پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7 - صفحه 10


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7
    194MB
    24 دقیقه
  • فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7
    23MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

488 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مسعود حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1478 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه دوستان عزیز

    اشتباهاتی را شما زیاد تکرار می‌کنید؟ یعنی با اینکه فهمیده‌اید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام می‌دهید؟

    من کارگاه دارم و جنس نسیه فروختن است ک تصمیم دارم کلن نقدی بفروشم چون جنس ارزشمندی دارم

    الگوی دیگ فکر میکنم نیروی ک تمیز و متعهد باشه کمه

    الگوی دیگ ام کمبود منابع مالی

    الگوی دیگ ام طول کشیدن مسیر

    الگوی دیگ ام بحث تفریح سالم تو ایران ک همه ش فکر میکنم تفریحی نیس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    پری سیفی گفته:
    مدت عضویت: 2536 روز

    به نام خدای رب العالمین

    سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوارم سلام به مریم خانم نازنینم و سلام به دوستان عزیزم در این سایت بسیار بسیار زیبا که داشتنشون موجب افتخار و مباهات بنده‌ست

    استاد عزیز واقعا دست روی چه نکته مهمی گذاشتید. وقتی این سخاوت و بزرگواری شما رو میبینم که اینچنین خالصانه برای ما وقت میذارین و با این سوالات به ما کمک میکنید بیشتر در وجود خودمون کنکاش کنیم و بیشتر خودمون رو بشناسیم گریه‌م میگیره. الان یاد فایل‌های گفتگو با استاد میوفتم که در کلاب برگزار میشد و اونجا بچه‌ها با چشمان اشک بار واژه عاشقتم رو بیان میکردن. الان احساسشون رو درک میکنم. خدایا شکرت خدایا من رو در مسیری قرار بده که لایق باشم همیشه با افتخار شاگرد استاد عباسمنش باشم و در کنار دوستان نازنینم در این سایت باشم و با گرفتن نتایج عالی به استاد بگم که شاگرد خوبی بودم.

    و اما پاسخ به سوال مطرح شده

    چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار می‌کنید؟ یعنی با اینکه فهمیده‌اید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام می‌دهید؟

    1. انجام ندادن تصمیمات تا دقیقه 90: اولین مورد دقیقا اولین جواب احتمالی بود که شما بیان کردید. من همیشه انجام همه کارهام رو به تعویق میندازم مثلا چند روز یا چند ساعت برای کاری وقت دارم ولی همش وقتمو تلف میکنم و لحظه آخر انجامش میدم. گاهی مشکلی پیش نمیاد اما اغلب خیلی اذیت میشم که در اون بازه زمانی کوتاه انجامش بدم و خیلی مواقع با کیفیتی که میخوام انجام نمیشه. هربار به خودم میگم که دفعه بعد به موقع انجام میدم اما باز این اشتباه رو تکرار میکنم. البته این رو هم بگم که من با گوش دادن به فایل جلسه اول عزت نفس و انجام تمرین این جلسه متوجه شدم که این جلسه دقیقا پاشنه آشیل من هست و باید اونقدر تصمیمات به تعویق افتاده رو انجام بدم و اونقدر تصمیماتم رو در لحظه اجرایی کنم که دیگه کاری نداشته باشم که به تعویق افتاده باشه و بخوام دقیقه 90 انجامش بدم و یک ماهی میشه که این روند رو در پیش گرفتم هنوز هم توی این زمینه قوی قوی نشدم اما خیلی بهتر از قبل شدم.

    2. کم خوابیدن: یکی دیگه از اشتباهات پرتکرارم که شما هم به خوبی بهش اشاره کردید کم خوابیدن هست. چون من مدتها بود که شبها دیر میخوابیدم یعنی تا ساعت 3 و 4 و گاهی تا صبح بیدار میموندم و از اونجایی که در طول روز نمیتونستم به خوبی و با آرامش بخوابم دچار کمبود خواب می‌شدم و البته کارهای روزانه رو بخاطر کمبود خوابم درست انجام نمیدادم و همش منتظر فرصتی بودم که بخوابم. اما تا همین چند روز پیش که یه تلنگری بهم خورد به خودم قول دادم هر جور شده شب بیشتر از ساعت یک بیدار نمونم. کلاس آموزش رانندگی داشتم و چون اون شب نخوابیده بودم مربی که حرف میزد مغزم خواب بود مربی گفت امروز چته انگار اصلا نیستی اینجا گفتم راستش کمبود خواب دارم مغزم یاری نمیکنه. دیگه از همون لحظه تصمیم گرفتم شب زودتر بخوابم. اتفاقا با 6 ساعت خواب هم سرحال سرحال می‌شدم. و خداروشکر در این زمینه هم فعلا روند خوبی در پیش گرفتم امیدوارم دوباره سراغ این اشتباه پرتکرار نرم

    3. به موقع جواب ندادن: من گاهی با فردی حرف میزنم بصورت جدی اما بعدش میگم کاش اینو بهش میگفتم کاش اونو میگفتم. و بعدش کلی خودمو سرزنش میکنم. البته با آموزشهای استاد عزیزم دارم سعی میکنم که کمتر دچار عذاب وجدان بشم. اشتباهم رو بپذیرم و ازش عبور کنم.

    4. موندن در شبکه‌های اجتماعی: یکی دیگه از مهمترین اشتباهات من رفتن به شبکه‌های مجازی هست. با اینکه خودم می‌دونم دارم اشتباه میکنم انگار یکی در درونم داره میگه پری بسه دیگه. خیلی داری وقتت رو تلف میکنی. پری اینجوری میخوای روی خودت کار کنی؟ اما انگار مجبورم. من خیلی به موسیقی و طبیعت علاقمندم.توی گوگل نگاه میکنم میبینم یه خواننده جدیدی از آوازهای قدیمی رو داره بازخوانی میکنه و از این موارد خیلی زیاد هست. یا مثلا اگه طبیعتی با موسیقی باشه دیگه هزار بار نگاش میکنم میرم سرچ میکنم و کلی وقت میذارم. اگه خیلی عالی باشه و حوصله داشته باشم توی واتساپ استوری میکنم همون طبیعت و موسیقی قشنگ رو. البته مخاطبینم میگن خیلی خوش سلیقه‌ای و …. من میخوام این احساس قشنگ رو با دیگران به اشتراک بذارم. اما این کار دو تا ایراد داره اول اینکه با اینترنت ضعیفی که ما داریم کلی باید زمان بذارم و صبر کنم که اون چند دقیقه آپلود بشه بعد هم چک کنم که کیا استوری من رو دیدن و خیلیا هم کامنت میذارن و تشکر میکنن و باید جواب بدم و اینا همه برمیگرده به عزت نفس پایین من که میخوام جلب توجه کنم و بگم ببینید من چقدر آدم باذوقی هستم وگرنه لزومی نداره این کار. هر کی بخواد خودش میره این چیزا رو میبینه همه بهتر و بیشتر از من دسترسی به اینترنت وگرنه همه سایت و … دارن. البته من شاید دو ماه یکبار هم پیش نیاد که استوری بذارم ولی همون رو هم بخاطر همین موارد تلف شدن وقت و نیاز به جلب توجه، دیگه نمیخوام داشته باشم. این تصمیم رو از آخرین استوری که یک هفته پیش گذاشتم به خودم گفتم. نشستم با خودم حرف زدم که پری تو هدفت چیه از این استوری ها؟ درسته همه استوری میذارن اما تو نباید مثل همه باشی تو شاگرد استاد عباسمنش هستی که حتی یک لحظه از زمانش رو صرف این کارهای بیهوده نمیکنه. پس تصمیم بگیر که درست زندگی کنی. البته هنوزم گاهی توی تلگرام و شبکه‌های دیگه وقت میذارم اما خب آروم آروم سعی میکنم حذفشون کنم.

    5. طرفداری از افراد وقتی حضور ندارن: من وقتی ببینم که یه فردی پشت سر فرد دیگه چیزی بگه که واقعیت نداره جواب میدم مثلا میگم من بودم اون لحظه و اون اینو نگفت یا منظورش این نبود. این مورد محل کارم چند بار اتفاق افتاده. واقعا از کسانی که اصلا انتظار نداشتم و فکر میکردم آدمهای واقع بینی هستند دیدم که به دیگران افترا میزنن و چیزایی میگن که حقیقت نداره با این که بقیه هم دیدن اما هیچکس جز من نمیگه که مثلا همکار محترم داری اشتباه میکنی اون این حرف رو نزد یا … آخرین بار که این حرف رو زدم زمانی بود که معاون پیش مدیر داشت شکایت یکی از همکارا رو میکرد و من گفتم که اینو نگفت یا منظورش این بود اونم حرصش گرفت گفت خانم شما دخالت نکن. خودش میتونه حرف بزنه. درصورتیکه اون بنده خدا اصلا حضور نداشت که از خودش دفاع کنه. و من از اون روز تصمیم گرفتم که خودم رو وارد مسائلی نکنم که به من مربوط نیست حداقل تا زمانیکه کسی سوالی ازم نپرسیده نگم. من که ناجی آدمها نیستم و طبق این باور که هیچکس نمیتونه کسی رو نابود کنه بیخیال شدم. حتی چند وقت پیش یه مسئله خانوادگی پیش اومد و من با اینکه میدونستم حقیقت چیه فقط خیلی کوتاه بیطرفانه چند کلمه گفتم و وقتی دیدم قبول نمیکنه چیزی نگفتم و سکوت کردم و سعی کردم فقط گوش بدم. اتفاقا اینجوری بهتر هم شد. و اونطرف که خیلی عصبی هم بود با حال خوب از خونه ما رفت چون من فقط گوش دادم و گفتم این روزها هم میگذره و این مسئله هم تموم میشه مثل همه مسائل خودتون رو ناراحت نکنید و … اونم کمی به خودش اومد که خیلی این مسئله رو برای خودش بزرگ نکنه و …خلاصه این بار خیلی بیشتر از عملکرد خودم راضی بودم. و این رو مدیون آموزشهای استاد عزیزم عباسمنش بزرگوار هستم.

    6.آخرین مورد هم بحث عذاب وجدان هست که مهمترین پاشنه آشیل من بوده و هست. و هر بار به خودم میگم آسیب‌های داشتن عذاب وجدان رو اما یه جاهایی این اشتباه رو انجام میدم. مثلا اگر کسی کاری برام انجام بده میگم این خیلی اذیت شده با اینکه اون میگه من خوشحال هم میشم اما خودم خیلی اذیت میشم سعی میکنم یه جوری براش جبران کنم اما تا زمانی که جبران نکردم فکرم درگیر میشه. یا کلا از اینجور مثالها. من قبلا خیلی خودم رو مسئول دیگران میدونستم و اگر کسی مشکلی براش پیش میومد میگفتم چرا من بهش کمک نکردم و … اما با این با این باور که من مسئول حال و زندگی دیگران نیستم و با این آگاهی که احساس بد ناشی از عذاب وجدان اتفاقات بدی رو بوجود میاره (همونطور که برای خودم بارها و بارها بوجود آورد) دیگه سعی کردم خودم رو اصلاح کنم. الان یعنی از حدود یکسال پیش خیلی بهتر شدم و دارم روی خودم کار میکنم که کم و کمترش کنم.

    استاد عزیزم عاشقتونم و بی نهایت سپاسگزار شما و خانم شایسته مهربان هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  3. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1293 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت اساتید بزرگم

    در رابطه با تکرار اشتباه که استاد گفتن

    تو دوره ی عزت نفس استاد بهمون گفتن که یادمون باشه یه اشتباه رو دوبار تکرار نکنیم و بعد این دوره بینظیر عزت نفس منم واقعا دیگه تکرار نکردم اشتباهی رو به جز بحث وابستگی تو روابط که الان کاملا متوجه شدم و بی نهایت حواسم بهش هست و باید بگم تو جلسه ی نهم دوره ی بینظیر کشف قوانین زندگی بروزرسانی شده ش واااای وااای خدای من بازم شاهکار دیگه ای از استاد عباسمنش اصلا به نظرم هیچ دوره ای آدم نگیره فقط کشف قوانین زندگی جلسه ی نهم استاااااد ترکوندین به معنای واقعی من که تموم جلسات دوره های شما رو هر روز شبانه روز بستم خودمو بهش ولی این جلسه نهم کشف قوانین بروزرسانی شده معرکه س معجزه س نمیتونمممم بگم چه محشریه قابل وصف نیست تموم دوره هاتون به نظرم تو این جلسه نهم کشف قوانین خلاصه شده و نتایجش معرکه س معجزه س کلییییییی عاشقتونم هر چی میبینم سیر نمیشم بی نهایت بار بازم باید ببینم

    و تموم این موضوعات که استاد گفتن همشون مربوط به بحث عزت نفس هست که تو دوره ی بینظیر عزت نفس گفتین بهمون منم انجام میدم همشون رو و اینکه استاد من مناظر اون دوره ی احساس لیاقت یا همون عزت نفس هستم زودتر کامل کنین بزارین رو سایت بگیرم من بی نهایت مشتاقانه و عاشقانه منتظرمش اون دوره مطمئنممممممم عزت نفس من رو از اینی که هست بی نهایت بالاتر میبره مشتاقانه منتظرمش

    عاشقتونمممم

    در پناه الله یکتا شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  4. -
    امیرحسین روشنگر گفته:
    مدت عضویت: 1748 روز

    سلام به استادم واقعا افتخار میکنم شاگرد شمام من همین الان 7 قسمت الگوهارو از اول دوباره دیدم نوشتم و ترمزارو دراوردم که روانشناسی ثروت1 و دوره عشق مودت این باورهای قدرتمند کار کرده و من دقیقتر فهمیدم بیشتر کجا باید کار کنم و چقدر منو کمک کرد این فایل رایگان الگوهای تکرار شونده.

    1/وقتی من برخورد نامناسب پدر و مادرمو باهم میبینم به شده عصبانی میشم در صورتی که بمن ربطی نداره

    2/میخوام که دیگرانو کمک کنم ناجی باشم احساس مسولیت در برابر زندگی دیگران میکنم

    3/احساس گناه زیادی دارم از اینکه دیگران پول نداشته باشن و من داشته باشم

    4/کارو هارو نصف نیمه رها میکنم بدلیل اینکه یا به سختی برمیخورم یا خودمو مقایسه میکنم با دیگران

    5/این ترمز که تو هرکاری ثروتارو پولارو بردن من جای ندارم و برای من چیزی نیست همرو بردن

    6/احساس میکنم توی مهارتی نمیتونم مثل اون ادم موفق یا بهتر از اون بشم

    7/ادمهایی که باهاشون در ارتباطم همه خلا عاطفی دارن تنهان و خلا جنسی دارن

    8/با دخترهای که دوست بودم احساس گناه از رابطه جنسی میکردن یا بشت از خانواده کنترل میشدن و محدود بودن

    9/میخوام یکشبه به دستاوردهای دیگران یا اون مهارت خاص برسم و باعث ادامه ندادن و ناامیدیم میشد

    10/از اینکه هیچ تخصصی بلد نبود احساس بدردنخور بودن میکردم که برمیگشت به این که تو همه شغلا ثروتها و ایدهارو بردن

    11/از ناشناختها و یادگیری دوری میکردم و میترسیدم

    12/از جمع های زیاد و غریبه دوری میکردم

    13/اصول قانون سلامتیو رعایت نمیکردم به این دلیل که گول حرف مردم میخوردم میگفتن بخور ریبار چیزی نمیشه میوه نخوری ویتامین نمیگری با اینکه میدونستم قانون سلامتیو گول میخوردم و تقلب میکردم

    14/خیلی زود عصبانی میشم به خانوادم اما با همه مردم اخلاقم عالیه

    15/تو مباحث اخلاقی رابطه بد قولی میکردم

    استاد من ازتون سپاس گزارم ادم وقتی دقیق ایرادو پیدا میکنه دیگ با خیال راحت فقط تمرین میکنه ازتون سپاس گزارم برای اگاهی.

    خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت برای همهچیز…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  5. -
    امیرحسین روشنگر گفته:
    مدت عضویت: 1748 روز

    سلام به استادم واقعا افتخار میکنم شاگرد شمام من همین الان 7 قسمت الگوهارو از اول دوباره دیدم نوشتم و ترمزارو دراوردم که روانشناسی ثروت1 و دوره عشق مودت این باورهای قدرتمند کار کرده و من دقیقتر فهمیدم بیشتر کجا باید کار کنم و چقدر منو کمک کرد این فایل رایگان الگوهای تکرار شونده.

    1/وقتی من برخورد نامناسب پدر و مادرمو باهم میبینم به شده عصبانی میشم در صورتی که بمن ربطی نداره

    2/میخوام که دیگرانو کمک کنم ناجی باشم احساس مسولیت در برابر زندگی دیگران میکنم

    3/احساس گناه زیادی دارم از اینکه دیگران پول نداشته باشن و من داشته باشم

    4/کارو هارو نصف نیمه رها میکنم بدلیل اینکه یا به سختی برمیخورم یا خودمو مقایسه میکنم با دیگران

    5/این ترمز که تو هرکاری ثروتارو پولارو بردن من جای ندارم و برای من چیزی نیست همرو بردن

    6/احساس میکنم توی مهارتی نمیتونم مثل اون ادم موفق یا بهتر از اون بشم

    7/ادمهایی که باهاشون در ارتباطم همه خلا عاطفی دارن تنهان و خلا جنسی دارن

    8/با دخترهای که دوست بودم احساس گناه از رابطه جنسی میکردن یا بشت از خانواده کنترل میشدن و محدود بودن

    9/میخوام یکشبه به دستاوردهای دیگران یا اون مهارت خاص برسم و باعث ادامه ندادن و ناامیدیم میشد

    10/از اینکه هیچ تخصصی بلد نبود احساس بدردنخور بودن میکردم که برمیگشت به این که تو همه شغلا ثروتها و ایدهارو بردن

    11/از ناشناختها و یادگیری دوری میکردم و میترسیدم

    12/از جمع های زیاد و غریبه دوری میکردم

    13/اصول قانون سلامتیو رعایت نمیکردم به این دلیل که گول حرف مردم میخوردم میگفتن بخور ریبار چیزی نمیشه میوه نخوری ویتامین نمیگری با اینکه میدونستم قانون سلامتیو گول میخوردم و تقلب میکردم

    14/خیلی زود عصبانی میشم به خانوادم اما با همه مردم اخلاقم عالیه

    15/تو مباحث اخلاقی رابطه بد قولی میکردم

    استاد من ازتون سپاس گزارم ادم وقتی دقیق ایرادو پیدا میکنه دیگ با خیال راحت فقط تمرین میکنه ازتون سپاس گزارم برای اگاهی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 880 روز

    به نام خداوند سریع الجواب

    سلام به استاد عزیزم به مریم عزیزم و دوستان عزیزم

    خدایا شکرت یک فایل جدید دیگر و یه عالمه آگاهی خدایا شکرت

    این فایل ها همه اش رایگانه!

    برای خودم می نویسم و برای خاموش کردن آن نجوا

    و هیچ دلیل نباید بیارم بخاطری تغییر اگر تنها همین چند فایل که درباره الگو های تکراری است به دقت بیبینم خییلی چیز ها را پیدا میتوانم خییلی بهتر خودم را میشناسم.

    و خییلی خوب خودم را تا الان شناختم و خییلی خوب میفهمم کجایی کار میلنگه در اول برام سخت بود و اصلا نمی‌فهمیدم و درک نمی کردم و ذهن من می‌گفت برو بابا تو اصلا این الگو ها را نداری

    و تکرار و تکرار این فایل ها بود که فهمیدم چقدر من مشکل دارم

    بچا هیچ دلیل نیارین بخاطری کار کردن کار قبلا من می کردم میگفتم اگر این محصول را تهیه نکنم نمیتوانم پیشرفت کنم نمیتوانم درست درک کنم بخدا همین فایل های رایگان تمام اش گنج است.

    من در مدیریت پول خییلی مشکل داشتم همین که یک پول درست می شد تمام اش می کردم به شکل های مختلف و الان کمی بهتر شدم در مدیریت و نیاز به کار بیشتر دارم

    یکی از الگو های که خیییلی به من تکرار شده و خیییلی برای من تکراریه این است که در جای که حق با منه و باید حرف بزنم ولی سکوت میکنم میفهمم که باید حرف بزنم ولی نمیتوانم.

    من خییلی زود عصبانی می شدم و خییلی زود بهم می‌ریختم خدا را شکر با همین چند فایل که استاد عزیزم در سایت گذاشتن خییلی به من کمک کرد بیشتر وختی از من انتقاد می شد عصبانی می شدم با گوش دادن همان فایل شیوه مدیریت انتقاد و انجام دادن تمرین آن بهتر شدم امروز هم موارد پیش آمد و من مثل قبل اصلا عصبانی نشدم و خییلی محترمانه از آن بنده خدا که از من انتقاد کرده بود ازش تشکری کردم و بعد اصلا دیگری حرفی نزد.

    بیشتر مواقع پیش میآید که من هم مثل بقیه وارد جمعی که می شوم شروع میکنم به گفتن حرف منفی خوب میدانم که نباید منفی بگویم ولی انگار زورم نمی‌رسه

    تا الان دنبال یادگیری یک مهارت خاص نشدم و الان هم که فروشندگی میکنم.

    و در بعضی کار ها خیییلی تنبلی میکنم و میدانم این کارم اشتباه است اما باز هم به همان روند را ادامه میدم.

    و خییلی در بحث فروشات من تخفیف میدم میدانم با همین روش که میروم سودی برای من نمی‌ماند اما باز هم این روش را ادامه میدم همین چند روز پیش اولین فروش را داشتم قبلاً با پدرم بودم اولین فروش بود که من به تنهایی انجام دادم ولی اصلا سودی نگرفتم

    خدا را شکر بابت این چند فایل که باعث شد من تامل کنم و فکر کنم و خودم را بهتر بشناسم. خدایا شکرت بابت این همه آگاهی این همه دوستان خوب و این سایت زیبا که در آن یک عالمه آگاهی است خدایا شکرت

    هر کجا هستید در پناه الله مهربانم شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    فهیمه ومحمد گفته:
    مدت عضویت: 2139 روز

    سلام به استاد نازنینم و خانم شایسته مهربونم و دوستان توحیدیم

    اول صبح که بنر فایل جدید رو دیدم تو سایت ,واسمش رو خوندم اولین اشتباهی که اومد تو ذهنم این بود که من میدونم باید روی خودم کار کنم میدونم باید اعراض کنم از ناخواسته وحالم رو بهتر کنم اما چند روز خوب انجام میدم باز ول میکنم ,میدونم باید تمرکز کنم و تمرین کنم برای خواستم اما تعهد قوی نمیدم ,,تو رابطه ام با عزیز دلم هر بار که جواب نمیداد میگرفتم از گوشی مامان وابجیا زنگ میزدم بهش ,یا به دوستم میگفتم تو بهش زنگ بزن ببین جواب میده ,میدونستم نباید اینکار رو کنم اما انجام میدادم ,,میدونستم نباید غر بزنم و گیر بدم اما زود عصبانی میشدم و شروع میکردم به غر زدن ,,,میدونستم نباید به عزیز دلم بگم منو دوست داری ,من برات مهمم ,چقدر دوستم داری ,چرا منو انتخاب کردی ,,به نظرت من چطوریم خوشگلم یا نه اما تا یکم بهم کم.توجه میکرد شروع میکردم این حرفارو بهش زدن ,

    تو بحث کار مربوط به رشتم میدونم باید زمان به خودم بدم به ترسام غلبه کنم ,اما تا یه اشتباه کوچیک میکنم میگم ولش کن اینکار سخته به صاحبکارم فردا میگم نمیام ,حالا خداروشکر اینبار به خاطر اینکه تونستم به چندتا از ترسام غلبه کنم زود خودم رو جمع و.جور میکنم اما ترسه هنوز .وجودمه از دوستانی که تجربه دارن در این مورد خواهش میکنم کمکم کنن من رشته تحصیلیم حسابداریه و الان تو یه شرکت پخش مشغول به کار شدم فعلا به صورت ازمایشی ,همون محیط کار و شرایطی که میخوام هست که خودم بانوشتن خلق کردم ,اما ترس دارم تو وجودم که نکنه از پسش برنیام و بگن توچه جور درس حسابداری خوندی که هیچی بلد نیستی ترس اینکه ضایع بشم دارم این ترس بیشتر تو شغل مربوط به رشتمه وگرنه تو.کارهایی که تا الان مشغول به کار شدم خیلی عالی عمل کردم که همون روز اول تمام پول و کار رو بهم تحویل دادن بدون اینکه ازم سفته و مدرکی بخوان و حتی بعد اینکه از اونجا اومدم بیرون بازم زنگم میزنن که برم سرکار اونجا ممنون میشم اگه فردی از دوستان تجربه دارن راهنمایی کنن منو

    استاد نازنیینم این فایلا این سوالات باعث شد منم برم تو وجود خودم و نمیگم کامل اما حداقل یه درصد پایینی خودم رو بشناسم چقدر این سوالات داره بهم کمک میکنه

    ان شاالله بتونم بهتر رو خودم کار کنم ,استاد نازنیم ان شاالله همیشه سالم و سلامت باشین و خدا شما رو برای ما حفظ کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  8. -
    محمد مفاخري گفته:
    مدت عضویت: 1384 روز

    حمد و سپاس خدایی را که تنها آفریننده آسمان ها و زمین است.

    سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته و دوستان بهشتی مهربانم،

    .

    الحق والانصاف که این سوالات باعث باز شدن ذهن و افکارم شده،

    تحسین میکنم استاد عزیزم رو بابت سوال‌های بجا و مهمی که مطرح کردن، به قول خودشون آقای عباسمنش لایق کلمه استاد هستند،

    وقتی به این سوال یعنی الگوهای تکرار شونده اشتباهات فکر کردم متوجه یسری اشتباه در خودم شدم، و مهمترینش رو هم خود استاد بیان کردن،

    بیشترین اشتباه تکرار شونده من دیر رسیدن به قراری هست که تایمش مشخص شده، یا دیر رسیدن به سر کار هستش،

    خودم با افکار خودم این شرایط رو خلق کردم و مسئولیت این الگوی مخرب تکرار شونده رو می‌پذیرم، تا بتونم خودم واصلاح کنم،

    محل کارم تهران هستش وتعدادی از دوستانم کرج زندگی میکنن، معمولا هر ماهی یک یا دوبار میرم پیششون و بهشون سر میزنم، دوستانی که اهل کرج و تهران هستند میدونن که اگه از گلشهر کرج بخوایی بیایی نیاوران با قطار حدود 3 ساعت الی 3.5 ساعت توی راه هستی، من هربار به دلایل مختلف دیر میرسم سر کار، حالا دلایلش هم هربار تغییر میکنه،

    یکبار مترو دیرط میاد، یبار من دیر میرسم، یبار خواب میمونم، یبار وسایلم رو جا میذارم و مجبورم برگردم، هر بااار به دلایل مختلف باوری که من نسبت به خودم دارم واسم تکرار میشه،

    این چه باوری هست که این اتفاقات رو رقم میزنه،؟ باور به بی نظمی، باور به تنبلی، باور به عدم توجه کافی به کارم،و کلی نقطه نظر اشتباه که هربار تکرار میشه و نمیذاره سر وقت برسم، یادمه یه بار با دوستانم بیرون بودیم تا نزدیکای صبح و وقتی رسیدیم خونه ساعت 5 صبح بود، با خودم گفتم اگه بخوابم دیگه نمیتونم بیدار بشم، پس بیدار میمونم و یکی دوساعت دیگه که ایستگاه مترو باز شد میرم به سمت محل کارم، حدود یک ساعت بیدار بودم و بعدش از شدت خستگی خوابم برد، ساعت 10 صبح ب زور بیدار شدم و تا رسیدم محل کارم ساعت از 2 ظهر هم گذشته بود، یعنی با وجود اینکه سعی کردم بیدار بمونم ولی بازهم اون باور غلط کارخودشو کرد و من دیر رسیدم سر کار،

    یک باور اشتباه تکرار شونده دیگه هم که دیروز توی سایت در موردش کامنت گذاشتم پنهان کردن آشغالها زیر میز بود، انجام کارهایی که مدتها بود به دلیل مقاومت‌های بی دلیل ذهنم به تاخیر افتاده بود،

    .

    تشکر فراوان از استاد عزیزم،

    امضای خدا پای تک تک ارزوهاتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  9. -
    سیدحبیب حافظان گفته:
    مدت عضویت: 2070 روز

    سلام بر استادان بزرگ و گرامی

    و سلام بر رهروان توحیدی اش

    امروز دومین روز از دومین چله توحیدی منه

    اول بزارید معنی دیوانگی رو بگم و بعد خواهم گفت چرا چله ها ادامه خواهند داشت.

    دیوانگی یعنی انجام یک کار مستمر و انتظار یک نتیجه متفاوت

    در دوران جهالتم به معنای واقعی من یک دیوانه بودم چون این قانون رو نمیدونستم که تکرار اشتباهات ، تکرار همون نتایج قبلی رو در پی داره

    به عنوان یک مسلمان این حدیث شنیده بودم که امام على علیه السلام فرمودند: «هر که دو روزش یکسان باشد، مغبون است . . . و هر که فردایش بدتر از دیروز او باشد، محروم است»

    اما هیچ درکی از عقوبت تکرار های اشتباه خودم نداشتم در حالی که نیز هیچ رضایتی از شرایطم نداشتم ، درست مثل جانوران بصورت غریزی همه چیز زندگیم در یک چرخه بدون تکامل رقم میخورد.

    خب چنین جانوران انسان نمایی خیلی هم غُر میزنند اونم به خدا اونم با فریاد و خشم « خدایاااااا چراااا من»

    خب اون موقع استادی مثل عباس منش نداشتم که بگه: ابله جان ! حتی ماشین حساب هم که ساخته دست بشر پر خطاست، از ورودی های یکسان ،خروجیش، داده های یکسانه

    یا بقول استادم اگر هزار بارم تو آبمیوه گیریت ، سیب بریزی آب سیب تحویلت میده و قرار نیست« یک روز جمعه ای» آبمیوگیریت از ورودی سیب ، آب هویچ تحویلت بده

    توئه انسان با این هیکل زیبا و این روح با عظمت چرا فکر نمیکنی؟ چرا نمیخوای بفهمی که نمیفهمی؟ و کی قراره برای نفهمیت کاری بکنی؟

    «افلا یعقلون؟ افلا تتفکرون ؟»

    و روزی که از نتایج مکرر اشتباهات مکررم به تنگ آمدم در فراز آن انزجار به انفجار رسیدم، تصمیم گرفتم که فکر کنم و این سخت ترین کار دنیا (فکر کردن) را بلاخره به نتیجه رسیدم که برای انسان بودن باید آدم شد

    برای آدم شدن باید تفکر کرد و برای تفکر باید تعقل و برای تعقل باید هدایت خواست و برای هدایت باید تقوی داشت.

    و باز هم رسیدم به کنترل ذهن و نفس که نیاز به یک دیدگاه توحیدی داشت.

    دیدگاه توحیدی نیاز به یک استاد توحیدی داشت و من این نعمت را داشتم ، استاد عزیزم در سایت محشرش پرده از یک عمر زندگی شرک آلودم برداشت

    خب هنوز فاصله داشتم تا درک گوهرهای دردانه استادم

    پس سراغ شاگردان ارشد رفتم و اولین اقدام جدی یا همون چله توحیدی اول آغاز شد (خب نتایجش تو روز 38 به اوج رسید که تو کامنتهای قبل گفتم)

    و امروز در دومین روز چله دوم درآمدم به 8 برابر رسیده و این نشون میده همون‌طور که اشتباهات اگر تکرار بشن نتایج اون اشتباهات هم تکرار میشه

    نتایج چله ها هم تکرار خواهند شد اما یک حساب و کتاب قرآنی بکنیم.

    هر عمل شر و ناصوابی یک گناه مکتوب میشه و هر عمل خیر ده تا بریم ببینیم قرآن چی گفته

    «من جاء بالحسنه فله عشر أمثالها و من جاء بالسیئه فلا یجزى الا مثلها و هم لا یظلمون» (سوره انعام ج آیه 160).

    هر کس کار نیکى بیاورد، ده برابر آن خواهد داشت و هر کس کار بدى بیاورد جز برابر آن، کیفرش ندهند و هرگز به آنان ظلم و ستم نشود.

    قربون این خدا برم که گاهی دو دوتاش هزارتاست.

    این آیه چی میگه:

    «و مثل الذین ینفقون أموالهم فى سبیل الله کمثل حبه أنبتت سبع سنابل فى کل سنبله مائه حبه و الله یضاعف لمن یشاء» آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق مى کنند مانند دانه اى است که هفت خوشه از آن بر مى آید و در هر خوشه اى صد دانه دیگر وجود دارد و همانا خداوند به هر کس بخواهد پاداش بیشترى مى‏دهد.

    از این آیه معلوم مىشه حسنه انفاق در راه خدا تا هفتصد برابر پاداش داره

    خب پس چله توحیدی دستاوردش قابل محاسبه نیست( البته برای آنها که تقوی پیشه کنند و به خداوند اعتماد ورزند)

    استاد جانم نمیتونم کامنتی بزارم که توش اشاره ای به دیدگاه توحیدی توش نکنم چرا که تمام اشتباهاتم از سر شرک و تمام نتایجم بخاطر توحیدی بوده که یادم دادید

    و الا منم همون مسلمونی بودم که از توحید فقط همون شعر کودکانه رو بلد بودم ( اصول دین پنج بود دانستنش گنج بود)

    اما در جواب دوستانی که میپرسند چله توحیدی چیه و چجوریه؟

    چله و نذر یک پیمان و یک تعهد بین بنده و خداست تا بنده مصمم تر و جدی تر بر سر عهد و پیمانش با خودش بمونه

    و گرنه خدا چه نیازی به اعمال و دیدگاه ما داره.

    برای نتیجه گرفتن از قوانین بی نقص پروردگار تنها شرط اعتماد به قانونگذار اون یعنی خداونده

    و شما دارید میبینید حتی گفتن:«In God we trust » هم دیدگاه یک ملت 333میلیونی رو تحت تاثیر قرار داده.

    باشد تا رستگار شویم ( ان شاءالله)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 82 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1832 روز

      سلام به استادید بزرگوارم

      سلام به دوستان همراهم

      و سلام بر حبیبم

      چقدر خوشحالم و چقدر لذت میبرم که شما در لحظهٔ مقدسِ اکنون داری مفهومِ نامِ قشنگتو به معنای واقعیِ خودش زندگی میکنی….

      عجب کامنتی آقااااا !!!!!

      در کلمه ، کلمه اون و

      جمله به جمله ش عطر خداوند رو با روحم نوش کردم…

      و چندین بار خوندمش و هر بار بیشتر لذت بردم…

      و چه آیاتی رو ثبت کردی در این جایگاه نورانی….

      زبانم قاصره که بگم از خوندنشون چگونه قلبم منور شد…

      سبحان الله از لطف خداوندم..

      و میبوسم دستانت رو ، تک تک انگشتانت روکه به اراده پروردگار بر صفحه کیبورد موبایل لغزیدن و این اثر دلنشین رو‌خلق کردن….

      و صد البته نتایج عالی امروز ، ارزش شناخت همون تضادهایی هست که در روزهای دورتر تجربه کردی و خداوند رو سپاسگزارم که هر چند در اون شرایط در روزهایی مغبون و در روزهایی محروم بودی ، اما امروز ممنونی…

      ممنون خداوندی که شما رو به مسیری هدایت کرد که هر روز درسی برای آموختن و نعمتی برای شکر کردن داری….

      و اما چله توحیدی ، شاهکار این سایت توحیدی…

      حرکتی جهادی برای خودسازی و پرهیز از اشتباهات تکرار شونده به لطف خداوند عزیز….

      به قول حافظ شیرین سخن:

      ‌سحر گه رهرویی در سرزمینی

      همی گفت این معما با قرینی

      که ای صوفی،شراب آنگه شود صاف

      که در شیشه بماند اربعینی

      بله…شراب که ذات روحانی ماست

      و شیشه شراب که جام وجودی و تنِ ماست…

      در این چله نشینی(اربعین )به ثمر خواهد نشست، و زلال خواهد شد…

      چرا که وعده خداوند حق است و او خلف وعده نمیکند…

      سراسر غرق در نور و عشق الهی باشی حبیب جانم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      Ehsan Moqadam گفته:
      مدت عضویت: 1933 روز

      درود بر شما سید حبیب جان

      روزی امروز من کامنت شما بود واقعاً که این نگاه توحیدی بر بند بند دل و جانم اثر گذاشت

      چقدر تحسین می‌کنم شما را

      چه خدای مهربانی داریم

      چقدر این خدا بخشنده است و ما دریغ داریم از درخواست از او

      یکی از تمرین‌های مهم خداشناسی تمرین درخواست کردنه

      بی‌حد و مرز خواستن از رب

      یکی از جاهایی که خیلی خوب میشه شناخت شرک رو در درخواست کردنه

      میگیم خدا بخشنده است وهابه اما موقعی که نوبت به درخواست میرسه ذهن منطقیمون شروع میکنه به دو دوتا چهارتا کردن

      درحالی‌که این خدا بی‌نهایت بخشنده است

      هر چقدر هم که بخواهیم به اندازه یک قطره از اقیانوس عظیمش کم نمیشه و سوال اینجاست که چرا به‌راحتی محدودیت رو باور کردیم؟

      تذکر قرآن به تعقل دقیقاً همینجا معنی پیدا میکنه که بپرسیم از خودمون چرا محدودیت‌ها رو باور کردیم؟

      چرا ادعونی استجب لکم رو باور نداریم؟

      چرا فراموش می‌کنیم که داریم در هر لحظه هدایت میشیم؟

      وقتی یه خواسته‌ای رو مشخص می‌کنیم هزار جور منطق داریم برای نشدنش جز یه منطق که خداوند بزرگتر از چیزهایی است که ما می‌خواهیم.

      یاد جمله استاد در قدم اول میوفتم که گفتند ما فقط اگر یک باور درست داشته باشیم خودش به تنهایی معجزه میکنه.

      ما تنها اگر همین وعده ادعونی استجب لکم رو باور کنیم دیگه چیزی نیست که بخواهیم و نتونیم داشته باشیمش.

      خداروشکر برای این صراط مستقیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        سیدحبیب حافظان گفته:
        مدت عضویت: 2070 روز

        سلام بر مقدم ترین احسان سایت

        روزگارت سرشار از نیکی و احسان و نتایجت چون تمثیل قرآن ، 700 برابری ان شاءالله

        دوست عزیز و خوش ذوق و توحیدی من

        بسیار سپاسگزار و خوشحالم که توفیق همفرکانسی با دوستان گلی چون شما رو دارم

        باوری که من درست کردم اینه

        «خدایا عاشقتم چون باتو همه چیز ردیفه »

        و دارم جواب میگیرم.

        در پایان مجدداً از بیانات زیبا تون سپاسگزار و مشعوفم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      محمد سمیعی گفته:
      مدت عضویت: 1744 روز

      سلام به اقای حافظان عزیز

      بسیار لذت بردم از خوندن دیدگاهت؛ دمتگرم

      اگه ممکنه این جله توحیدی رو بیشتر برامون باز کنید ، یه توضیحی دادید ولی من کامل متوجه منظور شما نشدم،

      اگه براتون امکان داره کاملتر این چله توحیدی رو باز کنید ؛

      درسته استاد در مورد مسائل توحیدی خیلی زیاد توضیح دادن فایلهای ریگان اماده کردن و در تمام دوره هاشون هم ازش صحبت میکنن از توحید عملی ؛ ولی توضیح دوستاتی که عملی از این قوانین استفاده میکنن هم خیلی برامون میتونه مفید باشه

      ایشاله که روز بروز موفقتر و اگاهتر و شادتر باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 1257 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان باسلام وخدا قوت خدمت استاد عزیزم سلام به همه دوستان گلی که تو این جمع هستند خدا را بی نهایت سپاسگذارم که منا تو این مسیر هدایت کرد باورتون نمیشه چقدر این سری فایلهای الگوهای تکرار شونده منا به تفکر واداشته چقدر منا درگیر رفتارهای اشتباهم کرده. در طی روز مدام دارم رفتارهاما زیر و رو میکنم و می بینم که چقدر از این رفتارهارا دارم وچه ضربه هایی تو زندگیم از اونا خوردم انگار این فایلها برای من ساخته شده تا بفهمم اشتباهاتم کجاست وببینم از تکرار چه رفتارهایی مدام ضربه میخورم . چند وقتی بود میخواستم کامنت بزارم ولی یه الگوی رفتاری که همیشه در من تکرار میشه و منا درگیر میکنه به من اجازه نمی داد ! کمال گرایی! بله کمال گرایی افراطی .هر دفعه که اومدم کامنت بزارم گفت بزار تجربت بیشتر بشه کامنت بهتری بزاری بزار درکت بیشتر بشه کامنت بهتری بزاری و….. ولی امروز با دیدن این فایل وسوال پرسیدن از خودم (چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار میکنید؟ )متوجه شدم من مدام کارهای مهمم را به تعویق می اندازم بلافاصله بعد از دیدن فایل یکی از کار های مهم که چند ماهی بود میخواستم انجام بدم ویه نوبت دکتر بگیرم را انجام دادم .کار سختی نبود نمیدونم چرا پشت گوش انداختم! من عادت دارم همیشه کارهاما دقیقه 90 انجام میدم این رفتار همیشه تکرار میشه با این که فهمیدم اشتباهه برای مثال: ازطرف شرکتی که کار میکنم یه سری مدارک احراز حویت خواسته بودن برای پرداخت حقوق ومزایا ویه بازه زمانی مشخص کردن برای ارسال من تا روز اخر هیچ اقدامی نکردم روز اخر وقتی خواستم مدارکمو ارسال کنم به یه مشکلی تو سایت برخوردم و نتونستم ارسال کنم و دچار مشکل شدم وتا مرحله بعد که دوباره اعلام کردند دسترسی من به سایت و پنلم قطع شد. یه مثال دیگه خرید دوره کشف قوانین زندگی بود که میخواستم با قیمت قبل بخرم و گذاشتم برا روز اخر و وقتی اقدام کردم تا مرحله پرداخت که میرفتم انجام نمیشد و دوباره تکرار میکردم خلاصه خیلی اذیت شدم تا تونستم روز اخر دوره را تهیه کنم. یه مثال دیگه چند وقت پیش یه سفری میخواستیم بریم همه خونواده کارهاشونا انجام دادن و اماده بودن ولی من دم رفتن تازه ماشین را بردم برای سرویس تعمیرکار بهم گفت ماشین یه مشکلی داره و اونجا افتادم به تکاپو از این مکانیک به اون مکانیک وبا کلی دردسر و خواهش مشکل برطرف شد و بعدش چقدر عجله کردم تا به برنامه سفر برسم خسته و عصبانی.درصورتی که 1ماه وقت داشتم برای این کار و پشت گوش انداختم اینم بگم که به لطف خدای هدایتگرو مهربان واون چیزی که از اموزش های استاد عزیز یادگرفتم سعی کردم اونجا احساسم را خوب کنم تا اتفاقای خوب برام بیفته وبا خانومم قرار گذاشتیم تمرکزمون را بزاریم روی زیبایهای مسیر وهی تحسین کردیم. سفرمون همزمان بود با تموم شدن تماشای فایلهای سفر به دور امریکا و ما هدایت شدیم به مسیر ها و مکانهایی دقیقا و دقیقا شبیه به اون چیزی که تو سفر به دور امریکا دیدیم واون چیزی که تصور کردیم. به خدا قسم که من باورم نمیشد وفقط سپاسگذاری میکردم اون شد یکی از بهترین سفر های زندگیم . یکی دیگه از اشتباهاتی که من زیاد تکرار میکنم با هر مسئله کوچکی زود عصبانی میشم با کوچکترین اتفاق زود بهم میریزم داد وبیداد میکنم و ناراحتی درست میکنم ویکدفعه همه چیزا خراب میکنم. چند وقتی سعی کردم این رفتار را کنترل کنم ولی موفق نبودم اینقدر این رفتار بارها و بارها برام تکرار شده که خانومم گفته برای این رفتارت باید رو خودت کار کنی چون چند باری دیده بود موقع صحبت کردن با همکارم سر یه چیز کوچیک من زود بهم میریزم وعصبانی میشم. الان که فکر میکنم تو زندگیم بیشترین ضربه ها را از این رفتار خوردم چه رابطه هایی را خراب کردم !چه موقعیت هایی را از دست دادم ! چه صدماتی زدم که شاید قابل جبران نباشند وفقط پشیمونم. وامید دارم وایمان دارم که با بودن تو این مسیر الهی و عمل کردن میتونم روز به روز عالی تر و عالی تر بشم همینطور که الان دارم نتایج کوچیک را میبینم . به شرط استمرار داشتن وتو این مسیر بودن استاد عزیز بی نهایت از شما سپاسگذارم در پناه الله یکتا شاد وسلامت باشید همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: