پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9 - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9
    172MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9
    20MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

549 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یوسف علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1732 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش

    درود بر شما استاد عباسمنش عزیز

    در خصوص هدف ها باید بگم من این باور رو در خودم دارم و در خودم میبنیم که هر هدفی میذارم براش قدم برمیدارم بهش تعهد دارم و بهش میرسم ،اغلب موارد اینگونه بوده یعنی در 90 درصد بهشون رسیدم ولی یه سری جاها به عنواینی نشده که مهمترینش فکر‌ میکنم در رابطه با اهدافی بوده که به موارد مالی مرتبط میشده، مثلا من هدفی دارم که فلان دستگاه موسیقی رو یاد بگیرم مثلا نواختن گیتار و گیتار هم دارم ولی بودجه کافی برای رفتن به کلاس برای آموختن فعلا برام مقدور نیست یا طول میکشه که بهش برسم با مثلا هدف دارم به فلان درآمد برسم ولی هنوز اونقدر قوی نشدم که به درآمدی که میخوام برسم و فکر میکنم ریشه در باورهای مالی من داره که نمیذاره قدم های بزرگتری بردارم یا بهشون هدایت بشم، ولی تو خیلی موارد هدف گذاشتم مثلا مهارتی رو یاد بگیرم رفتم و انجام دادم یا به فلان مورد سلامتی برسم و رفتم و رسیدم، یا به فلان مورد تحصیلی برسم رفتم و رسیدم خیلی اعتماد به نفسم رفته بالا و چیزهای جدید یادگرفتم اما در‌مورد موارد مالی فکر‌میکنم روندش کنده و باید بیشتر روی باورهام کار کنم

    از شما ممنونم استاد عزیز ، با امید و توکل حرکت میکنیم به سوی اهداف بزرگتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1733 روز

    ولیبنام الله یکتا تنها فرمانروای جهانیان

    سلام ب همگی عزیزان

    درباره هدف هایی که هر بار به عنوان هدف سالانه یا هدف کوتاه مدت انتخاب می کنید اما به آنها نمی رسید، فکر می کنید چه دلایلی باعث می شود که شما باز هم به آن اهداف تعیین شده، نرسید؟

    مهم ترین هدف من قبل از آشنایی با استاد ک تازه با شکرگزاری آشنا شده بودم

    جذب همسر دلخواه بود

    چراا چون فک میکردم اگه ب این هدف برسم دیگه همه چی گلستان میشه

    بخاطر تضادی ک تو رابطه ی عاطفی بهش برخورده بودم

    متوجه شدم من دوسدارم شخصی وارد زندگیم بشه ک:

    اول مستقل باشه

    هم از لحاظ مالی

    هم احساسی

    وهم تو تصمیم گیری خودش بتونه تصمیم بگیره

    اینا رو بعد ی مدت ک عضو گروه شکرگزاری شده بودم متوجه شدم چون خیلی مینوشتم و هرروز برام واضح تر میشد ک چی میخوام

    و ویژگی های ظاهری و هم مینوشتم

    بعداز دادن این درخواستم

    ب طور باور نکردنی از همه جا از طریق کسایی ک فکرشم نمیکردم

    خواستگار بهم معرفی شد

    با اینکه توخونه بودم و بیرون هم نمیرفتم

    ولی هیچ کدوم دلخواه من نبودن

    چرااا؟؟

    چون من خودم تغییر نکرده بود باورهام هنوز خیلی کار داشت

    فقط خواسته مو داده بودم ب جهان

    ب قول سیدعلی من باید اون ویژگی ها رو درخودم ب وجود میاوردم

    تا شبیه و همدار باخواسته م برسم

    درصورتی ک من هیچ کدوم از اون ویژگی ها ی دلخواهو درخودم بوجود نیاورده بودم

    و الان خداروشکر متوحه شدم دلیل نرسیدنم ب هدفم چی بوده

    اول باید روخودم کار کنم و باورهامو بسازم و بعد بقیه ش خودش اتفاق میفته

    هدف بعدی من استقلال مالی هست

    اینکه برای خودم کار کنم و ارزش خلق کنم

    ک هدایت شدم ب خیاطی و دوره دیدم با ی استاد عالی خداروشکر

    ولی چون باورهای محدود کننده داشتم درموردش از قبل

    اینکه زحمتش زیاده و دستمزدش کنه باورم شده بود چون اجیم خیاطی میکرد و همیشه همینو میگفت

    و از خیلیا شنیدم

    ولی من چون خییلی دوسدارم خیاطی رو

    اینکه با دستای خودت ی چیزی و خلق میکنی خیلی لذت بخشه برام

    و برای همین توخونه کارمو شروع کردم با یه چرخ ساده مارشال اینم بگم قبل از خریددوره پولی خیاطی ک گفتم

    اوایل هدایت شدم ب یه دوره تقریبا کاملا رایگان ک فقط25تومن برای ثبت نام دادم با همین دوره اولیه شروع کردم ب کار

    برای خودم اول ی کت دوختم خوب بود

    بعد یکی از مشتریای ثابتم آحیم شد

    ک خیلی براش دوختم و ایشونم میگفت هرچی میخوایی بهت میدم برا دستمزد

    و خیلی عالی پیش رفتم و درامدم سه برابرشد

    و بعد پولی دستم اومد چرخ گرفتم با یه سری ابزار خیاطی خداروشکر چقد لذت میبردم ک دارم رشد میکنم

    دوره خیاطی تهیه کردم

    خیلی تمیزتر شد کارم اومدم دستمزدم و بیشتر کردم چون دوره تهیه کردم

    و کیفیت کارم بیشترشده بود ولی خواهرم انگار راضی نبود بهش گفتم هرجا دوسداری برو لباس بدوز من ناراحت نمیشم چون هرکی آزاده خودش انتخاب کنه

    و ایشون رفت مشتری ی خیاط دیگه شد و این اتفاق اعتماد بنفس منو پایین آورد

    با اینکه کارم خیلی بهترشد و برای مادر و دونفر دیگه میدوختم هم حسم بد شد

    پس تصمیم گرفتم باورهامو درست کنم

    و اینکه بزارم خدا هدایتم کنه ک این مسیر و چطور ادامه بدم

    الان فقط باعشق برای خودم ومادرم فعلاخیاطی میکنم

    و میدونم ک خدا هدایتم میکنه اول باید باورهامو درست کنم تا درمدار متاسب قرار بگیرم و بعد بقیه مسیر بهم گفته میشه

    و مهم ترین هدفی ک الان دارم

    اینه ک باخودم و خدای درونم ب صلح برسم

    وقدرت و فقط ب الله بدم تو ذهنم

    و ارتباط عمیقی باخدا برقرار کنم

    گهگاه ک کامنتی از دوستان میخونم دلم میره براش و قابل لمسه برام

    دوسدارم خودم در تمام لحظات حسش کنم و باهاش ارتباط برقرار کنم

    عاشقتممم استاد بابت این سوالای بینظیر

    درپناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    در پی توحید گفته:
    مدت عضویت: 1868 روز

    به نام خدا

    سلام

    1 هدفی که بهش نرسیدم وازش دور شدم مقابله وانتقام از مجرمین بود به دلایلی مختلفی مثل افکار خشم محور و بعد ترس زا،نیت پاک اما واکنش غیر توحیدی و…

    در کل نمیدونم هدف مشکل داره وباور هایی که اونا شکل دادن یا مسیر اشتباه بوده ویا ابزار ایراد داشتن وعقایدی که مسیر را درست کردن وابزار ساختن؟!؛ مثلا نگرش ناجی گرا شاید، باید به خواطر خودم مجادله میکردم نه برای بقیه و…

    نکته که از این هدف فهمیدم داستان پیامبر بود: که قرآن چندین بار به ایشون یاداوری کرده که نباید از شرایط ودیگران به احساس بد(غم،ترس،درماندگی و…)برسن و دراین مورد مدریت ذهن لازمه

    2 پرورش اندام: این هدف را پشت گوش انداختم تا اینکه با برخورد به ناخواسته ای مجبور شدم تصمیم بگیرم وروش کار کنم اما استقامت نداشتم وتکامل را رعایت نکردم .پایه ای هم نبود که همگام با من پیش بیاد و انگیزه ام هم به دلایلی زود فروکش کرد.

    3 بسیاری از اهداف کوتاه مدت: به دلایل مختلف ومتعدی به خیلی از اونا نرسیدم، بحث فساد ذهنی ومرور زیاد برنامه ها ،لذت بردن از انها ونادیده گرفتن سختی وزمان لازم برای اجرا به منظور رسیدن به هدف،

    همچنین پیگیری کردن بسیاری از برنامه ها ،که می خواستم به همه جا برسم ،همچنین نداشتن جدیت کافی در تصمیم گیری ها و…

    *دلایل خیلی عجیب وپنهان که متوجه شدم شاید در راه رسیدن به اهداف بازدارنده باشند

    1 انتخاب نا خوداگاه اهداف(هدف گذاری نکردن وواضح نکرن اهداف به طوری که نقشه ی حرکتیم فقط فکر زیاد وعمل متوسط بوده)

    2درست معلوم نیست اهدافم هدف باشه یا برنامه خیلی دوست دارم در ذهنم ودر ناخواگاهم درست مواردی مثل تمایلات،برنامه ها،اهداف،هوس ها، ارزش ها

    و علایق را از هم تفکیک کنم که بتونم درست فعالیت کنم.

    دیگر دلایل کلی که پیدا کردم:

    احمالکاری وعقب انداختن کار ها،عدم جدیت بعد از گرفتن تصمیمات،فکر زیاد به جای عمل زیاد،لذت جویی،کمالگرایی ناخوداگاه و عیده آل شدن شرایط برای حرکت

    (که جدیدا این مورد را فهمیدم )،

    فسفور سوزی زیاد در حین برنامه بندی و حس رضایت زیاد بعد از هدف گذاری که فساد ایجاد کرده، کم شدن انگیزه کمی بعد از شروع(شاید بخواطر اینکه انگیزه های من بیشتر از رویا بوجود میان تا چشمنداز ها)

    لذت جوی و عدم مدریت تمایلات،فکر کردن مکرر به اهداف بعدی، استقامت و پشکار ناکافی و…

    این موارد برخی از خوشناسی های بنده در مورد دلایل نرسیدن به اهدافم بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    آرزو جمشیدی گفته:
    مدت عضویت: 542 روز

    سلام ب استاد عزیزم و مریم جان

    خوشحالم و سپاس گزار خداوند هستم که عضو سایت شدم

    سوال استاد

    چه اهداف و هدف هایی هست که شما انتخاب میکنید ولی ب ان نمیرسید ؟و چه دلیلی داره که شما ب هدفتون نرسید؟

    هدف من رسیدن ب رابط خوب و عالی با خانواده است

    من هر باری که رابط داشتم با خانواده همش ب ی الگوی تکراری بر خورد کردم و میکنم امروز بعد از عضو شدن در سایت و گوش کردن ب فایل استاد متوجه الگوی تکراری شدم که الگوی تکراری این بود که من هر موقع با خانواده رابطه بر قرار میکنم

    با بی احترامی یا بد رفتاری یا حتی مشکلاتی که در رابطه با من نیست بر میخورم که بقیه یا درد ودل میکنند یا گله گزاری میکنند

    با گوش کردن فایل متوجه شدم که 1.من برای خودم ارزش قاعل نیستم 2.میترسم ب حرف هاشون گوش نکنم و فکر کنند بهشون بی احترامی کردم3.واینکه فکر میکردم وظیفه ای من این که هر چی بقیه میگند من باید بپذیرم 4.و هیچ وقت نظر خودم که من چی دوست دارم بشنوم و درباره ی چی دوست دارم صحبت کنم را نمیگفتم و بیشتر شنونده ی حرف های وقت هدر دادن بودم

    الان چند روزی روی خودم دارم کار میکنم ولی نه خیلی عمقی ولی از امروز قول دادم ب خودم و خدا که کمکم کنه که عمقی ریشه یابی کنم باز و اینکه کنترل کنم ورودی ها را تا پیشرفت کنم و ی رابطه ای عالی بسازم خدایا سپاس گزارم بابت اگاهی حین نوشتن و اینکه سپاس گزارم که ب هدفم میرسم و بهترین رابطه را جذب میکنم و همش پر از خنده شادی و سلامتی در انتظار من است سپاس گزارم از استاد و دوستان که با من بودند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    نیکی گفته:
    مدت عضویت: 635 روز

    به نام خالق زیباییها

    سلام خدمت استاد بزرگوارم و خانم شایسته عزیز

    و سلام به همه ی دوستان و همراهان سایت شگفتی ساز سایت عباسمنش

    میخوام ردپایی از خودم به جا بزارم تا یادم نره همه ی اهدافی که حتی خودم فراموش کرده بودم یه روزی همشون اهداف مهمی واسم بودن ولی به دلایل مختلفی که استاد باعث میشن بهشون فکر کنم که چی بودن به دست فراموشی سپرده بودمشون

    مثل کاهش وزن که هربار بخاطر اراده ی ضعیف در انجامش بی انگیزه تر شدم و اونو به فراموشی سپردم و اینکه هربار دوباره به جای اینکه به این هدف برسم به وزن بالاتری رسیدم یه چیزی همش بهم میگه تو نمیتونی و هربار ناامیدتر این هدفم رو رها کردم و ترس از شکست دوباره باعث میشد دوباره شروع نکنم.

    هدف بعدی رانندگی که هر سال اونو به تعویق میندازمش بااینکه سالهاست گواهینامه دارم ولی انگار یه ترسی که حتی ازش مطمئن نیستم که دارمش نمیزاره انجامش بدم و این امروز و فردا کردنهام بیشتر باعث تردید میشه و هزارتا بهانه واسه خودم میارم که دنبال هدفم نرم.

    هدف بعدی داشتن رابطه ی خوب که هربار وقتی با شکست منو مواجه کرد اینو باور کردم که انگار قرار نیست آدم خوبی سرراهم قرار بگیره و ترس اینکه نفر بعدی هم قراره به دلیلی ناموفق باشه منو از این هدف هم دور کرد و انگیزه ای واسم باقی نزاشت.

    اما

    اما

    اما…

    به لطف خدای مهربان و استاد نازنینم و آشنایی با آموزه هاشون و خریداری دوره ی عشق و مودت و عزت نفس دارم روی خودم و ترسهام و اشتباهاتی که سالهاست مثل پیله دور افکارم پیچیده بود کار میکنم و با توکل به خدا و قدرتی که دیگه در خودم و تغییر زندگیم می بینم مطمئنا نه تنها به این اهدافم بلکه به تمام هدفهای نیمه کاره یا هدفهای جدید و بزرگی که دارم برای انجام کارهام و موفقیتهام خواهم رسید.

    استادجانم خواستم بهتون بگم آشنایی من با سایت شما از همین فیلمهای الگوهای تکرارشونده جرقه ش زده شد و تحولی ایجاد کرده که هنوز اول راهم اما تغییرات بزرگی رو می بینم که از الان خدارو هزاران بار شکر میکنم بخاطر وجودتون و همیشه عاشقتونم و از خدا واستون آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت دارم.

    پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    زیبا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 149 روز

    سلام استاد وقتتون بخیر ، بسیار سپاسگزارم از شما بابت این سایت و مطالب آن

    من فکر میکنم هدف های بزرگ برای خودم تعیین میکنم که با شرایط الانم غیر قابل دستیابی میشه ، یه مدت که میگذره دیگه احساسم هم بد میشه و ادامه نمیدم ، هر زمانی ایده ای در رابطه با کاری به ذهنم میاد، با خودم میگم از کجا معلوم این رسالت من باشه ، همش منتظر اینم که به من کاری الهام بشه که رسالت من در این دنیا باشه، همین منو ناامید میکنه از ادامه دادن ، من معلم هستم ، ولی اینو رسالت خودمو نمیدونم چون علاقه ای بهش ندارم ، همش منتظرم که اون کاری که بهش علاقه دارم و رسالت من باشه بهم گفته بشه ، 3 ساله که منتظرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته مهربان

    سلام به همه دوستان ثروتمندم دراین سایت توحیدی

    موضوع؛ انتخاب هدف و دلایل نرسیدن به آن

    من معمولا در آغاز هر سال هدف خودم را می نویسم و تلاش خودم را انجام میدم ولی می بینیم که نرسیدم .

    هدف من ثروتمند شدن هست . در دفتر مخصوص خودم بارها نوشتم و جانانه تلاش کردم و هر فکری که به ذهنم رسید انجام دادم ولی چیزی را نیت داشتم اتفاق نیفتاد و پس از مدتی ناامید می شم و ادامه نمی دم.

    اما دلایلی که فکر می کنم به هدف ثروتمند شدنم نمی رسم این‌که شاید هنوز کاری که عاشقش هستم پیدا نکردم ، هنوز نمی دونم رسالت من چیه ؟ نمی دونم چه کاری هست که واقعا انجام دادنش منو عمیقا شاد می کنه .

    گاهی فکر می کنم باید زیاد کار بکنم ولی می بینم جواب نمیده، تنها چیزی به من امید میده اینکه احساس خوب خودم را همیشه داشته باشم و شغل فعلی خودم را ادامه بدم و روی باورهای ثروت کار بکنم ، حتما و حتما خداوند وهاب و هدایتگر منو به من الهام خواهد کرد که چه کاری انجام بدم ، این در ذهنم بولد هست و بهش ایمان دارم ، و کماکان منتظر وعده و هدایت الله هستم .

    خدایا شکرت

    علیرضا یکتای مقدم مشهد مقدس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    علیرضا رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1792 روز

    استاد عباسمنش ، خانم شایسته و دوستان عزیزم

    سلااام

    خداروشکر مسکنم که در این مسیر خوشبختی همراه شما هستم.

    سوال:درباره هدف هایی که هر بار به عنوان هدف سالانه یا هدف کوتاه مدت انتخاب می کنید اما به آنها نمی رسید، فکر می کنید چه دلایلی باعث می شود که شما باز هم به آن اهداف تعیین شده، نرسید؟

    روابط عاطفی دلخواهم و داشتن‌ دوستان صمیمی و زیاد

    دلیل : استرس و ترس ، توجه بیشتر به خلق ثروت ، بهونه های مختلف

    یاد گرفتن زبان انگلیسی

    دلیل : پرداختن به هدف مهمتر که همون خلق ثروته ، طولانی بودن روند یادگیری

    رسیدن به سمت نماینده و بالاتر در نتورک

    دلیل : سخت بودن و طولانی بودن روند رشد ، خجالتی بودن ، ، فکر میکردم من هنوز جا نیوفتادم تو این‌ کار ، فکر میکردم برای سن من موفق شدن خیلی زوده ، فکر میکردم اگر الان رشد نمیکنم داره ریشه ها ساخته میشه و من بعدا تصاعدی رشد میکنم ، اولش سخته ولی بعدش راحت میشه .

    سحر خیزی

    هربار که خواستم تو یه ساعت مشخص بیدار بشم نشد و همش یا 5 یا 6 اینطورا بیدار میشدم .

    دلیلشم دوست داشتم مثل آدم‌های موفق عمل کنم احساس میکردم که سحر خیزی باعث موفقیتم میشه ، حس خوبی بهم‌میداد صبح های زود بیدار شدن ، هر موقع گوشیم زنگ میخورد میگفتم‌من کاره خاصی ندارم حالا یک ساعت دیر تر و دکمه اسنوک رو میزدم که بعدا دوباره زنگ بزنه و این شد عادت من همین الانشم‌که باید سره یه ساعت مشخصی بیدار شم تا برم سره پست باز هم از همین دکمه استفاده میکنه .

    خوش خطی

    احساس میکردم‌هدف های مهم تر هست که باید دنبال کنم .

    تند خوانی

    هدف های مهمتر

    همیشه پول درآوردن جزوه هدف عای مهمم بوده که نتها به اون حدی که خواستم نرسیدم بلکه از هدف های دیگگ عقب منودم

    بدنسازی

    سه ماه رفتم‌ ول کردم چون احساس کردم دارم به بدنم آشیب میزنم چون سره پست زیاد وایمیستم .

    منظم نگه داشتن اتاقم

    چون مشترک استفاده میکنم با اعضای خانواده و میگم فایده ای نداره اونا دوباره کثیفش میکنن .

    هدف های بلند مدت رو انتخاب میکردم هدف های بزرگ تو نتورکم همین بودم ، میدیدم‌آخرین سمت چیه ، مثلا حامی الماس میگفتم‌میخوام از الان برای این هدف تلاش کنم ، همیشه دوست داشتم برای دیگران بگن چقدر خفنم دست بزارم روی بالاترین هدف و اونو پیگیری کنم ، ولی قانون تکامل قشنگ لهم کرد ، الانم از این ور بود اوفتادم هدف هام خیلی کوچیک‌شده ولی خب اشکال نداره تیکش میزنم و تجربه کسب میکنم

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    سلام استاد جانم

    یک مدت قبل که درآمدم بهتر شده بود چند دست کفش و لباس برای خودم خریدم و جوری شد که نتونستم همه آنها رو استفاده کنم و حتی اضافه وزن داشتم که بعضی لباسها دیگه برام مناسب نبودند مرتب به خودم می گفتم چه کاری کردم که اسراف کردم و دیگه ذوق خریدن نداشتم

    حالا مدتی از آن ماجرا میگذره و به شدت نیاز به کفش و لباس جدید دارم اما ماجرا جوری پیش میره که نمیتونم بخرم میدونم به علت احساس بی لیاقتی است که به خودم داده ام

    مورد بعدی مسافرت کردن است من هر سال حتما یکی دو بار مسافرت میرفتم همیشه هم پولش معجزه آسا می رسید اما مدتیه هر چی برنامه می‌ریزم تصویر سازی وباورسازی میکنم، باز این سفره جور نمیشه میدونم که خیلی گیر پولش شدم میگم بهتره برای شروع کارم وبدهی هام پول بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 2174 روز

    به نام خدای عاشق ها

    سلام استاد عزیزم

    جواب سوال نهم

    هدف:

    1.بهبود رابطه :

    هربار خواستشو دارم و میدونم رابطه خوبی میخوام با عشقم تو این چندسال البته فکر ک میکنم واقعا نمیدونستم سالهای اول رابطه خوب اصلا یعنی چی یا معیارایی داشتم که همونا کلا غلط بود خب اما انگار تضاد های زیادی ک بینمون بوجود اومد هم بهم نشون داد میخوام طرف مقابلم چجوری باشه هم خودم شخصیتم چجوری باشه اما تااینجا فقط میدونم چی میخوام تا یک ماه پیش حدودا که گفتم خدایا خب من چیکارباید بکنم فقط میگم رابطمو خوب کن حتما خودمم باید کاری کنم دیگه ،وگرنه که تاالان بعد این همه سال میشد تو این یک ماه نوشته ها مطالب حرف هایی سرراهم اومده که وای برمن تازه فهمیدم 100درصد اشتباها از من بوده

    درکل تو بهبود رابطه و داشتن رابطه خوب با عزیزدلم من به نتیجه نرسیدم هنوز بعد چندسال بااینکه ایشکن همون ویژگی هایی ک من میخوامو داره و روز به روزم داره شبیه اون ویژگی هایی میشه که ازخداوند عزیزم خواستم و میخوام

    بنظرم اولین دلیلش اینه که من فقط یک هدف کلی دارم و تقسیمش نمیکنم به گام های کوچک

    دو اینکه اصلا نمیدونم برای بهبود تو رابطه چیکار باید کرد

    سوم تازگی بخودم اومدم که واقعا و از ته ته دل و عمق وجودم بپذیرم اشتباه از من و باید برنامه داشته باشم برای تغییرش نه فقط دعا و درخواست باید عمل کرد

    2.پیداکردن کار:

    ازوقتی وارد دانشگاه شدم همیشه تو فکرم بود که یکار نیمه وقت حداقل داشته باشم اما تا الان هیچ کاری پیدا نکردم

    البته دوبار یه اقدامی کردم اولین بار معلم خصوصی بچه های ابتدایی و دومین بار معلم زبان

    اما اینقدر باورهای ثروتم مشکل داشت که حقوقم خنده دار چه عرض کنم گریه دار بود

    فکر کنم مشکل اصلیم درباره این موضوع این که بااازهم من یک هدف بزرگ مشخص کردم و به هدفای کوچیک تقسیم نکردم

    دوما خودمو نمیشناسم نمیدونم تو چه کاری علاقه دارم

    سوما حرف بقیه برام خیلی مهم که مثلا این همه درس خوندی تو بهترین دانشگاه حالا یه کاری ک اصلاااا ربط نداره داری انجام میدی

    چهارما تکامل و طی کردن تو مسیر ثروت برام سخت

    3.شنا یادگرفتن :

    اینقدر ترس شنا کردن دارم که هربار اصلا یه مشکلی پیش میاد

    4.گواهینامه رانندگی گرفتن :

    بارها مدارک مختلف گرفتم اما تو این قضیه اصلا گیر کردم نمیدونم شاید ترس دارم ازاینکه نتونم قبول بشم و یادبگیرم

    ذهنم محدودیت داره که تو بلد نیستی ماشین و حتی روشن کنی خیای سخته

    محدودیت مالی که خب حالا گرفتی ماشین نداری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: