اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من هم مدتی برای فراموش کردن یک رابطه تلاش کردم . حدود یک سال طول کشید زمانی که نباید این قدر طول می کشید . بعد از آن وارد مرحله خشم شدم و چون شماره موبایل آن شخص یادم بود زمانهایی که ناراحت با عصبی می شدم به او پیامک می دادم به نوعی می گفتم تقصیر توست . آن بنده خدا هم هیچ جوابی نمی داد. البته بعد از اتمام آشنایی مان او ازدواج کرده بود.
همین چند روز پیش به ذهنم رسید از او درخواستی بکنم با پیامک نمی شد جواب نمی داد چقدر سخت بود بهش زنگ بزنم . روزهای اول که فراموشش می کردم حالم خیلی بد بود دلم می خواست با چاقو قلبم را شکاف دهم تا قلبم را درآورم تا آرام شوم ای کاش می شد اما نه باید زمان می گذشت.
خیلی تلاش کردم فراموشش کنم البته اضافه کنم اشتباه خودم بود در ذهنم خیلی بزرگش کرده بودم و باید تقاص اشتباهم را میدادم. به خودم جرات دادم تماس بگیرم گفتم شاید عصبی شود گوشی را قطع کند.یا خودش را به آن راه بزند شما را نمی شناسم اما دلم بهم می گفت باید این کار را انجام دهم.
گفتم وقتی درخواستم را می گویم که قبول کنی انجامش بدهی گفت اگر بتوانم گفتم می توانی اما درخواستم بزرگ است و می دانم انتظار بالایی است. گفت باشد انجام می دهم.
بقیه اش را در نظر بعدی می نویسم تا طولانی و خسته کننده نشود.
ادامه14 اسفند 1395 در 23:29 – : به او گفتم درخواستم این بود شماره تماستان را عوض کنید و من دیگر اصلا به شما دسترسی نداشته باشم . خنده اش گرفت . ادامه دادم چون شما به من مدیونید و من می خواهم شما را ببخشم به همین خاطر می خواهم این کار را بکنی . البته در دلم می دانستم این طور نیست تقصیر خودم است می خواستم از این ابزار استفاده کنم تا مجبور به انجام این کارش بکنم .که ظاهرا موفق شدم قبل از اینکه درخواستم را بگویم بله را گرفته بودم .(در قسمت عقل کل پرسیده بودم به تلگرام و اینستاگرام سرک می کشم آن را هم ببینید)
خیلی کنجکاو بود درمورد من بداند الان چه می کنم گفت الان نمی تواند حرف بزند . خودش با من تماس می گیرد با من چه کار داشت من که حرفم را بهش زده بودم؟
تماس گرفت گفت می خواهی هم را ببینیم صحبت کنیم گفتم خیر . گفت می خواهی با هم پیش مشاور برویم گفتم خیر . گفت مدت زمان زیادی از رابطه امان می گذرد شما نمی توانی مرا فراموش کنی . گفتم فراموش کردم بعد یک سال ان هم به خاطر این بود که مرتب به عکس شما در وایبر نگاه می کردم و حس می کردم با این کار برمی گردی . در حالی که تو را در ذهنم پررنگ کردم و خودم کردم شما را مقصر نمی دانم این جمله را گفتم تا تاثیر بگذارم خواسته ام را انجام دهی و بعد شش ماه که باهات تماس گرفتم اصلا شما ازدواج کرده بودی و من فقط خودم را عاشق کردم . الان هر وقت از چیزی ناراحتم از کسی تورا به یاد می اورم بهت پیامک می زنم و می دانم جملات سنگینی هم می گویم ( این بنده خدا هم معمولا ساکت بود و جوابی نمی داد) دیگر به خودم جرات دادم بهت زنگ زدم گفتم این تقاضا را بکنم می دانم خواسته بزرگی است اما من هم سختی زیاد کشیدم .(واقعیت این است هنوز درصدی در ذهنم است بعضی روزها به یادش می افتم یا همین عصبانیت نشان دهنده این است)
مرا به حرف کشید در مورد خاطراتمان حرف زدیم در یک سفر با هم آشنا شده بودیم و اقعا خاطرات بسیار زیبایی با هم داشتیم حتی یادش بود من چه پوشیده بودم حتی عکس های مرا داشت (من تمام عکس هایمان حتی عکس های تکی خودم هر چه به خاطره این شخص مربوط میشد را پاک کرده بودم تمام لباس ها کفش ها که در ملاقات هایم با او پوشیده بودم همه را بخشیده بودم چه تلاشی من کردم این شخص را فراموش کنم فقط شماره اش در مغرم مانده بود )
از من تعریف می کرد من برایش خاطره بسیار خوبی بودم که برعکس من باعث خوشحالی اش بود و به من گفت تو مرا نخواستی به من گفتی که به دردت نمی خورم … و من گفتم البته بعدا ازش عذرخواهی کرده بودم گفتم می ترسیدم همیشه در روابطم می ترسیدم که تمام می شوند و نه تو خیلی های دیگر فقط به خاطر ترسم ازدست دادم تقصیر خودم بود تو را مقصر نمی دانم (اولین باوری که در من به وجود امد رها کردن هدفم بود که ربطی به این موضوع ندارد و ایمان اوردم که خدا خواسته ام را می دهد و رهایش کردم و فهمیدم باید باورش کنم و دیگر ترسی به دلم راه ندهم و به این سایت راهنمایی شدم و حتی اهدافم بیشتر شد اولین سوالی که پرسیدم در بخش کل این بود چگونه عملا رهایی را تجربه کنم می توانید ببینید).
در هر حال بعد این همه مدت فهمیدم عشقمان دوطرفه بوده است و من هم تا این زمان فکر می کردم او بهم بی توجهی کرده است . شاید خاطرات من مثل فیلم ها پایان خوش نرسد اما آن را یک موفقیت برای خودم به حساب می اورم به همین علت دارم آن را درجایی که دوست دارم و فکر می کنم کسانی که بتوانند درکش کنند به اشتراک می گذارم .
او گفت برای این موضوع راه حل بهتری باید باشد این فایده ندارد گفتم خب پیشنهادت چیست؟
پیشنهادش را در نظر بعدی ام می گویم تا طولانی نشود.
من یک مردی را بسیار دوست داشتم برای مدت طولانی نزدیک دو سال به خاطر اشتباه خودم او را از دست دادم . وقتی بهم پیشنهاد داد با هم دوست معمولی باشیم چیزی نگفتم گفتم به پیشنهادت فکر می کنم .
بعد دو روز فکر کردم می خواهم وارد رابطه ای باشم که خدا وند باشد و من ارزشمندم رابطه ای می خواهم که به ازدواج برسد و بهش پیام دادم می خواهم درست باشیم ودرست زندگی کنیم ما انسان های خوبی هستیم ودرخواستی که به خاطرش باهات تماس گرفتم را همان طور که خواستم انجام بده.
دیروز فکر کردم ارتباطمان برای همیشه تمام شد چرا که دسترسی من به شماره اش قطع شد و گاهی که چند وقت یکبار ماهی چند بار سرو گوشی در تلگرامش انجام می دادم به خاطر خواسته خودم انجام دادم و همیشه قسمتی از این فرد با من مانده بود. و فهمیدم برخلاف آن چه فکر می کردم یک عشق دو طرفه بود نه یک طرفه . از این که فهمیدم دیگر دسترسی بهش نخواهم داشت خیلی غمگین شدم مثل این که فرزندم مرده باشد روی احساساتم کارکردم تا آرام شوم گفتم کارم درست بود من رابطه ای می خواهم که ارامش برایم بیاورد خدا در آن باشد نه این که شیطان برایم ترس و وحشت و نگرانی به همراه بیاورد نمی توانم بی ارزشی زا انتخاب کنم بعد این که خدا این قدر بهم ارزش قائل شده است .اگر خدا به من چنین عشقی داده و خودش بین ما باشد درست خواهد شد اگر خدا نباشد به من چیزی را که می خواهم می دهد چرا که الان دقیقا می دانم چه می خواهم . مگر یکبار بدون ان که درخواست واضحی داشته باشم نداده بود . خدا از همه بندگانش مراقبت می کند مواظب همه اما چه مرده زنده هم هست . جناب عباس منش با وجود ازدست دادن فرزندش توانسته بود درحالت آرام و شکرگذار بماند چرا که فهمیده بود جای خوبی است و خدا نگهدارنده همه ماست . من هم زمانش است او را به خدا بسپارم .
وقتی قانون فرکانس رو بفهمی و درک کنی در همه ی موارد جواب را می گیری ، من خودم در تمرین ستاره قطبی خیلی قانون فرکانس و خلق خواسته ها را واقعا فهمیدم خدا را شکر
من فهمیدم وقتی کانون توجه ام روی نکات مثبت یک شخص باشه اون شخص وقتی من رو می بینه ، حضور دارم یه جایی یا حضور ندارم وجه خوب من رو دریافت میکنه
واقعا خیلی جای شکر و سپاسگزاری رو داره که این چنین قانون بدون خطایی رو خداوند برای این جهان گسترده و وسیعش قرار داده خدایا شکرت
من فهمیدم هیچ انسانی کامل نیست اما برای شخص من میتونم بهتر زندگی کنم با کانون توجه و تمرکزم
من میتونم با قانون برانگیختگی اون وجه خوب فرد یا افراد رو به سمت خودم بیارم به راحتی و بدون کلکی
خدایا شکرت قانون خداوند همیشه کار میکنه دقیق و بدون خطا بدون دخالت هیچ انسان و بشری
من سالیان سال از بچگی ام همیشه این سوال در ذهنم بود که چرا بعضی از افراد این قدر پیش همه عزیز هستند مثل بچه هایی که با من در مدرسه بودن و هزاران افراد دیگه ای که باهاشون بودم
سلام خدمت استاد عزیزم، و دوستانم.این نشانه امروز منو خیلی به فکر وا داشت.واقعا فرکانس های ذهنم و جستجو کردم به این واقعیت پی برم که من هر وقت هرچی رو خواستم یا هرکسی رو در نظر گرفتم که باهاش دوست بشم به اندک زمانی این‌اتفاق برای رخ داده.واینو رمز موفقیت خودم میدونم .استاد عزیزم همیشه آدمهای اطرافم رو بی هیچ غرضی دوست داشتم و دارم چون همه رو آفریده خداوند میدونم و همیشه بخودم میگم روح خدا در هر کسی جریان داره.همه انسانهای کره خاکی برای من قابل احترام هستن.اما سعی نکردم وابستگی در رابطه های دوستانه من بوجود بیایید .همیشه یه نیرویی سد راهم میشد ومن مقاومت نمیکردم که بیشتر از رابطه دوستانه جلوتر برم.قلبن راضی بودم و هستم که با همه دوست خوب به معنایی واقعی باشم. استاد عزیزم شاید گاهی دلم خواسته که به یکی دل ببندم اما یه نیرویی مانع از این دلبستگی میشود من در آن لحظه فقط خداوند رو صدا میزنم که خودش برای من راهی قرار بده.نمیدانم چطوری احساسم رو برای شما بیان کنم شاید خنده دار باشد اما من حس درونم رو به سادگی بیان‌کردم خیلی هم دوست دارم کسی در سر راهم قرار بگیرد که عاشقانه اونو دوست بدارم.گاهی تجسم میکنم فرد مورد نظرمو اما اون حس دوباره این تجسم منو سرد میکنه.ممنون میشم منو راهنمایی کنید????
سلام وعرض ادب.. دوست هم فرکانسی محترم.این دیدگاه شما زیباست که همه انسانها رو ارزشمند و قابل احترام می دونی.ومرز بین دوستی وابستگی رو تو ذهنتان مشخص نمودید.؟زیرا فقط وابستگی وعشق مختص به ذات پاک اوستوجزاو کسی لایق عشق نیست..این دیدگاه شما . فرکانسها بی رو از تون.به کاینات می فرسته.وامواج باور وفرکانسهاتون بدون شک شخصی رو براتون خلق می کنه که تو مدار شماست..و این قانون کایناته که شما رو تو مدار هم فرکانسی تون قرار می ده…..؟
می دونی دوست گرامی .گاها ما فکر می کنیم فقط با جسم سر باید ببینیم و……
ولی یادمون رفته که ذهن ما هم می بینهه ومی شنوه وگاها حرف می زنه …ولی چشم ذهن دیگه تکرارها .سن وظاهررو نمی بینه زیرا اصلا اینا رو ملاک نمی دونه ذهن فقط دنبال شباهت‌هایش در فرد مورد نظر می گرده…چشم ذهن فقط دنبال هم مدار وهم فرکانسی شه همانطور که استاد..بعد از ………تونست شخص هم مدارش رو بیابد…زبان فهم کاینات برای ذهن .نه کلام است نه چهره .نه سن نه سال. .بلکه امواجی ست که از شخص مقابل دریافت می شود ..که اصلا نمی توان با چشم سر وظاهر. قیاسش کرد….از توجه و لطفتون ممنونم…….
چقدر زیبا و روان در مورد خلق روابط دل خواه و نحوه ی برخورد افراد با ما و بلعکس صحبت کردید.
دقیقا من وقتی به این آگاهی رسیدم معجزه هایی در روابطم و یک آرامش عمیق رو در خودم دیدم و احساس کردم. حتی غریبه هایی که با لبخند زیبا و برخورد زیبایی در محیط های عمومی ا مختلف از آنها دریافت کردم. تا بی نهایت عشق و سپاسگزارم از سایت بسیار خوبتون💖
کلی نکات مهم و ارزنده ای داشت که برای هر کسی که میخواد یک زندگی به تمام معنا رو تجربه کنه باید به آگاهی هایی که استاد بهشون اشاره کرد با تمام وجود
اول باور کنه و بعد متعهد باشه که عمل کنه
قانون میگه:
ما در دنیای فرکانسی زندگی میکنیم که هر فرکانسی و به جهان ارسال کنیم جهان هستی شرایط،اتفاقات، افراد،برخوردها،رفتارها و بازخوردهایی رو به ما نشون میده که همگام باشه که معادل باشه با فرکانسی که به جهان ارسال کردیم
اگه این قانون و درکش کنیم و مثل وحی منزل بپذیریم و با تمام وجود بهش عمل کنیم لاجرم یک روابط رویایی با همه خواهیم داشت
فرکانس های ما از چیزهایی که بهشون توجه میکنیم از چیزهایی که میبینیم و می شنویم و یا چیزهایی که بخاطر میاریم یا چیزهایی که تجسم میکنیم ایجاد میشن
حالا اگه از رابطه ای که داریم ناراضی هستیم اگه از برخورد دیگران با خود رضایت نداریم فقط به این دلیل که ما فرکانس های نامناسبی به جهان ارسال کردیم
اینو باید بپذیریم که رفتارها و برخوردهایی که با ما میشه از طرف همسر،فرزند،دوست،همکار و……هرکس دیگه ما داریم اون برخوردها رو خلق میکنیم چون جهان فقط فرکانس های ما رو می شناسه
اصل موضوع اینجاست که برخورد و واکنش دیگران نسبت به خودمون و ما داریم خلق میکنیم
همیشه باید خودمون لایق بهترین ها بدونیم برای خودمون ارزش قائل بشیم به اندازه ای که برای خودمون ارزش قائل میشیم به همون اندازه هم جهان برای ما ارزش قائل میشه
ممنونم از استاد عزیزم بخاطر اینکه این قوانین جهان و درک کرد و با ایمان عمل کرد و نتیجه گرفت و تاثیر زیادی رو زندگی هزاران نفری که با این قوانین آشنا شدن و باور کردن که میشود جور دیگه ای هم زندگی کرد گذاشت
ممنونم از استاد عزیزم که هم خودشون خوب زندگی کردن و هم با تمام وجود سعی میکنن که زندگی هزاران نفری که تو این مدار هستن هم تغییر کنه
براشون عمر طولانی و سلامتی بیشتر و سعادت دنیا و آخرت را آرزومندم.
– تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا حاصل باورها و کانون توجه ماست
– کانون تمرکز ما هست که داره شرایط و اتفاقات رو ایجاد میکنه چون کانون تمرکز ما داره به جهان فرکانس ارسال میکنه و جهان هم اتفاقات مشابه با آن فرکانس رو وارد زندگی ما میکنه
– اگر روابط خوبی نداریم بحث بحث عمل و رفتار ما نیست بلکه بحث بحثه فرکانس هایی هست که ما داریم به جهان هستی ارسال میکنیم و جهان با این فرکانس ها داره شرایط رو ایجاد میکنه اگر روابط بدی داری، فرکانس بدی رو به جهان ارسال کردی اگر روابط خوبی داری فرکانسی که به جهان ارسال کردی خوب هست
– تمام برخوردی که با ما میشه داره توسط خود ما خلق میشه و هیچ عامل بیرونی ای وجود نداره که زندگی ما دست اون عامل بیرونی باشه همه چیز از درون ما داره نشات میگیره
کانون تمرکز ما یعنی آنچه میبینیم، آنچه میشنویم، آنچه در موردش صحبت میکنیم، آنچه از گذشته به خاطر میاریم، آنچه در آینده تجسم میکنیم، آنچه در موردش می‌نویسیم، الگوهایی که می‌پذیریم همه ی این ها میشود کانون تمرکز ما و باید این کانون تمرکز رو تغییر بدیم تا شرایط تغییر کنه
– اگر روابط خوبی داری لازم نیست از دوره عشق و مودت استفاده کنی اما اگر روابط ات مداوم به هم میخوره، دلشکستگی بوجود میاد، تنهایی بوجود میاد، درگیری ایجاد میشه، عدم صلح هست و .. باید از دوره عشق و مودت استفاده کنی و فرکانس های خودت رو تغییر بدی تا شرایط تغییر کنه
– باید خودت رو لایق روابط عاشقانه بدونی لایق زندگی زیبا بدونی تا بهت داده بشه اگر خودت رو لایق ندونی و براش تلاشی انجام ندی هیچی بهت داده نمیشه باید خودت رو لایق بدونی و براش تلاش کنی تا زیبایی ها بهت داده بشه
کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
تمام نکاتی که نوشتم حیاتی و درست هست و باید روشون کار کرد مخصوصا اینکه کانون تمرکزمون رو و توجهمون رو کنترل کنیم تا فرکانس های مناسبی به جهان هستی ارسال کنیم و در نتیجه به اندازه ای که فرکانس های خوب ارسال کنیم روابط خوب و عاشقانه برامون ایجاد میشه و اینکه خودمون رو لایق بدونیم و این از عملکرد ما مشخص میشه، وقتی خودت رو لایق بدونی براش تلاش میکنی و روی خودت کار میکنی به اندازه ای که این تلاش رو انجام میدی داری خودت رو لایق میدونی اما اگر خودت رو لایق ندونی هیچ تلاشی نمیکنی و میپذیری که این زندگی ای که دارم خوبه در صورتی که میتونه بهتر باشه به شرط اینکه خودت رو لایق بدونی
چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
از زمانی که متعهد شدم تمرکز بر روی نکات مثبت بگذارم و احساسم رو خوب نگه دارم روابطم بی نهایت بهتر شده و با هر کسی که برخورد دارم همه چیز به لطف خداوند عالی پیش میره، اما به نظرم میتونه شرایط بهتر باشه، من در زمینه روابط جرئت ایجاد روابط جدید ندارم، یعنی بیشتر اوقات تنها هستم و اما که از تنهایی ام لذت میبرم ولی به نظرم این یک ایراد هست چون ما موجودات اجتماعی ای هستیم و تنهایی بیش از حد و آشغال ها رو زیر مبل کردن یعنی من یک فرصت دارم که شرایط رو بهتر کنم، روابطم رو بهتر کنم و عشق بیشتری رو تجربه کنم، من لایق این هستم که روابطم با خانواده ام، با دوستانم، با شریک عاطفی آینده بهتر و بهتر از این باشه و شرایط عالی تری رو تجربه کنم با افراد سطح بالا ارتباط داشته باشم، با افراد موفق و با باورهای مثبت ارتباط داشته باشم و من این لیاقت رو دارم و بنابراین بیشتر روی خودم کار میکنم و دوره عشق و مودت رو هم کار میکنم و همین باعث میشه که از این لولی که هستم باز هم بهتر بشم و روابط بهتری رو تجربه کنم
برنامه‌ی شخصی‌ِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
ابتدا دوره عزت نفس رو کار کنم و احساس لیاقتم رو بیشتر کنم احساس ارزشمندیم رو بیشتر کنم که در موردش انصافا مقاومت دارم و میگم کی حال داره فایل گوش بده و ذهنم مقاومت میکنه در صورتی که باید راهی پیدا کنم که روی عزت نفس خودم و احساس لیاقتم و احساس ارزشمندیم کار کنم چون این اگه درست بشه خیلی از مسائل خود به خود درست میشه و ظرف وجودی من گسترش پیدا میکنه. باید راهی رو پیدا کنم که به آسونی روی خودم کار کنم و باورهای مناسب رو ایجاد کنم. عبارت تاکیدی میگم، سعی میکنم فایلها رو به صورت تصویری و با تمرکز بالا گوش بدم مخصوصا فایل های عزت نفس رو، فایل ها رو به صورتی صوتی گوش بدم اما حس میکنم تاثیری که باید رو نمیگیریم باید روشی پیدا کنم که بتونم در عمل عزت نفسم رو ببرم بالا و بتونم گوش بدم و تکرار کنم تا این باورهای مناسب در ذهن من ایجاد بشه، تنها راهی که میشناسم میتونه این باورها رو تغییر بده «تکرار» هست. از خدا کمک میخوام که بهم این توانایی رو بده فایل های عزت نفس رو تکرار کنم و به مواردش عمل کنم و این عمل تکرار بشه تا شخصیت من عوض بشه. بعد از عزت نفس هم دوره روابط رو کار میکنم که لایق رابطه عاشقانه و سطح و لول بالاتر بشم
سلام بر مریم جان عزیز و ممنون بابت این روزشمار زیبا
این فایل با نام اساس اصلی رابطه عاشقانه یا بهتره بگیم هر رابطه ای در این جهان هستی که توسط خود شخص ما شکل میگیره .
فقط خود شخص ما نه هیچ کس دیگر نه هیچ دستی و رئیسی و مملکتی و پدری و مادری و …
هیچ کس. فقط و فقط اصل و اساس این رابطه توسط خود ماست که انجام میشه.
بعد از سال ها زندگی تازه تازه دارم متوجه میشم که ما با فرکانس های خودمون و فقط افکارمون به دیگران دیکته میکنیم چه رفتاری با ما داشته باشند.
و وقتی کسی را مسئول زندگیت نمیدونی یعنی بی توقع از دیگران زندگی میکنی.
وقتی من بی توقع از یکی خالص دوستش دارم فرکانس خالص خالص میشه. و طبق قانون بی تغییر خداوند محاله که ما خالص باشیم و دریافت ما خالص نباشه.
اما کافیه در یک رابطه توقع میش بیاد همه چیز بهم میریزه.
استاد در یکی از فایل ها فرمودند که کلید یک زندگی موفق و سعادتمند اینه که هر روز توقع خودت را از مردم کم کنی و توقع از خدا را بالا ببر‌ی.
فقط از خودش بخواه . از رب العالمین .
بقیه خودش درست میشه.
توی همه روابط این جواب میده. تا وقتی که ما عاشق بچه هامون هستیم همه چیز با احترام خوب پیش میره. فقط کافیه توقع کنیم دوست داشتنمون با توقع بشه ناخودآگاه از اون عشق کم میشه یعنی فرکانس ما خش خشی میشه مثل موج رادیو که همش فرکانسه تا اونو تنظیم نکنیم دریافت خوب نداریم.
پس این دست ماست این ماییم که در عشق و دوست داشتنمون چقدر خلوص داریم . چقدر بی توقع دوست داریم .
قرار نیست همه را دوست داشته باشیم اما میتونیم از همه توقع نداشته باشیم .
و اون تعداد آدم های اطرافمون را که دوست داریم واقعی باشه . خالص باشه . بی توقع باشه.
دیگه بقیه چیزها خودش درست میشه . موج رادیو که درست بشه دریافت عالی میشه.
واقعا استاد عزیزم ممنونم بخاطر این درس هایی که به من یاد دادی و دریافت هایی که به اندازه خودم گرفتم و به همون اندازه که عمل کردم نتیجه گرفتم.
با نام و یاد خدا و عرض سلام به استاد عزیز و بانو شایسته و همسفران بزرگوار سایت
تمام اتفاقات تحولات برخوردها رفتارها هنجارها و مسایلی از این موضوعات که در زندگی روزمره با آن سروکار داریم را خودمان با کانون توجهات و فرکانس های ارسالی مان به پیرامون و جهان رقم میزنیم،اگر وارد رابطه ای شدی که خیلی برات جذاب و هیجان انگیز و پرثمر هست و نتایج خوبی از این ارتباطات کسب کردی بدلیل وجود و یکپارچه شدن تو با شخص مدنظرت هست و یکدیگر رو لمس کردید و باور دارید با هم به نتایج بهتر و عالیتر نیز می رسید،
اما اگر روزی وارد رابطه ی جدیدی شدی مثلاً در گذشته و حال دلت در ابتدا خوب و عالی بود اما بعد از گذشت چند روز وضعیت روحی شما و احساست نسبت به این رابطه نامناسب و مطلوب نبود دلیلش اینه که شما دلت با این ارتباط سوق داده نشده و رابطه ت فقط برای پاسخگویی به احساس خوب داشتن،رعایت حقوق انسانی،تمرکز روی چارچوبهای ارتباط مشترک چیدمان نشده،فقط برای یکساعت یا دو ساعت تنظیم شده بود و این ارتباطات به طرف مقابلت ضربه میزند اون کسی رو میخواد که دائما براش باشه نه 24ساعت نه فقط یک هفته،صحبت زندگی سخن یک‌عمره نه یکماه و حتی شش ماه،باید با باورمون و تغییرات فرکانسی مناسب شخصی که مدنظرت، تو افکارت،و ایده آل زندگیت هست رو باهاش باور بساز و مطمئنا جفت مدنظرت بزودی زود به سمتت تمایل پیدا میکنه.
در روابط باید به اشخاص فرصت بدیم فرصت تفکر و تحقیق،همانطور که ما با خیلی از افراد کات میکنیم و از رابطه خارج میشیم بدلایلی که برای خودمون داریم،اونا هم شرایط و دلایل خاص خودشونو دارن و نمیخوان از رابطه با ما تداوم داشته باشند،و اینا همش در ادامه با افراد دیگر، طبق قانون عمل کردن میشه احساس خوب نسبت به یکدیگر و مثبت اندیش بودن و سخن گفتن از خوبیها و دلخواه ها و خواسته های مطلوب،و تمرکز روی زیبایی های رابطه و حتی تمام موجودیت ها و نعمات الهی که خداوند خلق کرده،که با تمرکز کردن روی یک موضوع نهایتا به نتیجه دلخواه منتهی میشه.
خداوند تو دنیا برای هر موجود زنده یک جفتی نیز آفرید تا در کنار هم امورات را بخوبی و خوشی یا با هنجارها و ناملایمات و شرایط خاص شون سپری کنن،دلایل تمام ارتباطات نادرست و غیرمنطقی که امروزه دست و پاگیر بسیاری از جوانان شده که تمایل به ازدواج ندارن بدلیل نوع و نگرش شان نسبت به ازدواج و زندگی مشترک هست بخاطر اینه که قانون نمی‌دونن و قواعد و اصول قانون جهان را بلد نیستند تا از آن تابعیت کنن،فقط یاد گرفتن روزنامه و اخبار گفته از 5تا ازدواج3تاش به طلاق کشیده میشه،دورو اطراف خودتو نگاه کن،خب این دیدگاه عامل اصلی و ریشه و پایه اساسی از هم گسستگی حتی خانواده های میشه که پایبند به زندگی مشترک نیز هستن،
خداروشکر من و عزیزان موجود در سایت استاد عباس منش عزیز این قانون رو فراگیر میشیم روزانه خیلی چیزا ازش یاد میگیریم و اگر هم از رابطه جدیدمون که برامون پیش اومد ناراضی باشیم براحتی ازش میگذریم و طی مسیر میکنیم چون باید در مدار و فرکانس یکی بودن مستمر باشیم با تغییرات فرکانسی و اختلاف فرکانسی یکی از ما نمی‌تونیم برای هم دستاوردی داشته باشیم حتی بخودمون نیز ضربه میزنیم،
سپاسگزارم از خالق بی منت که آگاهی و دانش امروز سایت استاد رو به من آموخت و پربار و پربرکت و پررزق پر از روابط عاطفی عالی باتوکل بخدا به مسیر ادامه میدم،
سلام خدمت استاد عزیزم و همه همفرکانسی های عزیزم.وای خداجونم چقدر جهانت قانونمنده امشب من این فایل رو تو قسمت نشانه هام گرفتم و دقیقا انگار خدا داشت جواب سوالمو میداد.خداجونم شکرت.استاد ممنونم که اینهمه اگاهی های ارزشمند رو باهامون به اشتراک میذارین.انشالله همیشه روابطتون عالی باشه
سلام بر خداوند وجودم که مرا به سمت این خانواده زیبا وعشق هدایت کرد تا مرا از تاریکی ها برهاند .سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام بر راهنمای جانم در این سرا که مرا هر زمان که گمراه شدم به راه راست هدایت کرد و این من بودم که نمی شنیدم صدایش را و او همچنان در نجواهای درونم هروز وهر لحظه از من ناامید نشد وبارها وبارها باز هم مرا هدایت کرده ومیکند سپاسگزارم رب من سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام بر استاد جانان ،استاد عشق،استاد روابط،استاد قدرت،استاد اعتماد بنفس،استاد ثروت ،استادی که منو با حرفاش به ربم رساند وبه خودم ازتو سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم واز مریم بانوی مهربانم با قلبی از طلا به خاطر این همه آگاهی این همه درک کامل از قوانین این همه مثال که برای ما میزنید ازتون سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم،
من عاشق اینم که هروز م رو با نشانه ای از بخش نشانه ها آغاز کنم و هر بار دقیقا آن نشانه ای را به من میدهد که من منتظرش هستم شاید در تمام عمرم در چنین کلاس آموزشی نبودهام که این چنین دقیق مرا به سمت اهدافم هدایت کند.
امروز این نشانه من است عشق وروابط که من با کانون توجه خودم فرکانسش را ارسال کردهام و این یک قانون است.
دقیقا شب قبل من با همسرم که واقعا عاشقش بودم وهستم سر یک موضوع جزئی بحثمون شد و این مسئله منو به شدت ناراحت کرد ولی از اون جاییی که من زمان زیادی هست که روی خودم کار میکنم شاید بتونم بگم در کمتر چند دقیقه خودمو تونستم کنترل کنم ومثل قبلا تا یه هفته خودمو عذاب ندادم واول خودمو بخشیدم وبعد نامزدمو چون ما خیلی کم باهم بحث میکنیم میتونم بگم شاید تو این چهارده سال زندگیم انگشت شمار اونم بیشترش مال زمان عقدمون بود که همو نمی شناختیم ،
خلاصه اینو میخوام بگم که هر زمان هر سوالی داشتم از بخش نشانها مثل وحی منزل که انگار همون زمان تو اون سوال ازش میپرسی قشنگ استاد میشینه وجوابتو رو به تو میده وتو فکر میکنی که این جواب مختص تو آماده شده ،عاشقتم استادم به خاطر این همه درک وآگاهی ،عاشقتم که همیشه به راهنمای درونت اعتماد وایمان کامل داری وبه من یاد دادی که ازش استفاده کنم عاشقتم وسپاسگذارم سپاسگزارم سپاسگزارم .
خلاصه بعد از اینکه تونستم خودمو آروم کنم دیگه حرفی با هم نزدیم وفردای اون روز هردومون پشیمون از بحثی که کردیم که من فکر میکنم که کلی یم برای دوتامون خوب بود وباعث شد یکم بیشتر هم به خودمون وزندگیمون وسلامتی مون فکر کنیم تو همون تایم چند ساعته ومطمینم کلی پشرفت جلوی روی زندگیم وسلامتی مون حاصل شد .
عاشقتونم وربم را سپاسگزارم به خاطر وجود تک تک شما خانواده عزیزم وبه خودم افتخار میکنم به چنین پدر ومادری که این قدر آگاهانه دارن بچه هاشونو حمایت وهدایت میکنند ،از خداوند میخواهم همیشه همراه من وخانوادهام باشه ومارو به سمت همه اونچه که به خاطر ما در این جهان آفریده هدایت کنه .سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
من هم مدتی برای فراموش کردن یک رابطه تلاش کردم . حدود یک سال طول کشید زمانی که نباید این قدر طول می کشید . بعد از آن وارد مرحله خشم شدم و چون شماره موبایل آن شخص یادم بود زمانهایی که ناراحت با عصبی می شدم به او پیامک می دادم به نوعی می گفتم تقصیر توست . آن بنده خدا هم هیچ جوابی نمی داد. البته بعد از اتمام آشنایی مان او ازدواج کرده بود.
همین چند روز پیش به ذهنم رسید از او درخواستی بکنم با پیامک نمی شد جواب نمی داد چقدر سخت بود بهش زنگ بزنم . روزهای اول که فراموشش می کردم حالم خیلی بد بود دلم می خواست با چاقو قلبم را شکاف دهم تا قلبم را درآورم تا آرام شوم ای کاش می شد اما نه باید زمان می گذشت.
خیلی تلاش کردم فراموشش کنم البته اضافه کنم اشتباه خودم بود در ذهنم خیلی بزرگش کرده بودم و باید تقاص اشتباهم را میدادم. به خودم جرات دادم تماس بگیرم گفتم شاید عصبی شود گوشی را قطع کند.یا خودش را به آن راه بزند شما را نمی شناسم اما دلم بهم می گفت باید این کار را انجام دهم.
گفتم وقتی درخواستم را می گویم که قبول کنی انجامش بدهی گفت اگر بتوانم گفتم می توانی اما درخواستم بزرگ است و می دانم انتظار بالایی است. گفت باشد انجام می دهم.
بقیه اش را در نظر بعدی می نویسم تا طولانی و خسته کننده نشود.
ادامه14 اسفند 1395 در 23:29 – : به او گفتم درخواستم این بود شماره تماستان را عوض کنید و من دیگر اصلا به شما دسترسی نداشته باشم . خنده اش گرفت . ادامه دادم چون شما به من مدیونید و من می خواهم شما را ببخشم به همین خاطر می خواهم این کار را بکنی . البته در دلم می دانستم این طور نیست تقصیر خودم است می خواستم از این ابزار استفاده کنم تا مجبور به انجام این کارش بکنم .که ظاهرا موفق شدم قبل از اینکه درخواستم را بگویم بله را گرفته بودم .(در قسمت عقل کل پرسیده بودم به تلگرام و اینستاگرام سرک می کشم آن را هم ببینید)
خیلی کنجکاو بود درمورد من بداند الان چه می کنم گفت الان نمی تواند حرف بزند . خودش با من تماس می گیرد با من چه کار داشت من که حرفم را بهش زده بودم؟
تماس گرفت گفت می خواهی هم را ببینیم صحبت کنیم گفتم خیر . گفت می خواهی با هم پیش مشاور برویم گفتم خیر . گفت مدت زمان زیادی از رابطه امان می گذرد شما نمی توانی مرا فراموش کنی . گفتم فراموش کردم بعد یک سال ان هم به خاطر این بود که مرتب به عکس شما در وایبر نگاه می کردم و حس می کردم با این کار برمی گردی . در حالی که تو را در ذهنم پررنگ کردم و خودم کردم شما را مقصر نمی دانم این جمله را گفتم تا تاثیر بگذارم خواسته ام را انجام دهی و بعد شش ماه که باهات تماس گرفتم اصلا شما ازدواج کرده بودی و من فقط خودم را عاشق کردم . الان هر وقت از چیزی ناراحتم از کسی تورا به یاد می اورم بهت پیامک می زنم و می دانم جملات سنگینی هم می گویم ( این بنده خدا هم معمولا ساکت بود و جوابی نمی داد) دیگر به خودم جرات دادم بهت زنگ زدم گفتم این تقاضا را بکنم می دانم خواسته بزرگی است اما من هم سختی زیاد کشیدم .(واقعیت این است هنوز درصدی در ذهنم است بعضی روزها به یادش می افتم یا همین عصبانیت نشان دهنده این است)
مرا به حرف کشید در مورد خاطراتمان حرف زدیم در یک سفر با هم آشنا شده بودیم و اقعا خاطرات بسیار زیبایی با هم داشتیم حتی یادش بود من چه پوشیده بودم حتی عکس های مرا داشت (من تمام عکس هایمان حتی عکس های تکی خودم هر چه به خاطره این شخص مربوط میشد را پاک کرده بودم تمام لباس ها کفش ها که در ملاقات هایم با او پوشیده بودم همه را بخشیده بودم چه تلاشی من کردم این شخص را فراموش کنم فقط شماره اش در مغرم مانده بود )
از من تعریف می کرد من برایش خاطره بسیار خوبی بودم که برعکس من باعث خوشحالی اش بود و به من گفت تو مرا نخواستی به من گفتی که به دردت نمی خورم … و من گفتم البته بعدا ازش عذرخواهی کرده بودم گفتم می ترسیدم همیشه در روابطم می ترسیدم که تمام می شوند و نه تو خیلی های دیگر فقط به خاطر ترسم ازدست دادم تقصیر خودم بود تو را مقصر نمی دانم (اولین باوری که در من به وجود امد رها کردن هدفم بود که ربطی به این موضوع ندارد و ایمان اوردم که خدا خواسته ام را می دهد و رهایش کردم و فهمیدم باید باورش کنم و دیگر ترسی به دلم راه ندهم و به این سایت راهنمایی شدم و حتی اهدافم بیشتر شد اولین سوالی که پرسیدم در بخش کل این بود چگونه عملا رهایی را تجربه کنم می توانید ببینید).
در هر حال بعد این همه مدت فهمیدم عشقمان دوطرفه بوده است و من هم تا این زمان فکر می کردم او بهم بی توجهی کرده است . شاید خاطرات من مثل فیلم ها پایان خوش نرسد اما آن را یک موفقیت برای خودم به حساب می اورم به همین علت دارم آن را درجایی که دوست دارم و فکر می کنم کسانی که بتوانند درکش کنند به اشتراک می گذارم .
او گفت برای این موضوع راه حل بهتری باید باشد این فایده ندارد گفتم خب پیشنهادت چیست؟
پیشنهادش را در نظر بعدی ام می گویم تا طولانی نشود.
من یک مردی را بسیار دوست داشتم برای مدت طولانی نزدیک دو سال به خاطر اشتباه خودم او را از دست دادم . وقتی بهم پیشنهاد داد با هم دوست معمولی باشیم چیزی نگفتم گفتم به پیشنهادت فکر می کنم .
بعد دو روز فکر کردم می خواهم وارد رابطه ای باشم که خدا وند باشد و من ارزشمندم رابطه ای می خواهم که به ازدواج برسد و بهش پیام دادم می خواهم درست باشیم ودرست زندگی کنیم ما انسان های خوبی هستیم ودرخواستی که به خاطرش باهات تماس گرفتم را همان طور که خواستم انجام بده.
دیروز فکر کردم ارتباطمان برای همیشه تمام شد چرا که دسترسی من به شماره اش قطع شد و گاهی که چند وقت یکبار ماهی چند بار سرو گوشی در تلگرامش انجام می دادم به خاطر خواسته خودم انجام دادم و همیشه قسمتی از این فرد با من مانده بود. و فهمیدم برخلاف آن چه فکر می کردم یک عشق دو طرفه بود نه یک طرفه . از این که فهمیدم دیگر دسترسی بهش نخواهم داشت خیلی غمگین شدم مثل این که فرزندم مرده باشد روی احساساتم کارکردم تا آرام شوم گفتم کارم درست بود من رابطه ای می خواهم که ارامش برایم بیاورد خدا در آن باشد نه این که شیطان برایم ترس و وحشت و نگرانی به همراه بیاورد نمی توانم بی ارزشی زا انتخاب کنم بعد این که خدا این قدر بهم ارزش قائل شده است .اگر خدا به من چنین عشقی داده و خودش بین ما باشد درست خواهد شد اگر خدا نباشد به من چیزی را که می خواهم می دهد چرا که الان دقیقا می دانم چه می خواهم . مگر یکبار بدون ان که درخواست واضحی داشته باشم نداده بود . خدا از همه بندگانش مراقبت می کند مواظب همه اما چه مرده زنده هم هست . جناب عباس منش با وجود ازدست دادن فرزندش توانسته بود درحالت آرام و شکرگذار بماند چرا که فهمیده بود جای خوبی است و خدا نگهدارنده همه ماست . من هم زمانش است او را به خدا بسپارم .
وقتی قانون فرکانس رو بفهمی و درک کنی در همه ی موارد جواب را می گیری ، من خودم در تمرین ستاره قطبی خیلی قانون فرکانس و خلق خواسته ها را واقعا فهمیدم خدا را شکر
من فهمیدم وقتی کانون توجه ام روی نکات مثبت یک شخص باشه اون شخص وقتی من رو می بینه ، حضور دارم یه جایی یا حضور ندارم وجه خوب من رو دریافت میکنه
واقعا خیلی جای شکر و سپاسگزاری رو داره که این چنین قانون بدون خطایی رو خداوند برای این جهان گسترده و وسیعش قرار داده خدایا شکرت
من فهمیدم هیچ انسانی کامل نیست اما برای شخص من میتونم بهتر زندگی کنم با کانون توجه و تمرکزم
من میتونم با قانون برانگیختگی اون وجه خوب فرد یا افراد رو به سمت خودم بیارم به راحتی و بدون کلکی
خدایا شکرت قانون خداوند همیشه کار میکنه دقیق و بدون خطا بدون دخالت هیچ انسان و بشری
من سالیان سال از بچگی ام همیشه این سوال در ذهنم بود که چرا بعضی از افراد این قدر پیش همه عزیز هستند مثل بچه هایی که با من در مدرسه بودن و هزاران افراد دیگه ای که باهاشون بودم
سلام خدمت استاد عزیزم، و دوستانم.این نشانه امروز منو خیلی به فکر وا داشت.واقعا فرکانس های ذهنم و جستجو کردم به این واقعیت پی برم که من هر وقت هرچی رو خواستم یا هرکسی رو در نظر گرفتم که باهاش دوست بشم به اندک زمانی این‌اتفاق برای رخ داده.واینو رمز موفقیت خودم میدونم .استاد عزیزم همیشه آدمهای اطرافم رو بی هیچ غرضی دوست داشتم و دارم چون همه رو آفریده خداوند میدونم و همیشه بخودم میگم روح خدا در هر کسی جریان داره.همه انسانهای کره خاکی برای من قابل احترام هستن.اما سعی نکردم وابستگی در رابطه های دوستانه من بوجود بیایید .همیشه یه نیرویی سد راهم میشد ومن مقاومت نمیکردم که بیشتر از رابطه دوستانه جلوتر برم.قلبن راضی بودم و هستم که با همه دوست خوب به معنایی واقعی باشم. استاد عزیزم شاید گاهی دلم خواسته که به یکی دل ببندم اما یه نیرویی مانع از این دلبستگی میشود من در آن لحظه فقط خداوند رو صدا میزنم که خودش برای من راهی قرار بده.نمیدانم چطوری احساسم رو برای شما بیان کنم شاید خنده دار باشد اما من حس درونم رو به سادگی بیان‌کردم خیلی هم دوست دارم کسی در سر راهم قرار بگیرد که عاشقانه اونو دوست بدارم.گاهی تجسم میکنم فرد مورد نظرمو اما اون حس دوباره این تجسم منو سرد میکنه.ممنون میشم منو راهنمایی کنید????
سلام وعرض ادب.. دوست هم فرکانسی محترم.این دیدگاه شما زیباست که همه انسانها رو ارزشمند و قابل احترام می دونی.ومرز بین دوستی وابستگی رو تو ذهنتان مشخص نمودید.؟زیرا فقط وابستگی وعشق مختص به ذات پاک اوستوجزاو کسی لایق عشق نیست..این دیدگاه شما . فرکانسها بی رو از تون.به کاینات می فرسته.وامواج باور وفرکانسهاتون بدون شک شخصی رو براتون خلق می کنه که تو مدار شماست..و این قانون کایناته که شما رو تو مدار هم فرکانسی تون قرار می ده…..؟
می دونی دوست گرامی .گاها ما فکر می کنیم فقط با جسم سر باید ببینیم و……
ولی یادمون رفته که ذهن ما هم می بینهه ومی شنوه وگاها حرف می زنه …ولی چشم ذهن دیگه تکرارها .سن وظاهررو نمی بینه زیرا اصلا اینا رو ملاک نمی دونه ذهن فقط دنبال شباهت‌هایش در فرد مورد نظر می گرده…چشم ذهن فقط دنبال هم مدار وهم فرکانسی شه همانطور که استاد..بعد از ………تونست شخص هم مدارش رو بیابد…زبان فهم کاینات برای ذهن .نه کلام است نه چهره .نه سن نه سال. .بلکه امواجی ست که از شخص مقابل دریافت می شود ..که اصلا نمی توان با چشم سر وظاهر. قیاسش کرد….از توجه و لطفتون ممنونم…….
به نام پروردگار زیبا
درود به استاد گرامی ام
چقدر زیبا و روان در مورد خلق روابط دل خواه و نحوه ی برخورد افراد با ما و بلعکس صحبت کردید.
دقیقا من وقتی به این آگاهی رسیدم معجزه هایی در روابطم و یک آرامش عمیق رو در خودم دیدم و احساس کردم. حتی غریبه هایی که با لبخند زیبا و برخورد زیبایی در محیط های عمومی ا مختلف از آنها دریافت کردم. تا بی نهایت عشق و سپاسگزارم از سایت بسیار خوبتون💖
به نام آرامش دهنده ی قلبها
سلام میکنم به استاد عزیزم و تمامی دوستان خوبم
این فایل و اولین باری بود که دارم گوش میدم
کلی نکات مهم و ارزنده ای داشت که برای هر کسی که میخواد یک زندگی به تمام معنا رو تجربه کنه باید به آگاهی هایی که استاد بهشون اشاره کرد با تمام وجود
اول باور کنه و بعد متعهد باشه که عمل کنه
قانون میگه:
ما در دنیای فرکانسی زندگی میکنیم که هر فرکانسی و به جهان ارسال کنیم جهان هستی شرایط،اتفاقات، افراد،برخوردها،رفتارها و بازخوردهایی رو به ما نشون میده که همگام باشه که معادل باشه با فرکانسی که به جهان ارسال کردیم
اگه این قانون و درکش کنیم و مثل وحی منزل بپذیریم و با تمام وجود بهش عمل کنیم لاجرم یک روابط رویایی با همه خواهیم داشت
فرکانس های ما از چیزهایی که بهشون توجه میکنیم از چیزهایی که میبینیم و می شنویم و یا چیزهایی که بخاطر میاریم یا چیزهایی که تجسم میکنیم ایجاد میشن
حالا اگه از رابطه ای که داریم ناراضی هستیم اگه از برخورد دیگران با خود رضایت نداریم فقط به این دلیل که ما فرکانس های نامناسبی به جهان ارسال کردیم
اینو باید بپذیریم که رفتارها و برخوردهایی که با ما میشه از طرف همسر،فرزند،دوست،همکار و……هرکس دیگه ما داریم اون برخوردها رو خلق میکنیم چون جهان فقط فرکانس های ما رو می شناسه
اصل موضوع اینجاست که برخورد و واکنش دیگران نسبت به خودمون و ما داریم خلق میکنیم
همیشه باید خودمون لایق بهترین ها بدونیم برای خودمون ارزش قائل بشیم به اندازه ای که برای خودمون ارزش قائل میشیم به همون اندازه هم جهان برای ما ارزش قائل میشه
ممنونم از استاد عزیزم بخاطر اینکه این قوانین جهان و درک کرد و با ایمان عمل کرد و نتیجه گرفت و تاثیر زیادی رو زندگی هزاران نفری که با این قوانین آشنا شدن و باور کردن که میشود جور دیگه ای هم زندگی کرد گذاشت
ممنونم از استاد عزیزم که هم خودشون خوب زندگی کردن و هم با تمام وجود سعی میکنن که زندگی هزاران نفری که تو این مدار هستن هم تغییر کنه
براشون عمر طولانی و سلامتی بیشتر و سعادت دنیا و آخرت را آرزومندم.
به نام خدا
روز 137 روزشمار تحول زندگی من
موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
– تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا حاصل باورها و کانون توجه ماست
– کانون تمرکز ما هست که داره شرایط و اتفاقات رو ایجاد میکنه چون کانون تمرکز ما داره به جهان فرکانس ارسال میکنه و جهان هم اتفاقات مشابه با آن فرکانس رو وارد زندگی ما میکنه
– اگر روابط خوبی نداریم بحث بحث عمل و رفتار ما نیست بلکه بحث بحثه فرکانس هایی هست که ما داریم به جهان هستی ارسال میکنیم و جهان با این فرکانس ها داره شرایط رو ایجاد میکنه اگر روابط بدی داری، فرکانس بدی رو به جهان ارسال کردی اگر روابط خوبی داری فرکانسی که به جهان ارسال کردی خوب هست
– تمام برخوردی که با ما میشه داره توسط خود ما خلق میشه و هیچ عامل بیرونی ای وجود نداره که زندگی ما دست اون عامل بیرونی باشه همه چیز از درون ما داره نشات میگیره
کانون تمرکز ما یعنی آنچه میبینیم، آنچه میشنویم، آنچه در موردش صحبت میکنیم، آنچه از گذشته به خاطر میاریم، آنچه در آینده تجسم میکنیم، آنچه در موردش می‌نویسیم، الگوهایی که می‌پذیریم همه ی این ها میشود کانون تمرکز ما و باید این کانون تمرکز رو تغییر بدیم تا شرایط تغییر کنه
– اگر روابط خوبی داری لازم نیست از دوره عشق و مودت استفاده کنی اما اگر روابط ات مداوم به هم میخوره، دلشکستگی بوجود میاد، تنهایی بوجود میاد، درگیری ایجاد میشه، عدم صلح هست و .. باید از دوره عشق و مودت استفاده کنی و فرکانس های خودت رو تغییر بدی تا شرایط تغییر کنه
– باید خودت رو لایق روابط عاشقانه بدونی لایق زندگی زیبا بدونی تا بهت داده بشه اگر خودت رو لایق ندونی و براش تلاشی انجام ندی هیچی بهت داده نمیشه باید خودت رو لایق بدونی و براش تلاش کنی تا زیبایی ها بهت داده بشه
کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
تمام نکاتی که نوشتم حیاتی و درست هست و باید روشون کار کرد مخصوصا اینکه کانون تمرکزمون رو و توجهمون رو کنترل کنیم تا فرکانس های مناسبی به جهان هستی ارسال کنیم و در نتیجه به اندازه ای که فرکانس های خوب ارسال کنیم روابط خوب و عاشقانه برامون ایجاد میشه و اینکه خودمون رو لایق بدونیم و این از عملکرد ما مشخص میشه، وقتی خودت رو لایق بدونی براش تلاش میکنی و روی خودت کار میکنی به اندازه ای که این تلاش رو انجام میدی داری خودت رو لایق میدونی اما اگر خودت رو لایق ندونی هیچ تلاشی نمیکنی و میپذیری که این زندگی ای که دارم خوبه در صورتی که میتونه بهتر باشه به شرط اینکه خودت رو لایق بدونی
چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
از زمانی که متعهد شدم تمرکز بر روی نکات مثبت بگذارم و احساسم رو خوب نگه دارم روابطم بی نهایت بهتر شده و با هر کسی که برخورد دارم همه چیز به لطف خداوند عالی پیش میره، اما به نظرم میتونه شرایط بهتر باشه، من در زمینه روابط جرئت ایجاد روابط جدید ندارم، یعنی بیشتر اوقات تنها هستم و اما که از تنهایی ام لذت میبرم ولی به نظرم این یک ایراد هست چون ما موجودات اجتماعی ای هستیم و تنهایی بیش از حد و آشغال ها رو زیر مبل کردن یعنی من یک فرصت دارم که شرایط رو بهتر کنم، روابطم رو بهتر کنم و عشق بیشتری رو تجربه کنم، من لایق این هستم که روابطم با خانواده ام، با دوستانم، با شریک عاطفی آینده بهتر و بهتر از این باشه و شرایط عالی تری رو تجربه کنم با افراد سطح بالا ارتباط داشته باشم، با افراد موفق و با باورهای مثبت ارتباط داشته باشم و من این لیاقت رو دارم و بنابراین بیشتر روی خودم کار میکنم و دوره عشق و مودت رو هم کار میکنم و همین باعث میشه که از این لولی که هستم باز هم بهتر بشم و روابط بهتری رو تجربه کنم
برنامه‌ی شخصی‌ِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
ابتدا دوره عزت نفس رو کار کنم و احساس لیاقتم رو بیشتر کنم احساس ارزشمندیم رو بیشتر کنم که در موردش انصافا مقاومت دارم و میگم کی حال داره فایل گوش بده و ذهنم مقاومت میکنه در صورتی که باید راهی پیدا کنم که روی عزت نفس خودم و احساس لیاقتم و احساس ارزشمندیم کار کنم چون این اگه درست بشه خیلی از مسائل خود به خود درست میشه و ظرف وجودی من گسترش پیدا میکنه. باید راهی رو پیدا کنم که به آسونی روی خودم کار کنم و باورهای مناسب رو ایجاد کنم. عبارت تاکیدی میگم، سعی میکنم فایلها رو به صورت تصویری و با تمرکز بالا گوش بدم مخصوصا فایل های عزت نفس رو، فایل ها رو به صورتی صوتی گوش بدم اما حس میکنم تاثیری که باید رو نمیگیریم باید روشی پیدا کنم که بتونم در عمل عزت نفسم رو ببرم بالا و بتونم گوش بدم و تکرار کنم تا این باورهای مناسب در ذهن من ایجاد بشه، تنها راهی که میشناسم میتونه این باورها رو تغییر بده «تکرار» هست. از خدا کمک میخوام که بهم این توانایی رو بده فایل های عزت نفس رو تکرار کنم و به مواردش عمل کنم و این عمل تکرار بشه تا شخصیت من عوض بشه. بعد از عزت نفس هم دوره روابط رو کار میکنم که لایق رابطه عاشقانه و سطح و لول بالاتر بشم
عاشقتونم.
به نام رب العالمین
روز 137 ام روزشمار من
سلام بر استاد عزیز
سلام بر مریم جان عزیز و ممنون بابت این روزشمار زیبا
این فایل با نام اساس اصلی رابطه عاشقانه یا بهتره بگیم هر رابطه ای در این جهان هستی که توسط خود شخص ما شکل میگیره .
فقط خود شخص ما نه هیچ کس دیگر نه هیچ دستی و رئیسی و مملکتی و پدری و مادری و …
هیچ کس. فقط و فقط اصل و اساس این رابطه توسط خود ماست که انجام میشه.
بعد از سال ها زندگی تازه تازه دارم متوجه میشم که ما با فرکانس های خودمون و فقط افکارمون به دیگران دیکته میکنیم چه رفتاری با ما داشته باشند.
و وقتی کسی را مسئول زندگیت نمیدونی یعنی بی توقع از دیگران زندگی میکنی.
وقتی من بی توقع از یکی خالص دوستش دارم فرکانس خالص خالص میشه. و طبق قانون بی تغییر خداوند محاله که ما خالص باشیم و دریافت ما خالص نباشه.
اما کافیه در یک رابطه توقع میش بیاد همه چیز بهم میریزه.
استاد در یکی از فایل ها فرمودند که کلید یک زندگی موفق و سعادتمند اینه که هر روز توقع خودت را از مردم کم کنی و توقع از خدا را بالا ببر‌ی.
فقط از خودش بخواه . از رب العالمین .
بقیه خودش درست میشه.
توی همه روابط این جواب میده. تا وقتی که ما عاشق بچه هامون هستیم همه چیز با احترام خوب پیش میره. فقط کافیه توقع کنیم دوست داشتنمون با توقع بشه ناخودآگاه از اون عشق کم میشه یعنی فرکانس ما خش خشی میشه مثل موج رادیو که همش فرکانسه تا اونو تنظیم نکنیم دریافت خوب نداریم.
پس این دست ماست این ماییم که در عشق و دوست داشتنمون چقدر خلوص داریم . چقدر بی توقع دوست داریم .
قرار نیست همه را دوست داشته باشیم اما میتونیم از همه توقع نداشته باشیم .
و اون تعداد آدم های اطرافمون را که دوست داریم واقعی باشه . خالص باشه . بی توقع باشه.
دیگه بقیه چیزها خودش درست میشه . موج رادیو که درست بشه دریافت عالی میشه.
واقعا استاد عزیزم ممنونم بخاطر این درس هایی که به من یاد دادی و دریافت هایی که به اندازه خودم گرفتم و به همون اندازه که عمل کردم نتیجه گرفتم.
خدایا شکرت بخاطر این مسیر خیلی سبز
دوستتون دارم
سپاسگزارم
137مین تحول روز من
موضوع فایل:اصل اساسی یک رابطه عاشقانه
با نام و یاد خدا و عرض سلام به استاد عزیز و بانو شایسته و همسفران بزرگوار سایت
تمام اتفاقات تحولات برخوردها رفتارها هنجارها و مسایلی از این موضوعات که در زندگی روزمره با آن سروکار داریم را خودمان با کانون توجهات و فرکانس های ارسالی مان به پیرامون و جهان رقم میزنیم،اگر وارد رابطه ای شدی که خیلی برات جذاب و هیجان انگیز و پرثمر هست و نتایج خوبی از این ارتباطات کسب کردی بدلیل وجود و یکپارچه شدن تو با شخص مدنظرت هست و یکدیگر رو لمس کردید و باور دارید با هم به نتایج بهتر و عالیتر نیز می رسید،
اما اگر روزی وارد رابطه ی جدیدی شدی مثلاً در گذشته و حال دلت در ابتدا خوب و عالی بود اما بعد از گذشت چند روز وضعیت روحی شما و احساست نسبت به این رابطه نامناسب و مطلوب نبود دلیلش اینه که شما دلت با این ارتباط سوق داده نشده و رابطه ت فقط برای پاسخگویی به احساس خوب داشتن،رعایت حقوق انسانی،تمرکز روی چارچوبهای ارتباط مشترک چیدمان نشده،فقط برای یکساعت یا دو ساعت تنظیم شده بود و این ارتباطات به طرف مقابلت ضربه میزند اون کسی رو میخواد که دائما براش باشه نه 24ساعت نه فقط یک هفته،صحبت زندگی سخن یک‌عمره نه یکماه و حتی شش ماه،باید با باورمون و تغییرات فرکانسی مناسب شخصی که مدنظرت، تو افکارت،و ایده آل زندگیت هست رو باهاش باور بساز و مطمئنا جفت مدنظرت بزودی زود به سمتت تمایل پیدا میکنه.
در روابط باید به اشخاص فرصت بدیم فرصت تفکر و تحقیق،همانطور که ما با خیلی از افراد کات میکنیم و از رابطه خارج میشیم بدلایلی که برای خودمون داریم،اونا هم شرایط و دلایل خاص خودشونو دارن و نمیخوان از رابطه با ما تداوم داشته باشند،و اینا همش در ادامه با افراد دیگر، طبق قانون عمل کردن میشه احساس خوب نسبت به یکدیگر و مثبت اندیش بودن و سخن گفتن از خوبیها و دلخواه ها و خواسته های مطلوب،و تمرکز روی زیبایی های رابطه و حتی تمام موجودیت ها و نعمات الهی که خداوند خلق کرده،که با تمرکز کردن روی یک موضوع نهایتا به نتیجه دلخواه منتهی میشه.
خداوند تو دنیا برای هر موجود زنده یک جفتی نیز آفرید تا در کنار هم امورات را بخوبی و خوشی یا با هنجارها و ناملایمات و شرایط خاص شون سپری کنن،دلایل تمام ارتباطات نادرست و غیرمنطقی که امروزه دست و پاگیر بسیاری از جوانان شده که تمایل به ازدواج ندارن بدلیل نوع و نگرش شان نسبت به ازدواج و زندگی مشترک هست بخاطر اینه که قانون نمی‌دونن و قواعد و اصول قانون جهان را بلد نیستند تا از آن تابعیت کنن،فقط یاد گرفتن روزنامه و اخبار گفته از 5تا ازدواج3تاش به طلاق کشیده میشه،دورو اطراف خودتو نگاه کن،خب این دیدگاه عامل اصلی و ریشه و پایه اساسی از هم گسستگی حتی خانواده های میشه که پایبند به زندگی مشترک نیز هستن،
خداروشکر من و عزیزان موجود در سایت استاد عباس منش عزیز این قانون رو فراگیر میشیم روزانه خیلی چیزا ازش یاد میگیریم و اگر هم از رابطه جدیدمون که برامون پیش اومد ناراضی باشیم براحتی ازش میگذریم و طی مسیر میکنیم چون باید در مدار و فرکانس یکی بودن مستمر باشیم با تغییرات فرکانسی و اختلاف فرکانسی یکی از ما نمی‌تونیم برای هم دستاوردی داشته باشیم حتی بخودمون نیز ضربه میزنیم،
سپاسگزارم از خالق بی منت که آگاهی و دانش امروز سایت استاد رو به من آموخت و پربار و پربرکت و پررزق پر از روابط عاطفی عالی باتوکل بخدا به مسیر ادامه میدم،
سلام خدمت استاد عزیزم و همه همفرکانسی های عزیزم.وای خداجونم چقدر جهانت قانونمنده امشب من این فایل رو تو قسمت نشانه هام گرفتم و دقیقا انگار خدا داشت جواب سوالمو میداد.خداجونم شکرت.استاد ممنونم که اینهمه اگاهی های ارزشمند رو باهامون به اشتراک میذارین.انشالله همیشه روابطتون عالی باشه
سلام بر خداوند وجودم که مرا به سمت این خانواده زیبا وعشق هدایت کرد تا مرا از تاریکی ها برهاند .سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام بر راهنمای جانم در این سرا که مرا هر زمان که گمراه شدم به راه راست هدایت کرد و این من بودم که نمی شنیدم صدایش را و او همچنان در نجواهای درونم هروز وهر لحظه از من ناامید نشد وبارها وبارها باز هم مرا هدایت کرده ومیکند سپاسگزارم رب من سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام بر استاد جانان ،استاد عشق،استاد روابط،استاد قدرت،استاد اعتماد بنفس،استاد ثروت ،استادی که منو با حرفاش به ربم رساند وبه خودم ازتو سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم واز مریم بانوی مهربانم با قلبی از طلا به خاطر این همه آگاهی این همه درک کامل از قوانین این همه مثال که برای ما میزنید ازتون سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم،
من عاشق اینم که هروز م رو با نشانه ای از بخش نشانه ها آغاز کنم و هر بار دقیقا آن نشانه ای را به من میدهد که من منتظرش هستم شاید در تمام عمرم در چنین کلاس آموزشی نبودهام که این چنین دقیق مرا به سمت اهدافم هدایت کند.
امروز این نشانه من است عشق وروابط که من با کانون توجه خودم فرکانسش را ارسال کردهام و این یک قانون است.
دقیقا شب قبل من با همسرم که واقعا عاشقش بودم وهستم سر یک موضوع جزئی بحثمون شد و این مسئله منو به شدت ناراحت کرد ولی از اون جاییی که من زمان زیادی هست که روی خودم کار میکنم شاید بتونم بگم در کمتر چند دقیقه خودمو تونستم کنترل کنم ومثل قبلا تا یه هفته خودمو عذاب ندادم واول خودمو بخشیدم وبعد نامزدمو چون ما خیلی کم باهم بحث میکنیم میتونم بگم شاید تو این چهارده سال زندگیم انگشت شمار اونم بیشترش مال زمان عقدمون بود که همو نمی شناختیم ،
خلاصه اینو میخوام بگم که هر زمان هر سوالی داشتم از بخش نشانها مثل وحی منزل که انگار همون زمان تو اون سوال ازش میپرسی قشنگ استاد میشینه وجوابتو رو به تو میده وتو فکر میکنی که این جواب مختص تو آماده شده ،عاشقتم استادم به خاطر این همه درک وآگاهی ،عاشقتم که همیشه به راهنمای درونت اعتماد وایمان کامل داری وبه من یاد دادی که ازش استفاده کنم عاشقتم وسپاسگذارم سپاسگزارم سپاسگزارم .
خلاصه بعد از اینکه تونستم خودمو آروم کنم دیگه حرفی با هم نزدیم وفردای اون روز هردومون پشیمون از بحثی که کردیم که من فکر میکنم که کلی یم برای دوتامون خوب بود وباعث شد یکم بیشتر هم به خودمون وزندگیمون وسلامتی مون فکر کنیم تو همون تایم چند ساعته ومطمینم کلی پشرفت جلوی روی زندگیم وسلامتی مون حاصل شد .
عاشقتونم وربم را سپاسگزارم به خاطر وجود تک تک شما خانواده عزیزم وبه خودم افتخار میکنم به چنین پدر ومادری که این قدر آگاهانه دارن بچه هاشونو حمایت وهدایت میکنند ،از خداوند میخواهم همیشه همراه من وخانوادهام باشه ومارو به سمت همه اونچه که به خاطر ما در این جهان آفریده هدایت کنه .سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم