این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2017/05/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2017-05-20 19:05:362024-06-09 14:43:47باید شخصیتمان تغییر کند نه اینکه ادا در بیاوریم!
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خیلی خوبه که یاد بگیرم شعار ندم و اگر تغییراتی در شخصیت و روند زندگی م ایجاد میکنم برای حال خوب و احساس زیبای درونی خودم باشه و نزدیکی قلب و دلم به پروردگار کیهان ، اگر بتونم این راه و روش رو ماندگار و ابدی انجام بدم و لطف و رحمت پروردگار شامل حالم باشه ، همه چی عالیه
شکر گزار پروردگار م هستم که در مسیر زندگی همیشه مرا یاری رسانده و برایم مطابق با آنچه در ذهنم و قلبم از خدا خواستم در اختیارم قرار داده و هر چه قدر خواسته های من پیشرفت بکنه و بزرگتر باشه و پذیرش دریافتم پیشرفت کنه ، الله یکتا در این راه همراه من است .
خدا جونم شکرت
استاد از شما بابت این آگاهی های زیبا و از بانو شایسته عزیز که اینقدر زیبا همراه هستند واقعا ممنونم و دوستتون دارم
الهی شکر برای حس و حال عالی
ردپای من در روز نود و ششم از روز شمار تحول زندگی من
الان میفهمم چرا نتایجی که شما گرفتین با بقیه اساتید فرق داره همیشه میگفتم پس چرا بقیه استادا مثل شما نتیجه نگرفتن
حتی اونام فقط دنبال حرف زدنن عمل نمیکنن یه چیزی رو میگن و میرن دیگه به بقیش کار ندارن
استاد به نظرم خیلی ها تو تله ذهن میوفتن که دارن عمل میکنن فکر میکنن که دارن تغییر میکنن
به جز کسایی که واقعا نقاب زدن و شوآف میکنن
یه سریا فکر میکنن صرفا چون دارن گوش میدن پیگیری میکنن دارن تغییر میکنن
ولی تغییر باید تو عملکرد باشه
خود من فکر میکردم تو بعضی زمینه ها تغییر کردم ولی با این جمله شما که میگین تو شرایط خاص همون ادم قبلی میشن فهمیدم که نه تغییری نیست باید بیاریش تو شخصیتت چیزی که میشنوی باید با تمام وجودت باور کنی و بهش عمل کنی نمیگم یهو از 0 به 50 برسونیم ولی یکی یکی بریم بالا همین یکی یکیا تو رفتار مشخص میشه رفتار متفاوت از قبل شخصیت متفاوت از قبل
وقتی نتیجه چیزی که میخوام نیست یعنی شخصیت همونه عوض نشده البته نباید ناامید بشم میام میگم ایراد کار اینه که تعهد کافی نداشتم حالا فهمیدمش پس با دقت بیشتر کار میکنم و سعی میکنم بیارمش تو روزمرگیم زندگیم و رفتارم باید جزئی از وجودم بشه
تا به نتایج متفاوت برسم
نمیشه من قبلی باشم و نتایج جدید بخوام
منه جدید شخصیت جدید نتایج جدید میاره برام
نمیگم نقاب ولی خودم به شخصه تو تله بودم که دارم تغییر میکنم
وقتی میدیدم که سرعت نتایج کمه واسم سوال بود چرا پس الان فهمیدم چون سرعت و شدت تغییر کمه اون گیوتینی کار کردن روی خودم در کار نیست تا نتایج بوم بوم بوم صدا بده
تو شرایط خاص هنوزم کنترلش از دستم میره هنوزم به هممیریزم و اینا جای کار داره
ولی تکرار و تکرار و تکرار بلاخره همه چیزو عوض میکنه
ممنون از دوست عزیزم با این کامنت زیبا و نکته عالی که گفتن و ممنون از شما استاد گل که این اگاهیی هارو به ما میدین
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار
خدا را شکر که من هم یکی از اعضای خانواده بی نظیر سایت الهی هستم
مهم این است که باید شخصیت خودمان را عوض کنیم یعنی باید همیشه روی خودمان کار کنیم باید مواظب افکار و ورودی های خودم باشم باید در هرلحظه مواظب احساسات درونی خودم باشم
اصل قانون این است که باید همیشه روی نکات مثبت توجه کنم و اعراض کنم از نازیبایی ها
کار راحت این است پشت سر دیگران حرف بزنیم
کار سخت این است که که غیبت نکنم استاد عزیزم از وقتی که با این سایت الهی آشنا شدم دیگه سعی می کنم غیبت نکنم یعنی خود به خود اون آدم هایی که کارمون شده بود غبیت کردن دیگه از اونا خبری نیست
اون مثالی که شما از دوستان زدید من یاد یه مثال افتادم که یه روحانی تو مسجد صحبت میکنه که آگه بچه هاتون روی فرش دستشویی کردن اون فرش را ببرید از قضا خانم اون روحانی داخل مسجد بوده وقتی به خونه میاد میبینه که فرش پاره شده بعد به خانمش میگه چرا فرش پاره شده
خانمش میگه که خوب خودت تو مسجد گفتی که باید این را انجام بدهی آقای روحانی میگه که این حرف را من برای مردم زدم نه برای خودمون
تحسین میکنم اراده وهمت شما استاد عزیزم که با عمل کردن به قانون برای ما بهترین الگو شدید
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است این باور را باید همیشه تکرار کنم تا در هرلحظه به یاد داشته باشم که اگر حرفی میزنم آیا خودم به آن عمل میکنم
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
امروز صبح که نشانه روزم رو دیدم 3برابر کردن درامد در یک سال بود وبرای چندمین بار تعهد دادم و داشتم فکر می کردم به اولین باری که تعهد دادم ودرامدمون رو به یاد اوردم ونگاه کردم باورم نمی شد ما چطور با اون درامد زندگی می کردیم ویه نگاه به زندگیم کردم که چقدر تغییر کرده خودم چقدر تغییر کردم با اینکه می بینم خیلی جاها تعهدم رو فراموش می کنم وبر می گردم به اون ادم قبل.
اما یه چند روزی هست مصمم تر از قبل تصمیم گرفتم عمل کنم فقط گوش دادن خوندن وکامنت گذاشتن دردی از من دوا نمی کنه باید عمل کنم باید مثل استاد متعهد بشم.
من می خوام واقعا تغییر کنم زندگیم تغییر کنه این همه سال تو خواب غفلت بودم حالا که بیدار شدم می خوام درست وحسابی بیدار بشم می خوام بقیه عمرم رو زندگی کنم ولذت ببرم می خوام فی الدنیا حسنه باشم.
حالا که امروز تعهد به افزایش درامدم دادم تعهد می دم به خودم به خدای خودم که تغییر کنم شخصیتم تغییر کنه وتمام تلاشم رو بکنم.
خدایا سپاس برای قرار گرفتن در این مسیر.
خدایا کمکم کن پای عهدم با تو وخودم بمونه وچند وقته دیگه فاطمه ای نو متولد بشه متفاوت از همه این سالها.
الهی شکرت 96مین مداررسیدن به خداراباتوکل به خداقدمهای عمیق وپررنگ رابرداشته ام وهرقدمم رابه کل خانواده ام تقدیم میکنم به امیدقدمهای الهی بهترانشاالله.
بانام خداوسلام به خداکه قوت قدم برداشتن رابه من داده است وبه من آموخته چگونه قدم بردارم الهی هرچی هست کریدیتش ازخودِ،خودِ،خودتِ.
سلام به استادوخانواده ی صمیمی.
دارم روخودم کارمیکنم که هرچی میگم ادااطفارنباشه وبه قول قدیمی هامیگفتن خوف ورجا هستم خدایاکمکم کن که کجاهستم مسیردرسته یاغلط!؟
دیشب خوابیدم به شکرانه ی الهی ساعت2:10دقیقه ی صبح بیدارشدم 3ساعت به اذان صبح وقت بود1ساعت و20دقیقه فایلهای انگیزشی درپرتوآرامش روگوش کردم.وبه فکرمسیریابی برای کوهپارک روداشتم بافلان خط میرم تاپارک ملت بعدبه من الهام شدبرای اولین باره داری میری بامتروبرواول خط!ذهنم حالش به هم خوردنه!نه!بازتومتروپیام بازرگانی!گفتم صبح که شدتصمیم میگیریم!ساعت4براسحری بلندشدم طبق معمول نمازوقرآن وگوش کردن فایل ساعت9بیدارشدم تا10باغذا دادن به روح وذهنم مشغول بودم وساعت10:30راه افتادم برای فتح کوههای اطراف شهراینبارمسیرکوهپارک به سمت کوه خورشیدوکوه پلکانی بعداز5ساعت به خانه رسیدم که4ساعت پیاده روی کردن روتجربه کردم 2ساعت جاده آسفالت وزیبابودتاحالاندیده بودم!یک ربع تاچشمه آب بردارم و2ساعت روی کوه تاخانه رسیدم.عجیب این ذهن روبردمش بیرون باننه من غریبم کناراومدم ویک قدم یک قدم پیش رفتیم.باکلی معجزات.حالاشروع ماجراکه آیاادادرمیارم یاواقعاکاروانجام میدم!؟
جلوی درب آسانسوربه یک حاج آقای مرتب مثلامثل خادم حرم باشه ولی نمیدونم چه شخصیتی داشت!؟
1_سلام واحوال پرسی کردم ولحظه ی خروج از آسانسورتعارف کردن منم جلورفتم باخودم احساس کردم این آقابرای من تومترو کارت میزنه خواستم کارت بزنم بنده خداکارت کشیدگفت:بفرمایین خانم استاداین موهبت الهی بودگفتم: نه! شمابفرمایین چون سریع درب ورودی بسته میشه خودشوکنارکشیدمن واردشدم وتوآسانسوربعدی گفت: میخوام برم فلکه ی آب گفتم ازاین مسیربیاپرسیدداری میری پارک پیاده روی گفتم :بله چون ازخونه بالباش ورزشی میرم مهم نیست که مردم چی فکرمیکنن من بالباس ورزشی راحتترم وباوسایل نقلیه ی عمومی هم میرم!تومتروهندزفری گوشم بود. وبرای پیام بازرگانی کلی باخودم کلنجارشدم برای پیام ذهنم اجازه نمیداد! گفتم: لیلابجنب یک ایستگاه دیگه مونده سریع گوشی روقطع کردم وشروع کردم وبه خیروخوشی تمام شد خانهاتشویق کردن وگفتن خداکنه قلب ماهم آرام بشه وازمترو به سمت ایستگاه خط واحدرفتم.
2_ازراننده خط واحدآدرس پرسیدم، گفت: بافلان خط برووتومسیردوباره خط عوض کن رفتم اتوبوس بعدی سلام خداقوت گفتم: ببخشیدمن همکارم وآدرسوگفتم گفت: سوارشوکارتودادم که موجودی روبه من بگه گفت: بفرماییدکارت نمیخواد.وفلان ایستگاه پیاده شوبافلان خط برو.توی مسیرچراغ قرمزخیلی طولانی شد.گفتم: الان موقعشِ بلندشدم .گفتم :حالاکه چراغ طولانی شدمثل تلویزیون یک پیام بازرگانی اجراکنم!بیشترمسافرهادقت کردن یک خانم جوان وحاج خانم کنارهم بودن ولی نصبتی نداشتن هردوتاشون برام دست زدن وخیلی تحسین کردن وبه ایستگاه رسیدم خداحافظ.
3_خط بعدی رفتم جلومودبانه باراننده سلام وعرض ادب وگفتم من همکارم میخوام برم کوه پارک اولین بارم بلدنیستم !محترمانه گفت: تشریف بیارین بالاوخیلی ازمسافرهاتوایستگاه پارک پیاده میشن.وجاش مشخصه.ومنم سریع یک پیام بازرگانی انجام دادم . خانمهاخیلی لذت بردن الهی شکرت اینهاهمه موهبت الهی بود.
ویک پسربچه مدرسه ای گفت خانم من باهاتون بیام راه رونشونتون بدم!دوستاش مسخرش کردن ومنم تشکرکردم.گفتم: نه!مامان جان راحت باش.3ایستگاه قبل پیاده شدویک آقایی گفت: اگه پارک خورشیدمیخوای بری 3ایستگاه بعدپیاده شو؟
بالاخره قسمتم کوه پارک نشدولی بکوب 2ساعت توجاده ی زیباپیاده روی کردم پرسون، پرسون به مسیرادامه دادم.ازاآقای سوپری پرسیدم بطری خالی دارین؟گفت: نه!گفتم: شنیدم تومسیرچشمه ی آب هست وروزه هستم براافطارم میخوام سریع رفت ازپشت پاچال یک بطری کوچک داشت .گفتم خوبه !گرفتم راه افتادم جوتررویک نیمکتی نمازخوندم وکلی هم کوهنوردبه قله زومیرفتن!وگفتم نه الان وقتش نیست یک روزه دیگه مخصوص قله زوباماشین بایدبیام.ورفتم به سمت چشمه یک خانم وآقای جوان اول کال نشسته بودن ازراه دورپرسیدم آب بطری روتکون دادم اشاره کردن بیابالاگفتم: چقدرراهه؟ گفت :بروتقریبازیادراه هست تنهاتوکوه میرفتم گفتم :خدایاهدایتم کن من بودم،خدابودوصدای استادعزیزم.وازدوریک پسربچه دیدم ویک کوهنورددستم به زانوم بودخداقوت گفت :پرسیدچرادستت به زانوته؟ گفتم ازفلان جاپیاده میام !گفت: تومسیرکه زیادماشین میاددست بلندمیکردی کوهنوردهاکمک میکنن الان میخوای برگردی مسیرم فلان جاست وآب چمشمه غیرشربه بیامن توکولم آب دارم .گفتم :نه! میخوام چشمه روببینم!وگرنه تومسیرمامورین طبیعت گفتن لوله آب ازچشمه کشیدیم بروبطری توآب کن. تشکرکردم وگفت :بروبالاتروقتی اون پسربچه رودیدم دلگرم شدم رفتم ازیک آقایی پرسیدم گقت8ساله ازاین آب مامیخوریم خیلی هم عالیه!
جالب بودنام چشمه (گفتگوبود)
دقیقاصبح قرآن روبازکردم که امروزچه قدمی برای بهترزندگی کردن بردارم ویک نیتی کردم سوره ی مبارک مریم آمدکه زکریاخیلی پنهانی ازخدادرخواست بچه کردوهمسرپیرونازادارم !خداگفت: مامیتونیم هرکاری روانجام بدیم چقدراین چشمه باکلام خدامطابقت داشت بطری روآب کردم راهی شدم واردکوهای خورشیدشدم برای اولین باره خدایاکمکم کن روکوه قوت راه رفتن روبه من بده.به مسیر ادامه دادم تاپارک پله سنگی1ساعت طول کشیدبه پسرم زنگ زدم به بابابگوبیاددنبالم گفت: من بیرونم!واقعاامروزلازم بودعزیزدلم بیاددنبالم ولی گوشی هم نداشت دلواپس شده بودمنم دیدم تاخونه سراشیبیه پیادتاخونه آمدم چقدرامروزلذت بردم ؟!خدامیدونه!
امیدوارم ادانباشدعاشقتونم .متشکرم که کامنتمو موخوندید.
بله استاد منم بعد ای مدت ک دارم رو خودم کار میکنم و اونجور باید نتیجه نگرفتم قطعا دلیلش عمل نکردن ب قانون هست، اونجور ک شما میگید عمل نمیکنیم و ما دوس داریم به رای و تفسیر خودمون تغیری بدیم،که باعث میشه نتیجه نگیریم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها ازتو یاری میخوام
خدایا باید در عمل تغیر کنم و بتونم خودم تغیرات خودم رو درک کنم لمس کنم و کاری ب کسی نداشته باشم ،قطعا نتایج م خیلی گویاتر و جذاب تر تاثیر میذاره تا خود من
من تلاشم رو میکنم ک چیز هایی ک دوس دارم به باور و شخصیتم تبدیل بشه رو در عمل حتی در خلوت خودم اجرا کنم خدایا خودت هدایتم کن
میدونم سخته آسون نیست ولی ب قول دوستمون سختیش در حدی نیست که نشه انجام داد،همه چی تغیر میکنه بجز مرگ ک اونم در ازل ثبت شده ک بازم خدا بخواد میشه حتی تاریخ مرگمون.
خب استاد از کرم زدن میوه درخت میگه اینکه چرا باید همچین درختهایی افت بخورن ولی درختهای هرز و بی میوه خیلی هم محکم هستن بدون نیاز ب سمپاشی!
ای مث باورهامون میمونه هر باوری ک بخوایم ریشه ای تغیری بدیم و ازش بهره ببریم قطعا آفت میخوره و شیطان تلاشش رو میکنه برای ثمر ندادن!برای همین استاد میگن همواره باید روی خودمون کار کنیم و بعد نتیجه دیدن ول نکنیم وگرنه آفت زده میشیم
ممنونم استاد عزیز برای این بحث
نباید حرفی رو زد ک بهش ایمان نداریم و عمل نمیکنیم چون مطمعنن حرف بی تااثیری هست و عرضه باید داشته باشیم و با نتیجه صحبت کنیم
خدایا شکرت برای تمام اتفاقات مثبت و خوب زندگیم
در پناه الله یکتا شاد سالم سعادتمند و ثروتمند باشیم
حمد و سپاس خدایی را که تنها آفریننده آسمان ها و زمین است
سلام استاد عزیز و دوستان همفرکانسی عزیزم
احساسی که الان دارم و من رو مجاب کرد که بیام و این مطالب رو بنویسم رو هیچ وقت نداشتم،
.
من از اون دسته ادمهایی هستم که همیشه نتایج یویویی داشتم تو زندگیم، چند وقت روی باورهام و رفتارهام کار کردم و خب طبق قانون نتایج هم به همون مقدار دریافت شده، ولی بعد از مدتی دست کشیدم از کار کردن روی خودم و باز برگشتم به همون نتایج قبلی و حتی پایینتر از اون،این قانون برای من واضح و روشن شده که وقتی روی خودمون کار نمیکنیم نه تنها نتایج از بین میره بلکه از جایی که بودیم هم میاییم پایینتر،
.
این باور که حالا اگه سالی 2 ماه هم بری باشگاه و ورزش کنی بهتره از اینکه اصلا ورزش نکنی به حدی در ذهن من قوی هستش که هر بار که اقدام به ورزش کردم و با جدیت هم انجام دادم نتونستم بیشتر از دو ماه ادامه بدم و هر بار به دلایلی پیش پا افتاده ورزش رو ترک کردم و خب نتایج هم خیلیی زود تغییر کردن و اندامم حتی از زمان قبل باشگاه بدتر هم شده،
باید برای رشد و پیشرفت خیلی جاه طلب باشیم و راضی به نتایج کوچیک نباشیم، تا با ادامه دادن مسیری که موفقیت های کوچیک رو برای ما بوجود اوردن بتونیم موفقیت های بزرگ رو هم خلق کنیم،
مسئله مهمی که در رفتارهای خودم شاهدش بودم این هست که انضباط و تعهد ندارم، تعهد همیشگی انجام کارهایی که مارو به موفقیت میرسونه،
وقتی با رعایت خورد و خوراک و تعهد به اینکه شبها زود بخوابم و روزها زود بیدار بشم تونستم نتایج خوبی رو توی کیفیت ورزش کردن و احساس خوبم درطول روز بگیرم،باید همون مسیر رو ادامه بدم و به دنبال تغییرات جادویی برای اتفاقات جادویی نباشم، کافیه همون مسیر تکاملی رو ادامه بدم و تعهد داشته باشم برای انجام کارهایی که خیلی وقت و انرژی نمیخواد و فقط کافیه که انجام داد،
این کامنت رو هم بعد از حدود 2 ماه دارم مینویسم، از خداوند میخوام من و همه انسان هایی که در مسیر موفقیت و رشد تلاش میکنند رو هدایت کنه،.
.
در هرجای این کره خاکی هستید، شاد،سالم، سعادتمند و ثروتمند باشید
یادمه حدود ۵ ۶ ماه پیش که به طور جدی قصد داشتم شما رو باور کنم و باهاتون همراه بشم، این فایل رو گوش میدادم و حرفهایی که زدین باعث شد حواسم به تین تله باشه. فقط روی خودم کار کنم چون من میخوام واقعا زندگی خودمو عوض کنم نه اینکه برای دیگران خفن و باحال باشم.
اونقدر شما تاکید کردین که فقط فقط تمرکزتونو بذارین رو خودتون، یا تمام وجود روی خودتون کار کنین، و همینطور نخواین بقیه رو تغییر کنین که شما نه اینکه خسیس یا بیعاطفه باشید بلکه این قلنونه و شما واقعا از تغییر دیگران ناتوانید که دیگه الان اینا آویزه گوشم شدن و من از ترس اینکه باز راه اشتباهو برم و گم بشم از اول ب این حرفاتون خوب خوب گوش دادم و بهش عمل کردم.
استاد منم قبل از اینکه با شما آشنا بشم فقط ادا در میآوردم. نه اینکه نخوام تغییر کنم یا سختم باشه، بلکه به این خاطر که من ایمان نداشتم، همه اینارو یه چیزای ماورایی و باحال میدونستم، رویاهای غیرواقعی که دوست داشتم باور کنم و خودمو گول بزنم که اینا واقعین.
وقتی برای اولین بار صدای شما رو شنیدم و دیدمتون ، میدونین اینقدر به دلم نشستین، هم خودتون و هم حرفهاتون، ایمانتونو میفهمیدم، فرکانسشو میگرفتم، همیشه فکر میکردم آدمایی که تدریس موفقیت میکنن حرفهاشون صرفا یه سری چیزاییه که فقط شنیدنشون قشنگه برای ما و گفتنشون قشنگه برای اونا، دروغای قشنگ، یه جورایی حس میکردم دارن فیلم بازی میکنن،
ولی شما من خیلی زود باورتون کردم، شاید اون حرفایی رو که میزدین خوب درک نمیکردم و مسلما باور نمیکردم، ولی صداقت، باور و ایمانی رو که شما به تکتک کلماتی که میگفتین، داشتین با تمام وجود درک و باور کردم. خیلی زود.
فایلا و حرفای شما لالایی شبای من قبل خوابم بود، عاشق صداتون شدم،
اون موقع با این دید حرفاتون رو نمیدیدم و درک نمیکردم و فقط صرفا به عنوان حرفهای انرژی مثبت و آرامش بخش گوش میدادم.
ولی کمکم به مدارهای بالاتر رسیدم و بیشتر درک کردم حرفاتون رو و وارد این مسیر شدم. خدارو شکر میکنم که منو با شما آشنا کرد. شما نوری در تاریکی برای من بودین از طرف خدا.
از صمیم قلبم ازتون سپاسگزارم و عاشقتونممم. براتون بهترینها رو آرزومندم. بمونید برامون.💗💗
به نام خداوند جان و خرد
سلام خدمت استاد عباس منش و بانو شایسته عزیز
الهی شکر
خیلی خوبه که یاد بگیرم شعار ندم و اگر تغییراتی در شخصیت و روند زندگی م ایجاد میکنم برای حال خوب و احساس زیبای درونی خودم باشه و نزدیکی قلب و دلم به پروردگار کیهان ، اگر بتونم این راه و روش رو ماندگار و ابدی انجام بدم و لطف و رحمت پروردگار شامل حالم باشه ، همه چی عالیه
شکر گزار پروردگار م هستم که در مسیر زندگی همیشه مرا یاری رسانده و برایم مطابق با آنچه در ذهنم و قلبم از خدا خواستم در اختیارم قرار داده و هر چه قدر خواسته های من پیشرفت بکنه و بزرگتر باشه و پذیرش دریافتم پیشرفت کنه ، الله یکتا در این راه همراه من است .
خدا جونم شکرت
استاد از شما بابت این آگاهی های زیبا و از بانو شایسته عزیز که اینقدر زیبا همراه هستند واقعا ممنونم و دوستتون دارم
الهی شکر برای حس و حال عالی
ردپای من در روز نود و ششم از روز شمار تحول زندگی من
الحمدلله رب العالمین
اللهم عجل الولیک الفرج
به نام خدا
سلام به شما استاد عزیز و همه دوستان
الان میفهمم چرا نتایجی که شما گرفتین با بقیه اساتید فرق داره همیشه میگفتم پس چرا بقیه استادا مثل شما نتیجه نگرفتن
حتی اونام فقط دنبال حرف زدنن عمل نمیکنن یه چیزی رو میگن و میرن دیگه به بقیش کار ندارن
استاد به نظرم خیلی ها تو تله ذهن میوفتن که دارن عمل میکنن فکر میکنن که دارن تغییر میکنن
به جز کسایی که واقعا نقاب زدن و شوآف میکنن
یه سریا فکر میکنن صرفا چون دارن گوش میدن پیگیری میکنن دارن تغییر میکنن
ولی تغییر باید تو عملکرد باشه
خود من فکر میکردم تو بعضی زمینه ها تغییر کردم ولی با این جمله شما که میگین تو شرایط خاص همون ادم قبلی میشن فهمیدم که نه تغییری نیست باید بیاریش تو شخصیتت چیزی که میشنوی باید با تمام وجودت باور کنی و بهش عمل کنی نمیگم یهو از 0 به 50 برسونیم ولی یکی یکی بریم بالا همین یکی یکیا تو رفتار مشخص میشه رفتار متفاوت از قبل شخصیت متفاوت از قبل
وقتی نتیجه چیزی که میخوام نیست یعنی شخصیت همونه عوض نشده البته نباید ناامید بشم میام میگم ایراد کار اینه که تعهد کافی نداشتم حالا فهمیدمش پس با دقت بیشتر کار میکنم و سعی میکنم بیارمش تو روزمرگیم زندگیم و رفتارم باید جزئی از وجودم بشه
تا به نتایج متفاوت برسم
نمیشه من قبلی باشم و نتایج جدید بخوام
منه جدید شخصیت جدید نتایج جدید میاره برام
نمیگم نقاب ولی خودم به شخصه تو تله بودم که دارم تغییر میکنم
وقتی میدیدم که سرعت نتایج کمه واسم سوال بود چرا پس الان فهمیدم چون سرعت و شدت تغییر کمه اون گیوتینی کار کردن روی خودم در کار نیست تا نتایج بوم بوم بوم صدا بده
تو شرایط خاص هنوزم کنترلش از دستم میره هنوزم به هممیریزم و اینا جای کار داره
ولی تکرار و تکرار و تکرار بلاخره همه چیزو عوض میکنه
ممنون از دوست عزیزم با این کامنت زیبا و نکته عالی که گفتن و ممنون از شما استاد گل که این اگاهیی هارو به ما میدین
خداروشکر که همچین دوستان نازنینی دارم
با ارزوی پیشرفت بیشتر برای هممون 🫡️
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار
خدا را شکر که من هم یکی از اعضای خانواده بی نظیر سایت الهی هستم
مهم این است که باید شخصیت خودمان را عوض کنیم یعنی باید همیشه روی خودمان کار کنیم باید مواظب افکار و ورودی های خودم باشم باید در هرلحظه مواظب احساسات درونی خودم باشم
اصل قانون این است که باید همیشه روی نکات مثبت توجه کنم و اعراض کنم از نازیبایی ها
کار راحت این است پشت سر دیگران حرف بزنیم
کار سخت این است که که غیبت نکنم استاد عزیزم از وقتی که با این سایت الهی آشنا شدم دیگه سعی می کنم غیبت نکنم یعنی خود به خود اون آدم هایی که کارمون شده بود غبیت کردن دیگه از اونا خبری نیست
اون مثالی که شما از دوستان زدید من یاد یه مثال افتادم که یه روحانی تو مسجد صحبت میکنه که آگه بچه هاتون روی فرش دستشویی کردن اون فرش را ببرید از قضا خانم اون روحانی داخل مسجد بوده وقتی به خونه میاد میبینه که فرش پاره شده بعد به خانمش میگه چرا فرش پاره شده
خانمش میگه که خوب خودت تو مسجد گفتی که باید این را انجام بدهی آقای روحانی میگه که این حرف را من برای مردم زدم نه برای خودمون
تحسین میکنم اراده وهمت شما استاد عزیزم که با عمل کردن به قانون برای ما بهترین الگو شدید
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است این باور را باید همیشه تکرار کنم تا در هرلحظه به یاد داشته باشم که اگر حرفی میزنم آیا خودم به آن عمل میکنم
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام.
امروز صبح که نشانه روزم رو دیدم 3برابر کردن درامد در یک سال بود وبرای چندمین بار تعهد دادم و داشتم فکر می کردم به اولین باری که تعهد دادم ودرامدمون رو به یاد اوردم ونگاه کردم باورم نمی شد ما چطور با اون درامد زندگی می کردیم ویه نگاه به زندگیم کردم که چقدر تغییر کرده خودم چقدر تغییر کردم با اینکه می بینم خیلی جاها تعهدم رو فراموش می کنم وبر می گردم به اون ادم قبل.
اما یه چند روزی هست مصمم تر از قبل تصمیم گرفتم عمل کنم فقط گوش دادن خوندن وکامنت گذاشتن دردی از من دوا نمی کنه باید عمل کنم باید مثل استاد متعهد بشم.
من می خوام واقعا تغییر کنم زندگیم تغییر کنه این همه سال تو خواب غفلت بودم حالا که بیدار شدم می خوام درست وحسابی بیدار بشم می خوام بقیه عمرم رو زندگی کنم ولذت ببرم می خوام فی الدنیا حسنه باشم.
حالا که امروز تعهد به افزایش درامدم دادم تعهد می دم به خودم به خدای خودم که تغییر کنم شخصیتم تغییر کنه وتمام تلاشم رو بکنم.
خدایا سپاس برای قرار گرفتن در این مسیر.
خدایا کمکم کن پای عهدم با تو وخودم بمونه وچند وقته دیگه فاطمه ای نو متولد بشه متفاوت از همه این سالها.
استاد متشکرم.
در پناه خدا.
به نام خدای مهربانم .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و همه دوستان هم فرکانسیم .
الهی شکرت هدایتم کردی بیام در این فایل در مورد چنین موضوعی کاملا هدایتی بنویسم الهی به امید تو .
استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم برای تمام فایلهای ارزشمندی که واقعا رایگان نیستند و هدیه الهی هستند
در این مورد که ادا در آوردن صحبت شد به نظرم از ابتدای کار نمیشه واقعا توقع داشت که یهویی به قول استاد
عزیزم با یک دکمه شخصیت این همه سال یهویی عوض بشه این امکان پذیر نیست میشه با همون اوایل با ادا
دراوردن ارام ارام تکاملی مثل بچه ها که اول میخان چیزی یاد بگیرن ادای ما بزرگتر ها را در میارن اصلا نمیشه
که ما بدون ادا در اوردن چیزی را یاد بگیریم اولش به نظرم نقطه شروعش هست نباید به کسانی که با قوانین
آشنا شدن سخت گرفت و مقایسه کرد با ادمی که چندین سال هست میدونه قوانین چیه و فرکانس را میفهمه
مقایسه نکنیم خودمون را عملکردمون را با دیروز یک هفته یک ماه قبل مقایسه کنیم پیشرفت خودمون را بزرگ
جلوه بدیم و جشن بگیریم تا در ذهنمان هزاران برابر مرور کنیم موفقیتهای ریز به ریز را بهش بال و پر بدیم
وقتی که در ذهنمون هزاران برابر تکرار کنیم انگار هزاران برابر تجربه کردیم حالا میتونه در جنبه منفی باشه و یا
مثبت ماهایی که اینجا هستیم صد در دص دنبال مثبته هستیم باید بتونیم این کارو عادتمون کنیم مثل تمام
کارهایی که بهش ارام ارام عادت دادیم شده جزیی از شخصیتمون حالا در مورد هر چیزی اینم همینه عادت کنیم به
قوانینی رفتار کردن نه فقط شکل زیبای حرف زدن را داشته باشیمو فقط بمونیم تو فرکانس ادا دراوردن نه ادا دراوردن
برای ابتدای کار استارت هست تا بفتیم رو غلطک و فرکانس غالبمون وزنش قوانینی تر باشه تا فرکانس قوی
مثبت خواسته ها اتفاقات عالی مرور بشه و همینطور تا بی نهایت ادامه دارد
انشااله خودم بتونم عملگرا باشم دنبال نقش و نقاب زدن ادا نباشم و به قوانین عمل کنم به حرف و کامنت نباشه
به امید الله مهربانم برای همه شما دوستان و استاد عزیزم مسیر زیبای بهشتی را آرزومندم دوستون دارم ..
خدا نگهدارتون .
الهی شکرت 96مین مداررسیدن به خداراباتوکل به خداقدمهای عمیق وپررنگ رابرداشته ام وهرقدمم رابه کل خانواده ام تقدیم میکنم به امیدقدمهای الهی بهترانشاالله.
بانام خداوسلام به خداکه قوت قدم برداشتن رابه من داده است وبه من آموخته چگونه قدم بردارم الهی هرچی هست کریدیتش ازخودِ،خودِ،خودتِ.
سلام به استادوخانواده ی صمیمی.
دارم روخودم کارمیکنم که هرچی میگم ادااطفارنباشه وبه قول قدیمی هامیگفتن خوف ورجا هستم خدایاکمکم کن که کجاهستم مسیردرسته یاغلط!؟
دیشب خوابیدم به شکرانه ی الهی ساعت2:10دقیقه ی صبح بیدارشدم 3ساعت به اذان صبح وقت بود1ساعت و20دقیقه فایلهای انگیزشی درپرتوآرامش روگوش کردم.وبه فکرمسیریابی برای کوهپارک روداشتم بافلان خط میرم تاپارک ملت بعدبه من الهام شدبرای اولین باره داری میری بامتروبرواول خط!ذهنم حالش به هم خوردنه!نه!بازتومتروپیام بازرگانی!گفتم صبح که شدتصمیم میگیریم!ساعت4براسحری بلندشدم طبق معمول نمازوقرآن وگوش کردن فایل ساعت9بیدارشدم تا10باغذا دادن به روح وذهنم مشغول بودم وساعت10:30راه افتادم برای فتح کوههای اطراف شهراینبارمسیرکوهپارک به سمت کوه خورشیدوکوه پلکانی بعداز5ساعت به خانه رسیدم که4ساعت پیاده روی کردن روتجربه کردم 2ساعت جاده آسفالت وزیبابودتاحالاندیده بودم!یک ربع تاچشمه آب بردارم و2ساعت روی کوه تاخانه رسیدم.عجیب این ذهن روبردمش بیرون باننه من غریبم کناراومدم ویک قدم یک قدم پیش رفتیم.باکلی معجزات.حالاشروع ماجراکه آیاادادرمیارم یاواقعاکاروانجام میدم!؟
ازخانه تاایستگاه متروسلام وصبح بخیربارهگذرهاومغازه دارهاداشتیم.
جلوی درب آسانسوربه یک حاج آقای مرتب مثلامثل خادم حرم باشه ولی نمیدونم چه شخصیتی داشت!؟
1_سلام واحوال پرسی کردم ولحظه ی خروج از آسانسورتعارف کردن منم جلورفتم باخودم احساس کردم این آقابرای من تومترو کارت میزنه خواستم کارت بزنم بنده خداکارت کشیدگفت:بفرمایین خانم استاداین موهبت الهی بودگفتم: نه! شمابفرمایین چون سریع درب ورودی بسته میشه خودشوکنارکشیدمن واردشدم وتوآسانسوربعدی گفت: میخوام برم فلکه ی آب گفتم ازاین مسیربیاپرسیدداری میری پارک پیاده روی گفتم :بله چون ازخونه بالباش ورزشی میرم مهم نیست که مردم چی فکرمیکنن من بالباس ورزشی راحتترم وباوسایل نقلیه ی عمومی هم میرم!تومتروهندزفری گوشم بود. وبرای پیام بازرگانی کلی باخودم کلنجارشدم برای پیام ذهنم اجازه نمیداد! گفتم: لیلابجنب یک ایستگاه دیگه مونده سریع گوشی روقطع کردم وشروع کردم وبه خیروخوشی تمام شد خانهاتشویق کردن وگفتن خداکنه قلب ماهم آرام بشه وازمترو به سمت ایستگاه خط واحدرفتم.
2_ازراننده خط واحدآدرس پرسیدم، گفت: بافلان خط برووتومسیردوباره خط عوض کن رفتم اتوبوس بعدی سلام خداقوت گفتم: ببخشیدمن همکارم وآدرسوگفتم گفت: سوارشوکارتودادم که موجودی روبه من بگه گفت: بفرماییدکارت نمیخواد.وفلان ایستگاه پیاده شوبافلان خط برو.توی مسیرچراغ قرمزخیلی طولانی شد.گفتم: الان موقعشِ بلندشدم .گفتم :حالاکه چراغ طولانی شدمثل تلویزیون یک پیام بازرگانی اجراکنم!بیشترمسافرهادقت کردن یک خانم جوان وحاج خانم کنارهم بودن ولی نصبتی نداشتن هردوتاشون برام دست زدن وخیلی تحسین کردن وبه ایستگاه رسیدم خداحافظ.
3_خط بعدی رفتم جلومودبانه باراننده سلام وعرض ادب وگفتم من همکارم میخوام برم کوه پارک اولین بارم بلدنیستم !محترمانه گفت: تشریف بیارین بالاوخیلی ازمسافرهاتوایستگاه پارک پیاده میشن.وجاش مشخصه.ومنم سریع یک پیام بازرگانی انجام دادم . خانمهاخیلی لذت بردن الهی شکرت اینهاهمه موهبت الهی بود.
ویک پسربچه مدرسه ای گفت خانم من باهاتون بیام راه رونشونتون بدم!دوستاش مسخرش کردن ومنم تشکرکردم.گفتم: نه!مامان جان راحت باش.3ایستگاه قبل پیاده شدویک آقایی گفت: اگه پارک خورشیدمیخوای بری 3ایستگاه بعدپیاده شو؟
بالاخره قسمتم کوه پارک نشدولی بکوب 2ساعت توجاده ی زیباپیاده روی کردم پرسون، پرسون به مسیرادامه دادم.ازاآقای سوپری پرسیدم بطری خالی دارین؟گفت: نه!گفتم: شنیدم تومسیرچشمه ی آب هست وروزه هستم براافطارم میخوام سریع رفت ازپشت پاچال یک بطری کوچک داشت .گفتم خوبه !گرفتم راه افتادم جوتررویک نیمکتی نمازخوندم وکلی هم کوهنوردبه قله زومیرفتن!وگفتم نه الان وقتش نیست یک روزه دیگه مخصوص قله زوباماشین بایدبیام.ورفتم به سمت چشمه یک خانم وآقای جوان اول کال نشسته بودن ازراه دورپرسیدم آب بطری روتکون دادم اشاره کردن بیابالاگفتم: چقدرراهه؟ گفت :بروتقریبازیادراه هست تنهاتوکوه میرفتم گفتم :خدایاهدایتم کن من بودم،خدابودوصدای استادعزیزم.وازدوریک پسربچه دیدم ویک کوهنورددستم به زانوم بودخداقوت گفت :پرسیدچرادستت به زانوته؟ گفتم ازفلان جاپیاده میام !گفت: تومسیرکه زیادماشین میاددست بلندمیکردی کوهنوردهاکمک میکنن الان میخوای برگردی مسیرم فلان جاست وآب چمشمه غیرشربه بیامن توکولم آب دارم .گفتم :نه! میخوام چشمه روببینم!وگرنه تومسیرمامورین طبیعت گفتن لوله آب ازچشمه کشیدیم بروبطری توآب کن. تشکرکردم وگفت :بروبالاتروقتی اون پسربچه رودیدم دلگرم شدم رفتم ازیک آقایی پرسیدم گقت8ساله ازاین آب مامیخوریم خیلی هم عالیه!
جالب بودنام چشمه (گفتگوبود)
دقیقاصبح قرآن روبازکردم که امروزچه قدمی برای بهترزندگی کردن بردارم ویک نیتی کردم سوره ی مبارک مریم آمدکه زکریاخیلی پنهانی ازخدادرخواست بچه کردوهمسرپیرونازادارم !خداگفت: مامیتونیم هرکاری روانجام بدیم چقدراین چشمه باکلام خدامطابقت داشت بطری روآب کردم راهی شدم واردکوهای خورشیدشدم برای اولین باره خدایاکمکم کن روکوه قوت راه رفتن روبه من بده.به مسیر ادامه دادم تاپارک پله سنگی1ساعت طول کشیدبه پسرم زنگ زدم به بابابگوبیاددنبالم گفت: من بیرونم!واقعاامروزلازم بودعزیزدلم بیاددنبالم ولی گوشی هم نداشت دلواپس شده بودمنم دیدم تاخونه سراشیبیه پیادتاخونه آمدم چقدرامروزلذت بردم ؟!خدامیدونه!
امیدوارم ادانباشدعاشقتونم .متشکرم که کامنتمو موخوندید.
فتبارک الله احسن الخالقین
تعهد روز نود و ششم
سلام به استاد عزیز و تمامی دوستانم
بله استاد منم بعد ای مدت ک دارم رو خودم کار میکنم و اونجور باید نتیجه نگرفتم قطعا دلیلش عمل نکردن ب قانون هست، اونجور ک شما میگید عمل نمیکنیم و ما دوس داریم به رای و تفسیر خودمون تغیری بدیم،که باعث میشه نتیجه نگیریم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها ازتو یاری میخوام
خدایا باید در عمل تغیر کنم و بتونم خودم تغیرات خودم رو درک کنم لمس کنم و کاری ب کسی نداشته باشم ،قطعا نتایج م خیلی گویاتر و جذاب تر تاثیر میذاره تا خود من
من تلاشم رو میکنم ک چیز هایی ک دوس دارم به باور و شخصیتم تبدیل بشه رو در عمل حتی در خلوت خودم اجرا کنم خدایا خودت هدایتم کن
میدونم سخته آسون نیست ولی ب قول دوستمون سختیش در حدی نیست که نشه انجام داد،همه چی تغیر میکنه بجز مرگ ک اونم در ازل ثبت شده ک بازم خدا بخواد میشه حتی تاریخ مرگمون.
خب استاد از کرم زدن میوه درخت میگه اینکه چرا باید همچین درختهایی افت بخورن ولی درختهای هرز و بی میوه خیلی هم محکم هستن بدون نیاز ب سمپاشی!
ای مث باورهامون میمونه هر باوری ک بخوایم ریشه ای تغیری بدیم و ازش بهره ببریم قطعا آفت میخوره و شیطان تلاشش رو میکنه برای ثمر ندادن!برای همین استاد میگن همواره باید روی خودمون کار کنیم و بعد نتیجه دیدن ول نکنیم وگرنه آفت زده میشیم
ممنونم استاد عزیز برای این بحث
نباید حرفی رو زد ک بهش ایمان نداریم و عمل نمیکنیم چون مطمعنن حرف بی تااثیری هست و عرضه باید داشته باشیم و با نتیجه صحبت کنیم
خدایا شکرت برای تمام اتفاقات مثبت و خوب زندگیم
در پناه الله یکتا شاد سالم سعادتمند و ثروتمند باشیم
حمد و سپاس خدایی را که تنها آفریننده آسمان ها و زمین است
سلام استاد عزیز و دوستان همفرکانسی عزیزم
احساسی که الان دارم و من رو مجاب کرد که بیام و این مطالب رو بنویسم رو هیچ وقت نداشتم،
.
من از اون دسته ادمهایی هستم که همیشه نتایج یویویی داشتم تو زندگیم، چند وقت روی باورهام و رفتارهام کار کردم و خب طبق قانون نتایج هم به همون مقدار دریافت شده، ولی بعد از مدتی دست کشیدم از کار کردن روی خودم و باز برگشتم به همون نتایج قبلی و حتی پایینتر از اون،این قانون برای من واضح و روشن شده که وقتی روی خودمون کار نمیکنیم نه تنها نتایج از بین میره بلکه از جایی که بودیم هم میاییم پایینتر،
.
این باور که حالا اگه سالی 2 ماه هم بری باشگاه و ورزش کنی بهتره از اینکه اصلا ورزش نکنی به حدی در ذهن من قوی هستش که هر بار که اقدام به ورزش کردم و با جدیت هم انجام دادم نتونستم بیشتر از دو ماه ادامه بدم و هر بار به دلایلی پیش پا افتاده ورزش رو ترک کردم و خب نتایج هم خیلیی زود تغییر کردن و اندامم حتی از زمان قبل باشگاه بدتر هم شده،
باید برای رشد و پیشرفت خیلی جاه طلب باشیم و راضی به نتایج کوچیک نباشیم، تا با ادامه دادن مسیری که موفقیت های کوچیک رو برای ما بوجود اوردن بتونیم موفقیت های بزرگ رو هم خلق کنیم،
مسئله مهمی که در رفتارهای خودم شاهدش بودم این هست که انضباط و تعهد ندارم، تعهد همیشگی انجام کارهایی که مارو به موفقیت میرسونه،
وقتی با رعایت خورد و خوراک و تعهد به اینکه شبها زود بخوابم و روزها زود بیدار بشم تونستم نتایج خوبی رو توی کیفیت ورزش کردن و احساس خوبم درطول روز بگیرم،باید همون مسیر رو ادامه بدم و به دنبال تغییرات جادویی برای اتفاقات جادویی نباشم، کافیه همون مسیر تکاملی رو ادامه بدم و تعهد داشته باشم برای انجام کارهایی که خیلی وقت و انرژی نمیخواد و فقط کافیه که انجام داد،
این کامنت رو هم بعد از حدود 2 ماه دارم مینویسم، از خداوند میخوام من و همه انسان هایی که در مسیر موفقیت و رشد تلاش میکنند رو هدایت کنه،.
.
در هرجای این کره خاکی هستید، شاد،سالم، سعادتمند و ثروتمند باشید
سلام استاد عزیز
سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایستهی عزیز
یادمه حدود ۵ ۶ ماه پیش که به طور جدی قصد داشتم شما رو باور کنم و باهاتون همراه بشم، این فایل رو گوش میدادم و حرفهایی که زدین باعث شد حواسم به تین تله باشه. فقط روی خودم کار کنم چون من میخوام واقعا زندگی خودمو عوض کنم نه اینکه برای دیگران خفن و باحال باشم.
اونقدر شما تاکید کردین که فقط فقط تمرکزتونو بذارین رو خودتون، یا تمام وجود روی خودتون کار کنین، و همینطور نخواین بقیه رو تغییر کنین که شما نه اینکه خسیس یا بیعاطفه باشید بلکه این قلنونه و شما واقعا از تغییر دیگران ناتوانید که دیگه الان اینا آویزه گوشم شدن و من از ترس اینکه باز راه اشتباهو برم و گم بشم از اول ب این حرفاتون خوب خوب گوش دادم و بهش عمل کردم.
استاد منم قبل از اینکه با شما آشنا بشم فقط ادا در میآوردم. نه اینکه نخوام تغییر کنم یا سختم باشه، بلکه به این خاطر که من ایمان نداشتم، همه اینارو یه چیزای ماورایی و باحال میدونستم، رویاهای غیرواقعی که دوست داشتم باور کنم و خودمو گول بزنم که اینا واقعین.
وقتی برای اولین بار صدای شما رو شنیدم و دیدمتون ، میدونین اینقدر به دلم نشستین، هم خودتون و هم حرفهاتون، ایمانتونو میفهمیدم، فرکانسشو میگرفتم، همیشه فکر میکردم آدمایی که تدریس موفقیت میکنن حرفهاشون صرفا یه سری چیزاییه که فقط شنیدنشون قشنگه برای ما و گفتنشون قشنگه برای اونا، دروغای قشنگ، یه جورایی حس میکردم دارن فیلم بازی میکنن،
ولی شما من خیلی زود باورتون کردم، شاید اون حرفایی رو که میزدین خوب درک نمیکردم و مسلما باور نمیکردم، ولی صداقت، باور و ایمانی رو که شما به تکتک کلماتی که میگفتین، داشتین با تمام وجود درک و باور کردم. خیلی زود.
فایلا و حرفای شما لالایی شبای من قبل خوابم بود، عاشق صداتون شدم،
اون موقع با این دید حرفاتون رو نمیدیدم و درک نمیکردم و فقط صرفا به عنوان حرفهای انرژی مثبت و آرامش بخش گوش میدادم.
ولی کمکم به مدارهای بالاتر رسیدم و بیشتر درک کردم حرفاتون رو و وارد این مسیر شدم. خدارو شکر میکنم که منو با شما آشنا کرد. شما نوری در تاریکی برای من بودین از طرف خدا.
از صمیم قلبم ازتون سپاسگزارم و عاشقتونممم. براتون بهترینها رو آرزومندم. بمونید برامون.💗💗