اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به همهی دوستان بخصوص استاد عزیز و مریم خانم نازنین
چیزی که خیلی میشنیدم و البته چیز بدی هم نبود به نظرم، غر زدن بود، «واای نگین باز غر زد!»، و البته که مامان و بابام خیلی باهام کنار میومدن و دوستام هم ازم تعریف میکردن طوریکه حس میکردم باعث میشه خاص و بامزه تر بشم، یعنی یه اخلاقی بود که باعث میشد بعدش بینمون خنده داشته باشیم، هفته ی پیش یکی از دوستای صمیمیم بهم گفت دلم برای اون نگین که غر میزد تنگ شده اون شاداب تر بود، ولی خب من آدمهایی سر راهم قرار گرفتند که بینشون این غر زدن باعث خاص و جذاب بودنم نبود و یجورایی بد بود و من کم کم سعی کردم حرف نزنم ( در واقع قبلا این ویژگی برام باعث جلب توجه میشد) و بعد هم که با استاد آشنا شدم اصصصلا دیگه غر نمیزنم، ولی هنوز هم تا یه چیزی میگم بهم میگن چقدر غر میزنی! انگار عادت کردن که من دیگه چیزی نگم و انتقاد نکنم و وقتی چیزی میگم همون ویژگی قبلی من که تو ذهنشون هک شده رو یادآوری میکنن، راستش بهم برمیخوره و حتی گریه هم میکنم (البته خیلی کوتاه و این بار آخر سرییع خودمو جمع کردم و فایل استاد رو گوش دادم و شروع کردم به تمیز کردن آشپزخونه)، اینم بگم که شنیدن این حرف از بقیه خیییلی کم شده شاید هر شش ماه یک یا دوبار،اما کسانی که بهم نزدیکن و باهام صمیمی هستن جدیدا همه میگن نگین چقدر آرومتر شدی.
درباره این قسمت و سوال مربوط بهش باید بگم تا حالا نشده کسی از من انتقاد کنه جز اینکه کسانی که باهاشون توی رابطه عاطفی بودم می گفتن تو زیادی حساسی و به همه چیز گیر میدی و شاکی بودن از اینکه پیگیری میکردم و حرفهاشون رو باور نمی کردم هنوز هم این اخلاق بد رو دارم و دوست دارم همسرم همه چیزو بهم بگه و پیگیرم با کی ارتباط داره یا با خانومی ارتباط داره یا نه .همچنین میگن تو پول نگهدار نیستی و هر چقدر پول دستت باشه انگاری شاخت میزنه باید سریع خرجش کنی .جز این دوتا مساله انتقاد دیگه ای از کسی نشنیدم همیشه تعریف و تمجید بوده از همه بابت آرام شم. دست پختم قناعت و صفات خوب دیگه. زیاد کسی ازم انتقاد نکرده.
موردی که درمورد موضوع این فایل من بهش رسیدم این بوده که:
هر وقت که انتظاری از کسی داشتم، توقع توجه داشتم از کسی، دوست داشتم که بهم محبت کنن حمایتم کنن، کمکی کردم محبتی کردم و انتظار جبران داشتم،کار خیری کردم و منت گذاشتم، همیشه و همیشه بازخوردهای ناراحت کننده گرفتم از اطرافیانم.
هیچ وقت اون توقع و انتظاری که داشتم بهش نرسیدم.
و درمقابل هر زمانی که عشق و محبتم و حتی کمکم بی قید و شرط بوده فقط و فقط بخاطر حال خوبی خودم بوده،بدون حس نیازو وابستگی بوده، همان عشق و چ بسا بیشتر و از اطرافیانم دریافت کردم.
میخوام بگم بازخوردهای من همش به نیت خودم بستگی داشته
دیگه یادگرفتم برای جلب توجه کسی کاری نکنم، برای اینکه دوستم داشته باشن و ازم تعریف بکنن کاری نکنم، اینکه تو رابطه ای به این نیت که چون خوبه از دستش ندم باب میلش رفتار نکنم.
میخوام خودم باشم خود واقعی، میخوام رفتار و بودن یا نبودن کسی تاثیری تو زندگی و حال خوبم نداشته باشه.میخوام تمام عشقی که نثار میکنم بی قید و شرط باشه.
نمیدونم شاید از موضوع فایل دور شده باشم ولی اینا باورهایی بود که به ذهنم خطور کرد و دوست داشتم که بنویسم.
به مورد خیلی زیبایی اشاره کردید که وقتی انتظاری هست جوابی نیست وقتی بی قیدشرط عشق ورزیدن و بدون چشم انتظاری باشه بطرز معجزه آسایی حمایت میشیم، دقیقا همینطوره وقتی به جهان هستی فکر میکنم میبینم خداوند با عشق برای همه بندهاش باران رحمت الهی میفرسته باعشق خورشید نورش رو به همه ارزانی میده یک گل با عشق بوی خوشش رو همه جا عطرآگین میکنه، کلا نظام هستی فقط با عشق دارن میبخشن و انتظاری ندارن، منم خودم یاد گرفتم اگه با خودم در صلح بودم اگه قرار کمکی به دیگران کنم فقط با عشق خودم باشه نه انتظار جبران، همیشه برای شروع یکاری برای کسی میگم حمید اگه بفکر جبرانشی هرگز اینکارو نکن اگه هم انجام دادی با عشق انجام بده حتی اگه طرف مقابل هم به روش نیورد یا تشکر نکرد تو حق نداری گله و شکایت کنی، که اگر اینکارو کردی از ناحیه چشم انتظاری و جبران میاد که صددرصد اینکارت اشتباه، مرسی دیدگاه زیباتون باعث شد بیشتر این قانون برام تکرار و گوشزد شه
سلام به دوستای که شاید فاطله زمانی و مکانی طولانی با هم داشته باشیم اما دلهامون خیلی به هم نزدیکه و دراینحا ، این سایت الهی با هم هم صحبت هستیم
اتفاقا من همیشه این سوال رو اینطور از بقیه میپرسیدم اگر میتونستی یکی از اخلاقهای من رو که بنظرت آزار دهنده و بد هست ،رو اصلاح کنی کدومش بود ،تا در جهت بهبود خودم قدم برداشته باشم و همیشه پذیرای صحبت هاشون بودم و اغلب هم جوابها مشترک هستند
خیلی از مواقع ما متوجه رفتارمون نیستیم وقتی از بیرون قضاوت میشیم و در مورد ما نظر داده بشه شاید بهتر متوجه اشتباهات تکراریمون« همون الگوهای تکرار شوندهمون» بشیم
یکم هم برام سخته بنویسم اما خود افشایی همیشه نتیجه خوبی داشته اینکه نظر بقیه مهم نیست، اینکه میپذیری تو چنین مشکلاتی داری با وجودی که انقدر داری رو خودت کار میکنی روزی چند ساعت فایل گوش میدی ،تمرین انجام میدی ،اما یه سری چیزا همواره باهات هست ،و همیشه باید مراقب باشی چون اونا همیشه اون زیر هستند
چیزی که خیلی عیانه و بقیه هم خیلی به من میگن مخصوصاً پدر و مادرم و همسرم اینه که تو آدم خوبی هستی ولی: خیلی زود ناراحت میشی عصبانی میشی صدات زود بالا میره و بقیه مجبورن کوتاه بیان
خودمم میدونم این مشکلو دارم روی یه سری مسائل که بنظرم حساس هستند و نظرم رو تحمیل میکنم ،مخصوصا وقتی میبینم طرف داره کار اشتباهی میکنه ،دوست ندارم مثلا فرزندم زمانش رو به بطالت بگذرونه یعنی این خط قرمز من در مورد خودم هست و گاهی گسترده میشه و برای اطرافیانم هم تصمیم میگیرم وقتی اون طور که میخوام عمل نمیشه، جواب نمیده دکمه قرمزم فشار داده میشه و صدام بالا میره ،بعد هم رود پشیمون میشم و ازش عذرخواهی میکنم
تو آدم خوبی هستی ولی حکم میکنی همسرم میگه مثلاً وقتی نوبت منه که خونه رو جارو برقی بکشم همیشه میگی یا همین لحظه همین الان این کار رو بکن یا دیگه نمیخواد،خودم انجامش میدم
و این اخلاق من از اونجایی در من کامل شکل گرفته که من به شدت اهمال کار بودم و الان با این شخصیت که اتفاقاً خیلی هم برای خودم این رفتارم رو دوست دارم که هر کاری در همون لحظه باید انجام بشه اما برای دیگران آزاردهنده است ،دستور حساب میشه ،حکم حساب میشه،چون اهمال کاری براشون معنی نداره، اصلا ،ایرادی ندارن کار امروز موند برا فردا ، ،در حالی که من از اصلاح اهمال کاری خیلی سود بردم، برای خودم کاملاً منافع داشته باعث استفاده بهینه از زمانم شده، باعث افزایش عزت اعتماد به نفسم شده باعث شده همیشه یه برنامه منظم در ذهنم و زندگی روزمره ام داشته باشم ،اما برا بقیه آزار دهنده است
تو آدم خوبی هستی ولی اصلاً مهمانپذیر خوبی نیستی همیشه فراری از اینکه بیایم خونت همیشه تک و تنها پارک میری ،کوه میری ،اصلا پایه نیستی و هیچ جایی با بقیه نمیری
اتفاقا خیلی وقتا دلم میخواد مهمون داشته باشم مهمون راه دور که هفته،هفته خونون بمونن،ولی یه کسی باشه که بشه دو تا کلمه باهاش حرف زد هم مدارت باشه بدونی ازهم صحبتی باهاش انرژیت بیشتر بشه به اطلاعاتت افزوده بشه نه اینکه بشه خوره انرژی تو، کل صحبتهاش در مورد اخبار و همکاراش و وضعیت مملکت و…که آدم ارزوکنه خدایا اینا کی میرن.. این رفتارم ،برا خانواده ام ،برادر هام آزاردهنده است و دوست دارند با هم بیرون بدیم شب بیابون میریم، کوه بریم کمپ میزنیم اونا هم باشن،اما ترحیج من شده همین جمع سه نفری (من و پسرم و همسرم) که راحت تر باشم با اینکه خیلی دوستشون دارم ,همین چند شب پیش سه نفری رفتیم کوههای گلیل منطقه مون ،مرز ترکمنستان
پسر و همسرم خوابیدند و من تا نزدیکای ساعت 2 فقط هیزم سوزوندم و آتیشو زنده نگه داشتم و فکر کردم و ستاره دیدم و با خدا صحبت کردم و لذت بردم و به یکی از آرزوهام تیک خورد مسلماً اگر گروهی میرفتیم هرگز این تجربه ها رو نداشتم.
الگوها خیلی جالب و عوامل مخرب خوبی بود که بهش پرداختید ممنونم واقعا من خیلی الگوها داشتم تو همه موارد و از خدا تشکر میکنم بابت هدایت من به الگوها و اینکه اینجا هم با شما باشم.
*یک مورد الگو در این موضوع اینه که همه به من میگن خیلی باهوشی
*همه به من میگن کند کارارو انجام میدی ولی من معتقدم که کار باید با دقت بالا انجام بشه
خییلی زودی عصبی میشی و از کوره درمیری و جواب بزرگترت و میدی (اینم بگم ک همه از من تو خانواده بزرگترن ب جز داداش کوچیکه) قبلا فک میکردم من باید همه رو تغییر بدم و با گفتن چیزایی ک فک میکنم درسته به بقیه ثابت کنم ک اونا اشتباه میکنن و من درست میگم
چرا مث بقیه دوستات نیستی سرحال و پرانرژی نیستی
همه دوستات ازدواج کردن( تو اگر طبیب بودی سرخود دوا نمودی) تو اگه بلدی مشکل خودتو حل کن
و بازخود های الانم:
چرا مامان همه ش برا تو خرید میکنه
پوستت چقد خوب شده
تو باشگاه همه میگفتن تو استایلت خیلی خوبه چرا میایی باشگاه ما میاییم ک استایلمون مث تو بشه
خیلی ازت انرژی و حس خوب میگیریم
توکار
کارت خیلی تمیزه(خیاطی)
درحدی ک یکی از آجیام اینقد ذوق کرد رفت اسم نوشت کلاس خیاطی وهمیشه میگه زکیه کارهات خیلی انرژی دارن خیلی حس خوبی میگیرم ازشون
چرا اینقد آرومی
عجب شانسی داره زکیه
تو خیلی خوشگلی و نجیب
تو خییلی خودخواه شدی(توهمچین مواردی مثلا من دستم بنده دارم کاری واسه خودم یا دارم ظرف میشورم میگم دستم گیره
میگن نه تو باید کار خودتو رها کنی بیایی کار مارو انجام بدی:/
چرا اینقد بی احساسی یا دلسوز نیستی
چرا تو مث بقیه دخترا بفکر ازدواج نیستی
چرا تو یه عالم دیگه سیر میکنی
چرا اینقد لاغر شدی رنگت پریده
چرا دیگه نمیرقصی ورزش نمیکنی(وقت کم میارم خب)
چرا برات مهم نیست چی دور و برت میگذره چرا شیرینی نمیخوری
چرا اینقد گوشه گیرشدی
چرا مث ندید بدیدا هر چیزی و میبینی با ذوق ازش تعریف میکنی
چرا واتساپ نداری چرا تلگرامت آخرین بازدیدت مال یکسال پیشه
چرااا اصن سریال یا فیلم نمی بینی
چرا مث بقیه دخترا رفتار نمیکنی
چرا مربا نمیخوری
چرا تو جمع ها حضور پیدا نمیکنی
چرا همش حرف های قشنگ میزنی و خودت عمل نمیکنی و چرا نتیجه نگرفتی پس
اینم بگم تقریبا دوماهه درمورد آگاهی هایی ک دارم دریافت میکنم با کسی حرف نزدم ب خودم قول دادم ک این کارو نکنم و نخوام کسی و نصیحت کنم کمک کنم یا کسی و قانع کنم فقط وفقط رو خودم کار کنم
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت اساتید بزرگم
خدارو بی نهایت بار شکر برای وجود مقدس و پربرکتتون استاد عباسمنش عزیزم و مریم جون خوشگل و زیبا
بینظیرترین الگوهای من هستین خدارو بی نهایت بار شکر
سوال: چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟
جواب من به این سوال خیلی بازخورد منفی کم شده واقعا خداوکیلی استاد همش تعریف و انرژی مثبت میشنوم خدارو بی نهایت شکر
اما قبل از دوره های شما همه بهم میگفتن شکاکی خیلی حساسی منفی نگری استرس داری وسواس داری عجولی هیجانتو کنترل کن احساستو کنترل کن (عدم توانایی کنترل احساسات و هیجانات کمبود عزت نفسم بود قبلا الان عالییی شدم اما بازم باید کار کنم خیلی ) اینا قبل دوره های شما بود اما الان واقعا فقط تعریف میشنوم خداییش همش میگن چقد آرومی چقد کم پیش میاد دخترایی مثل تو ارامش داشته باشن با خودشون در صلح و هماهنگی باشن و نکات زیبا رو ببینن خوشگلی زیبایی نجیبی خونواده داری محترمی باشخصیتی اینارو بهم میگن همش ولی در رابطه با روابط عواطفی چون تازه به این موضوع تو دوره ی دوازده قدم قدم سوم متوجه شدم و آگاه شدم ادمهایی که نیاز به حمایت دارن رو جذب میکنم و بعد از متوجه شدن وضعیت مالی و خونوادگی من ازم درخواست کمک مالی میکنن که ساپورتشون کنم این ایراد وترمز رو متوجه شدم و باور مناسب رو جایگزینش دارم میکنم خدارو بی نهایت شکرت
و یه مورد دیگه ای که بهم میگن تو روابط که ارمغان به دست آوردنه تو خیلییی سخته چیکار کنم که بتونم بدستت بیارم اینم ظاهرش قشنگه اما ترمز هم حساب میشه و باید روی این موضوع کار کنم و باور مناسب رو جایگزین کنم خدارو بی نهایت بار شکرت عاشقتونم در پناه الله یکتا باشید
چقدر دیدگاهتون عالی و اینکه این شجاعت رو داشتید نقاط ضعفتون رو پیدا کنید و در جهت بهبودش تلاش کنیدو یه خود جدید به بهترین نحو بسازید،خوشحالم دوستانی با قدرت و با اراده تو این سایت دارم که با قدرت رو خودشون کار میکنند.بهترینهارو براتون آرزومندم.
سلام بچه های نازنین گروه عباسمنش و این سایت بی کران
از ظهر داشتم فایل الگوهای تکرار شونده بازخورد نگاه میکردم
و به خودم میگفتم چرا به من بی احترامی میشه
چرا اصلا کارهام به مشکل میخورن
من که تمام تلاشم دارم میکنم در مدار مثبت و خوبی باشم و همچنین نگاه توحیدی به زندگی دارم
پس چرا اینطوری میشه
مثلا رفتم خونه گرفتم خونه خوبی هم گرفتم هزاران بار شکرگذاری کردم و برای خودم جشن گرفتم
اما برای مستاجری که توش بود و در نمیومد اشکم دراومد و داغون شدم
همیشه برام سوال بوده چرا یه مورد و موضوع کامل خوشحالمون نمیکنه و همیشه یه چیزی هست ناراحت مون بکنه
یه طوری انگار همیشه منتظرش هستیم و با اینکه اصلا فکر بهش نمیکنیم و تازه هم غافلگیر میشیم اما ناراحتی پیش میاد
توی چندتا چیز میدونم این مورد تو خودم
اول اینکه هیجانات هستش که خیلی زیاد و فوران میکنه برای موضوعی که میخوام و خوشحالم میخواد بکنه
این هیجاناتی هست که کودکی و نوجوانی تجربه نکردی و میخوای الان بدستش بیاری
کنترل ذهن نداری
با ادم ها هیجانی رفتار میکنی
خودتو کوچیک میکنی
میخندی باهاشون تو موضوعات مهم و اساسی
هر جا میری باهاشون و همه چی قبول میکنی
هر کار میکنی و بله میگی
اصلا خودتو بالا نمیگیری . کمی از هیجاناتت کم نمیکنی
همچنین روی خدا حساب باز نمیکنی
این حساب بازنکردن روی خدا اصلی ترین نقطه ضعف منه
فکر میکنی رسیدی به اون چیزی که میخوای اما نرسیدی و جهان هستی میزنه پس کله ات
همه چیز را هیجانی و جدی و با زور زدن اضافی میخوای
چی شد تونستی بگیری ؟
بعضی موقع ها باید درس پس بدی
این جمله رو خیلی دوست دارم که میگه درس هات باید پاس کنی و اگر نکنی جهان هستی تو رو وادار میکنه این درس رو پاس کنی و هزاران بار شاید تکرار بشه این هست الگوی تکرار شونده 1
بعضی موقع ها باید بزاری کنار همه این ها رو و بشینی یه گوشه برای تو بیارند
تو رئیس هستی
تو مدیر هستی
باید برات تقدیمت کنند
کلید خونه را میخوای و خونه سالم و خوب میخوای بایست کنار و مدیر و رئیس باش از طرف خداوند کلید خونه را به تو میدهند
سلام به استادعزیزم،خانم شایسته عزیز وهمه ی دوستان گلم امیدوارم همیشه حال دلتون خوب باشه
بی نهایت ممنون وسپاسگذار خداوندم بابت این اگاهی ها،استادجان تشکرمیکنم ازشمابابت لطف ومحبتی که به ما دارید
یک الگویی که برای من تکرار میشه همین بد قولیه بخصوص باکسی که باهاش در رابطه عاطفی هستم مثلااکثریت وقتا بابت بدقولی هام ازم انتقادمیکنه وهمین موضوع باعث ناراحتیمون میشه خیلی تلاش میکنم که به وعده ای که گذاشتیم عمل کنم ولی هربار یک مسئله ای پیش میاد ومن دوباره دیرتر سرقرارمیرسم یکی دیگه از انتقاد هایی که ازم میشه اینکه من زود عصبی میشم البته باهمه اینطور نیستم وفقط یه چندنفری هستن که این انتقاد رو ازم دارن
الگوهای خوبی که همیشه برام تکرار میشه اینکه اکثریت اطرافیانم خیلی دوسم دارن ومیگن تو ادم خیلی خوبی هستی زندگی رو زیاد سخت نمیگیری یااینکه توخیلی عاقلی ونسبت به سنت خیلی ادم پخته ای هستی یااینکه توخیلی منظم وخوش تیپی وبه تمیزی خیلی اهمیت میدی یااینکه میگن تو درک بالایی داریی
به لطف خدا ازوقتی باشمااستادعزیزم اشنا شدم خیلی زندگیم تغییرکرد و وقتی به گذشتم نگاه میکنم خداروصدهزار مرتبه شکرمیکنم ولی هنوزم خیلی جای کار دارم واونجوری که باید از شرایطم راضی نیستم ومقصرشم رو فقط خودم میدونم اونجوری که باید روی اموزش ها کارکنم کارنکردم ولی بازم ازخدا وازخودم وازشما سپاس گذارم وادامه میدم ومیام ازنتایجم براتون مینویسم
برای خودم و شمااستاد عزیزم وهمه ی دوستانم ازخداوند ثروت ونعمت فراوانی میخوام
سلام به همهی دوستان بخصوص استاد عزیز و مریم خانم نازنین
چیزی که خیلی میشنیدم و البته چیز بدی هم نبود به نظرم، غر زدن بود، «واای نگین باز غر زد!»، و البته که مامان و بابام خیلی باهام کنار میومدن و دوستام هم ازم تعریف میکردن طوریکه حس میکردم باعث میشه خاص و بامزه تر بشم، یعنی یه اخلاقی بود که باعث میشد بعدش بینمون خنده داشته باشیم، هفته ی پیش یکی از دوستای صمیمیم بهم گفت دلم برای اون نگین که غر میزد تنگ شده اون شاداب تر بود، ولی خب من آدمهایی سر راهم قرار گرفتند که بینشون این غر زدن باعث خاص و جذاب بودنم نبود و یجورایی بد بود و من کم کم سعی کردم حرف نزنم ( در واقع قبلا این ویژگی برام باعث جلب توجه میشد) و بعد هم که با استاد آشنا شدم اصصصلا دیگه غر نمیزنم، ولی هنوز هم تا یه چیزی میگم بهم میگن چقدر غر میزنی! انگار عادت کردن که من دیگه چیزی نگم و انتقاد نکنم و وقتی چیزی میگم همون ویژگی قبلی من که تو ذهنشون هک شده رو یادآوری میکنن، راستش بهم برمیخوره و حتی گریه هم میکنم (البته خیلی کوتاه و این بار آخر سرییع خودمو جمع کردم و فایل استاد رو گوش دادم و شروع کردم به تمیز کردن آشپزخونه)، اینم بگم که شنیدن این حرف از بقیه خیییلی کم شده شاید هر شش ماه یک یا دوبار،اما کسانی که بهم نزدیکن و باهام صمیمی هستن جدیدا همه میگن نگین چقدر آرومتر شدی.
سلام به استاد عزیز و همه عزیزان همراه
درباره این قسمت و سوال مربوط بهش باید بگم تا حالا نشده کسی از من انتقاد کنه جز اینکه کسانی که باهاشون توی رابطه عاطفی بودم می گفتن تو زیادی حساسی و به همه چیز گیر میدی و شاکی بودن از اینکه پیگیری میکردم و حرفهاشون رو باور نمی کردم هنوز هم این اخلاق بد رو دارم و دوست دارم همسرم همه چیزو بهم بگه و پیگیرم با کی ارتباط داره یا با خانومی ارتباط داره یا نه .همچنین میگن تو پول نگهدار نیستی و هر چقدر پول دستت باشه انگاری شاخت میزنه باید سریع خرجش کنی .جز این دوتا مساله انتقاد دیگه ای از کسی نشنیدم همیشه تعریف و تمجید بوده از همه بابت آرام شم. دست پختم قناعت و صفات خوب دیگه. زیاد کسی ازم انتقاد نکرده.
ممنون استاد از این فایلها و سوالهای بی نظیر ..
سلام به همه ی عشق های باعشق خودم
موردی که درمورد موضوع این فایل من بهش رسیدم این بوده که:
هر وقت که انتظاری از کسی داشتم، توقع توجه داشتم از کسی، دوست داشتم که بهم محبت کنن حمایتم کنن، کمکی کردم محبتی کردم و انتظار جبران داشتم،کار خیری کردم و منت گذاشتم، همیشه و همیشه بازخوردهای ناراحت کننده گرفتم از اطرافیانم.
هیچ وقت اون توقع و انتظاری که داشتم بهش نرسیدم.
و درمقابل هر زمانی که عشق و محبتم و حتی کمکم بی قید و شرط بوده فقط و فقط بخاطر حال خوبی خودم بوده،بدون حس نیازو وابستگی بوده، همان عشق و چ بسا بیشتر و از اطرافیانم دریافت کردم.
میخوام بگم بازخوردهای من همش به نیت خودم بستگی داشته
دیگه یادگرفتم برای جلب توجه کسی کاری نکنم، برای اینکه دوستم داشته باشن و ازم تعریف بکنن کاری نکنم، اینکه تو رابطه ای به این نیت که چون خوبه از دستش ندم باب میلش رفتار نکنم.
میخوام خودم باشم خود واقعی، میخوام رفتار و بودن یا نبودن کسی تاثیری تو زندگی و حال خوبم نداشته باشه.میخوام تمام عشقی که نثار میکنم بی قید و شرط باشه.
نمیدونم شاید از موضوع فایل دور شده باشم ولی اینا باورهایی بود که به ذهنم خطور کرد و دوست داشتم که بنویسم.
سلام درود یگانه بانو عزیز
به مورد خیلی زیبایی اشاره کردید که وقتی انتظاری هست جوابی نیست وقتی بی قیدشرط عشق ورزیدن و بدون چشم انتظاری باشه بطرز معجزه آسایی حمایت میشیم، دقیقا همینطوره وقتی به جهان هستی فکر میکنم میبینم خداوند با عشق برای همه بندهاش باران رحمت الهی میفرسته باعشق خورشید نورش رو به همه ارزانی میده یک گل با عشق بوی خوشش رو همه جا عطرآگین میکنه، کلا نظام هستی فقط با عشق دارن میبخشن و انتظاری ندارن، منم خودم یاد گرفتم اگه با خودم در صلح بودم اگه قرار کمکی به دیگران کنم فقط با عشق خودم باشه نه انتظار جبران، همیشه برای شروع یکاری برای کسی میگم حمید اگه بفکر جبرانشی هرگز اینکارو نکن اگه هم انجام دادی با عشق انجام بده حتی اگه طرف مقابل هم به روش نیورد یا تشکر نکرد تو حق نداری گله و شکایت کنی، که اگر اینکارو کردی از ناحیه چشم انتظاری و جبران میاد که صددرصد اینکارت اشتباه، مرسی دیدگاه زیباتون باعث شد بیشتر این قانون برام تکرار و گوشزد شه
سلام به استاد عزیزم
سلام به دوستای که شاید فاطله زمانی و مکانی طولانی با هم داشته باشیم اما دلهامون خیلی به هم نزدیکه و دراینحا ، این سایت الهی با هم هم صحبت هستیم
اتفاقا من همیشه این سوال رو اینطور از بقیه میپرسیدم اگر میتونستی یکی از اخلاقهای من رو که بنظرت آزار دهنده و بد هست ،رو اصلاح کنی کدومش بود ،تا در جهت بهبود خودم قدم برداشته باشم و همیشه پذیرای صحبت هاشون بودم و اغلب هم جوابها مشترک هستند
خیلی از مواقع ما متوجه رفتارمون نیستیم وقتی از بیرون قضاوت میشیم و در مورد ما نظر داده بشه شاید بهتر متوجه اشتباهات تکراریمون« همون الگوهای تکرار شوندهمون» بشیم
یکم هم برام سخته بنویسم اما خود افشایی همیشه نتیجه خوبی داشته اینکه نظر بقیه مهم نیست، اینکه میپذیری تو چنین مشکلاتی داری با وجودی که انقدر داری رو خودت کار میکنی روزی چند ساعت فایل گوش میدی ،تمرین انجام میدی ،اما یه سری چیزا همواره باهات هست ،و همیشه باید مراقب باشی چون اونا همیشه اون زیر هستند
چیزی که خیلی عیانه و بقیه هم خیلی به من میگن مخصوصاً پدر و مادرم و همسرم اینه که تو آدم خوبی هستی ولی: خیلی زود ناراحت میشی عصبانی میشی صدات زود بالا میره و بقیه مجبورن کوتاه بیان
خودمم میدونم این مشکلو دارم روی یه سری مسائل که بنظرم حساس هستند و نظرم رو تحمیل میکنم ،مخصوصا وقتی میبینم طرف داره کار اشتباهی میکنه ،دوست ندارم مثلا فرزندم زمانش رو به بطالت بگذرونه یعنی این خط قرمز من در مورد خودم هست و گاهی گسترده میشه و برای اطرافیانم هم تصمیم میگیرم وقتی اون طور که میخوام عمل نمیشه، جواب نمیده دکمه قرمزم فشار داده میشه و صدام بالا میره ،بعد هم رود پشیمون میشم و ازش عذرخواهی میکنم
تو آدم خوبی هستی ولی حکم میکنی همسرم میگه مثلاً وقتی نوبت منه که خونه رو جارو برقی بکشم همیشه میگی یا همین لحظه همین الان این کار رو بکن یا دیگه نمیخواد،خودم انجامش میدم
و این اخلاق من از اونجایی در من کامل شکل گرفته که من به شدت اهمال کار بودم و الان با این شخصیت که اتفاقاً خیلی هم برای خودم این رفتارم رو دوست دارم که هر کاری در همون لحظه باید انجام بشه اما برای دیگران آزاردهنده است ،دستور حساب میشه ،حکم حساب میشه،چون اهمال کاری براشون معنی نداره، اصلا ،ایرادی ندارن کار امروز موند برا فردا ، ،در حالی که من از اصلاح اهمال کاری خیلی سود بردم، برای خودم کاملاً منافع داشته باعث استفاده بهینه از زمانم شده، باعث افزایش عزت اعتماد به نفسم شده باعث شده همیشه یه برنامه منظم در ذهنم و زندگی روزمره ام داشته باشم ،اما برا بقیه آزار دهنده است
تو آدم خوبی هستی ولی اصلاً مهمانپذیر خوبی نیستی همیشه فراری از اینکه بیایم خونت همیشه تک و تنها پارک میری ،کوه میری ،اصلا پایه نیستی و هیچ جایی با بقیه نمیری
اتفاقا خیلی وقتا دلم میخواد مهمون داشته باشم مهمون راه دور که هفته،هفته خونون بمونن،ولی یه کسی باشه که بشه دو تا کلمه باهاش حرف زد هم مدارت باشه بدونی ازهم صحبتی باهاش انرژیت بیشتر بشه به اطلاعاتت افزوده بشه نه اینکه بشه خوره انرژی تو، کل صحبتهاش در مورد اخبار و همکاراش و وضعیت مملکت و…که آدم ارزوکنه خدایا اینا کی میرن.. این رفتارم ،برا خانواده ام ،برادر هام آزاردهنده است و دوست دارند با هم بیرون بدیم شب بیابون میریم، کوه بریم کمپ میزنیم اونا هم باشن،اما ترحیج من شده همین جمع سه نفری (من و پسرم و همسرم) که راحت تر باشم با اینکه خیلی دوستشون دارم ,همین چند شب پیش سه نفری رفتیم کوههای گلیل منطقه مون ،مرز ترکمنستان
پسر و همسرم خوابیدند و من تا نزدیکای ساعت 2 فقط هیزم سوزوندم و آتیشو زنده نگه داشتم و فکر کردم و ستاره دیدم و با خدا صحبت کردم و لذت بردم و به یکی از آرزوهام تیک خورد مسلماً اگر گروهی میرفتیم هرگز این تجربه ها رو نداشتم.
بنام خدا
از اینکه همسفر زندگیم خداست خوشحالم
از اینکه همسفر زندگیم شمایید خوشحالم
استان عزیز و خانم شایسته بزرگوار خیلی دوستن دارم
الگوها خیلی جالب و عوامل مخرب خوبی بود که بهش پرداختید ممنونم واقعا من خیلی الگوها داشتم تو همه موارد و از خدا تشکر میکنم بابت هدایت من به الگوها و اینکه اینجا هم با شما باشم.
*یک مورد الگو در این موضوع اینه که همه به من میگن خیلی باهوشی
*همه به من میگن کند کارارو انجام میدی ولی من معتقدم که کار باید با دقت بالا انجام بشه
*همه به من میگن چشمات قشنگه
ب نام الله یکتا
سلام ب خانواده ی عزیزم
درمورد الگوهای تکرار شونده، بازخورد:
مواردی ک تو گذشته بازخورد میگرفتم
اینکه خیلی ساکتی و کم حرفی
خییلی زودی عصبی میشی و از کوره درمیری و جواب بزرگترت و میدی (اینم بگم ک همه از من تو خانواده بزرگترن ب جز داداش کوچیکه) قبلا فک میکردم من باید همه رو تغییر بدم و با گفتن چیزایی ک فک میکنم درسته به بقیه ثابت کنم ک اونا اشتباه میکنن و من درست میگم
چرا مث بقیه دوستات نیستی سرحال و پرانرژی نیستی
همه دوستات ازدواج کردن( تو اگر طبیب بودی سرخود دوا نمودی) تو اگه بلدی مشکل خودتو حل کن
و بازخود های الانم:
چرا مامان همه ش برا تو خرید میکنه
پوستت چقد خوب شده
تو باشگاه همه میگفتن تو استایلت خیلی خوبه چرا میایی باشگاه ما میاییم ک استایلمون مث تو بشه
خیلی ازت انرژی و حس خوب میگیریم
توکار
کارت خیلی تمیزه(خیاطی)
درحدی ک یکی از آجیام اینقد ذوق کرد رفت اسم نوشت کلاس خیاطی وهمیشه میگه زکیه کارهات خیلی انرژی دارن خیلی حس خوبی میگیرم ازشون
چرا اینقد آرومی
عجب شانسی داره زکیه
تو خیلی خوشگلی و نجیب
تو خییلی خودخواه شدی(توهمچین مواردی مثلا من دستم بنده دارم کاری واسه خودم یا دارم ظرف میشورم میگم دستم گیره
میگن نه تو باید کار خودتو رها کنی بیایی کار مارو انجام بدی:/
چرا اینقد بی احساسی یا دلسوز نیستی
چرا تو مث بقیه دخترا بفکر ازدواج نیستی
چرا تو یه عالم دیگه سیر میکنی
چرا اینقد لاغر شدی رنگت پریده
چرا دیگه نمیرقصی ورزش نمیکنی(وقت کم میارم خب)
چرا برات مهم نیست چی دور و برت میگذره چرا شیرینی نمیخوری
چرا اینقد گوشه گیرشدی
چرا مث ندید بدیدا هر چیزی و میبینی با ذوق ازش تعریف میکنی
چرا همه چی و بو میکشی خخخخ
چرا اینقد آرومی خسته نمیشی از تنهایی
چطور حوصله ت سر نمیره
مادر میگه من نگرانتم زکیه چی داری همیشه هی گوش میدی
چرا واتساپ نداری چرا تلگرامت آخرین بازدیدت مال یکسال پیشه
چرااا اصن سریال یا فیلم نمی بینی
چرا مث بقیه دخترا رفتار نمیکنی
چرا مربا نمیخوری
چرا تو جمع ها حضور پیدا نمیکنی
چرا همش حرف های قشنگ میزنی و خودت عمل نمیکنی و چرا نتیجه نگرفتی پس
اینم بگم تقریبا دوماهه درمورد آگاهی هایی ک دارم دریافت میکنم با کسی حرف نزدم ب خودم قول دادم ک این کارو نکنم و نخوام کسی و نصیحت کنم کمک کنم یا کسی و قانع کنم فقط وفقط رو خودم کار کنم
و ابنکه چرااااا همششس سرت توگوشیییه زکیه
عاشقتونمممم:))
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت اساتید بزرگم
خدارو بی نهایت بار شکر برای وجود مقدس و پربرکتتون استاد عباسمنش عزیزم و مریم جون خوشگل و زیبا
بینظیرترین الگوهای من هستین خدارو بی نهایت بار شکر
سوال: چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟
جواب من به این سوال خیلی بازخورد منفی کم شده واقعا خداوکیلی استاد همش تعریف و انرژی مثبت میشنوم خدارو بی نهایت شکر
اما قبل از دوره های شما همه بهم میگفتن شکاکی خیلی حساسی منفی نگری استرس داری وسواس داری عجولی هیجانتو کنترل کن احساستو کنترل کن (عدم توانایی کنترل احساسات و هیجانات کمبود عزت نفسم بود قبلا الان عالییی شدم اما بازم باید کار کنم خیلی ) اینا قبل دوره های شما بود اما الان واقعا فقط تعریف میشنوم خداییش همش میگن چقد آرومی چقد کم پیش میاد دخترایی مثل تو ارامش داشته باشن با خودشون در صلح و هماهنگی باشن و نکات زیبا رو ببینن خوشگلی زیبایی نجیبی خونواده داری محترمی باشخصیتی اینارو بهم میگن همش ولی در رابطه با روابط عواطفی چون تازه به این موضوع تو دوره ی دوازده قدم قدم سوم متوجه شدم و آگاه شدم ادمهایی که نیاز به حمایت دارن رو جذب میکنم و بعد از متوجه شدن وضعیت مالی و خونوادگی من ازم درخواست کمک مالی میکنن که ساپورتشون کنم این ایراد وترمز رو متوجه شدم و باور مناسب رو جایگزینش دارم میکنم خدارو بی نهایت شکرت
و یه مورد دیگه ای که بهم میگن تو روابط که ارمغان به دست آوردنه تو خیلییی سخته چیکار کنم که بتونم بدستت بیارم اینم ظاهرش قشنگه اما ترمز هم حساب میشه و باید روی این موضوع کار کنم و باور مناسب رو جایگزین کنم خدارو بی نهایت بار شکرت عاشقتونم در پناه الله یکتا باشید
سلام و درود ارمغان عزیز
چقدر دیدگاهتون عالی و اینکه این شجاعت رو داشتید نقاط ضعفتون رو پیدا کنید و در جهت بهبودش تلاش کنیدو یه خود جدید به بهترین نحو بسازید،خوشحالم دوستانی با قدرت و با اراده تو این سایت دارم که با قدرت رو خودشون کار میکنند.بهترینهارو براتون آرزومندم.
سلام به ارمغان عزیز
خیلی از خوندن کامنتت خوشحال شدم.
واقعا بهت تبریک میگم دختر خوب و نازنین که اینقدر خوب روی عزت نفست کار کردی و خودت رو خوب شناختی و رشد کردی .
آفرین برتو
امیدوارم همیشه در این مسیر زیبا روز به روز بیشتر رشد کنی .
از استاد عزیز واقعا باید تشکر کرد بابت این سایت الهی و محصولات بیبینظیرشون که به ما راه درست و شناخت خودمون رو نشون میده .
خدایا شکرت که مارا به این مسیر زیبا هدایت کردی .
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد عزیز
سلام بچه های نازنین گروه عباسمنش و این سایت بی کران
از ظهر داشتم فایل الگوهای تکرار شونده بازخورد نگاه میکردم
و به خودم میگفتم چرا به من بی احترامی میشه
چرا اصلا کارهام به مشکل میخورن
من که تمام تلاشم دارم میکنم در مدار مثبت و خوبی باشم و همچنین نگاه توحیدی به زندگی دارم
پس چرا اینطوری میشه
مثلا رفتم خونه گرفتم خونه خوبی هم گرفتم هزاران بار شکرگذاری کردم و برای خودم جشن گرفتم
اما برای مستاجری که توش بود و در نمیومد اشکم دراومد و داغون شدم
همیشه برام سوال بوده چرا یه مورد و موضوع کامل خوشحالمون نمیکنه و همیشه یه چیزی هست ناراحت مون بکنه
یه طوری انگار همیشه منتظرش هستیم و با اینکه اصلا فکر بهش نمیکنیم و تازه هم غافلگیر میشیم اما ناراحتی پیش میاد
توی چندتا چیز میدونم این مورد تو خودم
اول اینکه هیجانات هستش که خیلی زیاد و فوران میکنه برای موضوعی که میخوام و خوشحالم میخواد بکنه
این هیجاناتی هست که کودکی و نوجوانی تجربه نکردی و میخوای الان بدستش بیاری
کنترل ذهن نداری
با ادم ها هیجانی رفتار میکنی
خودتو کوچیک میکنی
میخندی باهاشون تو موضوعات مهم و اساسی
هر جا میری باهاشون و همه چی قبول میکنی
هر کار میکنی و بله میگی
اصلا خودتو بالا نمیگیری . کمی از هیجاناتت کم نمیکنی
همچنین روی خدا حساب باز نمیکنی
این حساب بازنکردن روی خدا اصلی ترین نقطه ضعف منه
فکر میکنی رسیدی به اون چیزی که میخوای اما نرسیدی و جهان هستی میزنه پس کله ات
همه چیز را هیجانی و جدی و با زور زدن اضافی میخوای
چی شد تونستی بگیری ؟
بعضی موقع ها باید درس پس بدی
این جمله رو خیلی دوست دارم که میگه درس هات باید پاس کنی و اگر نکنی جهان هستی تو رو وادار میکنه این درس رو پاس کنی و هزاران بار شاید تکرار بشه این هست الگوی تکرار شونده 1
بعضی موقع ها باید بزاری کنار همه این ها رو و بشینی یه گوشه برای تو بیارند
تو رئیس هستی
تو مدیر هستی
باید برات تقدیمت کنند
کلید خونه را میخوای و خونه سالم و خوب میخوای بایست کنار و مدیر و رئیس باش از طرف خداوند کلید خونه را به تو میدهند
سلام به استاد عزیزم و سرکار خانم شایسته عزیز و سلام به همه ی دوستان عزیز
من توی خانواده ای بزرگ شدم که بازخورد مثبتی از رفتار و اعمالت نمیشد چون معتقد بودند بچه اگر ازش تعریف کنیم پررو میشه و هرگز از ما تعریف و تمجیدی نشد
اما بازخورد منفی
باهات کلی دعوا میکردن و در نهایت منجر به قهر طولانی مدت میشد
یعنی طوری بود که من نتونستم با بازخورد مثبت اطرافیان حس خوب بگیرم و با بازخورد منفی اونها خودم رو بسازم
این روند ادامه داشت تا من ازدواج کردم
و دقیقاااااا این رفتاری که من ازش متنفر بودم دوباره تکرار شد
بازخورد مثبت=پررو شدن
بازخورد منفی=قهر طولانی
وقتی که با این سایت الهی آشنا شدم و حرفهای استاد عزیزم رو شنیدم
و کامنت شما بزرگواران رو خوندم
متوجه شدم اگر دنبال بازخورد مثبت بودم، تأیید و توجه میخواستم و نظر دیگران واسم مهم بوده
اگر دنبال بازخورد منفی بودم که ناخواسته ها رو میخواستم و نتیجتاً جذب بیشتر اونا میشده
===============================
ولی
اگر بخوام از زوایه ی دید شخص دیگری به خودم نگاه کنم و بازخورد ها رو بگم
مثبت:
من خیلی مهربان، صادق، منظم و مرتب، وقت شناس، دستپخت خوب، موفق در حوزهی تحصیلی
منفی:
زود رنج زیادی، متوقع بودن از همه، عجول بودن، کمی عصبی، انتقاد ناپذیر
انشاالله که همگی ما از بازخوردهای منفی خودمون در جهت بهبود رفتارهامون استفاده کنیم
در پناه الله شاد، سالم و ثروتمند باشید
ارادتمند شما :سیما
سلام خانم کشاورز عزیز
چقدر خوب و ساده و راحت نوشتید و خلاصه اصل مطلب رو بیان کردید چون راحت خودتونو درک کردید و شناختید
و چقدر هر دو قسمت خودتونو هم تونستید بشناسید هم در آغوش بکشید و بپذیرید
تبریک میگم
براتون آرزوی خوب ترین ها و بخش مثبت تر و خوشایندتر اتفاقات و افراد رو براتون دارم
سلام به آقای رجبی عزیز
ممنونم از اینکه کامنت من رو خوندید و پاسخ دادید
در پیرو کامنت شما یاد موضوعی افتادم که واستون تعریف میکنم
با یکی از دوستان در حدود 8 الی 9 بار رفت وآمد داشتیم
یک روز رو به خانم شون کردن و گفتن من به این موضوع خیلی دقت کردم و فهمیدم علت شاد بودن بچه های سیما، ساده گرفتن اون نسبت به تمام مسائل هست
و این چقدر باعث حال خوب خانوادشون شده
انشاالله که همگی زندگی سرشار از شادی و سادگی داشته باشیم
همچنین شما دوست بزرگوار
سلام به استادعزیزم،خانم شایسته عزیز وهمه ی دوستان گلم امیدوارم همیشه حال دلتون خوب باشه
بی نهایت ممنون وسپاسگذار خداوندم بابت این اگاهی ها،استادجان تشکرمیکنم ازشمابابت لطف ومحبتی که به ما دارید
یک الگویی که برای من تکرار میشه همین بد قولیه بخصوص باکسی که باهاش در رابطه عاطفی هستم مثلااکثریت وقتا بابت بدقولی هام ازم انتقادمیکنه وهمین موضوع باعث ناراحتیمون میشه خیلی تلاش میکنم که به وعده ای که گذاشتیم عمل کنم ولی هربار یک مسئله ای پیش میاد ومن دوباره دیرتر سرقرارمیرسم یکی دیگه از انتقاد هایی که ازم میشه اینکه من زود عصبی میشم البته باهمه اینطور نیستم وفقط یه چندنفری هستن که این انتقاد رو ازم دارن
الگوهای خوبی که همیشه برام تکرار میشه اینکه اکثریت اطرافیانم خیلی دوسم دارن ومیگن تو ادم خیلی خوبی هستی زندگی رو زیاد سخت نمیگیری یااینکه توخیلی عاقلی ونسبت به سنت خیلی ادم پخته ای هستی یااینکه توخیلی منظم وخوش تیپی وبه تمیزی خیلی اهمیت میدی یااینکه میگن تو درک بالایی داریی
به لطف خدا ازوقتی باشمااستادعزیزم اشنا شدم خیلی زندگیم تغییرکرد و وقتی به گذشتم نگاه میکنم خداروصدهزار مرتبه شکرمیکنم ولی هنوزم خیلی جای کار دارم واونجوری که باید از شرایطم راضی نیستم ومقصرشم رو فقط خودم میدونم اونجوری که باید روی اموزش ها کارکنم کارنکردم ولی بازم ازخدا وازخودم وازشما سپاس گذارم وادامه میدم ومیام ازنتایجم براتون مینویسم
برای خودم و شمااستاد عزیزم وهمه ی دوستانم ازخداوند ثروت ونعمت فراوانی میخوام