اصول اساسی خلق رویاها | قسمت دوم - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    323MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی اصول اساسی خلق رویاها | قسمت دوم
    25MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1320 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوب هم مداری ام

    خدا را شکر می‌کنم فایل دیگه از استاد به درک و اگاهی خیلی خوبی رسیدیم چقدر زیبا گفتید استاد اگر مسیر اشتباه باشد نابسامانی یا باورهای محدود کننده وشرک آلود و بی ایمانی قلبی می تواند داشته باشیم هر چقدر نیاز سخت تر باشد مسیر سخت‌تر می‌شود اما هرچقدر روح ما بزرگتر باشد مسیر بهتر و راحت تر می شود

    باید از درون بزرگ شویم و عوامل بیرونی نباید شخصیت خودمان را گره بزنیم چون برای رسیدن به اهداف و ارزش های درست باید داشته باشیم باید باورهای مان مناسب باشد برای اهداف خودمون برای رسیدن به خواسته

    الگو های یکسان باید داشته باشیم و حرکت کنیم ذهنت اشتباه این است که من باید همه چیز داشته باشم تا شروع کنم آن کاررا برای موفقیت یعنی با قدم های فعلی باید قدم برداریم آن چیزی که در دسترس ما است

    استاد واقعاً سپاسگزارم به خاطر این اطلاعات و صحبت های زیبایی که در مورد این فایل کردید

    همه دوستان خوبم را به خدای بزرگ مهربان میسپارم در پناه الله یکتا شاد سلامت و پیروز باشید انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 930 روز

    درود بر دو استاد نازنین

    اساتید ایمان و باور توحیدی

    اساتید توجه و تمرکز برنکات مثبت

    اساتید اراده و عمل

    .

    خداروشکر روزی نو

    روزی پر از آگاهی

    روزی پر از برکات الله اززمین و آسمان

    که نشانه اش هم همین برف زیباییست که همه جارو سفیدپوش کرده

    خداروشکر.

    استاد جانم

    دیشب موقع خواب همون لحظه هایی که پلک سنگین میشه داشتم به اراده شما فکر میکردم

    و دم به دم تحسینتون میکردم

    هر چه بیشتر به شما و مسیری که طی کردید فک میکردم

    بیشتر تحسین میکردم

    چه اراده ای داشتید

    چقدر انسان قوی هستید

    چقدر آگاهی دارید

    و

    حقاااا که جای درستی در دنیا نشسته اید

    .

    امروز با شنیدن این فایل

    احساسی خوب سرراسر وجودم رو گرفت

    چندین ساله گذشته رو بیاد اوردم

    اینکه کارم رو با یک گوشی سونی قدیمی، گوشه یک اتاق شروع کردم

    اینکه فضای خونم رو جوری چیدمان کردم که بتونم کلاس هام رو تشکیل بدم

    اصلا بهانه ای نمی اوردم که تا این نباشه کار نمیکنم، تا اون نباشه….

    همه فیلمهام رو تو سه گوش یک اتاق قدیمی میگرفتم و با مقوا و اینها بک گراند خوب میساختم.

    میرفتم جاهای مختلف و میگفتم یک اتاق بم اجاره بدن درصدی تا برای خودم کار کنم

    .

    وقتی به گذشته نگاه میکنم با کمترین امکانات شروع کردم

    با اعتماد بنفس به کارم و خودم شروع کردم

    از معرفی خودم ابایی نداشتم

    خودم رو پرزنت میکردم و کارم رو معرفی

    .

    اما در کنار همه این توانمندی ها آنچه ک باعث پیشرفت بزرگ من نشد این بود که باورهای دیگه من ایراد داشت

    باور توحیدی

    آره دقیقا باور توحیدی

    فکر نمیکردم هزارراه خداداره

    هزار دست داره

    هزار فکر برای ما داره

    فک میکردم این منم که باید دوندگی کنم

    و دنبال مشتری و مراجع باشم

    .

    میدونید حتی اگه اعتماد بنفس خوبی هم داشته باشیم

    از عزت نفس خوبی برخوردارباشیم

    اگه باورهای دیگه ما مشکل داشته باشن

    ی جورایی کفه ترازو به نفع مانیست

    باورهای پولی نامناسب

    باورهای مربوط به مشتری ها

    باورهای ایمانی

    .

    عزت نفس و پیشرفت در مسایل مالی به نظر من با یک فلش دوطرفه به هم ربط دارن

    ، هردو باید باشن و باهم کار کنن

    تا نتیجه دلخواه کسب بشه

    .

    ممنونم ازاین اگاهی ها

    قدردانم

    خوشحالم

    لذت میبرم

    .

    نکته مهم دیکه این فایل برای من هماهنگی بین باور و خواسته بود

    .

    نمیشه مهاجرت بخای، اززبان بترسی

    نمیشه مهاجرت بخای، نگران مالیات باشی

    نمیشه مهاجرت بخای، امنیت رو باور نکنی

    نمیشه مهاجرت بخای، اما وابستگی رو هم نزاری کنار

    .

    من اعتقاددارم وقتی قراره کاری بکنیم

    خواسته ای داریم

    اول هرچی فکر درباره اون داریم بنویسیم، هرچی

    بعد بشینیم بررسی کنیم که کدوم در جهته و کدوم خلاف جهت

    یا حتی بشینیم همه نگرانی هامون رو بنویسیم

    و بعد بررسی کنیم چه باور مناسبی جایگزین کنیم

    .

    اینطوری بهوضوح میرسیم

    .

    قدردانم از لطف الله

    از دریافت این آگاهی ها

    از هدایت هرروزه اش به شنیدن یکی از این فایلهای ارزشمند

    .

    .

    خداروشکر و سپاس

    احمدالله

    .

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    انیس دیده بان گفته:
    مدت عضویت: 1340 روز

    سلام و عرض ادب

    من فکر میکنم نوع دیدگاه و عقایدم بود که من رو توی مدار آشنایی با شما استاد عزیزم قرارداد. همیشه وقتی صحبت از رفتن میشد به کشوری جز ایران برای رشد و پیشرفت نظرم این بود که اگه من بتونم همینجا موفق بشم و به خواسته هام برسم میتونم هرجای دیگه هم که باشم به موفقیت و خواسته هام برسم و چقدر احساس غرور میکردم وقتی میدیدم شما استاد عزیزهم این نکته رو بارها و بارها اشاره کردید من زمانی از مشهد اومدم تهران که توی کارم به درامدی ک میخواستم رسیدم و به خودم ثابت کردم که تو میتونی و بلافاصله تصمیم گرفتم بیام تهران بعد از اومدن هم که شرایط طوری رقم خورد تا از کارم بیام بیرون و در شغل دیگه ای مشغول بشم که الان خیلی راضی ام و دوست دارم کارم رو و به نسبت اینکه هیچ آشنایی نداشتم دارم هرروز روی خودم کار میکنم که مهارتها و دانسته هام رو توی کارم بالاتر ببرم تا به مهارت لازم و درامد دلخواهم برسم و هرروز فایلهای شمارو گوش میکنم مخصوصا درمورد قربانی کردن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    زهرا و صدیقه گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و مریم دوست داشتنی و عزیز و تمام دوستان همراهم

    بسیار تشکر میکنم بابت اگاهی های ارزشمند و مهمتون و خصوصا چند فایل اخیر و فایل امروز که فوق الهاده اند.امروز شاید ۱۰ بار این فایل رو گوش دادم و هنوز سیراب نشدم.انقدر باهاش ارتباط برقرار کردم که نتونستم تجربه خودم رو برای این تیکه از صحبتهای گران قدرتون که باعنوان “باور های هماهنگ با خواسته باورهایی که راهکارهای ساده تر و قابل دسترس تری رو پیش پات میزاره که با امکانات اون لحظه قابل اجراست” مطرح شد و انقدر من این جمله رو و صحبتهاتون در این ارتباط رو با تمام وجودم لمس و تجربه کردم که به خودم گفتم حتما باید بنویسم:)برای دوستانی که شاید تجربه من قراره یک نشانه باشه برای اینکه باورشون قویتر بشه و حرکت کنن و کلام ارزشمند استاد رو بیشتر درک کنن و مهمتر اینکه باور کنن و امیدوارم در همون حدی که این باور به من کمک کرده این تجربه برای دوستانم هم مثمر ثمر باشه. من روستا متولد شدم و بزرگ شدم یک روستای فوق العاده زیبا و پر از فراوانی و برکت خدا که به هر سمتش نگاه میکنم برکت میبینم و خدا و خدا و خدا….مزرعه هایی که تا خود زمستون کشت میشنو برای کشاورزا برکت دارن انقدر فراونیه این روستا زیباست که حتی از تو تراس خونه ما به هر سمتی ازش نگاه میکنم به هر دوردستی حتی فقط برکت و نعمت میبینم و مزرعه هایی پر از فراوانی که مثل فرش های هزار هزار شونه و پر از نقش و نگار خدا رو زمین گسترده شدن …تا قبل از دانشگاهم عاشق اینجا بودم ….به مرور با تضاد هایی رو به رو شدم که یکیش واکنش و حساسیت بی دلیل اون زمان من به همین کلمه دهاتی به هر چیز بد و کمبود امکانات محیط روستا و یه مساله دیگه که بازگو کردنش خوشایند نیست باعث شده بود روستا رو دوست نداشته باشم فکر میکردم که برای موفق شدن حتما باید تو محیط شهر باشم و شرایط عالی برام فراهم باشه . بعد از دوره اول دانشگاهم سالها دور از شهر و روستای خودم زندگی کردم .دوره اول دانشگاهم به لطف خدا و حانوادم تو رفاه خیلی عالی سپری شد تا اینکه بعد از دوره دانشگاه یه مقدار شرایط مالی خانواده به دلایلی تغییر کرد و باید برمیگشتم اما محکم سر باور و حساسیت بی موردم وایسادم و سالهای زیاد دور شدم به حدی که فقط برای دیدن خانوادم در حد چند روز میرفتم و باز برمیگشتم .سر کار میرفتم و تمام وقتم صرف کار میشد هم خانواده کمک مالی میکردن هم خودم کارمیکردم با این ذهنیت که استقلال مالی پیدا میکنم و با هزینه خودم دوباره میرم دانشگاهو رشته مورد علاقم رو ادامه میدم اما به دلیل مدار اشتباه و باورهای غلطی که داشتم سطلم سوراخ بود و نمیفهمیدم پول ها چی میشدن و سالها بین دوره اول دانشگاهم و دوره بعد فاصله افتاد تا اینکه بعد از حدود۵ سال فراخوان تکمیل ظرفیت دانشگاه ها رو دیدم و ثبت نام کردم و اهواز روزانه رشته دلخواهم قبول شدم اما خانوادم به شدت مخالف بودن به خاطر دور بودن و شرایط مالی و … امامن باز هم فکر میکردم که من استقلال مالی پیدا میکنم و میرم با اینکه زمان ثبت نام گذشته بود و ترم شروع شده بود شاید باورتون نشه کل ترم در حال ارسال فکس بودم به دانشگاه شهید چمران اهواز و ناله و شکوه و نوشتن مشکلات که دانشگاه برام انصراف ثبت نکنن و اجازه بدن ترم بعد با ورودیهای مهر برم با این ذهنیت که تا اون زمان همه چی درست شده اما چون مدارم و باورهام اشتباه بود تمام تلاشم نتیجه نداد و برام انصراف رو ثبت کردن و یک سال از کنکور مثلا محروم شدم:)) یادمه خیلی تاثیر ناجالبی رو روحیم گذاشته بود از طرفی دوست داشتم برم دانشگاه واز طرعی هم از کار کردن بی نتیجه خسته شده بودم چون پول خوب میساختم اما نمیموند و رو درامدم مدیریت مناسب رو نداشتم….خلاصه که شرایط داشت مجبورم میکرد برگردم روستا اما قلبم این رو قبول نمیکرد و باور نداشتم اینجا موفق بشم و به قول استاد از اون دسته ای بودم که همه چیز رو فراهم میخواستم که بعد تلاشم رو شروع کنم.تا اینکه یه روز که برای دیدن دوستم دانشگاهشون بودم با یکی از اساتیدش صحبت کردم که اگه امکانش باشه به شکل مجازی بهم اموزش بده بتونم تو خونه خودم ادامه بدم نمیدونم چی شد که اون لحظه این تو فکرم اومد و همون لحظه عملیش کردم و با دوستم رفتیم پیش استادش که در زمینه هدف من تدریس میکرد ولی باز هم به دلیل باور های اشتباه خودم ومدار نا مناسبی که داشتم نتیجه ندادو استادش گفت چنین چیزی امکان پذیر نیست و اینکه هیچکس با تو خونه تلاش کردن به جایی نرسیده “هر چند قطعا الان همون استاد تو شرایطیه که به همون شکل احتمالا داره به دانشجوهاش اموزش میده”اما نا امید نشدم دوباره کنکور شرکت کردم حتی کتابای منابع رو هم نداشتم ولی این بار یه مقدار قوی تر بودم و انگیزه بیشتری داشتم چون یه کار بهتر پیدا کرده بودم که معجزه زیبای خدا بود که شاید با نکته اصلی که میخوام بگم مرتبط نباشه اما اصلش یکیه.برای همین میگم:)

    با دوستم برای مصاحبه کاریش با یه شرکت رفته بودم که قبولش کردن و من همراهش بودم و هیچ تخصصی در اون زمینه نداشتم خلاصه که ریس شرکت پرسید منم برای مصاحبه اومدم؟، گفتم نه .پرسید جایی کار میکنی؟ در جواب گفتم نه ولی کار شرکت شما رو خیلی دوست دارم به عنوان کار اموز برام جالب شده یاد بگیرم.و اون لحظه خدا به زیبایی وارد عمل شد و البته اعتماد به نفس و باور بهترم .همون لحظه اقای رییس برگه قرارداد موقت رو به من هم داد و گفت مشروط هست به اینکه زود یاد بگیرم گفت هر دوتون به صورت ازمایشی دو هفته با قراداد موقت کار میکنید اگه انتخاب شدین قرارداد چند ماهه بسته میشه انقدر هیجان زده شدم که تمام تلاش و انرژیمو میزاشتم وقتای ناهار و استراحتم رو پای سیستم میشستم و با عشق تلاش میکردم و حتی گاهی اگه بچه ها بیشتر بودن تو شرکت یک ساعت اضافه تر از تایم کاریم میموندم و یک هفته ای یاد گرفتم و قرارداد چند ماهه با حقوقی برابر حقوق بقیه بچه های شرکت که حرفه ای تر بودن من هم استخدام شدم.چند ماه گذشت و نتایج دانشگاه اعلام شد من دانشگاه روزانه و یه شهر فوقا العاده و همون رشته دلخواهم قبول شدم بین کارم و علاقم به تحصیل بیشتر و رشته مورد علاقم مونده بودم و به دلیل تعهد کاری و پیشرفت خوبم توکارم رییسم تلاش میکرد منصرف بشم و نرم اما اونجا هم تصمیم درست رو گرفتمو با اینکه از نظر مالی وضعیت خوبی داشتم معجزه رخ داد و خانوادم خودشون پیش قدم شدن که برم دانشگاه و شرایط عالی رو برای تحصیلم فراهم کردن دوره تحصیلم که تموم شد به دلیل شرایط کاری خوبی که اونجا داشتم با این ذهنیت که نباید روستا برگردم مدتی دور بودم دوباره اما با یه نشانه های عجیبی خدا بهم گفت برگرد روستا و برگشتم الان دوسال میگذره و من بعد از این همه تلاش زیاد برای ادامه تحصیل اکادمیک به این نتیجه رسیدم که دانشگاه مسیر رسیدن من به خواسته و هدف اصلیم نیست با این که دوره پر از برکت و معجزات زیادی بود اما همونها برای من از تحصیلم شاید ارزشش بیشتر بود چون باز از هدفم دور بودم و به این نتیجه رسیدم که برگردم روستا اوایل بی برنامه بودم و یکی دو ماه هیچ کاری نمیکردم اما خدا دستانش رو معجزاتش رو برام فرستاد و بهم ثابت کرد ابزار من برای پیشرفتم و چیزهایی که میخوام رو همه رو همونجا هم دارم و اون ابزار “خودم و ایمانم ” هست.با خیلیا مشورت کردم و سعی کردن دلسردم کنن که سلف استادی نتیجه نمیده . اما خدا انقدر بهم ایمان داد که شروع کردم و معجزه رخ داد یک ماه بعد دستانی وارد مسیرم شدن و اتفاقات و معجزاتی پیش اومد که مسیرم شکوفا شد اساتید زیاد و اموزشهای انلاین وتلاش مستمر خودم چیزی که تو کل عمرم سابقه نداشت به این شکل برای هدفم تلاش کنم هیچوقت تصورش رو نمیکردم محیطی که سالها ازش گریزون بودم دقیقا محیط پیشرفت من باشه اینجا روزی حد اقل ۸ ساعت زمان برای هدفم تلاش درست رو شروع کردم و الان نزدیک به دوسال هست که اینجام و از وقتی شروع کردم همه چی عالی پبش رفت به طرزی که اگه محیط شهر بودم شاید به این شکل عالی اتفاقات رقم نمیخورد بزرگترین پیشرفتای من تو همین دوسال و مخصوصا این ۷ ماه اخیر که عضو سایت شدم پیش اومده . چه چیزی زیبا تر از طی کردن تکامل کاری و معنوی با هم هست که من اینجا تو این محیط با ازادی زمانی که دارم با عشق دارم طی میکنم انقدر تو هر دو زمینه کاری و معنوی که به لطف خدا و هدایتم به فایلهای استادو اگاهیهایی هایی هست که از این طریق کسب کردم تو همین مدت کم نتایج و پیشرفت هایی داشتم که تثورش رو هم نمیکردم و مهمترینش خداست و انسی که باهاش دارم که اینجا پیداش کردم و به لطف استاد عزیزم و درس هایی که ازشون یادگرفتم.اون عشقم به محیط زندگیم برگشت با هزاران افتخار .من الان یقین دارم که این تکامل و دوره هر چقدرم که طول بکشه لازمه و باید طی بشه و باعشق و با حال خوب و با احساس خوشبختی که قبل از این ۷ ماه هیچوقت تجربش رو نداشتم دارم مسیرم رو هر روز با برداشتن قدم های اروم و متوالی طی میکنم به حدی که با افتخار و قدرت موقعیت های کاری که شاید ۲ سال پیش اگه میشد قطعا قبول میکردم الان با قدرت رد میکنم و میخوام تکاملی که لازمه اینجا طی بشه همینجا طی بشه و به وقتش به لول های بالاتر هدایت میشم زمانی که تجربه و تکامل اینجا رو کسب کنم .این به لطف اگاهی هایی هست که تو این مدت کسب کردم و نتایج فوق العاده تری گرفتم که به وقتش با عشق راجبشون مینویسم .استاد و مریم عزیزم عاشقتونم .عذر خواهی میکنم که کامنتم طولانی شد واقعا هدایت شدم که بنویسم امیدوارم دوستانی که شرایط فکری قبل از دو سال پیش من رو دارن به کامنت من هدایت بشن وباور کنن که ابزار پیشرفت ما فقط ایمان ما و خودمونیم و کافیه باور کنیم و اون موقع هست که ایمانمون راهکارهای ساده تر وقابل دسترس تری رو پیش رومون میزاره که با امکانات همون لحظمون قابل اجراست”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    ثروتمند نابغه ... گفته:
    مدت عضویت: 3200 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و گروە دوست داشتنی عباسمنش .

    چە حرفای قشنگی زدین .. تقریبا یک ماە پیش بود من داشتم برای کارکردن روی این وجە خودم یک فایلی از خودم ظبت کردم .. چقدر تمام چیزهایی کە من تو زندگی بهشون رسیدم همشون بخاطر انگیزە های بیرونی بودە .. هیچ کس مثل من نمیتونە این قسمت رو توضیح بدە .. با تک تک سلول هام حسش کردم و قتی انگیزە و عزت نفس ادم برپایەی چیزهای بیرونیە اون ستون های بیرونی خیلی زود یا از بین میرن یا دیگە تو براش مهم نیستی .. من بخاطر اینکە صاحب کارم منو تعریف کنە بهترین فرد اون مکان شدم ولی همین کە اومدم بیرون زلیل شدم و برگشتم پلەی اول . ما بیشترمون بخاطر پدر یا مادرمون یک هدف رو انتخاب میکنیم کە دوستش نداریم .غافل از اینکە همین کە پدر و مادرمون مردن دیگە انگیزەی ما هم میمیرە . یا اینکە اون لحظە چیزی هست برای خانوادەت مهمە تو میخوای اونو بە دست بیاری نە بخاطر خودت بخاطر رضایت پدر و مادر از خودت اون کارو انجام میدی بعد از کلی بدبختی کشیدن میبینی کە پدر و مادر و خانوادەت نظرشون عوض شدە و اون چیزی کە تو براش جان میدادی دیگە براشون مهم نیست .. اون لحظات لحظاتیە کە تو پرت میشی پایین . احساس پوچی میکنی. عمرت رفتە و زندگیت رفتە و تو هیچی نداری و هدف نداری و انگیزە نداری

    انگیزە های بیرونی دو نوع هستن یکی بیرونی مثبت و در راە خدا .. یکیش بیرونی منفی و حال بقیە رو گرفتن .. هر دوتاش بە یک اندازە نفرت انگیز و پوچی آورە .. انگیزەی بیرونی مثبت شاید ظاهرش خوب باشە ظاهرش انسان دوستانە باشە ولی انتهاش پوچی و بدبختیە ..

    چە خوبە انسان بە اون جایگاە برسە کە اهدافشو بخاطر خودش انتخاب کنە ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ونوس ملکی گفته:
    مدت عضویت: 1670 روز

    بنام خداوند مهربانم.سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و همچنین مریم جانم.یعنی دقیقا همون موقع ک داشتم ب نفروختن محصولات پیجم فکر میکردم همین فایل شد نشانه ی امروزم.استاد جان بسیار ممنونم ک اینقدر زیبا و واضح همه چیز رو توضیح میدین و راهنمایی میکنین .واقعا فهمیدم ک چرا ماشین دلخواهم رو هنوز نخریدم شاید این خاستم همراه با جلب توجه اطرافیانم بوده ک نتونستم بهش برسم.خدا جونم مرسی ک حواست بهم هست و این راهنما رو برام قرار دادی.استاد عزیزم من معنی زندگی واقعی رو از شما یاد گرفتم.ممنونم ک اینقدر متعهدانه همه چیز رو برامون میگین.من فهمیدم ک باید برای فروش بیشتر و همچنین بدست آوردن ماشین دلخواهم روی باورهای ناهمسوی خودم بیشتر کار کنم و آگاهانه توجهم رو بزارم روی باورهای درست.بسیار دوستتون دارم .براتون از خداوند مهربونم لحظات خوش رو خاستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2164 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    الهی به امید تو

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    سلام علیکم

    ……………………….

    در مورد مسابقه دادن با دیگران من یه جاری دارم که خیلی باهم مسابقه میدادیم و الان خیلی کمتر شده خدا را شکر اما الان از دیدگاه مسابقه به ایشون نگاه نمیکنم بلکه موفقیت هاشو می بنیم و تحسین میکنم و میگم خب این آدم هم نداشته الان داره پس من هم مس تونم داشته باشم از دیدگاه مثبت بهش نگاه می کنم… در مورد ماردشوهرم هم همیشه می گفت شماها نمیتونید و ندارید!!!!! اما من با این حرف روحیه می گرفتم و بیشتر به خدا توکل میکردم و بعد که بهم میگفت بهش میگفتم دیدی شد ؟؟؟!!! و خودم خوشحال و خندان بودم و اصل هم خودم هستم

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    سلیمان صفری گفته:
    مدت عضویت: 1927 روز

    سلام بر استاد عزیزم و مریم بانوی خلاق

    «مرا به نشانه ام هدایت کن»

    از طریق نشانه ها هدایت شدم به این فایل فوق‌العاده .

    فخر فروشی ؛صفتی که مارو از مسیر اصلی دور میکنه، به عبارتی مارو در مسیر مقایسه و حتا قضاوت دیگران قرار میده و مارو از خودمون غافل می‌کنه و این هدف خلقت نیست.

    پس ما هر کاری انجام میدیم باید در مسیر رشد و گسترش خودمون و دنیا باید باشه.

    فخر فروشی یک خصلت و صفت نازل هست که مارو از مسیر خدا منحرف و در مسیر شیطان قرار میده.

    وقتی تصمیم می‌گیری شرایط کنونی ات را به عنوان سرنوشت غیر قابل تغییرت نپذیری‌ و این منطق را درک کنی که شرایط نابسامان کنونی ات حاصل باورهای محدودکننده و شرک آلود و بی‌ایمانی های قبلی است‌ و با ساختنِ باورهای قدرتمند کننده‌ تر‌، تجربیات دلخواه‌ تری وارد زندگی‌ات می‌شود‌، آنوقت از همان جایی که هستی- حتی اگر سخت‌ترین تضاد زندگی‌ات باشد- به سمت خواسته‌هایت هدایت می‌شوی.

    من در این چند سال به لطف خدای وهابم ،به سمت سایت استاد هدایت شدم و اکنون به یک ایمانی رسیده ام که یقین دارم با کار و تلاش مداوم و مستمر و گام به گام (مسیر تکاملی) و البته سرمایه‌گذاری هایی که برای رشد خودم انجام میدم، به یک رشد غیر قابل تصوری حتا از دیدو نگرش خودم که سالها دارم تلاش میکنم ،خواهم رسید.

    و این یک ادعای صرف نیست

    من از لحاظ مالی

    سلامتی

    ارتباط با انسانهای دیگر

    و همسرم

    و جامعه

    و نیز از لحاظ احساس خوب داشتن

    تجربیات ارزنده و خوبی داشته ام.

    میدانم که هنوز خیلی کمه و باید خیلی رشد کنم

    «کشف قوانین زندگی»رو هم به دوستان عزیزم توصیه میکنم،یک سرمایه‌گذاری بی نظیره.

    سپاسگزارم از استاد عزیزم

    و مریم بانو

    و دوستانم که کامنت منو میخوانند.

    در پناه مهر بی پایان خداوند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    زهره الانی گفته:
    مدت عضویت: 2576 روز

    سلام استاد جان و مریم جان خدارو سپاس برای هر نشانه ای که می فرسته تا ما هر لحظه هدایت بشویم به بهترین های زندگی مان من چند روزی از ایران امدم مسافرت به آلانیا ترکیه البته به لطف خداوند چند وقتی هست شرایط زندگی در این جا رو دارم ‌اما الان کوتاه مدت هست در این جا وقرار بر گردم ایران و چقدر خدارو شکر می کنم وقتی روی ذهنت کار می کنی نشانه می اید برای اینکه متوجه به شوی داری چه افکاری رو و چه باوری رو ارسال می کنی من چند روزی دارم این جا می روم خرید می کنم لباس و وسایل مخصوصا لباس و دیدم ای وای من دارم برای اینکه در ایران بهتر دیده بشوم و وقتی مرا می بینند و می فهمند از ترکیه امدم لباس های عالی داشته باشم و پوشیده باشم و نظر مردم دربارام مهم بود و شاید می خاستم پز بدم چقدر خداروشکر می کنم که متوجه این ضعف و نداشتن اعتماد بنفس شدم و این نشانه امد تا بفهمم چه نگاهی و چه فرکانسی دارم استاد نمی دانید چقدر خوشحال ام هر روز چه نشانه هدایت می شوم بابت خود شناسی چون می خاهم که خداوند با من صحبت کند و هر نشانه ای رو هر روز باز می کنم چه هدایتی شامل حالم می‌شه برای تغییر باورهایم چون من همواره هدایت رو می خاهم بابت وجود شما از خداوند سپاس گزارم و همچنین از مریم جان من انقدر نتایجه عالی در زندگی ام گرفتم از زمانی که محصولات شما رو خرید کردم و کار کردم و هر روز نشانه رو دنبال می کنم و می توان از خداوند ام سپاس گزار باشم بابت هدایتم

    دوست تون دارم و سعاتمندی را از خداوند هم برای شما هم خودم و دوستانم آرزومند هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    زهرا شوشتری گفته:
    مدت عضویت: 2259 روز

    سلام به استاد و همه ی بچه های خفنی که اینجا هستن.

    من تقریبا یک سال و نیم هست که تو این سایت بی نظیر عضوم اما هیچ وقت مثل الان هر روزم رو تو این سایت نگذروندم و اون قدر داره بهم خوش میگذره و اون قدر برام حتی فان و جذابه فارغ از اینکه بعد از هر بار اومدن در سایت و فایل های جدید رو دیدن و خوش گذروندن یک عالمه از باور های منفیم رو که باهام یکی هستن و انگار متوجه حضورشون نیستم رو متوجه میشم که تصمیم گرفتم کلا اینستاگرام رو که گاهی وقتم رو میگرفت و یجورایی عادتم شده بود که هر روز چک بکنم ببینم کی چی کار میکنه رو کامل پاک کردم و با خودم قرار گذاشتم که هر وقت تایم ازاد داشتم علاوه بر وقتی که اختصاصی میذارم یجورایی جایگزین چرخیدن تو اینستا بکنم و چقدر تصمیم خوب و مفید و خفنی گرفتم.

    و امروز که اولین روز این تصمیم گیریم هست وارد سایت شدم و این فایل فوق العاده رو دیدم دقیقا همون چیزی بود که بهش نیاز داشتم…

    انگیزه ی سالم برای رسیدن به هدف…

    نه برای اثبات کردن خودت به بقیه یا حتی اثبات کردن خودت به خودت و این کاملا کار کردن روی عزت نفس و این باور رو میطلبه که من تحت هر شرایطی اوکیم من با هر وضعیت مالی و تحصیلی و هر انچه که در بیرون دارم احساس مفید بودن و ارزشمندی میکنم نه اینکه منتظر باشم اولین نفری باشم تو کل خاندان و فامیل که به موفقیت بزرگی از دید جامعه رسیدم و بعد احساس مهم بودن ، ارزشمندی ، متفاوت بودن و احساس لیاقت کنم…

    و این بحث خیلی گسترده ای داره تو صادق بودن خودمون با خودمون که بتونیم واقعا خارج از ذهنمون خودمون به خودمون یه نگاهی بندازیم و ببینیم دقیقا برای انجام هر کاری حتی کوچیک چه دلیلی داریم؟!

    من این رو تجربه کردم و خیلی کمکم کرده برای اینکه بفهمم چه باور هایی دارم. مثلا من امروز این تعریف خوب رو از فلانی کردم هدف اصلی و واقعی درونی من چی بوده ؟؟ ووقتی میتونم به عمق صداقت و شناخت به خودم برسم که اول از همه از اون منیت ذهنی خارج بشم و خود خود واقعیم باشم و منتظر جواب صادقانه ای از جانب خودم باشم!

    من اون تعریف رو از فلانی کردم چون واقعا از نظر من خوب بود و دوست داشتم بهش بگم یا دنبال نشون دادن خوب بودن خودم بودم یا به دنبال بدست اوردن پوئن مثبتی از اون ادم ؟(شرک)

    بنظرم صادق بودن خودمون با خودمون خیلی بیشتر به فهمیدن و درک کردن صحبت های استاد کمکمون میکنه….

    نکته ی بعدیی که خیلی دوستش داشتم این بود که استاد گفتن تو هر موقعیت و شرایطی که هستین گام بردارین برای رسیدن به هدفتون…یعنی حتی اگه قادر به خریدن تمامی دوره های استاد نیستی از فایل های رایگان که بی نهاااااااااایت هم ارزشمند هستند که میتونی استفاده کنی میتونی بهشون متعهد باشی میتونی بهشون عمل کنی و بی نهایت نتیجه بگیری..

    چقدر این فایل برام مفید و ارزشمند بود.

    سپاسگزارم ازت دقیق ترین و حرفه ای ترین و خفن ترین استاد :))))))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: