این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-9.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-19 10:07:342024-09-17 08:04:03هدفگذاری با قانون تکامل
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دیوانه شدن کمه اینجا! وقتی توی یه لحظه دیدم اسم فایل جدید ،زندگی در بهشت نیست، با خودم گفتم ۱۰۰در۱۰۰ به خواسته ی این چند روز من ربط داره و همین هم شد!
خدایا شکرت شکرت
استادجان از دوسال پیش تصمیمی داشتم که اون موقع نمیتونستم از پسش بربیام(شک و هزینه و باور!) میگفتم خب این کارو بکنم و نتیجه نده چی، الکی وقت و هزینم رو هدر میدم و شاید لازم نباشه اصلا! شاید اصلا نخوام تو این مسیر بمونم، اصلا از کجا هزینش رو بیارم، و و و .. حالا از وقتی یه قله برا خودم مشخص کردم، به وضوح رسیدم که اون تصمیم دو سال پیش در راستای همین هدفه بوده و میتونسته کمکم کنه!چیزی که اون موقع به ظاهر لازمم نمیشد! این چند وقته افتادم دنبالش که هرطور شده شروعش کنم و انجامش بدم ولی اصلا عجله ای نکردم یا خودم اذیت نکردم(چون تاحدی این باور رو پذیرفتم که اون چیزی که میخوام در زمان درستش حتما به نفعم برام انجام میشه حتی اگه همه بگن دیره!) و هی به خودم میگفتم یا میشه یا نمیشه دیگه بهتر از یک جا موندن و حاشیه امن هست، و یاد حرفتون افتادم که گفتین هزینه کنین برا هدفتون، خب این یعنی احترام قائل میشیم برا هدفمون برا خودمون ، و باعث میشه یه جورایی حس لیاقت هم تقویت بشه!
خب من یه مسیر رو همش روش متمرکز بودم ولی باهاش راحت نبودم و میگفتم شاید یه راه راحت تر و بهتری هم باشه و توی مدار این خواسته بودم با صحبت کردن و پرسیدن درموردش، تا اینکه دوستم یهو دیشب توی حرفاش درمورد خودش، یه ایده بهم داد(جالب اینه که وقتی گفتم چرا زودتر نمیگفتی بهم ،فک میکرد این مورد رو قبلا بهم گفته ولی نگفته بود تا دیشب که من به خوبی توی فرکانسش بودم!) کلی راهنماییم کرد و تا صبح داشتم سایت ها رو شخم میزدم دنبال جور کردن تکه های پازل و هرچی بیشتر میگشتم انرژیم بیشتر میشد و اصلا خوابم نمیومد! مثل حرفتون که گفتین خوابم کمه ولی انرژی دارم، یا اینکه گفتین دنبال هدف بودن، انرژی میده نمیذاره آدم درونش بپوسه.. خب کلی اطلاعات جمع کردم و سوالهای داشتم که باید از متخصصش میپرسیدم، درخواست دادم به خداوندم که راحت و عالی این یکی هم حل بشه و واقعا راحت اینم حل شد و جوابهام رو گرفتم و مسیر جدیدی برام واضح شد که باهاش راحت تر بودم! و خداروشکر تصمیمم گرفته شد و به امید خدا سر وقتش عملیش میکنم، انقد این موضوع بهم روحیه داد که داشت صبح میشد و خوابم نبرد و نشستم روی موضوع جلسه ای که هفته بعدی داریم با همکارا فکر کردم و کلی سوال و ایده نوشتم و آماده کردم براش!
دو ساعتی خودمو به زور خوابوندم و با انرژی بیدار شدم و بیشتر روش کار کردم و کل روزم با انرژی بودم و کارهای کوچیکی که عقب انداخته بودم هم انجام دادم..
این تصمیم یه قدم هست توی مسیر هدفم، برای طی تکاملم. همه چی همین مسیر هست.
استادجانم ،گاهی مسیر رسیدن به خواسته هامون زیادی طبیعی میشه و ما هم فراموشکار! مثلا الان که دارم دربارش مینویسم هی یادم میاد مثلا ازوقتی درموردش حرف میزدم و میگفتم میخوام انجامش بدم حتی اولش که جدی نبودم، هدایت شدم به مسافرت کوچیک به شهری که چندسالی اونجا بودم و تجدید خاطره توی اون شهر باعث شد مصمم تر بشم و بیشتر برم تو فرکانسش.( بازم جمله ی شما توی گوشم زنگ میخوره:
خواسته ی ما هست وجود داره کار ما اینه ما بریم توی فرکانسش توی مدارش )
اصلا همون سفر کوتاه رو هم دوست دارم درموردش بگم چقد درس داشت برام، یادمه وقتی از قانون فرکانس بی خبر بودم و تازه بخاطر دانشگاه رفته بودم اون شهر، همش به خونواده میگفتم ازبس هی چندروز چندروز من رفتم اونجا تا بالاخره دانشگام افتاد همونجا! یا ازبس از آب و هواش خوشم اومد!(درواقع ناآگاهانه ازقبل خودمو برده بودم توفرکانسش). چندسالی که اونجا دانشجو بودم توی یکی دو ساعت از جلو چشمم گذشت، با خودم گفتم چی شد که من برگشتم سر جای اولم همون زادگاهم و اون چندسال، تغییری ایجاد نکرد تو زندگیم؟ یاد ناسپاسی خودم افتادم، اومده بودم جایی که میتونستم خیلی پیشرفت کنم و درس بخونم و مستقل بشم (چیزی که شدیدا حال خوبی بهم میده) و تجربه های جدیدی کسب کنم و مدارم بره بالاتر، ولی من چیکار کرده بودم، چشم رو خوبیها بسته بودم و لذت نمیبردم و همش شاکی بودم و استفاده ای نمیکردم و همون آدم قبلی مونده بودم! خب جهان هم کار خودش رو کرد و منی که اون زمان ناسپاس و کافر بود رو برگردوند سر خونه ی اولم! دقیقا یادمه وقتی بعد از دانشگاه برگشتم خونه همین حس رو داشتم! خب که چی؟؟عمرم رو تلف کردم و برگشتم!! خدای من! ولی خب همین تضاد باعث شد دوباره به تکاپو بیفتم و سعی کنم تغییر کنم از همین جایی که هستم، و امروز ربط زیادی به آدم دو سه سال پیش ندارم، این دفه آگاهانه دارم سعی میکنم تغییر و پیشرفت کنم از همین خونه اولم!
خوشحالم از اینکه یه روز دیگه رو زنده بودم و زندگی کردم، جست و جو کردم، یه قدم دیگه به هدفم نزدیکتر شدم، باز شما رو دیدم و حرفای خداوند به خودم رو از زبان فصیح شما شنیدم و کنار خونواده ی بی نظیرم(دست های بی نظیر خداوند) با شادی زندگی کردم.
همه چی طیِّ مسیره
(این روزا دچار یه تضاد بزرگ وتکراری هم شدم که برعکس قبلا دارم حسم رو خوب نگه میدارم و به راه حل های درستش فک میکنم و باورهای اشتباه گذشته رو که میان سراغم رو کنسل میکنم براخودم و سعی دارم با فرکانس درست، کاری کنم خودش به امیدخدا به خوبی و راحتی حل بشه و بعد بیام اینجا درموردش بنویسم)
عاشقتونم، عاشق سادگی و شفافیت و صداقتتونم
شاد و سلامت و ثروتمند باشین استاد و مریم عزیزم و خونواده عباسمنشی بی نظیرم😘❤🌹
سلام دوستان قشنگم امیدوارم حالتون خوب باشه عالی باشه زندگیتون پر از عشق ، محبت، دوست داشتن باشه 🌹
سلام استاد
چقدر شما گل هستید آخه
آخه دقیقا این بحث زمانی به من یادآوری شد..
خب من الان بحث مختلف رو یاد گرفتم قانون جذب قانون آفرینش تمرکز بر نکات مثبت وووو….. خب الان چی نیاز دارم مسیر ….!!!
تا الان بارها و بارها گوش دادم این فایل رو و هنوزم دارم آگاهی های جدید در هر دفعه گوش دادن بدست میارم الآنم ۵صبح و واقعا انقدر که این آگاهی ها شیرینه و من دارم لذت میبرم از بدست آوردنش جوری که هنوز خسته نیستم هنوز انرژی دارم در حالی که ۸:۳۰دقیقه باید محل کارم باشم، اصلا خسته نیستم
کل روزم نشستم سه قسمت آخر سریال بهشت رو کامنت هاشو خوندم استاد همینجور که تو فایل جدید که گذاشتید واقعا این خانواده چقدر با دیگر افراد این جامعه ای ما داریم توش زندگی میکنیم فرق دارن چقدر بچه ها فوقالعاده هستند
خیلی خیلی لذت میبرم وقتی نظرات دوستان رو میخونم به چه قدرت های رسیدن خیلی خوشحالم عضو این خانواده فوقالعاده هستم 🌹
بریم سراغ فایل .آره واقعا باید ببینی در گذشته ناصر تو چکار کردی تو زندگیت به چه هدف های که میخواستی برسی رسیدی بعد بیای به تناسب اون دست آوردها انتخاب کنی و خودت رو به چالشی دعوت کنی که . تو زندگی گذشته ت یک پله پایینتر گذروندی باشی و خب این همون قانون تکامل میتونه باشه حالا جدا انتخاب مناسب هدف باید این رو نیز درنظر بگیرم که به اون هدفی که انتخاب کردیم تعهد داشته باشیم و در مسیر اون هدف مورد نظر کارهای رو که باید انجام بدیم از خودگذشتگی.. و پل ها رو بگذرونیم تا به هدف مورد نظر برسیم و قوانین رو که برای رسیدن به هدف باید حفظ کرد تا از مسیر خارج نشد رو باید مدام چک کرد تا همواره در یک مسیر سهل آسان قدم برداشت برای رسیدن به هدفمون. یه جمله فوقالعاده از شما (هر راه سختی اشتباهه)
حالا جدای اینکه شما تو مسیر هدف هستی و داری برای رسیدن به اون تلاش میکنی باید این جمله رو مدام با خودت تکرار کنی من میتونم هدف و راه های بهتری رو انتخاب کنم و همیشه درحال تغییر هدف به بالاترین ورژن اون هدفی که انتخاب کردم باشی
بهترین مسیر برای رسیدن به هدفت اون مسیری که تو داری توش لذت میبری در حین رسیدن به هدفت با انتخاب مسیر مناسب همواره درحال لذت بردنی و وقتی به هدفت رسیدی در آخر آنقدر مسیر برات لذت بخش بود که پیش خودت میگی که چقدر راحت بوده رسیدن بهش ..من فقط باید باور میکردم که میتونم و حرکت میکردم همین .
و همین باعث میشه که وقتی به هدف رسیدی نمیای سال های بعد اون هدف رو که بهش رسیدی تحقیرش کنی بگی حالا مگه چیه خیلی ساده بهش رسیدیم دیگه که چی مثلا….
و برعکس پیش خودت میگی حالا که من به این اتفاق رسیدم میتونم به بالاتر هم برسم و اون بالاتره برات دست یافتنی سهل آسون میشه
بقول خودتون استاد اصل زندگی اینه تو در کل زندگیت هدف داشته باشی هدفمند زندگی کنی
حالا از نظر من چیزی که الان به ذهنم میاد اینکه که وقتی تو همواره درحال تغییر باشی و در مسیر پیشرفت حالا در هر اکسلی …به درکی میرسی که میتونی الهامات خداوند رو سیریعتر، بهتر درک کنی و به فوقالعاده ترین اتفاق ها و راه ها در هنگام رسیدن به هدف دست پیدا کنی و ازشون استفاده کنی به در دنیا آخرت سعادت مند باشی
خیلی دوستون دارم تک تک تون رو و از بودن در کنار تون لذت میبرم و به خودم می بالم بخاطر این موضوع که …وقتی من خواستم زندگیم رو تغییر بدم با سایتی همون اول آشنا شدم که بهترین سایت در این زمینه بود
این روزها انقدر شدت جریان آگاهی هایی که دریافت می کنم زیاد هستند که فرصت نمی کنم بیام بنویسم ولی حالا اومدم دیدم کامنت منو بعنوان متن فایل انتخاب کردید به حدی به وجد اومدم که گفتم هم تشکر کنم و هم اینو بگم که خییییییلی حال میده که کامنتت را بالای فایل استاد ببینی ، یعنی یک احساس غرور افتخار آمیزی به آدم دست میده که قابل وصف نیست … مرسی که این فرصت را در اختیار ما گذاشتید
خداروشکر و سپاسگزارم یک بار دیگه هدایت شدن به سمت کامنت نوشتن و این نشون میده در مسیر هستم با همه فراز و نشیب هاش،اول تحسین میکنم این ویدیو با کیفیت رو این همه ثروت و زیبایی رو از شهرداری تمپا تشکر میکنم که این فضای زیبا رو درست کردند که من انقدر لذت ببرم از این درختهای زیبا این همه جاده های قشنگ،من تجربه خودم رو از این مسیری که توش هستم و درک الانم رو مینویسم استاد شما توی این فایل خیلی روی تکامل تاکید داشتید موضوعی که همیشه منو زمین میزد رعایت نکردن قانون تکامل برای من از کمبود عزت نفس میومد اینکه بدوم برسم همین الان برسم و طبق قانون نمیرسیدم و باعث میشد خودسرزنشی من شدید تر بشه توی حال بد بیشتری بمونم تا جایی که به مسیر شک کنم،وقتی استاد میگه تا اون تغییر بنیادین اتفاق نیفته نتایج نمیاد الان دارم بهتر میفهممش،وقتی من حال خوب خودم رو به نتایج گره زدم چطوری میشه حال خوب داشته باشم؟من در درجه اول باید به صلح با خودم برسم که این هم تکامل میخواد نقطه و ساعت و روز خاصی در مکان خاصی قرار نیست من با خودم به صلح برسم این پله به پله اتفاق میفته اینکه من شب اروم تر بخوابم ینی یه پله جلوتر اومدم اگر قبل بود میگفتم برو بابا پول بگو پول چطور میاد این حرف یک ذهن فقیره،جهان به من فهموند که همه چی حال خوبه و این باعث شد من برم سراغ ساختن عزت نفس نمیشه من با خودم اکی نباشم و خوشبختی رو تجربه کنم،نمیشه من به قول استاد اون گاری پر از خشم و حسرت و کینه رو با خودم مرتب حمل کنم و انتظار داشته باشم رو غلطک بیفتم،واین موضوع باعثشد من یه نگاه عمیق تر به خودم و مسیر داشته باشم،قانون تکامل اصله قانون حس خوب اتفاقات خوب اصله،حالا من اصغر برم بگردم ببینم چیه که نمیذاره حال من خوب باشه؟چیه که باعث میشه طبیعی نباشم؟برای من جدی نگرفتن عزت نفس بود من درک کرده بودم که وقتی ثروت رو تحسین میکنم در زندگیم میاد و این کار رو کردم و شد اما برای یک روز دوام نداشت پایدار نبود،چرا؟من هر لحظه زندگیم رو داشتم نفی میکردم که این لحظه جایگاه من نیست و باید بهتر بشم و این موضوع به جای اینکه در جهت درستش بره به خودسرزنشی میرسید و من فرکانس موقعیتهایی رو میفرستادم که باعث بشه خودم رو بیشتر سرزنش کنم،من فکر میکردم ارسال فرکانس فقط برای ثروته توی جلسه دوم عزت نفس فهمیدم که خود سرزنشی هم یک ارسال فرکانسه،اونم چه ارسال فرکانس مخربی چه ترمز ای بی اس قوی،استاد این جمله تغییر بنیادین برای من شده ملاک تغییر بنیادین ینی همه چی رو بریز پایین تسلیم تسلیم تسلیم که قدرت بسیار بالا و شهامت میخواد انشالله که به لطف الله کامنت بعدی رو درک بالاتر و عمل کردن بیشتر به قانون بنویسم
بعد از آشنایی با استاد و هدایتم روزهای من با معجزه های کوچک و بزرگ الله مهربان شب نمیشود.
دیشب داشتم کتابی رو میخوندم که سالها پیش بدون اگاهی خونده بودم و بعد از این همه مدت دوباره هدایت شدم بخونمش و این بار اینقدر این کتاب برای من درکش راحت تر شده بود چون تمام صحبت های استاد رو تایید میکرد.
یه بخشی از کتاب گفته پیر فرزانه ای که خودش میلیونر هست به شخص جوان و بی مدرک تحصیلی و بیکاری که میخواد میلیونر بشه میگه باید “برای خودت هدفگذاری کنی و اون رو بنویسی روی کاغذ و بهش ایمان داشته باشی و شروع کنی” در واقع فعل انجام دادن رو صرف کنی.
خیلی جالب بود امروز این فایل که موضوعش هدفگذاری هست برای من نشانه روزانه شد و جالبتر اینکه دیشب توی چک لیست کارهای روزانم هدفگذاری رو نوشته بودم که امروز انجامش بدم.
تجربه شخصی خودم:
جالبه بدونید من قبلا با این کار “صاحب خونه” شدم ولی ناخوداگاهانه بود البته جسته و گریخته در مورد این مباحث از آقای تریسی خونده بودم و جسته گرخته هم انجام میدادم ولی بدون اگاهی حال حاضر.ولی بعد باز ننوشتم و خوب به موفقیت های چشمگیری هم دست پیدا نکردم.
به هر حال تجربه ای بود که دوست داشتم برای حرکت کردن براتون بنویسم و انگیزه ای بشه برای حرکت.
من هم دارن روی هدف که زندگی کردن در خونه خودم با عشق هست کار می کنم الان داشتم کامنت ها را می خواندم به کامنت شما خداوند خدایان کرد چون ازش هدایت خواسته بودم
الهی که مبارکتون باشه
الهی که سالیان سال در خونه ی خودتون با صلح و صفا زندگی کنید
و هر روز مدار تون با یاری الله مهربان بالا و بالاتر بره.
امیدوارم باز هم به خونه های جدید با امکانات عالی و خوب هدایت شوید و دریافتش کنید
مطمئن هستم با توکل به الله مهربان و نوشتن هر روزه و ایمان به رسیدن به این مهم حتما به خواستتون خواهید رسید و خبرش رو به همه ما میدید.انشالله
من فقط یه دفتر کوچولو روی میز کارم داشتم و اولین کاری که بعد از نشستن روی صندلی کارم میکردم این بود که خدایا به من یک خونه بده و کمتر از 2 ماه اتفاقات خارق العاده ای افتاد و خداوند خواست و من خونه دار شدم
چقدر حالمممممم عالی ،الان که هدفم برام واضح شدههههه خیلی حالم خوبهههه،من تونستم اولین قدمو بردارم و خداهم هدایتم کرد،در حال حاضر دو تا هدف دارم که به امیدخداااا و هدایتش برم برای رسیدن به هدفم .
چقدر نکات عالی گفتین استااد:
-باید تو زندگی هدف داشته باشیم ،ادم بی هدف مثل یک کالبد هست که داره مثل باقی موجودات زندگی میکنه ،نفس میکشه و غذا میخوره، واقعاااا با تمام جونم حس میکنم ،اگه هدف نداشته باشم ،مرده متحرکم فقط.
-اینکه برداشتن سنگ بزرگ نشونه نزدنه،اینکه هدفی رو انتخاب کنم که متناسب با سابقه من باشه و مقداری از قبلی بزرگ تر باشه تا بتونه بهم لذت بده،وقتی به گذشته نگاه میکنم،میبنم به یک سری اهداف بزرگ رسیدم در حالی که خیلی ها بهم میگفتن نمیشع،قبول شدنم تو بهترین دانشگاه فرهنگیان و بهترین رشته ،بزرگترین هدف من در 4 سال پیش بود،من خیلی با اراده ام خیلی،هدفی رو اگه انتخاب کنم با تمام جونم براش مایه میزارم ،البته که استاد یه نکته ای که هست اینکه قرار نیست خودمو اذیت کنم ،باید از مسیر لذت ببرم و من همیشع سعی کردم از مسیر لذت ببرم چون همین مسیر زندگی منه ،نباید زندگیمو خوشحالی زندگیمو بخاطره نتیجه وقفه بندازم.
همواره هدف و برنامه ی چالش برانگیز برای خود انتخاب کنیم و در حال حرکت مفید و مثمر ثمر باشیم هدفی را انتخاب کنیم که :
انگیزه ی زیادی برای رسیدن به آن داشته باشیم و رسیدن به آن باعث دستیابی به سایر اهداف شود رسیدن به خواسته ها: یک شبه و یک دفعه امکان پذیر نیست باید مسیر درست را مکررا ادامه داده و قانون تکامل را به درستی رعایت و به گذشته ی خود نگاه و بررسی کنیم که:
به کدام یک از اهداف خود دست یافته ایم؟
اهداف جدیدی را انتخاب کنیم که متناسب با گذشته ی ما ولی کمی چالش برانگیزتر بوده و قانون تکامل را به درستی رعایت کنیم:
تا به موفقیت و پیشرفت بسیار زیادی دست یافته و رسیدن به تمام اهداف برای ما امکان پذیر شود رسیدن به اهداف:
اصلا زجر آور نیست فرآیندی لذت بخش بوده که باعث رشد ما خواهد شد به محض رسیدن به اهداف :
هدف چالش برانگیز دیگری برای خود ایجاد کنیم به قول خداوند:
زمانی که از مسئله ی مهمی فارغ شدی به مسئله ی مهم دیگر بپرداز
وقتی قدم برداشته و حرکت می کنیم:
در طول مسیر رسیدن به اهداف لذت می بریم و زمانی که به اهداف خود دست می یابیم:
برای آنها ارزش قائل شده و به خود بگوییم: اکنون که به این خواسته دست یافته ام به سایر اهداف هم دست خواهم یافت و
اهرم رنج و لذت مناسب برای تحقق خواسته های خود ایجاد کنیم
هدف داشتن اهمیت دارد نه نتیجه ی اهداف. هدفمند زندگی کردن از رسیدن به نتیجه بسیار مهم تر است و لحظاتی که با ذوق و شوق حرکت می کنیم:
به نام خدای هدایتگر خدایی ک گفته هرچی میخوای از من بخواه، من آگاهم، هر سوال داری، هرجا گیر میکنی، تو هر زمینه ای، من خبیرم، من میدونم من هدایتت میکنم
سلام ب همه عزیزان
همیشه حرکت کنم، همیشه یک هدف و برنامه ای داشته باشم برای حرکت کردن، برای قدم برداشتن، متوقف نشم، باید یه حرکت مفیدی انجام بدم، و یادم باشه قانون تکامل رو.
اولش نتیجه ای ک میخوای نمیاد ولی وقتی ک ادامه میدی حرکت میکنی ناامید نمیشی مسیر درست رو میری و قانون تکامل رو درک میکنی، هرچی پیش میری نتایج خودشو نشون میده، ادامه بده،جواب میده.
اصن ب تهش فک نکن، مشخص نیست، فقط قدم هارو بردار یکی یکی و سعی کن از مسیرت لذت ببری. با لذت و آسانی ب موفقیت میرسی، کلی چیز یاد می گیری، انگیزه و اعتماد بنفست بیشتر میشه. تو خودِ مسیر لذت ببر.
برای خودم در این روزها ردپا میگذارم. چقدر هماهنگ بود این فایل، چقدر خدا هوامو داره، داره مسیرم رو اصلاح میکنه، نشتی فرکانسی هامو می گیره و از اول داره آروم آروم با نشانه ها و فایل ها مسیرم رو واضح و لذت بخش بهم یاد میده.خدا این روزا خیلی دارم می بینمت…
من هیچ ایده ای نداشتم برای طرح لیوانام، فقط رفتم ظروف خامش رو تهیه کردم، حتی روزهای اول می ترسیدم از اینکه قراره مثل بچه ها نقاشی ساده بکشم، با ترس می نشستم پشت میزم، فقط میگفتم خدایا تو بگو چی بکشم من هیچی نمی دونم.
و من در عرض 5 روز 20 لیوان رو طرح زدم و رنگ کردم، ب وضوح تکامل رو می بینم، ترسهام کمتر میشد، اولش خسته میشدم، ساعات کمتری اختصاص میدادم، رفته رفته زمان بیشتری با عششق میزاشتم، اوایل خسته میشدم ولی بعدش اصن خستگی رو نمی فهمیدم، حتی بلند نمیشدم برم آب بخورم، میگفتم بزار تموم شه ذوق دارم رنگش کنم ببینم چطوری میشه، آخرا صبح ها با ذووووق فراوان پا میشدم ک وای خدا دمت گرم من هدف دارم من قراره کلی لیوان بزنم.
یه باور خوب ک بهم کمک میکرد این بود ک لیوان بعدی از اینم قشنگ تر میشه، چون می ترسیدم ک طرح تموم بشه، یا طرح های بعدی سخت باشه خرابش کنم، ولی میگفتم خدایا بیا ثابت کنیم ک این خیلی قشنگه؟؟ بعدش قشنگ تر میشه. و خدا بهم ثابت میکرد، طوری ک 2 تا لیوان آخرم رو واقعا دلم نمیخواد کسی بخره ؛)
این نجواها هرر بار بود، هر بار صبح ک از خواب بیدار میشدم میگفت دیگه طرحی نیست، دیگه نمیتونی خوب انجام بدی، ولی من با نجواها جنگیدم، واقعا رسیدن ب اهداف فقط بهای ذهنی داره، زور ذهنی میخواد، زور کنترل ذهن. فقط برو تو دلش بعدش آخرش می بینی واااو چقد عالی شده، این شیطان الکی میخواسته منو بترسونه نگا چ خوب از پسش بر اومدم
خدا رو در تک تک روزها و لحظه هام دیدم، طرح با خودش بود، ایده از خودش بود، میگفت چه رنگی رو با چ رنگی ترکیب کن، حتی چه مقداری از چه رنگی الله و اکبر، خب خدایا برا این گل کدوم قلمو مناسبه، خب خدایا این رنگه چرا اینجوریه آب بریز، حتی میگفت پاتو تکیه بده کابیت ک لرزش دستت گرفته بشه، لیوانو اینجوری بگیر، اعتبار تمامش می رسه ب خودش من فقط کنترل ذهن کردم.
چقدر خودباوریم بیشتر شد، چقدر خدای خودمو نزدیک ب خودم دیدم، چه احساسات نابی تجربه کردم، توانایی هامو باور کردم، خدای خودمو باور کردم، ترسهام کمتر شد، عزت نفسم بیشتر شد. الگو و فکت ایجاد شد ک اگر اینارو تونستی بازم از این بهتر میتونی بازم از این حرفه ای تر. برای هدفی ک بهش رسیدی ارزش قائل باش ب خودت خدا قوت بگو عزیزم. بهت تبریک میگم، چقدر با نجواها مقابله کردی و این مسیرو ب خوبی پیش رفتی دمت گرم عزیزدلم.
هدفمند زندگی کردن خیلی از رسیون ب هدف مهم تره، رسیدن ب هدف و نتیجه پاداش جانبی عه، اون لحظاتی ک داری با ذوق و شوق حرکت میکنی برای اینکه ب هدفات برسی، اون لحظات لحظات اصلی عه ک آدم معنای زندگی رو می فهمه.
بله استاد جان، هدفمند زندگی کردن روح منو ارضا میکنه، من از درون احساس رضایت دارم، رضایت از خودم، رضایت از زندگی، از درون غنی میشم، پر میشم، وجودم پر از عزت نفس میشه، خودم رو بیشتر باور میکنم، بیشتر خلق میکنم، بیشتر ب خدا اعتماد میکنم، کمتر نگران هستم
وقتی دارم کاری رو میکنم ک ازش لذت میبرم فارغ از فکر کردن ب نتیجه و چطور، اون لذت و خوشی لذت و خوشی های بیشتری رو تو زندگیم میاره، حالا میفهمم چرا اصرار می کردید برید تو حوزه مورد علاقه تون، برید کاری رو انجام بدی ک عشششق کنید. چون اون عشق باعث انگیزه میشه، باعث میشه من ناامید نشم، میگم ادامه میدم خدا کمکم میکنه من باید سمت خودمو انجام بدم، من ب طرف خدا کاری ندارم، من رو باورام کار میکنم، پول ساختن باید آسان و لذت بخش باشه، من زجری نمیکشم برا اینکه پول بیاد، من صبح مو ب شب نمی دوزم، من سوت میزنم لذت میبرم و پول از طریق علاقه ام عشقم میاد، خودش میاد دنبالم.
همه آدم ها کم و بیش عجول هستن. باید حواسمون باشه و بار ها و بارها قانون تکامل و صبر رو به خودمون یادآوری کنیم.
استاد من هم حدود پنج ماهه که تمرکزم رو گذاشتم روی جسمم و دارم ورزش میکنم. قبلا به هیچ عنوان اهل ورزش نبودم و علاقه ای نداشتم تا اینکه به خاطر تضادهایی که این اواخر برام به وجود اومده بود، به ندای قلبم گوش کردم و شروع کردم به ورزش کردن. مثل تجربه خودتون که گفتید، من هم تا الآن نتایج عالی گرفتم که تاثیر مثبتش نه تنها روی جسمم، بلکه روی جنبه های دیگه زندگیم هم بوده.
یوگا و کوهنوردی دوتا ورزشی هست که دارم انجام میدم. هر روز، روزی یک ساعت و نیم یوگا و هفته ای دو بار هم کوهنوردی.
چند روز دیگه دارم میرم برای اولین بار قله توچال رو فتح کنم! باورتون میشه؟ من که تا همین پنج ماه پیش بدن فوق العاده ضعیفی داشتم.
میرم که از زیبایی های مسیر و از طبیعت زیباش هم لذت ببرم.
خدا رو شکر و ممنون که هستید. شما دستی از دست های خدای بزرگ هستید در زندگی من و بچه های سایت عباسمنش.
هر لحظه حاااااالم بهتره
تو این دنیاااااااااااااااااااا
امروز اگه انقدر خوووبه
ای جااااااان از فردااااااا
این شعرو اینجوری تغییر دادم و حسم گفت بیام اینجا بنویسم😁😁😁
خودم که زمزمه میکنم با خودم کلی حسم خوب میشه گفتم شما هم بهره ببرین😁😍
خدایاااااااا شکررررررررت💖💖💖💖💖
به نام خدای مهربانم
سلام به همه ی خونواده عزیزم
دیوانه شدن کمه اینجا! وقتی توی یه لحظه دیدم اسم فایل جدید ،زندگی در بهشت نیست، با خودم گفتم ۱۰۰در۱۰۰ به خواسته ی این چند روز من ربط داره و همین هم شد!
خدایا شکرت شکرت
استادجان از دوسال پیش تصمیمی داشتم که اون موقع نمیتونستم از پسش بربیام(شک و هزینه و باور!) میگفتم خب این کارو بکنم و نتیجه نده چی، الکی وقت و هزینم رو هدر میدم و شاید لازم نباشه اصلا! شاید اصلا نخوام تو این مسیر بمونم، اصلا از کجا هزینش رو بیارم، و و و .. حالا از وقتی یه قله برا خودم مشخص کردم، به وضوح رسیدم که اون تصمیم دو سال پیش در راستای همین هدفه بوده و میتونسته کمکم کنه!چیزی که اون موقع به ظاهر لازمم نمیشد! این چند وقته افتادم دنبالش که هرطور شده شروعش کنم و انجامش بدم ولی اصلا عجله ای نکردم یا خودم اذیت نکردم(چون تاحدی این باور رو پذیرفتم که اون چیزی که میخوام در زمان درستش حتما به نفعم برام انجام میشه حتی اگه همه بگن دیره!) و هی به خودم میگفتم یا میشه یا نمیشه دیگه بهتر از یک جا موندن و حاشیه امن هست، و یاد حرفتون افتادم که گفتین هزینه کنین برا هدفتون، خب این یعنی احترام قائل میشیم برا هدفمون برا خودمون ، و باعث میشه یه جورایی حس لیاقت هم تقویت بشه!
خب من یه مسیر رو همش روش متمرکز بودم ولی باهاش راحت نبودم و میگفتم شاید یه راه راحت تر و بهتری هم باشه و توی مدار این خواسته بودم با صحبت کردن و پرسیدن درموردش، تا اینکه دوستم یهو دیشب توی حرفاش درمورد خودش، یه ایده بهم داد(جالب اینه که وقتی گفتم چرا زودتر نمیگفتی بهم ،فک میکرد این مورد رو قبلا بهم گفته ولی نگفته بود تا دیشب که من به خوبی توی فرکانسش بودم!) کلی راهنماییم کرد و تا صبح داشتم سایت ها رو شخم میزدم دنبال جور کردن تکه های پازل و هرچی بیشتر میگشتم انرژیم بیشتر میشد و اصلا خوابم نمیومد! مثل حرفتون که گفتین خوابم کمه ولی انرژی دارم، یا اینکه گفتین دنبال هدف بودن، انرژی میده نمیذاره آدم درونش بپوسه.. خب کلی اطلاعات جمع کردم و سوالهای داشتم که باید از متخصصش میپرسیدم، درخواست دادم به خداوندم که راحت و عالی این یکی هم حل بشه و واقعا راحت اینم حل شد و جوابهام رو گرفتم و مسیر جدیدی برام واضح شد که باهاش راحت تر بودم! و خداروشکر تصمیمم گرفته شد و به امید خدا سر وقتش عملیش میکنم، انقد این موضوع بهم روحیه داد که داشت صبح میشد و خوابم نبرد و نشستم روی موضوع جلسه ای که هفته بعدی داریم با همکارا فکر کردم و کلی سوال و ایده نوشتم و آماده کردم براش!
دو ساعتی خودمو به زور خوابوندم و با انرژی بیدار شدم و بیشتر روش کار کردم و کل روزم با انرژی بودم و کارهای کوچیکی که عقب انداخته بودم هم انجام دادم..
این تصمیم یه قدم هست توی مسیر هدفم، برای طی تکاملم. همه چی همین مسیر هست.
استادجانم ،گاهی مسیر رسیدن به خواسته هامون زیادی طبیعی میشه و ما هم فراموشکار! مثلا الان که دارم دربارش مینویسم هی یادم میاد مثلا ازوقتی درموردش حرف میزدم و میگفتم میخوام انجامش بدم حتی اولش که جدی نبودم، هدایت شدم به مسافرت کوچیک به شهری که چندسالی اونجا بودم و تجدید خاطره توی اون شهر باعث شد مصمم تر بشم و بیشتر برم تو فرکانسش.( بازم جمله ی شما توی گوشم زنگ میخوره:
خواسته ی ما هست وجود داره کار ما اینه ما بریم توی فرکانسش توی مدارش )
اصلا همون سفر کوتاه رو هم دوست دارم درموردش بگم چقد درس داشت برام، یادمه وقتی از قانون فرکانس بی خبر بودم و تازه بخاطر دانشگاه رفته بودم اون شهر، همش به خونواده میگفتم ازبس هی چندروز چندروز من رفتم اونجا تا بالاخره دانشگام افتاد همونجا! یا ازبس از آب و هواش خوشم اومد!(درواقع ناآگاهانه ازقبل خودمو برده بودم توفرکانسش). چندسالی که اونجا دانشجو بودم توی یکی دو ساعت از جلو چشمم گذشت، با خودم گفتم چی شد که من برگشتم سر جای اولم همون زادگاهم و اون چندسال، تغییری ایجاد نکرد تو زندگیم؟ یاد ناسپاسی خودم افتادم، اومده بودم جایی که میتونستم خیلی پیشرفت کنم و درس بخونم و مستقل بشم (چیزی که شدیدا حال خوبی بهم میده) و تجربه های جدیدی کسب کنم و مدارم بره بالاتر، ولی من چیکار کرده بودم، چشم رو خوبیها بسته بودم و لذت نمیبردم و همش شاکی بودم و استفاده ای نمیکردم و همون آدم قبلی مونده بودم! خب جهان هم کار خودش رو کرد و منی که اون زمان ناسپاس و کافر بود رو برگردوند سر خونه ی اولم! دقیقا یادمه وقتی بعد از دانشگاه برگشتم خونه همین حس رو داشتم! خب که چی؟؟عمرم رو تلف کردم و برگشتم!! خدای من! ولی خب همین تضاد باعث شد دوباره به تکاپو بیفتم و سعی کنم تغییر کنم از همین جایی که هستم، و امروز ربط زیادی به آدم دو سه سال پیش ندارم، این دفه آگاهانه دارم سعی میکنم تغییر و پیشرفت کنم از همین خونه اولم!
خوشحالم از اینکه یه روز دیگه رو زنده بودم و زندگی کردم، جست و جو کردم، یه قدم دیگه به هدفم نزدیکتر شدم، باز شما رو دیدم و حرفای خداوند به خودم رو از زبان فصیح شما شنیدم و کنار خونواده ی بی نظیرم(دست های بی نظیر خداوند) با شادی زندگی کردم.
همه چی طیِّ مسیره
(این روزا دچار یه تضاد بزرگ وتکراری هم شدم که برعکس قبلا دارم حسم رو خوب نگه میدارم و به راه حل های درستش فک میکنم و باورهای اشتباه گذشته رو که میان سراغم رو کنسل میکنم براخودم و سعی دارم با فرکانس درست، کاری کنم خودش به امیدخدا به خوبی و راحتی حل بشه و بعد بیام اینجا درموردش بنویسم)
عاشقتونم، عاشق سادگی و شفافیت و صداقتتونم
شاد و سلامت و ثروتمند باشین استاد و مریم عزیزم و خونواده عباسمنشی بی نظیرم😘❤🌹
سلام دوستان قشنگم امیدوارم حالتون خوب باشه عالی باشه زندگیتون پر از عشق ، محبت، دوست داشتن باشه 🌹
سلام استاد
چقدر شما گل هستید آخه
آخه دقیقا این بحث زمانی به من یادآوری شد..
خب من الان بحث مختلف رو یاد گرفتم قانون جذب قانون آفرینش تمرکز بر نکات مثبت وووو….. خب الان چی نیاز دارم مسیر ….!!!
تا الان بارها و بارها گوش دادم این فایل رو و هنوزم دارم آگاهی های جدید در هر دفعه گوش دادن بدست میارم الآنم ۵صبح و واقعا انقدر که این آگاهی ها شیرینه و من دارم لذت میبرم از بدست آوردنش جوری که هنوز خسته نیستم هنوز انرژی دارم در حالی که ۸:۳۰دقیقه باید محل کارم باشم، اصلا خسته نیستم
کل روزم نشستم سه قسمت آخر سریال بهشت رو کامنت هاشو خوندم استاد همینجور که تو فایل جدید که گذاشتید واقعا این خانواده چقدر با دیگر افراد این جامعه ای ما داریم توش زندگی میکنیم فرق دارن چقدر بچه ها فوقالعاده هستند
خیلی خیلی لذت میبرم وقتی نظرات دوستان رو میخونم به چه قدرت های رسیدن خیلی خوشحالم عضو این خانواده فوقالعاده هستم 🌹
بریم سراغ فایل .آره واقعا باید ببینی در گذشته ناصر تو چکار کردی تو زندگیت به چه هدف های که میخواستی برسی رسیدی بعد بیای به تناسب اون دست آوردها انتخاب کنی و خودت رو به چالشی دعوت کنی که . تو زندگی گذشته ت یک پله پایینتر گذروندی باشی و خب این همون قانون تکامل میتونه باشه حالا جدا انتخاب مناسب هدف باید این رو نیز درنظر بگیرم که به اون هدفی که انتخاب کردیم تعهد داشته باشیم و در مسیر اون هدف مورد نظر کارهای رو که باید انجام بدیم از خودگذشتگی.. و پل ها رو بگذرونیم تا به هدف مورد نظر برسیم و قوانین رو که برای رسیدن به هدف باید حفظ کرد تا از مسیر خارج نشد رو باید مدام چک کرد تا همواره در یک مسیر سهل آسان قدم برداشت برای رسیدن به هدفمون. یه جمله فوقالعاده از شما (هر راه سختی اشتباهه)
حالا جدای اینکه شما تو مسیر هدف هستی و داری برای رسیدن به اون تلاش میکنی باید این جمله رو مدام با خودت تکرار کنی من میتونم هدف و راه های بهتری رو انتخاب کنم و همیشه درحال تغییر هدف به بالاترین ورژن اون هدفی که انتخاب کردم باشی
بهترین مسیر برای رسیدن به هدفت اون مسیری که تو داری توش لذت میبری در حین رسیدن به هدفت با انتخاب مسیر مناسب همواره درحال لذت بردنی و وقتی به هدفت رسیدی در آخر آنقدر مسیر برات لذت بخش بود که پیش خودت میگی که چقدر راحت بوده رسیدن بهش ..من فقط باید باور میکردم که میتونم و حرکت میکردم همین .
و همین باعث میشه که وقتی به هدف رسیدی نمیای سال های بعد اون هدف رو که بهش رسیدی تحقیرش کنی بگی حالا مگه چیه خیلی ساده بهش رسیدیم دیگه که چی مثلا….
و برعکس پیش خودت میگی حالا که من به این اتفاق رسیدم میتونم به بالاتر هم برسم و اون بالاتره برات دست یافتنی سهل آسون میشه
بقول خودتون استاد اصل زندگی اینه تو در کل زندگیت هدف داشته باشی هدفمند زندگی کنی
حالا از نظر من چیزی که الان به ذهنم میاد اینکه که وقتی تو همواره درحال تغییر باشی و در مسیر پیشرفت حالا در هر اکسلی …به درکی میرسی که میتونی الهامات خداوند رو سیریعتر، بهتر درک کنی و به فوقالعاده ترین اتفاق ها و راه ها در هنگام رسیدن به هدف دست پیدا کنی و ازشون استفاده کنی به در دنیا آخرت سعادت مند باشی
خیلی دوستون دارم تک تک تون رو و از بودن در کنار تون لذت میبرم و به خودم می بالم بخاطر این موضوع که …وقتی من خواستم زندگیم رو تغییر بدم با سایتی همون اول آشنا شدم که بهترین سایت در این زمینه بود
خدایا شکرت ❤️
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین
این روزها انقدر شدت جریان آگاهی هایی که دریافت می کنم زیاد هستند که فرصت نمی کنم بیام بنویسم ولی حالا اومدم دیدم کامنت منو بعنوان متن فایل انتخاب کردید به حدی به وجد اومدم که گفتم هم تشکر کنم و هم اینو بگم که خییییییلی حال میده که کامنتت را بالای فایل استاد ببینی ، یعنی یک احساس غرور افتخار آمیزی به آدم دست میده که قابل وصف نیست … مرسی که این فرصت را در اختیار ما گذاشتید
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته نازنین
خداروشکر و سپاسگزارم یک بار دیگه هدایت شدن به سمت کامنت نوشتن و این نشون میده در مسیر هستم با همه فراز و نشیب هاش،اول تحسین میکنم این ویدیو با کیفیت رو این همه ثروت و زیبایی رو از شهرداری تمپا تشکر میکنم که این فضای زیبا رو درست کردند که من انقدر لذت ببرم از این درختهای زیبا این همه جاده های قشنگ،من تجربه خودم رو از این مسیری که توش هستم و درک الانم رو مینویسم استاد شما توی این فایل خیلی روی تکامل تاکید داشتید موضوعی که همیشه منو زمین میزد رعایت نکردن قانون تکامل برای من از کمبود عزت نفس میومد اینکه بدوم برسم همین الان برسم و طبق قانون نمیرسیدم و باعث میشد خودسرزنشی من شدید تر بشه توی حال بد بیشتری بمونم تا جایی که به مسیر شک کنم،وقتی استاد میگه تا اون تغییر بنیادین اتفاق نیفته نتایج نمیاد الان دارم بهتر میفهممش،وقتی من حال خوب خودم رو به نتایج گره زدم چطوری میشه حال خوب داشته باشم؟من در درجه اول باید به صلح با خودم برسم که این هم تکامل میخواد نقطه و ساعت و روز خاصی در مکان خاصی قرار نیست من با خودم به صلح برسم این پله به پله اتفاق میفته اینکه من شب اروم تر بخوابم ینی یه پله جلوتر اومدم اگر قبل بود میگفتم برو بابا پول بگو پول چطور میاد این حرف یک ذهن فقیره،جهان به من فهموند که همه چی حال خوبه و این باعث شد من برم سراغ ساختن عزت نفس نمیشه من با خودم اکی نباشم و خوشبختی رو تجربه کنم،نمیشه من به قول استاد اون گاری پر از خشم و حسرت و کینه رو با خودم مرتب حمل کنم و انتظار داشته باشم رو غلطک بیفتم،واین موضوع باعثشد من یه نگاه عمیق تر به خودم و مسیر داشته باشم،قانون تکامل اصله قانون حس خوب اتفاقات خوب اصله،حالا من اصغر برم بگردم ببینم چیه که نمیذاره حال من خوب باشه؟چیه که باعث میشه طبیعی نباشم؟برای من جدی نگرفتن عزت نفس بود من درک کرده بودم که وقتی ثروت رو تحسین میکنم در زندگیم میاد و این کار رو کردم و شد اما برای یک روز دوام نداشت پایدار نبود،چرا؟من هر لحظه زندگیم رو داشتم نفی میکردم که این لحظه جایگاه من نیست و باید بهتر بشم و این موضوع به جای اینکه در جهت درستش بره به خودسرزنشی میرسید و من فرکانس موقعیتهایی رو میفرستادم که باعث بشه خودم رو بیشتر سرزنش کنم،من فکر میکردم ارسال فرکانس فقط برای ثروته توی جلسه دوم عزت نفس فهمیدم که خود سرزنشی هم یک ارسال فرکانسه،اونم چه ارسال فرکانس مخربی چه ترمز ای بی اس قوی،استاد این جمله تغییر بنیادین برای من شده ملاک تغییر بنیادین ینی همه چی رو بریز پایین تسلیم تسلیم تسلیم که قدرت بسیار بالا و شهامت میخواد انشالله که به لطف الله کامنت بعدی رو درک بالاتر و عمل کردن بیشتر به قانون بنویسم
بنام رب العالمین
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
این فایل بینظیر و معجزه گر نشانه روزانه من بود.
بعد از آشنایی با استاد و هدایتم روزهای من با معجزه های کوچک و بزرگ الله مهربان شب نمیشود.
دیشب داشتم کتابی رو میخوندم که سالها پیش بدون اگاهی خونده بودم و بعد از این همه مدت دوباره هدایت شدم بخونمش و این بار اینقدر این کتاب برای من درکش راحت تر شده بود چون تمام صحبت های استاد رو تایید میکرد.
یه بخشی از کتاب گفته پیر فرزانه ای که خودش میلیونر هست به شخص جوان و بی مدرک تحصیلی و بیکاری که میخواد میلیونر بشه میگه باید “برای خودت هدفگذاری کنی و اون رو بنویسی روی کاغذ و بهش ایمان داشته باشی و شروع کنی” در واقع فعل انجام دادن رو صرف کنی.
خیلی جالب بود امروز این فایل که موضوعش هدفگذاری هست برای من نشانه روزانه شد و جالبتر اینکه دیشب توی چک لیست کارهای روزانم هدفگذاری رو نوشته بودم که امروز انجامش بدم.
تجربه شخصی خودم:
جالبه بدونید من قبلا با این کار “صاحب خونه” شدم ولی ناخوداگاهانه بود البته جسته و گریخته در مورد این مباحث از آقای تریسی خونده بودم و جسته گرخته هم انجام میدادم ولی بدون اگاهی حال حاضر.ولی بعد باز ننوشتم و خوب به موفقیت های چشمگیری هم دست پیدا نکردم.
به هر حال تجربه ای بود که دوست داشتم برای حرکت کردن براتون بنویسم و انگیزه ای بشه برای حرکت.
یا سمیع و یا بصیر
یا قریب مجیب
به نام حق
سلام بر شما دوست عزیزم
کامنت شما دیلمی بود از طرف خداوند به من
چون در مورد صاحب خونه شدن مقاله بودید
الهی که لذت ببری ازش دوست عزیزم
من هم دارن روی هدف که زندگی کردن در خونه خودم با عشق هست کار می کنم الان داشتم کامنت ها را می خواندم به کامنت شما خداوند خدایان کرد چون ازش هدایت خواسته بودم
الهی که مبارکتون باشه
الهی که سالیان سال در خونه ی خودتون با صلح و صفا زندگی کنید
و هر روز مدار تون با یاری الله مهربان بالا و بالاتر بره.
امیدوارم باز هم به خونه های جدید با امکانات عالی و خوب هدایت شوید و دریافتش کنید
به امید بهترین ها
قابل چشم های زیبایتان رو نداشت.
مطمئن هستم با توکل به الله مهربان و نوشتن هر روزه و ایمان به رسیدن به این مهم حتما به خواستتون خواهید رسید و خبرش رو به همه ما میدید.انشالله
من فقط یه دفتر کوچولو روی میز کارم داشتم و اولین کاری که بعد از نشستن روی صندلی کارم میکردم این بود که خدایا به من یک خونه بده و کمتر از 2 ماه اتفاقات خارق العاده ای افتاد و خداوند خواست و من خونه دار شدم
الله سمیع و بصیر
الهی به امید تو.
سلام استاد عزیزم ،سلام مهربان استادم.
چقدر حالمممممم عالی ،الان که هدفم برام واضح شدههههه خیلی حالم خوبهههه،من تونستم اولین قدمو بردارم و خداهم هدایتم کرد،در حال حاضر دو تا هدف دارم که به امیدخداااا و هدایتش برم برای رسیدن به هدفم .
چقدر نکات عالی گفتین استااد:
-باید تو زندگی هدف داشته باشیم ،ادم بی هدف مثل یک کالبد هست که داره مثل باقی موجودات زندگی میکنه ،نفس میکشه و غذا میخوره، واقعاااا با تمام جونم حس میکنم ،اگه هدف نداشته باشم ،مرده متحرکم فقط.
-اینکه برداشتن سنگ بزرگ نشونه نزدنه،اینکه هدفی رو انتخاب کنم که متناسب با سابقه من باشه و مقداری از قبلی بزرگ تر باشه تا بتونه بهم لذت بده،وقتی به گذشته نگاه میکنم،میبنم به یک سری اهداف بزرگ رسیدم در حالی که خیلی ها بهم میگفتن نمیشع،قبول شدنم تو بهترین دانشگاه فرهنگیان و بهترین رشته ،بزرگترین هدف من در 4 سال پیش بود،من خیلی با اراده ام خیلی،هدفی رو اگه انتخاب کنم با تمام جونم براش مایه میزارم ،البته که استاد یه نکته ای که هست اینکه قرار نیست خودمو اذیت کنم ،باید از مسیر لذت ببرم و من همیشع سعی کردم از مسیر لذت ببرم چون همین مسیر زندگی منه ،نباید زندگیمو خوشحالی زندگیمو بخاطره نتیجه وقفه بندازم.
ممنون از فایل عالیتون استاد.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
همواره هدف و برنامه ی چالش برانگیز برای خود انتخاب کنیم و در حال حرکت مفید و مثمر ثمر باشیم هدفی را انتخاب کنیم که :
انگیزه ی زیادی برای رسیدن به آن داشته باشیم و رسیدن به آن باعث دستیابی به سایر اهداف شود رسیدن به خواسته ها: یک شبه و یک دفعه امکان پذیر نیست باید مسیر درست را مکررا ادامه داده و قانون تکامل را به درستی رعایت و به گذشته ی خود نگاه و بررسی کنیم که:
به کدام یک از اهداف خود دست یافته ایم؟
اهداف جدیدی را انتخاب کنیم که متناسب با گذشته ی ما ولی کمی چالش برانگیزتر بوده و قانون تکامل را به درستی رعایت کنیم:
تا به موفقیت و پیشرفت بسیار زیادی دست یافته و رسیدن به تمام اهداف برای ما امکان پذیر شود رسیدن به اهداف:
اصلا زجر آور نیست فرآیندی لذت بخش بوده که باعث رشد ما خواهد شد به محض رسیدن به اهداف :
هدف چالش برانگیز دیگری برای خود ایجاد کنیم به قول خداوند:
زمانی که از مسئله ی مهمی فارغ شدی به مسئله ی مهم دیگر بپرداز
وقتی قدم برداشته و حرکت می کنیم:
در طول مسیر رسیدن به اهداف لذت می بریم و زمانی که به اهداف خود دست می یابیم:
برای آنها ارزش قائل شده و به خود بگوییم: اکنون که به این خواسته دست یافته ام به سایر اهداف هم دست خواهم یافت و
اهرم رنج و لذت مناسب برای تحقق خواسته های خود ایجاد کنیم
هدف داشتن اهمیت دارد نه نتیجه ی اهداف. هدفمند زندگی کردن از رسیدن به نتیجه بسیار مهم تر است و لحظاتی که با ذوق و شوق حرکت می کنیم:
معنای اصلی زندگی را متوجه خواهیم شد
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدای هدایتگر خدایی ک گفته هرچی میخوای از من بخواه، من آگاهم، هر سوال داری، هرجا گیر میکنی، تو هر زمینه ای، من خبیرم، من میدونم من هدایتت میکنم
سلام ب همه عزیزان
همیشه حرکت کنم، همیشه یک هدف و برنامه ای داشته باشم برای حرکت کردن، برای قدم برداشتن، متوقف نشم، باید یه حرکت مفیدی انجام بدم، و یادم باشه قانون تکامل رو.
اولش نتیجه ای ک میخوای نمیاد ولی وقتی ک ادامه میدی حرکت میکنی ناامید نمیشی مسیر درست رو میری و قانون تکامل رو درک میکنی، هرچی پیش میری نتایج خودشو نشون میده، ادامه بده،جواب میده.
اصن ب تهش فک نکن، مشخص نیست، فقط قدم هارو بردار یکی یکی و سعی کن از مسیرت لذت ببری. با لذت و آسانی ب موفقیت میرسی، کلی چیز یاد می گیری، انگیزه و اعتماد بنفست بیشتر میشه. تو خودِ مسیر لذت ببر.
برای خودم در این روزها ردپا میگذارم. چقدر هماهنگ بود این فایل، چقدر خدا هوامو داره، داره مسیرم رو اصلاح میکنه، نشتی فرکانسی هامو می گیره و از اول داره آروم آروم با نشانه ها و فایل ها مسیرم رو واضح و لذت بخش بهم یاد میده.خدا این روزا خیلی دارم می بینمت…
من هیچ ایده ای نداشتم برای طرح لیوانام، فقط رفتم ظروف خامش رو تهیه کردم، حتی روزهای اول می ترسیدم از اینکه قراره مثل بچه ها نقاشی ساده بکشم، با ترس می نشستم پشت میزم، فقط میگفتم خدایا تو بگو چی بکشم من هیچی نمی دونم.
و من در عرض 5 روز 20 لیوان رو طرح زدم و رنگ کردم، ب وضوح تکامل رو می بینم، ترسهام کمتر میشد، اولش خسته میشدم، ساعات کمتری اختصاص میدادم، رفته رفته زمان بیشتری با عششق میزاشتم، اوایل خسته میشدم ولی بعدش اصن خستگی رو نمی فهمیدم، حتی بلند نمیشدم برم آب بخورم، میگفتم بزار تموم شه ذوق دارم رنگش کنم ببینم چطوری میشه، آخرا صبح ها با ذووووق فراوان پا میشدم ک وای خدا دمت گرم من هدف دارم من قراره کلی لیوان بزنم.
یه باور خوب ک بهم کمک میکرد این بود ک لیوان بعدی از اینم قشنگ تر میشه، چون می ترسیدم ک طرح تموم بشه، یا طرح های بعدی سخت باشه خرابش کنم، ولی میگفتم خدایا بیا ثابت کنیم ک این خیلی قشنگه؟؟ بعدش قشنگ تر میشه. و خدا بهم ثابت میکرد، طوری ک 2 تا لیوان آخرم رو واقعا دلم نمیخواد کسی بخره ؛)
این نجواها هرر بار بود، هر بار صبح ک از خواب بیدار میشدم میگفت دیگه طرحی نیست، دیگه نمیتونی خوب انجام بدی، ولی من با نجواها جنگیدم، واقعا رسیدن ب اهداف فقط بهای ذهنی داره، زور ذهنی میخواد، زور کنترل ذهن. فقط برو تو دلش بعدش آخرش می بینی واااو چقد عالی شده، این شیطان الکی میخواسته منو بترسونه نگا چ خوب از پسش بر اومدم
خدا رو در تک تک روزها و لحظه هام دیدم، طرح با خودش بود، ایده از خودش بود، میگفت چه رنگی رو با چ رنگی ترکیب کن، حتی چه مقداری از چه رنگی الله و اکبر، خب خدایا برا این گل کدوم قلمو مناسبه، خب خدایا این رنگه چرا اینجوریه آب بریز، حتی میگفت پاتو تکیه بده کابیت ک لرزش دستت گرفته بشه، لیوانو اینجوری بگیر، اعتبار تمامش می رسه ب خودش من فقط کنترل ذهن کردم.
چقدر خودباوریم بیشتر شد، چقدر خدای خودمو نزدیک ب خودم دیدم، چه احساسات نابی تجربه کردم، توانایی هامو باور کردم، خدای خودمو باور کردم، ترسهام کمتر شد، عزت نفسم بیشتر شد. الگو و فکت ایجاد شد ک اگر اینارو تونستی بازم از این بهتر میتونی بازم از این حرفه ای تر. برای هدفی ک بهش رسیدی ارزش قائل باش ب خودت خدا قوت بگو عزیزم. بهت تبریک میگم، چقدر با نجواها مقابله کردی و این مسیرو ب خوبی پیش رفتی دمت گرم عزیزدلم.
هدفمند زندگی کردن خیلی از رسیون ب هدف مهم تره، رسیدن ب هدف و نتیجه پاداش جانبی عه، اون لحظاتی ک داری با ذوق و شوق حرکت میکنی برای اینکه ب هدفات برسی، اون لحظات لحظات اصلی عه ک آدم معنای زندگی رو می فهمه.
بله استاد جان، هدفمند زندگی کردن روح منو ارضا میکنه، من از درون احساس رضایت دارم، رضایت از خودم، رضایت از زندگی، از درون غنی میشم، پر میشم، وجودم پر از عزت نفس میشه، خودم رو بیشتر باور میکنم، بیشتر خلق میکنم، بیشتر ب خدا اعتماد میکنم، کمتر نگران هستم
وقتی دارم کاری رو میکنم ک ازش لذت میبرم فارغ از فکر کردن ب نتیجه و چطور، اون لذت و خوشی لذت و خوشی های بیشتری رو تو زندگیم میاره، حالا میفهمم چرا اصرار می کردید برید تو حوزه مورد علاقه تون، برید کاری رو انجام بدی ک عشششق کنید. چون اون عشق باعث انگیزه میشه، باعث میشه من ناامید نشم، میگم ادامه میدم خدا کمکم میکنه من باید سمت خودمو انجام بدم، من ب طرف خدا کاری ندارم، من رو باورام کار میکنم، پول ساختن باید آسان و لذت بخش باشه، من زجری نمیکشم برا اینکه پول بیاد، من صبح مو ب شب نمی دوزم، من سوت میزنم لذت میبرم و پول از طریق علاقه ام عشقم میاد، خودش میاد دنبالم.
سلام استاد عزیز
ممنون به خاطر این فایل خوب.
همه آدم ها کم و بیش عجول هستن. باید حواسمون باشه و بار ها و بارها قانون تکامل و صبر رو به خودمون یادآوری کنیم.
استاد من هم حدود پنج ماهه که تمرکزم رو گذاشتم روی جسمم و دارم ورزش میکنم. قبلا به هیچ عنوان اهل ورزش نبودم و علاقه ای نداشتم تا اینکه به خاطر تضادهایی که این اواخر برام به وجود اومده بود، به ندای قلبم گوش کردم و شروع کردم به ورزش کردن. مثل تجربه خودتون که گفتید، من هم تا الآن نتایج عالی گرفتم که تاثیر مثبتش نه تنها روی جسمم، بلکه روی جنبه های دیگه زندگیم هم بوده.
یوگا و کوهنوردی دوتا ورزشی هست که دارم انجام میدم. هر روز، روزی یک ساعت و نیم یوگا و هفته ای دو بار هم کوهنوردی.
چند روز دیگه دارم میرم برای اولین بار قله توچال رو فتح کنم! باورتون میشه؟ من که تا همین پنج ماه پیش بدن فوق العاده ضعیفی داشتم.
میرم که از زیبایی های مسیر و از طبیعت زیباش هم لذت ببرم.
خدا رو شکر و ممنون که هستید. شما دستی از دست های خدای بزرگ هستید در زندگی من و بچه های سایت عباسمنش.