پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10 - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10
    181MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10
    21MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

425 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    به نام خدا

    .

    الگوی تکرار شونده ای که چندین و چند سال است

    یعنی در طی سالهاست داره من را اذیت می کنه و من دیگه اون رو صد در صد پذیرفتم این هست که:

    من خودم را میگم مثلاً به یه مهمونی حالا این مهمونی که ما همه هفته ای همدیگرو می بینیم

    یا اینکه به یه عروسی اقوام و فامیل من خودم نمی رفتم به اون عروسی یا به اون مهمونی حالا به دلایلی بعد چی میشد ؟؟ اون طرفی که صاحب مجلس بود را توی خیابون در مهمونی بعدی یا یه جایی می دیدم

    و بعد با رفتار پرخاشگرانه و تند و ناسزا گویی و

    حتی و حتی تهدیدهای زیاد و خلاصه اینکه با

    بدرفتاری خیلی زشت و ناپسندی از اون طرف

    روبرو میشدم

    و من خودم این را پذیرفتم و به خودم گفتم که دیگه آره دیگه باید این رفتار را داشته باشد

    یا اینکه به خودم می گفتم واقعا چرا این رفتار را دارد ؟

    یادمه به یه عروسی از فامیل نرفته بودم

    از قضا اون صاحب مجلس منظورم همون فردی که دعوتم کرده بود در عروسی بعدی اومد و میز بغلی ما نشست

    بعد از یه مدتی یکی از اقوام اومد پیش ایشون و معذرت خواهی کرد و گفت ببخشید من عروسی پسرت نیومدم و ایشون با روی خوش و خوشی به ایشون گفت نه بابا اختیار دارید اشکالی ندارد..

    و بعد من با روی خوش و خنده به ایشون همین حرف دقیقا یادمه همین حرف را زدم

    و چنان بدرفتاری با من در اون مجلس کرد که من هیچی نگفتم و سکوت کردم

    هیچ وقت یادم نمی رود ….

    البته این مثالها برای من زیاده ولی الآن به خودم میگم که دلیل این بدرفتاری چیه ؟؟؟

    آیا اون فردی که چند دقیقه قبل از من اومد و همون حرف را زد بعد من زدم فرقی با من دارد ؟؟؟

    و جواب این هست که فرق در باورهای ما دو نفر است

    خیلی ها هستند در خیلی از برنامه ها مثل عروسی.

    عزا . مهمونی. جشن تولد وووو شرکت نمی کنند

    چطور است که شخص من که نمی روم این برخورد

    زشت و بیجا با من میشود ؟؟

    من اون فردی که اومد معذرت خواهی کرد و رفت

    را الگو برای خودم قرار می دهم و میگم وقتی با ایشون رفتار خوب شده است پس باید برای من هم

    باید که هست و اگر نیست چون من باورش کرده ام که با من بدرفتاری خواهد شد و همین هم می شود و اتفاق می افتد.

    یا اینکه فارغ از اینکه دیگران چه هستند یا چه رفتاری من ویژگی های خوب همه ی افراد نه یه فرد خاص ویژگی های خوب همه ی افراد را همیشه و در هر لحظه برای خودم بگم و تکرارش کنم فارغ از اینکه در جمعی دارند از دیگران بدگویی هایی می کنند…..

    چرا باید من خوبیها و ویژگی های خوب افراد را بگم و تکرار کنم؟؟

    چون من می خواهم نتیجه بگیرم

    چون من می خواهم وجه خوب آدمها را ببینم و لذت ببرم

    چون من می خواهم چه در رودرو و چه در پشت سر

    همه با من خوب باشند

    چون من می خواهم نه دیگران از من رنجور باشند و نه خودم برای دیگران رنج آور باشم

    چون می خواهم همیشه و همه جا در هر مکان و در هر زمان همه با خوشرویی و با زبان نرم با من صحبت کنند

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    لنا رشيدي زاده گفته:
    مدت عضویت: 618 روز

    با سلام

    زودباورم و حرفای بقیه رو راحت باور می کنم،تو هر جمعی راحت جور نمی شم با بقیه،تو عصبانیت نمی تونم خودمو کنترل کنم و تصمیم انی می گیرم که بعدش اکثرا پشیمون می شم اینا رو بهم گفتن و خودم هم می پذیرم ولی واقعا سعی می کنم اصلاحشون کنم ولی در عمل باز تکرار می شن در مقابل ادم های متفاوت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    عباس حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1380 روز

    قسمت دهم الگوهای تکرار شونده

    سوال: چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می‌دهند، می‌توانید پیدا کنید؟

    1- بهم میگن مغروری و بقیه رو آدم حساب نمی‌کنی

    2- به خودت نمیرسی اهمیت نمدیی نامنظمی هستی و به بهداشت و سرقیافه اهمیت نمیدی و شلخته ای

    3- پشت گوش اندازی

    4- دروغگویی

    5- خیلی آدم بی مسئولیتی هستی

    6- تنبلی و اگه بخای به چیزی برسی میرسی ولی خودت نمیخای

    7- خودت عقل کل میدونی – زیادی شعار میدی و بقیه رو نصیحت میکنی

    8- خیلی آدم مورد اعتمادی هستی و زود بهت اعتماد میکنیم

    9- چرا اینقدر ساکتی ؟ چرا ما سر از کار تو در نمیاریم ؟

    10- ادم شلخته ای هستی همیشه اتاقت کثیفه ماشینت نشستست لباسات درهم برهمه کتابات ولوان وسط اتاق رخت خوابت جمع نمیکنی ….

    11- خیلی آدم عجولی هستی و میخای زود به نتیجه برسی صبر نداری

    12- خیلی زودرنجی هر وقت هرکی یچیزی میگه بهت سریع بهت برمیخوره

    13- خیلی یه بحث کشش میدی و ادامه میدی

    14- خیلی گوشه گیری و تو جمع نمیای و از جمع فراری هستی

    15- یه حرف اشتباه رو هر بار تکرار میکنی و یه خطا اشتباه رو تکرار میکنی

    سپاس بی کران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2839 روز

    به نام خداوند عشق و زیبایی

    سلام به بهترین استاد عزیز و دیگر استاد عزیزمون خانم شایسته مهربان و خانواده عزیزم

    یکی از الگوهای تکرار شونده من همین کامنت نوشتنم هست که ناخودآگاه ذهنم دوباره مانند گذشته ها چند وقتی هستش اغلب ذهنم میندازه عقب میگه الان وقت کامنت گذاشتن نیست، هنوز خوب نیست،بدردبخور نیست و…اما گفتم از امشب دیگه باید این الگوی تکرارشونده رو تغییر بدم و شکر خدا الان شروع کردم چونکه چندروزه که همینطور تمرینهای کارمورد علاقمو که عقب افتاده بودن رو استارت زدم از قدم های کوچک و هرروز دارم از حرکت های کوچک انجام میدم که هرروز به آرامش بیشتری برسم و بتونم به ذهنم ثابت کنم که ببین من فلان کار فلان تمرین،فلان تکنیک رو انجام دادم و من تونستم تا چنددرصد اون تمرین رو شکست بدم نه اینکه ذهنم بهم بگه دیدی من شکستت دادم ،،بلکه من بگم من تونستم تمرینهارو فعلا تا 5درصد یا 10درصد شکست بدم و همچین مواقع هایی ما بهتر درک میکنیم برنامه ریزی چقدر ارزشمند و کارایی داره که باعث میشه آدم عملگراتر بشه و نتایجش به مرور دلخواه تر بشه

    وقتی از همین قدم های کوچک شروع کنیم همینطور هم میتونیم در الگوهای تکراری تغییر ایجاد کنیم

    و در کنار اینها یه عالمه اتفاقات ارزشمند دیگه و تغییرات جدید و خوب دیگه هم اتفاق میفته

    از انجام همین کارهای بظاهر کوچک احساس خوبش باعث جذب چیزهای قشنگ ترم میشه من همین کارهای عقب افتاده رو که انجام دادم باعث شد امروز یکی از افراد بزرک تو یکی از زمینه های هنری که من در اهداف اینده ام هست اومد اینجا محل کارمون که یکی از نشانه های خوب برا من بود و باهم آشنا شدیم و یه عالمه از نحوه برخورد و انرژی من خوشش اومد و منو تحسین کرد.

    واقعا اتفاقات بزرگ از همین کارها و تمرینات کوچک بوجود میاد

    کسی که دوست دارم باهاش دوست بشم امشب منو دید چقدر با برخورد گرم باهام احوالپرسی کرد و من گفتم خدایا شکرت مثل اینکه من امروز 1درجه از درون بهتر شدم که ایشون متفاوت از روزهای قبل باهام رفتار میکنه

    *بااینکه یسری مسائل هنوز خیلی کانون توجهمو درگیر میکنه اما دارم به خودم دارایی های مثبت جدید و قدیم خودمو یادآوری میکنم و به خودم میگم ببین اینقدر نگو خوب نیستی و من که امروز این تمرین جدید رو شروع کردم

    من که اون تمرین جدید رو دیروز شروع کردم

    من که اون کار عقب افتاده رو الان چند هفته ست که مداوم دارم انجام میدم

    من که هرروز دارم تلاش میکنم برا بهتر کردن حالم و شکرگذارتر بودنم که همین امروز برخورد زیبا و کمی متفاوت تر رو از سمت دوتا فرد مختلف دریافت کردم این دو نفر آدمهایی در چندتا مدار بالاتر از اکثر افراد دیگه ای که تا چند وقت پیش باهاشون در ارتباط بودم*

    پس من در مسیر پیشرفت هستم و من توانمندم و میتونم زندگیمو خودم بسمت دلخواهم تغییر بدم خدایا شکرت بابت تمام تغییرات حتی بظاهر بسیار ریز و غیرمهم مانند حتی یه احساس و افکار زیبای لحظه ای چونکه همین افکارهای لحظه ای میتونند چنان قدرتهای عطیمی داشته باشند که باعث ایجاد یه نتایج و اتفاقات عظیم شوند و در طول تاریخ اتفاق افتاده پس جای شکرگذاری داره حتی همین نعمتهای بظاهر کوچک

    من هنوز دوره قانون سلامتی رو ندارم ولی گفتم خدایا امروز من انرژی میخوام تا بتونم به تمرینات این کامنتها و آگاهی ها برسم چونکه ظهر هم اومدم کامنت بذارم هم مغزم کار نمیکرد هم. خوابم میگرفت اما گفتم باید کامنت نوشتن امروزمو برا چندساعت رها کنم باعث شد که به انجام چندتا تمرین جسمانی رسیدگی کنم هم مهارتمو افزایش بدم هم اینکه انرژیم بیشتر بشه و بعد از تمرین رفتم پیاده روی و بعدشم اومدم برا تایپ این کامنت که هم نکات ارزشمند وجودمو بکشم بیرون هم اینکه ذهنمو از بقیه موارد بی ارزش دور کنم با این کار باعث میشه که کانون توجه خیلی بهتر کنترل بشه و باعث آرامش بیشتر بشه

    در حال حاضر یکی دیگه از الگوهای تکراری من هست که به امشب اگه شرایطش پیش بیاد انجامش میدم و نتایجشو در کامنتهای بعد میام براتون میگم که انگیزه و باورهای بهتری براتون بشه

    به امید خدا بعد از گرفتن نتایج میام به دوستان عزیز هم میگم

    همیشه از تکیه کردن به رب و همیشه به امید رب.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سعید گنجی گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    به نام خدایی که همیشه در قلب ماست

    سلام استاد جان

    سلام دوستان عزیز

    استاد جان بریم به سراغ جواب سوآلتون

    چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟

    واقعا خداروشکر توی این 3 سالی که باهاتون هستم خصوصیات مثبت زیادی نسبت به منفی ها داشتم و خیلی خصوصیات منفی که داشتم واقعا طوری رفع شده که وقتی فکر میکنم به گزشتم میبینم اصلا خیلی با موقع قبل خودم تفاوت ایجاد شده و واقعا خیلی از ازین موضوع راضی هستم .

    الگوهای تکرار شونده توی بازخورد خانوادم میبینم بیشتر اینه که خیلی تنبلی میکنی . یعنی جایی بریم برای سفر و… بیشتر اهل گردش نیستم و یجورایی بیشتر دوس دارم در تفریحات راحتیه زیادی داشته باشم . یا یکی دیگه ازین الگوها اینه خیلی عجول و زود رنج هستم تا موضوعی پیش میاد سریع و عجولانه عصبی میشم . البته زودم آروم میشم . ولی اون عجله ای که دارم و زود رنج میشم هست .

    الگوی دیگری که هست توی بازخورد بقیه اینه که میگن سعید زیاد توی جمع نمیاد یا فقط با خودشه و دوست باز نیست . البته هرچند من با دوستای صمیمی خودم راحتم ولی با بقیه نه . خودم میدونم با افرادی که تفریحاتشون سالمو خوب نیست گرم نمیگیرم برا همون توی نظر اونا آدم دور همی اونا نیستم . من بیشتر با سبک خودم راحتم .

    خلاصه استاد ولی در کل اینکه شخصیتم برای خیلیا دوستداشتنی و منو واقعا دوست دارن و محبتشون بهم هرروز بیشتر میشه اینو واقعا حس کردم . اینکه میگن سعید پسر فوق العاده خوب عالی با روحیه و مهربونه رو میتونم بگم هرجا شنیدم و به خودم افتخار کردم .

    ممنون استاد و خیلی دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مهدی اکبر گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    سلام ب دوستان عزیزم

    و

    سلام ب استاد عزیزم

    در مورد سوالی که تو این فایل مطرح شد. اولش که داشتم فکر میکردم دیدم من کلا تو زندگیم زیاد بازخورد نگرفتم، حالا چه مثبت چ منفی، دلیلشم نمیدونم شاید بخاطر شخصیتم باشه چون از وقتی یادمه نشده با کسی خیلی صمیمی بشم که باهم حرف دلمون رو درمیون بذاریم.

    من حتی از خانوادم هم زیاد بازخورد نمیگیرم.

    اما وقتی یکم بیشتر فکر کردم یسری موارد ب یادم اومد.

    -خیلی ساکتی:

    من معمولا کم حرفم و مکالماتم با بقیه خیلی کوتاهه .البته همیشه دلم میخاسته که بتونم با بقیه بیشتر صحبت کنم و حتی مواردی بوده که با ی آدم خوش فرکانس برخوردم ولی نمیتونستم باش صحبت کنم و نهایتا رابطه ای ایجاد نشده.

    -مادرم معمولا بهم میگه خیلی فراموش کارم و کارایی که بهم میگه رو چند بار باید تکرار کنه تا تو گوشم بره.

    -خیلی بی احساسی :این حرفو از دوستی شنیدم که بهش نزدیک بودم رابطه تقریبا صمیمی ای داشتم باش.

    -توضیح نمیدی: خودم هم اینو قبول دارم . معمولا اگع مشکلی پیش میاد یا از چیزی ناراحت میشم نمیام با طرف در میون بذارم و توقع دارم طرف خودش بفهمه.

    فعلا همینا ب ذهنم رسید ولی ب قول یکی از دوستان باید بیشتر فکر کنیم و خودمونو شخصیت مون رو بهتر بشناسیم.

    در پناه حق شاد و سالم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محسن mohsenta57 گفته:
    مدت عضویت: 951 روز

    عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته گرامی و تمامی دوستان گل عضو سایت …

    من ابتدا در مورد نکات مثبتی که دیگران در مورد من صحبت میکنند مینویسم که تقریبا تمام افرادی که در اطراف من هستند اذعان دارند که من ادم صادق و بی شیله پیله ای هستم و هیچوقت برای کسی بد نمیخوام و بسیار منظم و در انجام کارها دارای برنامه هستم و از نظر اعتماد بنفس در شرایط مناسبی هستم .. ..

    اما از اونطرف ،خیلی از اطرافیان به من میگن خیلی به همه چیز گیر میدم و سعی دارم همه بر اساس نظر و عقیده من تغییر کنند و شرایط خودشون رامطابق سلیقه و نظر من تنظیم کنند و اینکه خیلی زود عصبی میشم و اصطلاحا جوش میارم (و البته دارم بشدت روی این موضوع کار میکنم و باورهامو برای تغییر این حالت دارم عوض میکنم ) و اینکه خیلی رک هستم و براحتی حرف دلمو در هر کجا و باهر کسی میزنم و اصلا مراعات طرف مقابل رو نمیکنم و این درحالی است که من واقعا ته دلم چیزی جز خیر خواهی اون طرف نیست ولی خب به هر حال حتما ناراحت میشن که تعداد زیادی از اطرافیان این انتقاد رو به من میکنند و خدارو شکر میکنم که با اموزشهای استاد دارم یاد میگیرم که الگوهای تکرار شونده زندگیم رو برای اینکه خودم ارامش بیشتری داشته باشم ،بشناسم و اصلاحشون کنم ..

    یکی دیگه از الگوهای تکرار شونده من که از همین امروز متوجه اون شدم و بعد از گوش دادن به این فایل چند دقیقه ای متمرکز بهش فکر کردم که چه باورهایی دارم که این اتفاق دائم برام میوفته و باید تغییرش بدم اینه که در جلسات توسط یک عده خاصی از همکاران ،وقتی دارم صحبت میکنم نادیده گرفته میشم و در حین صحبت های من بدون هیچ عذر خواهی وارد شده و کلام من رو قطع میکنند به نحوی که انگار نه انگار که من دارم صحبت میکنم و این موضوع بشدت منو به هم میریزه و اگر سالهای قبل از آشنایی با این سایت بود قطعا برخوردم از زمین تا آسمان با امروز فرق داشت و نابودشون میکردم ولی به هر حال تعالیم این سایت باورهامو تغییر داده و خودم رو کنترل میکنم و امروز تصمیم گرفتم روی این باور مخرب خودم کار کنم که وقتی دارم صحبت میکنم همه سراپا گوش خواهند بود و با احترام به نظرات من توجه میکنند و قطعا مسئولیت این عدم توجه انها را خودم قبول کردم و به امید خدا این باور هم اصلاح میکنم و نتیجه اون رو در آینده به شا هم اطلاع میدم .. در آخر واقعا خدا رو شاکرم که تونستم با تلاش و پشتکار ،مدار های خودم رو بالاتر ببرم تا بتونم لایق حضور در این سایت و استفاده از اموزشهای این سایت باشم تا بتونم خودم رابهتر از گذشته کنم و جهان را جای بهتری برای زندگی کنیم … خدایاشگرت خدایاشکرت خدایا شکرت

    در پناه خدای یکتا ،شاد پیروز و سربلند و ثروتمند باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1817 روز

    سلام بر عزیزای دل

    قبل اینکه کامنتها رو بخونم و از تو اونا هم شاید یه ویژگی پیدا کنم که تو ذهن خودم نیومده اونایی که یادم اومد و مینویسم حالا بعد اگه نکته ای ویژگی حرفی یادم اومد ویرایش میکنم کامنتمو

    جواب سوال

    اولش یکم فکر کردم ولی بلافاصله یادم افتاد که تقریبا اینو اکثرا میگن بهم که تو نظم نداری تو کارهات بینظمی همه ویژگی ت خوبه اما این ویژگی و داری حالا بنا بر اولویت اون اشخاص اما معمولا تو بیشترشون هست ک میگن یکی خیلی بهش توجه کرده بود و میگفت یه نفر گفت اما ازش رد شد

    دومیش و که باز یکم بیشتر شنیدم اینه که تو اصلا حرف گوش کن نیستی لجبازی و حرف حرف خودت و یا اگه هم پافشاری نکنی رو حرفت اما حرف بقیه و نظر بقیه برات اهمیت نداره

    یا این مورد و خیلی شنیدم که تو خیلی ادم بیرحم و ترسناکی هستی ترسناک منظورشون اینه که راحت ادما رو کنار میزاری اینو خیلی شنیدم حالا نمیدونم اینا خوبن یا بد اما تکرار میشن تو ادمهای مختلف

    بر عکسشم هست مثلا ویژگی های مثبتی که بارها شنیدم و به خودم گفتن نود درصد همیشه میگن تو خیلی پر انرژی هستی یا انرژیت مثبته خوش انرژی باهات خیلی خوش میگذره اینو تقریبا هرکی منو شناخته یا میشناسه میگه یا خیلی خوش مشربی باحالی ویژگی های دیگه هم شاید بقیه بگن یا افراد مختلف اما اینو تقریبا هشتاد نود درصد ادمهای اطرافم میگن و خب خیلی حسش خوبه نمیتونم انکار کنم مثلا موارد منفی رو میگن خیلی بهم بر نمیخوره اما بینظمی تو کارها خیلی رو مخمه یعنی وقتی میگن خیلی واکنش نشون میدم اما موارد دیگه خیلی واکنش منو در پی نداره حالا باید بیشتر فکر کنم ایا این موارد خوبه یا بد و اینکه منو عصبی میکنه یعنی خودمم میدونم و بهم فشار میاد یا چی ممنونم استاد که باعث شخم زدن شخصیتم شدی

    ازتون بینهایت ممنونم و خدا رو هزاران بار سپاسگزارم که بار دیگه فایل جدید دارم کوش میدم میبینم مینویسم و درک میکنم

    ممنونم ازتون ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1318 روز

      به نام هدایت الله

      سلام خدمت خواهر خوبم ندای عزیز دوست ارزشمند وتوحیدی

      ازشما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این که قانون رو خوب درک کردی

      بهت تبریک میگم شخصیت خودت رو خوب میشناسی وباقلم ساده وروانی که نوشتی بسیار تحسینتون کردم

      امیدوارم همیشه بدرخشید در تمام مراحل زندگی وبه نتایج خوب در این مسیر الهی قدم های محکم بردارید

      در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فائزه هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1119 روز

    سلام

    الگوی تکرار شونده من توی این 4 ماه

    گم کردن وسایلم شده به طریق مختلف

    که امروز به این نتیجه رسیدم که اصلا طبیعی نیست و افتادم در چرخه تکرار

    هر دفعه میگفتم پیش میاد دیگه ادمیزاد طبیعیه فراموش میکنه

    و البته همراه کمی حال بدی و سرزنش خودم

    امروز که اتفاق افتاد یهو به خودم اومدم و گفتم ای بابا چه خبره تو این چند ماه من برای بار چندمه دارم وسایلم را یا گم میکنم یا از دستم میوفته یا فراموششون میکنم جایی

    از خداوند هدایت میخوام که من رو ازین چرخه تکراری رهایی ببخشه و بتونم به سادگی به راه حل دست پیدا کنم

    و حال خودم رو بهبود ببخشم

    یا الله جز تو کسیو ندارم و کسی نمیتونه بهم کمک کنه

    لطفا به قلب من آرامش ببخش و کمکم کن تصمیمات درست بگیرم

    الهی به امید تو️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    الهه سجاد گفته:
    مدت عضویت: 3550 روز

    سلام

    ایرادی که همسرم همیشه از من میگیره اینه که میگه چرا تو وقتی توی جمع خانواده ت میری به خودت کمتر اهمیت میدی مثلا توی جایی که برای نشستن انتخاب میکنی یا توی نوع خوراکی که برمیداری یا اینکه اول بقیه بخورند مثلا سینی چایی رو که میارن اگر من نفر اول باشم که بش تعارف میکنن میگم نه اول به مردها تعارف کنین یا اول به مادرم یا خواهر یا برادر بزرگترم یا اول به فلانی که تازه اومده یا به مثلا داماد خواهرم که تازه دوماده و اخیرا با فامیل وصلت کرده یا اول به فلان بچه که دلش چایی میخواد…. خلاصه کوچیکو بزرگه آشنا و غریبه و همه را شامل میشه

    یا سر میز شام صبر میکنم و دیرتر از همه میرم جلو و واسه خودم غذا میکشم

    یعنی سالهاست شوهرم این موضوع رو به من تذکر میده و متاسفانه هنوز راهی برای اصلاحش پیدا نکرده م

    ممنون استاد بابت این سوالات هوشمندانه تون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 2958 روز

      سلام دوره عزت نفس رو کار کنید

      خیلی بهت کمک میکنه و استاد مو ب مو تمام موارد رو بیان کرده

      و کامنتها ی دوستان خودش یه کتابه و کلی تجربه بهت میده منم مثل شما بودم خیلی اعتماد به نفسم در جمع کم بود ولی دوره ی عزت نفس رو بارها و بارها کار کردم و هر بار چیزهای زیادی یاد گرفتم و کلی معجزه دیدم

      موفق و پیروز باشی

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: