این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-26.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-10-27 06:01:112020-12-03 17:42:49اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اول
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر خوبه که کنار شما هستم و از گرمای حضورتون انرژی می گیرم.
وقتی از کلمه ی هم خونه ایی استفاده می کنم و تایپ میکنم ، استاد توی ذهنم پدر سالار این خونه به نظر می رسه و مریم بانو هم خانم حمیده خیر آبادی عزیز دل ( روحشون شاد ) و خدا حفظ کنه استاد پدر سالار و مریم بانو مادر سالار این خونه ی گرم.
خوشحالم که می تونم خیلی راحت احساساتم رو اینجا به اشتراک بزارم.
اینو هم اعتراف کنم که زمان گوش کردن به فایل ها ،که گاهی مشغول کار یا رانندگی هستم ، هر زمان که استاد به نکته ایی تاکید می کنن ، میگم ” چشم سید عباس ”
این حرف شما هم برام وحی منزل هست.
حتما رعایت می کنم. تکرار و تمرین می کنم.
دیگه راحتم با استاد و اینطوری انگار احساس صمیمیت بیشتر می کنم و روی تعهد هایی که به ایشون دادم تمرکز بیشتری می کنم.
الانم مشغول کارای آشپزخونه بودم و این فایل رو گوش می کردم
یه مسئله ی جالبی به ذهنم اومد که دوست دارم با شما به اشترک بزارم.
قبلا هم توی یه کامنتی گفتم که من با استاد توی یوتیوب یکی دو سال قبل آشنا شدم ولی فقط به صحبت های ایشون رو گوش نمی کردم
چند نفر از خانم ها و آقایون رو دنبال می کردم.
الان یادم اومد که شاید حدود یه سال پیش اومدم توی سایت و تجربه ایی که امروز برام پیش اومد ،دقیقا سری پیش هم اتفاق افتاد و باعث شد سرد بشم و دیگه سراغ سایت نیام ولی توی یوتیوب گاهی استاد رو گوش می کردم.
امروز چی شد؟
صبح پسرم رو رسوندم مدرسه و برگشتنی یکی از فایل های استاد رو گذاشتم به بلوتوث ماشین و گوش می کردم.
ایشون گفتن که قدرت کلمات بسیار بالاست و خواسته هاتون رو با خودتون تکرار کنید و حرف بزنید و با خدا صحبت کنید و ….
منم نصف راه رو فایل رو که دیگه تا آخرش تمام و کمال و با دقت گوش کرده بودم رو خاموش کردم و شروع کردم به حرف زدن با دوست کار بلدم ( سیستم جهان هستی ، خدا ، انرژی )
خیلی حال و هوای خوبی بود
خونه ایی که دوست داشتم توش زندگی کنم توی تهران رو ، ریز به ریز براش گفتم و گفتم
منطقه ، خیابون ، منظره ، اشپزخونه ، سالن ، پارکینگ ، اتاق های خواب فوق لاکچری و مستر ، روف گاردن ، گل خونه ی جذاب و دوست داشتنی که عشق منه ،پنجره های قدی فراوون با منظره های مشجر و کوه و شب های تهران و ….
خلاصه با خودم توی خونه ی فوق لاچری و فووول امکانات حال کردم و رسیدم به خونه ی خودمون که بزرگ و خوبه ولی مستاجریم.
البته که من خونه ی بالا رو برای شخص خودم تصور کردم و خواستم از سیستم مهربون و ثروتمند.
الان با گوش کردن این فایل استاد که گفتن خواسته هاتون رو سعی کنید نزدیک به فرکانس خودتون انتخاب کنین و روی قانون زیبای تکامل تاکید کردن ، یه جورایی خورد توی ذوقم.
ولی
اینبار مثل حدودا سال پیش که دقیقا همین تجربه برام تکرار شد و احساس کردم که تضادی توی حرف هاشون هست و بی خیال سایت شدم ،
بی خیال سایت نمیشم
چون که درک عمیق تری از حرف هاشون پیدا کردم.
می فهمم قوانین رو، با کمک و هدایت استاد بزرگوار.
درک می کنم قانون تکامل رو
و اینکه توی قران که اومده که گسترش جهان هم همراه با تکامل بوده و ( ثم ) ها هم برای درک این مطلب اومده.
ولی برام جالب بود دقیقا همین روند برام بعد از مدت ها تکرار شد و همون فایل ها رو به صورت اتفاقی پشت سر هم با فاصله ی چند ساعت گوش کردم .
پارسال ، شیطان ذهنم به راحتی تونست با جمله ی این که “حرف های این آقا با هم تضاد داره ” منو ضربه فنی کنه و از سایت دور کنه و حتما به این تکامل نرسیده بودم و نیاز بود صبر کنم تا الان به این مرحله از آگاهی و درک برسم تا بتونم اینبار من ضربه فنی کنم ذهنم رو که ” عزیزم ! ذهن زیبا بین و مثبت اندیش من ! دستگاه سازنده ی افکار موثر ! من تعهد دادم جملات سید عباس رو ، وحی منزل بدونم و قبول کنم و باور کنم و تمرین و تکرار کنم ”
پس خودشو کنار کشید و تصمیم گرفت که اونم با من همراه باشه.
خیلی خوشحالم بابت این همراهی و این همکاری ذهنم
خوشحالم که کانون توجه ذهنم ، دست منه
و تلاشم اینه که آگاهانه ، این کنترل رو خودم توی دستای توانمند خودم داشته باشم.
1. انتخاب خواسته واقعی که قانون تکامل توش رعایت شده باشه
ویژگی خواسته های واقعی: خواسته هایی که اولویت بالایی توی ذهنتون داره و فاصله فرکانسی معقولی با اون خواسته دارید..
مشکل خیلی ها برداشتن سنگ بزرگ در اولین حرکت است ..
قدم اول نباید بری سراغ خواسته ای که با وضعیت الان من خیلی تفاوت داشته باشه،یه ذره بهتر باشه،مثلا اگر سود میانگین سال قبل من پنج تومنه من سعی میکنم سال آینده دو برابرش کنم
یه شبه نمیشه از مشرک کامل، مومن و موحد کامل شد..
یه شبه لاغر شد،یه شبه چاق شد…
یه شبه راستگوی کامل شد ولی قانون این نیست ما یه روند تکاملی برای پیشرفت تو هر زمینه ای داریم…
هدف یا خواسته ای که انتخاب میکنیم یه ذره از جایگاه فعلی مون دورتر باشه…
اگر روزی ده بار ،بیست بار دروغ میگفتم و بدقولی میکردم سعی کنم در هر روز به تعداد دفعات کمتر برسونمش وقتی به اون هدف رسیدیم و نتایج پایدار شد و اون خواسته تثبیت شد بعد هدفگذاری کنیم برای یه پله بالاتر …
بعد از اون نتایج انگیزه و امید بگیریم برای ادامه …
هربار از یه ذره پیشرفت خوشحال بشی …
وقتی ما اهداف رو طوری انتخاب میکنیم که با جایگاه فعلی مون خیلی فاصله ندارن و بعد قدم به قدم بریم جلوتر شاید از نظر بقیه پیشرفتمون محسوس نباشه ولی خودمون میدونیم داریم پیشرفت میکنیم…
اگر روند درست رو ادامه بدیم و اون رفتار و باورهای درست تثبیت بشه در دراز مدت در مسیر رسیدن به خواسته لذت میبری وهم نتایج بعد به صورت تصاعدی پیشرفت میکنه
در مسیر رسیدن به خواسته ها ،خودتون رو بشناسید ،جایگاهتون رو بشناسید و بعد خواسته ای رو انتخاب کنید که یه ذره جلوتر باشه تا بهش برسی و احساس رشد پیشرفت داشته باشی و احساس کنی در مسیر هستی و همینطور کم کم به نتایج بزرگتر میرسی و بعد از قانون تکامل به قانون تصاعد میرسی ..
باید انگیزه های درونی سالم و درستی برای تحقق خواسته های خود داشته باشیم زمانی که انگیزه های ما در مورد خواسته هایمان ایراد داشته باشد:
رسیدن به خواسته ها درد و رنجی بی پایان است
اگر بتوانیم نیاز به جلب توجه تایید گرفتن از دیگران و ثابت کردن خودمان به آنها را کنترل کنیم:
ظرف وجودی ما بزرگ تر خواهد شد و در مسیر راحتی برای تحقق خواسته های خود قرار خواهیم گرفت پس باید:
عزت نفس و احساس لیاقت خود را به خداوند و درون خودمان متصل کنیم نه عوامل بیرونی تا:
انگیزه ی رسیدن به خواسته هایمان و احساس خوب بیشتری را تجربه کرده و زندگی لذت بخش تر شود
اگر انگیزه ی رسیدن به خواسته ها حرف مردم چشم و هم چشمی رقابت و… باشد:
در پایان به احساس پوچی دست می یابیم و اعتماد به نفس ما با از دست دادن یا نرسیدن به خواسته به شدت کاهش می یابد ساختن باورهای هماهنگ با خواسته باعث می شود:
به خواسته های خود دست یابیم که پروسه ای تکاملی است اگر خواسته ای داشته اما باورهای مخرب و ناهم اهنگ با آن داریم:
به خواسته ی خود دست نمی یابیم پس:
ورودی های مناسب به ذهن خود داده تا خروجی های مناسب دریافت کنیم
با دیدن الگوهای مناسب می توانیم:
برای ذهن خود باور پذیر کنیم که دستیابی به تمام خواسته ها امکان پذیر است باورهایی که راه کار های ساده تر و قابل دسترس را در اختیار ما قرار داده که با امکانات کنونی ما قابل اجرا است تمرکز خود را بر کار مورد علاقه ی خود قرار داده و از آن کسب درآمد کنیم. با همان امکانات و جایگاهی که در دسترس کنونی ما است :
کسب و کار خود را آغاز کنیم و به دنبال زمان مکان شرایط و موقعیت ایده آل نباشیم چون:
هیچ گاه محقق نخواهد شد
ذهنیت فقیر :
همواره به دنبال امکاناتی است که در لحظه ی کنونی به هیچ وجه وجود ندارد اما
تمام افراد موفق دنیا:
از همان موقعیت کنونی در دسترس خود شروع به کار کردند.
✔️۱مشخص کردن خواسته ی واقعی و رعایت قانون تکامل(اولویت خواسته ی واقعی و داشتن فاصله ی معقول فرکانسی با خواسته)۲ ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته۳_قدم برداشتن در راستای آن باورها
✔️ما یا خواسته هایمان را اگاهانه انتخاب میکنیم یا با برخورد با تضادها
✔️استاد عباسمنش با توجه به موفقیت در تمام جنبه ها،روابط،سلامتی ،معنویت،ثروت نتایج عالی که دارند از شرایطی که زیر صفر بودند در این زمینه ها و الان به نتایج عالی در این زمینه ها رسیدند پس الگوی خوبی برای ما هستند>>>چون اگر نتایج درست است پس آن باورها درست هستند
✔️داشتن فاصله فرکانسی معقول و رعایت قانون تکامل>>یعنی ما خواسته هایی را مشخص کنیم که فاصله فرکانس کمی با جایگاه الانمون داشته باشد،یک قدم کوچک از از جایگاه الانمون فاصله فرکانسی داشته باشد،مثلا اگر در سال گذشته ماهانه سود درآمدمان ۵ میلیون بوده،خواسته ای را مشخص کنیم که سود درآمد سالیانه آینده مان ۱۵ میلیون باشد،
و نکته ی مهم اینکه وقتی به آن خواسته رسیدیم مثلا سود ۱۵ میلیون زود نخواهیم به سود ۳۰ میلیون برسیم بلکه باید بگذاریم آن سود۱۵ میلیون برای ما تثبیت بشود،بدیهی بشود،نتایج آن خواسته پایدار بشود،بعد خواسته ی بعدی >>>در زمینه های دیگر هم همینطور مثلا روابط یا معنویت بگذاریم آن باور و آن رفتار برایمان بدیهی و پایدار بشود بعد خواسته های بالاتر
✔️با رعایت قانون تکامل شاید نتایج به ظاهر بزرگ نباشد اما کم کم آن رشدی که میکنیم،و به خواسته مان میرسیم باعث میشود اعتماد به نفسمان بیشتر شود و در نتیجه به خواسته های بعدیمان زودتر برسیم،به قانون تصاعد میرسیم که خیلی سریعتر به خواسته های بعدیمان میرسیم
با رعایت قانون تکامل در مسیر خواسته ها لذت میبریم…
👈باورها یک شبه بوجود نیامده اند که یک شبه تغییر کنند
اول اینکه من تو بحث تکامل ی یکماهی خیلیی بهتر درکش کردم بعد از اینکه ازش ضربه خوردم هر چند که نمیگم ضربه بود بیشتر تجربه شد .
من تو زندگیم به پیشرفت خواصی که خودم میخواستم نرسیدم اما بگم که مثلا ایمانم رو از ۰اوردم روی ۱۰خیلییی کار کردم ک شد ۱۰ها ینی فک کنید من چی بودم و چی شدم تازه پیشم ۱۰خدا میدونه اگه بیشتر میشد الان چ اوضاعی داشتم .
اما بگم از کمبود عزت نفس و ایمان
من سال ۹۷دوره عزت نفسرو گرفتم .اول اینکه فقط گوشش میکردم و اصلا بهش عمل نمیشد اگرم شده باشه فقط اوایلش ینی فک میکردم با خرید دوره کولاک میکنم دیگ .هر چند تو شرایطی بودم ک داشتم واس کنکور میخوندم من واس همین دور عزت نفس رو خریداری کردم .با توجه به اینکه منو دوستم طی این یکسال واس کنکور میخوندیم خیلییی تلاشمو کردم ینی دقیقا مثل هم میفرفتیم جلو حتی خواب و بیداریمونم یکی بود .از نظز خودم که خیلیی خوب پیش میرفتم اما همششش خودمو مقایسه میکردم و شرک ،شرک میورزیدم .
خلاصه اون دوستم که معدش همیشههه ۲۰بود و منی که معدلم ۱۸بود همیشهه میگفتم خدایا چطور بعضی انقدر ذهنشون خوب کار میکنه و اینکه چرا من کند ذهنم همیشههه نجوای ذهنم بود تو خواب و بیداری خودمو مقایسه میکردم بماند از سرکوفت و گلایهایی که پیش خدا داشتم هی و هی بدتر و بدتر میشد اما بازم فک میکردم دارم قانون خوب جلو میرم و سعی میکنم تکاملم طی کنم .ینی میرفتم جلو اما نتجیهااام هیچووووقت ،هیچوقت برام قابل قبول نبود اصلا همه از اینکه من تلاش کردم و نتجبه نگرفتم تعجب و مهر تایید اینکه دیدیدم چقدر تلاش کردی اما نشد .
از همه بدتر بود واسم ،من الان ۲۰سالم تو تمام سالهای عمرم نتیجهای بزرگ نگرفتم.تو درس تو روابط تو همه چی ،اما بهتر شدم ولی وسطش ول میشد
دوباره نو از نو
خلاصه کنکور دادیم .نتجیهام اومد
اون دوستم که همیشهههه موفق بود و نمره ۲۰ رتبش شد ۷۰۰۰ و همه چیو مجاز شد
و من شدم ۸۰هزار هیچی نیاوردم
اصلااا باورم نمیشه تا ی ۴روزی همش گریه میکردم .
دیدم قانون میگ نباید غمگین باشی خودم از غم اوردم بیرون و دیگ پذیرفتم اما بازم نا امید نشدم نگاهمو عوض کردم.کنترل ذهن داشتم.اومدم جلو ی ۲ماهی میگذره ازش اما من دارم دوبارع میخونم واس کنکور،تاااااازه متوجه شدم .اون همه تلاشم واقعا نتیجش درست بوده.
وای من اصلا از درسا حداکتر از ۱۰۰درصد ۳۰یا ۴۰درصدشو میفهمم تازه اونم کامل ن
هنگ کردم دیدم به قول استاد جای درستتم .
باید تکامل توی درسام اول رعایت کنم و خودمو به ۴۰ثابت برسونم و بعد برم تا برسم به مثلا ۸۰یا ۹۰درصد اونوقت حرفی واس گفتن دارم.
الااان خداروشکر میکنم.این یکسال پشت کنکور موندم باعث بهبود روند و تکاملم بشه …
تمام چیزایی که تو بحث ایمان ،عزت ،روابط تجربه کردم به همین منوال بوده .😂
دیگ خجالت کشیدم از شکابت و مقایسه خودم
منم زندگی و بچگیی سختی داشتم .که منو به سمت شما کشونده .و الان اینی که هستیم خیلیبیییی بهتر از ۳سال پیشمههه خیلیااا خیلی.
اما من با درک تکامل اون نتایج رو از ۲۰درصد به حدقل ۸۰درصد میرسونم..
مرسییی استاد
مرررسی مرد قوی
با ایمان
با عزت
شجاع
الگوی ماها در تمام زندگی …سایتون مستدام
دوستدارم بیام و از نتایج بزرگم بگم ،خیلیییی تشنه موفقیتم .و در این مسیر میمونم تا به خودم و به خودم ثابت کنم شد.مسیرت درست بود .شد.
خیلیییییییی بابت این فایل از شما سپاس گزارم. بعد مدت ها خودکار و دفتر جلوم گذاشتم و نکته برداری کردم. از این فایلتون نکته برداری کردم و اشتباهات خودم رو یاد آوری کردم و کاری ک باید انجام بدم از حالا ب بعد… راست میگین… یکی از مشکلات بزرگ من انتخاب کردن خواسته هایی بود ک فاصله فرکانسی خیلیییییی زیادی باهام داشتن ب خار همین بعد ی مدت تقلا، همونطور ک اشاره کرین، جا می زدم.. الان یادم اومد و فهمیدم ک باید قدم ب قدم با خواسته هایی شروع کنم ک فاصله کمتری باهام دارن. همونطور ک قبلا این موضوع رو در کتاب حکایت دولت و فرزانگی مشاهده کرده بودم… یادمه این موضوع اشاره شده بود و من خونده بودمش حتی بهش فکر هم کرده بودم، اما چون بهش عمل نکردم فراموش کردم.. اما این فایل شما برام یادآور خوبی بود… اشتباهمو یادم اورد… یادم اومد فایلای شما صرفا واسه گوش دادن نیست، کتاب صرفا واسه خوندن نیست، واسه عمل کردنه، واسه تجربه کردنه، واسه زندگی کردنه…. ممنونم… سپاس گزارم دستای زیبای خدا :) میخوام از این ب بعد قدم ب قدم پیش برم.. با خواسته هایی جلو برم ک فاصله کمتری باهام دارن و ب قول کتاب حکایت دولت و فرزانگی، ذهن بدبینمون راحت تر بتونه بپذیرشون…! اینطوری ن تنها جا نمیزنم بلکه با خیال راحت تر، آرامش بیشتر و لذت بیشتری میتونم پیش برم و ی ای کاش ای کاش ها فکر نمیکنم و اهمیت نمیدم و ذهنمو با ای کاش ای کاش پر نمیکنم و از شرشون خلاص میشم! :))) میخوام از نتایجم هرچند کوچیک خوشحال باشم و راضی باشم.. اما ن راضی ب متوقف شدن .. راضی ب نتیجم و راضی ب ادامه دادن، راضی ب پیشرفت بیشتر ، راضی ب متوقف نشدن میخوام باشم و level خودمو گام ب گام بالا ببرم و با بزرگتر شدن گام هام، لذتمو، اهدافمو، انگیزه هامو و خوشحالی هامو و آرامشمو بیشتررر و بیشترررر کنم… #الهیبهامیدتو،نهبهامیدخلقروزگار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
زنگ بیداری ب صدا در می آید
و گروه موسیقی با لذت ب راه می افتد
از درونشان نور امید بر میخیزد
یک روشنایی بی نهایت و وصف ناپذیر
و آوای طنینی خوش و دلپذیر
میخواهم با این گروه همراه شوم
اما پیانو بلد نیستم
گیتار به دستم می دهند
اما من گیتار هم نمی دانم
فلوت و چنگ هم هیچ
ویالون هم برایم نا آشنا بود
ندا می آید چ سازی بلدی
گویم هیچ
میگوید ایرادی ندارد
دست بزن
اما من دستانم تاول زده بود
دستانم را نشان می دهم
میگوید ایرادی ندارد
پا بکوب
کفشی نداشتم، پاهایم برهنه بود
میگویم نمی شود، نمی توانم، پاهایم زخمی می شود
میگوید ایرادی ندارد
آرام آرام راه بیا
میگویم خیلی دوست دارم اما
مسیرتان خیلی طولانی است
میگوید تو بیا
به انتهایش ولی فکر نکن
تا هرجا میتوانی بیا
زندگی کردن با خطر مرگ
بهتر از مردگی کردن است،
در عین نفس کشیدن؛
انرژی شان خیلی بالا بود
حس من هم بالا
و قلبم فریاد می زد :
برو.. یا اللّٰه !
قلبم را در مسیرش قرار می دهم
و پیش می روم
هر جا کم می آورم،
ندا مرا بلند می کند
هر جا نا امید می شوم
هر جا می ایستم
قلبم نمی گذارد بر گردم
مسیری ک آمده ام را نشانم می دهد
و می گوید: این همه راه آمدی و سرشار از لذت گشتی
حال تنها یک راه داری،
بلند شو! چاره ای جز این نیست،
اگر مردگی را نمی خواهی!
بر می خیزم
این بار قوی تر
یادم نیست کی ساز زدن را آموختم
اما خود را می بینم
که همراه گروه گیتار می زنم
البته کمی متفاوت
همه متفاوند اما
ترکیب نغمه ها دلنشین است
چرا که دست و دهان نیست
که ساز را نگه داشته است
قلب است.. و قلب، جایگاه نداست
و ندا
تمام انگیزه ماست
شاید اگر ندا نبود
من هنوز میان تاول های دستم
و برهنگی پاهایم
گوشه ای ب قفس خوناب مرگ پناه برده بودم
راستی
تاول هایم کی خوب شد؟
سر و وضعم کی مرتب شد؟
اطراف من کی نورانی شد؟
و من کی چنین کفش های گران بهای راحتی ب پایم کردم؟
اصلا کی اینقدر بالا آمدم ک چنین سرمست و هشیارم؟
من کی ساز زدن آموختم؟
یادم نیست!
اما
هرچه بالاتر می روم انگار
زنده تر می شوم!
و کنون گام هایم بلند تر شده
استوار تر شدم
و حس میکنم
بال و پر گشودم
انگار
رفته رفته
ظرفیت و سرعتم
رو به افزایش است
راستی، آرامشی دارم ک وصفش را در افسانه ها نمیبینید!
من این روزها خیلی احساس حرص و طمع می کنم. امسال به لطف خدا درآمدم خیلی بالا رفته. البته به خاطر هر پولی که دستم می آید سپاسگزار خداوندم. تمرینات دوره عزت نفس خصوصا تمرین آگهی بازرگانی هم خیلی رویم تاثیر مثبت گذاشت. هر چند که بعضی وقتها انجام این تمرین از جا به جا کردن کوه سخت تر است. اما احساس عجله برای رسیدن به پول و درآمد بیشتر را در خودم احساس می کنم.
چیزی که می خواستم بگویم در مورد بورس، سکه و ارز است. من مقداری سهام از گذشته داشتم که تازه به لطف خدا زنده شده و امسال هم مقداری خریدم. هر پولی هم به دستم رسید سکه خریدم. بعد خودم را دیدم که مدام قیمت سکه و ارقام بورس را بررسی می کند. پر از عجله و حرص و ولع شده بودم که اعداد بالا و بالاتر بروند. روز به روز عصبی تر و ناراحت تر شدم. بعد به خودم گفتم مگر هدف من بورس و سکه است که تمام تمرکزم را از کار و زندگی ام برداشته ام و روی آنها گذاشته ام. من باید روی باورهایم کار کنم و تمرکزم را روی کار مورد علاقه ام که طراحی معماری است بگذارم. از بورس و سکه هم به نسبتی که باورهایم بهتر شوند نتیجه می گیرم. نه به مقداری که به اعداد آنها خیره می شوم. بعد کنارشان گذاشتم و به آرامش رسیدم و تمرکزم را روی اصل موضوع گذاشتم.
خدارو شکر من با دیدن این فایل یادم اومد ک من قبل ازین ک تو دوره های استاد باشم چ نتایجی داشتم و الان ک دوساال میگذره چه نتایجیو دارم میگیرم ک شکره خدا از لحاظ سلامتی خیلی بهتر شدم و قبلا یادم میاد با خوردن یه چیپس یا پفک زود دل درد میشدم بدنم زود مریض میشد اما الان الحمدلله خیلی سالم ترم و خیلی کمتر مریض میشم
از لحاظ درامد خب قبلا من اصلا عرضه ی پول دراوردن نداشتم هرکاری میکردم سود کنمیکردم هیچ همون پولمم از بین میرف و خیلی ب مسیرهای اشتباهی هدایت میشدم الان الحمدلله دارم پول میسازم حالا ن زیاد ولی خب نسبت ب قبلا خیلی بهتر شده و کم کم داره روی دور میوفته از لحاظ اعتماد بنفس و حرفه مردم ک فک کنم جزو بزرگترین پاشنه های اشیل زندگی منه و شاید بزرگترین باشه خدارو شکر ازون وضعیت افتضاح و داغونی ک داشتم بهتر شدم و خیلی خیلی دیگ باید رو خودم کار کنم، از لحاظ روابط منی ک همش عصبی بودم با همه دعوا داشتم تو خونه با داداشم کتک کاری میکردیم و با پدر مادرم همیشه بحث و دعواهای زیاد داشتم الحمدلله الان با همشون خوبم و از کناره هم بودن لذت میبریم و بسیار ادم خونسردترو با حوصله تری نسبت ب قبل شدم وبا مردمم هم خیلی خوب شدم ، مشتری هایی ک میان مغازم خداروشکر انقدر خوب ارتباط میگیرم ک افرادی ک بعضا ادمایه عصبی ترو بد قلق تری هستن وقتی پیش منن اون وجه خوبشون و نشون میدن ،واقعا چ فایل خوبی بود ک منو یاده اوضاعه داغونه قبلیم انداخت و با اینکه هنوز اون نتایجه مد نظرمو نگرفتم و کار داره فعلا تا ب اونا برسم ولی خب یاده من انداخت ک از چ اوضاعی ب شرایطه فعلیم رسیدم و باعث شد امیدوارتر بشم و انشاالله با ایمان بیشتری روی خودم کار کنم و این حاله خوبمو تقویت کنم و از زندگیم لذت ببرم .
خواسته های ما با باورهای درست میسر میشود و وقتی روی روال بیفتد و ما هم باورهای خوب داشته باشیم همیشه در مسیر موفقیت هستیم
همه دوره ها عالی هستند ویکی از همدیگر بهتر و همه ازهم بهتر.
تمرکز روی یک چیز داشته باشیم و آن راکسب می کنیم و وقتی به آن می رسیم سراغ دیگری می رویم و تمرکزانه روی آن کار می کنیم
همیشه بخواهیم که یک ذره بهتر از قبل باشیم
سود سالیانه را برای ماه تقسیم می کنیم و هزینه ها کم می کنیم و فکر می کنیم که عدده چقدر است بیشتر است یا کمتر و اگر هزینه هایمان بیشتر است آن را کمتر می کنیم مساوی باشد آن را باید تمرکزی کار کنیم که سود ما بیشتر از هزینه های ما باشد.
یک شبه هیچ چیزی عوض نمی شود با قانون باید پیش رویم و روندتکاملی داشته باشیم و با کار پیوسته روی خودمان و با اصل تکامل به خواسته های خود می رسیم و هدف ما یک ذره از جایگاه فرکانسی ما فاصله داشته باشید.
مسیر را باید ادامه دهیم تا به هدف برسیم و در این صورت نتیجه می گیریم. هر چه بیشتر ادامه دهیم بعد از مدتی رشد و موفقیت تصاعدی خواهد بود.
اهمیت موضوع این است که در رسیدن به خواسته خود لذت ببریم یعنی حتما یک قدم بیشتر از الانمان باشیم تا به نتیجه برسیم.
موفقیتهای خود را برای خود یاد کنیم برای خود باز گو کنیم و از آن ها انگیزه می گیریم برای ادامه مسیر و با انگیزه و شور و شوق بیشتر حرکت می کنیم.
من کمتر از دوماهه که با هدایت خداوند مهربان با شما اشنا شدم. در حال استفاده از محصولات عزت نفس و روابط که با خواهرم خریدیم در پروفایل ایشون هستم.
فقط دلم میخواست این کامنت رو براتون بذارم و عشقم رو به شما و اموزه هاتون ابراز کنم.
دلم میخواست بدونید که چقدر اول ممنون خداوند رحمان و دوم وجود شما هستم که دست قدرتمند خدا شدید برای کمک به ما.
هرباری که فایلی ازتون میبینم براتون از ته دل ارزوی فراوانی بیشتر سلامتی بیشتر و موهبت ها و الطاف بیشتر خداوند رو میکنم.
توی این دوماه نتایج مادی کمی گرفتم ولی بزرگترین نتیجه ای که از اموزه هاتون گرفتم احساس ارامش و نزدیکی و توکل به خداونده… خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که منو به راه راست از طریق شما هدایت کرد.
مرسی از شما که صدای خداوند شدید تا از طریق شما با من صحبت کنه، ازتون بی نهایت سپاسگزارم.
فقط خواستم این عشق و ارامشی که از خدا به واسطه شما گرفتم رو توی دلم نگه ندارم و بهتون بگم.
میدونم که در مسیر هدایت هستم و ارزوهای بزرگی در سر دارم و مطمعنم به زودی میام و از نتایج بزرگ همه جانبه در زندگیم براتون مینویسم.
امروز به دلم افتاد که بیام و براتون بنویسم حسم رو شاید روزی ببینید و بدونید که چقدر عزیز هستید و این عشقی که از خدا به من دادید رو به خودتون در قالب این دیدگاه بهتون برسونم.
از خدا براتون بهترین ها رو میخوام و باز هم از خداوند و از شما ممنونم❤️❤️❤️
سلام به دوستان زیبای هم خونه ای ام
چقدر خوبه که کنار شما هستم و از گرمای حضورتون انرژی می گیرم.
وقتی از کلمه ی هم خونه ایی استفاده می کنم و تایپ میکنم ، استاد توی ذهنم پدر سالار این خونه به نظر می رسه و مریم بانو هم خانم حمیده خیر آبادی عزیز دل ( روحشون شاد ) و خدا حفظ کنه استاد پدر سالار و مریم بانو مادر سالار این خونه ی گرم.
خوشحالم که می تونم خیلی راحت احساساتم رو اینجا به اشتراک بزارم.
اینو هم اعتراف کنم که زمان گوش کردن به فایل ها ،که گاهی مشغول کار یا رانندگی هستم ، هر زمان که استاد به نکته ایی تاکید می کنن ، میگم ” چشم سید عباس ”
این حرف شما هم برام وحی منزل هست.
حتما رعایت می کنم. تکرار و تمرین می کنم.
دیگه راحتم با استاد و اینطوری انگار احساس صمیمیت بیشتر می کنم و روی تعهد هایی که به ایشون دادم تمرکز بیشتری می کنم.
الانم مشغول کارای آشپزخونه بودم و این فایل رو گوش می کردم
یه مسئله ی جالبی به ذهنم اومد که دوست دارم با شما به اشترک بزارم.
قبلا هم توی یه کامنتی گفتم که من با استاد توی یوتیوب یکی دو سال قبل آشنا شدم ولی فقط به صحبت های ایشون رو گوش نمی کردم
چند نفر از خانم ها و آقایون رو دنبال می کردم.
الان یادم اومد که شاید حدود یه سال پیش اومدم توی سایت و تجربه ایی که امروز برام پیش اومد ،دقیقا سری پیش هم اتفاق افتاد و باعث شد سرد بشم و دیگه سراغ سایت نیام ولی توی یوتیوب گاهی استاد رو گوش می کردم.
امروز چی شد؟
صبح پسرم رو رسوندم مدرسه و برگشتنی یکی از فایل های استاد رو گذاشتم به بلوتوث ماشین و گوش می کردم.
ایشون گفتن که قدرت کلمات بسیار بالاست و خواسته هاتون رو با خودتون تکرار کنید و حرف بزنید و با خدا صحبت کنید و ….
منم نصف راه رو فایل رو که دیگه تا آخرش تمام و کمال و با دقت گوش کرده بودم رو خاموش کردم و شروع کردم به حرف زدن با دوست کار بلدم ( سیستم جهان هستی ، خدا ، انرژی )
خیلی حال و هوای خوبی بود
خونه ایی که دوست داشتم توش زندگی کنم توی تهران رو ، ریز به ریز براش گفتم و گفتم
منطقه ، خیابون ، منظره ، اشپزخونه ، سالن ، پارکینگ ، اتاق های خواب فوق لاکچری و مستر ، روف گاردن ، گل خونه ی جذاب و دوست داشتنی که عشق منه ،پنجره های قدی فراوون با منظره های مشجر و کوه و شب های تهران و ….
خلاصه با خودم توی خونه ی فوق لاچری و فووول امکانات حال کردم و رسیدم به خونه ی خودمون که بزرگ و خوبه ولی مستاجریم.
البته که من خونه ی بالا رو برای شخص خودم تصور کردم و خواستم از سیستم مهربون و ثروتمند.
الان با گوش کردن این فایل استاد که گفتن خواسته هاتون رو سعی کنید نزدیک به فرکانس خودتون انتخاب کنین و روی قانون زیبای تکامل تاکید کردن ، یه جورایی خورد توی ذوقم.
ولی
اینبار مثل حدودا سال پیش که دقیقا همین تجربه برام تکرار شد و احساس کردم که تضادی توی حرف هاشون هست و بی خیال سایت شدم ،
بی خیال سایت نمیشم
چون که درک عمیق تری از حرف هاشون پیدا کردم.
می فهمم قوانین رو، با کمک و هدایت استاد بزرگوار.
درک می کنم قانون تکامل رو
و اینکه توی قران که اومده که گسترش جهان هم همراه با تکامل بوده و ( ثم ) ها هم برای درک این مطلب اومده.
ولی برام جالب بود دقیقا همین روند برام بعد از مدت ها تکرار شد و همون فایل ها رو به صورت اتفاقی پشت سر هم با فاصله ی چند ساعت گوش کردم .
پارسال ، شیطان ذهنم به راحتی تونست با جمله ی این که “حرف های این آقا با هم تضاد داره ” منو ضربه فنی کنه و از سایت دور کنه و حتما به این تکامل نرسیده بودم و نیاز بود صبر کنم تا الان به این مرحله از آگاهی و درک برسم تا بتونم اینبار من ضربه فنی کنم ذهنم رو که ” عزیزم ! ذهن زیبا بین و مثبت اندیش من ! دستگاه سازنده ی افکار موثر ! من تعهد دادم جملات سید عباس رو ، وحی منزل بدونم و قبول کنم و باور کنم و تمرین و تکرار کنم ”
پس خودشو کنار کشید و تصمیم گرفت که اونم با من همراه باشه.
خیلی خوشحالم بابت این همراهی و این همکاری ذهنم
خوشحالم که کانون توجه ذهنم ، دست منه
و تلاشم اینه که آگاهانه ، این کنترل رو خودم توی دستای توانمند خودم داشته باشم.
ممنونم
سپاسگزارم
و دوستتون دارم .
به نام رب هدایتگرم
ردپای شماره 80
اصول دستیابی به رویاها قسمت 1
بریم سراغ نکات مهم این فایل:
فرمول دستیابی به خواسته
1. انتخاب خواسته واقعی که قانون تکامل توش رعایت شده باشه
ویژگی خواسته های واقعی: خواسته هایی که اولویت بالایی توی ذهنتون داره و فاصله فرکانسی معقولی با اون خواسته دارید..
مشکل خیلی ها برداشتن سنگ بزرگ در اولین حرکت است ..
قدم اول نباید بری سراغ خواسته ای که با وضعیت الان من خیلی تفاوت داشته باشه،یه ذره بهتر باشه،مثلا اگر سود میانگین سال قبل من پنج تومنه من سعی میکنم سال آینده دو برابرش کنم
یه شبه نمیشه از مشرک کامل، مومن و موحد کامل شد..
یه شبه لاغر شد،یه شبه چاق شد…
یه شبه راستگوی کامل شد ولی قانون این نیست ما یه روند تکاملی برای پیشرفت تو هر زمینه ای داریم…
هدف یا خواسته ای که انتخاب میکنیم یه ذره از جایگاه فعلی مون دورتر باشه…
اگر روزی ده بار ،بیست بار دروغ میگفتم و بدقولی میکردم سعی کنم در هر روز به تعداد دفعات کمتر برسونمش وقتی به اون هدف رسیدیم و نتایج پایدار شد و اون خواسته تثبیت شد بعد هدفگذاری کنیم برای یه پله بالاتر …
بعد از اون نتایج انگیزه و امید بگیریم برای ادامه …
هربار از یه ذره پیشرفت خوشحال بشی …
وقتی ما اهداف رو طوری انتخاب میکنیم که با جایگاه فعلی مون خیلی فاصله ندارن و بعد قدم به قدم بریم جلوتر شاید از نظر بقیه پیشرفتمون محسوس نباشه ولی خودمون میدونیم داریم پیشرفت میکنیم…
اگر روند درست رو ادامه بدیم و اون رفتار و باورهای درست تثبیت بشه در دراز مدت در مسیر رسیدن به خواسته لذت میبری وهم نتایج بعد به صورت تصاعدی پیشرفت میکنه
در مسیر رسیدن به خواسته ها ،خودتون رو بشناسید ،جایگاهتون رو بشناسید و بعد خواسته ای رو انتخاب کنید که یه ذره جلوتر باشه تا بهش برسی و احساس رشد پیشرفت داشته باشی و احساس کنی در مسیر هستی و همینطور کم کم به نتایج بزرگتر میرسی و بعد از قانون تکامل به قانون تصاعد میرسی ..
2.ساختن باورهای هم سو با آن خواسته
3. قدم برداشتن در راستای آن باورها
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
انتخاب خواسته های واقعی
باید انگیزه های درونی سالم و درستی برای تحقق خواسته های خود داشته باشیم زمانی که انگیزه های ما در مورد خواسته هایمان ایراد داشته باشد:
رسیدن به خواسته ها درد و رنجی بی پایان است
اگر بتوانیم نیاز به جلب توجه تایید گرفتن از دیگران و ثابت کردن خودمان به آنها را کنترل کنیم:
ظرف وجودی ما بزرگ تر خواهد شد و در مسیر راحتی برای تحقق خواسته های خود قرار خواهیم گرفت پس باید:
عزت نفس و احساس لیاقت خود را به خداوند و درون خودمان متصل کنیم نه عوامل بیرونی تا:
انگیزه ی رسیدن به خواسته هایمان و احساس خوب بیشتری را تجربه کرده و زندگی لذت بخش تر شود
اگر انگیزه ی رسیدن به خواسته ها حرف مردم چشم و هم چشمی رقابت و… باشد:
در پایان به احساس پوچی دست می یابیم و اعتماد به نفس ما با از دست دادن یا نرسیدن به خواسته به شدت کاهش می یابد ساختن باورهای هماهنگ با خواسته باعث می شود:
به خواسته های خود دست یابیم که پروسه ای تکاملی است اگر خواسته ای داشته اما باورهای مخرب و ناهم اهنگ با آن داریم:
به خواسته ی خود دست نمی یابیم پس:
ورودی های مناسب به ذهن خود داده تا خروجی های مناسب دریافت کنیم
با دیدن الگوهای مناسب می توانیم:
برای ذهن خود باور پذیر کنیم که دستیابی به تمام خواسته ها امکان پذیر است باورهایی که راه کار های ساده تر و قابل دسترس را در اختیار ما قرار داده که با امکانات کنونی ما قابل اجرا است تمرکز خود را بر کار مورد علاقه ی خود قرار داده و از آن کسب درآمد کنیم. با همان امکانات و جایگاهی که در دسترس کنونی ما است :
کسب و کار خود را آغاز کنیم و به دنبال زمان مکان شرایط و موقعیت ایده آل نباشیم چون:
هیچ گاه محقق نخواهد شد
ذهنیت فقیر :
همواره به دنبال امکاناتی است که در لحظه ی کنونی به هیچ وجه وجود ندارد اما
تمام افراد موفق دنیا:
از همان موقعیت کنونی در دسترس خود شروع به کار کردند.
اگر به قوانین به درستی عمل کنیم:
به بیش از خواسته های خود دست می یابیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام
اصول اساسی خلق رویاها:
✔️۱مشخص کردن خواسته ی واقعی و رعایت قانون تکامل(اولویت خواسته ی واقعی و داشتن فاصله ی معقول فرکانسی با خواسته)۲ ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته۳_قدم برداشتن در راستای آن باورها
✔️ما یا خواسته هایمان را اگاهانه انتخاب میکنیم یا با برخورد با تضادها
✔️استاد عباسمنش با توجه به موفقیت در تمام جنبه ها،روابط،سلامتی ،معنویت،ثروت نتایج عالی که دارند از شرایطی که زیر صفر بودند در این زمینه ها و الان به نتایج عالی در این زمینه ها رسیدند پس الگوی خوبی برای ما هستند>>>چون اگر نتایج درست است پس آن باورها درست هستند
✔️داشتن فاصله فرکانسی معقول و رعایت قانون تکامل>>یعنی ما خواسته هایی را مشخص کنیم که فاصله فرکانس کمی با جایگاه الانمون داشته باشد،یک قدم کوچک از از جایگاه الانمون فاصله فرکانسی داشته باشد،مثلا اگر در سال گذشته ماهانه سود درآمدمان ۵ میلیون بوده،خواسته ای را مشخص کنیم که سود درآمد سالیانه آینده مان ۱۵ میلیون باشد،
و نکته ی مهم اینکه وقتی به آن خواسته رسیدیم مثلا سود ۱۵ میلیون زود نخواهیم به سود ۳۰ میلیون برسیم بلکه باید بگذاریم آن سود۱۵ میلیون برای ما تثبیت بشود،بدیهی بشود،نتایج آن خواسته پایدار بشود،بعد خواسته ی بعدی >>>در زمینه های دیگر هم همینطور مثلا روابط یا معنویت بگذاریم آن باور و آن رفتار برایمان بدیهی و پایدار بشود بعد خواسته های بالاتر
✔️با رعایت قانون تکامل شاید نتایج به ظاهر بزرگ نباشد اما کم کم آن رشدی که میکنیم،و به خواسته مان میرسیم باعث میشود اعتماد به نفسمان بیشتر شود و در نتیجه به خواسته های بعدیمان زودتر برسیم،به قانون تصاعد میرسیم که خیلی سریعتر به خواسته های بعدیمان میرسیم
با رعایت قانون تکامل در مسیر خواسته ها لذت میبریم…
👈باورها یک شبه بوجود نیامده اند که یک شبه تغییر کنند
سلام استاد خووبم و مریم شایسته جان
بعد مدتها دلم گفت بیام کامنت بزارم..
اول اینکه من تو بحث تکامل ی یکماهی خیلیی بهتر درکش کردم بعد از اینکه ازش ضربه خوردم هر چند که نمیگم ضربه بود بیشتر تجربه شد .
من تو زندگیم به پیشرفت خواصی که خودم میخواستم نرسیدم اما بگم که مثلا ایمانم رو از ۰اوردم روی ۱۰خیلییی کار کردم ک شد ۱۰ها ینی فک کنید من چی بودم و چی شدم تازه پیشم ۱۰خدا میدونه اگه بیشتر میشد الان چ اوضاعی داشتم .
اما بگم از کمبود عزت نفس و ایمان
من سال ۹۷دوره عزت نفسرو گرفتم .اول اینکه فقط گوشش میکردم و اصلا بهش عمل نمیشد اگرم شده باشه فقط اوایلش ینی فک میکردم با خرید دوره کولاک میکنم دیگ .هر چند تو شرایطی بودم ک داشتم واس کنکور میخوندم من واس همین دور عزت نفس رو خریداری کردم .با توجه به اینکه منو دوستم طی این یکسال واس کنکور میخوندیم خیلییی تلاشمو کردم ینی دقیقا مثل هم میفرفتیم جلو حتی خواب و بیداریمونم یکی بود .از نظز خودم که خیلیی خوب پیش میرفتم اما همششش خودمو مقایسه میکردم و شرک ،شرک میورزیدم .
خلاصه اون دوستم که معدش همیشههه ۲۰بود و منی که معدلم ۱۸بود همیشهه میگفتم خدایا چطور بعضی انقدر ذهنشون خوب کار میکنه و اینکه چرا من کند ذهنم همیشههه نجوای ذهنم بود تو خواب و بیداری خودمو مقایسه میکردم بماند از سرکوفت و گلایهایی که پیش خدا داشتم هی و هی بدتر و بدتر میشد اما بازم فک میکردم دارم قانون خوب جلو میرم و سعی میکنم تکاملم طی کنم .ینی میرفتم جلو اما نتجیهااام هیچووووقت ،هیچوقت برام قابل قبول نبود اصلا همه از اینکه من تلاش کردم و نتجبه نگرفتم تعجب و مهر تایید اینکه دیدیدم چقدر تلاش کردی اما نشد .
از همه بدتر بود واسم ،من الان ۲۰سالم تو تمام سالهای عمرم نتیجهای بزرگ نگرفتم.تو درس تو روابط تو همه چی ،اما بهتر شدم ولی وسطش ول میشد
دوباره نو از نو
خلاصه کنکور دادیم .نتجیهام اومد
اون دوستم که همیشهههه موفق بود و نمره ۲۰ رتبش شد ۷۰۰۰ و همه چیو مجاز شد
و من شدم ۸۰هزار هیچی نیاوردم
اصلااا باورم نمیشه تا ی ۴روزی همش گریه میکردم .
دیدم قانون میگ نباید غمگین باشی خودم از غم اوردم بیرون و دیگ پذیرفتم اما بازم نا امید نشدم نگاهمو عوض کردم.کنترل ذهن داشتم.اومدم جلو ی ۲ماهی میگذره ازش اما من دارم دوبارع میخونم واس کنکور،تاااااازه متوجه شدم .اون همه تلاشم واقعا نتیجش درست بوده.
وای من اصلا از درسا حداکتر از ۱۰۰درصد ۳۰یا ۴۰درصدشو میفهمم تازه اونم کامل ن
هنگ کردم دیدم به قول استاد جای درستتم .
باید تکامل توی درسام اول رعایت کنم و خودمو به ۴۰ثابت برسونم و بعد برم تا برسم به مثلا ۸۰یا ۹۰درصد اونوقت حرفی واس گفتن دارم.
الااان خداروشکر میکنم.این یکسال پشت کنکور موندم باعث بهبود روند و تکاملم بشه …
تمام چیزایی که تو بحث ایمان ،عزت ،روابط تجربه کردم به همین منوال بوده .😂
دیگ خجالت کشیدم از شکابت و مقایسه خودم
منم زندگی و بچگیی سختی داشتم .که منو به سمت شما کشونده .و الان اینی که هستیم خیلیبیییی بهتر از ۳سال پیشمههه خیلیااا خیلی.
اما من با درک تکامل اون نتایج رو از ۲۰درصد به حدقل ۸۰درصد میرسونم..
مرسییی استاد
مرررسی مرد قوی
با ایمان
با عزت
شجاع
الگوی ماها در تمام زندگی …سایتون مستدام
دوستدارم بیام و از نتایج بزرگم بگم ،خیلیییی تشنه موفقیتم .و در این مسیر میمونم تا به خودم و به خودم ثابت کنم شد.مسیرت درست بود .شد.
🙂❤
❤ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیٖمِ ❤
سلام به همه اونایی ک این کامنت رو میخونن.
استاد و خانم شایسته عزیز و گرامی
خیلیییییییی بابت این فایل از شما سپاس گزارم. بعد مدت ها خودکار و دفتر جلوم گذاشتم و نکته برداری کردم. از این فایلتون نکته برداری کردم و اشتباهات خودم رو یاد آوری کردم و کاری ک باید انجام بدم از حالا ب بعد… راست میگین… یکی از مشکلات بزرگ من انتخاب کردن خواسته هایی بود ک فاصله فرکانسی خیلیییییی زیادی باهام داشتن ب خار همین بعد ی مدت تقلا، همونطور ک اشاره کرین، جا می زدم.. الان یادم اومد و فهمیدم ک باید قدم ب قدم با خواسته هایی شروع کنم ک فاصله کمتری باهام دارن. همونطور ک قبلا این موضوع رو در کتاب حکایت دولت و فرزانگی مشاهده کرده بودم… یادمه این موضوع اشاره شده بود و من خونده بودمش حتی بهش فکر هم کرده بودم، اما چون بهش عمل نکردم فراموش کردم.. اما این فایل شما برام یادآور خوبی بود… اشتباهمو یادم اورد… یادم اومد فایلای شما صرفا واسه گوش دادن نیست، کتاب صرفا واسه خوندن نیست، واسه عمل کردنه، واسه تجربه کردنه، واسه زندگی کردنه…. ممنونم… سپاس گزارم دستای زیبای خدا :) میخوام از این ب بعد قدم ب قدم پیش برم.. با خواسته هایی جلو برم ک فاصله کمتری باهام دارن و ب قول کتاب حکایت دولت و فرزانگی، ذهن بدبینمون راحت تر بتونه بپذیرشون…! اینطوری ن تنها جا نمیزنم بلکه با خیال راحت تر، آرامش بیشتر و لذت بیشتری میتونم پیش برم و ی ای کاش ای کاش ها فکر نمیکنم و اهمیت نمیدم و ذهنمو با ای کاش ای کاش پر نمیکنم و از شرشون خلاص میشم! :))) میخوام از نتایجم هرچند کوچیک خوشحال باشم و راضی باشم.. اما ن راضی ب متوقف شدن .. راضی ب نتیجم و راضی ب ادامه دادن، راضی ب پیشرفت بیشتر ، راضی ب متوقف نشدن میخوام باشم و level خودمو گام ب گام بالا ببرم و با بزرگتر شدن گام هام، لذتمو، اهدافمو، انگیزه هامو و خوشحالی هامو و آرامشمو بیشتررر و بیشترررر کنم… #الهیبهامیدتو،نهبهامیدخلقروزگار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
زنگ بیداری ب صدا در می آید
و گروه موسیقی با لذت ب راه می افتد
از درونشان نور امید بر میخیزد
یک روشنایی بی نهایت و وصف ناپذیر
و آوای طنینی خوش و دلپذیر
میخواهم با این گروه همراه شوم
اما پیانو بلد نیستم
گیتار به دستم می دهند
اما من گیتار هم نمی دانم
فلوت و چنگ هم هیچ
ویالون هم برایم نا آشنا بود
ندا می آید چ سازی بلدی
گویم هیچ
میگوید ایرادی ندارد
دست بزن
اما من دستانم تاول زده بود
دستانم را نشان می دهم
میگوید ایرادی ندارد
پا بکوب
کفشی نداشتم، پاهایم برهنه بود
میگویم نمی شود، نمی توانم، پاهایم زخمی می شود
میگوید ایرادی ندارد
آرام آرام راه بیا
میگویم خیلی دوست دارم اما
مسیرتان خیلی طولانی است
میگوید تو بیا
به انتهایش ولی فکر نکن
تا هرجا میتوانی بیا
زندگی کردن با خطر مرگ
بهتر از مردگی کردن است،
در عین نفس کشیدن؛
انرژی شان خیلی بالا بود
حس من هم بالا
و قلبم فریاد می زد :
برو.. یا اللّٰه !
قلبم را در مسیرش قرار می دهم
و پیش می روم
هر جا کم می آورم،
ندا مرا بلند می کند
هر جا نا امید می شوم
هر جا می ایستم
قلبم نمی گذارد بر گردم
مسیری ک آمده ام را نشانم می دهد
و می گوید: این همه راه آمدی و سرشار از لذت گشتی
حال تنها یک راه داری،
بلند شو! چاره ای جز این نیست،
اگر مردگی را نمی خواهی!
بر می خیزم
این بار قوی تر
یادم نیست کی ساز زدن را آموختم
اما خود را می بینم
که همراه گروه گیتار می زنم
البته کمی متفاوت
همه متفاوند اما
ترکیب نغمه ها دلنشین است
چرا که دست و دهان نیست
که ساز را نگه داشته است
قلب است.. و قلب، جایگاه نداست
و ندا
تمام انگیزه ماست
شاید اگر ندا نبود
من هنوز میان تاول های دستم
و برهنگی پاهایم
گوشه ای ب قفس خوناب مرگ پناه برده بودم
راستی
تاول هایم کی خوب شد؟
سر و وضعم کی مرتب شد؟
اطراف من کی نورانی شد؟
و من کی چنین کفش های گران بهای راحتی ب پایم کردم؟
اصلا کی اینقدر بالا آمدم ک چنین سرمست و هشیارم؟
من کی ساز زدن آموختم؟
یادم نیست!
اما
هرچه بالاتر می روم انگار
زنده تر می شوم!
و کنون گام هایم بلند تر شده
استوار تر شدم
و حس میکنم
بال و پر گشودم
انگار
رفته رفته
ظرفیت و سرعتم
رو به افزایش است
راستی، آرامشی دارم ک وصفش را در افسانه ها نمیبینید!
نمی دانستم اینقدر نوازنده ماهری ام!
میخواهم بلند تر و بلند تر پرواز کنم…
حضور ندا را حس میکنم
راستی یادم نمی آید آخرین بار کی نا امید شدم!
اصلا نا امیدی جرئت ندارد ب من نزدیک شود!
هر بار هم نزدیک می شود،
من و قلب و ندا
کارش را یک سره می کنیم..
هر بار قوی تر…
با یاد آوری تمام لذت هایم
حالا دیگر خودم زا میشناسم!
آری! حقیقت همین است
اکنون من خودم هستم
مدت هاست خودم هستم!
قهقهه میزنم
سپس دل و جانم را به لبخند میگشایم
و می پرم
و می پرم
و می پرم
و در آغوش عشقی بی نهایت و لبریز و بی انتها
در آغوش حقیقت زیبا
پرسه می زنم
من این روزها خیلی احساس حرص و طمع می کنم. امسال به لطف خدا درآمدم خیلی بالا رفته. البته به خاطر هر پولی که دستم می آید سپاسگزار خداوندم. تمرینات دوره عزت نفس خصوصا تمرین آگهی بازرگانی هم خیلی رویم تاثیر مثبت گذاشت. هر چند که بعضی وقتها انجام این تمرین از جا به جا کردن کوه سخت تر است. اما احساس عجله برای رسیدن به پول و درآمد بیشتر را در خودم احساس می کنم.
چیزی که می خواستم بگویم در مورد بورس، سکه و ارز است. من مقداری سهام از گذشته داشتم که تازه به لطف خدا زنده شده و امسال هم مقداری خریدم. هر پولی هم به دستم رسید سکه خریدم. بعد خودم را دیدم که مدام قیمت سکه و ارقام بورس را بررسی می کند. پر از عجله و حرص و ولع شده بودم که اعداد بالا و بالاتر بروند. روز به روز عصبی تر و ناراحت تر شدم. بعد به خودم گفتم مگر هدف من بورس و سکه است که تمام تمرکزم را از کار و زندگی ام برداشته ام و روی آنها گذاشته ام. من باید روی باورهایم کار کنم و تمرکزم را روی کار مورد علاقه ام که طراحی معماری است بگذارم. از بورس و سکه هم به نسبتی که باورهایم بهتر شوند نتیجه می گیرم. نه به مقداری که به اعداد آنها خیره می شوم. بعد کنارشان گذاشتم و به آرامش رسیدم و تمرکزم را روی اصل موضوع گذاشتم.
سلام به استاد عزیزم و دوستان گل
خدارو شکر من با دیدن این فایل یادم اومد ک من قبل ازین ک تو دوره های استاد باشم چ نتایجی داشتم و الان ک دوساال میگذره چه نتایجیو دارم میگیرم ک شکره خدا از لحاظ سلامتی خیلی بهتر شدم و قبلا یادم میاد با خوردن یه چیپس یا پفک زود دل درد میشدم بدنم زود مریض میشد اما الان الحمدلله خیلی سالم ترم و خیلی کمتر مریض میشم
از لحاظ درامد خب قبلا من اصلا عرضه ی پول دراوردن نداشتم هرکاری میکردم سود کنمیکردم هیچ همون پولمم از بین میرف و خیلی ب مسیرهای اشتباهی هدایت میشدم الان الحمدلله دارم پول میسازم حالا ن زیاد ولی خب نسبت ب قبلا خیلی بهتر شده و کم کم داره روی دور میوفته از لحاظ اعتماد بنفس و حرفه مردم ک فک کنم جزو بزرگترین پاشنه های اشیل زندگی منه و شاید بزرگترین باشه خدارو شکر ازون وضعیت افتضاح و داغونی ک داشتم بهتر شدم و خیلی خیلی دیگ باید رو خودم کار کنم، از لحاظ روابط منی ک همش عصبی بودم با همه دعوا داشتم تو خونه با داداشم کتک کاری میکردیم و با پدر مادرم همیشه بحث و دعواهای زیاد داشتم الحمدلله الان با همشون خوبم و از کناره هم بودن لذت میبریم و بسیار ادم خونسردترو با حوصله تری نسبت ب قبل شدم وبا مردمم هم خیلی خوب شدم ، مشتری هایی ک میان مغازم خداروشکر انقدر خوب ارتباط میگیرم ک افرادی ک بعضا ادمایه عصبی ترو بد قلق تری هستن وقتی پیش منن اون وجه خوبشون و نشون میدن ،واقعا چ فایل خوبی بود ک منو یاده اوضاعه داغونه قبلیم انداخت و با اینکه هنوز اون نتایجه مد نظرمو نگرفتم و کار داره فعلا تا ب اونا برسم ولی خب یاده من انداخت ک از چ اوضاعی ب شرایطه فعلیم رسیدم و باعث شد امیدوارتر بشم و انشاالله با ایمان بیشتری روی خودم کار کنم و این حاله خوبمو تقویت کنم و از زندگیم لذت ببرم .
سلام
خواسته های ما با باورهای درست میسر میشود و وقتی روی روال بیفتد و ما هم باورهای خوب داشته باشیم همیشه در مسیر موفقیت هستیم
همه دوره ها عالی هستند ویکی از همدیگر بهتر و همه ازهم بهتر.
تمرکز روی یک چیز داشته باشیم و آن راکسب می کنیم و وقتی به آن می رسیم سراغ دیگری می رویم و تمرکزانه روی آن کار می کنیم
همیشه بخواهیم که یک ذره بهتر از قبل باشیم
سود سالیانه را برای ماه تقسیم می کنیم و هزینه ها کم می کنیم و فکر می کنیم که عدده چقدر است بیشتر است یا کمتر و اگر هزینه هایمان بیشتر است آن را کمتر می کنیم مساوی باشد آن را باید تمرکزی کار کنیم که سود ما بیشتر از هزینه های ما باشد.
یک شبه هیچ چیزی عوض نمی شود با قانون باید پیش رویم و روندتکاملی داشته باشیم و با کار پیوسته روی خودمان و با اصل تکامل به خواسته های خود می رسیم و هدف ما یک ذره از جایگاه فرکانسی ما فاصله داشته باشید.
مسیر را باید ادامه دهیم تا به هدف برسیم و در این صورت نتیجه می گیریم. هر چه بیشتر ادامه دهیم بعد از مدتی رشد و موفقیت تصاعدی خواهد بود.
اهمیت موضوع این است که در رسیدن به خواسته خود لذت ببریم یعنی حتما یک قدم بیشتر از الانمان باشیم تا به نتیجه برسیم.
موفقیتهای خود را برای خود یاد کنیم برای خود باز گو کنیم و از آن ها انگیزه می گیریم برای ادامه مسیر و با انگیزه و شور و شوق بیشتر حرکت می کنیم.
موفقیت ادامه دارد…
سلام استاد عزیزم،
من کمتر از دوماهه که با هدایت خداوند مهربان با شما اشنا شدم. در حال استفاده از محصولات عزت نفس و روابط که با خواهرم خریدیم در پروفایل ایشون هستم.
فقط دلم میخواست این کامنت رو براتون بذارم و عشقم رو به شما و اموزه هاتون ابراز کنم.
دلم میخواست بدونید که چقدر اول ممنون خداوند رحمان و دوم وجود شما هستم که دست قدرتمند خدا شدید برای کمک به ما.
هرباری که فایلی ازتون میبینم براتون از ته دل ارزوی فراوانی بیشتر سلامتی بیشتر و موهبت ها و الطاف بیشتر خداوند رو میکنم.
توی این دوماه نتایج مادی کمی گرفتم ولی بزرگترین نتیجه ای که از اموزه هاتون گرفتم احساس ارامش و نزدیکی و توکل به خداونده… خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که منو به راه راست از طریق شما هدایت کرد.
مرسی از شما که صدای خداوند شدید تا از طریق شما با من صحبت کنه، ازتون بی نهایت سپاسگزارم.
فقط خواستم این عشق و ارامشی که از خدا به واسطه شما گرفتم رو توی دلم نگه ندارم و بهتون بگم.
میدونم که در مسیر هدایت هستم و ارزوهای بزرگی در سر دارم و مطمعنم به زودی میام و از نتایج بزرگ همه جانبه در زندگیم براتون مینویسم.
امروز به دلم افتاد که بیام و براتون بنویسم حسم رو شاید روزی ببینید و بدونید که چقدر عزیز هستید و این عشقی که از خدا به من دادید رو به خودتون در قالب این دیدگاه بهتون برسونم.
از خدا براتون بهترین ها رو میخوام و باز هم از خداوند و از شما ممنونم❤️❤️❤️