم نتیجه ی اعمالمونو
اعمال ما برخاسته از افکار ماست
افکار ما حاصل باورهامونه
باورهای ما یک فکره که انقدر تکرار شده که به فکر غالب تبدیل شده و باورهامون یک ژنراتور فکره
افکار ما به اعمالمون جهت میده
پس ما چیزی جز ماهیت فرکانس های خودمون بصورت اتفاق نمیبینیم
همچنین اتفاقات مختلف رو اگر در تاریخ بدون تعصب مطالعه کنیم خواهیم دید که خداوند سیستمی داره که قوانینش بدون تغییر و برای همه یکسانه
شما سرگذشت پیامبرارو ببینین
ببینین سیستم جهان طبق قوانینش عمل میکنه اگر خداوند استغفرالله احساساتی بود باید مشکلاتی که مردم به پیامبران و امامان وارد میکردن رو همه رو دفع میکرد و دلش به رحم میومد اما خداوند طبق قوانینش حرکت میکنه
پس قوم حضرت لوط رو چجوری توضیح میدهید چون که الان هم افراد زیادی همجنس گرا هستن ولی برای اون ها عذابی پیش نمیاد یا حداقل نه به سختی قوم لوط ممنون میشم اگه جواب بدهید
برای رسیدن به پاسخ شما بهتره کمی در مورد کلمه عذاب بیشتر بررسی کنیم.
به نظر من عذاب یعنی هماهنگ نبودن فرکانس خواسته ،با مداری که در اون قرار داریم!
البته نمیشه گفت این باوری که من به عذاب دارم جزو قانون هست.
زمانی من دچار عذاب میشم، که خواسته ای رو داشته باشم ،اما به هر عنوان نتونم به اون دسترسی پیدا کنم!
و این زمانی پیش میاد که من در مدار خواسته ام قرار ندارم.
و زمانی من در مدار خواسته ام نیستم که، ورودی های ذهنم مغایرت با خواسته ای که مَدِ نظرم هست رو داشته باشه.
یعنی میشه گفت کنترل ورودی های ذهنم رو ندارم!
با یه مثال ساده عنوان میکنم…
فکر کنید که شما بستنی دوست دارید. علاقه زیاد شما به بستنی باعث میشه در مداری قرار بگیرید که دائماً با اشخاصی مصادف بشید که در حال خوردن بستنی هستند، و یا مغازه هایی که انواع بستنی های رنگارنگ و خوشمزه رو در معرض دید مشتری قرار میدند.
اگر ذهن فقیری داشته باشید دو حالت پیش میاد:
در مداری قرار میگیرید که توان خرید بستنی رو ندارید، و فقط باید با حسرت نظاره گر دیگرانی باشید که در حال لذت بردن از خوردن بستنی هستند.
به نظر شما این عذاب نیست؟!
و در حالت دیگه توان خرید بستنی رو دارید ولی ذهن فقیر شما ترس از دست دادن پول و خالی شدن جیب شما رو داره!
که این هم خودش، به نوعی عذاب محسوب میشه!
حالا این بحث رو گسترده تر در تمام جوانب زندگی در نظر بگیرید!
معنویت..روابط…ثروت...و….خیلی موارد دیگه.
نکته دیگه ای که میشه عنوان کرد اینه که…
عذاب برای هر شخصی تعریف متناوب داره، یعنی ممکنه اتفاق و حادثه ای برای یکی عذاب محسوب بشه ولی برای دیگری نقطه آرامش باشه!
و این تفاوت ،بخاطر تضادِ دیدگاه و آگاهی هر فردی هست که نسبت به باورهای خاص خودش بوجود اورده!
یعنی ممکنه یه نفر کاری رو با عشق انجام بده که در نظر دیگری عذاب آور باشه!
(حتما به چنین مواردی برخورد داشتید).
پس میتونیم نتیجه بگیریم که:
نمیتونیم برا عذاب حد و مرزی قائل بشیم!
یعنی نمیشه در یک جمله اون رو بیان کنیم.
در قرآن بارها از کلمه عذاب و بخشش و رحمت خداوند صحبت شده.
و اگه دقت کرده باشید برای قوم هر پیامبری نسبت به مداری که در اون قرار داشتند عذاب خاصی نازل شده!
برای یک قوم زلزله برای قومی دیگه سیل و برای یکی دیگه باد ویرانگر و…
اما هر جا که صحبت از عذاب اومده در مقابلش کلمه رحمت و بخشش خداوند هم اومده.!
البته در قرآن بیشتر عذاب الیم برای کسانی امده که مشرک و یا کافر هستند و همواره در شرک و کفرشون پافشاری میکنند.
سجده ۱۴
پس [به کافران گویند:] به کیفر آنکه دیدار امروزتان را فراموش کردید بچشید، که ما شما را واگذاشته ایم، و به کیفر آنچه همواره انجام می دادید، عذاب جاودانه را بچشید.
سباء ۳۸
و کسانی که همواره در [انکار و ابطال] آیات ما می کوشند، به گمان اینکه می توانند ما را عاجز کنند ، اینان احضار شدگان در عذاب خواهند بود.
الزخرف
بی تردید گناهکاران در عذاب دوزخ جاودانه اند. (۷۴)[عذاب را] از آنان سبک نگردانند و آنان در آنجا [از نجات خود] نومیدند، (۷۵) و ما بر آنان ستم نکردیم، ولی آنان خود ستمکار بودند، (۷۶)
اگه دقت کنید عذاب برای کسانی گفته شده که همواره در حال شرک ورزی و کفران هستند.
و نکته مهم دیگه اینه که..
خودشون به خاطر باوری که داشتند به خودشون ستم کردند و خداوند ستمی به اونها نکرده!
و اما میرسیم به پاسخ سوال شما…
من چند تا سوال از شما میپرسم:
۱_آیا ما حق قضاوت دیگران رو بخاطر ظاهرشون داریم؟!
۲_آیا ما حق حکم صادر کردن رو داریم؟!
۳_آیا ما در جایگاهی هستیم که از خداوند بازخواست کنیم که چرا عذاب رو به بنده هایی که در ظاهر امر با آرمانهای ما متفاوت هستند! رو نازل نمیکنه؟!
۴_آیا ما اونقدر آگاهی داریم که به تمام مدارها اِشراق داشته باشیم؟!
و در آخر میتونم بگم آیا ما اونقدر بیگناه هستیم که اولین سنگ رو فرود بیاریم؟!(داستان حضرت مسیح که برای سنگسار زن فاحشه ای که به اون پناه اورده بود و مردم میخواستند سنگسارش کنند فرمود:اولین سنگ و کسی بزنه که هیچ گناهی مرتکب نشده!).
دوست عزیزم…
شاید با پاسخ دادن به این سوالها واقف بشید که هر کس در جایگاهی هست که باید باشه!
و اگه چیزی بابِ طبع ما نیست طبق فرمان خداوند که بارها در قران ذکر شده: اعراض کنید!
من فکر میکنم یکی از اساسی ترین مواردی که خیلی باید بهش توجه کنیم…
” قضاوت نکردن ” هست.!
ظاهر اشخاص دلیل بر باطن اونا نیست!
به قول حافظ عزیز:
می بزیر کش و سجاده تقوی بر دوش
آه اگر خلق آگه شوند از این تزویرم!
البته این نظر من بود و به هیچ عنوان نه قصد حمایت و نه سرکوب کردن هیچ فرقه و اشخاص خاصی رو ندارم!
اول از همه می خوام ازتون تشکر کنم که اینقدر زمان گذاشتین و این آگاهی هارو اینجا به اشتراک گذاشتین
در جواب این کامنت فقط می تونم بگم عالی عالی عالی
واقعا خیلی زیبا نوشتین…خیلی خیلی فراتر از پاسخ دادن به کامنت اون دوست عزیز که سوال رو پرسیده بودن توضیح دادین…معنی کلمه ی عذاب خیلی برام واضح شد…واقعا اگر هر شخص تو زندگی خودش دقت کنه می بینه اکثر عذاب هایی که بهش وارد شده و مخصوصا حسرت هایی که در گذشته داشته و داره بخاطرشون عذاب می شه بخاطر همین موضوعه…ما همیشه خواسته ای رو داریم،داریم اون بستنی فروشی رو روبروی خودمون می بینیم ولی بجای اینکه قدم برداریم و به سمتش حرکت کنیم فقط سر جای خودمون متوقف می شیم و از همه ی عالم شکایت می کنیم که چرا به خواستمون نمی رسیم، هزار تا دلیل میاریم و می گیم فلانی جلومو گرفت و اگر اون نبود من به خواستم می رسیدم و هزارتا بهانه ی دیگه…از اون طرف خدا که داره از بالا همه چیز رو واضح و از دریچه ی قوانین می بینه بهمون می گه من دارم از اینجا می بینم که چیزی یا کسی جلوتو نگرفته، تو آزادی، تنها کاری که باید بکنی اینه که بلند شی و حرکت کنی!
و بدتر از اون اینکه مواقعی پیش میاد که ما حرکت می کنیم ولی به ندای درونمون گوش نمی دیم، اونقدری به خدا اعتماد نداریم که وقتی داره از اون بالا همه چیو می بینه و بهمون می گه یه کاری بکنیم به حرفش گوش کنیم
قرار گرفتن در مسیر هدایت خداوند و دور بودن از عذاب احساس فوق العاده ایه که امیدوارم هر چه زودتر تجربش کنم
براتون بهترین هارو آرزو می کنم، همون احساس ناب دریافت الهامات الهی و قرار گرفتن در مسیر درست، همون مسیر زیبایی که پر از احساس آرامش و لذته
سلام دوست خوبم الان که دارم این متن کوتاه را مینویسم حس و حالم واقعا خوبه حس کسی رو دارم که بعد از سالها تشنگی و بی آبی در بیابان بعد از سالها دنباله روی نا آگاهانه وتقلیدی سرانجام به سراب رسید و آن نقطه عطفی شد که همه چی رو به خودش واگذار کنم و خودش مرا به سوی اقیانوس حقیقتی که از جنس آرامش ثروت سلامتی توحید و تمام چیز های خداییست هدایت کند من واقعا از خدا ممنونم و واقعا متشکر و عبد بسیااااااار دیدگاه جالب متفاوت و خالص و آگاهی بود ممنووووووووووووون
این اولین دیدگاه من در این سایت توحیدی است و امیدوارم خداوند هدایتم کند تا بتوانم یکی از بزرگترین شرکت ها و برند ها را در دنیا ایجاد کنم و باعث گسترش جهانش و تمام مخلوقاتش شوم من تا آن روز و بعد از آن در این سایت و جمع صمیمی خواهم ماند و نتایج فوق العده ای را باهوتون در میان خواهم گذاشت و اون موقع اولین مسیجم و آخرین مسیجم قبل از رسید به ای هدف بزرگ را خواهم نوشت تا باعث باور\ذیری و ایمان بیشتر اعضا به خودشان و خدای بینهایتشان شود ممنوووووووووووووووووووووووووونم از خدای مهربان و عادل مطلقم
درود خدا بر شما و همه دوستای هم فرکانسی خانواده صمیمی عباس منش با تمام وجودم کامنت شما رو تحسین میکنم واقعا لذت بردم اینقد کامنتت حس خوبی بهم داد که وادارم کرد که اگه شده در حد دو کلمه در جواب بنویسم که شاید این حس خوبم هم نصیب شما هم بشه براوووووووو👏👏👏👏👏
سلام دوست عزیز بسیار لذت بردم از کامنتتون بسیار عالی بود و کلمه کلمه اش به جانم نشست به خصوص مورد ۴ که در مورد آگاهی با تمام مدارها بود موضوع قضاوت نکردن در مورد دیگران رو برام روشن تر کرد موفق باشید دوست دارم پیگیر کامنتاتون باشم اما نمیدونم از چه طریق باید این گزینه رو فعال کنم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید
خدمتتان عرض کنم باید روی اسم شخص مثلا خانم108 کلیک کنید و وارد صفحش شوید بالای عکسش نوشته “زمانی که 108 در سایت پیامی قرار میدهد، به من ایمیل بفرست” اگر روش کلیک کنید فعال میشود
خدایا… ای خدای مهربان …من میگویم مهربان چون خودِ من میدانم مهربانی…
ای خدای مهربان …ای خدای آمرزنده…من میگویم آمرزنده چون خودِ من میدانم آمرزنده ای ….
ای خدای مهربان… ای خدای آمرزنده… ای خدای بخشنده… من میگویم ای خدای بخشیده چون “من” میدانم تو بخشنده هستی!
اما تو…
اما تو سخت گیر نیستی و “هرگزززززز” روی بر نمیگردانی 》》 این را “خودم” میدانم این “باورِ من” است.
خدا جانِ من… نه از من نه از هر بنده دیگرش ناراحت نمیشود اعصبانی هم نمیشود.
خدایِ من فقط و تنها فقط منبع آرامش ، صلح ، راحتی ، زیبایی ، خیر و خوبی است!
این خدای مهربانِ من ، آمرزنده من ، بخشنده من… من را خیلیییییی دوست دارد! دیگران را هم خیییلی دوست دارد.
خدا جانِ من… خداوندِ مهربان من… در آسمان ها نیست…! در آن دور دست ها نیست!
همین نزدیکی هاست … گفته از روحم در تو دمیدم … عه پس در من است… در ذات من است … در درونم… آن کسی که واقعا هستم …
اما خداوند همه چیز است … در بیرون من هم هست … اندکی(تفکر)!… پس من در درونم خدا جاریست و من نیز در خدا جاری هستم…
یک پوسته بین ماست(بدنِ من ، فیزیکِ من) همانی که تمام نگرانی هایم در آن است…
افکار من: [ من فکر میکردم خدا من را دوست ندارد .. به خدا میگفتم اگر من را دوست داری پس به من ثابت کن… بعد اعصبانی میشدم که چرا خدا من را دوست ندارد… بعد به یاد می آوردم دلایل را…
تو خودارضایی کردی…انتظار داری خدا دوستت داشته باشد..
فقط چندبار این کار را کردم..
حتی…
کمی فکر میکنم… اصلا چرا باید قانون بگذارم برای خودم . من از اجبار بدم می آید. خدا باید من را دوست داشته باشد حتی اگر درآینده باز هم اینکار را بکنم…
مغزم درد میگیرد… اشک هایم سرازیر میشود … یک حسی… یک صدایی…
پس که اینطور… خدا از تو روی برگردانده است … خدا دیگر برایش مهم نیست تو چیکار میکنی…
حالم بد میشود :(
مسئله ای دیگر را به یاد می آورم… حجاب…
اما مسئله ان که حل شده بود …
و باز ذهنم … اگر حل نشده باشد چی؟ اگر اشتباه نتیجه گرفته باشی چی؟ اگر خدا واقعا از زنان خواسته بدن و موهای خود را بپوشانند چی؟
نماز یادم می آید…
اما نماز که توجه کردن بود… و باز ذهنم… شاید آن نباشد شاید همان رکوع و سجده ای که قبلا انجام میدادی باشد…
افسرده خیره به خدا میشوم و میگویم آخر دوستم داری یا نه؟! ]
حتی همین الان… دوباره ناراحتی را حس کردم … دوباره… دوباره…
انگار خدا نمیخواهد بگوید دوستم داردیا نه!
شایدم من نمیخوام باور کنم که خدا همه را دوست دارد که من هم جزئی از آن ها هستم؟…
خدا تو را دوست دارد … خدا همه چیز است و هیچ چیز است … خدا در درون توست چطور میشود از تو بدش بیاید …
خدا عاشق تو است اگر اشتباهی کنی تو را میبخشد … مهم نیست آن اشتباه چی بوده… می بخشدت…
خدا یک انسان نیست که ناراحت شود… که به خاطر خود ارضایی ، رعایت یا عدم رعایت حجابکه اصلا اجباری به آن نکرده ناراحت شود…
تمام این افکاری که داری میدانی چیست؟ همان پوسته فیزیکی بین تو و خداست!
از تمام قوانین پا را فراتر بگذار… گفتند باید حجاب کنی تا خدا دوستت داشته باشد … حجاب نکن
گفتند باید نماز بخوانی وگرنه خدا دوستت ندارد وگرنه خدا تو را به حال خودت رها میکند فقط یکبار دوبار میگوید نماز بخوان و بعد از ان دیگر کاری به کارت ندارد دیگر برایش مهم نیستی… نماز نخوان
گفتند خودارضایی کنی جات ته جهنمه و خدا ازت روی بر میگردانه… اما تو اینکار را کردی … پشیمان شدی و دیگر قصد نداشتی اینکار را کنی اما فکر کردن به اینکه خدا دوستت ندارد خدا همش برایت خط و نشان میکشد اعصبانیت میکند … خودارضایی کن !
نترس…
میدانی چرا اینها را گفتم ؟ چون ذات تو خداست … میداند چه اشتباه است چه درست … تمام اینها افکار ان پوسته زمینی است ان پوسته فیزیکی که بین تو خداست
تو را تشویق به کارهای بد نمیکنم … اما میگویم خدا را بد فهمیدی… خدا خط و نشان برایت نکشیده که تو را محدود کند خدا هرگززز از تو ناراحت نمیشود هرگززز اعصبانی نمیشو روی بر نمیگرداند
بخدااا خودت خدا را بد فهمیده ای…
حتی الان هم فکر میکنی شاید داری اشتباه میکنی…
تو خدا را میخواهیی اما از اجبار متنفری …
نترس کار خودت را بکن…(کاری که دلت به تو میگوید)
تو آخرش به خدا میرسی.
خدا تو را دوست دارد…
تو هم خودت را دوست داشته باش
و برای خودت خدا را بساز و هر طور که میخواهی هم ان را بساز چون خدایی که تا کنون داشته ای خداییست که دیگران به تو معرفی کرده اند و برای تو ساخته اند.
آرزوی هدایت برای خودم و همه
صرفا نامه به خدا که در دفترم ندشتم و حسم بهم گفت اینجا هم ان را بنویس ولی ذهنم مقاومت کرد
اما من میخواهم تغییر کنم و این هم یک عمل که نشان دهد به خودم که واقعا میخواهم تغییر کنم.
اگه ممکنه یک بار فایل قبلی تون (تفسیر شعر پروین اعتصامی توسط شما در بخش فایل های رایگان) رو گوش کنید.
در اون داستان که این قدر ازش تعریف کردید پیرمرد کاملا از خدا ناامید میشه :
بانگ بر زد، کای خدای دادگر چون تو دانائی، نمیداند مگر
سالها نرد خدائی باختی این گره را زان گره نشناختی
تا که بر دست تو دادم کار را ناشتا بگذاشتی بیمار را
ابلهی کردم که گفتم، ای خدای گر توانی این گره را برگشای
آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت، دیگر چه بود
من خداوندی ندیدم زین نمط یک گره بگشودی و آنهم غلط
شما میگید حتی اگر پیامبر هم باشید و نسبت به خدا احساس بدبین داشته باشید این انرژی(؟!) نمی تونه نسبت به شما بخشنده باشه ، مهربان باشه ، دارای فضل باشه.اما با وجودی این که شخصیت داستان کاملا به خدا بدبینه و به هیچ وجه حس خوبی نداره خدا با مهربانی و بخشش تمام جوابش رو میده چون لطفش همگانی هست و نتیجه این میشه:
تو بسی زاندیشه برتر بوده‌ای…
این داستان یک داستانه و لزوما حقیقت نیست هست اما در منابع دینی ما هم خدا نسبت به همه مهربان است ونه فقط مومنان.
با سلام خدمت استاد ارجمند و گروه بی نظیرشان و دوستان گرامی.
ضمن تشکر از استاد که مثل همیشه پر انرژی هستند و فایلهایشان پر از مطالب ارزشمند و تاثیر گزار که انسان رو به تفکر وامیداره و به آدم قدرت میده تا حرکت کنیم.به نظر من با توجه به افکار و باورهای جامعه ما و دوستان عزیز و برداشت های مختلفی که از موضوعات دینی صورت میگیره نباید به یکسری مسایل ورود کنیم.زیرا در کشوری که اسلامی هست باورهای دینی خیلی قوی و محکم میباشد و نمیتوان با یکسری اطلاعات آنها را تفسیر و بیان کرد.همچنان که خود استاد فرمودند ایشان هم همه چیزها را بلد نیستند و با توجه به پیشرفتی که در زندگی خود داشتند مسایل را از نگاه خودشان بیان کردند و شاید ما نتوانستیم مفهوم درستی از گفته های استاد داشته باشیم .ما باید نگاه عمیق تری به موضوعات داشته باشیم و سریع قضاوت نکنیم.
به هر حال بنده به استاد ارجمند خیلی ارادت دارم و تقاضا دارم به جای پرداختن به مسایل اینچنینی ،در مورد اینکه چطور اراده مان را قوی کنیم یا اعتماد به نفسمان را بالا ببریم و یا چطور در مسیر پیشرفت قرار گیریم و مسایلی از این دست صحبت نمایند تا ما از ایشان انرژی بیشتری گرفته و هر چه سریعتر به اهدافمان برسیم.حتی بنده کارگاه اعتماد به نفس را دارم ولی استاد اگر باز هم در مورد این مسایل صحبت کننند کم گفتند . زیرا بیشتر مشکلات ما از عمل نکردن به گفته هایمان نشات میگیرد و از بی ایمانی نسبت به باورهای درستمان و اینکه جرات تغییر نداریم تا به آرزوهایمان دست یابیم.
برای تمام دوستان رسیدن به تمام آرزوهایشان را از خداوند وهاب خواستارم و همچنین سعادت در این دنیا و آخرت برای استاد عزیز.همیشه شاد،موفق،سربلند و پایدارو برقرار باشید.
با سلام خدمت استاد عباسمنش من تا حالا خدارو ی جور دیگه میدیدم خدای حساب گر خدایی که تلافی میکنه همه کارهای خوب و بد مارو. .اما الان دیدم خیلی عوض شده خیلی دید عالی و عاشقانه
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شتبسته مهربون
وسلام به دوستان هم فرکانسیم
سال نو مبارک
استاد عزیزم وقتی این فایلو گوش میکردم چیزهایی از شما میشنیدم که من سالها بود با این تفکر زندگی میکردم که باید گفت زندگیرو به کام خودم تلخ کرده بودم و با این افکار که در پیشگاه خداوند متعال باید زجه و زاری بزنی تا خداوند بهت رحم کنه یعنی اینو نه به من به خیلی از افراد جامعه دیکته کرده بودن که باید در پیشگاه خداوند اینطور باشی تا به چیزی که میخوایی برسی
ولی ابن همیشه برام یه سوال بود که منیکه این طور هستم واز خدا میخوام چرا بهم نمیده
آخه میگن خداوند بخشندس پس کو
خیلی درگیر پیدا کردن این جواب بودم که یهطورایی باعث شد تا بعد از چند سال به این جواب خودم برسم از وقتی که با شما استاد عزیزم با صورت کاملا اتفاقی از تلگرام آشنا بشم که جریانشم بهتون گفتم
واقعا خدارو هر روز شکر گزاری میکنم که منو با شما آشنا کرد نمیدونم اینطوری و به صورت ناآگاهانه من پیش خدا میرفتم چه جوابی بهش داشتم که بگم و اصلا چی میخواستم بگم و اینو الان میدونم که خدا چقققدددررر منو دوس داره که هدایتم کرد به سوی شما وگفت بیا اون چیزی کهمیخواستی بدونی با بنده من سید حسین عباسمنش بهش برس ببینم چیکار میکنی
استاد عزیز تر از جانم مطمئن باش دست پر باهات ملاقات میکنم به امید الله یکتا چون از وقتی که با شما آشنا شدم و قانون جهانو فهمیدم دونستم که چطوری قدم بردارم حالا منیکه به صورت میهمان از فایلهای رایگان که نگو دریای نور شما اشتفاده کردم حالا ببین وقتی محصول شما رو بخرم و دوره تکاملمو آرام آرام طی کنم چه شود به امید الله یکتا
هر کجا هستید در پناه الله یکتا شادو پیروزو سربلندو ثروتمند و سعادتمند در دنیا وآخرت باشید
یا حق…
سلام دوستان من 34 سالمه توی عمرم کسی نیومده مجانی اطلاعات ارزشمندی به آدم بده چه از زمان دکتر ارمنستان و چه دکتر حلت و خیلی‌های دیگه عباسمنش که خیلی جرات داره این حرفا رو میزنه چون با این کار نون خیلی از آدما که بین خدا واسطه میشن آجر میشه فقط خواهشم سایتتونو از حالت رایگان در نیارید همه چیز پول نیست
سلام.
فایل استاد را گوش دادم و خب سوالات زیادی در ذهنم شکل گرفت.
این قسمت از حرف ایشان صحیح است که انسان نمی تواند خدا را گول بزند و با گریه و زاری و بدون ایمان بخواهد به خواسته خود برسد.این مطلب را همه میدانند که خدا کسی نیست که بخواهیم او را تحت تاثیر قرار دهیم.
مطلب دیگری که در فایل بود بحث این بود که بعضی از افراد ظاهرخوبی دارند ولی زندگی بدی و بعضی شاید ان ظاهر خوب را ندارند ولی زندگی خوبی دارند.
من از جایی شنیدم که خداوند صابر است و اگر انسانی گناهکار باشد انقدر به او فرصت میدهد تا به گناهان خود اضافه کند. پس اگر ان فرد با انجام گناه باز هم زندگی خوبی در ظاهر دارد مبنی بر این نیست که روند خوبی را دارد دنبال میکند.
و اینکه اگر بعضی انسانها به ظاهر خوب هستند و گاهی میبینم قلبا هم انسانهای خوبی هستند ولی در زندگی بلا و سختی میبینند شاید امتحان الهی باشد. شاید از همان بلا بخواهد به وضوح برسد که چه باید انجام دهد.
در ضمن از صحبت استاد عباس منش شاید این تصور ایجاد شود که باطن مهم است نه ظاهر .
درصورتی که باید گفت باطن مهم است ولی ظاهر نیز بسیار با اهمیت است.
اگر مثلا خانمی بیاید بگوید خب من حجاب را رعایت نمیکنم ولی قلبم پاک است و نیتم خوب و غیره مثال هنداونه ای است که اگرچه مغز هنداونه که همان باطن است خیلی مهم است ولی تا پوسته سخت ظاهر نباشد ان مغز هندوانه نیز خیلی زود گندیده میشود.
پس درست است که باطن و نیت و باور خیلی مهم است ولی ظاهر هم اهمیت دارد.
راستش دوستان ،من خودم به شخصه خیلی از قانون جذب استفاده کردم و خیلی از صحبتهای استاد عباس منش را هم گوش دادم ولی به چیزی که رسیدم اینست که همچنان که خودشان در صحبت هایشان عنوان کرده اند ایشان همه چیز دادن نیستند. و بعضی از دوستان به نظر میرسد همه صحبت های ایشان را دربست قبول دارند در صورتی که خوداستاد این نظر را ندارند و ما را به تحقیق و تفکر بیشتری رهنمون میشوند.
بنابراین بهتر است ما نیز در بعضی از موارد با تفکر به صحبت های ایشان گوش دهیم و نقد کنیم و نظر دهیم و به دنبال یادگیری و فهم بیشتر باشیم.
من اطلاعات زیادی در زمینه قانون جذب یا خیلی از این موارد ندارم ولی با توجه به چند ماه اشنایی با این سایت و مطالعات دیگری که داشتم به یک نتیجه ای رسیدم و ان هم اینست که در این جهان فقط یک قانون وجود ندارد که ان هم قانون جذب باشد.
به نظر من کمی محدود نگری است اگر فکر کنیم خدا این جهان مادی و یا معنوی را فقط بر پایه قانون جذب بنیان نهاده است.
من قبول دارم که یکی از قانون های خداوند میتواند قانون جذب باشد ولی همه ان نیست.
در خیلی از سایت های موفقیت یا جذب طوری صحبت میشود که این تنها قانون است ولی نیست. برای همین هم این قانون تا یک جایی میتواند جواب پرسشها را بدهد و از یک جایی به بعد نمیتواند.
به نظر من باید سعی کرد به تمامی قوانین این جهان پی برد . و همه اتفاقات را فقط با قانون جذب توجیه نکرد .
سلام دوست من
دو نکته در صحبت های شما دیدم که به آنها اشاره هایی کوچک دارم
یک
در مورد مثال هندوانه که فرمودید “تا”پوسته سخت نباشد مغزهندوانه…
که به نظر من این مثال از ریشه اشکالاتی دارد زیرا چه بسا هندوانه هایی که با پوسته سخت به شدت گندیده و یا کال هستند.خود تامل کنید..
دو
نه آقای عباس منش نه هیچ فرد دیگری در حوزه موفقیت ادعای این را نداشته اند که کل جهان است و قانون جذب (اگر قانون آفرینش استاد رو تهیه بفرمایید به قوانین بسیار که ایشون در موردش تحقیق نموده اند و در موردش صحبت میکنند واقف خواهید شد)
به نام خداوند بخشنده و مهربون
با عرض سلام خدمت شما استاد عباس منش و خانواده ی بزرگم
فایلی که تحت عنوان خدا را بهتر بشناسیم از شما گوش دادم نتیجه ای رو توی ذهنم آورد : شما نتیجه ای رو میبینید که از پیش میفرستید
اگه فکر کنیم ما در آخرت نتایج اعمالمونو میبینیم پس در این دنیا نتیجه ی چیو میبینیم؟ باز هم نتیجه ی اعمالمونو
اعمال ما برخاسته از افکار ماست
افکار ما حاصل باورهامونه
باورهای ما یک فکره که انقدر تکرار شده که به فکر غالب تبدیل شده و باورهامون یک ژنراتور فکره
افکار ما به اعمالمون جهت میده
پس ما چیزی جز ماهیت فرکانس های خودمون بصورت اتفاق نمیبینیم
همچنین اتفاقات مختلف رو اگر در تاریخ بدون تعصب مطالعه کنیم خواهیم دید که خداوند سیستمی داره که قوانینش بدون تغییر و برای همه یکسانه
شما سرگذشت پیامبرارو ببینین
ببینین سیستم جهان طبق قوانینش عمل میکنه اگر خداوند استغفرالله احساساتی بود باید مشکلاتی که مردم به پیامبران و امامان وارد میکردن رو همه رو دفع میکرد و دلش به رحم میومد اما خداوند طبق قوانینش حرکت میکنه
پس قوم حضرت لوط رو چجوری توضیح میدهید چون که الان هم افراد زیادی همجنس گرا هستن ولی برای اون ها عذابی پیش نمیاد یا حداقل نه به سختی قوم لوط ممنون میشم اگه جواب بدهید
سلام دوست عزیز…
برای رسیدن به پاسخ شما بهتره کمی در مورد کلمه عذاب بیشتر بررسی کنیم.
به نظر من عذاب یعنی هماهنگ نبودن فرکانس خواسته ،با مداری که در اون قرار داریم!
البته نمیشه گفت این باوری که من به عذاب دارم جزو قانون هست.
زمانی من دچار عذاب میشم، که خواسته ای رو داشته باشم ،اما به هر عنوان نتونم به اون دسترسی پیدا کنم!
و این زمانی پیش میاد که من در مدار خواسته ام قرار ندارم.
و زمانی من در مدار خواسته ام نیستم که، ورودی های ذهنم مغایرت با خواسته ای که مَدِ نظرم هست رو داشته باشه.
یعنی میشه گفت کنترل ورودی های ذهنم رو ندارم!
با یه مثال ساده عنوان میکنم…
فکر کنید که شما بستنی دوست دارید. علاقه زیاد شما به بستنی باعث میشه در مداری قرار بگیرید که دائماً با اشخاصی مصادف بشید که در حال خوردن بستنی هستند، و یا مغازه هایی که انواع بستنی های رنگارنگ و خوشمزه رو در معرض دید مشتری قرار میدند.
اگر ذهن فقیری داشته باشید دو حالت پیش میاد:
در مداری قرار میگیرید که توان خرید بستنی رو ندارید، و فقط باید با حسرت نظاره گر دیگرانی باشید که در حال لذت بردن از خوردن بستنی هستند.
به نظر شما این عذاب نیست؟!
و در حالت دیگه توان خرید بستنی رو دارید ولی ذهن فقیر شما ترس از دست دادن پول و خالی شدن جیب شما رو داره!
که این هم خودش، به نوعی عذاب محسوب میشه!
حالا این بحث رو گسترده تر در تمام جوانب زندگی در نظر بگیرید!
معنویت..روابط…ثروت...و….خیلی موارد دیگه.
نکته دیگه ای که میشه عنوان کرد اینه که…
عذاب برای هر شخصی تعریف متناوب داره، یعنی ممکنه اتفاق و حادثه ای برای یکی عذاب محسوب بشه ولی برای دیگری نقطه آرامش باشه!
و این تفاوت ،بخاطر تضادِ دیدگاه و آگاهی هر فردی هست که نسبت به باورهای خاص خودش بوجود اورده!
یعنی ممکنه یه نفر کاری رو با عشق انجام بده که در نظر دیگری عذاب آور باشه!
(حتما به چنین مواردی برخورد داشتید).
پس میتونیم نتیجه بگیریم که:
نمیتونیم برا عذاب حد و مرزی قائل بشیم!
یعنی نمیشه در یک جمله اون رو بیان کنیم.
در قرآن بارها از کلمه عذاب و بخشش و رحمت خداوند صحبت شده.
و اگه دقت کرده باشید برای قوم هر پیامبری نسبت به مداری که در اون قرار داشتند عذاب خاصی نازل شده!
برای یک قوم زلزله برای قومی دیگه سیل و برای یکی دیگه باد ویرانگر و…
اما هر جا که صحبت از عذاب اومده در مقابلش کلمه رحمت و بخشش خداوند هم اومده.!
البته در قرآن بیشتر عذاب الیم برای کسانی امده که مشرک و یا کافر هستند و همواره در شرک و کفرشون پافشاری میکنند.
سجده ۱۴
پس [به کافران گویند:] به کیفر آنکه دیدار امروزتان را فراموش کردید بچشید، که ما شما را واگذاشته ایم، و به کیفر آنچه همواره انجام می دادید، عذاب جاودانه را بچشید.
سباء ۳۸
و کسانی که همواره در [انکار و ابطال] آیات ما می کوشند، به گمان اینکه می توانند ما را عاجز کنند ، اینان احضار شدگان در عذاب خواهند بود.
الزخرف
بی تردید گناهکاران در عذاب دوزخ جاودانه اند. (۷۴)[عذاب را] از آنان سبک نگردانند و آنان در آنجا [از نجات خود] نومیدند، (۷۵) و ما بر آنان ستم نکردیم، ولی آنان خود ستمکار بودند، (۷۶)
اگه دقت کنید عذاب برای کسانی گفته شده که همواره در حال شرک ورزی و کفران هستند.
و نکته مهم دیگه اینه که..
خودشون به خاطر باوری که داشتند به خودشون ستم کردند و خداوند ستمی به اونها نکرده!
و اما میرسیم به پاسخ سوال شما…
من چند تا سوال از شما میپرسم:
۱_آیا ما حق قضاوت دیگران رو بخاطر ظاهرشون داریم؟!
۲_آیا ما حق حکم صادر کردن رو داریم؟!
۳_آیا ما در جایگاهی هستیم که از خداوند بازخواست کنیم که چرا عذاب رو به بنده هایی که در ظاهر امر با آرمانهای ما متفاوت هستند! رو نازل نمیکنه؟!
۴_آیا ما اونقدر آگاهی داریم که به تمام مدارها اِشراق داشته باشیم؟!
و در آخر میتونم بگم آیا ما اونقدر بیگناه هستیم که اولین سنگ رو فرود بیاریم؟!(داستان حضرت مسیح که برای سنگسار زن فاحشه ای که به اون پناه اورده بود و مردم میخواستند سنگسارش کنند فرمود:اولین سنگ و کسی بزنه که هیچ گناهی مرتکب نشده!).
دوست عزیزم…
شاید با پاسخ دادن به این سوالها واقف بشید که هر کس در جایگاهی هست که باید باشه!
و اگه چیزی بابِ طبع ما نیست طبق فرمان خداوند که بارها در قران ذکر شده: اعراض کنید!
من فکر میکنم یکی از اساسی ترین مواردی که خیلی باید بهش توجه کنیم…
” قضاوت نکردن ” هست.!
ظاهر اشخاص دلیل بر باطن اونا نیست!
به قول حافظ عزیز:
می بزیر کش و سجاده تقوی بر دوش
آه اگر خلق آگه شوند از این تزویرم!
البته این نظر من بود و به هیچ عنوان نه قصد حمایت و نه سرکوب کردن هیچ فرقه و اشخاص خاصی رو ندارم!
و در آخر با کلام خدای مهربون ختم میکنم:
?رحمت ما بر خشم ما پیشی گرفته?
موفق باشید دوست عزیز
سلام دوست عزیزم
بازم مثل همیشه عالی و جامع توضیح دادی??
خیییلی ذوق میکنم وقتی کامنتای شما رو میخونم. پر از آگاهیه.
لطفا فعالیتتو کم نکن. ذهنتم تنبیه نکن. اگه برفرض محال برای لایک گرفتن هم کامنت میزاری عاااالیه ادامه بده ???
واقعا ممنونم
خییلی دوست دارم
راستی راستی از استادم خیلی تشکر میکنم بابت قابلیت های خوبی که در سایت گذاشتن.
تمام کامنت هایی که شما میزاری از طریق ایمیل به من اطلاع داده میشه???
سلام آتنای عزیزم?
نمیدونی چقدر احساس خوبی گرفتم از خوندن کامنتی که برام نوشتی??
ممنونم که پیگیر نوشته های من هستی…
ذهنمو تنبیه کردم رفت پی کارش???
منم دوستت دارم عزیزم ???
یه چی جالب برات بگم?
چند روز پیش داشتم پیش خودم فکر میکردم اسم چند نفر رو تو این خانواده میدونم؟?
شاید حدود ۲۰ تا نهایت ۳۰ نفر رو با اسم و فامیل حفظ بودم…(راستش ننوشتم)
یاد دوران مدرسه افتادم??
شاید اسم کل بچه های مدرسه رو هم حفظ بودی! اما با چند نفرشون احساس صمیمیت بیشتری میکردی?
من هنوز اسم دوستام از کلاس اول ابتدایی رو یادمه…!?
اینجا هم با چند نفر از بچه ها احساس صمیمیت بیشتری میکنم?
اسمشونم گذاشتم دوستانِ جانی??
دلم نمیخواد اسمشون رو بنویسم! چون تمام این خانواده برام عزیز هستند و دوستشون دارم?
اما اسم دوستانِ جانیم همیشه تو خاطرم میمونه…
خودشون میدونن کی هستند !چون از تک تکشون تشکر کردم که پیگیر کامنتام هستن?
اینا رو گفتم تا بگم که شما هم جزءِ دوستان جانی من شدید???
و همیشه در خاطرم خواهید ماند?
آتنا محمودیانِ عزیز و دوست داشتنی?
از صمیم قلبم دوستت دارم…
و از خدای مهربون میخوام …
همیشه عشق ،آرامش، شادی، سلامتی و ثروت در زندگیت جاری باشه?????
قربون محبتت که انقد خوش قلبی عزیزم
تو هم دوست جون جونی من هستی??
سلام به شما دوست عزیز
اول از همه می خوام ازتون تشکر کنم که اینقدر زمان گذاشتین و این آگاهی هارو اینجا به اشتراک گذاشتین
در جواب این کامنت فقط می تونم بگم عالی عالی عالی
واقعا خیلی زیبا نوشتین…خیلی خیلی فراتر از پاسخ دادن به کامنت اون دوست عزیز که سوال رو پرسیده بودن توضیح دادین…معنی کلمه ی عذاب خیلی برام واضح شد…واقعا اگر هر شخص تو زندگی خودش دقت کنه می بینه اکثر عذاب هایی که بهش وارد شده و مخصوصا حسرت هایی که در گذشته داشته و داره بخاطرشون عذاب می شه بخاطر همین موضوعه…ما همیشه خواسته ای رو داریم،داریم اون بستنی فروشی رو روبروی خودمون می بینیم ولی بجای اینکه قدم برداریم و به سمتش حرکت کنیم فقط سر جای خودمون متوقف می شیم و از همه ی عالم شکایت می کنیم که چرا به خواستمون نمی رسیم، هزار تا دلیل میاریم و می گیم فلانی جلومو گرفت و اگر اون نبود من به خواستم می رسیدم و هزارتا بهانه ی دیگه…از اون طرف خدا که داره از بالا همه چیز رو واضح و از دریچه ی قوانین می بینه بهمون می گه من دارم از اینجا می بینم که چیزی یا کسی جلوتو نگرفته، تو آزادی، تنها کاری که باید بکنی اینه که بلند شی و حرکت کنی!
و بدتر از اون اینکه مواقعی پیش میاد که ما حرکت می کنیم ولی به ندای درونمون گوش نمی دیم، اونقدری به خدا اعتماد نداریم که وقتی داره از اون بالا همه چیو می بینه و بهمون می گه یه کاری بکنیم به حرفش گوش کنیم
قرار گرفتن در مسیر هدایت خداوند و دور بودن از عذاب احساس فوق العاده ایه که امیدوارم هر چه زودتر تجربش کنم
براتون بهترین هارو آرزو می کنم، همون احساس ناب دریافت الهامات الهی و قرار گرفتن در مسیر درست، همون مسیر زیبایی که پر از احساس آرامش و لذته
سلام دوست مهربانم
خدارو سپاسگزارم برای این هدایت شیرینش
من امروز به شبیه همین حرفای شما فکر میکردم و با خودم حرف میزدم و الان هم خدای توانمندم خدای بخشنده و مهربانم راهنماگر من شد به دیدگاه شما دوست عزیزم.
چقدر با حوصله با دقت با ظرافت خداااایییی
همه جمله ها و کلمات برامده از قلبتون و روح لطیفتون بود که بر دل و جانم نشست.
خدایاااا سپاسگزارم
از شما دستان قدرتمند خدا هم سپاسگزارم
خداوند هدایتگرتون به سمت تمام زیبایی ها باشه
سلام دوست عزیزم…
خدا رو شکر درکنار شما دوستان هستم ?
سپاسگزارم برا دعای خیلی قشنگی که برام کرده بودید???
سلام دوست خوبم الان که دارم این متن کوتاه را مینویسم حس و حالم واقعا خوبه حس کسی رو دارم که بعد از سالها تشنگی و بی آبی در بیابان بعد از سالها دنباله روی نا آگاهانه وتقلیدی سرانجام به سراب رسید و آن نقطه عطفی شد که همه چی رو به خودش واگذار کنم و خودش مرا به سوی اقیانوس حقیقتی که از جنس آرامش ثروت سلامتی توحید و تمام چیز های خداییست هدایت کند من واقعا از خدا ممنونم و واقعا متشکر و عبد بسیااااااار دیدگاه جالب متفاوت و خالص و آگاهی بود ممنووووووووووووون
این اولین دیدگاه من در این سایت توحیدی است و امیدوارم خداوند هدایتم کند تا بتوانم یکی از بزرگترین شرکت ها و برند ها را در دنیا ایجاد کنم و باعث گسترش جهانش و تمام مخلوقاتش شوم من تا آن روز و بعد از آن در این سایت و جمع صمیمی خواهم ماند و نتایج فوق العده ای را باهوتون در میان خواهم گذاشت و اون موقع اولین مسیجم و آخرین مسیجم قبل از رسید به ای هدف بزرگ را خواهم نوشت تا باعث باور\ذیری و ایمان بیشتر اعضا به خودشان و خدای بینهایتشان شود ممنوووووووووووووووووووووووووونم از خدای مهربان و عادل مطلقم
درود خدا بر شما و همه دوستای هم فرکانسی خانواده صمیمی عباس منش با تمام وجودم کامنت شما رو تحسین میکنم واقعا لذت بردم اینقد کامنتت حس خوبی بهم داد که وادارم کرد که اگه شده در حد دو کلمه در جواب بنویسم که شاید این حس خوبم هم نصیب شما هم بشه براوووووووو👏👏👏👏👏
سلام عرض تحسین و تقدیر بخاطر کامنت فوق العاده تون
سلام خدمت دوست عزیز
خداروشکر که امروز در مسیری قرار گرفتم که آگاهی های شما رو بخونم واقعا به نظرم فوق العاده نوشتین مخصوصا تعبیرتون از عذاب
همیشه پایدار و موفق باشید
سلام دوست عزیز بسیار لذت بردم از کامنتتون بسیار عالی بود و کلمه کلمه اش به جانم نشست به خصوص مورد ۴ که در مورد آگاهی با تمام مدارها بود موضوع قضاوت نکردن در مورد دیگران رو برام روشن تر کرد موفق باشید دوست دارم پیگیر کامنتاتون باشم اما نمیدونم از چه طریق باید این گزینه رو فعال کنم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید
سپاس فراوان
سلام دوست عزیزم…
ممنون بابت نوشته های زیباتون🙏🙏
من خیلی مدته که دیگه کامنت نمیزارم.
دلیلش رو تو یکی از کامنتام گفتم.
راستش الان یادم نیست چطور میشه فعال کرد.
ولی مطمئنم اگه از مدیریت بپرسید جوابتون رو میده.
موفق باشید 😊
سلام سمیرا خانم
خدمتتان عرض کنم باید روی اسم شخص مثلا خانم108 کلیک کنید و وارد صفحش شوید بالای عکسش نوشته “زمانی که 108 در سایت پیامی قرار میدهد، به من ایمیل بفرست” اگر روش کلیک کنید فعال میشود
امیدوارم تونسته باشم راهنماییتون کنم
نامه ای به خدا
سلام :)
خدایا… ای خدای مهربان …من میگویم مهربان چون خودِ من میدانم مهربانی…
ای خدای مهربان …ای خدای آمرزنده…من میگویم آمرزنده چون خودِ من میدانم آمرزنده ای ….
ای خدای مهربان… ای خدای آمرزنده… ای خدای بخشنده… من میگویم ای خدای بخشیده چون “من” میدانم تو بخشنده هستی!
اما تو…
اما تو سخت گیر نیستی و “هرگزززززز” روی بر نمیگردانی 》》 این را “خودم” میدانم این “باورِ من” است.
خدا جانِ من… نه از من نه از هر بنده دیگرش ناراحت نمیشود اعصبانی هم نمیشود.
خدایِ من فقط و تنها فقط منبع آرامش ، صلح ، راحتی ، زیبایی ، خیر و خوبی است!
این خدای مهربانِ من ، آمرزنده من ، بخشنده من… من را خیلیییییی دوست دارد! دیگران را هم خیییلی دوست دارد.
خدا جانِ من… خداوندِ مهربان من… در آسمان ها نیست…! در آن دور دست ها نیست!
همین نزدیکی هاست … گفته از روحم در تو دمیدم … عه پس در من است… در ذات من است … در درونم… آن کسی که واقعا هستم …
اما خداوند همه چیز است … در بیرون من هم هست … اندکی(تفکر)!… پس من در درونم خدا جاریست و من نیز در خدا جاری هستم…
یک پوسته بین ماست(بدنِ من ، فیزیکِ من) همانی که تمام نگرانی هایم در آن است…
افکار من: [ من فکر میکردم خدا من را دوست ندارد .. به خدا میگفتم اگر من را دوست داری پس به من ثابت کن… بعد اعصبانی میشدم که چرا خدا من را دوست ندارد… بعد به یاد می آوردم دلایل را…
تو خودارضایی کردی…انتظار داری خدا دوستت داشته باشد..
فقط چندبار این کار را کردم..
حتی…
کمی فکر میکنم… اصلا چرا باید قانون بگذارم برای خودم . من از اجبار بدم می آید. خدا باید من را دوست داشته باشد حتی اگر درآینده باز هم اینکار را بکنم…
مغزم درد میگیرد… اشک هایم سرازیر میشود … یک حسی… یک صدایی…
پس که اینطور… خدا از تو روی برگردانده است … خدا دیگر برایش مهم نیست تو چیکار میکنی…
حالم بد میشود :(
مسئله ای دیگر را به یاد می آورم… حجاب…
اما مسئله ان که حل شده بود …
و باز ذهنم … اگر حل نشده باشد چی؟ اگر اشتباه نتیجه گرفته باشی چی؟ اگر خدا واقعا از زنان خواسته بدن و موهای خود را بپوشانند چی؟
نماز یادم می آید…
اما نماز که توجه کردن بود… و باز ذهنم… شاید آن نباشد شاید همان رکوع و سجده ای که قبلا انجام میدادی باشد…
افسرده خیره به خدا میشوم و میگویم آخر دوستم داری یا نه؟! ]
حتی همین الان… دوباره ناراحتی را حس کردم … دوباره… دوباره…
انگار خدا نمیخواهد بگوید دوستم داردیا نه!
شایدم من نمیخوام باور کنم که خدا همه را دوست دارد که من هم جزئی از آن ها هستم؟…
خدا تو را دوست دارد … خدا همه چیز است و هیچ چیز است … خدا در درون توست چطور میشود از تو بدش بیاید …
خدا عاشق تو است اگر اشتباهی کنی تو را میبخشد … مهم نیست آن اشتباه چی بوده… می بخشدت…
خدا یک انسان نیست که ناراحت شود… که به خاطر خود ارضایی ، رعایت یا عدم رعایت حجابکه اصلا اجباری به آن نکرده ناراحت شود…
تمام این افکاری که داری میدانی چیست؟ همان پوسته فیزیکی بین تو و خداست!
از تمام قوانین پا را فراتر بگذار… گفتند باید حجاب کنی تا خدا دوستت داشته باشد … حجاب نکن
گفتند باید نماز بخوانی وگرنه خدا دوستت ندارد وگرنه خدا تو را به حال خودت رها میکند فقط یکبار دوبار میگوید نماز بخوان و بعد از ان دیگر کاری به کارت ندارد دیگر برایش مهم نیستی… نماز نخوان
گفتند خودارضایی کنی جات ته جهنمه و خدا ازت روی بر میگردانه… اما تو اینکار را کردی … پشیمان شدی و دیگر قصد نداشتی اینکار را کنی اما فکر کردن به اینکه خدا دوستت ندارد خدا همش برایت خط و نشان میکشد اعصبانیت میکند … خودارضایی کن !
نترس…
میدانی چرا اینها را گفتم ؟ چون ذات تو خداست … میداند چه اشتباه است چه درست … تمام اینها افکار ان پوسته زمینی است ان پوسته فیزیکی که بین تو خداست
تو را تشویق به کارهای بد نمیکنم … اما میگویم خدا را بد فهمیدی… خدا خط و نشان برایت نکشیده که تو را محدود کند خدا هرگززز از تو ناراحت نمیشود هرگززز اعصبانی نمیشو روی بر نمیگرداند
بخدااا خودت خدا را بد فهمیده ای…
حتی الان هم فکر میکنی شاید داری اشتباه میکنی…
تو خدا را میخواهیی اما از اجبار متنفری …
نترس کار خودت را بکن…(کاری که دلت به تو میگوید)
تو آخرش به خدا میرسی.
خدا تو را دوست دارد…
تو هم خودت را دوست داشته باش
و برای خودت خدا را بساز و هر طور که میخواهی هم ان را بساز چون خدایی که تا کنون داشته ای خداییست که دیگران به تو معرفی کرده اند و برای تو ساخته اند.
آرزوی هدایت برای خودم و همه
صرفا نامه به خدا که در دفترم ندشتم و حسم بهم گفت اینجا هم ان را بنویس ولی ذهنم مقاومت کرد
اما من میخواهم تغییر کنم و این هم یک عمل که نشان دهد به خودم که واقعا میخواهم تغییر کنم.
من خود واقعی ام را پیدا میکنم.
من خدای واقعی را پیدا میکنم.
آقای عباس منش عزیز ،
اگه ممکنه یک بار فایل قبلی تون (تفسیر شعر پروین اعتصامی توسط شما در بخش فایل های رایگان) رو گوش کنید.
در اون داستان که این قدر ازش تعریف کردید پیرمرد کاملا از خدا ناامید میشه :
بانگ بر زد، کای خدای دادگر چون تو دانائی، نمیداند مگر
سالها نرد خدائی باختی این گره را زان گره نشناختی
تا که بر دست تو دادم کار را ناشتا بگذاشتی بیمار را
ابلهی کردم که گفتم، ای خدای گر توانی این گره را برگشای
آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت، دیگر چه بود
من خداوندی ندیدم زین نمط یک گره بگشودی و آنهم غلط
شما میگید حتی اگر پیامبر هم باشید و نسبت به خدا احساس بدبین داشته باشید این انرژی(؟!) نمی تونه نسبت به شما بخشنده باشه ، مهربان باشه ، دارای فضل باشه.اما با وجودی این که شخصیت داستان کاملا به خدا بدبینه و به هیچ وجه حس خوبی نداره خدا با مهربانی و بخشش تمام جوابش رو میده چون لطفش همگانی هست و نتیجه این میشه:
تو بسی زاندیشه برتر بوده‌ای…
این داستان یک داستانه و لزوما حقیقت نیست هست اما در منابع دینی ما هم خدا نسبت به همه مهربان است ونه فقط مومنان.
«قُلْ یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ»
خداوند حتی گناهان کسانی که به خدا پشت کرده اند رو هم پنهان می کنه ، لطف و مهربانی بیشتر از این؟
امیدوارم اون فایل که گفته های خودتون هست رو هم حذف نکنید ;)
عالی
با سلام خدمت استاد ارجمند و گروه بی نظیرشان و دوستان گرامی.
ضمن تشکر از استاد که مثل همیشه پر انرژی هستند و فایلهایشان پر از مطالب ارزشمند و تاثیر گزار که انسان رو به تفکر وامیداره و به آدم قدرت میده تا حرکت کنیم.به نظر من با توجه به افکار و باورهای جامعه ما و دوستان عزیز و برداشت های مختلفی که از موضوعات دینی صورت میگیره نباید به یکسری مسایل ورود کنیم.زیرا در کشوری که اسلامی هست باورهای دینی خیلی قوی و محکم میباشد و نمیتوان با یکسری اطلاعات آنها را تفسیر و بیان کرد.همچنان که خود استاد فرمودند ایشان هم همه چیزها را بلد نیستند و با توجه به پیشرفتی که در زندگی خود داشتند مسایل را از نگاه خودشان بیان کردند و شاید ما نتوانستیم مفهوم درستی از گفته های استاد داشته باشیم .ما باید نگاه عمیق تری به موضوعات داشته باشیم و سریع قضاوت نکنیم.
به هر حال بنده به استاد ارجمند خیلی ارادت دارم و تقاضا دارم به جای پرداختن به مسایل اینچنینی ،در مورد اینکه چطور اراده مان را قوی کنیم یا اعتماد به نفسمان را بالا ببریم و یا چطور در مسیر پیشرفت قرار گیریم و مسایلی از این دست صحبت نمایند تا ما از ایشان انرژی بیشتری گرفته و هر چه سریعتر به اهدافمان برسیم.حتی بنده کارگاه اعتماد به نفس را دارم ولی استاد اگر باز هم در مورد این مسایل صحبت کننند کم گفتند . زیرا بیشتر مشکلات ما از عمل نکردن به گفته هایمان نشات میگیرد و از بی ایمانی نسبت به باورهای درستمان و اینکه جرات تغییر نداریم تا به آرزوهایمان دست یابیم.
برای تمام دوستان رسیدن به تمام آرزوهایشان را از خداوند وهاب خواستارم و همچنین سعادت در این دنیا و آخرت برای استاد عزیز.همیشه شاد،موفق،سربلند و پایدارو برقرار باشید.
با سلام خدمت استاد عباسمنش من تا حالا خدارو ی جور دیگه میدیدم خدای حساب گر خدایی که تلافی میکنه همه کارهای خوب و بد مارو. .اما الان دیدم خیلی عوض شده خیلی دید عالی و عاشقانه