سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 6 - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    493MB
    12 دقیقه
  • فایل صوتی سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 6
    11MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 3838 روز

    سلام

    منم تو طبیعت بودم و درسی از این قانون گرفتم که میگن از هرچه بترسی همون به سرت میاد.

    رفتم سراغ اسبه تا سوارش بشم اول طنابش رو گرفتم و یه چند متری این ور و اون ور بردمش و بعد تصمیم گرفتم برم بشینم روش و همین جوری نزدیکش شده بودم که بشینم روش یهو ی جفتک ول داد که خدا کمک کرد من موقع جفتکش کنار اسب بودم نه پشت اسب و البته جفتک رو به جلو زد و خورد به پام و من که حدودا 5 روز از اون ضربه میگذره هنوز پام درد میکنه و اسبه بعد از این که قاطی کرد و منو زد فرار کرد و نتونستم نگرش دارم و چند دره از من دور شد و چوپان گله گفت خودش بر میگرده سمتمون و گفت نگران نباش و بعد از این حادثه تو فکر رفتم که چرا اینجوری کرد این اسبه، و من تابستون سال گذشته با همین اسب، اسب سواری کرده بودم و خلاصه رفتم پیش چوپون و ازش پرسیدم این چرا این جوری کرد و عجب اسب خری شده و چوپان گفت ازش ترسیدی و گفت دفعه قبل که روش نشسته بودی من نزدیک اسب بودم و اسبه از من میترسید که بهت سواری میداد و بهم گفت این جا با همه حیوونا باید با سیاست و نترسیدن و با قاطعیت رفتار کنی تا ازت حساب ببرن و منم بهش گفتم آره دیگه از هرچه بترسی همون به سرت میاد و این جمله اثبات شد برای من.

    چندی بعد که نم نم بارون شروع به بار ش گرفته بود تصمیم گرفتیم که برگردیم به روستامون که در 200 کیلو متری ما قرار داشت و میدونستیم اگه بارون شدید بشه مجبوریم ی چند روز دیگه تو منطقه بمونیم چون با اومدن بارون تو او منطقه هر وسیله نقلیه ای تو جاده های خاکیه اونجا که بعد از بارون به جاده های گلی تبدیل میشه گیر میکنه و بسیار سخت میشه از اون منطقه زیبا و بکر و دست نخورده خارج شد و خلاصه تصمیم گرفتیم جم کنیم بیایم خونه زندگیمون و خدافظی و روبوسی و ماچ و موچ و با بچه ها انجام دادیم و ی دبه شیر رو گرفتیم که بعدا به ماست تبدیلش کنم بیارم تهران رو گرفتم و زدیم به جاده هایی که داشت کم کم گلی میشد و در حین حرکت با موتور بودیم که دیگه موتور جواب نمیداد و من مجبور شدم پیاده بشم تا موتور سبک تر بشه و حرکت کنه و موتور ی 50 متری از من فاصله گرفت تا ی سراشیبی رو رد کنه و همین لحظات بود که 4 تا سگ ی گله که در فاصله حدود 100 متری و یا بیشتر ما قرار داشتن منو دیدن و به سمت من حمله کردن و من داشتم قبض روح میشدم و یاد حرف چوپان افتادم و گفتم محکم باشم و با سیاست و نترس و خلاصه در کمتر 5 ثانیه سگها رسیده بودن به یک متری من و دور من حلقه زده بودن و پارس میکردن و سگهای بسیار وحشتناکی که وظیفشون تیکه پاره کردن قریبه ها بود فقط خلاصه من از درون داشتم میمردم اما ظاهرمو حفظ کرده بودم تا برسم به موتور، نزدیک به 10 ثانیه سگها جرات نکردن به من حمله ای کنن و دورو برم بودن و فقط پارس میکردن و دندوناشون رو و صداشون رو به رخ من میکشیدن و هی قیافه میومدن ، تا این که من دیگه نتونستم تحمل کنم و آمپر ترسم زد بالا و شروع به دویدن کردم به سمت موتور که مثلا خودمو نجات بدم و خلاصه هر چی آدم اونجا بود داد میزد احسان ندو احساااان ندو که الان گازت میگیرن و… و من گوشم بدهکار نبود و مغزم کار نمیکرد و فقط میدوییدم تا این که اون آقای موتوری هم چند متری به سمت سگها حمله ور شد و به سمت من اومد که اگه نمیومد سگها به پام میرسیدن و… و خلاصه سگ ها ترسیدن و کشیدن عقب و وقطی نشستم رو موتور کل بدنم خیس آب بود و پاهام و دستام جون نداشت و جالب بود که سگا ول بکن نبودن و باز آروم تو دلم رو متور سگهایی که دنبالمون بودن رو میدیدم و میگفتم …آره احسان این قانونه که از هر چی بترسی همون به سرت میاد… و از رو موتور یه داد سر سگها زدم که از قدرت صدا سگها بی خیال شدن و مثلا از من ترسیدن و رفتن سراغ بقیه کار و زندگیشون.

    راستی اولین بار که پارسال بود وارد گله شدم سه تا سگ بود که اونا هم به من حمله کردن و تو اون 5 روزی که اونجا بودم انقد به سگها نون و گوشت و استخون داده بودم که با هم خیلی رفیق شده بودیم در حدی که ی بار تونستم تو نیم متری سگه اصلی برم بشینم و اون هم فرار نکرد و خیلی حس خوبی بود که تونستم به یک سگ با تجربه و پیر و البته بسیار وحشتناک و وحشی انقد نزدیک بشم و امسال که رفتم گله باز همون سگ رو دیدم که زل زده بود به من و اصلا حمله ای نکرد و فقط از دور نگام میکرد و انگار داشت خوشامد میگفت بهم و فهمیدم عجب ذهنی داره و منو از پارسال یادشه، ولی چند سگه جدید اونجا بود که اونا به من حمله کردن و …

    ی ایده هم به ذهنم رسید که برم اون شیر دوش آهویی استاد رو روش تحقیق کنم و برم بازار یابی کنم برا گله های اون منطقه تا هم شیر رو تمیز تر و کاملتر بدوشن.البته مشکل برق دارن که شاید بتونم با پنل خورشیدی حلش کنم و باید فعلا تحقیق کنم.

    چیزهای بسیار عجیب و جالبی دیدم اونجا بره ای رو دیدم که تا بدنیا اومد رفت به سمت هدفش یعنی غذا و اصلا باورم نمیشد این ی 5 دقیقس به دنیا اومده چه جوری میفهمه از کجا باید شیر بخوره و با دیدن این فایل فهمیدم خوب هدفش رو خوب میشناسهو میبینه . که این هدف، یک بره به اون ضعیفی رو به حرکت وا داشت و فهمیدم حیوان ها بسیار هدفمندتر از انسان ها هستند و البته عمل گرا…..

    خیلی چیزا دیدم که ازشون درسی نگرفتم و اگه میتونید بگید چه درسی میشه گرفت؟ ، مثلا گوسفندی نمیتونست زایمان کنه و محبور شدیم به قول علم پزشکی سزارین انجام بدیم و گوسفند رو قربونی کردیم و شکمش رو پاره کردیم تا بره اش را زنده به دست آوریم و البته ی چند وعده کباب زدیم که جای همتون خالی…یا بره ای به دنیا اومد که حیرت من رو بر انگیخت و این بره فک پایین نداشت و معلول بود و دیدیم شیر که نمیتونه بخوره و باورم نمیشد که چوپان سر اون بچه گوسفند رو هم برید و باز یک کباب از جیگرش و قلب ، کلیه و ریه هاش زده شد و البته من که نخوردم ولی تعریف میکردن خیلی خوش مزه تره و تو دهنت آب میشه و… و من نخوردم باز .و واقعا حس کردم چه قد اینجا همه چیز خشنه و وحشیه و نتونستم از این حوادث ناجور درسی بگیرم ولی خیلی خوب بود و خوش گذشت و بسیار به عظمت خلقت پی بردم.

    کاش میشد از اونجا عکس بفرستم تا حس کنید چه جایه خوبیه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ماری جون گفته:
      مدت عضویت: 3287 روز

      سلاااااااممم

      رسیدن بخیر

      سال نوتون مبارک

      چه لذت بخش بود داستاناتون

      من 7 سالم بود یه سگ دنبالم کرد از اون موقع فهمیدم سگ که میبینم نباید بدو کنم باید بشینم و انگاری که یه چیزی از زمین بر میداری و به سمتش پرت میکنی باید رفتار کنی که فک کنه داری بهش حمله میکنی ازت بترسه و دیگه سمتت نیاد،اینو بارها و بارها تجربه کردم بعده اون قضیه.

      پروسه باربی کیو لذتش از تمام تفریحاتی که بیرون انجام میدیم واسه من بیشتره حتی همون دودی که تو چشات میره،میتونی از دیده منم به قضیه نیگاه کنی(لبخند)

      با آرزوی ثروتمندی در مکان و زمان برا شما و تمام همگروهیام و مردم دنیا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهرداد رحمان ستایش گفته:
    مدت عضویت: 3365 روز

    سلام استاد میخواستم درباره سایتهای پیش بینی فوتبال برام توضیح بدین من 81000تومان باخت داشتم و 100000تومان برد داشتم. ..از نظر خداوند قرآن و نظر خودتون در این مورد حتما حتما بهم بگین خیلی خیلی ممنونم…..منتظرتونم متشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مرتضی مکرم گفته:
      مدت عضویت: 3635 روز

      سلام مهرداد جان.امیدوارم حالت عالی باشه.از منوی بالای صفحه قسمت از عقل کل بپرس رو کلیک کن.سپس اگر سوالت موجود باشه ویا مشابهش توضیحات کامل داده شده از طرف سایت.

      در پناه خدای خوبم شاد وپیروز باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    امیر رضازاده گفته:
    مدت عضویت: 3109 روز

    سلام و عرض تبریک به مناسبت روز پدر خدمت همگی عزیزان

    این مطلب را جای دیگری نوشته بودم چون ارتباط نزدیکی با موفقیت دارد اینجا هم می آورم

    تا ابد موفق و شادوپیروز باشید

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و صلوات و رحمت و برکات و رضوان و نور و تجلیات و جنات و حسنات بی منتهای الهی

    به سنگینی عرش و کرسی و سماوات و الارض

    بر حضرت علی علیه السلام ، امیرالمومنین ، امیرالعارفین ، امیرالکونین باد

    در هر لحظه ، از عزل تا ابد

    عرض شادباش و مبارکباد

    به تمامی هم وطنان عزیز و کل انسانها و موجودات عالم هستی

    به مناسبت مولود بی نظیر عالم خلقت حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه جانشین بر حق و یار و همراه رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و اله

    همچنین تشکری ویژه داریم از خداوند متعال

    به خاطر اینکه

    حضرت امیر المومنین را چندین هزار سال قبل از خلقت انسانها ، خلق فرموده بودند و از شدت لطف و مهربانی که به ما انسانها دارند

    یکی از بهترین مخلوقین خودش را برای هدایت و رهبری ما انسانها روانه دنیا کرد تا مانند ما زندگی کند و رنج وسختی را متحمل شود تا شاید سعادتمند شویم ..

    و این نیست جز رحمت بیکران الهی بر بندگان خود. که از هیچ چیز مضایقه نمیکند.

    و عذر خواهی میکنیم از خداوند متعال ، خالق و صاحب امیرالمومنین علیه السلام

    بابت رفتار انسانها با این موجود بی نظیر ،

    که از هیچ بدی و ستمی نسبت به ایشان مزایقه نکردیم

    الهی ، از بزرگی مانند تو ، جز خیر و خوبی نخیزد و از چون مایی جز خزلان و بدی نبارد

    طبق احادیث

    تاکید شده حضرت علی علیه السلام را خدا ندانید ونگویید خداست بلکه مخلوق خداست و بنده است

    وغیر از آن هر چه میخواهید از فضائل و بزرگیش بگویید که به قطره ای از دریای بیکران عظمتش نخواهید رسید.

    و در مورد فضائل حضرت خود حضرات سخنان بسیاری فرموده اند.

    یکی از فضائل حضرت امیر ، مقام روح الله است .

    طبق قرآن

    نفخت فیه من روحی

    از روح خودم در شما دمیدم

    و حضرت امیر همان روح خدائیست که در کالبد انسانها دمیده شده

    هر گناهی که ما انجام میدهیم ظلمتی و تاریکی به روح ایشان وارد میشود

    زیرا ما شعاعی از خورشید وجود ایشان هستیم و همگی به او وصل یم

    طبق روایات گفته شده ، حضرت امیر ، اول مظلوم عالم هستند .

    هر گناهی از انسانها ضربه ای و تاریکی به روح ایشان وارد میکند و هر کار خوب و ثواب و حسنه ای ازما ، نوری میشود بر روح ایشان وکمک ایشان میشود.

    نمیدانم چه ارتباطی بین خداوند متعال و مخلوق خاص و بی نظیرش حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه وجود دارد که مقام ، بهشت و قرب و نزدیکی هر موجودی

    و هر انسانی و هر پیامبری و هر مومنی به خداوند متعال

    به اندازه محبت و ولایت وپیروی کردنش ازحضرت علی علیه السلام است

    و مقام جهنمی و خشم خداوند از هر موجودی به اندازه دوری و دشمنی او ، از حضرت علی علیه السلام ست .

    و رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و اله فرمودند یا علی جز مومن تو را دوست ندارد وجز منافق با تو دشمنی نورزد.

    یکی از نشانه های حرام زادگان دشمنی با ایشان ست .

    یا علی علیه السلام سلام خدا برتو باد.

    مظهر تمام اسماء و صفات و کلمات و حروف و افعال خداوند متعال تویی

    یا علی

    تمام قرآن تویی . تمام دین تویی . تمام اسلام تویی . تمام ثواب ها تویی . تمام نماز تویی .تمام ایمان تویی . تمام بهشت تویی . تمام جهنم تویی . تمام آسمان و زمین تویی . تمام عرش و کرسی و سماوات تویی . تمام ملائکه و انسانها وموجودات تویی . تمام زیبایی ها تویی . تمام ثروت ها تویی . تمام شجاعت ها تویی . تمام علم ها تویی . تمام قدرت ها تویی . تمام عرفان و توحید تویی . تمام معرفت الله و بقاء بالله تویی . تو محمدی و محمد ( صلی الله علیه و اله ) تویی….. تمام ظاهر وباطن و اول و آخر تویی . تمام وجود تویی .

    ای امیر بی نظیر عالم وجود ….

    با این همه مقام ، مخلوقی و تمام بندگی وخضوع و خشوع و عبادت و اطاعت از خداوند متعال هم تو هستی

    و اما بعد

    ثروت و موفقیت واقعی حضرت امیر هستند

    توسل و محبت به حضرات معصومین علیهم السلام ، بزرگترین و بهترین رمزی از رموز موفقیت است که میدانم .

    فرض کنید کارمندی با حقوق کارمندی یک عمر تلاش و کار کند نهایتا یک زندگی معمولی خواهد داشت ولی اگر بایکی از ثروتمندان و انسانهای موفق آشنا شود و آن شخص ثروتمند به او بگوید از راه درست ، مسیر موفقیت را نشانت میدهم تا ثروتمند و موفق شوی .

    همین انسان معمولی و کارمند درچند سال بقدری ثروت و موفقیت کسب میکند که اگر کارمند عادی چندین هزار سال هم حقوق بگیرد و کار کند به آن ثروت و موفقیت نخواهد رسید.

    توسل به حضرات معصومین صلوات الله علیهم هم به همین صورت است

    با اعمال عادی انسان تا حدودی رشد میکند ولی وقتی حضرت امیر یا دیگر معصومین به شخصی توجه کنند او به قدری پیشرفت میکند که در حالت عادی شاید با هزاران و میلیون ها سال عبادت هم نتواند به آن درجات برسد و بزرگان این مفهوم را به خوبی درک و از آن بسیار استفاده کرده اند ومیکنند .

    پس تا جایی که میتوانیم و هر چند کم به ایشان متوسل شویم و برای سعادت دنیوی و اخروی متوسل شویم .

    توسل و محبت به حضرات معصومین علیهم السلام ، بزرگترین و بهترین رمزی از رموز موفقیت است که میدانم .

    و این درحالیست که آنها بنده نواز و کریم هستند و به دنبال هدایت و رشد انسانهایند.

    حضرات معصومین اشاره گر و داعی و دعوت کننده هستند .

    یعنی وقتی به سمتشان میرویم آنها به خداوند متعال اشاره و دعوت میکنند .

    پس قرب و نزدیکی و توسل به آنها یعنی قرب و توسل و نزدیکی به خداوند متعال ، از همان راهی که خداوند ، دوست دارد و تعیین کرده.

    از طرفی دیگر اگر انسانی هزاران سال

    به تمام انسانها خدمت کند و نماز بخواند و صدقه بدهد و تمام اعمال خوب را انجام بدهد

    ولی ذره ای دشمنی با حضرت علی علیه السلام داشته باشد . یقینا پس از مرگ با شتاب به سوی قعر جهنم خواهد رفت.

    چون خدا دوست دارد از مسیری عبادت شود که خودش تعیین کرده .

    شیطان ، لعنت الله علیه ، گفت ، خداوندا تو را سجده میکنم وعبادت میکنم همانطور که هزاران سال این کار را کرده بود. ولی بر آدم سجده نمیکنم.

    اما ، خداوند از شیطان ، عبادت و نماز نمیخواست .

    خداوند اسلام و تسلیم و اطاعت و بندگی میخواست . و شیطان چون قبول نکرد رانده ابدی شد و در آخرت در قعر جهنم خواهد بود.

    و جالب هم اینجاست بعضی از

    پیامبران از خدا خواستند که توبه شیطان را قبول کند و خداوند گفت به قبر حضر آدم علیه السلام سجد کند تا بخشیده شود ولی شیطان قبول نکرد و توهین آمیز ، سخنان خودش را تکرار کرد وگفت من از او بهترم . یعنی همین الان هم برایش راه باز است ولی خودش نمیخواهد.

    شیطان که رانده گشت بجز یک خطا نکرد

    خود را برای سجده آدم رضا نکرد

    شیطان هزار مرتبه بهتر ز بی نماز

    او سجده را بر آدم و این سجده بر خدا نکرد

    حتی ذره ای از محبت حضرت امیر علیه السلام ، هم نزد خداوند متعال ارزشمند است

    خلاصه داستانی در این مورد را میگویم تا جایی که یادم هست و نقل به مضامین

    هر دو مسیحی بودند و قرار گذاشتند هر کداممان زودتر از دنیا رفت و درگذشت ، به خواب دوستی که زنده است بیاید و از حواث عالم آخرت برایش بگوید

    یکی از آن دو نفر درگذشت و پس از یکسال به خواب دوستش آمد

    دوست دنیایی گفت چرا دیر امدی یکسال گذشته

    دوستی که مرده بود گفت ماجرایم را تعریف میکنم

    پس از مرگ من را وارد اتاقی کردند که چند نفر حضور داشتند ویک نفر هم رئیس ( حضرت علی ) آنجا بود.

    افراد حاضر در اتاق تمام اعضای بدن من را بو میکردند وچیزهایی مینوشتند . درآخر پرونده من تکمیل شد و آن را پیش رئیس بردند و کارمندان گفتند این فرد

    دینش مسیحی بوده و اعتقادات شرک آلود داشته . در زندگی دنیایی هم گناهان بسیار انجام داده.

    قابل اغماض و بخشش نیست . مسکن و جایش ، جهنم است .

    رئیس به کارمندان گفت مرخصید و بروید ،

    در ادامه ، رئیس ، دست مرا گرفت و وارد بهشت باشکوهی کرد که انواع نعمتها ولذتها انجا وجود داشت و من یکسال مشغول لذت و خوشی بودم . با خودم گفتم این چه کسی بود که مقام ریاست را بر عهده داشت و با اینکه من لایق جهنم بودم ولی من را وارد بهشت کرد.

    از ملائکه پرسیدم او چه کسی ست . گفتند روبرو رانگاه کن . او همیشه تو را می بیند . ( عین الله ست ) . او حضرت علی علیه السلام است.

    به حضرت گفتم چگونه با اینکه من لایق جهنم بودم ولی من را وارد این بهشت زیبا کردید.

    حضرت فرمودند تو در دنیا در مورد تاریخ اسلام تحقیق و مطالعه میکردی ، بین علی و دشمنش معاویه جنگ بود و تو ، قلبا دوست داشتی علی پیروز شود. من همان علی هستم . و این مقدار محبت هم پذیرفته شد.

    …..

    خدایا تو را قسم میدهیم به مقام و عظمت و درجات حضرت امیر صلوات الله علیه

    از گناهان ما بگذر و به ما

    توفیق انجام نماز و واجبات و مستحبات و اعمال نیک عنایت کن

    و همه ما را در صراط مستقیم محمد وال محمد صلوات الله علیهم هدایت فرما

    و ما را ازدوستان وشیعیان و فانی در حضرت امیر صلوات الله علیه قرار بده و دچار جذبات حیدری قرار کن

    و خانه ها ومسکن مان را در بهشت در همسایگی ایشان قرار بده

    تا بزرگی و عظمت و توحیدت را از وجود حضرت امیر درک کنیم

    ببرکت صلوات بر محمد و ال

    الهم صل علی محمد وال محمد و اهل بیته

    فضائلی از حضرت امیر علیه اسلام

    رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و اله فرمودند : اگر انبوه درختان (و باغها) قلم، و دریا مرکب، و تمام جنّیان حسابگر، و تمام انسان ها نویسنده باشند قادر به شمارش فضائل علی بن ابی طالب نخواهند بود

    و براستی خداوند برای برادرم علی(ع) فضائل بی شماری قرار داده است که اگر کسی یکی از آن فضایل را از روی اعتقاد و اعتراف بیان نماید، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد

    و

    اگر کسی یکی از فضائل آن حضرت را بنویسد، تا هنگامی که آن نوشته باقی است، ملائکه برای او استغفار می کنند و اگر کسی یکی از فضائل آن حضرت را بشنود، خداوند همه گناهانی را که از راه گوش انجام داده است می بخشد، و اگر کسی به نوشته ای درباره فضائل علی(ع) نگاه کند، خداوند تمام گناهانی که از راه چشم کرده است می پوشاند و از آن در می گذرد.»

    پیامبر اکرم(ص) می فرماید: صبحگاهی جبرئیل با شادی و حالت بشارت بر من وارد شد. گفتم حبیب من چه شده تو را خوشحال و بشارت رسان می بینم؟ پس گفت: ای محمد!(ص) چگونه خوشحال نباشم و حال آن که چشمم بخاطر اکرامی که خداوند نسبت به برادرت و جانشینت و امام امتت علی بن ابی طالب روا داشته، روشن شده است، پس پیامبر اکرم(ص) فرمود: چگونه خداوند برادرم و امام امتم را گرامی داشته است؟

    گفت: خداوند با عبادت دیشب علی بر ملائکه و حاملان عرش مباهات نموده است. و فرموده است: ملائکه من نگاه کنید به حجّتم بر برندگانم در زمین بعد از پیغمبرم، براستی صورت و گونه اش بر خاک نهاده است بخاطر تواضع در مقابل عظمت من، شما را شاهد می گیرم که او (علی) پیشوای مخلوقم، و سرپرست مردمان من می باشد.

    جابر از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است که پیامبر فرمود: «جبرئیل از طرف خدای عزیز و جلیل ورقه سبزی از یاس را آورد که بر روی آن (با رنگ) سفید نوشته بود: «انی افترضت محبّه علیّ بن ابی طالب علی خلقی عامهً، فبلّغهم ذلک عنّی؛(36) براستی من محبت علی را بر همه مردم واجب کردم و این را از طرف من (به همه) برسان.

    مناقب با اسنادش از پیامبر اکرم(ص) نقل نموده که آن حضرت فرمود: «یا علی! هرگاه بنده ای خدای عزیز و جلیل را بندگی کند همانند آن مقداری که نوح در میان قومش ماند(بیش از هزار سال) و برایش به اندازه کوه احد طلا باشد و آن را در راه خدا ببخشد، پس آن را در راه خدا انفاق کند و عمرش به قدری طولانی شود تا هزار مرتبه با پای پیاده به حج مشرّف شود سپس در میان (کوه) صفا و مروه مظلومانه شهید گردد، ولی محبّت و ولایت تو را نداشته باشد، ای علی! بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد و داخل بهشت نخواهد شد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مهراز شایسته گفته:
      مدت عضویت: 1511 روز

      آقا دمت گرم

      زحمت کشیدی دستاتم درد گرفته این متنو تایپ کردی دستت درد نکنه

      ولی حاجی جان چرا منبر رفتی؟

      مگه شیخا چیز مفیدی میگن؟

      یچیز مفید بگو که دردمون بخوره

      خلقت چندهزار سال پیش حضرت علی و فضایلش چه سودی برای من داره؟

      حقا که شما شیخا و مذهبی در منجلاب باورهای منحط خودتون مثل اون چارپا دست و پا میزنین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مرتضی مکرم گفته:
    مدت عضویت: 3635 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزتر ازجانم وهمه اعضاء خانواده صمیمی ام در گروه تحقیقاتی عباس منش.امیدوارم حالتون عااالللللی باشه.

    نمیدونم چجوری حسمو بیان کنم.بعد از 29 سال و10 ماه که به این دنیا اومدم تازه دارم با قوانینی که خداوند بلند مرتبه برای این جهان وضع کرده به لطف فرشته زمینی اش استاد عباس منش عزیز آشنا میشم.قطعات پازل زندگی ام هر روز وهر روز کنار هم قرار میگیرند تا تابلو بهم ریخته زندگی رویایی ام کنار هم چینده بشه.اونقدر تو این چند روز اتفاقات خوووب برام پیش اومد اونقددددر دستان خدا برای یاری رسوندن من به اهدافم تو این چند روز کمکم کردن که فقط میتونم بگم خداااایا شکرت.داستان کامل این موفقیت ودوس دارم بعد از اتمام ورسیدن به اون براتون بگم.داستان جاابی که مطمئنم برای همه شنیدنی خواهد بود.فقط اونقدر هیجان زده وپرانرژی ام که میخواستم بهتون بگم گوشه ای از پیدا شدن قطعه گمشده پازل زندگی ام.عید نوروز امسال وقتی فایل های استاد برای پیشنهاد عید را چندین وچند بار گوش دادم ودیدم وتمرکز کردم ضمن اینکه وقتی شنیدم که استاد از یکی از یاران ودانش آموختگان خودشون تو فایلشون صحبت کردن که بعد از 16 روز فقط وفقط تمرکز روی فایل های استاد به چه نتایج خیره کننده ای رسیدند با خودم همون لحظه گفتم میشود اگر این فرد توانسته پس میشود.عهد کردم 14 روز عید را تمامی لحظاتم را با فایل های رایگان استاد وهمچنین کتاب رویاهایی که رویا نیستند بگذرانم.به لطف خدای خوبم آنقدر در زمینه الهامات درونی با خدا پیشرفت کرده ام که دیگر میتوانم تشخیص دهم.دقیقا 13 فرودین حدود ساعت12 ظهر بود که خدای بزرگم از طریق دوستم که در داستانم حتما از او هم خواهم گفت,شغلی را که تا بحال به ذهنم خطور هم نکرده بود اما وقتی این الهام را شنیدم گویی از اعماق وجودم عاشقانه دوستش دارم.چنان که دیگر حرف های دوستمورا نمیشنیدم.از همان لحظه اول غرف ساختن تصویر ذهنی ولحظه های رسیدن به موفقیت هایم در آن شغل و صنعت شدم.دیگر در این دنیا نبودم جتی چشمانم باز بود اما لحظات ناب شغلم را مرور میکردم.خدارا بسیار بسیار شاکر وسپاسگزارم.اما داستان به همینجا ختم نشد.اولین کاری که کردم روی تخته بوردی که وظایفم را مینویسم یادداشت کردمهدف گزاری برای رسیدن به ثبت شرکت وموارد مورد نیازساعاتی بعد به یکی از بهترین همراهانم که به تازگی به جمع خانواده صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش پیوستند این ماجرا را گفتم.اول بسیار خوشحال شدند وخداراسپاس گزاری کردند.بعد گفتند که اتفاقا چند سال پیش من هم همچنین ایده ای را قرار بود با پسر عمویم اجرا کنیم اما نشد.من به شوخی به ایشان گفتم نباید هم میشد چون من.در مدارتان نبودم.حالا چرا با هم این مسیر را طی نکنیم.خیلی خیلی استقبال کردند.خلاصه گذشت و روزها از پی هم میگذشتند و من بدون کم شدن علاقه وشور واشتیاق میخواستم شروع به پروبال دادن به ایده الهام شده ام بدهم اما فرصت نمیکردم با توجه به مشغله کاری.تا اینکه از طریق گروه تلگرام استاد به فایل صوتی یکی از دوستان نزدیک استاد عباس منش به نام حمید برخوردم و گوش دادم به این فایل.خیلی انگیزه بخش بود فوق العاده جذاب بود.شروع با تأیید کردن قانون کردم و با خود تکرار میکردم دیدی میشود 100 میلیون کم نیست فقط باید روی خدا حساب کرد.به مسیر فکر نکن فقط لحظه رسیدن را بخواه وبساز وباور کن.مدام این کار را تکرار میکردم.ولی هنوز اقدامی نکرده بودم.قدم اول چه بود؟نمیدانستم.خدا به من گفت اما خوب متوجه نشده بودم.تا اینکه 19 فروردین بازهم از طریق گروه تلگرام استاد عباس منش کامنت زیبای خانوم نقیب زاده حجت را بر من تمام گرد.بدنبال نشانه ای از کامنت بودم تا بدانم کجا این کامنت را گذاشتند تا از ایشان تشکر وقدر دانی کنم اما هرچه گشتم نتوانستم.خدا بار دیگر به من گفت که حرکت کن بقیش با من دیگه چی میخواهی.بعد از خواندن این پیام بلافاصله با هم مداری ام قراری گذاشتیم تا به او هم.بگویم داستان از چه قرار است……….بقیه داستان را مفصل بعد از رسیدن به لحظه فوق العاده برایتان بازگو میکنم.

    ممنون وسپاس گزار وشاااکر خدای قدرتمندم.ممنون وسپاس از استاد بی نظیرم سید حسین عباس منش.ممنون وسپاس از همگی دوستان.ممنون وسپاس از حمید عزیز که به صورت صوتی تجاربش را در اختیارمان گذارد.ممنون وسپاس از خانوم نقیب زاده ودیگر دوستانی که با بازگو کردن موفقیت هایشان انرژی بخش وباعث حرکت چندین نفر دیگر میشوند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ابراهیم میرزاجانی گفته:
    مدت عضویت: 3507 روز

    با سلام و خسته نباشید

    امسال روز تولدم مصادف شده بود با روز پدر.شب قبل تولدم به طور اتفاقی تو اینستا پست گذاشتم که امروز روز تولدمه.صبح که بیدار شدم دیدم کلی دوستان تولدمو تبریک گفتن و کلی ذوق زده شدم.حتی یکی از اقوام هم تولدشون 22 فروردین بود و کلی با تبریک گفتن روز تولد به همدیگه حال کردیم.

    خلاصه که روز تولدم خیلی روز خوبی بود برا من.

    الان یاد یه فایلی افتادم که استاد اواخر سال 94 به اشتراک گذاشتن وتوی اون فایل توضیح میدادن که قبل از این که روی خودشون کار کنن کسی روز تولدشونو تبریک نمیگفت و مثل روزای عادی بود ولی بعد کلا همه چیز تغییر کرده بود و کلی پیام تبریک داشتن و کلی کادو که تو روز تولدشون به سمتشون سرازیر میشد.

    الان که به پارسال فکر میکنم یادم میاد که خودم روز تولدمو فراموش کرده بودم.اصلا هیچ کسی بهم تبریک نگفت.ولی امسال خیلی متفاوت بود و روز تولدم خیلی ذوق کردم.کلی پیام تبریک داشتم وهمچنین هدیه تولد که اصلا انتظار نداشتم.

    استاد تو اون فایل گفتن که همه چیز بستگی به خود آدم داره و هر چقدر آدم برا خوش بیشتر ارزش قائل باشه بیشتر شاهد اتفاقای خوب تو زندگیش خواهد بود.

    قبلا استاد توی فایل هاشون راجب تاثیر رسانه صحبت کرده بودن.اینکه رسانه ها مغز انسانها رو برا فقر شستشو میدن.توی این 2سال که با استاد عزیز آشنا شدم و از فایلای رایگان ایشون استفاده کردم میبینم که این فایل های رایگان استاد ذهن منو طوری تغییر داده وقتی به گذشتم فکر میکنم اصلا نمیتونم درک کنم که چرا بعضی افکار خیلی بد و فقیر کننده تو ذهن من بود.حتی گاهی فراموش میکنم و فکر میکنم که از اول این افکار قدرتمند و داشتم.منظورم اینه که آموزه های ایتاد خیلی قدرتمند هستن واینجور عمیق روی ذهن انسان اثر میکنن.

    توی این 2 سال خیلی از آموزه های استاد استفاده کردم و باعث شدن که من خیلی زندگیم دگرگون بشه و بتونم بهتر قوانین این دنیا رو بشناسم.درسته که از نظر مالی زندگیم زیاد تغییر نکرده ولی چیزی که توی این مدت برا من مهم بود شناخت قوانین دنیا بود وچیکار میتونم بکنم که حالم خوب باشه و احساسات مثبت داشته باشیم.

    برای اینکه وضعیت مالی زندگیم عالی بشه تصمیم دارم از دوره روانشناسی ثروت استاد استفاده کنم تا بتونم یک زندگی ثروتمند داشته باشم.

    از استاد عزیز تشکر میکنم که کادوی تولد بنده رو از دوسال پیش برام فرستادن که اونم فایل های رایگان ایشون بود تا با استفاده از اونا بتونم روز تولدم و همچنین روزهای بعدش احساس فوق العاده ای داشته باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    وحید مروجی گفته:
    مدت عضویت: 3412 روز

    استاد خسته نباشید، این فایلتون اینقدر انرژی مثبت و نکات مهم برای من داشت، که به نظر من یک فایل کامل بود و اگر کسی به همین یک فایلتون گوش کنه و عمل کنه، درست ترین باور رو پیدا می کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    صهبا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 3568 روز

    سلام استاد وقتتون بخیر/ من خیلی مایلم که قرآن رو به طور صحیح و اصولی مطالعه کنم اما مشکلم اینه که زبان عربیم قوی نیست تا خودم قرآن رو بفهمم و فقط میتونم ترجمه رو بخونم که اونم شما میفرمایید اعتمادی به ترجمه ها نیست حتی از مترجمین معروف! راهنمایی و راهکار میخوام از شما برای حل این مشکل.دلم میخواد قرآن پژوهی رو شروع کنم اما نمیدونم چجوری و از کجا؟! لطفا کمک کنید چون این راه رو رفتید و پر از تجربه اید.ممنون. یه مورد دیگه آیا بدون کلاس رفتن هم میشه به زبان انگلیسی مسلط شد؟ یعنی خودآموز بخونم و یاد بگیرم اگه جواب مثبته لطفا راهنماییم کنید و راهکار بدید ممنونم از شما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سحر عامری گفته:
    مدت عضویت: 3111 روز

    سلام استادگرامیم واقعابی نظیری من برای ثروتمندشدن به هردری میزنم تااطلاعات بگیرم ورمزو راز ثروت رویادبگیرم ایمان دارم که فقط شما هستی که بی ریا راهنمایی میکنید سخنانتون خالصانه است صادقانه است ممنووووووووووووووون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    ادریس69 گفته:
    مدت عضویت: 3581 روز

    سلام استاد عزیزم و هم فرکانسی مهربون. استاد خیلی وقت فایل رایگان نگذاشتید . هر روز صبح قبل از هر کاری میام سایت و میبینم فایل جدید نیومده میگم حتمی استاد مشغول هستن و نمیرسن فایل بگذارن ولی من منتظر میمونم. یه مدت پیش یه مسنله برام پیش اومد که واقعا تو اون لحظات به این باور رسیدم که ما مسنول تمام زندگیمون هستیم. امیدوارم همه مون به این باور برسیم که فقط تو احساس خوب اتفاقات خوب میفته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: